بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37494

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و وقت بخیر: من درحال مطالعه ی کتاب های استاد طاهرزاده هستم. چهله ی دائم الوضو بودن. کم خوری و بین الطلوعین هم انجام دادم. استادی که زیرنظر ایشون هستیم چهله کلیمی رو پیشنهاد دادن که هرکس براساس مورد شخصی که در آن ضعف دارد دو مورد را انتخاب کند. من در سکوت کردن و کم حرفی مسئله دارم و این مورد باعث حملات شیطان و ایجاد افکار می‌شود. وقتی در جمعی قرار می‌گیرم شهوت حرف زدن و جلب توجه دارم، تلاش کردم برای کم حرفی ولی موفق نبودم. لطف می‌کنید راهنمایی بفرمایید. راه عملی برای این مورد بفرمایید و در این چهله روی چه مسائلی تمرکز کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به رهبر معظم انقلاب و تأمّل در سخنان ایشان، إن شاءالله مشکل حل می‌شود. موفق باشید

37226

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من ۴ سال هست به لطف خدا عوض شدم حالات و روحیاتم اوایل. خیلی خواب های خوش می‌دیدم و گناه رو با تمام وجودم حس می‌کردم اگر گناهی مرتکب می‌شدم اون آتیشی که خودم درست کرده بودم را حس می‌کردم و اگر نمازم قضا می‌شد به شدت حالم گرفته می‌شد اما الان اون حالات نیست و به شدت حال معنوی خوبی داشتم و یک نوری در قلبم حس می‌کردم. اما متاسفانه چند ماه هست اون نور در من نیست و دنبال علت هستم. ناگفته نماند. من به شدت پرخوری کردم. و بد رفتاری با همسرم داشتم. ( قبلاً به کلاس های معرفتی می‌رفتم و به یک سری دستورات اهمیت می‌دادم و انجام می‌دادم مثل. کم خوردن ... خوش رفتاری با همسرم بخاطر خدا و.... خواستم بدونم دلیلش می‌تونه در پر خوری و بد رفتاری با همسر باشه؟ چرا وقتی نمازم قضا میشه اصلا نفسم درد نمی‌کشه با این چند وقت مراقبه و محاسبه داشتم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  چرا که نه؟! شما که به خوبی متوجه قبضِ پیش آمده هستید، إن شاءالله با رعایت تقوا در همه ابعاد آن به خوبی آن تعالیِ بسطِ بعد از قبض را نصیب خود می‌گردانید. موفق باشید

36976

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد ما بعضا وقتی در‌ مورد یک نعمتی خدا رو شکر می‌کنیم بلافاصله اون نعمت از دست میره دیگه بعضا می‌ترسم شکر کنم، حکمت چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور نیست. بیشتر در شکر نعمت، صورت دیگری از نعمت جایگزین آن می‌شود. موفق باشید

36920

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: اینکه بگوییم که عقل از شئون نفس است چه فرقی دارد که بگوییم عقل جزء نفس است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عالم مجردات، جزء و کثرت معنا ندارد. موفق باشید

36904

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیزم: باز زحمت براتون دارم. صوتی پر کرده ام تخصصی، خطاب به نامزدهای کل کشور. و به نمایندگی از همه مردم خواسته هایی از آنها دارم. خواسته هایی برای حوزه انتخابی خودشان و خواسته‌ها ایی برای کل کشور. استدعا دارم دوباره قبول زحمت فرمایید و گوش کنید و نظرتان را بفرمایید. با تشکر فراوان صوت در کانال «شور انتخاب» قرار داده شده است. صوت شماره سوم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با عرض معذرت به جهتِ زمان‌بر بردنِ آن صوت حقیقتاً بنده را معذور دارید. زیرا از کارهایی که مدّ نظر دارم، باز می‌مانم. موفق باشید

36316

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی با توجه به آیه مبارکه نحن " قدرنا بینکم الموت و ما نحن بمسبوقین " اصطلاح مرگ زود رس که در پاسخ ها به سوالات بکار می برید را درک نمی کنم . شاید از نظر ما نسبت به متوسط عمر در این زمانه فردی زود بمیرد یا به به اصطلاح جوانمرگ شود ولی واقعا این مرگ مقدر او بوده . پس آیا بهتر نیست اصطلاح مرگ زود رس را بکار نبریم ؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که آیه مذکور متذکر این امر است که کسی نمیتواند آن مرگی را که از طریق خداوند تقدیر شده است، جلو و یا عقب بیندازد. ولی بحث در تقدیر الهی است که آیا مثلاً اگر کسی ترک صله رحم کرد، تقدیر الهی را که مرگِ زودرس است می‌تواند تغییر دهد؟ حال با هر واژه‌ای که بخواهیم به کار ببریم مهم نیست، مهم آن است که متوجه باشیم بعضی از اعمال موجب کوتاهی عمر می‌شود. موفق باشید

36311

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر: موضع علامه طباطبایی در قبال انقلاب اسلامی چه بود؟ آیا تقابل علامه با انقلاب صحت دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً تقابلی بین حضرت امام و علامه طباطبایی نبوده که در موضوع انقلاب اسلامی اختلافی در میان باشد. می‌ماند که روحیه علامه طباطبایی بیشتر در امور معرفتی شکل گرفته بود. ولی به گفته رهبر معظم انقلاب، تازه وقتی انسان تفسیر المیزان را مطالعه می‌کند، روحیه انقلابی مناسب انقلاب اسلامی برایش پیش می‌آید. موفق باشید

36235

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا صفات خدا عین ذات خدا می‌باشند و با هم هیچ تفاوتی ندارند؟ یعنی مثلا علم خدا همان وجود خداست و وجود خدا همان قدرت خداست؟ با توجه به اینکه مفهوم علم، قدرت و سایر کمالات با هم متفاوت است چگونه این کمالات در ذات خدا با هم متحد می‌شوند آیا این مطلب از راه عقلی قابل اثبات است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید آری! مفهوم علم غیر از مفهوم حیات است ولی در ذات خداوند که عین وجود است، تنها ما با وجود مطلق روبرو هستیم. موفق باشید

35717

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: امیدوارم حالتون خوب باشه. از زحمات شما بسیار تشکر می‌کنم. استاد بنده کتاب خویشتن پنهان و کتاب ده نکته از معرفت النفس رو خوندم. کتاب معرفت النفس و الحشر شما رو خوندم. بسیار عالی بود. در یه جایی شما گفتین هرکس دوسال روی این کتاب وقت بذارد وارد عالم معنویت میشه. سؤالم این‌که چه کار باید انجام بدیم، شما دراین کتاب راه کار ارائه نداده بودین. لطفا بیشتر توضیح بدین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راهکار همان توجه به حضور وجودی خود در عالم است امری که در کتاب «چگونگی به فعلیت‌رسیدن باورهای دینی» همراه با شرح صوتی آن بدان اشاره شده. موفق باشید

35418

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آیا ربات ها به هر درجه ای از پیشرفت برسند محروم از دمیده شدن روحند؟ یا همانطور که جسم آدمی در چند ماهگی مهیای دمیده شدن روح می شود ممکن است ربات های پیشرفته نیز این زمینه را مهیا کنند و به نظر می رسد خداوند هیچ جا نگفته باشد الا و لابد من روح را در جسم آدمی خواهم دمید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه زمینه دمیدن روح را فراهم می‌کند، تدبیر الهی است به همان معنای «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي». موفق باشید

35240

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: اینکه در معرفت نفس می‌گویند: حضور نفس به خودش است، این به خودش است را کمی توضیح دهید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که انسان وجود خود را احساس می‌کند؛ می‌تواند در نزد خود باشد. همچنان که عرض شد این موارد، مواردی است که با توجه برای انسان روشن می‌شود و با سوال کردن انسان، از حوزه توجه به این امور به حوزه دانایی نسبت به این امور که امری است غایبانه، منتقل می‌گردد. موفق باشید

40319

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد ببخشید من مجبورم سوالم رو واضح بگم چون جز شما کسی را ندارم. ۱۰ سال است اسیر شهوتم هستم و درگیر. خ ا. هرکاری کردم و هر توسلی کردم نتونستم ترک کنم. خودم می‌فهمم این گناه ملکه شده برام. اوایل پشیمان می‌شدم حالا حتی پشیمانی هم مثل قبل نیست. استاد من ناامیدم از این که بتونم و حتی به فکر ازدواج هستم اما سوالم اینه آدم وقتی ازدواج کنه و به حلال هم دسترسی داشته باشه ولی باز هم ممکنه زیاده روی بکنه در همان حلال. چه جوری این ملکه را از بین ببرم استاد بعد از ازدواج که از راه حلال اقدام کنم آیا ملکه از بین می‌رود؟ لطفا راهنمایی کنید و مخصوصا بنده اسیر را دعا کنید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال همین که انسان جهان معنوی زیبا و متعالی را مدّ نظر قرار دهد مطمئن باشید نه تنها زشتی اعمال خلاف شرع  بیش از پیش برای انسان ظاهر می شود، بلکه ضعف آنها نیز معلوم می گردد و زندگی همراه با همسر خود معنای دیگری پیدا می کند بالاتر از اینکه تنها انسان به دنبال ارضای امیال جنسی اش باشد. موفق باشید

40204

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ابن عربی در فص محمدی که در فصوص الحکم که بر روی سایت آورده شده بیان می‌کند که با نماز خواندن خدای معتقد ساخته می‌شود. سوالم این است که این خدای معتقد که توسط نماز ساخته می‌شود چه فرقی با خدایی که بت پرستان می‌سازند و آن را پرستش می‌کنند دارد؟ کلمه معتقد به فتح «ت» و «ق» می‌باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه انسان ذیل ارادۀ الهی و حضور هرچه بیشتر در شریعت نبوی حاضر و حاضرتر شود، بیش از پیش به حضرت حق به آن صورتی که شأن آن حضرت است؛ نزدیک می‌شود و از این جهت بحث اجمال و تفصیل در مسیر توحید است. لذا هر اندازه انسان در این مسیر درست حرکت کند، اجمالِ قبلی به تفصیل در می‌آید و همان تفصیل، در سیر خود نسبت به تفصیل بعدی، اجمال است و هرکس در مسیر توحید قرار بگیرد و چشم‌انداز خود را حقیقتِ حیّ و حاضر قرار دهد، چنین حالتی را دارا می‌باشد حتی اگر او اشرف مخلوقات باشد. لذا آن حضرت در محضر حق عرضه می‌دارند: «ما عرفناک حق معرفتک و ما عبدناک حق عبادتک». موفق باشید

40043

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

اگر کسی که از نظر قدرت علمی و عمل پایین باشد و دچار وسوسه ی فکری شدید، تذبدب، دودلی و عدم قدرت انتخاب بین نظرات مختلف باشد در مسائل اخلاقی و تزکیه و تربیت به جای انتخاب (یک) موضوع و مطالعه و بررسی در نظرات مختلف (و نرسیدن به نتیجه و نظر قطعی و نهایی مناسب) یک مجتهد و عالم اعلم جامع تر و مشهور در زمینه اخلاق انتخاب کند و یک جورایی از وی تبعیت عملی و تقلید کند (تا زمانی که شاید خودش بتواند به قدرت انتخاب و تشخیص و اجتهاد برسد) تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این روش که توسط بزرگان توصیه می‌شود روش خوبی می‌باشد تا ان شاالله در بستر توجه به روش چنین افراد قابل اعتمادی خود جناب عالی نیز مبتنی بر معارف الهی به سبک وسیاقی دست بیابید. موفق باشید

39942

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیزم: خدا قوت ۱. استاد عزیزم می‌خواهم اول ذی الحجه را چله نشینی کنم ولی اولین بارمه و بلد نیستم نیازمند راهنمایی شما هستم چه اصولی داره و چه فروعی داره؟ ۲. استاد احساس می‌کنم ترس لازم رو از حضرت حق ندارم لذا انگار که در باب خوف متوقف شده ام. اگه ممکنه راهنمایی بفرمایید. خداوند با حضرت امیرالمومنین علیه السلام هم نشین تان بفرماید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر هوا مناسب باشد و به زحمت نیفتید همین‌که قصد ۴۰ روز روزه داشته باشید و در عین حال، هر روز یک جزء از قرآن با تأمّل به معنای آن را دنبال کنید، و با انجام نمازهای نافله، ان شاءالله نتیجه می‌گیرید. موفق باشید

39771
متن پرسش

عرض سلام و ادب استاد: در ماه مبارک حس عجیبی برایم تجربه می‌شود شاید خیلی ساده ولی شیرین، حس نزدیکی به خدا، در محضر او بودن، و درک و لمس محبت و مغفرت او. همیشه انتظار می‌کشم برای این ماه چرا که تنها در این ماه می‌توانم رحمت خدا را لمس و درک کنم. اما در بقیه روزهای سال خیلی وقت ها حس می‌کنم دیگر آن رحمت، به آن شدت در دسترس نیست و دلتنگ می‌شوم و عموما غیر از ماه مبارک آنقدر که از خدا خوف دارم و جلال و عظمتش را درک می‌کنم نمی‌توانم امید به رحمتش داشته باشم. نمی‌دانم چطور بگویم، دلم می‌خواهد در طول سال بتوانم همان خدایی که در ماه مبارک می‌بینم، درک کنم. آیا می‌توان کاری کرد، انسی که در این ماه ایجاد می‌شود ادامه پیدا کند؟ آیا این حس خاص ماه مبارک است؟ نمی‌دانم دقیقا چگونه بیان کنم ولی انگار انسان باری دیگر هود را در نسبت با حق میابد، چگونه می‌توان از این نسبت احیا شده پاسداری کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «اول قدم آن است که او را یابی / آخر قدم آن است که با او باشی». و از این جهت فرموده‌اند ماه رمضان، «آغاز» است تا تقوا را که همان خودنگهبانی است در آن میدان احساس کنیم و به لطف الهی در طول سال در آن بستر خود را ادامه دهیم. موفق باشید      

39760
متن پرسش

2- تفسیر سوره زمر ، آیه 3، ضمن اشاره استاد به ابهام جایگزینی ائمه به جای خدا در نزد شیعیان و توضیح مستدل بر اساس امر خداوند که «اطیعوا الله و ...» ولی جسارتا به نظرم چندان این موضوع مورد واکاوی قرار نمی گیرد. فرهنگ و آداب و سنن و ادبیات ما مشهون از توجه بی حد و حصر نسبت به ائمه است. بطور مثال - با سواد اندکی که دارم - به نظرم آنقدر که در آثار ادبی ما شیعیان به ائمه پرداخته شده است به خدا و ارتباط با خدا کمتر توجه شده. از یک روحانی شنیدم که هشدار می داد به همان میزان که اهل سنت به قرآن چسبیده اند و ائمه را رها کرده اند، ما شیعیان هم به ائمه چسبیده ایم و قرآن را رها کرده ایم و هر دو مسیر مشکلات خود را دارد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همواره این ضعف هست که متوجه نیستیم ما با نظر به حضرت حق باید به آینه‌های نمایش انوار الهی یعنی ائمۀ هدی «علیهم‌السلام» نظر کنیم. و غفلت از این مسئله عملاً ما را از بهره‌مندی نسبت به توحیدِ الهی و نمادِ معنوی‌بودنِ اولیای الهی محروم می‌کند و هر دوی آن موضوعات را به اُبژه‌هایی تبدیل می‌کند که هیچ نسبت وجودی با جان ما نخواهند داشت. موفق باشید    

39576

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: رحلت عالم فرزانه آیت الله سید مرتضی مستجاب الدعواتی را خدمت شما و همه لب المیزانی‌ها تسلیت عرض می‌کنم، حقیر یکبار محضرشان شرفیاب شدم، ممنون می‌شوم قدری از ایشان بگویید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند رحمت‌شان کند. ایشان بقیةالسلف بودند با همتی بلند و دلسوزی‌های فراوان. موفق باشید

39419

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خدا در پیمان الست «الست بربکم قالوا بلی شهدنا» از همه انسانها پیمان به ربوبیت خودش گرفته است. این پیمان فطری است و فطرت جزء ذات انسان است. این نور فطری با انسان هست. اگر موانع کنار برود، این نور تجلی می‌کند. دستورات دین برای برداشتن این موانع است. امام نور فطرتش بالفعل است و بدون مانع اما نور فطرت ما بالقوه و با مانع است. برای همین امام علیه‌السلام، امام ماست. امام با رعایت حلال و حرام در آن نور فطری بقا می یابد و ما با رعایت حلال و حرام به آن نور فطری می‌رسیم و هدف عارف رسیدن به این نور فطری است. برای همین گفته شده است که: «من عرف نفسه فقد عرف ربه» یعنی اگر رعایت حلال و حرام را بکنی، نور رب را در جانت خواهی یافت. نظر مبارکتان نسبت به مطالب فوق چیست؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار عالی و مبنایی است. موفق باشید

39283

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ۲ سوال داشتم: ۱. فرق نفخه با نفحه چیست؟ ۲. خداوند با اسم غنی در جنگ ظهور پیدا می‌کند یعنی چه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فرموده‌اند نفحه، لطیف‌تر است. ۲. این‌که او بالاتر از آن است که شکست موقت جبهۀ حق به معنای شکستِ خداوند باشد. موفق بیاشید

39171

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامیم: آیا می توان گفت که امام معصوم (ع) همان تجلی حضرت حق با تمامی اسما به جامعیت بصورت انسانی می‌باشد؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است به اعتبار آن‌که مصداق کامل فعلیت‌یافتۀ خلیفة اللهی هستند که خداوند همه اسماء را بر جانشان تعلیم داده است. موفق باشید 

39070

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: «هر جا پا بگذارید به عنوان انسانهای معمولی برای آینده مشکل دارید» این جمله توی صوت چه نیازی به نبی گفتین. این جمله رو درست متوجه نشدم حتی صوت رو هم پس و پیش کردم ولی متوجه نشدم. میشه واسم توضیح بدین؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر ما خود را ذیل هدایت الهی به نور نبوتِ نبیّ حاضر نکنیم و به عنوان انسانی باشیم که گمان می‌کند با فکر خود می تواندزندگی را ادامه دهد، تجربه نشان داده است که حتماً به مشکل می‌افتد و به همین جهت بشر نیازمند حضور پیامبران می‌باشد. موفق باشید 

39063
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: ظاهراً در رابطه با معنا و تعریف انسان دو‌ نگاه وجود دارد: ۱. یکی نگاه «اسانسیالیستی و ذات گرایانه و غیرتاریخی» است که اساساً انسان را موجودی ثابت و غیرتاریخی تصور می کند و یک بار برای همیشه حکمی ثابت و نهایی را در رابطه با معنای انسان مطرح می کند. ۲. و دیگری نگاه هیستوریسیتی و تاریخی به انسان است که انسان را موجودی بالذات تاریخی تصور می کند و معتقد است اگزیستانس و نحوه هستی آدمی تاریخمند و دارای حیث تاریخی است. استاد، حضرتعالی در آثار خودتان همواره هم بر روی نسبت ذاتی و وجودی و عین الربطی انسان با هستی و وجود تأکید داشتید، و هم همواره بر روی نسبت ذاتی انسان معاصر با حقیقت تاریخی انقلاب اسلامی و تابشِ تاریخی آن تقدیر تاریخی و آن حقیقت بر ذات انسان به حکم «کل یوم هو فی شأن» تأکید داشتید. حال پرسش بنده این هست که اولاً: کتاب «انسان و باز انسان» چه حضور تازه و دیگری را مدنظر دارد؟ ثانیاً: در میانه دو نگاهی که مطرح شد حضرتعالی نگاه تان به انسان چگونه نگاهی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه بحث در کتاب «انسان و باز انسان» نظر به حضور تاریخیِ انسان دارد، ولی در نزد خود و در بستر تاریخی که با انقلاب اسلامی گشوده شده با زبانی که زبانش زبانِ اشاره است برای مخاطبی که در خود چنین حضوری را می‌شناسد. به همین جهت از ابتدا تا انتهای کتاب مذکور هیچ نکته‌ای که آموزشی باشد برای مخاطب در میان نیست مگر این‌که وجود خود را که وجودی است تاریخی، به جلوه‌های مختلف و با جملاتی که اشاره به آن حضور دارد، باز در خود احساس کند آنهم در میدان وجود و به امید درکِ شدنی بیشتر از وجود؛ که البته گفتنی نیست. موفق باشید            

38813

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: لطفا بفرمایید ما چکار به فلسطین داریم؟ چه کسی این وظیفه را به عهده ما گذاشته؟ اکثریت‌ ملت موافق نیستند. ۴۵ ساله که داریم تقاص پس میدیم. یک‌ملت و کشور را نابود کردیم بخاطر فلسطین. خاک خود ما را روسیه اشغال کرده جرات بازخواست نداریم الان هم خیلی ضعیف شده ایم جواب این ملت دربدر را چه کسی می دهد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی نخواهد در تاریخی که به لطف الهی مقابل او در راستای عبور از سیطره استکبار گشوده شده است فکر کند، بخواهد یا نخواهد ذیل سیطره استکبار زندگی را می‌گذراند و بسی پوچی و بسی بی‌ثمری. موفق باشید

38762

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«الهی! به لطف و‌ کرمت ملت ما و ملت های جهان را با نور معارف عالیه ات آشنا و مأنوس و خوشبخت بفرما». سلام استاد. من خیلی‌ جناب دکتر داوری را دوست دارم. و این علاقه و ارادت به صورت جدی با اشاره حضرتعالی در مورد کتابی که درباره انقلاب اسلامی دارند آغاز شد و با دیگر آثارشان ادامه پیدا کرد. با مطالعه این کتاب و نگاه جدّی و زنده و فوق‌العاده عمیق ایشان به جایگاه انقلاب اسلامی، سراسر وجودم را حیرت و لذت فرا گرفت. شناخت عمیق ایشان از غرب و مدرنیته و توسعه نیافتگی و مسائل کشور هم که به جای خود. حتی وقتی شنیدم از دکتر پزشکیان حمایت کردند، به دنبال راهی بودم تا حکمت و فلسفه این حمایت را پیدا کنم و زوایا و ظرائف باریک تر از موی این عمل را کشف کنم. استاد چرا من اینقدر دکتر داوری را دوست دارم؟ چرا؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم شخصیت علمی و اندیشه دقیق دکتر داوری است که همان‌طور که حتماً تجربه‌ کرده‌اید ما را حقیقتاً با تفکری که معنای تفکر است، آشنا می کنند. در امور سیاسی و مواضع جزئی، در زمان‌های مختلف؛ باید فکر کرد دکتر داوری چه تصوری از آن جبهه دارد که دکتر پزشکیان متعلّق به آن است و در آن مسیر دکتر عارف را به عنوان معاون اول انتخاب می‌کند؟ و احساس خطری که به جبهه مقابل دارد، ممکن است گمان کنند نوعی تحجّر حاکم می‌شود به جهت شواهدی که دیده‌اند. که البته از نظر بنده در هر حال، شخصیت آقای دکتر جلیلی برای ادامه انقلاب و حضور در آینده انقلاب، قابل توجه است. موفق باشید

نمایش چاپی