بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
40625

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت آقای اصغر طاهرزاده: وظیفه من چیست؟ ۱۴ ساله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. احترام به والدین ۲. مطالعۀ کتاب‌هایی مانند «داستان راستان» از شهید مطهری و کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «چه نیازی به نبی» که این دو کتاب روی سایت هست. همۀ این‌ها در کنار دروس مدرسه ۳. ورزش ۴. اگر استعداد حفظ قرآن دارید، شرکت در کلاس‌های حافظ قرآن. موفق باشید

40590

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز: من فایل صوتی مصباح الهدایه امام خمینی رو که شما شرح دادید رو گوش می‌دادم در قسمتی که مربوط به اعیان ثابته بود شما فرمودید مرد و زن بودن یا فرزند نامشروع بودن رو خودمون انتخاب کردیم و اینها در علم خدا بوده است و خداوند فقط موجود بودن رو بر اساس انتخاب خودمون بما داده و خلق کرده سوالم اینه که بر چه اساسی ما زن بودن یا مرد بودن یا طبق مثال خودتون صدام بودن رو انتخاب کردیم؟ با تشکر از زحمات شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر همین اساس در دنیا هم انسان با همان انتخاب ذاتی اش کارهای خود را انجام می دهد و تصوری که از خود و از آیندۀ خود دارد. زیرا انتخاب‌گری ذاتیِ انسان است و مبتنی بر خود اوست، حال چه صدام‌بودن را برای خود انتخاب کند و چه حاج قاسم‌بودن را. موفق باشید

40523

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: زمان موضوعی بود که بنده حاضر شدم بخاطرش همه عمرم رو زجر کشیدن را بپذیرم. زمان فقط مال خداست خدایی که خلق کرد تا شناخته شود. رنج با زجر فرق میکند ! زجر نه یعنی فقط سر بریده شدن در کربلا، زجر یعنی اسارت اهل بیت امام حسین علیه‌السلام، زجر یعنی کشته شدن به نا متعارف ترین شکل در غزه، زجر یعنی صبر ابالفضل العباس در کربلا. زجر برای دین نیست زجر رنجی خاص و نامتعارفی است که فقط برای خدا کسانی آن‌را متقبل می‌شوند. وگرنه ما در دین رنج و صبر داریم اما زجر برای دینداری یا بهشت رفتن یا عملی ثواب ندارم. امام خمینی با زمان اینقدر محکم و به نهایی ترین نتیجه از خود رسید. زمان یا چیزی که شما آن را تاریخ می‌خوانید سیری است که منتسب به خدا و آن را به عشق خدا می‌پذیرند. زمان را حتی با دین داری هم نباید تقلیل داد زیرا دین حقایق سعادت بشری است که خداوند با پیامبرش به ما داد تا بشریت به سعادت برسد اما زمان امری بود که خداوند از پیامبرش خواست تا خداوند سیر هستی اش را که خواسته ای منحصرا به اوست اتفاق بیفتد. زمان آن چیزیست که تمام هستی را زیر و رو می‌کند و آنیست که کاملا مال خداست. در هیچ کجا ندیدم خداوند اینقدر منحصر بفرد چیزی را مال خود بدانند، زمانی که مسئولیتش را امام زمان بعهده گرفتند و صاحب این مسئولیت بزرگ برای خدا شدند. سخنان امام را بشنوید آیا با دین صرف می‌شود این سخنان را پذیرفت یا دینی این گفته ها را دارد که زمان را اصل قرار داده؟ https://uploadkon.ir/uploads/cf5303_25VID-20250903-155017-368.mp4

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است سری به جزوۀ «زمان شناسی و نظر به فطرت تاریخیِ ما در انقلاب اسلامی» https://eitaa.com/jozavatlobolmizan/1865  بزنید به امید گشوده شدن میدان تفکر که به گفتۀ جناب گادامر، تفکر، تاریخی است و باید نسبتی بین حضور تاریخی و تفکر پیش آید. موفق باشید

40586

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام خدمت شما استاد گرامی: آیا در استان گیلان فردی مورد تایید شما هستند تا در مباحث معرفت النفس و سیر و سلوک به ایشان رجوع نماییم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که با آقای توکلی به شمارۀ  09138780869  و حاج آقا نظری به شمارۀ   09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید

 

40506

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: آیا ختم سوره ی واقعه که از دوشنبه اول ماه قمری شروع میشه تا ۱۵ ماه تموم میشه سند روایی صحیح دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمی‌دانم. موفق باشید

40633

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: درباره هوش مصنوغی یه سوال دارم. هوش مصنوعی یه حقیقت است که هم زمان با میلیون ها نفر گفتگوی دو طرفه دارد. همان گونه که نفس همزمان در حواس پنج گانه، تفکر، خیال حاضر است. آیا این تشبیه درست است؟ آیا میشه گفت که هوش مصنوعی یک حقیقت واحداست که همون آدمهایی که با او حرف می‌زنند تجلیات او هستند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که هوش مصنوعی چیزی جز مجموعۀ اطلاعاتی که در میدان فضای سایبری به آن داده شده است؛ را با شما در میان نمی‌گذارد و این غیر از آن است که گمان کنیم هوش مصنوعی به قدرت خودآگاهی رسیده. و فهم این موضوع موجب می‌شود تا ما انتظارمان از هوش مصنوعی آن نباشد که مثلاً معلم و راهنمای ما گردد. آری! اطلاعاتی که به آن داده شده است را به نحو فوق العاده‌ای در کنار هم قرار می‌دهد که انسان به راحتی نمی‌تواند چنین توانایی را داشته باشد، ولی چیزی جز همان‌هایی که به او داده‌اید را تحویل نمی‌دهد. استاد احمد واعظی در رابطه با عدم خودآگاهی هوش مصنوعی نکاتی را در هم‌اندیشیِ پنجم سلسله هم اندیشی‌های توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی مطرح کرده‌اند که خوب است دنبال فرمایید. موفق باشید

40607

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیزم: یه حدیث که داخلش راجع به به چیزایی که سبب سستی و غمگین شدن و در نهایت کاهلی تو کارها میشه ما رو مهمان می‌کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه سخنی و حدیثی بالاتر از «رهنمودهای حضرت امام باقر علیه السلام به جابر بن یزید جعفی» که از عظمت سخنان و رهنمودهای آن حضرت حقیقتاً انسان مدتها می‌تواند خود را در میدان حضور با محبوب حقیقی‌اش یعنی حضرت حق احساس کند. https://lobolmizan.ir/sound/1376?mark=%D8%AC%D8%B9%D9%81%DB%8C  موفق باشید

40745

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: منظور شما  از اینکه میگید: نور اسمای الهی را باید در مظاهر مد نظر داشت که به یک معنا صورت مثالی اش مینامیم، چیست؟ میشه بیشتر توضیح بدید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که دیشب عرض شد در مسیر دینداری چنین حضوری پیش می‌آید ماورای سؤال و درس و مدرسه. https://eitaa.com/matalebevijeh/20636 . موفق باشید

40632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

طاهرزاده سلام استاد خوبم: حس می‌کنم روز به روز و لحظه به لحظه در مردابی فرو می‌روم. در مردابی که با اسم قشنگ راه سوم یا الگوی سوم زن سر راهم سبز شد و بنا بود دستم را بگیرد و بالا بکشد. بنا بود از زن شرقی عبورم دهد و به زن غربی نرسد و زن سومی بسازد با سه بعد. بنا بود سه بعدی که انسان ۲۵۰ ساله در زندگینامه حضرت زهرا (س) آورده بود را در الگوی سوم زن احیا کند. بنا بود بال شود و پرواز دهد. نه دست و پاگیر شود و فرو ببرد و غرق کند، استاد خوبم چه فرقی است بین کودکی که مادرش به سبک زن غربی به مهد سپرده می‌شود با کودکی که با اهداف خیر زن الگوی سوم از مهدِ آغوش مادر دور می شود؟ چه فرقی است بین نوجوان زن غربی که بعد از ظهر خسته و کوفته مشتاق نگاه و آغوش گرم مادر است و مادر ساعتها بعد خسته و کوفته تر از او به منزل می رسد با مادر الگوی سومی که پی حضور فعال اجتماعی زن در جامعه است و جلسه پشت جلسه و نوجوانش بعد از مدرسه بارها انگشت روی دکمه ی زنگ فشار می دهد و دست آخر مجبور باشد کلید بچرخاند و تنهایی اش را با خودش قسمت کند؟ چه فرقی است بین زن غربی که همسر و فرزند را دست و پاگیر زنانگی اش می‌داند و زن الگوی سومی که مجبور است فرزندانش را تابلوی زنانگی اش کند و شیشه شیر به دست و جغجفه در هوا از انجمنی به انجمن بعدی طی طریق کند. استاد چه بلایی بر سر زنانگی مان آمده؟ چه حضوری است که جای قرار و طمأنینه، در قلب زن اضطراب چپانده و پریشانی؟! چه مرزی است بین زن خانه گریز و الگوی سوم زن؟! اگر فرق و مرز در نیت و در قلب این دو زن است پس قرارمان کو؟! انگار گول زنک دستمان داده اند. کجای کار غلط است و کدام کار می‌لنگد نمی‌دانم. اما به ستوه آمده ایم از دویدن ها و نرسیدن ها از این طرف و آن طرف بوم افتادنها از لحظه هایی که می‌گذرد و ما پی خلق لحظه های بعد از کنارشان می‌دویم. ای کاش پاسخ روان تان آبی باشد روی آتش درون مان. آتشی که شعله ور شده بود تا از من زنی برای تاریخ حاضر بسازد اما زنانگی ام را سوزانده.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جز این است که انسان در مسیر تعالی انسانی خود و این‌که سبکی باشد برای تعالی دیگران؛ قصۀ او باید قصۀ کسی باشد که در موردش فرموده‌اند: «رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود / رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». آری! در بستر شریعت اسلامی کانون گرم خانواده حقیقتاً سکوی معراج زنان می‌باشد تا در عین حضور در تاریخی که با اسلام پیش آمده، کانون زندگی را با ایثارهای‌شان گرم کنند هرچند آن ایثارها دیده نشود، ولی روح دلسوزی‌ها و ایثارهای‌شان به خانه جان می دهد تا زندگی ادامه یابد. موفق باشید

40618
متن پرسش

به نظر می‌رسد وقتی ولی تاریخ صحبت از جمع میان دین و دانش می‌کنند به یک قله تاریخی اشاره دارند، حالا که به فتح قله‌ها نزدیکیم و از طرفی این تاریخ همه ما را فرا گرفته است متشکر می‌شوم اگر در خصوص معارف وجودی زیر نکاتی را بفرمایید تا مشیر قلوب بیدار باشد به سمت مقاومتی از جنس انقلاب: - مصلحین - آخوند مهندس - مهندس آخوند - دانش‌بنیان و کارآفرینی - شیخ بهایی - تکنیک قدسی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظرفیت روحی که در این زمانه به میان آمده، آنچنان است که وسعت ظرفیت همۀ انسان‌ها را یکجا در خود می‌تواند حاضر کند تا در عین روحیۀ فنی، حضور روحانی و عرفانی‌اش به حاشیه نرود و در عین فعالیت‌های فنی، از الهامات لازم جهت جلورفتن در کار بهره‌مند گردد. مهم آن است که افراد این نسل با روحیۀ آخرالزمانی خود متوجۀ چنین وسعتی در خود باشند. موفق باشید 

40589

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: هرچه از سخنرانی رهبری هرکه بگوید کم است. بنده فقط به یک نکته مهم بسنده می‌کنم. با این سخنرانی وارد مرحله جدیدی شدیم که پس از جنگ ۱۲ روزه که بزرگترین جهش یکسال اخیر بود این یک جهش جدید است. وارد حضور زمانی جدیدی شدیم که حتی همه مردم دنیا را وادار به سیر و جهشی زمانی کرد، ازین پس نه ترامپ و دشمنان ۶ ماه قبلن و نه مردم ایران و سربازان اسلام همان رجوع ۶ ماه پیش را دارند. بلکه رجوع جدید و بزرگ‌تری است که ظرفیت ظهورات بیشتر و جدیدتری را دارد. حال مردم ایرانیم که دشمن خود را شناختیم و آن دشمن آمریکاست و ترامپ با ما می‌جنگد. و تبریک به خاطر این استقال و زندگی و آزادی که هزاران سال انسانها بدنبالش بودند، ما بکل از همه دشمنان انسانیت و زندگی عبور کردیم و مستقر حیات الهی انسانی خود شدیم بحمدالله. دیدید! چقدر ما مردم مهمیم؟ تا کنون هیچ حکومتی اهمیت مردم را نشناخته بود الا جمهوری اسلامی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. بیچاره آن‌هایی که با مقاله‌هایی مانند تغییر پارادایم خواستند بگویند اتفاقاً مردم در مقابله با اسرائیل به صورت اتفاقی عمل کردند و پیشنهاد می‌کنند نه تنها مذاکره با آمریکا را ادامه دهیم، حتی با ترامپ ملاقات کنیم. در حالی‌که رهبر معظم انقلاب با بصیرت تاریخی که دارند می‌فرمایند: «عامل وحدت ملّت ایران همچنان باقی است. عدّه‌ای می‌خواهند این‌جور وانمود بکنند که آن اتّحادی که در ابتدای جنگ دوازده‌روزه و این مدّت پیدا شد، مال همان روزها بود؛... من می‌خواهم بگویم این حرف، غلط محض است... امروز این‌جور است، در گذشته هم همین‌جور بوده، بعد از این هم به توفیق الهی این‌جور خواهد بود. ایرانِ امروز و ان‌شاءالله فردا، همان ایرانِ روز بیست‌ و سوّم خرداد و بیست‌ و چهارم خرداد است که مردم آمدند خیابانها را پُر کردند و علیه صهیون ملعون و آمریکای جنایتکار شعار دادند.» موفق باشید

40559

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام حاج آقا: من یه مدتی هی صوت گوش می‌دادم و قرآن خوندم. و الان داشتم صوت سخنرانی آخرتون رو گوش می‌دادم که از گذشته گفتین و ناگهان گذشته مثلا شش ماه قبلم یادم اومد و متوجه شدم ناخواسته چقدر تغییر کردم. الان یاد قبل میفتم خیلی ناراحت میشم. یعنی چه بلایی قراره سرم بیاد با این همه تغییر. ولی میگم بهش فکر نکنم خدا هوای منو داره و اتفاقی خارج از اراده او برام نمی افته. فقط مسیرو ادامه بدم. وقتی به جلو نگاه می‌کنم تعجب می‌کنم از این همه عقب ماندگی و این همه ضعفی که دارم. و وقتی به عقب نگاه می‌کنم بازم تعجب می‌کنم از چیزی که چند ماه قبل بودم و حس شرمندگی اذیتم میکنه. میخوام‌اصلا به گذشته و آینده فکر نکنم فقط برم جلو و همه غصه هارو بدم به خدا بگم خودت برام درستش کن. خوبه اینجوری؟ فاصله ی زیاد گذشته با آینده ام رو نمیتونم هضم کنم. خیلی دوره.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که خداوند می‌فرماید: «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» و مژده می دهد هر آن کس در مسیر او جلو و جلوتر برود، راه‌های درک بیشتر حقیقت و عبور از ضعف‌ها و نقص‌ها را مقابل انسان قرار می‌دهد باید امید وار بود و این یعنی: «گرچه بهشت‌اش نه به کوشش دهند / آن‌قدر ای دل که توانی بکوش». موفق باشید 

40635

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد بنده در شهر قم زندگی می‌کنم. خانم هستم و چند سالی است که کتاب ده نکته در معرفت نفس و خویشتن پنهان رو مطالعه می‌کنم اما برای پیشرفتم واقعا نیاز به استاد دارم و شنیدم که شاگردان بانو امین در این شهر هم هستن من چطوری میتونم به اونها دسترسی داشته باشم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه در شهر قم کسی را در این رابطه نمی‌شناسم. ولی به نظر می‌آید خوب باشد با بحث‌هایی که در رابطه با شخصیت و آثار بانو امین در کانال «بشنو از زن....» مطرح است، آشنا شوید.  https://eitaa.com/ziafat_andishe . موفق باشید

40624

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: استاد عزیز خدمتتان عارضم که انسان وقتی در خوشی زندگی عادی هست حواسش به برخی چیزها نیست. اخیرا دچار بیماری و مشکلاتی شده ام که می‌فهمم راستیتش اگر ایمان را به این معنا در نظر بگیریم «که نظر چه کسی را در زندگی مهم وموثر بدانیم» متاسفانه ایمان ضعیفی دارم طبق دانسته ها و طرحواره ای که در ذهنم داشتم باید همیشه در کارها با دید توحید نگریست و وظیفه را انجام داد و بقیه اش با خدا. اما تازه می‌فهمم دانستن کی بود مانند عمل. استاد می‌دانم ولی جانم در تلاطمات درگیر می شود. استاد برای اینکه در جانمان به توحید یقین پیدا کنیم و حضوری آرام در تلاطمات زندگی داشته باشیم باید دقیقا چه کرد. استاد آیا ادب خیال یا صبر بر مصیبت تا ملکه شدن صبر، تاثیر دارد؟ لطفا روشن بفرمایید با تشکر.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که پیامبر خدا «صلوات‌الله‌‌علیه‌وآله» در حدیث «ثقلین» فرمودند در کنار قرآن نظر به سیره و عترت آن حضرت نیز لازم است تا در مفاهیم متوقف نگردیم. در دیگر امور هم با نظر به سیره و شخصیت انسان‌های وارسته، می‌توانیم امور خود را بهتر جلو ببریم. موفق باشید

40619

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد این که ما نهایت به خدا بر می‌گردیم آیا کسانی که «خالدون فی النّار» هستند در نهایت بعد از این که اینها عذاب کشیدند به خدا برمی‌گردند یا نه؟ اگر بعد از این که عذاب کشیدند به خدا برمی‌گردند پس چرا خداوند فرموده اینها خالدون فی النّار و یا خالدین فی النّار هستند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به آن فرد دارد که آیا تماماً در شرک حاضر بوده، بدون توجه به حضور خدا و نقش خداوند؛ و یا نه. آری! آن کس که هیچ توجهی در جان خود به سوی خداوند ندارد، هیچ حضوری جز دوری از خدا که همان خلود در نار است، برایش نمی‌ماند. موفق باشید

40501

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: در کتاب واسطه فیض ص ۲۴۵ از نظام احسن در تکوین نام برده شده .حرکت در تکوین مفهوم نیست. در تشریع مشکلی ندارد. لطفا در صورت امکان توضیح بفرمایید. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت نمی‌کند. حضور تکوینی، همان حرکت جوهری در بستر «وجود» و شدت‌یافتنِ آن است در همان بستر. موفق باشید

40604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: تا حدودی با مباحث معرفت النفس آشنا هستم. مباحث ده نکته، خویشتن پنهان، حرکت جوهری، برهان صدیقین، معاد، ادب عقل و خیال و بخشی از حشر رو کار کردم و به طور کلی با مسیر معرفت النفس انسی دارم تمام سوالات مربوط به افراد ترنس رو در سایت مطالعه کردم و از آنجایی که فرمودین در دوران جنینی نفس بدن متناسب خودش را طراحی می‌کند و در این دنیا با یه نوع توهم شدید مواجه میشه که خواهان جنسیت مخالف خودش هست از آنجایی که با مباحث شناخت نفس و روح و گستردگی این بحث بسیار گسترده هست از این زاویه به نفس این ترنس ها نگاه کنیم حالا یه سوالی پیش میاد استاد آیا امکان داره رد پای شیطان یا اجنه در احوالات این افراد وجود داشته باشه مثلاً در همان بحث توهم شیطان یا اجنه دخالت و تسلط بر جان داشته باشند آیا امکان چنین چیزی میشه یا اصلا این جریان ربطی به شیطان و اجنه نداره.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته نمی‌توان ورود شیطان را در امور حتی در چنین امری منتفی دانست، ولی همچنان‌که در آیۀ ۱۰۲ سوره بقره می‌فرماید: «وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ» آن‌طور نیست که شیاطین بدون اذن الهی و بدون قواعد و سنن جاری در هستی هر میل و انتخابی که داشته باشند را، بتوانند عمل کنند. و از این جهت در هر صورت باید ریشۀ چنین مشکلاتی را یا در عوامل دورۀ جنینی و یا در عوامل بیرونی بعد از تولد دانست، به طوری که نفس آن شخص نسبت کامل و طبیعی و صحیحی با بدن خود نمی‌تواند برقرار کند. یا از آن جهت که بدن، به طور کلی آن‌طور که باید در دورۀ جنینی مطابق آن روح شکل نگرفته است به همان معنایی که بعضی‌ها با تغییر شکل بدن آن‌طور که مثلاً بدن را اگر مرد است، تغییر دهند به شکل بدن زن و یا برعکس؛ مقداری هماهنگی بین بدن و نفس پیش آید و یا در بعضی موارد، نفس و روح را باید طوری به نتیجه‌ای رساند که با همان بدن خود، خود را بپذیرد. موفق باشید

40752

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: این سوال را از طلبه ها سوال کردم. برخی گفتند حدیث و روایت داریم. ولی دنبال دلیل عقلی هستم. تا عقلم اذیتم نکند. چرا خداوند دین کامل که اسلام است را عربی گفته. مگه راز و نیاز کردن با خدا باید با زبان دیگر صورت پذیرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زبان شناسان و یا به اصطلاح اتیمولوگ‌ها می‌فرمایند زبان عربی برای ارائه حقایق قدسی قوی‌ترین زبان است و بعد از آن زبان فرانسه و زبان فارسی می‌باشد.

40747
متن پرسش

سلام و احترام: تا به حال در عمرم، بحثی اثرگذارتر و مهم تر از بحث «انسان و باز انسان» در مباحث این چنینی ندیدم و درک نکردم و در این بحث، از جان ما سخن می گویید و راه می نمایید. بسیار ممنونم. در اواسط فایل ۳۲ فرمودید هگل متوجه روح تاریخ بود ولی در مفاهیم ماند؛ مزاحم شدم تا بگم: هگل «مفاهیم» رو «اکچوال» میدید و این همون چیزیه که منطق هگل رو از دیگر منطق ها متمایز کرد. هگل یه عبارتی داره؛ میگه آنچه عقلانی است، اکچوال و واقعی است و آنچه واقعی است، عقلانی است. و مفاهیم اکچوال یه سری خصوصیات دارند: از جمله اینکه در حال شدن هستند آن هم از خودشان و نه از بیرون از خودشان. مثلا «مفهوم آزادی، خودش از خودش، اکچوال و واقعی می شود. آزادی تنها یک ایده نیست، بلکه امری واقعی و عینی و تشکیکی است که در ساختارهایی همچون خانواده و دولت عقلانی و جامعه مدنی، خود را نشان می دهد و به این جهت، انسان با پذیرش قانون محدود نمی شود بلکه به عالی ترین شکل خود می رسد. از نظر هگل، مفاهیم ، اکچوال و هست می شوند و اکچوالیتیِ اونها، به معنی تحقق عینی شون هست. در واقع انسان ها وظیفه دارند از وضعیت طبیعی، فراروی sublate/aufheben کنند تا به خودآگاهی عقلانی برسند و با این نگاه، مفاهیم در منطق هگل نیز، از تصاویر و ایده های اولیه ی ذهنی فاصله می گیرند و به وجودی حقیقی و عینی و عقلانی محقق می شوند. لذا مفاهیم در هگل، همچون مفاهیم ذهنی ما نیست که مثلا تصوری از درخت و میز و صندلی را در ذهن خود حاضر می‌کنیم. و نمی‌دانم منظور شما چه بود آنجا. در خصوص آنکه‌ فرمودید در هگل آن نهایی ترین شکل نیست درحالی‌که نمی‌شود انسان به سمتی برود که نیست، باز به نظر می آید می توان اینطور نگاه کرد که به هر حال ذات غیب الغیوبی حق ظهور نداره و به این معنی، تحقق نداره. آیا استبعادی هست که منظور از «نیست» در هگل رو به همین معنا بگیریم؟ «چراکه شواهد زیادی در فلسفه طبیعی و فلسفه اجتماعی هگل هست که اشاره مستقیم به «جهت دهی» همه چیز به سمتی دارد. ولی جهت دهی و کشش هرچیز، به سمت امری نیست که اکچوال است، بلکه آن امر در نهایت اکچوال خواهد شد.» و اینکه ما نمی‌دانیم در نهایت چه چیزی اکچوال خواهد شد، مربوط به هر ملتی که مرحله ای از تاریخه می‌شه و نه برای کل تاریخ. چون در هگل هم نهایت تاریخ به سمت تحقق آزادی و عقل کلی میره و به این معنی، جهت تاریخ مشخص است ولی نه به این معنی که دولت ملتی خاص مثل یونان به چه سمتی خواهند رفت یا بعد از هزار سال، مردمان به سمت عقلانیت بیشتر می روند یا به وضع طبیعی خود کشیده و بازگردانده می شوند یعنی مجددا به قهقرا میرن. لذا همچنان برایم روشن نیست اختلاف شما با هگل در چیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر که عزیزی این‌چنین هگل‌خوانده داریم و حقیقتاً همان‌طور که متوجه هستید دغدغه‌های جناب هگل بسیار ارزشمند است از آن جهت که متوجۀ افقی به سوی حقیقت است در تاریخی که در پیش است. امری که متأسفانه فویرباخ که مدعیِ شاگردی هگل است متوجه نشد و به گفتۀ خودش مخروط هگل را وارونه کرد. عرض بنده تنها در این‌جا بود که مسیری که جناب هگل برای روح یا Geist مدّ نظر می‌آورد، به سوی هدفی است که در واقع، نیست و تنها مفهومی است که تعیّنِ خارجی ندارد. در حالی‌که ما متوجه هستیم آن حضور نهایی که انسان کامل و روح زمان است به عنوان صاحب الزمان، هم اکنون هست و تنها تفاوت ما با او در این نکته می‌باشد وگرنه دغدغۀ او نسبت به سیر روح به سوی هدفی عالی بسیار مهم است و اگر نظر به حضرت عیسی «علیه‌السلام» دارد، ولی بر اساس آموزه‌های مسیحیت معتقد است که حضرت عیسی «علیه‌السلام» شهید شده‌اند و وجود خارجی ندارند؛ هرچند نظر به روحِ آن حضرت برای آیندۀ تاریخ دارد. موفق باشید    

40750

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: وقت به خیر. در پاسخی که به سوال ۴۰۷۴۶ فرمودید؛ مطالعه و درک فلسفه غرب و همچنین اسلامی، عمیقاً دغدغه بنده هست و چندسال است که فکرم را مشغول کرده. نمی‌خواهم بیش از این معطل بمانم چون راهنمایی برای مطالعه‌ام نداشته ام. شیوه مطالعه به صورت شخصی؛ چون به استادی که غرب را خوب فهمیده باشد دسترسی ندارم که یک در یک سیر مطالعاتی با ایشان همراه شوم. ممنون می‌شوم مسیری که حضرتعالی پیموده‌اید اگر قابل می‌دانید در اختیار بنده نیز بگذارید که به آن نوع حضوری که می‌فرمایید از هر دو فلسفه اسلامی و غرب معاصر دست یابم. منتظر مجموعه رهنمودهای شما در این خصوص هستم؛ هر آنچه که مناسب است از کتب و صوت ها و آثار متفکرانه متعدد و... همچنین اگر حضرتعالی به این مباحث مبسوط و مفصل پرداخته‌اید که صوتها و کتب هم موجود هستند بسیار بسیار خوشحال می‌شوم استفاده کنم. بسیار سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید برای شروع بعد از آنکه تا حدی با فلسفه صدرایی آشنا شدید جزوات فلسفه غرب که روی سایت هست خوب باشد https://lobolmizan.ir/leaflet/397?mark=%D8%BA%D8%B1%D8%A8   و https://lobolmizan.ir/leaflet/960?mark=%D8%BA%D8%B1%D8%A8    موفق باشید

40613

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: «الدُّنيا تُسْلِمُ» يعنی چی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:
خوار گذاشتن: اسلم العدو. (منتهی الارب)
أسلَمَ العدوَّ: دشمن را خوار کرد
 استعاره شده به این شکل که دنیا با انسان مثل یه دشمن برخورد و او را خوار می‌کنه

وقتی در کنار فقره دیگه بهش نگاه کنیم، معنی ش کاملتر میشه: 

«الدين يعصم و الدنيا تسلم»
یعنی :دين انسان را نگه می‌داره، جایگاه خودش رو بهش می‌ده ولی دنيا با رهاسازی و عدم حفظ در جایگاه خودش، خوارش می‌کنه.

40756

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی در قرآن می خوانیم: الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ؛ اما ایمان بدون علم میسر نیست و از غیب ما خبر (علم) نداریم۔ چطور این تناقض رو حل کنیم۔ لطفاً راهنمایی فرمایید۔ متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ابتدا باید به کمک عقل متوجه حقیقت خالق هستی و ربوبیت او بود و پس از آن است که قلب انسان متوجه حقیقتی می‌شود بسی متعالی و اینجاست که نسبت انسان با آن حقیقت متعالی به صورت ایمان به غیب پیش می‌آید که مقصد و مقصود انسان است در جلوه اهل تقوا به همان  معنایی که قرآن در ابتدای سوره بقره در وصف تقوا فرمود آنچه را که فرمود و عرایضی در این رابطه خدمت عزیزان شد.https://lobolmizan.ir/get-file/5621/?item=0  موفق باشید 

40754

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم در جمله سبحان من اظهر اشياء و هو عینها این کلمه سبحان به مقام ذات احدی بر می‌گردد یا به اسم ظاهر برمیگردد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم افقی است که با نظر به اشیاء در مقابل انسان موحد گشوده می‌شود ، افقی که حقیقت حضرت حق را به ظهور آورده ، حال چه آن حقیقت را نور احدی بنامیم و چه حضرت ذات ، در هر حال آنچه مد نظر می‌آید حکایت اوست. موفق باشید

40759
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام میشود بدانم انتظار استاد عزیز از کسی که کتاب ده نکته از معرفت نفس را خوانده چیست؟ و باید چکاری را انجام بدهد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود روایاتی که مربوط به معرفت نفس است هدف از معرفت نفس را روشن می‌کند از آنجایی که از یک طرف می‌فرماید معرفت نفس موجب معرفت رب می‌گردد و انسان نقش حضور خدا در عالم را مانند حضور نفس در بدن می‌یابد و از طرف دیگر انسان با معرفت نفس متوجه می‌شود  چه اندازه حضور خداوند در عالم لطیف و همه جانبه است ، به همان شکلی که نفس در بدن و اعضای بدن حاضر است و اینجا است که می‌یابیم چگونه باید در این دنیا ذیل شریعت الهی زندگی کنیم تا گرفتار وساوس شیطانی و توهمات نفس اماره نباشیم. موفق باشید

40757
متن پرسش

سلام استاد گرانقدرم سوالی داشتم از همه مذهبی‌ها! اگر خدا نیست که هیچ... اما اگر خدایی هست و حضور دارد و ما به سوی اوییم و نماز میخوانیم و روزه میگیریم، پس اینهمه نگرانی و اضطراب و استرس و فکر و خیال اینکه پسرم و یا دخترم چه می‌شوند و نگرانی جان و مال و آبرو برای چیست؟ نکند مردم بفهمند من این مشکل را دارم!!! این اگر دین است فرقش با کفر چیست؟ بیشتر هم قشر مذهبی اینگونه اند!!! بی‌دین ها انگار جلوترند و میگویند هرچه پیش آید خوش آید، استاد مذهبی‌های این شکلی پدرمان را در آورده‌اند و عاجزمان کرده‌اند ما کفار را....

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد است که باید بین باور به  خدا که امری مفهومی و انتزاعی است با ایمان به خدا فرق گذاشت. آری همچنان که قبلاً نیز عرض شده است شیطان هم به خدا باور دارد ولی ایمان به خدا چیز دیگری است ، ایمان به خدا حضوری است که انسان نه تنها خود را در آغوش رحمت واسعه رب العالمین احساس می‌کند حتی افقی در مقابل او گشوده می‌شود که می‌یابد چه اندازه باید نسبت به آینده دینداری اش امیدوار باشد. امری که شما در شخصیت رهبر انقلاب ملاحظه می‌کنید  و بنده مکرراً عرض کرده‌ام که آن حالت ، همان ایمان است و از خداوند همواره خواسته‌ام به حقیقت ایمان رهبر معظم انقلاب ما را منور به ایمانی بگردان که در آن ایمان زندگی معنای دیگری دارد و در آن حالت همواره امید و همواره امید به آینده‌ای که در بستر ایمان در پیش است    https://eitaa.com/tasnimnews/289008   و عجیب است که در آن دوردست‌ها مانند شیعیان لبنان به خصوص سید حسن نصراللهِ شهید و شیخ نعیم قاسم عزیز به خوبی متوجه نقش تاریخی رهبر معظم انقلاب هستند ، نقشی که حاصل ایمان حضرت نایب الامام آیت الله خامنه‌ای می‌باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/20675     موفق باشید

نمایش چاپی