بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
40338

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد چگونه از وجود صرف و غیرماده صرف وجودی صادر می‌شود که هم جنبه ماده و هم جنبه غیرمادی داشته باشد؟ نمی‌شود از شوری هم شوری و هم شیرینی صادر شود پس خداوند برای خلقت ماده چگونه وجودی را خلق می‌کند که یکی از خصلتهاش ماده بودن و یکی از خصلتهاش غیرماده بودن هست. چون گفته بودیم جهت خلقت جهان ماده باید واسطه ای باشد که هردو جنبه ی ماده بودن و غیرماده بودن را دارا باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد نیاز است به بحث «برهان صدیقین» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

40305

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: لطفا نظر خود را در مورد کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید از جفری یانگ بفرمایید. الان کلینیکهای زیادی به عنوان طرحواره درمانگر در سراسر ایران با این روش که روش این کتاب است، افراد را درمان می‌کنند. آیا این همان روش کریشنا مورتی است که میگه ذهنتون رو ساکت کنید؟ در این کتاب بصورت کاملا مفصل توضیح داده چطور ذهن رو ساکت کنیم. آیا این همان روش شیخ رجبعلی خیاط است؟ این نوع درمان برای افرادی‌که اختلال شخصیت مثل اختلال مرزی، وسواس فکری، اختلال دوقطبی دارند استفاده می‌شود و صد البته که به درد افراد عادی هم میخوره. این کتاب تمام افکار اشتباه رو در قالب انواع طرحواره، که ۱۸ تا هستن لیست کرده. حتی تستهای آنلاین طرحواره درمانی هست که افکار اشتباه فرد رو شناسایی میکنن. دیدید سر نماز چقدر افکار انسان رو میگیرن. بنظرم این کتاب کمی راه حل این مشکل هم هست و در آخر بسیار خوشبختم که با فردی چون شما هم صحبت شدم و از حضورتون از خداوند شاکریم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب آقای جفریانک را ندیده‌ام ولی کتاب آقای کریشنامورتی به عنوان «نگاه در سکوت» را با دقت مطالعه کرده‌ام. فکر می‌کنم جواب تعالی انسان در آن کتاب نیست. آقای کریشنامورتی تلاش می‌کند انسان را برای فرار از فشار مسائلِ ذهنی پر از «هیچی» کند. آری! همان‌طور که آقای مصفا تحت تأثیر آقای کریشنامورتی می‌فرمایند نباید تفکرِ زائد داشت. و این نکتۀ خوبی است ولی چه چیزی را باید در این مورد مدّ نظر داشت که منجر به تفکر زائد نگردد؟ این‌جا است که توجه به حضور سنت‌های الهی و هرچیزی را در سنت‌های الهی مدّ نظر آورد، بسیار کارساز است و این یعنی قرآن و نظر به اشاراتی که قرآن در این رابطه به میان آورده و شخصیت بزرگی همچون علامۀ طباطبایی در تفسیر خود آن قواعد و سنن را متذکر می‌شود. موفق باشید

40175
متن پرسش

با سلام و نور و رحمت و تبریک و مبارک باد به مناسبت نزدیک شدن عید الله اکبر، غدیر رحمت، عید ولایت اعظم. استاد بنظر زمانه در حال ظهور دوباره نور امیرالمؤمنین علی جان جانانمان است. گوش جان می‌خواهد تا این بار صدای پیامبر را بشنویم که ندا می دهد بوی علی از جانب یمن می آید و این بار یتیمان علی همان مردان شیر دل، همان مادران استوار و همان کودکان جان بر کف و عاشق که گویی چون آهن های گداخته و مستحکم در بابر ظلم ایستاده، به میدان آمده اند تاریخ دوباره بستر می سازد تا عادلی بر تخت حکومت جهان بنشیند. آری این نسیم الهی، این غدیرها، این ذکر و یاد علی بر منبرها و زبان ها و برزن ها همه بشارت است از رسیدن زمانی که یکی از اولاد علی در راه است او که شبیه ترین مردم به علی است او که خاتم اولیا است. آری چه زمانه ایست و چه جلوه ای و بشارتی الهی ما را به او و آن بزرگوار را بر ما برسان🌹 یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بشر، قرن‌هاست که در پیچ و خم بی‌معناییِ زندگی دست به تلاش‌های گوناگونی زده است اما در مقابل آن‌همه طرح و نقشه‌های گوناگون بی‌جواب و ناکام مانده، و در بلندای تمدن چشم پرکنِ غرب، سر به زیر و خجل و درمانده، در زندگی و عالم افسارگسیخته‌ای که برایش پیش آمده، نمی‌داند چگونه این گسست را مهار کند. بحران هویت و ناکامیِ انسان از وعده‌های فردای تمدن مدرن، بنیان و بنیاد یأس تاریخی بشر امروز است و نظر به غدیر به عنوان ادامه تاریخی که با اسلام طلوع کرد و نظر به شخصیت انسانیِ حضرت مولی‌الموحدین علی «علیه‌السلام» می‌تواند عامل نجات از روزمرّگی عالم مدرن باشد، زیرا «غدیر» یعنی نظر به فضیلت‌های همۀ پیامبران و اتمام و اکمال تاریخِ کمال انسان. آیا راهی جز «غدیر» به همان معنای تاریخی‌اش برای حضور انسان در فردایی روشن در میان می‌ماند؟ و آیا انقلاب اسلامی درست همان دروازۀ ورود به مأوایی نیست که بشر جدید آن را گُم کرده است؟ موفق باشید  

40127

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: در مورد اسماء الهی، ظهور هدفمند و سیاست گونه؛ آیا می توانیم بگوییم امام خبر از نیروهای هستی (ملائکه) دادند و این خبر دادنِ وجودی در سیاستِ ایشان ظهور یافت. ظهوری در عین در بطن بودن. و سیاست عین دیانت، تحقق اسماء و خبردادنی وجودی است. «أَنْبَأَهُمْ» ، در سیاست وجودی رخ می نمایاند. از طرفی آیا می توانیم بگوییم «أَنْبَأَهُمْ» نیز محقق کردن اسماء است و «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» از جنس «أَنْبَأَهُمْ» است. با تشکر از راهنمایی شما التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حضرت روح الله رضوان الله تعالی علیه به عنوان نمادی از آدم و آدمیت در این زمانه  حکایت بودن را با بشریت در میان گذارد تا هر آنکس جایگاه هر جریانی را بشناسد و بداند حقیقتاً سیاست عین دیانت است و دیانت عین سیاست و میدان اندیشیدن اجتماعی حکایت تاریخی است که شهر و شهروندی به معنای امروزینش پیش آمده. موفق باشید

40102

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیزم: ۱. استاد با توجه به اون فراز فصوص الحکم که فرمودند «ان ربی علی صراط مستقیم» آیه ی ابتدایی سوره مبارکه بقره که فرمودند «اولئک علی هدی من ربهم» هدایت رب چیه؟ (اخیرا اشاره فرمودید) ۲. استاد آیا رب من می‌تونه به حضرت محمد (ص) و آل او درود بفرسته؟ صلوات دانی بر عالی به چه نحوه است؟ خداوند خیرتون بده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می‌آید خوب است در این مورد به جلسۀ دوم و سوم بحث در مورد سورۀ بقره رجوع شود. ۲. نکاتی در کتاب «صلوات بر پیامبر (صلوات‌الله‌علیه‌وآله) عامل قدسی شدن روح»https://lobolmizan.ir/book/72?mark=%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA در این مورد مطرح شده است. خوب است به آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید

39676

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عنوان: دکتر محسن فرشاد سلام علیکم استاد: با درخواست قبولی طاعات و عبادات حضرتعالی از درگاه خداوند متعال آیا نسبت به افکار و دیدگاه‌های آقای دکتر محسن فرشاد نویسنده کتابهای «انسان و جهان فراآگاهی»، «ژرفای هستی» و ... شناختی دارید؟ مطالعه آثار ایشان را با تحفظ نسبت به تطبیق‌های مطالب فراحسی با یافته‌ها و مکاشفات عارفان، و توجه به این خلط مطالب، مفید می‌دانید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کلیّات قضیه می‌توان گفت این افراد اساساً متوجه ساحات معنوی و عوالم فوق ماده نیستند و از این جهت سعی دارند مسائل را تماماً در محدودۀ عالم ماده که به تعبیر خودشان، می‌تواند در ضمن فراکیهانی باشد معنا کنند و این حرف‌ها زمین تا آسمان با آموزه‌های دینی که انسان را متوجه حضور ابدی او می‌کند فرق می کند.که بحث آن مفصل است. موفق باشید

40407

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

باسمه تعالی. سلام علیکم: اعظم الله اجورنا و اجورکم. شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها را تسلیت عرض می کنم. چند وقتی است که می خواستم مسئله ای را در میان بگذارم. امروز که در مجلس دیدم آقای توسلی با چه بغضی در گلو و خون دلی داشتند اعتراضات به وضعیت فرهنگ را به وزیر ارشاد مطرح می کردند، دلم شکست و فرصت را مناسب دیدم که مطرح کنم که به نظر شما این پدیده به اصطلاح وفاق، چه ماهیتی در پشت پرده دارد؟ بحثم در اصل وفاق و هماهنگی قوا نیست که مقام معظم رهبری دام ظله بر آن همیشه تاکید داشته اند. یادم است چند سال پیش کتاب هنر اصحاب کربلا در فهم تاریخی حادثه ها را می خواندم، یادم به نکته ای افتاد که فرموده بودید در زمان صلح معاویه، شیعیان و مومنین چه خون دل ها خوردند و می خواستند کاری کنند ولی از طرف دیگر نمی توانستند کاری کنند و منتظر فرصتی بودند تا راهی گشوده شود. به نظر بنده حقیر شرایط امروز وفاق برخی آقایان هم تقریبا همان شرایط است که کم کم دارند آرمان های انقلابی و مذهبی را می جوند و کم رنگ می کنند و با پنبه سر می برند و هر گونه انتقادی را با مشت وفاق به دهان منتقد می کوبند چنانچه چند روز پیش دیدید مجری ۲۰:۳۰ وقتی مطالبه ای از نحوه انتصاب یک مدیر از معاونت هنری وزیر ارشاد داشت، او در جواب با تحکم گفت چرا می خواهید با طرح این پرسش همبستگی را به هم بزنید، شماها کی می خواهید درست شوید!! این یک نمونه است که دم خروس این جریان را دارد بیرون می زند، چنانچه آقای رشید پور هم که از طرفداران آن هاست و مرتب به انقلابی ها هتاکی می کند در پشت صحنه آن برنامه مبتذل ماهواره ای حاضر شد. یا مثلا دیدید چطور به آقای تیموری که به بی حجابی انتقاد کرد، هتاکی کردند. از آن طرف وضع فیلم ها و سریال هایشان است و دارند فرهنگ بی حیایی را ترویج می کنند و از این طرف جلوی ابلاغ لایحه عفاف و حجاب را می گیرند و همین الان هم دارند حتی به لایحه ای که دولت خودشان به مجلس در مورد فضای مجازی داده هم حمله می کنند و آن وقت می گویند برای حجاب باید کار فرهنگی کرد!! نباید قانون باشد. والله استاد از کشف حجاب ها دلمان خون است من خودم چند بار امر به معروف و نهی از منکر کرده ام اما برخی وقیحانه کار خود را ادامه می دهند و دارند این حرام سیاسی را عادی سازی می کنند که حتی یک زمانی رییس جمهور هم از شدت بی بند و باری صدایش درآمد و اگر هم کار فرهنگی هم باشد باز همین مذهبی ها و انقلابی ها انجام می دهند وگرنه جریان وفاق که دارد کار ضد فرهنگی انجام می دهد. متاسفانه برخی از به اصطلاح شخصیت های مذهبی و اصولگرا هم به اسم مبارزه با تندروی که من هم منتقد هستم، دارند به شدت جریان مذهبی و انقلابی را می کوبند و دافعه ایجاد می کنند و هر صدایی را به اسم وفاق خفه می کنند اما از آن طرف بر جریان دولت و وفاق و اشتباهات آنان به نوعی ماله می کشند و توجیه می کنند. در حالی که مقام معظم رهبری دام ظله فرمودند انتقاد کنید به جهت گیری ها اما تخریب نباشد و وحدت ملی به هم نخورد. به نظر شما مواجهه حکیمانه با این مسئله چیست؟ و چگونه باید جلوی آن گرفته شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ سخن در این زمانه همان سخن حکیمانۀ رهبر معظم انقلاب است که حقیقتاً حاصل کلام ایشان همان است که در مواجهه با ضعف‌های پیش آمده به جهت گیری‌ها غلط انتقاد باید کرد اما تخریب نباشد و در این رابطه هم وحدت ملی به هم نخورد. حال اگر با روحیۀ متانت و دلسوزی و صبر از یک طرف متذکر انحراف‌ها و ضعف‌ها بشویم و از طرف دیگر متذکر اهداف بلند الهی نسبت به انقلاب و انسان باشیم، مطمئن باشید ما از این جریان که اکثراً از جنس انقلاب نیستند عبور می‌کنیم. زیرا خداوند چیز دیگری را برای ما مقدّر فرموده است و افرادی که مناسب تحقق آن تقدیرات است، پرورانده است و این مائیم و درک و شناخت آن افراد، بخصوص در انتخابات آینده. موفق باشید 

40343

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

هر لحظه به شکلی بت عیار بر آمد، دل برد و نهان شد هر دم به لباس دگر آن یار برآمد، گه پیر و جوان شد گاهی به تک طینت صلصال فرو رفت، غواص معانی گاهی ز تک کهگل فخار برآمد، زان پس به میان شد گه نوح شد و کرد جهانی به دعا غرق، خود رفت به کشتی گه گشت خلیل و به دل نار برآمد، آتش گل از آن شد یوسف شد و از مصر فرستاد قمیصی، روشنگر عالم از دیده یعقوب چو انوار برآمد، تا دیده عیان شد حقا که همو بود که اندر ید بیضا، می کرد شبانی در چوب شد و بر صفت مار برآمد، زان فخر کیان شد می گشت دمی چند بر این روی زمین او، از بهر تفرج عیسی شد و بر گنبد دوار برآمد، تسبیح کنان شد بالجمله همو بود که می آمد می رفت هر قرن که دیدی تا عاقبت آن شکل عرب وار برآمد، دارای جهان شد منسوخ چه باشد؟ چه تناسخ به حقیقت؟ آن دلبر زیبا شمشیر شد و در کف کرار برآمد، قتال زمان شد نی نی که همو بود که می گفت انالحق، در صوت الهی منصور نبود آنکه بر آن دار برآمد، نادان به گمان شد رومی سخن کفر نگفته است و نگوید، منکر نشویدش کافر بود آن کس که به انکار برآمد، از دوزخیان شد. «مولوی» سلام علیکم! طبق شعر بالا خداوند در یک دوره به مظهریت نوح (ع) ، دوره ای به ابراهیم (ع)، دوره ای به یوسف (ع) و... ظهور کرد. سوالم این است که اگر نوح (ع)، ابراهیم (ع)، یوسف (ع) و... ، همزمان وهم دوره می بودند، این مظهریت چطوری می شد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن صورت همگان خود را در جمال همو که کامل و جامع‌تر است می‌یافتند. مانند همان نسبتی که مولایمان علی «علیه‌السلام» با حضرت پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» داشتند. موفق باشید

40314

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور و رحمت و درود الهی تقدیم به استاد طاهرزاده: میشه لطفا نظرتون رو در مورد کتاب نجم الثاقب محدث نوری بفرمایید. استاد امین سپیدنامه این کتاب رو شرح کردند و من صوتهاشون رو گوش دادم. از زندگی حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها توضیح میدن تا دوران غیبت. کتاب نجم الثاقب تماما رفتارهای بظاهر عادی و‌ روزمره حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها و امام حسن عسگری و حکیمه خاتون علیما السلام هست اما با شرح استاد سپیدنامه کاملا متوجه شدم که زندگی و کلام عادی اهل بیت علیهم السلام هم حکمت داره و ایشون مثل من از روی بیفکری و دنیاطلبی یا انجام خواهشهای نفس حرف نمی‌زنند. یا رفتار نمی‌کنند. هر آن زندگیشون نور جلوه میکنه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که مرحوم محدث نوری از اساتیدی هستند که به اصطلاح، اخباری می باشند و از این جهت تنها  وظیفۀ خود را جمع آوریِ احادیث می دانند که البته در جای خود لازم است ولی همین طور که متوجه شده اید اساتید اهل فکر و حکمت باید نسبت به آن احادیث تدبّر و شرح نمایند. موفق باشید

40306

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد طاهرزاده: آقای دکتر سروش در اظهاراتی در نقد آیات ابتدائی سوره بقره می گوید: «این آیات‌ شبیه به نمایشنامه تئاتر است و موجودی به نام شیطان وجود ندارد. شیطان زاییده خیال انسان است و ... » برخی که تحت تأثیر افکار و شبهات هستند، پا را فراتر نهاده و اظهار می کنند که چون انسان ذاتاً موجودی ضعیف و ترسو است در خیال خود موجودی قدرتمند و شکست ناپذیر ساخته است و او را ستایش می کند و لذا نتیجه می گیرند که خدا در ذهن و خیال انسان است و در خارج وجود ندارد. اینجانب در پاسخ به شبهه برخی افراد، کتاب ادب خیال، عقل و قلب شما را پیشنهاد دادم اما تأثیری در نگاه ایشان نداشت. به نظر استاد قویترین استدلال در رد این شبهه چیست؟ و اینکه چرا آقای سروش حتی با اشرافی که به حکمت متعالیه و فلسفه غرب دارد چنین ‌شبهاتی مطرح می کند؟ لینک اظهارات آقای سروش: https://m.youtube.com/watch?v=iyKXx2C3KEw&pp=ygUn2LTbjNi32KfZhiDZiNis2YjYryDZhtiv2KfYsdivINiz2LHZiNi0

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به آیۀ «قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» فکر کنیم که می‌فرماید اگر کسی بنا داشته باشد در مسیری که به سوی حقیقت هست گام بردارد، آری! شیطان در آن مسیر سعی بر منحرف‌کردن او دارد و این چیزی هست که علاوه بر تذکر قرآنی، هر آن‌کس که بنای حضور در صراط مستقیم را داشته باشد، تجربه می‌کند وگرنه اگر بخواهد در همان زندگی‌های دنیایی سیر کند، چه چیزی برایش پیش می‌آید که متوجۀ آن تذکرات قرآنی شود؟ تا آن‌جایی که بیابد حقیقتاً در مسیر هدایت الهی به حکم آیۀ: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» او را دشمنی قسم‌خورده هست. موفق باشید

40280
متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام جناب استاد: بنده در زمان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه دچار حالتی شدم که تمام معماهای جنگ غزه و لبنان برایم قابل درک شد. اینکه چگونه غزه در برابر این همه هجمه جنگ افزارها و تکنولوژی شیطانی غرب هنوز سربلند و زنده تر از قبل است و شجاعتی وصف ناپذیر در آنها موج می‌زند و همچنین در حزب‌الله لبنان. به یاد کلام مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام که فرمودند: وارد ترسها شوید که خیر در آن است. متوجه حرف نیچه شدم که گفته بود آنانکه به دنبال حقیقتند باید خانه خود را بر دهانه آتشفشان بنا کنند. بنده در این مدت جنگ ۱۲ روزه متوجه شدم نه تنها ترس از وجودم رفته بلکه خیلی شوق این را داشتم که من هم یک جوری باید دفاعی از وطنم کنم یا کاری انجام بدم. متوجه شدم اصلا این پدیده بطور خودبخود آمده و انگار خبری از اون شخصیت قبلی و ترسو نیست و منیت محو شده و پرده کنار رفته. و الان راز اتحاد و همدلی و تغییر احوالات مردم را خوب درک می‌کنم که این هم جای بسی شکر دارد. بله واقعیت این است که انسان در فضایی بدون سختی و تهدید از طرف دشمن آهسته آهسته رو به کرختی و غفلت می‌ رود. ولی انگار برای رشد و بیداری و روشنایی و صعود حتما لازم است که در کنار و مرز انسان تهدید وجود داشته باشد و این یک تلنگر همیشگی است. وجود شیطان و تاریکی‌ها و تهدیداتشان در این دنیا، فرصت‌های بی نظیری هستند برای انسان‌هایی که بدنبال حقیقتند. پس هم مرز بودن حزب‌الله لبنان و فلسطینیان با این رژیم شیطانی و تاریک باعث شده تا این انسانها دائما مراقب خود و عدم غفلت شوند و این تهدید برایشان تبدیل به فرصت رشد شده و منیت در این نوع انسانها مجال خودنمایی نمی‌دهد و ایمان وصف ناپذیری دارند. آیا این طور نیست؟ بنده بر این باورم که خداوند متعال با این جنگ ۱۲ روزه که با حماقت دشمن رقم خورد، بار گناه مردم ایران را که همان منیت و کدورت‌ها و غفلت‌ها بود را پاک کرد و همه دلها رو به هم رساند و وحدت ایجاد کرد و ما باید با این نگرش قدردان و سپاسگذار خداوند باشیم. و شاید دلها رو آماده کرد برای روزها و اتفاقات پیش رو و مسیری که به ظهور و تجلی انسانیت منتهی می‌شود. آیا همینطور است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه ارزشمندی را نسبت به جایگاه تاریخی دفاع مقدس مطرح فرموده‌اید. حال مائیم و با حضور در فرهنگ کربلایی خود و رویارویی با دو رویکرد، رویکردی که عده‌ای بنا دارند از طریق رسانه‌ها در فرهنگ مدرن، افکار عمومی را به نفع خود مدیریت نمایند و انسان را در معنایی که معنای خودبنیادی و خودخواهی و تکبّر است؛ تعریف ‌کنند، با تصور و گمانی که حقِ سیطره بر دیگر ملل را برای خود قائل‌اند و رویکرد دیگری که نظر به وجدانِ عمومی انسان‌ها دارد تا ابعاد روحانی و متعالی آنان را متذکر شود و به یگانگیِ انسان‌ها در هر کجا که باشند، نظر دارد، به همان معنای حضور افراد با ملیّت‌های مختلف در رخداد تنفر از آمریکا و رژیم صهیونی در روزهایی که ما با آن روبه‌رو هستیم، تا معلوم شود انسان‌ها چه اندازه در معنای بودن تاریخی خود می‌توانند در کنار همدیگر مؤثر باشند، از آن جهت که متوجۀ ظلمات نظم موجود هستند، نظمی که در نهایتِ خودخواهی و خودبنیادی برای خود این حق را قائل است که اجازه ندهد کشوری مانند ایران صنعت هسته‌ای صلح‌آمیز داشته باشد و با نظر به کربلا به خوبی جایگاه جاهلیت دیروز و امروز روشن می‌شود تا انسان‌ها منوّر به بصیرت تاریخی باشند با نظر به سنت الهی که قرآن در وصف آن می‌فرماید: «مَنْ كانَ يُريدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَميعاً (فاطر/۱٠) و یا «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ» (منافقون/۸). آیا ما با حضور در چنین سنتی در آینده‌ای حاضر نیستیم که جایگاهی برای جهان استکباری در آن نیست و جهان استکبار از این جهت نگران است و سعی در عدم موفقیت ما دارد؟ موفقیتی که انسانیت انسان‌هارامدّ نظر دارد. موفق باشید

40277

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز و پدر مهربان، استاد طاهرزاده دام الظله و توفیقاته عرض تسلیت بمناسبت ایام عاشورا و عزای امام حسین علیه السلام و شهادت سرداران و مردم عزیز کشورمون. استاد من از وقتی که این جنگ تحمیلی شروع شد هر لحظه منتظر شنیدن صدای پدافند و خبرهای جنگ هستم و شنیدن خبر نفوذیها و خبر سلامتی رهبر عزیزتر از جان مون و کنترل حواس بچه هام که کوچیکند. و از اینکه هر لحظه منتظر فرج و ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و علایم ظهور نیستم و نگران حمله موشکی هستم ناراحتم. دلم میخواد همینقدر که حمله موشکهای رژیم صهیونیستی رو قریب الوقوع می‌بینم و یقین دارم همونقدر یا بیشتر از اون هم ظهور آقا رو یقین داشته باشم و منتظر باشم اما متأسفانه اینطوری نیستم. البته سعی می‌کنم که با گوش کردن به صوتهای شما و استاد پناهیان و سپیدنامه و شجاعی ... قدرت درونی و‌ روحی ام و بینش و تحلیل کردنم رو قوی کنم و مدام به ذکر و دعا و نماز مشغولم و از خدا میخوام که همه مردم به درک توحیدی برسند و نترسند. اما دوست دارم جهت قوت قلبم شما راهنماییم بفرمایید. پیشاپیش ممنونم یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته بیندیشید که بحمدالله خبیث‌ترین جریان به میدان مبارزه با شما آمده است و مسلّم در این میدان امدادهای الهی در میان است. عرایضی به اشاره در این مورد در بحث «کربلا و نظر به نهایی‌ترین حضور»https://eitaa.com/matalebevijeh/19788 شده. امید است که اشاره‌ای باشد به آنچه امثال جنابعالی باید در ادامۀ دینداری مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید

40272

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: عزاداری ها قبول باشه ان شااله🤲 در شرایط فعلی گویا فصل مشترک آحاد جامعه وطن دوستی هست. یعنی از فردی که که تنها خدا رو قبول داره و دیگر هیچ تا کسی که به اصطلاح حزب اللهی هست. با توجه به این موضوع آیا پیدا کردن مصادیق تاریخی با محور ایران دوستی بدون دخالت عنصر دین در ایجاد وحدت بین آحاد جامعه چقدر راهگشاست؟ هنگامی که بحران به بالاترین حد خودش می‌رسد مثلا خطرات جانی مالی و... در مبارزه با اسرائیل به بالاترین حد ممکن می‌رسد آیا وطن دوستی می‌تواند نجات دهنده باشد و به بیان کلی تاب آوری را افزایش دهد؟ برای کسی که به اصول دینی پایبند است شاید حل این موضوعات و خطرات را به جان خریدن، راحت‌تر است اما برای یک وطن دوست هم می‌تواند همینطور باشد؟ روایتی که می‌گوید حب الاوطان من الایمان چقدر با این موضوع مرتبط است؟ ممنون از شما استاد گرامی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در وطنی است که نماد و بستر دینداری و ستیز با دشمن انسانیت باشد. آری! دفاع از این وطن برای هرکس که باشد ارزشمند است و ایران، در این زمانه چنین وطنی است و در چنین جایگاهی قرار دارد، و این است که رهبر معظم انقلاب نیز در شب عاشورا فرمودند: سرود «ای ایران» خوانده شود.https://eitaa.com/mahdavi_arfae/24244. موفق باشید

40170

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: مومن نباید از خدا طلب مرگ کند چرا حضرت زهرا عجل وفاتی طلب می‌کردند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید به آن معنایی که افراد به جهت شکست‌های‌شان طلب مرگ می‌کنند، در میان نبوده. بحث در آن بوده چگونه انسانی با آن افق متعالی توحیدی یعنی حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» می‌توانند در جهانی حاضر باشند با نبودن رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و با حذف مولای متقیان «علیه‌السلام». موفق باشید

40128

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: یک جسم کروی مثلا زرد رنگ را در نظر بگیرید نا خدا گاه این جسم چه در ذهن باشد چه در بیرون در زمینه ای قرار دارد که در ذهن ممکن است آن زمینه مثلا سیاه باشد ولی به هر حال چیزی وجود دارد در آن محل حال سوال من این است اگر کره را چیزی که وجود دارد بدانیم و زمینه مورد نظر را فضای خلا مطلق و نبودن وجود بدانیم آیا وجود محدود نمی‌شود؟ یعنی اینکه آن جسم کروی تا مرزی که دارد وجود است و بعد آن نبودن وجود. وجود اینگونه محدود می‌شود .

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حکایت بودن در همه این میدان ها حکایت بودن است حال چه آن کره را بودن بدانیم و چه فضای بیرونی آن را. موفق باشید

40088

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: به پیشنهاد شما برای جلسات هفتگی مون در کنار حدیث کسا نامه ۳۱ نهج البلاغه رو شروع کردیم و الان بعد از حدود سه سال جلد اول کتاب تمام شد. الحمدلله بهره های زیادی بردیم خواستم بپرسم پیشنهاد تون در تاریخ فعلی برای ادامه مسیر جلسات زنانه مون چه پیشنهادی دارید؟ جلد دوم را شروع کنیم یا مباحث دیگری بنظرتون الویت داره؟ نظرتون در مورد چرخشی پیش بردن چند منبع چیه؟ اگر موافقید پیشنهاد بدهید ممنون میشم. التماس دعا عاقبتتون به خیر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است که نامه ۳۱ ادامه یابد و البته در کنار آن از مباحث قرآنی مانند سورۀ آل‌عمران و شرح صوتی آن نباید غفلت کرد. موفق باشید

40078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد بزرگوار، جناب آقای طاهرزاده سلام علیکم و رحمه‌الله: اینجانب طی سال‌های گذشته، بخشی از عمر علمی و پژوهشی خود را در غرب، به‌ویژه در کشور سوئد، در حوزه‌ی تحقیقات سرطان و علوم پزشکی سپری کردم. گرچه در نگاه نخست، فضای آکادمیک غرب با شعار آزادی علمی جلوه‌گری می‌کرد، اما آن‌چه در عمل با آن مواجه شدم، حقیقتی تلخ و پنهان از یک تمدن بود که در عمق خود، هیچ‌گونه تساهلی نسبت به ایمان اصیل، هویت دینی مستقل، و وابستگی معنوی به مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام ندارد. نه‌تنها از سوی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی غرب تحت فشار و تخریب قرار گرفتم، بلکه با شبکه‌ای پیچیده از افرادی بعضاً متظاهر به دیانت نیز مواجه شدم که در عمل، کارگزار پروژه‌ی نفوذ فرهنگی و تخریب هویت دینی بودند. مأموریت آنان، نه صرفاً حذف یک پژوهشگر مسلمان، بلکه تحقیر و تحریف بنیان‌های معرفتی و اعتقادی شیعی بود. به‌عنوان نمونه، یک‌بار به‌طور غیرمستقیم توسط بازجویان آن‌ها در مورد شنیدن دروس حضرت‌عالی مورد سؤال قرار گرفتم. در مقاطعی حتی برای بهره‌مندی از معارف شما، ناچار به پنهان‌کاری و استفاده از فیلتر بودم. این تجربه به‌خوبی نشان می‌دهد که ادعای آزادی و دموکراسی در غرب، جز نقابی نرم‌افزاری بر چهره‌ی استکبار نیست. پس از چند سال تقیه، صبوری و تلاش برای حفظ مسیر علمی و ایمانی، نهایتاً در برابر هجمه‌ی بی‌امان و پرونده‌سازی‌های آنان، ناگزیر به ترک آن کشور و بازگشت به وطن شدم. امروز، با وجود تلخی آن دوران، آن تجربه را سرمایه‌ای گران‌سنگ برای شناخت چهره‌ی نفاق، استکبار و ساختارهای پیچیده‌ی مهندسی آنان در هجمه به اسلام می‌دانم؛ تجربه‌ای که اگر درست تبیین شود، می‌تواند بخشی از جهاد تبیین در عرصه‌ی نبرد تمدنی باشد. اخیراً کوشیده‌ام این تجربه را در قالب یادداشتی با عنوان «از نوبل تا نفوذ» بیان کنم، اما آن‌چه بیش از همه بدان نیاز دارم، راهبری معنوی و فکری است تا این تجربه‌ی شخصی را به تحلیلی تمدنی و نقشه‌ای برای مقابله با پروژه‌ی تحریف هویت اسلامی و نفوذ غرب در میان نخبگان بدل سازم. لذا از حضرت‌عالی، به‌عنوان عالمی حکیم و پرچمدار جهاد تبیین، تقاضا دارم بنده را از دعای خیر بی‌بهره نفرمایید و اگر رهنمودهایی دارید، بسیار سپاسگزار خواهم شد که مرا مستفیض فرمایید. در صورت صلاحدید حضرت‌عالی، با کمال میل آمادگی دارم جزئیات بیشتری را به صورت محرمانه در اختیار قرار دهم، شاید بتوان از دل این ماجرا، راهی برای تبیین بهتر مکانیسم‌های نفوذ غرب و راهکارهای مقابله با آن استخراج کرد. با نهایت خضوع و احترام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! محال است در این آخرین دوران که از یک طرف میدان ظهور اوج خوبی‌هاست و از طرف دیگر میدان ظهور اوج ظلمات است؛ بتوان در میانۀ راه بود و گمان کنیم آن کس که در اوج خوبی‌ها حاضر نیست، بتواند در اوج بدی‌ها نباشد. چنین مواردی که می‌فرمایید به صورت‌های مختلف، همه صورت‌های ظلمات آخرین دوران است و اتفاقاً با توجه به چنین موقعیتی به خوبی می‌توانید برای نجات انسان‌ها تلاش کنید. بنده نیز در خدمت هستم. موفق باشید 

40068

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: چند موضوع مبهم واسم وجود داره. تو مسیر حرکت به سمت خداوند طبق کتاب سلوک بانو امین اول مسیر حضور قلب و بعد مسیر شهود قلب. اگر مسیر حضور قلب طی شد وبه دلایلی مثل فرزند آوری عوامل غفلت زیاد شد ممکن است که مسیر به سوی شهود ادامه یابد. وقتی که مثل قبل دیگر حضور قلب و همواره در محضر بودن اتفاق نمی افتد. ولی به نظر مسیر به سوی شناخت اسما ادامه دارد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، ادامۀ «حضور» است و حاضربودن در آن حضور، بقیۀ آن را باید به خدا واگذار کرد تا چه چیزی را مصلحت می‌داند. موفق باشید 

40065

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: همسرم الحمدلله سید هستند و دلمون میخواد عیدغدیر بیاری خدا حرکتی ماندگار بزنیم و هرسال به فضل خدا تکرار کنیم. پارسال جشن گرفتیم و دوست و فامیل و همسایه را دعوت کردیم و شام و هدیه برای بچه ها. بنظرتون همین حرکت را تکرار کنیم یا با توجه به دغدغه های انقلاب و حوائج امام عصر شیوه ی بهتری به ذهن تون میرسه با توجه به نامه امام عصر عج به شیخ مفید خیلی دلمون میخواد این حرکت ذیل اجتماع قلوب تعریف بشه با نظر خودشون ان شاءالله. ممنون میشم مواردی که به ذهن تون میرسه بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوب و با ارزشی است بخصوص اگر بتوانیم متوجۀ جایگاه «غدیر» به عنوان ادامۀ اسلام باشیم با آن همه موانعی که پیش آوردند و آن را به انقلاب اسلامی ربط دهیم و آیندۀ متعالی که در پیش است. اخیراً در این رابطه بحثی تحت عنوان «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شد که ان شاءالله می‌تواند مفید باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/19415  موفق باشید

40279
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد طاهرزاده: من هم اکنون در حال مطالعه کتاب ۲۰۰ نکته درباره انسان هستم. الحق که کتاب روشن و پر معنایی است. سپاسگزارم. از خواندن این کتاب خیلی مسائل داره برام قابل درک میشه. مثلا شهادت فرماندهان جبهه اسلام شامل حزب‌الله لبنان، یمن، عراق، فرماندهان کشور عزیزمان و همچنین شهادت سید حسن نصرالله و شهید حاج قاسم سلیمانی این مسئله برایم قابل درک و هضم نبود و این را نوعی شکست در دلم احساس می‌کردم. اما اکنون همه چی کاملا برعکس شد. اینگونه برایم درک شد، بیان کنم که امیدی برای همه باشد: در واقع خداوند بر اساس سنت خود و اراده خودش تمام کارها رو جلو میبره نه بر اساس اون چیزی که ما فکر می‌کنیم اون هم با ذهن تحلیلی و محدود خودمان. در اصل خداوند اراده اش را بر اساس مقتضیات زمان حال پیش می‌برد. مثلا با شهادت سردار شهید سلیمانی علی الظاهر ما فرمانده بی نظیری را از دست دادیم که دیگر جایگزینی ندارد. البته که جایگزینی ندارد، چون قرار در کار خدا چیزی به مفهوم تکرار وجود ندارد. قرار بر این است که در وجوه بی تکرار تجلی کند. شهید سلیمانی آنگونه بود که می‌بایست می‌بود و همین‌گونه هم بود و ماموریت و مسئولیتش همین بود که به نحو احسنت و کامل به پایان رساند و این تجلی مخصوص فرد ایشان بود و بس. حال قرار است ادامه این روند در انسانی دیگر اما در مرحله برتر و با توجه به مقتضیات زمان حال همان دوره تجلی کند نه تکرار که عبث و بیهوده است، چون تکرار یعنی دوباره از صفر شروع کردن. بلکه ادامه رشد سردار سلیمانی در دیگری. در واقع ماموریت حاج قاسم تکمیل شد در زمان حال خودش مطابق با شرایط زمان خودش و حالا مرحله بعد از تکمیل مرحله قبلی شروع شده که در سردار قاآنی ظهور می‌کند اون هم مطابق با شرایط و زمان حال نه گذشته. پس نباید با چشم قیاس نگاه کنیم به این مسئله بلکه باید با چشم اکنون و حضور و توحیدی نگاه کنیم تا این مسائل برایمان درک و هضم شود. شنیدم که با شهادت فرماندهان حزب‌الله لبنان و شهید نصرالله، اکنون جوانانی این حزب را بدست گرفته اند که بسیار سخت و انتقام جو هستند نسبت به دشمن و این یعنی خداوند با تجلی جدیدش دیگر فرصت توبه از دشمن را تمام شده اعلام کرده و وقت انتقام رسیده. این به وضوح در همه جبهه مقاومت قابل مشاهده است. همچنین که در عملیات وعده صادق ۳ در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه با چشم دیدیم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران از حالت خویشتن داری به حالت سرسختی و انتقام از دشمن تغییر کرد و این با ظهور و تجلی روح جدید در فرماندهان جدید رقم خورد. و این جریان الهی ادامه دارد تا پاکسازی کامل زمین از تاریکی و پلیدی و در نهایت این ظهورات و تجلیات، ظهور نهایی خدا است که در شخص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف متجلی می‌شود. آیا این همان فرایند تجلی و ظهور در انسانهاست که به صورت سلسله مراتب به ظهور نهایی انسان کامل ختم می‌شود؟ 🌹🌹🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوشبخت و خوشوقت هستم از نگاهی که نسبت به جریان‌های پیش‌آمده دارید بخصوص آن‌جایی که می‌فرمایید نباید با چشم قیاس به شرایط پیش‌آمده نظر کرد. بلکه باید با چشمِ اکنون و حضور و توحید نگاه کنیم تا این مسائل برایمان درک و هضم شود.
 در فهم تاریخیِ خود، باید متوجه باشیم این ضرورت تاریخی است که ما را به سوی رخدادی جدید سوق داده است، به سوی تاریخی که در آن تاریخ در نظر به احساس بنیادین خود، جایگاه امثال شهید حججی و شهید حاج قاسم سلیمانی و دیگر سرداران و دانشمندان هسته‌ای فهمیده می‌شود و آن‌ عزیزان در اوج یگانگی با حقیقت دوران، سرمایۀ تاریخی ما برای ادامۀ راه می‌گردند و می‌توان در آینۀ وجود آن‌ها آیندۀ مردم خود را احساس کرد. آینده‌ای که «انسانیتِ» انسان‌ها هرچه بیشتر نسبت به همدیگر درک می‌شود و این یعنی کربلا و اُنس و ارتباطی که پس از شهادت آن حضرت بین مردم پیش آمد. موفق باشید      
 

40167

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد محترم: ۱. این روزها معضل خانواده های مذهبی و انقلابی پیدا کردن مدرسه ی خوب برای بچه هاشون هست. با وجود مدارس غیر انتفاعی ای هم که بچه های دلسوز انقلابی زدند با توجه به اینکه از طرفی خانواده ها از لحاظ اقتصادی در فشارند و از طرفی ترس جزیره ای شدن در جامعه را دارند، به نظر شما چقدر ترک مدارس دولتی را توسط افراد دغدغه مند درست می دونید؟ ۲. بنده به عنوان فردی که خودم در یکی از همین مدارس غیر انتفاعی زیر نظر خانم لطفی شاغل هستم، و متوجه هستم که چقدر پشتوانه ی قوی فکری و معرفتی پشت این مدرسه هست و با بحث های اخیر شما در خصوص چگونگی بشر جدید هم پوشانی دارد و می توانم اقرار کنم که این مدرسه جزء معدود جریان هایی هست که واقعا متوجه معنای تحول در آموزش و پرورش به طور بنيادين هستند، اما همواره چشم انتظار آینده ای هستم که این نحوه تفکر در کل سیستم آموزش و پرورش تسری یابد و تمام بچه ها و نه فقط کسانیکه استطاعت‌ مالی دارند از این سرچشمه بنوشند، اگر توصیه ای در این زمینه برای امثال بنده دارید بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب با معلمان ملاحظه فرمودید به هر حال سیاست نظام تقویت بُنیۀ مدارس دولتی می‌باشد و باید تلاش کرد ضعف‌های موجود ان شاءالله به مرور برطرف شود. می‌ماند ضعف‌هایی که متأسفانه بعضاً در مدارس دولتی در میان است این جا است که نقش دلسوزیِ مدارسی که می‌فرمایید را نباید نادیده گرفت. به امید آنکه همان نوع برنامه‌ریزی‌ها ان شاءالله در مدارس دولتی با معلمان متعهد شکل بگیرد. موفق باشید

40109

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: وقت شما به خیر و خیلی ممنونم از سخنانی که می فرمایید. ببخشید در مورد مدارس و تعلیم و تربیت، لطفا راهنمایی کنید. آیا می توانیم اینطور در نظر بگیریم که؛ شعر امام؛ که از مسجد و مدرسه بیزار شدم، به نوعی پیش گویی تاریخی هست. و شاید در نظام علمی، حرکت «انالله و انا الیه راجعون» قوس نزول و صعود، و یا وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت، بتونه برای نظام آموزش و پرورش افقی باز کنه. دانش آموز اول با نگاه توحیدی شروع کنه (شبیه نگاه توحید مفضل) و بعد در سیر تحصیلی و بلوغ وجودی، با نگاه ها و منطق های خوانش هستی در علوم، مواجه بشه. تا بتواند نگاه و منطق توحیدی را در علوم احساس کنه. و علوم رو به سنت های جاری در هستی نزدیک کنه. شاید در حرکت در نظام فعلی، حرکت حقیقی فراموش شده، همات حرکت جوهری که در وجود انسان و در تاریخ در جریان هست. در این عالمِ علمیه ایجاد شده، گفتگوهای معلم و دانشجو به سمت حقیقی تری هدایت میشه. و وجوه علمیِ در سنت های هستی که اکنون به ظهور می آیند، شناخته شوند‌.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» با طرح آن غزل، به حضوری اشاره دارند که از طریق اشراق حاصل می‌شود و اگر دانایی‌های علمی، مقدم باشند پس از آن مفاهیم و قیاس‌های منطقی سیطرۀ خود را کم کنند، عملاً آن نوع حضور که امام بدان اشاره دارند؛ پیش خواهد آمد به همان معنایی که به گفتۀ جناب مولوی: تا به دریا سیر اسب و زین بود / بعد از آنش مرکب چوبین بود. موفق باشید

40091
متن پرسش

با سلام بر استاد عزیز: حس و حالم در این روزها این است که شهید رئیسی را پیدا می‌کنیم؟ سلام مرد میدان حسی که بعد از یک سال و این روزهای بعد از اولین سالگردت دارم این است که انگار هنوز هم به دنبالت می‌گردیم، آرام نیستیم، انگار خودمان را گم کرده ایم و با شناخت تو پیدا می‌شویم زبان هر روزمان شده هارداسان، کجایی؟ و هر روز بیشتر پیدایت می‌کنم، از آن موقعی که فهمیدم زیارت عاشورایت غروب جمعه ترک نمی‌شود، پیدایت کردم. از آن لحظه ای که فهمیدم ۳ بامداد از کشور روسیه برگشتی و صبح به داد مردم کرج رفتی آن جا پیدایت کردم، آنجایی که عبای خاکیت را دیدم، آنجایی که نامه آن پیرزن به نام بی بی گل را گرفتی و گفتی نامه ات را بده به خود من وحتی حاضر نشدی نامه را دیگران بخوانند آنجایی که آقا به شما گفتند قدری استراحت کن و گفتی کار برای مردم مرا خسته نمی‌کند، آنجا که قرآن و عکس حاج قاسم را بر دست گرفتی، آنجا بود که پیدایت کردم و هر چه قدر می‌شناسمت، پیدایت می‌کنم و حالا که فکرش را می‌کنم خدا می‌خواست تو در جنگل های ورزقان گم شوی تا ما پیدایت کنیم و تقدیر باید اینچنین می‌شد تا تو شهید شوی و پیدایت کنیم ای شهید خودت را به ما نشان بده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و چه اندازه خداوند آن عزیز را به آن زیبایی به ما نشان داد. خدا را بنگرید که چه زیبا فرزندان خود را به اوج می‌رساند و پس آن‌گه به قلب دیگر انسان‌ها نشان‌شان می‌دهد تا همگان بدانند در این زمانه تا کجاها می‌توانند بدون سر و صدا جلو و جلوتر بروند و تأکید رهبر معظم انقلاب در نشان‌دادن شخصیت رئیسی عزیز، خود، حکایتی دارد و به تعبیر ایشان: «همه‌ی ما، آیندگان ما، جوانان ما، مسئولانی که بر این کشور حکمرانی خواهند کرد، برای این ملّت کار خواهند کرد، بشنوند، بدانند و ببینند که این‌جور زندگی، در روحیه‌ی مردم، در آینده‌ی کشور، در وضع کشور چقدر تأثیر دارد؛ اینها درس است.»
فرمودید هر روز او را بیشتر از دیروز پیدایش می‌کنید؛ آری! این قصۀ هر آن‌کسی است که بنا ندارد در این زمانه که زمانۀ سیطره و سلطۀ استکبار است، با بمب‌ها و رسانه‌های استکبار، خود را ببازد و مرعوب آن‌ها شود و از آیندۀ بزرگی که در افق این تاریخ در حال ظهور است، غفلت کند حتی اگر رئیس جمهور آن کشور در جنگل‌های ورزقان بسوزد و حتی اگر فرزندان و مادران باریکۀ غزه یا از گرسنگی و یا با اسلحه‌های رژیم صهیونیسم، همه شهید شوند؛ باز این مائیم و آینده‌ای که نه تنها مردان که زنان ما میدان‌دار حضور آن هستند. همه چیز حکایت از آن دارد که به آینده‌ای فوق‌العاده متعالی باید نظر داشت به هر قیمت که باشد. موفق باشید      
 

40402

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا. سلام علیکم‌: جنگ با اسرائیل جنگ با همه پلیدی های ضد دینی و ضد زندگی بوده؟ اگر همه بدیهای حاضر در ایران را تحت ولایت اسرائیل-به عنوان والی آمریکای شیطان بزرگ در منطقه- بدانیم، خواهیم دانست شکست همه پلیدی ها رقم خورده. گوش بفرمانان شیطان، ولایت شیطان بزرگ خود را از دست دادند و نظم و استحکام آنها زیر پا له شد. درست که ایران مرکز اوج این پیروزی و حضور زندگی سیاسی دینی هست و اینجا نیز اوج شکست آنها بود اما در دنیا هم امروز می‌بینیم که فرانسه انگلیس سوئد و.. مجبور به پذیرش استقلال فلسطین شدند و آنها می‌دانند اولاً اسرائیل و آمریکا سلطه خود را بر همه از دست داده و ثانیا با ادامه خدمتگذاری به آنها بجای خدمت گزاری به مردمشان، حکومت خود را در خطر از دست رفتن خواهند گذاشت!- یعنی مردمشان دیگر حاکمیتی که ناپاک است را به رسمیت نخواهند پذیرفت! و این برایشان پادشاهی بدون رعیت و شکست را رقم می‌زند، پس جمهوریت به معنای واقعی پیدا شده. این یعنی تحول تاریخ. ما از ابتدا قدرت همه کاری داشتیم منتهی مثل حضرت ابالفضل سلام الله برای خدا صبر کردیم تا شریعت، توحید خالص و دین سیاسی تاریخی به نظم جهانی حاضر شود وگرنه هرگز مومنان ضعیف نیستند. ضعف برای بندگان خدا بی معناست و امروز امر الهی بنایش زندگی سازی است و هم اکنون در آنیم. حتی اگر تمام عالم مقابل خداوند می ایستادند خداوند قدرت هر کاری دارد چرا متوجه نشویم؟! چرا این زندگی را نکنیم؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه که می‌فرمایید خوب است به  طریقت حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه‌» از فتوحات آخرالزمانی ایشان و درک حضور نهایی انسان آخرالزمانی فکر کرد، طریقتی در رابطه با گذار از مدرنیته و از این جهت شخصیت حضرت امام تعلّق به آخرالزمان داشت و این غیر آن شهودی است  که بعضی از اهل سلوک از آن بیگانه می‌باشند و در شهودات فردی متوقف هستند و لذا جلال و جمال در وجود امام به نحوی تجلی کرده بود که ایشان آخرالزمان را به نحو تفصیلی می‌شناختند، امری که تنها خودآگاهیِ تاریخیِ متفکران اُنسی  می‌توانند از آن آگاهی داشته باشند و با توجه به این امر اگر به کربلا رجوع شود، کربلا را در تاریخ خود حاضر کرده‌ایم و در اکنون خود در کربلا حاضر شده‌ایم حتی اگر همۀ عالم مقابل‌مان بایستند. موفق باشید

40234

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: در کتاب ۲۰۰ نکته در باره انسان بیان شده که می‌شود در حالیکه در اکنون خود حاضر هستیم، بودنی را که آینده مد نظر خود است را همین الان احساس کنیم و این باعث شدن همان می‌شود. مثلا من شهید آوینی را خیلی دوست دارم در بین شهدا. من چگونه می‌توانم اکنون تمامیت این شهید را در الان خودم احساس کنم؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نسبتی است که هر کس باید در خود شکل دهد، امری نیست که در بستر سوال و جواب که منجر به مفاهیم می‌شود شکل بگیرد. موفق باشید.

نمایش چاپی