با سلام: برابر نظام تکوین و سیر نزول از جمع به کثرت روح انسان در مرتبه دنیا به آخرین کثرت خود و آن جسم مردانگی و زنانگی میرسد، حال؟ پس از برگشت به سیر الیه راجعون دیگر مردانگی و زنانگی برای نفس معنا ندارد، در این صورت رابطه و حس فرزندان با والدین و والدین با فرزندان و خواهر و برادران، چگونه خواهد بود؟ آیا در عالم بالاتر به نفس مادر خود حس زنانگی دارم و به نفس پدر خود حس مردانگی یا خیر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید: «فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ» حاکی از آنکه همۀ نسبتهای دنیایی حتی فرزند و پدر و مادری در آنجا دیگر مطرح نیست. با این وصف، شاید بتوان گفت جنسیت نیز به صورت دنیایی معنا نداشته باشد هرچند که افراد همدیگر را میشناسند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد: بنده منازل السائرین و فصوص را دارم به اتمام میرسانم. کتابی که تلخیص منازل السائرین باشد سراغ دارید بدین نحو که در هر مقام فقط به درجه همان مقام بپردازد و درجات بالاتر را نداشته باشد تا جنبه آموزشی پیدا کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید باشد. فعلاً بنده چیزی به یاد ندارم. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم: ۱. در رابطه با تحصیل علم الحمدلله توجهی پیدا شد که برای اینکه راه طی شود و انسان به جزم برسد و بتواند برداشت صحیح داشته باشد و نظر بدهد و در مطالب غرق نشود بلکه بتواند سوار بر موج ها شود، باید در هر علمی فراخور آن با توجه به اسّ المطالب؛ مطلب ما، مطلب هل و مطلب لم فرایند تحصیلی را به پیش برد. آرام آرام شروع کرده ام با اساتید علوم مختلف مشورت میکنم، در رابطه با منظومه علمی که تخصصش را دارند تا به فراخور اسّ المطالب بر اساس کتب، جایگاه و نحو مواجه با کتاب مشخص گردد تا به صورت مشخص و منسجم با کتاب هایی که موجود است، برخورد کردم. بسیار مشتاقم بدانم که شما که این مسیر را طی کرده اید؛ در هر علم حوزوی، نظرتان در رابطه با رسیدن به صاحب نظری_ که آیت الله جوادی آملی حفظه الله فرمودن که روایات به ما دستور میدهد که در علم ما صاحب نظر شوید نه اینکه فقط بدانید _ بر چه اساسی بوده؟ و یا در هر کتابی که مطالعه میفرمایید. چه در اصول و فقه و چه در کلام و فلسفه و عرفان، بخصوص در عرفان روش تحصیل عرفان به صورت صحیح چگونه است تا اینکه انسان دچار برخورد ذوقی نشود و در نهایت هیچ عائدی نداشته باشد؟ البته اصل بحثم این نیست که بخواهم فی الحال ورود در فلسفه یا عرفان داشته باشم. فعلا در مقام این هستم که جایگاه علوم مختلف و روش تحصیل مجدّانه آنها را بیابم. روش پژوهش محورانه تان چگونه است؟ ۲. وای من و وای من وای من. در حدیث جنود عقل و جهل در جایی فرمودید که حدیثی از امام عسکری نقل شده که آن میوه ممنوعه که حضرت آدم از آن نهی شده بود، ولایت ماست که هرکسی توان درک آن ندارد؛ کز بهشت ادم به یک تقصیر بیرون می رود. خب ما که بدبخت و بیچاره تر از این حرف هاییم! کمی علم میخوانیم شیطان هم دیگر به گرد پایمان نمی رسد! و یا از طرف دیگر، کافیست کمی در این راه قدم زنیم، به کوچکترین لغزشی همه چیز از کف میرود؟ چه کنم که در سوزم از خود؟ هرچه جلوتر هم میرود سختی نسبت به اصل معنویت، یعنی انقلاب و ولایت؛ امامین انقالب بی توجه تر و یا حتی در ضدشان جرف ها گفته می شود. چه بسیار نیروی های عالی که بدست این نااهلان افتاده و دیگر آرمان گرایی و تمدن نوین اسلامی و فقه نظام و اقتصاد اسلامی و.... همه را به تمسخر میگیرند و اگر کسی چنین فکر کند، چنان به نگاه تحقیر دیده میشود که از صد تازیانه بدتر است! در این فضا های بسیار بسیار سخت و سخت چگونه باید پیشروی کرد. ما که خود پای لنگ داریم، با این جماعت استخوان شکن.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه سخن در آن جمله عالِم وارسته یعنی آیت الله جوادی«حفظهالله» نهفته است که فرموده بودند: «که در علم، باید صاحبنظر شد و نه آنکه صرفاً دانا به مطالب روایات و آیات و دیگر مباحث بود». بنابراین برای آنکه مطالب را تنها حفظ کنیم، با آنها مواجه نمیشویم و این، عزم خاص خود را میخواهد و در همین راستا اگر دروس حوزوی با دقت کامل ادامه یابد و افرادی مانند حضرت امام و علامه طباطبایی را مدّ نظر قرار دهیم؛ امور، خود به خود به لطف الهی پیش میرود تا جایی که ارادت انسان به ائمه معصومین «علیهمالسلام» و نظر به ولایت آنها در نهاد انسان سر بر میآورد. زیرا هرچه آن علمای بزرگ دارند همه و همه جلوهای از انوار اولیای معصوم میباشد. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: «هر جا پا بگذارید به عنوان انسانهای معمولی برای آینده مشکل دارید» این جمله توی صوت چه نیازی به نبی گفتین. این جمله رو درست متوجه نشدم حتی صوت رو هم پس و پیش کردم ولی متوجه نشدم. میشه واسم توضیح بدین؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر ما خود را ذیل هدایت الهی به نور نبوتِ نبیّ حاضر نکنیم و به عنوان انسانی باشیم که گمان میکند با فکر خود می تواندزندگی را ادامه دهد، تجربه نشان داده است که حتماً به مشکل میافتد و به همین جهت بشر نیازمند حضور پیامبران میباشد. موفق باشید
سلام و عرض ادب محضر استاد گرانقدر: ببخشید آدرس این محلی که خانم ها برای لبنان مربا و ... تهیه می کنند، کجاست؟ با سپاس از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد با حاج آقا نوری به شماره 09132056891 تماس بگیرید. موفق باشید
سلام استاد خسته نباشید: من چند سالی هست با کتابهای شما آشنا شدم و زندگی ام و تفکراتم واقعا تغییر کرده اند. استاد این دست خواب های گناه آلود آیا متذکر به این هست که نفس ما هنوز تعلقات این چنینی دارد؟! روح ما در آسمان ها پاک نیست؟! هر کاری که شما بدونید و به من بگید حتما انجام میدم چله، دعا، هر کاری ولی از شر این دست خواب ها راحت بشم. چون تا مدتها عذابم میدن لطفا راهنماییم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع خوابها عموماً ربطی به شخصیت شخص ندارد مانند خطوراتی است که در بیداری بدون اراده انسان برای انسان پیش میآید. در خواب نیز آن نوع خطورات، صورت به خود میگیرد. موفق باشید
سلام علیکم: در مباحث معادشناسی و بحث تجسّم اعمال مطرح شده است که «عقاید» و «اخلاق» و «اعمال» خوب یا بد انسان ها صورت باطنی و تمثل برزخی دارند. لذا در همین دنیا هم متصل به جان انسان هستند ولی به صورت پنهانی، و بعد از مرگ و جدایی از بدن کاملاً آشکار و ظاهر هستند (با همان کیفیت و تفصیلی که روایات متذکر شده اند). حال پرسش بنده این هست که مثلاً وقتی نماز بعد از مرگ تمثّل پیدا می کند، چگونه و با چه کیفیتی انسان را کمک و همراهی می کند؟ و اساساً این صورت باطنی دقیقاً به چه کار می آید و انسان با آن صورت چه می کند یا آن صورت باطنی با انسان چه می کند؟ در نهایت نحوهی ارتباط انسان با آن صورت باطنی چگونه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: افق عقاید توحیدی او را به صورت حضوری برایش پیش میآورند. موفق باشید
عرض سلام و احترام: با توجه به روندی که داره جلو میره به نظر میرسه آمریکا و رژیم صهیونسیتی تن به خواسته ایران و محور مقاومت مبنی بر پایان جنگ و آتش بس نخواهند داد. چرا که تن دادن به مذاکره و آتش بس با حفظ موجودیت حماس و حزبالله یعنی آغاز مرگ تدریجی اسرائیل. به نظر میرسه دشمن در نبرد موجودیتی، جنگ را تنها راه حل میبیند. به همین دلیل به دنبال اینه که پای ایران را به درگیری گسترده بکشاند. یعنی دشمن به سیم آخر زده و انتحار کرده و همانطور که خودش میگوید برای بقاء و موجودیتش میجنگد. یعنی به این جمع بندی رسیده که در دوگانه مرگ تدریجی و مرگ دفعی، دومی را انتخاب کند با این امید که بتواند ورق را برگرداند، موجودیت خود را حفظ و مرگ و نیستی را خدایی ناکرده نصیب کل محور مقاومت کند. اگر این نگاه را بپذیریم در چنین شرایطی صحبت از اقدامی که هم بازدارندگی بیاره و هم پای ایران را به درگیری همه جانبه نکشونه بیمعنی است. خب سوالی که پیش میاد اینه که در چنین شرایطی جمهوری اسلامی و مسیولین چه اقدامی میتوانند انجام دهند که موجب تغییر راهبرد دشمن بشه، محاسباتش را تغییر بده، اراده و قدرت ملت ایران را فهم کنه و در عین حال پای ایران را به معرکه جنگ نکشاند؟ آیا اساسا گریزی از سفره ای که برامون پهن کردن (جنگ) هست؟ یا کم کم باید همگی وارد فاز و آرایش جنگی بشویم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که کاربر محترم سؤال 38803 میفرمایند از وعده الهی نباید غافل بود و به هر حال در ظالمبودن اسرائیل هیچ شکی نیست. و در این رابطه قرآن میفرماید: «وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ» به گفته علامه طباطبایی؛ تا به تدریج و ذرّه ذرّه آلودگی ها و کفر از قلب مؤمنین پاک بشود و قلب آن ها بیش از پیش نورانی و ایمانی گردد. آری! مرد جنگ و مرد مبارز در جبهه توحید باید تا مرز خلوص حاج قاسم سلیمانی جلو برود. زیرا خداوند اراده کرده است تمام حق در مقابل تمام باطل و ظلمات به صحنه آید. تمام حق با حاضرشدن مؤمنین در ایمان و معارف ناب توحیدی به صحنه می آید و در آن راستا باطل محو می شود و لذا فرمود: « وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ». «محق» به معنی آرام آرام از بین رفتن است، به همان معنایی که گفته می شود ماه در مُحاق می رود، یعنی آرام آرام از حالتِ بدر و روشنی کامل به سوی هلال و باریک شدن و محو شدن جلو می رود. قرآن می فرماید: «وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ» یعنی کفر را آرام آرام از بین می برد. و رهبر معظم انقلاب در ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ فرمودند اسرائیل همچون یخ در حال ذوب شدن است. و این صادق ترین سخنی است که از سر بصیرتِ تاریخی به میان آمد. موفق باشید
باعرض سلام و ارادت: یک سوال از شما دارم. شما میگویید خداوند عین کمال است و هر کمالی از خداست. لطغا بفرمایید آیا کمالاتی که در مدفوع سگ است، کمالاتش از خداوند است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه با دقت «برهان صدیقین» مطالعه شود اساساً این پدیدهها به اعتبار خودشان که حکم ماهیت دارند؛ را کمالی نیست. موفق باشید
بسمه تعالی: سلام علیکم: چندی پیش سوالی داشتم که مطمئن از پرسشش نبودم؛ سوالم به شرح زیر بود: استاد اساسا در چنین جهان بس گشوده ای چطور میتوان به یک ثبات و پایه ای رسید تا بتوان حرکت کرد؟ حداقلیات راه عمر کدامست؟ آنقدر حقیقت به انحاء مختلف جلوه کرده که انسان نمیداند که اساس و پایه شروع حرکتش باید به چه صورت باشد؟ آخر به گونه ایست که انسان فعالیت هایی را در پی هدفی انجام میدهد، در حالت خوبش به این بر میخورد که به عنوان مثال با در نظر نگرفتن آنچه که فیلسوفان غرب در جستجوی آن در تلاطم بودند، هدفش ناقص بوده و به تبع کاری پیش برده که در خور نبوده. با توجه به وهم انسان هم که زود رازی میشود و محدودیت طلب است و فکر میکند که هر چه دارد آخر دارایی هاست، انسان چه موقع میتواند در عرصه اجتماع در مواجه با انسان ها کاری را پیش برد که بداند حق است و کامل؟ - الان با سوالی مواجه شدم که احساس میکنم با سوال قبلم مرتبط است. ۱. استاد در یک زندگی توحیدی که میتوان با قرآن و روایت بدان رسید، حقیقتاً ما نیازی به شناخت تفکرات متفکران رو داریم؟ آیا ما از برای سلوک خودمان نیاز به خواندن تفکرات شهید مطهری و نیچه و هایدگر و علامه طباطبائی و ... داریم؟ و یا به صورت عرضی، آنهم برای هدایت انسان ها و مواجهه با آنها نیاز به دانستن تفکرات موجود داریم؟ جز این میتوان گفت که چشم های قرآن ندیده ما برای یافت بیشتر حقیقت، برای یافت بیشتر اطمینان، نیاز درونی به مواجهه با تفکرات جهان دارد؟ ۲. راز شکل گیری افراد چیست؟ چرا انسان ها حقیقت را به یک اندازه و به یک شکل دریافت نمیکنند؟ چرا شما که حقیقت را یافتید به گونه ای حضور و ظهور دارید و امام که حقیقت را یافت به گونه ای دیگر؟ چرا هرکس یکجاست؟ چه چیز هایی دارد ما را شکل میدهد؟ این نا توانی های انسان است که به هر قدر که ناتوانند، آن ناتوانی آن ها در مناصب اجتماعی جا میدهد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده احساس حضور انسان در نزد خود است و درک هویت روحانی که جان او احساس کند که در جایگاه خوبی حاضر است، یا نه. در این رابطه با خود به مسائلی می رسد که مییابد قرآن با او سخنها دارد و در راستای هرچه بیشتر حاضرشدن نزد خود با متفکرانی که نام بردید، آشنا میشود تا بیابد چگونه آنها در مواجهه با خود موشکافانه مواجه شدهاند و در رفع آن مسائل توانستهاند خود را بیشتر و بیشتر بیابند. به همین جهت همه حرف در آن است که در مواجهه با متفکران باید متوجه مسائل آنها شد. در خصوص علامه طباطبایی میتوان گفت ایشان متوجه مسائل تاریخ خود نسبت به انسان بودهاند و با توجه به این امر به قرآن رجوع کرده تا انسان بتواند معنای بودنِ خود را در این جهان و در این تاریخ در نزد خود با توجه به اشارات قرآنی احساس نماید. موفق باشید
سلام علیکم: من استعداد فلسفی ندارم. با آثار شما مانوسم. اگر صلاح دانستید جواب دهید! در غزل شماره ۳ شما فرمودید که: زیبایی ازلی وابسته به غیر نیست. سوالم این است که آیا زیبایی ازلی را در تجلیاتش میشود چشید؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. این همان حضوری است که ما در عهد اَلَست خود در آن حاضر بودیم که در زبان عرفان واژه «زیبایی ازلی» به آن گفته میشود و نکته دقیقی است. موفق باشید
سلام جناب استاد عزیز و گرامی: اعیان ثابت حیوانات از کدام اسما منشا میگیرند؟ بعضی حشرات خودبخود از خاک و رطوبت بوجود می آیند. ببخشید آیا میشه برای جهان هستی یه لبه تصور کرد؟ ممنون از شما. افزون باد برکت شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال روح هر موجودی که در خاک به ظهور می آید، زمینه حضور روح آن موجود در خاک فراهم می شود زیرا خاک و رطوبت به تنهایی نمی توانند علت روح موجودات که درجه وجودی آن روح بالاتر است، بشود. موفق باشید
با سلام: وقتی عارف مظاهر را میبیند، چگونه اسماء و صفات را در مظاهر میبیند؟ آیا از طریق تفکر و فکر کردن به آن میرسد یا اینکه با مجاهده و تزکیه نفس به آن میرسد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد روحانیتی در میان است که بر اساس آن حضرت مولی الموحدین«علیهالسلام» میفرمایند: «ما رَأَيْتُ شَيْئاً الّا وَ رَأَيْتُ اللَّه قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ وَ مَعَه» هيچ چيزى را نديدم مگر آنكه «الله» را قبل از آن و بعد از آن و با آن ديدم. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: هر سال در چنین روزهایی که نام معلم به مناسبت شهادت استاد مطهری بر سر زبان ها می افتد و بازار تبریک گفتن ها گرم میشود، هر چقدر به حقیقت معلم و معلمی و نسبت آن با زندگی خودم فکر میکنم بجز لحظاتی را که پای کتاب ها و صوت جلسات حضرتعالی نشسته ام چیز دیگری یادم نمی آید. ما زمینی خشک و بی آب و علف بودیم که سخنان لطیف شما همچون آبی حیات بخش تمام وجودم را سرشار از معنا کرد، معلمی معنای دقیق کار پیامبرانه و بدون ادعا شماست که چنان کلمات و عبارات را لطیف و دقیق بیان میکنید تا ما متذکر اشارات بگردیم به امید آنکه تفکری شکل بگیرد. به هر حال با اینکه شما را از نزدیک بجز چندبار محدود دیگر درک نکرده ام اما هر آنچه از بودن و شدنم در زندگی دارم مدیون شماست و خود را کوچکترین شاگرد شما میدانم، به همین خاطر با تمام وجود از بودنتان تشکر میکنم، ان شاالله خدا شما را برای ما نگه دارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر از آن جهت که بر بنده منّت گذارده تا بتوانم قطرهای از دریای بیکران الهی که منشأ آن اولیای الهی هستند را به عزیزان برسانم تا إنشاءالله خودِ رفقا با اُنس با قرآن و روایات، راه را ادامه دهند. و اینجا است که جای شکر برای هر معلمی به میان میآید. موفق باشید.
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: استاد گرامی چند روز قبل در کانالتان کلیپی از استاد رحیم پور ازغدی گذاشته بودید با عنوان کربلا حسینی بی زینب کبری سلام الله علیهما. بنده و دوستانم گروهی در ایتا تشکیل دادیم که قصد داریم به صورت تخصصی به امر تبیین خون شهدای جبهه مقاومت بپردازیم. تولید محتوا برای فضای مجازی و پیشنهادهای عملی در فضای حقیقی داشته باشیم و در کانال «قیام زینبی (س)» منتشر کنیم. خواستم نظر شما را در مورد این کار بدانم و اگر پیشنهادی داشتید مطرح فرمایید. نکته دیگر جملات و عکس نوشته هایی تولید میشود که شاید برای اولین بار است و ترس از اشتباه و انحراف وجود دارد، این ترس را چکار کنیم؟ به عنوان مثال نظرتان با این جمله چیست: «نماز بی جبهه مقاومت، نماز نیست، صرفا یک عادت است.» یا جمله «جبهه مقاومت، تنها پرچمدار توحید در زمانه ما» با تشکر فراوان از شما استاد عزیز. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله با نظر به وجدان تاریخی که با انقلاب اسلامی برای شما و امثال فرزندان انقلاب پیش آمده؛ به لطف الهی ذیل اشارات رهبر معظم انقلاب، کار را جلو خواهید برد و نباید در این موارد چندان دغدغه داشت به همان معنایی که جناب عطّار میفرمایند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید رفت». موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: درباره متن زیرسوال داشتم. شرح غزل ۵۸👇 «در این تجلیِ آغازین، خود را به زیبایی هرچه تمامتر متجلی کردی و خیال مرا با صورت زیبای خود آبادان نمودی. به همان معنایی که رسول خدا (ص) فرمودند: «رَأَيْتُ رَبِّي لَيْلَةَ الْمِعْرَاجِ فِي أَحْسَنِ صُورَةٍ» [5] من پروردگارم را به زیباترین صورتش مشاهده کردم. این رازِ خیال است که خدایِ متجلیشده بر نفس پیامبر را بر او آشکار کرد، مبتنی بر آنکه «هرکس خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته است». زیرا حضرت ربّ به حکم آنکه خواست شناخته شود مخلوق را خلق کرد، تو را خلق کرد که او را بشناسی، پس کافی است درست به خود نظر کنی تا او را بیابی.» سوال اول من آن است که منظور شما از تجلی نخستین آیا همان پیمان الست (آیه الست بربکم) میباشد. سوال دوم: اگر پاسخ سوال بالا مثبت است، این تجلی همانند پیامبر (ص) فی احسن صورة بوده است یا نه؟ سوال سوم من آن است که این تجلی که پیامبر (ص) پروردگار را فی احسن صورة دید آیا بعد از آنجایی است که جبرئیل نتوانست همراه پیامبر (ص) برود؟ با تشکر از زحمات استاد عزیزم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در احسن صورة، بحث در لیلۀ معراج است و آغازین به معنای بالاترین است که اقتضای معراج میباشد و هرکس در ذات خود میتواند دارای چنین حضوری باشد که در نهایت با «معرفت نفس» به معنای واقعی آن حاصل میشود که همان نسبت حقیقی بین عبد و ربّ میباشد و اینجا است که ملکی نمیتواند در میان آید. موفق باشید
سلام علیکم: رهبری چند سال قبل مضمونا فرمودند دشمن میخواست از اختلاف میان نسل جدید با انقلاب سوء استفاده کند، هرگز جدایی بین آنها با انقلاب نیست. آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه اواخر عمر گرانبهایشان نیز مضمونا فرمودند به ظاهر این نسل جدید نگاه نکنید اینها در امتحانات با انتخاب هایشان نشان خواهند داد که اتفاقا مومن خواهند بود و انتخاب های خوبی میکنند. برایم هزاران مسئله و بعد مشخص بود که واقعاً این امر راحت بنظر نمیآمد و شاید تا مدتها میگفتم هنوز نشده آنطور که حق مطلب ادا شود و حتی جاهایی تلخی های زیادی دیدیم اما بلطف خدا آنقدر خدای حکیم به نسل جدید با حلم رسیدگی کردند که بنده گاهی از تعجب میماندم! خدا هرگز بندگانش را رها نکرده همانطور که در گذشته چنین رسمی داشتند و در آینده نیز خدا خداییشان را در نسبت با بندگانش انجام میدهند. مولوی در رابطه با این مسائلی که نسل جدید پشت سر گذاشتند شعری دارد که می آورم. اما نسل جدید حقیقتا چالش های سختی پشت سر گذاشتند بطوری که اسرائیل توهم کرد میتواند آنها را برباید و برنامه های طولانی مدت اجرا کرد و داشت، حتی استعداد های آنها را ربوده بودند و مجبورا سفری به غرب باید میداشتیم تا خود را بازیابیم و از شر آمریکا خود را نجات دهیم ولی نه که بی خدا رویم و خدا رهایمان کرده باشند، بله حق خودمان را باید از دست دزدان میگرفتیم ما ظلم پذیر نیستیم. حال انقلاب اسلامی در بی رقیبی کامل در زمان جهانی دارد که بهترین جواب دهنده برای همه نیازهای نفوس بشریت آخر است. سلام ما بر حضرت روح الله رضوان الله تعالی علیه که عشق دور و خیلی نزدیک و حاضر ماست همان بنده خدا که هنوز معتقد است او هیچ است و خداست که همه چیز است و در حرفش ذره ای تزلزل نیست براستی که او بنده واقعی بینظیر خداست و آرزو دارم سربازی ایشان قسمت همه ما بشود که از این افتخار بالاتر در این دوران ندیدم و نیافتم. امام ای با کرامت! توسل به تو برای واسطه گری به خدا و اولیاء معصوم گره گشای همه مشکلات جامعه است ای کسی که شوق رسیدگی به مشکلات ما را بیشتر از ما برایمان داری! ما به تو رجوع کردیم ما را با اسلام نابت نجات ده. از خدا امیدوارم این راه گشوده و جاری تر شود تا بدست حضرت صاحب الامر علیه سلام تقدیم شود کما اینکه رسیده. «نور خواهی، مستعد نور شو / دور خواهی خویشبین و دور شو / ور رهی خواهی ازین سجن خرب / سر مکش از دوست و اسجد واقترب https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar1/sh159»
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در همین رابطه در جواب سؤال شمارۀ 39619 با توجه به زیرنویسی که سؤالکننده مطرح کرده بودند، عرض شد. حقیقتاً باید منتظر جهانی شد که جبهۀ استکبار هر روز در آیندهای بسی تنگتر و سیاهتر قرار خواهد گرفت. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: لطفاً راهنمایی بفرمایید با توجه به اینکه بنده از دانشجویان نابینا هستم و سیر مطالعاتی که فرموده اید را پیگیری کرده ام و همه ی کتاب های شما و فایل های صوتی را کار کرده ام، اکنون چه منبعی را مطالعه کنم و چه فایل صوتی را گوش بدهم؟ همچنین یک کانال لبیک یا مهدی در ایتا راه اندازی کرده ام. لطفا راهنمایی بفرمایید برای ماه مبارک رمضان چه مطالبی را بارگذاری کنم. از لطف و وقت شما سپاسگزارم. التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مباحث مربوط به نفس و معاد، مباحث سورهها بخصوص مائده و انعام و در کنار آن مباحث مربوط به ماه رمضان، ان شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید
با سلام و وقت بخیر: سوالم در مورد کوروش اینست معمولا دشمنان اسلام و ایران سعی در از بین بردن تاریخ ایران دارند، اما در مورد کوروش اینهمه بالا بردنش در بین نوجوانها چه دلیلی می تواند داشته باشد و یک معلم دینی چطور به شبهات دانش آموزان در مورد این شخصیت پاسخگو باشد؟ در جائیکه حتی بین اساتید دانشگاه هم در مورد کوروش اختلاف نظرهای اساسی وجود دارد. از اینکه برای پاسخگویی وقت می گذارید نهایت سپاسگذاری را دارم. التماس دعای نور
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به نکاتی که علامه طباطبایی در سورۀ کهف در رابطه با «ذیالقرنین» میفرمایند و احتمال میدهند کوروشی که در تاریخ آمده همان ذیالقرنین باشد؛ ما برای آن کوروش احترام قائل هستیم. ولی جریانهای ملیگرا بنا دارند کوروشی را برجسته کنند که به نوعی عبور از حضور تاریخی ما نسبت به اسلام می باشد و ما با آگاهی به این امر میتوانیم در عین احترام به کوروش از انتخاب تاریخی ملت ایران از اسلام که انتخاب بزرگی است، سخن بگوییم و دفاع کنیم. موفق باشید
سلام علیکم: این کشف و شهودهایی که از علامه حسن زاده آملی در کتابهایش هست، چقدر اعتبار دارد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتۀ خود آن بزرگان، عموماً این احوالات مربوط به خود آنان میباشد و گزارش آنها از آن احوالات چنانچه با کشف معصومین منطبق باشد، برای بقیه میتواند قابل توجه قرار گیرد. در این رابطه گزارش حضرت علامه حسنزاده از احوالات خود در کتاب شریف «انسان در عرف عرفان» ظرائف قابل استفادهای دارد. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و مهربانم! نمیدانم که چرا هروقت توبه میکنم کار برعکس میشود. میخواهم کینه را کنار بگذارم انگار یک وزنه سنگین به پایم میبندند. درباره حسادت هم همینطور و.... اما وقتی در حالت توبه نیستم اعصابم راحت تر است. وقتی توبه میکنم دچار عدم تعادل میشوم. میخواهم مثلاً غیبت نکنم، اما بر عکس بیشتر غیبت میکنم و... آیا این حالت طبیعی است؟ برای عبور از این حالت و توبه را نشکستن باید چکار کنم؟ با تشکر از زحمات شما استاد بزرگوارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته مولوی: ۱. «آب گل خواهد که در دریا رود / گل گرفته پای او را میکشد» اگر کسی قصد عبور از کثرت به دریای وحدت نداشته باشد که متوجهی اینهمه خیالات که در درون او بود نمیشود! به گفتهی مولوی باید رنجها و بلاها کشید و خون دلها خورد تا روح، از این کثرات آزاد شود. گفت: «بس بلا و رنج بایست و وقوف / تا رهد این روحِ صافی زین حروف. این حروف واسطه ای یارِ غار / پیش سالک خار باشد خارِ خار» . عمده آن است که متوجه باشید هر وقت که انسان اتفاقاً پای در راه گذارد، مشکلاتش که پنهان بود، آشکار میشود و این خود، نشانهی در راهبودن است. باید با صبر و پشتکار از این مشکلات عبور کرد. ۲. هر اندازه انسان متوجۀ نور توحیدی باشد که مقابل او گشوده شده، بهتر نسبت به عبور از گناهان مصمم میشود. موفق باشید
بسم الله و السلام بر استاد اهل معرفت جناب حاج آقای طاهرزاده: احوال نورانی باشد ان شاء الله حاج آقا! درباره رابطه محبت زمینی و الهی تامل میکردم که حدیثی نبوی به خاطرم آمد که متاسفانه مضمون دقیق آن را به خاطر ندارم تا بتوانم متن ان را پیدا کنم. فکر کردم شاید اصلا در سالهای قبل این را در آثار شما خوانده باشم و شما بتوانید کمک کنید. حدیثی است که مضمونی دارد مانند این: برای اینکه حال عبادت داشته باشید یا دچار قساوت دل نشوید به لذت یا شادی های حلال توجه کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. عرایضی در این رابطه در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» در قسمت «لذّات حلال» شده. امام صادق «علیهالسلام» ميفرمايند: «إِنَّ فِي حِكْمَةِ آلِ دَاوُدَ يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ لَا يُرَى ظَاعِناً إِلَّا فِي ثَلَاثٍ؛ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ تَزَوُّدٍ لِمَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ ذَاتِ مُحَرَّمٍ، وَ يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ لَهُ سَاعَةٌ يُفْضِي بِهَا إِلَى عَمَلِهِ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سَاعَةٌ يُلَاقِي إِخْوَانَهُ الَّذِينَ يُفَاوِضُهُمْ وَ يُفَاوِضُونَهُ فِي أَمْرِ آخِرَتِهِ، وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّاتِهَا فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ، فَإِنَّهَا عَوْنٌ عَلَى تِلْكَ السَّاعَتَيْنِ». در حکمت آل داود چنين است که شايسته است مسلمانِ عاقل، زمانى از روزِ خود را براى كارهائى كه بين او و خداوند انجام ميگيرد، اختصاص دهد، و زمانى ديگر برادران ايمانى خود را که با همديگر در امر آخرت مشارکت دارند ملاقات كند، و زمانى نفس خود را با لذائذ و مشتهياتش كه گناه نباشد آزاد بگذارد. زيرا اين زمان؛ آدمى را در انجام وظائف دو امر ديگرش كمك ميكند. حرف بنده توجه به نکتهي آخر است که ميفرمايند؛ لذت با محرم خود روحيهي عبادت و ارتباط با مؤمنين را رشد ميدهد و از انحراف ساير ابعاد انسان جلوگيري ميکند. موفق باشید
استاد عزیزسلام: استاد فکر می کردم که شیطان فقط به خالق بودن خداوند آگاه است اما در آیات هست که خداوند را با نام رب یاد کرده است. استاد این چگونه یاد کردنی است؟ چرا با دانستن اینکه خداوند رب است باز هم در گمراهی مانده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همینکه طبق آیۀ قرآن شیطان گفته است «رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي» حکایت از آن دارد که میداند حضرت حق ذیل ربوبیتش او را از رحمت خود دور کرده و مشکلش آن است که در همان حالت هم به حکم: «انَا خیرٌ منه» خود را میبیند و عملاً به نوعی اعتراضش به خداوند در همان جمله نیز پا بر جا است که چرا خداوند او را بر آدم ترجیح نداده است. موفق باشید
سلام استاد: بنده میتونم اینگونه نیت کنم که صلوات هدیه میکنم به امام زمان وامام زمان به نیابت از هر کسی که دیگه خودش میدونه، شهدا مقربین هر کسی، نیت کنه تا با این صلواتها بیشترین خیر به همه ی بشریت برسد. از اولین بشر تا آخرین بشر که میآید. هر که را خدا میداند. یعنی امام زمان حالا به جای من نیت کند به بهترين نيّتها. انشالله. قربة الی الله. یا این نیت اشتباه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم اشتباه باشد. مهم نیّتی است که در این راستا داریم. موفق باشید
سلام استاد عزیز: وقت شما بخیر مدتی است (حدود ۲ سال) که به همراه دوستان سیر مطالعاتی شما را شروع کرده ایم و به نظر می رسد باید با این رویکرد زندگی کرد و نیاز به تذکر لحظه به لحظه دارد و تنها خواندن کتابها کافی نیست؛ مخصوصا در سنی که من قرار دارم و در آستانه میانسالی می باشم؛ و از طرفی میخواهم اقدام به شرکت در آزمون دکتری در رشته تخصصی خود بنمایم که قبولی در آن و نیز تحصیل در دوره دکتری نیز نیاز به تمرکز زیادی دارد. به نظر میرسد پرداختن به هر دو با هم برای من ممکن نیست؛ نه اینکه اصلا ممکن نباشد، احتمالا هر کدام به نوعی ناقص می ماند؛ و در عین حال بنا به شرایطی نمی توانم هیچ کدام را کنار بگذارم؛ و انگار آخرین فرصت هاست؛ و شاید فرصت دیگری نباشد؛ لطفا من را راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به خودتان برنامه بدهید و جای هرکدام از دروس تخصصی و معرفتی را مشخص نمایید و معلوم است که در چنین شرایطی بیشترین وقت باید برای دروس تخصصی باشد و در هفته، دو مرحلۀ یکساعتی به مباحث و یا صوتهای مربوطه ورود شود. موفق باشید