«فدای ناز تو، معشوق عارفان، رمضان / ببخش باز به انسان، هویّت انسان» «هر آنچه از تو بگویم نگفته باشم هیچ / چگونه از تو بگویم؟ مسیر بیپایان؟» «اگر که من بسرایم چقدر دشوار است / اگر شما بسرایید میشود آسان» «ببین چگونه خدا گسترانده رحمت را / نشسته باز جهان زیر سایهی قرآن» «همینقدر که نسیمی وزیده از آن سو/ نگاه کن که همین است قصّهی ایمان» «نه سرنوشت من این نیست دلنوشت من است / وجود نوح گره خورده است با طوفان» «غنای مطلقی از ما چه چیز میخواهی؟ / بدون چون و چرا نذر عاشقان کن جان» «فرو بریز چو کوهی که پنبه خواهد شد / تو مثل دوزخی آتش فرو نبر به دهان» «نباش مثل کسانی که در پی ناناند / فنای دوست کجا و کجا سر و سامان؟» «بجای آب، لبت را شرابآگین کن / همیشه لحظهی افطار از آن بگو نه اذان» «خدا کند که نبندند باز بتکده را / فدای ناز تو، معشوق عارفان، رمضان»
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی «وجود نوح گره خورده است با طوفان» خدا کند که در میان رمضان، همه چیز برود تا او بماند و بتوانیم ندا سر دهیم: «تو بمان ای آن که چون تو پاک نیست» به همان معنا که ما باشیم و خدای ما. موفق باشید
سلام استاد: تشکر از وقتی که برای پاسخ به پرسش ها اختصاص میدهید: آنچه که خدمتتون عرض میشود درد دلی از چند بانوی فرهیخته است: همسرمان در کلاس های معرفتی شرکت میکنند. کلاس های عرفان ابن عربی می روند. اما نمیدانیم افق عرفان چیست که در افق شخصیتشان، بداخلاقی و بی صبری و ناسزاگویی حاکماست و گویی عرفان فقط خواندنی است. به چه زبانی می توان گفت که غایت عرفان، تفکری است که با آن بتوان اهل سَفرِ زندگی شد واسفار ملاصدرا را در سفرهای زندگی کنونی برای طی صراط پیش رو یافت؟ به راستی چگونه میتوان به بیان مسائل فلسفی مسلط گشت اما از حقیقت فلسفه که عبور از مشهورات و پرهیز از جزم اندیشی است غافل گشت؟ و اساتید این کلاس ها را چگونه میتوان به وضع بی فکری و بلایی که شاگردان، گرفتارند آگاه گردانید که عرفان خواندن به چه کار میآید آن گاه که مخاطب در پراکندگی ها و کثرتها، وحدتی را طالب نیست و با نگاه ایدئولوژیک خود هر چه که در باورشان نمیگنجد را نفی میکنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این را باید در نظر داشته باشند که هر اندازه انسان بیشتر به صراط مستقیم نزدیک شود، به حکم سوگندی که شیطان خورده که در صراط مستقیم برای اغوای حاضران در آن راه قرار گیرد؛ بیشتر تلاش میکند تا افراد نتیجۀ لازم نصیبشان نشود و هنر ما آن است که متوجه شویم آری! با سعۀ صدر و نظر به ابعاد انسانیِ آن افراد به آنها کمک کنیم تا خودشان متوجه شوند عرفان حقیقی به لطف الهی انسان را به بصیرتی می رساند که خوبیها را در هر جا که باشد، بیابند زیرا حقیقت آن است که «شاخه گل هرجا که میروید گل است» و اینطور نیست که فقط گلهای بوستان ما گل باشد و بقیه نفی شود. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر: استاد بزرگوار، بنده پس از مطالعه کتاب ارزشمند «ادب خیال، عقل و قلب» سوالی برایم پیش آمده است. قوه خیال در من شدت بروز بسیار زیادی دارد (که گاهی نیز صورت این بروز، محصول خوشایندی مانند شعر است و گاهی هم محصولات نامطلوبی مثل خلاقیت در شوخیهایی که پس از بروز حس پشیمانی بابت بروزشان ایجاد میشود و یا بذلهگوییهای ناپسند) و بنا بر توصیههای حضرتعالی، لازم است تا تحت کنترل و مدیریت قرار گیرد و آن هم زمانی اتفاق میافتد که عقل بر خیال سیطره پیدا کند. در خصوص حاکمیت عقل نیز فرمودید مطالعه آثار اندیشمندانی که مبنای صحبتشان استدلال است. حال درخواست من این است که می شود در خصوص قوت بخشیدن به عقل بیشتر توضیح دهید؟ احساس میکنم نگاه تحلیلگری و استدلالی ضعیفی به همه موضوعات و اتفاقات دارم. آیا علم منطق یا نیز کمک کننده هست؟ در کل چه علوم و چه کتبی میتوانند ابزار مناسبی برای تقویت قوه عاقله باشند؟ سپاس از وقتی که برای تعالی ما یابندگان مسیر رشد قرار می دهید. اجرتان با ابی عبدالله
باسمه تعالی: سلام علیکم: تأمّل و تدبّر در قرآن به کمک تفسیر «المیزان» با نظر به جزوۀ «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن» https://lobolmizan.ir/leaflet/182?mark=%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86 راه خوبی در این رابطه میتواند باشد و علاوه بر آن، تأمّل در روایات از طریق کتابهایی مثل «اصول کافی» و «تحفالعقول» مؤثر میباشد. موفق باشید
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 📌بیان مسئله: طلبه ای برای تبیلغ قرار شده است در یکی از کشورهای خارجه 🌆 با انواع و اقسام تفکرات زندگی کند، و ناچارا فقط عده ی محدودی از کتب📚 ضروری و واجب برای سیر علمی و عملی خود و همینطور تبلیغ ... را میتواند با خود به همراه داشته باشه💼..... چه کتبی را به ایشان توصیه میفرمایید؟ 🔺و به بیان دیگر: طلاب در سطوح عالی حوزه به جز علوم و کتب رسمی حوزوی به چه دانش های ضروری تکمیلی نیازمند هستند و بر اساس هر دانش، چه کتب📖 واجب و ضروری را (بر اساس اولویت📊) باید در چمدان سرانه ی مطالعاتی روزانه خود قرار بدهند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار فهم قرآن از طریق تفسیر قیّم المیزان و «معرفت نفس»، شناخت غرب نیز ضروری است. در این مورد تذکراتی در کتاب «بشر جدید و آیندۀ قدسی پیشِ رو» که روی سایت هست، داده شده. امید است مفید افتد. در ضمن میتوانید از طریق سیر مطالعاتی که در سایت هست، ان شاءالله جواب بعضی از مسائلی که مخاطبان مطرح میکنند را بدهید. موفق باشید
سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: حقیقتا سوالی ذهنم را در گیر کرده. در روایت آمده است که: قال علی عليه السلام: إن للّه ِ مَلَكا يُنادي في كلِّ يَومٍ : لِدُوا لِلمَوتِ ، و اجمَعوا لِلفَناءِ ، و ابنُوا لِلخَرابِ این چه نحوه ای از حضور است که میگوید لدو للموت بزایی برای مردن. نمیگوید که بزایید ولی در آخر میمیرد میگوید بزایید برای مردن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر فوقالعاده ارزشمندی است تا ما خود را در جایی فوق این دنیا مدّ نظر قرار دهیم و دنیا را مقصد خود نپنداریم و البته این غیر از آن است که از وظایف دنیایی غفلت کنیم. موفق باشید
سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد بزرگوار: استاد بنده ۲۷ سالمه، سه تا پسر دارم، زندگی متاهلی پر از تنشی دارم، همیشه دعوا، کتک کاری، فحش و ناسزا، توهین و تحقیر شوهرم. همیشه به من شک داره میگه دست خودم نیست همش دارم عذاب میکشم دلم برای بچه هام میسوزه، اونا هم تو این آتیشی که برپاست دارن میسوزند. هیشکی رو ندارم شوهرم یکی از دوست داران شما هست، کتابهای شما رو میخونه،عاشق رهبری هست، عاشق ولایت و معصومین علیهم السلام هست ولی اخلاق و رفتارش خیلی بده، نمیدونم چکار کنم. بخدا خسته شدم از زندگی. اصلا آرامش ندارم تو رو خدا بهم بگید چکار کنم؟ ممنونم ازتون
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره شیطان قسم خورده است تا این نوع افرادی را که اهداف خیر و خوبی دارند؛ به زحمت بیندازد و از راه مستقیم خارج کند. ولی از آنجایی که کید شیطان ضعیف است ان شاءالله مشکل حل میشود و این افراد به خود میآیند. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: شما در سوره اعراف در بخش اسماء الهی میفرمایید: که برای دیدن اسما الله باید چشم و گوش دل باز شود. آیا منظور شما از باز شدن گوش و چشم دل، خیال میباشد؟ با تشکر از الطاف استاد عزیزم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در نفس خود قوایی دارد که اگر آن قوا منوّر به نور ایمان گردد به حکم حدیث قرب نوافل، با دیدن و شنیدن هرچیز منتقل میشود به انوار اسمای الهی. و البته به گفتۀ آیت الله تربتی این امور، چشیدنی است و نه شنیدنی. نکتۀ خوبی که کتاب «فضیلتهای فراموش شده» مطرح کرده. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: عذرخواهم. با توجه به اینکه در دل همین تاریخ و همین انقلاب و نظام و همین شرایط، شخصیت هایی نظیر رهبر معظم انقلاب، آیت الله جوادی آملی، سردار سلیمانی ها، شهید حججی ها، شهید فخری زاده ها ظهور یافته اند، آیا می توان گفت نظام اسلامی و روحانیت در تربیت نسل ها کوتاهی کرده و به وظایف خودشان عمل نکرده اند؟ چون اگر چنین شخصیت های حیرت انگیزی ظهور کرده و پرورش یافته اند یعنی چنین امکانی برای همگان هم وجود داشته پس کوتاهی از طرف جمهوری اسلامی نیست؟ نظر حضرتعالی در اینباره چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث، عمیقتر از این حرفها میباشد. باید به روحی نظر کرد که متوجه میشود تاریخی شروع شده که ادامه تاریخ فردگرایی دیروزین نیست و باید در دل انقلاب اسلامی متوجه رسالت تاریخی خود شد تا هرکس حاج قاسم سلیمانی شود. در این رابطه با توجه به دغدغههایی که بعضی از طلاب عزیز داشتند؛ سؤالاتی مطرح فرمودند و بنده نیز عرایضی داشتم تحت عنوان «ما و نگاه امام خمینی به اخلاق و بشر جدید» https://eitaa.com/matalebevijeh/18131. امید است که مفید افتد. موفق باشید
از خواجه عبدالله انصاری سخن به میان آوردید، پیرامونش چند مسأله را تبیین کنید، خواجه انصاری جزو آن دسته از صوفیانی است که میان شریعت و طریقت، همبستگی شدیدی قائل شده و اساسا مسیر رسیدن به طریقت را از گذرگاه شریعت معرفی می کند و معتقد است که صوفی بایستی دائما متعبد به شرع باشد. (به خلاف ما که شرع و طرق را تفکیک میکنیم و معتقدیم میتوان به زهرای مرضیه جسارت کرد اما عارف کامل بود، می توان در زمان حیات نائب خاص امام زمان ادعای نیابت کرد اما عارف کامل بود) خواجه مینویسد: «شریعت، بی حقیقت، بی کار است و حقیقت، بی شریعت بی کار و هر که نه راه میان این دو برد، بی کار است» او در صد میدان خود نیز مینویسد: «شریعت همه حقیقتست و حقیقت همه شریعت، و بنای حقیقت بر شریعت است؛ و شریعت بی حقیقت بیکارست، و حقیقت بی شریعت بیکار، و کارکنندگان جز از این دو بیکار است» جامی نقل میکند که: «مرتعش گويد كه: هرگز خويشتن را به باطن خاصّ نديدم تا خود را به ظاهر عامّ نديدم. شيخ الاسلام گفت: معنى آن است كه حقيقت من درست نيامد تا شريعت من صافى نشد» وی به مریدان خود توصیه میکرد: «چون سنّتى به شما رسد از پيغمبر صلّى اللّه عليه و سلّم- اگر نتوانيد كه آن را ورد كنيد و دايم بورزيد، بارى يك بار بكنيد تا نام شما را از زمره سنّيان كنند» شریعت خواجه حنبلی بوده، دکتر شفیعی کدکنی نسبت به ادعای تشیع حاکم نیشابوری در مقدمه کتاب تاریخ نیشابور، اثر خود حاکم، می نویسد: «کسانی که او (حاکم نیشابوری) را به تشیع متهم کردهاند، افراد بسیار متعصب و تنگنظری از نوع (مانند) خواجه عبد الله انصاری بودهاند که در حق حاکم گفته است: «ثقة في الحديث و رافضي الخبيث» یعنی در نقل احادیث، بسیار مورد وثوق است اما رافضی خبیث است و از جمله دلایل رفض و تشیع او را یکی این دانستهاند که وی با معاویه و آل معاویه دشمنی داشته و این دشمنی را آشکار میکرده است.» ایشان ذیل همین مطلب در پاورقی مینویسد: «از به کار بردن کلمه «تنگنظر» در مورد این مرد بزرگ بسیار متاسفم ولی خوانندگان باید بدانند که چهره افسانهای و موجود در «مناجاتها» که اغلب آنها منسوب به اوست (یعنی انتسابشان به او قابل تایید نیست) با آنچه حقیقت تاریخی او را که مردی است بسیار متعصب در مذهب حنبلی تشکیل میدهد زمین تا آسمان تفاوت دارد. از همین داوریِ او در باب حاکم، طرز تفکر او را به خوبی میتوان دریافت» دکتر شفیعی کدکنی به خوبی بحث مذهب خواجه را مطرح نموده و نوشته است: «خواجه عبدالله انصاری یک صوفیِ اهل سنت است و بر مذهب امام احمد بن حنبل، و در شعری که به عربی سروده گفته است: من همه عمر حنبلی زیستم و وصیت میکنم که همگان نیز مذهب حنبلی اختیار کنند. اما ما ایرانیان به ویژه بعد از عصرِ ایلخانی و بیشتر صفوی، در طول زمان، کوشیده ایم که از او یک شیعه اثنی عشری-آنهم به سبکِ مرحوم شاه اسماعیل صفوی- بسازیم» از طرفی خواجه انصاری یک اشعری متعصب است، لذا در مباحث جبر نیز بر همین رویه مشی میکند. وی داستان آدم و حوا علیهماالسلام را با دید جبر اشعری خود تفسیر میکند و با اینکه عدل را میپذیرد اما نمیتواند اعتقاد اشعری خویش را کنار بگذارد، میگوید: «از آنجا که عدل صرف است، حجّت بندگان بر تو نیست. با آنکه فرمودی که بکن و نگذاشتی و فرمودی که مکن و بر آن داشتی. الهی، اگر ابلیس آدم را بدآموزی کرد، آدم را گندم که روزی کرد؟» یا میگوید: «الهی، اگر خواهی همه آن کنیم که تو خواهی، چون همه آن کنی که خواهی، پس از این بیچاره مفلس چه خواهی؟»
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه دارید که این موارد، مواردی نیست که در دل سؤال و جواب بگنجد و همیشه این بحثها بوده است. کافی است تأملی در «منازل السائرین» آن مرد بزرگ داشته باشید تا به عظمت روح توحیدی او پی ببریم تا آنجایی که شخصی مانند کاشانی که حضرت امام خمینی در وصف او میفرمایند: «العارف الکامل القاشانی» شرح مبسوطی بر «منازل السائرین» مینویسد با مقدمهای بسی عالمانه. و آیت الله جوادی در شرح «فصوص الحکم» کاشانی را شیعه میدانند. موفق باشید
سلام و نور خدمت استاد عزیز: استاد خواستم در جهت علوم قرانی که برخی افراد ادعا میکنند با توجه به نام فرزند و مادر میتوان عدد هر نامی را دراورد که در کدام طبقه ظلمانی و نورانی قرار دارد و بر طبق آن میتوان سن ازدواج، عدد موفقیت، عدد حصار، عدد سرنوشت را بدست آورد و برهمین اساس میتوان طالع بینی کرد. آیا درست است؟ واقعا چنین چیزی صحت دارد؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً این حرفها قابل اعتماد نیست. موفق باشید
با سلام خدمت استاد ارجمند: با توجه به مطالعة کتاب هستی و زمان هایدگر مزاحم اوقات شما میشوم، جناب استاد نمیدانم چرا اولا این کتاب برام جالبه و دوما چرا افق های آشنای عرفانی از آن درک میکنم، لطفا راهنمایی در خصوص این کتاب و در خصوص ضرورت بحث دازاین بعنوان پیش نیاز احتمالي برای مطالعة هایدگر و علی الخصوص این کتاب بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم برای جناب هایدگر جایگاه بلندی قائل هستم بخصوص که مسیر او به هایدگرِ واپسین میرسد که بسیار درخشان است. تصور بنده آن است که اگر با شرح اساتید محترم کتاب «هستی و زمان» را ادامه دهید نیازی به پیشنیازنداشته باشید. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: استاد یکی از مسائلی که به آن می اندیشم این است که مناسک مذهبی چگونه بر امر جنگ و مقاومت تاثیر میگذارد؟ در واقع جایگاه تاریخی و انفسی مناسک و آئینهای مذهبی در رویدادهای مختلف محور مقاومت چه در ایران و دفاع مقدس و چه در لبنان و غزه، چگونه است؟ مناسک و مقاومت
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر مقاومت در مقابل جبهه ظلم و کفر جهانی، مددهای الهی بسیار کارساز است و حاضرشدن در مسیری که خداوند آن را میگشاید، مسلّم دعا و نیایش و نذر و ایثار بسیار مهم است. موفق باشید
سلام استاد: لطفا بفرمایید ما چکار به فلسطین داریم؟ چه کسی این وظیفه را به عهده ما گذاشته؟ اکثریت ملت موافق نیستند. ۴۵ ساله که داریم تقاص پس میدیم. یکملت و کشور را نابود کردیم بخاطر فلسطین. خاک خود ما را روسیه اشغال کرده جرات بازخواست نداریم الان هم خیلی ضعیف شده ایم جواب این ملت دربدر را چه کسی می دهد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی نخواهد در تاریخی که به لطف الهی مقابل او در راستای عبور از سیطره استکبار گشوده شده است فکر کند، بخواهد یا نخواهد ذیل سیطره استکبار زندگی را میگذراند و بسی پوچی و بسی بیثمری. موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: در کتاب آشتی با خدا می فرمایید کافي است انسان موانع اتصّال با حق را برطرف کند تا آن اتصال از بين نرود. و بعد در ذیل آیه شریفه «اَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْري» اشاره می فرمایید: «نماز بهپا داريد جهت پايدارماندن در ياد من. يعني نگذاريم توجه ذاتي ما به پروردگارمان از صحنة روح و روان ما برود.» استاد الان حضرتعالی این نوع برداشت از آیه را چگونه از خود این آیه بیرون کشیدید؟ «لام» در «لذکری» را چه نوع لامی در نظر گرفتید که این معنا را افاده کرده؟ چون ظاهر آیه میگوید نماز اقامه کنید تا یاد من در جان شما طلوع کند. ولی شما فرمودید نماز به پا دارید تا یاد من که در جان شما هست، غروب نکند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این سخن حضرت صادق «علیهالسلام» نظر داشته باشید که در رابطه با سرشت انسانها فرمودند: «فطرهم علی التوحید». آری! در جان انسانها، مُهر توحید نگاشته شده و از این جهت نماز، نوعی به خودآمدن است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد مدتی هستش گمگشته طورم. همش فکرمیکنم باید کاری بکنم واسه خودم و فرزندانم. یه روز میرم به سمت اینکه حافظ حافظ بشم یه روز میرم برای حفظ قرآن. رشته خودم هنر هستش دست و دلم به کار خودم نمیره همش فکرمیکنم بیهوده اس کارای خودم. راهنماییم کنین لطفا
باسمه تعالی: سلام علیکم؛ سیر مطالعاتی سایت دنبال شود و یا به عنوان شروع، به شرح حدیثی که تحت عنوان «ای اباذر» شده است، رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B0%D8%B1&tab=sounds . موفق باشید
با سلام خدمت استاد بزرگوار: جا داره همین جا ازتون تشکرکنم که زندگیم با شما عوض شد. استاد یه مدتی هست احساس گم گشتگی دارم همش دنبال یه چیزم که بیفتم تو راه. یه مدت دنبال این بودم برم حوزه، یه مدت دنبال حفظ قرآن و فکر میکنم خیلی کارهام بیهوده است حس میکنم باید یه کاری بکنم ولی نمیدونم چیکار. رشته ام هنر هستش و نقاشی کار میکنم فکر میکنم اونم بیهوده است و به درد آخرتم نمیخوره، مثلا دارم ظرف میشورم یا نقاشی میگم برو یه کار بهتر کن. با دلهره و اضطراب بیدار میشم صبحها، مثل اینایی شدم که نه دنیا را دارند نه آخرت. لطفا راهنماییم کنید. ممنون میشم
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسانِ این دوران بنا نداشته باشد خود را فریب دهد به هر حال با چنین نحوه حضوری روبه رو خواهد بود. در این مورد خوب است به مباحثhttps://lobolmizan.ir/sound/1363?mark=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C «راز نیستانگاری دوران و راه عبور از آن» رجوع شود. موفق باشید
با سلام: در مقام واحدیت ذات به اسماء ظاهر میشود. در مقام احدیت این صفات علم، قدرت و حیات چه میشوند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در «برهان صدیقین» به طور کامل روشن شد، بحث در جامعیت و مجموعیت است. موفق باشید
سلام: سوره ای را از هوش مصنوعی خواستم همانند قرآن مجید بنویسد: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّا خَلَقْنَا الإِنْسَانَ مِنْ طِينٍ يَابِسٍ، وَجَعَلْنَا لَهُ قَلْبًا نَابِضًا وَعَقْلًا مُتَفَكِّرًا، لِيَتَدَبَّرَ فِي آيَاتِنَا وَيَفْهَمَ حِكْمَتَنَا. فَسُبْحَانَ الَّذِي أَحْكَمَ كُلَّ شَيْءٍ وَجَعَلَ كُلَّ شَيْءٍ بِقَدَرٍ، إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ. سوال با توجه به اینکه هوش مصنوعی در گام های ابتدایی است و چنین متنی را نگاشته است سوال این متن طلیعه ای نیست که در گام های بعد مشابه قرآن مجید را بنویسد و اگر چنین شود بحث تحدی چه می شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در قرآن در «وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ» میباشد آن هم با انسجامی که یک سوره دارد. اینکه چند جمله شبیه قرآن بیاوریم که حکم آوردن سوره را ندارد! تازه همه آنها هم که آورده است تقلید از خود آیات قرآن است. موفق باشید
با عرض سلام و ادب: مدیر یک مدرسه ی راهنمایی دخترانه از حقیر در خواست کرده برای امورات فرهنگی و جهاد تبیینی دو روز در هفته در آنجا فعالیت داشته باشم، با توجه به سابقه ی فرهنگی حقیر در مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان لطفاً بفرمایید با توجه به روحیه ی دختران در سن راهنمایی و بلوغ و دوره ی پرهیاهویی که ما در آن به سر میبریم، چگونه امام زمان پسندانه انجام وظیفه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» میتوانید کار را شروع کنید و در ادامه با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» ان شاءالله نتایج مورد نظر را بدست آورید. موفق باشید
با سلام: در اکثر دعا ها و بیشتر قرآن ما کلمه الله آمده است. آبا ما باید این الله را به عنوان همان الله که جامع اسماء است، مد نظر آوریم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است مگر در سوره اخلاص که عرایضی در این مورد شد. موفق باشید
سلام و عرض ادب. استاد سوالی داشتم. آیا بهشت و جهنم و برزخ با وضع کنونی ما نسبتی دارن؟ آیا ما در حال حاضر در این عوالم هم حاضریم؟ اگر اشتباه نکنم از برخی بزرگان اهل عرفان شنیدم که میفرمایند بهشت و جهنم همین لحظات کنونی هستند. یعنی ما در عین حضور در عالم ماده، در بهشتوجهنم و برزخ هم حاضریم. آیا این درسته؟ و اگر درسته استدلال عقلی داره؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. ولی جای صحبت این امور در محدوده سؤال و جواب این سایت نیست. پیشنهاد میشود به کتاب «معاد، بازگشت به جدیترین زندگی» که روی سایت هست، رجوع شود. موفق باشید
با سلام و آرزوی سلامتی: در سوره یس که قوم مخالف پیامبران می گویند الرحمن شما را نفرستاده یعنی الرحمن را می شناخته اند آیا منظورشان از الرحمن خدایی است که رحمتش را درک کرده اند؟ یا شخصی را که مظهر الرحمن بوده است را می شناخته اند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنان معتقد به وجود خداوند بودند ولی معتقد به ارسال رسولان توسط خداوند نبودند. موفق باشید
با عرض سلام و ادب و احترام: اینکه در مورد توبه در کتاب معرفت نفس فرمودین شرط توبه ان است ک انسان بنا را بر آن بگذارد که شخصیت جدیدی پیدا کنه یا در کتاب عالم انسان دینی که تا عالم انسان عوض نشه جایگاه دستورات دینی روشن نمیشه. سوالم اینه ک چگونه شخصیت جدید پیدا کنیم یا وارد عالم انسان دیندار بشیم؟ سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در توبه دیگر آن انسان نباید برای گناهی که مرتکب شده، ارزش قائل باشد و از این جهت در فضا و شخصیت دیگری قرار میگیرد. موفق باشید
سلام استاد: در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل البیت (ع) صفحه ۱۸۵ PDF، فرمودید: « دوست داشتنِ غیر معصومین، پشت کردن به عالی ترین دوست داشتن است...»، سوال اینجانب این است که چگونه می شود و می توان بین محبت هایی که در دین توصیه شده (از قبیل پدر و مادر و نزدیکان وغیره...) و عالی ترین دوست داشتن تفکیک قائل شد؟ همچنین در صفحه ۹۹ فرمودید: «عشق بدون مصداق و صورت محقق نمی شود، حال یا آن صورت الهی است یا دنیایی»، سوال این است که برای اینجانب و امثال بنده بدلیل بعد زمانی که ذوات مقدسه را ندیده ایم و نه صدایشان را شنیده ایم و همچنین وجود مقدس امام زمان نیز در غیبت هستند، چگونه امکان تصور متعین ایشان در ذهن وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. دوستداشتن اولیای الهی، گرایش به عالیترین نحوه انسان و انسانیت است از آن جهت که آنان نماد کامل و بالفعل انسانها میباشند. و این غیر از احسان به والدین است که به عنوان امری عاطفی در جای خود لازم است همانطور که صله رحم به عنوان ارتباط عاطفی با نزدیکان در جای خود ارزشمند است. ۲. آری! نظر به نمادهای انسانیت از طریق نظر به سیره و شخصیت آنها، گویا به نوعی نظر به خود آنها میباشد در جان خودمان. و این همان محبت درونی است به انسانهای کامل که سخت بدان نیاز داریم. لذا به گفته جناب مولوی: «مهر پاكان در ميان جان نشان / دل مده الا به مهر دلخوشان». موفق باشید
سلام: ببخشید آقای حسین نوروزی یکی از روحانیونی هستند که جلسات خودشناسی دارند و با آقای دولابی در ارتباط بودند ایشون در یکی از جلساتشون گفتند در زمان حیات آقای دولابی من به آقای دولابی گفتم حاج آقا شما مردید و در بهشت هستید و از همان بالا دارید صحبت می کنید شما باید بیایید پایین و دست مردم را بگیرید و یکسری بحث های دیگر، آیا کسی که به مقاماتی می رسد و دریچه حقیقت به رویش باز میشود بازهم احتمال خطا و اشتباه دارد کلا این مسیر چگونه است ایشون در یکی دیگر از جلساتشون می گفتند کمتر عالمی را پیدا می کنید که بتونه شما را با خدا آشنا کنه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: والله اعلم!!! موفق باشید