باسمه تعالی: سلام علیکم: مراء یعنی رد و بدلکردن یک حرف که یکی بگوید به این دلیل تو اشتباه میکنی و دیگری مقابله کند. در حالیکه آنطور که شما میفرمایید این موضوعات مراء محسوب نمیشود 2- رقابت در ورزش نباید کار را به استعلاء و برتریجویی که از صفات شیطان است، بکشاند. موفق باشید
بسمه تعالی: سلام علیکم: 1- احتمالاً این نوع روایات جای تأویل دارد و به چیزی ماوراء ظاهرش اشاره میکند. ممکن است اگر گفته میشود جسم مبارک آن حضرت سایه ندارد، مقابل این اصطلاح است که میگویند فلانی سایهاش سنگین است 2- به نظر بنده نیز همینطور است که میفرمایید. جریان شیرازیها بیشتر خواسته یا ناخواسته در اردوگاهِ دشمن عمل میکنند 3- در عارف توحیدیبودنِ علامهی طهرانی شکی نیست، بحث بر سر آن است که عدهای از ایشان یک نوع قطبیت میسازند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: مستقیماً بنا نیست ما در مقابل ایننوع افراد موضعگیری کنیم، زیرا موجب مطرحشدنشان میشود ثانیاً: عرایضی در تبیین آیهی 4 سورهی احزاب شده است. إنشاءاللّه کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آشنایی طولانی و نشستهای خصوصی که در دههی اول انقلاب با آقای دکتر سروش داشتم؛ در جمعبندی میتوانم بگویم ایشان نه یک کلمه از فلسفهی اسلامی و نه یک کلمه از فلسفهی اصیل غرب نمیداند و ابداً جرعهای از عرفان اسلامی را نچشیدهاند. آنچه را که دکتر فردید از ایشان در ابتدا فهمید، ما بعداً متوجه شدیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی علمایی که نام بردید ذیل حضرت امام و علامه طباطبایی رشد کردهاند و همه متذکر حقیقت دیانت در این دوراناند؛ منتها جنابعالی باید بر اساس ذوق خود از هرکدام که بیشتر میتوانید استفاده کنید، به ایشان رجوع کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «نگاه در سکوت» او را مطالعه فرمایید در آنجا متوجه روش او میشوید. کتاب «تفکر زائد» آقای مصفا نیز در استفاده از آن روش نکاتی را به شما میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: املاء در لغت به معنای مهلت دادن است و منظور از آن در اصطلاح مهلت دادن به امت هایی است که قدر نعمت هدایت خود را نمی دانند تا بلکه هوشیار شوند و توبه کنند و یا این که عذاب مهین را برای خود فراهم کنند.
خداوند در قرآن می فرماید: «وَ لاَ یحْسَبَنَّ الَّذِینَ کفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیرٌ لاِّنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِین: کافران مپندارند که در مهلتی که به آن ها میدهیم خیر آن ها است. به آن ها مهلت میدهیم تا بیشتر به گناهانشان بیفزایند و برای آن ها است عذابی خوارکننده» (آل عمران، 178) و در جای دیگر نیز می فرماید: «وَ أُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کیدِی مَتِین: و به آن ها مهلت دهم که تدبیر من استوار است.» ( اعراف،183 و قلم، 45)
در تفسیر نمونه آمده است:
نملی از ماده املاء به معنی کمک دادن است که در بسیاری از مواقع به معنی مهلت دادن که آن خود یک نوع کمک دادن نیز محسوب می شود؛ آمده است، در آیه فوق نیز به همین معنی است. یعنی آنها را مهلت می دهیم.[
علامه طباطبایی رحمة الله علیه، می فرماید: قضای الاهی هم همین است. قضاء مختص به خدای تعالی است و در آن کسی با او شریک نیست. به خلاف استدراج که به معنای رساندن نعمت بعد از نعمت است. و این نعمت های الاهی به وسائطی از ملائکه و امر به انسان می رسد. به همین مناسبت، استدراج را به صیغه متکلم مع الغیر آورد؛ ولی در املاء و در کیدی که نتیجه استدراج و املاء است؛ به صیغه متکلم وحده تعبیر کرد.
به طوری که اهل لغت گفته اند؛ استدراج دو معنی دارد. یکی این که چیزی را تدریجا بگیرند. زیرا اصل این ماده از درجه، گرفته شده که به معنای پله، است. همان گونه که انسان در صعود و نزول از طبقات پائین عمارت به بالا، یا به عکس، از پله ها استفاده می کند. هم چنین هر گاه چیزی را تدریجا و مرحله به مرحله بگیرند یا گرفتار سازند؛ به این عمل استدراج گفته می شود.
معنای دیگر استدراج، پیچیدن، است. همان گونه که یک طومار را به هم می پیچند. این دو معنی را راغب در کتاب مفردات نیز آورده است. ولی با دقت بیشتر روشن می شود که هر دو به یک مفهوم کلی و جامع یعنی انجام تدریجی، باز می گردند.
در مورد مجازات استدراجی که در آیه فوق به آن اشاره شده و از آیات دیگر قرآن و احادیث استفاده می شود؛ چنین است که خداوند گناهکاران و طغیانگران جسور و زورمند را طبق یک سنت، فورا گرفتار مجازات نمی کند؛ بلکه درهای نعمت ها را به روی آن ها می گشاید. هر چه بیشتر در مسیر طغیان گام بر می دارند؛ نعمت خود را بیشتر می کند. و این از دو حال خارج نیست: یا این نعمت ها باعث تنبه و بیداریشان می شود؛ که در این حال برنامه هدایت الهی، عملی شده و یا این که بر غرور و بی خبریشان می افزاید. در این صورت مجازاتشان به هنگام رسیدن به آخرین مرحله، دردناکتر است.، زیرا به هنگامی که غرق انواع ناز و نعمت ها می شوند؛ خداوند همه را از آن ها می گیرد و طومار زندگانی آن ها را در هم می پیچد و این گونه مجازات، بسیار سخت تر است. خوب است به سایت http://daneshdust.blogfa.com/post-41.aspx رجوع فرمائید . موفق باشید
