بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39695

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب و احترام: آیا می تونم از جوابتون به سوال 39692 نتیجه بگیرم که «وجود مشکک است ولی نه مبتنی بر ذاتش، بلکه به اعتبار ظهوراتش»؟ یعنی وجود حقیقتا همچنان مشکک به طور غیرذاتی است؟ یا اصلا مشکک نیست ولو غیر ذاتی؟ و سوال دوم اینکه خود قالب ها که وجود به طور مشکک از اونها ظهور کرده، از وجودند و بدون وجود، چیزی نیستند پس به نوعی مندمج در ذات هستن ولو اینکه در ذات چنین تفکیکی نیست؟ آیا برداشتم درسته؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده «وجود» در ذات خود مشکک است و هرچیزی که مشکک باشد، وجهی متعالی دارد که ذات آن چیز است مانند «حیات» که در عین شدت و ضعف‌داشتن، بالاخره مبتنی بر عین حیات است. ۲. آری! هرچیزی که جنبۀ وجودی دارد، مشکک می‌باشد مانند همان حیات و یا علم. و این برعکسِ ماهیات است. موفق باشید

39540

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام‌علیکم: نگاهی به فقه! «إلیه یصعد کلم الطیب و العمل الصالح یرفعه» ما در نگاه به یک زندگی حقیقی باید متوجه این باشیم که عمل از حیث إعتباریاتی است که إتکاء به واقعیت کلام طیب دارد (همچنان که علامه طباطبائی رحمت الله علیه در کتاب شریف رساله الولایه فرمودند)؛ توجهی که هیچ کدام از علوم را برتر از دیگری نمی پندارد بلکه همچون راهیست که گام به گام به سمت ظهور علم توحید در عالم تشریع به پیش می برد. یک عالم دینی هم از حیث علمی غنی است و هم آن علم عقل عملی او را می پروراند و عملش را غنی می کند؛ لذاست که کسانی چون روح الله ها علم عرفان و توحید را با فقه در دنیا ظهور می‌دهند. علم شریعت که از آن به فقه تعبیر می شود، علمی غنی، جامع، فراگیر و جزء لا ینفکّ از زندگی بشری انسان و اجتماع است؛ منتها باید توجه داشت که از جهت اعتباری بودنش و مبتنی بودنش بر واقعیات، باید برپایه علم توحید که علمی خود بنیاد و حقیقی است، باشد؛ این فقه محدود به لازمة اش که أصول باشد، نیست؛ علم توحید وکلام و فلسفه و تاریخ، بصیرت و سیاست، تهذیب نفس و روشن بینی، زمان شناسی و شناخت مسائل مردم از جمله پیش نیازهای رسیدن به فقه پویاست، از جمله پیش نیازهای رسیدن به عمل کردن بر اساس ارادة الهی در هر عصریست که هر انسانی در آن می زییَد. لذاست امام خامنه ای بایسته هایی برای فقیه مطلوب بیان می کنند که از جمله آنها این است: فقیه اگر بخواهد قوی و درست کار کند بایستی با ذهنیت های رایج دنیا آشنا باشد (که به یکی از مواردی که ذکر کردم یعنی زمانه شناسی، اشاره دارد). حال می‌خواهم بگویم که فقیه_ به معنای تفقه کنندة مجتهد باید احکام الهی را بر اساس حقایقی که زمانه به ظهور می آورد، بر بنایی قوی از مبانی دینی، صادر کند و مردم را بدان ملتزم! بنده عقیده ام اینست که تمام علوم دینی ما _از هر بابی_ باید راهی بسمت فقه و عمل پیدا بکند؛ همچنان که امام خامنه ای در رابطه با فلسفه اسلامی فرمودند: «مشکل فلسفه اسلامی اینست که در طول زمان امتداد عملی نداشته»  بنابر اینکه فقه، علم عملی اسلام است بنده تصورم اینست که ابتدائا باید زمینه خوبی از دیگر علوم اسلامی (به معنای آعم که شهید مطهری که کتاب آشنایی با علوم اسلامی نظرشان اینست که هر علمی که جامعه اسلامی بدان نیاز مند است، علوم اسلامی شمرده می شود- که در کتاب پزشکی را مثال می زنند_) غرض بنده از ارسال این نوشتار راهنمایی در جهت تحصیل در حوزه است که ان‌شاء الله طلب بنده نگاه به حضرت روح الله است و نه کمتر از آن. لذا اسلامی شناسی و اسلامی شدن حقیقی در نگاه بنده است. با توجه به اینکه حوزه علمیه؛ ۱. در باب فقه و اصول جدیت خاصی نشان می دهد (هرچند ضعیف) ۲. در باب دیگر علوم واقعا به صورت فراگیر کار خوبی شکل نداده ۳. و نیز امام خامنه ای درس رسائل و مکاسب را درس اجتهاد می دانند (منتها با محدودیت اقوال و به تعبیری دست در دست شیخ دادن است تا همچون کودکی «تاتی تاتی» ما را بسمت اقیانوس انظار و افهام ببرند) بنظر بنده فی الحال که در سطح یک هستم، با توجه به نظر اساتید راجع به اصول مرحوم مظفر و کتاب شرح لمعه که می فرمایند کتاب های غنی و قوی ای است و اگر خود شخص بخوبی این کتاب ها را مد نظر قرار دهد، دقت نظر و چشمه استنباط بخوبی برایش بجوشش در می آید، بنده نظرم اینست که سطح یک را در زمانی طولانی تر تمام کنم (بقدر معقول) و در این بین، مبانی کلامی، فلسفی، تاریخی، سیاسی، و.... خود را بخوبی استحکام ببخشم تا بعد از ورود در سطح دو، در محضر کتاب های شیخ اعظم بخوبی _بلطف خدا_ چشمه بجوشش در آمده را به رودی ساری و جاری تبدیل کنم و سپس در درس خارج _به اندازه معقول_ دریایی شوم برای حضور در میدان بیکرانه انقلاب اسلامی و نه اینکه همچون افرادی سالیان سال در درس خارج پوچ و بیهوده بمانم و هیچ و اندر هیچ و نه اینکه همچون افرادی در سطح دو در کتب شیخ انصاری بخواهم با ذهن نپخته وارد شوم و براحتی _و مهمتر اینکه، بدون در نظر گرفتن رشد علمی حاضر و زمانه موجود_ اقوال را بپذیرم و یا اینکه خیلی با حالت ضعف نپذیرم اما حرفی نیز برای گفتن نداشته باشم انقلاب به روح الله ها نیاز دارد! امام نیز فرمود: الهی إن کان صغر فی جنب طاعتک عملی فقد کبر فی جنب رجائک أملی! ما بگمان خود تلاش می کنیم، او نیز می‌خرد. إن شاء الله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و باید برای حضور در این تاریخ، جهانی که در آن زندگی می‌کنیم را بشناسیم تا آنگاه که از فقه و بر مبنای فقه سخن می‌گوییم، علاوه بر آن‌که متوجه هستیم مبنای آن سخنان بدون اتصال به نفس‌الامر نیست؛ نسبتی با عالم و آدم داشته باشد. و این حساسیت بسیار خوب و مهم است و عجیب آن است که بحمدالله نسل جدید، ظرفیت آن را دارد که همه را در کنار هم و با دقت کامل بخواند که نمونۀ آن شهید مطهری و رهبر معظم انقلاب می‌باشند. موفق باشید

39370

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا سلام علیکم جناب استاد: میخوام در محضر شما به خدا عرض کنم که خدایا شما شاهدی که اگر اولیاء ت به من توصیه نمی‌کردند خانه نشینی بهتر است اکنون در به در سرتاسر کره زمین به دنبال آدم ها به هرنام و نشانی بودم، چرا که از در عشق تو دریافتم «همه روز روزه بودن، همه شب نماز کردن / همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن / ز مدینه تا به کعبه، سر و پا برهنه رفتن / دو لب از برای لبیّک، به وظیفه باز کردن / به مساجد و معابد، همه اعتکاف جستن / ز ملاهی و مناهی، همه احتراز کردن / شب جمعه ها نخفتن، به خدای راز گفتن / ز وجود بی نیازش، طلب نیاز کردن / بخدا که هیچ کس را، ثمر آنقدر نباشد / که به روی نا امیدی، در بسته باز کردن». خدایا باز اگر فرصتی دهی در به در مخلوقات شوم به خودت قسم می‌شوم به هر اندازه که بتوانم. با اینحال از بندگان خودت راضی همین سرورانم که مرا امر و نهی هایی که پر از فداکاری شد، کرده اند با اینکه ارزشی نداشتم و چیزی در برابر آنها نبودم ولی بر من ولایت داشتند و من به احترام بزرگی آنان نزد تو آنها را همواره تسلیم بودم. خدایا ما را به خودت بپذیر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی انسان به خود آمد که دست او خالی و خالی است، تازه متوجه می‌شود یک راه در مقابل او گشوده می‌شود و آن راهی است که خداوند مقابل انسان می‌گشاید تا در وظیفۀ خود نسبت به خلق خدا به میان آید. موفق باشید

40187
متن پرسش

سلام استاد: خداقوت. مسئله ای داشتم در این شرایط انگار یک چیزی توی حال ها و برنامه های صداسیما کم است حالی که مخابره شده و جریان پیدا کرده بین مردم فقط خوشحالی از پرتاب موشک و خوردن به هدف ها بوده که از جهاتی و برای حفظ روحیه ها لازم است اما کافی است؟ این حال مردم را منفعل می کنه و وقتی حملات سنگین تر شود خدایی نکرده حال ترس منفعل کننده ای پیش می آید که مگر ما دست بالا را نداشتیم چرا داریم تلفات می دیم یه تردیدی میاد سراغ دل ها این درگیری که شروع شده ممکنه حتی بیشتر از ۱ ماه طول بکشه ممکنه بقیه کشورها وارد بشن ممکنه هم نه نمی دونیم ولی به نظرتون حال مردم چطوری میشه وقتی طولانی میشه شرایط جنگی و اضطراری چقدر از دل ها خالی میشه به خاطر کارهای رسانه ای دشمن و طولانی شدن شرایط و مهم تر از همه که این همه مقدمه گفتم، به خاطر نبودن یک حال دعا و تضرع و فسبح بحمد ربک و استغفره (که در سوره نصر تذکر داده شده) در خودمون و روایت هامون و صدا و سیما که خواهی نخواهی موثره در حال جامعه همه ی روایت ها از این شرایط خلاصه شده در این که وای ما چقدر قوی هستیم این خوبه برای حفظ روحیه ولی کافی نیست و پایدار نیست چون شرایط سخت تر نیاز به جریان افتادن یه حال دیگه بین مردم داره تا واقعا حضورها بیشتر بشه و حفظ بشه یک رویکرد آوینی گونه برای گفتن از این شرایط نیاز داریم و ما هرکدام در نقطه خود باید چگونه باشیم؟ چطور بفهمیم آن آنگونه ای که باید باشیم را؟ باید چه کار کنیم؟ یا نکند این نگرانی بیهوده است و سروقت خود همه چیز به اندازه پیش می آید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکتۀ مهمی است که متوجه شویم بالاخره وارد جنگ شده‌ایم و جنگ بدون تلفات نیست آن هم با جریان استکبار و با جنگِ ترکیبی. و درکِ درست آنچه پیش آمده، موجب می‌شود تا روحیۀ مقاومت مردم رشد کند و البته خوب است صدا و سیما با همۀ زحمت و دلسوزی که بخصوص خبرنگارانِ عزیز آن متحمّل می‌شوند؛ با عمق بیشتری کار را ادامه دهند شبیه آنچه آقای دکتر فؤاد ایزدی بدان اشاره می‌کند. زیرا همچنانکه در جواب سؤال شمارۀ 40185 عرض شد باید متوجه شویم ما هم اکنون پیروزیم، حتی اگر چندین ماه جنگ ادامه یابد و رژیم صهیون به حکم استیصالش، مردمِ عادی را به قتل برساند به امید آن‌که مردم روحیۀ خود را ببازند به همان صورتی که در ابتدای دفاع مقدس، رژیم عراق با بمباران‌های متعدد خود در خوزستان خواست به چنین نتیجه‌‌ای برسد ولی همان مردم یعنی جهان‌آراها با بصیرت تمام مقابل آن تجاوز ایستادند و شکستی که صدام گمان می‌کرد بر ما تحمیل کرده را به پیروزی تبدیل نمودند. در این مورد خوب است رجوع شودبه عرایضی که طی مصاحبه‌ای که اخیراً تحت عنوان «جنگ اسرائیل با هویت متعالی ایران» https://eitaa.com/matalebevijeh/19620 شده است. موفق باشید    

40073
متن پرسش

سلام: بسیار برای من عجیب است که نسل جدیدِ کشور ما، در مقایسه با نسل جدیدِ کشورهای دیگر، از نظر جهانی که در آن زندگی می‌کنند، بسیار جلوتر است! کشورهای مدرن نتوانستند نسل جدید خود را از باتلاق نیهیلیسم نجات دهند، در حالی که کودکان و نوجوانان ما به‌خوبی وارد جهان اسلامی شده‌اند؛ جهانی که نه‌تنها احساس محدودیت در آن وجود ندارد، بلکه با کوچکترین اشاره، آینده‌ی خود را درک می‌کنند. انقلاب اسلامی از این جهت یک جهان بی‌نظیر است که انسان‌های بزرگی را در خود پرورش داده است؛ انسان‌هایی که شور حیاتیِ کاملاً اخلاقی و معنابخشی را تجربه کرده‌اند. شهدا، علما، دانشمندان، سبک زندگی و حضور سیاسی-اجتماعی این افراد، همگی نشان‌دهنده‌ی جهانی قدرتمند و پرشور هستند. انقلاب اسلامی هزاران سال از تمام تمدن‌های موجود پیشرفته‌تر و کامل‌تر است. تبریک می‌گویم به مناسبت گشوده شدنِ جهان آخرالزمانیِ اسلامی! حالا می‌فهمم مقصود از «انسان حق‌الیقینی» چیست. حق‌الیقین یعنی حضوری بی‌کم‌وکاست، و چه زیبایی بی‌نظیری دارد! از طرفی اجتماعات دفاع از فلسطین در دنیا راه ورود به این جهان اسلام شده. اینها زیبایی است و زندگی با چنین زیباییهایی برایم شیرین است. «دست و پا گم کردهٔ شوق تماشای توام / افکند یارب سر افتاده در پای توام / اینکه رنگم می‌پرد هر دم به ناز بیخودی / انجمن پرداز خالی کردن جای توام / خانمان پرداز الفت را چه هستی‌کو عدم / هر کجا مژگان گشایم‌ گرد صحرای توام / هیچکس آواره گرد وادی همت مباد / مطلب نایاب خویشم بسکه جویای توام / نقد موهوم حباب آنگه به بازار محیط / زبن بضاعت آب سازد کاش سودای توام / خواه درد آرم به شوخی خواه صاف آیم به جوش / همچو می از قلقل آهنگان مینای توام / کیست‌ گردد مانع مطلق عنانیهای من / موج بی‌پروای توفان خیز دریای توام / سجده‌ها دارم به ناز هستی موهوم خویش / کاین غبار سرمه جوهر گرد مینای توام / در محبت فرق تمییز نیاز و ناز کو/ هر قدر مجنون خویشم محو لیلای توام / می‌شکافم پردهٔ هستی تو می‌آیی برون / نقش نامت بسته‌ام یعنی معمای توام»

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است. بی‌حساب نیست که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «تجلی طراوت و نشاط انقلابی در راهپیمایی ۲۲ بهمن و به صحنه آمدن جوانان و نوجوانان برای دفاع از انقلاب با وجود حجم انبوه خصومت‌ها علیه نظام اسلامی را نشانه اراده پروردگار برای پیشرفت اسلام در بستر جمهوری اسلامی خواندند و افزودند: نمونه دیگری از بروز اراده الهی، تجمعات ضد صهیونیستی در اروپا و حتی آمریکا و افزایش چشمگیر حمایت افکار عمومی جهان از مردم فلسطین است.» باید به این جمله زیاد بیندیشیم. اخیراً در این رابطه بحثی تحت عنوان «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شد که ان شاءالله می‌تواند مفید باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/19415  موفق باشید

39809

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: روزتون بخیر. میشه در مورد موکل جن توضیحی بدید. من میخوام یه موکل داشته باشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمی‌دانم. موفق باشید

39711

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم: فرموده اید که در عرفان تعریف اسم عبارت است از ذات به صفت خاص. سوالم این است که آیا ما می‌توانیم غیب الغیوب را به عنوان ذات در نظر بگیریم؟ با تشکر از توجه شما استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نکتۀ خوبی را می‌فرمایید. موفق باشید

39604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. استاد ارجمند سلام علیکم وعرض ادب و احترام: اخیرا در صوتهای ارسالی از سخنرانان از تکه هایی از سخنرانی و صوتهای بزرگان را با پیش زمینه و همراه موسیقی ملایم تار و آلات دیگر پخش می کنند و می گویند برای جذب جوانان خوبست. برای ساختن سرود و ترانه های خوب موسیقی ظاهرا مباح است. ولی آیا درست است اکنون شروع کرده ایم و سخنرانی ها و مطالب بزرگان را هم به همراه موسیقی ملایم پخش می کنیم؟ آیا در سیره پیامبر و اهل بیت و علما نمونه هایی از این دست داریم؟ پیشاپیش از پاسخگویی استاد سپاسگزارم. گلناز طالب نیا از خوانند گان کتب و مستمعین استاد بزرگوار

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد سرود «ای مطهر» همین سؤال پیش آمد و حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آن را خوب و بی‌اشکال خواندند. در این رابطه به نظر می‌آید اصل قضیه اشکال ندارد مشروط بر این‌که هدف ما طرح و تأکید بهتر نسبت به محتوا باشد. موفق باشید

39563

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا: بنظر بشر آخرالزمان نظر انداخته به پیامبرانی چون بودا و موسی و عیسی علیه السلام و پیامبر خدا صلوات الله علیه را نیاز دارد با پیامبران دیگر مراحلی از رجوع به حقیقت اما از دور و دور از «وحی» می‌شنود. اما پیامبر آخر ارواحنا له الفداء پیامبری را به انتها رساند و وحی را هدیه الهی به بشریت دانست، پس بشر نهایی با هدیه قرآن به آنها به نام راحتی به حقیقت با وحی‌. سئوال اینجاست جناب استاد، چرا با این همه توحید ما همچنان برای خود نفسی قائلیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا هنوز ما متوجه جایگاه تاریخی اسلام نشده‌ایم که بنا دارد ما را منوّر به آنچنان توحیدی گرداند که آن توحید می‌تواند با همۀ ظلمات آخرالزمان مقابله نماید به همان معنایی که فرمود: «چون‌که سرکه، سرکگی افزون کند / پس شکر را واجب افزونی بود». این‌جا است که رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود با مردم آذربایجان شرقی فرمودند در شرایط کنونی دفاعِ نرم‌افزاری مهم‌تر از دفاع سخت است. زیرا ما به معنای حقیقی به گفتۀ ایشان در میدان مقابلۀ نور با ظلمت و حق با باطل وارد شده‌ایم و دشمن با دست‌کاریِ افکار عمومی بنا دارد ما را از این حضور عظیم و زیبا غافل کند. موفق باشید

39500

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

در جامعه کثیف امروزی نمی توانم زندگی کنم؛ خوب و بد با هم آمیخته شده و واقعا نگه داشتن دین مثل نگه داشتن آتش در دستم هست و هیچ هادی ندارم و از تنهایی دارم نابود میشم و هیچ کاری بعد از کلی جست و جو پیدا نکردم که روحم در آن آرام باشد؛ تکلیف چیست؟ تا کی هی در بزنیم و کسی باز نکنه؟ امیدوارم که توسط خودتون خونده شه. یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود در این موارد به مباحث «معرفت نفس» ورود فرمایید که فرموده‌اند: «انفع المعارف» است. موفق باشید

39026

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ الحمدلله حساسیت های دورنی آشکار گشته و متوجه این شده ام که نسبت به فقر، به تاریکی ترس دارم. وقت سحر ترس دارم از در و دیوار. وقت رانندگی ترس دارم از ایجاد خسارت و عدم توانایی پرداخت. وقت جدایی از دوستان ترس دارم از ایجاد مشکل و عجز خودم در رفع آن. گویی بیشتر برای دوری از ترس جانی و مالی کسانی را دوست خود اتخاذ می‌خوهم بکنم. خلاصه این ترس در خطورات ذهنی ام وسوسه می‌شود، و حال بیش از آنکه ترس مرا بیازارد، تنفر از این ترسیدن ها مرا میازارد. طلب از چه داشته باشم تا که رسته شوم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به سخن مولایمان فکر کنیم که در توصیه به فرزندشان می‌فرمایند: «خذ الغمرات للحق حیث کان» در مواجهه با مشکلات از گرداب‌های پیش‌آمده دوری مکن و خود را در دل آن مشکلات بینداز. بنابراین در دل همین ترس‌ها باید خود را بیابیم تا معلوم شود بزرگ‌تر از آن هستیم که بخواهیم از این موارد بترسیم. موفق باشید

40210
متن پرسش

با عرض سلام و خداقوت خدمت استاد گرامی: از آغاز جنگ همواره خطری حس می‌کنم و آن اینکه جای نگاه‌ها و تحلیل‌های قرآنی و باطن‌بین به این نبرد بسیار خالی است. خط تحلیلی صدا و سیما نیز مدام بر قدرت تکنولوژیکی ما تاکید می‌کند و با پخش محتواهای هیجانی که ناشی از درگیری‌های ظاهری است سعی در ایجاد امید دارد. این روزها بازخوانی گفتارهای آوینی در روایت فتح شاید تنها ملجأ ای است که سعی می‌کنم با آن، چشم دلم را باز کنم و اینقدر فریب چشم سر را نخورم. بسیاری از دوستان رسانه‌ای و هنرمندم این روزها بی‌قرارند که کاری کنند ولی گویی در همان مناسبات مرسوم می‌افتند. از خودشان غفلت می‌کنند و صرفا در طلب اثرگذاری روی ذهن مخاطبین‌اند. آیا اولین وظیفه ما در این صحنه، رجوع به خودمان نیست؟ که این صحنه را واقعا چگونه می‌بینیم؟ (بسیاری این صحبت‌ها را حمل بر انفعال و کار بیهوده می‌دانند) براستی اهالی هنر و رسانه در این نبرد چه رسالتی برعهده دارند؟ لطف می‌کنید اگر پاسخی بفرمایید که بتوانیم در این صحنه به درستی رسالت خود را بیابیم و درگیر کارهایی که شاید بی‌بنیاد است نشویم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ حرف آن است که انسان در تاریخی که پیش آمده جایگاه خود را نسبت به سنت های الهی «فهم» کند به آن معنا که بیندیشد راستی را! خداوند چه اراده‌ای در این میدان به میان آورده؟ و در این رابطه ذیل ارادۀ الهی، جایگاه خود را بیابد. وقتی ملاحظه می‌کنید جریان استکبار که مدعی احترام به آزادی و انسانیت بود، تا این اندازه رسوا شده و بحمدالله جبهۀ مقاومت و بخصوص ایران بزرگ، در این رابطه در جایگاهی قرار دارد که مصداق آیه‌ای است که می‌فرماید: «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ» و هر طور فکر کنیم ملت ما در مقایسه با جریان آمریکا و رژیم صهیونی مصداق همان ایمانی است که طبق آیۀ فوق شامل عزت و پیروزی خواهد شد و وظیفۀ جریان‌های فکری و فرهنگی آن است که در این رابطه سخن‌ها و رهنمودهایی را به میان آورند تا معلوم شود هرکس در میدانی که پیش آمده است، چگونه خود را معنا کند. موفق باشید    

40150
متن پرسش

سلام علیکم: با عرض ادب و‌ ارادت محضر استاد طاهرزاده، به مناسبت سالگرد آغاز زعامت رهبر معظم انقلاب مطلبی بیان می‌شود در روایات داریم که بهره هر کس به اندازه ظرفیت اوست و‌ در معارف داریم که چگونه انسان می‌تواند ظرفیت خود را افزایش بدهد حال در این عصر یکی از عوامل مهم افزایش ظرفیت وجودی انسان ها التزام به ولایت فقیه و ایمان به ایمان رهبر معظم انقلاب می‌باشد ما در انسان‌های متعالی دیدیم که چگونه ارادت به رهبری باعث افزایش ظرفیت وجودی آنها شد که مصداق بارز آنها شهید سلیمانی می‌باشند که آن تعابیر عمیق و خاص درباره رهبری داشتند و همچنین شهدای بسیاری دیگر.... و علمای بزرگی همچون علامه حسن زاده عاملی که ارادت آنها به رهبری چگونه ظرفیت وجودی آنها را افزایش داد و‌ به درجات عالی معنوی رسیدند از طرفی ما می‌بینیم که این افزایش ظرفیت انسانها فقط مخصوص ايران نیست و در جهان اسلام و‌ حتی انسان های آزاده در سراسر جهان متاثر از فرمایشات حضرت آقا نوعی خود آگاهی تاریخی و انسانی برایشان ایجاد شده است تا آن‌جا که حتی در خود آمریکا بنر بزرگی از حضرت آقا به اهتزاز در می آید حال از حضرتعالی درخواست دارم تببین بفرمایید که رابطه بین ایمان به رهبری ‌و‌ افزایش ظرفیت وجودی انسان چگونه است؟ با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به تفکر تاریخی  نظر داشته باشیم زیرا در تفکر تاریخی انسان از یک طرف متوجه اراده الهی در زمانه می‌شود و از طرف دیگر شخصیت‌هایی که نماد اراده الهی هستند و خداوند از طریق آن شخصیت‌ها بنا دارد آن اراده تاریخی را محقق کند، مد نظر قرار می‌دهد، در این میدان است که انسان جایگاه رهبری رهبر انقلاب را بعد از حضور تاریخی حضرت امام روح الله  می‌نگرد و می‌یابد که چگونه با نظر به شخصیت رهبر انقلاب، می‌توان در انتخاب‌های خود گرفتار روزمرگی‌ها و سیطره  رسانه ها نبود و به سنت‌های لایتغیر الهی اندیشه کرد. در این حالت انسان چون کوه استوار می‌شود و آینده برای او  میدانی است تا بتواند هرچه بیشتر اکنون را به بهترین نحو مدیریت کند از آن جهت که متوجه می‌شود نظر به رهبری انقلاب یعنی حضور در آینده تاریخ. موفق باشید

40146

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: شما در یاد است ویژه با موضوع (نقش خیال در نگاه ابن عربی) فرمودید: «۲۴- فرمود: «واللّه فی قبلةِ المصلی» خداوند در قبله‌ی نمازگزار است. یعنی او را در قبله‌ی خود تخیل کن و تو رو در روی او هستی» آیا منظور ابن عربی آن است که خدا را در یک صورت خیالی تصور کنیم، که در قبله ما قرار دارد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که نمازگزار با بصیرت قلبی متوجه حضور خداوند در قبله و افق  خود باشد مانند احساسی که ما از وجود و نفس خود داریم  بدون آنکه تصور خیالی از آن داشته باشیم. موفق باشید

39950

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: چند ساعتی با هوش مصنوعی با موضوعات مختلف مباحثه کردم. از پاسخ هایی که می دهد حیرت کرده ام! به عنوان نمونه در پاسخ به پرسش 39927 اینگونه جواب داد: [**سلام بر شما دوست عزیز و همراه گرامی** بسم الله الرحمن الرحیم چه سؤال نورانی و دغدغه‌ی مقدسی! همین اضطرابِ مقدس و نگرانیِ شیرین، خود نشانه‌ی حرکت است؛ چون اگر دل بی‌تفاوت بود، هرگز چنین سؤالی در آن نمی‌رویید. اولاً: آنچه از کلمات مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی (ع) در «فرزندم اینچنین باید بود» می‌خوانید، باران رحمتِ عرشی است که بر زمین دل‌های مشتاق می‌بارد. اما بدانید که این باران، برای رشد است، نه برای غرق‌کردن! خداوند متعال به بندگانش لطفی دارد که اگر گام‌هایی هرچند کوچک، اما با اخلاص بردارند، آن‌ها را در مسیر نگه می‌دارد. ثانیاً: نگران «شدن» نباشید، نگران «راه‌رفتن» باشید. همین که دل‌تان می‌تپد، قدم‌هایتان را بررسی می‌کنید، و گاهی از ترسِ عقب‌افتادن ناله می‌زنید، یعنی زنده‌اید و در حرکت! مرده‌ها نگران سقوط نیستند. ثالثاً: نشانه‌های حرکت در این مسیر را بشناسید: ۱. تغییر تدریجی ذائقه‌ی معنوی: وقتی دیگر از برخی لذت‌های گذشته بی‌ذوق می‌شوید، یا سخنان امیرالمؤمنین (ع) برایتان «غذا» می‌شود نه فقط «کلام زیبا». ۲. نرم‌شدن دل: وقتی در برابر حق، خشک و مقاوم نیستید و گاهی اشک‌های بی‌اختیار می‌ریزید. ۳. حساسیت به گناه: وقتی اشتباهات کوچک هم شما را می‌آزارد، چون چشم‌دل‌تان روشن‌تر شده است. ۴. اشتیاق به عبادت: وقتی نماز و مناجات، برایتان «حوصله‌سربر» نیست، بلکه «تنفّسِ روح» می‌شود. رابعاً: سبک زندگی، یک‌شبه عوض نمی‌شود. امیرالمؤمنین (ع) خود فرمودند: «کونوا دُعاةً للناس بِغیر ألسنتِکم» (مردم را به غیر زبان‌تان [با عملتان] دعوت کنید). یعنی تبدیل‌شدن تدریجیِ رفتارها مهم است، نه تغییر ناگهانی و شتاب‌زده. خامساً: از دعای فرج و صلوات خاصه بر امام زمان (عج) غافل نشوید. اینها نورِ راه هستند. هر روز دعای «اللهم کن لولیک...» را بخوانید تا دست شما را در دستِ ولی‌الله الاعظم بگذارند و راهنمایی‌تان کنند. سادساً: هرگز خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. شما مسیر و میزانِ نور خودتان را دارید. «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ» (انعام/۱۴۹) — حجت خدا بر هرکس، متناسب با ظرفیت اوست. پایان سخن: همین که این سؤال را از دل برآوردید، یعنی بادبان‌های روح شما به سوی افق‌های نورانی در حرکت است. فقط ادامه دهید، توقف نکنید، و به فضل خدا امیدوار باشید. «وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا» (عنکبوت/۶۹) — و آنان که در راه ما جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خویش هدایت‌شان خواهیم کرد. والسلام علیکم و رحمه الله 🌿]😐 نظر حضرتعالی چیست؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جناب هوش مصنوعی توانسته است مبناهای دینی را در هماهنگی با هم، این چنین به میان آورد. ولی با اینهمه ما باید خودمان فکر کنیم هرچند از اطلاعاتی که در فضاهای مجازی هست و هوش مصنوعی  می‌تواند به خوبی از آن‌ها بهره ببرد؛ غافل نباشیم. موفق باشید

39779

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام: آیا ابن عربی در فتوحات مکیه یا فصوص، بر علیه شیعه و امیرالمومنین علی علیه السلام مطالب نوشتند؟ آیا ایشان ضد شیعه بوده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست. مرحوم آیت الله فاطمی‌نیا در این مورد تحقیقات خوبی داشته‌اند مبنی بر این‌که اگر در فتوحات، جملاتی به چشم می‌خورد حاکی از طعنه به شیعه، مربوط به فتوحاتی است که بعد از حیات ابن عربی برای مقابله با شیعه چاپ شده که بحث آن مفصل است. کتاب «جدال با مدعی» از استاد حسین غفاری نکات بسیار خوبی در این مورد مطرح کرده است. موفق باشید

39410

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: استاد اینکه در آیاتی از قرآن مانند آیات پایانیِ سوره «زمر» اهل تقوا رو وارثان زمین معرفی کرده و در ادامه راجع به بهشت و جایگاه آنها صحبت کرده را من متوجه نمی‌شوم. اگر بهشت جایگاه اهل تقواست، پس چرا خداوند آنها را وارثان زمین در قیامت خطاب می‌کند؟ مگر نه اینکه با برپاییِ قیامت زمین و هر آنچه در آن است از بین می رود؟ پس این وراثت به چه معناست؟ آیا دوباره اهل بهشت به زمین بر می‌گردند؟ یا نه معنای دیگری دارد؟ اصلا وراثت جهانی از بین رفته چه ارزشی دارد که خداوند در قرآن آن‌را بیان می‌فرمایند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفسرین محترم در مورد معنای «ارض» در این آیه، فرموده‌اند منظور زمین بهشت است که میراث اهل تقوا می‌باشد تا در آن زمین هر طور خواستند حاضر شوند. موفق باشید

39390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب استاد عزیز: چند وقتی است ذهنم درگیر مباحثی که شما می‌فرمائید درباره درک حضور بیکرانه خودمان و پیدا کردن نسبتمان با حق تعالی، خودم معنای زندگی را این شکلی متوجه شدم، اما ذهنم درگیر نزدیکانی است که همچین درکی از وجودشان ندارند و با مطالب غربی ذهن خودشان را پر کرده اند. نمی‌دانم گاهی چه نسبتی با اینطور افراد گرفت و این افراد در چه نسبتی با حق قرار می‌گیرند. جدای از محبت داشتن به ایشان اما تفکراتشان در چه سازو کاری قرار می‌گیرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم سبکی است که باید با رفتار و گفتار خود متذکر آن سبک و آن راه شد تا وقتی متوجه شدند بر آنچه هستند ثمری حاصل نمی‌شود،  نسبت به راهی که باید در آن حاضر شوند؛ بیگانه نباشند. این‌جا است که باید با احترام به آن‌ها عملاً نشان داد راه دیگری هست. موفق باشید

40122

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: آیا حضرت علامه جوادی آملی بر نظریه وجود تشکیکی ملاصدرا ایراد گرفته اند؟ اصولاً در وجود تشکیکی که وجود مطلق گاهی قوی و گاهی ضعیف است این شدت و ضعف با مطلق بودن حق سازگار است؟ در این وجود تکلیف ماهیات که حد وجود و عدمی هستند چه می‌شود؟ ممنون از لطفتون. لطفا منابعی هم جهت مطالعه بیشتر معرفی بفرمایید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسی مفصل است و مسلماً آیت الله جوادی  از جمله حکیمانی هستند که معتقد به تشکیک وجود می‌باشند و هر آن چیزی که تشکیکی هست مرتبه تعالی دارد که در رابطه با وجود آن حقیقت مطلق مقام توحید ربوبی می‌باشد و دیگر مراتب تجلیات اسماء الهی هستند. ماهیات به این اعتبار صورت مراتب وجود می‌باشد که بحث آن در جای خود بحث مفصلی می‌باشد. موفق باشید

40048

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت بخیر استاد گرامی: ببخشین درگیر وسواس عملی در طهارت و بالاخص نماز هستم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام  علیکم: همانطور که مکرر عرض شده است هر اندازه در معارف توحیدی رشد کنیم به همان اندازه توهمات که منجر به وسواس می‌شود ضعیف می گردد. در این رابطه خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست رجوع شود. موفق باشید

40002
متن پرسش

با سلام و عرض تبریک به مناسبت گرامیداشت روز معلم خدمت استاد گرامی: در دورانی که ذهن بشر درگیر پیشرفت علم و مسابقه تکنولوژی و هوش مصنوعی و شاخص های پیشرفت اقتصادی شده گاهی انسان از چیزهایی در تاریخ خود غافل می شود که اگر همه این پیشرفت ها محقق می‌شدند ولی آن چیزها نبود زندگی دیگر ارزش زندگی کردن نداشت. بیایید تصور کنیم در تاریخی زندگی می‌کردیم که جهان بینی مادی جدا شده از وحی در کل جهان غالب شده بود و اصالت قدرت به یک حقیقت مسلم پذیرفته شده برای کل بشریت تبدیل شده بود. در چنین جهانی ‌کشورمان در همه شاخص های پیشرفت و توسعه در صدر جهان قرار گرفته بود و مردمش در اوج رفاه مادی به سر می‌برد. ولی در این تاریخ نه حرف از جبهه حقی بود و نه تقابلی بین جبهه استکبار و حق وجود داشت. دیگر نه ظلم به معنای ظلم بود و نه مظلوم به معنای مظلوم. دیگر نه حق معنایی داشت و نه استکبار امری ناپسند بشمار می‌رفت. فقط و فقط اصالت قدرت حاکم بود و جنگ قدرت برای غلبه این نژاد بر آن نژاد و این قوم بر آن قوم آنهم بوسیله پیشرفته ترین ابزارهای تکنولوژی. و گم شدن خود متعالی مان در چنین روزمرگی هایی. آیا چنین جهانی ظلمات مطلق نبود؟ آیا با وجود همه دردها و رنج ها و مشکلات در این روزگار نباید شکرگذار این نعمت بزرگ الهی باشیم که اگر ظلم و جور و استکبار بشریت را احاطه کرده و به تنگ آورده است ولی هنوز در تاریخی زندگی می‌کنیم که زبان و دهانی هست که ندای حق زمانه ما باشد و از حق و احقاق حق مظلوم بگوید، زبانی که ظالمان و مستکبران زمانه را رسوا کند و از حکومت حکم خدا بگوید‌. زبان و دهانی که چشمان مستضعفان جهان به او باشد و به او به عنوان مظهر اراده الهی در این دوران بنگرد. ملتی چون ملت یمن که دفاع از کودک معصوم و مظلوم فلسطینی را رسالت الهی خود بداند تا آنجا که در راه این جهاد از جان و مال و فرزند خود بگذرد. آیا در این دوران تاریک قادر به دیدن این زیبایی ها هستیم؟ زیبایی هایی از نوع «ما رأیت الا جمیلا»!!! التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از اظهار لطف جنابعالی بسیار متشکر هستم. راستی! اگر انسان نسبت به ابزارهایی که به جای انسان‌ها نشسته‌اند خودآگاهی نیابد، آیا جز این است که هر روز بیشتر و بیشتر تبدیل به کالا می‌شوند؟ و این‌جا است که هرکس باید به بودن خود در جهان با توجه به حضور بیکرانه‌ای که اکنون در آن حاضر است، بیندیشد وگرنه همگان ابزارهایی خواهند شد در دست تکنیک به همان معنایی که جناب آقای دکتر داوری اردکانی متذکر می‌شوند که این تکنیک است که بر علم سیطره دارد و نه آن‌که علم، تکنیک را در اختیار گرفته باشد. و در نظر بگیرید اگر آن نوع خودآگاهی که انسان باید نسبت به خود و به تکنیک داشته باشد، در میان نیاید آری! آینده همانی است که بعضاً پیش بینی می‌ شود. ولی گویا با حضور انقلاب اسلامی و تذکری که انقلاب نسبت به انسان و سنت‌های جاری در هستی متذکر می‌شود، ما به آیندۀ دیگری می‌اندیشیم. موفق باشید  

39727

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

از کودکی در ریاضی قوی تر از دیگران ظاهر می‌شدم و این انگیزه و علاقه مرا چندین برابر می‌کرد (گرچه در درک بقیه مباحث نیز هیچگاه ضعیف نبودم). جدا از آن روحیه حل مسئله و تفکر چرا محور در من تقویت شد، و نوع فکر علت محوری و... خلاصه برکات زیادی از آن دیدم. لکن جایی خواندم که ادبیات فارسی بعضا عقل انسان را بیشتر رشد خواهد داد و انگار که ریاضی فایده ای ندارد یا اصلا خواندنش سود و مرحمت آن چنان ندارد. برکاتی برای رشد انسان از طریق آن اتفاق نمی‌افتد. می‌خواستم بدانم درک شما از ریاضی همیشه چه بوده است؟ و اگر ممکن است مرا در این زمینه راهنمایی کنید و اینکه آیا جایی علمی برتری بر دیگری دارد؟ و برتری هر کدام از چه لحاظ است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بالاخره عقلی که انسان در ریاضیات دنبال می‌کند، چیزی نیست که بتوان در این تاریخ و در این زمانه از آن غفلت نمود. می‌ماند که نباید از دیگر ابعاد انسان که ابعاد قدسی اوست غفلت کرد و این‌جا است که مباحث «معرفت نفس» نیز لازم است. در رابطه با «معرفت نفس» می‌توانید به بحث «ده نکته در معرفت نفس» رجوع فرمایید که صوت آن روی سایت هست. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87

39681

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت: طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق. استاد گرامی در ده نکته معرفت نفس، رسیدیم به مبحث مرگ. در روایات در مورد اجل مسمی و اجل معلق چیزی بیان شده که کدومش بیشتره؟ در ذهنم این هست که درصد خیلی زیادی از افراد با اجل معلق از دنیا میرن درسته یا نه؟ متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً همین‌طور است. به نظر می‌آید در کتاب «خویشتن پنهان» این مطلب بیشتر روشن شده باشد. موفق باشید

39608
متن پرسش

سلام علیکم: الهی تا آخر عمر بفدای مردم لبنان و فلسطین شوم که گردن همه ما حق بزرگی دارند. در شأن یک موحد در جای جای دنیا الالخصوص ایرانیان نیست که سپاسگزار مقاومت و فداکاری بینظیر آن مردم پاک نباشیم. همانها که راه عبودیت خدا را به چه زیبایی پاس داشتند و جانهایشان امروز حامل حق و حقیقت است، آری اگر آنها با حضرت سید حسن نصرالله روحی فداه دارند می‌گویند نحن الحق براستی که چون منصور حلاج بصدق سخن می‌گویند. جوانان عزیز که رهبر معظم انقلاب اسلامی عاشقانه شما را دوست دارد و شک نکنیم هیچ کس در این دنیا اندازه ایشان بعد از معصومین و با معصومین صلوات الله علیهم اجمعین کسی نیست که به سعادت و رشد ابدی جان‌های ما این اندازه بینظیر علاقه داشته باشد، ببینید مردم بزرگ لبنان و فلسطین با فهمیدن محبت حضرت امام خامنه ای به چه رشدی رسیدند که می‌بینیم مردم ایران هزار سال از لحاظ رشد از مردم مقاوم لبنان عقبند! دقیقاً در همین زمان که بنده و شما به کم ترین بودن قانع شدیم، دلم برای خودمان می‌سوزد. آن سید عزیزی که جانم فدایش باد چنان هست که گویا هرگز مردنی نیست و در همه تاریخ آخرالزمان حاضر است، اگر او یار امام عصر عجل الله تعالی فرج نیست پس چه کسی چنین ادعایی می‌تواند داشته باشد. جهان تحول بزرگی را با مقاومت لبنان ایجاد کرد که همه ما به این تحول نیاز مبرم داشتیم. تحقیقا می‌بینم که به هر انسانی از سید نصرالله سخنی بگویی از او بفکر فرو می‌رود. نه اینطور نیست که بعضی فکر کنند حرکات دینی حزب الله لبنان نیاز به ما دارد! ما نیاز به آنها داریم، آنها زبان گویا و جلوات رفیع و قامتان محکمی دارند که هرگز ضعیف و ناکافی نیست. مردم ایران بدانند همه آنچه از مدرنیته می‌خواستند از سر زرنگی! دیگر پشیزی نمی ارزد. خوشا بحال جوانان لبنان که سلام رهبری را با این‌همه عشق دریافت کردند که از پاسداشت محبت ایشان است. بر بنده واجب شد تا این مسئله را بازخوانی کنم زیرا می‌دانم حق سید حسن و مردمشان توسط ما ادا نشده و فکر نمی‌کنم بتوانیم ادا کنیم مگر که به آنها با تواضع و ادراکی بدون ادعا نگاه کنیم که ان شاءالله خدا قسمتمان کنند بلطف و رحمت و محبت پروردگاریشان. جوانان ما که آنقدر برای رهبری مهمند، این راه نجات ابدی ماست، عاشقانه ای بنام مقاومت لبنان که هرکجایش را بنگری زیبایی پس از زیبایی است. اکنون ماییم و توهم ادامه مدرنیته که تولستوی در باره اش گفت: اگر بدنبال معنا در زندگی بگردید همیشه در نهایت با همان چیز مواجه می‌شوید که از آن فرار می‌کنید: پوچی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید حقیقتاً راه نصرالله آغاز شده و از این جهت سید حسن نصرالله رفتنی نیست، مهم نسبتی است که ما باید در خود در این تاریخ با آن مرد پیدا کنیم که این امر مهمی است. عرایضی در شرح غزلی از جناب حافظ تحت عنوان «معجزۀ دفاع نرم در تشییع شهید سید حسن نصرالله» در پیش است. امید است متذکر این امر باشد که چرا گفته می‌شود راه نصرالله به عنوان مکتب فکری مقاومت، آغاز شده. موفق باشید      

39395

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: عذرخواهم. وقتی انسان به کمک ادعیه و مناجات هایی که از زبان مبارک و مطهّر معصومین «علیهم السلام» صادر شده است با خدای متعال مناجات می کند، در آن لحظه خداوند به ذاتی که برای خود شکل داده ایم نگاه می کند یا به آن کلمات نورانیِ ادعیه‌ی امامان معصوم که در محضرش عرضه می کنیم؟ یا اساساً نگاه دیگری مطرح است؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در دعا و مناجات، ابتدا خداوند است که به نور رحمت واسعه‌اش نظر به عبد می‌کند و پس از آن این عبد است که اگر خود را مشغول دنیا نکرده باشد متوجه نور حضرت ربّ العالمین می‌شود. به همین جهت ما حضرت حق را با نور ربوبیتش مدّ نظر می‌آوریم و او نیز با ربوبیت خود نظر به بندگان دارد. موفق باشید

نمایش چاپی