بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6419
متن پرسش
با سلام با توجه به کتاب معرفت نفس آیا مجردات هم در تجردشان با هم فرق دارند؟مثلا تجرد خداوند و ملائکه یکی است و فقط تجرد خداوند به دلیل حضور شدیدتر بیشتر است؟یا حضور شدید تر تجرد بیشتر را سبب میشود و مجرد مطلق تنها فقط خداست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تجرد یعنی جدا بودن از ماده. هر اندازه در نظام طولی مخلوقات در درجه‌ی وجودی به خدا که مجرد مطلق است نزدیک‌تر باشند و از ماده و محدودیت‌های ماده فاصله داشته باشند، مجردتر می‌باشند. در بحث برهان صدیقین نظام طولی خوب‌تر روشن می‌شود. موفق باشید
5274
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و آرزوی طول عمر و سلامتی برای جنابعالی. با یکی از دوستان در حال مباحثه برهان صدیقین و هستیم و چند سوال داشتیک که از شما بپرسیم: 1- با توجه به شباهت زیادی که برهان صدیقین با برهان امکان و وجوب دارد، اصلی ترین تفاوت های آنها چیست؟ 2- آیا اینکه ما در مورد صفات اشیاء به صورت نسبی صحبت می کنیم و مثلا می گوییم سفت تر، بلند تر، زبر تر و... نشان می دهد که اینها از مقوله وجود و به صورت مشکک هستند؟یعنی صفات اشیاء از مقوله ماهیت نیستند؟ 3- با توجه به این نکته که موجودی که در مرتبه بالاتر از ماده باشد، می تواند(یا باید) معلولی داشته باشد، پس صورت های ذهنی ما که از مقوله مجردات هستند چه معلولی می توانند داشته باشند؟ 4- با توجه به اینکه عالم ماده همه اش در یک مرتبه وجودی است، پس تفاوت هایی که در بین اشیاء مادی دیده می شود ناشی از چیست؟ با توجه به اینکه اعراض بازگشت به ذات دارند. 5- با توجه به برهان صدیقین آیا این شبهه به وجود نمی آید که خداوند- نعوذ بالله- در خلقت مخلوقات مجبور است؟ یعنی امکان ندارد که خداوند که عین هستی است وجود داشته باشد ولی موجود دیگری نباشد؟ 6- آیا اینکه شدت وجود دلیل تجلی و نزول وجود است یک مسئله بدیهی است یا برای آن اثباتی وجود دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در برهان صدیقین ملاصدرا نظر به وجود دارد بدون آن‌که بخواهد از طریق ابطال دور و تسلسل از ممکن‌الوجود به واجب‌الوجود برسد. ملاصدرا نظر به وجود دارد از آن جهت که یا عین وجود است و یا عین وجود نیست 2- دراین‌ یی که شما مثال می‌زنید پای اعتبار و مقایسه ‌در میان است، ولی یک وقت در عین نظر به واقعیت بحث شدت و ضعف در میان است در آن حال بحث وجود در میان است. مثل آن‌که می‌گوییم آن آقا عالم‌تر است، علم به اعتبار ما نیست و لذا شدت و ضعف در این موارد به جهت وجودی‌بودن موضوع است در حالی‌که زبری و نرمی به اعتبار ما است، ممکن است آنچه به یک اعتبار زبر است به اعتبار چیز زبرتر، نرم باشد . اساسا در فلسفه نظر به اعتبارات بشری نمی شود 3- معلول صور ذهنی همان علمی است که ما نسبت به آن‌ صور پیدا می‌کنیم 4- چون عالم ماده عین حرکت است و حرکت در مراحل مختلف ظهورات مختلفی دارد، آن ظهورات مختلف موجب می‌شود تا در عالم ماده پدیده‌های مختلف در عرض هم داشته باشیم که این در بحث حرکت جوهری بهتر روشن می‌شود 5- جبر از آن جهت قبیح است که زمینه‌ی کمالی برای موجودی باشد ولی مانعی موجب توقف آن کمال باشد ولی این‌که خداوند در ذات خود عین تجلی و فیض‌رسانی باشد جبر نیست بلکه اقتضای واجب‌الوجودی او آن است که در همه‌ی کمالات واجب باشد از جمله در فیض‌دادن به موجودی که امکان وجودیافتن دارد 6- اگر متوجه باشیم وجود در ذات خود عین شدت و ضعف است تصدیق می‌کنیم که حتماً هرجا پای وجود در میان است پای تجلی در میان است. موفق باشید
4985
متن پرسش
باسمه تعالی سلام استاد، قرآن کریم در آیه 184 سوره مبارکه بقره درباره ی روزه ی ماه مبارک رمضان بعد از آنکه عده ای از جمله بیماران و مسافران را از روزه این ماه معاف میکند، میفرماید: «و ان تصوموا خیر لکم ان کنتم تعلمون»، حال سوالم اینجاست که اگر چند روزی در این ماه مبارک مانند لیالی قدر را به مسافرت رفته و در جوار ائمه اطهار علیهم السلام از فیوضات این شبهای عزیز بهره بگیریم بهتر است یا در شهر خود بمانیم و روزه بگیریم و در مساجد شب زنده داری کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره ماه رمضان ماه روزه‌داری است، کاری کنیم که روزه‌ی این ماه از ما تلف نشود. موفق باشید
3323

خرافاتبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشی در سایت های اجتماعی مشاهده میشه که بعضی ها پیام هایی را با این مضمون که مثلا اگر این پیام و به 10 نفر ندی یه اتفاقه بد یا خوب میفته یکی از این پیام ها به این شکل است: این5اسم خداروبه 10نفربفرس بزرگترین مشکلت حل میشه(یاالله)(یاکریم)(یارب)(یاسبحان)(یامجید)قبل ازحذف امتحانش کن من خودم اعتقادی به اینا ندارم ولی بالاخره آدم و می ترسونند ممنون میشم موضوع رو برام روشن کنید با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این کارها برای آن است که بفهمند چه تعداد آدم ساده و بی‌عقل در دنیا وجود دارد. موفق باشید
3209
متن پرسش
سلام علیکم. چرا باید امام معصوم در دعای ندبه اینچنین امام زمان را مورد خطاب قراردهند." لیت شعری این استقرت بک النوی ...... ام ذی طوی ..." ایا میتوان قائل به مکان خاصی برای امام زمان شد اگر این طور نیست مفهوم این عبارات جیسیت؟با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» صورت نهایی ظهور همه‌ی آرمان‌های انبیاء و اولیاء معصوم هستند و ‌لذا همه طالب محل استقرار ایشان می باشند بدون آن‌که نظر به مکان خاصی مدّ نظرشان باشد و لذا می‌فرمایند آیا در ذی طوی هستید یا در رضوا. در واقع از این طریق جهت عشق خود را به آن حضرت اظهار می‌کنند در عین آن‌که حضرت از جهت جسمانی در مکان خاصی هستند ولی محدود به آن مکان نیستند. موفق باشید
2532
متن پرسش
سلام.معنای فعل خداوند چیست؟چرا گفته نمی شود عمل خداوند؟مگر فاعل بودن مستلزم تغییر حالت و به ساحتی دیگر منتقل شدن نیست؟یا اینکه مثلا خداوند در امری تصرف می کند مستلزم توجه خاص و تغییر حالت است،حال آنکه خداوند بری از هر گونه حالت یا تغییر حالت است
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فعل خدا به معنای آن است که آن عمل مثل علم و یا حیات در ذات خداوند نیست بلکه وقتی خداوند عملی مثل خلقت را انجام داد آن فعل مثل رزاق‌بودن خداوند ظهور می‌کند و چون آن صفت در فعل خداوند ظهور کرد، در این نوع تقسیم‌بندی‌ها خواسته‌اند بین آن‌چه مربوط به ذات خداوند است با آن‌چه مربوط به ذات خداوند نیست تفکیک کنند. موفق باشید
1638

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد.سالهاست سوالی در ذهنم هست که بارها خواستم مطرح کنم اما بدلیل ترس از برداشت ناثواب افراد قادربه طرح نشدم. 1-آیا نه این است که طلحه وزبیر برای اسلام خدمات بزرگی انجام داده بودندوحتی بارها مجروح شده بودند؟ 2-آیا نه این است که طلحه وزبیر ازحضرت علی(ع)بدلیل زحماتی که برای اسلام انجام داده بودندسهم بیشتری از حکومت می خواستند اما حضرت بین ایشان وبقیه مسامانان حتی انان که هیچ زخمی نخورده بودندتفاوتی نگذاشت؟ 3-اگر این وقایع صحت دارد پس رویه حکومتی حال حاضر در دادن امتیازات بی حدوحصر به جانبازان اسراوخانواده شهدا و حتی نوه شهدا را چگونه می شود توجیه نمود؟ 4-آیا حضرت علی(ع) به بازماندگان جنگهاشخصا کمک می کرد یاسهمی اضافه ازبیت المال وحکومت به انهامیداد. 5-آیامعیارحضرت درانتخاب استانداران وبقیه عوامل حکومتی صرفا پرهیزگاری وخداترسی حال حاضر فرد بوده یا اینکه تعداد جنگهای شرکت کرده وجراحات وارده هم موثر بوده است؟ 6-ایا کمکهای حکومت اسلامی که ازسر لطف است تبدیل به سهم خواهی نشده است؟ 7-آیامقایسه این امتیازات با امتیازات بازماندگان جنگهای مختلف در بقیه دنیا از طرف برخی مسولین صحیح است؟اگر چنین است پس چرادم از سیره علوی می زنیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به نظر بنده اگر امروز هم ما به افراد به جهت زحمات بیشتری که در راه اسلام و انقلاب کشیده‌اند، پول و امتیاز مادی بیشتری بدهیم، اشتباه کرده‌ایم ولی اگر خارج از آن موضوع، از آن‌جایی که مسئولیت‌های حساس، انرژی و کار بیشتری از افراد طلب می‌کند و از این جهت که طرف کار حساس‌تری را به عهده گرفته، امتیاز مادی بیشتری به او بدهند، این اشکال ندارد و عدالت را مختل نمی‌کند. به نظر بنده در حال حاضر در کشور ما این دو موضوع مخلوط شده و در بعضی موارد بدون دلیل بعضی از امتیازات مادی را در اختیار بعضی‌ها قرار می‌دهند که ابداً استحقاق آن را ندارند و موجب فساد جامعه و خودِ آن افراد می‌شوند. با توجه به حقیقت انقلاب اسلامی امیدوارم روز به روز ما از این تنگناها خارج شویم و به عدالت علوی نزدیک گردیم. موفق باشید
617
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم در شرح نامه 31 نهج البلاغه آنجا که سخن به مبحث رزق می رسد، در یکی از جلسات در پاسخ به سوالی راجع به وضعیت رزق آفریقایی ها مطالبی فرموده اید که آماری از سازمان جهانی غذا را هم شاهد گرفته اید بر اینکه خود آفریقایی ها در این قضیه مقصرند. ولی متاسفانه چون این پاسخ در آخر جلسه بوده، نوار تمام شده و پاسخ به صورت کامل ضبط نشده است و در کتاب رزق نیز به آن پرداخته نشده است. اگر ممکن است پاسخ این سوال را بفرمایید(فکر می کنم در ذهن اکثر افراد ظلم استعمارگران باعث این وضعیت برای آفریقایی ها شده است یا به عبارت دیگر حق آفریقایی ها در گلوی ظالمان و قدرتمندان گیر کرده است) با تشکر 17 / 4 / 1389
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مسلّم نمی‌توان به جهت کوتاهی‌های مظلومان، ظالمان را تبرئه کرد ولی بحث بر سر آن است که ریشه‌ی قحطی‌های آفریقایی که زمین در آن منطقه آمادگی چند نوبت محصول در سال را دارد ، به پای خداوند بگذاریم و بگوییم چرا خداوند رزق این مردم را نداده. عنایت داشته باشید که این مردم قرن‌ها در همین سرزمین به روش سنتی غذای خود را به‌دست می‌آوردند و زندگی می‌کردند، ولی با روش‌های استعماری و غفلت از حیله‌های آن‌ها بود که نظام ان‌ها به‌هم خورد و این شده است که فعلاً با آن روبه‌رو هستیم که می‌خواهیم به کمک همان روش‌های استعمارگران مشکل را حل کنیم به این صورت که روزی چند ظرف غذا به آن‌ها بدهیم تا نمیرند، غافل از آن‌که خداوند غذای آن‌ها را از قبل آماده کرده باید بروند آن را از دل زمین بیرون بیاورند. و روایات رسیده از طرف ائمه‌ی معصومین«علیهم‌السلام» متذکر این مسئله است. موفق باشید
18030
متن پرسش
به نام خدا سلام خدمت استاد گرامی و خدا قوت: ببخشید استاد اینکه آدم رد پای خدا را در شروع کاری که عمیقا دوست داره انجام بده ولی هیچ وقت شروع نمیکنه ببینه، آیا برای همه اتفاق می افته؟ آیا چیز عادی هست یا خیر؟ چون بنده در انجام هر کاری که میل قلبی دارم ولی تصمیم ندارم و شروع نمی کنم خدا یه جورایی وادار به انجامم میکنه. یعنی در شرایطی قرار می گیرم که انجام میشه. مثلا شدیدا نماز شب دوست دارم ولی قصد نمی کنم شروع کنم بعد شرایط طوری چیده میشه خانواده صبح زود بلند میشن یا ناچار میشی قبل از اذان صبح بلند شی و نماز بخونی. یا مثلا آدم غر غرویی هستم و شدیدا دوست دارم این اخلاق ترک کنم اما نمیتونم بعد، هم خانواده مشکل پیدا میکنن مثلا روحی و نمیتونی غر بزنی، از طرفی هم در مورد اون رذیله دقیقا بموقع مطلب جلوت گذاشته میشه و مواردی از این قبیل. انگار خدا واقعا داره تربیت میکنه. انگار هیچ کاری انجام نمیدم فقط میخوام و میشه. تازه انگار خواستن را هم خدا طوری شرایط میچینه که کار خوب را بخوای و اراده کنی. انگار خودشون دارن میبرن و خودت هیچ کاره ای. آیا این درسته؟ و اگر درسته آیا همیشه و برای همه این اتفاق میفته؟ و گاهی خدا اجازه میده که بفهمیم. 2. در شرح جنود عقل و جهل شنیدم که فرمودید امام علی (ع) با حقیقت نورانی متحد شدن و شیعه با اضافه ی گل این انوار متحد شدن. خب امام علی (ع) استعدادشون امام علی (ع) شدن بوده پس تونستن با این نور متحد بشن. مگر نباید استعداد این اتحاد در شیعه باشه؟ شما فرمودید که غیر شیعه هم میتونه با این مقام و نور متحد بشه. یعنی ممکن الوجود هر استعدادی در وجودش داشته به همون میرسه یا بیشترش هم میشه؟ یا آیا همه ی استعدادها در وجود هست؟ متشکرم. در پناه خدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت رب‌العالمین همیشه زمینه‌ی اعمال نیک را خودش فراهم می‌کند، عمده آن است که ما آن را پیگیری کنیم 2- همه‌ی انسان‌ها استعداد ارتباط روحانی با انسان کامل که مظهر آن حضرت علی«علیه‌السلام» است را دارند و در شیعه این شرایط بیشتر است. اساساً حضرت علی«علیه‌السلام» حقیقت سرّ و جان هر انسانی است. موفق باشید

17427
متن پرسش
هوالجميل با سلام و عرض ادب: جناب استاد در زمينه سير و سلوك بنده حقير مطابق عقل ناقص خودم اينجور درك مي كنم كه در اين مسير ما بايد ضمن قرار گرفتن در مسير اهل بيت (ع) و رعايت دستوراتشان در دوران معاصر نيز بايد امثال آقاي قاضي، هاشم حداد، آيت اله طهراني، علامه طباطبايي، آيت الله بهجت، حضرت امام خميني، آيت الله جوادي آملي و كساني كه در اين مسير هستند را از نظر تعاليم و الگو مدنظر داشته باشيم. چون عرفان و سير و سلوك اين بزرگوارند مبتني بر عرفان اصيل اسلامي است و شكستن نفس و دوري از خود و منيت اصل اساسي در سير و سلوك اين علما بوده است. اما سوال اينجاست كه در دورانهاي معاصر ما افرادي مثل شيخ رجبعلي خياط، حاج آقا دولابي و جعفر مجتهدي را هم داشته ايم كه اتفاقا جوانها به اين بزرگواران هم اقبال زياد نشان داده اند از بعضي گفتارها در مورد اين عزيزان به اين نتيجه رسيده ام كه بعضا عده اي مي گويند امثال اين بزرگواران در مسير تقويت نفس قدم برداشته اند نه در مسير شكستن و مبارزه با نفس از طرفي بعضي از مطالب اين عزيزان را كه مطالعه مي كنم مي بينم چنان هم اينجئور نبوده. در آخر به نظرم مي رسد صحبتي كه مي شود در مورد اين بزرگوران يا افراد مشابه كرد اين است كه اين افراد در مسير سير و سلوك با رسيدن به كشفيات و مكاشفات كه بواسطه مجاهدت و رياضت ها و توسل ها بدست آورده بودند متوقف شدند و نبايد در مسير سير و سلوك، سيره اين عزيزان براي جوانها مدنظر باشد. همچنين مي خواستم بدانم اگه نظر به تقويت نفس بوده كه بعضي از كارها را اين عزيزان انجام مي داده اند يعني اذن خدايي در كار نبوده و يعني چي؟ چون اينها آدم هاي با خدايي هم بوده اند. اين سوال از آنجايي مهم است كه بنده مشاهده مي كنم در سير و سلوك و عرفان جوانها به اين روش دوم افراد آن بيشتر نظر دارند. ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده به نتیجه‌ی خوبی رسیده‌اید که بدون اهانت به کسانی‌که بیشتر در کرامت‌ها متوقف‌اند؛ به توحید و سلوک توحیدی نظر کنیم. بالاخره این افراد هم اگر در تقویت قدرت نفس کوشیده باشند، از مسیر آموزه‌های اسلامی و ارادت به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» خارج نشدند و از دستورات آن‌ها استفاده کرده‌اند. البته راهِ توحید، راهِ دیگری است. موفق باشید 

15437
متن پرسش
با سلام: سوالاتی از خدمتتون داشتم. در مقایسه مراتب هستی با مراتبی ادراک انسانی و اینکه مثلا انسان قصد طرحی را دارد او طرح عقلی آن و بعد شکل و تصویر خیالی تا اجرا را دارد. حال سوال اینکه در خلقت خداوند که اول روح بیان شده در نفخت فیه من روح خلق شده است آیا در مراتب ادراکی و انسانی این روح متناسب و تقریبا شبیه به چه مرتبه ای از انسان است؟ آیا اراده یا...؟ نظر شما در مورد سماع عرفانی یا همان رقص عارفانه چیست؟ و سوال آخر در مورد آن قسمت از داستان حضرت سلیمان می باشد که لشگریان ایشان می رفتند و یکی از مورچگان گفت به لانه هایتان بروید. آیا منظور خداوند از بیان این آیه فقط بیان این است که حضرت موسی زبان حیوانات را می دانسته یا نکته و حکمتی در آن پنهان است که من نمی فهمم در ضمن من کتابهی خویشتن پنهان و معرفت نفس و کتابهای دیگر شما را هم مطالعه کردم. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- روحی که به کالبد جنین انسان دمیده شده، همان نفس ناطقه است با تمام مراتب نفس ناطقه در حالت بالقوه 2- سماع و رقص عرفانی، فرهنگ مخصوص به خود را دارد که درک آن در این دوران مشکل است 3- شاید خداوند موضوع شنیدن صدای مورچگان را توسط حضرت سلیمان به این جهت مطرح فرموده است که مشخص کند تا چه اندازه پیامبران در واقعیات ریز این عالم، حضور دارند. موفق باشید

15171
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: یه سوال بدجوری منو درگیر کرده و جوابش خیلی برام مهمه همه قبول داریم که این نظام و این انقلاب شکل گرفت که ان شاالله به ظهور امام زمان (عج) منتهی بشه، و این هم می دانیم که برای ظهور امام زمان (عج) نیاز به یاران قرص و محکمی برای ایشان است تا ظهور شکل بگیره؛ قبول دارید که وضعیت کلی جوانانی که دهه شصت زندگی میکردن (هم از لحاظ کمیت و هم کیفیت) از جوانان امروزی بهتر بودن؟ نمیگم تو این عصر، ما کسانی مثل شهید همت نداریم، اما از همان زمان با توجه به هجمه فرهنگی دشمن، به تدریج مردم ما شدن اینی که الان می بینیم، با این تفاسیر امید خیلی کم رنگ نیست؟ چرا که اگر زمانی از این انقلاب امام زمان شرایط ظهورشان می بود، همان زمان اوایل انقلاب بود که مردم حداقل از الان بهتر بودن، تو این چند سال از لحاظ اعتقادی پیشرفت کردیم یا پسرفت؟ همین الان 55 درصد تهران اصلاً نمیان رای بدن، یعنی اصلاً رهبری رو قبول ندارن، 45 درصدی هم که میان می بینید که به کی رای میدن، این تهرانه، شهرای دیگه هم درسته وضعیت روی کاغذ بهتره، ولی نسبت به قبل همه جا بد تر نشده آیا؟ من تو مدرسه شاهد درس میخونم، از سی نفر کلاس حداقل 25 نفر دوست غیر همجنس دارن، تازه تو مدرسه شاهد! خلاصه، نه اینکه نا امید باشم، نه، همه چیز دست خداست ولی همش یه حسی بهم میگه اگه قوم موسی نفاق کردن و خدا داستانشونو گفت تا ما درس بگیریم، اگه مردم امام علی (ع) رو نشناختن تا داستانشو بشنویم درس بگیریم، اگه امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و... هر کدام ماجراهایی داشتن و به ما رسیده تا از هر کودومشون یه درس بگیریم، ما هم یه روز یه درس میشیم، یعنی جمهوری اسلامی ایران یه روزی خدایی نکرده خدایی نکرده از بی بصیرتی مردمش شکست میخوره و رهبر تنها میمونه تا صد ها و هزاران سال بعد قومی یه جای دنیا پیدا بشن تا انقلاب کنن و حکومتی برای ظهور امام زمان تشکیل بدن، اون موقع سرگذشت ما براشون میشه درس تا موفق بشن، سر گذشت مردمی که انقلاب کردن، پای امامشون وایسادن، تو جنگ سخت پیروز شدن، اما مغلوب جنگ نرم شدن، رفته رفته روسری ها رفت عقب و ... این اعتقاد من نیستا، من شدیداً امیدوارم، اما این فکری که میاد سراغمو شدیدا عذابم میده؛ بی زحمت این شما و این دغدغه فکریه من. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعده را فراموش نفرمایید که وقتی یک تمدن الهی در صحنه‌ی تاریخ ظهور کند، جبهه‌ی مقابل با آن در اوج انحطاط با آن تمدن الهی به مقابله برمی‌خیزد. و همه‌ی آن‌چه می‌فرمایید تلاش و نفوذ فرهنگ استکبار است در بین مردم و جوانان ما که با پایداری و تقوایی که جبهه‌ی ایمانی انجام می‌دهد، عملاً جبهه‌ی استکبار از شکوفایی فرو می‌افتد و آرام‌آرام از صحنه‌ی تاریخ محو می‌شود و رویکردها، تغییر می‌نماید. و از این جهت خداوند به جبهه‌ی ایمانی می‌فرماید: «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطٌ» (120/آل‌عمران). اگر (در برابرشان) استقامت و پرهيزگارى پيشه كنيد، نقشه‏ هاى (خائنانه) آنان، به هیچ‌وجه به شما زيانى نمى‏ رساند؛ خداوند به آنچه انجام مى‏ دهند، احاطه دارد. موفق باشید     

13425
متن پرسش
سلام: خسته نباشید. استاد ریاضت های شرعی که باعث شود انسان کمی کرامت دار شود هست؟ نه این که فکر کنم کرامت اصل است. نه. بدیهی است که اصلا مهم نیست. ولیکن طبق کمی تحقیق و دقت به این نتیجه رسیدم که بعضی از کرامتها در بعض سالکها. جنبه ی جایزه دارد. برای ادامه راه. یا به اعتباری تشویق می کند آنها را. درست است یا من اشتباه می کنم. بعد از توضیحاتتان اگر در زمینه چیستی کرامت کتابی یا مطلبی سراغ دارید معرفی بفرمایید که إن شاءالله این مسأله را برای خودم روشن کنم. تشکر از شما التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مسیر بندگی را به صورت قلبی و وجودی طی کنید کرامت‌هایی را هم که پیش می‌ آید، به چیزی نمی‌گیرید و راه خود را ادامه می‌دهید. زیرا می‌یابید که بالاتر از کرامت، خودِ حضرت کریم است. چرا با کرامت کار را ادامه دهید؟! با توحید کار را ادامه دهید. موفق باشید

10771

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم اله الرخمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: من معلم معارف هستم. در کلاس بعضی وقتها بیست دقیقه به بچه ها فرصت می دهم مطالب را مرور کنند بعد می پرسم. حال می خواستم بدانم با توجه به این که وقت اضافی داریم و دانش آموزان هم با این شیوه یاد می گیرند آیا این کار صحیح است یا کم کاری معلم حساب می شود و محل اشکال است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تشخیص موضوع با شما است که آیا این فرصت موجب رشد فکری دانش‌آموزان می‌شود یا فرصتی است که از دست می‌رود؟ موفق باشید
10399

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ سوالات قبلی ﺍم ﺩﺭﺑﺎﺭه ﺭﻭزه ﻣﺴﺘﺤﺒﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﯾﺎﺿﺖ ﺷﺮﻋﯽ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﺐ ﺳﻮﺍﻝ کرده بودم، ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻃﺒﻖ ﺷﺮﯾﻌﺖ ﺍﻟﻬﯽ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﻢ. ﻣﻦ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺸﺪﻡ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻢ یا ﻧﻪ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض کردم شریعت تکلیف هرکس را مطابق شرایط و احوالش تعیین کرده و لذا هرکس باید نسبت به موقعیت خود مستحبات را انجام دهد. موفق باشید
9726

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیزمان: همسرم نسبت به بقیه خانمها تمایل کمتری به دنیا دارد و پس از ازدواج نیز کمی بهتر شده اند اما هنوز با آن چیزی که مد نظر است، فاصله است. چگونه باید عمل کرد که هم ایشان حرکت کند و هم من گرفتار تجمــل و بخــل نشوم؟ و هم ایشان گفته هایش به صحنه عمل بیاید؟ و در مواردی مثل شکر و شیرینی و مواد مضر دیگر، کمی مانده ام که باید کلا بی خیال شوم یا خیر؟ با اینکه هر دو از نظر تئوری قبول داریم. حتی بعضی مواقع شاید مادرشان را که می بینند بدتر می شوند و کمی ناامید شده ام. نمی دانم چرا بحث تکنولوژی و زندگی تجملاتی و اقتصاد مقاومتی، فهمیدن و عمل کردنش برای بسیاری این همه دشوار است. ممنون از عنایت شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی در این موارد به همسرتان سخت‌گیری نکنید، بگذارید راحت باشد. موفق باشید
6435
متن پرسش
سلام علیکم. چرا می گوییم مقام حضرت علی(ع) از انبیاء اولوالعزمی مثل حضرت ابراهیم و موسی و عیسی(علیهم السلام) بالاتر است؟ از روحانی ای شنیدم که می گفت بنابر حدیث پیامبر اکرم(ص): (( علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل)) مقام و جایگاه حضرت امام خمینی(ره) از انبیای بنی اسرائیل مثل حضرت ابراهیم(ع) و ... بالاتر است ولی این حرف را نمی توانم به راحتی قبول کنم. لطفا راهنمایی فرمائید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کمال هر پیامبری بر اساس کتابی است که بر قلب مبارک آن پیامبر نازل می‌شود و در همین رابطه قرآن می‌فرماید: «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْض» و از آن‌جایی که قرآن به عنوان عالی‌ترین کتاب الهی علاوه بر قلب رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در قلب ائمه«علیهم‌السلام» نیز جاری است و قرآن می‌فرماید: « إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَریم‏، فی‏ کِتابٍ مَکْنُون‏، لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون» قرآن کریم در مقام غیبی خود طوری است که فقط مطهرون می‌توانند با آن مقام مرتبط شوند و آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب مطهرون را اهل‌البیت معرفی می‌کند. پس قلب مبارک اهل‌البیت«علیهم‌السلام» که با قرآن منطبق است درجه‌ی وجودی آن‌ها از همه‌ی انبیاء بالاتر است. موفق باشید
6210
متن پرسش
بسمه تعالی سلام. گاهی وقتها برخی حرفهای ساده و روان حضرت امام ره همه دانسته های انسان را بهم میریزد و ما شک میکنیم کجا را اشتباه رفته ایم که نمیفهمیم مثلا درمورد همین مطلبی که فرمودند ما مفتخریم زنان مانند مردان در عرصه های مختلف فعالیت دارند -قریب به این مضمون- درصورتیکه خود جنابعالی بارها همانندی مردان وژنان را انتقاد مبسوط فرموده اید یا اینکه عزاداری باید بشکل سنتی باشد و روی همین اساس گاهی اصلا با افراد مومن نمیشود گفت مثلا کمی هم پای معارف بنشینید یا اینقدر ظهر عاشورا حمله به غذای مسجد نکنید یا مانند اینها واقعا در این دو مورد خاص نظر شما چیست مخصوصا موضوع اول.؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه باید در مورد سخنان انسا‌های حکیم خاستگاه و فضای سخنشان را داشته‌باشیم. در هر دو مورد که مثال می‌زنید باید مبنای اندیشه‌ی حضرت امام مدّ نظر قرارگیرد که چگونه هم زنان ،روح مادری و همسر داری خود را حفظ کنند و هم شخصیت اجتماعی آنان به حاشیه نرود و یا در تأکید بر عزاداری سنتی نظر به روحی در عزاداری دارند که در کنار تحلیل آن نهضت بزرگ روشنفکر بازی در نیاوریم و اشک و مصیبت خوانی را فراموش کنیم. موفق باشید.
5839
متن پرسش
سلام گریه کردن برای امام حسین هم نفسانی میشه؟ یعنی من که عاشق گریه کردن برای امام حسینم برای دل خودمه؟ برای امام حسین نیست؟ یعنی اگه خواسته ی نفسمه یه جا اروم بشینم به خودم بگم مبارزه کن با نفست گریه نکن؟ سینه زنی چی؟ محکم سینه زدن چی؟ میشه یه کم این قضیه رو شرح بدید
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: راز گریه بر امام حسین«علیه‌السلام» را باید در طلب اُنس با آن حضرت جستجو کرد و این‌که بعد از اشک برای آن حضرت جان انسان به یک نحوه ای خاص از آرامش می‌رسد، به جهت آن است که اشک موجب اُنس شده و ربطی به رضایت نفس امّاره‌ی ما ندارد. در مورد سینه‌زنی هم باید نیت ما اُنس بیشتر با آن مقام منیع باشد، مثل کاری که اصحاب آن حضرت کردند تا در اُنس بیشتر با امامشان قرار گیرند. در کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
4182
متن پرسش
استاد بزرگوار سلام علیکم .بنده سالهاست که یاد مرگ و فکر مردن بسیار در ذهنم می آید و هر گاری که میخواهم انجام دهم ناگهان یاد مردن می افتد حتی ساختن یا خرید منزل ،به افرادی که سن وسال از آنان گذشته و همچنان حریصانه دنبال دنیا می دوند نگاه میکنم و متعجب میشوم،این گونه افکار منشاش چیست ؟این طور بودن خوب است یا بد؟2-بنده موفق به نماز شب نمیشوم در حالی که در اعمال شبانه روزم دقت میکنم که گناهی سر نزند (هر چتد سر میزند) قبل از خواب آیه آخر سوره کهف را میخوانم زمان را برای بیدار شدن را تنظیم میکنم اما نمیدانم چرا توفیق شب زنده داری را ندارم ،درصورت امکان راهنمایی ام نمایید.التماس دعا
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سخن مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» که می‌فرماید: « اعْمَلْ لِدُنْیَاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَدا» چنان براى زندگى دنیاى خویش تلاش کن که گویا تا ابد زنده هستى، و براى آخرت خویش آنچنان کار کن که گوئى فردا از دنیا خواهى رفت.. باید بتوانیم بین آن دو تعادل ایجاد کنیم و این بسیار کار سختی است، سخت‌تر از آن که انسان تارک دنیا باشد 2- سعی بفرمایید قضای آن را به‌جا آورید تا روح، نورِ نماز شب را بشناسد. موفق باشید
3560
متن پرسش
ایا اگر ما به جای شاه بودیم واز بچهگی در جایی بزگ میشدیم که در اطراف ما ادم هایی بودند که همش به ما احترام بیهوده گذاشته-دست مارا بوسیده-مارا والا حضرت نامیده -در اطراف ما پر از طلا و جواهر بوده از دیوا ها شوت پر بوده و حرف هایی از دین جز احکام ان که البطه مضحک کردن انها به شاه رسیده ایا بیشتر زمان نمیخواست وهمراه با عشق به اینکه دوست داریم انها هم بهشت برون وبدون مرگ بر شاه گفتن و با ارامش بیشتر حرکت کردن بهتر نبود ایا مثل برخورد ما با امریکا نیست خودتان را جای انها بگذارید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قرآن در آیات 172 و 173 سوره اعراف خبر از تعهد فطری انسان در مقابل خدا می‌دهد که انسان ذاتاً حق را می‌شناسد و ربوبیت او را پذیرفته، می‌فرماید: « وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ، أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَکَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَکُنَّا ذُرِّیَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ » یعنی آنگاه که از فرزندان آدم،از پشت نسل‌هایشان،تعهد گرفتیم، خودشان را گواه خودشان گرفتیم، که آیا من ربّ شما نیستم؟ گفتند: آری شهادت می‌دهیم. این کار را کردم تا روز قیامت نگویند ما نسبت به ربوبیت تو غافل بودیم، یا بگویند که پدران ما مشرک بودند و ما هم فرزندان آنها بودیم و از خود اطلاعی نداشتیم، آیا ما را هلاک می‌کنی به جهت کاری که آن باطلان کردند؟ نتایج آیه : الف – ذات همة انسان‌ها با پروردگار خود روبرو شده‌است. ب – همه بدون استثناء ذاتاً به رب بودن خداوند شهادت داده‌اند. ج – همه با یک علم ذاتی و حضوری پروردگارشان را می‌شناسند. د – در قیامت بدکاران نمی‌توانند بگویند ما از ربوبیت خداوند بی‌اطلاع بودیم، چون جانشان چنین تصدیقی را همواره داشته و آنها با مشغول کردن خود به دنیا، آن صدا را در خود خاموش کرده و در نتیجه نشنیدند. ه – با توجه به این ذات و فطرتِ آشنایِ به پروردگار هستی، نمی‌توانند بگویند چون پدران ما مشرک بودند ما هم مشرک شدیم و محیط و تربیت خانوادگی را بهانه‌ای برای بدبودن خود بگیرند. لذا ریشه اصلی بد بودن و خوب بودن هر کس، خود فرد است و محیط و خانواده و پدر و مادر و جامعه و ژن، همه‌شان علت مُعِدِّه یا شرایط هستند و علت اصلی خود انسان است که در مقابل ندای فطرت چه موضع و انتخابی بکند. و چه بسا از والدین غیر صالح و در محیطی فاسد، انسان‌هایی متعالی سربرآورند، چرا که این انسان‌ها نگذاشتند صدای فطرت‌ در جانشان خاموش شود. و - این نوع رویارویی با پروردگار که از طریق علم حضوری و شهود قلبی انجام می‌گیرد، جای انکار و عذری باقی نمی‌گذارد. ز - چون انسان فطرت و ذاتی دارد که آن ذات و فطرت، خدا را می‌شناسد، انسان می‌تواند با فعّال نگه‌داشتن آن فطرت، حق را از باطل تشخیص دهد. ح – کار مربی در اصلاح انسان‌ها « ذکر و تذکر» به حقایق است تا انسان براساس فطرتش به خود آید و به خود حقیقی‌اش که از رسیدن به آن راضی است، دست یابد، نه از خود گرفته شود. و نقش اصلی را در پذیرفتن ندای فطرت و یا پشت‌کردن به آن، خود فرد به‌عهده دارد و به همین جهت هم می‌شود از یک پدر و مادر در شرایط مساوی دو فرزند به‌وجود آید که یکی کاملاً به فطرت خود پشت کرده‌باشد و لذا نباید نقش محیط و خانواده و امثال این‌ها را عمده کرد و بدی بدکاران را از دوش آنها برداشت، و یا والدین علت اصلی انحراف فرزندان را به خود نسبت دهند. 7- توحید فطری : یعنی انسان فطرتاً هم خدا را « خالق هستی» و هم « ربّ هستی » و هم « اله و معبود هستی » می‌شناسد. یعنی فطرت انسان، توحید را در همه ابعاد آن درک می‌کند. لذا امام‌معصوم(علیه‌السلام) می‌فرمایند: « فَطَرَهُمْ عَلَی‌التَّوحید » یعنی براساس توحید، انسان سرشته شده. و در نتیجه در عمق جانش می‌فهمد خدایی در صحنه است که هم خالق هستی و هم رب هستی و هم معبود اوست. در همین رابطه قرآن می‌فرماید: « أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ، وَ اَنِ اعْبُدُونی هَذا صِراطٌ مُسْتَقِیم »(یس/ 60) یعنی ای فرزند آدم! مگر به شما سفارش نکردم و شما تعهد نکردید که شیطان را نپرستید، زیرا که او برای شما دشمنی آشکار است، و مرا بپرستید که راه مستقیم همین است و بس. یعنی راه راست، همان راه است که فطرت انسانی نشان می‌دهد و آن پرستش خدای یگانه است و پرستش هر معبودی غیر خدا کج‌روی و انحراف از مسیر مستقیم فطرت است و فراموشی پرستش خدای متعال در واقع؛ دورافتادن از فطرت انسانی و فراموش‌کردن خویشتن حقیقی خویش است. موفق باشید
2350
متن پرسش
سلام استادعزیز.خداقوت.نظر شما درمورد پیش بینی قوم مایا در مورد اتمام حیات بر روی زمین در سال 2012 چیست و بفرمایید این پیشگویی هایی که این قوم کرده اند که تمام آن پیش گوییها نیزبر اساس گفته های دیگران به حقیقت پیوسته اند منشا آنها از کجا بوده آیا از طریق ارتباط با اجنه به این پیشگوییهای ظاهرا درست دست یافته اند لطفا بصورت مبسوط توضیح بفرمایین چراکه این سوال سوال اکثر انسانهاست.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده اطلاع دقیقی ندارم ولی می‌دانم که خداوند علومی که مربوط به جنبه‌ی انتهایی زمین است در اختیار پیامبرانش هم نگذاشته چه رسد در اختیار قوم مایاها. قرآن می‌فرماید: ای پیامبر! « یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إِلاَّ هُو.......». درباره قیامت از تو سؤال مى‏کنند، کى فرامى‏رسد؟! بگو: «علمش فقط نزد پروردگار من است؛ و هیچ کس جز او(نمى‏تواند) وقت آن را آشکار سازد؛ موفق باشید
1869
متن پرسش
با سلام،اگه امکان داره لطف کنید نظرتون رو به صورت "مفصل" در مورد علامه حسن زاده بگویید.ایشان می تونن "الگوی جامعی" برای ما باشن؟چرا کمتر از ایشون صحبت می کنید؟علت خاصی داره؟نمیشه یه انسان به این عظمت حی و حاضر تو ایران باشه و شما کمتر اشاره ای به ایشون بکنید.علتش چیه؟شاید ایشون برای شما فقط یه مرد بزرگ هستند و اهل سلوک،نه بیشتر؟لطفا مفصل جواب بدین.خودم خوب می دونم ایشون عارف و عالم و اهل الله و وارسته هستن و آثار ارزشمندی دارن!لطفا این شکلی جواب ندین.ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همان‌طور که قبلا عرض کردم ایشان را به‌واقع یک دانشمند اسلامی می‌دانم که با سلوک قلبی خود، خود را ملکوتی کرده‌اند و از آن پایگاه آثاری از خود بر جای گذاشته‌اند که اگر به کتاب‌های ایشان دل بدهید برکات زیادی برای شما دارد ولی با توجه به مدتی که در خدمت ایشان بودم نظرم این است که ایشان هرگز مایل نیستند به عنوان یک قطب و یا استاد سلوکی مدّ نظر قرار گیرند. بنده معتقدم در ذیل شخصیت حضرت امام اگر به آثار حضرت آیت‌الله‌حسن‌زاده«حفظه‌الله» رجوع شود به حضرت امام نزدیک می‌شوید و از جاهلیت دوران آزاد می‌گردید. بیش از آن‌که بخواهید از آیت‌الله حسن‌زاده چیزی بدانید تلاش کنید از آثار علمی ایشان معارف لازم را به‌دست آورید و خود را به اقیانوس معارف عالمان دین متصل گردانید. موفق باشید
749

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت شما جناب استاد در کتاب جوان و انتخاب بزرگ فرموده اید حضرت عیسی در اثر معنویتی که داشت با همین بدن به آسمان عروج کرد . استاد چگونه این بدن مادی می تواند در ان عالم غیر مادی وارد شود آیا تغییری در او صورت می گیرد ؟ یا به همان نحو وارد می شود که ظاهرا محال است. و ایا معاد جسمانی با همین بدن است ؟ چون در داستانی دیدم با عنایت حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام یک حوری با ایجاد تغییراتی به این عالم امده است و با طلبه ای ازدواج کرده است.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: منظور بدنی است مناسب آن نشئه و از آن‌جایی که همیشه نفس ناطقه در هر نشئه‌ای بدن خود را با خود دارد گفته می‌شود انسان همیشه با بدن خود در هر نشئه‌ای حاضر است که ممکن است این جمله موجب شود افراد تصور کنند منظور بدن مادی است. موفق باشید
467

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عیکم با توجه به مبحث «حرکت جوهری» روشن می شود که همه حرکات وانفعالات هستی تدریجی وتکاملی است اما آیه١٧٥سوره اعراف خبر از واقعه ی می دهد که شخصی اگر چه در سیر تکاملی مستحق«نزول ایتهای حق»بر قلب خود شده بود اما گویی فقط وفقط با یک گناه (ظاهراً زنا) از عالم خود خارج شده به گونه ی که جزء «غاوین»می شود در ایه بعد(۱۷۶اعراف)تصریح دارد که علت این امر تبعیت شخص از «هوای نفس»بود حال سوال دوم این است که چگونه شخصی که هنوز هوای نفس دارد می تواند خزینه اسرار غیب یا« آیتهای خدا»باشد؟
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی می‌فرماید: «وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِیَ آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ» برای مردم داستان آن‌کسی را بگو که آیاتی از خود را به او دادیم و از حقایقی برای او پرده برداشتیم و سپس آن‌ها را از او گرفتیم و از راه حق بیرون آمد و شیطان هم دنبالش را گرفت و او گمراه شد. در آیه‌ی بعد می‌فرماید: «وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث ذَّلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» اگر می‌خواستیم به وسیله‌ی همین آیات او را به درگاه خود نزدیک می‌کردیم ولی ما چنین نخواستیم چون به زمین و دنیا چسبید و هوای خود را پیروی کرد و او مثل خوی سگ دارد و از آن دست برنمی‌دارد، چه به او حمله کنی زبانش بیرون است و چه حمله نکنی زبانش بیرون است و این مثل افرادی است که آیات خدا را تکذیب می‌کنند و آن ملکه‌ی آن‌ها شده، پس آن قصه را مطرح کن بلکه تفکر کنند و از باطل بیرون آیند. با توجه به آیات فوق اولاً: عنایت داشته باشد که حرکت جوهری در امور مادی است و نه در امور مجرد. ثانیاً: هرکسی هوای نفس دارد منتها بعضی آن‌را کنترل می‌کنند و با دستورات شریعت الهی بر آن حاکم می‌شوند و در نتیجه حجاب‌ها به همان اندازه از قلب آن‌ها زدوده می‌شود، ولی اگر باز حکم شریعت را بر هوای نفس خود حاکم نکنند هوای نفس ظاهر می‌شود و قلب از مشاهده‌ی آیات الهی محجوب و محروم می‌شود. در شرح آیات؛ خلاصه‌ی فرمایش علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» را آوردم تا راحت‌تر بتوانید در آیات تدبّر کنید و نتیجه بگیرید. موفق باشید
نمایش چاپی