بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9955

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: کودکان ما که شروع به نقاشی کشیدن می کنند نباید اجازه دهیم تصویر انسان و حیوان بکشند تا روحشان با محسوسات انس نگیرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که ممکن است این کار که می‌فرمایید خوب است چون حضرت صادق«علیه‌السلام» در این موارد می‌فرمایند: « الشَّجَرِ وَ نَحْوه » چیزهایی مثل درخت یا نهر بکشند. موفق باشید
9052

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در مورد صله رحم 1. در فامیل ما باید چه کار کنیم؟ مثل بیرون و جای دیگر نیست شرایط (تذکر لسانی داده شود و تمام انگار روش دیگر باید باشد) و فامیل مشکلی شدن برای ما بعضا چون والدین هم دیگر سخت نمی گیرن؟ (یعنی یه جورایی انگار من تک افتادم و انگار من دارم غلط میرم) البته تا حدودی با صحبت نکردن و اصلا نگاه نکردن تاثیری گذاشتم اما... چه کار کنم؟ با چه روشی و چه زبانی؟ انگار اصلا آدما مست شدن در این غرب زدگی؟! 2. اگر میشناسید کتابی یا فردی برای امر به معروف و نهی از منکر معرفی کنید چون کاربردی آن خیلی کم است مخصوصا در حوزه صله رحم؟ 3. آیا صله رحم درجه 1 و 2 داریم در برخوردها؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند قطع رحم نکنیم و در حدّی که می‌توانیم به صورت عملی یا گفتاری تذکر بدهیم، ولی جدال نکنیم. موفق باشید
8984
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: برای من 2 سوال درباره عالم خواب وجود دارد. سوال اول اینکه در شرح زندگی عرفا مثل سید هاشم حداد یا اویس قرنی میخوانیم که این بزرگواران شبها را بیدار بوده اند و خیلی کم خواب بوده اند و حضرت امام خمینی (ره) هم میفرمایند که عاشقان خداوند شبها بیدار هستند. میخواستم بدونم آیا این مطلب درست است و اینکه از لحاظ علمی چطور توجیه میشود با توجه به اینکه نیاز ضروری به خواب وجود دارد؟ سوال دوم اینکه من یکبار به اجبار نتونستم یک شب را بخوایم غیر 1 ساعت نزدیک صبح و در روز حالت عجیبی بر من حاکم بود و نمیتوانستم بر فرض حتی بخندم به راحتی. ولی در هنگام عصر حس کردم که حالت لطافت قلب و شادی زیادی بر من روی آورد و حدود 2 ساعت بعد هنگام نماز مغرب حین نماز حالت گریه عجیبی هنگام خواندن سوره های قرآن رخ داد و بعد از نماز هم به یاد مظلومیت امام حسین (ع) گریه کردم بطور شدید. این در حالی است که در روزهای معمولی به راحتی حتی در مراسم محرم نمیتونم گریه کنم. به نظر شما نخوابیدن به این صورت برای من میتوند از لحاظ معنوی مفید باشد ؟ با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» در شب‌های تابستان‌ بیدار می‌ماندند و در روز جبران می‌کردند. آری بیدارماندنِ مقداری از شب برکات خاص خود را دارد ولی اگر خواب از حدّ معمول آن کمتر شود ممکن است قوه‌ی واهمه رشد کند و تعادل فکری انسان از دست برود. حتی اگر به جهت نخوابیدن آن حالت‌های به ظاهر معنوی به شما دست داد معلوم نیست اگر بی‌خوابی ادامه پیدا کند قوه‌ی واهمه بر قوه‌ی عاقله‌تان غلبه نکند. موفق باشید
8925
متن پرسش
با سلام و احترام: 1) نیمه ی شعبان هیچ کاری نکردم حتی یک سلام به امام ندادم ، چون کسالت داشتم و حالم خوب نبود. اگر هم کسالت نداشتم احتمالا مشغول درس خواندن می شدم. چه کنم با این قلب غافل که خدا رو فراموش کرده و خدا هم آن را فراموش کرده ؟؟؟ با نفس امااااااااااااره چیکااااااااار کنم که خودش رو جای من گذاشته؟؟؟ و من متوجه نمی شم؟؟؟؟؟ 2) استاد دلم از مصائب روزگار سخت رنجیده خاطر شده، امروز چند گزارش از زندان اوین خوندم. تصور ما اینه که هر کس آن جاست واقعا مجرم است، در حالی که درصد زیادی از افرادی که به خاطر جرایم مالی در بند اونجا هستن قربانی نظام ناکارآمد اقتصادی هستن. استاد از ظلم ها خیلی دلم شکسته و رنجور شده. این ها که چیزی نیست، بیشتر از همه، از جنایات گروهک داعش، شدیدا رنجور گشته ام. همین طور از باقی بی عدالتی ها و ظلم ها (چه در کشور خودمان چه در منطقه و مهم تر از همه جنایات آمریکای خونخوار). به راستی چه باید کرد؟ غم و غصه، و گاهی ترس، نفرت از داعش و آمریکا و ظالمان در هرج ای جهان که باشند، وجودم رو تسخیر کرده. به راستی خدااااااااا، اون بالاااااااااا همه ی این ظلم هااااااا رو می بینه؟؟؟؟؟ استاد با دل رنجور و دلشکسته ام چیکاااااااااار کنم؟؟ استاد فکر می کنم تنها چیزی که می تونه به من کمک کنه اینه که ظلم ها رو بتونم درست تحلیل کنم. مثل حضرت امام خمینی ( روحی له الفداه ) که وقتی با مصیبت از دست دادن فرزند روبرو شدن، اون رو از الطاف خفیه ی الهی دیدند. به راستی این چه بینشی است و چگونه بدست آمده!!!؟ استاد مشکل عمده ام این است که اصلا جایگاه هیچ چیزی در نظام هستی رو درک نمی کنم و شرمنده می شوم اگر بگویم با نا امیدی تسلیم شیطان رجیم و ملعون گشته ام. نا امیدم از اینکه درکی نسبت به جایگاه این ظلم ها داشته باشم. فقط می سوزم و به عجز خود می نگرم. چه کنم استااااااااااااد؟؟؟؟ ساعاتی نگذشته که سیدرضا بطحائی روحانی ایرانی مقیم نجف اشرف در راه بازگشت از سامرا به همراه خانوادشون، توسط گروهک داعش سربریده شدن و جام جهانی 2014 همچون سری های قبل خودش رو این بار با حمله ی داعش تزئین کرد. گاهی با خودم میگم به درک، بگذار داعش که همین نزدیکی است به ایران هم برسد تا هم ما شهید شویم و از این بی خدایی نجات پیدا کنیم هم کسانی که شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سرمیدادند بفهمند چقدر آدم های بی سوادی هستند. استااااااااد به داااااااااد ماااااااا برسید، خداااااااااایی که در این نزدیکی است کجاااااااااااست؟؟؟؟؟؟ که با کسانی روبروییم هزاران مرتبه بدتر از اونهایی که پهلوی فاطمه (س) رو شکستن. استاد دیروز برگی از تاریخ حضرت زهرا (س) رو می خوندم. عمده ترین مطلبی که توجهم رو در اوج ظلم هایی که به حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) شده جلب کرد، نفهمی و خریت ظالمان بود، انگار اصلا آدمای ظالم در طول تاریخ، قلب ماهیت دادن و حرف حالیشون نمیشه. استاد لطفا ضمن اینکه به من راهکار ارائه می دین لطف بفرمایید بگید چی شده که این ها این ظالم ها این طوری قلب ماهیت شده ان؟ و هیچ اثری از انسانیت در اونها باقی نمونده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ افراد ظالم از کجااااااااااا به کجااااااااااا رسیدن و چطور شده که این جوری شدن؟؟؟؟؟؟؟؟ اوباما چه گناهی توی زندگیش کرده که در رأس شیاطین دنیا قرار گرفته؟؟؟ وهابی ها از کی و چراااااا این طوری شدن؟؟؟ آغاز خریت و زبان نفهمی این ظالم ها کجاست؟؟؟ خیلی شرمنده که طولانی شد سوالم آخه خیلی دلم خونه. گستاخی و بی ادبی من رو ببخشید استاد آخه خیلی ناراحتم.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: در حمله‌ی مغول به ایران که مغولان چون طوفانی مردم را درو می‌کردند، شخصی از «نجم الدین کبری» پرسید پس کجا شد خدایی که بنا است مسلمانان را در پناه خود گیرد؟ شیخ گفت: خدا در این مرحله با اسم غنی خود تجلی نموده است و باد غنای او وزیدن گرفته، در این حال اولیاء الهی نیز خود را در امان نمی بینند. حتی مغولان به او امان دادند که از شهر خارج شود و او گفت: من با این ملت یک عمر زندگی کرده‌ام و با همین ملت خواهم مرد. ما به اندازه‌ای که متعهد به دستورات الهی باشیم، امورات دنیایی و آخرتی‌مان سر و سامان می‌گیرد و خداوند هیچ ضمانتی نکرده است که به اسم مسلمان به انوار الهی که در متن اسلام هست، پشت کنیم ولی از بی سر و سامانی جدا گردیم. حال چه این بی سر و سامانی در زندان‌های ما باشد و چه در مبلغین افراطی شیعه که به جنگ شیعه و سنی دامن می‌زنند. راه‌کاری که امروز خداوند در مقابل ما قرار داده است راه‌کارِ وفاداریِ همه‌جانبه نسبت به انقلاب اسلامی و رهنمودهای ظریفی است که رهبری عزیز در جلوی پای ما قرار می‌دهند و همه‌چیز خبر از آن می‌دهد که انقلاب اسلامی همراه با نیروهای اصیل این انقلاب با پیروی از آن رهنمودها در آینده‌ای بسیار نزدیک از این‌همه بلایی که شما متذکر آن شده‌اید عبور خواهند کرد. آیا تا به حال به این جمله‌ی مقام معظم رهبری فکر کرده‌اید که چرا بعد از پیروزی آقای روحانی فرمودند: ما کارهای زمین‌مانده‌ی زیادی داریم، باید به آن‌ها بپردازیم؟ آیا کارهای زمین‌مانده‌ی ما تربیت نسلی نیست که نسبت به رعایت دستورات اسلامی به جامعه و حقوق افراد حساسیت کامل داشته باشند؟ موفق باشید
7189
متن پرسش
باسلام وخداقوت دوستی دارم که ادعامیکند برخی ازمسائل به اوالهام میشود ومیتواندتاحدکمی ذهن دیگران رابخواندومیتواندشخصیتهایی که مثل اوهستندرابشناسدومیگویدموردی درموردآینده به اوالهام شده است که فکرمیکندوقوع پیداخواهدکرد.لطفاراهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه خودش به این حالاتش اعتماد کند و نه شما، زیرا خطر ورود شیطان در این خطورات بسیار زیاد است. موفق باشید
5266
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید بزرگان سفارش میکنند برای رفیق شدن با حضرت عزرائیل، اعمالی را به ایشان اهدا کنید یا برای سلامتی ایشان صلوات اهدا کنید سؤالم این است این اعمال چه تأثیری برایشان دارد؟ ایشان جزء ملائکه هستند و ما منا الا و له مقام معلوم با این اهدا مقام آنها که بالاتر نمیرود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم. با بهترین رجوع به حضرت عزرائیل«علیه‌السلام»، با بهترین تجلیات آن ملک مقرب روبه‌رو می‌شویم چون ملائکه‌ی مقرب دارای تجلیات مختلف‌اند. موفق باشید
5028
متن پرسش
عذر میخوام ادامه ی مسائل گذشته برا شما عرض میکنم: 3- اینکه خودمون را همه جانبه در نظر بگیریم و رشد بدهیم واقعا چطور میشه با تموم وجود خودمون را اینطوری ببینیم!! و چطور میشه که این نگاه را به عمل برسونیم ؟ این سؤال از باب تعجب یا نشدن این موضوع نیست . میخوام بدونم چطور میشه 4- گاهی کتب یا سخنرانیهتون را که میخونم یا میشنوم از خودم میپرسم که چطوری میشه من که این همه دغدغه دارم حالا چه مادی و چه دغدغه ی خود واقعی ، به افکارم انسجام ببخشم. لطفا راهنمایی کند . در نهایت عذر میخوام شاید صحبت های من برای شما زیاد مهم نباشه ویا شاید وقت شما را میگیره ولی من هم میخوام خودم را بیشتر بشناسم و خود واقعیم را پیدا کنم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مدتی با مباحث قرآنی مأنوس شوید نور قرآن همه‌چیز را حل می‌کند. بنده بحث سوره‌ی انعام را پیشنهاد می‌کنم. موفق باشید
4224

تناسخبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. در خصوص نظریه تناسخ و دیدگاه اسلام در این خصوص سوال کرده بودم، فرمودید قبلا توضیحاتی داده اید، هرچه در سایت گشتم، نیافتم . لطف می کنید ادرس دقیق تر بدهید.یا شماره سوال را مشخص کنید و عنوانش را. سپاسگزارم بینهایت
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سؤال‌های شماره‌ی 2994 و 1136 می‌توانید إن‌شاءالله جواب سؤال خود را پیدا کنید. موفق باشید
3506
متن پرسش
سلام استاد. خسته نباشید. میلاد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر شما مبارک باد.استاد در راستای رفع شح نفس و از بین بردن رذایل نفسانی، فوق العاده احساس می کنم باید حلم را در خودم تقویت کرده و غضب را مدیریت کنم. البته شرایط این مساله به سختی برایم فراهم می شود. من از کودکی هر موقع میخواستم به راحتی عصبانی می شدم و این در خانواده ما زشت محسوب نمی شد بعدها خودم را به جریان آموزه های اسلامی سپردم و تصمیم گرفتم روی صفاتم کارکنم. برادری دارم که در حد کمال سربه سر آدم می گذارد اصلا خوشش می آید اعصاب بقیه را خرد کرده و صدایشان را در آورد،-خلاصه نمی گذارد راحت و بدون عصبانیت روز را شب کنی- مادری دارم که به خاطر بیماری روحی که دارد مدام کارهایی انجام می دهد که آدم را عصبانی میکند-در واقع برادرم از روی تعمد و عمدا اعصابم را خرد می کند و مادرم از روی بیماری و غیرعمدی-خلاصه شرایط غضب بسیار مهیاست. من باید چه کنم؟آیا خداوند اجازه غضب را در این شرایط می دهد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خداوند هرکس را برای رفع رذائل‌اش یک طور امتحان می‌کند و مهم‌ترین گردنه‌ای که باید از آن گذشت رذیله‌ی غضب است، رذیله‌ای که 6000 سال عبادت شیطان را یک‌ساعته به باد داد. پیشنهاد می‌کنم قسمت رفع غضب در کتاب «جنود عقل و جهل» از حضرت امام را خوب مطالعه کنید، بسیار کارساز است و متوجه باشید به هیچ وجه به مادر خود غضب نکنید که همه‌ی زحماتتان بر باد می‌رود. موفق باشید
3116
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم بنده طلبه ای هستم که می خواهم طبق توصیه های امام خامنه ای در طرح صالحین بسیج بحث سبک زندگی را مطرح کنیم ودر مورد آن کار کنیم می خواستم بدانم اگر مباحث کتاب العشرة از روایات ویا مباحث اخلاقی و مباحث آداب را بیان کنیم به این منظور ایشان نزدیک شدیم؟ وبطور کلی چه مباحثی مطرح کنیم که در بسیج منویات ایشان را پیاده کرده باشیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حضرت آقا در بحث خودشان فرمودند ابتدا آسیب‌شناسی کنیم که چرا در این مورد کار چشمگیری نکردیم و می‌دانید که روحیه‌ی غرب‌زدگی ما را به آن آسیب‌هایی رساند که رهبری متذکر آن شدند . اگر که شریعت در عین تذکر به طهارت و مطهرات، نجاسات را هم متذکر می‌شود ما هم بتوانیم هم آداب زندگی دینی را متذکر شویم و هم زشتی‌های زندگی غربی را تحلیل کنیم بیشتر نتیجه می‌گیریم. بنده کتاب «عالم انسان دینی» را با همین نیت بحث کردم. موفق باشید
1974

سبک زندگیبازدید:

متن پرسش
با سلام و ادب و احترام وقبولی طاعات و عبادات استاد گرامی و به امید توفیقات روزافزون مدتی قبل سوالی در خصوص کسی که در زندگی احساس پوچی می کند و در زندگی ناامید است و مثال زدم که چه عبارات منفی در زندگی به کار می برد و.... از جنابعالی پرسیدم که پاسخی نیافتم یا من پیدا نکردم چون هنوز به سایت قبلی شما عادت داریم. تا اینکه در سایت جدید مصاحبه با شما را خواندم که یک جورهایی حرفهای دل همسر من بود خصوصا آنجا که فرموده بودید "در تمام مسئولیتها دلم در کلاس و درس بود و لذا در اولین فرصت که می توانستم کار را به دیگری واگذار کنم این کار را می کردم.شغل معلمی یک حیات خوبی است ......"و خلاصه درد و غم همسر بنده همین است و سالهاست منتظر این فرصت است و بقول خودشان تا مشغول کار دیگر هستند احساس پوچی و به هدر رفتن عمر و .... می کنند .استدعا دارم اولا این حقیر را راهنمایی بفرمایید چگونه با این همه تفکرات منفی و ناامید کننده از جانب همسرم گرمی و نشاط زندگی ام را حفظ نمایم و به ایشان کمک نمایم ثانیا با توجه به اینکه همسر بنده متد فکری جنابعالی را بسیار قبول دارند راهنمایی هم برای ایشان بفرمایید. سوال دیگر این است که شما در مصاحبه خود در خصوص ارتباط خانوادگی فرموده بودید "که در همان فضای دینی و معرفتی صحبت می کنیم بدون اینکه از تفریحات لازم خود را محروم نماییم" امکان دارد لطف بفرمایید در تفکرات شما مصداق تفریحات لازم چیست؟چون وقتی به همسرم می گویم برویم فضای سبزی-پارکی-گردشی و.... می گویند فکر می می کنید استاد طاهرزاده هم وقتش را صرف این امور می کنند؟یا حتی خارج از این حیطه بعضی اوقات به ایشان می گویم هر وقت امکان اقتصادی برایتان بود و توانستید برای منزل مبل بخرید و مدام برای کارها نشستن و بلند شدن سخت است. ایشان می گویند اولا زمین خدا چه عیبی دارد اینها همه تفکرات غربی است که وارد زندگی ما انسانها شده و از بس به شما ارادت دارند در پایان با لبخند می گویند اگر من بدانم استاد طاهرزاده در منزل خود مبل دارند من هم برای شما تهیه می کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده سؤال شما را جواب دادم . در مورد مبلمان بنده اعتقاد دارم تا آنجا که ممکن است زندگی خود را شبیه ساده ترین افراد شکل دهیم و مبلمان داشتن زندگی انسان را از سادگی خارج میکند هرچند مبلمان برای زندگی کسانی که بنا به ضرورتی که مخصوص خودشان است را تقبیح نمی کنم. موفق باشید
1740
متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم. . . استاد عزیز،با توجه به اینکه ایام فاطمیه است،ما تمام کتب و جزوات شما را در مورد حضرت مطالعه کرده ایم،اگر منبع مطالعاتی که به درد وقت گذاشتن باشد مد نظر شریفتان هست،با کمال میل مشتاقیم بشنویم. . .یا تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام علاوه بر سی‌دیِ مخصوصی که صرفاً در رابطه با حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» عرایضی داشته‌ام، در آخر کتاب‌ها منابعی عرض شده، إن‌شاءالله مفید خواهند بود. موفق باشید
582

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز.علامه طهرانی در کتاب معادشناسی در ذیل مطلبی پیرامون ارتباط فرشتگان و جنیان با پدیده های عالم مادی می فرمایند که لباس سیاه لباس اهل جهنم است و پوشیدن آن شدیدا کراهت دارد.در جای دیگری از یکی دیگر از علما دیدم که پوشیدن لباس سیاه حتی در عزاداری اهل بیت-- بجز امام حسین --- مکروه است.آیا مطلب از این قرار است و آیا روایتی در این زمینه است؟ سوال دیگرم اینست که آیا اصل علمی و فلسفی وجود دارد که بیان کند که جنیان با پدیده های شوم و زشت این عالم وجهه گیری می کنند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همان‌طور که فرمودیدآقایان بر اساس روایات مطرح‌شده، در مورد لباس سیاه نظر می‌دهند. قسمت دوم سؤال‌تان را در کتاب «جایگاه جن و جادوگر و شیطان» دنبال بفرمایید. موفق باشید
465

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم اصولا مال حرام برروی روح انسان تاثیر دارد همان دلیل اصلی مخالفت کافران به ظاهر مسلمان با امام حسین -علیه السلام- سئوال من اینجاست که چرا با وجود حضرت موسی در محل و مرکز اصلی ظلم و کفر واستفاده از موالی حرام در آنجا که فرعون با ظلم به دیگران بدست آورده بود هیچ تاثیری که برروحشان نداشت، پیامبر نیز شدند؟
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی از کجا می‌فرمایید آنچه را فرعون با ظلم به بنی‌اسرائیل تصاحب کرده بود استفاده‌ی آن برای بنی‌اسرائیل و از جمله حضرت موسی«علیه‌السلام» حرام بوده؟ موفق باشید
17067
متن پرسش
با سلام: می خواستم نظر آقای طاهرزاده رو در مورد متن زیر و بی نفسی و بی زمانی هنگام انزال در سکس بدونم و اینکه علت میل جنسی انسان، علاقه به اون لحظه بی نفسی و بی مکانی هست. ✨ اين انرژي جنسي چيست؟ چرا اينگونه با قوت زياد زندگي ما را به نوسان در مي آورد؟ چرا چنين نفوذ زيادي بر زندگي ما دارد؟ چرا زندگي ما، تا آخرين دم حول محور سكس مي گردد؟ جاذبه اش در چيست؟ پيران و قديسان شما هزاران سال است كه آن را منع كرده اند، ولي به نظر مي رسد كه در انسان ها كمترين تاثيري نداشته است. هزاران سال است كه به ما موعظه كرده اند كه بايد از سكس دوري كنيم و تمام افكار جنسي را از خود برانيم و حتي نبايد خواب هاي جنسي ببينيم. ولي اين روياها انسان ها را ترك نكرده اند نمي توانند اينگونه انسان را ترك كنند. من در شگفت بوده ام من با زنان خودفروش برخورد داشته ام، آنان هرگز چيزي در مورد سكس نمي پرسند، آنان در مورد روح و خدا جويا هستند. من همچنين با بسياري از مرتاضين و سالكين و مردان مقدس برخورد داشته ام، و هروقت با هم تنها بوده ايم آنان در مورد چيزي به جز از سكس سوال نمي كنند! من از درك اين نكته حيرت كرده ام كه مرتاضين و مردان به اصطلاح مقدس شما كه هميشه در مخالفت با سكس موعظه مي كنند، به نظر مي رسد كه در ذهن هايشان وسواس سكس را دارند و با آن مشكل دارند. آنان در جمع از روح و از خداوند مي گويند، ولي در درون، آنان نيز همچون همه دچار مشكل هستند. بايد هم چنين باشد، طبيعي است زيرا ما هرگز سعي نكرده ايم كه اين مشكل را درك كنيم. ما هيچگاه نكوشيده ايم تا پايه هاي اين انرژي را بشناسيم و هرگز نپرسيده ايم كه اين جاذبه ي عظيم چرا وجود دارد؟ چه كسي به شما جنسيت را آموزش مي دهد؟ تمام دنيا همه كار مي كند تا اين آموزش صورت نگيرد. والدين سعي دارند كودكانشان را از دانستن در مورد آن منع كنند و آموزگاران همين تلاش را دارند. متون مذهبي نيز چنين مي كنند. هيچ مدرسه و دانشگاهي براي آموزش سكس وجود ندارد، ولي روزي ناگهان شخص درمي يابد كه تمام وجودش سرشار از اين انرژي است اين چگونه رخ مي دهد؟ بدون هيچگونه آموزش، اين چگونه اتفاق مي افتد؟ حقيقت را آموزش مي دهند، عشق را آموزش مي دهند، ولي به نظر مي رسد كه در هيچ كجا يافت نمي شوند. پس اين كشش عظيم سكس چيست؟ اين جاذبه ي طبيعي براي آن چيست؟ البته اسراري در آن نهفته است كه لازم است كه درك شود. شايد آنگاه قادر باشيم به فراسوي جنسيت برويم. نخستين نكته اين است كه جاذبه ي سكس در وجود انسان ها درواقع كششي براي سكس نيست. آن خواسته ي جنسي كه در هسته ي دروني انسان هاست، درواقع يك خواسته ي جنسي نيست. براي همين است كه پس از هر آميزش جنسي، آنان به خود فرو مي روند، احساس ناشادي و افسردگي مي كنند آنان مي پندارند كه چگونه از آن خلاص شوند، زيرا چيزي در آن پيدا نمي كنند. شايد آن جاذبه براي چيزي ديگر باشد. و آن جاذبه يك اهميت بسيار مذهبي در خودش دارد. جاذبه اين است. به جز در تجربه ي جنسي، انسان ها در زندگي معمولي شان قادر نيستند به اعماق وجودشان دست پيدا كنند. در امور روزمره، آنان تجارب متنوعي دارند خريد، اداره، تجارت، به دست آوردن پول و شهرت ولي اين تنها تجربه ي آميزش جنسي است كه آنان را به ژرف ترين عمق وجودشان نزديك مي كن، در آن اعماق، دو چيز برايشان رخ مي دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق در قرآن در رابطه با علاقه‌ی همسران به همدیگر می‌فرماید: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (21)/ روم) از نشانه‌های اراده‌ی الهی در ادامه‌ی نسل بشر و مدیریت الهی در این رابطه آن‌که حضرت حق از خود شما همسرانی را جهت آرامش روحی و روانی و این‌که در کنار همدیگر لذت لازم را ببرید، همسرانی را قرار داد و بین شما روحیه‌ی ارادت‌مندی و دل‌سوزی گذاشت، در این پدیده نشانه‌هایی از مدیریت حکیمانه‌ی حضرت حق برای اهل تفکر وجود دارد.

ملاحظه می‌کنید که خداوند موضوع سکس را در مسیر صحیح برای بشر شکل داده است تا علاوه بر آرامش روحی که باید همسران در نسبت به هم و لذتی که پیش می‌آید، داشته باشند؛ نتایج دیگری مثل ارادت و ایثار نیز در بین آن‌ها بماند. چیزی که مسلّم اگر مسیر ارتباط جنسی از روش الهی خارج شود، به‌دست نمی‌آید. و این مشکل اساسی بشر امروز است که متوجه نمی‌شود صِرفِ ارتباط جنسی، تمام ابعاد انسانی جواب داده نمی‌شود، مگر آن‌که آن ارتباط جنسی در مسیر تکوینی و تشریعیِ خودش قرار بگیرد. از این جهت است که در آخر آیه فرمود: «إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» در این نوع ارتباط که در عین آرامش روحی و جنسی، مودت و رحمت بین زن و مرد جاری می‌شود؛ نشانه‌هایی از حکمت الهی برای اهل تفکر می‌باشد. بنابراین موضوع گرایش جنسی که در بشر قرار داده شده است اگر در مسیر صحیح آن قرار نگیرد، بشر به نتایجی که باید از این ارتباط به‌دست آورد، به‌دست نخواهد آورد. و این مشکلی است که بشر امروز از آن غفلت اساسی دارد. موفق باشید

16908
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: شبتون بخیر. ان شاءالله که خوب هستین. خدا بهتون طول عمر و سلامت بده، استاد بنده الان نزدیک به یک سال میشه تقریبا که ذکر یونسیه رو در سجده به عدد 400 دارم. اما بعضی ها میگن که این ذکر جزء اذکار خاص هستش و باید اجازه استاد باشه و بعضی ها هم میگن به تعداد 400 جزء اذکار عام هستش و اجازه ولی و استاد رو نمیخواد. حالا بنده سردرگم شدم که این ذکرو ادامه بدم یا اینکه بعد از یک سال که دارمش قطعش کنم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید استاد. تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید خود را در حالت حضرت یونس«علیه‌السلام» در وسط دریا در شکم ماهی حس کنید که تنها دادرسِ شما حضرت حق است و لذا با گفتن این ذکر، امیدوارِ قسمت بعدی آن هستید که حضرت حق می‌فرماید: «وکذالک ننجی‌المؤمنین» یعنی هر مؤمنی را که چون یونس«علیه‌السلام» با خدا مرتبط شود، از تنهایی و تنگنایی نجات می‌دهد. لذا با چنین رویکردی، اگر ذکر مذکور را داشته باشید، مشکلی پیش نخواهد آمد و به طور عادی به اموراتِ خود می‌پردازید و اگر هم در بعضی موارد، کارِ لازم‌تری پیش آمدع آن کار را انجام می‌دهید. موفق باشید

14986
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: ان شاءلله بنده هفته آینده عازم مشهد مقدس هستم و نایب الزیاره همه دوستان، استاد عزیز جهت استفاده بیشتر از این فرصت و انس بیشتر با امام رضا (ع) و بهره بیشتر بردن از این زیارت، اگر توصیه ای دارید لطفا در اختیار بنده حقیر قرار دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خاصی ندارم جز این‌که فراموش نکنید حقیقتاً به زیارت امامی می‌روید که امکانِ قرارگرفتن در معرض پرتو نورِ عصمت، برای شما هست. بعد از اذن دخول و زیارت به همان شکلی که در مفاتیح هست، نماز جعفر طیّار در هر روز از روزهای زیارت فراموش نشود. در هر روز گویا روز اول است، تمام آداب را به‌جا می‌آورید. و در هر عصر با زیارت جامعه‌ی کبیره، حضرت را زیارت کنید. و قبل از اذن دخول با این ابیات زیارت را شروع کنید:

«دل همیشه غریبم هوایتان كرده است / هواى گریه پایین پایتان كرده است 

 وَ گیوه ‏هاى مرا رد پاى غمگینت / مسافر سحر كوچه هایتان كرده است

 خداش خیر دهد آن كسى كه بال مرا / كبوتر حرم باصفایتان كرده است 

 چگونه لطف ندارى به این دو چشمى كه / كنار پنجره‌هایت صدایتان كرده است؟

 چگونه از تو نگیرم نجات فردا را / خدا براى همین ها سوایتان كرده است 

چرا امید ندارى مدینه برگردى / مگر نه آنكه خدا هم دعایتان كرده است

 میان شهر مدینه یگانه خواهرتان / چه نذرهاى بزرگى برایتان كرده است

 تو آن نماز غریب همیشه ‏ها هستى / كه كوچه‏ هاى خراسان قضایتان كرده است

سپیده ‏اى و به رنگ شفق در آمده ‏اى / كدام زهر ستم جابجایتان كرده است»

علی اکبر لطیفیان. موفق باشید

12170

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شما رو چند بار خوندم. گفته بودید که برای علم تجربی هم باید برنامه‌ریزی کرد. بنده رشته‌ای که رفتم علاقه نداشتم و ادامه ندادم و الآن سردرگمم. دوست دارم در زمینه‌ای جلو بروم و پیشرفت کنم، اما نمیدونم چه رشته‌ای بروم؟ خیلی حسرت می‌خورم که رشته‌ای انتخاب کردم که نه علاقه داشتم، نه به دردم خورد صرفاً جهت مدرک. این حسرت بیشتر از هر چی داغونم میکنه، بهترین لحظاتم الکی رفت چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جلو ضرر را در هرجایی بگیرید نفع است. بالاخره انسان باید در این دنیا کاری را برای خود پیدا کند و در آن کار تبحّر بیابد. با مشورت افرادی که شما را می‌شناسند مشکل را حلّ کنید. موفق باشید

11459

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام به استاد عزیز: بنده در رشته مهندسی در حال تحصیل هستم که البته علاقه ای به مهندسی ندارم و خیلی دوست داشتم در رشته معلمی قبول شوم که اینطور نشد. اما به حوزه و فراگیری علوم حوزوی علاقه دارم اما به خودم که نگاه م یکنم میگم که کم رو هستم و نمیتونم آن طور که باید در جامعه موثر باشم نمیدونم چه کار کنم. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد که در رشته‌ی خود ادامه‌ی تحصیل دهید و در کنار آن مطالعات دینی را هم با عمق کامل دنبال کنید و در جای خود وقتی شرایط فراهم شد بتوانید به مخاطبان و دوستان خود تذکر لازم را بدهید؟ موفق باشید

9479
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: گفته می شود که افلاطون در کتاب جمهوریت خویش به اشتراک جنسی زنان معتقد بوده است! این حرف به نظر درست است که به نظر افلاطون به تفکر الهی نه از دیدگاه ادیان بلکه به نوعی عقلانیت محض می نگریسته است. مخصوصا اینکه هیچ دینی برای او ذکر نشده است، حتی سوای از درستی و غلطی راسل نقل قولی دارد که افلاطون بعد از عرضه دین موسی (ع) خود را بی نیاز از دین دانسته است. حالا شاگرد اخوی علامه طباطبایی (ره) با مکاشفه ای از شیخ اشراق روح بزرگی از توحید را در افلاطون نشان می دهد. حالا سوال این است که آیا افلاطون واقعا درک درستی از دین نداشته است و آن را با وجود تعقل بی فایده می دانسته است یا شاید نوعی تقیه به آن مواضع او را وادار کرده است؟ درباره فلوطین هم که هم اندیشه با افلاطون است داریم که تمایلات یهودی داشته و مسیحیت زمان خود را نپذیرفته است یا شاید در یهودیت هم ثابت نبوده است! چگونه این ها عالم را می دیدند که دین و رسالت رسولان را در سخنان خود به صراحت حداقل نمی آوردند؟ از این ها عجیب تر سخنان آیت الله جوادی است که به صراحت افلاطون را پیرو حضرت ابراهیم (ع) می دانند! اما سند رسمی نمی آورند. به نظر می رسد فلاسفه یونانی مثل افلاطون از موحدان و غیره چیزهایی شنیده و در آن فضای تعقلی خوب اندیشه نموده اند ولی به دین و رسالت نرسیده اند. آیا این ممکن است که عقل ضرورت نبی را نفهمد؟ تشکر از شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه ما از افلاطونی سراغ داریم که از طریق متون غربی، مثل کاپلستون و راسل به ما رسیده، او معتقد بوده در طبقه‌ی سربازان و افسران نباید زن و همسر انحصاری باشد و چنین افلاطونی مسلّم نمی‌تواند مقید به دین انبیاء الهی بوده باشد ولی از آن طرف آنچه از افلاطون در متونی سراغ داریم که وارد جهان اسلام شده او شخصیتی است متأله و الهی حال یا باید سخنانی آنچنانی او را که غربی‌ها از او نقل کرده‌اند را به یک نحوی تأویل کرد و مقصد دیگری را از آن دنبال نمود و یا همین‌طور که ما تا صدسال یش بین افلاطون و ارسطو و افلوطین تفکیک نمی‌کردیم و اثولوجیا که از افلوطین است به ارسطو نسبت می‌دادیم، شاید بیش از یک افلاطون بوده که نوشته‌هایشان با همدیگر مخلوط شده. موفق باشید
8774
متن پرسش
سلام علیکم. آیا شما هم به مانند آیت الله جوادی آملی معتقدید علم غیر دینی ای نداریم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در جواب یکی از سؤالات عرایضی داشته‌ام که چون علوم تجربی ترکیبی از تجربه‌ی دانشمندان به اضافه‌ی تعبیر و تفسیر آن‌ها است و تفسیر و تعبیر آن‌ها صرفاً دینی نیست، پس نمی‌توان گفت علم غیر دینی نداریم. به نظرم کتاب «علم و دین» از «ایان باربر» یا جزوه‌ی «کلام جدید» بنده در این موضوع مفید باشد. موفق باشید
8368
متن پرسش
سلام علیکم ؛ اگر شنیده باشید قرار است در روز 17 اردیبهشت ماه ، مردم تهران در تجمعی گسترده از مسئولان کشوری درخواست نمایند که وظایف خود را در قبال مسئله عفاف و حجاب به طور کامل انجام دهند ... می خواستیم در این خصوص ما را از راهنمایی خود بی بهره نگذارید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این‌که باید مسئولان متعهد به ارزش‌هایی باشند که انقلاب اسلامی بر آن تأکید دارد و به آن‌ها متذکر وظائفشان شویم خوب است ولی باید متوجه باشیم طرح و حل مسائل منوط به درک و امکان و شرایط تاریخی ما است و ما باید در نظام فکری و فرهنگی خود ریشه‌ی بی‌حجابی‌ها را بخشکانیم ودر این مورد باید فشار آورد که کارهای فرهنگ سر و سامان بگیرد.. موفق باشید
7655
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در مورد داستان زیبای حضرت خضر و موسی علی نبینا و علیهما السلام ایا می توان گفت حضرت موسی خواهان رسیدن به مقام کشفیات ذاتیه بوده و برای همین خداوند او را به حضرت خضر ارجاع می دهد چون مرحوم علامه طهرانی می گوید در کشفیات ذاتیه هست که سر قضا و قدر برای سالک هویدا می شود و با توجه به اینکه 3 داستان مطرح شده ذیل ملاقات موسی و خضر در مورد سر قضا و قدر است ایا می توان این مطلب رسیدن به کشفیات ذاتیه را برای حضرت موسی مطرح نمود. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به نظرم نکته‌ی خوبی است. زیرا سالک باید در مقام فنای ذاتی در شرایطی قرار گیرد که از خود هیچ ارده‌ای بروز ندهد و شرط حضرت خضر«علیه‌السلام» با حضرت موسی«علیه‌السلام» نیز همین بود که «فَلا تَسْئَلْنی‏ عَنْ شَیْ‏ءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْراً» سؤال نکن تا خودم برایت به موقع بگویم. موفق باشید
6285
متن پرسش
سلام بر استاد گرانقدر در روایات داریم که اطاعت اهل البیت واجب است ولی می بینیم که اهل البیت دستور به عملی دادند که مراجع تقلید مستجب می دانند یا از موردی نهی می کنند که مراجع ممکن است مکروه بدانند حال سوال اینجاست که منظور از این که اطاعت اهل البیت واجب است چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم اطاعت دستورات اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به عنوان اولی‌الأمری که قرآن اطاعت آن‌ها را واجب کرده، واجب است ولی این مجتهدین هستند که می‌فهمند این روایاتی که از آن ذوات مقدس رسیده به چه‌چیز اشاره دارد چون بعضی روایات متعارض دارد و بعضی روایات با روایات دیگر تخصیص می‌خورند. موفق باشید
6185
متن پرسش
سلام استاد عزیز. من به عنوان شاگرد حقیر شما که البته هیچگاه توفیق حضور در کلاس های شما را نداشتم, شبهه ای در ذهنم بوجود آمده در مورد نظرات جالب . و تعجب انگیز از طرف شما! من و خیلی از دوستان دیگر در عرصه سیاست داشتیم در منجلاب شطرنج هاشمی فرو می رفتیم... که به یکباره با فرمایشات شما برخورد کردیم و راه را یافتیم و حامی پدیده ای به نام احمدی نژاد شدیم و از او عبرت گرفتیم خلاصه ماهم از دکتر و دولت ایشان به عنوان خاکریز اول ولایت دفاع کردیم تا پای جان!!! هرکسی نقدی می کرد به فرمایشات شما رجوع می کردیم و می فهمدیم که بله فلانی اشتباه کرده حالا فلانی هرکسی می خواهد باشد... یادگرفتیم هرکسی حرفش با حرف آقا نمی خواند ازش عبور کنیم ! ببخشید استاد مجبورم اسم ببرم(قصد توهین نیست یا مقابله نیست...) حضرت علامه مصباح حفظه الله ایشان نظراتی در مورد دولت و دکتر احمدی نژاد داشتند که با کمک شما و فرمایشات حضرت آقا فهمیدیم زیاد اگر نگویم کاملا اشتباست! مثل انحراف، فراماسون،بزرگترین خطر برای اسلام آن هم از صدر تا الان، رمال، مخالف امام خامنه ای و ... که تا یک روز می شود نام برد!!! خلاصه این همه شبهه را به کمک شما و... جواب دادیم ولی... تعجب و اوج سوال من اینجاست که شما استاد ما معلم فکری ما اخیرا نظراتی گفتید و می گویید که ما را متحیر کرده و دقیقا مخالف نظرات راسخ و متیقن شما هستند... و دیگر آن حمایت سراسر عشق شما از دکتر یا به تعبیر خود شما خاکریز رهبر نمی بینیم! و کلمات و سخنان شما بویی مثل بوی انتقاد به خود گرفته و حتی مخالفان و منتقدان دولت دکتر محمود را تایید کرده اید کسانی که هر حرفی را به دکتر زدند حتی بیشتر از دشمنان و مخالفان حزبی مثل اصلاح طلبان و... شما فرمودید آن شخص(اسم نمی برم ولی کمی پیش اشاره کردم) ایشان همیشه مواضع خوبی داشتند و علت مخالفتشان با دکتر این بود که بع تعبیری دست دکتر را بگیرند تا به انحراف نرود!!! استاد عزیز لطفا ،به عنوان شاگرد حقیرت تقاضا می کنم حرف نهایی و قلبی خود را در مورد پدیده احمدینژاد و مهندس مشایی اعلام کنید تا من و خیلی های دیگر از این تحیر خارج شویم... ما بارها عبرت های پدیده احمدی نژاد را خوانده ایم ولی قسمت زمان شناسی آن با ... نمی خواند‍!؟ راستی یک مطلب فراموش شد که استاد چشم خیلی ها به تحلیل های شماست صحیح یا غلط به هر حال چشمشان به شماست!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بنده و جنابعالی پذیرفته‌ایم بیانگر یک تفکر سیاسی نباشیم و در هر تاریخ و در هر شرایط متذکر تفکری باشیم که به نور الهی باید در آن شرایط در صحنه باشد و از این جهت هنوز باید خاک‌ریز رهبری و اهداف متعالی ایشان بود و با همان عقلی که متوجه بی‌انصافی‌هایی بودیم که به آقای احمدی‌نژاد روا می‌داشتند در ادامه و به کمک همان عقل وجوه دیگر تاریخ خود را نیز نگاه کنیم و از طرف دیگر نیز غافل نباشیم که فکر می‌کنم در جواب سؤال‌های شماره‌ی6140و6136و6100و5865و5797و5731 سعی کردم آن وجوه دیگری را که باید مورد تفکر قرار گیرد مدّ نظر عزیزان قرار دهیم تا با سعه‌ی بیشتری وارد تاریخ جدیدی شویم که اقتضای انقلاب اسلامی است و موجب می‌شود تنها در گذشته و امروز خود زندگی نکنیم و از حضور در آینده باز بمانیم، آن‌طور که اصول‌گرایی سیاسی و حزبی باز ماندند و عملاً گرفتار بی‌تاریخی شدند. بنده امیدوارم دوستان عزیز سعی کنند موضوعات را ماوراء یک نگاه سیاسی محدود بنگرند و حداقل در ابتدای امر با بنده همدلی کنند شاید با این معلم پیر بتوانید قدمی جلوتر بگذارید. و آنچه باید در فضایی دیگر و در تاریخی دیگر به آن نگاه کرد مدّ نظر قرار دهید. می‌فرمایید: حرف نهایی و قلبی خود را در مورد پدیده‌ی احمدی‌نژاد و مهندس مشائی اعلام کنم؛ چگونه بگویم چیزی را که شما باید لابه‌لای سخن بنده به صورت حضوری احساس کنید. بنده شما را دعوت به نگاه وسیع‌تری می‌کنم و نه به اطلاعات بیشتر. اگر کسی به شما بگوید هوای تازه‌ای را که بیرون از چهاردیواری اطاق است به من نشان بده، چکار باید بکنید؟ سخن در این نیست که در آن اطاق هوای قابل تنفس نیست، سخن در آن است که در هوای تازه با وسعت بیشتری از اکسیژن روبه‌روئید. هوشیاری بالاتری نیاز است . سرباز انقلاب اسلامی تنها در وسعتی به وسعت تاریخ کربلا می‌تواند مدافعی پرشور و فداکار و بصیر باشد ولی طرز خدمتگزاری او خیلی پیدا نیست هرچند با شکوه است، با این همه هرچه کار سخت‌تر می‌گردد و هرچه روزگار تیره‌تر می‌گردد و شناخت جبهه‌های خودی از غیر خودی مشکل‌تر، او درخشنده‌تر می‌شود. اگر دشمن از هر سو در آید تا قلعه‌ی راز ماندگاری ما که اتحاد در جبهه‌ی خودی‌ها است را فتح کند، ما نیز از هر اسلحه‌ای استفاده می‌‌کنیم تا او را مثل همیشه ناکام بگذاریم. ما در این عالم چه جایی داریم برویم، جز این‌که در کنار این انقلاب توحیدی باشیم و با رهبری عزیز زندگی کنیم؟ وقتی می‌خواهیم دست از این انقلاب حسینی بر نداریم چگونه می‌توانیم آن‌هایی که دغدغه‌ی حفظ این انقلاب را دارند با خود دوگانه ببینیم؟ نمی‌دانم از عبرت‌های پدیده‌ی احمدی‌نژاد چه برداشت کرده‌اید که چون ابر مرد – فوق مسائل جزیی انقلاب – خود را در صحنه نمی‌یابید؟ گفت «دامن مزن آتش را، دست من و دامانت». موفق باشید
نمایش چاپی