سلام علیکم استاد مهربان و خوبمان: استاد عزیز، در بحث عزت نفس در روانشناسی دو نکته مورد توجه است : که فردی که عزت نفس دارد در رابطه با دیگران معتقد است «من خوبم تو خوبی» «من ارزشمندم تو هم ارزشمندی» در واقع من به عنوان یک انسان در کل سعی دارم آدم خوبی باشم تو نوعی هم همینطور، و روح و روان و وجود من ارزشمند است فارغ از شغل و نژاد و زیبایی و... و توی نوعی هم همینطور، فلذا این پیش زمینه، ارتباطات سالم را بههمراه دارد. استاد جان، دکتر هلاکویی که ساکن آمریکا هست، واقعا در این زمینه و بحثهای روانشناختی خوب کار کرده، حرفهای خوبی میزنه منتهی یک عیب بزرگ در کارش هست و اون اینه که ایشون کاملا بر پایه تفکرات اومانیستی حرف میزنه. مثلا من خودم در مورد بحث عزت نفس (که ایشون چندین جلسه و با نام حرمت نفس در موردش صحبت میکنه)، چون احساس میکنم در اون بحث ارزشمندی خود، دچار مشکل هستم، به چند جلسه گوش دادم، منتهی دیدم خداشناسی و جهان بینیم داره داغون میشه، رها کردم. استاد جان حالا موندم چکار کنم چه مباحثی در مورد بحث عزت نفس وجود داره که سمت و سو و بنیان اسلامی داشته باشه و از آن طرف کارساز و موثر هم باشه؟ چون من واقعا بحث عدم تضاد و تفاوت موضوعات روانشناسی با اسلام برام مهمه، در مورد دکتر هلاکویی هم، اون موارد متناقض رو خودم نقد میکردم اما کم کم متوجه شدم داره روم اثر سوء میذاره، رها کردم. لطفا راهنماییم کنید چگونه میتوانم عزت نفس داشته باشم منطبق بر آموزه های اسلام عزیزتر از جانم؟ سپاس از وجود مهرورزتان
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه شخص نامبرده همانطور که میفرمایید انسان را با عقلی مینگرد که ابعاد متعالی و بیکرانه و جاودان انسان مورد غفلت قرار میگیرد. فکر میکنم با مباحث «معرفت نفس» و کتاب «انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی» که روی سایت هست، رویهمرفته مبناییتر به موضوع جایگاه قدسی انسان از جمله جایگاه «زن» بهتر بتوانید فکر کنید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/249?mark=%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86
عرض سلام و ارادت خدمت استاد بزرگوار: نظر حضرتعالی ر ا در باره این دیدگاه در مورد معاد جسمانی خواستارم: (با تشکر) به نظر حقیر میرسه که شاید عدم معرفت به حقیقت زمان و مبتلا شدن به ذهنی که محصور زمان است تلقی صحیح ما رو از معاد جسمانی دستخوش آسیب کرده لذا چون عوالم و مراتب بعدی هستی را طبق عادت از حیث زمانی متاخر از این عالم میبینیم و همچنین زمان های این عالم را نیز با ترتیب و توالی می فهمیم، متوجه احاطه ای که عوالم علوی در مافوق زمان بر این عالم دارند نمی شویم. در حالی که در قیامت که یوم الجمع است، انسان همۀ مر اتب مادون یعنی مراتب طبیعی و مثالی را با مرتبۀ عقلی خود یکجا مشاهده میکند و حاضر میبیند، لذا واقعا همین بدن مادی با تمام حرکات جوهری خود از نوزادی تا مرگ در قیامت حاضرند و همین الان نیز چنین است لکن چون ما توجهی به آن مراتب نداریم، از آن غافل هستیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در بحث سوره مرسلات در این مورد شد مبنی بر آنکه معاد جسمانی حکایتِ به ظهورآمدن عقاید و ارادههای انسان است در عین یگانگی با روح. و اینکه آن صورتها، از جنس روح میباشند و به همین جهت در روایتها بحث صحبت کنگرههای بهشت را با اهل بهشت به میان میآورد. برای ادامه بحث میتوانید به جلسات ۵ تا ۱۱ شرح سوره مرسلات رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام و ارادت خدمت استاد بزرگوار: طاعات و عبادات مقبول در گاه احدیت. استاد در زمانه ای قرار داریم که روح پرسشگری در افراد خیلی زیاد شده و با هر کسی در هر سن سالی که صحبت می کنیم انگار روحشان مملو از پرسشهایی است که در طول سالیان به آنها فکر می کرده اند و الان به یکباره جوشش گرفته و دنبال پاسخ هستند، یکی از این پرسشها که مطرح شد را خدمتتان عرض می کنم شاید در نگاه اول موردی پیش پا افتاده باشه ولی به دنبالش سوالات دیگری را در ذهن می آورد که گاهی جنبه مبنایی پیدا می کند، چرا در دوران عادت ماهانه که یک تغییر فیزیولوژی در بدن و لازمه حیات بشر و نشانه سلامت ساختار فیزیکی اندام زنانه و تولید مثل است دختران وزنان از بعضی عبادات به خصوص نماز، (عبادتی که در هیچ حالی جز این حالت از انسان ساقط نمی شود) محروم هستند؟ چرا در مکانهای مقدس مثل مساجد و حرمها نمی توانند رفت و آمد کنند؟ چرا این گونه با این مسئله طبیعی برخورد شده؟ به طوری که به خصوص دختران نوجوان و جوان در این ایام احساس تحقیر می کنند، احساس می کنند در موردتغییر جسمی که دخالتی هم در آن ندارند مورد اهانت و محرومیت قرار گرفته اند و می پرسند چرا این تغییر و حالت ناپاکی به حساب می آید؟ من نتوانستم پاسخی قانع کننده بدهم. استاد این گونه سوالات را چه طور باید پاسخ داد؟ چون اگر پاسخ اقنایی داده نشود کم کم با توجه به شبهاتی که امروزه فراوان القا می شود به اصل دین اسلام بعضا شک می کنند. لطفا راهنمایی فرمائید و پاسخ اقنایی به این سوال بدهید، سلامتی توفیق روز افزون استاد عزیز را از درگاه حضرت حق آرزو مندم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بحث در تفاوت روحیههای خانمها در آن موقعیت است و رخصتی که خداوند در إزای چنین تغییراتی در آن مدت برای آنها مطرح میکند از آن جهت که روح انسانها در موقعیتهای مختلف، احوالات مختلفی را در خود دارند؛ خداوند خواسته است تا خانمها در آن شرایط به خود سختگیری نکنند نه آنکه تحقیری در میان باشد و از این جهت پاسداشتن و احترامگذاشتن به دستورات شرع مقدس در آن موقعیت، برکات و ثواب خاص خود را دارد. در این مورد اساتیدی مثل حاجیه خانم لطفی مطالب و نکاتی را مطرح فرمودهاند که خوب است از طریق شاگردان ایشان آن مطالب را به دست آورید.[1] موفق باشید
[1] - https://www.hamgaman-institute.ir/teacher
سلامعلیکم: وقت بخیر. آیا استفاده از اینستاگرام به دلیل حذف مطالب مربوط به حاج قاسم و نادر طالب زاده و ... مصداق «لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا» نمیشود که لازم باشد در این فضا حضور نداشت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نباید از این صحنهها به راحتی خارج شد مگر آنکه با عزمی کلّی همه جریانهای انقلابی با تصمیمی واحد، آن رسانه را ترک کنند. موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیز: چند صباحی است از حضورتون فیض نبردم. اما چند سحری پای رکابتون در پیاده روی و بعضا جلسه ها تون را بودم و جواب خیلی سوال ها رو حضوری پرسیدم. اما یک مسئله مهمی که واقعا امروزه دارد اذیت میکنه من و امثال من و در نگاه وسیع تر کل جامعه را گسستگی اقتصادی و کوچک شدن سفره مردم و عصبانی شدن مردم از شرایط که بنظرم خیلی خطرناک هستش و متاسفانه متاسفانه علیرغم قسم هایی که خوردیم تو محافل و جوامعه ای که حضور داشتیم رو شخص آقای رئیسی واقعا انتظارها براورده نشده و باور کنید تو جوامع مایه سرکوب ما شده و ما جوابی نداریم. وزیر وعده خودرویی در سال جدید میده و حالا برعکسش رو فرمان میده. یک وزیر دیگه حرف از وامهای بدون ضامن میزنه ولی هر بانکی تسهیلاتش فرقی نکرده بعضا سخت تر شده و از این دست رفتارها زیاد هستش. البته شاهد هستیم یک اقداماتی میکنه ولی واقعا جواب گوی بازار و مردم نیست. مردم واقعا نگران هستند و متاسفانه عصبانی. دیگه انگار تاب و تحمل ندارند. اما شما و امثال شما چقدر در کشور هستید؟ چند ملیون از جمعیت کشور را مهیا برای شرایط سخت از هر نوعش کردید؟ اگر در این دولت اتفاقاتی رقم نخوره چطور میتوان حرف حاج قاسم را به عمل رساند که فرمود ایران حرم اهل بیت است مواضب باشید آسیب نبیند. واقعا اگر صدایتان به بالا میرسد صدای مردم را برسانید. سنگر مردم خالی از آذوغه شده اگر بهشون نرسید خط میشکنه و اگر خط شکست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به تجربه سالیانی که در متن انقلاب و در امور اجرایی داشتهام میتوانم خدمت جنابعالی عرض کنم همه آنچه این روزها با آن روبهروئیم بنا بود پیش آید. ولی با دولتی که خود را در مقابل چنین مشکلاتی میباخت و تسلیم میشد. و اینجا است که به مدد الهی مردم، با انتخاب جناب آقای رئیسی موجب شدند تا دولت، با روحیهای انقلابی با این امور و معضلات روبهرو شود و مطمئناً از آنها ما را عبور میدهد همانطور که حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» با روحیه انقلابی و با توکل به خدا ملت را از معضل جنگ عبور دادند و تجربهای شد برای عظمت تاریخیِ ملت ایران. یقیناً ما نیز در این شرایط با پیروزیهایی که برای انقلاب پیش میآید از مشکلِ جنگ اقتصادی نیز به صورت مبنایی عبور خواهیم کرد، همانطور که اخیراً ملاحظه کردید وزیر کشاورزی نسبت به آرد مراکز صنعتی در حال برنامهریزی اساسی میباشند که از این جهت مشکل قاچاق در این مورد خاص مرتفع خواهد شد، إنشاءالله. و این تجربهای میشود برای سایر اموری که به جهت یارانهای بودن، عملاً این مردم هستند که از یارانه محرومند و نه قاچاقچیان. هنر مردم آن است که به گفته رهبر معظم انقلاب: «واقعاً هم جفای به مردم است، هم جفای به کشور است، هم جفای به انقلاب است، اگر امروز کسی بخواهد مردم را ناامید کند و احساس بنبست را به مردم القاء کند و بخواهد روحیهی مردم را بشکند و ارادهی مسئولین را تضعیف کند.» ( ۱۴۰۱/۰۱/۲۳) و بیحساب نیست که رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیرشان با دانشجویان در رابطه با امید نسبت به آینده فرمودند: «البتّه بعضی از نسلهای گذشته شما اینجا کم آوردند، در این مورد کم آوردند و دچار خطا شدند؛ یعنی آنجایی که نبایستی مأیوس بشوند، نباید ناامید بشوند، ناامید شدند، و این ناامیدی آنها را از میدان خارج کرد، و بعضیهایشان هم بدجوری خارج شدند! حالا بعضیها فقط خارج شدند امّا بعضیها علاوه بر خارج شدن از میدان مبارزه انقلابی، همصدای با دیگران هم شدند. خب پس این توصیه اوّل من: مواظب باشید به افق پشت نکنید، به قلّه پشت نکنید، همیشه به سمت قلّه و به سمت افق روشن حرکت کنید.» فرمودند:« توصیه من به شما دانشجوها پرهیز از انفعال و ناامیدی است؛ مواظب باشید؛ یعنی مواظب خودتان باشید، مواظب دلتان باشید، مواظب باشید دچار انفعال نشوید، دچار ناامیدی نشوید. شما باید کانون تزریق امید به بخشهای دیگر باشید. بله، نابسامانیهایی در بخشهای مختلف وجود دارد امّا این نابسامانیها غیر قابل رفع است؟ ابداً؛ اینها قابل رفع است. مدیران خوبی هستند، وجود دارند، انشاءاللّه می توانند، می کنند، کما اینکه تا حالا خیلی از کارها انجام گرفته. موفق باشید
سلام: در شاهنامه شریف آمده است: «ز نام و نشان و گمان برتر است / نگارندهٔ بر شده گوهر است» اگر نام را اسم بگیرم اشاره دارد به مقام بی اسمی حق. حال سوال پیش می آید چرا در قرآن تاکید بر اسماء الله است و اشاره ای به مراتب بالاتر حق ظاهرا نمی شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید آنجا که در قرآن مسئله «احدیت» حضرت حق و یا «واحد القهّار» بودنِ او را به میان میآورد، همان مقام بیاسمی باشد. موفق باشید
باعرض سلام و تبریک روز معلم و عید سعید فطر: ۱. با چه نیتی امانت بدهیم و بگیریم و ببخشیم وعطای دیگران را قبول کنیم؟ ۲. آیا عمل به توصیه های اخلاقی جزءواجبات دینی هست؟ ۳. من متمایل به یادگیری طب قدیم و حکمتی هستم شما می توانید مرا راهنمایی کنید؟ راهی برای رسیدن و یادگیری آن هست؟ آیا مرا شایسته ورود به این ساحت میدانید؟ ۴. اینکه تمایل به دیدار افراد و جویای حالشان شدن و بازدید مکان هایی که به گذشته ما تعلق دارند و یاد آور خاطرات ما هستند داریم و خرسند می شویم به چه علت است، آیا وهم ما در آن دخیل است؟ نیت صحیح چیست؟ ۵. فرمودید برای انجام نگارگری، سخنان شما در باب جهان گمشده در عالم خیال را گوش کنم، مطالب شیرین بود ولی امکان عملی شدن آن برای امثال بنده آن هم با ۸ جلسه و فقط گوش دادن، هست؟ که بعد بتوانم با خیال راحت نقاشی کنم؟! من باید به چه حدی از این مباحث برسم آیا نقطه خاصی هست؟ ۶-. دعای ندبه را با چه نیتی بخوانیم؟ وهمچنین آیا نیت خاصی برای گوش دادن و نگاه به قرآن هست؟ ۷. نمیدانم به چه علت دیگر تمایلی به اشتغال ندارم ودوست دارم بیشتر به مطالعات علمی بپردازم وحتی به خلوت و فرصتی که در حوزه می توانم به دست آورم فکر می کنم که شاید بهتر باشد به این سمت ها حرکت کنم، آیا این فکر درستی هست که سراغ شغل نروم آن هم در این برهه از زمان که شاید به افرادی هرچند پرنقص ولی با این تمایلات نیاز هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب همه این سؤالات وقتی به لطف الهی برایتان روشن میشود که به گفته جناب عطّار: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». باید به عنوان سرباز انقلاب میدان حضور خود را معلوم کنیم و در آن حرکت نماییم تا خود به خود عطایای الهی فرا رسد و معلوممان کند چه بکنیم و چه کاری را نکنیم. موفق باشید
سلام جناب استاد :عید فطر را تبریک عرض میکنم از نظر شما نقد آقای رائفی پور در فضای مجازی به مصلحت هست؟ یکی از حوزویان کانال زدند ایشان را نقد میکنند و طرفداران ایشان هم به شدت دلخور شدند. نقدها هم به نظر من موارد جزئی به نظر میرسه. اشکال من همیشه این بوده که این همه منبری ضعیف ما داریم چرا از همه جا بگردیم یک منبری قوی تر و جذاب تر را بخواهیم نقد کنیم. اگر نه آقای پناهیان را هم بخواهیم نقد کنیم ده ها نقد میشود کرد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته بسیار مهمی را مطرح میفرمایید. مسلّماً جناب آقای رائفیپور یکی از سربازان انقلاب اسلامی در جبهه جنگ نرم در مقابل دشمن میباشند و نباید گرفتار آن نوع تنگنظریها شد و متّه روی خشخاش گذاشت و از برکات جناب آقای رائفیپور که به حق، با بصیرت انقلابی در صحنه هستند؛ غفلت کرد. امید است خود ایشان نیز متوجه باشند و حتماً متوجه هستند که: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب». موفق باشید
سلام استاد گرامی: روز معلم و عید فطر را خدمت شما تبریک می گویم. و خیلی ممنونم از راهنمایی هاتون. در مورد حقیقت دعا و سینما لطفا بفرمایید. از آنجایی که حقیقت انسان طلب است. دعا که خود، داستانِ وجود است در قوس صعود، و حالات دعا که خود سفری است در عبور از اعتباریات و رسیدن به معرفتِ حقیقت، چگونه قصه ی انقلاب اسلامی را رقم زده است؟ دعا نحوه ی نگاه انسان را به بودنش تغییر می دهد و بودنی در عین ربط به حضرت حق تجلی می کند. و این نکته، ظرائفی را در امکان فیلمنامه نویسی ایجاد می کند تا بتواند بر بنیان دعاهای معصومین ساختاری از وجود بیابد. از طرفی فیلمنامه نویس که می خواهد بنیاد حضور انسان را در زندگی بیابد، می تواند نوع شخصیت پردازی را در نسبت با حضرت حق تعریف کند و صحنه های سینمایی را بر بنیان گام های دعا تطبیق دهد. برای مثال اینکه خطاکاران طلب بخشش دارند و اطاعت کنندگان طلب کمک و یا در مناجات های پانزده گانه، مناجات توبه کنندگان، شکرگزاران، اطاعت کنندگان، توسل کنندگان و ... هرکدام اشاره به صورتِ زندگی و بودنی دارد که به همان نحوه از حضور و مناجات منجر می شود. و تمام شخصیت های داستان در موقعیتی که هستند نحوه ایی از بودن، در نسبت با حضرت حق را در خود دارند. در هر صورت اسرار دعا و سفری که برای خواننده رقم میزند قصه ایی است که انسان در طلب تجربه ی آن است. وقتی دعا در انسان محقق شود، قصه ی فطرت است که شدّت می یابد و تجربه ایی از بودن رقم میخورد. و چقدر زیبا می توان داستان زندگی بشر عصر توبه و نیازش را در دعای توبه امام سجاد ( ع) شاهد بود؛ از طرفی در همین دعا اشاره می شود؛ حکایات لسان، لحظات نگاه و خطورات قلب، محبت الهی را در انسان می تواند زایل کند. در بیان تصویر سینمایی و نوع وجودی آن اینگونه محبت الهی جایگاه می یابد. که توجه تصویرسازان را فرا میخواند. و این چنین دعای همیشگی امام خمینی «اِلهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلیکَ» ، و یا دعای همیشگی شهید سلیمانی «رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا»، قصه ی بودن هایی که فراتر از بودن ست به وسعتِ «هست» را رقم میزند. بر طبق فرمایش امیر المومنین، خدا كليد گنجينه هاي خود را با دعا در دست بنده اش قرارداده است، و این چنین نحوه ی حضور رزمنده ها و بسیجی ها در شب های حمله و دعاهایی که تحقق وجودی می یابند تجربه میشود. و اگر قصه ها خالی از دعاست، خالی از شخصیت های حقیقی است و خالی از سفر، بلکه به دور خود چرخیدن است. خیلی ممنون
سمه تعالی: سلام علیکم: آری! «اگر قصه ها خالی از دعاست، خالی از شخصیت های حقیقی است». و از آن مهمتر امیدواریِ رزمندگان و رهبر معظم انقلاب است که این روشنترین شکلِ دعا در حرکات و گفتار آنها میباشد. زیرا به صحنهآمدن در عین امیدواری به مدد الهی، حکایت از روحی میکند که در عمل نیز در حال دعا میباشد و شخصیتهای قصه با چنین روحیههایی دنیایی از امید را مقابل انسان میگشایند، امیدی که حاصل از دعاهای آنها است در تنهاییهایشان؛ و به گفته شما تجربههای رقمخورده در نیایشها. بیحساب نیست که رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیرشان با دانشجویان در رابطه با امید نسبت به آینده فرمودند: «البتّه بعضی از نسلهای گذشته شما اینجا کم آوردند، در این مورد کم آوردند و دچار خطا شدند؛ یعنی آنجایی که نبایستی مأیوس بشوند، نباید ناامید بشوند، ناامید شدند، و این ناامیدی آنها را از میدان خارج کرد، و بعضیهایشان هم بدجوری خارج شدند! حالا بعضیها فقط خارج شدند امّا بعضیها علاوه بر خارج شدن از میدان مبارزه انقلابی، همصدای با دیگران هم شدند. خب پس این توصیه اوّل من: مواظب باشید به افق پشت نکنید، به قلّه پشت نکنید، همیشه به سمت قلّه و به سمت افق روشن حرکت کنید.»
دعا، حقیقتاً داستان وجود آدمی است تا با بیکرانه وجود خود در عین فقر ذاتیاش، به بیکرانه حضور حضرت حق در عین غنای ذاتیاش متصل گردد و ما در داستان و سینما نمیتوانیم از این امر مهم غفلت کنیم. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم استاد گرامی. سوال من از شما این است که تفکر گادامر منجر به نسبیت گرایی نمیشود؟ اگر نمیشود بفرمایید معیار صحت فهم نزد او چیست؟ و السلام علیکم
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر برای فهم خود، فهمْ به خودی خود راهنما نیست؟ همانطور که برای صحت عقل، خودِ عقل راهنماست – شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت- در روش قیاسی هم باز به خودِ فهم رجوع داریم برای تصدیق نتیجه حاصل از موضوع و محمول و تکرارِ حدّ وسط. ارزش کار جناب گادامر آن است که «فهم» را ماهیت انسان میداند و اینکه ما در فهم، نسبتی با جهان برقرار میکنیم همانطور که در مواجهه با اثر هنری میتوان با حقیقت مرتبط شد. با تاریخ نیز میتوان با حقیقت ارتباط پیدا کرد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض رحمت و ادب و احترام استاد گرامی: در روز قیامت که از آن به «یوم ندعوا کل اناس بامامهم» تعبیر شده است مردم با عالمان و اساتید خود فراخوانده می شوند، چرا که یکی از انواع پیشوایی، پیشوایی و امامت علمی است و در آنجا آشکار می شود که متعلمین از شئون وجودی این استاد و عالمند و ندا می آید که یاران سلمان، یاران مقداد، یاران خمینی، یاران علامه طباطبایی حاضر شوند و با هم محشور باشند. در آن روز به شفاعتشان محتاجیم و در حال حاضر به رسم ادب الهی دعاگوی شما هستیم. اما یک سوال هم از محضرتان داشتم الحمدلله به لطف الهی و فضل و عنایتش در محضر کلام شما در ماه مبارک رمضان جهانی دیگر گشوده شد از رحمت بی منتهای الهی و معاشقه با حضرت حق در کاممان ریخته شد فقط یک نگرانی همیشه داشته و دارم برای نگهداری این الطاف رحمانی آن هم در ایام عید فطر هست که به رسم دیرینه به شهرستان میرویم برای صله رحم در کنار پدر و مادر خود و همسر و خانواده ها، اختیاری برای روزه گوش و ... نیست سعی در روزه زبان از مباح هم عملا مقدور نمیشود چون با صله رحم در تضاد می افتد. همیشه حضور در جمعی که انتخابی نیست از بابت نور مومنانه اما لازم شرعی است از بابت دستور دین به صله رحم بنده حقیر را نگران میکند و هرچه میگویم خدا هست نگران نباش اما هجمه شیطان در این جمع برای غفلت آسیب رسان میشود استاد محترم جمع این دو چگونه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این را طبیعی بدانید که ما در دل بهارهای معنوی با خزانهای خطورات روبهرو میشویم و در دل همین تقابلها، ساخته خواهیم شد آنگاه که طمأنینه خود را حفظ کنیم. ۲. به هر حال باید به سوی مردم رفت و در مواجهه با همین مردم، دینداری خود را شکل داد زیرا:
ز آب خُرد، ماهی خرد خیزد / نهنگ، آن بِه که در دریا ستیزد.
موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزتر از جانم استاد طاهرزاده: 🔖عنوان: : ای معلّم عزیز 💓 روز معلم مبارک ✨ اگر معلمی، نظر کردن بر افقهای دور حیات انسانها و نمایاندن راهها و بیراهههاست، تا انسانها در مسیر حیات خود به بیراهه نروند و از پای نیفتند، این گونه معلمی بودن، همان امتداد راه انبیاست. جان من و هزاران دانش آموز به فدای چنین معلمانی. التماس دعا ✨┈•
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «طالب مردی چنینم کو به کو». حقیقتاً حرکت توحیدی انقلاب اسلامی آیندهای را نوید میدهد که نه حضور در گذشته است و نه حضور در جهان سکولارزده؛ بلکه حضور در آیندهای است که نام آن را میتوان «جهان بین دو جهان» گذارد. جهانی که نه جهان گذشته است و نه جهان سکولار، بلکه حضور در امروز است ولی با هویت قدسی، راهی که معلّمان میتوانند نسل امروز و فردای ما را در آن جهان حاضر کنند و از این جهت هنوز میتوان درباره تعهد به انسان فکر کرد و هنوز میتوان به ذات عاشقانه انسان فکر نمود و هنوز میتوان معلّمی را یک «عشق» دانست. موفق باشید
سلام و عرض ادب: برای کسب معارف توحیدی برای یه شخص با شغل آزاد ولی آشنا با ادبیات عرب و احکام شرعی و سیره بزرگان چه کارهایی باید کرد؟؟ پیرو سوال ۳۲۷۰۴
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود خطبههای توحیدی نهجالبلاغه را دنبال نمایید و به عنوان شروع خوب است که همین شرح خطبه اول نهجالبلاغه که در کانال «مطالب ویژه» بارگذاری شده است، را دنبال بفرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh موفق باشید
با سلام و عرض خسته نباشید: بنده مدت هاست دچار شک در وجود خداوند شدم و تمام برهان ها را دیدم اما به نظرم میاد هر کدام مشکلی دارند برهان تا عرفان استاد را هم گوش دادم اما مشکل باقی است. واقعا دچار سردرگمی و حال بدی هستم لطفا بنده رو راهنمایی کنید. اگر عقل قبول نکرد میشه از راه دیگری وارد شد؟ چطوری؟ ممنون از شما.
باسمه تعالی: سلام علیکم: برهانهای عقلی که عقلای عالم به میان آوردهاند از نظر عقل سلیم مشکلی ندارد. این ما انسانها هستیم که باید عقل خود را ادب کنیم تا با برهانهای آنها و نتایجی که به میان میآورند، هماهنگ شویم. میماند که تازه اگر عقل هم وجود خداوند را پذیرفت، کار تمام نیست بلکه باید از طریق رعایت تقوای الهی قلبْ را آماده تصدیقِ حضور خداوند در عالم نمود به همان معنایی که قرآن میفرماید: «وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ ۗ » تقوا پیشه کنید تا خداوند به نور خود شما را از هر آنچه حقیقت است آگاه نماید. موفق باشید
سلام استاد عزیز و گرانقدر: طاعات قبول. استاد جان سوالی برایم مطرح شده، ممنون میشم پاسخ دهید: استاد جان، شما میفرمایید اینکه در ماههای رمضان و شعبان و رجب، شرایط خاصی به لحاظ معنوی حکم فرماست، قراردادی نیست و یک پدیده واقعی و حضوری است، حال با توجه به اینکه زمان این ماه ها قراردادی است، یعنی از این هلال تا آن هلال رمضان است، آیا تاثیری ندارد؟ در واقع ببینید در ماه های شمسی، فروردین همیشه یک موقع است ، دی همیشه یک موقع خاص است اما رمضان و...چرخشی است و این چرخش قرارداد است، پس چطور حالات واقع شده در آن قراردادی نیست و حقیقی است؟ مثلا شب عید فطر که آنقدر مقام دارد، خب اگر ما مقلد حضرت آقا باشیم بصورت قراردادی وضع کردن که استهلال با چشم مسلح هم قبول است و لذا نظرشان با مراجعی که به چشم غیرمسلح فقط عقیده دارند فرق میکند بنابراین مثلا بعضا یک روز زودتر از بقیه عید فطر اعلام می کنند، خب حالا من و همسایه ام که یکی مقلد رهبری و دیگری مثلا مقلد آقای مکارم است، هر دو در یک افق و مکان زندگی میکنیم چطور عید فطر من یک روز زودتر است؟ آنوقت آن برکات و انوار شب عید فطر برای عید من نازل می شود و یا عید ایشون که فرداست؟ پس این برکات و معنویات قراردادی می شود، یعنی برای من امشب است برای همسایه دیوار به دیوارمون فرداشب، وگرنه چطوری است؟ بعد من چطور به قول شما مثل امام سجاد علیه السلام با ماه رمضان وداع کنم و رمضان رو وجودی در نظر بگیرم که مقابلم است و با او خداحافظی میکنم، در حالی که ما قرار گذاشتیم نهمین حلول را رمضان نام بگذاریم؟ کاش تونسته باشم سوالم رو درست و کامل مطرح کنم. رحم الله لوالدیک
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در ظرفیت زمانها میباشد و آن هم در کلیت آنها به همان معنایی که روح و ارادهای در پشت این زمانها نهفته است و اولیای الهی و انبیای ربّانی از آن به ما خبر دادهاند. مثل آنکه قوه بینایی در پشت عضوی به نام چشم حاضر است و آن غیر از قوه شنوایی است که در پشت عضوی به نام گوش حاضر میباشد، با اینکه هر دو عضو، مادی هستند. پس بحث در ظرفیت زمانها در میان است آنهم به صورت کلی، و تلاش برای آنکه آن زمانها را – مثل عید فطر- پیدا کنیم. به همین جهت هم این عمل را به عهده امام مسلمین گذاشتهاند و مسلّماً خداوند او را در این امر مدد میرساند. حال اگر عدهای در این مورد آنطور که میفرمایید تلاش لازم را نمودند ولی موفق نشدند، بالاخره خداوند با رحمت خود نقص کار آنها را جبران میکند. موفق باشید
سلام علیکم: طاعات و عبادات شما قبول باشه بنده طی چند سوال متذکر مطالبات به حق بخشی از جامعه که نسبت به تصمیمات ستاد کرونا و نوع واکسیناسیون در جامعه شکل گرفته شدم و هر بار شما به نوعی پاسخ دادید که من تصمیم گرفتم پیگیر ادامه این موضوع نشم ولی امروز که دیدم به مناسبت شهادت استاد حاج نادر طالب زاده همگی به سوگ نشستند و فغان از دست دادن ایشان سرداده اند و جلسات مختلف در سوگ چشمان آبی تدارک دیده اند خواستم این مساله گوشزد شود که ما به طور سلیقه ایی و تحریف شده با شخصیت ایشان مواجه نشویم خصوصا در قبال مساله روز ایران و جهان که بحث کرونا و مسائل پیرامون آن است و برخلاف تلقی عوام تازه اول ماجرا هستیم. ایشان بارها از تبعیت بی چون و چرا از نهادهای بین المللی بهداشتی انتقاد کرده و در این دو سال گذشته تقریبا تمام هم خود را به آن اختصاص داده بودند و همچنین مطالبه از ستاد کرونا را مطالبه گری مقدس نامیدند و مستند رمزگشایی از یک پاندمی را ساختند که تحت همین عنوان در فضای سایبر قابل دسترسی ست. ایشان نقد جدی به بحث واکسیناسیون اجباری داشتند و دائما پیگیر راهکارهای طب سنتی در این موضوع بودند براستی چرا وقتی در کتاب هایمان با اشاره به فرمایشات حضرت امام خمینی اذعان به این کرده ایم که تمام نهادهای بین المللی توسط فراماسون ها درست شده است، اکنون روزه سکوت گرفته ایم ایشان حقیقتا مصداق این آیه از قرآن است که میفرماید «یا ایها الذین آمنوا ان جاءکم فاسق بنبا فتبینوا ان تصیبوا قوما بجهالة فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین» اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر فاسقى برايتان خبرى آورد، روشن گری و "تبیین" كنيد، مبادا به نادانى گروهى را آسيب برسانيد و [بعد،] از آنچه كردهايد پشيمان شويد. خداوند این مجاهد و شهید راه تبیین را با یاران شهیدش محشور کند و به ما توفیق ادامه راه ایشان را بدهد ، آمین
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم در جریان سخنان ایشان و آنچه ایشان به آن استناد میکنند هستم و بحث در انکار کلی این امور نیست، بحث در مسیری است که ما در مواجه با آن امر باید پیش میآوردیم که به نظر بنده آن مسیر، مسیری بود که رهبر معظم انقلاب طرح کردند و عملاً به نتایج بهتری رسیدیم. موفق باشید
با عرض سلام: بدون داشتن استاد روزی سرد میشویم روزی گرم لطلا راهکاری بدهید.🙏 استادی در دسترس ندارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: به سخن آیت الله بهجت بیندیشید که فرمودند: «علمِ تو، استاد تو است» . و در این رابطه خوب است به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیة الله بهجت«رحمتاللهعلیه» رجوع فرمایید.
https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA
امروز ذیل رهنمودهای مقام معظم رهبری می توان تا آنجا جلو رفت تا همچون مرحوم نادر طالبزادهها ره صد ساله را یکشبه طی نمود. موفق باشید
سلام استاد: خسته نباشید. استاد با توجه به این مطلب که خداوند میفرمایند چهار چیز رو در چهار جا قرار دادم انسان در چهار جای دیگه آن رو جستجو می کند. آرامش رو دربهشت ولی انسان در دنیا آن را جستجو میکند. و با توجه به اینکه انسان همیشه در مسیری هست که ممکنه مورد آزمایش الهی قراربگیره و گناهانی هم هستند که باعث تغییر سرنوشت می شوند. چند سوال دارم اگر آرامش نباشه اون عبادت عمیق و صحیح انجام نمیشه و شاید روح عبادت شکل نمی گیره. منظور از آرامش در حدیث قدسی چیست؟ سوال بعد سختی های دنیا گاهی انسان رو از همه چیز باز میداره بطور مثال در روایت داریم فقر از یک در وارد و ایمان از درب دیگه خارج میشه. البته با این مضمون. از کجا تشخیص بدهیم مورد آزمایشیم یا بواسطه گناهان دچارمشکل شدیم؟ راهی رو به بنده پیشنهاد بدید در برابر سختیها دچار تزلزل نشوم. چن اونقدر دچار سختی هستم دیگر در خودم توان تحمل نمی بینم. خواهش میکنم راهنمایی کنید چه کنم و راه درست بیرون رفت از مشکلات رو چطور پیدا کنم. ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. دنیا محل آزمایش است و تلاش، و نباید گمان کنیم زندگی را که محل آزمایش و تلاش است تا هرچه بیشتر پرورش یابیم تبدیل به شرایط رفاه صرف نماییم که در آن صورت به قول متفکران غرب، خواستیم آنچه که پیامبران در بهشت به ما وعده داده بودند در دنیا شکل دهیم و از سختیهای دنیا آزاد شویم، دنیای خود را به جهنم تبدیل کردیم. ۲. مهم اعتقاد به خداوند و توکل به او است در آن صورت سختیها و مشکلات هر اندازه هم که باشند، افقِ حیات برتری را در مقابل ما میگشایند. موفق باشید
با سلام: خوبید؟ چطورید؟ سوالاتی داشتم ۱. آیا نماز شب آدم رو به جنت ذات میتونه ببره یا تنها کاربرد نماز شب در نهایت جنت افعاله؟ ۲. اگر شاکله وجودمون خراب شده باشه آیا برای پاک کردن شاکله چه راهکاری باید انجام بدیم و دستورالعمل جامعی بهم بدید. ممنون میشم
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمیدانم نماز شب انسان را به جنت ذات میرساند یا به جنت افعال. ولی همین اندازه میدانم که راهی است برای اُنس با حضرت محبوب و رفع حجابهایی که ما را در امنیت حضور در آغوش خودش مفتخر میکند. ۲. هر آنچه که حضرت محبوب فرمودهاند اعم از صدق و ایثار و دوری از بخل و تواضع نسبت به خلق، همه و همه راههای پاکشدن شاکلههای انسان است تا در راه نماند. موفق باشید
با سلام: چگونه انسان می تواند چشم برزخی خود را باز کند و آیا می توان از راه های غیر شرعی چنین کاری را کرد و اگر جواب مثبت است این عمل با ستاریت خدا چگونه قابل جمع است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما را چه به داشتنِ چشم برزخی و به دنبال این امور رفتن!!! خداوند راه زندگیکردن در این دنیا را از طریق عطای بزرگ خود یعنی شریعت به ما لطف کرده است تا با چشم خداوند، خود را و زندگی را بنگریم و بندگی، آری! و بندگی را که بزرگترین سرمایه انسان است پاس داریم. موفق باشید
سلام: من دختر ٢٩ سالهای هستم که دغدغههای اجتماعی مختلفی دارم. به عنوان مثال از ماه رمضان ۳ سال پیش تاکنون مساله محیط زیست و دینداری و ارتباط خیلی نزدیک اینها و غفلت خیلی زیاد ما توجهم رو جلب کرده، و در حد توان در مسیر تغییر سبک زندگی خودم و آگاهسازی و فرهنگسازی این موضوع تلاش میکنم. این روزها اما مسالهی زنان که همیشه گوشهی ذهنم بوده، خیلی برام جدیتر شده. مخصوصا اینکه در شرف ازدواج هستم، و بعد از حدود ۱۰ سال که خواستگاران زیادی داشتم، حدود ۳ ماه هست که با یکی از خواستگارانم تا حد زیادی پیش رفتهایم و در شرف ازدواج هستیم، و خدا رو شکر از جنبههای دینی و اخلاقی و خانوادگی کفویت زیادی داریم و عشق و احساس زیادی هم بینمان شکل گرفته. در این سالها از فعالین مسائل زنان زیاد شنیده بودم که بخاطر ضعف قوانین ایران در برخورد با زنان و بطور خاص در زندگی مشترک و ظلمها و آسیبهایی که در مسیرهای قانونی به زنان میشه، شروط ضمن عقد رو جدی بگیرید و ۶ شرط، حق طلاق، حق مسکن، حق تحصیل، حق اشتغال، حق خروج از کشور و حق حضانت رو حتما به عنوان وکالت در ابتدای ازدواج بگیرید. و من هم بعد از مدتی آشنایی، موضوع رو با طرف مقابلم مطرح کردم، و در ابتدا ایشون پذیرفتن، اما الان احساس خوبی به این موضوع ندارن و کمی دچار تردید و نگرانی شدن. ضمن اینکه گرفتن این حقوق، «مهریه» رو هم تحتالشعاع قرار میده. شاید حداقل ۳ هفتهای میشه که دارم راجع به این موضوعات تحقیق و پرس و جو و تفکر و مطالعه میکنم، و متاسفانه هنوز درماندهام. نه متوجه فلسفهی مهریه میشوم، و نه اینهمه آزار زنان توسط برخی از مردان رو قابل چشمپوشی میدونم. دوست دارم واقعا نگاه درستی به این مسائل داشته باشم و مطمئن و خوب جلو برم و حتی بتونم الگو باشم برای دیگران و فرهنگسازی کنیم در این زمینه هم، اما فعلا توی کار خودمون موندیم. نمیفهمم اگر مهریه صرفا یه هدیه هست، چرا اینهمه عندالمطالبه داره و حتی قبل از تقسیم ارث از مال جدا میشه؟! حتی چرا این هدیه یک طرفه هست و فقط برای زن هست؟! آیا ربطی به بکارت زن و رابطهی جنسی داره که موقع عقد و دوشیزگی اگر کسی بخواد جدا بشه نصف میشه؟ آیا این درسته که برخی میگن یه پشتوانهی اقتصادی هست برای زن به جبران نصف بودن ارث و حتی اینکه در زمان بارداری و بچهداری زن نمیتونه مثل مرد کار اقتصادی انجام بده؟ اصلا کی باید میزان مهریه رو مشخص کنه؟ درسته که دختر و پسر خودشون راجع بهش صحبت کنن (چون برای من حس خوبی نداره که بخوام مبلغی مشخص کنم)؟ چرا در روایتی گفته شده زن نیکو کسی هست که مهریهاش کمتر باشه؟ مهریهی حضرت زهرا به زمان ما گویا چیزی در حدود ۲۵ سکه بوده، که حدود ۳۰۰ میلیون میشه. اینکه میگن عُرف اون رو مشخص میکنه واقعا یعنی چی؟! چون الان عرف خانوادهی ما حدود ۲-۳ میلیارد هست (بین ۲۰۰-۳۰۰ تا سکه). و نگاهشون اینه که اگر روزی زن مجبور به جدایی شد، بتونه زندگیش رو خودش اداره کنه و نخواد دست از پا درازتر برگرده خونهی پدرش. یا حتی بخاطر قانون جدید مهریه و اینکه شاید در عمل سالیانه یک یا دو سکه پرداخت میشه، خیلیا دیگه اون رو بیارزش میدونن و اصرار دارن که اگر پسر ملکی داره، میتونه یه بخشیش رو به نام همسرش کنه به عنوان مهریه. الان جوری سردرگم شدم که نه میدونم تکلیفم با مهریه چیه و نه با شروط ضمن عقد که خانوادهها هم تقریبا حس خوبی بهش ندارن و همه میگن این صحبتا رو ابتدای ازدواج نکنید، درحالیکه در همین ابتدای ازدواج تمامی حقوق اولیهی زن ازش گرفته میشه و با حرف نزدن راجع بهش هم چیزی تغییر نمیکنه. دوست ندارم عشق و احساس خوبمون رو در ابتدای مسیر خراب کنیم، اما میخوام تکلیفم رو با زن بودنم و امنیت و عدالت و آرامش و آسایش خودم و همسر آیندم بدونم و تصمیمی بگیریم که به نفع همه باشه. واقعا ممنون میشم که راهنماییم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله بسیار پیچیده و بغرنج است از آن جهت که ازدواجهای ما در سه حوزه فرهنگی گیر افتاده است. یکی در حوزه فرهنگیِ صدر اسلام با شرایط خاصی که زنان در آن فرهنگ داشتهاند و دیگر در حوزه فرهنگی خودمان و شرایطی که زنان در دل فرهنگ ایرانی و سنت ایرانی دارند و سوم در حوزه فرهنگیِ جهان جدید که ما از آن جدا نیستیم. و همین امر موجب اختلال در امر ازدواج شده است و همینطور که متوجه شدهاید با بعضی از این شروط ضمن عقد که بیشتر مربوط به این جهان و شرایط امروزین زنان و مردان نیست، کار مشکل و مشکلتر شده است و حرف در این مورد بسیار است. بخواهیم و نخواهیم هیچکدام از این شروط ضمن عقد، نه نقشی در استحکام خانواده دارند و نه نقشی در آنکه اگر زوجین نتوانند با همدیگر زندگی کنند، مانع جدایی میشود. از این جهت به نظر میآید نگاهِ واقعبینانه آن است که همان صفای اولیه را بدون این نوع شرطهای با بند و وصل و بدون مهریههای سنگین حفظ کنیم و هنرِ طرفین آن باشد که تلاش کنند معنای زندگی با همدیگر را درک نمایند و نیازشان نسبت به همدیگر را که هرکدام میتوانند نقش مکملّی داشته باشند؛ فهم کنند. عرایضی در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» شده است. موفق باشید
با سلام و ادب: استاد گرامی این مساله را از این منظر که برای بنده کاملا جنبه سیر و سلوکی پیدا کرده خدمت شما مطرح میکنم. مادر بنده تا حدود زیادی نسبت به فرزندانشان حس مالکیت دارند و با اینکه چندین سال از ازدواج من گذشته مایل هستند بسیاری از امور مربوط به زندگی من و فرزندان را بدانند و در مورد آنها نظر بدهند و... این مساله برای من و همسرم آزاردهنده است و اگر چه اوایل با تغافل از کنارش می گذشتیم اما به مرور زمان حس می کنم روی میزان صمیمیت ما با ایشان و محبتی که نسبت به ایشان داشتیم تاثیر گذاشته و چون جایگاه ایشان جایگاه خاصی (مادری) است نگران تاثیر این مساله بر سیر و سلوک خود هستیم. لطفا ما را راهنمایی بفرمایید که چطور می توانیم این موضوع را مدیریت کنیم. بسیار سپاسگزارم. التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال بدون مخالفت با ایشان باید با اغماض نسبت به این نوع دخالتها خودتان و همسرتان زندگی خود را ادامه دهید بدون عصبانیت نسبت به دخالت این نوع افراد. موفق باشید
سلام علیکم استاد: طاعات و عبادات قبول ان شاءالله. ببخشید نظرتون در مورد این مطلب چیه؟! 🏴 به بهانهی وفات نادر، «خالی شدن دست انقلاب از نوادر» 📆 زمستان ۱۳۹۹ بود. جلسهای یک روزه در خصوص مسائل راهبردی و مغفول کرونا در منزل مرحوم دکتر طریقتمنفرد شکل گرفت که جمعی از بزرگان در حوزههای مختلف، از جمله استاد #نادر_طالبزاده حضور داشتند. ✅ منظور از موضوعات مغفول، نگاه به کرونا، نه صرفاً بهعنوان یک بیماری بلکه بستری چندجانبه برای طراحی دشمن در راستای تحقق نظم_نوین_جهانی است و جالب آنکه تمامی اعضای حاضر در آن جلسه، تدریجا بابت مواضعشان، کم و بیش مورد هجمه و بایکوت رسانهای قرار گرفته و بعضی نیز از دنیا رفتهاند. ⭕️ قصد بر مرور مسألهی کرونا و فضای دو سالهی آن ندارم؛ بلکه نیتم طرح یک پرسش است. پرسشی که شاید همهی ما باید نسبت به آن تأمل ژرف داشته باشیم. ⬅️ کرونا هر چه که بود و نبود، در بخشی از آن پیروز شدیم و در بخشی دیگر، سنگرهای دشمن کماکان فتح نشده است. 🔵 اما فرض کنیم امروز، اوایل سال ۱۳۹۸ است: - نه کرونایی است، نه بیماری، نه شرایط اضطراری و ... - همه چیز عادی است؛ - هنوز علمدار عزیز اماممان، سردار دلهایمان هست؛ - نخبهی عزیزمان، شهید فخریزاده هست؛ - مراجع گرانقدر هستند؛ - علمای بینظیرمان هستند؛ - فعالان دلسوز فرهنگی اعم از طلبه و غیر طلبه هستند؛ - برخی سردارانمان هنوز هستند؛ - دلسوزانی همانند مرحوم طریقتمنفرد هستند؛ - همه هنوز هستند و نادر هم هنوز هست... از آن سو: - تشتتهای کاذب درون جریان انقلابی نیست؛ - برچسبزنیهای شیطانشادکن نیست؛ - «هرکه از ما نباشد، ضد ولایت است» نیست؛ - تنگتر و تنگتر کردن دایرهی انقلاب و ولایت مداری نیست؛ - فراموش کردن دشمن_اصلی و سرگرم شدن به فرعیات نیست... ⏰ حال بیاییم به امروز و این ساعت؛ به اردیبهشت ۱۴۰۱؛ با فرض آنکه تمام پیچ و خمها و فراز و فرودهای این بیش از دو سال، رخ نداده است. ناگهان چشم باز میکنیم و میبینیم جمع کثیری از نوادر_انقلاب در بینمان نیستند❗️ اما از جبههی دشمن، اعم از داخلی و خارجی؛ از اصلاحاتیهای امید نتانیاهو گرفته تا منافقین رانده شده، از بزرگان جهانی یهود گرفته تا وزنههای فکری و مالی آنها؛ تا حتی پیر ملکهی لندنیشان احدی کم نشده‼️ ⬅️ در حالی که بعضاً هم بهلحاظ سنی، هم وضعیت سلامت و ... از بسیاری عزیزان رحلتکردهی ما، به مرگ نباتی نزدیکتر بوده و هستند. آیا شک نمیکردیم که چه شده؟! نمیپرسیدیم چرا دست روزگار فقط به گلچینی افتاده و با علفهای هرز کاری ندارد؟! قطعاً چنین میکردیم❗️ کما اینکه برای عزیزانی مثل دکتر کاظمی آشتیانی و فرجالله سلحشور، تا مدتها چنین بررسیهایی بهصورت عمومی و خصوصی مطرح بود. چرا؟! چون هنوز کرونایی نبود که همه چیز را عادیانگاری کنیم... 💠 خیلیها میگویند کرونا، حس بویایی را تضعیف میکند اما ظاهراً شم_دشمنشناسی ما را بیش از دیگر موارد از بین برده! 🔴 بهخود بیاییم و از خود بپرسیم چرا فقط نوادر و نخبگان انقلاب؟؟ آن هم در شرایطی که: ۱. اولاً در نظام عالم الهی، چیزی بهنام اتفاق اصلأ تعریف نشده، ۲. ثانیاً دشمنی داریم که برای تأخیر در ظهور حجتالله و عقب انداختن شکست حتمیاش، نسبت به کوچکترین مسائل برنامهریزی میکند! آری❗️ 🔶🔹 نادر طالبزاده هم در روز_قدس که برایش جهادها کرد، آسمانی شد؛ و آیا همچنان نادرهای دیگر هم؟ ✍️مهندس شکوهیانراد
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نظرات آقای مهندس شکوهیان راد نسبت به کرونا از قبل بودهام و البته به عنوان یک نگاه باید نسبت به آن فکر کرد. ولی نتوانستم نگاه ایشان را نگاه همهجانبه نسبت به چنین موضوعاتی بدانم. بالاخره باید فکر کرد. موفق باشید
استاد بزرگوارم و عزیز سلام: یک سوال مدتهاست ذهن من را درگیر کرده است. از منبعی معتبر شنیدم که اگر بعد از نیمه شب شرعی تا قبل از اذان صبح قرآن را باز کنیم، اولین آیه از صفحه ی سمت راست، حال و اوضاع آن روز ما را نشان می دهد. من بارها و بارها قرآن را باز کردم و شاید بیشتر مواقع آیه ی کفر و عذاب و جهنم آمد و این باعث شد ناامیدی و غم وجود مرا در بر بگیرد. من اشتباهات فراوانی داشته و دارم. ولی علی رغم جسم بسیار بیمار و توان کم و سختیهای زیاد در زندگی، تلاش زیادی برای ترک گناه و جلب رضایت پروردگار میکنم. ولی نمی دانم چرا هر بار قرآن با من از در کفر و عذاب سخن گفت. آیا این موضوع سندیت دارد؟ در کل برای من که افتان و خیزان و کند در این مسیر پیش می روم، از کجا بفهمم که در لحظه چه جایگاهی دارم؟ سوال دوم ...
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ابداً نباید این نوع نکات ذوقی را ملاک ارزیابیِ شخصیت خود قرار دهید. به اندازه احساس عبودیت، امیدوار باشید که خداوند راه به سوی خودش را برایتان گشوده است. ۲. إنشاءالله از برکات آن زیارت بهرهمند میشوید. امیدوار باشید إنشاءالله خداوند خودش راهِ نتیجهگرفتن را میگشاید. موفق باشید
سلام و عرض احترام: طاعاتتون قبول. استاد میخواستم کتاب مرصادالعباد از جناب فخررازی را مطالعه کنم خواستم نظر شریف شما را بدانم.. ممنون از توجه و راهنماییتون. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان دستورالعملهای فردی، نکات خوبی دارد. باید سعی کنید آن نکاتی که با روح و روحیه شما تطبیق دارد را، بگیرید و استفاده نمایید. موفق باشید