بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39400

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: نظرتون درباره کار کردن روی مسائل آقای امینی خواه چیست؟ (مثل آن سوی مرگ)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به شخصیت علمی که از ایشان سراغ دارم، فکر می‌کنم می‌توانند در معارف عمیق‌تری نیز ورود پیدا کنند. موفق باشید

39354

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: ۱. با توجه به اینکه فرموده اند امام شناسی دریچه خداشناسی واقعی است و عین توحید است، حال اگر کسی به شناخت عمیق و دقیق امام معصوم نائل شود و در آینه‌ی وجود امام معصوم خورشید انوار الهی و کمالات حضرت حق را مشاهده کند، آیا به براهین فلسفی که حول خداشناسی مطرح شده نیازی دارد؟ ۲. به نظر حضرتعالی بهترین راه برای اینکه با انوار خدا در آینه و جمال امام معصوم مواجه شویم چه راهی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فرموده‌اند: «چون رسی بر بام‌های آسمان / سرد باشد جستجوی نردبان». همۀ براهین و دلایل فلسفی برای آن است که متوجۀ حضور ابعاد متعالی ائمه «علیهم‌السلام» بشویم، حال که به آن معارف رسیده‌ایم دیگر ما را چه نیاز به آن دلایل! مگر آن‌که در نزد خودمان هم برای خودمان روشن باشد که به آنچه رسیده‌ایم، خوب است که عقل هم آن را تصدیق کند. ۲. مباحثی که از طریق آیات الهی ما را متذکر جایگاه اولیای معصوم می‌کند، در این رابطه کارساز است مانند مباحثی که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» مطرح شده و یا علامه طهرانی در کتاب‌های «امام شناسی» مطرح فرموده‌اند. موفق باشید 

39345

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: شخصی بنام سروش دباغ که مدعی است که تبحر زیادی در فلسفه ی غرب و فلسفه ی اسلامی داره در جاهای مختلف شبهه ای را بیان می کنه که علامه طباطبائی و استاد مطهری ایده الیسم غربی را بدلیل عدم تسط به زبان انگلیسی و کمبود منایع در آن زمان به درستی متوجه نشده اند و مثلا در فهم فرق بین ایده الیسم هگل و کانت با ایده الیسم بارکلی کاملا دچار سوء تفاهم شده اند و ایده الیسمی را که در مقالات اصول فلسفه و رئالیسم از این دو بزرگوار مطرح شده ایده الیسم بارکلی است نه ایده الیسم کانت و هگل. خواستم نظر شما رو در این خصوص بدونم و سوال بعدیم اینه آیا کلا کانت و هگل و نیچه اعتقاد به وجود خداوند که دارای تعیین خارجی باشه و مستقل از ذهن باشه دارند یا خیر؟ و اگر اعتقاد ندارند پس چه تفاوتی بین بارکلی با کانت و هگل در خصوص خداوند متعال وجود داره که سروش دباغ فرزند عبدالکریم سروش دائما در جاهای مختلف بین می کنه که علامه طباطبایی و استاد مطهری علی رقم تسلط عظیم بر فلسفه و عرفان اسلامی در درک ایده الیسم هگل و کانت با ایده الیسم بارکلی به خطا رفته اند. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بر فرض هم که چنین باشد و انتقاد مرحوم شهید مطهری و علامه طباطبایی از ایده‌آلیسم، انتقاد از ایده‌آلیسم بارکلی باشد که سرایت داده‌اند به هگل و کانت. این از شخصیت علمی شهید مطهری و علامه که نظر به واقعیت عالم دارند؛ نمی کاهد. ۲. تمام تلاش کانت و هگل و بارکلی و حتی نیچه آن است که به نحوی متذکر ایمان به خدا باشند. موفق باشید

39317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و عرض ادب: بنده در حال مطالعه کتاب «چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی» هستم، فرمودید حرکت ویژگی عالم ماده است و زمان نیز از حرکت فهم می‌شود و اگر انسان بخواهد راهی به مراتب قرب و رشد و کمال بیابد باید از قید زمان آزاد شود. اینکه می‌گویند آدم حسود اولین ضربه را به ایمان خود می‌زند به این دلیل است که دائماً حسرت گذشته را می‌خورد و نگران آینده است. و راهش رها کردن خود از بند زمان گذشته و آینده و نظر به اکنونیت و حضور خویش در کران هستی است. سؤالم این است که چگونه برخی می‌گویند همانطور که انسان ها و اشیاء طبیعی نشان دهنده وجهی و وصفی از وجوه و اوصاف خداوند متعال هستند، ماه ها و روزها و قطعات زمان نیز همین‌گونه اند. اگر زمان معنایی در عالم ملکوت ندارد و آنچه هست بی زمانی و بی مکانی ست و حضور است و حضور چگونه این با بیان قبل جمع می‌شود؟ اینکه برخی ماه ها و روزها قوت و شدت و ظهورشان بیشتر از بقیه ماه هاست، حال آنکه اصلاً زمان در عالم غیرماده معنا ندارد، این بیان و اشاره به قطعه ای از زمان دقیقاً چه معنایی دارد؟ آیا از باب تسامح است؟ آیا اینکه گفته اند از دست رفتن فرصت رجب و شعبان و رمضان موجب افسوس و حسرت آدمی ست و باید منتظر سال بعد باشد که از دست ندهد. منافات ندارد با رهاشدن از بند زمان و حسرت گذشته و آینده را نخوردن؟ معنای زمان چیست؟ بی زمانی و بی مکانی عالم مجردات چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در «برهان صدیقین» و «برهان حرکت جوهری» روشن می‌شود که بعضی صفات، ریشه در مرتبۀ وجودی نازلۀ آن‌ها دارد مانند شوری در نمک، که به جهت مرتبۀ نازلۀ وجود است در این مرتبه. و در مرتبۀ بالاترِ وجود، این شوری وجود ندارد. و در این رابطه هرجا حرکت هست، زمان مطرح است و در مرتبۀ عالیۀ وجود، حرکت، معنا ندارد تا زمان، معنا پیدا کند. ۲. در این‌که مراتب پایین وجود از جمله زمان، ظرفیت‌های متفاوتی در ظهور انوار الهی دارند اخیراً عرایضی در مقدمۀ بحث «ماه رجب و اخلاص و درک امکانات تاریخی» در این مورد شد. خوب است که به آن بحث رجوع فرمایید. موفق باشید

https://cdn.lobolmizan.ir/uploads/ayam/rajab/speech/Twt_mahe_rajab_va_ekhlas_va_darke_emkanat.MP3 

38980

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد: با توجه به اینکه امروزه مسائل منطقه مورد توجه زیاد جامعه به خصوص جوانان قرار گرفته و از طرفی شبهاتی مطرح می‌شود مانند این شبهه چرا به لبنان وغزه باید کمک کنیم و این نشان از نشناختن صهیونیسم و تاریخچه آن است به نظر خودم احساس کردم که باید علاوه بر مسائل عمیق جنابعالی با مسائل روز مثل قصه ی شکل گیری اسرائیل و هدف آن آشنا باشیم و آن را تبیین کنیم. لذا از جنابعالی در خواستی دارم که منبعی حالا یا کتاب یا سخنران خاصی اگر مد نظرتان هست معرفی کنید در کل در این زمینه راهنمایی فرمایید. ممنونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان ما با توجه به سخنان حضرت امام و موضع‌گیری‌های حکیمانه ایشان، مسئله برای همگان روشن بود. ولی همین‌طور که می‌فرمایید با توجه به فضای رسانه‌ای بیگانه باید جریان حضور اسرائیل را عمیقاً دنبال نمود که البته بنده در جریان آخرین کتاب‌‌هایی که این مسئله را تبیین کند، نیستم. ولی کتاب «سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار» که توسط آقای هاشمی رفسنجانی ترجمه شده بود در زمان ما مؤثر بود. موفق باشید

38947

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: ببخشید، در کتاب راز کهکشان نیستی اگر آقای قوچانی از استادش آقای قاضی در خواست می‌کرد که برایش طلب ظرفیت و قابلیت بیشتری کند. آیا خداوند این درخواست را از آقای قاضی می پذیرفت؟ ما که ملک نیستیم که مقام معلوم داشته باشیم. حسم این است که خدا می پذیرفت. آیا این حس درست است؟ توضیح بفرمایید. با تشکر التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً خداوند منشأ رحمت واسعه است ولی ظرفیت انسان‌ها را در نظر می‌گیرد و سالکانی مانند مرحوم قاضی متوجه آن ظرفیت‌ها هستند و در حدّی که برای افراد مفید باشد، آن‌ها را راهنمایی می‌کند و جلو می‌برد. موفق باشید

38856

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: جلسات جوان و انتخاب بزرگ در مطالب ویژه ادامه دارد ان شاءالله؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید از خود آقای وحدتی سؤال کرد که چه برنامه‌ای دارند@vahdatifar . موفق باشید

38721

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد طاهرزاده: خوبید شما؟ برای اینکه بخوام جلسات حضوری آقای مهدی وحدتی رو برم تهران هستن؟ جلسه دارند؟ چجوری باید ارتباط بگیرم؟ تهران خیلی قحطیه حاج آقا. تهران خیلی جای مباحث شما خالیه. خیلی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیدی ایشان این است. @vahdatifar می توانید با ایشان تماس بگیرید 

40239

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیزم: بنده به حکم این که رهبری فرمودند: تحلیل کنید ولو غلط! تحلیل خودم رو از بحث آتش بس خدمتتون عرض می کنم. به نظرم ایران در بحث مادی و تاکتیک جنگ شکست خورد. البته بنده اون وجه های ارتقا کم نظیر انسجام اجتماعی، مقاومت اجتماعی و فهم اجتماعی مردم رو هم درک می کنم. به نظرم دشمن در حوزه های پدافندی و اطلاعاتی در همون چند ساعت اول ما رو بدجوری داغون کرد. با این تفاسیر هی ما داخل تلویزیون میگیم پیروز شدیم. آخه تعداد کشته های ما بیشتره یا اونا؟ آخه حجم و کمیت زدن اونا بیشتره یا ما؟ آتش بس بدترین کار ممکن بود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در عدم دستیابی دشمن به اهداف است با آن همه تجهیزات و اینکه ایرانی به میان آمده است در تراز رقابت با غرب. جناب آقای وحید جلیلی با نگاهی بسیار دقیق موضوع حضور ما در آینده تاریخی مان را متذکر می‌شوند. https://eitaa.com/jalili_vahid/260

40046
متن پرسش

سلام خدا قوت: پرسشی دارم و البته به امید راهجویی و آن اینکه وقتی حرف از ادامه دادن خود در تاریخی که جلویمان است (و آن انقلاب اسلامی است) می‌زنیم، حرف از عالم داشتن و دیدن افق و نه صرفا اعتقاد داشتن و قبول داشتن است به میان می‌آید. به قولی بعد از امثال حاج قاسم‌ها بود که دیدیم جهاد زندگی کردن است نه چیزی کنار زندگی. یعنی صرف قبول داشتن آقا آن شور و بودن را برای در میدان بودن و سلحشورانه آینده را رقم زدن به ارمغان نمی‌آورد. و باید آنچه ولی می‌بیند را ببینیم یا به قولی هم افق و هم عالمش شویم. نمی‌خواهم بگویم چگونه و چطوری و از این قبیل چیستی‌ها که شاید بشود اینگونه هم پرسید. نمی‌دانم. چندین ماه و شاید ماه‌هاست می‌خواهم بپرسم اما خودم را پس می‌زنم که پرسیدنی نیست. آری! جز به اشاره نمی‌توان از عالم حاج قاسم‌ها گفت. که درک می‌کردند. از طرفی به آسانی هم نمی‌شود از بی‌عالمی نجات پیدا کرد. غرض. گویا پیداست که از چه چیز بی‌چاره می‌شوم و پناهی جز نوشتن نمی‌یابم. و گویا شما دستم را خوانده‌اید. مگر عالم‌داری با اینگونه نوشتن می‌شود. به خویشتن که می‌نگرم، آتش طلب را می‌بینم. اما آتش طلبِ طلب حاج‌قاسم‌ها نه آن آتش و طلبی که جان ایشان را می‌گداخت و نشان از عالمی بود که دربرشان گرفته بود. آن آتشی که سید حسن آن طور از خدایی که سید علی نشانش داده بود سخن می‌گفت آن آتشی که حسن تهرانی مقدم را عاشق مبارزه با صهیونیست کرد و بود و نبودش بود. صبر چگونه است تا از بی‌عالمی بِرَهیم و «مژده بده مژده بده یار پسندید مرا» را به انتظار بنشینیم. گفته‌ها، توان بیان ناگفتنی‌ها را ندارند و شما مرد خواندن نانوشتنی‌ها هستید. یا علی مدد

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام  علیکم: همانطور که متوجه شدید کافی است به خود آییم و خود را در تاریخی که آغاز آن با انقلاب اسلامی است احساس کنیم. حضور در آینده با درک زمانه و روشن‌کردن راهی که در پیش است، فراهم می‌شود و غفلت از حضوری که در پیش است، همان بی‌خردی و جهل و نشناختن زمانه است که در روایات از قول حضرت صادق «علیه‌السلام» داریم: «عَلَى‏ الْعَاقِلِ‏ أَنْ يَكُونَ بَصِيراً بِزَمَانِهِ مُقْبِلًا عَلَى شَأْنِه حَافِظاً لِلِسَانِه»  لازم است بر عاقل كه نسبت به زمانه خود بصیر باشد و با پیش‌آمدها مطابق شأن و بصیرتی که دارد برخورد کند و حافظ زبان خود باشد تا مطابق زمانه‌اش سخن بگوید.
آیا جز این است که اهل نظر باید به امکان‌های زمانه بیندیشند و در طلب چشم‌انداز آینده باشند؟ زیرا بدون آن چشم‌انداز، آینده معنا ندارد و گرفتار تکرار زمانه می‌شویم. به نظر می‌آید آینده انقلاب اسلامی، آینده‌ای است که در آن انسان‌ها معنای دیگری به خود می‌گیرند ماورای انسانِ گرفتار پوچی‌ها. عرایضی تحت عنوان «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شده است که امید می رود تا حدی آن نوع حضور که از یک طرف حضور در جهان درونی خود می باشد و از طرف دیگر جضور در جهانی که جهان آینده است را در مقابل عزیزان بگشاید. در این رابطه از مطالعه کتاب «ما و راه کربلایی شهید رئیسی» از انتشارات سرای هنر و اندیشه سها غفلت نفرمایید. https://eitaa.com/soha_sima/4950 موفق باشید.

39729

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

دو سوال داشتم که البته مرتبط نیستند. یکی اینکه درباره صدقه که فرمودند مکرر بودنش موضوعیت داره، میدونید که اینترنت بانک یه امکان داره که یه دستور براش تعریف کنیم که هر روز فلان مبلغ از حسابمون به صورت خودکار کم کنه و به حساب دیگه واریز کنه، آیا اینکه یک بار این دستور رو براش تعریف کنیم میتونه مصداق هر روز صدقه دادن باشه؟ یکی هم اینکه این دعاهای مختلف مثل «اللهم اغن کل فقیر و اشف کل مریض» و... همه دعاها که همه خوبی های فردی و اجتماعی رو برای خودمون و همه دیگران می‌خواهیم، حالا یک وقت هست ما میخونیم، میگیم خب چرا هنوز فقیر هست و...؟ پس این دعا ها مستجاب نشده، ولی خب وقتی فکر می‌کنم که این دعاها رو هر روز همه خوبان و عرفا و اولیا و در راسشون امام زمان و همه ائمه خوندند و قطعا ائمه و بزرگان وقتی می‌خواهند مقیاس کلان جهانی و اجتماعی رو هم در دعاشون در نظر دارند آن وقت استجابتش به چه معنی میشه؟ در واقع میشه از نگاه ظاهری ما بگیم قطعا این دعاها مستجاب نشده؟ یا اینکه همه اش در تعجیل فرج جمع میشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده همان کاری که میکنید مصداق صدقۀ جاریه به حساب می‌آید. ۲. در این رابطه می‌توان به این نکته فکر کرد که فقرا را خداوند وسیلۀ امتحان اغنیاء قرار داده و فرموده: «وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ «24» لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ «25» (معارج). بدین معنا که برای سائل، حق معلومی در اموال اغنیاء هست، وگرنه از آن جهت که فقرا بنده‌های خداوند هستند، نمی‌گذارد درمانده شوند. موفق باشید

39715

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: بنده دانشجوی سال دوم در رشته علوم کامپیوتر در یکی از دانشگاه های برتر تهران هستم. کتاب های فرهنگ مدرنیته و توهم، ادب خیال عقل و قلب، جوان و انتخاب بزرگ استاد طاهرزاده و دیدار نخبگان با حضرت آقا تو سه سال اخیر رو مطالعه کردم. سوال بنده این بود که نسبت این علوم ریاضی مدرن و کامپیوتر با ما چیه؟ یا نسبت من با این علوم چیه، یعنی چطوری باهاشون ارتباط برقرار کنیم که احساس زنده بودن بکنیم به توصیه یکی از دوستان تو کتاب ادب خیال دنبال این جواب گشتم اما جوابی که بنده رو راضی کنه پیدا نکردم. البته فهمم یه خرده عوض شد. و خوندن معارف دینی یه شیرینی ای داره که دیگه آدم سمت دروس علوم کامپیوتر نمیره و آدم تو بُعد آکادمیک پیش نمیره و میخواد معارف دینی فقط بخونه، چجوری این دو موضوع رو باید با هم پیش برد یا تفکیک کرد؟ ممنون می‌شم کمکی کنید که از سردرگمی دربیام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که متوجۀ تاریخی باشیم که عقل تکنیکی یکی از ابعاد آن است و جمع هویت قدسی در کنار عقل تکنیکی، قصۀ بشر این تاریخ می‌باشد. در این رابطه عرایضی در کتاب «حوالت تاریخی عقل تکنیکی و جایگاه انقلاب اسلامی» شده است. پیشنهاد می‌شود حداقل مباحث «پانزده نکته در جایگاه تاریخی "عقل تکنیک" و جايگاه "انقلاب اسلامی"» را دنبال بفرمایید.  https://lobolmizan.ir/sound/885   موفق باشید

39638

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: ببخشید استاد، پیرو سوال ۳۹۶۲۰، در اینجا فرمودید که با اهل فکر بر اساس فکر و اندیشه‌شان مواجه می‌شویم. آیا این بدان معناست که اگر آن فکر، ضد دین و ارزش‌های الهی هم باشد، باز هم باید با آن مواجه شویم و کاری به حق و باطل بودنش نداشته باشیم؟ ممکن است آن متفکر از راه حق منحرف شده باشد. شاید آن فکر یا متفکر، مثلاً ولایت فقیه را قبول نداشته باشد. آیا در این صورت باید بگوییم ما کاری به تایید یا رد ولایت فقیه نداریم و فقط به درک حضور تاریخ جدیدی که او مطرح می‌کند توجه داریم؟ جناب استاد طاهرزاده، درست است که شما در مطالب آقای داوری اردکانی غرق شده‌اید، اما خودتان استاد اخلاق و معرفت نفس هستید. حرف حق و درست را باید شفاف زد. واقعاً از زمان انتخابات تا به حال، موضع‌گیری‌های بسیاری از خواص، از جمله آقای داوری اردکانی، علاوه بر اینکه به اسلام، انقلاب و اعتقادات مردم ضرر زده، به سفره و معیشت مردم هم آسیب زیادی وارد کرده است. جناب استاد، حداقل شما که اهل فضل و علم هستید و مهم‌تر اینکه با بصیرت هستید، بهتر نیست به جای دفاع محکم و بی‌چون و چرا از آقای داوری، به خاطر مردم یک گفتگوی صمیمی با ایشان برگزار می‌کردید و از خدمات این دولت مطلع می‌شدید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید ما تکلیف خود را به لطف الهی با انقلاب اسلامی ذیل ولایت فقیه تعیین کرده‌ایم. ولی باید دانست در این موارد بحث در ردّ یا قبول افراد متفکر نباید در میان باشد بلکه باید به تفکر آن‌ها نظر کرد به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب به دانشجویان کالیفرنیا فرمودند: «شما اکنون در طرف درست تاریخ ــ که در حال ورق خوردن است ــ ایستاده‌اید.» بدون این‌که بخواهند بررسی کنند به ولایت فقیه یا ابعاد فقهی شریعت مقیّد هستند یا نه.
هنوز باید از خود پرسید ما با چه کسانی در طول تاریخ و در این دوران می‌توانیم خود را درک کنیم؟ چه کسانی در طول تاریخ و در اکنونِ ما متذکر حضور نهایی ما در ما هستند؟ من در این دوران نمی‌توانم از حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و آیت الله خامنه‌ای و حاج قاسم و سید حسن نصرالله و یحیی سنوار عبور کنم و خود را در جای دیگر جستجو نمایم. موفق باشید

39523

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با توجه به تاکید استاد بر کلیدواژه خودآگاهی، می خواستم ببینم این مفهوم در ادبیات دینی و قرآنی معادل دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید واژه‌هایی مانند بصیرت و یا زمان‌شناسی و یا حتی معرفت نفس، هر کدام به نوعی بتوانند معنای خودآگاهی را برسانند. موفق باشید

39518

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: سوالم این بود که اگه فلسفه فهم امکانهاست ما در بدایه و نهایه با فهم امکانی روبرو نیستم این تعریف رو به کجا دارد؟ تشکر بسیار

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در فلسفه متوجه جایگاه مخلوقات به عنوان ممکن‌الوجودها می‌باشیم و به یک معنا متوجه هستیم آن‌ها آیاتی می‌توانند باشند که اشاره به خالق خود و کمالات خالق‌شان دارند. موفق باشید

39468
متن پرسش

سلام استاد عزیز: از تدارک و جبران گناهان شخصی و اجتماعی و حقوق ضایع شده خودم و مردم و خدا و معصومین علیهم السلام عاجزم، قدری که فکر می‌کنم می‌بینم به همه ظلم کرده ام از دوست و رفیق و آشنا تا غریبه! خاک عالم به سرم است! جای من ته جهنم است! استاد عمر باقیمانده را چه کنم؟ این همه روسیاهی را کجا داد بزنم؟ نکند شقی باشم؟! چطور اینقدر کثیف زیسته‌ام؟ نکند خدا مرا نبخشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی خداوند می‌فرماید: «إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ  وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» معلوم است حضرت محبوب اولاً: ضعف بندگانش را می‌شناخته و می‌دانسته‌ است که تازه وقتی انسان راه بیفتد به خود می‌آید که چه بیراهه‌ها که نرفته است. این‌جا است که به گفتۀ جناب جامی: «غره مشو که مرکب مردان مرد را / در سنگلاخ بادیه پی ها بریده اند
نومید هم مباش که رندان جرعه نوش / ناگه به یک ترانه به منزل رسیده اند» 
و این یعنی راهی را مدّ نظر باید قرار داد که سیئات را تبدیل به حسنات می‌کند. یعنی حاضرشدن «مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا» در جستجوی تجدیدِ نظر بودن و دل به حضرت محبوب سپردن و زندگی را مطابق آنچه سیرۀ اولیای الهی می‌باشد، شکل‌دادن. موفق باشید  
 

39376

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: ان شاالله خدا عمر بابرکت به شماعطا کنند. سوالی ازجنابعالی داشتم. بنده کم و بیش از سخنرانی های شما کمال استفاده رو می‌برم. بنده اوایل بحث ها حس و حال خوش معنوی نصیبم شد و گهگاهی خوابهای مفهومی می‌دیدم اما الان فکر می‌کنم دچارتوقف شدم و نمی‌دانم دلیل این توقف از کجا نشات میگیره؛ از کانالهای مربوط به سیر و سلوک اینطور متوجه شدم که دچار قبض و بسط شدم! آیا واقعا همینطور هست؟ از کجا باید دلیلش رو فهمید و برای جبران چه اقدامی باید کرد؟ آیا این قبض موقتی هست؟ لطفا راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به همین جهت  ما در نسبت با انسان‌هایی که توانسته اند از پل صراط دنیا بگذرند، می‌توانیم خود را پیدا کنیم و از این جهت قصه ما، قصه آن‌ها است و قصه آن‌ها در راه‌بودن است. آری! در راه‌بودن. این جا است که آن مرد الهی و زمان‌شناس بزرگ حضرت مولوی فرمود: «ای برادر عقل، یک دم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». چرا به او که قصه‌گوی زندگی‌ها است، گوش ندهیم و اگر بهاری را تجربه کردیم نخواهیم در این راه، خزانی را احساس کنیم؟!! هنوز مائیم و راهی که در آن آوینی‌ها متولد خواهند شد، ولی این صراط و این راه، اگر دشت‌هایی دارد با دست‌هایی گشوده، ناگهان دامنه‌هایی از قله‌هایی برافراشته دارد و ما که به دشت عادت کرده‌ایم، این سختی‌ها را به عنوان نوازش تعبیر نمی‌کنیم و آن‌گاه که بنا است از قلّه فرود آییم، بی‌باکی می‌کنیم. بازشدن چشم یعنی عزمی به اندازه حضور در سرد و گرم این عالَم، یعنی امام خامنه‌ای «حفظه‌الله‌تعالی» و هزاران غم به خاطر مظلومیت مردم غزه، و هزاران امید به خاطر حضور در تاریخی دیگر. قصه انسان چه اندازه عجیب و پیچیده و بزرگ است!!! موفق باشید

39375

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

یه سوال چند ساله توی ذهنم هست: اینکه سال ۹۰ حج عمره قسمتم شد قبل حج که سن حدودا ۲۰ سال رو داشتم الحمدلله با جزوه استاد همراه شدم و قبل از اعزام خیلی حال خوبی داشتم. همش اشک می ریختم و جزوه رو عاشقانه می‌خوندم. ولی وقتی وارد مکه و مدینه شدم مخصوصا مکه حال خوبم رو گم کردم. همش دنبال اون حس و ارتباطم با خدا می‌گشتم اما خیلی سخت بود. دچار بهت خاصی شده بودم. ان شاءالله اگر خدا کمک کنه امسال ثبت نام کردم برای حج واجب. می‌ترسم برم ولی دست خالی برگردم. و اون ارتباط رو با خدا پیدا نکنم. اگر میشه جواب سوال من رو از استاد برام بگیرید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً جای نگرانی نیست. حضورها متفاوت است. ولی آنچه در عمق جان انسان در این موقعیت‌ها پیش می‌آید نوعی از ایمان است که انسان نسبت به فرداهای خود حیاتی خاص را به همراه دارد و به همین جهت تا آن‌جا که ممکن است نباید از حضور در بیت‌الله الحرام کوتاهی کرد حتی اگر در همان زمان، همه آنچه که باید احساس کند را، احساس ننماید و به مرور و آرام آرام و حتی در ابدیت آن نوع ایمان برای انسان روشن می‌شود. موفق باشید

39113

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با توجه به اینکه احتمالا تا چند روز آینده شاهد سقوط سوریه هستیم نظر شریف را مرقوم بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در جواب سؤال شماره 39111 شد. امید است مفید افتد. موفق باشید

39094

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: میشه در مورد آیه ۳۴ توبه بفرمایید در زمان حال پس انداز طلا برای فرزندان با توجه به شرایط اقتصادی حتی در اندازه ی شان مشکل دارد؟ اگر امکان دارد یکم در مورد این آیه توضیح دهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن نوع جمع آوری طلا که به حکم آیه «يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها في‏ سَبيلِ اللَّه» اگر باشد که آن نوع زراندوزی مانع انفاق شود و نگران خلأهای اجتماع نباشد؛ معلوم است که عذاب خاصی را برای خود ذخیره کرده‌اند. و این غیر از  پس اندازهای معمولی است که انسانها برای نیازهای عرفی خود انجام می‌دهند. موفق باشید

39065

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: در زمینه تجلی اسم جامع الله به صورت انسان در قوه خیال، من صوت های جهان گمشده در عالم خیال، حوری بهشتی در صوت های دخان، واقعه، و یک سوره دیگر که الان حضور ذهن ندارم را گوش دادم. اگر در باره همین مطلب (تجلی اسم جامع الله بصورت انسان در قوه خیال) اگر منابع دیگری از خودتان و دیگران اگر امکان دارد که معرفی بفرمایید! با تشکر از زحمات شما!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل و مبنای این مباحث را جناب ابن عربی در کتاب «فصوص الحکم» مطرح فرموده است که البته اگر به کمک استاد آن مطالب دنبال شود، نکات خوبی برای انسان پیش می‌آید. به هر حال نباید بین آینه بودن آن صورت‌ها با حالت جسمانی و مادی بودن آن صورت‌ها، خلط صورت بگیرد. موفق باشید

39035

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: وقت بخیر. من هر وقت به وقایع خوب و یا بد گذشته فکر می کنم، شدیدا غم بزرگی در سینه ام حس می کنم و اذیت می شم. حتی به اینکه بچه هام دارند بزرگ می شند و بچگی شان تمام شده قلبم را به درد میاره و غصه ی بزرگی به دلم می‌گذاره. مشکل من چیه استاد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما می‌توانیم با انس با روایات و آیات، جهان خود را آنچنان گشوده نماییم که از این امور ان شاءالله بتوانیم عبور کنیم. موفق باشید 

38716

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: روز تون بخیر استاد جان. مشتاق دیدار تون هستیم. مدتی است که قسمت نشده خدمتتون برسیم. دعا کنید برامون لطفا. سوالی داشتم از خدمتتون. استاد چی میشه که انسان میل به خوبی ها داره و از یجایی حس میکنه دیگه میل به خوبی ها و خوب بودن نداره و برعکس میل به زشتی ها و بدی ها پیدا میکنه. دلیل این درد چیه و چکار باید کرد؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این قصه هر آن کسی است که در «راه» است و حال با موانعِ آن راه روبرو می‌شود تا در بازخوانی خود به حضور دیگری نظر کند که به جای حضور در باورها، به حضور ذیل اراده الهی قرار گیرد که آن حضور تاریخی است. عرایضی در این راستا تحت عنوان «معنای درک حضور تاریخیِ اصحاب امام حسین«علیه‌السلام»
https://lobolmizan.ir/sound/1520?mark=%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%DB%8C%20%D8%AF%D8%B1%DA%A9%20%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1 
طی 9 جلسه انجام گرفت که البته موضوع حساسی است ولی به نور حضرت اباعبدالله«علیه‌السلام» امکان آن نوع گفتگو فراهم شد. امید است مفید افتد. موفق باشید             
 

38600

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بر اساس عرفان نظری من می‌دانم که در جهان هستی فقط یک وجود هست که آن وجود، وجودی نامتناهی است که جایی برای غیر نمی‌گذارد. از سوی دیگر کثرت، در مظاهر می‌باشد. اگر این کثرت در مظاهر را قبول نکنم، باید بگویم که: این در و دیوار و سنگ و چوب و... خداست. اما چون کثرت در مظاهر را قبول دارم، این مشکل پیش نمی آید. تمام مقدمه بالا برای این سوالم است. من می خواهم که در این مظاهر آن جنبه، وجه اللهی را ببینم. برای رسیدن به این هدف باید چکار کنم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که عرض شده مظاهر، ممکن الوجودهایی هستند که امکان شان ذاتی شان می باشد و خداوند وجود آنها را به آن ها می دهد. بنابراین نسبت ما با هر ممکن الوجودی آن است که با نظر به آن، محدودیت را از خودش بدانیم و ظهور و وجودش را از حق. بدین لحاظ همه عالم مظهر انوار اسماء حسنای الهی هستند در محدوده امکان ذاتی مخلوقات. موفق باشید 

38350

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: اینکه انسان گاهی نسبت به دنبال کردن معارف حقه سست میشه چه علت هایی داره؟ چه کنیم شوق ادامه‌ی کار بهمون برگرده؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس باید متوجه ظرفیت انسانی خود باشد که چه اندازه از طریق معارف حقّه و تدبّر در قرآن می‌تواند آن ظرفیت را از قوه به فعل درآورد. موفق باشید

نمایش چاپی