باسمه تعالی: سلام علیکم: قسمت اول سؤال خوب است، ولی قسمت دوم اشکال دارد زیرا در قیامت همان اخلاق و عقاید ما که مربوط به روح است صورت پیدا میکند و انسان بد اخلاق و بد عقیده به صورت خوک در میآید که همان روح اوست که به صورت خوک درآمده و از آن جهت که انسانی است که خوک شده و چنین شخصیتی را نمیخواهد، معذّب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند موجودات را خلق کرده به آن معنا که به آنها وجود داده، در حالیکه به صورت علمی در علم خداوند بودند و خداوند به آنها خطاب میکند که بشوند و میشود و این مغایرتی با آن ندارد که مخلوقات مظهر اسماء و انوار الهی باشند. موفق باشید
جواب: علیک السلام؛
همانطور که در آن داستان متوجهاید، نظام عالم بر دو اساس میگردد؛ یکی بر اساس نظام تشریع و شریعت انبیاء، و یکی هم بر اساس تکوین و ارادهی خاص خداوند که به دست اولیاء خاص آن اداره میشود. آری! اگر حضرت موسی اعتراض نمیکردند، از شریعت خود عدول کرده بودند، چرا که طبق شریعت نمیشود قبل از جنایت قصاص کرد. ولی همانطور که قرآن صراحت دارد حضرت خضر فرمود: «ما فَعَلْتُه مِنْ اَمْری» من آن کار را به فرمان خود نکردم. پس معلوم است خدایی که خالق همهی موجودات است، تصرفهای خاصی را نیز بهعهدهی اولیاء خود میگذارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل حرف، حرف خوبی است که انسان بتواند در اُنس طولانی با روایات، متوجه روح روایات گردد. ولی تدبّر در روایات با رشد عقلی ممکن است و فلسفه یکی از انواع تعقل میباشد به همین جهت ملاحظه میکنید وقتی روایات در دست امثال علامهی طباطبایی قرار میگیرد، ابعادی از آن مطرح میشود که در برخورد اولیه اصلاً به ذهن انسان نمیرسید و در عمل هم ملاحظه میکنید امثال حضرت امام و شهید مطهری که با فلسفه آشنایی داشتند، در تبیین اسلام نسبت به بقیه موفقتر بودند. و تجربهی شخصی بنده نیز این را تأیید میکند. جناب آقای مهدی امامجمعه در سلسله بحثهای خود که در مرکز «سُها» تحت عنوان «فلسفهی اجتماعی حکمت متعالیه» https://t.me/nedayeandishe/518 داشتند به صورت عالمانه متذکر شدند چه اندازه حکمت متعالیه در فهم آیات و روایات و در تحقق تمدن مطلوب اسلامی مؤثر میتواند باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مقام معظم رهبری، سیر مطالعاتی خاصی نمیتوان پیشنهاد کرد. بیشتر باید با دقت کامل سعی کرد سخنان و رهنمودهای ایشان را دنبال نمود 2- در مورد تاریخ اسلام، مطلب و کتاب زیاد است. ولی فکر میکنم اگر مباحث حجتالاسلام و المسلمین جناب آقای غنوی را در سایتشان دنبال بفرمایید، نکات ارزشمندی در اختیار شما قرار میگیرد. در قسمت جزوات موجود در سایت، جزوهی «رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام» برای شروع خوب است. البته کتاب «بصیرت فاطمه زهرا«سلاماللّهعلیها» شما را با کدهایی در مورد فضای تاریخیِ صدر اسلام آشنا میکند. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما از یکطرف باید مسیر جوانان را از طریق معرفت نفس در ساحتی بس متعالی و گسترده تعیین نماییم و از طرف دیگر، حدّ و اندازه و ظرفیتِ فضای مجازی را تعریف نماییم تا نه بهکلّی به آن پشت شود، که این نه مقدور است و نه عاقلانه؛ و نه انتظار داشته باشیم همهچیز را میتوان از چنین فضاهایی بهدست آورد. عرایضی در جواب سؤال شمارهی 16923 شده است، خوب است به آنجا نیز سری بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقایسهی روح انسان با مقام فرشتگان، بحث جامعیت روح انسان مطرح است و از این جهت انسان به عنوان مقام خلیفة الله از فرشتگان برتر است. ولی از آن جهت که روح انسان نازلشدهی آن مقام است در مقایسه با مقام فرشتگان و اسمایی که آنها حامل آن اسماء هستند، انسان میتواند از انوار فرشتگان استفاده کند و به خود آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید معارف دینی را پشتوانهی اعمال عبادی خود قرار دهید. مباحثی مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» با شرح صوتی آن که بر روی سایت هست، إنشاءاللّه کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که فرق اعتقاد خرافی با اعتقاد غیر خرافی در این است که در اعتقاد خرافی، جان و روان انسان به خیالات و ساختههای ذهن خود نظر دارد ولی اعتقاد غیر خرافی، به حقایق نظر دارد. حال وقتیکه به نمادِ آن حقایق نظر میکند به حقیقتی که باطن آن نماد است، رجوع دارد. ملاحظه کردید که وقتی ضریح منسوب به حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» را در شهرهای ایران حرکت میدادند تا به کربلا ببرند، مردمِ عاقلِ عقیدهمند چه معاشقهای از طریق آن ضریح با امام حسین«علیهالسلام» کردند زیرا از این طریق متوجه افقی میشدند که در آن امام را مییافتند. در مورد کعبه قضیه اینطور نیست که نماد حضرت حق باشد، همهی عالم آیت الهی هستند و از این جهت نباید یک کعبهی دیگر در جای دیگر ساخت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در تبیین سورهی سبأ آیهی 33 عرایضی شده است. منظور، حیلههای روزگار است که انسانها را ناخواسته فریب میدهد. خوب است به آن بحث رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میبینید که در موقعی که شرایط، شرایطِ رجوع به حق است - مثل نماز - کم دارید پس معلوم میشود راه بسیاری در پیش است. ملاک انسان در قرب و بُعد الهیبودن، حضور قلب است نه انبوه اطلاعات. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که انسان متوجه شود که اموراتش را باید با خدا در میان بگذارد و از طریق حضرت حق رفع کند. لذا باید شما غفلت نکنید که در این نوع امتحانات به غیر از خدا و وسائل شرعی رجوع ننمایید. همین امر، توبهی کار است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری بنا نیست در درسخواندن نمرهی خوب ملاک باشد، فهمیدن ملاک است و در مسیر اجتهاد است که انسان به یک فهم کلّی میرسد و میتواند جایگاه آیات و روایات را درست بفهمد. اما اجازه دهید انتقادی هم به شما بکنم و آن اینکه بپذیرید باید دقیقتر از این باشید که هستید تا در نوشتنهای خود واژهها را درست بهکار ببرید نه آنطور که در محاوره آن الفاظ را اداء میکنید. هیچوقت در نوشتار به جای «راستاش را بخواهید»؛ نمینویسند «راستش رو بخواین» که این نوع ضعف تا آخر نوشتهی جنابعالی هست. موفق باشید
