سلام استاد عزیز: به لطف خداوند، کتاب ادب خیال و عقل و قلب زندگی من رو نجات داد. اول از همه تشکر میکنم از شما و خیلی معذرت میخوام که چندین مرتبه پشت سر هم پیام دادم. و دوم اینکه به نظرتون الان چه کتاب دیگه ای بخونم بعد از این؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً ادب خیال، با معرفت نفس شکل میگیرد. پیشنهاد میشود تا کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و ۱۰ جلسه صوت شرح آن و پس از آن تأمّل در سورۀ عنکبوت که همه در سایت هست، دنبال شود. موفق باشید
سلام علیکم و رحمه الله: استاد دو تا سوال داشتم ۱. در بحث معرفت النفس در باب این که من انسان غیر از تن اوست یکی از شواهدی که آورده میشود بحث خواب هست و مقید به رویای صادقه هم نیست, گفته میشه که چون در حین خواب تن ما در رختخواب است ولی من ما در خواب حاضر است و میبیند و... پس من غیر از تن است, در حالی که ممکن است کسی بگوید این خوابها ناشی از فعالیت ذهن در موقع خواب هستند. ۲. در تفسیر سوره یس آیه الله جوادی, ذیل آیه «من بعثنا من مرقدنا» میفرمایند که مرقد به معنای خوابگاه است و انسانهای عادی به غیر از انبیا و اولیا و معصومین و شهدا و علما و غیره, پس از گذراندن مراحل ابتدایی برزخ به روحشان به خواب میرود تا نفخ صور, سوالم اینست که در اینصورت رفتن به سر قبور کسانی که تنشان پوسیده و روحشان در خواب است و فرستادن خیرات چه سود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تفاوت نمیکند. به هر حال در همان حالت هم بدن در رختخواب، خواب است و انسان در همان حالت که بر فرض شما آن حالات ناشی از فعالیتهای ذهن است، در پیش خودش است. در حالیکه بدن خواب است. ۲. تعلق به بدن در همان حال در میان است. زیرا آن نوع خواب، خوابی است در مقابل دغدغههای دنیایی که با خود برده است و یا مشغول شدن به تصوراتی که در دنیا دارد. لذا او را ندا میشود: «نَم نَومةَ العروس» که همچون عروس به خواب رود خوابی که نسبت به مسائل جزئی آزاد باشد و نه آنکه نسبت به زائر مزارش بیتفاوت گردد بدون تأتیرپذیری و تأثیرگذاری. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی و عزیز: خدا قوت و التماس دعا. اخیرا دکتر جبرائیلی در تلاش ایجاد حزب تمدن نوین اسلامی هستند و به نظر تشکیل این حزب را به جا و مناسب می باشد ولی نگران کند روی و تند روی ها و همچنین برچسب خوردن های آن هستیم که ما را از صراط مستقیم منحرف کند .سوال بنده این است به شکل تشکیلاتی با این حزب همکاری کنیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب استاد جبرائیلی فرد قابل اعتمادی هستند ولی باید خود عزیزان که بنا دارندبا حضور در آن حزب، خود را معنا کنند متوجه باشند که جهانی که انسانها در نسبت با انسانیت خود و دیگر انسانها بخصوص مردم مظلوم فلسطین و یا مردم خودمان که قدرت خریدشان به شدت پایین آمده است، در کنار همدیگر هستند. باید مواظب بود روحیۀ حزبگرایی که روحیۀ محور قراردادن خودیها و نفی غیر خودیها است و یک بار در حزب جمهوری اسلامی گرفتار آن شدیم؛ در میان نیاید. لازم است با حکمت لازم بقیۀ جریانها و اندیشهها را نیز «فهم» کنیم تا از آثار حزببازی رهایی یابیم. موفق باشید
دنیا خدایی بهتر از قند و عسل دارد / آن مهربانی که جهان را در بغل دارد / هر روز اگر آواری از مشکل فرود آید / در هجمهی هر مشکلی صد راه حل دارد / از خود سوالی کن که آن یکتای بی همتا / آیا نظام کاملش ضعف و خلل دارد؟ / بگذار نااهلان بگویند این بشر شوم است / او حلقهای از خیر خود دور زحل دارد / دل را به او بسپار آن کلّیِّ بیمانند / در کار، هر کس غیر او دوز و دغل دارد / در وصف هر حالی رسولی را فرستادست / هر مشکلی زین بین یک ضرب المثل دارد / از شوری و تلخی و ترشی هیچ باکی نیست / دنیا خدایی بهتر از قند و عسل دارد / ۱۹ مهرماه ۱۴۰۴
باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر از سرودۀ زیبایتان؛ آری! « دنیا خدایی بهتر از قند و عسل دارد» پس واقعاً « در هجمهی هر مشکلی صد راه حل دارد». مهم آن است که متوجۀ راهی شویم که در دل آن مشکلات، مقابل ما میباشد. و البته معلوم نیست آن راه، شبیه راه دیگر افراد باشد ولی زندگی بدون تقدیرِ راهی که خداوند برای ما مقدّر کرده، نیست. موفق باشید
سلام علیکم: سوال بنده در این خصوص است که چگونه کسی که دچار دیدن فیلم های شهوت آلود جنسی شده است خود را می تواند درمان کند و چه روش هایی را شما برای ترک این کار پیشنهاد می دهید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، گفته میشود سعی کنید جایگزینیهایی برای آن عادت بیابید. مانند ورزش و مطالعۀ مباحث «معرفت نفس» و فعالیتهای جهادی و حضور در مسجد و هیئت و حتی کارهای عادی که مردم برای کسب درآمد بدان ورود میکنند. موفق باشید
سلام و عرض ادب: از شواهد ربوبیه پرسیدم در سوال قبل ۴۰۶۶۳ مطالبی که فرمودید رو گوش دادم. تمام فایل های معاد رو گوش دادم. شرح کتاب مقالات رو از شما پیدا نکردم. ممنون میشم بگید شواهد در اولویته یا مقالات. و چه فایل هایی گوش بدم که کاملا عرفانی و قلبی و حضوری باشه. نه علمی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو، یعنی شواهد و مقالات خوبند. ولی فعلاً حال که مقالات در دسترس است به نظر میآید نباید از آن غفلت نمودhttps://lobolmizan.ir/sound/750?mark=%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA . و بعد از آن هم شرح جلد هشتم و نهم «اسفار» که روی سایت هست، برای ما حرفهایی دارد. https://lobolmizan.ir/sound/1669?mark=%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA%20%D9%86%D9%81%D8%B3موفق باشید
از نظر حضرتعالی یک جزوه ایدهآل و ماندگار چگونه باید نگارش شود، چه ویژگیهایی را در مسیر نگارش باید توجه داشت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد فکر نکردهام. تنها میتوان گفت آنچه باید مدّ نظر قرار داد شناخت مخاطب و مسائل بشر جدید است. عرایضی در این رابطه در کتاب «ما و بشر جدید و آینده قدسی پیش رو» https://lobolmizan.ir/book/1599 شده است، امید است مفید افتد. موفق باشید
سلام و خسته نباشید: سوالم در مورد عالم ذر هست من سوال و جواب ها و مقاله که گفتید رو در این مورد خوندم و تجربه های تجربه گرهای ایرانی و خارجی رو هم خوندم و دیدم و اشتراکاتی که شما هم اشاره کردید مثله انتخاب پدر و مادر منطقه زندگی و …رو در همه یافتم ولی سوال اصلی در مورد عالم ذر که علت اصلی تفاوت در ذرات و انسان ها رو درک نمی کنم و سوالی هست که مخاطبین شما هم معمولا پرسیدند و شما جواب فرمودید که در ذات انسان هاست یا هر میزان که شایسته بوده داده شده خیلی به دل نمی نشیند می خواستم خواهش کنم همونطور که جواب سوال ها ی ما را دقیق می فرمایید این رو هم برای ما روشن کنید تا به جان بنشیند. تشکر و اینکه آیا فرضیه اینکه در عالم ذر مثل این دنیا ما آزمایش شدیم و از این اتفاقات برای ما بفرمایید. ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت الله جوادی در تفسیر آیات ۱۷۲ و ۱۷۳ سورۀ اعراف بیش از ده جلسه بحث فرمودند و در رابطه با روایاتی که موضوع ذرّهبودن، تحت عنوان عالم ذر مطرح میشود، فرمودند این روایات قابل اعتماد نیست و به تعبیر خودشان، آب زیرش می رود. پیشنهاد میشود به بحث خوب ایشان در رابطه با «عهد الست» و «توحید فطری» که قبل از خلقت هر انسانی در انسان نگاشته شده است؛ رجوع گردد.سری هم به سوال و جواب شماره 40665 بزنید. موفق باشید
سلام و نور و رحمت الهی تقدیم شما پدر مهربان و عالم پرمهر و بزرگوار. استاد از اینکه سؤالات قبلیم رو پاسخ فرمودید ممنونم. خداوند مهربان بر توفیقات شما بیفزاید. استاد ابدال و اوتاد چه کسانی هستند؟ چطور بعضی افراد مورد عنایت خاص حضرت حجت ارواحنا فداه قرار میگیرند؟ مثل بحرالعلوم. یا در زمان ما مثل امام خمینی (ره) و علامه حسن زاده آملی یا علامه طباطبایی (ره)؟ چه کار کنم که منم در طبقه این افراد قرار گرفتن در تقدیرم باشه؟ آیا خودشون کاری کردند یا ذهن و هوشی متفاوت داشتند؟ یا مشاهده های سنگین و سخت داشتند؟ یا انتخاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بودند؟ یا در عالم الست اصلا جوهره وجودشون چیز دیگه ای بوده مثل اهل بیت علیهم السلام بلاتشبیه؟ خلاصه چطوریه که بعضیا مثل شیخ مفید و نائبان خاص و عام میشن بعضیا مثل من اندر خم یک گوشه اند؟ واقعا هر چی بیشتر از اساتید متفاوت معارف الهی و امام زمان شناسی میشنوم میبینم چقدر دستم بسته است و ناتوان از لحاظ وجودی، بر ترک گناه یا انجام مستحبات. راستی استاد خیلی دوست دارم در وجود امیرالمؤمنین علی علیه السلام فانی بشم، کدوم مباحث تون رو گوش کنم؟ البته نهج البلاغه رو دارم گوش میکنم فوق العاده است. خدای مهربان شما و رهبر عزیزمان رو برای ما و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نگهداره.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً هر کدام از افراد فوق الذکر با اراده و انتخاب خود به راهی که خداوند مطابق زمانۀ خودشان، مقابلشان قرار داده، قدم گذاردهاند و با صداقت تمام آن راه را ذیل اراده و شریعت الهی ادامه دادهاند. اینجا است که ما نیز به راهی باید بیندیشیم که در این زمانه ذیل ارادۀ الهی در مقابل ما قرار گرفته، بقیه را به خدا وامیگذاریم که هر طور صلاح ما میداند هدایتمان کند. به گفته عزیزالدین نسفی: «ای درویش! یکی را استعداد کاری را دادهاند و او در این کار چون قدم زند به راحتیِ جانش میافزاید. و یکی را استعداد آن کار ندادند، تلاش او در آن کار، جانکندن است». موفق باشید.
سلام و عرض احترام: سرچ کردم فایل شرح شواهد الربوبیه از شما پیدا نکردم. ممنون میشم راهنمایی کنید عرفانی ترین و قلبی ترین کتاب و صوتی که میتونم دنبال کنم چیه؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده شرحی از کتاب شریف «شواهد الربوبیه» نداشتهام. خوب است بعد از دنبالکردنِ صوت شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و صوت شرح «برهان صدیقین»، به بحث «معاد، بازگشت به جدیترین زندگی» و شرح صوتی آن و یا به شرح کتاب «مقالات» از آیت الله شجاعی بپردازید. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامی؛ عذر میخوام سوالی داشتم در مورد ظلم. این که خدا در قرآن ظالمان را لعنت کرده چه طور میشه با آیه ای که در مورد حضرت آدم آمده که اگر از شجره تناول کنی از ظالمان میشوی یا حضرت علی در دعای کمیل ظلمت نفسی دارن یا در مورد حضرت موسی یا یونس تعبیرات ظلم به کار برده شده چیست و اینکه گفته شده حضرت آدم اول از بهشت هبوط کردن و بعد از سیصد سال خداوند توبه ایشون رو پذیرفت و به مقام خلیفه اللهی رسیدن آیا درسته؟ پس مگر نباید همیشه زمین دارای یک خلیفه معصوم حداقل باشه پس فرزندان حضرت آدم در این مدت از چه کسی راهنمایی میخواستن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد نزدیکی به شجره، ظلم به معنیِ ظلم به خود میباشد و محرومیت از آن حضور بهشتی؛ شبیه «ظلمتُ نفسی» در دعای کمیل. و یا احساس ظلمی که انبیاء نسبت به مقامی که باید در محضر حق پاس میداشتند، در خود احساس مینمودند که این موارد آنان را از عصمت خارج نمیکند و «هبوط» بعد از توبه است به همین جهت قرآن میفرماید: «فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ» و پس از آن میفرماید: «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ». و حال در این دنیا چنانچه کسی مقابل شریعت و هدایتی که انکار پیشه کرد، آری! گرفتار آن عذابی که مورد لعن خداوند است، میشود. به همان معنایی که بعد از آیۀ مذکور فرمود: «وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ». موفق باشید
سلام علیکم: بنده از نظر سنی دیگر فرصت زیادی ندارم و از چهل سال رفتم بالا و از این به بعد کار خیلی خیلی سخت تر شده و به اندازه کافی برای بنده اتمام حجت شده و عذری هم ندارم ولی از باب اینکه نباید ناامید شد باید شروع کنم و از شما خواهش دارم راهنمایی کنید. حال سوالم این است که از شرح کتاب مقالات شروع کنم خوب است یا از شرح آثار امام خمینی (ره)؟ لطفا یکی را برای من انتخاب کنید و نفرمایید هر دو خوب است چون فرصت هردو با هم را ندارم ببخشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است بعد از دنبالکردنِ صوت شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و صوت شرح «برهان صدیقین»، به شرح صوتی کتاب «مقالات» که روی سایت هست بپردازید. ان شاءالله گشایشی میشود تا پس از آن به سوی آثار حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» رهنمون شوید. موفق باشید
سلام حاج آقا: ببخشید یه موضوعی خیلی آزارم میده، در مسیر سلوک، برای عمل کردن فراتر و بالاتر از فقه و حدود شرعی درباره ی پوشش، نه میتونم عمل بکنم بهش و نه میتونم بهش عمل نکنم و بی تفاوت بشم. آیا این درسته که بگیم فقط در حد شرع رو رعایت کنم و توجه ام رو بذارم روی ارتباط با خدا و معارف و نماز و دعا و .... و فهم بالاتر از دین تا وقتی خداوند خودش در قلبم نشونم بده که باید بالاتر از حد فقه رو انجام بدم؟ یا باید با فشار زیاد به خودم، بالاترین حدِ فراتر از حد فقه که میتونم رو انجام بدم و منتظر نباشم تا خدا از درون بهم نشون بده و خودِ این فشار عمل کردن فراتر از فقه، زمینه نورانی شدن قلب رو فراهم می کنه؟ خواهش میکنم من رو از دو راهی در بیارید و حقیقت رو بگید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به خودتان سختگیری کنید. مسلّماً حضور در مسیر شریعت به حکم آیۀ: «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» موجب گشودهشدن راههای اُنس با خدا میشود. اخیراً عرایضی در جلسۀ دوم بحث «در موضوع توحید و ایمان» https://eitaa.com/matalebevijeh/20441 شده است. خوب است نظری به آن بحث بیندازید. موفق باشید
باعرض سلام: استاد عزیز آیا می توانیم بگوییم که یکی از مهمترین مباحثی که امروز ما باید به آن بپردازیم این است که ما باید حاصل هر عمل خوب و بد خود را حس کنیم و اینکه هر کس که وقتی گناهی می کند حالش بد می شود و یا کار نیکی و دینی می کند حس خوبی دارد تقریبا حضوری برزخی و قیامتی پیدا کرده است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ مهمی است ولی در هر حال ملاک انسان سیرۀ امامان است لذا ممکن است عملی را مطابق وظیفۀ الهی با نظر به سیرۀ ائمه «علیهمالسلام» انجام دهیم ولی به زودی به حضوری که در إزای آن باید حاضر شویم، حاصل نشود. موفق باشید
سلام و ادب استاد گرامی: چطور میشود انسان خود را در «علم به مبدأ اعلی و وجودی که عالم به جمیع اشیاء است» محک بزند؟ چطور باید آن را کسب و یا شدت داد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به خلوص. اخیراً عرایضی در جلسۀ دوم بحث «در موضوع توحید و ایمان» https://eitaa.com/matalebevijeh/20441 شده است. خوب است نظری به آن بحث بیندازید. موفق باشید
دلنوشته ای مِن باب انصرافِ یک دختر از حوزه: فکر میکردم مثل فرمول های فیزیک و شیمی، علوم قرآن رو هم میتونم «بفهمم». سعی میکردم با عقل ناقصم چیستی ها رو کشف کنم درحالیکه با یک هستی بی نهایت روبهرو بودم. همه فرمول ها یک جایی به بن بست میخورد. و هرچه سعی کردم بیشتر پیداش کنم، بیشتر از دستم فرار میکرد. درست مثل دنبال کردن پروانه. حالا دوباره از خورشید فاصله گرفتم و حالم خیلی بهتره. تماشا کردن آتیش خیلی راحت تر از یکی شدن با اونه.../ این شخصیت خطرناکی که من از خودم می دیدم، پس فردا توی زندگی مشترک هم میخواست از سر میز صبحانه بحث چیستی شریعت رو وسط بکشه تا شب موقع خواب هم گیر بده به بی عدالتی دنیا و چرایی تاخیر ظهور امام. با یارو بخوام سفر برم شروع میکنم به سوال در مورد اینکه اصلا «چرا» چیزها و مکان ها «وجود» دارن، بریم گردش توی خیابون دوباره آدم ها رو میبینم میخوام باهاش بحث کنم چه قوانینی برای فساد زدایی از جامعه نیازه و کاربرد روسری و محدودیت بیرونی چیه، بریم رستوران میگم خاک بر سر حیوانیت، روحم تلف شد، مردم گشنه ی یه لقمه نونان مرد حسابی، تو منو اوردی محل اسراف؟! بخوایم تفریح کنیم بهش میگم وای نه الان باید مطالعه کنیم خسران عمر شد آخرتمون چی؟! بعدم مطمئنم اگه نتونه سوالاتم رو جواب بده بهش میگم چه خنگی هستی اصلا چرا من باید با تو زندگی کنم، اگه جواب بده با جوابش مخالفت میکنم و کار به دعوا میکشه، و اونقدر هم مادیات برام بی ارزش شده که به راحتی شوهرم رو هم ول میکنم. یعنی اگه شب بحث فلسفیمون به جایی نرسه صبح چمدونم رو جمع میکنم میرم جایی که عرب نی انداخت. برمیگردم به سجاده خودم و خلسه و سکوت و تنهایی... به به... حالا شما فکر کن من حوصله خانهداری و جهاد فرزندآوری داشته باشم که یکی شبانه روز بهم غر بزنه گشنهمه. بیخیااال. اینجوری پیش برم توی مسیر معرفتیم به هیچ جا نمیرسم. فقط کُشتی گرفتن با ذهنم بی اینکه به نتیجه ای برسه. حتی توی خواستگاری بحث دوباره به این سمت ها کشیده میشه و تمام کسایی که خودشون ازم خواستگاری کردن بعد جلسه اول خودشون ردم کردن! خندهم میگیره استاد. بخدا خیلی خنده داره. یکیشون بهم گفت شما دختر نیستی، نکیر و منکری، ظاهرتونو دیدم فکر کردم فرشتهاید، اما باطنتون فرشتهی عذابه. راستم میگن. یکی دیگهشون گفت توی زندگی مشترک آدم ها باید مثل خمیر نرم باشن تا عقایدشون به دیگری آسیب نزنه، شما حاضری دست از این افراط برداری؟ گفتم نه. نه! چونکه نه!! حاضر نیستم. استاد من نگران این وضعیتم که اینقدر ادامه پیدا کنه که کلا بزنم زیر همه چی. چون آدم افراط و تفریطم. یا نماز شب میخونی یا خدایی وجود نداره. من درگیر میشم با موضوعات و هیچ یک از سخنان استادانم رو نمیتونم به سادگی بپذیرم. هرچیزی بگن میتونم با یه جمله نقضش کنم. نمیدونم از خنگی بیش از حده یا از هوش زیاد. خارج از این دو حالت نیست. به هرحال که مغزم امانم رو بریده. حتی سر نماز دارم تفسیر فلسفی ارائه میدم و سخنان الهی قمشه ای رو نقد میکنم. فقط از پسری خوشم میاد که بتونه صبح تا شب سوالات معرفتیم رو پاسخ بده و چنین شخصی با همچین صبری وجود نداره. فکر کنم باید با هوش مصنوعی ازدواج کنم. یه توصیه و نصیحتی بکنین من دست از این مسخره بازی بردارم و به جای اینکه دنبال زندگی توی کتاب ها بگردم، خود زندگی رو زندگی کنم. خوشحالم که از حوزه اومدم بیرون. رشته جدیدم «مدیریت» هست استاد. خیلی دوستش دارم. میدونم از نظر شما یه مسیر روحانی رو به جو و گندم ری و ثمناً قلیلا فروختم. اما حداقل میدونم اگه مغزم همیشه درگیر این سوال و جواب های پایهای بمونه، با شغلم دارم یه خدمتی به جامعه میکنم و در جاری شدن اقتصاد ایران نقشی هرچند کوچیک داشتم. خداجونم درسته خیلی گناه دارم، ولی خب گناه دارم. هوامو داشته باش، که میدونم داری. تو بهترین خدایی هستی که میتونه وجود داشته باشه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با سخنان شما و امثال شما به آیندهای می اندیشم که انسان در نسبت با خودش باید در جهان و در انسانیت انسانها و در نسبت با خدا حاضر شود. جلسۀ بیستم بحث «تأملی در کتاب؛ انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آینده دینداری ما» https://eitaa.com/soha_sima/5263 با نظر به صحبتهای استاد نجاتبخش و آن خانمی که مانند شما همچنان سؤال داشت؛ جلسۀ خوبی میباشد و میتوان به سخنان استاد نجاتبخش برای حضور در میدانی که هم خدا هست و هم خدا نیست، فکر کرد. آری! خدایی که میتوان با او اُنس گرفت، هست. و خدایی که به جای نازبودن، ترسناک است، نیست. اخیراً عرایضی در مورد نسبت ما با انسانیتِ انسانها با بعضی از خانمها که در صدد تعلیم و تربیت این نسل میباشند؛ شده است. میتوانید به آن رجوع فرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/20448 . موفق باشید
با رمز شعار مرگ بر آمریکا / طوفان شده در سراسر این دنیا. تاریخ ولادت خود تاریخ است / تبریک به کلّ هفت اکتبریها. استاد دعا کنید روسیاهانی مثل من هم در دل این تاریخ خود را بیابیم و ۷ اکتبر روز ولادتمان باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و بیحساب نیست که رهبر معظم انقلاب در مورد شهید سنوار فرمودند: «او چهرهی درخشان مقاومت و مجاهدت بود؛ با عزم پولادین در برابر دشمن ظالم و متجاوز ایستاد؛ با تدبیر و شجاعت به او سیلی زد؛ ضربهی جبرانناپذیر هفتم اکتبر را در تاریخ این منطقه به یادگار گذاشت». و حجت الاسلام آقای مجتبی کاظمی در مقدمۀ بحث «ما و جهان پس از هفت اکتبر» متذکر نکتۀ خوبی در رابطه با هفت اکتبریِ ما شدند https://eitaa.com/matalebevijeh/20409 . موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: میخواستم نظر شما رو در مورد شیخ جعفر ناصری فرزند مرحوم آیت الله ناصری بدانم و اینکه در این زمانه ما چگونه میتوانیم از ایشان استفاده کنیم و چه نسبتی داشته باشیم؟ ممنون استاد عزیز
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله ایشان انسان شایستهای هستند و رفقا باید سعی کنند نکات و توصیههای ایشان را دنبال نمایند. موفق باشید
دو رباعی در وصف کار بزرگ کاروان صمود: تقدیر بشر اگرچه استدراج است / اینبار قضا در پی یک حلّاج است / کشتیِّ صُمود میکشد ناز تو را / ای غزه جهان ما به تو محتاج است/ ______________________________________ از غربِ زمین مهر پدیدار شدست / انسان گویا لایق دیدار شدست / دریا! برسان به گوش امواج خودت / این کشتی نوح تازه بیدار شدست
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در مورد ناوگان صمود بهترین تعبیر همان است که فرمودید: «این کشتی نوح تازه بیدار شدست» و در این فضا و تاریخی که آغاز شده به لطف الهی همۀ هویت استکباری غرق میشود از آن جهت که مانع کسانی هستند که میخواهند شیر خشک کودکان شیرخوار را به آنها برسانند و اینان مانعاند. موفق باشید
سلام وقت بخیر و التماس دعا خدمت استاد طاهرزاده ی عزیز. ببخشید که وقت تون رو می گیریم چیزی که از بعضی سخنان شما متوجه شدم (شاید برداشت بنده اشتباه هست) این هست که در بحث ازدواج همسر آدمی چیزی از پیش تعیین شده هست (همانند پدر و مادر انسان) پس استاد تکلیف آدم ها در بحث ازدواج چیه من پسری رو میشناسم از لحاظ اخلاق و دین و کاری بودن خوب هست و چند جا به خواستگاری رفته و با اینکه تو محیط کوچکی هستن و شناخت خوبی از همدیگه دارن جواب منفی بهشون میدن مگه نه تو احادیث داریم که حضرت امیر علیه السلام می فرماید: رسول مکرّم اسلام فرمودند: وقتی کسی به خواستگاری، به خانه شما آمد که شما از اخلاق و دین او راضی هستید، او را زن بدهید، به رسول خدا عرض کردم آیا اگرچه نَسب پستی داشته باشد؟ حضرت فرمودند: اگر از اخلاق و دین او راضی هستید، کافی است که به او زن بدهید و البتّه اگر او را به دامادی نپذیرفتید، فساد و فتنه ای بزرگ در زمین ایجاد می شود. ( وسايل الشيعه، حديث 25078) حالا استاد این ها که جواب منفی میدن آیا دچار خطا و گناهی هستن یا نه چون که ازدواج از قبل تعیین شده هست اشتباهی مرتکب نشدن؟ و به نوعی جبراً این انتخاب رو میکنن؟ اگه اینطوری هست فلسفه ی امتحان و آزمایش بندگان چی هست تو این مورد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در هر حال باید به توصیۀ حضرت پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» عمل نمود وگرنه دختران و پسرانمان بیهمسر میمانند و این غیر از آن بحثی است که میفرماید بالاخره هر کودکی از پدر و مادر خاصی به دنیا میآید. موفق باشید
استاد شما رو به حضرت زهرا منو یکم دعوا کنید تا آدم شم. نمیدونم اینهمه کفرگویی از کجا میاد، از سطح درگیری های خودم با دین و دیانت بدم میاد. عزیزترین های زندگیم به حجابم توهین کردن اما به هیچ قیمتی کنارش نمیذارم. درد من درد سوال ها و شبهات مردمه که ازم میپرسن و من خودم اندرخم یک کوچه ام. پیام های بقیه شاگردانتون رو خوندم دیدم تنها نیستم در این سوز دل و آهی که هر لحظه دلم رو آتیش میزنه. من دچار شهوت و حیوانیت و نفسانیت و کوری دل نیستم، ولله نیستم! من دچار بیماری عقلم و سوال های بیشمار که یکی پس از دیگری قلبم رو مخدوش میکنن. نمازم و عبادت شبانهم رو با دنیا عوض نمیکنم، حتی با سلامتی جسم هم معاوضه نمیکنم این حال معنوی و حضور و تشنگی و طلب خداوند رو. اما هرکار میکنم شبهات دست از سرم برنمیدارن. چاره ای پیدا نکردم جز اینکه از فضاهای آموزشی فاصله بگیرم تا عقلم کمی آروم بگیره و مثل همون روزگاران گذشته و صفا و سادگی که فقط با خدای خودم بودم، وقت بگذرونم. و خب خداوند همیشه منتظر ماست، قبض و بسط ها برای ناز کردن او نیست، برای روح دمدمی مزاج ماست. فقط.... میدونم این سوالاتی که الان به پس زمینه روندمشون، بهم باز حمله میکنن و بیخ گلومو میگیرن. طلب خداوند و تشنگی نسبت به او و حتی مسیر رسیدن به او هم شیرینه و هیچ رنجی نداره، تمام رنج از عقله و تردیدها نسبت به شریعت. میترسم از اینکه عقلم شریعت رو در قلبم قربانی کنه. تو رو خدا من رو یکم دعوا کنید. نیاز به یه سیلی محکم دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه امثال استاد نقیلو نکاتی را متذکر شدهاندhttps://eitaa.com/ghoftemansadid/706 و به هر حال باید به نسلی فکر کرد که به تعبیر حضرت سجاد «علیهالسلام» در مورد آن میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَي «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» وَ الْآياتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ «إِلَي قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» خداى عزّوجلّ مىدانست كه در آخرالزمان مردمانى مىآيند بسيار عميق، لذا سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد» و آياتى از سوره حديد را تا «وَ هُوَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُور» فرو فرستاده و هركه ماورای آنها را خواهد، هلاك گردد (الكافى، ج 1، ص 91)». موفق باشید
سلام: در سوال ۴۰۵۷۳ در خصوص وجود عالمی پیش از این دنیا برای آزمایش انسان ها و سپس برگزیده کردن آدمها، اینطور پاسخ دادید: لازم به چنین فرضی نیست. کافی است متوجۀ علم خداوند به شخصیت افراد باشیم به همان معنای «علمِ قبل ما یکون» یعنی قبل از آنکه آن حادثهها و یا افراد متولد شوند و به ظهور آیند و لذا شایستگیهایی که آن افراد جهت هدایت انسانها دارند در علم خداوند هست و از این جهت آنان را پرورش خاصی میدهد تا در وظیفۀ الهی خود موفق باشند./ خب مجدد سوال ایجاد میشه که شخصیت افراد و استعداد های بالقوهشون، که در دنیا قراره بالفعل بشه رو کی بهشون داده؟ اون تقوا و توانمندی و روحیه و ایمانی که علم خداوند میدونه در شخص وجود داره و به قول شما به همین علت اون اشخاص رو برگزیده میکنه، خب خود خداوند هم این استعداد ها رو به اون اشخاص داده. از خودشون ماهیت و هستی ندارن که. شهید مطهری در کتاب عدل ( که خودتون بهم گفتید بخون) فرمودن عدل به معنای مساوات نیست چون قوای اشخاص یکسان نیست. خب همینکه قوا یکسان نیست خودش بی عدالتیه. همینکه من ذاتا نسبت به بقیه اعضای خانوادهم کشش خیلی خیلی بیشتری به معنویات و عالم غیب داشتم خودش بی عدالتیه، چه برسه به اینکه بخاطر این کشش ذاتی که از کودکی داشتم و هیچ تلاشی براش نکردم، مقرب تر هم باشم و بهشتی شم و اونا جهنمی شن فقط بخاطر اینکه شرایط زندگیشون طوری نبود که فرصت کنن با خدا آشنا شن. بیخیال استاد حرفامو کش نمیدم، این یه دور باطله. فقط داریم با کلمات بازی میکنیم. فرمایشات جنابعالی و شهید مطهری و هیچ یک از اساتیدی که ازشون این سوالارو پرسیدم و جواب سر بالا میدن رو نمیپذیرم. برای همین اصلا انسان برگزیده توی کتم نمیره، چه برسه به نظام سیاسی. نه اینکه از عناد و غرور جوانی باشه، منِ رو سیاه غلط بکنم، میگم از لحاظ عقلانی نمیفهممش و مطالعه بیشتر بنده رو دچار ضلالت بیشتر و سوالات بیشتر میکنه. مگه ما کی هستیم که بگیم خدا از چی خوشش میاد و از چی نمیاد! این تکبر واقعیه! چه برسه به اینکه من اصلا حکمت ایران دنیا اومدن و شیعه دنیا اومدن رو نمیفهمم، بین ۹ میلیارد انسان روی کره زمین فقط ۹۰ میلیون اسم رهبر و جمهوری اسلامی و مکتب تشیع به گوششون خورده. اونا بنده های خدا نیستن؟ چرا ما باید «اعلون» باشیم فقط بواسطه دینی که بدو تولد بهمون داده شده؟ مشاهده میفرمایید. حرف حرف میاره. اینجوری نمیشه پیش رفت اصلا. از نسل امروز که با فضای مجازی متولد میشه انتظار نداشته باشید بتونه بره روضه و ضجه های پیرزن ها رو تماشا کنه و شبهه براش ایجاد نشه. آخه که چی؟! الان خدا از عجز و لابهی ما خوشش میاد؟! خدا میگه پاشو خودتو جمع کن برو پی تلاش، پی آموزش و آگاهی! فرستادمت توی دنیا که خودتو بسازی! استاد بخدا من قلبم سیاه نیست، میخوام بفهمم، نمیشه! هرچی بیشتر بفهمی اوضاع خرابتر میشه! تو کتاب شماره سه از سلسله مباحثتون ( که با دقت یادداشت برداری کردم و گوش کردم و مرور هم کردم اما فقط بیشتر در تفکر در ماهیت دین گیج شدم) فرمودید اول عقل رو باید مطمئن کرد تا قلب، ظهور خداوند رو حس کنه. والله اصلا خداوند عقلی نیست. من اگه بخوام به عقلم تکیه کنم همین امروز مرتد میشم، برای همین در اولین فرصت خودم رو از حوزه کشیدم بیرون و به سجاده ی خودم پناه بردم که از این شبهات بیشتر در امان بمونم. ذهن خود شیطانه. اگه هیچ وقت تصمیم نگرفته بودم اینقدر در دین عمیق شم و سوال جواب کنم و اینهمه کتاب ها رو روی هم دیگه تلنبار کنم، ایمانم به دیانت و نبوت خیلی بیشتر میموند. این ۳ سال مطالعه و تفکر بیش از اندازه در شریعت اوضاعم رو خیلی خراب کرد. کی گفته حال بد نشونه آزمایش خداست برای ایمان آخر الزمانی؟! شایدم نشونه خداست برای اینکه داری مسیر رو اشتباه میری! خدا که آزار نداره ما رو بی دلیل آزمایش کنه با انواع بلایا و تردید ها برای اینکه مثلا ببینه چند مرده حلاجیم! خب خودش میدونه! لابد این احساس های بد و حملات اضطرابی که ما اصطلاحا مذهبی ها داریم تجربه میکنیم برای هشدار نسبت به پیشروی در مسیر غلطه! الان تبدیل به موجود ترسناکی شدم که بلده با زبون درازی و حاضر جوابی تمام شبهات رایج جامعه رو از خیلی از آخوند ها هم بهتر پاسخ بده، اما خودش در عمق وجودش از سوالاتش نسبت به اصل وجود وحی داره شرحه شرحه میشه... دین اشارهش به خداونده و ما گیر دادیم به انگشت اشاره!!! خوندن دین مثل اینه که درِ معبد رو بپرستی! برو توی معبد بچه جان! با ورود به تشکلات مذهبی و اسم مبلغ بودن تمام معصومیت و سادگیم رو از دست دادم. تنها چیزی که همیشه برام ثابت بوده و هست خود حضور خداونده. و اجازه ندادم موندن توی حوزه بیشتر از این به اعتقادم به شریعت هم صدمه بزنه. الحمدلله شما حوصله دارید اینهمه شاهد تردید های مردم باشید. از صبر ایوب هم بیشتر صبر میخواد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد علم خداوند به شایستگیهای قبل از خلقت انسانها بحث بسیار مفصل است و به امکانِ ذاتی افراد بستگی دارد که جناب ابن عربی در فصّ «اسماعیلی» در «فصوص الحکم» با نظر به آیۀ «رَبُّنَا الَّذي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» (طه/۵) یعنی پروردگار ما است که خلقت هر موجودی را به او میدهد. بحثهای خوبی به میان آورده مبنی بر آنکه خداوند خلقت هر موجودی را به آن موجود می دهد. ۲. در مورد نظر به خداوند خوب است به بحث شب گذشته که موضوع «توحید و ایمان» با نظر به نهج البلاغه به میان آمد، رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/20441 موفق باشید
سلام و نور خدمت استاد بزرگوار🌹 استاد منظور شما از اینکه در این زمانه انسان نیاز به استاد ندارد و علم تو استاد توست چیست؟ آیا این گفتار حاکی از این است که مانند گذشته نمی توان استاد داشت ولی در کلیت وجود استاد در این راه حتمی است؟ و یا خیر هر انسانی با علم پیش روی خود می تواند به اسما الله حرکت کند؟ و این علم که فرمودید چه علمی است آیا در زمانه ی کنونی این علم انقدر در میدان هست که بتواند راه بری کند؟ من این سخن شما را از استاد شجاعی هم پرسیدم و ایشان هم نظری داشتند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان فضایی که به استاد سلوکی رجوع میشد تا ذیل شخصیت آن استاد، معارف توحیدی و اخلاق معنی خود را به ظهور میآوردند، آیت الله بهجت «رحمتاللهعلیه» میفرمایند در این زمانه «علمِ تو استاد تو است» به جهت حضور حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» که شخصیت ایشان، جایگاه اشاراتی که در معارف توحیدی و اخلاقی مطرح است را روشن میکردند. در این مورد خوب است به جزوۀ «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت (رحمه الله )»
https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: رفقا زحمت کشیده اند و با همفکری هم، یک کانالی ایجاد کرده اند در فضای معرفت نفس که از اهم مهمات این روزگار است. در این کانال تمامی عزیزانی که کتاب ده نکته و سایر مباحث مربوط را شرح کرده اند صوتشان بارگزاری میشود که هر مخاطب مطابق با مزاج خود، یک راه و روش را انتخاب کند و وارد مسیر بی انتهای معرفت حق شود. حقیر هم به زودی این کتاب عزیز را شرح میدهم برای نوجوانان که صوت آن در اختیار رفقا قرار خواهد گرفت. خلاصه یک محل بسیار جامعی خواهد شد برای مزاجهای مختلفی که میخواهند وارد مباحث معرفتی شوند. نظر حضرت استاد چیست؟ لینک این کانال از این قرار است : https://eitaa.com/marefatenafs_10nokteh ملتمس دعایتان هستم
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آن کانال خوب و ارزشمند هستم زیرا حقیقتاً معرفت نفس امری نیست که برای درک آن منحصر به یک شرح باشیم و خدا را شکر هر کدام از شرحهای مربوط به معرفت نفس صفای خود را دارد. موفق باشید
سلام و ادب: بنده دانشجوی کارشناسی فلسفه هستم و خیلی به عرفان علاقه مندم اگر بخوام اصولی مسیر رسیدن به مقام های عرفانی بدون خطر افتادن در وهم و ضلالت رو طی کنم بهم سیر مطالعاتی معرفی کنید لطفا. ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود پس از تعمق بر حکمت صدرایی، به «فصوص الحکم» ابن عربی همراه با شرحی که با ذوقتان بخواند رجوع فرمایید. موفق باشید