سلام: تحلیلی از حوادث اخیر اگر بیان بفرمایید ممنون. آتش بس برای من انگار مشابه قبول قطعنامه بود و شاید دچار بهتی شدم که بعضا رزمندگان آن دوران شاید مواجه شدند. فکر کنم قرار بود تا دست از غزه نکشیدند حزب الله نیز به حملات خویش ادامه دهد از سویی دیگر سوریه نیز باز دستخوش حوادثی شده است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار است. پیشنهاد اولیه بنده نظرانداختن به عرایض اخیری است که تحت عنوان «آخرین دین و نظر به کبریایی پروردگار» https://eitaa.com/matalebevijeh/18153 . امید است مقدمهای باشد برای تفکر نسبت به تاریخی که تاریخِ نابودی ابرقدرتها است و اضمحلال رژیم صهیونیستی از درون و فعالترشدن هرچه بیشتر غزه از آن جهت که حرکت حزب الله در این ۴۰۰ روز عملاً مانع شد که رژیم صهیونیستی در غزه به اهداف خود برسد. و از این جهت زمزمه آتش بس با حماس در حال طرحریزی است. در این موارد باید با شکستی که رژیم صهیونیستی از حزب الله خورد، پیروزی جبهه مقاومت را در ادامه آن جبهه معنا کرد و به همین جهت ملاحظه میکنید که در راستای پیروزی حزب الله، حماس نیز جشن میگیرد. https://eitaa.com/yaminpour/3804
از سخنان جناب آقای دکتر سید رضا صدرالحسینی در برنامه جهان آرا تحت عنوان «هدف نیروهای نیابتی غرب از آغاز مجدد جنگ در سوریه چیست؟ » https://eitaa.com/jahanara_ofogh/3268 می توانید در این مورد استفاده کنید. موفق باشید
سلام استاد: این متن را در سایتی خواندم به مزاجم خوش نیامد گفتم نظر شما را بدانم: اساس جریان تصوف برای مبارزه با وجهه عرفانی و معنوی اهل بیت علیهم السلام در اسلام توسط حکام جور ایجاد شد. آنها وقتی نتوانستند مانع انوار فیوض اهل بیت علیهم السلام شوند افرادی را به عنوان عارف و زاهد به مردم معرفی کردند و نسخه های بدلی برای برنامه های معنوی اسلام ساخته و در سطح گسترده منتشر کردند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بعضاً چنین بوده و شاید جریان سفیان ثوریها برای رقابت با جریان اهل البیت ساخته شد. ولی خودِ همانها هم با مواجهه با اهل البیت متوجه عظمت آن خاندان شدند و البته این غیر از جریانی است که با جناب خواجه عبدالله انصاری و ابن عربی پیش آمد تا آنجایی که جناب ابن عربی در اولین نوشتههای فتوحات این روایت را از قول امیرالمؤمنین «علیهالسلام» آورده که حضرت فرمودهاند: «کنت مع الانبیا سرّا و مع رسول الله جهرا» «من با سایر انبیا در باطن و نهان همراه بودم و با رسول خدا در ظاهر نیز همراه هستم». تا این اندازه عرفانِ اصیل به اهل البیت نزدیک میشود در حدّی که امروز بهترین شروح «منازل السائرین» و «فصوص الحکم» توسط علمای شیعه به میان آمده است به این معنا که عرفان حقیقی در واقع بازگوکننده ابعادی از ابعاد متعالی تفکر تشیع است. موفق باشید
با سلام: بنده خانمی مقید به حجاب هستم. اخیرا با کمرنگ شدن حجاب در جامعه، تمایلی به حضور در اجتماع و بیرون از منزل ندارم، وقتی بیرون میروم با دیدن خانم های بدون روسری به شدت احساس ناراحتی میکنم، از طرفی نمیدانم نوع مواجهه درست با این خانم ها چیست؟ آیا تذکر لسانی وظیفه ماست؟ اگر تذکر لسانی جزء واجبات هست، چون جرأت تذکر ندارم ترجیح میدهم بیشتر در خانه بمانم، چون میترسم در آخرت بخاطر این موضوع گرفتار شوم، با این دوری از اجتماع هم به شدت از نظر روحی اذیت میشوم. در واقع انگار خودم را در خانه زندانی کردم. واقعا نمیدانم در این وضعیت چکار کنم. توصیه جنابعالی به بنده چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه در حدّ یک انسانی که امروزه جهت امور رفع نیاز خود لازم است که در اجتماع باشد، با همان سبک و سیاق یک خانم محجبه حاضر میشوید و اگر شرایط پیش آمد و طرف مقابل آماده بود که به او تذکر بدهید امر به معروف میکنید زیرا لازمه امر به معروف، آمادگی طرف مقابل است که ظاهراً هنوز شرایط این نوع برخورد که برخورد شرعی و دلسوزانه است؛ در اکثر موارد فراهم نیست. بیشتر از نظر قانونی باید موضوع کنترل گردد. امری که اساساً به عهده نهادها و مسئولان مربوطه است. موفق باشید
عرض سلام و احترام: با توجه به روندی که داره جلو میره به نظر میرسه آمریکا و رژیم صهیونسیتی تن به خواسته ایران و محور مقاومت مبنی بر پایان جنگ و آتش بس نخواهند داد. چرا که تن دادن به مذاکره و آتش بس با حفظ موجودیت حماس و حزبالله یعنی آغاز مرگ تدریجی اسرائیل. به نظر میرسه دشمن در نبرد موجودیتی، جنگ را تنها راه حل میبیند. به همین دلیل به دنبال اینه که پای ایران را به درگیری گسترده بکشاند. یعنی دشمن به سیم آخر زده و انتحار کرده و همانطور که خودش میگوید برای بقاء و موجودیتش میجنگد. یعنی به این جمع بندی رسیده که در دوگانه مرگ تدریجی و مرگ دفعی، دومی را انتخاب کند با این امید که بتواند ورق را برگرداند، موجودیت خود را حفظ و مرگ و نیستی را خدایی ناکرده نصیب کل محور مقاومت کند. اگر این نگاه را بپذیریم در چنین شرایطی صحبت از اقدامی که هم بازدارندگی بیاره و هم پای ایران را به درگیری همه جانبه نکشونه بیمعنی است. خب سوالی که پیش میاد اینه که در چنین شرایطی جمهوری اسلامی و مسیولین چه اقدامی میتوانند انجام دهند که موجب تغییر راهبرد دشمن بشه، محاسباتش را تغییر بده، اراده و قدرت ملت ایران را فهم کنه و در عین حال پای ایران را به معرکه جنگ نکشاند؟ آیا اساسا گریزی از سفره ای که برامون پهن کردن (جنگ) هست؟ یا کم کم باید همگی وارد فاز و آرایش جنگی بشویم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که کاربر محترم سؤال 38803 میفرمایند از وعده الهی نباید غافل بود و به هر حال در ظالمبودن اسرائیل هیچ شکی نیست. و در این رابطه قرآن میفرماید: «وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ» به گفته علامه طباطبایی؛ تا به تدریج و ذرّه ذرّه آلودگی ها و کفر از قلب مؤمنین پاک بشود و قلب آن ها بیش از پیش نورانی و ایمانی گردد. آری! مرد جنگ و مرد مبارز در جبهه توحید باید تا مرز خلوص حاج قاسم سلیمانی جلو برود. زیرا خداوند اراده کرده است تمام حق در مقابل تمام باطل و ظلمات به صحنه آید. تمام حق با حاضرشدن مؤمنین در ایمان و معارف ناب توحیدی به صحنه می آید و در آن راستا باطل محو می شود و لذا فرمود: « وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ». «محق» به معنی آرام آرام از بین رفتن است، به همان معنایی که گفته می شود ماه در مُحاق می رود، یعنی آرام آرام از حالتِ بدر و روشنی کامل به سوی هلال و باریک شدن و محو شدن جلو می رود. قرآن می فرماید: «وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ» یعنی کفر را آرام آرام از بین می برد. و رهبر معظم انقلاب در ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ فرمودند اسرائیل همچون یخ در حال ذوب شدن است. و این صادق ترین سخنی است که از سر بصیرتِ تاریخی به میان آمد. موفق باشید
سلام علیکم: شما در جایی فرمودید که: رو مجرد شو مجرد را ببین. سوال اول: مگر نفس ما مجرد نیست؟ سوال دوم: چکار کنیم که مجرد شویم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه به سوی حقیقت خود را از توهمات عبور دهیم، به مجردبودنِ خود نزدیک می شویم. موفق باشید
سلام علیکم: در ده نکته در معرفت نفس، یک حضور نفس است که به خودش است و یک ظهور دارد که به بینندگی، شنوندگی و... میباشد. حال آیا میتوان گفت که خداوند یک حضور دارد که به خودش است (که این مقام ذات یا همان را اسم له میباشد) و یک ظهور دارد که به اسماءاش میباشد. آیا درست فهمیدم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است و خود را در این رابطه در مخلوقات می نگرد. موفق باشید
سلام بر شما استاد گرامی: استاد چرا تعریف درست و به وضوحی از حجاب در قران نیامده؟ ما ده ساله با خانواده همسرم سر حجاب مشکل پیدا کردیم. جاری بنده اعتقاد داره که برادر شوهر همون برادر حسابه و محرم است. او واقعا رفتار تحریک آمیز و پوشش زننده دارد. از نظر شرعی هم که میگن صله رحم را قطع نکنید، حتی اگر فرد کافر باشد. ما الان تکلیفمون با صله رحم چیه؟ من بعنوان یک زن واقعا برنمیتابم شوهرم در مجلسی نشسته باشد، که آنجا زنی باشد که واقعا قصد تحریک مردان را دارد. اونقد نزدیک مردان دیگر میشود که روی دست آنها میزند و میگه که مثلا میوه زیاد برندار وکلا راحت. نه میتونم خودم تو اون مجلس باشم، که ببینم. نه طاقت دارم شوهرم رو بفرستم، تنها به مجلس آنها برود که دعواها و اختلافات تمام شود. .سوال من اینجاست آیا، ما میتوانیم واضح به خانواده ی برادر شوهرم این حرف رو بزنیم که تا وقتی رعایت حجاب را نکنید ما از آمدن به خانه ی شما معذروریم و واقعا نرویم؟ من از جهنم و آخرتم میترسم. ده ساله دعوامون اینه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار سختی است ولی شاید با سردیِ رابطه بدون قطع رابطه بتوانید نشان دهید که رفتارشان الهی نیست. موفق باشید
با سلام: اینکه گفته شده که شیخ محمد تقی آملی گفته است: «من معاد ملاصدرا، را قبول ندارم»، آیا درست است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم. شاید تصورشان از معاد جسمانی که جناب صدرا بر آن تأکید دارند که جسمی است مطابق عالَم برزخ و قیامت؛ با جسمی که مربوط به عالَم دنیاست، متفاوت باشد و معاد جسمانی را مطابق جسمِ دنیایی تصور کرده باشند. موفق باشید
با سلام: آیا درست است که بگوییم خداوند جامع اسم ظاهر و باطن است. اما وقتی نوبت ظهور در یک مظهر میرسد، از این دو اسم فقط یکی از آنها یعنی یا ظاهر و یا باطن به آن مظهر، ظهور میکند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. مانند نفس انسان و قوای نفس که در چشم به قوه بینایی، و در گوش به قوه شنوایی ظاهر میشود. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله: استاد بزرگوار قبلا هم این سوال را پرسیدم اما جوابی ارسال نشد و آن اینکه وقتی خداوند میفرماید «انی جاعل فی الارض خلیفه» اراده خداوند آنگونه نیست که محل تصمیمات جدید قرار گیرد و نمیتوان تصور کرد در مقطعی صادر اول یا نور محمدی نبوده و بعد خداوند تصمیم میگیرد همچو چیزی ایجاد کند چرا که به فرموده شما خاصیت و ذاتی موجودات مجرد از ماده آن است که تجلی و ظهور دارند بنا بر این نمیشود الله جل و جلاله باشد ولی خلیفه الهی و صادر اول که ظهور اوست نباشد که تا اینجا بحث زمان مطرح نبوده و یک حقیقت ازلی است ولی چون قرآن کریم با زبان ما سخن میگوید خود بخود و بطور قهری این حقیقت ازلی حالت زمانی و ماضی بخود میگیرد ولی همین حقیقت وقتی میخواهد در عالم ماده ظهور کند نیاز به یک بدن عنصری هست که آن در بستر زمان و با مقدماتی که از جمله آنها خلقت عالم ناسوت است ایجاد میشود که البته این بدن از آدم تا خاتم اشکال و صورتهای خاصی دارد و اوج ظهور آن حقیقت در ولی الله اعظم و پیامبر خاتم است و به قول علی (ع) ما الف الف عالم و الف الف آدم داشتیم و ظهور آن حقیقت فقط مخصوص دوره زمانی ما نیست و در هر دوره ای بصورتی ظهور کرده و ظاهرا ابو علی سینا گفته که ما قیامتها داشتیم و این مسئله یک امر تکرار پذیر است. آیا این برداشت درست است؟ جزاک الله خیرا
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» عرض شده؛ آیۀ «انّی جاعل فی الارض خلیفه» حکایت ارادۀ تکوینی خداوند را متذکر میشود، ربطی به زمان و یا آغاز زمانی ندارد که در این رابطه میتوانید به مباحث «حرکت جوهری» رجوع فرمایید. موفق باشید.
سلام و عرض ادب: استاد جان برای تقویت اراده برای اینکه بتونم بیشتر مطالعه کنم تا چیز فهم بشوم چکار کنم؟ یک دوره معراج السعاده رو خواندم و یکه دوره مختصر هم عقاید اسلامی خوانده ام بهترین کتب را جمع آوری کردم ولی نمیدونم چرا اراده ندارم بیشتر از نیم تا یک ساعت مطالعه کنم. اگر راهکاری ارئه بدهید ممنون میشم اجرتون با آقا امام زمان (عج). ضمنا استاد جان قبلا هم گفته بودم که به لطف خدا امسال قبل از عید توفیق توبه بهم عنایت شد و در رویایی صادقه امام رضا دستم را گرفت و داخل حرم بردند اگر دستور سلوکی و اخلاقی عرفانی یا ذکری عنایت کنید ممنون میشم. الان متاسفانه رفیقی برای کمک در سیر و استادی برای طی طریق ندارم و خیلی احساس غربت و حیرت میکنم. اگر امکان داره بنده رو با کسی آشنا کنید تا به لطف خدا رفیقی در سیر الی الله داشته باشم و ان شاءالله توفیقاتم بیشتر بشه و کمی این حس دلتنگی ام کم شود اجرکم عندالله. (ومن الله توفیق)
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. پیشنهاد میشود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست مطالعه شود و با دنبالکردن قسمت دوم کتاب، جوابهایی که به دنبال آن هستید را بیابید. ۲. با سیر مطالعاتی سایت ان شاءالله میتوانید جدّیت خود را شکل دهید. ۳. در مورد یافتن رفیق مهم آن است که انسان با معارفی که میابد، عملاً به رفیقی که رفیقِ رفیقان است؛ دست یابد. در این رابطه پیشنهاد میشود به جزوۀ «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت (رحمه الله )» رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA
سلام استاد جان: طاعات و عبادات قبول درگاه احدیت. سال نو مبارک. ببخشید از قشر مذهبی و فرهیخته گاهی سوال میکنند ما قبول داریم اسرائیل غاصب و ظالم است ولی چرا ما میگوییم اسرائیل را نابود میکنیم چه ربطی به ما دارد؟ به نظرتون چه جوابی مستدل و ناظر به عقل بشر امروزی باید به اینها داد؟ ممنون میشم راهنمایی کنید. التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این مائیم و وظیفهای انسانی و اسلامی و مواجهه با هر آنچه در تاریخی که در آن قرار داریم. و در این راستا با واقعهای روبرو شدهایم که آن تجاوز جبهۀ استکبار است به مردم فلسطین. و معلوم است که اگر بنا داریم خود را در انسانیت و اسلامیت ادامه دهیم، در این رابطه وظایفی به عهده خواهیم داشت وگرنه در گردونۀ بیتفاوتی نسبت به ظالمان در کنار ظالمان قرار میگیریم. آیا معنای زندگی که انسانهای کاملی همچون امامان ما به ما متذکر میشوند، همین موضعگیریها نیست که بحمدالله نظام اسلامی در مقابل اسرائیل گرفته است تا ما در دل چنین نظامی زندگی را به معنای حقیقی آن تجربه کنیم و از ایمانی که در وصف آن فرمودهاند: «هل الدّین الّا الحبّ و البغض» و این یعنی نمیتوان نسبت به ظلم بیتفاوت بود وگرنه از ایمانی که معنابخشی به همۀ ابعاد انسانی ما میباشد، خود را محروم کردهایم. از امیرالمومنان علیه السلام هست که «کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً» و فرمودند: «احْسَنُ الْعَدْلِ اعانَةُ (نُصْرَةُ) الْمَظْلُومِ». بهترین عدالت و نیک ترین تصویر عدالت، یاری رساندن ...
پیامبرخدا «صلواتاللهعلیهوآله» در حدیثی میفرمایند: «کسی که حقّ مظلوم را از ظالم بگیرد در بهشت با من است»
و فرمودند: « مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِی يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم»، كسی كه صبح كند و اهمیتی به كارهای مسلمانان ندهد او از آنان نیست و كسی كه صدای مردی بشنود كه فریاد كمك خواهی از مسلمانان را سر دهد و پاسخش را ندهد مسلمان نیست.
به نظر میآید مقاله سنگها از ژیل دلوز که سالهای پیش نوشته است را هنوز میتوان مد نظر داشت . می گوید
اروپا بدهی بی حدّ و حصری در قبالِ یهودیان داشت، با این همه، بهجای اینکه بدهیاش را پرداخت کند، مردم بیگناهی را مجبور کرد تا این بدهی را بپردازند: ملّتِ فلسطین.
صهیونیستها با تکیّه بر گذشتهی نزدیک و دردناکشان، و با وحشتی که از اروپا میآمد، دولت اسرائیل را تشکیل دادند. دولتِ اسرائیل تنها بر روی درد و رنج آنها شکل نگرفت، درد و رنجِ ملتِ دیگری هم در میان بود، سنگهای ملتِ دیگری هم در کار بود. سازمان نظامی ملی در سرزمین اسرائیل (هَاِرگون) تروریست خوانده شد، تنها دلیلاش این نبود که دفتر مرکزی انگلیسها را منفجر میکردند، به این خاطر بود که روستاها را ویران میکردند، مردم را میکشتند.
آمریکاییها با هزینههای هنگفت فیلم عظیمِ هالیوودی ساختند. در سرزمینی که از سالیانِ دراز خالی و در انتظار بود، دولتِ اسرائیل میبایست قومِ باستانیی یهود را ساکن کند، چند عرب هم قرار است نقش اشباح را بازی کنند، اشباحی که از جاهای دیگر به اینجا آمدهاند و از سنگهای به خواب رفته محافظت میکنند. فلسطینیها باید به فراموشی سپرده شوند. باید دولتِ اسرائیل را به رسمیت بشناسند، اما اسرائیلیها بیوقفه این واقعیتِ عینی را نفی میکنند: ملّتِ فلسطین.
ملّت فلسطین از همان ابتدا به تنهایی جنگید، جنگی که عاقبت نتوانست سرزمینهایش، سنگهایش، و زندگیاش را حفظ کند: از این جنگِ نخستین کسی حرفی نمیزند، میخواهند اینطور وانمود کنند که فلسطینیها اعرابی هستند که از سرزمینهای دیگر به اینجا آمدهاند و میتوانند به همان سرزمینها برگردند. چه کسی گره اردنیها را باز خواهد کرد؟ چه کسی به حرف میآید و خواهد گفت: بینِ یک فلسطینی و یک عرب، پیوندی هست و قویست، درست مثل دو کشور اروپایی. نه بیشتر و نه کمتر.کدام فلسطینی میتواند هرآنچه ازجانب کشورهای عرب – همپای اسرائیل – متحمل شده را فراموش کند؟ وقتی فلسطینیها از زمینهایشان بیرون شدند، در جاهایی ساکن شدند که بتوانند دستِ کم سرزمینشان را ببینند، در نگاهشان سرزمینشان را نگه دارند، و از این طریق تماس با هستیی به هذیان افتادهشان را حفظ کنند. هیچگاه اسرائیلیها نمیتوانند فلسطینیها را به دور برانند، نمیتوانند در شب، در فراموشی فرویشان کنند.
ویران سازیی روستاها، دینامیت گذاشتن در خانهها، بیرون کردن و به قتل رساندنِ آدمها. بر پشتِِ بیگناهان، تاریخ وحشت از نو آغاز میشود. گفته میشود که سرویس مخفی اسرائیل در دنیا تحسین میشود. اما این چه جور دموکراسیست که سیاستاش با سرویس مخفیاش اشتباه گرفته میشود؟ پس از قتل ابوجهاد، یک مقامِ اسرائیلی اعلام کرد: نامِ همهی اینها «ابو» ست. آیا او صدای منفور آنهایی را به یاد میآورد که میگفتند: نامِ همهی اینها لِوی ست…؟
اسرائیل چه خواهد کرد؟ با سرزمینهای الصاقی، و سرزمینهای اشغالی، و شهرکسازیها و شهرکهای یهودینشیناش، و خاخامهای دیوانهاش؟ اشغال، اشغالِ بیپایان: سنگهایی که پرتاب میشود از داخل، از درون میآید، از جانبِ ملّتِ فلسطین میآید، میآید یادآوری میکند که جایی در این جهان، مسالهی بدهی و بازپرداختاش باژگون شده است. آنچه فلسطینیها پرتاب میکنند، سنگهای خودشان است، سنگهای زندهی سرزمینشان. هیچکس نمیتواند با آدمکشی هیچ قرضی را پس بدهد، و یکی را بکشد، دو تا، سه تا، ده نفر را هر روز بکشد، و برای پس دادنِ این قرض نمیتواند با شخصِ ثالث به توافق برسد. شخصِ ثالث شانه خالی میکند، هر مرده، زندگان را فرا میخواند. فلسطینیها واردِ روحِ اسرائیل شدهاند، مثلِ چیزی که روح را هر روزه میکاود، به مثابه چیزی که هر روز روح را سوراخ میکند، فلسطینیها روی این روح کار میکنند. موفق باشید
2- تفسیر سوره زمر ، آیه 3، ضمن اشاره استاد به ابهام جایگزینی ائمه به جای خدا در نزد شیعیان و توضیح مستدل بر اساس امر خداوند که «اطیعوا الله و ...» ولی جسارتا به نظرم چندان این موضوع مورد واکاوی قرار نمی گیرد. فرهنگ و آداب و سنن و ادبیات ما مشهون از توجه بی حد و حصر نسبت به ائمه است. بطور مثال - با سواد اندکی که دارم - به نظرم آنقدر که در آثار ادبی ما شیعیان به ائمه پرداخته شده است به خدا و ارتباط با خدا کمتر توجه شده. از یک روحانی شنیدم که هشدار می داد به همان میزان که اهل سنت به قرآن چسبیده اند و ائمه را رها کرده اند، ما شیعیان هم به ائمه چسبیده ایم و قرآن را رها کرده ایم و هر دو مسیر مشکلات خود را دارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همواره این ضعف هست که متوجه نیستیم ما با نظر به حضرت حق باید به آینههای نمایش انوار الهی یعنی ائمۀ هدی «علیهمالسلام» نظر کنیم. و غفلت از این مسئله عملاً ما را از بهرهمندی نسبت به توحیدِ الهی و نمادِ معنویبودنِ اولیای الهی محروم میکند و هر دوی آن موضوعات را به اُبژههایی تبدیل میکند که هیچ نسبت وجودی با جان ما نخواهند داشت. موفق باشید
سلام علیکم: آیا درست است که بگوییم این مظاهر از آن جهت که ظهور اسما هستند عین اسما هستند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: فهم این موضوع نیاز به مقدمات دارد. در این مورد خوب است به شرح سورۀ «حمد» حضرت امام (ره) رجوع فرمایید. عرایضی در شرح سخنان ایشان شده است میتوانید به آن مراجعه کنید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/645?mark=%D8%AD%D9%85%D8%AF
ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام و روز جانباز گرامی باد.
«لرزانده سوز و اشک تو عرش خدا را / هر شب تورّق میکنی کرب و بلا را»
«پیچیده در گوش زمان فریاد یاران / تنها تویی حس میکنی بانگ صدا را»
«جانبازیات بالاتر از خون شهید است / ماندی که آموزش دهی پرواز ما را»
«ای حافظ دیوان اشعار خمینی / آغاز کن یک قصّهی بیانتها را»
«گفتی که من هستم شما آسوده باشید / با ماندنت شرمنده کردی لالهها را»
دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا اینهمه صبر و امید در این جانبازان عزیز شگفتانگیز نیست که چگونه خداوند قلب آنها را متوجه حضوری کرده که ما در انتظار آن حضور میباشیم؟!! گویا اینان در زمانۀ ظهور حضرت صاحب الأمر «عجلاللهتعالیفرجه» قرار دارند و با صبر خود در حال مبارزه در کنار آن حضرت میباشند و اگر واژههایی برای گزارش آن حضور ندارند، ولی با صبر و آرامش خود، حرفهای بلندی را در سلوک خود اظهار میکنند. موفق باشید
سلام استاد: در اواخر زیارت آقا امیرالمومنین (ع) در روز مبعث این جمله « اللهم و انی عبدک و زائرک متقربا الیک زیارت اخی رسولک» تایید فرمایشات شما در مباحث پیشین است. که آقا امیرالمومنین علیه السلام نه حضرت الله هستند و نه حضرت الله نیستند. آیا درست متوجه شده ام؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در زیارت امیرالمؤمنین «علیهالسلام» داریم: «اللهم عبدک و زائرک، متقرب الیک بزیارة قبر اخی رسولک» که با زیارت مولایمان علی «علیهالسلام» راهِ تقرب به سوی پروردگارمان را میگشاییم به اعتبار آنکه آن حضرت نمادی از نور توحیدیِ پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» هستند. موفق باشید
بی زحمت از استاد سوال کنید که سند این روایت که هفته قبل داخل سخنرانیشون گفتند کجاست امام صادق علیهالسلام فرمودند وقتی کسی میخواهد نماز بخواند یکی از ما را در مقابل خود قرار دهد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: از حضرت صادق «علیهالسلام» هست که فرمودهاند: «وَ انْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ ذِكْرَ اللَّهِ وَ ذِكْرَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّةِ«علیهمالسلام» نُصْبَ عَيْنَيْكَ» هنگام شروع نماز ياد خدا را و ياد رسول خدا را و يکي از امامان «علیهمالسلام» را در مقابل نظر خود آور. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم! انسان کامل مظهر اسم الله است. مثلاً علی علیه السلام انسان کامل است. علی علیه السلام میفرماید خدایی را که نبینم نمیپرستم که این رویت قلبی است. سوال اول: آیا این رویت قلبی به این معناست که صفات الله در علی علیه السلام ظهور کرده است و علی علیه السلام وقتی به خودشان نظر میکنند الله را حضورا درک میکند ؟ سوال دوم : اگر این درک حضوری و قلبی الله توسط علی علیه السلام در قوه خیال نورانی حضرتش تجلی کند، چه صورتی دارد؟ با تشکر از زحمات شما استاد عزیزم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! همینطور است. ۲. مهم، معانی خاص توحیدی است که به هر صورتی به ظهور میآید و به همین جهت صورت و ماهیت، اساس نیست. اساس، آن معانی میباشد که از طریق آن صورتهای گوناگون مطرح میشود. موفق باشید
با سلام و نور و رحمت خدمت استاد بزرگوارم: استاد با توجه به ظهور انقلاب اسلامی و آمادگی مردم برای اطلاعت و حفاظت از دو نایب حضرت حجه (روحی له الفداه) و ایجاد زمینه ظهور، کمتر از چند سالی است که در ظاهر شرایط روحی و معرفتی جامعه در حال تغییر چشمگیری است و بسیاری در حال روی گردانی از هادی امت یعنی امر ولایت هستند. بالاخص در مجامع دانشگاهی بسیار این مباحث با صراحت بیان می شود. گاهی با امامِ جان، حضرت مهدی با دل گفتگو میکنم که آقا اگر نیایید و این عمود خیمه اگر بیافتد دیگر چیزی از اسلام جدتان باقی نمی ماند. استاد بیشتر نگران این روی گردانی و تکرار تاریخ مردمی هستم که از علی رویگردان شدند و شد هر آنچه نباید می شد! اگر مردمی نسبت به نایب امام دل خوش نباشند چگونه امکان پذیرش امام هست؟ و مگر نه این است که امام مانند کعبه است و مردم باید خواهان او باشند؟! البته گاهی گمان میکنم که تعبیر امام مانند کعبه است، تعبیر کامل و جامعی نیست بلکه اگر ضرورت تاریخی ایجاب کند کعبه هم به سوی مردم می آید و دست به سوی آنها می گشاید و مگر نه این است که در کربلا همین شد و ما شاهد هر دو وجه امام و ولی حق بودیم که عده ای گرد او گشتند و عده ای چون زهیر، حر و ... را حضرتش به سمتشان آغوش گشود و پیک فرستاد و به سوی خویش خواند... ای به قربان این کعبه دل ها که هم طبیب است و هم حبیب هم طلب است و هم طالب هم راه است و هم راهنما. اصلا اگر امام به سوی کسی نظر نکند و او را فرا نخواند مگر می شود که کسی بسوی او توان حرکت داشته باشد. آیا این اندیشه درست است که اگر بخشی از جامعه در این امر به غفلت رود دلیل بر آشکار نشدن حقیقت نیست!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مهم آن است که ذیل اسلام متوجۀ گشوده شدن تاریخی باشیم که با انقلاب اسلامی گشوده شده است یعنی تاریخی که نظر به آن نهایتی دارد که حضرت زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» مدّ نظر داشتند و در همین رابطه بود که انتخاب مورد سقیفه را به رسمیت نشناختند و معلوم است چنین حضوری بیمانع نیست ولی با مقاومت در جبههای که حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» گشودند و با توجه به اینکه انقلاب اسلامی حضور در همان جبهه است؛ در این تاریخ، هرکس باید جایگاه خود را معلوم کند و مشخص است که همچنان که رهبر معظم انقلاب فرمودند دشمن بیکار نیست ولی وجدان تاریخی مردم به سوی آیندهای است غیر از آنچه جهان مدرن مدّ نظرها قرار داده. چیزی که در شهادت حاج قاسم سلیمانی به ظهور آمد و این با توجه به همۀ ضعفهایی که متذکر شدهاید، آن حضور در وجدان مردم ما حاضر است و تاریخی است که آغاز شده و مسلّماً با روحیۀ مقاومت فرزندان انقلاب ادامه مییابد هرچند که بدون مانع نیست. کاربر محترم سؤال 39269 نکتۀ بسیار ارزشمندی را از کلام رهبر معظم انقلاب مطرح فرمودهاند و ذیل آن عرایضی شده است که خوب است در این رابطه به آن سؤال و جواب نیز رجوع گردد. موفق باشید
سلام آقای دکتر من بابک شفیعی هستم مدرک دکتری جغرافیای سیاسی دارم. حقیقتش از طریق یکی از دوستان با شما آشنا شدم. من در تحلیل های کوتاهی که انجام می دم تا حدودی تسلط دارم. اما متوجه شده ام که اگر من زمان پیغمبر بودم از منظر جغرافیای سیاسی هیچوقت فکر نمی کردم که اسلام فراگیر شود. به همین دلیل فکر می کنم شاید همه چیز را عقل و فکر نشود استدلال کرد به همین دلیل می خوام با دیده دل به این جهان بنگرم. حال می خواهم شما در این راه راهنماییم کنید. یکی از دوستان گفتن با شما مشورت کنم. با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مخاطب سیر مطالعاتی سایت افرادی از جنس خود جنابعالی هستند. پیشنهاد اولیه، رجوع به کتاب و شرح صوتی «ده نکته در معرفت نفس» است. https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 و https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 . موفق باشید
سلام استاد خوبم: خدا قوت با توجه به عمق و اهمیت مباحث ده نکته از معرفه النفس در تلاش بودیم این معارف رو در غالبی به تعدادی نوجوان ارایه بدهیم که به لطف خدا با جزوه ی آقای رفیعی مواجه شدیم. خدا را بابت این نعمت شاکریم. برای ارایه این بحث به نوجوانها نیاز به مربی داشتیم که هم روحیات نوجوان را بشناسد و هم با مبانی شما آشنا باشد و هم بتواند به شیوه ای درخور بحث را به نوجوان ارائه دهد. در این زمینه بعد از پیگیری از تعدادی شاگردان تون و حتی خود آقای رفیعی به این نتیجه رسیدم که دغدغه ام را با شما در میان بگذارم و ازتون درخواست نیرو و راهنمایی داشته باشم. عاقبت تون به خیر
باسمه تعالی: سلام علیکم: امثال خود جنابعالی و خود آقای رفیعی و افرادی که خودتان میشناسید، مردِ این میدان هستند. یاعلی. حتی خوب است کانالی نیز تحت عنوان «باز معرفت نفس» بر پا کنید. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامیم: در رابطه با تجلی اسم جامع الله به شکل انسان در قوه خیال مشکلی دارم. اینکه ائمه تجلی اسم جامع الله هستند و مظهر این اسم شریف هستند مشکلی ندارم. اینکه خدا در شب معراج بصورت انسانی بر پیامبر (ص) تجلی کرد و گفت من خدای تو هستم، مشکل دارم. آخر مثلاً وقتی علی (ع) مظهر اسم جامع الله است نمیگوید من خدا هستم. اگر قرار باشد هر کسی مظهر اسم جامع الله باشد باید بگوید من خدا هستم. مثلا همان گونه که پیامبر (ص) در معراج میگوید من پروردگارم را به زیباترین صورت دیدم. وقتی حضرت علی علیه السلام را میبیند باید بگوید پروردگارم را دیدهام. نمیدانم منظورم را درست منتقل کردم یا نه؟ لطفاً اگر امکان دارد توضیح بفرمایید! از اینکه با سوالاتم مزاحمتان میشوم عذر میخواهم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که در روایت داریم رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» از حضور معراجی خود اینطور فرمودند: ««رأیت ربی لیله المعراج فی احسن صوره» ولی به معنای آن نیست که آن صورت، صورت انسانی باشد. و در مورد نظر به اولیای الهی هم نور جامع الهی در آینه وجود آنها برای سالک پیش میآید نه آنکه جسم آنها نور جامع الهی باشد. موفق باشید
با سلام و خدا قوت: کتاب ده نکته که به زبان نوجوان بازنویسی شده، بسیار کتاب ارزشمند و نیاز شدید قشر نوجوان ماست. بنده معلم قرآن دبیرستان هستم و این نیاز بچه ها رو از نزدیک لمس کردم. خدا قوت میگم و استدعا دارم در این زمینه باز هم بزرگواران کار کنن و تبلیغ کنن تا آن شاالله تشنگان سیراب شوند. فقط یک سوال: این کتاب رو از چه سنی با بچه ها میشه شروع کرد؟ حداقل و حداکثر سن رو بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید استادی که مباحث «معرفت نفس» را میشناسد مطالب آن کتاب را برای نوجوانان و جوانان در میان بگذارند. خوبیِ آن کتاب آن است که با تصاویری که مؤلف محترم در تهیه و تنظیم آنها به میان آوردهاند؛ کار را بهتر جلو میبرد در حدّی که حتی نوجوانان میتوانند متوجه ابعاد مجرد خود بشوند. موفق باشید
سلام: بسم الله الحمدلله الله النور السماوات والارض منم که ممکن الوجود هستم پس من که حسش میکنم چیه یا کیه؟ لطفاً توضیح کامل یا ویسی را معرفی کنید تا گوش کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و مطالعه کتاب «خویشتن پنهان» بتواند در این مورد جوابگو باشد. موفق باشید
عرض سلام و ادب: به لطف خدا جلسه ای داریم هفتگی که مباحث معرفتی برای نوجوانان مطرح میشه و حدود ۱۴ نفر از نوجوانان دختر و پسر شرکت میکنند. فضایی که داریم دخترها در یک سمت اتاق و پسرها در سمت دیگر می نشینند. آیا مشکلی نداره یا باید حتما پرده زده بشه بین آنها؟ تشکر از وقتی که می گذارید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان حضرت امام خمینی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان کلاسها طوری بود که خانمها یک طرف کلاس بودند و آقایان طرف دیگر. و خانمها از در ورودی پایین وارد میشدند و در محل خود قرار میگرفتند و آقایان از در ورودی بالا. و هیچ اختلاطی در ورود و خروج آنها نسبت به کلاس پیش نمیآمد. با این حال مسئولان دانشگاه دستور داده بودند که پردهای بین خانمها و آقایان کشیده شود تا همدیگر را نبینند و تنها هر دو گروه استاد را ببینند. خبر به حضرت امام رسیده بود فرموده بودند سریعاً پرده را بردارند و حتی وقتی مسئولان مربوطه درخواست کرده بودند که اجازه داده شود به مرور این کار انجام شود؛ حضرت امام فرموده بودند سریعاً برداشته شود و نباید اسلام را زشت نشان داد. میماند که به هر حال باید فضا طوری مدیریت شود که حالت اختلاط نامحرم پیش نیاید و از این جهت میتوان به حالت جلو نشستن برادران نیز فکر کرد. اگر احساس میشود نوعی نزدیکی غیر عرفی در آن فضا پیش میآید. موفق باشید