بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37843

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: انسان مومن در اثر گناه دارای یک ملکه نفسانی مثلاً عصبانیت می‌شود. در عالم برزخ و قیامت در اثر عذابی که می‌بیند، این ملکه نفسانی عصبانیت آیا از بین می‌رود و یا اینکه خدا دیگر اجازه ظهور به این ملکه نفسانی عصبانیت نمی‌دهد. کدام یک اتفاق می‌افتد؟ با تشکر! متن پاسخ «باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما در زندگی برزخی و قیامتی در اختیار ملکات خود هستیم آن هم در بستر عقایدی که داریم. و چنانچه عقایدمان توحیدی باشد، بالاخره بعد از مدتی از ملکاتِ منفی خود آزاد می‌شویم. موفق باشید» استاد در مباحث معاد اشاره فرمودید هر آنچه ملکه نشده و در زیر حجابها مدفون شده عیان می‌شود (اعمال نیک) و گناهی که ملکه نشده با توقف در برزخ پاک می‌شود اما ملکات پاک نمیشه با توجه به پاسخ بالا مجدد توضیح بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم توجه به معنای ملکه است آنجا که بحث از ملکاتی است که غیر قابل تغییر است، ملکاتی است که انسان از بستر توحید خارج شده باشد. ولی در آن سؤال ملکاتی مطرح شده که حضور در توحید را از انسان نمی‌گیرد. موفق باشید

37545

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام جناب طاهر زاده: به یاد دارم یه موقع تو یکی از صحبتهاتون گفتید یک نفر ناراحت بوده از واردات ماشین، بعدا متوجه شده بودید مشکل اون طرف این بوده که می‌ترسیده مدل ماشینش بیاد پایین. حقیقت اینه که توی فامیل داریم کسانی که با هاشون هم سن و سال هستم و تو یک شرایط اقتصادی بودیم ولی الان اونها خیلی پیشرفت کردنده اند و ثروتمند شده اند. ماشین شاسی بلند خریدند، کارخونه، مسافرت های خارجه، زن و فرزندان خوب، باغ و ویلا و خلاصه زندگی مرفه پیدا کردن. حقیقت اول که فرار می‌کنم از موقعیتی که با اونها روبه رو شوم. ولی اونا هر سال می‌خواهند‌ بیان به ما سر بزنند. حس خیلی بدی تو مایه های شرم، فقر، بدبختی، بیچارگی، یه خرده حسادت و ترس از بیشتر شدن این فاصله بهم دست میده تا اونجا که بعضی وقتها دلم میخواد اصلا نبودم. نمی‌دونم واقعا کسی هست که تو این شرایط حس حقارت بهش دست نده؟ شنیده ام آدم تکامل یافته، نسبت به پیروزی و پیشرفت دیگران خوشحال میشه؟ ولی نمیدونم چطوری؟ ممنون میشم راهنماییم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان خدا را دارد که غنی مطلق است؛ همه چیز دارد. چرا نسبت به نداشتن‌های دنیایی‌مان که چیزی جز توهّمات نیست، خود را ملامت کنیم؟!! تازه، با همان آرامش و غنایِ درونی با آن افرادی که می‌فرمایید به شما سر می‌زنند؛ باید روبرو شوید و نشان دهید چه اندازه در معنویات خود، خود را مستغنی از دنیا می‌دانید. چیزی که اهل دنیا بنا دارند با دنیای بیشتر به دست آورند، ولی امکان ندارد. موفق باشید 

37426

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: ۵. وقتی عقل انسان رشد می‌کند و عقلانی برخی کارها و رسالت‌های بسیج‌ را انجام می‌دهد، متوجه می‌شود که بسیاری از این کارها پوچ است. اگر عقلانی تصمیم نگیرد و خود را به دست جریانات بسپارد، عمر و وقتش تلف می‌شود. چاره چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید کارها و فعالیت‌های ما مطابق عقل و شرع و سیره عقلا و علما باشد و به بقیه نیز باید کمک کرد تا فعالیت‌های خود را در این مسیر شکل دهند تا پس از مدتی به نتایج مربوطه برسند. موفق باشید

37279

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: طاعات و عبادات قبول. ببخشید میشه لطف کنید چند راه برای کوچک کردن قوه ی واهمه و قوی کردن قوه ی عاقله بگید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بتواند راه‌هایی را جهت فهم واهمه و عبور از آن به میان آورد و پس از آن خوب است که به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیة الله بهجت (رحمة الله علیه)  رجوع فرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA&tab=posts&inner_tab=leaflet

37088

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: ما می‌گوییم نفس ناطقه فوق زمان و مکان است و نمی‌توان آن را در ظرف مکان و زمان خاصی در نظر گرفت. اگر اینجور است پس چرا در سوره واقعه آیه ۸۳ مکان برای نفس قائل شده و گفته زمانی که نفس و روح به حلقوم یا گلو می‌رسد این یعنی اینکه روح انسان در تن بوده و مکان داشته است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت به بدن، چنین حالتی احساس می‌گردد و نه نسبت به خود روح. موفق باشید

36601

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: لذت هایی که ما درک می‌کنیم و می‌چشیم مظهر کدام اسم الهی می‌باشد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر لذّات، معنوی باشد جلوه نور توحید است به اسم جمال. وگرنه توهّماتی بیش نیست. موفق باشید 

35714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: سوالی داشتم، چرا شما سالهای گذشته فقط ده روز اول محرم رو مشکلی می‌پوشیدید ولی امسال بعد از عاشورا هم میپوشین؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! هنوز هم بنده فکر می‌کنم همان ده روز اول محرم پوشیدن لباس مشکی کافی است. می‌ماند که این امر مصادف شد با رحلت خواهرم و یا این‌که در جلساتی که صرفاً در راستای عزاداری برای حضرت است؛ از لباس مشکی استفاده می‌شود. موفق باشید

39884

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم: همانگونه که انسان با خواندن قرآن تاثیرات قلبی و نوری گیرش می آید و یا به زیارت امام معصوم (ع) می‌رود به این تاثیرات قلبی و نو ری می‌رسد. بلاتشبیه كتاب فصوص الحکم این عربی کتابی است که انسان با خواندن آن به تاثیرات قلبی و نوری می‌رسد. آیا این اندیشه ام درست است؟ با تشکر از زحمات استاد گرامیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است از آن جهت که به گفتۀ جناب ابن عربی در آن کشفی که از رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» داشته، «فصوص الحکم» ظهورِ ارادۀ آن حضرت است که از طریق جناب ابن عربی به کلمات در آمده و همان‌طور که حضرت امام در نامه به گورباچف مرقوم فرمودند، نکاتی است باریک‌تر از مو. موفق باشید

39442

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«و هو للدعوات سامع و للكربات دافع و للدرجات رافع و للجبابرة قامع.» فکر می‌کنم دعای عرفه این روزها دل مرا چون جذبه ای ربوده و عجب اینکه چه سرنوشت زیبایی بر جهان و تاریخ رقم خورد از اینجا به آیندگان سلام می‌دهم و می‌گویم عزیزانم خدا را هست با او باشید که تاریخ از آن خداست خوب زندگی کنید و اگر خواستید مرا یاد کنید بگویید پیر نیهیلیسم، کسی که در نیهیلیسم دل به احدی غیر خدا نداد و تا یقین نکرد نیهیلیسم از خداست، رهایش نکرد. یقینی که محال است کسی در پوچی باشید و راهی به خدا نداشته باشید، بس او حاظر و ناظر است. این عید گذر از کل نیهیلیسم نیز بر شما مبارکباد. لینک دعای غرفه را نیز می گذارم: https://ketaab.iec-md.org/DOAA/niyaayesh_imam_hossein_arafeh_jaafari_02.html

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امید است با درک نیست‌انگاری که حاصل تاریخی است که در جهان غرب به ظهور آمد، جایگاه نبیّ و نبوت و پیرو آن آنچه اولیای الهی متذکر شده‌اند و بر زبان جاری نموده‌اند؛ برایمان درک شود. بعثت نبیّ گرامی «صلّی‌الله‌علیه‌وآله» که توجه به حضوری است تا دورهای دور، برایمان نزدیک شود را؛ تبریک می‌گویم از طریق توجه به این سخن مولا «علیه السلام» که فرمودند: «تَخَفَّفوا تَلحَقوا» سبکبار باشید تا در اکنون‌تان به آن نهایتِ نهایت‌ها ملحق شوید. موفق باشید

39308

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خدا قوت و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز و فرزانه: لطفا در مورد روش و منش استاد حمیدرضا مروجی سبزواری راهنمایی بفرمایید، اینکه آیا اساسا ایشون مور تایید شما هستن؟ چرا که هستن افرادی در کسوت روحانیت که ایشان را نه تنها تایید نمی کنند بلکه نهی هم می کنند و بخاطر قرابت ایشان به صوفی گری و درویشی و... حتی تا جایی پیش رفتن که به ایشان نسبت هایی ناشایسته را هم می دهند. این نسبت ها و قضاوت ها اگه نادرست باشد تاثیری خیلی سوء بر روی افرادی می گذارد که معارف و معنویات را از ایشان دریافت می کنند. متاسفانه در میان مردم ما چه عموم و چه حتی عالمان ما نوعی قضاوت صفر و صدی حاکم شده. ممنون میشم شما استاد بزرگوار در این زمینه روشنگری نموده و نظر خود را در مورد آقای مروجی سبزواری بفرمایید. آرزوی سلامتی و موفقیت داریم برای شما استاد عزیز

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت اش اطلاعاتی در آن حد که بتوانم نظر بدهم ندارم. موفق باشید

39254
متن پرسش

با سلام و احترام: امروز ایران عزیز در شرایط خاصی به سر می‌برد شرایطی که دکتر مسعود نیلی در یادداشت اخیرشان: https://shorturl.at/6DWdU (در تلگرام مشاهده شود.) به خوبی به آن اشاره کردند. اما برای من واقعا عجیب است که چگونه رهبری و افرادی چون شما انقدر امیدوارنه به آینده نگاه می‌کنند. هرچند همچنان احساسم بر عقلم غلبه می‌کند و باعث می شود با رهبری همراهی کنم و با منویات ایشان خوشبین باشم اما این خوشبینی برای من دیگر عقلانی نیست. مواردی که تنها برخی از آنها را دکتر نیلی به آن اشاره کردند به علاوه سایر بحران ها مثل صندوق های بازنشستگی، از دست رفتن سوریه و... بحران هایی هستند که ممکن از یک جایی به بعد کمر جمهوری اسلامی زیر آنها راست نشود. متاسفانه چه بخواهیم چه نخواهیم مردم بسیار زیر فشار هستند و دیگر جمهوری اسلامی برای آنها اهمیتی ندارد و منتظر فرصتی هستند برای تغییر نظام ولو با وعده وعیدهای صد من یه غاز دشمن. ترسناک تر از همه آنچه که نشد بگویم ایران بعد از رهبری است که مطمئنم ایران روز خوش نخواهد دید. لطفا در خصوص این دلهره ها توضیح دهید و بگویید چگونه می‌شود از آنها رهایی جست و همچنان ادامه داد. گرچه سخت است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که نمی‌خواهم از آقای نیلی و نیلی‌ها که حرف بسیار است؛ سخن بگویم، آری! همیشه دشمنان این راه توحیدی با تنگناهایی که ایجاد کردند و سپس آن تنگناها را بزرگ می‌کنند، بنا دارند آیندۀ انقلاب اسلامی را که تاریخی است غیر از حضور در تاریخ جهان مدرن، تیره و تار کنند. غافل از آن‌که از طریق انقلاب اسلامی راهی در مقابل بشریت گشوده شده تا از انحرافات هلاکت‌باری که جهان استکبار برای بشریت شکل داده، رها شوند و مسلّم تنگناهای تاریخِ دیروز و ضعف بعضی از مردم در این امر بی‌تأثیر نیست. ولی مسلّماً این راه، یعنی راه انقلاب اسلامی به جهت نورانیتی که در ذات خود دارد و مردمی که کنار حاج قاسم سلیمانی‌ها ماورای سختی‌ها متوجه ارزش و جایگاه انقلاب شده‌اند؛ روز به روز جلو و جلوتر می‌رود و جایگاه تذکر مقام معظم رهبری به مدّاحان این‌جا است که فرمودند: «اوّل آگاهی، بعد امیدآفرین باشد، [یعنی] مأیوس‌کننده نباشد، و هم حرکت‌دهنده باشد، آن وقت یک کار اساسی و بزرگ را شما انجام داده‌اید». باید متوجه بود برای حضور در آینده دو نگاه در صحنه است جریانی که مانند ترکیه، خود را ذیل نظم جهانی مطرح کرده و با بزرگ‌کردن مشکلات بنا دارد این راه را که راهِ قرارگرفتن ذیل نظم جهانی است برای ما زیبا جلوه دهد؛ و نگاهی که با نور ایمان خود متوجه آینده‌ای است که بشریت در حیات قدسی و اجتماعی خود، خود را دنبال می‌کند. در این رابطه نیز عرایضی تحت عنوان: «ما و آینده در پیش رو» https://eitaa.com/matalebevijeh/18360 شده است به همان معنایی که بصیرت فاطمی اقتضاء می‌کند که ماورای جریان پیش‌آمده بعد از رحلت پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» متذکر افقی باشد که از طریق اسلام، ما را از جاهلیت دوران آزاد خواهد نمود. خدا را شکر که متوجه حضور نورانی و ایمانیِ رهبر معظم انقلاب هستید که این بزرگ‌ترین عطای الهی به ما می‌باشد. در ضمن بد نیست در مورد مسعود نیلی به این مقاله نظری بیندازید. https://www.mashreghnews.ir/news/1615498/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%AE%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%AD%D8%A7%D9%84%D8%A7-%DA%98%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
موفق باشید  
 

39226

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور و رحمت خدمت استاد گرامی: در آن سحرگاهی که به لطف خداوند دیدار شما توفیق گردید و به نور کلام شما، این مرده دل سرگشته، جانی دوباره یافت را از محضر حضرت الله سپاسگزارم مدتی بود که به دلیل جدایی از استاد قبلی ام و سرگشتگی های بسیار از مسائلی که در آن مجموعه رخ می‌داد و به هیچ طریقی نمی‌توانستم بپذیرم سرگردان بودم که الحمدلله گشایشی رخ داد. اکنون احساس می‌کنم که روح و جانم خسته است، دیگر مثل قبل شوق و ذوق عبادت ام نیست. گاهی نا امیدی گاهی خستگی و شاید تنبلی چنگ در جانم فرو کرده و از این وضعیت آشوب ام استاد در این برهه ی حساس از تاریخ که گمان می‌کنم چیزی نمانده تا تاریخ به افق حقیقت اصلی خود رهنمون شود، من اینگونه سرگردان و دست بسته‌‌. استاد چه کنم؟ چگونه دوباره در خود شور و شوقی و آتشی روشن سازم؟ وظیفه ام نسبت به امام را چگونه پیدا کنم؟ آنچه حتی اندک دانسته ام را چگونه به عمل آوردم؟ از پس خود چگونه بر آیم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این زمانه، بحث در سلوک ذیل شخصیت إشراقی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» است و در این راه عبادات ما در بستر اسلام با انگیزۀ هرچه بیشتر گشوده‌شدنِ نور توحیدی که با شخصیت حضرت روح الله طلوع کرده که البته جایگاه اصلی این نوع عبادات را در حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» داریم. و در این رابطه در بحث «زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» نظر به نهایی‌ترین نحوۀ حضور زن»https://eitaa.com/matalebevijeh/18316 عرایضی شد. موفق باشید

39054

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

طبق توصیه و دستورات اهل بیت علیهم السلام و فتاوای تمام فقهای اسلامی هرگاه کسی در احکام شریعت یا اعتقادات چیزی را به اشتباه به دیگران انتقال دهد وظیفه دارد اصلاح کند و جلوی به فنا رفتن مخاطبانش را بگیرد، و اگر ابزار لازم برای تکیه زدن بر جایگاهی را ندارد، آن جایگاه برای او حرام است، چه جایگاه استادی و تعلیم باشد و چه اجرا و... ، با توجه به اینکه خطای شما در برخی پرسش ها توسط سوال کنندگان تذکر داده و اصلاح می‌شود و بسیاری از موارد را گزینشی حذف و سانسور می‌کنید، (مثل سوال راجع به سوتی بزرگ در تفسیر از حدیث امام رضا علیه السلام : العبد اذا اختاره الله...)، اگر هنوز بر عقیده ی خویش هستید سوالات را پاسخ دهید یا اگر متوجه اشتباه تان شدید اصلاح کنید. مخصوصا که خود را مصداق عاقل اصولی همچون وحید بهبهانی رحمه الله دانسته و منتقدینِ برداشتتان را اخباریون غیرعاقل، سوالات و اشکالاتی که ارسال شد اتفاقا راجع به قواعد اصولی بوده است. امانت علمی، اخلاق علمی و تقوای علمی را رعایت کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً بحث مصداق امثال بنده با عالم بزرگواری همچون آیت الله وحید بهبهبانی «رحمت‌الله‌علیه» نیست. تعجب بنده از آن است که سؤال کننده محترم در جریان مکتب اصولی آیت الله بهبهانی در مقابل اخباریون نمی‌باشد و این‌که اساساً مکتب اصولی علمای ما که باب اجتهاد را گشوده می‌دانند، در همین رابطه است که چگونه از روایات قواعد و اصول را استخراج کنند و در همین رابطه عرض شد از روایت مشهور حضرت رضا «علیه‌السلام» به همان دلیل که در همان روایت قاعده اصولی مطرح است، می‌توان آن نتیجه را اخذ کرد که: « إنَّ العَبدَ إذَا اختارَهُ اللّه ُ عَزَّوجَلَّ لاُِمورِ عِبادِهِ شَرَحَ لِذلِكَ صَدرَهُ ، وأودَعَ قَلبَهُ يَنابيعَ الحِكمَةِ» هرگاه خداوند، بنده اى را براى امور بندگانش برگزيند، براى اين كار سينه اش را گشاده گرداند و چشمه هاى حكمت به دل او سپارد. همان‌طور که عرض شد مصداق تامّ این قاعده، مربوط به معصوم است ولی خود روایت به ما اجازه می‌دهد که آن را برای هر آن کس که به نحوی برای امور بندگانش به میدان آمده است، آن کمک‌ها و الطاف را بنماید که البته بنده مصداق آن را در این زمانه حضرت امام و رهبر معظم انقلاب می‌دانم و مثل روز روشن است که افکار این بزرگان، حقیقتاً منوّر به تأییدات الهی است. و این‌جا است که انسان متأسف می‌شود که چگونه بعضی با ادعای فهمِ دینی گرفتار همان بلای اخباری‌گری می‌شوند که مرحوم شهید مطهری ناله‌ها و گِله‌ها از آن‌ها دارد. آیا به این سخن حضرت صادق «علیه‌السلام» فکر کرده اید که می فرمایند:« أَنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ‏ فَإِذَا أَعْطَاهُ ذَلِكَ أَنْطَقَ‏ لِسَانَهُ بِالْحَقِّ وَ عَقَدَ قَلْبَهُ عَلَيْهِ فَعَمِلَ بِهِ فَإِذَا جَمَعَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ تَمَّ لَهُ إِسْلَامُهُ » (الكافي، ج‏8، ص: 14‏) هر گاه خداوند خير بنده ‏اى را خواهد سينه ‏اش را براى پذيرفتن اسلام بگشايد و چون اين مرحمت را در باره او كرد زبانش بحق گويا شود و بستگى بدان پيدا كند و بدان عمل كند و چون همه اينها را خدا براى او فراهم كرد اسلام او را كامل گرداند.
به نظر شما آیا باید به سؤالاتی که در آن‌ها آن نوع بی‌پروایی‌ها و توهین‌ها نه‌تنها به بنده، حتی به اشخاصی که شخصیت‌های محترمی در فرهنگ دینی ما هستند، جواب داد و در معرض نگاه کاربران محترم قرار گیرد؟! آیا این همان تشییع اموری نیست که شریعت و قانون آن را منع کرده‌اند؟! در حالی‌که حتی منع قانونی دارد. جالب است که هیچ کدام از این افراد حتی جنابعالی ایمیل خود را نمی فرستید تا لااقل به صورت خصوصی جواب داده شود. موفق باشید
 

38985
متن پرسش

فردی به خورشید می‌گفت خدا، کسی گفت استاد این خورشیدست نه خدا، مهم است، حیاتی ست، نعمت است، ضروری ست، اما خدا نیست، پاسخ داد تو نمی‌فهمی اهمیت خورشید را، تو نمی‌فهمی جایگاهش را، چون در حجاب معاصرتی، آری حجاب معاصرت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به همین جهت یعنی به جهت حجاب معاصرت، فردا معلوم می‌شود خورشید، آری! خورشیدِ حضرت روح الله و حضرت امام خامنه‌ای، مظهرِ انوار الهی خاصی بود و هست به همان معنایی که از قول پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» داریم: «من رَآنی فقد رأی الحقّ»، با نظر به شخصیت آن حضرت، انسان منتقل به نور حضرت حق می‌شود. و این قاعده در مرتبه نازل‌تر برای اولیای الهی نیز صدق می‌کند. مگر نداریم پيامبر «صلي الله عليه و آله» به مُصعَب بن عُمَير كه پيش مى آمد و پوستين گوسفندى بر خود پيچيده بود، نگريست و فرمود: «اُنظُروا إلى هذَا الرَّجُلِ الَّذي قَد نَوَّرَ اللّه ُ قَلبَهُ» «به اين مرد بنگريد كه خداوند، قلبش را روشن ساخته است. هرچند نگاه متافیزیکی که متوقف است در مفاهیم، این نوع نگاه را بر نمی‌تابد. ولی خوشا به حال مردم لبنان که از دوردست‌ها متوجه حقیقت حضرت آیت الحق آیت الله خامنه‌ای شده‌اند و او را مؤیّد به تأییدات الهی یافتند. خوشا به حال مادر عماد مغنیه، مادر سه شهیدی که فرمود: همه فرزندانم فدای سر آقای سیدعلی آقای خامنه‌ای. خوشا به حال مجروحان پیجرها که دو چشم و یک دست را از دست دادند و آن را حکایت وفاداری به رهبر انقلاب اسلامی نقل کردند. اینان‌اند که گرفتار حجاب معاصرت نشده‌انددر این رابطه خوب است به سخنان استاد زینب شریعتمدار رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/18084.موفق باشید

38965
متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد گرامی: در نکات ریز و لطيفی که در کتاب انسان و باز انسان به میان آورده اید با توجه به مقام عین الربطی انسان که تاکید فراوان فرمودید بنظرم به عزل ۱۳۸۷شمس می‌شود اشاره کرد که جناب مولانا در مقام عین الربط خویش] با آب /از آب [که هر روز مقابل چشمان ما است وجه «آیه» به مثابه باب ورود به ملکوت از ملک میابد که جسارتا بشرح ذیل جهت ایرادی یابی به حضور حضرت عالی می‌فرستم. سوال: آیا تا به حال به این فکر کردید که هیچ کس نمی‌تواند آب را گاز بگیرید؟ واقعا همین چیز خیلی ساده محل ورود مولانا به عالم ملکوت است. چیزی که بار ها و بارها دیده ایم و بی توجه از کنارش گذشته ایم چرا نمی‌شود آب را گاز گرفت و زخمی کرد؟ (یعنی چرا آب را نمی‌شود به دندان گرفت؟) «چون آب باش و بی‌گره / از زخم دندان‌ها بجه / من تا گره دارم یقین / می کوبی و می ساییم. جواب: اگر ما در زندگی خود بارها و بارها توسط زخم دندان‌ها و زخم رفتارهای دیگران احساس زخمی شدن و درد کرده ایم به این دلیل است که مثل آب بی گره نبوده ایم! یعنی وقتی در مقابل موضوعی حس شخص و موضع شخصی می‌گیریم بلافاصله همان موضوع ما را در کنترل خود می آورد و به راحتی می‌تواند باعث زخمی شدن اعصاب و روان ما گردد. وقتی به شخصی ایرادی از منظر دیدگاه شخصی بگیریم همان رفتار شخص ما را در کنترل خود خواهد در آورد. مولانا می‌فرماید در مقابل موضوعات پیش رو بی پا و بی سر باشید /یعنی قضاوت شخصی در موردش نداشته باشید «بسیار گفتم ای پدر دانم که دانی این قدرکه چون نیم` بی‌پا و سر در پنجه آن ناییم نیم نیستم منبع؛غزل۱۳۸۷ دیوان شمس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و متوجه شده‌اید. چه اندازه خوب است که انسان ذات خود را که عین ربط به حقیقت یعنی توحید است؛ همواره مدّ نظر داشته باشد. در این مورد باید بسیار گفت تا معلوم شود هیچ نگفته‌ایم و «آن‌که عمری در پی او می‌دویدم کو به کو /  ناگهانش یافتم با دل نشسته روبه‌رو» و دارم با نظر به او با خودم، آری! با خودم به‌سر می‌برم که هیچ نیستم جز ربط به او. و زندگی در این رابطه در ک و تکرار چنین بودنی است. امری که اولیای الهی با سیره و سخن خود با ما در میان گذاشته‌اند به همان معنایی که با عبادات خود، عصمتِ خود را که عالیترین نحوه بودن بود، محفوظ می‌داشتند. موفق باشید      

38858

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض درود و سلام خدمت استاد عزیزم: در قرآن آمده است که خداوند با صوت بر موسی علیه السلام تجلی کرد. شما در تفسیر سوره واقعه در بحث حوری بهشتی می‌فرمایید که تمام کمالات و صفات حق به جامعیت بصورت حوری بر سابقون تجلی می‌کند. ما در احادیث اهل سنت داریم که خدا را در قیامت می‌بینیم. اگر این حدیث را به معنای همین تجلی حق به جامعیت صفات بگیریم، حدیث اهل تسنن درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا دیدن ذات خداوند معنا ندارد مگر لقای او در آینه‌های جامع اسماء حسنایش. موفق باشید

38847

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: متن زیر چقدرش صحیح است؟: علت سجده نکردن شیطان به آدم بخاطر این بود که متوقع ظهور مقام نورانیت اهل بیت در جنیان بوده است و منظورش از اینکه ما از آتشیم و آنها از گل اشاره به این موضوع بوده است که ما از لحاظ ساختاری و جنسی لایق تر بودیم برای تجلی این نور در خودمان، جنیان هم اختیار دارند و هم در عالم طبیعت بسر می‌برند از جن باید نبی و ولی انتخاب می‌شد و آدمیان از آنها تبعیت می‌کردند نه برعکس و کبرش هم برای این درخواست بوده است. و بهترین راه انحراف بنی آدم هم در این می‌بیند که از مقام نورانیت اهل بیت دورمان کند تا نشان دهد بنی آدم قدر این مقام را نداشتند و لایق ارتباط با این مقام نبوده اند و نعوذبالله خداوند اشتباه کرد این مقام را در ساحت آدم تجلی کرد. و اینگونه بنی آدمیان را بدرد خودش یعنی نداشتن هیچگونه ارتباطی با مقام نورانیت اهل بیت دچار کند و در شبیه ترین حالت و اشتراک با شیطان که تهی بودن از این ارتباط است دچار شویم. بنی آدم بفهمیم چه گنجی خداوند به ما عطا کرده «ظرفیت پذیرش ارتباط با این نور» که این نور فقط و فقط تنها شرط فرودش طهارت است پس باید صیقل دهیم خویشتن را تا مهیا شویم برای دریافت این ارتباط و علت اینکه شیعه گرداگرد ۱۴ معصوم می‌گردد این امر است که این عزیزان ظرف وجود و عمر مبارکشان سراسر و یکپارچه لبریز از ارتباط با این مقام بوده است و ما بوسیله تبعیت و محبت به این عزیزان می‌خواهیم شبیه ترین شویم به آنها که این بالاترین درجه بفعلیت رساندن بالقوه گیمان است و باید توسل واقعی پیدا کنیم به ائمه برای همجواری به این مقام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ما با اُنس با اولیای معصوم، انسانیت خود را وسعت می‌دهیم و بر هویت قدسی خود می‌افزائیم. ولی آن مقدماتی که فرمودید با آیات قرآن، چندان منطبق نیست. پیشنهاد می‌شود کتاب «هدف حیات زمینی آدم» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

38559

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد محترم: در پاسخ سوالی تایید فرمودید که نفس چهارده معصوم با اول مخلوق که همان نور محمدیه یا صادر اول هست بعد از تولد متحد می‌شود. در مورد اینکه حضرات از همان ابتدا معصوم هستند بحثی نیست ولی این اتحاد آنها با صادر اول مسلما با گذر زمان و ابتلائات و سختیها و حرکت جوهری صورت می‌گیرد منتهی با سرعتی خیلی بیشتر نسبت به دیگرانی که در مسیر کمال قرار دارند کما اینکه حضرت امیر علیه السلام در هنگام رحلت پیامبر اکرم (ص) فرمود که حضرت رسول بابی از علم به روی من باز کرد که... آیا همین جمله و جملات مشابه و بعضی قرائن نشان نمی‌دهد که انسان کامل شدن آنها سوای معصومیت با ابتلائات و امتحانات و گذر زمان صورت می‌پذیرد و عصمت آنان حبه ای است ولی کمالات و اتصاف به اسما اکتسابی هست هر چند اولین مرتبه کمال آنها با آخرین مرتبه اولیا غیر معصوم بالاتر است و اتحاد تام و کامل نفس آنها در قوس صعود با حقیقت اولیه آنها در قوس نزول بعد از وفات صورت می‌گیرد این برداشت را تایید می‌فرمایید؟ کما اینکه حضرت ابراهیم بعد از امتحانات سخت جوهر وجودش متحول شد و به مقام امامت ارتقا پیدا کرد. جزاکالله خیرا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت در رابطه با نکته ای که می فرمایید اینطور آمده: در رابطه با اعتقاد به وجود انسان هایی که خداوند به نحوه ی خاصی برگزیده، موضوع مخلَصین در قرآن است. شیطان می داند كه از بین بنـدگان خدا فقـط یك گروه هستنـد كه هیچ ابزار و امكانی برای گمراهی آن ها در اختیار ندارد و آن «مخلَصین» هستند و لذا به خداوند عرض کرد: «فَبِعِزَّتِكَ لَاُغْوِیَنَّهُمْ اَجْمَعین، اِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ» به عزت تو همه را گمراه می كنم مگر بندگان مخلَص را. مخلَصین آن هایی هستند که خداوند در آن ها تصرف خاصی دارد و هیچ كس در آن ها سهمی ندارد تا شیطان بتواند در آن ها تصرف کند. اگر به معنی «مخلَص» توجه شود، متوجه خواهید شد كه مخلَص بودن غیر «مخلِص»بودن است. همّت برای خوب شدن مربوط به مخلِصین است و نه برای مخلَصین، بلكه مخلَصین برگزیدگانی هستند كه خداوند برای خود خالص كرده و هیچ كس در آن ها سهمی ندارد، بلكه آن ها به دلیل مخلَص بودنشان آینه ی خواست و رضایت خدایند و هركس خواست رضایت خدا را جلب کند، باید حركات و افكار و عقاید آن ها را ملاك قرار دهد. مشخص است كه این مقام یک مقام اكتسابی نخواهد بود، بلكه موهبتی است، هرچند آن ها با اختیار خود باید این عصمت را حفظ نمایند و مسلّم حفظ كردن عصمتِ موهبی مشكل ترین كار ممكن برای بشریت است، زیرا حفظ عصمت به این معنا است که یك لغزش نباید از آن ها سر بزند. در همین رابطه است که عارفان گفته اند:
محنت قرب ز بُعد افزون است
جگر از محنت قربم خون اسـت
هسـت در قرب همه بیم زوال
نیست در بُعد جز امید وصــال
حفظ حالت قرب از آن جهت جگر سالک را خون می کند که با یک خطا از آن مقام سقوط می نماید. در زیارت، خطاب به امامان «علیهم السلام» عرض می کنیم: «السَّلامُ عَلَیكُمْ یا نُورَاللهِ فی ظُلُماتِ الاَرض» سلام برشما ای نور خدا در ظلمت های زمین. «بِكُمْ یُسْلَكُ اِلَی الرِّضْوان» به كمك شما راه رضایت الهی طی می شود. و یا می گوییم: «حَفَظَةً لِسِرِّه وَ خَزَنَةً لِعِلْمِه» شما نگهبان سرّ الهی و معدن علم او هستید. موفق باشید
 

38498

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

باسمه تعالی: استاد طاهرزاده سلام علیکم: احتراما بعرض می‌رسانم بنده طوماری بشرح ذیل جهت محاکمه آقای محمدجواد ظریف و دست اندرکاران برجام نوشته ام و درحال گرفتن امضا جهت تقدیم به رئیس قوه قضائیه جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا غلامحسین محسنی اژه ای هستم لطفا بفرمائید کارمن صحیح هست یا نه؟ قبلا از بذل عنایت شما کمال قدردانی و تشکر را بعمل می آورم. بسم الله الرحمن الرحیم رئیس محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژه ای سلام علیکم: شنیده شده که در نماز جمعه به وزیر خارجه اسبق جمهوری اسلامی ایران، آقای دکتر محمد جواد ظریف، توهین شده است، ما توهین به شخص ایشان رامحکوم می کنیم و از شما درخواست جدی و عاجل داریم که ایشان و تمام تیم مذاکره کننده را طبق عدالت اسلامی محاکمه کنید. طبق فرمایش مقام معظم رهبری، حضرت امام خامنه ای مدظله العالی، که فرمودند برجام خسارت محض بود و دولت های حجت الاسلام دکتر حسن روحانی که بعضی موارد هشدار رهبری در مورد مذاکره را رعایت نکردند، رهبری فرمودند دولت های ایشان عبرت بود، را محاکمه کنید و اگر محکوم شدند، مجازات کنید و سکه ها را به بیت المال برگردانید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی نیست که محکمه و شخص قاضی بتواند مطابق موارد قانونی کسی را محاکمه کند. بیشتر با وجدان عمومی باید مسئله در میان گذاشته شود تا خطر نفوذ چنین افکاری در مراکز فکری و فرهنگی و اداری تقلیل یابد. موفق باشید

38351
متن پرسش

سلام و عرض ادب این پیام را شب جمعه و در صحن حرم امام حسین می نویسم. بنده به شدت از خودم و شرایطم و امکان تغییر در روحیاتم‌ ناامیدم. پسری ۱۱ ساله دارم که به دلیل رفتارهای غلط خودم و همسرم در این ۱۱ سال، آسیب های رفتاری دارد. اعتماد به نفس ندارد، کمی سطح ادب اش پایین است و ... امشب در حرم امام حسین آمدم که عهدی کنم که رفتارم را تغییر می‌دهم عصبانی نمی‌شوم، تحقیر نمی‌کنم و ... ولی ناگهان به خودم آمدم که چند بار می‌خواهی عهد کنی؟ و واقعا حس می‌کنم دیگر تغییر من غیر ممکن است و این مساله به شدت آزارم می‌دهد. اگر این بچه به خاطر سوء رفتار من و همسرم راه زندگی اش کج شود چه باید بکنم؟ دیگر زیارت رفتن چه مفهومی دارد؟ روضه گرفتن و روضه رفتن و ... چه فایده دارد وقتی قرار است تغییری نکنم. چه کنم استاد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بنده نمی‌توانم نظر بدهم. عنایت داشته باشید این سایت در محدوده سؤالات کاربرانی می‌تواند جوابگو باشد که مباحثِ مطرح در سایت را دنبال کرده‌اند و برایشان سؤالاتی پیش آمده. و لذا این سایت نمی‌تواند جوابگوی این نوع سؤالات برای کاربران محترم باشد. موفق باشید

38218

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: من وقتی به جهان اطراف خودم می‌نگرم، احساس می‌کنم که یک قدرتی در جریان است که دارد آن را اداره می کند. از ذرت اتم تا موجودات زمینی و... آیا می‌توان گفت که در عبارات بالا من دارم یکی از اسماء الله به نام رب را شهود می‌کنم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله وقتی که رجوع ما به حضرت ربّ باشد. موفق باشید

38201

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در برهان صدیقین شما فرمودید که در اصل باید بگوییم که این وجود است که شکل اسب در آمده است، این وجود است که به شکل ملک در آمده است و.‌‌.. سوال: این که می‌گویید این وجود است که به این شکل ها در آمده است آیا منظورتان این است که عین وجود به این شکل ها در آمده است یا مطلب طور دیگری است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به تشکیکی‌بودن وجود، هر موجودی به اعتبار ذومراتب‌بودن وجود، مظهری از وجود است. موفق باشید

38175

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

ببخشید حال خوبی ندارم. خیلی گرفتارم و بشدت بشدت نگران دوتا فرزندم و از عاقبت بخیری شون می‌ترسم خیلی حرف شنوی از من ندارند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با آن‌ها باید با مدارا و رفاقت رفتار کرد تا محبت شما را احساس کنند. موفق باشید

38067

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: در صورت امکان نظرتون را در مورد تحلیل فلسفی زیر بفرمایید, آیا آن را متقن میدونید؟ ورودی متفاوت به فلسفه اسلامی بدون پرداختن به اصالت وجود (به اختصار) آنچه در خارج است عین خارجیت است و ذهن هرگز به کنه و واقعیت و ذات آن راه ندارد و آن را درک نمی کند و آنچه از آن درک می کند تصویری است حاکی از دارایی ها و نادارایی ها و خواص و حدود آنها که در قالب مفاهیم ماهوی رخ می نمایند. پس کنه حقیقت واقعیات خارجی چیزی است که عین خارجیت و عینیت و طاردیت عدم است و آن یک حقیقت واحد است چرا که این خواص و جهات فقط از یک حقیقت بر می آید و ثانی آن حقیقت (یا نقیض ذاتی آن و چیزی که به تمام ذات با آن متباین باشد) عدم و پوچی است. به عبارت دیگر اگر دو حقیقت دارای کنه و ذوات متباین باشند محال است کنه ذات هر دو طاردیت و ضدیت با عدم باشد پس هر دو دارای اشتراک ذاتی هستند و محال است متباین باشند, اگر دو چیز هیچ گونه اشتراک ذاتی نداشته باشند چگونه ممکن است دارای اثر عینی یکسان از همان جهت که اختلاف دارند, باشند؟ پس درکنه تمام واقعیات خارجی یک حقیقت ساری و جاری است و باعث شده از حیطه عدم خارج شوند که به آن حقیقت, وجود می گوییم. حقیقتی که ذاتا عین بودن و عین کمال و شدت است و ذاتا مخالف نیستی و نقص و ضعف و محدودیت است چرا که غیر از حقیقت وجود چیزی نیست که موثر در آن باشد و یا وجود به آن مناط باشد و یا وجود را محدود کند و واضح است که خود حقیقت وجود هم باعث عروض ضد خود (نیستی و نقصان و ضعف) بر خود نمی شود, پس حقیقت وجود ذاتا متصف به وجوب و لاحدی و یگانگی است و با تحلیل نظام علی معلولی و حقیقت رابطه علت و معلول مشخص می‌شود این نیستی و نقص و محدودیت به واسطه معلولیت بر آن عارض می شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این همان نگاه «اصالت وجود» است به عالم، و همین طور است که می‌فرمایید مهم آن است که در نگاهی که «وجود» به عنوان مبنای مبناها همواره در هر مخلوقی حاضر است بتوانیم نگاه هستی‌شناسانه نسبت با همه چیز پیدا کنیم. موفق باشید

38045

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب بی پایان خدمت استاد: مشغول خواندن مجدد کتاب ۱۰ نکته معرفت نفس هستم. جسارتا سوالات زیادی دارم که امیدوارم مصدع وقت شریف نباشد. ۱. آیا پس از ارتقاء مرتبه در بعد تجرید، امکان سقوط از آن مرتبه وجود دارد؟ اگر پاسخ مثبت است چگونه با وجود غلبه تجرید، امکان وقوع گناه هست؟ و اگر پاسخ منفی است، شیطان پس از نائل شدن به درجه قرب چگونه کافر شد؟ تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر موجود مختاری اعم از جنّ و انس، ظرفیت انتخاب ابعاد بالاتری از وجود خود را دارا می‌باشد و به جهت مختاربودنش می‌تواند از آن حضورِ برتری که توانسته‌ است در آن حاضر شود و تجربه کند؛ به جهت مشغول‌شدنش به امور عادی، محروم گردد و امیالش محور انتخاب‌هایش شود. موفق باشید

نمایش چاپی