باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر چنین باشد که پدرتان فرمودهاند؛ مسلّم آن کار توجیه منطقی ندارد ولی تا آنجایی که بنده در جریان هستم در کلّیّت امر، موضوع به این راحتی نبوده. آنچه برای امثال آیت اللّه منتظری هم مسئله شد این بود که بعضیها چندماه دیگر از زندان آزاد میشدند، ولی در همین حین اعدام شدند که این به جهت پیداشدن اسنادی بود در عملیات مرصاد، که نشان میداد این افراد بنا بوده در حاکمیت منافقین مسئولیت داشته باشند و در آن مسئولیت، حکم اعدام بسیاری را صادر کنند، در آن حدّ که به آنها گفته بودند ایران را با چهارمیلیون میتوان اداره کرد و بیباکانه هرکس را باید کشت تا رُعب مطلقی پیش آید. در این رابطه از زندانیان نسبت به تعهدی که به منافقین داشتند سؤال میشده آنهایی که هنوز متعهد به برنامههای منافقین بودند، از نظر فقهی این افراد محارب به حساب میآید و حکم آنها قتل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- یکی از مشکلاتی که در سیرهنویسیها میبینیم همین است که وجهی از شخصیت افراد بزرگ را برجسته میکنند و بزرگی آنها را که به جهت تعادل در امور انسانی بوده متذکر نمیشوند.! فکر میکنم به همین جهت رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» در آن روایت مشهور میفرمایند: «حُبِّبَ إِلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا ثَلَاثٌ النِّسَاءُ وَ الطِّيبُ وَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاة» براى من پسنديده شده از دنيا سه چيز: زنان، و بوى خوش، و نور چشم من در نماز است. تا برای بشریت معلوم کنند اسوهی شما، انسانِ متعادلی است و در همین رابطه مولوی در وصف رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» میگوید: «نه بشر بودی و نه خسته ز خاک/ ای بشیر ما، بشر بودی و پاک». 2- وقتی انسان در مسیر صحیح قرار گرفت 26 سال که سهل است، اگر 90 ساله هم باشد افقی از نورانیت را در مقابل خود مییابد که همهی هستی او را تشکیل میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید اصل حجاب یک بحث است و شکل آن در موقعیتهای مختلف، بحث دیگر. آنچه در جواب مذکور مدّ نظر بود شکل حجاب میباشدکه نباید مثلاً تصور شود حجاب اسلامی صرفاً با روسری سیاه، تنها محقق میشود و هرکس از این مسئله عدول کند به یک معنا حجاب را تقلیل داده است. این چیزِ مطلوبی نیست و موجب یک نحوه تکفیریگری میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تمام اسفار اربعه مربوط به قوس صعود است و در رابطه با اختیار انسان میباشد 2- فیض اقدس از شئون الهی است و تجلی حق است برای خودِ حق. ولی فیض مقدس، مقامِ اولین مخلوق یعنی عقل اول یا مقام محمد و آل محمد«علیهمالسلام» میباشد که به یک معنا، مظهر مقام خلیفةاللهی است. بدین جهت فکر میکنم تطبیقی که میفرمایید مشکل باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نیازهای فطری مربوط به ابعاد روحانی و قدسیِ روح ماست و نیازهای غریضی، مربوط به ابعاد جسم ما میباشد و از آن جهت که در هر حالت جسم ابزار است و اصالت ندارد، نیازهای غریضی آنچنان نیست که در عرض نیازهای فطری قرار بگیرد و اولویت مسلم با نیازهای فطری است ولی تعادل در آن است که در آنجایی که فطرت در صحنه است از کشش های غریضی نیز استفادهی منطقی بشود. و تمدن اسلامی از این جهت نسبت به غرایز بی تفاوت نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دوی این بزرگواران متوجهاند که در ماه رجب و شعبان حضرت حق، افق را به ما مینمایاند و ماه رمضان جادهی سیر به سوی آن افق به روی ما گشوده میگردد. به همین جهت است که اگر بهرهی لازم را از طریق استغفارهای ماههای رجب و شعبان نبریم بیشتر در ماه رمضان به حکم وظیفهی الهی عمل میکنیم و کمتر به شوق سیر إلی اللّه نایل میشویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر واقعاً نیازمند است ما نباید به حالت طلبکاری او به او نگاه کنیم. بنده دعاگو هستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از دانشمندان میگوید: «تا از اختیارداشتن از من نمیپرسی بهراحتی با اختیار خودم ـ به صورت علم حضوری ـ اموراتم را انجام میدهم ولی وقتی از آن میپرسی تازه مسئلهدار میشوم که راستی اختیار چیست؟». این دانشمند میخواهد بگوید بعضی از ادراکات ما در ساحت علم حضوری کاملاً برایمان قابل ادراک است ولی وقتی به ساحت علم حصولی آمد دیگر از ادراک آن عاجزیم. مشکل آن است که میفرمایید: چگونه بدون دلیل توجهم را از این افکار منصرف کنم. مگر برای این امور به دلیل نیاز داریم؟ موفق باشید