بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10376
متن پرسش
سلام:خسته نباشید. من می خواستم این سوال رو رودر رو از شما بپرسم اما نشد. می خوام بدونم تکلیف ما در وضع فعلی برای مبارزه با داعش چیه؟ این تکلیف به گردن من هست که در جبهه نبرد با دائش حضور داشته باشم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بحمداللّه ما در زیر سایه‌ی رهبری عزیز به عنوان نایب امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» زندگی می‌کنیم باید گوشمان به دستورات ایشان باشد، تکلیف ما را ایشان تعیین می‌کنند، فعلاً نخواسته‌اند نظام اسلامی مستقیما جبهه‌ای در مقابل داعش باز کند. موفق باشید
10137
متن پرسش
سلام علیکم: گاهی به سختی برای نماز صبح بیدار می شوم؛ چه کنم؟ وقتی ناخواسته قضا شود چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصمیم بگیرید در همان روز همان موقعی که بیدار شدید قضای آن نماز را با اذان و اقامه و با تعقیبات بخوانید و در روز هم مواظب روح خود باشید که آن را خسته نکنید تا إن‌شاءاللّه روح شما به وقت بیدار شود. موفق باشید
9938

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: یکی از اساتید فرمودند: مسیر رشد انسان در دوران مجردی با مسیر رشد انسان در دوران متأهلی کاملاً متفاوت است.اگر می شود توضیحی دهید؟ و تفاوت آن؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در قسمت «ازدواج؛ تولدی دیگر» جواب سؤال خود را بگیرید. موفق باشید
9090
متن پرسش
سلام: بله استاد در سوالی که بنده اسم شهید فهمیده را بردم متوجه بودم شما در جزوه عرفای نجف اسم ایشان را نیاورده بودید ولی چون کار ایشان شبیه مثالهایی که زده بودید بنده هم آوردم - در ادامه سوال قبل سوالم این است که به نظر شما چرا آن رابطه ای که بین امام (ره) و شهدا بود (که جنسش جنس اشراق و معنویت و شهود و حتی در اوقات بسیاری جنسش جنس معجزه و کرامت بود) بین حضرت آقا و جوانها نیست یا اگر هست چرا اینقدر در حجاب هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقدم بحمداللّه به همان شکلی که سرداران و شهدای ما توانستند نسبتی اشراقی بین خود و حضرت امام ایجاد کنند، خداوند بصیرتی به جوانان ما داده که همان نسبت را با مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» پیدا کرده‌اند و این را یک لطف الهی به این ملت می‌دانم. موفق باشید
8547
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی. جنابعالی فرمودید که روح انسان به عنوان یک موجود مجرد فقط هست و مردن برای او معنی ندارد و نیز فرمودید که این روح در تمام مراحل زندگی با حداقل یک جسم به سر میبرد. سوالی که پیش می آید این است که در زمان بین دو نفخه صور که همه موجودات مرده اند و خداوند میپرسد که پروردگار جهانیان کیست؟ و چون کسی نیست خود پاسخ خود را میدهد. درآن زمان ارواح که مردن برایشان معنی ندارد آیا مرده اند؟ و اگر نمرده اند چرا قادر به پاسخگوئی به خداوند نمی باشند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در آن مرحله که نور واحد قهار تجلی می‌کند در مقابل چنین اسمی هیچ موجودی استقلال ندارد که سخنی داشته باشند. در مرحله‌ی پایین‌تر است که هر مخلوقی می‌تواند خودش باشد با بدن مخصوص به خودش. موفق باشید
8444

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم آیا شما مستند " من روحانی هستم " را دیده اید؟ اگر مشاهده فرمودید ، نظر حضرتعالی در خصوص محتویات این مستند چیست؟ و تا چه اندازه محکوم به صحت است؟ یا مهدی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این فیلم نشان می‌دهد آقای روحانی در صحنه‌های زیادی از انقلاب حاضر بوده‌اند و این حُسن آقای روحانی است. و در مورد تعلیق غنی‌سازی اورانیوم هم البرادعی اطلاعات غلط به ایشان داده. بحث تفاوت سلیقه جای خود دارد و این‌که تصور می‌شود تیم هسته‌ای آن بدبینی که باید به جهان استکبار داشته باشند ممکن است در آن‌ها نباشد. موفق باشید
7678
متن پرسش
سلام علیکم . در یکی ازجوابها فرموده بودید " که در رابطه با هر دوی این دو پیامبر خدا (ادریس و عیسی) بحث در آن است که آن‌ها با جسمی لطیف‌تر از جسمی که در عالم ماده هست در عالمی بالاتر از عالم ماده به‌سر می‌برند و جنبه‌ی روحانی آن‌ها بر جنبه‌ی مادی آن‌ها غلبه دارد. " اینکه جسم حضرت عیسی جسم مثالی نیست چون ایشان وارد عالم برزخ نشده اند . جسم مادی شدید هم نیست و فرموده اید که جسمی لطیف تر دارند و بر اساس برهان صدیقین جسمی است که شدت یافته است . و فرموده اید که روحانیت آن بیشتر است . پس ایشان دارای جسم مادی هستند ولی بطور لطیف و رقیق . این چگونه با بحث عالم مجردات قابل جمع هست ؟یعنی شما منظورتان چیزی شبیه به بخار است . یعنی جسمی رقیق .خب این جسم رقیق جایش کجاست ؟ به نظر من راهی نیست جز اینکه وجود حضرت عیسی را مجرد بدانیم و هیچ جنبه ی مادی برای ایشان قائل نباشیم . میشود کمی توضیح دهید . . و سوال دوم اینکه مگر جز عالم ماده ی ما و کهکشان راه شیری عالم ماده ی دیگری هم هست که رقیق و لطیف باشد با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- وقتی جسم لطیف شد برزخی می‌شود و همین حالا برزخ به عنوان یک مرتبه‌ی وجودی هست و نسبت این برزخ برای آن پیامبران غیر از برزخی است که هرکس بمیرد وارد آن می‌شود 2- خیر ، وقتی می‌گوییم ماده لطیف؛ منظورمان جسم برزخی و مثالی است، مثل جسمی که در خواب هست. موفق باشید
6161
متن پرسش
سلام علیکم 1)ایا اگر ما با برخی مومنین الان خیلی احساس نزدیکی ومحبت داریم به خاطر این است که روحمان قبلا باهم بوده است ؟ برخی راهم دوست داریم ولی اهل طاعت نیستند از گناهانشان ناراحتیم ولی خودشان را دوست داریم این دو چگونه جمع میشوند یعنی جایی که روح ما بوده همه ی ارواح چه خوب ویابد وجود داشته اند وما الان با کسانی که در دنیا هستیم باهمین افراد هم قبلا باهم بودیم بعضی شان را دوست داریم چون قبلا دوستشان داشتیم و بعضی شان را دوست نداریم به این خاطر است که قبلا دوستشان نداشتیم؟ 2 )اینطور برداشت می شودالان که ما محبت رسول اکرم صلوات الله علیه واله وسلم و امامان ومعصومین علیهم السلام را در دل داریم یعنی خدمت ارواح این ذوات مقدس هم می رسیدیم ؟؟ 3)چرا روح من بعضی از افراد (مومنین متوسط)را با وجود اینکه شاید خوب هم باشند وباهم دوست ویافامیل هم باشیم ، پس می زند وفراری است ونمیتوانم ازصمیم قلب دوستشان داشته باشم (در اصول کافی خوانده بودم به دلیل این است که او از تو یک چیزی در دل دارد یک ناراحتی یا..نمی دانم چه بود دقیقا، من مضمونا اینطور برداشت کردم اما مفهومش رامتوجه نمی شوم و نمی دانم این بحث مصداق این حدیث است یانه! ) وبرعکس در کنار این ها که روحمان پس شان میزندکسانی هستند که مومن ترند و روحمان پر میکشد برایشان..!!این پس زدن و پذیرفتن ازکجامی آید ودلیلش چیست
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمی‌توانیم از این نوع ارتباط‌ها و گرایش‌ها چنین نتیجه‌ای بگیریم. آنچه در متون داریم ملاقات ما در آن عالم با خدا و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است و نه با همدیگر 2- حرف درستی است چون آن‌ها مطلوب جان هر انسانی هستند که فطرت خود را آلوده به گناه نکرده 3- نمی‌توان به چنین احساساتی اعتماد کرد و دنبال آن راه افتاد. موفق باشید
6007

حفظ انگیزهبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد بزرگوار. بنده دانشجوی رشته مهندسی هستم. مدتی است با همسرم تصمیم به تحصیل در خارج از کشور را گرفته ایم و اقداماتی هم در این زمینه انجام داده ایم. اما هدف بنده این است که در صورت قطعی شدن این تصمیم، پس از تحمل مشکلات زیادی که چندین سال دوری از وطن به دنبال دارد، ماحصل این چند سال خیلی بیشتر از صرف یک مدرک تحصیلی برایم باشد. با اساتید رشته خودم و تجاربی که از نظر تحصیلی و زندگی داشته اند صحبت های زیادی کرده ام، اما به لحاظ وظیفه سنگین تری که در این سفر بر دوش خودم می بینم، به تجارب ارزشمند جنابعالی در رابطه با طرز برخورد، نوع تفکر و حتی نوع پوشش شایسته، بسیار محتاج هستم. به لطف الهی برنامه ریزی ام این است که تا جایی که در توانم هست هرگونه خدمتی را که به عنوان یک مسلمان از عهده ام بر میاد دریغ نکنم. مدتی است مباحث جنابعالی را در زمینه آشنایی با فرهنگ غرب و مدرنیته آغاز کرده ام تا بتوانم با دید روشن‌تری این سفر را آغاز کنم. توصیه‌هایی هر چند مختصر از جنابعالی در رابطه با اقداماتی که می‌توان انجام داد و یا وظایفی که قبل و در حین سفر باید بر دوش خود احساس کرده و از آن‌ها غافل نمانم، انشاءالله بسیار در تصمیم‌گیری‌ کمکم خواهد کرد. لطفا راهنمایی بفرمایید. پیشاپیش بسیار سپاسگزارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه در این سفر منشأ خیر برای خود و مردم به‌خصوص مسلمانان باشید. فکر می‌کنم اگر همین انگیزه را حفظ کنید در کنار تحصیلاتتان با گروه‌های مذهبی فعال خارج از کشور مرتبط می‌شوید و از تجربه‌های آن‌ها استفاده می‌نمایید. موفق باشید
5541
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار نظر جنابعالی در خصوص فعالیت در بورس و خرید و فروش سهام (کسب درآمد ) چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چه بگویم. نگاهی به جواب شماره 5145 بیندازید. موفق باشید
4285
متن پرسش
سلام استاد من چند وقتی است که خوابم را در 5 ساعت در شبانه روز کردم. به دلیل مشغله ای زیادی که دارم برای پیدا کردن فرصت مطالعه نیاز دارم که از خوابم بزنم. به نظرتان در این عصر انقلاب خوابم را به چند ساعت برسانم خوب است و چه کار کنم که بدنم اذیت نشود. چوم الان بدنم سست و ضعیف شده و مدام خمیازه می کشم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی«رحمت‌الله‌علیه» فرموده بودند از یک‌سوم تا یک‌چهارم از شبانه‌روز خواب ضرر ندارد یعنی کم‌تر از 6 ساعت نشود و بیشتر از 8 ساعت نگردد تا نه قوه‌ی واهمه میدان بگیرد و نه قوه‌ی بهیمیه رشد کند. موفق باشید
3681
متن پرسش
سلام.1.ازروایات استفاده می شود که هدایت از طریق امام حسین تاثیرش بیشتر است مثالش روز عاشورا.حال کسی بخواهد باامام حسین.رابطه برقرار کندخود ودیگران درمعرض هدایت این امام قرار دهد ونیاز هایش را بخواهد. چگونه........................................2.کسی که تا به حال کتاب دینی اصلا مطالعه نکرده ایا سیر شما برای شروع خوب است وسخت نیست. ایا به سن افراد ربط دارد..........................................................3.اینکه می کویند انسان از طریق عشق بااهل ابیت زود تربه مقصد می ریرسد یعنی چه وجطور باید عشق بازی کرد...باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با فهم هرچه بیشتر مقام امام و تدبر در رازهای کربلا . 2- شاید کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیاز به نبی» به عنوان مقدمه خوب باشد ولی بعداً باید کتاب‌هایی مثل «فرزندم این‌چنین باید بود» را مطالعه کند و به سی‌دی های تفاسیر بپردازند به آن شکلی که در سیر مطالعاتی عرض شد 3- این بحث مفصلی می‌طلبد که در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به آن پرداخته شده. موفق باشید
1177

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد عزیزم بنده مدتی است که کتابهای شما را میخوانم و سخنرانی های شما را گوش می دهم و شدیدا به مباحث علاقه مندم بنده دارای مهندسی عمران هستم و لی باتوجه به خصوصیات روحی ام نمی توانم در این رشته فعالیت کنم و با سرشتم احساس می کنم هم خوانی ندارد دنبال کاری می گشتم که به عالمی که برایم به وجود امده ضرری نزند اخیرا سفر کربلا بودم و از خود حضرت خواستم که اگر صلاح می بینند به حوزه بروم فردای برگشت از سفر و روز اول جواب حوزه آمد و قبولی من در حوزه قطعی شده بود از طرفی کاری دولتی هم برایم پیش آمده ولی خودم دوست دارم از نور حرم حضرت معصومه علیها السلام و حوزه علمیه در باقیمانده جوانی و عمرم بهره ببرم اما تردید اینکه نتوانم استقامت کنم و تردید این کار جدید کمی آزارم میدهد اگر میشود راهنماییم بفرمایید التماس دعا
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی اگر خداوند در قلب شما علاقه‌ی رفتن به حوزه را ایجاد کرده و نیز اگر استعداد شما آمادگی فهم متون حوزه را دارد، «پس چه إستادی و واماندی؟ هلا» موفق باشید
1097

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام 1- یکی از اساتید محترم و قوی رشته ی ما (مهندسی مکانیک) به نام پروفسور ابوالفضل درویزه که مدت ها است در علوم زیستی مطالعاتی دارد به تازگی کتابی دوجلدی و نسبتا قطور با عنوان آفرینش حیات در رد نظریه داروین نوشته اند که به نظر کتاب غنی و ارزشمندی می آید. قصد داشتم تا یک نسخه از آن را برایتان بفرستم لطفا بفرمایید به چه آدرسی بفرستم تا به دستتان برسد. 2- قبلا به یکی از عزیزان گفته بودید که افرادی را میشناسید که توانسته اند علوم فنی و حوزوی را جمع کنند و گویا شماره تلفنی از ایشان برای آن عزیز ایمیل کرده بودید. می خواستم تقاضا کنم در صورت امکان شماره تلفن و یا وسیله ارتباط با آنان را جهت مشاوره به بنده نیز معرفی کنید. 3- آیا در طول تاریخ، ائمه سلام الله علیهم اجمعین اهتمامی در زمینه تولید ابزار آلات مختلف (نظامی، کشاورزی و ...) داشته اند و آیا در مثلا دوران حکومت حضرت امیر سلام الله علیه تلاشی از طرف دولت ایشان در ساخت و تولید ابزارالات عمرانی و یا کارگاه های تولید ابزارالات مختلف صورت گرفته است که تاریخ آن را ذکر کرده باشد؟ و آیا همان گونه که ائمه در زمینه علوم عرفانی و اخلاقی و فقهی و حتی علوم تجربی مثل شیمی شاگردانی داشته اند در زمینه علوم فنی نیز شاگردانی داشته اند؟ 4- سخنی از حضرت امیر سلام الله علیه به گوشم خورد. به این مضمون که گویا حضرت به آب رود اشاره کرده و گفتند "اگر مردم مرا به خدایی نمی گرفتند از این آب خانه هایتان را گرم و روشن می کردم" در صورت صحت این نقل قول به نظر شما منظور حضرت امیر سلام الله علیه از این عبارت چه بود؟ آیا می توان منظور حضرت را به انرژی هیدروالکتریکی و الکتریسیته نسبت داد؟ 5- آیا ائمه سلام الله علیهم اجمعین نسبت به تشویق مردم به یادگیری فنون رزمی تن به تن ( نه فقط تیر اندازی) اهتمامی داشتند؟ مثلا آیا ایشان تاکیدی بر یادگیری کشتی داشتند؟ با تشکر و التماس دعا الهم صل علی محمد و آل محمد
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی 1- آدرس بنده: اصفهان- ابتدای اتوبان ذوب آهن – گلزار دوم – کوی شهید شالباف- پلاک 15 است. 2- تلفن آقای مقدادی را خدمتتان ارسال می دارم 4465321 3- فکر می‌کنم چون امامان«علیهم‌السلام» متوجه بودند نباید ابزارها موجب تخریب طبیعت شود مبادرت به ایجاد تکنولوژی به صورتی که غرب به آن دست زد نمی‌کردند، چون ساختن این نوع ابزارهای نظامی و کشاورزی ملازم ساختن ماشین‌ها و کارخانه‌های مهیبی است که نظام اکوسیستم را به هم می‌زند. 4- نمی‌دانم، اگر هم چنین روایتی بوده نباید فکر کرد از منظر نگاهی که غرب به طبیعت دارد عمل می‌کردند. 5- مسلّم تشویق می‌کردند. موفق باشید
213

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام 1- پیامبر برای رسیدن به مقام نبوت آزمایش می شود؟ مقام امامت چطور؟ آیا مقام عصمت نبی و امام اکتسابی است؟ 2- فلسفه آزمایش پیامبران چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: قرآن می‌فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ، وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ» آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها مى‏شوند و مورد آزمایش قرار نمى‏گیرند، و به یقین کسانى را که پیش از اینان بودند آزمودیم تا خدا آنان را که راست گفته‏اند معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] معلوم دارد. ملاحظه می‌فرمایید که در آیه‌ی فوق می‌فرماید: خداوند امتحان می‌کند تا روشن شود هرکس چه‌کاره است، هرچند خداوند از قبل می‌داند ولی ظهور علم خدا از طریق آزمایش ظهور می‌کند و در این مورد پیامبر و امام استثنا نمی‌توانند باشند. در مورد فاطمه زهرا«علیهاالسلام» داریم: «السلام عَلیکَ یا مُمْتَحَنَةُ إمْتحنک الّذی خَلَقَکَ قبلَ أنْ یَخْلُقکَ»؛ سلام بر تو که آن خدایی که تو را خلق کرد قبل از خلقت زمینی‌ات امتحانت کرد، «وَ کنتُ لِماامتحنک به صابراً» و تو نسبت به آنچه امتحان شدی، بردباری نشان دادی و از عهده‌ی آن برآمدی. عصمت نبی و امام حتماً موهبی است، منتها در عینی که خداوند عصمت را به آن ذوات مقدسه مرحمت می‌کند، آن‌ها در حفظ آن عصمت باید نهایت تلاش را بکنند که از آن قلّه فرو نیفتند که به قول عرفا سخت‌ترین مرحله همین مرحله است که انسان بتواند مقام قرب خود را حفظ کند. محنت قرب ز بُعد افزون است جگر از هیبت قربم خون است هست در قرب همه بیم زوال نیست در بُعد جز امید وصال اگر عصمت اکتسابی باشد، لازم می‌آید که تدریجاً به‌وجود آید و لذا همواره از جهتی در نقص هستند و این با شأن هدایت‌گری نبی و امام سازگار نیست.
19815
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: در این چند سالی که با شما آشنا شدم می بینم که هر موقع پای عرفان ناب شیعی در این زمانه مطرح می شود، شما مخاطبین را به سمت عرفان حضرت امام خمینی رضوان الله علیه سوق می دهید. خب بنده یک جوان طلبه بیست و چند ساله هستم. چطوری باید به نور عرفان حضرت امام رضوان الله علیه حرکت کنم؟ مقداری آثار امام را مطالعه کردم (مثل آداب الصلاة، شرح چهل حدیث) و حالاتی که وقتی آثار حضرت امام (ره) رو کار می کردم عجیب تر بود تا وقتی آثار علامه تهرانی و علامه حسن زاده رو کار می کردم که به توصیف در نمیاد. کتاب ادب خیال عقل و قلبتون رو خوندم مخصوصا بارها فصل دومش رو خوندم که در مورد مطالعه هست و البته سیر پیشنهادی کتب حضرت امام رو هم دیدم ولی بنده برنامه مطالعاتی دارم و فعلا برنامه مطالعاتی کتب امام رو نمیخوام، بلکه فقط میخوام بدونم چه کنم تا به همه شخصیتم، رنگ و بوی عرفان امام و زندگی توحیدی به سبک امام را بزنم؟ مدتی به سمت کتب بزرگان عرفانی مانند علامه تهرانی و علامه حسن زاده رفتم. راستش استاد نمیدونم بگم یا نه، عرفان هایی مثل عرفان علامه حسن زاده و علامه تهرانی رو که کار می کردم در عین حالی که الحمدلله خدا حالات خوشی نصیبم می فرمود ولی، مدام با کنایه های دوستان و اطرافیان مواجه بودم که می گفتند این بزرگان عرفانشان از سیاست جداست، اخلاقی که اینها می گویند و عرفان اینها، عارف هم تربیت کند، اما عارف انقلابی و مجاهد پرورش نخواهد داد و بنده از پاسخ دادن عاجز بودم خلاصه فعلا نمیدونم چیکار کنم. یعنی عرفان مگه چیه آخه؟ یعنی مگه عرفان اون ها، عارف برای این زمانه تربیت نمیکنه؟! مگه همه از قرآن و روایات این عرفان ناب رو استخراج نکردند؟! خب مگه یک شخصیت های بزرگی مثل علامه تهرانی که آقای سید هاشم حداد در وصفشون فرمودند «سید الطائفتین» و علامه حسن زاده‌ای که خود شما می فرمایید عرفانی که برای تمدن اسلامی نیاز داریم رو ایشون دارن تنظیم میکنن، عرفانشون و راهشون غیر از حضرت امام (ره) است؟! خیلی گیج شدم استاد چند وقتیه؟ به نتیجه درستی نمی رسم. هر کاری لازمه برای فهمیدن عرفان امام و اینکه چطور به سمت عرفان امام پله به پله حرکت کنم می فرمایید استاد؟ برخی ها، مثلا علامه تهرانی رحمةالله‌علیه رو میگن از امام (ره) هم بالا تر هستند و غیره، ولی من کاری به این کارا که میشینن مقام تراشی میکنن و مقایسه الکی میکنن بین بزرگان ندارم و میدونم هر کدومشون طبق وظیفه خودشون عمل کردند ولی فکر می کنم برای جوانی مثل من و در زمانی مثل این زمان با توجه به انقلابی که شد، باید راه امام (ره) را پیش بگیرم. نمیدونم چیکار باید بکنم؟! هم علاقه‌مند به عرفان و سیر و سلوکم. هم میخوام بهترین راه رو پیش برم که ضرر نکنم و حسرت نخورم. راستی صحبت از مکتب عرفانی امام بزرگوار که میشه، برخی میگن، شهداء نمونه خوبی برای نمایش این مکتب عرفانی هستند ولی برخی هم میگن شهدا که به اون مقامات بسیار بلند نرسیدند ولی مثلا علامه تهرانی به مقام بقاء بعد از فنا _ که من نمیدونم چی هست این مقامات _ رسیدند و شاگردانی که در سیر ایشون رشد میکنن خیلی جلو می افتند ولی شهدا درسته به مقامات بالایی رسیدند ولی هرگز به پای امثال علامه تهرانی و علامه حسن زاده و سیرهای اون طوری نمیرسن. یه جمله ای هم آقای لاریجانی شاگرد علامه حسن زاده حفظه الله که شبکه چهار میان می فرمودند درباره دلدادگی حضرت علامه حسن زاده به شهدا و نقل می کردند که (قریب به مضمون) یه روز با استاد رفتیم گلزار شهدای آمل، به محضی که استاد به قبر شهدا رسیدند مانند مادر فرزند مرده گریه می کردند و اشک می ریختند و بعدش من پرسیدم آقا مگه شهدا چه حقیقتی دارند؟! فرمودند اینها بالاتر از عرفا هستند، عارف تلاش میکنه به مقام فنا برسه، ولی اینها از اولیا هستند و به فنا رسیدن. البته بماند که شخصی این مسئله رو تأویل برد و گفت حضرت علامه این کلام را قبل از رسیدن به توحید گفتند، وگرنه افرادی که به توحید می رسند درباره شهدا از این حرف ها نخواهند زد!! ببخشید استاد زیاد نوشتم. خیلی حرف ها داشتم در این موضوع و واقعا این برام یک سنگ راه شده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده می‌توانید در بستر انقلاب اسلامی و برای عبور از ظلمات زمانه و چنگال‌های شیطان در همه‌ی ابعاد آن به اساتیدی مثل آیت اللّه حسن‌زاده و علامه طهرانی رجوع فرمایید تا إن‌شاءاللّه خودتان متوجه حقیقتی که از طریق شهداء به این تاریخ برگشته است، بشوید. و اتفاقاً هر اندازه به توحید نزدیک شوید، در زیارت شهداء بیشتر بهره می‌گیرید. همان‌طور که متوجه‌اید این مقام‌تراشی‌ها برای امثال علامه طهرانی یک نوع فرقه‌بازی است و نه عرفان. موفق باشید 

18659

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: برای فاطمیه چه کتبی غیر کتب خودتان را پیشنهاد می کنید!؟ کتاب (فاطمه (س) فاطمه (س) است) علی شریعتی مورد تایید جنابعالی می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه کتب فراوانی علاوه بر کتاب مرحوم شریعتی که کتاب خوبی است، موجود است. جهت این امر می‌توانید به منابع کتاب‌های «بصیرت فاطمه زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» و «مقام لیلة القدری فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

18650
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار مدتی است حس می کنم از عباداتم حظ کافی را نمی برم در نمازم مدام با شیطان می جنگم اما در آخر حس می کنم او بر من غالب می شود، نماز شب ام مدتی است قضا می شود و حالت تکراری و بی روح به خود گرفته! برای انجام کوچکترین کار روزانه در ذهنم بین مکروه و مستحب و اهم و مهم و..... آن کار غوغا می شود. حس می کنم شیطان دارد من اصیل ام را به خواب غفلت فرا می خواند و از طرفی من من اینقدر ضعیف شده که دارد با او همراهی می کند. متاسفانه مدتی است نور ناامیدی از رحمت الهی (نعوذ بالله) و اینکه حضرت حق نظر لطف شان را از من برداشتند به سراغم آمده! خلاصه حس می کنم رزق معنوی ام کم شده و معنویاتم رو به تحلیل است، خصوصا وقتی در نمازم متوجه نزاع خودم با شیطان می شوم از غصه دق می کنم و آخر سر با خود می گویم بیخیال نماز بعدی رفع می شود که البته همین طور هست اما دوباره این افکار تمام ذهنم را مشغول می کند و نماز بعدی ام را از دست می دهم. استاد بزرگوار لطفا راهنمایی ام کنید. پیشاپیش از راهنمایی تان کمال تشکر را دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعده‌ی راه است که گاهی «قبض» سراغ انسان می‌آید و خطورات غلبه می‌کند و گاهی «بسط» می‌آید و شوق عبور از خطورات نصیب انسان می‌گردد. عمده‌ی مطلب در این مسیر صبر و عزم است. و به همین جهت فرموده‌اند: «پرده‌های دیده را داروی صبر / هم بسوزد هم بسازد شرح صدر // آینة دل چون شود صافی و پاک / نقش‌ها بینی برون از آب و خاک // هم ببینی نقش و هم نقاش را / فرش دولت را و هم فراش را // چون خلیل آمد خیال یار من / صورتش بت معنی او بت‌شکن». موفق باشید

17374
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر و بزرگوار خسته نباشید: امیدوارم در پناه حق و توجهات ائمه علیهم السلام بخصوص امام عصر سلامت و موفق باشین و عاقبت بخیر، ببخشید استاد چرا گفته میشه که مراقبت بدون استاد هم نمیشه و اینم جزیی از عرفان هستش؟ مگر مراقبه جز مراعات محضر و معیت حق کردن است؟ استاد ببخشید یه سوال دیگه، اینکه باید سکوت رو سرلوحه خودمون قرار بدیم بنده رو دچار سردرگمی کرده چون مثلا آلان بنده مهمون داداشم هستم برای مدتی و زن داداشم تنهاست و دوس داره همصحبتش شم و نمیشه سکوت کرد چون حمل بر بی توجهی و سردی میشه، از یه طرفم خودم حس می کنم که وقتی کمتر صحبت می کنم توجهم به در محضر خداوند بودن بیشتر میشه، موندم چیکار کنم و تکلیفم چیه. تشکر استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ایده‌ی واقعی که در مراقبه باید مدّ نظر باشد را در شخصیت‌های سلوکی مثل حضرت امام، بهتر می‌توان مدّ نظر قرار داد 2- آن‌چه در متون دینی ما نهی شده است «فضول الکلام» است. یعنی حرفی که لازم نیست بزنیم، را نزنیم. موفق باشید

16720

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اصلاح سوال: با عرض سلام، 1. در رابطه با سوال 16707، حضرتعالی در پاسخ به آن سوال، به بیان خواستگاه پاسختان در سوال 16667 بسنده کردید. لذا نظرم را درباره سوالشان می گویم و از شما می خواهم نظر بدهید چون نظر شما برایم مهم تر است. تجربه ای که خودم داشتم سالها پیش در سطح 2 حوزه با اکثر افرادی که پوشیه داشتن صحبت کردم و البته دیدم بعضی هاشون تئوری های خوبی پشت پوشیه زدن دارن ولی همه شان (همه ی کسانی که باهاشون صحبت کردم) رو بیرون از حوزه بدون پوشیه و با حجاب معمولی دیدم و متوجه شدم که سختشان است از پوشیه استفاده کنن. در مواردی که شرایطش پیش آمد علت پوشیه نزدن را پرسیدم چنین جواب دادن: گفتند اولا مجرای تنفسشان محدود می شود و به سختی از زیر پوشیه نفس می کشند (علاوه بر موارد دیگر که فاکتور می گیرم) ثانیا محدوده ی نگاهشان را کم می کند و چپ و راستشان را با پوشیه نمی بینند و فقط روبروی خود را می بینند. از این جهت به این جمع بندی رسیدم که این کار (پوشیه زدن) عقلی و دینی نیست چون انسان را از فعالیت های معمول و معقول در شرایط معمولی باز می دارد. خدا به انسان مجرای تنفس داده و چشم داده تا در جهت فعالیت خود به نحو صحیح از آن استفاده کند، آن وقت چرا باید در امور خارج از منزل خود را از این ابزارها منع کند؟ مثل کسی که دو دست خود را با طناب ببندد، نظر شما چیست؟ در ادامه گفتگویی با آیت الله حائری شیرازی در این باره آوردم: «...: حاج آقا این که فرمودید پوشاندن صورت خلاف اسلام است به چه اعتباری می شود گفت که آن حجاب اسلامی نیست؟ آقای حائری: علتش این است که به اسلام نسبت می دهی این که ضرورت دارد می خواهد نفس بکشد بگویی نه نکش درست نیست. استثناء کرد تو می گویی نه استثناء نکرد. ... : برای این است که در طواف می گویند که باز باشد. آقای حائری: بله» از آنجا که پوشاندن صورت در احرام برای خانم ها حرام است این سوال برایم پیش آمده که ممکن است فی نفسه پوشاندن صورت مطلوب نباشد که در آن شرایط خاص حرام شده؟ چون این مطلب رو از چند تن از مراجع تقلید شنیدم، نظرشما چیه؟ هم چنین بخشی دیگر از صحبت های آیت الله حائری شیرازی را در ادامه می آورم: " اسلام چادر را به عنوان حجاب زن معرفی کرده‌است اما در زمان رضا خان زنان با انداختن پارچه‌ای سفید روی صورت خود در حجاب زیاده روی کردند و این مساله زمینه آسیب دیدن کل موضوع حجاب شد. امام جمعه شیراز بیان کرد: اسلام گفته است صورت زن باید مکشوفه بماند، هر چند صورت وجیه باشد باید مکشوفه بماند، این برای آن است که مرد بتواند چشمش را کنترل کند و از دیدن صورت وجیه بگذرد، در زمان رضاخان افراط در حجاب موجب شد با پارچه‌ای این صورت پوشیده شود. آیت الله حائری شیرازی گفت: در مراسم حج نیز خدای متعال تاکید کرده است که صورت زن مکشوفه بماند، اگر کسی صورت را بپوشاند افراط کرده است،از این رو است که در مراسم حج زنان نباید نقاب داشته باشند. وی گفت: مثل کسی که در حجاب زنان افراط می‌کند مثل آیت الله حمال است آیت الله حمال کسی بود که می‌گفت اگر نماز نماز ظهر سه رکعت باشد اشکال دارد اما اگر پنج رکعت شد خیلی بهتر است و ثواب هم دارد، آیا اینطور در باره نماز گفتن درست است؟» «افراط در حجاب مانع بزرگی در گرایش بانوان جهان به آن خواهد بود.» از طرفی در مطالب مراجع با این مضمون خواندم که عین جمله شان را پیدا نکردم بذارم: سلمان در چهره ی حضرت زهرا (س) نگاه می کرد و با ایشان صحبت می کرد، و لبخند ایشان را می دید... حضرت زهرا سوار اسب شدند و .... اینها می رساند که باید «نگاه دیگری» به فلسفه و کیفیت حجاب داشت و آقای حائری با این مضمون می گویند فقط آن احادیثی که گفته حضرت فاطمه حجم بدنشان در فلان موقع نمایان نشد بیان نکنیم چون روایات متعارض دیگری هم هست که باید با اینها جمع شود. لذا می گویند باید متذکر نگاهی شد که مدنظر ایشان بوده نسبت به حجاب نه متذکر افعال مقطعی. این «نگاه» از نظر ایشان همان «سادگی» است نه تکیه روی مواردی که خود اهل بیت (ع) هم همیشه آنجور نبودن (نقل به مضمون). مرجع دیگری می گوید در کل لمعه به عنوان یک دوره فقه نیم استدلالی شیعه، واژه ی حجاب نداریم بلکه واژه ی پوشش داریم و... اینها می رساند که انداختن پارچه در حجاب اسلامی نیست چه رسد به پوشاندن صورت... از طرف دیگر، در روایاتی آمده که حضرت زهرا (س)، شلوار به پایشان بود و روی آن جامعه ای داشتند که شلوارشان مشخص بود. مطالب فراوان دیگری هم در ذهنم هست که برای نگرفتن وقت شما، بیان نمی کنم اما نتیجه اش این می شود که به نظر می رسد در بیان حجاب مطلوب و حجاب حضرت فاطمه (س)، افراط کرده اند. لذا نظرم این است که اولا حجاب حضرت فاطمه (س) به آن معنایی که بوده شناخته نشده و به احادیثی خیلی کم و مجمل بسنده شده که در طول تاریخ به دلیل ذائقه ی دینی وعاظ بیشتر روی منبرها تکرار شده نه آنکه همه ی مطلب همان باشد که می گویند و ثانیا اینکه مگر طلاب سطح سه یا ... در باقی مسائل حتی تلاش هم می کنند مثل حضرت زهرا (س) شوند که در این مورد خاص چنین انتظارات بی جایی ازشان داشته باشند؟ چرا طلاب سطح سه نباید روسری رنگی بپوشن!!! من اساتید حوزه را هم دیدم که روسری رنگی می پوشن و خیلی لذت می برم از این مسئله. بهتر نیس طلبه هایی که قراره الگو باشن و منادی دین باشن، به نظافت و استفاده از رنگهای زیبا (نه جلب توجه)، بیشتر اهمیت بدن تا دیگران هم به حجاب و دین تشویق شوند؟ ممنون میشوم نظر مفصلتان را درباره ی هر آنچه خودم و سوال 16707 گفتند بدانم. 2). در نهایت هم یک سوالی دارم که لطفا جدا از قسمت قبلی سوال پاسخ بدهید چون ربطی به قسمت قبل ندارد و از این جهت که مخاطبان سایت شما بسیاری از طلاب نیز هستند حائز اهمیت است. خودم درباره اش بی نظرم: برخی مراجع گفته اند آرایش کم خانم ها اشکال ندارد. این درحالی است که می بینم وقتی خانم ها سوال فقهی می پرسند در پاسخشان می گویند آرایش کم هم اشکال دارد. به نظرتان بهتر نیست که حداقل هنگام پاسخ شرعی دادن به سوالات شرعی، اول بپرسند مرجع تقلید آن خانم کیست و اگر مرجعش مثلا آقای مکارم است بهش بگویند آرایش غیر غلیظ اشکال ندارد؟ چرا ذائقه ی خود را به دین تحمیل می کنند؟ شاهد هستم که برخی طلبه ها می گویند متعه را خدا حلال کرده و ما نمی توانیم بگوییم حرام است. ولی در پاسخ به استفتائات مردمی که مرجعشان آرایش را حلال کرده، نمی گویند که آرایش کم حلال است و می گویند حرام است. چرا اینطور شده؟ آیا می توان گفت این مصداق حرام کردن حلال خدا است؟ اخیرا شاهد بودم چنین بحثی در یکی از گروه های تلگرام که دوستداران شما هم هستند طرح شد و کسی که گفت آقای مکارم گفتند آرایش اشکال ندارد از گروه بیرونش کردند! در نهایت بفرمایید که اگر امام زمان (عج) بیایند، خانم ها را برای پذیرش در حضور خود از جهت آرایش کم یا چهره ی زیبا گزینش می کنند و نمی گذارند که به حضورشان بیایند؟ همان کاری که در ورودی اماکن مقدسه انجام می شود. یا اینکه اگر بنا باشد کسی را به حضور نپذیرند ملاک دیگری برای گزینش دارند؟ خیلی سپاسگذارم که وقت می گذارید و همیشه با پاسخهایتان کمکمان می کنید. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امر، بنده به جهت عدم تخصص در موضوعات فقهی، وارد موارد فقهی نمی‌شوم. فقه؛ احکام را مشخص می‌کند ولی مصداق را هرکس می‌تواند تعیین نماید. مثل همین پوشش که فقه، حدودِ آن را معین می‌نماید. ولی این‌که رنگ پوشش به چه رنگ باشد، به عهده‌ی عرف است. و از این جهت بنده عرض نمودم لازم نیست رنگ روسری خانم‌ها تنها، مشکی باشد. موفق باشید

13963

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: ضمن تسلیت به مناسبت اربعین حسینی آقای دکتر عباسی در یکی از سخنرانیهای خود به شدت به فلسفه و حکت متعالیه ملاصدرا و اشخاصی مثل آیت الله جوادی املی، علامه طباطبایی، شهید مطهری و... حمله کرده و موضع گیری تندی داشتند. در مورد عدم کارایی فلسفه در اقتصاد و دین داری و اینکه انقلاب ما با حکمت صدرایی شکل نگرفته و امام خمینی با حکمت صدرایی انقلاب نکرده و.... خواستم بدانم آیا شما این سخنرانی را شنیده اید؟ و اگر شنیده اید آیا پاسخی به ایشان داده اید یا خیر؟ و نظرتان در مورد ایشان و این نحو تفکر چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این صحبت را ایشان سال‌های قبل داشتند. ظاهراً بعداً خودشان از این نظر عدول کردند. در هر صورت حرف حکیمانه‌ای نیست. موفق باشید

13607
متن پرسش
با سلام: بنده می خواهم یک راه درست و صحیح رو برای زندگیم در پیش بگیرم و ان شاءلله برسم به مقامی که خواست خدا هست و جای واقعی هر انسانیه مثل آیت الله قاضی و آیت الله انصاری و... اگر بخواهم از صفر شروع کنم و مثل کسی که اصلا اطلاع زیادی از دین نداره از کجا باید شروع کنم و با چه برنامه ای جلو برم که مطمئن باشم به مقصد می رسم و اول از لحاظ عقلی کاملا همه اصول و فروع دین برام اثبات بشه و بعد ان شاءلله پا به مرحله عرفانی بگذارم؟ و چه کتابهایی رو بخونم؟ البته سیر مطالعاتی سایت رو مطالعه کرده ام و کتاب آشتی با خدا رو هم تقریبا خونده ام ولی ممنون میشم در این زمینه بیشتر راهنماییم کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سیر مطالعاتی سایت را دنبال بفرمایید و بعد از دنبال‌کردن بحث معاد و شرح آن و بحث «خویشتن پنهان» با کتاب‌های «مقالات» آیت اللّه شجاعی کار را دنبال کنید از آن به بعد «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

13107
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله: سوالی داشتم که البته شاید شما بفرمائید در مورد این سوال امورات و سلسله سنن خفیه ای در عالم وجود دارد و نباید دنبال تبیین مادی و دنیوی مطلب باشیم. و چه بسا ممکن است دقیق هم نفهمیم چه اتفاقی دارد می افتد. اما به هر حال برایم سوال است که می خواهم در حد امکان از بعد دنیوی و مادی قضیه برایم توضیح و شرح دهید. آن هم اینکه اين بركت دقيقاً يعني چه؟ مكانيزم دنيايي و مادي اش چطور است دقيقاً؟ خب فرضاً اگر حقوق بنده ماهي يك ميليون تومان است؛ همين قدر است ديگر. اين يك ميليون كه نمي شود 2 ميليون. گوشتي كه كيلويي 30 هزار تومان است؛ نيز نمي شود 15 هزار تومان. ايضاً ساير قيمت ها. پس اينكه مي گويند فلان مال بركت دارد يعني چه؟ چطور است برخي ها با ماهي يك ميليون يا حتي كمتر دارند زندگي را مي گذرانند؛ خوب هم مي گذرانند. برخي نيز ممكن است با ماهي 3 يا 4 ميليون باز هم گير خرج و برج زندگي باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه توحیدی انسان تعریفی از خود دارد که مطابق آن تعریف دنیای خود را مدیریت می‌کند و نیازهای حقیقی خود را از نیازهایی که نفس امّاره‌اش برایش تعیین می‌کند جدا می‌نماید و از آن‌جایی که نظام عالم مبتنی بر نیازهای حقیقی و طبیعی ما خلق شده است، با کم‌ترین هزینه آن نیازها برآورده می‌شود و عملاً ما به آن‌چه می‌خواستیم، خواهیم رسید و این است معنای برکت در زندگی. موفق باشید

12318
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزيز: لطفا راهنمايي بفرماييد در احيا شب نيمه شعبان كدام ادعيه را بهتر است در برنامه خود قرار دهيم؟ با تشكر فراوان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم شیخ عباس در مفاتیح 14 عمل را جهت احیاء شب 15 شعبان و استفاده از آن فرصت مقدس نقل فرموده که یکی از یکی بهتر است و خوب است به مفاتیح رجوع فرمایید. البته دعای کمیل و عمل شماره‌ی 6 و 13 در مفاتیح را فراموش نکنید. موفق باشید

11073

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: مدتی پیش در جلسه شنبه بحثی من باب کتاب «راز قطعنامه» فرمودید به این مضمون که اشاره به تایید نکردن کتاب و اشاره به خدمات آقای هاشمی در بحث جنگ داشت - 1. سوالم این است که لطفا منظور دقیقتان را در آن جلسه بفرمایید. 2. آیا با تمام سوابق ناصواب جناب هاشمی ایشان خائن انقلاب است یا حجاب انقلاب؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بر سر ضعف‌ها و ندانم‌کاری‌های آقای هاشمی نیست، بحث بر سر آن است که آقای هاشمی تشخیص داده بود ما توان ادامه‌ی جنگ را در حالی‌که آمریکا مستقیماً وارد شده، نداریم، و این را نباید نادیده گرفت. متأسفانه کتاب «راز قطع‌نامه» می خواهد جام زهری را که حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بدان اشاره کردند، به این نگاه آقای هاشمی وصل کند، در حالی‌که این یک گمان است و مؤمن نباید در قضاوت‌هایش با گمان زندگی کند. موفق باشید
نمایش چاپی