بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14028

حرکت جوهریبازدید:

متن پرسش
با سلام: همانطور که می دانید امروزه قول به افلاک منسوخ گردیده است و ملاصدرا حرکت جوهری را معطوف به حرکت فلک تبیین می کرد، حال با این شرایط باز هم ما مشاهده می کنیم که کل عالم ماده در حرکت است، سوال این است که حالا که فلک نقض شده کل حرکت ماده را ( (حرکت جوهری) حتی قبل از وجود خورشید و زمین و ...) به چه چیزی می توان نسبت داد که مثل فلک شعور و نفس داشته باشد؟ با تشکر...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مبانی ملاصدرا در حرکت جوهری، ربطی به حرکت افلاک ندارد. او با نظر به وابستگی عَرَض به جوهر و حرکت اعراض ما را متوجه ذاتی‌بودنِ حرکت عالَم ماده کرده است. در کتاب «از برهان تا عرفان» دو برهان در این رابطه عرض شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

12914
متن پرسش
سلام: استاد بنده قبلا در مورد برون فکنی پرسیده بودم که فرمودید اطلاعی ندارید. برون فکنی فعالیتی است که در زمان خواب روحمون از بدنمون جدا می شود و می توانیم در محیط اطراف حرکت کنیم. در سایت ها و کتاب ها روشهای مختلفی از قبیل باز کردن چاکرا و یا قرار گرفتن در حالت خواب و بیداری ذکر شده اما خودم قبلا تجربیات اندکی داشتم (خیلی محدود) وقتی که ذکر می گفتم یا دائم الوضو بودم وقت اذان خود به خود بیدار می شدم یا این که یک بار تا حدی از بدنم بالاتر رفتم. دوست دارم این قضیه را از طریق شرعی و اسلامی دنبال کنم آیا همچین تجربه ای در عرفان اسلامی وجود دارد و آیا دستورالعملی می توانید به بنده معرفی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سلوک عرفانی سالک سعی دارد از خودْ فانی و به حق باقی شود و از این‌جهت نظر به این نوع حالات که شما می‌فرمایید ندارد. نمونه‌ی سلوک عرفانی را در کتاب شریف «منازل السائرین» خواجه عبداللّه انصاری می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید

10930

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خدا قوت: با بی حوصلگی چه باید کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
10727
متن پرسش
اگر هدف تشکیل نظام اسلامی و علوی است پس 1. چرا امام علی روحی فداه در موقعیت هایی که می توانست ظاهرا ورق تاریخ را بر گرداند و زمام حکومت را در دست گیرد این کار را نکرد؟ مثلا اولین مرحله بعد از خلافت زمان مرگ عثمان بود که در شورا اگر تقییه می کرد ولی بعدا حکومت علوی را پیاده می کرد مگر چه اشکالی پیش می آمد؟ یا در آن زمانی که عثمان مورد حمله از سوی منافقین قرار می گیرد و به آن حمله می کنند چرا حضرت حسنین روحی لهما فداه و آب و غذا برای آنها می فرستد و برای عثمان مذاکره می کند؟ حتی بعد از مردنش خشمگین می شود در حالی که می توانست با نرمشی قهرمانه سکوت و یا به صورت پنهانی در نابودی عثمان کمک کند. و همچنین چرا آنجایی که مردم بعد از عثمان به سراغ حضرت می آیند باز ایشان بجای پذیرفتن، سر باز می زند. چرا حضرت در آن موقعیت، وزیر بودن را ترجیح بر حاکم بودن می دهد طبق خطبه 92؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت داشته باشید علی«علیه‌السلام» نظام اسلامی را می‌خواهند تا در بستر آن فضائل اخلاقی به صحنه آید، حال اگر بعد از قتل عثمان حضرت شرط عبدالرحمن عوف را که حاکی از تأیید سیره‌ی خلفاء بود می‌پذیرفتند، عملاً خلفائی را تأیید کرده بودند که حضرت قبول نداشتند مطابق سیره‌ی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» عمل کرده‌اند و از این طریق سیره‌های آن‌ها را در آینده‌ی تاریخ اسلام قبول کرده بودند، در حالی‌که علی«علیه‌السلام» آمده‌اند تا تاریخ را تغذیه کنند، ولی نه با یک نوع سیاسی کاری. این‌جا جای تقیه نبود، جای اظهار مواضع بود 2- تلاش حضرت و فرزندانشان آن بود که عثمان کشته نشود، زیرا دیگر جمع‌کردنِ کار آسان نبود، دیدید که همان شد و عملاً حضرت علی«علیه‌السلام» درگیر مسائلی شدند که خواسته‌ی حضرت نبود. به همین جهت که شرایط را مناسب نمی‌دانستند می‌فرمایند سراغ دیگری بروید تا شاید او با مشورت‌های علی«علیه‌السلام» بتواند شرایط را سر و سامان دهد و حضرت خودشان مستقیماً به صحنه نیایند که تقابل جبهه‌های سرکش با خود حضرت صورت گیرد. در هر حال باید مفصلاً آن شرایط را مطالعه کنید تا بهره‌های زیادی ببرید. موفق باشید
9972

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام، ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار در یکی از برنامه های رادیو معارف (از زبان استاد محمدی) شنیدم که پس از جریان مباهله نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله از محضر خداوند سه درخواست کردند (برداشتن عذاب استیصال از نوع بشر، مرتد نشدن امت اسلام به یکباره و منحرف نشدن امت ایشان پس از رحلت حضرت محمد (ص) که خداوند دو در خواست اول را پذیرفتند و اما درخواست سوم آن حضرت مستجاب نشد. حال سوال این است که با توجه به مستجاب الدعوه بودن آن حضرت و داشتن علم غیب ایشان چگونه ممکن است دعایشان مردود گردد یا ایشان دعایی بکنند که می دانند مستجاب نمی گردد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر می‌شود پیامبری که خداوند در وصف او فرموده: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏» از سر میل خود سخنی بگوید و تقاضایی بکند که با اراده‌ی الهی متفاوت باشد؟! لذا از آن‌جایی که ائمه‌«علیهم‌السلام» به ما فرموده‌اند؛ اگر سخنی از ما نقل شد که مطابقت با قرآن نداشت آن را به دیوار بزنید، ما نمی‌توانیم به این نوع روایات اعتماد کنیم. موفق باشید
9806

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد چند وقتیه که احساس می کنم داره مال شبهه ناک وارد مالمان می شود البته مطمئن نیستم و وقتی با خانواده مطرح می کنم انکار می کنند هر چند به نظر من آن حساسیت را ندارند، خیلی نگران و ناراحت هستم از اثراتی که این مالها بر روحمان ایجاد کند تکلیف چیست؟ چه کار کنم که این اثر به حداقل برسد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما نباید در این موارد شک به خود راه دهید، مسئولیت این کار به عهده ی همسرتان است. موفق باشید
5744
متن پرسش
سلام علیکم کسی که از کودکی تا جوانی دچار گناهان کبیره بوده، منتها به تدریج موفق به توبه و ترک گناهان شده و رو به معارف دینی آورده است، می تواند در آینده مبلغ معارف عالی دینی شود؟ یک نگرانی این است که اگر کسانی هر چند خیلی معدود از گذشته و گناهانش آگاه هستند بخواهند آبروی او را بعدا بریزند آیا این منجر به لطمه خوردن دین به خاطر گذشته سیاه آن فرد که حالا مبلغ دین شده نمی شود؟ در این صورت تکلیف آن فرد چیست؟ میتواند در مسیر اشاعه معارف دین قدم بردارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: وقتی انسان از گناهان گذشته‌ی خود توبه کند در حالی که خداوند می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابین» پس مورد محبت خداوند و مورد محبت هر قلبی که خدایی است قرار می‌گیرد و دارای احترام خاصی در بین مؤمنین می‌شود. از طرفی خداوند می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا» خدا مدافع مؤمنین است پس هرگز نمی‌گذارد نقشه‌ی بدخواهان به نتیجه برسد. با تمام امید وارد دینداری و تبلیغ دین شوید و تنها تقوای الهی را پیشه کنید و بس. موفق باشید
5311
متن پرسش
با عرض سلام وآرزوی قبولی طاعت.استاد عزیز!اخیرا با عده ای پزشک بحثهای دینی داشتم . یکی از آنها مسأله سالم ماندن بدن پس از مرگ را مورد نقد وپرسش قرار داد که قادر به ارائه پاسخ قانع کننده به او نبودم. سوال او کاملا منطقی ونه از سر انکار وعناد بود که : اساسا سالم ماندن بدن جسمانی چه حسنی برای روح ما دارد؟ در حالی که عموما وغالبا بنا بر مخفی ماندن بدن در زیر خاک است، این سالم ماندن بدن برای ما چه مزیتی خواهدداشت؟ چرا باید قانون طبیعت و چرخه طبیعی زوال بدن مادی و بازگشت ان به طبیعت ،نقض شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث و با توجه به همین نکته که آن عزیز فرموده‌اند در کتاب «خویشتن پنهان»، صفحه‌ی.113 عرض شده به آن‌جا رجوع فرمایید. که خلاصه آن این استکه: اگر عزم نفس انسان قوی باشد امکان تأثیر میکروب‌ها بر بدن را به آن‌ها نمی‌دهد و میکروب‌ها نمی‌توانند بر بدن تأثیر بگذارند، می‌توان علت نپوسیدن بعضی از بدن‌ها را بعد از مرگ تبیین کرد، چون روح آن‌هایی که بدنشان در قبر نمی‌پوسد آنچنان گرفتار گناهانشان نیست که توجه به بدن را به‌کلی از دست بدهند، زیرا اندک توجهی به بدن کافی است تا باکتری‌ها نتوانند بر بدن این افراد غلبه کنند. همین‌طور که در حال حاضر باکتری‌ها نمی‌توانند بدن شما را بپوسانند، چون قدرت حیاتِ روح شما، بر فعالیت باکتری‌ها غلبه دارد. وقتی که انسان مُرد همان باکتری‌هایی که در محیط هستند و در حال حاضر نمی‌توانند بدن انسان را تحت تأثیر خود قرار دهند، با مرگِ انسان فعالیت حیات‌مندِ آن باکتری‌ها بر بدن انسان غلبه می‌کند و بدن را تجزیه می‌نمایند ولی علت آن‌که در حال حاضر باکتری‌ها بدن ما را تجزیه نمی‌کنند آن است که بدن ما توسط نفس ناطقه در حیات است و آن حیات آن‌قدر قدرت دارد که مانع غلبه‌ی حیات باکتری‌ها و تأثیر آن‌ها بر بدن ما ‌شود، ولی اگر بدن انسان ضعیف شود، حیات آن باکتری‌ها مؤثر می‌افتد و نه‌تنها در تجزیه‌ی بدن‌ها بعد از مرگ مؤثر خواهد بود حتی در هنگام زندگی دنیایی اگر حیات نفس ناطقه‌ - به جهت غفلت از توحید و توجه به کثرات- از حیات باکتری‌ها ضعیف‌تر شود با تأثیر آن‌ها بر بدن، انواع بیماری‌ها در بدن ما ظاهر می‌شود. اما این‌که نپوسیدن بدن چه نفعی برای شخص متوفی دارد معلوم نیست تنها این نشان می‌دهد که روح متوفی تا این اندازه حضور و وسعت دارد که تحت تأثیر عوامل خارجی قرار نمی‌گیرد و شاید این کمالی برای روح متوفی باشد با این‌که می‌دانیم بدن برزخی و قیامتی انسان از جنس دیگری است. موفق باشید
4200
متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم استاد عزیز. . .نمیدانیم این مطلبی را که به خدمتتان عرض میکنیم شما هم بدان رسیده اید یا خیر. . .اما پیگیری که از صحبت های بزرگان داریم،مشاهده میکنیم که کمتر دعوت به عمل می آید از بچه های بسیجی در امر ورود به اقتصاد انقلاب اسلامی،امری که واقعا اگر بچه های ولایی در این مسئله قدم بگذارند،قطعا گام بلندی به سوی حماسه اقتصادی برخواهیم داشت. . . مواردی که ما مشاهده میکنیم که تا یک بچه ولایی در امر اقتصاد قدم میگذارد و دقیقا بر اساس نرخ تصویبی خودش و حلال و حرامش قدم برمیدارد و چقدر برکت برای خودش و بقیه می آورد. . .امری که اگر ولایی ها دعوت به همکاری شوند واقعا ورود و حضور این نیرو چه بسا مارا به سمت ابر قدرت اقتصادی هم پیش ببرد. . .اما یک نیروی ولایی از مهم شدن و ثروت مند شدن میترسد و اینکه ما به انها این مطلب را رسانده ایم که پول بد است،حال آنکه قدم برداشتن در ذیل انقلاب اسلامی و تلاش برای اقتصاد بسیار عالی که ذیل فرمایش رهبری هست بسیار لازم است،اما چه کنیم که بزرگان و مراجع دعوت به همکاری از جوانان ولایی نمیکنن. . . ما هم که دستمان به جایی بند نیست. . .خلاصه استاد احساس فقر شدید ولایی ها در امر اقتصادی میکنیم و البته این دولت کار بزرگی کرد که الان مشاهده میکنیم در این امر افراد خوبی قدم گذاشتند چه اینکه اگر یک ولایی با آن ویژگی هایی از جمله کار مفید بالا،احترام متقابل به ارباب رجوع،راهنمایی به بهترین نحو و اصلا همان سبک زندگی اسلامی و... به عرصه قدم بگذارد چه ها که نمیشود.. . .لطفا این مطلب را مد نظر شریفتان هم قرار دهید و در این امر هم احساس وظیفه ای بکنید. . . این حقیر را ببخشید که به خودش اجازه توصیه به استادش را داد. . . موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف بسیار درستی است و به گفته‌ی آیت‌اللّه‌جوادی«حفظه‌اللّه» کشوراسلامی باید ثروتمند باشد و با تولید این کار عملی است، هرچند افراد باید قناعت پیشه کنند. موفق باشید
4021

روش حضوریبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار - با توجه باینکه فرمودید مباحث باید به صورت حضوری پیش برود آیا مثلا در کتاب ادب به ادب کردن خیال رسیدیم باید مطالعه ادامه کتاب را کنار بگذاریم و با روش هایی که فرمودید مثل خواندم مثنوی به کنترل قوه خیال بپردازیم - و سوال دیگر اینکه من در رابطه با خانواده ام از جمله پدر و مادرم مشکل دارم مثلا در خیلی از احترام گذاشتن ها و عدم بی احترامی ها بخاطر رودربایسی و خجالت نمی توانم عمل کنم وبخاطر اخلاق نامناسب و بد آنها برخی اوقات ازشدت خشم از صبر خارج و بی احترامی می کنم که این مانعی شده د مباحث که احساس می کنم قلبم کدر است و همراهم نیست در مباحث یعنی نمی تواند سیر کنذ لطفا بفرمایید برای مرتفع نمودن این مشکل چکارکنم با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در روش حضوری باید مواظب باشیم مطالب صرفاً به عنوان اطلاعات پذیرفته نشود سعی شود خود را در صحنه بیاوریم 2- در هر صورت باید با خوش‌رویی با والدین رفتار کنید. هرچند آن‌ها شما را حرص بدهند. با شوخی بگویید فدای شما شوم این هم کار بود که کردید؟ موفق باشید
2085

تاثیر خیالبازدید:

متن پرسش
با عرض ادب خدمت استاد محترم: مگر نه اینکه اگه کاری رو که میخوایم انجام بدیم اگه در راستای رضای خدا باشه به او توکل کنیم درست میشه . ؟من نمیدونم اشکال کارم کجاست که برای نماز صبح به خدا توکل می کنم حتی ایه اخر سوره کهف را می خونم اما باز یه صبح خواب موندم. دوست ندارم برای اتکا به خدا از موبایل استفاده کنم . لطفا راهنمایی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در کتاب‌ »علل تزلزل تمدن غرب» در صفحه377 بحثی تحت عنوان «تخیّل و تسلیم» هست که نقش تصوری که از یک ابزار داریم را بررسی می‌کند و این‌که خیال با توجه کردن به آن ابزار دیگر نمی‌تواند به راحتی از امکانات درونی خود استفاده کند. پس به خود سخت نگیرد. بالاخره تا این موبایل هست ذهن شما مبتنی بر آن تصمیم می‌گیرد. موفق باشید.
2021
متن پرسش
با سلام استاد بزرگوار چندی است که به اتفاق دوست عزیزی منتظر فرصتی برای مطالعه اثار شما بودیم. هردو کتب گوناگونی را از شما مطالعه کرده و فایل صوتی چندید اثر از شما را گوش داده بودیم، اما با دریافت سیر مطالعاتی که بر سایت هست تصمیم گرفتیم دراین مسیر حرکت کنیم و چند کتاب را هم مطالعهه کرده ایم ضمن مرور اثار متوجه مطابقت کامل تیتر های کتاب مجمل ده نکته با کتاب خویشتن پنهان که شرح همین نکات است شدیم به نظر شما خواندن ده نکته جدای از خویشتن پنهان ضروری است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به جواب شماره‌ی 2016 رجوع فرمایید. موفق باشید
1686
متن پرسش
بسمه تعالی- شرط ورود به حوزه های مختلف علمی چیست و در چه صورت یک عالم می تواند در زمینه های مختلف صاحب تالیف باشد؟
متن پاسخ
وقتی «سیر من الخلق الی الحق» و عبور از کثرت به وحدت در او محقق شد و عالم کثرت را در آینه وحدت نگریست و سپس با آن مبنا به خلق و عالم کثرت نظر کرده می تواند حکم هر چیزی را بر مبنای حقیقت آن چیز که در مقام عالَم وحدت، موجود است اظهار نظر کند که در عین داشتن تالیفات مختلف در زمینه های متفاوت، همه بر یک سیاق باشد و به یک چیز اشاره کند و تفاوت علم و عالِم در غرب با علم و عالِم در دین در همین نکته است زیرا علم غربی علم رجوع به پدیده های کثیر است بدون آن که به مبنای وحدانی پدیده ها اشاره شود.
1667

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد گرانقدر. من مطلب مربوط به کد:1653 را مطالعه کردم. این بنده خدا که این مشکل را دارد ممکن است به یک مشکل ناهنجاری هورمونی یا مشکل دوجنسی بودن یا two sectual یا TS مبتلا باشند که این امر نیازمند تشخیص ودرمان است. چرا که این امری که ذکر کرده اند(جذب ناخودآگاه به همجنس) از علائم همین مشکل است. که پاینده باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام عینا مطلب فوق را جهت اطّلاع خدمت آن عزیز ارائه می‌دارم. موفق باشید.
1065

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد در مورد تمدن آینده بشریت فرموده بودین ما فردا را نمیبینیم پس چگونه پس فردا را ببینیم آیا احتمال دارد با توجه به زلزله های شدید وزیادی که در قیامت صغرا (آخر الزمان) میاید کلا تکنولوژی نابود شود چون همان طور که میدانیم حضرت حجت (ص) با عصای موسی (ص) ونگین سلیمان (ص) خواهد آمد و نیازی به موبایل وهوا پیما ندارد بعضی اجنه و فرشته ها هم که طبق روایات دیده خواهند شد . بنابر این میتوان نتیجه گرفت که توصیف اهل بیت از شمشیر امام و یاران ایشان وجنگ با اسب وزره تشبیه نیست چون خود معصومین میتوانستند در صورت لزوم به تکنیک بشر اشاره کنند چنان که به مرکب های تند رو که امروزه سوار میشویم اشاره نموده اند وهمچنین به دموکراسی به عنوان به مزایده گزاشتن حکومت اشاره نموده اند اگر نظرم درست هست لطفا بگید چرا درمورد این پس فردا سخن نمیگویید؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی بنده با نظر شما موافقم. «پس فردا» روح دیگری دارد که با الفبای تفکر امروزی و فردایی – که ادامه‌ی امروز است – قابل توصیف نیست. موفق باشید
203

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد محترم و تبریک هفته ی معلم به شما (زیارت شما قبول) استاد سوالات زیادی دارم که توانایی بیانشان را ندارم اما از یک جا باید شروع کرد .استاد موضوعی است که سالها ذهن مرا به خود مشغول کرده و آن کنار آمدن با گذشته و اعمال و رفتارها ی صورت گرفته در آن است مسئله توبه تا چه حد میتواند انسان را در اینکه بتواند خودش را ببخشد مفید باشد اصلا میتوان انتظار داشته باشیم خداوند با ما و کسی که آن عمل را مرتکب نشده یک طور رفتار کند و اگر جواب منفی است از توبه کردن چه انتظاری بایدداشته باشیم اینکه پرونده ی ما به هر حال سیاه شده و آن اعمال دارای اثرات وضعی جسمی وروحی هستند درست است. ؟و آیا باید مرتب نشست و منتظر معجزه بود و آیا این امر همیشه انسان را در ابهام وتردید نگه نمیدارد و او را نگران نمیکند مثل وقتی رازی را نزد کسی داریم و با دست از پا خطا کردنی احتمال فاش شدن آن هست و یا انتظار اینکه دیگر حق خطا کردنی نداری در حالی که انسان معصوم نیستیم و مرتب سرزنش خود .....واین سرزنش ها روح را مستحلک و امید را کم رنگ و بغض را سنگین میکند و چون میدانی که هستی تا ابد پس حتی نمی توانی بی خیال شوی .کاش می شد خواسته ای نداشته باشی تا راحت عمر را به سر کنی حال عذاب وجدان +خواسته هایی که باید سرکوب شود و با عنوان صبر انسان را در آبنمک نگه میدارد باید غصه خورد .کاش لااقل میتوانستم کاری برای فردایم کنم اما امان از انسان با خواسته هایش .ادادر آوردن که مهم نیست و ما راضی هستیم کاری که نمیکند دروغ مضائف هم هست .استاد با این غم بزرگ به نظر شما می توان نه غم گذشته خورد ونه ترس آینده داشت و آرام در حال زندگی کرد و گیریم که شد فکر میکنید سرزنش های دیگران و تحریک ها میتواند انسان را به حال خود بگذارد اگر در یک جزیره ی بدون سکونت انسانی دیگر زندگی می کردم برایم تحمل این وضع آسان تر بود اما ما با دیگران در ارتباطیم و تازه مشکل شد حداقل به تعداد انسانهای روی زمین واقعا تکلیف ما گناهکاران چیست و با خواسته هایی که شاید بلند تر از بیگناهان باشد چه باید کرد (سرکوب،سرزنش ،بی خیالی،فراموشی ،ویا حقارت)اینها را برای بعد از توبه گفتم چون درست است که توبه کردی ولی همه چیز قابل جبران نیست و تصویر آن همیشه در ذهن میماند . نکند باید علم را فهم را جایگزین نیاز کرد یا ....... به هر حال زندگی دیگر زندگی با نشاطی نخواهد بود ........................................................باید چه کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌و علی‌آبائه» می‌فرمایند: «والتّائبُ مِنَ الذّنْبِ کَمَنْ لا ذَنْبَ لَهُ» هرکس از گناهی توبه کند، مثل کسی است که آن گناه را مرتکب نشده، چون رویکرد او به سوی آن گناه نیست. باید با تمام وجود قهقهه زد که: «مژده بده، مژده بده، یار پسندید مرا». مسلّم وقتی راه انسان به سوی خدا باز شد، دیگر هیچ‌چیز برایش مهم نیست، زیرا: آن‌که از خورشید باشد پشت‌گرم از ترش‌رویی خلقش چه‌گزند همان‌طور که خداوند توبه‌کننده را مانند کسی می‌بیند که گناه نکرده، دل‌های مردم را نسبت به شخص توبه‌کننده چنین می‌کند. مگر ارادت شما به افرادی که توبه کرده‌اند صد چندان نیست؟ موفق باشید
18628
متن پرسش
سلام علیکم استاد: با توجه به اطلاق خداوند در مقام ذات، آیا در مقام فعل نیز فعلیت الله مطلق است؟ اگر فعل او نیز مطلق است حتی از قید اطلاق، امکان صدور فواحش از خداوند چگونه توجیه می شود؟ یعنی آیا فعل او از انجام فواحش منزه است؟ اگر منزه است پس خداوند در فعلیت محدود است و از طرفی اگر فعلیت او حد و قید نداشته باشد مشکلات جدی حاصل خواهد شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق وجود مطلق است و نسبت او با هرچیز، نسبتِ وجودی است. و وجود جز خیرِ محض نیست. از این جهت ارزش‌های مذکور در نسبت با خدا نیست، بلکه در نسبت با انسان‌ها است. موفق باشید

 

17982
متن پرسش
بسم الله با عرض سلام خدمت استاد: بنده حقیر جنسیتم مذکر است اما این شبهات در ذهنم آمده است! احادیثی در حلیة المتقین در مورد زنان دیدم که برایم سوال به وجود آورد: مثلاً احادیثی که اجازه می دهد که مرد در مقابل کنیز دیگری با کنیز دیگری نزدیکی کند؟ اما در مورد زن آزاده نباید چنین کاری انجام دهد! ایا تبعیض مورد رضایت اسلام است؟ و احادیث دیگر از همین قبیل! همچنین احادیث دیگری در مورد حقوق زن نسبت به مرد که به نظر میاد زنان یک دهم حقوق برعکس را هم ندارند! یا احادیث طوری مشورت با زنان را مطرح می کند که گویی اینان انسان نیستند ... (شما در معرفت نفس می فرمودید فقط بدن زن و مرد دارد حقیقت ما جنس ندارد) پس چطور این احادیث این چنین برداشت می شود!؟ مطمئنا اسلام عیبی ندارد درک من و فهم من از احادیث کم است یا مشکل جای دیگری ست! متشکر می شوم اگر کمک کنید و یا منبع و کتابی معرفی کنید تا این شبهات برطرف شود. نمونه قسمتی از حلیة المتقین: در حديث صحيح از امام محمّد باقرعليه السلام منقول است: زنى آمد به خدمت حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم و گفت: يا رسول اللَّه صلى الله عليه وآله و سلم چيست حق شوهر بر زن؟ فرمود: لازم است كه اطاعت شوهر بكند و نافرمانى او نكند، و از خانه او بى رخصت او تصدق نكند، و روزه سنّت بى رخصت او ندارد و هر وقت اراده نزديكى او كند مضايقه نكند، اگرچه بر پشت پالان شتر باشد، و از خانه او بى رخصت او بدر نرود، و اگر بى رخصت بدر برود ملائكه آسمان و زمين و ملائكه غضب و ملائكه رحمت، همه او را لعنت كنند تا به خانه برگردد. گفت: يا رسول اللَّه! حقّ كى بر مرد از همه كس عظيم تر است؟ فرمود: حقّ پدر. گفت: حقّ كى بر زن از همه عظيم تر است؟ فرمود: حقّ شوهر. پرسيد: من به شوهر آن قدر حق ندارم كه او بر من دارد؟ فرمود: از صد تا يكى نه. آن زن گفت: قسم مى خورم به آن خدايى كه تو را به حقيقت فرستاده است، هرگز شوهر نكنم. در حديث ديگر فرمود: هيچ چيز بى رخصت او به كسى ندهد و اگر بدهد، گناهش براى زن است و ثوابش براى شوهر. و هيچ شب نخوابد كه شوهر از او خشمناك باشد. زن گفت: هر چند شوهر بر او ظلم كرده باشد؟ فرمود: بلى. حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر زنى كه شب به سر آورد و شوهر از او آزرده باشد، نمازش مقبول نباشد تا شوهر از او راضى باشد، و هر زنى كه بوى خوش براى غير شوهر بكند نمازش مقبول نيست تا آن بوى خوش را از خود بشُويد. و فرمود: سه كس هستند كه هيچ عمل ايشان به آسمان بالا نمى رود: غلام گريخته، زنى كه شوهرش از او راضى نباشد و كسى كه جامه خود را از روى تكبر، بلند آويخته باشد. امير المؤمنين عليه السلام وصيت فرمود به امام حسن عليه السلام: زينهار! مشورت با زنان مكن، رأى ايشان ضعيف و عزم ايشان سست است. و ايشان را پيوسته در پرده بدار و بيرون مفرست و تا توانى چنان كن كه به غير از تو مردى را نشناسند و به ايشان خدمتى به غير آنچه متعلق به خودشان دارد مگذار، كه اين از براى حال ايشان و خشنودى ايشان و حسن و جمال ايشان بهتر است. زيرا كه زن گل است خدمتكار نيست، و همچنين خودش را گرامى دار و سخنش را در حقّ ديگران قبول مكن و اختيار خود را بسيار به دست او مده. در حديث معتبر از حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم منقول است: زنان را در غرفه و بالاخانه جا مدهيد و نوشتن به ايشان مياموزيد و سوره يوسف را تعليم ايشان مكنيد و چرخ رشتن به ياد ايشان بدهيد و سوره نور را به ايشان تعليم كنيد. حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم نهى فرمود از آن كه زنان را بر زين سوار كنند. و فرمود: در نيكى اطاعت زنان مكنيد تا آن كه به طمع نيفتد در امر كردن به شما به بدى ها، به خدا پناه بريد از بَدان ايشان، و از نيكانشان در حذر باشيد. امام محمّد باقرعليه السلام فرمود: رازى به ايشان مگوييد و درباره خويشان شما آنچه گويند، اطاعت مكنيد. امير المؤمنين عليه السلام فرمود: مردى كه كارهاى او را زنى تدبير كند ملعون است. حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم چون اراده جنگ داشتند، با زنان خود مشورت مى كردند و آنچه ايشان مى گفتند خلاف آن مى كردند. حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: هركه اطاعت زن خود بكند خدا او را سرنگون در جهنّم اندازد. گفتند: يا رسول اللَّه! اين اطاعت كدام است؟ فرمود: از او رخصت بطلبد كه براى رفتن به حمام‌ها و عروسى‌ها و عيدها و عزاها برود و او را رخصت بدهد و جامه هاى نازك از او طلبد كه در بيرون بپوشد و شوهر براى او بگيرد. در حديث ديگر فرمود: مثل چنين، مثل استخوان كج پهلو است، اگر او را به حال خود مى گذارى منتفع مى شوى و اگر مى خواهى راست كنى مى شكند، پس صبر كن برناخوشى هاى ايشان. با عرض عذرخواهی به خاطر گرفتن وقت شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» تأکید شده است، مطابق آیات قرآن برای رسیدن به حیات طیبه هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست و هر دو استعداد رسیدن به عالی‌ترین کمالات را دارند و از این جهت است که باید این‌گونه روایات را مطابق وضع تاریخی و اشارات خاصی که مدّ نظر روایت بوده است معنا کرد و نه به صورت مطلق. بدین معنا که در بسیاری موارد، منظور از «نساء» و عدم مشورت با آن‌ها، شخصیت‌های شهوت‌زده و ترسو است نه مطلق زن به همان دلیل که ائمه«علیهم‌السلام» در نسبت با زنان کمال احترام و ارزش را داشته‌اند. موفق باشید

16271

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: راجع به زمان دهری شما قبلا به من فرموده بودید که ملاصدرا زمان دهری را قبول ندارد. هفته گذشته هم از زمان دهری در ذیل تدریس کتاب امام نام بردید. بالاخره زمان دهری درست است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. حضرت امام در آن کتاب بر اساس ادبیات جناب میرداماد و میرفندرسکی موضوع را مطرح می‌کنند. در هر حال بر مبنای حکمت متعالیه، زمان چیزی جز مقدار حرکت نیست تا بخواهد باطنی داشته باشد. موفق باشید

15923

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: خدا قوت حلول ماه معظم شعبان و اعیاد این ماه را تبریک عرض می کنم موضوع سوال: ازدواج بنده فرد علیه السلامی نیستم که همه دستورات اسلامی مثل مستحب و مکروه را عمل کنم فقط سعی می کنم به حلال و حرام مقید باشم و اهل مسجد؛ که این دوره و زمانه به ماها می گویند «مذهبی». به نظر من در مورد ازدواج اگه فرد مقابل از لحاظ ایمان و اخلاق و خانواده متوسط باشد (مثل خودم) شخص مناسب است و برای زندگی مشترک باید تا جایی که ممکن هست سادگی و قناعت پیشه کرد. مثلاً بجای جهزیه ی 40 یا 50 میلیونی می شود با حدود 10 میلیون و حتی کمتر، آبرومندانه زندگی را شروع کرد. 1. سوال من اینه، الان که آنقدر ازدواج سخت شده به ویژه برای مذهبی ها، اگر موارد مناسبی پیدا شود. آیا من می توانم بر مهریه سبک مثل 14 سکه ای که مدنظر نظر رهبر انقلاب هم هست پافشاری کنم تا آنجا که اگر قبول نکردند از این موارد صرف نظر کنم؟ (این را هم بگویم مهریه هایی که من با آن مخالفم دارای ارقام عجیب و غریب و نجومی نیست، همین چیزی که متاسفانه عرف شده و حدود 300 ، 400 میلیون تومان است را می گویم) البته منظور من از این سخت گیری هم مبارزه و مقابله با این چشم و هم چشمی ها است و هم اینکه بتوانم در طول زندگی این هدیه را بپردازم. 2. با توجه به دیدگاهی که نسبت به آیات و روایات دارید ملاک های اصلی ازوداج را برای دختر و پسر توضیح دهید، که اگر در این زمینه ها دچار افراط و تفریط هستیم از آن خارج شویم. با تشکر. در پناه خدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر خانواده‌ی دختر پیشنهاد چنین قباله‌ای را بنماید، کار خوبی است، مشروط بر آن‌که شناخت کافی از سلامت شخصیت آن مرد داشته باشد. ولی مرد نباید چنین شرطی را بگذارد زیرا این شائبه پیش می‌آید که می‌خواهد اگر خواست راحت همسرش را طلاق دهد به‌خصوص که این موارد پیش آمده است. آری! قباله‌ای در حدّ مبلغ 100 تا 200 میلیون تومان در حال حاضر افراط نیست. اگر دختر و پسر اصل انقلاب و ولایت را پذیرفته‌اند، قاعدتاً زمینه‌ی ادامه‌ی حیات طیّب برایشان فراهم است. موفق باشید

15060
متن پرسش
سلام و احترام: اول: استاد بزرگوار ابتدا باید از محضر شما تشکر کنم. چه بسیار سوالات و ابهامات عقیدتی که با بیانات و کتاب های شما به پاسخ رسیدم. استاد عزیز بنده بسیار مغلوب خواب هستم و نمی توانم خواب و بیداری را مدیریت کنم. از این جهت ناراحت هستم و احساس خسران دارم. دوم: بسیار به ظاهر خودم و منزل اهمیت می دهم. هر چند با نیت خاصی وارد عرصه هنر شدم و از این ابزار برای خدمت به اسلام بهره بردم. اما شاید این رشته تحصیلی هم بی تاثیر نیست. این اهمیت دادن به زیبایی و جزییات باعث نوعی عذاب وجدان شده. اگر در مورد این دو مسله راهنمایی بفرمایید سپاسگزارم. شهادت در رکاب حضرت بقیه الله عج رزق و روزیتان. دعامون بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تا 8 ساعت خوابیدن در 24 ساعت را به خود سخت نگیرید 2- چیز بدی نیست که به زیبایی اهمیت می‌دهید نگذارید فضا صحنه‌ی غفلت از خدا و اشرافی‌گری شود. موفق باشید

15056
متن پرسش
سلام و درود: استاد فاضل و گرانقدر همانطور که مستحضرید در کتاب اسفار ملاصدرا مطلبی را ملاصدرا می گوید و بعدا قوال بقیه را نقل می کند و بعد ملاصدرا آنها را بررسی می کند و نظر صحیح را اعلام می کند. خواندن این مطالب در خودسازی سودی دارد یا نه؟ آیا صحیح است که در آثار شما خلاصه و نکات مهم و کلیدی اسفار آمده است؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بخواهید مطالب کامل در ذهن شما بماند بهتر است همه‌ی نظرات را مطالعه کنید تا در تضارب آراء، مطالب بهتر در ذهن بماند. به نظر بنده طلبه در حین درس خارج خوب است یک دوره اسفار بخواند. موفق باشید

14494

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: برای کسی که مقالات برایش سنگین است و به مرحوم شجاعی (ره) علاقه مند است چه کتابی از آثار ایشان را پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «معاد یا بازگشت به خدا» إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

14435

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد بنده یک دفتر تهیه کردم و پرسش و پاسخهایی را که با شما دارم را در آن یادداشت و دسته بندی می کنم. بعلاوه پرسش و پاسخهایی از سایت که به نظرم به دردم می خورد را نیز یادداشت می کنم. چند وقت یک بار آن را دوره می کنم تا بعضی چیزها برایم روشن شود. سیر مطالعاتی فلسفه را از شما پرسیدم و در آن نوشتم. 1. حال سیر مطالعاتی عرفان نظری را (پس از جزوه عرفان نظری خودتان) بفرمایید پس از فصوص چه کتابی باید کار شود؟ 2. عرفان عملی هم یک سیر بفرمایید. پس از کتابهای (فرزندم اینچنین باید بود... و دستورات آیت الله بهجت و مقالات...). پس از این کتب مذکور اگر بخواهیم دستورات عرفان عملی را باز هم بیشتر عمق دهیم چه کتبی بخوانیم؟ 3. استاد چرا من اینگونه ام که هرچه پیش می روم تشنه تر می شوم. و دوباره و دوباره کار می کنم و پیش می روم. یک حالتی پیش می آید برایم که از طرفی لازم می دانم و تشنه ی این نوع کتب عرفانی هستم و از طرفی هم پس از اینکه کار کردم کتاب را باز هم قانع نیستم. از لحاظ عقلی نه. از لحاظ روحی قانع نمی شوم. می گویم باز هم. چرا اینگونه است؟ مثل نوشیدن آب شور می ماند. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تفسیر قرآن و انس با روایات 2- منازل‌السائرین 3- سعی کنید بدون عجله هر موضوعی را با دقت مطالعه کنید و این حالت را لطف خدا بدانید. موفق باشید

13533

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: آیا مداوت برخواندن زیارت عاشورا باعث فقر می شود. در جلسه ای بعضی از افراد می گفتند از نظر عرفانی اینطور است؟ آیا مداوت بر خواندن دعای عهد هم ضرر دارد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌همه برکات در خواندن زیارت عاشورا و دعای عهد هست، همه را رها کرده‌اید و به این حرف‌ها گوش می‌دهید؟! موفق باشید

نمایش چاپی