با سلام: منظور جناب ابن عربی از جمله ی زیر چیست؟ سبحان من اظهر الشیا ء و هو عینها. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «وحدت وجود» است حداقل معنای این سخن آن است که تمام عالم به عنوان مظهر انوار اسماء الهی او در میان است و حقیقتاً هم آینههای انوار حضرت حق میباشند به اعتبار نورِ اسمائشان و نه به اعتبار محدودیتهای موجودیتشان. موفق باشید
سلام خسته نباشید. حاج آقا خیلی وقته اعصابم خورده و دلیلش رو نمیدونم و هرچه هم باشد خب مال ظرفیت دنیاست و میدانم که چگونه باید از آن ها عبور کنم ولی انگار همه دنیا دست به دست هم داده اند که طاقتم کم شود و حوصله نداشته باشم و به دکتر اعصاب مراجعه کردم مدتیست ولی اصلا فایده ندارد و تازه دچار سرگیجه شده ام. نمیدانم جز صبر چکار کنم که متاسفانه همین نداشتن صبر هم امانم را بریده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» سالهای پیش عرض شد. اگر جواب ظرفیتهای معنوی خود را با معارفی اصیل ندهیم، به هر حال با چنین مسائلی روبرو خواهیم شد. خوب است در این مورد به بحث « گفتگو درباره مسئله مردمی سازی دولت در نسبت با آزادی» در https://eitaa.com/matalebevijeh/11111 رجوع فرمایید. از ورزش و مطالعه کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» غافل نشوید. موفق باشید
عرض سلام و ادب و طلب دعای خیر در ایام محرم. در رابطه با حدود مرز حجاب زنان در قرآن آیاتی مطرح شده که اختلاف نظر در ترجمه آن در بین مراجع شیعه و اهل سنت هست و هرچند که ترجمه مراجع خودمان هم گاها برداشتی مشابه ندارند و از آنجا که سخنان اهل آلبیت هم به علت عدم اعتماد به رابطان آن سخنان ایجاد اعتماد کامل برای قبول آن متاسفانه برای برخی نیست. پس این حدود مرز حجاب که مثلاً نباید موی زنان کمی هم پیدا باشد یا تا مچ باید پوشیده باشد و غیره را شناخت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که میفرمایید به جهت تفاوت شرایط تاریخی، برداشتها در این موضوع متفاوت است. ولی مرحوم شهید مطهری با دقتهای خاص خود در متن آیات و روایات مطابق فهم تاریخیِ امروزین، موضوع را در کتاب شریف «مسئله حجاب» به خوبی روشن کردهاند. موفق باشید
سلام و خدا قوت: الحمدلله که از وقتی بحث های انقلاب اسلامی را شروع کردین برکت سرازیر شد به قلب هامون و یکی بعد از یکی بحث های بهتر و جون دارتری داره ارائه میشه مثل بحث آزادی که فوق العادست و البته من یکی که هنوز نشده قلبم، یعنی نگرفته، احساس میکنم موضوع سنگینیه... سوالم اینکه نمیتونم مثل قبل با روضه ها ارتباط بگیرم، قبلنا مثلا ۱۰ سال پیش مث چی اشک میریختم برای حضرت عباس الان حس میکنم اصلا نمی شناسم و نمی فهمم، هم دلم شور میخاد هم تفکر نمیدونم چه کنم، این خوبه یا نقصه؟ طلبِ اشک زیاد داشتن خوبه؟ احساس میکنم اگه شور و اشک بخام با تفکر نمیشه، نه اینکه نشه، من بلدش نیستم، نمیاد، چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ساحت دیگری حاضر شدهاید. تقوا و عبادت و اشک در این ساحت برای حضور بیشتر در همین ساحت است. به لطف الهی جانتان به نحوهای دیگر طالب حضور در جهان حضرت اباالفضل «علیهالسلام» قرار میگیرد با اشک و طلبی دیگر. موفق باشید
استاد بزرگوار مجددا سلام علیکم: با عرض معذرت ازاینکه وقت شمارا می گیرم . سوال دیگری ازمحضرتون داشتم: بنده معلم هستم؛ مداحی هم می کنم، فن سخنوری خیلی قوی هم دارم ولی بعضا حس می کنم در ارتباط گیری با دیگران کمی مشکل دارم و با هرفردی نمی توانم ارتباط دوستانه و طولانی مدت بگیرم مگر اینکه مدت طولانی باشد آن فرد را شناخته باشم اصطلاحا آدم خیلی بجوشی نیستم. و تقریبا شخصیت آرومی دارم. به نظر شما جایگاه این قضیه در زندگی چقدر است؟و برای اینکه این مسئله را اصلاح کنم باید چه کنم؟ گاهی با خودم می گویم مسائلی بسیار مهم تراز این مسئله در زندگی وجود دارد و علاوه بر اینکه کمی ذهن من را به خود مشغول کرده ناراحت هم هستم که چرا ذهن من درگیر این قضیه شده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به حکم آنکه مؤمن، برادر مؤمن است؛ هر آنکس که در بستر اسلام و در تاریخ انقلاب اسلامی ذیل ولایت رهبری حاضر است، محبوب ما میباشد باید به او دل سپرد و به حکم «السلام علینا و علی عباده الله الصّالحین» بر او و بر ما سلام. موفق باشید
سلام و احترام استاد عزیز: با گوش دادن به اکثر سخنرانی های شما و با کمی توجه و مراقبه و توفیق خداوند در طول چند سال به درک خیلی کمی از حضور خداوند در عالم رسیده ام ولی از آنجا که بخشی شاکله وجودی من با گناه شکل گرفته و از من جدا نیست و گاهی طبق آن شاکله عمل میکنم با کوچکترین خطا این حس حضور کاملا از دست میرود و زندگی در دنیا برای من خیلی سخت میشود و هرچه تلاش میکنم ان حس بر نمیگردد و گاهی هم که بر میگردد دو باره از دست میرود. لطفا مرا راهنمائی بفرمائید و به من کمک کنید . تشکر فراوان دارم از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «آنقدر ای دل که توانی بکوش». بالاخره او توّاب است و شما را به سوی خود میبرد. سعی کنید در شرایطی که زمینههای گناه پیش میآید حاضر نشوید. موفق باشید
بسمه تعالی. بازخوانی هویت دینی و ملی محضر طربناک استاد سلام علیکم: آیا خداوند به امکان ها علم دارد؟ یا امکان؛ همان علم خداوند پیش از تعین یافتن است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو یکی است. آری! خداوند به امکانها که ذاتیِ هر مخلوقی است، علم دارد و از همان جهت که امکان هر شیئ همان علم خداوند است، میگوییم علم خداوند لغو نیست و علمِ به معلوم است. موفق باشید
سلام علیکم: استاد مطالب شما را علاوه بر کانال «مطالب ویژه» در کجاها میتوانم دنبال کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره دوستان و رفقا هر کدام با ابتکارات خود و نوع نگاهی که دارند، تلاشهایی میکنند. فکر میکنم علاوه بر سایت «لُبّ المیزان»، سری هم به @__serat___ لینک مسقتیم پیج صراط است در اینستاگرام بزنید خوب است. رفقا با سلیقههای خوبی مطالب را تنظیم و در اختیار کاربران قرار میدهند. موفق باشید https://www.instagram.com/invites/contact/?i=1210w7k7i60zk&utm_content=q6lfgk
باسمه تعالی. سلام علیکم استاد: در مرتبه اول از شما در ارتباط با قفل شدن قلب سوال پرسیدم گفتید که گشودگی بیشتری در پیش است. استاد من به یک فرد علاقه مند شم که از لحاظ ظاهری تفاوتهایی داریم از یک طرف این عشق را یک عشق حقیقی نمی دانم و از طرف دیگر به خاطر علاقه شدید آن فرد را قلبا از خدا خواسته ام و فکر می کنم که در این مسیر هم مورد امتحان قرار گرفته ام از تهمت و قضاوتهای نادر ست و... (که قبل از سوال اول به شدت به دل می گرفتم وناراحت می شدم ولی الان این مساله کمتر شده و می بخشم آیا این همان گشودگی بیشتر است) الان به شدت احساس تنهایی می کنم و احساس سرگشتگی دارم و فکر می کنم که نیاز به یک راهنما دارم ممنون می شوم که اگر راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیه بیشتر بنده آن است که با حضور در معارف الهیه، خود را بیابید. بعد از مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب»، اگر به کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» ورود بفرمایید إنشاءالله آنچه که برای شما مفید است، پیش میآید.
موفق باشید
سلام: تا حالا هرچی خوندیم صرفا شده حصولی. یعنی کلی دانایی گرفتیم ولی میبینم به جز پز دادن اینکه فلان چیزا رو خوندیم دیگه بهیچ دردمون نمیخورن. آخر اینکه همینهارو به دیگران منتقل میدیم و حالا ثوابی شاملمون بشه ولی از درون یا همون حضوری چیزی حاصلمون نشده و از این حالت احساس بیهودگی دارم. در مباحثتون فرمودید راه و درمانش علم حضوریست نه حصولی. حالا سوالی که هست اینکه چطور میشه از علم حصولی به حضوری رسید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب ملاصدرا، بالاخره آگاهی از حقایق با علم حصولی، مقدمه است تا همان حقایق در جان ما به علم حضوری جلوه کند. پس هر علم حصولی، مقدمه علم حضوری میتواند باشد. موفق باشید
سلام: در مواد ثلاث موضوع بحث چیست؟ اگر مفهوم است، آن معنایی که مفهوم اسباب حکایتش میشود، اگر عدم باشد که سالبه موضوع است و اگر وجود باشد تقسیم اعم از موارد می شود (چون ممتنع هم دخیل میشود). در کل اگر قضیه ذاتیه منطقی باشد که حتما باید ذات داشته باشد، تقسیم بندی دارای اشکال میشود، و قضیه ازلیه هم که موضوعش معدوم است. خلاصه کلام که این تقسیم رابطه مفهوم با وجود و عدم به واجب و ممکن و ممتنع وقتی تام و درست است که اصلا امکان تقسیم وجود داشته باشد. وقتی موضوم معدوم است، دیگر چه تقسیم بندیی معنا پیدا میکند؟ متشکرم اگر جواب تفصیلی دهید.(و در ضمن قضیه ذاتی فلسفی رو بنده قبول دارم اما حکم به ضروری الوجود بودنش رو مورد سوال قرار دادم)
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این امور، ورود چندانی ندارم. موفق باشید
با سلام: آیا منظور جناب ابن عربی از اولیا الله, انسانها ی کامل است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید همینطور باشد. ولی در هر حال سخن مربوط به جایی است که این واژه بهکار برده میشود. تو پای به راه در نه و هیچ مپرس/ خود راه بگویدت که چون باید کرد. موفق باشید
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: بحمدالله توفیقی فراهم شد تا جزوه فاخر «حیات بدن اخروی» حضرتعالی را مطالعه و از مباحث قابل تامل و حکیمانه ای که در راستای زندگانی و بودن ابدی انسان در نشئه قیامت کبری است، بهره ببرم و حقیقتا از تدبرات عمیق بزرگانی چون صدرالمتالهین و علامه طباطبایی در مسئله معاد مسرور شوم. تنها یک سوال و ابهام با توجه به مباحث آن جزوه برایم مانده است و اینکه روایتی از امام صادق (ع) درباره جسم اخروی وجود دارد که خواستم لطفا چنانچه میسر است توضیحی بفرمایید که چگونه با حیات بدن اخروی که در جزوه مطرح شده است، سازگاری و تطبیق دارد چون احساس ابهام کردم که شاید تنافی بین این روایت با مباحث جزوه باشد. روایتی از امام صادق (ع) در صفحه 38 از جلد 7 بحارلانوار و صفحه 494 جلد اول تفسیر نورالثقلین: "در تفسير آيه {كَلَّما نَضِجَتْ جُلودُهُمْ بَدَّلْنا هُمْ جُلُوْداً غَيْرَها لَيَذُوقُوا الْعَذابَ؛ هر زمان پوستهاى تن آنها بسوزد، پوستهاى ديگرى بجاى آن قرار پیدهيم تا عذاب را بچشند}. در پاسخ سؤال ابن ابى العوجاء كه سؤآل كرد: ما ذَنْبُ الغَير؟ گناه آن پوستهاى ديگر چيست كه بايد بسوزند؟ امام در پاسخ فرمود: هِىَ هِىَ وَ هِىَ غَيْرُها؛ پوستهاى نو همان پوستهاى سابق است و در عين حال غير آنست. ابن ابى العوجاء تقاضاى توضيح بيشتر كرد و عرض نمود مثالى از امور دنيا در اين زمينه براى من بزنيد! امام فرمود: ارَأَيْتَ لَو انَّ رَجُلًا اخَذَ لَبِنَةً فَكَسَّرَها ثَمَّ رَدَّها فى مَلْبَنِها، فَهِىَ هِىَ وَ هِىَ غَيْرُها؛ همانند آنست كه كسى خشتى را بشكند و خرد كند، دو مرتبه آنرا در قالب بريزد و بصورت خشت تازه اى درآورد، اين خشت همان خشت اوّل است، و در عين حال غير آنست".
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آنکه تغییر «جلود» در آیه مذکور، «جلود»، بدنهای قیامتی است با همان صورتهای متفاوت قوه واهمه اهل نار با همان هویتی که دارند. در مورد مثالی که حضرت صادق «علیهالسلام» زدند همانطور که آیت الله جوادی در این موارد تذکر میدهند، این مثالها بر مبنای تصور مخاطب در حکم جدال احسن است و این غیر از فضایی است که اولیای الهی «بالحکمه» سخن میگویند. موفق باشید
سلام علیکم استاد: سؤالی داشتم درباره موضوعی که میان رفقای مذهبی اختلاف مبنایی پیش اومده و اظهاراتی هم از طرف یه عده شده آیا پخش سرود (سلام فرمانده) در بین الحرمین کج سلیقگی یا کار فرهنگی درستی بود؟ نظر شما چیه؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اشاراتی که در درون آن سرود وجود دارد مبنی بر نظر به آینده توحیدی جهان اسلام، نمیدانم چه اشکالی دارد که در هر جا که میشود این ندا را سر داد؟!! کوتاهی نکنیم چه در داخل خانه و فرزندانمان و چه در بزرگترین میادین جهان. موفق باشید
ترجمه جلسه سوم کتاب آشتی با خدا به صورت pdf و doc
باسمه تعالی: سلام علیکم: کاربرانی که آمادگی لازم جهت بررسی و نقد ترجمه کتاب «آشتی با خدا» به زبان انگلیسی را دارا هستند، میتوانند به آدرس زیر مطلب را دنبال بفرمایند و مترجم محترم را از نظرات خود بهرهمند سازند. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/book/69?mark=%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C
با سلام: این که اسامی فرزندان را از طریق حروف ابجد محاسبه و نام گذاری می کنند قابل استناد است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! این امور هیچ مبنای علمی و دینی ندارد. موفق باشید
سلام: رهبری در دیدار اخیر با پوتین فرمودند در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمیگرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ میشد. این جمله را حقیر نتوانستم هضم کنم و تا حدودی جا خوردم و نسبت به رهبری دچار تردید شدم. سابق شخصی گفته بود ایران مستعمره روسیه است ولی باور نداشتم اگر غرب حمله می کرد که متجاوز آنها بودند ولی الان پوتین متجاوز است به فرض برای قصاص قبل از جنایت پوتین صلاح دیده حمله کند تجزیه آن کشور چه معنایی دارد؟ خطر را مرتفع کند ولی تمامیت ارضی کشور اوکراین که از حقوق آن ملت است را به چه حقی نقض نمود؟ جدایی کریمه نیز مگر محل اشکال نیست؟ حضرتعالی نیز سابق فرمودید با اینهمه ترس از اسلحهها بیشتر کارآمد است تا بهکاربردنِ آنها، و از این جهت ظاهراً نیاز به جنگ نبود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه، بسیار عمیقتر از این حرفها میباشد و عظمت سخنان مقام معظم رهبری را وقتی خواهیم فهمید که در جریان عمیق خطرات اوکراین و فاشیستها نازی آن جریان باشیم. شمّهای از آن را یکشنبه شب در شبکه افق کارشناسان خبره بر ملا کردند. اگر فرصت کردید به کانال آقای دکتر مرتضی محیط در تلگرام سر بزنید بد نیست. در ضمن مصاحبه آقای علیزاده با آقای محیط را که کانال مطالب ویژه گذاشته است برای شروع کمک میکند. https://eitaa.com/matalebevijeh/9840 موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز تر از جان: با عرض پوزش از شما استاد که وقت شریف شما را گرفتم. استاد وظیفه حال حاضر ما در قبال همسر خود چی هست؟ در بحث مباحث اقتصادی و مخارج خانه. (چون زنان در امور احساسی و زنانه قوی هستن ولی امور اقتصادی به آنان لطمه میزند) در بحث راندگی کردن همسر. در بحث آزادی که در حال حاضر در جان زنان این زمانه هست. کلا نمیدانم باید در زمان حال چه رفتاری بکنم. لطفا اگر امکانش هست خیلی توضیح بدین با جزئیات. میخواهم با همسرم درست رفتار کنم. میترسم شاید اشتباه کنم و همسرم را اذیت کنم. و در قیامت رو سیاه شوم. با تشکر از زحمات شما. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به مباحث « گفتگو درباره مسئله مردمی سازی دولت در نسبت با آزادی» https://eitaa.com/matalebevijeh/11046 رجوع شود که متذکر انسان جدید است و هویتی که او در نسبت با آزادی خود دنبال میکند. به هیچ وجه نباید طوری برخورد شود که زنان ما تصور کنند با ازدواج و همسرداری، آزادی آنها محدود میشود، بلکه بحث در نوعی رعایت همدیگر است در عین احترام به حقوق همدیگر. موفق باشید
با سلام: از مرحوم علامه طهرانی و آیت الله قاضی و بزرگان دیگر نقل است که تا وقتی انسان حق الناس داشته باشد در قرب الهی به روی وی باز نخواهد شد. شخصی که عمری در جهالت یوده و تبعا حق الناس زیادی به گردن وی هست خب آن هایی که قابل حل است حل میکند اما آن هایی که با حساب ظاهری قابل حل نیست را باید چکار کند؟ مثلا افرادی را دیگر نمیبیند یا اصلا آن را نمیشناخته و الان هم نمیشناسد یا مثلا در مورد قبیله ای جک گفته که جمعیت آنان میلیونی است یا در انتخابات به کسی رای داده که بهتر از او موجود بوده. این فرد چکار کند؟ آیا از مراتب قرب محروم است؟ آیا راه حلی هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با استغفار برای آنها و دادن صدقه از جانب آنها إنشاءالله موانع برطرف میشود. موفق باشید
با سلام: عذررمیخوام من یه بار سوال کردم در مورد تجملات ولی جواب استاد کلی بود میخواستم جزیی تر بیان کنن برام. سوالم اینه اگر تجملات باعث مشغول شدن انسان به این دنیا میشه پس این هنرمندا که فرش و تابلو اینا میکشن و درست میکنن پس چه طور باید در آمد داشته باشن؟ اگر قرار باشه نگاه همه این طور ساده زیستی انتخاب کنه و هنری که خدا به این دسته داده باید صرف چی بشه؟ اگر ممکنه کمکم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر واقعی آن هنری است که آینهای باشد برای ارتباط با حقیقت «وجود»، وگرنه سرگرمی است. موفق باشید
با عرض سلام: یکی از مواردی که باید رعایت شود، این است که هرچیزی که مطابق با میل و هوس ماست را انتخاب نکنیم وهرچه از سادگی بیشتری برخوردار باشد بهتر است، حالا این مساله چگونه با اینکه ۱. مثلا برای پوشش مومن باید بی سلیقه هم نباشد، یا در پخت و انتخاب غذا و خوردنیها و میوه ها و... برای خانواده یا خود که شاید این سلیقه کاملا برطبق هوس ما انجام شود تا اینکه بگوییم این غذا خوشمزه است و قابل تحمل مزاج برای خوردن یا حتی بهتر جور میشود؟ ۲. و اینکه علم تجربی برتنوع و تعدد مواد و منابع تغذیه تاکید دارد حتی در کنترل و درمان بیماریها ولی تاکید دین بر سادگی و کم خوراکی است، چگونه این دو مساله با هم جمع میشود و اگر آموزش این مساله برعهده ما باشد تکلیف چیست؟ ۳. زنان ذاتا توانایی بیشتری برای درک ظرافتها و زیبایی ها دارند، و خصوصا اگر اهل هنر هم باشند این مساله خیلی نمود بیشتری دارد، آیا باید برخلاف این میل خود در انتخابها (لباس، وسایل، و....) یا انجام کار هنری عمل کنند؟ و اگر نه، چگونه با سادگی و زهد جمع میشود؟ ۴. گاهی درعین وجود وسایل ساده تر، شرایط استفاده از تکنولوژی پیچیده تر را ایجاب می کند، در این هنگام باید چه تصمیمی اتخاذ کنیم؟ ۵. گاهی بعضی افراد چه در سخن و چه در عمل با داشتن برخی شیطنت ها که شاید دست خودشان هم نیست و این قصد را نداشته باشند موجب آزار دیگران می شوند، نحوه ارتباط ما با آنها چگونه باشد؟ ۶. صله ارحام بسیار سنت پسندیده ایی هست ولی هرگز از کمیت و کیفیت آن صحبت نمیشود، و نمونه عملی برای آن در ذهن خود نداریم، آیا منبع پیشنهادی و کاربردی برای مطالعه هست؟ ۷. میل به زیبایی و آرایش در زنان مجرد وعفیفه را چگونه باید جهت داد؟ ۸. شما فرمودید مانتو هم میتواند حجاب باشد، یعنی اگر کسی چادری باشد میتواند در جمع اقوام مانتو مناسب که شاید شرایط اقتضا کند، بپوشد؟ یا نه درست نیست. ۹. متاسفانه جوانان عصر ما به برخی از سرگرمیها عادت کرده اند، و کنار گذاشتن آن برای آنها سخت است، چگونه و با چه برنامه هایی باید آنرا کنار گذاشت؟ یا اصلا نیاز هست که به طور کامل کنار گذاشته شود؟ مثلا جایگزین فیلم های با ژانر دلخواه و... چه چیزی خواهد بود؟ آیا مطالعه به تنهایی می تواند جایگزین همه شود؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: خوشمزگی غذا را در به ظهورآوردن استعدادهای آن غذا باید دانست و نه به تجملیکردن آن. ثانیاً: در روایت داریم خرما، غذای کامل است از آن جهت که همه آنچه بدن نیاز دارد در آن هست بدون تنوع غذایی و در روایت داریم که رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» از خداوند تقاضا میکنند: «اَللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي اَلْخُبْزِ وَ لاَ تُفَرِّقْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ» خداوندا! برکت را برای ما در نان قرار بده و بین ما و آن جدایی مینداز. و این حکایت از آن دارد که اگر حقیقتاً ما گندم را خوب بپرورانیم و خوب آرد کنیم و خوب پخت نماییم، به برکت لازم به عنوان یک غذای مکفی و مفید میرسیم. ثالثاً: سادگی در عین إعمال سلیقه، هنر است. ملاحظه نکردهاید که در شهر یزد بعضی از بناها در عین آنکه فقط با آجر ساخته شده است، چه اندازه آرامشبخش و زیباست؟ رابعاً: آری! باید اسیر تکنولوژی نبود و در عین حال از تکنولوژی در آن حدّ که ما از آن استفاده کنیم به جای آنکه آن بر ما سیطره بیابد؛ بهرهمند شویم. خامساً: باید به هر حال ارتباطمان با انسانها بخصوص ارحام قطع نشود. کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» افقهای خوبی را نشان میدهد. سادساً: آری! زیبایی با عفاف و حیا هنر است. سابعاً: به هر حال مانتو، در صورتی که رعایت عفاف و حجاب بشود مشکلی ندارد. مهم آن است که ما جوانانمان را به اموری بس ارزشمند و بزرگ متوجه کنیم تا گرفتار امور روزمرّه نشوند. موفق باشید
با سلام: سوال اول: آیا انسان کامل بودن از مقوله وجود است و اشتدادی است؟ سوال دوم: اگر جواب مثبت است، آیا ابن عربی انسان کامل بوده است؟ سوال سوم: آیا استاد علامه طباطبایی (قاضی طباطبایی) انسان کامل بوده است؟ سوال چهارم: در زمانه ما چه کسانی مصداق انسان کامل بودن هستند؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تعریفی که میتوان از سخنان خود جناب ابن عربی استنباط کرد، انسانهای کامل عموماً پیامبران هستند و آن مقام را میتوان امری موهبی دانست[1]. آری! ذیل حضور آن عزیزان، بزرگان سلوک میتوانند حاضر شوند و از کمال همهجانبه آنها بهرهمند گردند مانند نور بیرنگ که حتی در شرایطی که نسبت به منبع نور در مرتبه نازله هست، همه طیف نوری را که هفت رنگ هست به صورت جامعیت در خود دارد. موفق باشید
[1] - در این مورد خوب است رجوع شود به جواب سؤال شماره 33124
سلام: آیا امام زمان انسان کامل است؟ سوال دوم آیا رهبری هم انسان کامل است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان کامل به معنی واقعی آن فقط انسانهای معصوم میباشند که در کمال انسانی هیچ نقصی برای آنها نیست، بقیه بزرگان دین به اندازهای که ذیل شخصیت آنها قرار میگیرند از بهرههای کمال برخوردار خواهند بود. موفق باشید
سلام استادِ جان: خدا قوت به شما آنچه از شرایط زمانه و روح زمانه میفهمم اینکه فکر کنم غدیر انتقال عرش یا انتقال مقام انسان کامل از پیامبر صلوات الله علیه ـ به علی ـ علیه السلام بود یا هست و یا به عبارتی مهاجرت منزل خدا از امکان پیامبر ـ ص ـ به امکان علی ـ ع ـ است و انقلاب اسلامی ظهور غدیرست و ظهور مولا در این تاریخست و والیوم اکملت لکم دینکم حالا معنا میدهد و بدون انقلاب اسلامی اصلأ دین کامل نشده است. پس غدیر یک روز نیست بلکه یک تاریخ است و بالاترین مسئله نظام هستی است انتقال قران هست، انتقال بار هستی به دوش علیست ـ جه بگویم که کلام، توان ظهورش را داشته باشد؟ به نظر بنده، هیچ معجزه ای بالاتر از انقلاب اسلامی نبوده و نخواهد بود و از عجایب انقلاب اینکه هر روز جلوه ای از جلوات انقلاب در عرصه های مختلف به ظهور میاید و این زیبایی های جلوه از انقلاب، حیرت آور است. خصوصأ با آمدن دولت رئیسی شدت حضور غدیر بیشتر شده (بدون سیاسی نگاه کردن و جناحی فکر کردن). [شاید همان اقبال خدا به شدیدترین وجه ممکن به انقلاب در این زمان باشد با دولت آقای رئیسی] ببخشید به نظر کلام پراکنده و منظم نیست اما اصل حرف را عرض کردم. حفظکم الله
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. بحمدلله حقیقت غدیر در منزل امروزینِ تاریخ ما با زیباییِ تمام به ظهور آمد تا باز بشریت بتواند راه را از بیراهه تشخیص دهد و آنانی که بنا دارند در بیکرانگی عالم وجود، حقیقت خود را تجربه کنند و خود را نیز اینهمه وسیع بیابند، این گوی و این میدان.
این انقلاب اسلامی است در اوج نمایش بشرِ آخرالزمانی و این بشرِ آخرالزمانی است در اوجِ حضور در بیکرانه عالَم با تجربه جهانیبودن خود، بشری که تنها به «بودنِ» خود نظر دارد ولی بودنی که به کمتر از حضور در آغوش خدا راضی نیست، راهی که شهدای عزیز به خوبی به ما نشان دادند. عجیب است از انقلابی که در این تاریخ به ظهور آمد، آری! در همین تاریخ که خودبنیادیِ بشر نیز غوغا میکند، حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» شهادت را به میان آورد و حال مائیم با آیندهای که به مرور این شهادت معنای خود را به ظهور میآورد و بشری متولد میشود که مزار شهدا را دارالشفای خود مییابد یعنی بشری که تلاش دارد در فنایِ به سوی حق خود را بیش ازپیش تجربه کند. موفق باشید.
سلام: گاهی اوقات که مفاتیح الجنان را میخوانم دعاهایی میبینم که ننوشته از چه کسی نقل شده آیا از امام معصوم نقل شده یا شخص دیگری؟ مثلا دعای روز دوشنبه از کجا آمده است؟ سپاسگذارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. بعضی از ادعیه توسط علمای بزرگی مثل سید بن طاووس که تا حدّ زیاد فرهنگ و گفتار اهل بیت «علیهمالسلام» را میشناختند، آن ادعیه تنظیم شده است. موفق باشید