باسمه تعالی: سلام علیکم: «غاسق اذا وقب» ما را متوجه میکند که گاهی آنچنان ظلمات، زمانه را پر میکند و افکار شیطانی انسان، روحِ انسان را از نورانیت خارج میکند که باید تنها و تنها به خدا پناه برد تا ما را از آن ظلمات و افکار شیطانی نجات دهد و در همین رابطه نظر به «نفاثات فی العقد» میشود که اینان در گرههای ظلمانی و شیطانی که ایجاد شده است میدمند تا انسان نتواند متوجهی حقیقت مطلب شود. کاری که امروز جریانها و رسانههای ضد انقلاب و ضد فرهنگ وِلاییِ ما انجام میدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون قرآن در سوره حج میفرماید: «مِمَّا تَعُدُّون» یعنی در مقایسه با آنچه شما انسانها حساب میکنید. میتوان گفت از این جهت میفرماید یک روز قیامت چندین برابر روزهای دنیا است چرا که قیامت ابدی و همیشگی است پس کثرت در بی نهایت معنا ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اُنس و آشنایی مرحوم شهید مطهری با حاج میرزاعلی آقای شیرازی، ایشان را در عرفان عملی به جاهایی رساند که نگو و نپرس! آنچنان از شبهای آیت اللّه حاج میرزاعلی آقای شیرازی یاد میکرد و اشک میریخت و خبر میداد که تا او را و شبهای او را ندیده بودم معنایِ شب مردان خدا برایم مجسم نبود – ای کاش بنده آن صوت را بهدست میآوردم و چند بار دیگر به صدای مبارک مرحوم شهید مطهری نسبت به شبهای مرحوم حاج میرزاعلی آقای شیرازی گوش میدادم – 2- این موارد، مواردی نیست که بتوان در جواب و سؤال گنجاند. اینها مربوط به خودشان است. ولی مسلّم بعدها حکایتهایی به گوش ما میرسد به همان شکلی که در مورد حضرت امام داريم كه يكى از استادان قم نقل مى كنند: شبى مهمان حاج آقا مصطفى بودم، ايشان خانه ى جداگانه اى نداشتند و در منزل امام بودند، نصف شب از خواب بيدار شدم و صداى آه و ناله اى شنيدم، نگران شدم كه در خانه چه اتفاقى افتاده است؛ حاج آقا مصطفى را بيدار كردم و گفتم: ببين در خانه تان چه خبر است؟ ايشان نشست و گوش فرا داد و گفت: صداى آقا [امام خمينى «رحمةالله عليه»] است كه مشغول تهجد و عبادت است. مرحوم آيت الله حاج آقا مصطفى خمينى فرموده بودند: يك روز ديدم آقا [امام خمينى «رحمةالله عليه»] در اتاق خود هستند و صداى گريه ايشان بلند است. از مادرم پرسيدم: چه شده كه آقا گريه مى كنند؟ مادرم فرمودند: ايشان در شبى كه موفق به نماز شب و راز و نياز با خدا نشود آن روز چنين حالى را دارد.[1]
خانم زهرا مصطفوى مى فرمايند. رمضانِ سالِ قبل از رحلت امام را خوب به ياد دارم. بعضى وقت ها هر بار كه به دليلى نزد ايشان مى رفتم و سعادت پيدا مى كردم با ايشان نماز بخوانم، وارد اتاقشان كه مى شدم مى ديدم قيافه ايشان كاملا برافروخته است و چنان اشك مى ريختند كه ديگر دستمال كفاف اشكشان را نمى داد و كنار دستشان حوله مى گذاشتند. امام شب ها چنين حالتى داشتند و اين واقعاً معاشقه ى ايشان با خدا بود.[2] موفق باشید
[1] ( 1)-http ://www .mums .ac .ir /culturefa /emmmam .( از خاطرات سيدحميدروحانى، سرگذشتهاى ويژه، ج 1، ص 91- 92)
[2] ( 2)-http ://tooba .net /Persona ( عج)es /5
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانهای بزرگ وقتی با دیدِ تیزبین و همهجانگر متوجهی فجایع تاریخی خود میشدند به جای دلسوزیهای احساساتی و عکسالعملهای زودگذر و موسمی تصمیمهای بزرگ میگرفتند تا لااقل یک قدم هم که شده تاریخ خود را جلو ببرند. به اعتقاد بنده حضرت محمد مصطفی که سلام خدا و ملائکه بر او باد، با نظر به چنین فجایعی که بشریت دوران گرفتار بود به درگاه خدا رجوع کرد تا خداوند بهترین راه را به او نشان دهد و خداوند هم که طالب إعمال ربوبیت و نجات بشر بود دغدغهی آن حضرت را پسندید و او را به رسالت برگزید و شریعت محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» به تاریخ بشریت هدیه شد و در این راستا میخواهم عرض کنم اگر خوب فکر کنید برای عبور از این فجایع یک راهِ حقیقی بیشتر نیست و آن بهصحنهآوردنِ هرچه بیشتر شریعت محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» است که درمان منطقی و دقیق همهی این مشکلات را در خود دارد و لذا هرکس باید سعی کند در حوزهای که قرار دارد ارائهی هرچه عمیقترِ اسلام را بهعهده گیرد تا هم آن جوان لااُبالی نجات یابد و هم آن مسئولی که حرصِ داشتن بیشتر دنیا گرفتارش کرده، از خود آزاد شود. اگر در دیروزها اسلام را به معنی عمیق و قلبی به نسل دیروز درست ارائه داده بودیم، امروز با آنچه شما با آن روبهروئید، روبهرو نمیشدیم. حضرت روح اللّه خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» راههای نجات بشر را پیش روی او گذاشت، وای به فردایی که حاصل غفلت از راههای پیشنهادی حضرت روح اللّه باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بیشتر نظر علامه را در ذیل آیهی 200 سورهی آلعمران پذیرفتهام که هر جامعهای روح خاص خود را دارد و در قسمت دوم کتاب «مادیشدن دین» نظر علامه را آوردهام. کتاب روی سایت هست. موفق باشید