بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37923

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

‏«می‌مونم» و «نمی‌ذارم رییس‌جمهور بشی» «علیرضا زاکانی» این جمله را با این درس، عبرت خودمان کنیم: «توانستن» از «دروغ» آغاز نمی‌شود. «دروغ» تنها مقدمه یک چیز است: «شکست» و بدتر از آن «رسوایی»! اگر جفت گردد زبان با دروغ نگیرد ز بخت سپهری فروغ

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آن سخن در شأن آقای زاکانی نبود در حالی‌که ایشان فردی دلسوز و متعهد نسبت به انقلاب هستند. موفق باشید

37745

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام عرض می کنم خدمت استاد طاهرزاده حفظه‌الله: می‌خواستم بپرسم آیا شما رمان هفت جن نوشته امید کوره چی را مطالعه کرده اید؟ رمان ارجاعاتی به آیات قرآن و روایات داره و با فرمایشات شما هم مطابقت داره بجز موردی که قهرمان داستان با جن های خوب و فرشته ها ارتباط نزدیک داره و از اونها کمک میگیره، می خواستم نظر شما را بدونم و سوال دوم از محضر شما اینه که آیا حادثه شهادت رئیس جمهور را اتفاقی متعارف می بینید یا غیرعادی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن کتاب را نخوانده‌ام ولی بحمدالله معارف دینی نگاهی عمیق و دقیق و همه جانبه نسبت به این موضوعات دارد و کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» می‌تواند متذکر این امر باشد. ۲. بنده شهادت آن عزیزان را مصلحتی می‌دانم در راستای حضور هرچه بیشتر نیّاتِ متعالی آن‌ها در بستر انقلاب اسلامی در این زمانه حساس. خوب است در این رابطه به جواب سؤال شماره 37743 نیز نظری بیندازید. موفق باشید

37573

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: پرسشی داشتم و بنا بر پرسش، منبعی از مطالب استاد اگر وجود دارد. اگر ما می‌گوییم غرب یک کلی (منطقی) یا کل (اجزاء مشخص) است دلایل ما برای اثبات آن چیست که آنگاه جهتمندی او را اثبات کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید با مطالعه کتاب «مدرنیته و توهّم» که در سایت هست، بتوانید در این مورد تفکر بفرمایید. موفق باشید

37548

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت جناب استاد: فلسفه ی وجودِ شجره ممنوعه و شیطان وسوسه گر در بهشت نزولی چیست؟ چرا وقتی انسان در صفای آن‌چنانی قرار می گیرد، در معرض شجره و وسوسه قرار می گیرد؟ آیا امکان مقاومت وجود دارد یا چاره‌ای از هبوط نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» عرض شد؛ قصه، قصه خلیفۀ الله شدنِ انسان است در زمین، ولی با انتخابی که آدم و آدمیت باید در خود پیش آورد و با نزدیک‌شدن به شجره عملاً کثرت را که همان حضور در زمین است انتخاب کردند و راهی برای خلیفۀ الله‌شدن ذیل هدایت الهی گشوده شد. موفق باشید

37343

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: بنده دو پسر دارم که در خارج از کشور زندگی می‌کنند و تقریباً و متأسفانه ایمانشون خیلی ضعیف شده و دیگه هیچ چیزی از دین اسلام را قبول ندارن اگه خدای نکرده به همبن منوال زندگی‌شان را ادامه بدهند هیچ امیدی نیست که بعد از مرگ من و پدرشان کاری برای ما کنند که تا اینکه بخواهند باقیات صالحاتی برای ما باشند. همین الان هم وقتی می‌فهمند ما کربلا رفتیم یا زیارتی رفتیم ناراحت می‌شوند بد برخورد می‌کنند ما خودمان چکاری میتونیم انجام بدهیم که باقیات صالحات جاری برایمان باشد. همسرم کارمند باز نشسته هستند. لطفاً راهنمایی فرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت خصوصی و در ارسال به ایمیل شما این‌طور عرض شد:
37309- باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید به همان فرزندان هم دعا کرد. آنها فریب خورده‌اند ولی مغرض نیستند. و از طرفی نسبت به صدقاتِ جاریه در حدّ امکان غفلت نشود. موفق باشید
 

37234

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: آیا دخانیات از جمله سیگار معدّی می‌توانند باشند در سیر به عالم خیال؟ چرا اکثر عرفا را دیدیم که سیگار می‌کشیدند؟ توصیه شما خارج از بحث های سلامتی چیست؟ آیا واقعا حالت خاصی که با سیگار پیش می‌آید را می‌توان یک حالت خلسه جهت ورود به عالم خیال دانست؟ یا اینکه سیگار کمکی به بیدار ماندن و افزایش تمرکز هنگام مطالعه می‌کند؟ ببخشید که سوالی اینچنین نا امید کننده می‌پرسم ولی بنظرم سوال خیلی ها باشد. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید ما در شرایط تاریخی دیگری هستیم که در این شرایط تاریخی و فرهنگی این نوع ورودها، سلوک و سیر توحیدی ما را اگر عقب نیندازد، متوقف می‌کند زیرا عمل به این اعمال، در روانِ ما تداعی طبقه‌ای را می‌کند که سالک در این زمانه در آن سبک و طبقه نیست. و به همین جهت رهبر معظم انقلاب نیز ترک کردند. موفق باشید 

37216

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: در ذهن من سوالات زیادی در مورد انسان، دنیا، خدا وجود دارد و جواب آن را کسی از اطرافیانم نمی‌تواند بدهد چکار کنم؟ با انبوهی از سوالات مختلف مواجه شده ام و ذهنم سرگردان شده است. دوستی شما را به من معرفی کرد. لطفا کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که این نکات از سال‌های قبل مدّ نظر بنده نیز بوده، پیشنهاد می‌شود از طریق دنبال‌کردن سیر مطالعاتی سایت و حوصله به خرج‌دادنِ آن مطالعات، نه‌تنها به جواب سؤالات خود آگاه می‌شوید، ان‌شاءالله سعی خواهید کرد از طریق نوعی اندیشه و تفکر که در خود شکل می‌دهید؛ به خوبی از این سؤالات عبور نمایید. موفق باشید

37125

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: سوالی دارم در خصوص معاد جسمانی. می‌دانیم که لذت های دنیا از آخرت منفک و غیر قابل قیاس اند و نیازهای دنیوی مثل خوردن و آشامیدن و... در قیامت وجود ندارد. پس اینکه گفته می‌شود بهشتیان از میوه های بهشت می‌خورند و هر میوه از میوه دیگر مزه بهتر دارد یا امثال لذائذ دیگری که به لذائذ بدن مادی دنیوی شباهت دارد، چه معنایی دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آن ظهورات، حکایت از بهره‌مندی از عقاید و اخلاق و اعمال ما دارد که حقیقتاً صورت پیدا می‌کنند و جان ما را بهره‌مند می‌نمایند به همان صورت‌هایی که قرآن از آن‌ها خبر داده. عرایضی در این مورد در شرح سوره واقعه شده است. خوب است به آن رجوع شود.https://lobolmizan.ir/sound/689?mark=%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87 موفق باشید

37110

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: مسئله دار شدن با خود را لطفا توضیح می‌دهید و راهکار درمان این اتفاق؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جزوه‌ای که تحت عنوان « بررسی شیوه‌های تبیین معارف دین» 
https://lobolmizan.ir/leaflet/1414?mark=%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C که در سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
 

37093

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر استاد: برای رسیدن به امام زمان باید در وجود استاد خود فنا شویم استاد لطفا راهنمایی کنید چطور ما در وجود استاد خود محو شویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بحث «نظر به حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» و درک حضور نهایی امروزین خود»

https://eitaa.com/matalebevijeh/16112 به ما کمک می‌کند تا نسبت به حضور حضرت در عالم و آدم بیندیشیم. موفق باشید

36828

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: خسته نباشید. استاد یک سوال داشتم ما باید در دلمان عشق به خداوند باشه یا اهل بیت؟ اگر عشق اهل بیت در دلمان باشه مگه خداوند غیور نیستش آیا خداوند راضی هستش ما عاشق ۲ چیز باشیم و خود اهل بیت می‌فرمایید به جز خداوند به هیچ کسی دل نبند و سوال دوم این هستش چطور می‌شود عاشق خداوند شد و در همه لحظات خداوند را احساس کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث در آن است که عشق به خداوند در مظاهر او که اهل البیت «علیهم‌السلام» می‌باشند، صورتِ عملی به خود می‌گیرد وگرنه در حدّ مفهومِ ذهنی باقی می‌ماند ۲. به همان صورت نظر به مظاهر عالیه او، متوجه نور حضرت حق می‌شویم و در این رابطه جناب عمّان سامانی به زیبایی تمام می‌فرماید: «به پرده بود جمال جمیل عزّ و جلّ / علی شد آینه خیر الکلام قلّ و دلّ». موفق باشید

36699

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز: ۱. صوت گفتگو با خانم ها که اخیرا داشتید را گوش می دادم در قسمتی در مورد رعایت قانون توسط غربی ها فرمودید که رعایت قانون در آنها گاهی برخواسته از روحیه خودبنیادی شان است، سوالی در ذهنم ایجاد شد که حال بشری که به وسعت جهان ظرفیت دارد و از طرفی هم باید پایبند به رعایت حقوق انسانها باشد آیا در ورای مراحل تکاملی انسان وگذر از قبیله بودن و رعایت قانون برای خود و بی قانونی وعدم رعایت حقوق دیگران می توان اینگونه گفت که در نهایت حضور انسان، انسان قوانین را رعایت می کند با نیت رعایت حقوق دیگران و نه تنها در چارچوب قوانین محدود که گاهی حقوق انسانها را نادیده می گیرد. ۲. سوال دوم که از خدمتتان داشتم اینکه گاهی انسان در گذشته خطا و گناهی را مرتکب شده اعم از کبیره و صغیره و تندی با پدر و مادر و.... و حال که سالیان سال گذشته با یادآوری آنها تنفری از آنها در درونمان ایجاد می شود جایگاه اینها در قیامت برای ما چیست؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این نوع نگاه به رعایت قانون موجب می‌گردد تا انسان در نزد خود وسعت یابد و به یک معنا نوعی عبادت به حساب می‌آید. ۲. در هر حال با رجوع به توحید الهی که عملاً ما با نوعی از توبه همراه خواهیم شد؛ گناهان گذشته دیگر جایی در شخصیت انسان نخواهند داشت و در مورد والدین به هر حال آنان عطای الهی‌اند برای انسان و از این جهت باید با طلب استغفار برای آنان، روح آنان را شاد و آنان را از خود راضی و راضی‌تر کرد. موفق باشید

36610

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: چگونه کثرت و تشخص و انتخاب جزئیات زندگی در دنیا را در قبل از خلقت اثبات کنیم اگر نفس بسیط است چگونه در یک لحظه چندین کار را با هم انجام می دهد نقش قوه واهمه در تجزیه و ترکیب صور محسوسات قوه متخیله چیست؟ متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌که متوجه باشیم «النفس وحدته کل القوی» است، خودمان در نزد خود می‌یابیم در عین دیدن می توانیم بشنویم، و از طرفی خداوند به همین نفس که او به آن علم دارد می‌فرماید: «کُن فیکون» یعنی بشو و آن، می‌شود. ۲. در این مورد خوب است سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست بزنید. موفق باشید

36285

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خسته نباشید خدمت آقای طاهر زاده: من کتاب مکارم اخلاق شما رو خوندم منتهی یک کلمه اشتباه تایپ شده معنی جمله عوض شده چه جوری می تونم اطلاع بدم تصیح کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از همین طریق می‌توانید تذکر خود را بفرمایید. موفق باشید

35365

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ۱. استاد بنده ترسم از اینه آنچه ما فکرمی‌کنیم خداست مدیریت فضای مجازی از اونطرف باشه با اون مباحثی که از فضا و نوع سلیقه هر فرد اینطورکه میگن و اطلاعاتی که دارن، از آنطرف هم اتو دادن و گفتن این مسئله شاید تازه به ذهنشون بیندازیم، ۲. گمانم ما تا دانشگاه و آموزش پرورش خوبی و ترازی نداشته باشیم انتخاب فرد خوب بر انتخابات یه کم بعید نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد خوب است مباحث «معرفت نفس» که روی سایت هست را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. ۲. همین‌طور است. به همین جهت ما مشکلاتی داریم که در دل انقلاب اسلامی باید بتوانیم از آنها عبور کنیم. موفق باشید

35307

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: مقصود از منکر ذات خویش شدن در یکی از سوالات اخیر چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت منظور آن است که انسان متوجه حقیقتِ فطری خود و یا نسبت وجودی‌اش با خداوند نباشد. موفق باشید

40444
متن پرسش

سلام علیکم استاد عزیز: متن زیر از خبرگزاری تسنیم درباره موضع گیری اخیر دکتر سعیر جلیلی است. ممنون میشم نظر خود را بفرمایید. آیا این صحبت را در مسیر انقلاب و منویات رهبر فرزانه انقلاب می‌دانید؟ آیا این سخن وحدت شکن نیست؟ آقای سعید جلیلی در حساب مجازی خود متنی درباره مذاکره نوشته و آن را به گوساله‌پرستی پس از حضور موسی (ع) در کوه طور تشبیه کرده است. او‌ نوشته است: «خداوند برای بنی‌اسرائیل پیامبری فرستاد تا آن‌ها را از ظلم فرعون برهاند اما آنها پس از پیروزی بر فرعون، وقتی ۴۰ روز پیامبرشان به کوه طور رفت، گوساله پرست شدند؛ عده‌ای نیز امروز پس از اینکه دشمن در وسط مذاکره به ما حمله کرد و ملت ایران پیروز شد، مجدد دم از مذاکره می‌زنند!» این توییت آقای جلیلی با واکنش‌های بسیاری همراه شده است و‌ در واقع، غیر از حلقه‌ای از طرفداران ایشان که برایشان «هرچه آن خسرو کند شیرین بود!» مصداق دارد، باقی مخاطبان، از انقلابی گرفته تا دیگران به ایشان انتقاد کرده‌اند. انتقادهای جناح اصلاح‌طلب به سعید جلیلی مناسبات خاص خود را دارد و در موارد بسیار زیادی ناشی حب و بغضهای شخصی و‌ جناحی است، اما به نظر می‌رسد انتقادهای فراوان جریان انقلابی به این‌ توییت جناب جلیلی، به حق است. جناب جلیلی وقتی چنین تشبیهی را به کار می‌برد قاعدتاً باید توضیح دهد که وجوه این تشبیه کدامند؟ مشبّه و مشبّه‌به چیست؟ وجه شبه آنها کجاست؟ موسی کیست؟ گوساله‌پرستی دقیقاً اینجا مصداق چیست؟ سامری کدام است؟ چه کسی به کوه طور رفته؟ @TasnimNews

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که اولین وظیفۀ هر مسلمانی است که تا آن‌جا که ممکن است سخن برادر مسلمان خود را حمل بر صحت بکند و در بصیرت و دلسوزیِ آقای دکتر جلیلی هیچ شک و شبهه‌ای نیست تا آن‌جایی که ملاحظه کردید رهبر معظم انقلاب همواره ایشان را به عنوان نمایندۀ خود در شورای عالی امنیت ملی ابقاء می‌نمایند حتی در جریان اخیر که آقای دکتر لاریجانی را منصوب کردندhttps://eitaa.com/c/53153055/7630 این‌جا است که باید با دقت مثالی که ایشان زده‌اند مدّ نظر قرار دادبه حکم آن‌که در مثال مناقشه نیست. ایشان می‌فرمایند انتظار نبود که قوم بنی‌اسرائیل با غیاب موقت حضرت موسی«علیه‌السلام» باز به گذشتۀ خود که گوساله‌پرستی است برگردند؛ به این معنا که ما در دل مذاکره غیر مستقیم با آمریکا مورد تجاوز همان جریان قرار گرفته‌ایم و باز بخواهیم آن‌طور که لیبرال‌های غرب‌زده می‌گویند، به همان شکل به مذاکره برگردیم. و معلوم است که این یعنی تن‌دادن به خفت. و همان‌طور که اتفاقاً آقای عراقچی فرمودند مسلّماً ما به آ« شکل قبلی به مذاکره برنمی‌گردیم و این غیر از آن است که میز مذاکره را ترک کنیم. تعجب بنده از آن‌جا است که ما متوجۀ کینه‌ای که جریان‌های غرب‌گرا نسبت به شخصیت اصیل و انقلابی و حکیم آقای دکتر جلیلی نشویم. آری! آنان بنا دارند با ضربه‌زدن به شخصیت ایشان، شکست‌های خود را پنهان کنند زیرا همچنان که قبلاً عرض شد خداوند برای عبور از مشکلات و رسیدن به اهداف عالیۀ انقلاب شخصیت‌های خاصی را در هر رتبه پرورانده است و معلوم است که سعی جریان لیبرال آن است که آن شخصیت‌ها دیده نشوند، چرا ما از این سنت الهی غفلت کنیم؟ آیا نباید خارج از هر جریان سیاسی دکتر سعید جلیلی را یک سرمایۀ بزرگ برای انقلاب دانست؟ بنده خارج از هر جریان سیاسی چنین وظیفه‌ای برای خود احساس می‌کنم. در ضمن خوب است به نکاتی که در سؤال و جواب شمارۀ 40425 مطرح شده، نظری بیندازید. https://lobolmizan.ir/quest/40425 
در این رابطه خوب است به سخنان آقای مهدی محمدی به خصوص به قسمت آخر سخنان ایشان و جایگاه مذاکره بعد از حمله آمریکا توجه شود     https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/60834/14040513_47159_64k.mp3 موفق باشید            

40431
متن پرسش

سلام و درود و نور و رحمت خاص الهی تقدیم به پیشگاه استاد عزیز و مهربانم. ابتدا از اینکه سؤالات قبلی را عنایت فرمودید و با صبوری وقت گرانبهای خود را برای بنده بی لیاقت اختصاص دادید و پاسخ شیرین و ارزشمند و قابل فهم دادید ممنونم. اما الان چند تا سؤال دارم که خدمت تون عرض می‌کنم. ۱. مدرک بالذات و مدرک بالعرض یعنی چه و در چه مباحثی حضرتعالی توضیحات کامل در این باره فرمودید؟ ۲. آیا برای طی کردن مسیر معرفت امام عصر علیه السلام باید دروس تخصصی فصوص الحکم و بدایه و طب اسلامی و ریاضیات و نجوم و علوم اعداد و طهارت خیال و سنن النبی و ... و امثالهم رو آموخت؟ یعنی بدون معرفت این علوم نمیشه با حضرت حجت علیه السلام ارتباط وجودی گرفت؟ و بقول آیت الله بهجت (ره) به فرج شخصی رسید؟ ۳. من مادر سه فرزند کوچک هستم و کارهای منزل و رسیدگی به امور فرزندان و همسرم زیاده و تمام دروس شما رو حین انجام کارهای منزل گوش میدم البته با دقت زیاد، بعضی مواقع یک صوت رو چندین بار گوش میدم چون فرصت نوشتن ندارم، اما خیلی حریصم که هم تفسیر گوش بدم، هم از مباحث هر روزه تون بمناسبتهای اجتماعی که اتفاق میفته گوش بدم، هم هفته ای یکبار نهج البلاغه، هم مباحث معرفتی علی الخصوص درباره حضرت حجت علیه السلام هم معاد که خیلی دلچسبه، .... خلاصه از هر کدوم به قدر تشنگی میچشم اما همش در اضطرابم که اونجوری که دلم میخواد امروز کسب معرفت نکردم و تشنه تر میشم و اعصابم خرد میشه. از طرفی میخوام حتما بعضی ادعیه مثل عاشورا با صد لعن و سلام هم بگم و ختم قران روزی صد آیه برای سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و رهبر عزیزمون داشته باشم و دعای توسل و سوره فتح و یس هم بخونم. در اینصورت اگر مهمون بیاد یا بچه هام خونه رو بهم بریزند و دعوا و سر و صداهای بیش از حد معمول بکنند و نگذارند من حداقل یکی از این مواردی که گفتم رو انجام بدم خیلی غصه می‌خورم و احساس دوری و غفلت و... می‌کنم و از بی لیاقتی و عدم توفیق اعصابم داغون میشه. لطفا راهنماییم بفرمایید. ۴. پسر ۱۲ ساله ام کتاب رساله رو دست دوستاش دیده و با هم نشستند احکام استحاضه رو خوندند اما هیچی نفهمیدند و براشون سؤال پیش اومده، چطوری باید جوابشو بدم که هم عقلا و منطقا بپذیره هم علاقمند به مطالعه احکام بشه و انتخاب مرجع تقلید چون تا الان هر عبادتی انجام داده از منو پدرش پرسیده و یاد گرفته؟ هم اینکه دنبال مطالعه احکام بانوان نباشه، مثلا ما بتازگی فرزند سوم مون بدنیا اومده و چند بار پرسیده که مامانها چطور باردار میشن؟ چرا باباها باردار نمیشن؟ ۵. استاد صوتهای شرح کتاب (بشارت از حجت) از استاد سپیدنامه که مجموعه بیانات آیت الله بهجت ره رو گوش میدم خیلی احساس گنهکاری و عدم سنخیت وجودی با حضرت می‌کنم. ولی یقین دارم که از عنایات حضرت علیه السلام هست که این صوتها بدستم رسیده، و اینکه هر لحظه در منظر و محضر حضرت علیه السلام هستم اما گناه می‌کنم خیلی عذاب می‌کشم. کلی استغفار می‌کنم از غفلت هایم لطفا کمکم کنید. ۶. استاد جانم فرق کسی که امام زمان علیه السلام رو دوست داره با کسی که احساس نیاز به آقا میکنه و مضطره و دیگه غذا در دهانش بیمزس، غذا نمیخوره، دل و دماغ صحبت با هیچکس رو نداره، هیچی خوشحالش نمیکنه، همه امور زندگی رو از سر تکلیف اتجام میده و خودش رو راضی و خوشحال نشون میده اما دلش جای دیگس، (بقول شاعر من در میان جمع و دلم جای دیگرس) چیه؟ ۷. استاد جانم این بیت حافظ (ره) یعنی چه؟ در نمازم خم ابروی تپ با یاد آمد / حالتی رفت که محراب بفریاد آمد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد همین که انسان در دل تاریخ گشوده شده توسط انقلاب اسلامی با برنامه‌ای همه‌جانبه کار را ادامه دهد و سعی نماید حضور در وظیفه‌ای او را از حضور در وظیفه دیگر غافل نکند، خود به خود آنچه باید پیش آید، پیش می‌آید. در مورد آن نوع سؤالات که فرزندان نزدیک به بلوغ می‌کنند همچنانکه عادات قدیمی‌ها بوده باید با طرح موضوعی جدید آنچنان بی‌جواب گذاشت. آری! نسبت انسانیت انسان با انسان کامل بسی عظیم و عجیب است و هر اندازه که انسان در انسانیت خود بیشتر و بیشتر استقرار یابد نسبت او با سعۀ انسان کامل به نحوی پیش می‌آید و امروز این با نگاه جانانه به رهبر معظم انقلاب حضرت نایب الإمام ممکن است، وگرنه صد هزار شیون و ادعا بدون نظر به روحانیت حضرت نایب الإمام، نوعی عبادات شش هزار سالۀ شیطان است که او را در مرتبۀ فرشتگان می‌برد، ولی هیچ بهره‌ای از انوار اسماء الهی که تنها و تنها با نظر به نماد خلیفۀ الله برایش پیش می‌آید، پیش نخواهد آمد. این‌جاست که حتی باید با نظر به نایب الإمام و روحانیت غیر قابل تعریف او که مؤیّد به تأییدات حضرت صاحب الامر است در این حرکت اربعینی حاضر بود وهمچون استاد سید هاشم الحیدری در نسبت با رهبری خود را تعریف کرد https://eitaa.com/hashemalhaidary/1933 وگرنه باز شیطان و باز عبادات بدون نظر به  نیابت امروزین حضرت صاحب العمر عجل الله تعالی فرجه الشریف. موفق باشید

 

40392

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام حضور استاد محترم: با توجه به اینکه می فرمایید بچه جزء مقدرات است و عالم ذر و انتخاب والدین توسط کودک. آیا دعا، گناه، صواب، حتی ازدواج نکردن یا ازدواج کردن ولی تصمیمی بر بچه نداشتن در رسیدن و نرسیدن به این رزق اثر دارد یا نه؟ آیا ممکن است اگر کسی بچه دار نمی شود به دلیل اعمالش گره در این امر ایجاد کرده باشد. یا ممکن است کسی که تصمیم ندارد فرزند دیگری بیاورد نقشی در آمدن و نیامدن انسانی روی این زمین داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌فرماید: «وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ» آن‌گاه که فرزندان بنی آدم را در آن شرایط خاص که نظر به ربوبیت پروردگارشان بود، از پشت پدرشان به هر معنایی که باشد، خارج کردیم و آنان مطابق صحنه‌ای که مقابل خود یافتند، همه اقرار به ربوبیت پروردگار کردند. و این می‌تواند حکایت از آن داشته باشد که آن فرزندان امکان تولد توسط پدرانشان را بالقوه دارا هستند. حال آیا در دنیا شرایط تولد آن‌ها فراهم می‌شود یا نه؟ این‌جا است که باید متوجۀ وظیفۀ پدر و مادرها بود که با ایجاد شرایط در حکم پدر و مادرشدنِ آن فرزندان، خود را وسعت دهند. موفق باشید 

40391

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور و رحمت الهی تقدیم استاد محترم: استاد جان حضرتعالی در دروس معاد فرمودید که منیت محتضر از زمانیکه سنگ لحد رو روی جنازه اش می‌گذارند دیگر تمام و کمال از بین می‌رود و فرشتگان الهی می آیند و کفن رو از تن او درمیاورند و لباس بهشتی بر تن او می‌پوشند و از طرفی در دعای عهد داریم که اگر زمان ظهور حضرت حجت ارواحنا له الفدا من مرده بودم «إن حال بینی و بینه الموت فاخرجنی من قبری مؤتزرا کفنی» من را از قبر بیرون بیاور درحالیکه کفن پوش هستم. این دو مورد رو چگونه با هم جمع کنیم؟ مگر نه اینکه شما فرمودید دروس معاد رو با دیدگاه قوانین دنیایی و مادی تحلیل نکنیم و با قوانین برزخی نگاه کنیم. سپاس یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً چنین جمله‌ای در کتاب معاد و درس معاد در میان نیست که مطرح شود: «منیت محتضر از زمانیکه سنگ لحد رو روی جنازه اش می‌گذارند دیگر تمام و کمال از بین می‌رود و فرشتگان الهی می ایند و کفن رو از تن او درمیاورند و لباس بهشتی بر تن او می‌پوشند» اساساً نگاه مباحث معرفت نفسی به معاد از این جنس‌ها نیست. بحث بسیار عمیق‌تر از این حرف‌ها می‌باشد از آن جهت که در معاد جسمانی متذکر می‌شوند حتی جسم شما مطابق اخلاق و عقاید شما شکل می‌گیرد. آری! «مؤتزراً کفنی شاهراً سیفی» در دعای عهد به معنای «کفنم را بر دوش انداخته، شمشیرم را آخته» است. این عبارت به آمادگی کامل برای یاری امام زمان (عج) اشاره دارد، به گونه‌ای که شخص حتی با کفن نیز آماده خروج از قبر و جهاد در رکاب ایشان است. موفق باشید

40342

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام و ارادت خدمت استاد: خیلی دلم میخواد بدونم مردم عامه و مؤمن گنهکار مثل من در هنگام مواجهه با مرگ چه درکی از عالم بعد از دنیا می‌کنند؟ چه جور یافتنی از خودشون دارند و به چه چیزی می‌رسند که حاضرند بخاطرش از همه خانواده و زحمات و نتایج مادی و معنوی شون بگذرند و به اون برسند؟ من خودم دلم برای همیشه با اهل بیت علیهم السلام بودن البته با معرفت پر میکشه و اینکه همینطور که من انس و ارتباط و هر لحظه با ایشان رو میخوام اهل بیت علیهم السلام هم من رو بخواهند و من مایه سرور و بهجت و رضایتشون باشم. عین حسی که آدم توی روضه و هیئت داره، دلش نمی‌خواد برگرده خونه اش، بعضی مواقع چنان دلتنگ امام زمان عجل الله فرجه الشریف و آقای خامنه ای میشم که دلتنگ پدر مادرم نمیشم. من خودم دوست دارم بعد از مرگم با امام عصر علیه السلام باشم. البته زحمت و تلاش همسنخی و شبیه شدن میخواد که این تلاشی شیرین هست. سپاس مهربان 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان در معارف توحیدی تعمق بیشتر داشته باشد جان او بیشتر و بیشتر گسترش می‌یابد و در نتیجه در هم‌اکنونِ خود تا ابدیت وسعت می‌یابد و با انسان‌های عزیزالقدر، بیشتر احساس نزدیکی می‌کند. موفق باشید

39767
متن پرسش

با سلام و عرض ارادت خدمت استاد طاهرزاده: این سؤالم شاید ناشی از انتزاعی نگاه کردن به قضیه باشه ولی برام سوال شد که اگر در شب قدر مقدرات ما رقم میخوره درکش به چه کار ما میاد؟ وقتی ما در تقدیرمون سیر می‌کنیم جایگاه درک تقدیرمون دقیقا کجاست؟ یعنی مثلا عملمون متفاوت میشه با درک متفاوت داشتن؟ پس تقدیر به چه معناست؟ مگه تقدیر مشخص کننده سیر فرد نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در درکِ شب قدر است، به این معنا که به چنین حضوری می‌توان فکر کرد و خود را با نیایش با خداوند به هر صورتی که ممکن است؛ در آن حضور قرار داد تا به زیباترین تقدیر نایل شویم. تقدیری که مسلّم، امری انتزاعی و مفهومی نیست که بتوان آن را با فکر درک نمود، بلکه افقی است که در مقابل جان انسان گشوده می‌شود تا در معرض انوار و الطاف الهی قرار گیرد. موفق باشید  

39359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و ادب: استاد وقتی زندگی عرفا را مطالعه می کنم خیلی از آخرت خودم می ترسم. با اینکه سعی خود را در انجام صحیح واجبات می کنم ولی باز از این دست خالی، وحشت دارم. آیا می شود گفت که نوع واجبات دینی، طوری تنظیم شده که انسان را آهسته، دائمی و همگانی در جریان رسیدن به خدا نگاه می دارد؛ و این مقدار نه فشار دارد و نه جلوی زندگی و کارهای روزمره را می گیرد. ولی انسان را تبدیل به حضرت عرفان نمی کند. خوش خوشک رفتن است! و تا آخر و عوالم بعد هم همین است؟ دیگر ترس از برزخ و عذاب و این ها در همین دنیا هم مشکلات، در نتیجه کارهای خودمان اتفاق می افتد ولی هلاک نیستیم!!! صوت معاد شما را گوش کرده ام و کتابش را هم خوانده ام. ولی باز هم از عاقبت و عوالم بعد وحشت دارم‌. دلم می خواهد که از بودن با چنین خالق بی نهایتی لذت ببرم ولی هر لحظه از ترس اعمال و غفلت دل، در رنجم که چه شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که انسان در نسبت با خدا و ابدیتِ خود، راه بیفتد و در راهی که در این زمانه برایش گشوده شده، خود را حاضر کند که همان درک عمیق معارف توحیدی است در عین توجه به تاریخی که با انقلاب اسلامی گشوده شده. در این صورت هر چه قدر انسان جلو و جلوتر برود، بیشتر احساس می‌کند عالم او گشوده و در راستای نزدیکی به انسان‌های کامل همچون مولایمان علی «علیه‌السلام» انسانی‌تر شده. در این رابطه اخیراً عرایضی تحت عنوان «علی «علیه‌السلام» معجزۀ نبوت» شده است. خوب است به آن بحث رجوع شود. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/18472

39098

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: این حقیقت که مشکلات آخرالزمان در این وسعت و بیشتر بدست امام معصوم صلوات الله قابل حل هست بر کسی پوشیده نیست. نمی‌دانم مردم هنوز از مشکلات آگاه هستند یا خیر ولی می‌دانم بر شما پوشیده نیست، خودم از حدود ه‍شت سال قبل خاصه متوجه وسعت ظلمات برای دهه هشتادی ها شدم، دهه های گذشته گرفتار بودند اما دهه هشتاد زمین خورده ظلمات شد و در تلاش برای ایستادن در ظلماتند و بعضی قد علم کردند همانطور که در جهان غرب پیش می‌رود، و خیلی عجیبه این ظهورات ظلمت در کشوری مثل ایران با دیدگاه جمهوری اسلامی قابل تحلیل شدن تر از خود مغرب زمینه ما در غرب این فهم ایرانی را از ظلمات نمی‌بینیم ولی از طرفی می‌ترسیم مطرحش کنیم. اعتیاد، خوراک های شیمیایی، بیماریهای روانی، جسمی، روحی، شدت ظلمات که بیرحمانه هر ضعیفی رو میکشه و عملاً برای نسل های جدید چیزی به اسم دین معنا نداره، و این بسیار نگران کننده است که کودکان رو با احساسات و فکرهاشون با دین آشنا می‌کنند. هربار که این مشکلات رو تذکر میدم عمیق ترین دردها را روی دلم احساس می‌کنم این بار واقع هایی که مردم از شنیدنش فرار می‌کنند. نه حوصله شرح مشکلاته از بس زیاده و نه کسی دلش میخواد به آگاهی ازش خودش رو رنج بده و نه من حیا می کنم بیش از این بگم هرچند معتقدم مشکلات مال ماست و این نوجوانان خانواده های خود ما هستند. واقعاً درمونده ام اما در همان چند سال قبل روزنه ای از امید مقابل چشمم باز شد و امید وارم به هرحال همه ما به این امید بتوانیم برسیم. بخوبی می‌دانم تنها با پذیرش دردهاست که خدا درمانهایش را به ما می‌دهند، پذیرش یعنی بدانی که بیمار شدی و حال به طبیب رجوع خواهی کرد و با انکار بیماری خود را از درمان محروم نکنی.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ابتدا باید متوجه باشیم جایگاه انسان بسی برتر و بالاتر است از انسانی که تحت تأثیر فرهنگ غربی و تاریخ مدرن گرفتار روزمرّگی شده و در دل چنین توجهی است که گفتگو، آری! گفتگو و نه نصیحت، پیش می‌آید و در دل آن گفتگو که متأسفانه هنوز فرهنگ آن شکل نگرفته، عزم‌های بلند برای تجدید نظر ظهور می‌کند. موفق باشید 

38965
متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد گرامی: در نکات ریز و لطيفی که در کتاب انسان و باز انسان به میان آورده اید با توجه به مقام عین الربطی انسان که تاکید فراوان فرمودید بنظرم به عزل ۱۳۸۷شمس می‌شود اشاره کرد که جناب مولانا در مقام عین الربط خویش] با آب /از آب [که هر روز مقابل چشمان ما است وجه «آیه» به مثابه باب ورود به ملکوت از ملک میابد که جسارتا بشرح ذیل جهت ایرادی یابی به حضور حضرت عالی می‌فرستم. سوال: آیا تا به حال به این فکر کردید که هیچ کس نمی‌تواند آب را گاز بگیرید؟ واقعا همین چیز خیلی ساده محل ورود مولانا به عالم ملکوت است. چیزی که بار ها و بارها دیده ایم و بی توجه از کنارش گذشته ایم چرا نمی‌شود آب را گاز گرفت و زخمی کرد؟ (یعنی چرا آب را نمی‌شود به دندان گرفت؟) «چون آب باش و بی‌گره / از زخم دندان‌ها بجه / من تا گره دارم یقین / می کوبی و می ساییم. جواب: اگر ما در زندگی خود بارها و بارها توسط زخم دندان‌ها و زخم رفتارهای دیگران احساس زخمی شدن و درد کرده ایم به این دلیل است که مثل آب بی گره نبوده ایم! یعنی وقتی در مقابل موضوعی حس شخص و موضع شخصی می‌گیریم بلافاصله همان موضوع ما را در کنترل خود می آورد و به راحتی می‌تواند باعث زخمی شدن اعصاب و روان ما گردد. وقتی به شخصی ایرادی از منظر دیدگاه شخصی بگیریم همان رفتار شخص ما را در کنترل خود خواهد در آورد. مولانا می‌فرماید در مقابل موضوعات پیش رو بی پا و بی سر باشید /یعنی قضاوت شخصی در موردش نداشته باشید «بسیار گفتم ای پدر دانم که دانی این قدرکه چون نیم` بی‌پا و سر در پنجه آن ناییم نیم نیستم منبع؛غزل۱۳۸۷ دیوان شمس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و متوجه شده‌اید. چه اندازه خوب است که انسان ذات خود را که عین ربط به حقیقت یعنی توحید است؛ همواره مدّ نظر داشته باشد. در این مورد باید بسیار گفت تا معلوم شود هیچ نگفته‌ایم و «آن‌که عمری در پی او می‌دویدم کو به کو /  ناگهانش یافتم با دل نشسته روبه‌رو» و دارم با نظر به او با خودم، آری! با خودم به‌سر می‌برم که هیچ نیستم جز ربط به او. و زندگی در این رابطه در ک و تکرار چنین بودنی است. امری که اولیای الهی با سیره و سخن خود با ما در میان گذاشته‌اند به همان معنایی که با عبادات خود، عصمتِ خود را که عالیترین نحوه بودن بود، محفوظ می‌داشتند. موفق باشید      

نمایش چاپی