بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13116
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: منظور بنده از طرح سوال 13075 این بود که آیا ما هم مثل رنه گنون که از یک طرف نقدهای اساسی بر نظام و فرهنگ غرب وارد می کند و از طرف دیگر معتقد است غرب با مراجعه به کلیسای کاتولیک می تواند برگشت به سنت را آغاز کند (تا به تعبیر بنده شرایط برای ظهور مسیح و...فراهم شود) آیا می توانیم چنین امیدی به بازگشت غرب به سنتهای الهی داشته باشیم تا آنجا که خداوند آنها را شایسته ی یاری دین خود ببیند و ظهور منجی نهایی را به دست آنها محقق کند؟ یا اینکه اساسا هیچ امیدی به دنیای غرب نیست و سیاست آمیخته با شیطنت یهود مانع از این می شود که به غرب امید بندیم و راه چاره این است که ابتدا با سیاست بر آنها غلبه کرد و بعد گفتگوی فرهنگ ها؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع فرهنگ غرب و مسیحیت یکی نیست. مسلّم مسیحیت به خود می‌آید و دیر یا زود از فرهنگ غرب فاصله می‌گیرد، هرچند غرب و غرب‌زدگی نتواند خود را در راستای حرکتی قدسی بازخوانی کند. موفق باشید

12951
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: آیا قرب نوافل مربوط به سفر اول است و قرب فرایض مربوط به سفر دوم؟ و منظور از نوافل آیا مخلوقات هستند اعم از مادی و مثالی و عقلی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع قرب نوافل و فرائض را نمی توان محدود به سفر اول یا سفر دوم کرد، بلکه سالک تا آخرین منزل از وجهی از خود فانی و به حق باقی است. هر اندازه بقای به حق شدیدتر باشد، سالک در منزل بالاتری قرار می‌گیرد. و منظور از نوافل یعنی آن نوع عباداتی که اراده‌ی سالک در انتخاب آن در میان است و از این جهت می‌توان گفت که وجهی از اَنانیت هنوز باقی است ولی در همین مسیر است که حضرت حق سالک را از خودش می‌گیرد و خود را به او می‌دهد و لذا سمع و بصر او می‌شود. موفق باشید

12545
متن پرسش
با سلام: خدایا از تو می خواهم پاسخ مرا بدهی شاید بوسیله استاد طاهرزاده استاد محترم، شما در کتب خود می گویید غرب به دنبال ناکجاآباد است و اساسا هر تفکر غیر وجودی و اومانیسمی به دنبال ناکجاآباد است شاید به دنبال توهم، شاید نفس اماره و ... حال سوال بنده این است که تفکر وجودی به دنبال کجا آباد است؟ آنچه من از کتب شما فهمیدم، با معرفت نفس و نگاه وجودی می رسیم به اینکه هست ما عین ربط مطلق به پروردگار است و وجود ما مستقل نیست و همین که بخواهیم خود را ببینیم بی درنگ خداوند را خواهیم یافت. با عرض پوزش ، خب که چه؟؟؟ زندگی در سختی، جنگ، مبارزه، تبعید، دوری از ثروت و ... که همین؟ برایم سخت است از توجه دیگران بگذرم، از شغل دومم بگذرم، از پولدار شدن بگذرم، از مشهور شدن بگذرم، از پستهای مدیریتی گرفتن بگذرم و ... و همه چیز را برای خدا بخواهم ولی ندانم آخر این راه به کجا آباد می رسد؟ البته از طعن من دلتنگ نشوید و ذکر خدا گویید تا به یقین برسید. سوال بنده این است که این یقین چیست که این همه ارزش سختی کشیدن دارد؟ خدایا ما را ببخش از آنچه از تو طلب می کنیم و نمی دانیم تو راضی به اینگونه سوالات هستی یا نه، بگذار به حساب فقر ذاتی مان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان بتواند از مفاهیم و ماهیات به «وجود» رجوع نماید و در یک احساس وجودی با حضرت حق روبه‌رو شود مسلّم بدانید که هرگز نمی‌گوید: «خب که چه!!!». گفت: «آن‌که عمری در پی او می‌دویدم کو به کو / ناگهانش یافتم با دلْ نشسته روبه‌رو». به همین جهت به محبوب متعالی «دل‌آرام» می‌گویند زیرا دلْ تنها با او آرام می‌گیرد آن‌وقت می‌شود انسان در آن حال بگوید: «خب که چه!!!»؟ بلکه برعکس، خواهد گفت: «رحم کن بر آن‌که چون روی تو دید / فرقت تلخ تو چون خواهد چشید». آدم حسابی،نمی‌دانی اُنس با نور وجود مطلق در جمال اسماء حسنایش یعنی چی! و چگونه آن‌هایی که از مفهوم عبور کرده و او را در جمال اسماء حسنایش می‌یابند و می‌بینند، در دعای عزیز ابوحمزه به نجوی با او می‌نشینند. رزقنی اللّه و ایّاکم. موفق باشید

11455

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: مي خواستم بپرسم به حسب اينكه اطلاعات مناسب در مورد دين و افراد عالم ندارم در كنار خواندن كتاب «ده نكته معرفت نفس» چه كتاب هايي بخونم خوبه؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه حسن‌زاده«حفظه‌اللّه» در مورد معرفت نفس، چند کتاب خوب دارند و رویهم‌رفته از کتاب‌های آیت اللّه جوادی و مرحوم صفائی حائری و سایر بزرگان دین مثل آیت اللّه مصباح غافل نباشید. موفق باشید

10840

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد طاهرزاده: استاد شما در کتاب «آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شوند»، معنی مقابل عزت را به گونه ای عنوان کرده اید که بنده هر چه فکر می کنم دلیل آن را نمی فهمم. شما در پاورقی صفح ی 163 کتاب، عزت را نفوذناپذیر، غلبه ناپذیر و شکست ناپذیر معنی کرده اید که معنای مقابل هیچ یک از این ها «نفله» یا «پوچ» و «تلف شده» و «هدر رفته» نمی شود. معنای مقابل عزیز به صورت تحت اللفظی طبیعتا می شود: «نفوذ پذیر» یا « غلبه پذیر» و این معنی با هدر رفته و پوچ فرق می کند. در معنای عرفی هم کسی بی عزت را تلف شده نمی پندارد. در عرف معمولا کسی را که دارای جاه و جلال و یا مقبولیت از طرف مردم است را عزتمند می نامند. لطفا توضیح دهید که چگونه این معنا را از بی عزت برداشت کردید. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان‌ها در ذیل عزت الهی قرار نگیرند تحت تأثیر امیال نفسانی خود قرار خواهند گرفت و گرفتار پوچی می‌گردند و از این جهت زندگی آن‌ها تلف می‌شود و به هدر می‌روند. موفق باشید
9440
متن پرسش
سلام استاد عزیزم، ضمن تشکر از زحمات فراوان شما. استاد عزیز چرا با محبت به اهل بیت (ع) یه حس محبت چندگانه درونم ایجاد شده، انگاری از توحید خارج می شوم، البته همه اش حسی است شاید هم توهماتم باشد ولی چگونه محبت به 14 معصوم را با توحید جمع کنم و همه را کلهم نور واحد ببینم حس میکنم محبتم و قلبم 14 تیکه 1 خداوند شده. لطفا یاری ام نمایید کتابهای اهل بیت را 1 تا 5 را خوانده ام و مهدویت شماره 2 هستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان‌شاءاللّه در ادامه‌ی دنبال‌کردن شرح کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به توحید واقعی که آن یافتن خدا است در مناظر مختلف، می‌رسید و به خدا خواهید گفت: «به هر شکلی که خواهی جامه می‌پوش .... که من آن قد رعنا می‌شناسم». موفق باشید
6943

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. 1. درباره آیت الله وحیدخراسانی شنیده شده که ایشان با فلسفه مشکل دارند؟ لطفا صحت و سقم و نوع نظر ایشان را در صورت اطلاع توضیح دهید. 2. درباره نظر ایشان در مورد ولایت فقیه نیز توضیح دهید. در این مورد هم شنیده شده که ایشان مشکل دارند. 3.آیا وسایل جلوگیری مثل کاندوم برای کسانیکه فعلا مقدروشان نیست بچه ی دیگری داشته باشند از نظر اخلاقی اسلامی مشکل دارد؟ نظر اسلام در مورد نحوه ی جلوگیری چیست؟ 4.پیروی سوال و جواب شماره 6548 ، درس مثنوی دکتر حداد عادل را چگونه ارزیابی میکنید؟ . ایدکم الله
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم 1- امثال حضرت امام و مقام معظم رهبری با دقت خاصی فلسفه را دنبال کرده‌اند ولی همه‌ی فقها این کار را نکرده‌اند. با این‌همه احترامشان بر ما واجب است، چون فلسفه عین دین نیست که مشکل‌داشتن با آن مساوی مشکل‌داشتن با دین باشد 2- ابداً این‌طور نیست، حتی ایشان به مقام معظم رهبری فرموده بودند بر ما واجب است که به شما دعا کنیم 3- خیر، این را از سایت‌هایی که سؤالات فقهی را جواب می‌دهند سؤال کنید 4- رجوع به مثنوی در هر صورتش زیبا و مفید است به‌خصوص اگر دکتر حداد عادل با آن دقت‌های ادبی‌اش ما را به آن رجوع دهد. موفق باشید
6341
متن پرسش
با سلام خدمت استاد. سوال این هست بزرگان دین در مورد روضه خوانی و مداحی شهیدان کربلا می فرمودند ک روضه خوانی و ذکر مصیبت مکشوف نداشته باشید هنگامی ک مداح چنین اصولی را رعایت نمیکند ایا ما وظیفه داریم ک اشکال کنیم ؟این امر بمعروف و نهی از منکر باید به چه شکل باشد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:خوب است به آن‌هایی که مکشوف مصیبت‌ها را مطرح می‌کنند تذکر دهید، زیرا با مکشوف‌گفتن مصیبت، مصیبت را محدود می‌کنند به همان صحنه در حالی‌که وقتی به اجمال متذکر شوند انسان در افقی بالاتر از یک صحنه‌ی محدود به موضوع می‌نگرد. موفق باشید
4666
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز.چند روزی است به واسطهء دوستان شما را شناخته ام.وبرای تسکین قلب گنهکارم سوال میکنم تا با اعتقاد وارد مباحث حضرتعالی شوم.و اما سوال حقیر از شما اینست که چطور از گناهی که به ان عادت کرده ام میتو.انم دوری کنم و این عادت را بشکنم؟زیرا مدتهاست که بخاطر این گناه توبه میکنم اما توبه را دوباره میشنم و سمت ان میرم.لطفا با راهنمایی بنده را یک قدم به سمت عرفان حقیقی که همان ترک محرمات است راهنمایی فرمایید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً در سؤال شماره‌ی 4646 عرایضی داشتم. پیشنهاد می‌کنم ابتدا سعی کنید معارفی مثل معرفت نفس را در خود رشد دهید تا تضاد بین جان خود و گناه را احساس نمایید. موفق باشید
2974
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالی در یکی از وبلاگهای مخالف فلسفه نقدی وجود دارد نسبت به از برهان تا عرفان نوشته یکی از اساتید که جمله زیر قسمتی از ان می باشد توضیح بفرمایید منظور از عین شیرینی چیست؟ ایا مثلا شکر را عین شیرینی میدانید ؟ همانطور که اب مثلا عین تری است؟ ایا همه شیرینی های عالم از شکر است؟ (وجود عین شیرینی محال ذاتی است و در خارج هم هرگز عین شیرینی وجود ندارد و همین طور وجود حقیقتی به نام «عین وجود» هم تصوری باطل است و تا کنون هیچ عاقلی در مقابل چیزهای شیرین یا سفید یا … معتقد به وجود چیزی به نام عین شیرینی!! یا عین سفیدی!! نبوده است لذا فلاسفه هم مجبور شده‌اند حرف خود را برگردانند و بگویند: منظور ما از عین وجود، کلّ أشیاء موجود است![۴] درست مانند این که کسی بگوید: منظور من از عین شیرینی تمام شیرینی‌های خارجی است! که البته در این صورت اصل مدّعای خود را نقض کرده و به بطلان آن اعتراف کرده است.)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شما با کسی که ذاتی و ذات را نمی‌فهمد و متوجه نیست منظور از عین تری مجموع آب‌ها نیست بلکه ذات تری است، چه می‌توانید بگویید؟ مگر بنا است همه فلسفه را بفهمند؟ مگر وظیفه‌ی ما بحث با این نوع افراد است؟ موفق باشید
1747
متن پرسش
سلام علیکم جناب آقای طاهر زاده طبق آیه ی (ربنا الذی اعطی کل ... ) و مقام وصل و مقام جمع الجمعی ، آیا خدا ما را ناقص بد آفرید و ما را از مقام وصل (انسانیت) جدا کرد تا ما به کمال برتر دست یابیم. در صورتی که خدای متعال هیچ چیز و عمل او ناقص نیست ، ما را از روح خود آفرید. سوالات 1. خطاب آیه ی مبارکه (انتم الفقرا ...) در کجاست ؟ در مقام وصل یا در مقام فراق(ناسوت) ؟ 2. چرا خدا مارا ناقص بد آفرید تا به وسیله ی بندگی و ... به کمال برتر دست یابیم؟ 3. چرا وجود (هست) ما ناقص است؟ هست ما از خداست چرا باید خدای متعال این کار را کند؟ 4. کسی که جهنمی شده ، اعتراض نماید خدایا تو که می دانستی من توانایی بندگی را ندارم چرا در این دنیا آوردی؟ من به همان مقدار در مقام وصل (نیستان) راضی بودم ، چرا این کار را کردی ؟ مرا از مقام وصل جدا کردی؟ از این که راهنمایی ام می کنید سپاسگذارم و در حق تان دعا می کنم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام از آن‌جایی که امکان ،ذاتی انسان است و هر ممکن‌الوجودی، ممکنِ بالذات است و امکانش از خودش است، پس خداوند آن امکان رابه او می‌دهد و آن موجود می‌شود «واجب بالغیر» و آیه‌ی مورد بحث ما را متذکر همین نکته می‌کند که خداوند خلقت هر شیئی‌ای را به او می‌دهد و پس از آن شرایط به کمال‌رسیدن آن مخلوق را فراهم می‌کند. انسان در مقام ذات عین فقر است. ذات ما عین ربط به حق است، خداوند ما را ناقص خلق نکرد، اقتضای ذاتی هر مخلوقی عین ربط به حق است، حال موجود مختاری مثل انسان اگر خواست مطابق ذات خود انتخاب کند بندگی را انتخاب می‌کند تا در تشریع مطابق تکوینش عمل کرده باشد. خداوند مطابق تقاضای ذاتی جنبه‌ی امکانی مخلوقات به مخلوقات فیض وجود می‌دهد در این حال معنا نمی‌دهد کسی به خدا اعتراض کند چون می‌دانستی من بد می‌شوم نباید مرا خلق می‌کردی. بدشدن و خوب‌شدن مربوط به انسان‌ها است که باید جنبه‌‌های بالقوه‌ی خود را فعلیت بخشند. مقام وصلی که قبل از خلقت برای هرکس پیش آمده مربوط به فطرت و جنبه‌ی بالقوه‌ی اوست و مربوط به او نیست تا برای او بماند. در ضمن جواب شماره 1364 در رابطه اعیان ثابته ممکن است برای جواب قسمت اول سوالتلن مفید باشد . موفق باشید
1668

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده. چند وقت قبل همایشی در موسسه امام خمینی برگزار شد درباره واکاوی اندیشه ها و سیره آقای مشایی. در این همایش عنوان شد که ایشان قائل به فلسفه اشراقی بوده و اتفاقا در این زمینه فرد باسوادی هستند و تحت تاثیر اندیشه های سید حسین نصر قرار دارند. البته در مورد این وابستگی هیچ دلیلی ذکر نشد. حتی من در بولتن محرمانه سپاه که قصد القا پیوند بین اندیشه های مشایی و سید حسین نصر بود نیز دلیلی برای آن ندیدم و این امر صرفا ادعا شده بود. حال سوال من این است، بالفرض که این امر صحت داشته باشد، آیا فلسفه اشراقی به خودی خود اینقدر خطرناک است که اگر سیاستمداری به آن قائل بود خطرناکترین جریان اسلام شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام فلسفه‌ی اشراقی همان فلسفه‌ای است که حضرت« امام رضوان‌الله علیه» بر آن تأکید دارند و در آن رجوعِ قلبی به «وجود» و در نهایت به حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به عنوان «سبب متصل بین ارض و سماء» نظر می‌شود و آن حضرت را آینه‌ی نمایش اسماء الهی می‌شناسد. موفق باشید.
771

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز (دامت توفیقاته) خدا قوت طبق نقل برخی از سیاستمداران اردوگاه اصولگرا از جمله جناب آقای ....بخشی از توصیه های رهبر معظم جنبه ولایی دارند و برخی جنبه ارشادی در فرمایشاتی که جنبه ارشادی دارند میتوان بر اساس سلیقه و نظر خویش عمل کرد یا موضع گرفت ولی در فرمایشات ولایی و استراتژیک چنین نیست و تابع امر و نهی رهبری هسنیم برای بیان این نکته آنها بحث حق والی بر رعیت مبنی بر نصیحت و مشورت را بیان میکنند عین جمله ایشان چنین است: " باید خود را در معرض شان هدایتی رهبری قرار می دهیم و شان هدایتی، استدلالی است" " ما همه یک پدر داریم و بقیه با هم برادریم" با توجه به فتوای رهبری در مورد شمول اعتقاد و التزام به ولایت مطلقه فقیه و همچنین ایرادات نگاه افرادی مثل همان فرد چگونه میتوان بین دستورات ولایی و ارشادی تفکیک کرد؟ در جنگ احزاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) سیاستی را برای از بین بردن اتحاد قبایل کفار اعمال کردند و به یکی از آنها وعده ثلث خرمای یثرب را دادند ولی روسای قبیله اوس و خزرج به پیامبر گفتند اگر این مساله وحی است سمعا و طاعتا ولی اگر نظر خودتان است مخالفیم! استاد عزیز آیا میتوان چنین برخورد کرد ؟ به دلیل بیسوادی قادر به آوردن استدلال در مورد تحلیل اشتباه بودن چنین نگاهی نیستم ولی قلبا معتقدم سلیقه و نظر و توصیه معصوم مثل وحی حرمت اطاعت دارد همچنین نسبت به ولایت فقیه این مساله صادق است لطفا مرا مفصلا راهنمایی فرمائید. خداوند شما را در حصن حصین خویش محفوظ دارد و مورد رحمت قرار دهد. یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: آری دستورات خدا و رسول خدا«صلی‌الله‌علیه‌وآله» و ائمه‌»علیهم‌السلام» و پیرو آن دستورات ولی فقیه یا وِلایی و مولوی است و یا ارشادی. به طوری که حضرت علامه‌طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» دستور خداوند به آدم«علیه‌السلام» را که می‌فرماید: به این شجره نزدیک نشو، دستورات ارشادی می‌دانند و نتیجه می‌گیرند که چون آن دستور ولایی و مولوی نبود تخلف از آن عصیان به‌حساب نمی‌آید تا عصمت حضرت آدم«علیه‌السلام» را از بین ببرد. از محتوای حکم و دستور روشن است که منظور إعمال ولایت است. یا یک توصیه‌ی ارشادی، می‌ماند که آیا اگر توصیه‌ی انسان‌های معصوم را عمل کنیم بهتر از مشکلات خارج نمی‌شویم؟ اگر حضرت آدم«علیه‌السلام» توصیه‌ی خدا را شنیده بود گرفتار هبوط و عریانی می‌شد؟ در عین آن‌که نمی‌خواهیم بگوییم اگر کسی توصیه‌ی ارشادیِ ولی فقیه را نپذیرفت فعل حرام انجام داده ، معتقدیم خداوند به ولی امر مسلمین مددهای خاص می‌کند و لذا اگر به توصیه‌های ایشان عمل شود مسلّم ملت به مشکلات کمتری گرفتار می‌شوند. موفق باشید
559
متن پرسش
سلام علیکم ادامه سوال با کد545 در ابتدا از راهنمایی هایتان تشکر میکنم.چند نکته دیگر را بیان میکنم : 1- یاران1 متولدین 60 تا 63 *یاران2 متولدین 68 تا 72 *یاران 3 اول دبیرستان *یاران 4 سوم راهنمایی و یاران 5 ...و ... می خواستم مطمئن شوم که کتبی که پیشنهاد کردید بر اساس همین معیار سنی بود یا خیر؟ 2- طرحی که بیان کردم برای یاران 3 ، 4 و به بعد است(مخصوص نوجوانان) 3- ما به شدت نیازمند سیر مطالعاتی هدفمند برای یاران 3 ، 4 و ... هستیم.حضرتعالی یک کتاب را معرفی کردید که البته حتما خوانده میشود ولی اگر امکان دارد یک سیر مطالعاتی بیان بفرمایید. 4- برای خارج شدن از فضای آموزشی چه کار باید کرد ؟ موفق باشید - یا علی مدد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- مباحث معرفت نفس در هر رده‌ای طوری است که شنونده را وارد بحث می‌کند و عملاً جلسه از فضای خشک آموزشی یک‌طرفه خارج می‌شود. 2- علاوه بر کتاب مذکور؛ کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» به روش آموزش فعّال کار شود خوب و بعد جلد 1 کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» تا آرام‌ارام موضوع شناخت جایگاه انقلاب اسلامی را از طریق کتاب «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» به میدان بیاید. موفق باشید
15090
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: دیدید استاد نگذاشتید بروم یک دیوار رو به آفتاب پیدا کنم و سرم را به تعداد وزرای دولت، بر قسمتِ تیزش بکوبم و فرمودید: عجله نکن! دیدید اکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی. رأی آورد! دیدید دوباره قرار است سوار بویینگ بشویم! دیدید دوباره قرار است به ریش احمدی روشن بخندند! دیدید دوباره قرار است یه جاهایی را گِل بگیرند، یه جاهایی را سیمان! دیدید قرار است دست فابیوس را محححکم و صمیییمانه بفشریم! دیدید دوباره قرار است به تندروی متهم شویم! دیدید نرفتید نماینده‌ی خبرگان شوید و بشوید استخوان در گلو و خار در چشم! مالک پسته‌های لب خندان! دیدید دوباره قرار است هم برای!! خدا!! نماز بخوانیم، هم دم !!!! کدخدا!!! را ببینیم! دیدید دوباره قرار است دیپلماسیِ زانوزدن! دست‌دادن! دیدار با ساپورت‌پوشان! تکرار شود! دیدید که تا حضرت آقا حفظه الله به ذلیل‌کنندگانِ سربازان تسلیم شده، مدال دادند؛ دار و دسته‌ی تاجرانِ پسته و دکل نفتی و کرسنت و ... هزار !ک و ف ت!. و .! ز ه ر م ا ر! . هم به دیپلماسان برجام نافرجام پسا برجام پسا تحریم مدال دادند! انگار مردمی که به بعضی‌ها رای دادند هم مثل من عقلشان پاره سنگ بر می دارد! شقشقیه ..... العفو. انا العبد الاحمق، و انت العبد الصبور. الخنده بر لب. ال دل گنده. ال ناظر. ال به فکر السماء نه به فکر الصندق. انا اَل بازیکن، و انت ال داور، انت مشتاق لقاء، انا حرص خور در حدِ دق. انت الصبور، انا خون به دل. راستی شما می دانید شاهان چقدر دیگر عمر می کنند اگر فقط مانده یارانه! تا جیبشان پر شود حقیر حاضرم بدهم کلیه ام را هم می فروشم. چه فایده مگر هل من مزید تمامی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حاضرم به خاطر این صفا و دلسوزی که شما دارید، مرا در همان قبری بگذارند که بعداً شما هم در آن تشریف می‌آورید، از بس که قلب شما نورانی است. ولی در دنیا پهلوی هم نیستیم. شما از شهداء عقب‌ افتاده‌اید و نمی‌توانید در این تاریخ پرآشوب زندگی کنید! شما خط‌شکن‌اید و حوصله‌ی زندگی در این تاریخ، روحِ شما را مکدّر می‌کند. تحمل سیاسی‌کاریِ سیاست‌بازان را ندارید! که با چه حکمت و حوصله‌ای باید در چنین فضایی تمدنِ نوین اسلامی را پایه‌ریزی کرد و زیر سایه‌ی رهبر بزرگ انقلاب اسلامی مواظب بود در عین حفظ تفاوت‌های سلیقه‌ها، گرفتار دوقطبی‌های القائی دشمن نگردید. توصیه می کنم بحث اخیری که در جلسه‌ی شب یکشنبه تحت عنوان «قرآن و دعوت به عقل تاریخی» را شد، استماع فرمایید. موفق باشید

13708

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام: استاد بنده پرسشگر 13694 هستم. خواستم بدانم مقصد و مقصود شما از توحید امام و علامه به صورت علمی و عملی چیست؟ لطفا به صورت مبسوط بفرمایید و راهنمایی های لازم را قید کنید و با توجه به مطلبی که در ایمیل قبل فرستادم آیا در مسیر امام قرار ندارم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی. سلام علیکم. نگاه توحیدی این بزرگان، نگاه کلامی نیست مثل همان سخنانی که امیرالمومنین در تبیین توحید در نهج‌البلاغه متذکر می‌شوند. تفسیر سوره حمد امام و رساله توحیدی علامه طباطبایی نکات خوبی در این مورد دارد. موفق باشید

12412
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اینکه در جواب سوال 12357 فرمودید (طلاب عزیز بهتر است بعد از بحث ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین، زیاد وقت در روی این مباحث نگذارند و بیشتر به دروس رسمی حوزه بپردازند تا عقب نمانند و إن‌شاءاللّه پس از چند سال حضور در درس خارج وارد این مباحث شوند.)دروس رسمی حوزه که فقط فقه و اصول هست آن هم به شیوه غلط اموزشی... آیا آدم مخصوصا طلبه نباید با آشنایی با مباحث معرفتی، زمینه‌ی فکری خود را آماده‌ی اُنس با قرآن و روایت کند تا به مقصود برسد؟ طلبه از چه چیز نباید عقب بماند؟! که شما فرمودید عقب نماند؟! چرا طلبه نباید قبل از درس خارج وارد مباحث شود؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در خاطرات حضرت امام هست که: «طلبه‌ای از ایشان پرسید در بین موضوعاتی که مطالعه کرده‌اید کدام را بهتر دیدید؟ فرموده بودند فقه را. گفته بود فقه که چیزی نیست، فرموده بودند نخوانده‌ای. گفته بود نه‌تنها خوانده‌ام، در حال تدریس آن هستم. فرموده بودند پس نفهمیده‌ای». آری ای رفیق! فقه و اصول بیش از آن‌که موضوع آن یعنی اصول عملیه مهم باشد، روش آن مهم است که انسان را می‌پروراند تا قدرت تفکر و تفقه پیدا کند و بعد از آن است که در هر موضوعی وارد شوید درست وارد می‌شوید و به‌خوبی نتیجه می‌گیرید. مرحوم شهید مطهری را فقه و اصول پروراند و مطهری، مطهری شد. موفق باشید

12202
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت: استاد دوستی دارم که در مورد شمس و مولانا مطالعاتی داشته و امروز من مطلبی رو ازش خوندم که برای من شبهه ایجاد کرده: «شمس موسیقی را تا حد وحی ناطق پاک و نوای چنگ را تا حد قرآن فارسی بالا می برد و می ستاید (ش.110) و مکتب مولوی میراث این آموزش و ستایش را به بهای همه تعصب ورزی ها و کارشکنی ها، قرن ها به جان می خرد و تا به امروز آن را زنده نگه می دارد. مولوی پس از برخورد با شمس، موسیقی دوستی و سماع را تا بدان حد گسترش می دهد که حتی به طور هفتگی، مجلسی ویژه سماع بانوان، همراه با گل افشانی و رقص و پایکوبی زنان در قونیه بر پای می دارد. (افلاکی،468/3 و 591/3 خط سوم صفحه آ74)» با توجه به بیانات شما در مورد مولوی که فردی عرفانی است، برپایی مجلس ساز و آواز و رقص و پایکوبی زنان در مورد ایشان صحت دارد؟ لطفا تشریح فرمایید. با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا عنایت داشته باشید که آن نوع موسیقی که عرفا بدان نظر دارند صورتی قدسی دارد که حاصل اُنس با آن فضای معنوی جمع‌الجمعی، مثنوی مولوی است و از آن‌جایی که مولوی سخت عالِم متشرعی است، باید گزارش‌های افلاکی را در آن فضا معنا کرد. و موضوع سماع و حلّیت آن در بین فقها مورد بررسی است و این غیر از ساز و آوازهایی است که ما تصور می‌کنیم. موفق باشید  

12139

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: اعمالی هست که در روایات مورد اجر و ثواب است مثل هدیه دادن و ادخال سرور به قلوب مومنین و لبخند به چهره مومن و کلا شادی های حلال. سوال اینجاست آیا می شود برداشت کرد چنین اعمالی اگر در ایام شهادت معصومین (ع) انجام شود ثواب کمتری دارد یا اصلا ثواب ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید در موقع غمِ آل اللّه کاری کرد که نسبت به آن غم غفلت داشته باشیم، ولی کمک به مؤمنین که موجب خوشحالی آن‌ها می‌شود با حفظ فضای حزن می‌خواند. موفق باشید

10232

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: مقام معظم رهبری پس از دیدن اجرای گروه سرود آباده به نام «قصه بابا» که مضمون آن درباره درد دل فرزند شهید است، گفتند: «کاری که اجرا کردید کار خوبی بود، چرا که صدای سازتان بر نفس انسان ها غالب نیست» منظور مقام معظم رهبری از این که فرمودند ساز شما بر نفس انسان ها غالب نیست، چه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد سررشته ندارم ولی این سرود در زمان خودش تمام رشته‌های جان ما و امثال ما را به حرکت در آورد. موفق باشید
8915

عین ثابتهبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا در عین ثابته هر شخص بیماریها و مصایبی که در زندگی پیش می آید و حتی معلولیت افراد هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع عین ثابته‌ی افراد نباید با جبرگرایی خلط شود. این مثل آن است که یک معلم می‌داند که دانش‌آموزش با این هویتی که دارد چه موفقیت‌ها و چه شکست‌هایی در إزاء انتخاب‌هایی که می‌کند نصیبش می‌شود. بنابراین عرصه‌ی اختیار و انتخاب انسان همواره در میان است. موفق باشید
8369
متن پرسش
سلام علیکم ؛ استاد آنطور که در اخبار و بعضی مستندات دیده می شود ظاهراً جناب سید صادق شیرازی با مواضعی که دارند و تبلیغ آن می شود ، در راستای بعضی فرمایشات مقام معظم رهبری حرکت نمی کنند . به نظر حضرت عالی 1. برخورد ما (طلاب) با این نوع تفکر چگونه باید باشد؟ 2. آیا این حرکت مصداق همان است که همان طور که رهبری عزیز فرمود عامل اختلاف را طرد کنید ؟ 3. به طور کلی تحلیل شما راجع به روش حرکتی ایشان و اطرافیانشان چیست؟ یا حسین علیه السلام
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مسلّم آقای صادق شیرازی و جریانی که اطراف ایشان است از شرایط تاریخی اسلام و مسلمین در غفلت هستند و به‌راحتی از طرف دشمنان اسلام بازی می‌خورند. ولی در عین تذکر ممتد و در عین توجه به رهنمود مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» باید از نظر فکری و فرهنگی روشن کرد که روش آقایان روش درستی نیست و بهانه به دست دشمن می‌دهیم و شمشیر دشمن را تیزتر می‌کنیم. موفق باشید
7031
متن پرسش
سلام خسته نباشید سوالم این است که چرا با اینکه برای انجام عبادات (مثلا روزه قضا)تلاش میکنیم اما مسائلی پیش می آید که این توفیق از ما سلب می شود . به عبارتی آیا ممکن است گناهی مرتکب می شویم که باعث این سلب توفیق می باشد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امام سجاد«علیه السلام» وجوهی از علت بی توفیقی را در دعای ابوحمزه چنین توصیف می فرمایند: اَللّـهُمَّ اِنّی کُلَّما قُلْتُ قَدْ تَهَیاْتُ وَتَعَبَّاْتُ ، خدایا من هر زمان پیش خود گفتم که دیگر مهیا و مجهز شده‌‌ام وَقُمْتُ لِلصَّلوةِ بَینَ یدَیکَ وَناجَیتُکَ اَلْقَیتَ عَلَی نُعاساً اِذا اَنـَا و برخاستم برای خواندن نماز در برابرت و با تو به راز پرداختم تو بر من چرت و پینکی را مسلط کردی در آن هنگامی که صَلَّیتُ وَسَلَبْتَنی مُناجاتَکَ اِذا اَ نَا ناجَیتُ مالی کُلَّما قُلْتُ قَدْ داخل نماز شدم و حال مناجات را از من گرفتی در آن وقتی که به راز و نیاز پرداختم، مرا چه شده است که هرگاه با خود گفتم صَلَُحَتْ سَریرَتی وَقَرُبَ مِنْ مَجالِسِ التَّوّابینَ مَجْلِسی عَرَضَتْ باطن و درونم نیکو شده و نزدیک شده از مجالس توبه‌کنندگان مجلس من، گرفتاری لی بَلِیةٌ اَزالَتْ قَدَمی وَحالَتْ بَینی وَبَینَ خِدْمَتِکَ سَیدی لَعَلَّکَ عَنْ و پیش آمدی برایم رخ داده که پایم لغزش پیدا کرده و میان من و خدمتگزاری‌ات حائل گشته، ای آقای من، شاید مرا از در بابِکَ طَرَدْتَنی وَعَنْ خِدْمَتِکَ نَحَّیتَنی اَوْ لَعَلَّکَ رَاَیتَنی مُسْتَخِفّاً خانه‌ات رانده‌ای و از خدمتت دورم کرده‌ای یا شاید دیده‌ای سبک شمارم بِحَقِّکَ فَاَقْصَیتَنی اَوْ لَعَلَّکَ رَاَیتَنی مُعْرِضاً عَنْکَ فَقَلَیتَنی اَوْ لَعَلَّکَ حقت را پس دورم کرده‌ای یا شاید دیده‌ای از تو رو گردانده‌ام پس خشمم کرده‌ای یا شاید مرا وَجَدْتَنی فی مَقامِ الْکاذِبینَ فَرَفَضْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ رَاَیتَنی غَیرَ شاکِر در جایگاه دروغگویانم دیده‌ای پس رهایم کرده‌ای یا شاید دیده‌ای سپاسگزار لِنَعْمآئِکَ فَحَرَمْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنی مِنْ مَجالِسِ الْعُلَمآءِ فَخَذَلْتَنی نعمت‌هایت نیستم پس محرومم ساخته‌ای یا شاید مرا در مجلس علما، نیافته‌ای پس خوارم کرده‌‌ای اَوْ لَعَلَّکَ رَاَیتَنی فِی الْغافِلینَ فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیسْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ یا شاید مرا در زمره غافلانم دیده‌ای پس از رحمت خویش بی بهره ام کرده‌ای یا شاید رَاَیتَنی آلِفَ مَجالِسِ الْبَطّالینَ فَبَینی وَبَینَهُمْ خَلَّیتَنی اَوْ لَعَلَّکَ لَمْ مرا مأنوس با مجالس بیهوده گذرانم دیده‌ای پس مرا به آنها واگذاشته‌ای یا شاید تُحِبَّ اَنْ تَسْمَعَ دُعآئی فَباعَدْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ بِجُرْمی وَجَریرَتی دوست نداشتی دعایم را بشنوی پس از درگاهت دورم کرده‌ای یا شاید به جرم و گناهم کیفرم داده‌ای کافَیتَنی اَوْ لَعَلَّکَ بِقِلَّةِ حَیآئی مِنْکَ جازَیتَنی موفق باشید
3886
متن پرسش
با عرض سلا م/سوال :اگر بتوانند مغز افراد را جدا کنند و مغزها را جابه جا کنند روح به کدام جسم میرود!!!!!!
متن پاسخ
مه تعالی: سلام علیکم: بر فرض امکان، روح بدنی را انتخاب می‌کند که با گرایش‌های آن بسازد، همان‌طور که در دوره‌ی جنینی بدنی را انتخاب کرد که با گرایش‌های مردبودن یا زن‌بودنش می‌ساخت. موفق باشید
2900

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و خداقوت خدمت استاد ارجمند اینجانب در سیر مطالعاتی خود به کتب ارزشمند شما برخوردم و از آنها استفاده های فراوان برده ام. در این راستا شدیدا به مباحث فلسفی چون معرفت نفس و حرکت جوهری علاقمند گشتم. اما هرچه به دنبال کتاب (معرفت النفس و الحشر) شما گشتم آن را نیافتم. من ساکن تهران هستم ، خواهش می کنم من را راهنمایی کنید. ضمنا خواهان معرفی کتاب های دیگری از شرح اسفار و کتب فلسفی والبته قابل فهم دیگر هستم. بی صبرانه منتظر راهنمایی شما می مانم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: با انتشارات لب المیزان09138037964تماس بگیرید. موفق باشید
نمایش چاپی