سلام: بسیار برای من عجیب است که نسل جدیدِ کشور ما، در مقایسه با نسل جدیدِ کشورهای دیگر، از نظر جهانی که در آن زندگی میکنند، بسیار جلوتر است! کشورهای مدرن نتوانستند نسل جدید خود را از باتلاق نیهیلیسم نجات دهند، در حالی که کودکان و نوجوانان ما بهخوبی وارد جهان اسلامی شدهاند؛ جهانی که نهتنها احساس محدودیت در آن وجود ندارد، بلکه با کوچکترین اشاره، آیندهی خود را درک میکنند. انقلاب اسلامی از این جهت یک جهان بینظیر است که انسانهای بزرگی را در خود پرورش داده است؛ انسانهایی که شور حیاتیِ کاملاً اخلاقی و معنابخشی را تجربه کردهاند. شهدا، علما، دانشمندان، سبک زندگی و حضور سیاسی-اجتماعی این افراد، همگی نشاندهندهی جهانی قدرتمند و پرشور هستند. انقلاب اسلامی هزاران سال از تمام تمدنهای موجود پیشرفتهتر و کاملتر است. تبریک میگویم به مناسبت گشوده شدنِ جهان آخرالزمانیِ اسلامی! حالا میفهمم مقصود از «انسان حقالیقینی» چیست. حقالیقین یعنی حضوری بیکموکاست، و چه زیبایی بینظیری دارد! از طرفی اجتماعات دفاع از فلسطین در دنیا راه ورود به این جهان اسلام شده. اینها زیبایی است و زندگی با چنین زیباییهایی برایم شیرین است. «دست و پا گم کردهٔ شوق تماشای توام / افکند یارب سر افتاده در پای توام / اینکه رنگم میپرد هر دم به ناز بیخودی / انجمن پرداز خالی کردن جای توام / خانمان پرداز الفت را چه هستیکو عدم / هر کجا مژگان گشایم گرد صحرای توام / هیچکس آواره گرد وادی همت مباد / مطلب نایاب خویشم بسکه جویای توام / نقد موهوم حباب آنگه به بازار محیط / زبن بضاعت آب سازد کاش سودای توام / خواه درد آرم به شوخی خواه صاف آیم به جوش / همچو می از قلقل آهنگان مینای توام / کیست گردد مانع مطلق عنانیهای من / موج بیپروای توفان خیز دریای توام / سجدهها دارم به ناز هستی موهوم خویش / کاین غبار سرمه جوهر گرد مینای توام / در محبت فرق تمییز نیاز و ناز کو/ هر قدر مجنون خویشم محو لیلای توام / میشکافم پردهٔ هستی تو میآیی برون / نقش نامت بستهام یعنی معمای توام»
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور است. بیحساب نیست که رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «تجلی طراوت و نشاط انقلابی در راهپیمایی ۲۲ بهمن و به صحنه آمدن جوانان و نوجوانان برای دفاع از انقلاب با وجود حجم انبوه خصومتها علیه نظام اسلامی را نشانه اراده پروردگار برای پیشرفت اسلام در بستر جمهوری اسلامی خواندند و افزودند: نمونه دیگری از بروز اراده الهی، تجمعات ضد صهیونیستی در اروپا و حتی آمریکا و افزایش چشمگیر حمایت افکار عمومی جهان از مردم فلسطین است.» باید به این جمله زیاد بیندیشیم. اخیراً در این رابطه بحثی تحت عنوان «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شد که ان شاءالله میتواند مفید باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/19415 موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر. در رابطه با کتاب سوره جاثیه سوال داشتم که در آن میفرمایید اصلا ایمان به الله همان دیدن الله در آیات و آینه های آن است در عالم که هر لحظه نو میشود و برایمان پیش می آید. من اینجا این آینه ها یا آیات رو خوب متوجه نمیشم که یعنی هر اتفاقی که برایم میافتد و یا آفریده ای که میبینم و هرچیزی را باید الله را در او ببینم؟ به چه شکل؟ منظور همان دیدن جمال و جلال الهی است؟ که حتی اتفاقات ناگوار را هم جلال الهی ببینم؟ میشود این مطلب را باز کنین که چگونه الله را در همه ی عالم ببینیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمونهاش اینکه مییابید خرمشهر را خدا آزاد کرد و یا متوجه میشوید در دل جنایات باند صهیونیسم در غزّه، خداوند بنا دارد وجدان عمومی را متوجه ریشههای نژادپرستی فرهنگ غرب بنماید اعم از آمریکا و اروپا تا آیندۀ بشر از ظلماتی که در نژادپرستیِ غربی نهفته است مبرّا باشد. نمونۀ بیداری وجدانهای مردمی را در اشعار آن بانوی بزرگ ملاحظه میکنید که چگونه با روح مادرانۀ خود متوجه سنتهای الهی و افقهای دور است. https://eitaa.com/matalebevijeh/19103 موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام: آیا ابن عربی در فتوحات مکیه یا فصوص، بر علیه شیعه و امیرالمومنین علی علیه السلام مطالب نوشتند؟ آیا ایشان ضد شیعه بوده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور نیست. مرحوم آیت الله فاطمینیا در این مورد تحقیقات خوبی داشتهاند مبنی بر اینکه اگر در فتوحات، جملاتی به چشم میخورد حاکی از طعنه به شیعه، مربوط به فتوحاتی است که بعد از حیات ابن عربی برای مقابله با شیعه چاپ شده که بحث آن مفصل است. کتاب «جدال با مدعی» از استاد حسین غفاری نکات بسیار خوبی در این مورد مطرح کرده است. موفق باشید
سلام وقت بخیر: روز جمعه که بمباران شدید ضایحه، احتمال شهادت سید حسن را سر زبانها انداخت برخی اخبار افراد موثق باعث دلگرمی بود که با اطمینان میگفتند برای سید حسن اتفاقی نیفتاده و ایشان قبل بمباران از محل خارج شده بودند. روز شنبه بعد از ظهر خبر شهادت تایید شد که خیلی برای من نگران کننده بود چون دائم در ذهنم این تخیل را مرور میکردم که قرار هست یک روزی سید حسن را ببینم و حتما از اخبار برخی فعالیتهای من ایشان خوشحال خواهند شد. از آنجا که هر چیزی در تخیلم مدام در رفت و آمد بوده تقریبا به نوعی به وقوع میپیوست، برای خودم جای شک و تردید زیادی بود که نکند سید حسن شهید نشده باشند. بعد از ظهر روز شنبه با همین شک به یکی از کارشناسان کانال دار در ایتا پیام دادم که اخبار موثق کانال تان چیز دیگری میگفت در حالی که الان در کانال تان خبر شهادت سید را کار کردید. پیام ایشان این بود که خودم هم تازه فهمیدم. من از هول اینکه این تخیلاتی که داشتم چه می شود به صورت خودم سیلی زدم و نمی دانستم با این خبر باید چه کنم. با دوستم صحبت کردم که گلستان شهدا همدیگر را ببینیم. کمی قدم زدیم و بالای سر شهید خرازی ریز ریز گریه میکردم و به آسمان و ابرهای پاره پارهی آن نگاه میکردم که وسط تابستان باریدن گرفته بود. قدم زنان به سمت مزار یکی از شهدای اخیر هوافضای سپاه رسیدیم. شهیدی که من مدام فکر میکردم که ایشان زنده است و این مزار دروغ است. صندلی رو به روی این مزار نشستیم و من این فکرهایی که داشتم را با دوستم در میان گذاشتم که سید حسن احتمالا زنده باشند و شاید این یک فریب رسانهی باشد. دوستم شروع به صحبت کرد که آقا پیام تسلیت دادند و یادت میآید آقا چی گفتند؟ خواستم بگویم آقا دعوت به صبر و استقامت دادند که یک بغضی که نمیدانم از کی در گلویم گیر کرده بود ترک برداشت و با فریاد بلندی که خودم را هم متعجب کرده بودم شروع به گریه کردم و اشک دیگر بند نمیآمد. تقریبا دو سه روزی در حال گریه پراکنده گذشت. ولی هنوز ته دلم میخواستم باور نکنم که سید حسن را دیگر هیچ وقت نمیبینم و میگفتم شاید خیلی زود ورق برگردد. در همان ایام مدام کانال های ایتا را زیر و رو میکردم و اخبار را رصد میکردم و دیگر خبری نبود که نخوانده باشم. یک بار که داشتم کانالهای ایتا رو پایین و بالا میکردم در کانال یکی از فعالین جبهه مقاومت دیدم که این پیام قرار گرفته که: «سید حسن زنده هستند» و با تاکید و اطمینان این خبر را ارسال کرده بودند. سریع دست به کار شدم این پیام را برای یکی از دوستانم بفرستم و بگویم که این هم شاهدی برای ادعای من که سید شهید نشده، ولی تصمیم گرفتم اول اخبار بعدی این کانال را هم ببینم که هر چه خبرها را پایین میآمدم متوجه شدم این خبر مربوط به همان روز جمعه و شبهه شهادت بوده و روز شنبه که خبر قطعی شده بود کانال هم شهادت را تایید کرده بود. منتها نمیدانم چرا این کانال که من اخبارش را قبلا مرور کرده بودم باز دوباره خبرهای قبلی را برای من نمایش داده بود در حالی که من همهی خبرهای گذشته مربوط به روز جمعه و شنبه را در تمام کانال ها خوانده بودم. ولی به هر حال تکان عجیبی به من داد و یک لحظه با تمام وجودم امیدوار شدم و خیلی سریع هم ناامید. قبول دارم که شهدا زنده هستند اما من نوع دیگری از زنده بودن را برای سید حسن میخواستم و برای همین خیلی دلم میسوخت. بیشتر از همه دلم بابت مظلومیت سید میسوخت و اینکه خودم فکر میکردم این برنامه حامل خبرهای خیلی شیرینی هست و از این ناراحت بودم که این خبرهای خوش به سید نرسیده در حالی شهید میشوند که آن اتفاقات خوب هنوز رخ هم نشان نداده. نگران این بودم که چه اطلاعی از این برنامه به ایشان داده شده و دوست داشتم همهی آنچه من میدانستم را ایشان هم میدانستند. به هر حال بعد از شهادت ایشان قفل زبان برخی افراد و گرهی کور بعضی رخدادها باز شد و من به نوع دیگری زنده بودن سید را تجربه کردم. بله حقیقتا همین است و این رخدادها اثر حیات سید حسن و سردار سلیمانی بود و به خوبی احساس میکردم که آنها و برخی دیگر از شهدا به شدت در چنین برنامههایی که متصل به انقلاب اسلامی هستند حیات فعال دارند و بودن خود را در این برنامهها به شکل نادیدنی ولی محسوس توسعه میدهند. الان خوشحالم که ابعاد زیادی از این برنامه روشن شده و خوشحالترم که آقا این اخبار را شنیدند و حسرت میخورم که نتوانستم در دوران زندگی سید ایشان را خوشحال کنم ولی به هر حال تقدیر الهی این بود و بنا بود یک حیات دیگر هم جلوی چشم همهی ما قرار بگیرد. مطمئن هستم که سید حسن تمام نشده و ادامه دارد. خیلی راضی و واقعا قدردان هستم که این برنامه هم محل حضور ایشان است و اگر آن طوری که آرزو داشتم نشد این شکل هم چون مطابق تقدیر الهی هست خوب است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند چه اندازه زیبا به ما نشان داد به قول شما که شهیدانی مانند سید حسن نصرالله با شهادت خود، بودنِ خود را به صورتی نادیدنی ولی محسوس توسعه میدهند و ملاحظه فرمودید که در آیینۀ تشییع آن سید بزرگوار هزاران هزار زندگی به ظهور آمد و حقیقتاً با آن تشییع بزرگ، منظقۀ آرامش استکبار به پایان رسید و این است معنای تأثیر شهادتی که دشمن کوردل نفهمید، ولی گرفتار آن شد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: ان اشالله سلامت باشید. در گیر و دار ثبت نام کربلا هستم و یک سوال برام حل نشده. در شرایط کنونی مردم غزه آیا بهتر نیست هزینه سفرکربلا را هدیه کنم برای غذای مردم غزه؟ نمیدونم آیا احیای اربعین الان اولویته یا غذای مردم غزه اینکه خودم از تشنگی کربلا در رنجم بماند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بتوانیم هر دو موضوع را جمع کنیم و در کنار کمک به مردم غزه در این مسیر نیز وارد شویم، بخصوص که مشکل اصلی، عدم بازکردن گذرگاهها میباشد و باید در این رابطه تلاش کرد. موفق باشید
سلام و احترام: با آرزوی توفیق. چندگانگی و اختلاف مواضع در فضای ابهام آلود کنونی را چگونه تحلیل می کنید؟ چطور دستگاه وزارت خارجه و آقای عراقچی مرتب می گویند به شدت آسیب دیده ایم در حالی که خود رهبری فرمودند آسیب جزیی دیدیم؟ چطور مواضع مراجع شریف و قاطبه مردم دیندار در تهدید ترامپ و آرمان اساسی انقلاب مبنی بر نابودی اسرائیل از صفحه روزگار را به تندروی نسبت می دهند؟ چطور در مصاحبه با فاکس نیوز منفعلانه و نه از موضع قدرت پیشنهاد مذاکره با آمریکا را مطرح می کنند؟! مگر خود رهبری بارها نفرمودند باید صدای واحدی از حکومت و مردم به گوش جهانیان مخصوصاً آمریکای جنایتکار و ایادی پلیدش برسد؟! نه، دیگر نمیتوان توجیه کرد که دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی با رهبر هماهنگ است و از این حرفها. یک جای کار می لنگد. دلم برای امت حزب الله بیشتر از همه می سوزد که در میانه اخبار و تحلیل های گوناگون، موضع گیری های ضد و نقیض و در نبود میان دار و علمدار، مدام از این سو به آن سو کشیده می شود و می ماند با این همه نامردی روزگار چه کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینکه انتظار از دولت، انتظاری است که قاطعیت نظام در مقابل جبهۀ استکبار را بیش از این بنمایاند؛ ولی حقیقتاً صحبت با مردم جهان از طریق رسانهها باید طوری باشد که فضا، به نفع رسانههای جهان استکباری تمام نشود که ایران را به عنوان یک کشور تروریستی مطرح کردهاند و اینجاست که باید جایگاه آن نوع مصاحبهها را درک کرد. موفق باشید
بسمه و رحمته و ریحانه (ما و عزم عبور از تاریخ صهیونیزم) در چهره ی سید علی خامنه ای، برق حضور تاریخی جمهوری اسلامی ایران را برای گام بر داشتن در افق نابودی استکبار را دیدیم و آرامش او را نوید جبهه ای که انتظارش را می کشیدیم (رویارویی با کفر) این جبهه به روی ما گشوده شد و ما انتظار این نبرد را می کشیدیم و در انتظار فرجی بودیم برای مقابله و مقاتله با این شیطان اکبر. امروز دقیقا همان روزی است که بایست لحظه لحظه ی کشورمان را در این جبهه چه در شکست هایش و چه هزینه هایی که می دهیم و چه پیروزی های پیش رو، جزو حیات توحیدی مان حساب کنیم و در پی تنفس ذیل شخصیت ولی عصر (ارواحنا فداه) خود را در ذیل ولایت او از طریق نایب اش دنبال کنیم و آن به آن، این لحظات را سلوک تاریخی امتی بدانیم که عزم عبور از ظلمت دوران را کرده و اراده اش بر پایان حیات نحس و منحوس رژیمی است که حیات اش موجب ممات انسانیت است و بودنش عفونتی است برای جوامعی که می خواهند حضوری فراتر از امروزشان را بچشند. آری، اسرائیل غدهٔ سرطانی است که با جرّاحی درمان نمی شود باید این غده را از میان برداشت. ما امروز برای برداشتن این غده عزم و اراده ای توحیدی برای نجات تاریخ بشریت برداشته ایم، نکند این عزم تاریخی را به دست ترس ها و اضطراب ها و وسوسه ی خناسان و دلهره های منافقان و شیطنت ناکسان از دست بدهیم یا تردید پیدا کنیم. این شروع مرحله ی جدید تاریخی است که با خمینی آغاز شد و امروز باید به سرانجام خود برسد. جنگ جنگ تا پیروزی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه رژیم صهیون و استراتژیستهای آمریکا با روحیۀ ایمانیِ رهبر معظم انقلاب در این نقشۀ بزرگ ناکام شدند، کارِ آنها تمام شد. دیگر فرق نمی کند چند روز دیگر به این آتشبازی ادامه دهند. قصۀ هر تمدنی چنین است که اگر در اهداف تعریفشدهاش که معنای آن در آن تاریخ است، به نتیجه نرسد؛ آغازِ نابودیاش شروع خواهد شد. به گفتۀ خودشان چندین و چند ماه برای آنچه پیش آوردند، برنامهریزیهایی را ترتیب داده بودند به این امید که یک شبه کارِ ایران را از همۀ جهات یکسره میکنند!! و حقیقتاً آنچه انجام دادند برای آنکه ایران تمام شود و دست خود را بالا کند، کافی بود مگر توکل و ایمان رهبر معظم انقلاب «حفظهاللهتعالیعلیه» و عزم مردمی که متوجۀ آیندۀ بزرگی هستند که میدانند با صبر در بلاها، محقق میشود و از این به بعد قصۀ رژیم صهیون قصۀ «اَلغرِيقُ يتشبَّثُ بكُلّ حَشيش» است که گمان دارد اگر مردم کوچه و بازار را به قتل برساند میتواند پایان بیآیندگیِ خود را پنهان کند در این مورد خوب است به عرایضی که طی مصاحبهای که اخیراً پیش آمد تحت عنوان «جنگ اسرائیل با هویت متعالی ایران» https://eitaa.com/matalebevijeh/19620 مراجعه شود. موفق باشید
استاد جان سلام: داشتم فتوحات حضرت ابن عربی سلام الله علیه را میخواندم که در جایی در بحث غدیر به نکته ای ناب دست یافتم، و آن تقیه ی این مرد بزرگ و الهی بود، جایی که در جلد ۱۰ با زیرکی و تیزهوشی نکته ی موجب بروز اختلاف را از حدیث غدیر فاکتور میگیرد و به زیبایی هرچه تمام تر تشیع خود را با تقیه ای لطیف بروز می دهد، با اینکه عده ای قبلا اشکال کرده بودند که موضوعاتی که بین شیعه و سنی مورد پذیرش است مثل متن حدیث غدیر (کتاب الله و عترتی) نیاز به تقیه ندارد بلکه عدم نقل آن یا کم کردن عباراتش مصداق تحریف است، اما بنده متذکر میشوم که این بزرگ مرد الهی و اعظم عارفان بالله با این حرکت زیبا و خیره کننده میخواهد تشیع خویش را به مخاطب نشان دهد، از این روست که آن مرد الهی فرمود: محی الدین شیعه ی خالص...، خلوصی که در مدعیان تشیع نیست و نیست و نخواهد بود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. بنا به گفتۀ آیت الله حسینی تهرانی در کتاب «روح مجرد» نظر مرحوم قاضی طباطبایی هم آن بوده که ابن عربی شیعه است و شواهد زیادی بر تأیید این سخن در میان است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: در رابطه با متن زیر که از جزوه فص محمدی (صلی الله علیه و آله وسلم) میباشد سوالی دارم. 👇 «پس حق تعالى، متأخّر از وجود عبد است و همین حق متأخّر، عین حقى است كه عبد او را در قبله خويش به نظر فكرى خود يا به تقلیدش از ديگری خلق مى كند. اين حق متأخّر، إله معتقَد است. يعنى معتقَد عبد مصلِّى است.» سوالم این است که آیا باید با قوه خیال صورتی را در پیش روی خود تصور کنیم و یا اینکه این إله معتقَد طور دیگری تجلی میکند؟ با تشکر از زحمات استاد عزیزم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در نوع معرفتی است که نسبت به حضور خدا برای مصلی پیش می آید و لازم نیست موضوع خیال و تصور خیالی مطرح باشد. موفق باشید
سلام و رحمت حق بر شما و تمام رزمندگان راه حقیقت. استاد طاهرزاده عزیز بنده یکی از میلیون ها مرید رهبر انقلاب هستم که در دوره آخرالزمان سعی میکنم دستم در دست ایشان باشد چرا که میدانم طوفان ها و فتنه ها ایمان تک تک ما را نشانه گرفته است. استاد وقت گرانمایه تان را با طولانی کردن کلام نمی گیرم و چون دستم به دامان آن بزرگوار نمیرسد لذا سوالم را از شما میپرسم امیدوارم نجات بخش قلب مجروحم باشد و ایمانم به حضرت آقا با پاسخ شما محکم تر شود که من چراغی روشنتر، غیر ایشان در این وادی تاریک نمی بینم. اوضاع حجاب و پوشش در ملا عام درکشور اسلامی مان بسیار تاسف بار شده و حتی استاد دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مجبور به استعفا شدند از بی بند و باری های دانشگاهشان. حضرت آقا حتما مستحضر به این امور هستند و فرمانده کل قوا هم که ایشان هستند. آیا برای نگه داشتن ارکان حکومت اسلامی، میخواهند چشم روی این ظواهر غیر اسلامی ببندند؟ آیا رهبری توان اجرایی در این مورد را ندارند؟ چرا کسی درخور حکومت اسلامی با افراد بدون پوشش اسلامی برخوردی نمی کند؟ رهبر چرا فرمانی اجرایی نمیدهند به نیروهای انتظامی؟ شما را به حق امام رضا کمکم کنید که خدای نکرده تصورم نسبت به رهبرم مخدوش نشود، آنگاه دستم در دست کدام رهبر باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه نگاه زیبایی است نگاهی که متوجه شخصیت تاریخی رهبر معظم انقلاب اسلامی می باشد. رهبری که سراسر وجود او را خداوند از «ایمان» و «امید» پر کرده است و ما در شخصیت چنین انسانی حکمتی را یافتیم که گمشده ما می باشد و در چنین فضایی باید راهی را در مقابل دخترانمان قرار دهیم که متوجه باشند لازمه فرهیختگی، عفاف است و با انتخاب بزرگ خود می توانند خود را از معرکه ای که استعمار در مقابل آنان گشوده است، رهایی دهند و البته این غیر از آن نوع مأموریتی است که عده ای از کشف حجاب کنندگان در پیش دارند. ان شاءالله در آینده ای نزدیک مطالبی در این رابطه خدمت عزیزان ارائه خواهد شد. به هر حال موضوع بسیار حساس است، مانند راه رفتن بر پل صراط که لغزیدن همان و سقوط در آتش نیز همان. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامیم: شما در صوت سوم دقیقه ۲۹ شرح خطبه یک نهج البلاغه میفرمایید که: عارف نمیگوید که یک فرد نسبت به فرد دیگر عدم است. بلکه فقط نسبت به خدا عدم هستیم. سوالم این است که وقتی وجود مطلق خداست، دیگر وجودی نمیماند چه نسبت به خدا چه نسبت یک فرد انسانی نسبت به فرد دیگر انسانی؟ باتشکر از زحمات استاد عزیزم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. به حکم تشکیک وجود، هرچه هست از جهت وجود، جلوهای از جلوات وجود است و «وجود» در نهایت خود و در کمال عالیهاش همان حضرت حق است که منشأ وجود همۀ موجودات است که مظاهر جلوات او هستند و هیچکدام، او نیستند، اوست که اوست. موفق باشید
در جامعه کثیف امروزی نمی توانم زندگی کنم؛ خوب و بد با هم آمیخته شده و واقعا نگه داشتن دین مثل نگه داشتن آتش در دستم هست و هیچ هادی ندارم و از تنهایی دارم نابود میشم و هیچ کاری بعد از کلی جست و جو پیدا نکردم که روحم در آن آرام باشد؛ تکلیف چیست؟ تا کی هی در بزنیم و کسی باز نکنه؟ امیدوارم که توسط خودتون خونده شه. یا علی
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود در این موارد به مباحث «معرفت نفس» ورود فرمایید که فرمودهاند: «انفع المعارف» است. موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیز: مطلبی را از زبان حضرتعالی یاد گرفتهایم و آن، این است که «هر زمانی تجلی شأنی از شئون واجب تعالی است» و در واقع اسمی از اسامی حضرت حق جلّ جلاله تجلّی میکند. پس سوال میشود که در عصر ما چه اسمی غلبه دارد؟ شاید با قرائن و ظهوراتی که در عصر مدرن وجود دارد، به نظر برسد، عصر حاضر تجلی اسم «الجامع» است. آیا این حرف درست است؟ و اگر صحیح میباشد، پس ما باید بگوییم که بشر عصر حاضر میخواهد به سمتِ وحدت و جامعیت اسامی حرکت کند. چون هر یک از انسانها یک اسمی غلبه بر آنها دارد و جمعِ آنها میشود جامعیت اسامی و البته آن موقع است که مظهر اصلی تمامی اسامی که حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند، ظهور میکنند. پس انگار ارادۀ الهی در عصر حاضر، تجلی اسم «الجامع» هست و این، یعنی بشر جدید در پرتوی اجتماع به دنبال حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ما میگردد. اگر این حرف درست باشد، به این معناست که در عصر حاضر بستر شکل گیری ایمان جمعی و حیات جمعی فراهم تر است و اصلاً باید تمامی کسانی که کارهای فرهنگی و اجتماعی و تربیتی میکنند، سمت و سوی فعالیتهای خودشان را به این سمت سوق دهند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید همینطور است زیرا انسانِ آخرالزمانی به نهایتها نظر دارد. در این مورد عرایضی تحت عنوان «انسان و معنای سوبژگی او و آینده تاریخیاش» https://eitaa.com/matalebevijeh/19875 شده است. امید است که میدانی برای تفکر باشد. موفق باشید
با سلام: با عنایت به تاکیدات فراوان بزرگان مبنی بر حضور در مقابر و مزار اولیاء الله و طریقه افرادی نظیر آیت الله قاضی بر زیارت مستمر و به همراه مراقبه در وادی السلام و حرم امیرالمومنین و سید الشهدا (علیهم السلام) بنظر شما با شرایط موجود شهر اصفهان و نیز تاکید بسیاری بر حضور در تخت فولاد، پیشنهاد می کنید برای کسب فضائل کدام قسمت تخت فولاد و چه زمانی از شبانه روز و هفته و با چه دعا و ذکری می توان متوسل شد و در طریق الی الله قدم گذاشت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان حضور بر سر مزار شهداء و علماء بخصوص در روزهای دوشنبه و شب جمعه و روز جمعه. فرمودهاند علاوه بر حمد و سوره، سورۀ قدر و آیت الکرسی نیز خوانده شود. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و عرض ادب خدمت آقای طاهر زاده عزیز: راستش را بخواهید سوالی نداشتم فقط ایده ای به نظرم رسید که خدمتتون عرض کنم، اینکه ما غیر از تبیین فرهنگ خودمون میتونیم و فکر کنم که باید به نقد و تهاجم به مکتبهای غیره توحیدی هم ضربه بزنیم، گاهی بهترین دفاع حمله است. این علم گرایی که بسیار هم باب شده را باید نقد کرد، همانطور که آنها شبهه ایجاد میکنند و حمله میکنند ما اگر ضربه نزنیم و فقط دفاع کنیم ضعیف به نظر می آییم، عرض بنده این است که شما که تسلط کافی در فلسفه دارید و من احساس میکنم از علم فیزیک و علوم جدید و علوم تجربی هم اطلاعات کافی دارید، اگر صلاح دانستید در این زمینه هم در راه خدا قلم بزنید و سخنرانی کنید انشاءالله خدا خیرتون بدهد، من خودم هم در تلاش هستم که دانشم را تکمیل کرده و اگر خدا توفیق داد در این زمینه روزی وارد عمل بشوم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحثی همچون «حوالت تاريخی عقل تکنيکی» https://eitaa.com/kotobtaherzadeh/1253 و «مدرنیته و توهم» و «علل تزلزل تمدن غرب» سعی بر طرح همین نکات است که میفرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: طاعات مقبول درگاه حق. دکتر داوری امکان توسعه رو با توجه به تاریخ غرب برای ما مطرح می کند با توجه به تاریخ انقلاب اسلامی. آیا شما امکان جهانی بین دوجهان را مطرح می کنید به جای توسعه آقای داوری؟ لطفا برای مطالعه بیشتر منابعی بیان کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً همین واژۀ «جهان بین دو جهان» را هم آقای دکتر داوری به کار بردند. ولی خود ایشان میفرمایند آن نوع حضور، کارِ آسانی نیست و نیاز به فضای توحیدی و اخلاقی دارد و از این جهت همانطور که متوجه هستید متذکر توسعه میباشند. با اینهمه در کتاب «بلای بیتاریخی و جهان آینده» میفرمایند: « اگر حوادث بزرگ به اقتضای زمان روی دهند و در عین حال ناشی از ارادۀ اشخاص نیست؛ که چنین است، باید در آن حوادث متوجۀ ارادۀ الهی بود و هرکس در صدد معنابخشیدن به خود میباشد باید برای حضور در آن حادثه خود را ذیل ارادۀ الهی تعریف کند و در آن راستا به دنبال معنا باشد و به غایتی که در آن رخداد تاریخی پیش آمده فکر کند.» نکتهای که رهبر معظم انقلاب با هوشیاری تمام متذکر آن شدند و تجلی طراوت و نشاط انقلابی در راهپیمایی ۲۲ بهمن و به صحنه آمدن جوانان و نوجوانان برای دفاع از انقلاب با وجود حجم انبوه خصومتها علیه نظام اسلامی را نشانه اراده پروردگار برای پیشرفت اسلام در بستر جمهوری اسلامی خواندند و افزودند: «نمونه دیگری از بروز اراده الهی، تجمعات ضد صهیونیستی در اروپا و حتی آمریکا و افزایش چشمگیر حمایت افکار عمومی جهان از مردم فلسطین است».۱۴۰۳/۱۲/۰۴ . موفق باشید
نماز شب ها تمرکز نداریم و حضور قلب نیست و گاهی اوقات میگیم خیلی خسته ایم و اصلا حس نیست؛ اینجا باید بخونیم حتی بدون حضور قلب و خواب آلودگی یا بزاریم بعدا؟ البته احساس میکنم نماز شب رو قبل هرکاری خوندن حتی با خستگی بهتر از خوندن اون بعد از کارهاست با سرحالی، چون نور نماز شب به خود خواب هم اثر میده و از بین می بره و تجربه بوده با این حالت کسلی و خستگی رفته و یجورایی درمانه ولی در کل نمازها بدون حضور قلب و توجه هستیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدون آنکه به خود سختگیری کنیم، اگر بتوانیم بخصوص در موقعیتی مثل ماه رمضان، نماز شب را حتی در حدّ دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر، بهجا آوریم خوب است. موفق باشید
با سلام و وقت بخیر: ببخشید من معلم دبستان دخترانه دور دوم (پایه ششم) هستم که این شغل را با هدف تربیت نیرو برای امام زمان (عج) انتخاب کردم. سالهای اول تدریس ام هست و تجربه کمی دارم ولی دوره هایی گذراندم که مفید بوده. همه می گویند معلم مقتدر مهربان باش و لازم نیست عصبانی و بد اخلاق باشی ولی در عمل سر بچه ها داد می زنند و به بچه ها اخم می کنند و به آنها تند می شوند و بازخواست می کنند. می گویند باید همیشه با نگاه بدبینی به بچه ها نگاه کنی و حرفهایشان را باور نکنی و بدانی آنها دنبال از زیر کار در رفتن هستند و به عبارتی در دل و زبان باید به آنها تهمت بزنی و ... خلاصه کلی گناه بکنی تا بچه ها را مدیریت بکنی. به نظر شما آیا این روش ها صحیح است؟ اگر نه جایگزین این رفتارها چه باید باشد تا بتوان هم به بچه ها سخت گرفت و هم گناه نکرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! معلم باید مقتدر و مهربان باشد و تا آنجا که ممکن است با احترام و مهربانی با نوجوانان برخورد شود. زیرا معلم، پیشوایی است تأثیرگذار و هرگز نباید از پیشوایی خود غفلت کند. در این رابطه عرایضی تحت عنوان «معلمی و پیشوایی نسل آینده» https://cdn.lobolmizan.ir/uploads/shakhsiatha/shahid_motahari/speech/UhX_Moalemi_va_pishvai_nasle_aeandh-1.mp3 شده است. خوب است به آن رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد: از زمانی که خود را شناختم احساس تنهایی در من وجود داشته نمیدانم چرا اما این حس برایم همیشه بوده چه در غم چه در شادی. آیا احساس تنهایی میتواند پسندیده یا ناپسند باشد؟ و از کجا میتوانیم آن را تشخیص دهیم که آیا از روی افسرده گی است یا الهی است؟ التماس دعای بسیار.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! احساس تنهایی آنگاه که انسان خودش باشد و خدای خود، حضورِ ارزشمندی است و البته این بدین معنا نیست که منجر به دوری از مردم و بخصوص ارحام شود به همان معنایی که به فرمودۀ آیت الله حسنزاده: «بود مرد تمامی آن که از تنها، نشد تنها / به تنهایی بود تنها و با تنها بود تنها». موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: در جریان بودید که آقای دکتر پزشکیان بعد از خبر ساعت ۲۱ روز ۷ شهریور با سه تن از فعالان سیاسی و رسانهای مصاحبهای داشتند و نگاه و نظر خود را نسبت به مسائل کشور در جواب آن سه تن مشخص نمودند. خواستم نظر جنابعالی را در این رابطه بدانم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با دقت تمام فیلم آن مصاحبه را نگاه کردم. https://www.aparat.com/v/rdee433 از نظر بنده آقای دکتر پزشکیان در درک مسائل کشور به خصوص با نظر به نگاه جبهههای مختلف نشان دادند موفق هستند. توصیه بنده آن است که آن مصاحبه به خوبی و با دقت و تفکر مدنظر قرار گیرد. اینجاست که میفهمیم نگاه مقام معظم رهبری به جایگاه فکری و شخصیت آقای پزشکیان با آن الفاظ دقیق که فرمودند: «رئیسجمهور پُرکار و پرتلاش و پیگیر است» نگاه دقیقی میباشد. جای خوشبختی است که ایشان نسبت به آموزش و پرورش بیشترین وقت را گذاشتهاند و این حاکی از آن است که متوجه هستند نسل جدید را باید با برنامههای خاص و با شکل دیگری جلو برد. ایشان نیز در درک مشکلات و نگاه دراز مدت به آن مشکلات دغدغههای خوبی دارند البته و صد البته امید است همچنان که خودشان مدنظر دارند ماورای جبهههای سیاسی به افرادی بیندیشند که ماورای جبهه خاص به حقیقت ایران و انقلاب، ذیل نگاه رهبر انقلاب نظر دارند. به هر حال در یک کلمه پیشنهاد بنده آن است که با دقت آن مصاحبه را دنبال کنند و به سخنان آقای پزشکیان بیندیشند و البته این به معنای تأیید همه نگاه و نظرهای ایشان نیست بلکه بحث در اکنونی است که باید بدان اندیشه نمود و ضعفهای تاریخی که داشتهایم و از آن غفلت میکنیم. آنچه باید مدّ نظر داشت آن است که متوجه باشیم قبولِ یکجا و یا ردّ یک جای افرد و نظرات آنها نشانۀ تفکر نیست؛ و این به معنای آن نمیباشد که انتقاد و انتقادکننده، نفی شود و آنچه در بعضی موارد در بدنۀ دولت پیش میآید نادیده گرفته شود. موفق باشید
سلام جناب طاهرزاده: درددلی با شما داشتم. بنده با سخنرانی های تک و توک شما؛ سیروسلوک رو شروع کردم چند ماهی همراه سلوکی داشتم تا وقتی راهنمای بنده بود مسیر به خوبی گاهی هم به سختی طی میشد ولی طی میشد بنا به دلایلی ما از هم جدا شدیم و من تنها ماندم. این تنهایی سخت بود بدون استاد و راهنما نمیشود مسیر را طی کرد. شما یکبارتوصیه کردین دستورالعمل های سلوکی از آیت الله بهجت رو بخونم که احتیاج به استاد نیست اما خودم رو میشناسم بدون راهنما نمیتونم. چند جایی پرس و جو کردم منتها با وجود اینکه خانم هستم شرایط سختترهست و کسی قبول زحمت نمیکند. آقای طاهرزاده الان که دفترچه محاسبه ام رو مرور میکردم همه مراقباتم مستحباتم واجباتم همشون تیک خورده بودن و حواسم خیلی به اعمالم بود. اما این چند وقت سست شدم یا بهتر بگم بیخیال شدم. تو اون دوران هیچوقت فکرنمیکردم به این روزها برسم. وقتی آخر شب محاسبه میکردم از اعمالم راضی بودم چون در طول روز خیلی مراقب اعمال و رفتارم بودم و حال دلم هم خوب بود اما الان به حال اون روزها غبطه میخورم که چرا اینطوری شد و چرا به این حالت رسیدم و وضعم رو نگه نداشتم. تمام زحماتم به باد رفت. نزدیک یکسال بود که مواظبت میکردم. لطفا راه حلی بمن بگید. چیکارکنم دوباره به اون حالتها برسم ازکجا شروع کنم؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال فراموش نکنید که گویا فراموش میکنیم که «دوست دارد یار، این آشفتگی»! آری! مولایمان امیرالمؤمنین «علیهالسلام» فرمودند: «انّ للقلوب اقبالاً و ادباراً» که به اصطلاح عرفا، «بسط» و «قبض» برای قلب هست و ما نباید قبضی که برایمان پیش میآید را حمل بر بیخدایی بکنیم، بلکه آن حالت را زمینه نشاندادن صبر بر بندگی بدانیم. زیرا خداوند دوست دارد تا ما در چنین حالاتی نیز بندگی خود را به نمایش بگذاریم و معلوم است که شیطان هم باید به میدان بیاید و آن افکار را که میفرمایید در ما بدَمد تا با مقابله با همین افکار و به دنبال عمیقشدن معارف خود بتوانیم جلو و جلوتر بیاییم. چرا میفرمایید صفت بد اخلاقی جزء وجود افراد میشود؟!! هرگز چنین نیست، زیرا خداوند انسان را با فطرت توحیدیاش آفریده است و با نظر به شخصیت ائمه «علیهمالسلام» به عنوان انسانهای کامل، انسان احساس یگانگی میکند. این طبیعی است که شیطان تلاش میکند ما را نسبت به راهی که در آن قدم گذاشتهایم مأیوس کند زیرا کار شیطان اتفاقاً همین است که با کسانی درگیر شود که در «راه» هستند. وجود این وسوسهها به جای ناامیدی، امید را صد چندان میکند. پیشنهاد بنده آن است که با مباحث موجود روی سایت و یا در کانال «مطالب ویژه» مأنوس شوید تا إنشاءالله قوت اراده شما برای هرچه بهتر جلو رفتن تقویت شود. موفق باشید
سلام و عرض ادب: وقتتون بخیر. استاد خواستم راهی پیش پای من بگذارید. این مرض خودبرتربینی و عجب و تکبر دارد کار دستم میدهد. هرکاری که میکنم غرور مرا میگیرد و چنان در اعماق وجودم احساس رضایت دارم (که خدا من را برای اینکار انتخاب کرده) که نگویید و نپرسید. هیچ راهکاری برای درمانش جواب نداده تاحالا. یعنی زباله هارو جمع کنم یا همه داشته هایم را فضل خدا بدانم و... باز آن ذلت را در وجودم نمی یابم. حتی به ممکن الوجود بودنم، به فانی بودنم و به اینکه هیچ چیز در این عالم به دست من نیست هم فکر میکنم ولی باز انگار خودم را خیلی قبول دارم و خیلی روی خودم حساب باز کردم. این زخم کهنه شده؛ دوسال پیش که هنوز وارد دانشگاه نشده بودم خدمتتون رسیدم ولی درمانش رو جدی نگرفتم و الان خوفی در وجودم هست. انگار جملاتی هم که اینجا مینویسم بوی خودنمایی میدهد. حس میکنم که میخواهم به شما اثبات کنم که منم شخص خاصی هستم. این افکار واقعا آزاردهنده است. مخصوصا بعد از قبول شدن در دانشگاه، تعریف خانواده و اطرافیان شروع شد و شکست نفسی هم در این موارد فایده نمیکند. یعنی شکسته نفسی که میکنم با خودم میگویم: من چه انسان بزرگی هستم که شکست نفسی کردم یا خدا چقدر من رو بنده خوبی میدونه که بهم توفیق شکسته نفسی داده! و این قضیه بینهایت ادامه دارد. معراجالسعاده رو ورق زدم و درمانش رو نگاه کردم ولی خود خواندن این کتاب برای من منشأ خودبرتر بینی شده. (حقیقتا ترسم این هست که با وجود این صفات بسیار زشت، نتونم خودم رو به جمع حاجیزاده ها برسانم. به خدا خیلی اشک ریختم که از این وضعیت در بیام. یه وقت خدایی نکرده خودم رو بهتر از افراد دیگه، مخصوصا اونایی که در ظاهر متفاوت اند نبینم). لطف کنید در این زمینه راهنمایی ام بفرمایید. با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا حدّی میتوان گفت این حالت، در ابتدای امر طبیعی است و در ادامه در نسبتی که با دیگر انسانها و مسائل اصیل انسانی قرار میگیریم، مییابیم که «بی عنایات حق و الطاف حق / گر ملک باشد سیه باشد ورق» آنجایی که انسان مییابد حقیقت بلندتر از آن است که انسان، خودش بتواند با آن نسبت برقرار کند و آن را در حرکات و کلماتش به ظهور آورد بخصوص آنگاه که تلاش کند نسبتی با قرآن و روایات برقرار کند و بخواهد به جای آموختن معانیِ آن کلمات، به اشارات آن نایل شود. اینجا است که مییابد حتی «کز بهشت آدم به یک تقصیر بیرون میکند» که آن بهشتِ درک اشاراتی است که کلام الهی و سخنان اولیای الهی به پیش میآورد و لذا قصه، قصۀ او میشود که به خود خواهد گفت: «آنقدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتاش نه به کوشش دهند». موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: آیا درسته که تقابل اسرائیل و ایران مقدمه ظهور هستش؟ و اگر ممکنه یه منبع موثق در رابطه با حوادث قبل از ظهور معرفی بفرمایید لطفا. ممنون از توجه و راهنماییتون🙏
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمیدانم. ولی آنچه در صحنه است تقابل ایران است با ظلمات محض، تا آنجایی که یکی از مسئولان کشور چین موضوعِ مقابلۀ خیر و شرّ در این تاریخ را به میان آورده است. موفق باشید
درباره مسائل پیش آمده برای شیخ حسین انصاریان و اون ملاقات با خاتمی نظر حضرتعالی چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انتظار میرفت که جناب آقای انصاریان با حکمت بیشتری در این تاریخ و در فهم جایگاه تاریخی این انقلاب حاضر میشدند زیرا اتفاقاً با ارادت به امام حسین علیه السلام و با حضور در تاریخی که حقیقتاً حسینی است معنی درک عمیقی از رخ داد تاریخی کربلا برای انسان پیش میآید. نمیشود بدون درک معارف عمیق توحیدی در این زمانه در جایگاهی قرار گرفت که شأن شخصیتی مانند حاج آقا انصاریان باشد. موفق باشید
سلام و وقت بخیر استاد گرامی: ببخشین درگیر وسواس عملی در طهارت و بالاخص نماز هستم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که مکرر عرض شده است هر اندازه در معارف توحیدی رشد کنیم به همان اندازه توهمات که منجر به وسواس میشود ضعیف می گردد. در این رابطه خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست رجوع شود. موفق باشید