بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10826

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام و خسته نباشید. بنده حوزوی هستم و می خواستم برای ازدواج اقدام کنم. آیا این کار درست است که وقت بگذارم و پیش اساتید و روحانیون مهذب نسبتا آشنا بروم (چون آشنای نزدیک ندارم) و بخواهم از دوستان خود اگر کسی را می شناسند معرفی کنند تا به خانواده بگویم اقدام کنند یا این فکر، فکر وسواسی است و واگذار خانواده کنم آنها برایم پیدا کنند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر دو مسیر قدم بگذارید، آنچه مصلحت است پیش می‌آید. موفق باشید
10679
متن پرسش
سلام: حضرت استاد همانطورکه واقفید پارادایم سازی نقش محوری در جهت دهی افکار دارد به عنوان مثال افلاطون برای تعریف و تفکر در انسان از تمثیل پرنده و قفس استفاده کرده و سوالاتی را بر اساس آن طرح و پاسخ گفته. و بعد ارسطو این تمثیل را اشتباه و ناقص دانسته و تمثیل انگشتری و طلا را مطرح کرده و... همان طور که مشخص است با تغییر پارادایم ها سوال ها تغییر می کنند و به تبع آن پاسخ ها و تصویر نوینی در هر کدام از دو تمثیل در رابطه به انسان می دهد و به نوعی هر کدام انسان شناسی را بر اساس آن طراحی و جهت دهی می کنند. حال پرسش اینجاست برای این که تمثیلی بیاوریم تا انسان شناسی را بر اساس دیدگاه وجودبینی دنبال کنیم تا رابطه بین حق و خلق و نقش محوری انسان که اشرف خلق می باشد را نشان دهد کدام است؟ در متون دینی و عرفانی و فلسفی تمثیل هایی نظیر خورشید و اشعه و یا آینه و تصویر و یا موج و دریا و... آورده شده است. حال کدام یک از این تمثیلها جامع تر می باشد و باید به چه نحوی تقریر شوند؟ اگر هم منبع مفصلی در این رابطه دارید لطفا معرفی کنید. یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما باید تمثیل را به میان آوریم که موضوع در پیش ما نباشد در حالی‌که در مورد انسان، نفس ناطقه در پیش انسان است کافی است به روش حضوری خود انسان را به خود انسان نشان دهیم و در همین رابطه تعلق وجودی او را به خداوند در فطرت او متذکر شویم به همان روشی که قرآن فرمود: «فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ ‏»(عنکبوت/65). هنگامى که سوار بر کشتى شوند، خدا را با اخلاص مى‏خوانند. موفق باشید
10656

رزقبازدید:

متن پرسش
با سلام: نظر استادی در باب احادیثی که می فرماید رزق روزت را داشته باش و حریص برای فردا نباش، این بود که از باب مثال در همین نان خریدن ها باید مواظب بود که وقتی نانوایی هم می رویم به قدر نیاز همان روزمان نان تهیه کنیم ای بسا ما برای دو روز نان می خریم و عده ایی را که آخر وقت به نانوایی می رسند از رزق همان روز یا شبشان محروم می کنیم. و مثال هایی از این دست. خواستم نظر شما را در این گونه حساسیت به حقوق دیگران بدانم که نظرات صحیح است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند ما اندوخته‌ی یک سال را نگه می‌داریم و بقیه را به نیازمندان می‌دهیم. با توجه به این امر باید عمل کنیم، البته اگر ذخیره‌‌کردن ما موجب کمبود نشود. و در رابطه با آن روایات باید در صحنه‌ی عمل که مشغول کسب و کار هستیم متوجه باشیم نگران رزق آینده‌ی خود نباشیم، رزق آینده در آینده ظهور می‌کند. موفق باشید
10578
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: عمده ترین دلیل روایی که برا اثبات ولایت فقیه استفاده میشه منقوله عمر بن حنظله می باشد. و حال آنکه امام صادق (ع) در این روایت از واژه «حاکم» استفاده کرده و نفرموده او را ولی خود قرار دهید. و اگر منظور حضرت ولایت داشتن آن شخص بود باید لفظ مربوط به آن استفاده می شد. با این تعبیره امام (ع)، حکومت اسلامی و حاکم اسلامی را می شود ثابت کرد اما «ولی فقیه» را خیر. زیرا شخص می تواند در عین حالی که حاکم اسلامی است «ولی» نباشد. لطفأ جواب علمی و قانع کننده با توجه به روایت بدهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و آیت‌اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» معتقدند موضوع ولایت فقیه یک موضوع کلامی است و به همان دلیل که ضرورت امام را بعد از نبی اثبات می‌کنیم، ضرورت ولایت فقیه را در زمان غیبت باید ثابت کنیم که بنده در آخرین قسمت کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» دلایل آن را آورده‌ام. موفق باشید
9945
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. چطور پیامبر و حضرت امیر علیماالسلام حاکمان و والیان خودشان را انتخاب می کردند، ولی امروز انتخاب رئیس جمهوری و رئیس مجلس را رهبر انتخاب نمی کند؟ سوال من این است که امروز جامعه ما قابلیت آن را هنوز ندارند یا باید سیاست اسلامی همینطور باشد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حاکمیت جامعه باید مردم شرکت داشته باشند. زیرا امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» به مردم می‌فرمایند: ای مردم! حکومت از آنِ شما است به هرکس که می‌خواهید بدهید. لذا یک روز بیعت با حاکم، نظر عمومی لحاظ می‌شده و امروز با انتخابات. در هر صورت باید نظر مردم در صحنه باشد. موفق باشید
8429
متن پرسش
سلام علیکم عبارات ذیل خطبه فدکیه خطاب به امیر المومنین قدری باورش مشکل به نظر می رسد. لطفا راهنمایی فرمایید. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر منظورتان آن خطابی است که زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» به حضرت علی«علیه‌السلام» داشته‌اند که بعضى از مورّخین در رابطه با موضوع بعد از این خطبه آورده‏اندکه: چون دختر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وسلم آن‏گفتار را در مسجد مدینه فرمود و ابابکر با او برخوردى بى‏ادبانه کرد و حتّى به‏ على علیه السلام توهین کرد که در خانه نشسته و از زنان کمک مى‏گیرد، («شرح نهج‏البلاغه»، ابن ابى‏الحدید، ج 16، ص 214) حضرت به خانه آمد و به شوهر خود چنین گفت: «پسر ابوطالب! تا کى دست‏ها را به زانو بسته‏اى، و چون تهمت‏زدگان در گوشه خانه نشسته‏اى؟ مگر تو نه همان سالار سرپنجه‏اى؟! چرا امروز در چنگ اینان رنجه‏اى؟ پسر ابوقحافه، پرده حرمتم را درید و نان و خورش فرزندانم را برید! ...». چنانچه ملاحظه مى‏فرمایید؛ جمله فوق حالت سجع و آهنگین دارد، یعنى نظم خاصّى بر آن حاکم است. جناب آقاى دکتر شهیدى‏ در کتاب زندگى فاطمه‏زهرا علیهاالسلام مى‏فرماید: «چگونه چنین چیزى ممکن است که فاطمه علیهاالسلام با على علیه السلام این‏طور سخن گفته باشد؟ شیعه براى این دو بزرگوار مقام عصمت قائل است، آیا مى‏توان پذیرفت دختر پیامبر این‏چنین شویش را سرزنش کند، آن‏هم براى نان و خورش فرزندانش؟ آنچه مى‏بینید این است که این قسمت از گفتار پر از آرایش معنوى و لفظى است؛ اعم ازاستعاره، تشبیه، کنایه، طباق و سجع. اگر خطبه از چنین آرایش‏ها برخوردار باشد، زیور آن است، سخنى است که براى جمع گفته مى‏شود، باید در دل شنونده جا کند. در چنین گفتار، خطیب در عین حال که به معنى توجّه دارد، به زیبایى آن و نیز به آرایش لفظ باید توجّه داشته باشد، امّا گفتگوى گله‏آمیز زناشویى آن هم‏ در خانه خود، چرا باید چنین باشد؟ مگر دختر پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم مى‏خواست قدرت خود را در سخنورى به شوهر خویش نشان دهد؟»« زندگى فاطمه زهرا علیهاالسلام»، دکترشهیدى، ص 142.))) ظاهراً حق با جناب آقاى دکترشهیدى است که این قسمت را بعداً به کلمات حضرت اضافه کرده‏اند. و مى‏توان امکان داد براى از بین‏بردن پیام اصلى خطبه فاطمه‏زهرا علیهاالسلام که عالى‏ترین ابعاد معرفتى و سیاسى را گوشزد مى‏کند، چنین پیرایه‏هایى را بدان وصل کرده باشند. وقتى متوجه باشیم حضرت زهرا علیهاالسلام چگونه در آن خطبه جبهه‏اى را گشوده‏اند که تا نهایت تاریخ، سرنوشت‏ساز خواهد بود روشن می شود مسئله بصیرت حضرت فاطمه علیهاالسلام خیلى از این حرف‏هاى عادى که در مورد حضرت مى‏زنند، بالاتر است. موفق باشید
8089

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد سلام خداقوت. در بین اقوام کسانی هستندکه پیرو فرقه درویشی نعمت الهی هستند. و گاهی در مجامعی که تعدادشان بیشتر میشود و هم فکر دارند شروع میکنند به بدگویی از نظام، انقلاب و امام خامنه ای و ... میدانم که جواب دادن و بحث با ایشان سودی ندارد چون با سند و دلیل حرف نمیزنندو صرفا شایعات بین خودشان را نقل میکنند. البته چنانچه از اعتقادات دینی حرف بزنند بهتر میتوان پاسخ آنها را گفت ولی عموما از اعتقادات حرفی نمیزنند. با این وصف تکلیف بنده چیست (که معمولا در اینجور جمعها تنها هستم) ممنون از شما
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر زمینه‌ای برای اظهار نظر نیست تکلیفی ندارید. همین‌که بی‌محلی می‌کنید و می‌نمایانید که حرف‌هایشان را نپذیرفته‌اید کار خوبی است.
7421

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار مدتی قبل به خواستگاری از یک دختر خانم رفتیم نظر خانواده به ویزه مادرم نسبت به این خانم منفی هست یکی به دلیل اینکه این خانم در سن 16 سالگی 2 ماه عقد بوده اند و به صورت توافقی جدا شده اند این خانم الان 24 ساله هستد و علت دوم که برایشان خیلی مهم تر هست از قیافه ایشان به شدت بدشان میاید نظر خود بنده نسبت به این قضیه این است که باید در قضیه عقد وسایر موارد دیگر تحقیق کرد اگر مورد خاصی نبود به هیچ عنوان این خانم برای اینکه عقد کرده اند مرتکب امر خلاف شرع نشده ا ندو درمورد قیافه این طور به نظرم میرسد که قیافه ایشان انقدر زیبا نبوده که خدا را از من گرفته وانقدر زشت نبوده که دنیا را از من بگیرد یک قیافه معمولی دارد در این مورد خدمت شما استخاره گرفتم سوره اعراف امد ص151 صفحه اول سوره فرمودید خوب است خودم نیز که به قران رجوع می کنم ایه ها به همین مضامین می اید مانند صفحه دوم سوره نور این در حالی است که خانواده مادر و خواهران از تهمت و فحاشی نسبت به این خانم دریغ نمی کنند ایشان ظاهر مذهبی داشته و اخلاق خیلی خوبی داشته در این خصوص شما چه نظری دارید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید به جهت آن‌که فرد مناسبی نبوده از او جدا شده، ولی بالاخره اگر خانواده با او سر ناسازگاری داشته باشند آن دختر اذیت می‌شود و معلوم نیست که آن نتیجه‌ی لازم را از زندگی‌تان ببرید. موفق باشید
6282

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام اقای طاهرزاده. امیدوارم حالتون خوب باشه.تازه با شما و اثار شما اشنا شدم.سوالم در مورد روایتی ک خیلی من ب فکر واداشته تنها 1در خواست دارم اینکه برام روشن کنید ایا چنین حدیثی صحیحه یا حتی شما تا بحال اون شنیدید.. روایت این هست ک پیامبر برای حجامت میرن پیش یکی از صحابه خودشون اون فرد مرید و عاشق ایشون بوده بعد از اتمام کار فرد خون حجامت را سر می کشند ک پیامبر از این کار ناراحت می شوند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم این روایت را شنیده‌ام ولی آخر آن را نشنیده‌ام که پیامبر از خوردن خون حجامت خود ناراحت شوند. در هر حال وقتی خداوند در آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب می‌فرماید شما اهل‌البیت را از هرگونه پلیدی پاک کردم و لذا نه نقص علمی داشتند و نه نقص عملی و نه پلیدی جسمانی و به همین جهت طرف خوب می‌فهمیده آن خون مثل سایر خون‌ها پلید نیست. البته ما بیشتر به کمال آن بزرگان در جنبه‌های علمی و عملی نظر داریم و سیره‌ی علماء دین آن است که به جای ورود به این نوع ابعاد آن ذوات مقدس به ابعاد علمی و عملی آن‌ها ورود پیدا کنند. موفق باشید
5327
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشد و تشکر. چند سوال در مورد مباحث معرفت نفس داشتم: 1- سوالی که در مثال هایی که برای اثبات نفس مجرد به کار می رود پیش می آید این است که مثلا در خوب دیدن یا پرت شدن حواس سر کلاس درس این ذهن انسان است که به خاطر فعل و انفعالاتی که در مغز اتفاق می افتد متوجه جای دیگری می شود؟(این شبهه ای است که ممکن است از طرف کسانی که نفس مجرد را قبول ندارند خیلی مطرح شود) 2- جایگاه مغز انسان در ادراکات انسان چیست؟ چون شما در بحث دیدن و شنیدن تنها به چشم و گوش اشاره می کنید و حرفی از مغز انسان نمی زنید. 3- بعضی خوابها است که انسان خودش را در آن خواب می بیند مثل بقیه افرادی که در خواب می بیند؟ چنین چیزی چطور توجیه می شود؟ 4- چرا بعضا حالاتی که در خواب برای انسان پیش می آید مثل ترس و دلهره در همان زمان به صورت نفس زدن شدید یا عرق کردن یا صحبت کردن در جسم انسان ظاهر می شود؟ 5- عالم خواب همان عالم ماده است یا عالم دیگری است؟ مثلا انسان هایی که در خواب مشاهده می کنیم همین بدن مادی شان را می بینیم یا چیز دیگری است؟ یا مثلا خیابان و ساختمان هایی که می بینیم؟ 6- آیا انسانی که به طور مادر زادی کور است اگر خواب ببیند چه چیزهایی را در خواب می تواند مشاهده کند؟ 7- بعضی هستند که مثلا قبل از خوب تصمیم می گیرند که نیم ساعت بیشتر نخوابند و دقیقا سر نیم ساعت از خواب بیدار می شوند، چنین چیزی چطور امکان دارد؟ 8- اگر حضور نفس در بدن به معنی تدبیر بدن توسط نفس و توجه نفس به آن است پس چطور در خواب که نفس تماما دریافت می شود، نفس همچنان به قلب و ریه اش توجه دارد و آنها را تدبیر می کند؟ 9- تدبیر حرکات غیر ارادی بدن مثل تپش قلب توسط نفس چگونه است؟ آیا واقعا هیچ اراده ای در کار نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بالاخره چه موضوع را به ذهن نسبت دهیم و چه به مغز، آنچه انسان در این موارد احساس می‌کند آن است که خودش را در آنجا می‌یابد. مثل این‌که حالا خودتان را در این‌جا می‌یابید. مگر همین حالا ذهن شما در احساس شما که خودتان را در این‌جا می‌یابید در صحنه نیست؟ ولی باز خودتان هستید که این‌جا هستید 2- مغز ابزار است برای نفس، ادراک‌کننده همچنان که در شماره‌ی 1 و 2 ده نکته روشن شد نفس انسان است، این‌که از مغز مثالی نمی‌زنیم چون موضوع را مبهم می‌کنیم وگرنه فرقی بین چشم و مغز نیست، در هر حال وقتی نفس در میان نباشد هیچ ابزاری به خودی خود هیچ ادراکی ندارد 3- به این معنا است که انسان با تصور خود در خواب روبه‌رو می‌شود 4- این یکی از عظمت‌های نفس است که به کمک قوه‌ی واهمه‌ی خود صورت‌سازی می‌کند و ملاصدرا در بحث معاد در این مورد نکات دقیقی دارد 5- در خواب با صورت‌های مثالی روبه‌رو هستیم چه آن صورت‌ها را ذهن ساخته باشد و چه از عالم برزخ بیاید 6- آن صورت‌هایی است که ذهن او می‌سازد 7- آری! نفس انسان زمان را در رابطه با دنیای بیرون خود می‌شناسد 8- در نوارها و در کتاب «خویشتن پنهان» عرض شده که تدبیر نفس گاهی از راه دور انجام می‌شود، مثل کاری که مرتاض‌ها در نگه‌داشتن قطار می‌کنند 9- مربوط به بُعد تکوینی نفس است به این معنا که آن کار در حوزه‌ی نفس شما هست ولی در حوزه‌ی اراده‌ی جزئی و شخصی شما نیست. موضوع بُعد تکوینی و تشریعی نفس در کتاب «خویشتن پنهان» بحث شده. موفق باشید
3456
متن پرسش
سلام علیکم آیا اگر خداوند امتحاناتی که برای اهل بیت علیهم السلام لحاظ میکند را بسیار سخت کند آیا باز ایشان از این امتحانات سربلند و معصوم بیرون می آیند؟ یعنی هر قدر هم خداوند امتخاناتش را مشکلتر نماید باز ائمه بزرگوار ، معصوم باقی میمانند؟ (به شوخی:خداوند نمیتواند امتخاناتی بگیرد که اهل بیت نتوانند از پس آن برآیند؟)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: چون اهل‌البیت«علیهم‌السلام» متوجه حکمت و رحمت حضرت حق هستند می‌دانند هرچه از طرف حضرت رب برسد موجب کمال و تعالی آن‌ها است تا آن‌جایی که حضرت اباعبدالله«علیه‌السلام» وقتی با حنجره‌ی بریده‌ی حضرت علی اصغر روبه‌رو می‌شوند عرض می‌کنند خدایا چون زیر نظر تو است تحمل آن برایم آسان است. موفق باشید
2168

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم.جناب استاد خداقوت.در خانواده ای زندگی میکنم که در حال حاضر فقط چندپسر مجرد به همراه یک مادر در خانه هستیم وتاحدودی ازنظر معیشتی درتنگناد هستیم وبرادر بزرگتر ی داریم که ازدواج کرده و از نظر مالی هم فوق تامین میباشد و در بیرون از شهر ما زندگی میکند و انتظار کمک مالی که ما از این برادر داریم و عدم اجابت ایشان باعث شده که مدام برادران در پشت سر ایشان از او بدگویی کنند وحتی چندین بار باخود او هم صحبتهایی شده ولی علی الظاهر دست خانم او در این قضیه دخیل است و شاید هم اصلا دوست نداشته باشند از نظر مالی کمکی به مادر و برادران خود بکند چیزی که هست بدگویی بیش ازحد متمادی و نتیجه نگرفتن است نحوه ی برخورد و رویکرد ما طبق تعالیم اسلامی با این موضوع چگونه باید باشدخواهش میکنم مفصلا در این مورد بابی از معارف اسلامی را به روی بنده بگشایید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حضرت سجاد«علیه‌السلام» می‌فرمایند: یکی از خصوصیات انسان باید این باشد که امیدش به آنچه در دست بقیه است نباشد. وظیفه‌ی شما است که هیچ انتظاری از برادر خود نداشته باشید و به آنچه خداوند برایتان قرار داده راضی باشید. کاملاً برخوردتان با برادرتان طبیعی و خوب باشد و مواظب باشید گرفتار غیبت او نشوید. موفق باشید
2027
متن پرسش
سلام.پسری 16 ساله هستم و علاقه شدیدی به قرآن و معارف آن و مطالعه تفسیر دارم لذا یکسال پیش خواندن تفسیر را شروع نمودم ابتدا از هر روحانی و متخصص این حوزه می پرسیدم می گفت تفسیر نمونه یا نور را بخون من هم چنین کردم و حتی یک جلد از نمونه را خوندم ولی دیدم خیلی ساده است و پاسخگوی من نیست لذا نمیدونستم چکار کنم تا اینکه با نوارهای تفسیری آقای جوادی املی آشنا شدم ، قبلاً تسنیم اقای جوادی را مقداری ش را خونده بودم ولی دیدم خیلی خیلی سخته ولی نوارهاشون آسونه و بدرد من میخوره و شروع کردم به گوش دادن ان. الان هم تصمیم دارم با این روش تفسیر کار کنم که ابتدا نوارهای اقای جوادی را گوش بدم سپس انچه میفهمم بنویسم و برم جلو. ایا چنین روشی مناسبه؟ اگر نه چکار کنم؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: کار بسیار خوبی است به شرطی که ابتدا آیه‌ای که استاد بحث می‌فرمایند را بنویسید و سپس نکات کلی فرمایش ایشان را در ذیل آیه یادداشت کنید. موفق باشید
17055

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد محترم: ان شاالله خداوند توفیق تان بدهد. در باب اینکه حضرت امام فرمودند موسیقی اراده را سست می نماید، حقیر فکر کردم چون موسیقی تراوش احساسات است و حتی مسائل عقلی را موسیقی از بُعد احساسی بیان می کند پس احساس بعلت شاعرانگی و بی باری عقلی اش موجب سلب نیروی عقل آدمی می شود و دید آدمی را نسبت به مسائل شعارگونه و کاریکاتوری می کند. در واقع هر مسئله ای از جنبه احساسی دیده می شود و این مسئله باعث می شود فرد احساسی، قدرت فکر لازم برای استدلال هر مسئله ای را از دست دهد. نظر حضرتعالی در این باره چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر همین‌طور است. زیرا خیال در آن حالت بر عقل غلبه دارد. موفق باشید

15058

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: امام رضا علیه السلام رو خیلی دوست دارم! چی کار کنم؟ شب ها خوابم نمی بره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با عشق به آن حضرت بمیرید هم ضرر نکرده‌اید. شما به موقع به رختخواب بروید و باقی را به عهده‌ی خدا بگذارید. موفق باشید

14963
متن پرسش
سلام استاد: 1. هر طور فکر می کنم بنده نمی توانم رسائل و مکاسب بخوانم. یعنی این بخاطر آن نیست که به عرفان نظری و... علاقمندم. خیر. اصلا بنده از وقتی که وارد حوزه شدم علاقه به فقه در من فقط در حدی بود که بدانم چکار کنم و چکار نکنم. بیش از این نه علاقه ای داشتم و نه استعدادی داشتم و دارم. حتی آن موقعی که نمی دانستم فلسفه و عرفان چیست باز هم علاقه به فقه و فقاهت نداشتم. بنده اوایل با رویکرد کلامی وارد حوزه شدم و الان هم فلسفه و عرفان اگر شد کنارش هم مقداری کلام. چون هم استعدادم در این باب هاست و هم هدفم این بوده. بنده تصمیم خود را گرفته ام استاد. بالاخره نباید در زمینه ای کار کنم که بازدهی نداشته باشد. بنده تقریبا مثل شما فکر می کنم در مورد معلمی و... یعنی قبل اینکه توفیق آشنایی با شما رو داشته باشم باز هم رویکردم به حوزه این بود که بتوانم اعتقادات مردم را در جهت به سوی خدا تصحیح کنم. حال این مهم از طریق حوزه خیلی قیمتی تر و در لباس روحانیت خیلی عزیزتر و شریف تر می شود . که بحمدلله همین خواهد شد. بنده از وقتی که کار فلسفی خود را با درون مایه عرفانی شروع کرده ام دروس خودم را هم با انگیزه بیشتری می خوانم. یعنی بنده ادبیات را که علاقه نداشتم خوب کار کردم و می کنم. منطق را به طور تخصصی کار کردم. فلسفه را دارم کار می کنم به طور دقیق. المیزان را هم شروع کرده ام بحمدلله. استعداد بنده در این امور بسیار شکوفا می شود و صد حیف است اگر وقتم جای دیگر حدر برود. بنده الان مسائلی از بدایت الحکمه را که شاید برای پایه هفت ها هنوز حل نشده باشد را می دانم و قدرت تبیین دارم. ولی مثلا کتاب لمعه را زود از یادم می رود. نه اینکه نخوانم. نه اینطور نیست. می خوانم. حاشیه هم ندارم الان. فقط کتب شما را به آرامی تمام کار می کنم. ولیکن چون استعدادش را ندارم فرار است برایم و نبوغی برایم ایجاد نمی شود متاسفانه. این صحبتهای بنده این ذهنیت را در استاد ایجاد نکند که: این طلبه دارد عجله می کند یا این طلبه حاشیه زیاد دارد و.... استاد. ابدا اینطور نیست. بنده بسیار تحلیل ها کردم تا به این نتیجه رسیدم و اصلا احساسی تصمیم نگرفتم. چون واقع بینانه نگاه کردم. حال با این تفاسیر می خواهم وارد عرفان نظری بشوم استاد. راهنمایی بفرمایید. شرمنده زیاد شد. 2. سلامتان را به استاد رائفی پور رساندم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اگر به همان جدّیت که وارد این مباحث شده‌اید، مطالعه‌ی «رسائل و مکاسب» را هم جزء کارهایتان قرار دهید، بعداً پشیمان نمی‌شوید که چرا کوتاهی کرده‌اید. وقتی وارد شدید و مزه‌ی آن را چشیدید به بنده نیز دعا می‌کنید که چرا اصرار داشتم از دروس رسمی حوزه عدول نفرمایید. موفق باشید

13896
متن پرسش
سلام: استاد مراتب شهود عرفانی از پایین تا بالا چیست؟ می توانید کمی توضیح دهید. کتابی هم اگر معرفی کنید ممنون میشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات را باید در مقدمه‌ی کتاب «فصوص الحکم» و یا مقدمه‌ی «منازل السائرین» دنبال بفرمایید. شاید اگر بعد از مباحث ده نکته و برهان صدیقین، همراه با شرح صوتی آن‌ها به مباحث شرح سوره‌ی حمد امام رجوع فرمایید جواب سؤال‌تان را بگیرید. موفق باشید

13086
متن پرسش
سلام: امام خمینی، جهاد اکبر ص۲۳ : چه طور شد فقه و اصول به مدرس نیاز دارد، درس و بحث می خواهد، برای هر علم و صنعتی در دنیا استاد و مدرس لازم است، کسی خودرو و خودسر در رشته ای متخصص نمی گردد، فقیه و عالم نمی شود، لکن علوم معنوی و اخلاقی که هدف بعثت انبیا و از لطیف ترین و دقیق ترین علوم است، به تعلیم و تعلم نیاز ندارد و خودرو و بدون معلم حاصل می گردد؟! لطفا توضیح بفرمایید که این تعلیم و تعلمی که امام (ره) می فرمایند چیست؟ یعنی در همان حد که ما وظیفه خود را بشناسیم و مثلا عرفان را دقیق مطالعه کنیم و صوت اساتید مجربی مثل شما را گوش دهیم و کتب معتبر را مطالعه کنیم، صرفِ همین ما را سیر می دهد؟ آیا منظور از معلم اینست که مدام به محضرش برویم؟ حالات خود را بیان کنیم و خوابهایمان را برایش بگوییم؟ یا اینکه خود امام با تفسیر سوره حمد این را فهماندند که در این زمان دیگر می شود بدون رجوع خاص هم راه رفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در آخر سؤال خود متذکر هستید واقعاً شرایط تاریخی صحبت امام در کتاب «جهاد اکبر» با آن فضای بسیار سنگینی که برای عرفا ایجاد کرده بودند، با شرایط تاریخی که حضرت امام به‌وجود آوردند و در متن آن، سوره‌ی حمد را تفسیر فرمودند زمین تا آسمان فرق می‌کند و حقیقتاً امروز به‌خوبی نسل ما اشارات عرفا را می‌فهمند و از این جهت تمام عالم شده است استادِ سلوکی ما. فرزانگی در یگانه‌ماندن با عالَمی است که انسان نیز جزیی از آن عالَم است و انسان باید در این وجود یگانه‌ی خود باقی بماند و تنگاتنگ با آن ادامه‌ی حیات دهد. امروز بعد از آن‌که مدرنیته خواست به نام پیشرفت به جنگ طبیعت برود بشر، جمله‌ی غرب را می‌فهمد. مگر در عرفان عارفان نداریم: «اگر آزادی برای آدمی معنا داشته باشد، نه در اجتماع و نه در زندگی بلکه در نسبت او با وجود و با حضرت حق است. این آزادی با سپردن حیات خویش با خداوند به‌دست می‌آید». آیا امروز که آزادی‌های دروغین رسوا شدند این جمله بهتر فهمیده نمی‌شود؟!! موفق باشید  

11052

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در آیه قرآن داریم که زنان طیب برای مردان طیب و زنان فاسد برای مردان فاسدند، حال سئوال اینجاست که اولا ما می بینیم که زنانی طیب هستند ولی مردانشان فاسدند این چگونه توجیه می شود و ثانیا اگر مردی که فاسد است برود با زنی ازدواج کند مدام به او شک می کند که حتما او هم فاسد است فلذا زندگی بهم می ریزد این چگونه توجیه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته، اقتضای اولیه است ولی ممکن است خداوند به خاطر مصالحی یک زن طیبه را در یک زندگی فاسد قرار دهد همان‌طور که همسر فرعون را در خانه‌ی فرعون قرار داد و یا بالعکس؛ همان طور که می‌فرماید وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لا یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِدا ولی می‌بینیم برخی اوقات فرزند فاسدی مثل فرزند حضرت نوح و یا جعفر کذاب را در خانه‌ی نبوت و امامت قرار می‌دهد. به هر حال، این امور به خاطر مصالحی فوق اقتضای اولیه است که خداوند به خاطر امتحان خود شخص و یا حتی جامعه و یا مصالحی دیگر فوق آن اقتضا عمل می‌کند.
10306
متن پرسش
سلام: من 23 سالمه اهل قم در یک خانواده نسبتا معمولی به دنیا اومدم مدتی دارم کتاب آشتی با خدا رو میخونم، در کنار کتابهای دیگه ای که دارم مطالعه می کنم الان احساس بدی دارم، احساس پوچی واقعا احساس می کنم خیلی خالی هستم، همه ی زندگیم فکر و تمرکز روی تعلقات دنیاییم بوده، پول، رفاهیات، آدمی که عاشقانه دوستم داشته باشه، جلب توجه دیگران و... اینها حجابهای زخیمی بین من و پروردگارم کشید. اینقدر خواستم زخیم باشه که حتی روزنه ی کوچکی از این نور به درونم نتابه حالا که همه ی وجودمو سیاهی گرفته دنبال نور می گردم و پاره کردن این پرده ها از وجودم و پیدا کردن اون نور مطلق برام آرزو شده، یه آرزویی که می ترسم بهش نرسم. زندگی بیهوده داشتن سخته و سخت تر از اون اینکه حس کنی دیگه راه نجاتی برای خودت باقی نذاشتی. نمیدونم چرا اینطور وجودمو نابود کردم دنبال چی بودم؟ حالا من گمراه میخوام این راهی رو که رفتم برگردم اما خیلی طولانیه آیا میتونم از نو شروع کنم؟ معنی اخلاص با خدا چیه؟ وجودم تاریک شده، اون نوری که منتظرشم کجاست؟ من خودم همه ی پرده هارو کشیدم تا نوری بهم نتابه، ولی گم شدم تو این سیاهی، به کجا دارم میرم نمیدونم. هر چی در مقابلم می بینم تاریکیه. نماز که میخونم هیچ لذتی نمی برم، از خودم بدم میاد که اینقدر وقیحانه در مقابل پروردگارم می ایستم ولی هیچ توجهی بهش ندارم اون میفهمه ولی به روم نمیاره بجایی که مچمو بگیره دستمو می گیره و این لطف اونو که اینقدر منو از خودم متنفر میکنه. چکار کنم چطوری بهش وصل بشم باهاش آشتی کنم؟ دلم می خواد با اون باشم تا از همه دنیا آزاد بشم. کمکم کنید لطفا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه‌اید که حضرت حق از ما دور نیست ما هر اندازه در جدّی‌نگرفتن غیر خدا موفق شویم به همان اندازه به خدا نزدیک می‌شویم، پس باید آرام آرام متوجه شد که همه‌ی کمالات و همه‌ی برکات در زیر سایه‌ی حضرت حق محقق می‌شود. سعی کنید در معارف الهی جلو بروید تا سؤالاتتان یک‌یکی جواب داده شود. مباحث معرفت نفس شروع خوبی است. موفق باشید
8908

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام. شما طنز «دکتر سلام » رو که مال خبرگزاری دانشجوست را می بینید؟ نقدهاش اثر گذاره و به نظر کار هنری خوبی از جبهه ی انقلاب اسلامیه. نظر شما چیه؟ آیا این نوع نقد که با طنز درآمیخته از نظر اخلاقی مورد تاییده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: بنده قبلاً نیز عرض کردم کار سالم و مفیدی است. موفق باشید
7398
متن پرسش
باسلام 1.ما می گوییم ملاصدرا آخرش به وحدت شخصی وجود رسید و آنرا پذیرفت پس چرا برای اثبات حرفهای معاد و چیزهای دیگر متوسل به تشکیک وجود می شویم؟ 2. امام خمینی جمله ای دارند که روحانیون نباید تجمل گرا باشند حال بنده طلبه هستم آیا برای خودم مبل خریدن جز تجمل گرایی محسوب می شود یانه؟ 3. بنده طلبه هستم در مورد ازدواج آیا بهتر این نیست که با دختری ازدواج کنیم که خانه دار باشد و کارهای بیرون از خانه از جمله در حوزه درس خواندن یا در دانشگاه درس خواندن را نداشته باشد و در خانه خودش مطالعات علمی داشته باشد چون در صورتی که خانه دار نباشد در مسایل تربیت فرزند و... شاید دچار مشکل شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تشکیکِ وجود در ابتدای امر به عنوان یک کار آموزشی بسیار کارساز است، مضافاً آن‌که یک نحوه تشکیکِ وجود هم هست که با وحدت شخصی وجود می‌خواند و آن تجلی حق بر اساس عین ثابته‌ی مخلوقات است در تعیّن ثانی که حق برای خودش مطابق عین ثابته‌ی مخلوقات تجلی می‌کند 2- به نظرم همین طور است، چه نیازی است که طلبه مبل داشته باشد 3- امروز شرایط طوری نیست که بتوان این حرف‌ها را به صورت مطلق زد. گاهی حضور زنان در اجتماعی بسیار لازم است ولی به شرطی که اصل را بر حفظ نظام توحیدی خانه قرار دهند. موفق باشید
7332
متن پرسش
سلام علیکم با توجه به پاسخ ه سوال 7310شما می خواستم بدانم منظور شما از اینکه حمد به قلبمان برسد چیست؟بنده با سوره حمد یک نحوه مانوسیت پیدا کردم بعضی وقتها که می خوانم احساس می کنم قلبم می فهمد این سوره را . اما مطمئنا این چیزی نیست که در جواب آن سوال مدنظر شما بوده است. با تشکر موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید مقصد بلندی است که هر آنچه انسان نظرش را از ماسوی‌اللّه و جنبه‌ی خلقی‌اش برگرداند بیشتر برایش روشن می‌شود و سوره‌ی حمد راه رسیدن به اوج توحید است. همه باید امیدوار باشیم تا به مرور نور توحیدی آن سوره برایمان ظهور کند تا به مولایمان علی«علیه‌السلام» نزدیک شویم که فرمودند: «ما رأیت شیئاً اِلا و رأیت اللَّه قَبله و معه و بَعده‏ ». موفق باشید
7188
متن پرسش
سلام علیکم استاد . خسته نباشید در آیات شریفه قرآن آمده است و نفخت فیه من روحی . این آیه را استاد شجاعی در جلد اول مقالات به زیبایی روشن میکنند که روح همان ملک مقرب است که اسما ی الهی به صورت کامل و جامع در او جلوه کرده و وجود بقیه هم از همان روح است . پس روح صادر اول است . اما شرح زیارات جامعه را گوش میدادم فرمودید امام صادر اول است .من دچار دوگانگی شدم . ما از روح (ملک مقرب) هستیم یا از امام ؟ از لحاظ مرتبه ی وجودی کدام یک شدید تر هستند ؟ روح شدید تر است یا امام ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت روح که همه‌ی ملائکه حتی از آن صادر شده‌اند، با حقیقت محمدی«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» که «اَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّه‏ » است منطبق است. با دو اعتبار به آن حقیقت روح یا حقیقت محمدی«صلواة‌اللّه‌علیه‌واله» گفته می‌شود. موفق باشید
6865

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی--برای زایران امام رضا(ع) که به صورت اردوی دانشجویی مشرف میشوند و از همه اقشار هستند تهیه چه کتاب یا جزوه ای از آثارتان را توصیه می فرمایید؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب‌های حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و کتاب‌های حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و جزوه‌ی «دعا و زیارت» مفید باشد. موفق باشید
نمایش چاپی