بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10737

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. یکی از پژوهشگران علوم انسانی اسلامی فرمودند: اختلاف سلیقه‌ها در انقلاب اسلامی درست، اما اختلاف تفسیرها برای انقلاب اسلامی خطرناک است. وی دوباره افزود: فتنه آخرالزمان قرائت‌های مختلف از انقلاب اسلامی و ولی فقیه است. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر اختلاف تفسیرها از انقلاب موجب غفلت از اهداف اصلی انقلاب اسلامی باشد بسیار خطرناک است ولی اگر اختلاف تفسیرها در روش‌های متفاوت نسبت به نزدیک‌شدن به اهداف باشد، باید تحمل کرد و در فضای آزاداندیشی به آن‌ها احترام گذاشت. موفق باشید
10467

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حدیثی از معصوم هست که می فرماید اگر کسی از بلایی بترسد و برای نرسیدن ان بلا به خودش بیش از آن که مبتلا به آن بلا شود دعا کند که خدایا مرا مبتلا به این بلا نکن، خداوند هرگز او را به آن بلا مبتلا نمی کند!!! یعنی اگر کسی برای حفظ ناموسش و یا مرگ فرزندش و یا رفتن آبرویش و یا مبتلا به فقری که ایمانش از بین برود و... دعا کند واقعا هرگز چنین نمی شود؟!! متوجه تفاوت این مسایل برای امتحان الهی هستم اما اگر نعوذ بالله کسی مشکلی برای ناموسش اتفاق بیفتد در حالی که خود آن فرد به واقع متقی باشد چه؟ این موارد به واقع دلهره آورند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره ما وظیفه داریم در عین رعایت همه‌ی جوانب و ایجاد زمینه‌های ایمانی در خانه از خدا بخواهیم چنین بلاهایی برای ما به عنوان امتحان پیش نیاورد «رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِه‏». موفق باشید
9973
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: در خصوص حدیثی که از امام صادق علیه السلام نقل است که تلاش برای دنیایی که برای رفاه خود و عیال و استفاده از آن برای صدقه و حج باشد آخرت است نه دنیا، چطور می شود انسان بدون تزکیه خودش را گرفتار دنیا به امید کسب آخرت بکند؟ برای امثال ما که نفس و شیطانی سرکش داریم آیا این حدیث مصداق دارد و این فرمایش حضرت برای مومن واقعی نمی باشد؟ راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مخاطب این حدیث کسانی‌اند که بنای خودسازی دارند و گمان می‌کنند تلاش اقتصادی مانع خودسازی است. حضرت تذکر می‌دهند آن نوع تلاش اقتصادی هم نوعی تلاش برای آبادانی آخرت است. موفق باشید
7865

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز قبلا نسبت به بچه دار شدن تمایلی نداشتم. اما با تذکرات رهبری و مطالعات از خدا خواسته ام.اما تا بحال قسمتمان نشده. با اینکه قبلا نمیخواستم اما حالا که نمیشه طلب شدیدی در من شکل گرفته بطوری که اولویت دعاهایم شده و رویم تاثیر میگذارد گاهی ناراحتم و میترسم ناراضی و ناشکر بشوم. از آن طرف حدیث داریم از رسول خدا که برای بچه دارشدن به خدا التماس کنید، از طرف دیگر این انتظار انگار بدتر میکند غمگین شده ام. چه کار باید کرد. می دانم آزمایش الهی است و میترسم. خیلی برای امثال بنده دعا بفرمایید استاد. حالا که وضع جمعیت نگران کننده است این جور موانع رفع بشود. پیشاپیش از راهنماییتان سپاسگزارم. خدا حفظتان کند و مقاماتتان را عالی تر کند.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در هر حال شما طبق وظیفه عمل کنید و بقیه را به خدا بسپارید. به لطف الهی امیدوار باشید. موفق باشید
6531
متن پرسش
سلام علیکم. نظر جناب عالی در مورد مذاکرات ژنو چیست؟ آیا به نظر شما این مذاکرات دست آورد قابل توجهی برای ایران داشته است؟ با توجه به توقف غنی سازی 20 درصد و اکسید شدن انها و... و یک سری بنده های این توافق نامه ، آیا نگاهتان مثبت است یا نظر دیگری دارید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نگاهم با نظر به شرایط تاریخی که در انتخابات 24 خرداد پیش آمد، مثبت است ولی ارزش کار به شجاعت و دقتی است که در ادامه باید مذاکره‌کنندگان ایرانی از خود نشان دهند. موفق باشید
5960
متن پرسش
با سلام آیا باجن میتوان ازدواج کرد؟ اگربله چگونه مگرجنس آنها بامافرق ندارد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید ما با جنّیان از دو جنس هستیم و ازدواج بین ما و آن ها معنا نمی دهد و قرآن می‌فرماید شیطان از آن جهت که از جنس جنّ است شما را می‌بیند ولی شما آن‌ها را نمی‌بینید. می‌فرماید: «یا بَنی‏ آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ یَراکُمْ هُوَ وَ قَبیلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ»(سوره‌ی اعراف، آیه‌ی 27 ). موفق باشید
2520
متن پرسش
با سلام نظر جنابعالی در مورد پیام تسلیت آقای دییس جمهور به پادشاه عربستان چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مقام معظم رهبری فرمودند: دیپلماسی کشور باید همان عرف دیپلماسی را رعایت کنند. موفق باشید
2060
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی با عنایت به اینکه جنابعالی فلسفه و عرفان را نزد استاد خاصی فرا نگرفته اید ولی انصافا هم خوب فهمیده اید و مهمتر از ان خوب بیان می کنید لطف فرمایید و شیوه مطالعاتی خود را جهت استفاده دیگران بیان نمایید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده اصول فلسفه و روش رئالیسم را خدمت یکی از اساتید قم شروع کردم و بعدا خودم ادامه دادم و اسفار را بیش از هزار جلسه از نوار‌های آیت‌الله جوادی استفاده کردم و بعد از آن‌که جلد هشتم و نهم اسفار را ترجمه کردم و به حضرت آیت‌الله جوادی تقدیم نمودم، ایشان اجازه دادند از 418 جلسه نوارهای درس فصوص الحکم محی الدین استفاده کنم. عمد دقّت در متون فلسفی و عرفانی است. موفق باشید
1717
متن پرسش
با سلام. استاد معزز در سخنرانی هاتان درباره امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف فرمودید: ایشان چون من ما در تن ماهستند فلذا جهان در ید قدرت ایشان است و نیز فرمودید ایشان حضور فراگیر دارند و غایبند اما حاضرو ...استاد در مورد سایر ائمه معصومین نیز همین گونه بوده است؟اکنون که آن بزرگواران از دنیا رفته اند آیا باز هم همان حضور فراگیر را دارند و یا این قضیه مثل امامت که از کسی به کسی منتقل می شود با وفاتشان منتقل شده است؟ سپاسگزار از عنایت شما
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام مسلّم همه‌ی امامان در صحنه‌ی عالم حاضرند و اگر کسی به آن‌ها رجوع کرد نظر می‌کنند. ولی حضور حضرت مهدی(عج) حضور مدیری است که خداوند مسئولیت اداره‌ی جهان را به عهده‌ی ایشان قرار داده و از این جهت به ایشان نظر می‌شود و از ایشان مدد می‌خواهید و انتظار وجود مقدسشان را می‌کشید. موفق باشید
1467

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم رب المهدی سلام.من دختری هستم، دانش آموز پیش دانشگاهی.رشته تجربی. یک سالیست که گرفتار مشکلی شدم و به دکتر روانشناس هم مراجعه کردم و دکتر هم گفت که باید دارو مصرف کنم اما من صلاح دونستم اول با شما مشورت کنم و نظر شما رو هم بدونم. من خیلی آدمه حساسی هستم یا شاید هم به قوله دکتر وسواس فکری دارم.مثلا وقتی کسی یه رفتاری میکنه من خیلی حرفو رفتارش رو تو ذهنم مرور میکنم و همش ذهنم مشغول میشه و دیگه به زندگیم نمیرسم.البته خیلی تونستم پیشگیری کنم اما بطور کامل درمان نشده.مثلا خیلی میترسم آدما از دستم ناراحت بشن ، یا باهم بداخلاقی کنن یا قطع رابطه.همینجور یه حرفو تو ذهنم مرور میکنم.رو حرفا و کارایه آدما حساسم . بدبین نیستم ولی....نمیدونم ، نمیتونم توضیح بدم.یعنی الان چون تو همچین موقعیتی نیستم نمیتونم توضیحش بدم. دکتر بهم گفت : چون تو زمانه کنکورم و رفتارم نشون میده که خیلی اضطراب دارم نمیشه درمانش کنیم چون سیستم عصبیم متعادل نیست، بنابراین بهم گفت : باید دارو مصرف کنم تا سیستم عصبیم متعادل شه و اضطرابم بیاد پایین تا بشه وسواس فکریم رو درمان کرد.خیلی تاکید کرد که داروها هیچ ضرری ندارن ولی برادرم گفت اول با شما مشورت کنم. الان نسبت به اون موقعه که رفتم پیشه دکتر(یک ماه پیش)خیلی اضطرابم بیشتر شده، چند وقتیه که شبا که میخوابم همش از خواب میپرم و تپش قلب شدید دارم و وقتی از خواب میپرم یه دلشوره ای تو دلمه و دوباره یه عالمه طول میکشه تا خوابم ببره. این وسواس فکری و اضطراب مشکلی بود که میخواستم نظرتون رو بدونم که آیا دارو مصرف کنم؟شما چه پیشنهادی دارید؟ مشکله بعدی اینکه من تو مدرسه شاهد نجف آباد درس میخونم و خودم نجف آبادی نیستم ، و شدیدا ولایتی هستم و رهبرمون رو دوست دارم ، اما تو مدرسمون و تو کلاسمون بچه ها همه مخالفه رهبری هستن و بعضا توهین ومسخره میکنن ، میخواستم ازتون بپرسم ببینم تکلیفه من چیه؟باید سکوت کنم؟در حالیکه یه عالمه تو دلم حرص میخورم و دوست دارم باهاشون دعواکنم.ولی این بچه ها از اون دسته آدم هایی نیستن که با حرف متقاعد بشن ، یعنی یه جورایی اگربخوام باهاشون حرف بزنم اصلا قبول نمیکنن و مسخره میکنن و جوابه خاصی ندارن که بدن.و تو کلاسه 25 نفره شاید5 نفر ولایتی باشن که اونا هم هیچی نمیگن.ولی من اگر بدونم باید جوابشونو بدم از هیچی نمیترسم ، حتی اگر از مدرسه اخراجم کنند.مشکله من اینه که نمیدونم باید چکار کنم!!! بحثه بعدی راجع به درس خوند نمه، من داداشم لیسانس داره و الان رفته حوزه.البته وقتی همسن من بود یعنی قبل از کنکورش میخواست بره حوزه که خانوادمون باهاش شدیدا مخالف بودن و اون هم بالاجبار رفت دانشگاه.اما بعد از 4 سال رفته حوزه و الان پایه یک هست و خدارو شکر خیلی راضیه. من تو فکر دانشگاه بودم و چون بابام خیلی دوست داشت داروسازی قبول بشم ، تصمیممو گرفته بودم که بخونم واسه داروسازی.تا اینکه پارسال آجیم جامعه الزهرا رو بهم معرفی کرد و اصلا فکرشو نمیکرد که من جذبش بشم اما من خیلی خوشم اومد و 2-3 ماهی حسابی در مورد جامعه الزهرا تحقیق کردم تا اینکه به این نتیجه رسیدم که انشاالله حتما ثبت نام کنم.خانوادم به اندازه ای که برایه داداشم مخالف بودن مخالفم نیستن ولی از حرفاشون معلومه که خیلی دوست دارن من برم دانشگاه.من جزوه ی شما رو هم که در مورد عالم طلبگی بود خوندم ، بی اندازه تشنه ی اینم که برم جامعه الزهرا یا حوزه یا جایی که بتونم درسی بخونم که بتونه منو به خدا نزدیک کنه.اما داداش بزرگم بهم میگه میخوای از کنکور فرار کنی و از کنکور میترسی و از این حرفا.من شاید الان یکم از کنکور بترسم و دلهره داشته باشم اما بخدا اونموقعه که تصمیم به جامعه الزهرا رفتن گرفتم اصلا از کنکور نمیترسیدم ، دقیقا یادمه ، خیلی هم خوشبین بودم که حتما دانشگاه قبولم.اون موقع دو تا هدف داشتم ، یکی اینکه پدر و مادرم رو خوشحال کنم و یکی هم اینکه بتونم به مردم و به جامعه خدمت کنم.اما من خودمو خوب میشناسم و میدونم احتمال50 درصد اگربرم دانشگاه لطمه میخورم ، با خودم گفتم اگربا هدفه خدمت وخوشحا ل کردن پدر و. مادر برم دانشگاه اما خدا رو از دست بدم یا به هر طریقی اهدافم یادم برن یا بشم یه شخصی از نظر علم بالا اما از نظر معنوی پایین چه سودی داره؟اگر پولدار بشم و همه چیز توزندگیم داشته باشم اما خدا رو نداشته باشم چه سود؟تا من خودمو اصلاح نکنم و تهذیب نفس نکنم چجور میخوام مفید باشم؟یه عالمه از این فکرا به علاوه ی اینکه هدف از این زندگی رسیدن به خداست و در حوزه بستر برای این امر فراهم تره ف خیلی ها هم با دانشگاه به خدا رسیدن اما خطرات دانشگاه بیشتره ومن در خودم این قدرتو نمیبینم که همچین ریسکی کنم.ولی من هیچ پشتیبانی ندارم جز خدا.امروز واسه کنکور ثبت نام کردم و دانشگاه امام صادق ، بقیه الله و دانشگاه علوم و معارف رو هم ثبت نام کردم و حتما انشاالله دفترچه ی جامعه الزهرا رو هم میگیرم.ولی نمیدونم باید چکار کنم؟نمیدونم خوشحال کردن پدر و مادرم ارجعیت داره یا رفتن به حوزه و رسیدن به خدا.داداشم میگه هر کدوم که به صلاحت باشه پیش میاد .فکرشو نکن اما من خیلی ذهنم مشغوله و تو درس خوندن هم یکمی سست شدم.من نمیگم همه ی آدمایی که تو حوزه هستن خوبن و همه ی آدمایی که دانشگاه هستن بدن اما دانشگاه همه جور آدمی با همه عقاید و اخلاقی میان.وقتی من هنوز عقایدم محکم نیست ممکنه..... نمیدونم چکار کنم و این برام شده یه مشکله بزرگ.از یه طرف دله پدر و مادرم واز یه طرف... میترسم برم حوزه بعد هر کی از مامانم بپرسه دخترت کجا درس میخونه ، واسه مامانم خجالت باشه که بگه رفته حوزه.واسه خودم اصلا مهم نیست بقیه چی فکر میکنن ، من فقط خدا رو میخوام.اما من تمامه تلاشمو رو میکردم که باعث افتخار و سربلندی پدر و مادرم باشم اما اگر برم حوزه شاید نتونمخیلی خوشحالشون کنم یا از نظ خودشون و بقیه باعث سرافرازیشون نشم. من این حرفا رو برا هر کی که میخوام بگم به وسطاش که میرسم مسخرم میکنه و میگه برو بابا.تو مدرسه که اصلا نمیتونم بگم میخوام برم حوزه، تو فامیل هم همه یجوری فکر میکنن.حرفایه منو نمیفهمن.شایدم من دارم اشتباه میکنم. هر بار که خیلی ذهنم به این موضوع مشغول میشه میگم خدایا سپردم به خودت اما بازم دلم آروم نمیگیره. دانشگاه بقیه الله که خیلی کم دانشجو دختر میگیره ، دانشگاه امام صادق هم میگن مصاحبه سختی دارم.نمیدونم باید چکار کنم.اونقدری هم درس نخوندم که امید به کنکورداشته باشم.آخه تقریبا حس میکردم مامان و بابام راضی شدن برم حوزه اما دفترچه هایه کنکور که اومد دیدم انگار خیلی دلشون میخواد من برم دانشگاه. خودمم خیلی دلم میخواد بتونم یه کاری واسه این کشور بکنم ، خیلی دلم میخواد باعث افتخار کشورم بشم و جلو اما زمان سربلند باشم اما از خطراتش میترسم. بخدا دارم دیوونه میشم. هم ازتون کمک و راهنمایی میخوام. هم اینکه حسابی واسم دعا کنید، دعا کنید هر جا میرم و هرچی میخونم وسیله ای بشه واسه رسیدن به خدا.و دعا کنید توفیق و اراده پیدا کنم محکم درس بخونم و به درس علاقه مند بشم و هر دعایه دیگه ای خودتون میدونید واسم بکنید. من سیده مطهره موسوی هستم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- ظاهراً همین‌طور که دکتر فرموده‌اند در شرایطی نیستید که بتوانید بدون دارو خودتان را درمان کنید چون ذهنتان بر اراده‌تان غلیه کرده است. مصرف دارو و تقویت بدن و ورزش مرتب إن‌شاءالله مؤثر خواهد بود. 2- آری اگر شرایط طوری است که سخن شما بر روی همکلاسی‌هایتان تأثیر ندارد سکوت کنید مگر آن وقتی که می‌توانید دوستانه به بعضی از آن‌ها تذکر بدهید. در ضمن در مورد سؤال آخر حرف آن برادرتان که فرموده‌اند بگذار هرچه صلاح است پیش می‌آید حرف خوبی است به این شرط که شما در حدّ خودتان بدون اضطراب دروس را بخوانید و به خدا توکل کنید. موفق باشید
744

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز میخواستم در مورد این شبه که میگویند ولایت فقیه دیکتاتوری است چون کسی نظارتی روی ولی نمیکند و اگر هم میکنند(مثل مجلس خبرگان) نظارت جانبدارانه است یعنی اعضای مجلس به طور صریح اعلام طرفداری میکنند، پاسخی بدهید و کتابهایی در مورد پاسخ به شبهات ولایت فقیه معرفی کنید ممنون
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی افلاطون در کتاب مدینه‌ی فاضله‌اش معتقد است در جایی که قانون مشخص است چه بهتر که حکومت فردی باشد و یک نفر تصمیم بگیرد و در جایی که قانون نیست بهتر است شورایی تصمیم گرفته‌شود. بحمد الله «فقه» تکالیف را مشخص کرده و به بهترین نحو شرایط را قانون‌مند نموده و نه تنها خبرگان و مراجع بلکه همه‌ی مردم قوانین الهی را می‌شناسند و اگر ولی فقیه از آن عدول کند به خوبی تشخیص می‌دهند و تفاوت ولایت فقیه با دیکتاتوری آن است که میل و نظر دیکتاتور به خودی‌ خود باید عمل شود. همان طور که در زمان رضا خان هر کس را رضا خان می خواست به قتل برساند، به قتل می‌رساند و هر کس را که او می‌خواست بالا رود، بالا می‌رفت. درحالی که ولی فقیه مقید به قانون شرع است و هیچ عملی را نمی‌تواند با میل خود انجام دهد و لذا به هیچ وجه نمی‌توان این را دیکتاتوری نامید، در حالی که همین امروز در کشورهای به اصطلاح دموکراتیک اختیاراتی که سران مملکت دارند طوری است که به میل خود می‌توانند به یک کشور حمله کنند و یک میلیون مردم عراق را به قتل برسانند. موفق باشید
425

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلا م علیکم .ببخشید مزاحم می شوم بنده مشکلی داشتم که مربوط به مسائل شهوتی می شود که هرازچند گاهی در خواب به واسطه خیالات گوناگون روح مرا می آزارد ازطرفی درحال حاضر خودم را برای ازدواج آماده نمی بینم نظر حضرتعالی چیست؟ باید بگویم که ذهن من از طرفی برای حل مطالب کتب عقلی که می خوانم درگیر است .خدا به شما طول عمر بدهد. دعا بفرمایید .
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی پیشنهاد می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید تا إن‌شاءالله بتوانید راه‌کارِ کنترل خیالات را در مسیر حضور در محضر حق تمرین نمایید. موفق باشید
241

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید مسئله ای هست که مدتهاست مرا آزار میدهد و تصور قریب به یقین من این است که این مسئله ریشه در حالات روحی من دارد! از اینرو به جای مطرح کردن آن با پزشک و... از شما راهنمایی خواستم و هرچند کودکانه به نظر میرسد اما زندگی مرا تحت تاثیر خود قرار داده است... و آن این است که من اکثر اوقات میل شدیدی به خوردن دارم(!!!) حتی اگر کاملا سیر باشم و یا حتی دو برابر نیاز غذا خورده باشم گاهی آنقدر این میل شدید میشود که نزدیک است حالم بهم بخورد اما هنوز اصرار بر خوردن دارم ...و مختص به ساعات خاصی از شبانه روز نیست... اگر میتوانستم روزه بگیرم شاید با روزه میتوانستم به حل این مشکل کمک کنم اما متاسفانه بعلت برخی مشکلات جسمی روزه هم برایم ضرر دارد!! نکته ی عجیب اینجاست که وقتی به سفر زیارتی مثل "مشهد مقدس" میروم این میل درست برعکس میشود و با اندک غذایی سیر میشوم و اصلا آن میل دیوانه وار از بین میرود ازین رو خودم دریافتم که این مشکل ریشه در حالات معنوی من دارد پس از شما راهنمایی خواستم از خدا میخواهم که لطفش را بر شما مستدام بدارد
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: در جنابعالی قوه‌ی واهمه شدت پیدا کرده و با انوار معنوی و مطالعات کتب عقلی و تفسیر قرآن و ورزش و کم‌حرفی، قوه‌ی واهمه ضعیف می‌شود. از طرفی سعی کنید با خوردن غذاهای ساده قوه‌ی واهمه‌ی خود را تحریک نکنید. موفق باشید
19446
متن پرسش
سلام علیکم: در فیلمی که آقای عرب ساختند مطالبی می فرمایید که جای سئوال دارد: ۱. فرمودید ما باید زبان با همدیگر بودن و با حتی طرفداران روحانی بودن را پیدا کنیم، حال سئوال این است که درست است همه طرفداران روحانی بد نیستند ولی عده ای از طرفداران حمایت از میرحسین و... می نمودند و شعار آزادی حصر می دادند آیا با اینها هم باید گفتگو نمود یا طرد کرد؟ و عده ای از طرفداران هم اساسا چون انقلاب را قبول ندارند رای به ایشون داده اند با اینها چگونه؟ ۲. بالاخره دولت ها نقش دارند یا ندارند؟ بالاخره دولت آقای روحانی انقلاب را عقب می اندازد یا نه؟ درست است رشد مردم را به همراه دارد اما این گونه عملکرد و اینگونه تفکر آیا برای انقلاب خطر هست یا نه؟ و اگر خطر نیست چرا پس اینهمه جبهه انقلاب سعی نمود تا ایشان رای نیاورند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌طور که متوجه‌اید به غیر از آن‌ها که می‌فرمایید اکثر کسانی‌که به آقای روحانی رأی دادند، هم انقلاب را و هم رهبری را قبول دارند ولی تصورشان این بود که اگر اقای رئیسی رئیس جمهور شوند، یک نوع تحجر و خشونت پیش می‌آید. این جا هست که ما باید طوری عمل کنیم که این تصور در بین مردم نباشد به‌خصوص نسبت به جناب آقای رئیسی که سوابق و تحصیلات ایشان همه خبر از یک نوع سعه‌ی صدرِ حکیمانه می‌دهد. 2- آن‌چه نقش اصلی را همیشه داشته، مردم بودند لذا اگر تلاش شود مطالبات مردم متعالی گردد و از نحوه‌ی زیستِ غربی به نحوه‌ی حیات قدسی نظر کنند، دولت‌ها خواسته و نخواسته در مسیر مطالبات مردم قرار می‌گیرد. موفق باشید

16966
متن پرسش
سلام استاد عزیز: دو سوال از محضر جنابعالی پیرامون بحث توبه انسان دارم. 1. با عنایت به آیه ی کریمه که خداوند فرموده «ان الحسنات یذهبن سیئات» یعنی بعد از نماز یا حسنات دیگری گناه انسان پاک و محو می گردد، شرایط و ارکان قبولی توبه پس در این کریمه جایگاهی ندارد؟ 2. استاد واقع اش بنده روزانه گناهان، خطاها، لغزش ها و غفلت هایی دارم به نظر شما باید تا چه اندازه ی به گناهان توجه کرد؟ حضرتعالی در شرح دعای مکارم الاخلاق به سلوک یکی از علما استناد کردید که ایشون بعد هر نماز طبق آیه ی مذکور مجددا سلوک خود را دامه می دادند، خوب است بنده هم همین گونه باشم؟ 3. استاد تفسیر حضرتعالی از احادیثی که با بر زبان جاری کردن یک آیه یا ذکر انسان آمرزیده می شود چیست؟ آیا باید برای آمرزش گناهان به آن ذکر یا آیه معرفت داشت یا صرف اداء کردن کفایت می کند؟ 4. استاد پس چرا شرح صوتی مجلدات مقالات آیت الله شجاعی رحمت الله علیه در آرشیو صوتی نیست، لطفا قرار دهید. ببخشید بیشتر از دو تا سوال شد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مسلّم حسنات اعم از نماز و خلق نیکو، سیئات یعنی گناهان را از تأثیر می‌اندازد 2- چه خوب است که انسان بتواند چنین کاری بکند 3- اقلّ ذکر، ذکر زبانی است و بی‌تأثیر نیست؛ به شرطی که از رویکرد قلبی آن ذکر، غفلت نشود 4- به مسئولان محترم سایت در مورد شرح صوتی «مقالات» نظر جنابعالی را پیشنهاد می‌کنیم، ولی در هر حال می‌توانید سی‌دی‌های مربوطه را از جناب حاج آقای نظری بگیرید. موفق باشید

16540
متن پرسش
با عرض خسته نباشید و سلام خدمت جناب طاهرزاده: ببخشید یک متنی در سایتی خواندم که به نظرم مقداری از آن اشتباهست. خواستم اگه امکان داره نظرتان را در مورد آن بدهید که به نظر شما چه ایرادی دارد؟ متن: اگر توحید ما قوی شد و خدای مهربان را آنگونه که باید از راه دل و از طریق صفات او جل جلاله و عظم شأنه بشناسیم نه از طریق ذات که اسماء حق تعالی نیز در ذات او فانی اند. «لا تفکروا فی ذات الله، بل تفکروا فی صفات الله» تا آنجا که قلبمان مملو از عشق به خدای مهربان شود و هرچه و هر که غیر اوست را در آن جای ندهیم که قلب «حرم الله» است و با این توضیح که اگر خدایی ها را دوست بداریم، و هر که و هرچه را بخاطر خدا دوست بداریم همان دوست داشتن، عشق به خداست و خدایی است، مانند دوستی و محبت به آل الله (سلام الله علیهم)، که محبت ولایت همان محبت و عشق به خداوند است. و همچنین محبت به والدین و اولیاءالهی که منافاتی با محبت به خدا ندارد. ببخشید آقای طاهرزاده نظر شما چیست؟ به خصوص در مورد اون قسمت ِ شناخت صفات نه شناختِِ ذات. به نظر شما آقای طاهرزاده، نویسنده این متن ممکن است در مسایل عرفانی وارد باشد یا نه این سخن ها مربوط به کسانی با تفکرات غیر مربوط به عرفان است؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف درستی نیست که بگوییم شناخت حضرت حق با صفات او، برتر از شناخت او از طریق اسماء است. حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: « «نَحْنُ‏ وَاللَّهِ‏ اسْماءُ الْحُسني»؛[1] چون خداوند مى‏ فرمايد: «وَلِلّهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا»؛[2] براى خداوند اسماء حسنايى هست، پس او را از طريق آن اسماء حسنا بخوانيد. وقتی حضرت صادق«علیه‌السلام» مى ‏فرمايند: به خدا سوگند ماييم آن اسماء حسنايى كه خدا فرموده او را از طريق اسماء حسنا بخوانيد؛ در واقع حضرت در اين سخنِ بسيار مهم خود مى‏ خواهند ما را راهنمايى كنند كه از طريق مصداق اسماء الهى و محل ظهور جمال خاص پروردگار مى ‏توانيد با خدا مرتبط شويد. ظاهراً نویسنده‌ی آن متن متوجه‌ی جایگاه اسماء و صفات خداوند نیستند. موفق باشید

 


[1] ( 1)- مستدرك‏الوسائل، ج 5، ص 229.

[2] ( 2)- سوره‏ى اعراف، آيه 180.

15614
متن پرسش
سلام علیکم وقت بخیر: بنده طلبه پایه 2 هستم. 1. چطور باید علاقه و عشق به مطالعه دروس را ایجاد کرد که خستگی و زدگی پیش نیاید؟ 2. گاهی در کلاس و مطالعه یا هر جای حساس که نیاز به حواس جمعی دارد، تمرکزم را از دست می دهم و نمی توانم بطور ارادی آن را باز گردانم و کار سخت می شود. لطفا بفرمایید درمان این مساله چیست؟ 3. گاهی از برخی می شنویم چه نیازی است طلبه مثلا کتاب مغنی را بخواند که مجموعه ای از نظرات مختلف است که فلان ادیب مطرح کرده است و شاید به آن در این حد نیازی نباشد و طلبه فرصت و وقت خود را اینطور هدر بدهد؟ لطفا بفرمایید این نگاه صحیح است یا خیر؟ و راه حل این مساله چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با یادداشت‌برداری و تعمق بر روی مطالب، حوصله‌ی انسان برای دنبال‌کردنِ مطالب بیشتر می‌شود به شرطی که سعی شود پرحرفی و پرخوری نداشته باشیم و دنبال دیدنِ فیلم و سریال نباشیم. 2- سعی کنید ملکه‌ی یادداشت‌برداری را در خود تقویت کنید، حتی اگر نخواهید از آن یادداشت‌ها استفاده کنید، ولی صرفِ یادداشت‌کردن تمرکز می‌آورد. 3- چنین کتاب‌هایی کمک می‌کند تا بحث‌های ادبیاتی به صورت ملکه در آید. ادبیات که فقط فهمیدنی نیست، تکرارکردنی است. موفق باشید

12947

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: احتراماً، برای تبیین اصول عقاید، کتابهایی که به زبان ساده و جذاب برای نوجوانان می تواند مفید باشد و همچنین آنها را از راه خسته نکند راهنمایی می فرمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های امثال مرحوم صفائی حائری نکات خوبی دارد. بد نیست سری هم به کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «چه نیازی به نبی» بزنید. موفق باشید

12816
متن پرسش
سلام علیکم: آیا غلبه بر صفات ذاتی شخص یا یک جنس خاص طبق دستورات شریعت، کمالی مضاعف برای انسان محسوب می شود؟ برای مثال شخصی که ذاتا تندخوست اگر غضب را کنترل کند یا جنس زن که ذاتا پرحرف تر از مرد آفریده شده اگر سکوت اختیار کند، به خاطر زحمت مضاعفش در این راه، کمال مضاعفی عایدش می شود؟ سوال دیگر در راستای این سوال اینکه، خالق حکیم مهربان که جنس زن را به دلایل حکیمانه توانایی گفتاری بیشتر بخشیده و حتی در مواردی حرف زدن با همسر یا دیگران را به عنوان راه رهایی از مشکلات برای او قرار داده (البته اگر همین ادعا صحیح باشد)، یک زن پایبند به اصول اخلاقی شرع مقدس چطور می تواند مصادیق استفاده صحیح از این نعمت و سکوت مورد تاکید موکد اسلام را دریابد؟ با سپاس فراوان. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس برای تعالی خود مسیر امتحانی در پیش دارد حال آن‌که باید در عین توانایی پرحرفی، خود را کنترل کند و یا آن‌که در عین تندخویی باید حلم را بر خود حمل کند و حتی اگر به گفته‌ی شما کسی توانایی بهترسخن‌گفتن را داشته باشد، باید آن نعمت را در مسیر انجام وظیفه و اُنس با خدا مدیریت نماید وگرنه نعمتی است که به نقمت تبدیل می‌شود و مسیر سقوط او در دل همین نعمت شکل می‌گیرد. موفق باشید

11425
متن پرسش
سلام استاد: اختلاف جزیی بین علما به کنار، اما در بحث تفاوت دو اسلام، اسلام ناب و اسلام غیر ناب، چطور خدا به هر دو طایفه علما عنایت میکنه؟ چطور میشه هم به امام خمینی عنایت کنه و هم به آیت الله خویی؟ چطور میشه هم به نواب صفوی که در صدد ایجاد حکومت بوده خواب حضرت زهرا ببینه و هم آیت الله بروجردی که معتقد به اسلام فردی بوده و هیچ کمکی به نواب نکرده عنایت بشه؟ اینها دو تناقض هستند، اختلاف کوچکی هم نیستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به هرکس به همان اندازه‌ای که برای اسلام مفید است مدد می‌رساند. حضرت آیت اللّه خویی خارج از آن ضعفی که در یک مرحله با پذیرفتن فرح پهلوی از خود نشان دادند، در بقیه‌ی امور شاگردانی تربیت نمودند که امروز از اساتید ارزشمند حوزه و در خدمت اسلام و انقلاب‌اند و مرحوم نواب صفوی از آن جهت که می‌خواست یک‌شبه همه‌ی کارها درست شود متوجه کار بزرگی که آیت اللّه بروجردی در صدد پایه‌گذاری آن بودند نشد و امروز ما وامدار حوزه‌ی علمیه‌ی قمی هستیم که پایه‌های علمی آن را آیت اللّه بروجردی گذاشتند. خداوند همه‌ی آن‌ها را رحمت کند و خداوند به نیّت پاک این بزرگان می‌نگرد و همه را مشمول رحمت خود قرار می‌دهد. موفق باشید

10719
متن پرسش
سلام: نوجوانی 15 ساله ام دارای دو مشکل در طلبگی می باشم: یکی مشکل مالی که از کجا درآمد داشته و احتیاجاتم را چگونه برطرف کنم؟ با اینکه خانواده هیچ گونه حمایتی نمی کنند و دیگری مشکل کار است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر استعداد و علاقه‌ی لازم جهت طلبگی در شما باشد خداوند کمک می‌کند و اگر آن استعداد لازم وجود ندارد بالاخره با تلاشی که هرکس باید در زندگی بکند خداوند روزی او را می‌رساند. موفق باشید
10314

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام آقای طاهر زاده: شرح احوالات من: من جوانی 18 ساله هستم. دعا و توسل می کنم کتاب های آقای نجابت و دولابی و کتاب های توحیدی می خوانم، معنای مناجات خمسه عشر را می خوانم، دائم سعی می کنم به فکر خدا باشم و به قدرتش فکر کنم و خلق را هیچ کاره و سراب بدانم ولی اصلا آرامش ندارم، این حالات مرا دارد نابود می کند همه اش حول و اضطراب دارم، آرزوی مرگ و شهادت را همین حالا با التماس و گریه از خدا دارم (آیا اگر همین حالا بمیرم نامه ی اعمالم کامل خواهد بود و نزد حضرت علی می روم ) نمی خواهم در این دنیا حتی برای یک لحظه ی دیگر باشم خواهش خواهش خواهش می کنم که به من بگویید چه کنم؟ بدنم همه اش می لرزد و رعشه بدنم را گرفته، به خدا قلبم درد گرفته و بعضی مواقع قلبم نامنظم می زند و درد می کند در این سن. دکتر رفته ام ولی آنها هیچ کاری نمی توانند بکنند من که این همه کار برای خدا کرده ام پس چرا ذره ای آرامش و عشق و امنیت ندارم؟ چه کنم تا به آرامش حقیقی و ابدی و بی نهایت برسم؟ چرا درهای رحمت خدا باز نمی شود؟ آیا این همه عذاب بر من از طرف خداست؟ دیگر اصلا نمی توانم زندگی کنم، برای کنفرانس دادن و سخنرانی کردن و امتحان رانندگی دادن و پای تابلو رفتن و سربازی ترس دارم، در این زندگی پر اضطراب چگونه می توانم زنده بمانم. آقا خواهش می کنم بگویید برای لرزش و رعشه و درد قلبم چه کنم؟ کلا برای رهایی از این حالات و رسیدن به امنیت و عشق به خدا چه کنم؟ آخه من چند سالمه که قلب درد و رعشه داشته باشم یا این لرزش و رعشه و قلب دردم و اضطراب از بین برود و به جایش آرامش ابدی بیاید و یا همین حالا بمیرم و جانم را به خدا دهم و آرامش ابدی پیدا کنم. و آیا آنجا به من محل می گذارند یا نه؟ ورزش می کنم و کتاب های «ادب خیال و قلب» و «آشتی با خدا» و «عالم انسان دینی» را خوانده ام و الان دارم «10 نکته از معرفت نفس» با شرح صوت آن بنا به گفته ی شما را می خوانم. چه کار کنم؟ چرا هم سن و سال های من اینجور نیستند. چند وقت دیگر امتحان رانندگی دارم با لرزشم چه کنم یا بمیرم یا از این اضطراب و ترس رهایی پیدا کنم. خواهش می کنم بیش از چند سطر جوابم را بدهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در دنبال‌کردن مباحث معرفتی و توسلاتی که دارید راه درست را می‌روید، ولی مشکلی که در بدن خود دارید به یک بیماری جسمی، روانی شبیه است که خوب است با یک روان‌پزشک در میان بگذارید و داروهایش را هم مصرف کنید. موفق باشید
9861
متن پرسش
سلام علیکم: شما در برهان صدیقین فرمودید رابطه عالم به خدا رابطه ای وجودی است، بنابراین به محض اینکه خدا توجهش را از عالم منصرف کند عالم از بین می رود. سوالم این جاست وصفی که از قیامت در قرآن و روایات است یک وصفی تدریجی است، مثلا کوه ها متلاشی می شوند، خورشید روی زمین می ریزد و... در صورتی که اگر خدا توجهش را بردارد خورشید در جا باید عدم شود نه اینکه روی زمین بریزد و... آیا در قیامت، عدم شدن به گونه ای دیگر است یا ازنوع انصراف توجه خداوند متعال از عالم ماده است؟ اگر از نوع انصراف است چرا تدریجی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت مخلوقات با خدا از آن جهت که خداوند به آن‌ها وجود می‌دهد یک بحث است، نسبت مخلوقات با همدیگر در نظامی که دارای حرکت است بحث دیگر. نظام عالم ماده بر اساس تبدیل قوه به فعل تدریجی است ولی همین نظام در رابطه با خدا یک وجود است که اگر حضرت حق آن را متجلی ننماید، به‌کلّی معدوم می‌شود. در مورد قیامت هم بحث نسبت ما با آثار اعمال‌مان مطرح است که هر عملی مقدمه‌ی عمل دیگر و هر جزایی مقدمه‌ی جزای دیگر است. موفق باشید
8823
متن پرسش
سلام استاد علامه طباطبایی می فرمایند: اعمال خلق - که یکى از آنها اعمال اختیارى خود او است -، هر چند که نسبتى به خود او دارد، و لیکن در حقیقت این خداى سبحان است که آن عمل را اراده و از طریق اختیار بنده اش و اقتضاى سایر اسباب ایجاد مى کند، پس در حقیقت خالق آن اعمال هم خدا است. سوال: اگر خدا آن عمل را اراده کرده باشد و از طریق اختیار بنده ایجاد کند خب این نوعی جبر بوجود نمی آید؟ یعنی وقتی بنده اختیار می کند" با اختیارش" اراده خدا را ایجاد می کند و اختیار نقش ایجاد کننده دارد نه انتخاب کننده.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: از آن جهت جبر پیش نمی‌آید که آن عمل از مسیر اختیار انسان انجام می‌گیرد، بدین معنا که انسان می‌تواند انجام ندهد زیرا خداوند خواستِ انسان را به آن عمل هدایت می‌کند نه این‌که انسان را مجبور به انجام آن عمل بنماید. موفق باشید
7102
متن پرسش
باعرض سلام لطفا بفرمائید امام خمینی درکجا فرمودند به جان دوست قسم حرفهای اهل معرفت همان حرف ایات و روایات هست باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از جاهایی که حضرت امام سخن بدین مضمون دارند در کتاب سرّ الصلوات است در صفحه‌ی 64 به بعد. می‌فرمایند: « از امور مهمه‏اى که تنبه به آن لازم است، و اخوان مؤمنین خصوصاً اهل علم- کثر اللَّه أمثالهم- باید در نظر داشته باشند، آن است که اگر کلامى از بعض علماى نفس و اهل معرفت دیدند یا شنیدند، به مجرد آنکه به گوش آنها آشنا نیست یا مبنى بر اصطلاحى است که آنها را از آن حظى نیست، بدون حجت شرعیه رمى به فساد و بطلان نکنند و از اهل آن توهین و تحقیر ننمایند؛ و گمان نکنند هر کس اسم از مراتب نفس و مقامات اولیا و عرفا و تجلّیات حقّ و عشق و محبت و امثال اینها که در اصطلاحات اهل معرفت رایج است برد، صوفى است یا مروج دعاوى صوفیه است، یا بافنده از پیش خود است، و بر طبق آن برهان عقلى یا حجتى شرعى ندارد؛ به جان دوست قسم که کلمات نوع آنها شرح بیانات قرآن و حدیث است‏ ». موفق باشید
نمایش چاپی