سلام استاد: شما خیمه شب بازی را در این زمانه چگونه میبینید؟ من این گونه بنظرم میرسد که حکومت شیطانی، یعنی غرب و رهبران Illuminati و Freemason برای دست یابی به اهدافشان در ظاهر بسیار عادی ای کارش را جلوه داده اما در باطن بسیار رمز آلود است، طوری که: مثلا می آید و با یک سری حرف های بسیار چرت و پرت جوری معادله را بهم می زند که خود شما میشوید ضد دین، این یعنی خیمه شب بازی. می آید و از فنون اقناع برای قانع کردن استفاده می کند، خودش را هم طوری جلوه می دهد که فردی متشخص و در راه پیشرفت است، به معنای این که از آینده خبر دارد آن هم از روی گذشته؛ در کل قصد بازیچه گرفتن عقل و فکر ما را دارد که در پس این کار هم قصدی هست که آن هم به نظرم برای بی خدا کردن امور است و در نهایت انسان را به رباتی بدل سازد که با کد و رمز کار میکند و غیر از این هیچ است در این معادله انسان حق فکر کردن هم ندارد وگرنه متهم است به وقایع رخ داده اطراف آن، یعنی میخواهد انسان را از خدا و دل دار جدا کرده و در عوض با نقض کردن قوانین الهی، سیرک خود را وسیع تر کرده، خیمه شب بازی خود را جذاب کرده و در نهایت ما را به بازی خود گرفته. این که می خواهند Satanic rule in Jerusalem محقق سازند آن هم به وسیله ی Israel، کاملا واضح است برای ما. نگریستن به این که خداوند را در چه جاهایی و درچه وقت هایی خودمان از میدان بدر میکنیم که آن هم یکی از نقشه های آنان است، بعدا راجع به آن بحث خواهم کرد. یا علی مدد
باسمه تعالی: سلام علیکم: از قدیم هم این نوع خیمه شببازیها بوده و خواهد بود و تصور میشود همانطور که میفرمایید ما باید متوجه ترفندهای دشمنانمان بشویم که کدام ابعاد متعالی فرهنگ ما را نشانه گرفتهاند و همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند این با دشمنشناسی و روحیه بسیجی که روحیۀ حصارشکن است؛ نتیجه خواهد داد. مهم، فهم حیلههای دشمن است دشمنی که هرچند به گمان خود بسیار زرنگ میباشد، ولی بحمدالله جوانان ما به خوبی آن را تشخیص میدهند. موفق باشید
سلام علیکم: شما در کتاب رمضان دریچه رویت فرمودید: «آیه ی «وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّی يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ» (۳۰) به آن متذکر می شود و می فرماید: بندگی خدا را تا آنجا ادامه ده که به یقین برسی، یقین یعنی ارتباطِ بی حجاب با خدا.» آیا میشود عبارت ارتباط بیحجاب با خدا را، توضیح مختصری بفرمایید؟! با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان توجهی منظور است که برای اولیای الهی پیش میآید که با نظر به هر مخلوقی از مخلوقات الهی متوجه نور انوار اسماء الهی میشوند به طوری که اگر به یک گل هم نظر میکردند، نور جمال حضرت حق مدّ نظرشان میآمد. موفق باشید
سلام و نور: وقت بخیر استاد. جایی شنیدم که کسی میگفت به طور علمی اثبات شده است که جسم ما در اتصال روح ما به کائنات نقش دارد لذا کسانی که در جسم خود تغییر ایجاد میکنند، دست به عملهای جراحی زیبایی میزنند، در اتصال روح با ملکوت و غیب اختلال ایجاد میکنند آیا این مطلب مبنای دینی دارد؟ آیا صحیح است؟ میشود گفت علت اینکه خیلی از کسانی که عمل زیبایی انجام میدهند و مثلا میگویند این بینی زشت است و روی اعصاب من است، اگر بینی را عمل کنم به آرامش میرسم و دقیقا بعد از عمل آشفته تر میشوند و به دنبال تغییرات جدید برای رسیدن به آرامش هستند هم همین است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نسبتی بین جسم و روح هست و نسبتی بین روح و عالم ملکوت در میان میباشد. ولی این اندازه تغییراتی که میفرمایید در بدن انجام میشود؛ در ساختار کلی جسم نمیتواند نقشی اساسی داشته باشد تا نسبت بین روح انسان و عالم ملکوت را مختل کند. موفق باشید
سلام علیکم: کمالات در خدا بصورت اندماجی است یعنی چه؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنای وحدت بین ذات و صفات است. موفق باشید
« نیست در عالَم ز پوچی تلخ تر». سلام استاد: وقت بخیر. چرا برخی از کتاب ها هر روز بیشتر از دیروز با انسان سخن دارند؟! بنده با اینکه شمارش مطالعهی کتاب آشتی با خدا از دستم در رفته، ولی امروز که دوباره بعد از یک احساس پوچی و بی آیندگی و بی تاریخیِ تلخی که گرفتارش بودم به این کتاب رجوع کردم، گویا تماماً از نو نوشته شده بود! لذا حیرت کردم. و به لطف خدا احساس کردم دوباره در حال تولد و زنده شدن هستم. لعنت بر بی آیندگی و بی تاریخی😕
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! گفت: «بیا ای دل که امشب در بکوبیم / بیا این بار محکمتر بکوبیم». این نوعی بازخوانی به حساب میآید که در آن قرار گرفتهاید و برای ادامه راهی که در پیش است امر مبارکی است. موفق باشید
بسمه تعالی. با سلام: چرا مرگ بر شوروی آری و مرگ بر روسیه خیر؟ چرا نامه به گورباچف آری و نامه به ریگان خیر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شوروی در آن زمان یک اَبر قدرت بود ولی روسیه یک کشور است. مگر ریگان هم آن زمینه هایی که گورباچف داشت، دارا بود؟! موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: استاد سوالی از خدمتتان داشتم اینکه در مورد تقلید از یک مرجع تقلید اگر احیانا مرجع، حکم خطایی دهد و مقلد انجام دهد، کل گناه آن به گردن مرجع است. اول اینکه آیا این صحیح است؟ دوم اینکه برایم جای سوال و روشن شدن دارد. ممنون میشم توضیحی بفر مایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی شخص مقلد با اعتماد به فتوای آن مرجع عمل کند، خداوند از او آن عمل را می پذیرد و خطابودن و یا خطانبودن آن فتوا مربوط به خود مرجع است که در این مورد بحث های مفصلی صورت گرفته است. موفق باشید
با سلام: آیا اسم ولی معادل اسم الله است؟ اگر جواب آری است، آیا علی (ع) مظهر آن است؟ آیا میتوان گفت امام خمینی (ره) هم مظهر اسم ولی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت «الله» به حکم «الله ولی الذین آمنوا» در جامعیت خود ولیّ اهل ایمان میباشد و اولیای الهی یعنی پیامبران و ائمه مظهر ولایت الهیاند و ذیل آنان، علمایی که در جامعیت معارف الهی و هویت ایمانی قرار دارند. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: هر سال در چنین روزهایی که نام معلم به مناسبت شهادت استاد مطهری بر سر زبان ها می افتد و بازار تبریک گفتن ها گرم میشود، هر چقدر به حقیقت معلم و معلمی و نسبت آن با زندگی خودم فکر میکنم بجز لحظاتی را که پای کتاب ها و صوت جلسات حضرتعالی نشسته ام چیز دیگری یادم نمی آید. ما زمینی خشک و بی آب و علف بودیم که سخنان لطیف شما همچون آبی حیات بخش تمام وجودم را سرشار از معنا کرد، معلمی معنای دقیق کار پیامبرانه و بدون ادعا شماست که چنان کلمات و عبارات را لطیف و دقیق بیان میکنید تا ما متذکر اشارات بگردیم به امید آنکه تفکری شکل بگیرد. به هر حال با اینکه شما را از نزدیک بجز چندبار محدود دیگر درک نکرده ام اما هر آنچه از بودن و شدنم در زندگی دارم مدیون شماست و خود را کوچکترین شاگرد شما میدانم، به همین خاطر با تمام وجود از بودنتان تشکر میکنم، ان شاالله خدا شما را برای ما نگه دارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر از آن جهت که بر بنده منّت گذارده تا بتوانم قطرهای از دریای بیکران الهی که منشأ آن اولیای الهی هستند را به عزیزان برسانم تا إنشاءالله خودِ رفقا با اُنس با قرآن و روایات، راه را ادامه دهند. و اینجا است که جای شکر برای هر معلمی به میان میآید. موفق باشید.
سلام استاد: اگر عصبانیتها و خشمها و رذایلی داشته باشیم و یک سری ضعفهای روحی که هرکاری میکنیم زورمان به تعدیلش نمیرسه و راههایی که امتحان کردیم خیلی کوتاهمدت جواب داده و از قضا روی روابط زندگیمان هم اثر منفی گذاشته، به نظر شما راه بیرون آمدن ازش چی هست؟ میشه به درمانهای روانشناسی اعتمادی کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که این شتر، شتری است که در آستانۀ خانۀ هرکسی خوابیده است و وظیفۀ همۀ ما آن است که متوجه باشیم به حکم آیه: «خُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِيفًا» همۀ ما هر کدام به شکلی ضعفهایی داریم و ضعیفبودن عیب نیست، که قصۀ اولیۀ خلقت است؛ ضعیفماندن عیب است. و متوجه باشیم بالاخره باید از این نوع ضعفها بگذیریم و اینجا است که شریعت عزیزالقدر الهی به مدد ما آمده است تا با تقوا و پرهیزکاری که خداوند با ما در میان میگذارد، از آن ضعفها عبور کنیم و اینجا است که دائماً باید تقوا را، آری! تقوا را مدّ نظر آورد. مطالۀ کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» ان شاءالله میتواند مؤثر باشد. موفق باشید
سلام: عرض ادب و احترام، سوالی در مورد مقام فنا از شما پرسیدم، فرمودین که مقالات استاد شجاعی را بخوانید، لینک مقالات را میخواستم، ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: صوتهای شرح سه جلد کتاب «مقالات» از آیت الله محمد شجاعی را میتوانید در سایت «لُب المیزان» ملاحظه فرمایید. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/sound/750?mark=%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA
سلام: طاعاتتون قبول. در جلسه ۱۴ از شرح کتاب معاد، جناب استاد می فرمایند جرج جرداق مسیحی هزار بار بیشتر از مادربزرگ ما امیرالمؤمنین را می شناخت اما تماشاگر مذهب شیعه بود نه خود شیعه. تا اینجا بحثی نیست. هرچند ما در مورد جرج جرداق اطلاع نداریم که چقدر بر اساس منش امیرالمؤمنین زندگی می کرد. اما در زمانه کنونی انسانهایی ظهور کرده اند که فقط اسمشان سنی است اما روش و منششان اتفاقاً بسیار به امیرالمؤمنین و امام حسین (علیه السلام) شباهت دارد و در عمل از بسیاری از شیعیان، شیعه ترند! (البته این برداشت بنده است و شاید حقیقت نداشته باشد) به عنوان نمونه شهید یحیی سنوار یا بسیاری دیگر از شهدای مقاومت فلسطین از این دسته اند. بنده خودم با افراد زیادی از ملیت های گوناگون برخورد نموده ام که اسماً سنی، اما رسماً عاشق امام حسین (علیه السلام) هستند و به مرگ سرخ احترام می گذارند و دنبال می کنند. آیا با این افراد در برزخ و قیامت معامله سنی می شود؟ آیا نمی توانیم احتمال دهیم که جرج جرداق هم در مرام و مسلک شیعه امیرالمؤمنین بوده و فقط اسمش مسیحی باقی مانده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایمان و سلوک مواردی که از فرزندان جبهۀ انقلاب مثال زدید همان است که میفرمایید و آن به جهت سبک و سلوکی است که با توجه به فرهنگ تشیع در دل انقلاب اسلامی پیشه کردهاند. عرض بنده در مورد جناب آقای جورج جرداق آن بود که متوجه باشیم داناییهای ما هرچند نسبت به شخصیتی همچون حضرت علی «علیهالسلام» باشد، کافی نیست، بلکه باید نسبتی با شخصیت آن حضرت و امثال ایشان داشت تا در سبک و سلوک آن شخصیتها، خود را حاضر کنیم. و البته این یک مثال بود. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامیم: شما در متن زیر در باره قلب فرمودید: «بلكه انسان يعني قلب. قلب يعني آن حقيقتي از شما كه تمام احوالات و اراده ها و ميل ها و عواطف را به آن نسبت مي دهيد، مي گوييد: خواستم ببينم و لذا چشم خود را به كار گرفتم، پس چشم تحت تأثير آن حقيقت شما كه خواست ببيند، ديدن را شروع كرد. يا مي گوييد: خواستم معرفت خود را نسبت به امام زياد كنم، لذا تعقّل و تفكّر كردم، پس مركز اراده ها و خواستني ها يك چيزي است به نام قلب.» سوالم آن است که این تعریف شما از قلب همان، من است؟ با تشکر از زحمات استاد گرامیم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. همانطور که مکرر قبلاً عرض شده؛ منظور از قلب در اینجا همان نفس ناطقۀ انسانی میباشد. موفق باشید
سلام علیکم استاد: آیا تفسیر صوتی تسنیم و کتاب تسنیم در یک سطح علمی هستند یا با توجه به رعایت حال عموم مردم، کتاب تسنیم از بحثهای فنی کمتر برخوردار است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نباید در این مورد دغدغه داشت و هرطور که میتوانید باید نسبت به استفاده از زحمات آن عالم بزرگوار، کوتاهی نکرد. موفق باشید
سلام استاد جان: استاد بنده طلبه پایه ۷ حوزه هستم. منتها هنوز نتوانستم هدف اصلی خود را مشخص کنم. منظورم در اصلِ طلبگی نیست منظورم آینده های متفاوت طلبگی هست به عنوان مثال هنوز برایم واضح نشده که مبلغ بشوم به صورت خاص یا مجتهد یا محقق و متخصص در علوم دینی. اگر بشود توضیح بدین که ملاک چیست؟ اگر ملاک وظیفه و نیاز جامعه هست که راهنمایی کنین که الان وظیفه من در این مورد و نسبت با جامعه چیست و یا اگر هم ملاک علاقه و استعداد هست بفرمایید استاد. اگر امکانش هست تنها به صورت کلی جواب ندین و جزئی و مصداقی هم راهنمایی کنین. سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در کنار ذوق و استعدادی که در خود احساس میکنید باید نیاز جامعه را نیز در نظر گرفت. زیرا که جامعه در هر حال به روحانیت احتیاج دارد به همۀ نحوههایی که یک روحانی میتواند کمک کند. فکر میکنم با ادامۀ تحصیل تا حضور در دروس خارج، هنوز جای فکرکردن برای تصمیم نهایی وجود دارد. موفق باشید
سلام و عرض ادب و ارادت: پیرو آخرین پستی که دیروز در کانال https://eitaa.com/tafakorism گذاشتیم: چه کنیم که نفحات الهی (رجب شعبان و رمضان) و اعمال آنها را با آن (تاریخ اعصار وجود است) تنظیم کنیم؟ طوری که این نسبت اعمال با وجود به صحنه آمده در این تاریخ بر قرار بشود؟ طوری که کیفیت اعمالمان در این تاریخ بالا برود و با کمترین اعمال با کیفیت، بیشترین ها نصیبمان شود. هم از لحاظ بینش و بصیرت تاریخی - هم از لحاظ عرفانی و معنوی که هردو این ها دو روی یک سکه اند مسلما. و ملتمس دعایتان در شعبان معظم هستیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه متوجه مسائلی باشیم که بشر امروز مدّ نظر دارد و بیشتر آمادۀ حضور آخرالزمانی خود است؛ بیشتر به بنیادیترین بنیان که «وجود» است نظر میکند و در آن صورت وسعتی مییابد تا خود را در بیکرانگیِ هستی حاضر کند و با حضور در چنین مبنایی نسبت خود را با خداوند در ماههای مبارک برقرار نماید. در تاریخی که همچنان که عرض شد زمینۀ بقیۀ اللهیِ جهان فراهم شده است. پیشنهاد میشود رفقا در آن پیام با عنوان «حضور در ماه شعبان و حضور در فجر انقلاب اسلامی» بیندیشند. موفق باشید
حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ فجر انقلاب اسلامی
با حلول ماه مبارک شعبان آنچه در منظرها مشاهده میشود، ظهور نهایی انسانیتی است که آیینه نمایش انسانیت نهفتۀ ما میباشد، امری که با انقلاب اسلامی و نظر به حضرت روح الله، زمینۀ آن که همان زمینه بقیت اللّهی جهان است فراهم شد و این ماییم که اگر حقیقتاً منتظر حضرت صاحب الامر «عج» هستیم باید مواظب باشیم سخن حضرت روح الله زمین نماند، تا دشمنان انسانیت نتوانند با انواع تحریفها کاری بکنند که سخن آن مرد بزرگ شنیده نشود وگرنه گرفتار روزمرگی و ملالِ زمان خواهیم شد. در حالی که ما آنی نیستیم که غرب زدگان بتوانند نقشههای خود را بر ما تحمیل کنند. ما بنا داریم باشیم و در افق حضوری که آینده در مقابلمان گشوده است حیثیت بشریت را در دل این تاریکیها به خود و به دیگران متذکر شویم. این یعنی حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ فجر انقلاب اسلامی. طاهرزاده بهمن ماه ۱۴۰۳
سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: به لطف خدا امسال عازم حج تمتع هستم، می خواستم راهنمایی بفرمایید چه کار کنم و چه کتابهایی مطالعه کنم که با معرفت ان شاءالله بتونم به این سفر برم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله که در سفر توحیدی و باز توحیدیشدن موفق و موفقتر باشید. جزوه «حقیقت حج بیت الله الحرام» https://lobolmizan.ir/leaflet/177?mark=%D8%AD%D8%AC و جزوه «وظیفه مردم نسبت به حجاج و وظیفه حجاج نسبت به مردم» https://lobolmizan.ir/leaflet/234?mark=%D8%AD%D8%AC ان شاءالله وسیلهای باشند به عنوان تذکر تا راه، گُم نشود. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: انسان اگر ادراکی غیر از علم حصولی که نسبت به خدا داشته باشد چه صورتی دارد؟ اگر ما قبول کنیم که ادراک دیگری از خدا داریم و آن دل و قلب است. هرچه باشد بازهم این ادراک، ادراک خدا نیست. پس ادراکی که در پیمان الست و احادیث دیگر آمده چیست؟ تنها میماند حرف عرفان که میگوید آن نوری را که دل درک میکند اسم است نه ذات. بر این مبنا اگر جلو برویم، ادراک اسم الله توسط دل ممکن میشود. پس آنچه که دل میبیند تجلی خداست به نام اسم الله و انسان با ریاضت شرعی سبب میشود که موانع کنار برود و انسان با دلش نور الله را ببیند. استاد عزیزم آیا تا اینجا درست اندیشیدم! با سپاس!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نکتۀ خوبی است. به حضوری که انسانها «فطرهم علی التوحید» هستند فکر کنید. موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: جناب استاد همانطور که ظهور تکنولوژی اینترنت باعث شد که ما بتوانیم از برکات توحیدی کلام شما در تلفن همراه و رایانه شخصی و غیره بهره مند گردیم، و در این لحظه من سوالم را از طریق تلفن همراه هوشمند برای شما ارسال میکنم. حال نسبت شما با تکنولوژی جدید هوش مصنوعی چیست و این تکونولوژی را در مسیر توحید چگونه گزینش میکنید؟ به عنوان مثال: من همواره آرزو داشتم که تمامی جلسات تفسیر قرآن حضرت عالی را که از ابتدا تا کنون ایراد فرموده اید را بصورت فایل متنی با قابلیت جست و جوی موضوعی و دسته بندی شده در اختیار داشته باشم تا که مجبور نباشم که صوت جلسات را از ابتدا گوش دهم. یا که جلسات تفسیر قرآن روزهای دوشنبه در همان روز بعد از اتمام جلسات به متن تبدیل گردد. یا راهنمای سیر مطالعاتی سایت همچنان بروز رسانی نشده است و توصیه های شما مربوط به زمان استفاده از سی دی در کنار کتاب هاست مثلا برای شرح ده نکته کتاب معرفت النفس شرح هر نکته از فایل صوتی به کمک هوش مصنوعی استخراج و در زیر هر نکته بصورت نوشته قرار گیرد تا فرآیند مطالعه سریع تر گردد. با تشکر محمد شریفی
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید نمونههایی پیش آید تا بنگریم چه چیزی از طریق هوش مصنوعی از کار در میآید بخصوص وقتی بحثهای صوتی به صورت نوشتار در آید، نیاز به ویرایش دارد و اینجاست که باید نمونههایی داشته باشیم تا معلوم شود هوش مصنوعی چه اندازه میتواند در تبدیل صوت به متن موفق باشد. اگر نمونهای از آن را ارائه فرمایید میتوان روی آن فکر کرد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد: همان طور که میدانیم انسان بهشت میشود نه اینکه بهشت برود. از سوی دیگر بهشت تجلی اسماء الله است. نتیجه فرد بهشتی که بهشت شده است، مظهر اسماء الله شده است. که در این قضیه میتوان گفت من عرف نفسه فقد عرف ربه. یعنی فردی که بهشتی است، با مشاهده ی، جانش که بهشت شده و مظهر اسماء الله شده، خدا را شهود میکند و میچشد. آیا درست فهمیدم؟ با تشکر از زحمات شما استاد گرامی!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است به اعتبار آنکه انوار الهی در درون جان آن انسانها به ظهور میآید و این، غیر از آن است که انسان تا مقام مظهریت اسم جامع الهی متعالی شود که مخصوص ائمۀ معصومین میباشد. موفق باشید
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: چه زیباست دیدن حس شور و شعف و شادی و غرور مردم باریکه غزه، نه حاصل توافق صلح یک ملت تسلیم شده که نتیجه ۴۷۱ روز پایداری و مقاومت و سر خم نکردن در برابر خواسته های اشقیاء و اشرار زمانه. حس پیروزی ولی نه پیروزی با محاسبات مادی، که دیگر شهری و خانه ای نمانده؛ حس غرور و پیروزی مرد میانسال غزه ای که در میان ویرانه خانه اش ایستاده بود و میگفت: «اینجا خانه من است که چهار بار توسط غاصبان صهیونیستی خراب شده و من بازهم آن را خواهم ساخت؛ آنها خراب می کنند و ما می سازیم!» بله دوباره می سازی ای مرد مقاوم و صبور و بدان با این ساختن فقط خانه ات را نمی سازی، تو با این ساختن روحیه صبر و مقاومت و حس غرور ملی مردمت را داری بازسازی می کنی. چه چیز غیر از استقامت و مقاومت ملت غزه میتوانست این حس غرور و سربلندی را در آنها بیافریند؟ حس زیبایی که تمام محور مقاومت در آن شریک است همچون ملت مقاوم و با استقامت یمن. آری ملت یمن! به راستی چه چیز ملت محروم یمن را اینطور مصمم و با چنین اراده پولادینی به ملت غزه پیوند داد که اینگونه و با تمام وجود به صحنه آمد و از مظلومین غزه حمایت کرد؟ ملتی که خود با بالاترین محرومیت ها و مشکلات دست و پنجه نرم میکند چه حسی را در حضور در تظاهرات حمایت غزه و برائت از استکبار تجربه میکرد که حاضر بود تا پای جان ایستادگی کند. آیا این حس آشنایی نیست؟ آیا این همان حس نیست که ۴۶ سال پیش محرومترین قشرهای ملت ما را به خیابانها کشید و ندای مرگ بر آمریکا سر داد؟ آیا این همان حس حضوری نیست که رزمندگان ما با آن در دفاع مقدس هشت سال حماسه آفرینی کردند؟ آیا این همان حس حضوری نیست که بعضی از ما در تجمل گرایی و رقابت در تعویض مدل ماشین و ویلا و ... گم کرده ایم و بعضی دیگر که محرومترند در حسرت نرسیدن به این چیزها؟ آیا این همان حس حضوری نبود که در اوایل انقلاب و در زمان دفاع مقدس علیرغم همه مشکلات و کمبودها به ما شور و شعف و سرزندگی می داد و ما را در صحنه ها حاضر میکرد؟ آیا این همان حس حضوری نیست که اگر با غرق شدن در محاسبات مادی آن را گم کردیم و نسبت به آن غافل شدیم خداوند این حس متعالی را از ملت ما گرفته و به ملتی که استحقاق بیشتری برای مبارزه با استکبار را دارد عطا می کند؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این همان آغازی است که با «ایمان» و «امید»، آیندۀ دیگری را مقابل ما میگشاید و ما در آینۀ پیروزی مجاهدان غزه، خود را دوباره تجربه میکنیم که چه فردای اصیلی در ما در حال طلوع است. فردایی که بیش از پیش، نه در غزه و نه در ایران، که در جهان حاضر میشویم.
آن کس که برای ما افقِ حضور در آینده را گشود و دروازۀ امید را برایمان باز کرد یعنی حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» به خوبی میدانست آغازگرِ چه تاریخی است، آغازگرِ تاریخی که تاریخِ حضور انوار معنویت است در میدان عقل تکنیکی. در آن صورت، شهرها، آری! شهرها از میان نمیرود ولی دیگر ملالآور نیستند.
آیا با روبهروشدن با مردمِ پیروز غزه، میتوانیم از خود بپرسیم در این تاریخ چه رویداده؟ و مگر ما در جبهۀ مقاومتی که آغاز شده، کجای تاریخ ایستادهایم که جهان استکبار و ارتجاع دست در دست هم دادهاند تا آن را نبینند؟ آیا به امکانات تاریخی که با انقلاب اسلامی برای بشریت پیش آمده است، نباید با جدیّت تمام فکر کرد؟ این یعنی حضور در «جهانی بین دو جهان». و این یعنی «حضور نهایی انسان در جهانی که با اسلام شروع شد» https://eitaa.com/matalebevijeh/18540 . موفق باشید
سلام استاد: حقیر دانشجوی ارشد رشته مدیرت رسانه هستم. خواستم خواهش کنم حقیر رو در انتخاب موضوع پایان نامه راهنمایی بفرمایید. تا بتونم یه موضوعی رو کار کنم که بعد از اتمام هم به حقیر در جامعه کمک کنه و چیزی بر حقیر بیفزاید هم بدرد انقلاب بخوره. خودم دغدغه هایی دارم. مثل این موارد که با چارچوب های اسلام و ماهیت رسانه های جدید واقعا چطور باید برخورد و عمل کرد که بشود طبق شریعت عمل کرد و یا این موضوع که اگر حضرت آقا مسئول رسانه کشور بودند با این همه دستگاهها که همین الان هم به عنوان ناظر و... هستند (مثلا شورای امنیت در خبرهای صدا و سیما که حساسه نظر میدن و..) چطور عمل می کردند که الان در چنین وضعی نباشیم که این همه ایراد بر صدا و سیما وارد میکنند. خواستم از حضرت عالی بپرسم که اگر واقعا موضوعی هستش که هم برای حقیر و هم برای جامعه مفیده لطف بفرمایید و بر حقیر منت بگذارید و نظرتان را بفرمایید. نمی خوام ۶ ماه الی یک سال فقط دنبال چیزی باشم که آخر مدرک بگیرم. ممنونم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همچنان مکرر عرض شده حتی در زمانی که استادراهنما بودم نسبت به طرح موضوع پایاننامهها نمیتوانستم فکر کنم. اخیراً کتابی تحت عنوان «ما و بشر جديد و آينده قدسی پيش رو» از بنده چاپ شده که موضوع آن خصوصیات بشر جدید است. ان شاءالله بتواند کمک کند چرا در مذاق بشر جدید، رسانه بر درک سنتهای جاری در عالم غلبه کرده؟ در حالیکه با نظر به سنتهای جاری در عالم است که انسانها از اصالتها بهره مند میشوند. برعکسِ رسانه که بشر جدید خود را در خیالات و توهّمات جستجو میکند. موفق باشید
سلام علیکم: ما در احادیث داریم که خدا نور امامان را چند هزار سال پیش از خلقت سایر مخلوقات به وجود آورده است. این نور مگر مجرد نیست. پس چگونه قید چند هزار سال که نشان از زمان دارد آمده است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته قرآن که میفرماید: «وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ» روزهای قیامت در نسبت با محاسباتی که شما در زندگی دنیایی بخواهید مدّ نظر آورید؛ مانند، آری! مانند هزار سال از سالهایی است که شما به شماره میآورید. وگرنه در آنجا بحث حضور معانی و مقام و تعالی با نهایت شدت است. موفق باشید
آنچه در پرسش ۳۹۰۵۴ فرمودید که معصوم فرمودند: أَنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَإِذَا أَعْطَاهُ ذَلِكَ أَنْطَقَ لِسَانَهُ بِالْحَقِّ با آنچه قبلاً از حدیث حضرت رضا علیه السلام تقطیع کردید متفاوت است، این حدیث کاملا تعمیم دارد، هم از جهت لفظ و هم از جهت قرائن و قواعد اصولی، اما اینکه حدیثی خاص معصومین که دال بر عصمت است را تقطیع کرده با ادعای اجتهاد و عقلانیت، رهبری را مصداق آن معرفی کنید قابل قبول نیست، اینجا عبدا آمده و آنجا العبد، اینجا امام در مقام بیان ویژگی های ائمه نیست اما آنجا اختیار کردن و اختاره الله را برای انتخاب الهی ائمه استفاده کردند و بارها احتجاج میکنند که آیا مردم و فقها و علما و... میتوانند اینچنین فردی را اختیار کنند؟ بنابر این آن برداشتی که کرده اید از هرکس باشد خطاییست نابخشودنی و لازم الاصلاح، عرض شد در سوالات قبل که اطلاق شرایطی دارد که قرائن یکی از آن هاست، ما یصلح للقرینیه یکی از آن هاست، در مقام بیان بودن یا نبودن یکی از آن هاست، امام معصوم در مقام بیان خصائص امامند و ده ها کلمه دال بر عصمت و نبود خطا می آورند، صرفا کلمه ی معصوم را حذف کردید که کسی خرده نگیرد اما تمام کلمات و عبارات دیگر را می آورید، بعد هم ادعا میکنید این اجتهاد و تعقل است، ممنون که تعریفی جدید از اجتهاد و تعقل ارائه فرمودید، تن علما و مراجع و بهبهانی ها را نلرزانید بنده ی خدا. واضح است در اموری ورود میکنید که اطلاعات و صلاحیت آن را ندارید، تفسیر قرآن و حدیث کار هر کسی نیست. یکی از سوالاتی که حذف کردید دعوت از شما بود برای حضور در جلسه ای علمی با حضور فضلا برای بحث پیرامون آنچه مدعی بوده اید، چه توهینی؟ چرا با سانسور و اتهام زنی از اقرار به خطا و اشتباه طفره میروی بزرگوار؟ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :إذا أرادَ اللّهُ بقَومٍ خَيرا أكثَرَ فُقَهاءَهُم و أقَلَّ جُهّالَهُم ، فإذا تكَلّمَ الفقيهُ وَجدَ أعْوانـا ، و إذا تَكلَّمَ الجـاهِلُ قُهِـرَ . و إذا أرادَ بقَـومٍ شَرّا أكثرَ جُهّالَهُـم و أقـلَّ فُقَهاءَهُـم ، و إذا تَكلَّـمَ الجاهِـلُ وَجـدَ أعْوانا ، و إذا تَكلَّـمَ الفَقيـهُ قُهِرَ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه میکنید که بحمدالله تفاوت نظر اساسی با امثال جنابعالی داریم و این به معنای آن است که اساساً جهان امثال بنده با جهان شماها متفاوت است. باید به تاریخ دیگری فکر کرد و افق حضور دیگری را مدّ نظر قرار داد تا امکان گفتگو با بشر جدید فراهم شود و به نگرانیِ رهبر معظم انقلاب که در خطاب به مبلغین فرمودند نگران تبلیغ هستند؛ فکر کنیم. موفق باشید
سلام و عرض ادب و تشکر از سخنرانی خوبتون: چرا فکر می کنید غرب در علم خود منحرف شده است؟ علم فقط کاپیتالیسم نیست. فیزیک و شیمی و زیست و علوم شناختی و... است. چه انحرافی در پیشرفت علوم طبیعی در غرب می بینید شما که ما وقتی عمیق می شویم در این علوم، انحرافی نمی بینیم؟ علوم طبیعی با علوم انسانی متفاوت است. علوم انسانی هم البته جای گفتگو داره.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در وادی امر توجه به علوم به عنوان راه کشف استعدادهای طبیعی، نوعی پیشرفت بشر میباشد. ولی وقتی عقل تکنیکی به جای روحی که باید استعدادهای بشر را جهت دهد، بنشیند؛ موضوع تغییر میکند. در این رابطه خوب است به بحث «پانزده نکته در جایگاه تاریخی "عقل تکنیک" و جايگاه "انقلاب اسلامی" https://lobolmizan.ir/sound/885?mark=%D9%BE%D8%A7%D9%86%D8%B2%D8%AF%D9%87 رجوع فرمایید. موفق باشید