باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید با نظر به عظمت بهشت و تجلی اسماء الهی به صورت جامع در آن مقام، حضرت میخواهند وسعتِ حقیقت بهشت را برای مخاطبان خود مطرح کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نگاه اصالت وجودی، چنانچه انسان سلوک لازم را در خود ادامه بدهد آنچه را تحت عنوان ماهیات میبیند، همه را مظاهر وجود در اعیان مختلفه مییابد و این غیر از سوفسطاییگری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامهی طباطبایی در تفسیر آیهی 124 سورهی بقره آن امامت خاص را مربوط به حضرت ابراهیم و ذریهی آن حضرت که در مقام عصمت باشند، میداند. زیرا ظاهراً با حضرت ابراهیم تاریخی در جهان در حال وقوع است و تمدنی از بشر در حال شکلگیری است که نیاز به چنین مدیریتی دارد که جدای از نبوت حضرت است. از این جهت مشکل میشود که امام به این معنا را برای پیامبران قبل از حضرت ابراهیم قائل باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد عرایضی در کتاب «جایگاه تاریخی حادثه ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن» شده است. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم از آقای دکتر داوری و کتابهای ایشان چه انتظاری دارید! اگر دکتر داوری را در حدّ یک فیلسوف بدانید، همان چیزی که خودِ او بر آن اصرار دارد، پس دیگر نباید انتظار داشته باشید آیه و روایت را شاهد سخن خود بیاورد. کار فیلسوف به حرکتدرآوردنِ تفکر است و چون روش آقای دکتر داوری روشی است که هایدگر در فلسفه در پیش گرفته است و عملاً سعی بر آن است که به روش متافیزیکی موضوعات را در میان نگذارد، شما تصور فرمودهاید که ایشان استدلالی سخن نمیگوید. در حالیکه عقل متافیزیکی یک نوع عقل است و به یک معنا میتوان گفت روش هایدگر یک نوع تذکر است به موضوعات تاریخی تا انسان خود، به تفکر بنشیند. دکتر داوری برای خود رسالتی خاص را تعریف کرده است و آن دعوت به تفکر، چیزی که حقیقتاً ما از نظر تاریخی از آن محرومیم و عموماً مراودههای ما و گفتگوهای ما حجاب تفکر است. در تفکری که دکتر داوری بنا دارد به تاریخ ما برگرداند نهتنها جایگاه فرهنگ مدرنیته و تکنولوژی روشن میشود بلکه جایگاه تاریخی خودمان نیز ظهور میکند و میفهمیم ما در کجا هستیم و چگونه شروع کنیم و در اینجا است که شما متوجه میشوید از ذخیرهی متعالی قرآن و روایات برای عبور از بیفکریِ تاریخی چه اندازه میتوان استفاده کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهادم آن است که صوت مباحث «شرح حدیث ای اباذر» را که دستورالعمل متعالی رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» به اباذر است، جزو برنامههای خودتان قرار بدهید و هفتهای یک جلسه یا دو جلسهی آن را به خود متذکر شوید تا إنشاءاللّه زیر نظر رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» راهِ زندگی را درست طی کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق در قرآن در رابطه با علاقهی همسران به همدیگر میفرماید: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (21)/ روم) از نشانههای ارادهی الهی در ادامهی نسل بشر و مدیریت الهی در این رابطه آنکه حضرت حق از خود شما همسرانی را جهت آرامش روحی و روانی و اینکه در کنار همدیگر لذت لازم را ببرید، همسرانی را قرار داد و بین شما روحیهی ارادتمندی و دلسوزی گذاشت، در این پدیده نشانههایی از مدیریت حکیمانهی حضرت حق برای اهل تفکر وجود دارد.
ملاحظه میکنید که خداوند موضوع سکس را در مسیر صحیح برای بشر شکل داده است تا علاوه بر آرامش روحی که باید همسران در نسبت به هم و لذتی که پیش میآید، داشته باشند؛ نتایج دیگری مثل ارادت و ایثار نیز در بین آنها بماند. چیزی که مسلّم اگر مسیر ارتباط جنسی از روش الهی خارج شود، بهدست نمیآید. و این مشکل اساسی بشر امروز است که متوجه نمیشود صِرفِ ارتباط جنسی، تمام ابعاد انسانی جواب داده نمیشود، مگر آنکه آن ارتباط جنسی در مسیر تکوینی و تشریعیِ خودش قرار بگیرد. از این جهت است که در آخر آیه فرمود: «إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» در این نوع ارتباط که در عین آرامش روحی و جنسی، مودت و رحمت بین زن و مرد جاری میشود؛ نشانههایی از حکمت الهی برای اهل تفکر میباشد. بنابراین موضوع گرایش جنسی که در بشر قرار داده شده است اگر در مسیر صحیح آن قرار نگیرد، بشر به نتایجی که باید از این ارتباط بهدست آورد، بهدست نخواهد آورد. و این مشکلی است که بشر امروز از آن غفلت اساسی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همینطور است و جناب ملاصدرا در جلد 8 و 9 اسفار، بهخوبی به آن پرداخته است 2- حجت الهی همیشه در عالَم با مظهریت خاص بوده است، حال یا با مظهریت انبیاء و یا با مظهریت اولیاء؛ تا اینکه با رسول خدا«صلواتاللّهعلیه» مظهریت تامّ آن حقیقت به صحنه آمد و با ائمه«علیهمالسلام» تا غیبت امام زمان«عجلاللّهتعالیفرجهالشریف» ادامه یافت و با به صحنهآمدن حضرت حجت«عجلاللّهتعالیفرجه» به کس دیگری منتقل نشد، ولی در غیبت رفت. از این جهت حجت، همیشه در عالم بوده است و اگر بگوییم بعد متولد میشود، از تحقق تامّ و تمام آن تا مرحلهی مظهریت غفلت شده. مظهریتِ حجت الهی یک بحث است، غیبت آن بحث دیگر. ولی غیبت غیر از عدم خلقت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تقدیر مثل هر حقیقتی در ابتدا معقول خواهد بود و عقل متوجهی وجود ارادهی الهی در رابطه با عالَم و آدم میشود. ولی تا انسان با رفع موانع و کشیک نفس کشیدن آن ارادهی خاص الهیه را احساس نکند، راهِ رجوع به حضرت حق در رابطه با خودش و تاریخش به سوی او گشوده نگشته است. در این مورد عرایضی در کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» هست. در ضمن بد نیست به جواب سؤال شمارهی 12462 نظری بیندازید. موفق باشید