سلام خسته نباشید: میخواستم نظر خودتون رو درباره دانشگاه امام صادق بدونم آیا واقعا در اون دانشگاه میشه علم واقعی رو پیدا کرد یا صرفا یک انتزاعیاتی رو غالب میکنند و کارامد نیست و ... کلا شناخت شما نسبت به این دانشگاه چیه آیا اون ادعایی که خودش میکنه هست؟ و...
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله اساتید دلسوز و خوبی در آن دانشگاه مشغول فعالیت میباشند که می توانید ماورای دروس رسمی که بالاخره هرکدام جایگاه خود را دارند، از آن اساتید بهرهمند شوید. موفق باشید
عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: در جامعه نقشی که من به عنوان انسان انتخاب میکنم مهم هست یا نه؟ مثلا من میگویم به عنوان معلم خدمت کنم با وجود سختی بسیار زیاد و حقوق ناچیز و مشقت هایی که حقوق کم در جامعه ایجاد میکند، به جهت اینکه میتوانم در تربیت نسل هایی موثر باشم، بهتر است، نسبت به اینکه مثلا شغلی مثل کار با کامپیوتر را انتخاب کنم. البته در هر دو شغل رضای خدا و هدف رسیدن به اوست. ففط میخواهم بدانم اگر شغلی را که میتوانستم موثر در تربیت انسان باشم تغییر دهم، بعد که فرصتم تمام شود پشیمان نخواهم شد که چرا مشقت همان شغل را تحمل نکردم؟ اگر نوع شغل تاثیری ندارد، مثلا من به عنوان یک خانم خانه دار باشم و مشقت کار بیرون و منزل را با هم نداشته باشم باز هم پشیمان نخواهم شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکته مهمی توجه دارید. آری! نباید زندگی را ساده گرفت و از وسعت دادن به آن و عمقبخشیدن به آن غفلت کرد. البته یکی از جایگاههایی که این مهم تحقق مییابد، شغل شریف معلمی است وقتی انسان متوجه باشد هرکدام از دانش آموزان جهانی هستند که می توان در جهان آنها با آنها همراهی کرد و در این همراهی راه را از چاه نشان داد. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله. استاد چند تا سوال داشتم: ۱. یحیی سنوار چرا با اینکه شیعه نبود آتیش به قلب شیعه ها زد؟ من یکی فرقی در شهادت سنوار و سید حسن زیاد حس نکردم یعنی فکر میکردم سید حسنی در غزه شهید شد یا بعبارتی دیگه حاج قاسمی در فلسطین. این حس از کجا بیرون میاد؟ ۲. من تازه مباحث شما رو شروع کردم قبلا شهید مطهری میخوندم، دیروز جوان و انتخاب بزرگ رو شروع کردم با جلسه ای که روی کانال قرار گرفته بود. البته هنوز کامل نشده یکی دو جلسه اش مونده به نظرم. حالا به نظرتون من ۲۰ سال ۲۱ ساله بعد از جوان و انتخاب بزرگ بهتره چه سیری برای خودم بچینم که به قول اون کتابتون به جوانی و وسعت روح خودم جواب داده باشم و موقع مرگم یا حسرتا نگم؟ میشه منم دعا کنید؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند در جبهه مقاومت، جدایی بین شیعه و سنی در میان نیست بخصوص که شهید یحیی سنوار آن ارادت را به طور خاص به مولایمان حضرت علی «علیهالسلام» داشت. ۲. سیر مطالعاتی سایت ان شاءالله در هدفی که میخواهید دنبال کنید، میتواند کمک کند. موفق باشید
سلام استاد: معذرت میخوام بابت اینکه هی مزاحم میشم حلال کنید. ولی من این موضوع برام حل نشده، طبق فرمایش شما عین ثابته ما شخصیت کلی ما میباشد مثلا اینک خدا وجود و بودن صدام را به او میدهد ولی نحوه بودنش مال خودش هست، حالا بحث من اتفاقاتی هست که برای ما میفتد خیلی مواقع تلاش میکنیم برای رسیدن به چیزی ولی نمیرسیم یا مثلا در سن ۲۰ سالگی دچار یک بیماری خاص میشویم که نحوه زندگیمان تغییر میکند و باعث میشود خیلی از تلاش ها بی فایده شود، سوال من اینست که آیا خود این اتفاقات دقیق خودش درعین ثابته ما بوده، یا اینکه نه یه نوع از شخصیت درعین ثابته بوده مثلا غرور و خدا طبق آن اتفاق را رقم زده؟ یعنی نوع و شکل و چگونگی اتفاقات را خدا تعیین میکند یا نه به همان شکل و نوع در عین ثابته مان بوده است؟ تشکر بابت زحمت هایتان
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید این موارد و ابتلائات که پیش میآید، بیشتر برای امتحان ما باشد و در دل همین ابتلائات میتوان شخصیت اصیل و نهفته خود را به فعلیت رساند به همان معنایی که سالکانِ سیر به سوی حضرت محبوب فرمودهاند: «در بلا هم میچشم الطاف او / مات اویم مات اویم مات او». موفق باشید
با سلام خدمت استاد بزرگوار: جا داره همین جا ازتون تشکرکنم که زندگیم با شما عوض شد. استاد یه مدتی هست احساس گم گشتگی دارم همش دنبال یه چیزم که بیفتم تو راه. یه مدت دنبال این بودم برم حوزه، یه مدت دنبال حفظ قرآن و فکر میکنم خیلی کارهام بیهوده است حس میکنم باید یه کاری بکنم ولی نمیدونم چیکار. رشته ام هنر هستش و نقاشی کار میکنم فکر میکنم اونم بیهوده است و به درد آخرتم نمیخوره، مثلا دارم ظرف میشورم یا نقاشی میگم برو یه کار بهتر کن. با دلهره و اضطراب بیدار میشم صبحها، مثل اینایی شدم که نه دنیا را دارند نه آخرت. لطفا راهنماییم کنید. ممنون میشم
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسانِ این دوران بنا نداشته باشد خود را فریب دهد به هر حال با چنین نحوه حضوری روبه رو خواهد بود. در این مورد خوب است به مباحثhttps://lobolmizan.ir/sound/1363?mark=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C «راز نیستانگاری دوران و راه عبور از آن» رجوع شود. موفق باشید
سلام استاد: روزتون بخیر. استاد به نظرتون بهترین اثرتون که میتونیم با اون انس بگیریم و زندگی کنیم و ما رو به توحید متصل کنه کدام اثر هست؟ همچنین استاد خیلی دوست دارم آثار صوتی تون به کتاب تبدیل بشه من صوت هاتون را نمیتونم متوجه بشم یا باهاشون انس پیدا کنم ولی کتاب هاتون را بسیار عجیب دوست دارم و تقریبا اکثرشون را مطالعه کردم لطفا اگه میشه آثار صوتی تون را زودتر به کتاب تبدیل کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مباحث «معرفت نفس» و «معاد»، کتاب هایی که مبتنی بر قرآن و روایات تنظیم شده ان شاءالله مفید خواهد بود مانند کتاب های «فرزندم؛ این چنین باید بود» و «حقیقت نوری اهل البیت» و سوره «مرسلات» و سوره «فتح». موفق باشید
سلام علیکم: من روزی سه یا چهار تا از صوت های شما را گوش میدم. نظر شما در این باره چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید با تأمّل مطالب اصلی و مهم آن را در ذهن خود نگه دارید. نه آنکه لازم باشد همه آن مطالب حفظ شود. موفق باشید
با سلام: در مقام واحدیت ذات به اسماء ظاهر میشود. در مقام احدیت این صفات علم، قدرت و حیات چه میشوند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در «برهان صدیقین» به طور کامل روشن شد، بحث در جامعیت و مجموعیت است. موفق باشید
با سلام وعرض ادب: اینکه اتفاقات وحوادثی (مثلا یک بیماری یا..) که برای ما میفتد و خدا رقم میزند از روی ذات ما، آیا این ذات قبل ورود به این جهان اتفاقات را انتخاب کرده یا نه؟ و اینکه آیا این اتفاقات را خدا برای ذات انتخاب کرده یا ذات ما خودش انتخاب کرده و اگر خودش انتخاب کرده برچه اساس انتخاب کرده که مثلا در همین سن ۴ سالگی فلان بیماری، در سن فلان، فلان حادثه یا آتش سوزی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در آیه ۲۲ سوره حدید میفرماید: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» هر رنج و مصیبتی که در زمین یا در نفس خویش به شما رسد همه در کتاب پیش از آنکه همه را ایجاد کنیم ثبت است و البته این کار بر خدا آسان است. با توجه به این آیه میتوان به این فکر بود که آگاهی خداوند در هر حال مطابق انتخاب انسانها است به این معنا که خداوند قبل از آنکه ما با اختیار خود عملی را انتخاب کنیم؛ او میداند، ولی همانطور که ما انتخاب کنیم، او میداند. این غیر از موارد و امور فرعی است که برای هرکس پیش میآید مثل همین مثالی که فرمودید. و در جواب سؤال شماره 38460 عرایضی در آن مورد خواهد شد. موفق باشید
سلام و درود: من به طور غیر ارادی برخی وقتها ناگهان ذهن و فکرم درگیر فردی میشود و از کنترل من خارج است و اذیت میشوم. البته همیشگی نیست و بعد متوجه میشوم که این افراد به من فکر میکردن و یا میبینم که پیام دادند و یا زنگی به من زدند یا به ناگاه حالم بد میشود و افکار ناجور و منفی به سمتم هجوم می آورد. چرا چنین اتفاقاتی برای من می افتد؟ این نشانه ضعف من نیست که هر کس به من فکر کند به سمت او بروم؟ باید چکار کنم که چنین نباشم. چون برخی مواقع واقعا کنترل خودم دست خودم نیست و یک نکته دیگر، من علیرغم کلی کار و برنامه که دارم و باید انجام دهم، کلا بی انگیزه هستم و هیچ میلی برای انجام ندارم. دوست دارم فقط بخوابم. نمیدانم باید چکار کنم. خواهشاً راهنمایی بفرمایید . با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» ان شاءالله میتواند در این رابطه کارساز باشد. موفق باشید
با سلام: فرض کنیم که اسماء الله چشیدنی باشد. فرض کنیم که مثلاً یک سیب مانند یک کپسول حاوی اسم رحمان باشد. با خوردن سیب من اسم رحمان را میکشم. چون میگویند اسماء الله بی مظاهر نمیشود. خوب در فرض بالا ما سیب را مظهر اسم رحمان قرار دادیم. حال فرض کنیم که همه اسماء الله را در یک کپسول به نام الله داریم. و این الله از طریق یک مظهری چشیده شود. فرض کنیم آن مظهر حوری بهشتی باشد. پس وقتی خدا به ما حوری بهشتی میدهد ما اسم الله را میکشیم. مطالب بالا چیزهایی بود که در ذهنم آمد و سعی کردم در قالب جملات بیان کنم. نمیدانم تا چه اندازه توانستم منظورم را برسانم. لطفاً راهنمایی بفرمایید. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در تجلی اسمای الهی از طریق مظاهر میباشد. بنابراین ما در آینه مظاهر میتوانیم با انوار اسمای الهی نسبت برقرار کنیم. موفق باشید
سلام و نور: امیدوارم حال استاد گرامی خوب باشد. سوالی دارم: وقتی بررسی میکنم احوال خودم رو در نماز، اخیرا در نماز خیلی در خودم هستم، غرق در افکار خودم هستم، دارم نماز میخونم اما هیچ اتصالی با خداوند و بیرون از خودم ندارم. دائما درون خودمم، در افکار خودمم، زبان به اذکار میچرخد و بدن حرکات نماز را انجام میدهد اما هیچ اتصالی بین خودم و بیرون از خودم و توجه به خدا نیست حال بدی دارم. حس میکنم این نماز اول وقت، هیچ فایدهای نداره وقتی خدا رو حس نمیکنم در نماز. خودم رو در حضور او حاضر نمیبینم. من در خودم حاضرم همانطور که در حال غیر نماز و دور از دیگران در افکار خودم هستم، در نماز هم همانطور هستم لطفا بفرمایید علت چیست و درمان چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله بهجت فرموده بودند در این رابطه روغن چراغ کم است یعنی قبل از نماز در امورات زندگی باید مواظب بود طوری وارد شویم که همواره حضور ما و خداوند در میان باشد تا در نماز آن حضور، با گشایش بیشتر پیش آید. کتاب «آداب الصلواۀ» حضرت امام خمینی نکات ظریفی دارد. شرح کتاب روی سایت هست. موفق باشید
با سلام و ادب: در اذان و اقامه چه تفاوتی بین مفهوم باطنی تکبیر اول و آخر اذان (بعد از شهادتین و دستور به نماز و فلاح....) می باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تکرار چنین اذکاری هرکدام، مقدمه میشوند برای درک حضور شدیدتری که آن اذکار متذکر هستند. در تکبیر آنچه در میان میآید کبریایی اوست و وسعت آن کبریایی. موفق باشید
سلام و نور: امیدوارم حال شما خوب باشه. من ده سال است که در حال امتحان الهی هستم، قبلا خیلی پر شور و شاداب بودم، رفته رفته این امتحان و رنج بسیارش مرا رشد داد، به سمت مطالعه و کتاب کشیده شدم، وویس گوش میکنم، سعی کردم خود شناسی و خدا شناسی را پی بگیرم فلسعه میخوانم و دروس معرفت نفس. بیشتر از کتاب ها رنج آن امتحان خیلی مرا رشد داد و بزرگ کرد، صبور شدم برای حوائجم مثل قبل بی قراری نمیکنم گویی در ذهن من یک سکون و یک سکوت است که مرا به صبر بر این رنج فرمان میدهد، عمیق فکر میکنم، عمیق نگاه میکنم، مثل صبورانه در انتظار مقدراتم نشستهام و سعی میکنم خودسازی کنم. سوالم راجع به این سکوت ذهنی من است این سکوت ذهن چیست؟گاهی حس میکنم شاید نیاز به مشاور باشد. گاهی میگویم این سکوت ذهن، آرامش بی نظیر پس از آن ابتلائات است همه میگویند خیلی تغییر کرده ای، درون گرا شده ای اما عمیق.
باسمه تعالی: سلام علیکم: گمان میکنم این همان حالت حضور در «وجود» باشد . حضوری که در نسبت با «وجود»، انسان با هیچ چیز خاصی روبرو نیست زیرا «وجود» چیزی نیست مگر خود وجود در عین آشکارگی در جلوه مخلوقات. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: در نکته ۶ مبحث انقلاب اسلامی انتظار و وارستگی بحث گذار از اراده به نااراده پیش می آید اینطور متوجه شدم که باید از دوگانگی اراده و بی ارادگی رها شد و با انتظار در ناارادگی مستقر شد البته همین فهم خودم هم گویا ابهامی یا اجمالی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. ولی به همان معنای حضوری که با انتظار در عین استقرار در افقی که از ما جدا نیست به عنوان امری وجودی همراه با تشکیک. و از این جهت هر اندازه جلو و جلوتر روید، این اجمال به تفصیل در میآید و باز اجمالی خواهد بود برای تفصیلی بیشتر، به همان معنای حضور در صراط. موفق باشید
عرض سلام و احترام: اگر زمان اقدام به بارداری روز آخر ماه قمری باشد و زن باردار شود، با توجه به روایات گفته شده در مورد نا مناسب بودن این زمان، برای رفع بلا و نگرانی در مورد آثار آن چه اقدامی صورت گیرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مواردی است که هرکس با صدقه دادن رفع می کند. موفق باشید
سلام علیکم: عید شما مبارک. اگر برایتان زحمتی نیست کانالی را معرفی فرمایید که اخبار سیاسی را بدون غرض بیان کند اگر زحمتی نیست تحسن خانمها در مقابل مجلس را به طور مختصر بیان فرمایید که حق بود یا ناحق؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته1- هر کانالی با حساسیت خود اخبار را مطرح میکند. به نظر میآید کانال بصیرت https://eitaa.com/basirat_fa و یا تسنیم https://eitaa.com/tasnimnews و یا غرب آسیا https://eitaa.com/westanews خوب باشد. 2- موضوع حجاب، موضوع بسیار حساسی هست بخصوص از آن جهت که از یک طرف مسلّماً کشف حجاب حرام شرعی و سیاسی است و از طرف دیگر باید فرهنگسازی شود تا گمان نشود منطقی عمیق و انسانی در کنار رعایت حجاب در میان نیست. هرچند خواهران محترم با دغدغههای خوب و مقدس وارد چنین صحنههایی میشوند، ولی هنوز شرایط در نظام اجرایی ما به این آگاهی نرسیده است که غفلت از بیحجابی موجب بحران اساسی در نظام اجتماعی و در خانواده میشود. وظیفۀ ما میباشد که متذکر این امر مهم برای همۀ جریانهای اجتماع باشیم. در این رابطه خوب است سخنان آقای شهبازی که بسی دلسوزانه به مسائل نظر میکنند را مد نظر قرار دهیم و به آن فکر کنیمhttps://eitaa.com/mahbandan . در ضمن کانال «آرشیو حجاب»https://eitaa.com/joinchat/1627979789C936ab2a90c متذکر نکات خوبی میباشد. موفق باشید
سلام علیکم: وقت بخیر. استاد من بین خودم و قرآن فاصله ی زیادی می بینم. احساس میکنم اصلا متوجه آن بزرگ نمی شوم. برای همین هیچ عشق و جذبه ای نسبت به تلاوت آن ندارم. این من را عذاب می دهد، چه کنم. بیشتر تلاوت گوش می دهم. اما دوست دارم با عشق قرآن را خودم تلاوت کنم حتی دوست دارم حفظ کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما مأمور به تدبّر در قرآن هستیم و به همین جهت قرآن میفرماید: «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا» و با تدبّر در قرآن است که متوجه میشویم خداوند با ما سخن میگوید و آن تدبّر موجب اُنس با خداوند میشود. اینجا است که علاقۀ انسان به لطف الهی آنچنان به قرآن رشد میکند که مانند حضرت امام خمینی (ره) بنا به گفتۀ عروس ایشان، هر روز ۸ مرتبه به قرآن رجوع خواهیم کرد. ان شاءالله. موفق باشید
سلام استاد: خسته نباشید. کانالی به نام «علم الاسماء» مدعی است که با علم متافیزیکی اسلامی، همهی مشکلات افراد را میفهمد؛ چه جسمی و چه روحی، و درمان میکند. عناوینی هم که مدعی درمانش شده، مثلاً بررسی آسیب سحر و طلسم، آسیب اجنه، همزاد، چشم زخم و...، بررسی فرکانس نام، درجه مزاجی نام، محاسبه اسم اعظم شخصی و... یک مطلبی هم برای نام درمانی نوشته که: «آیا اینو میدونستید که اگر ارتعاش نامتان ضعیف باشد، حادثههای زیادی میتونه در زندگیتون رخ بده؟ مثل بیماری، بچهدار نشدن، تصادف، متضرر شدن در معاملات، کارها را نیمه رها کردن، مشکلات در ازدواج و روابط و حتی آسیبهای متافیزیک...» میخواستم بدانم اصلاً این علمها درسته؟ اصلاً متافیزیک، علمی هست که ثابت شده باشد؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گمان بنده با نظر به معارف قرآنی و حِکمی، ما نباید معطل این حرفها باشیم. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: شما در سوره اعراف در بخش اسماء الهی میفرمایید: که برای دیدن اسما الله باید چشم و گوش دل باز شود. آیا منظور شما از باز شدن گوش و چشم دل، خیال میباشد؟ با تشکر از الطاف استاد عزیزم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در نفس خود قوایی دارد که اگر آن قوا منوّر به نور ایمان گردد به حکم حدیث قرب نوافل، با دیدن و شنیدن هرچیز منتقل میشود به انوار اسمای الهی. و البته به گفتۀ آیت الله تربتی این امور، چشیدنی است و نه شنیدنی. نکتۀ خوبی که کتاب «فضیلتهای فراموش شده» مطرح کرده. موفق باشید
سلام و عرض ادب: جناب استاد در انتخابهای زندگی تا چه اندازه میتوان به مقوله «اختیار» تکیه کرد؟ دقیقتر بگویم، از ایدهها و ابتکار عملها آیا میتوان تکلیف ساخت؟ اگر ایدهای جهت اصلاح جامعه داشته باشیم که به اندازه یک عمر جانکندن نیاز داشته باشد، و مسیری که قرار است بپیماییم آنقدر بکر و مبهم باشد که بدون یقین و شجاعت قابل طی کردن نباشد، چگونه به این یقین برسیم که «باید» یا «بهتر است» یا «خوب است» وارد آن مسیر شویم؟ اگر مسیر آنقدر جدید باشد که در صورت پیمودهنشدن هم، چه بسا کسی متوجه خلأ آن نشود، از کجا بدانیم بیگدار به آب نزدهایم؟ از کجا بدانیم درحالیکه تکلیفهای امنتر و بیدردسرتری برای تراشیدن و پرداختن وجود داشته، مسیرهای تکراری و مجرب دوستان اهل جهاد را بیجهت رها نکردهایم؟ از یک طرف گفته اند هرکسی را بهر کاری ساختند / مهر آن را در دلش انداختند، از طرف دیگر روایت داریم فی خلاف النفس رشدها و برخی، انتخاب راهی که کمتر مورد علاقه است را مصداق آن دانستهاند و در سیره بزرگانی چون حاج قاسم هم این موضوع مشاهده میشود که راهی را پیمودهاند که گرایش شخصی به آن نداشتهاند. با این اوصاف، دنبالکردن ایدهها و زمینگذاشتن مسیرهای همهگیر و مرسوم جهاد، چه جایگاهی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان اختیار و انتخاب دارد ولی حکیمانه باید اختیار خود را مدیریت کند و از این جهت و در هر حال باید در این موارد با افراد معتمد و کاردان مشورت شود تا به قول خودتان بیگدار به آب نزنید. موفق باشید
سلام استاد: فردی ۲۶ ساله هستم که دغدغه دین دارم. استنباط من از نقشی که میتوانم در پازل کنونی ایفا کنم تلاش در جهت اسلامی کردن علوم و ایجاد نرم افزار حکمرانی اقتصادی مبتنی بر دین است تا بتوانیم نسخه های غربی که بر اساس مبانی انسان شناسی غربی است و نظر به سوی عالم غیب ندارد را کنار زده و نرم افزار دینی را جایگزین کنیم. تحصیلات آکادمیک حقوقی دارم و از طریق مشاور حقوقی میتوانم معاشم را تامین کنم. استعداد خوبی در خواندن دروس دارم بنظرتان وارد حوزه بشوم یا خودخوان مباحث را پیگیری کنم؟ میخواهم هر طور شده تتمه عمرم را با اسلام و انقلاب گره بزنم. آیا پیشنهاد میکنید وکالت و مشاوره را رها کنم و فشرده به دروس حوزه بپردازم چون دنیاطلبی و تحصیل علم شاید توامان میسر نگردد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت اگر با رویکرد درک معرفتهای توحیدی وارد حوزه شوید و بنای تفکر ِ تمدنی داشته باشید ان شاءالله نتایج خوبی خواهید گرفت از آن جهت که به هر حال حوزه، ریشۀ هزارساله دارد و با حضور جدّی در آن فضا انسان میتواند نتایج اصیلی را به دست آورد. موفق باشید
سلام و احترام: ببخشید دو تا سوال دارم خواهش می کنم پاسخ بدید. ظاهرا روایتی هست که اگه کسی عاشق بشه و با خویشتنداری از دنیا بره، شهید محسوب میشه. در سایت شما هم چنین چیزهایی خوانده بودم. ۱. این فقط برای عشق زمینیه؟ اگه درگیر عشق الهی به بزرگان بشیم ولی نگذارند اونها رو ببینیم و با عشق و درد از دنیا بریم، آیا شهید محسوب می شویم؟ ۲. و آیا کسانی که مانع هدایت ما شدند و نگذاشتن بزرگان رو ببینیم علی رغم اینکه امکانش فراهم بوده، آیا اینها به دوزخ نمی روند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به نکتۀ اول میتوان فکر کرد و جناب ابوحیّان توحیدی متذکر چنین روایتی شده است. ولی در قسمت دوم سؤال شاید آنهایی که مانع شدهاند، محذوراتی داشتهاند. موفق باشید
با سلام استاد عزیز: ۱. آیا عین ثابته حضرت پیامبر همان حقیقت نوری محمدی هست یا خیر؟ (با توجه به اینکه پیامبر فرمودند اول ماخلق الله. صحبت از خلق کرد آیا حقیقت نوری در مقام واحدیت است یا احدیت؟) ۲.عین ثابته پیامبر با عین ثابته حضرت مهدی و حضرت رضا چه تفاوتی دارند؟ آیا به جهت اینکه انسان کامل هستند هردو عین ثابطه واحدی دارند یا خیر؟ ۳. اگر امان زمان واسطه فیض است پس باید واسطه فیض بدن خودش هم باشد درسته؟ یعنی بدن خودش را خودش بوجود می آورد و اگر اراده بکند فیض الهی به بدنش قطع شود بدن نداشته باشد یا این فیض را در جایی دیگر افاضه کند در این خصوص توضیحی بفرمایین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عین ثابته هرکس آن هویتی است که هرکس مطابق اختیار ذاتی خود در ازل الآزال انتخاب میکند و بستگی به خود آن شخص دارد و هرکس در جای خود. ۲. بدن هرکس در امور دنیایی مربوط به زمینههایی است که شرایط مادی فراهم میکند 3- بدنِ برزخی هرکس، صورت عقاید و اعمال انسان است. برای روشنشدن این مباحث خوب است که به کتاب «معاد» و شرح صوتی آن که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد: بنده به لطف خدا سیر مطالعاتی شما را نزدیک به ۵ سالی هست که دنبال میکنم. ۲ سال است بنده در خدمت جمعی از خواهران سیر را با این گروه شروع کرده ایم با توجه به زمانه ای که در آن قرار داریم پیشنهاد شما همان روند قبلی است؟ تا الان جوان و...، چه نیاز به نبی، آشتی با خدا، خویشتن پنهان، از برهان تا عرفان، معاد، نتایج نهضت کربلا در سطوح مختلف تحلیل، جایگاه تاریخی حادثه ها، سوره جاثیه رو مباحثه کردیم در سیر قبلی شما فرزندم اینچنین... و ادامه مباحث کربلا را پیشنهاد دادید. الان همین مباحث رو ادامه بدهیم یا با توجه به زمانه ای که درش هستیم سلوک ذیل شخصیت امام؟ یا پیشنهاد دیگه
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا قوت. به نظر میآید فکر خوبی کردهاید که در کنار آن سیر، رجوعی نیز به کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی» داشته باشید. موفق باشید