بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13660
متن پرسش
سلام استاد: با آرزوی توفیقات روز افزون برای شما. در حماسه حسین (ع) و یاران باوفایش راز و حقیقت این چند کار ابا عبد الله (ع) را نمی فهم لطفا با بیان دلنشین خود حقیقت را روشن کنید. «الان انکسر ظهری و انقطع رجایی و قلت حیلتی» این جمله حضرت بعد از شهادت برادرش حضرت عباس چه معنایی دارد؟ منظور از ناامید شدن حضرت چیست؟ دلیل آن عظمت مصیبت است یا سیراب نشدن بشریت بدست حضرت عباس؟ راز فرستادن حضرت عباس برای آوردن آب چیست؟ با اینکه از امام صادق (ع) حدیث داریم که اگر عمویم عباس اذن جنگ پیدا می کرد سرنوشت جنگ تغییر می کرد؟ هرچند نهضت کربلا در ظاهر شکست خورد ولی باطنا پیروز شد. دلیل آن نشان دادن عظمت بالای ولایت پذیری است؟ لطفا کمی از اسرار را باز بفرمایید. هرچند که سر گفتنی نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» در شب قبل، خبر شهادت خود و همه‌ی یاران را دادند، مسلّم این‌طور نبوده است که با زنده‌بودنِ حضرت عباس«علیه‌السلام» بخواهند پیروزی نظامی به‌دست آورند و معنای تغییر سرنوشت جنگ نیز به معنای پیروزی نظامی نباید باشد. آن‌چه به ذهن می‌آید در تحقق برنامه‌های حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» باید نقشی حضرت عباس«علیه‌السلام» ایفا می‌کردند که آن با شهادت ایشان به‌هم خورد و کار برای امام سخت‌تر گشت. و حال حضرت باید یک‌تنه آن‌چه را که باید انجام می‌دادند، انجام دهند و امید کسانی را که در لشکر عمر سعد بودند ولی راضی به باقی‌ماندن در آن لشکر نبودند را در پیوستن به امام در آخرین ساعات، همچنان زنده نگه می‌داشتند و این کار را کردند تا آن‌هایی که نباید مُهر مقابله با امام در پیشانی‌شان می‌خورد از آن مهلکه نجات یابند و به امام بپیوندند. شاید قضیه از این قرار باشد، واللّه اعلم. موفق باشید

12894
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام خدمت استاد گرامی: آیا به استناد موارد زیر می توان این قاعده را بیان کرد که: نظام تشریع، سلسله مراتبی (در طول یکدیگر) بوده و قواعد تشریعی مربوط به هر مرتبه از نظام تشریع، حاکم بر مراتب پایین تر است: 1. به استناد آیه شریفه: «أو كظلمات في بحر لجّي يغشاه موجٌ من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمات بعضها فوق بعض اذا اخرج يده لم يكد يراها ومن لم يجعل الله له نورا فما له من نور» که حاکی از سلسله مراتبی بودن موانع تجلّی غایت در جامعه است. بنابراین، برای رفع هر مرتبه از موانع، مرتبه ای از تشریع باید طراحی شود. 2. به استناد قاعده مقام اجمال و تفصیل، تشریع در هر عصر باید از اجمال به تفصیل آید و طبعا این تفصیل دارای مراتب طولی خواهد بود. 3. به استناد باطن تشریع (تکوین) که دارای وحدت تشکیکی است و این تشکیک به تشریع هم – البته به همان معنایی که عرض شد - تسرّی پیدا می کند. در صورتی که این قاعده صحیح باشد، می توان نتیجه گرفته که اهداف هم (هدف: تجلی مرتبه ای از غایت در جلوه ای خاص در جامعه اسلامی) دارای سلسله مراتب طولی هستند. بنابراین یک روش بسیار کلیدی و مهم در طراحی نرم افزارهای تمدن اسلامی حاصل می شود و آن عبارت است از اینکه به منظور طراحی نرم افزار در خصوص حصول هر هدف معینی، می توان سلسله مراتب طولی هدف مربوطه را (در مراتب پایین تر از هدفِ مدنظر تا عملیاتی ترین هدف؛ و در مراتب بالاتر از هدف مدنظر، تا بالاترین هدف) استخراج کرده و سپس قواعد تشریعی و تکوینی مربوط به هر هدف را از منابع دینی و بیانات ولیّ امر استخراج کرد. سپس بایدها و نبایدهای رسیدن به هدف را منطبق بر قواعد استخراج کنیم. طبیعتا اهداف، دارای کثرت عرضی هم خواهند بود که این کثرت برای یک مرتبه از هدف، همان جلوات مختلف مرتبه ای معین از غایت (باطن هدف) است. بسیار ممنون می شوم اگر نظر خود را در مورد این برداشت بفرمایید. با تشکر فراوان و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم نکته‌ای است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. مگر آن روایاتی که مؤمنین را تقسیم می‌کنند به خائفین از جهنم و طمع‌دارانِ به بهشت و آن‌هایی که حقیقتاً خدا را به جهت خودش عبادت می‌کنند، همین را متذکر نمی‌شوند؟ علامه طباطبایی در کتاب گرانسنگ «رسالة الولایة» تلاش می‌کنند تا بفرمایند اگر شریعت با زبان اعتبار سخن می‌گوید و نظر به حقیقت دارد، موضوعات را در سطوح مختلف طوری مطرح می‌کنند که هرکس بر اساس رویکرد و سطحِ خود از آن موضوعات شرعی بهره‌ی تشریعی خود را ببرد. به امید آن‌که تاریخی شروع شود و معنای دقیق سخن علامه‌ی طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» به صحنه‌ی فهم جامعه برگردد تا شما نیز در ارائه‌ی آن‌چه که مسئولیت در آن احساس می‌کنید، در زحمت نباشید. موفق باشید

12480
متن پرسش
سلام علیکم: تقدیر را باید حس کرد یا فهمید؟ یعنی جنس آن وجودی است یا ماهیتی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تقدیر مثل هر حقیقتی در ابتدا معقول خواهد بود و عقل متوجه‌ی وجود اراده‌ی الهی در رابطه با عالَم و آدم می‌شود. ولی تا انسان با رفع موانع و کشیک نفس کشیدن آن اراده‌ی خاص الهیه را احساس نکند، راهِ رجوع به حضرت حق در رابطه با خودش و تاریخش به سوی او گشوده نگشته است. در این مورد عرایضی در کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» هست. در ضمن بد نیست به جواب سؤال شماره‌ی 12462 نظری بیندازید. موفق باشید      

12419
متن پرسش
سلام علیکم اینکه استاد مطهری (ره) فرمودند: که «تفاوت آن جامعه که روابط جنسی را محدود می کند به محیط خانوادگی و کادر ازدواج قانونی، با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می شود این است که ازدواج در اجتماع اول پایان انتظار و محرومیت و در اجتماع دوم آغاز محرومیت و محدودیت است.» لطفا بفرمائید که منظور استاد از این محرومیت و محدودیت در اجتماع دوم به چه چیزهایی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جامعه‌ی جنسی، انسان‌ها همه‌ی فکر و ذکر خود را در ارضاء امیال جنسی خود صرف می‌کنند و بدین جهت همواره خود را از امیال جنسی محروم می‌یابند زیرا بیشتر از آن‌چه یافته‌اند می‌خواهند و این میل هیچ‌وقت تمام‌شدنی نیست. ولی در موقعی که میل جنسی در محدوده‌ی خانواده و در ذیل احکام الهی برآورده شود افق‌های دیگری در مقابل انسان گشوده می‌شود که در آن صورت میل جنسی حاکم نیست تا در این مورد بی‌نهایت‌طلب شود. موفق باشید

12368
متن پرسش
با سلام و قبولی طاعات و عبادات جنابعالی: اینجانب یک طلبه هستم همسری دارم که فردی مذهبی ولایتی اهل مسجد و جلسات فرهنگی و مطالعه کتب و سایت شما و خلاصه اهل مطالعه و روشنفکر و بچه انقلابی. 7 سال است با او دارم با تمام عشق و علاقه ای که دارم زندگی می کنم، با روحیه سرد و خشک عاطفی بودن او کنار آمدم اما یک چیز است که بیش از اینکه در مورد خودم و آسیب روحی که به من و فرزندانم می زند نگران باشم، درباره خودش نگرانم و عاقبت این امر در آخرت و آن مساله بداخلاقی و بدزبان بودن او در منزل است. باور کنید بعضی مواقع به ایشان می گویم مراقب باش خدای نکرده به عاقبت سعد معاذ مبتلا نشوی ولی او در این زمینه غرور نابجا دارد و اصلا قبول دار اینکه بد زبان و بد اخلاق است نیست و خود را مبری می داند. همیشه جوری صحبت می کند که انگار فقط خود عاقل است و من را فردی بی عقل و نفهم و بی شعور خطاب می کند (البته من هیچ ادعایی در این زمینه ندارم فقط تلاش می کنم خود را رشد دهم خیلی ببخشید اسائه ادب کردم و این واژه های با بار منفی را نوشتم) حقیقت امر این است که از لحن تند او خسته شده ام. باور کنید حتی در مساله کوچک هم انگار او اصلا زبان نرم و لین ندارد. مثلا صبح ها خیلی مواقع ایشان سر وقت به اداره تشریف نمی برند و مشغول گوش کردن صوت فلسفه یا استفاده از وایبر و واتساب و... به قول خودشان ارشاد فرهنگی اند و وقتی من به ایشان یاداوری می کنم عزیزم شما الان باید بروید سر موقع کار باشید و نظم در ساعت داشته باشید و.... بلافاصله موضع تند می گیرد. اطاله کلام نکنم چون خیلی روحم کسل و خسته شده بود خواستم از جنابعالی در این زمینه راهنمایی بخواهم. موفق و سلامت باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان در مورد غضب به این راحتی‌ها دست از سر مؤمنین بر نمی‌دارد به‌خصوص نسبت به غضب به خانواده و فرزندان. ولی اولاً: با مدارا با ایشان و ثانیاً: با تحریک‌نکردن جنبه‌ی غضبیه‌ی ایشان کمک کنید تا به مرور از این مرحله بگذرند و از میوه‌های شیرین عبور از غضب، شما و فرزندانتان نیز بهره‌مند گردید. موفق باشید

12360
متن پرسش
با سلام و احترام وتبریک این اعیاد: به نظر شما کل زدن، دست زدن و استفاده از سبکهای موسیقی در مراسمات جشن ائمه (ع) جایز است؟ وقتی به این مراسم ها می روم بیش از آنکه عظمت و بزرگی ائمه را حس کنم، احساس می کنم آنه را در حد خودمان پایین آوردیم که اینگونه برایشان جشن می گیریم. آیا واقعیت هم همین است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً سیره‌ی ائمه با حضور هر نوع موسیقی فاصله دارد و اساساً موسیقی ما را از اشارات بلند و عمیقی که اهل‌البیت در منظر ما قرار داده‌اند، محروم می‌کند. به همین جهت نه‌تنها نباید خودمان به چنین کارهایی دست بزنیم، باید در چنین جلساتی حاضر نگردیم. می‌ماند که مردم عوام چون راهی جهت تجلیل از امامان‌شان نمی‌شناسند در این حدّ عمل می‌کنند. آری! حرام نیست، ولی بهره‌ای آنچنانی هم برای آن‌ها نخواهد داشت. موفق باشید     

11637
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ممنونم که به سوال من پاسخ می دهید، من از طریق یکی از اساتید دانشگاه با سایت شما آشنا شدم، من دختری هستم 21 ساله دانشجوی سال سوم پزشکی، چند وقتی است خیلی سردرگم هستم گویا بی هدف روزهایم را سپری می کنم هیچ دیدگاهی راجع به موقعیت خود در دنیا ندارم نمی توانم تعریفی از آینده داشته باشم، من که با زحمت در این رشته قبول شدم الان مثل گذشته تلاش نمی کنم، حتی حس می کنم خدای خودم را هم درست نشناخته ام، نمازهایم دیگر حس و حال گذشته را ندارد، کاملا گیجم فقط می دانم من چیزی که الان هستم، نیستم بیشتر از اینها از خودم انتظار دارم. استاد لطفا مرا راهنمایی کنید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن زمان که در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تدریس می‌کردم به جهت مواجه‌شدن با چنین روحیه‌ای که دانشجویان با بنده در میان می‌گذاشتند؛ مباحث «آشتی با خدا» را مطرح کردم که بعداً به صورت کتاب درآمد. فکر می‌کنم اگر با آن کتاب مأنوس شوید راهی در مقابل شما بگشاید. متن کتاب روی سایت هست. موفق باشید

11459

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام به استاد عزیز: بنده در رشته مهندسی در حال تحصیل هستم که البته علاقه ای به مهندسی ندارم و خیلی دوست داشتم در رشته معلمی قبول شوم که اینطور نشد. اما به حوزه و فراگیری علوم حوزوی علاقه دارم اما به خودم که نگاه م یکنم میگم که کم رو هستم و نمیتونم آن طور که باید در جامعه موثر باشم نمیدونم چه کار کنم. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد که در رشته‌ی خود ادامه‌ی تحصیل دهید و در کنار آن مطالعات دینی را هم با عمق کامل دنبال کنید و در جای خود وقتی شرایط فراهم شد بتوانید به مخاطبان و دوستان خود تذکر لازم را بدهید؟ موفق باشید

11078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: نظر حضرتعالی راجع به (اسفار اربعه جلد هفت صفحه 171 چاپ المصطفوی) «عشق ظرفاء و الفتیان الوجه الحسان») چیست؟ بار تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً در جواب یکی از سؤالات کاربران عرض کردم که این نگاه‌ها فرهنگ خاص خود را دارد. جناب آقای دکتر امامی‌ جمعه‌زاده در کتاب «سیر تحول مکتب فلسفی اصفهان از ابن سینا تا ملاصدرا» تا حدّی روشن کرده‌اند که در این موارد باید ابتدا بین عشق عفیف که به‌کلّی سالک از امیال شهوانی گذشته، با عشقی که عملاً یک میل حیوانی است، تفکیک کرد تا معنای این سخنان را بفهمیم. موفق باشید
8026

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام مدتی است برخی مقالات آقای مصطفی ملکیان را مطالعه می کنم و احساس می کنم با زبان تازه ای به بیان مذهب می پردازد و میل به اخلاقی زیستن را در انسان زنده می کند. خواستم نظرتان را در مورد ایشان بدانم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این‌طور نیست. ایشان برای کسی که هنوز در آستانه‌ی انتخاب زندگی نیست روشی را ارائه می‌دهند ولی معنویت را جای شریعت می‌گذارند. متأسفانه ایشان روح تعبد را از مخاطبش می‌گیرد و از آن بدتر طوری مدرنیته را به عنوان عقلانیت معنا می‌کنند که عملاً شما باید دینداری خود را در ذیل فرهنگ مدرنیته ادامه دهید و این همان چیزی است که غرب می‌خواهد و عموماً روشنفکران ما زبان آن فکر و فرهنگ‌اند. موفق باشید
8018
متن پرسش
سلام بر استاد فرزانه ... استاد من تقریبا از سن 18 سالگی دچار یک بیماری داخلی ناتوان کننده مزمن شدم و با وجود مراجعات زیاد به پزشک و اطبا سنتی تا الان که 34 سال رو تموم کردم ادامه داره و به قسمت های دیگه بدنم هم صدمه زده و متاسفانه زندگیم رو از بین برده ... نه تونستم درس بخونم نه کار کنم چند وقتی در یک شرکت دولتی مشغول شدم اونم با رنج و عذاب چون با این بیماری نمیتونستم درست کار کنم اخرشم مجبور شدم بیام بیرون یا به نوعی اخراج شدم چون درست نتونستم کار کنم و بیماریم هم تشدید شد و الان از اون تاریخ 7 سال میگذره و من کاملا بیکارم و هیچ پولی ندارم و خرجیم رو پدرم میده از این موضوع خیلی شرمندم با این سنم.. سفر نمیتونم برم .. ورزش نمیتونم بکنم و کار هم نمیتونم و پولی هم ندارم که برای خودم کاری دست و پا کنم که با این بیماریم سازگار باشه ... خلاصه حسابی افسرده شدم دلم تنگ شده برای مشهد رفتن برای راهیان نور رفتن اما با این بیماری اگه بخوام به مسافرت هم برم باید چند روز غذا نخورم و با این حال باز هم بقدری اذیت میشم که اصلا دیگه هیچ حال معنوی نمیفهمم و تمام انرژیم رو میگیره ... حدود دو سالی هم هست که احتیاج شدید به ازدواج دارم اما چطور با این وضعیت که خرجی خودم رو نمیتونم بدم بتونم تشکیل خانواده بدم ... خیلی افسردم و دیگه هیچ حال معنوی برام نمونده با این که تو این مدت بیکاری هم حکمت متعالیه خوندم و هم عرفان نظری و هم اکثر کتاب های شما رو و الان هم کارم شده تقریبا هر روزه مطالعه و گوش دادن بحث های شما که نمیگم بی تاثیر بوده و اگه نبود همین ها تا الان دیوانه شده بودم و شایدم کارم به کفر کشیده شده بود اما هیچ حال معنوی ندارم از افسردگی و دل مرده شدم مخصوصا تو این دوسال که احتیاج به ازدواج دارم ... استاد حرفی بزنید که مرحمی بر روی درد های دلم باشه و به دوستانی هم که این سوال منو میخونند میگم که ناشکری نکنید و قدر سلامتی خودتون رو بدونین که اگه سلامتی باشه همه چیز فراهم میشه اما اگه بیماری بیاد هرچی داشته باشین از دنیا براتون فاییده نداره / استاد برام دعا کنید خواهشا در نماز شبتون برام دعا کنید ... یا حق
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خداوند حضرت ایوب«علیه‌السلام» را جلو ما قرار داد تا بگوید این بیماری‌ها برای انسان‌هایی آنچنان بزرگ نیز رقم خورده است. هنر ایوب«علیه‌السلام» این بود که در دل این سختی‌ها خدا را پیدا کرد و در رضایت از آن وضع، بهشت را در درون خود شکوفا نمود. نه خداوند شما را از یاد برده و نه مطرود درگاه الهی شده‌اید. با تمام وجود افق نگاه خود به زندگی را تغییر دهید. اگر خدا شرایط ازدواج را فراهم نکرده می‌خواهد در فضای دیگری زندگی کنید، ذهن خود را متوجه آن فضا بکنید. همچنان که اگر شرایط رفتن زیارت را فراهم ننموده می‌خواهد امام خود را در همین فضایی که هستید زیارت کنید. پدر و مادرتان هرگز از این‌که خرجی شما را می‌دهند ناراحت نیستند، از این ناراحت‌اند که چرا شما باید ناراحت باشید. باب رضا به قضاء الهی و برکات آن را دنبال کنید. موفق باشید
6241
متن پرسش
سلام استاد خداقوت در پاسخ سوال 6201 فرمودید تا وقتی جنبه های بالقوه در انسان هست اختیار معنا میدهد ... سوال اینجاست که پس چگونه در اعیان ثابت برای انسان اختیار قائلید؟ مگر انجا عالم الوهیت و مجرد نیست که فعلیت محض و فاقد قوه میباشد پس چگونه ما انسانها انجا با اختیار خود نحوه حیات خود در این دنیا را انتخاب کرده ایم؟ ممنون استادو التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اعیان ثابته‌ی هرکس برای خودش مقام امکان او است و تا مسئله امکان ذاتی اعیان ثابته روشن نشود ابداً اعیان ثابته فهمیده نمی‌شود. موفق باشید
6185
متن پرسش
سلام استاد عزیز. من به عنوان شاگرد حقیر شما که البته هیچگاه توفیق حضور در کلاس های شما را نداشتم, شبهه ای در ذهنم بوجود آمده در مورد نظرات جالب . و تعجب انگیز از طرف شما! من و خیلی از دوستان دیگر در عرصه سیاست داشتیم در منجلاب شطرنج هاشمی فرو می رفتیم... که به یکباره با فرمایشات شما برخورد کردیم و راه را یافتیم و حامی پدیده ای به نام احمدی نژاد شدیم و از او عبرت گرفتیم خلاصه ماهم از دکتر و دولت ایشان به عنوان خاکریز اول ولایت دفاع کردیم تا پای جان!!! هرکسی نقدی می کرد به فرمایشات شما رجوع می کردیم و می فهمدیم که بله فلانی اشتباه کرده حالا فلانی هرکسی می خواهد باشد... یادگرفتیم هرکسی حرفش با حرف آقا نمی خواند ازش عبور کنیم ! ببخشید استاد مجبورم اسم ببرم(قصد توهین نیست یا مقابله نیست...) حضرت علامه مصباح حفظه الله ایشان نظراتی در مورد دولت و دکتر احمدی نژاد داشتند که با کمک شما و فرمایشات حضرت آقا فهمیدیم زیاد اگر نگویم کاملا اشتباست! مثل انحراف، فراماسون،بزرگترین خطر برای اسلام آن هم از صدر تا الان، رمال، مخالف امام خامنه ای و ... که تا یک روز می شود نام برد!!! خلاصه این همه شبهه را به کمک شما و... جواب دادیم ولی... تعجب و اوج سوال من اینجاست که شما استاد ما معلم فکری ما اخیرا نظراتی گفتید و می گویید که ما را متحیر کرده و دقیقا مخالف نظرات راسخ و متیقن شما هستند... و دیگر آن حمایت سراسر عشق شما از دکتر یا به تعبیر خود شما خاکریز رهبر نمی بینیم! و کلمات و سخنان شما بویی مثل بوی انتقاد به خود گرفته و حتی مخالفان و منتقدان دولت دکتر محمود را تایید کرده اید کسانی که هر حرفی را به دکتر زدند حتی بیشتر از دشمنان و مخالفان حزبی مثل اصلاح طلبان و... شما فرمودید آن شخص(اسم نمی برم ولی کمی پیش اشاره کردم) ایشان همیشه مواضع خوبی داشتند و علت مخالفتشان با دکتر این بود که بع تعبیری دست دکتر را بگیرند تا به انحراف نرود!!! استاد عزیز لطفا ،به عنوان شاگرد حقیرت تقاضا می کنم حرف نهایی و قلبی خود را در مورد پدیده احمدینژاد و مهندس مشایی اعلام کنید تا من و خیلی های دیگر از این تحیر خارج شویم... ما بارها عبرت های پدیده احمدی نژاد را خوانده ایم ولی قسمت زمان شناسی آن با ... نمی خواند‍!؟ راستی یک مطلب فراموش شد که استاد چشم خیلی ها به تحلیل های شماست صحیح یا غلط به هر حال چشمشان به شماست!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بنده و جنابعالی پذیرفته‌ایم بیانگر یک تفکر سیاسی نباشیم و در هر تاریخ و در هر شرایط متذکر تفکری باشیم که به نور الهی باید در آن شرایط در صحنه باشد و از این جهت هنوز باید خاک‌ریز رهبری و اهداف متعالی ایشان بود و با همان عقلی که متوجه بی‌انصافی‌هایی بودیم که به آقای احمدی‌نژاد روا می‌داشتند در ادامه و به کمک همان عقل وجوه دیگر تاریخ خود را نیز نگاه کنیم و از طرف دیگر نیز غافل نباشیم که فکر می‌کنم در جواب سؤال‌های شماره‌ی6140و6136و6100و5865و5797و5731 سعی کردم آن وجوه دیگری را که باید مورد تفکر قرار گیرد مدّ نظر عزیزان قرار دهیم تا با سعه‌ی بیشتری وارد تاریخ جدیدی شویم که اقتضای انقلاب اسلامی است و موجب می‌شود تنها در گذشته و امروز خود زندگی نکنیم و از حضور در آینده باز بمانیم، آن‌طور که اصول‌گرایی سیاسی و حزبی باز ماندند و عملاً گرفتار بی‌تاریخی شدند. بنده امیدوارم دوستان عزیز سعی کنند موضوعات را ماوراء یک نگاه سیاسی محدود بنگرند و حداقل در ابتدای امر با بنده همدلی کنند شاید با این معلم پیر بتوانید قدمی جلوتر بگذارید. و آنچه باید در فضایی دیگر و در تاریخی دیگر به آن نگاه کرد مدّ نظر قرار دهید. می‌فرمایید: حرف نهایی و قلبی خود را در مورد پدیده‌ی احمدی‌نژاد و مهندس مشائی اعلام کنم؛ چگونه بگویم چیزی را که شما باید لابه‌لای سخن بنده به صورت حضوری احساس کنید. بنده شما را دعوت به نگاه وسیع‌تری می‌کنم و نه به اطلاعات بیشتر. اگر کسی به شما بگوید هوای تازه‌ای را که بیرون از چهاردیواری اطاق است به من نشان بده، چکار باید بکنید؟ سخن در این نیست که در آن اطاق هوای قابل تنفس نیست، سخن در آن است که در هوای تازه با وسعت بیشتری از اکسیژن روبه‌روئید. هوشیاری بالاتری نیاز است . سرباز انقلاب اسلامی تنها در وسعتی به وسعت تاریخ کربلا می‌تواند مدافعی پرشور و فداکار و بصیر باشد ولی طرز خدمتگزاری او خیلی پیدا نیست هرچند با شکوه است، با این همه هرچه کار سخت‌تر می‌گردد و هرچه روزگار تیره‌تر می‌گردد و شناخت جبهه‌های خودی از غیر خودی مشکل‌تر، او درخشنده‌تر می‌شود. اگر دشمن از هر سو در آید تا قلعه‌ی راز ماندگاری ما که اتحاد در جبهه‌ی خودی‌ها است را فتح کند، ما نیز از هر اسلحه‌ای استفاده می‌‌کنیم تا او را مثل همیشه ناکام بگذاریم. ما در این عالم چه جایی داریم برویم، جز این‌که در کنار این انقلاب توحیدی باشیم و با رهبری عزیز زندگی کنیم؟ وقتی می‌خواهیم دست از این انقلاب حسینی بر نداریم چگونه می‌توانیم آن‌هایی که دغدغه‌ی حفظ این انقلاب را دارند با خود دوگانه ببینیم؟ نمی‌دانم از عبرت‌های پدیده‌ی احمدی‌نژاد چه برداشت کرده‌اید که چون ابر مرد – فوق مسائل جزیی انقلاب – خود را در صحنه نمی‌یابید؟ گفت «دامن مزن آتش را، دست من و دامانت». موفق باشید
4184
متن پرسش
سلام علکیم خسته نباشید ببخشید منظور شما از اینکه فرمودید جریان های مخالف رئیس جمهور این جملات را مصادره به مطلوب نکنند؟ (سؤال 4141) چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مصادره به مطلوب به این معنا است که یک سخن را به نفع مطلوب و هدف خود معنا کنند و مصادره نمایند. مثلاً به جای آن‌که دقت کنند مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌الله» چگونه وقتی از ضعف‌ها سخن می‌گویند آن را مخصوص دولت آقای احمدی‌نژاد نمی‌کنند ولی امتیازات را مخصوص دولت فعلی می‌نمایند، به خاطر کوبیدن دولت بحث امتیازات دولت فعلی را نادیده می‌گیرند ولی ضعف‌ها را صرفاً برای دولت فعلی برجسته می‌نمایند و بقیه‌ی دولت‌ها را از آن مبرا می‌کنند. در حالی‌که رهبری عزیز فرمودند همه و از جمله دولت آقای احمدی‌نژاد هم ضعف‌هایی دارند ولی امتیازات را به دولت فعلی نسبت دادند. موفق باشید
1640

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام متن زیر از کتاب دغدغه های فرهنگی مقام معظم رهبری است: صفحه 42 امروز در فرهنگ غرب انصافا عناصری وجود دارد که برای ما حیاتی است.چیزهای خوب زیاد دارند.اگر این چیزهای خوب نبود غرب با این فسادی که دارد باید اصلا مضمحل می شد. چند عنصر حسابی در کار این ها بوده از جمله اینکه ادم های منظمی هستند ادم های پرکاری هستند و در تلاشهایشان خستگی ناپذیرند. این ها عناصر مثبت و مطلوب فرهنگ انهاست این ها را البته باید گرفت و استفاده کرد. 12/7/72 ایا این جملات با اصول حاکم بر غرب شناسی شما مغایر نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: قبلاً نیز عرض کردم، ملاحظه بفرمایید بین روش و هدف باید فرق گذاشت. آنچه موجب فساد غرب است نگاه فرهنگ مدرنیته به عالم و آدم است و این‌که بعد از رنسانس به بهانه‌ی فسادی که در کشیشان ایجاد شده بود به دین پشت کردند و رابطه‌ی بشر را با عالم قدس و معنویت قطع نمودند و ما از این جهت یعنی از جهت تفکر و فلسفه، غرب را مردود می‌دانیم و نظام اسلامی را نظام عبور از غرب و برگشت به حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» که واسطه‌ی فیض الهی به جهان است، برمی‌شماریم. و این غیر از آن است که از روش غربی و نظمی که ایجاد کرده‌اند استفاده نکنیم ولی برای اهدافی که خودمان می‌شناسیم و نه اهدافی که اومانیسم مدّ نظر دارد. موفق باشید
1608

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام این سخن به چه معناست؟ در آخرت،علم،روح را می سازد و عمل،بدن انسان را.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: چون ما معتقد به معاد جسمانی هستیم و می‌دانیم بدن ما در قیامت جسمی مطابق عقاید و اعمالمان دارد فرموده‌اند: در قیامت علم، روح ما را می‌سازد تا در مقام قرب الهی قرار گیریم و اعمال صالح بدن را ما را می‌سازد و لذا بدن انسان‌های متقی همچون قرص قمر نورانی است، ولی بدن انسان‌های بدکار، از خوک و میمون زشت‌تر است. موفق باشید
541

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید می خواستم بپرسم آیا با دلایل عقلی می توان اثبات کرد شهدا زنده هستند؟آیه که اشاره به زنده بودن دارد منظور از زنده بودن شهید چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در سوالی که با کد شماره‌ی 526 جواب داده شد، جوابتان را می‌توانید پیدا کنید. موفق باشید
483

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد.اگر مرد تازه ازدواج کرده به بهانه ی اینکه امتحانات دانشگاه دارد یا اینکه می خواهد فعالیتی را در خانه انجام دهد یا اینکه مثلا شبهای قدر است و می خواهد از این شبها در خانه استفاده کند و حضور زن و فرزند کوچکش را مانع انجام کارهای خود بداند و آنها را به خانه ی پدری زن بفرستد ( ولو با رضایت خانمش) آیا کار درستی است و یا اینکه زندگی مشترک باید در این قبیل کارها و مشکلات نیز خود را نشان دهد و فقط مربوط به مواقع عادی نباشد؟ با تشکر
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی إن‌شاءالله روح انسان باید طوری وسعت بگیرد که حضور همسر و فرزند در خانه مانع اُنس با خدا نباشد و شاید آن ها زمینه‌ی ریزش بیشتر فیض الهی هم بشوند. موفق باشید
422

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم اینجانب از محضر جنابعالی سوالی داشتم که از ارایه پاسخ آن کمال تشکر را دارم. گویا شما در سخنرانی های خود مطالبی پیرامون دنیا طلبی و تجمل گرایی بیان فرموده اید که همسر بنده با توجه به ارادت وافری که به جنابعالی دارند سعی میکنند در زندگی تا آنجائی که میشود مورد توجه قرار دهند و از این جهت در زندگی مشترک ما که تازه شروع شده است سوالاتی برای اینجانب پیش آمده است که لازم دانستم از محضر جنابعالی پرسش نمایم. من خود یک طلبه هستم وبا اشرافیگری و تجمل گرایی مخالفم اما همیشه از خداوند متعال یک زندگی با امکانات رفاهی خوب را خواسته ام .البته همراه با ظرفیت . به عنوان نمونه به همسرم یشنهاد خرید یک تلویزیون LCD داده ام (با کمی پس انداز و تدبر در خرج کردن امکان خریداری هست) ولی ایشان می گویند تا زمانی که با یک تلویزیون معمولی میشود طی کرد چه نیازی به خرید LCDاست.ویا همسرم خانه ای دارد که با نقاشی قابل سکونت است ولی من پیشنهاد کرده ام که وام بگیریم (در پرداخت اقساط آن مشکلی نداریم) و تعمیر بیشتری بکنیم مثلا آشپزخانه آنرا openکنیم و در موارد دیگر هم تغییراتی بدهیم ولی همسرم استناد میکند به سخنی از مرحوم امام که حاج احمد آقا علیه رحمه نقل میکند زمانی فردی را به منزل آورده بودیم که نرده هایی نصب کند که بچه ها نیفتند مرحوم امام علیه رحمه وقتی مطلع می شود میگوید احمد شیطان همیشه از جاهای کوچک شروع می کند اول میگوید نرده بعد رنگ بعد هم خانه کوچک است باید بزرگش کنیم البته ما در این مورد(تعمیر خانه) استخاره کرده ایم خوب آمده است . حال سوال اینست که با توجه به اینکه امکان انجام امور مذکور فراهم است حال با توجه به اینکه ما درصدد هستیم پایه و اساس زندگی ما بر مبنای درست و رهنمودهای دینی باشد آیا اقدام به آن صحیح می باشد لازم به ذکر است که خانواده و اطرافیان من از امکانات رفاهی نسبتا خوبی برخوردار هستند لذا مساله شانیت که در فقه مطرح است در این موارد به چه صورت می باشد. با تشکر
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی همان‌طور که خودتان مستحضر هستید مواردی که می‌فرمایید از نظر فقهی حرام نیست. بحث در موضوع اخلاقی آن است و این‌که کاری کنیم که از مقامات سلوکی و روحانی خود عقب نیفتیم. مسلّم در سیره‌ی معصومین«علیهم‌السلام» در امور دنیا تأکید بر سادگی شده است، مگر این‌که به بهانه‌ی سادگی زندگی را سخت کنیم و ذهنمان مشغول سختی‌هایی شود که خود به‌وجود آورده‌ایم. ولی در هرحال پیامبر خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: « یَا عَلِیُّ نَجَا المخففون وَ هَلَکَ الْمُثْقِلُون‏...»؛ یا على سبکباران نجات یابند و سنگین باران هلاک گردند. به‌خصوص که جنابعالی طلبه هستید و از پیامبر خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» داریم که اگر عالِمی حبّ دنیا داشت او را در علمش متهمش کنید. معلوم است علم او علم حقیقی نیست. چون مردم از عالمان دین انتظار دارند در نهایت سادگی زندگی کنند. پیشنهاد می‌کنم کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» را مطالعه فرمایید. إن‌شاءالله نور روایات راه‌گشاست. مرحوم شهید ثانی کتاب «منیة المرید» را جهت طلاب علوم دین نوشته‌اند که تحت عنوان تعلیم و تربیت اسلامی ترجمه شده، روایات بسیار ارزشمندی جهت راهنمایی طلاب علوم دینی در آن هست. موفق باشید
242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم محضر مبارک استاد معظم جناب آقای طاهرزاده زیدعزه سلام علیکم با سلام و صلوات بر پیامبر اعظم و خاندان پاکش با احترام سوالاتی در مورد نقش و جایگاه مسجد در عرصه فعالیت های سیاسی و اجتماعی از حضرتعالی دارم که به شرح ذیل می باشد . امید است راهنمایی های شما مانند همیشه روشنگر و سرلوحه ای برای ما باشد ان شاءالله 1- آیا به صلاح است مساجد در عرصه انتخابات به طور علنی از یک نماینده خاص حمایت کنند و ستاد تبلیغاتی او شوند؟ 2- و در عرصه اجتماعی آیا مساجد باید محلی برای افراد خاص با عقاید خاص باشد یا اینکه نقش مسجد نقشی فراصلیقه ای در چارچوب موازین و اصول اسلامی است و باید پاسخگو برای تمامی این صلیقه ها باشد؟ با کمال تقدیر و تشکر توفیق روزافزون حضرتعالی را از درگاه ایزد منان خواستارم . والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: اگر فضای انتخابات، فضای معنوی باشد و کاندیداها همه در راستای اهداف انقلاب اسلامی قدم بردارند، چنانچه موجب دو دستگی در محل نشود، اشکال ندارد. کاندیداها یا طرفدارانشان بیایند برای مؤمنین برنامه‌های خود را شرح دهند تا موجب رشد اندیشه‌ها گردد، ولی روی‌هم‌رفته باید سعی شود مساجد محل همه‌ی اندیشه‌هایی باشد که به انقلاب تعلق دارند و نه این که یک اندیشه‌ی خاص از مسلمانان در مساجد میدان‌داری کنند. موفق باشید
12170

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شما رو چند بار خوندم. گفته بودید که برای علم تجربی هم باید برنامه‌ریزی کرد. بنده رشته‌ای که رفتم علاقه نداشتم و ادامه ندادم و الآن سردرگمم. دوست دارم در زمینه‌ای جلو بروم و پیشرفت کنم، اما نمیدونم چه رشته‌ای بروم؟ خیلی حسرت می‌خورم که رشته‌ای انتخاب کردم که نه علاقه داشتم، نه به دردم خورد صرفاً جهت مدرک. این حسرت بیشتر از هر چی داغونم میکنه، بهترین لحظاتم الکی رفت چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جلو ضرر را در هرجایی بگیرید نفع است. بالاخره انسان باید در این دنیا کاری را برای خود پیدا کند و در آن کار تبحّر بیابد. با مشورت افرادی که شما را می‌شناسند مشکل را حلّ کنید. موفق باشید

11023

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: شما در جلسه معاد گفته اید که متوفی در چهل روز اول این قدر مشغول وضعیت جدید هست که هیچ توجهی به دنیا ندارد. بستگان متوفی در این مدت چه طور می توانند به او کمک کنند تا از این هراس سریع عبور کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای او خیرات و مبرّات بدهند. موفق باشید
10718

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: امیدوارم حالتون خوب باشه. اگه خدا بخواهد بنده اربعین عازم کربلا هستم. از شما استاد عزیر توصیه‌هایی را برای استفاده‌ی هرچه بیشتر از این زیارت به عرش الهی را دارم. می‌خواهم از زبان خودتان هر چند کوتاه بشنوم. خواهشا مرا به خواندن کتاب‌ها رجوع ندهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در مقاله‌ی «حضور تاریخی ما در راستای اربعین حسینی» که در حال حاضر روی سایت هست دارم، إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. در ضمن در جزوه‌ی «زیارت و دعا» در قسمت زیارت، عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
9614
متن پرسش
سلام استاد: در بحث ماهیت چند نظر مشهور که شرح ملاصدرا هست وجود دارد نظر شما چیست؟ (لطفا ماهیت را خوب توضیح دهید) 1- اصالت با وجود است و ماهیت حد وجودی است. (در واقع عدم است) 2- ماهیت نه وجود است نه عدم 3- هم وجود اصالت دارد هم ماهیت
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اول فراموش نکنید موضوعاتی که باید در کلاس و درس و بحث حل شود در محدوده‌ی یک سؤال و جواب روشن نمی‌گردد 1- اگر تصور درستی از «وجود» داشته باشیم می‌فهمیم آنچه هست، وجود است با ظهورات و محدودیت‌های مختلف که این محدودیت‌ها را ماهیت می‌گویند. بحث‌های فنی آن را در جای دیگر دنبال کنید. موفق باشید
7859
متن پرسش
سلام علیک استاد میخواستم ببینم در جایی که خانمی با همسرش هستند و وضعیت حجاب درستی هم ندارند و اگر امر به معروف کنیم منجر به دعوا و شلوغی میشود با توجه به اینکه ااین واجب در حال فراموشی و کم رنگ شدن است اینجا وظیفه چیست؟آیا ما باید امر به معروف کنیم در جایی که منجر به درگیری و ز و خورد می شود یا شیوه ی دیگری باید به کار برد..
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: البته این موضوع به توجه صورت‌های مختلفی که دارد طوری است که نمی‌توان روش یکسانی را برای همه به کار برد؛ اولا: آیا ظاهر هنجار شکن دارد یا نه؟ ثانیا: امر به معروف تأثیر دارد یا نه؟. آری اگر هنجار شکنی می‌کنند و می‌توان تذکر لسانی داد نباید کوتاهی کرد هرچند وظیفه‌ی نیروهای انتظامی است که جلو هنجار شکنان را بگیرد. در هر حال ما در شرایطی هستیم که به جهت رویکرد تمدنی که داریم باید مطابق این شرایط معروف خود را بشناسیم و با بازخوانی جدیدی نسبت امر به معروف وارد این وظیفه شرعی شویم؛ مثلا آیا در تمدن اسلامی کسی که همراه شوهر خود در پارک نشسته و در عین حال خیلی رعایت حجاب را نکرده جایی در این کشور دارد یا باید از این کشور خارج شود؟ قران در مورد امر بمعروف و فضائی که در آن فضا باید امر بمعروف انجام شود می فرماید:« وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یُطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ (71) » مردان و زنان باایمان، ولىّ یکدیگرند؛ نسبت به هم امر به معروف، و نهى از منکر مى‏کنند؛ نماز را برپا مى‏دارند؛ و زکات را مى‏پردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت مى‏کنند؛ بزودى خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار مى‏دهد؛ خداوند توانا و حکیم است! فضای امر بمعروف فضای رحمت و مهربانی است برای تذکر به کسانی که می خواهید از سر خیر خواهی و نصح آن ها را متذکر کنید و این ها غیر از کسانی اند که با هنجار شکنی در مقابل نظام اسلامی ایستاده اند و باید نیروهای انتظامی و یا هر نهادی که وظیفه مقابله با این افراد را دارد وارد شود.موفق باشید
نمایش چاپی