بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39250
متن پرسش

سلام جناب طاهرزاده: بنده خیلی به مباحث سیروسلوک و عرفان علاقه زیادی دارم و خانم هم هستم منتها نمیدونم باید از کجا شروع کنم به چه کسی رجوع کنم تا راه و چاه رو نشون بده و شنیدم در این مسیر بدون استاد یا راهنما غیرممکن هست از کجا باید پیدا کرد اونم برای ما خانمها. کم و بیش سخنرانی های شما رو دنبال می‌کنم اما می‌خوام به طور جدی سیر و سلوک رو دنبال کنم. راهنمایی بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از مطالعۀ جزوه « شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت (رحمه الله علیه)» که روی سایت هست، اگر سیر مطالعاتی سایت دنبال شود، ان شاءالله به معارفی می‌رسید که به گفتۀ آیت الله بهجت در همان جزوه، آن علوم و معارف، خود به خود در حکم استاد ما قرار می‌گیرد. موفق باشید

39249
متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: آیا خوب است که قوه ی خیال انسان تحت تاثیر عالم خارج باشد؟ اگر خوب است چکار کنیم تحت تاثیر عالم خارج قرار گیرد و اگر خوب نیست چکار کنیم تحت تاثیر عالم خارج قرار نگیرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قوه خیال باید تحت تأثیر معارف عالیه قرآنی باشد تا با تدبّر در قرآن و روایات اخلاقی، قوه خیال نیز ادب شود. موفق باشید

39248
متن پرسش

با سلام خدمت استاد بزرگوار: آیا در زمان ظهور حضرت حجت (هر زمانی که خداوند متعال مقدر نمایند) تشکیل حکومت اسلامی و یا بهتر بگویم تشکیل تمدن اسلامی به چه صورت خواهد بود؟ آیا سیر از تمدن فعلی به سمت تمدن اسلامی دفعتا خواهد بود یا اینکه مشابه افقی که انقلاب اسلامی باز نموده است اتفاق خواهد افتاد منتهی با تفاوتهایی. مثلا با راهنمایی های حضرت سرعت سیر در مسیر مورد نظر سریع تر تحقق می یابد و اعوجاج های موجود دیگر نخواهد بود و در نهایت این جامعه اسلامی است که باید با رهنمودهای ایشان لایه های مختلف تمدن اسلامی را شناسایی کنند و به جهان معرفی نمایند. وقتی در مورد حکومت ایشان صحبت می‌شود، شاید به ظاهر به نظر می‌رسد که با حضور حضرت همه کارها را ایشان انجام خواهند داد و یا معجزاتی تحقق خواهد یافت و به یکباره همه جهان ایده آل خواهد شد؟ یا اینکه در رسیدن به آن جامعه ایده‌آل نیاز به یک سیر تحولی است که خود بشر باید طی کند. از طرفی اگر یکی از ابعاد تمدنی نحوه حکومتداری باشد آیا در این سیر تحولی در ابتدا ما چیزی شبیه جمهوری اسلامی خواهیم داشت یا اینکه نحوه حکومتداری از همان ابتدا به صورت انتصاب از طرف خود ایشان خواهد بود؟ و آیا جهانی شدن حکومت ایشان دفعتا خواهد بود یعنی در زمان کوتاهی بر تمام کشورهای دنیا سیطره پیدا خواهند کرد یا به مرور زمان در کوتاه مدت یا بلند مدت و با معرفی تمدن اسلامی در کشورهای پیشرو انجام می شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که فرموده‌اند بسترِ آخرالزمانی عالم از یک طرف به شدت گرفتار غفلت‌ها و آثار شوم خود شدن است؛ که عملاً برای عده‌ای خودآگاهیِ خاصی را پیش می‌آورد و آن‌ها را متوجه راهی می‌کند برای عبور از آن ظلمات. و از طرف دیگر منطق حضرت صاحب الامر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» در نهایت توجه به فطرت‌ها است و انسان‌های پاک‌سرشت با تمام وجود منطق آن حضرت را می‌پذیرند که هزاران برابر بالاتر از این نوع دموکراسی‌ها است بخصوص که حضرت عیسی «علیه‌السلام» با آن صفای انسانی خود نیز نزول می‌کنند و نسبت انسان‌ها به اوج خود می‌رسد. آری! برای آن ظهور، مقدماتی لازم است که انقلاب اسلامی به عهده گرفته با رویکرد دفاع از مظلوم و مقابله با ظالم در بستر احترام به انسانیت انسان‌ها. موفق باشید 

39247
متن پرسش

سلام استاد عزیز: وقت شما بخیر مدتی است (حدود ۲ سال) که به همراه دوستان سیر مطالعاتی شما را شروع کرده ایم و به نظر می رسد باید با این رویکرد زندگی کرد و نیاز به تذکر لحظه به لحظه دارد و تنها خواندن کتابها کافی نیست؛ مخصوصا در سنی که من قرار دارم و در آستانه میانسالی می باشم؛ و از طرفی می‌خواهم اقدام به شرکت در آزمون دکتری در رشته تخصصی خود بنمایم که قبولی در آن و نیز تحصیل در دوره دکتری نیز نیاز به تمرکز زیادی دارد. به نظر می‌رسد پرداختن به هر دو با هم برای من ممکن نیست؛ نه اینکه اصلا ممکن نباشد، احتمالا هر کدام به نوعی ناقص می ماند؛ و در عین حال بنا به شرایطی نمی توانم هیچ کدام را کنار بگذارم؛ و انگار آخرین فرصت هاست؛ و شاید فرصت دیگری نباشد؛ لطفا من را راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به خودتان برنامه بدهید و جای هرکدام از دروس تخصصی و معرفتی را مشخص نمایید و معلوم است که در چنین شرایطی بیشترین وقت باید برای دروس تخصصی باشد و در هفته، دو مرحلۀ یک‌ساعتی به مباحث و یا صوت‌های مربوطه ورود شود. موفق باشید

39246
متن پرسش

 اون میگه توحید نیست و تو میگی توحید هست ولی باید بیاریمش روی زمین، اون میگه نیست ولی باید بیاریمش و تو میگی بله همینطور هست که می‌فرمایید، تا حالا به عجز رسیدید استاد؟ حتما تا این سنتون یکبار رسیدید دیگه، میخوام بگم من هر روز در عجز و سوختن هستم، حس بی‌کسی تمام وجودم رو گرفته و هیچ بشری هم نیست که دستی برای بلند شدنم دراز کنه؛ خدا کو استاد جان؟ من هیچ نمی‌یابمش، به من نگو حرکت کن تا ببینیش تا بیاد تا بهت بده تا فلان تا فلان، نه من اصلا دیگه نمیخام تو انقلابتون باشم تو انقلابی که بیخدایی از باخدایی اومده تو جامعه‌ای که دارم خفه میشم و حتی شما چه کار میتونید بکنید؟ مگر نمیگید خودتون رو تو آینه‌ی روح الله بینید؟ ، باباااا اینجا نیست انگاری نیست که نیازه نیاز، تا کجا آدم میتونه قدم برداره؟ آدم وقتی نیازش برآورده نشه چجوری دیگه میتونه راه بره؟ درگیر نیازش میشه دیگه کارهاش رو درگیر میکنه انگار دیگه نمیتونه هیچ جا پا بزاره دیگه باید توی لجن دیدش، ایمان بیاریم؟ به چی؟ به کی؟ خدا داره زجرمون میده و شیرمون رو داره میکشه بعد انتظار داره که بهش ایمان بیاریم؟ من نمیگم یه خونه بده یه ماشین بده یه فلان بده یه. من میگم حالا که منو نیازمند کردی خودت جوابمو بده، پس چرا نمیده؟ اینطور نیست که خدا ناتوانه؟ اینطور نیست که خدا مرده و دیگه هیچ خدایی وجود نداره و نخواهد داشت؟ خدا کو؟ خدا کو؟ نیازمند کرده جواب نمیده؟ بعد شما میاید برای من تعریف می‌کنید که ای بیاید دیندار باشید ای بیایید ایمان بیارید ای بیاید فلان و فلان؟ خودتون این نیازی که ما جوونا می‌کشیم رو می‌کشید؟ این نیاز دست خود ما نیست. این نیاز هر روز بیشتر و بیشتر میشه، دیگه جانم این حرفاتونو نمیشنوه نمیخواد که بشنوه، انگار که فلجی شدم توی این زمونه، فکرم نکنید فقط این یه درد رو دارم، دردام زیاده که اگه بخوام بگم سردرد می‌گیرید ولی این دیگه دست خود بیصاحبم نیست که توش خویشتن رو تا ابد حفظ کنم اختیاری روش‌ ندارم میاد و به شدتم میاد. دنیا بزرگتر از ایناست دنیا توی دردای بزرگتر از این غرق شده آدمو چیزای بیشتر از این دارن از دست میدن که این روسری حاشیه‌ترین مسالشه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید که نیچه خیلی زودتر خبر داد «برهوتی در پیش است». و امثال حضرت امام خمینی با توجه به درک زمانه راهی را گشودند که سیاست و دیانت در هم تنیده شود و از این جهت عرض شد این نوع احوالات اگر کسی نخواهد خود را فریب دهد؛ به سراغ او خواهد آمد و این‌جا است که به سخن دکتر فردید می‌اندیشم که گفته بود یا باید شهید شد، یا باید آلمانی خواند. به این معنا که در تفکر متفکرانی مانند کانت و هگل و هایدگر می‌توان معنایی از خود پیش آورد که در آنچه از آن گزارش داده‌اید به یک معنا، زندگی را تجربه نمود. آری! خوب است در این مورد نیز فکر کنید که چگونه با حضور در انقلاب اسلامی یا به رسم شهیدان و یا به رسم آوینی، جهانی برای خود شکل دهیم که زمین را به آسمان متصل می کند. شاید عرایض اخیر این‌جانب در باره سوره مدّثّر تحت عنوان «ما و بشر جديد و آينده قدسی پيش رو» میدانی برای تفکر بگشاید. https://eitaa.com/matalebevijeh/18360 موفق باشید

39245
متن پرسش

سلام استاد: حقیر دانشجوی ارشد رشته مدیرت رسانه هستم. خواستم خواهش کنم حقیر رو در انتخاب موضوع پایان نامه راهنمایی بفرمایید. تا بتونم یه موضوعی رو کار کنم که بعد از اتمام هم به حقیر در جامعه کمک کنه و چیزی بر حقیر بیفزاید هم بدرد انقلاب بخوره. خودم دغدغه هایی دارم. مثل این موارد که با چارچوب های اسلام و ماهیت رسانه های جدید واقعا چطور باید برخورد و عمل کرد که بشود طبق شریعت عمل کرد و یا این موضوع که اگر حضرت آقا مسئول رسانه کشور بودند با این همه دستگاهها که همین الان هم به عنوان ناظر و... هستند (مثلا شورای امنیت در خبرهای صدا و سیما که حساسه نظر میدن و..) چطور عمل می کردند که الان در چنین وضعی نباشیم که این همه ایراد بر صدا و سیما وارد می‌کنند. خواستم از حضرت عالی بپرسم که اگر واقعا موضوعی هستش که هم برای حقیر و هم برای جامعه مفیده لطف بفرمایید و بر حقیر منت بگذارید و نظرتان را بفرمایید. نمی خوام ۶ ماه الی یک سال فقط دنبال چیزی باشم که آخر مدرک بگیرم. ممنونم. التماس دعا

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همچنان مکرر عرض شده حتی در زمانی که استادراهنما بودم نسبت به طرح موضوع پایان‌نامه‌ها نمی‌توانستم فکر کنم. اخیراً کتابی تحت عنوان «ما و بشر جديد و آينده قدسی پيش رو» از بنده چاپ شده که موضوع آن خصوصیات بشر جدید است. ان شاءالله بتواند کمک کند چرا در مذاق بشر جدید، رسانه بر درک سنت‌های جاری در عالم غلبه کرده؟ در حالی‌که با نظر به سنت‌های جاری در عالم است که انسان‌ها از اصالت‌ها بهره مند می‌شوند. برعکسِ رسانه که بشر جدید خود را در خیالات و توهّمات جستجو می‌‌کند. موفق باشید

39244
متن پرسش

سلام بر استاد عزیز: سوالی از محضرتان داشتم. در میان طلاب علوم دینی در حوزه ها به تجربه ثابت شده، هنگامی که به کار به جهت کسب روزی و درآمد می پردازند، آن شوق و نشاط قبلی که در تحصیل علم داشته اند کاهش می یابد بلکه به کرات مشاهده شده که کار و شغل رهزن طلبه در طی مسیر طلبگی و کسب علم شده است. گویی کسب علم و اشتغال به کار در دو جهت متفاوت باشند که پرداختن به دومی مبعد از پرداختن به اولی می گردد. از آنجا که شما مسیر کار و کسب علم را هر دو با هم جمع کرده اید، خواستم از نکات و ظرائف این امر و چگونگی آن از محضرتان پرسجو شوم، اینکه چگونه می شود در عین اینکه به جهت ضرورت و مقتضیات زمان طلبه مشغول کار (ولو مرتبط) می شود، چگونه آن نور و گرمای کسب علم و دانش را در خود روشن نگاه دارد و چه کند که کار و اشتغالات روزمره رهزن مسیر کسب علم نگردد؟ و من الله التوفیق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم هدفی است که در مسیر طلبگی دنبال باید کرد که آن درک عمیق معارف قرآنی و روایی است با مقدماتی که باید یک طلبه ابتدا بگذراند مثل ادبیات و فقه. اگر هدف این باشد که به نظر می‌آید پس از چند سالی که تا «رسائل و مکاسب» جلو رفت و با نظر به تأمّل در اهداف عالیه؛ می‌تواند همچنان در کنار فعالیت‌های دیگر، طلبه بماند. و البته معلوم است از دروس فلسفی در حدّ «بدایه و نهایۀ» در همان دوران اولیه نباید غفلت نمود تا ان شاءالله در کنار حضور در درس خارج، به «اسفار» جناب صدرالمتألهین نیز ورود نماید. موفق باشید

39243
متن پرسش

سلام به استاد گرامی: حتماً در جریان موضعگیری‌های اخیر آقای دکتر بیژن عبدالکریمی هستید و همان‌طور که فرموده بودید و بنده نیز دنبال کردم، حقیقتاً ایشان هیچ ارزشی برای انقلاب اسلامی قائل نبودند، ولی ملاحظه می کنید ایشان بعد از شهادت سید حسن نصرالله سخن از احترام به گفتمان انقلاب به میان آورده اند و می‌فرمایند این دفاع من از گفتمان انقلاب برایمان هزینه ی بسیار ایجاد می‌کند و نسبت به جبهه ی مقاومت اعلان وفاداری دارند و در مناظره با آقای مهدی نصیری متذکر می شوند که جریانِ برانداز، جایگاهی جز در کنار آمریکا و اسرائیل ندارد. آنچه برای بنده موجب سؤال شده آن است که به نظر شما علت این جهت گیری از آقای دکتر عبدالکریمی را چه می دانید؟ با تشکر 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز در جریان سخنان و موضع‌گیریهای اخیر ایشان هستم. و بحمدالله همین‌که مرز خود را از جریانِ برانداز و از روشنفکرانی که هیچ فهمی از انقلاب ندارند، جدا کرده‌اند؛ جای خوشبختی است، و حقیقتش علت آن را روش حکیمانه و روشنگرانۀ رهبر معظم انقلاب می‌دانم. مردی که به خوبی متذکر تاریخی که با انقلاب اسلامی پیش آمده، می‌باشد و این‌جا است که هرکس در میدان تفکر حاضر باشد نمی‌تواند آن نوع موضع‌گیری که آقای عبدالکریمی به دو جریان فوق دارند، را نداشته باشند. البته عنایت داشته باشید ما نیز مانند آقای دکتر عبدالکریمی نسبت به بعضی از جریان‌ها و افکار داخلی انتقاد داریم ولی با دقت در سخنان ایشان، این به معنای آن نیست که موضوع انتقادها یکسان باشد. با این‌همه نباید از شخصیت‌هایی که تفکر را مدّ نظر دارند؛ بی‌توجه بود. موفق باشید

39242
متن پرسش

صحبتی است میان من و حاج قاسم از افق هایی که به روزنه بدل شد، اشک هایی که به قندیل هایی یخ زده و چرکین بدل شد، آه هایی که به باد های سرد زمستان بدل شد، حال به او می‌گویم سردار دلم! کجایی؟ دلم برایت تنگ شده. بگویم «بادۀ اَلَسْت‏. ‏‏هُشیاری من بگیر و مستم بنما‏. ‏‏سرمست ز بادۀ الستم بنما‏. ‏‏بر نیستیم فزون کن از راه کَرم‏. ‏‏دَر دیدۀ خود هر آنچه هستم بنما‏» و به خود بگویم «فنا‏. ‏‏صوفی! به رَه عشق صفا باید کرد‏. ‏‏عهدی که نموده ای وفا باید کرد‏. ‏‏تا خویشتنی، به وصل جانان نرسی‏. ‏‏خود را به رَهِ دوست فنا باید کرد‏» خدایا مرا ببخش اگر لحظه ای هم غُر زدم خلاصه که «بسم الله الرحمن الرحیم» همین کافیست برای این که بگویم همه چیز فدایت ای خدا آری! «بسم الله الرحمن الرحیم» ببخش اگر که دل نسپردم به تو، ببخش رهایی خودت را به من، ببخش و دلم را سپرده خودت کن. «رَها باید شد!‏ ‏‏از هستی خویشتن رها باید شُد‏. ‏‏از دیو خودیِّ خود جُدا باید شُد‏. ‏‏آن کس که به شیطان دَرون سرگرم است‏. ‏‏کی راهیِ راه انبیا خواهد شُد‏»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از حاج قاسم عزیز گفتید و روحی که جان‌ها را متذکر راهی کرد که تنها راهِ سعادت در این زمانه است و زیبایی قضیه آن‌جا است که هرکس به دشمنان انسانیت بخصوص به آمریکا و اسرائیل نزدیک شود، بیش از پیش از حاج قاسم دور و دورتر می‌شود و این‌جا است که می‌توان گفت شهید حاج قاسم سلیمانی ما رازی شده است برای تشخیص حق از باطل. و دیدید که جان مردم چه اندازه در نسبت با او به خود آمدند و می‌بینیم که چه اندازه بعضی‌ها با دوری از ایشان آنچنان از خود بیگانه می‌شوند که آرزوی آن‌ها حاکمیت اسرائیل است بر ملت ما. اینجا است که می‌فهمیم اگر نسبت خود را با این مرد با جدیّت تمام معنا نکنیم، بی‌معناترین انسان‌ها خواهیم شد به همان معنایی که در آخرین بیت متذکر شدید: « آن کس که به شیطان دَرون سرگرم است‏ . ‏‏کی راهیِ راه انبیا خواهد شُد‏». امروز شیطان درون همان امیدواری به وعده‌های دشمن است و راهِ انبیاء، امیدواریِ هرچه بیشتر به آیندۀ انقلاب اسلامی می‌باشد که در منظر ایمانیِ رهبر معظم انقلاب به ظهور آمده است. موفق باشید  

39241
متن پرسش

با عرض سلام و تشکر از خدمت استاد گرامی: در خواستی داشتم که برای شفای یک مادر بیمار دعا بفرمایید. و همچنین متقاضی زیارت مزار حاج قاسم هستیم، لطفا دعا بفرمایید، اگر به صلاح است، شرایطش را داشته باشیم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگوی رفقا هستم. ان شاءالله در این سفر نتیجۀ کامل برایتان حاصل می‌شود. موفق باشید

39240
متن پرسش

سلام علیکم: وقت بخیر. استاد من بین خودم و قرآن فاصله ی زیادی می بینم. احساس می‌کنم اصلا متوجه آن بزرگ نمی شوم. برای همین هیچ عشق و جذبه ای نسبت به تلاوت آن ندارم. این من را عذاب می دهد، چه کنم. بیشتر تلاوت گوش می دهم. اما دوست دارم با عشق قرآن را خودم تلاوت کنم حتی دوست دارم حفظ کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما مأمور به تدبّر در قرآن هستیم و به همین جهت قرآن می‌فرماید: «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا» و با تدبّر در قرآن است که متوجه می‌شویم خداوند با ما سخن می‌گوید و آن تدبّر موجب اُنس با خداوند می‌شود. این‌جا است که علاقۀ انسان به لطف الهی آنچنان به قرآن رشد می‌کند که مانند حضرت امام خمینی (ره) بنا به گفتۀ عروس ایشان، هر روز ۸ مرتبه به قرآن رجوع خواهیم کرد. ان شاءالله. موفق باشید

39239
متن پرسش

سلام و عرض ادب مجدد خدمت استاد گرامی: ۱. استاد گرامی کاش می‌شد از شما جزوه ای یا کتابی می داشتیم که استاد از دریچه بینش توحیدی برای سرفصل های زندگی امروز به شکل کمی مصداقی پیشنهاد داده و نظراتشان را می دانستیم. تا گفتن شما بشود پایه ای و افقی برای ساخته شدن بیشتر راهها. مثلا در باب ازدواج، اقتصاد،... جزییات زندگی. ۲. استاد در باب مسائل زندگی مثلا اخلاق و... گویا آنچه که مهم است این است که ما نسبت به غضب زاویه بگیریم و تا محبت آید، همانطور که باید به طاغوت کافر شد تا ایمان آید. یعنی از زاویه دید وجودی زمینی ما مهم پس زدن کفر و طاغوت و لشگرشان است تا عشقمان به خدا ثابت شود و او به ما رو کند. احساس می کنم که ایمان و لشگرش خیلی بزرگتر از آن است که من بخواهم اراده به داشتنش کنم. ۳. در روانشناسی می گویند که اگر غضب سرکوب شود در ناخوداگاه رفته و به شکل دیگری خودش را نشان دهد. حال من خودم ارادت خاصی به این علم ندارم. حال در حدی که می توانم شاید مقداری از این حرف را قبول کنم آیا به نظر شما درست است که طبق دانسته های دینی خودمان اینطور تحلیل کنیم و بگوییم که اگر موضوعات مان را در زندگی طبق نگاه درست وجود بینانه نگاه نکنیم دچار آتش غضب (البته مذموم) می شویم و چون این عمل در مرتبه ای از مراتب وجودی ما می شود پس در باقی اعمالمان هم اثر گذار است و همینطور در مورد ترس مذموم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همۀ آنچه می‌فرمایید با تدبّر در قرآن حاصل می‌شود و کتاب‌های علمای اصیل همه مبتنی بر روایات و قرآن است. ۲. در مورد غضب، همین‌طور است که می فرمایید. پیشنهاد می‌شود از کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی غفلت نشود. موفق باشید

39238
متن پرسش

استاد عزیز سلام:۱. استاد در مورد بحث توحید واقعا هر چقدر که فکر می کنیم جز این نتیجه نمی گیریم که وضعیت جامعه و زندگی و... جز با توحید واقعی قابل حل نیست. به وضعیت کف جامعه که نگاه می کنیم ما از توحید خیلی دور هستیم ولی جز این هم راهی نیست. ای کاش حوزه های علمیه و مساجد و... این اصل مهم را برای زندگی ما بیشتر برنامه ریزی کنند. ۲. استاد آیا موثق ترین روایات ما اصول کافی است؟ با تشکر از پاسخ تان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور است. باید با نور خداوند زندگیِ زمینی را به آسمان معنویت متصل کرد. ۲. به هر حال روایات کتاب شریف «اصول کافی» بسیار ارزشمند است ولی به گفتۀ صاحب‌نظران این‌طور نیست که آن را مطلق بینگاریم هرچند بنده به لطف الهی از آن اثر شریف بهره‌های زیادی برده‌ام و توصیۀ مؤکد بنده به رفقا آن است که حداقل یک مرتبه آن اثر شریف را مطالعه فرمایند. موفق باشید

39237
متن پرسش

سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد بزرگوار: استاد بنده ۲۷ سالمه، سه تا پسر دارم، زندگی متاهلی پر از تنشی دارم، همیشه دعوا، کتک کاری، فحش و ناسزا، توهین و تحقیر شوهرم. همیشه به من شک داره میگه دست خودم نیست همش دارم عذاب می‌کشم دلم برای بچه هام میسوزه، اونا هم تو این آتیشی که برپاست دارن می‌سوزند. هیشکی رو ندارم شوهرم یکی از دوست داران شما هست، کتابهای شما رو میخونه،عاشق رهبری هست، عاشق ولایت و معصومین علیهم السلام هست ولی اخلاق و رفتارش خیلی بده، نمیدونم چکار کنم. بخدا خسته شدم از زندگی. اصلا آرامش ندارم تو رو خدا بهم بگید چکار کنم؟ ممنونم ازتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره شیطان قسم خورده است تا این نوع افرادی را که اهداف خیر و خوبی دارند؛ به زحمت بیندازد و از راه مستقیم خارج کند. ولی از آن‌جایی که کید شیطان ضعیف است ان شاءالله مشکل حل می‌شود و این افراد به خود می‌آیند. موفق باشید

39236
متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: ۱. ابزار بودن تن به چه معناست؟ ۲. منظورتون از مستحکم کردن من انسان در صوت شرح نکته ی اول ده نکته از معرفت النفس چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تن، وسیلۀ تکامل روح است. ۲. با عمیق‌شدن در معارف اسلامی، منِ انسان از نظر وجودی شدت می‌یابد مثل نوری که می‌تواند از جهت نورانیت شدت پیدا کند. موفق باشید

39235
متن پرسش

با سلام استاد عزیز: اول تشکر که به لطف خدا و نور قرآن و اهل بیت به ما یاد دادید در این آشفته بازار امروز جای درستی بایستیم. استاد ببخشید شاید یک مقدار طولانی شود. مواردی است که نظر شما برایم مهم است. پس برای اینکه وقت شریفتان را نگیرم اگر طی چند روز هم پاسخ فرمودید باز هم سپاسگذارم. ۱. استاد عزیز به نظر شما اینکه یک سری ها بعد از امام خمینی (ره) نتوانستند یار انقلاب و رهبری بمانند و ریزش کردند را می توانیم اینطور بگوییم که آنان که ماندند پای انقلاب، گفتند ما انصارالله ایم یعنی در انقلاب اراده خدا را دیدند اما ریزش ها شاید این عمق را نداشتند. در کل آیا می شود در این انقلاب اراده خدا را ندید و پای انقلاب ماند؟ استاد پس آنان که پایدار ماندند این جهان بینی و هستی شناسی درست را چگونه پیدا کردند؟ ۲. استاد عزیز در بحث «هست» و «وهم و نیستی» زمانی که کنجکاو می شویم به این می رسیم که بنده ی نوعی در زندگی با این موارد هستم و سرو کار دادم الف.علم  ب.دین. ج.سنت الهی که در مجموع همه مثل یک نظم و قانون است البته اگر با قوانین وضعی بشر خلط نکنیم است. علم، اجزای اشیاست. مثلا جسم من تشکیل شده از سلول و... که در نهایت این نظم اجزا، یک قانون است. دین، نظمی است بین انسانها که یک قانون است. سنت های الهی در مقیاس بزرگتر و شاید فراگیر همه موارد قبل باشد و نظمی است در وسعت تاریخ انسانها و یک قانون تاریخی است. استاد آیا این بیان درست است؟ ۳. استاد عزیز اگر واژه عشق و محبت را در قالب و معنای یک نوع همبستگی اجزا و یکی شدن بدانیم، آیا این درست است که بگوییم آنچه در صحنه است که باطن و اصل نظم و قانونی است که در بالا ذکر شده است، عشق و محبت است؟ ۴. استاد عزیز در باب ریشه شناسی ترس و غضب فکر می کردم در مورد ترس و غضب های مذموم به این نتیجه رسیدم که اگر هر آنچه غیر از آنچه که « هست» و «در اصل موجود است»، را برای خود بسازیم و به اشتباه، مهم بدانیم برای نگه داشت آن وهم، مجبور به سیستم تدافعی می‌شویم به نام ترس و غضب. سیستم تدافعی جهنم ساز. ۵. اینکه البته دو تا از سوالاتم تکراری ست با عرض پوزش شاید سوالی باشد که احساس شود ضرورتی ندارد ولی موردی است که در ذهنم مانده و جواب شما برایم موثق است. استاد شخصی می گفت که از آنجایی که تمام کهکشانها تجلی وجود است و وجود بی نهایت است پس کهکشانها هم انتها ندارد و این بیان این مشکل را دارد که ماده که بی نهایت نیست به هرحال نهایتی دارد. ببخشید وقت گیر شد ولی احساس می کنم که اگر به فرض انسانی قصد کشف انتهای کهکشانها را داشته باشد عمرش کفاف نداده و به ملکوت می پیوندد. استاد آیا این صحیح است که بگوییم که نقطه ی مرز بین جایی که ماده به معنا تبدیل شود وارد عالم دیگر شویم مثل همان نقطه به ملکوت پیوستن است؟ یعنی نقطه ای که من به ملکوت می پیوندم همان جا مرز ماده و معناست که خلا هم نیست. ۶. سوال آخر اینکه استاد عزیز در مورد اینکه وقوع قیامت، زمان خاصی ندارد و کلا زمان ندارد چون عالم از لا زمان آمده و به آن برمی گردد. استاد اینکه عالم از بی زمانی آمده برایم متصور است ولی اینکه در بی زمانی پایان می یابد را نمی توانم بفهمم، چون اگر از جانب ما انسان در تاریخ و زمان حساب کنیم بالاخره زمان وقوع یک تاریخ و ساعتی زمینی دارد. ممنون میشم بفرمایید کجای کار دارم اشتباه میرم که نتیجه نمی‌گیرم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه ۲. مکتب فکری امام خمینی ذیل قرآن ۳. نکات بسیار خوبی را مطرح فرموده‌اید. آری! یگانگی واقعی به نور توحید پیش می‌آید و غوغا می‌کند. ۴. همین‌طور است. ۵. نه. کهکشانها مرتبۀ نازلۀ عالم وجود است که همان ماده می‌باشد و محدودیت‌های ماده را دارد و لذا هرچه هم در عالم ماده جلو و جلوتر برویم از ماده خارج نمی‌شویم ۶. در این موارد رجوع به «برهان صدیقین» که صوت و شرح آن در سایت هست، ان شاءالله کارساز است. موفق باشید 

39234
متن پرسش

با عرض سلام و درود خدمت شما استاد گرامی: عذر میخوام من چند روز پیش هم کمکی خواستم و می‌خواستم در مورد اضطراب شدیدم راهنمایی ام کنید و زحمت کشیدید و راهنمایی کردید ولی من اصلا نمیدونم باید دیگه چی کار کنم من سعی می‌کنم گناه نکنم و تلاش میکنم نه اینکه موفق بودم ولی دارم تلاش می‌کنم ولی احساس می‌کنم هیچ روی تعالی روحم موثر نبوده معرفت میخوام ولی نمیدونم چی کار کنم و همش احساس ترس دارم و شب گهگاهی برای نماز که بیدار میشم با عشق و آرامش نمیخونم و در روز دوباره پر از اضطراب و دلشوره ام هر چه دعا می‌کنم نمیدونم چرا اثر هنوز نداره. چی کار کنم معرفت نفس پیدا کنم؟ من بیشتر از اینکه از رحمانیت خدا روحم آرام بگیره متاسفانه از صفت آزمایش و غضبش اضطراب یه وقتایی دردونم ایجاد میشه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان جملۀ مشهور در کتاب «ادب عقل و قلب و خیال» از آیت الله حسن‌زاده «رحمت‌الله‌علیه» فکر کنید که فرموده‌اند بررسی کرده‌ام اگر ذهن و فکر خود را با معارف الهیه مشغول نکنم، ذهنم مرا مشغول خود می‌کند. در این رابطه پیشنهاد می‌شود پس از بحث «ده نکته در معرفت نفس» همراه با کتاب و شرح صوتی آن که روی سایت هست، مشغول مباحث قرآنی شوید مثل شرح سوره آل عمران و سوره انعام در عین نظر به خودِ آیات که در حین گوش دادن به مباحث، آیات نیز در مقابل جنابعالی باشد. موفق باشید

39233
متن پرسش

او کیست که با حماسه مانوس شده است؟ با صبر برای عشق قاموس شده است؟ در یک کلمه، مقاومت یعنی چه؟ خاکستر غزه باز ققنوس شده است ۶ دیماه ۱۴۰۳ همانطور که گنج در گوشه خرابه‌ها پیدا می‌شود، ققنوس هم از خاکستر و آتش زاده می‌شود، پس بکشید ما را تا ققنوسی سرختر متولد شود. هیچ آبادی نیست مگر اینکه قبل از او ویرانی هست. هیچ ویرانی هم نیست که مژده‌ی آبادی و آزادی را ندهد. آه غزه! آه از تویی که خاکستر شدن را به جان خریدی تا ققنوس مقاومت از دل تو به پرواز درآید. مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از معجزۀ غزه گفتید و چه خوب متوجه شده‌اید این مردم در این باریکه می‌توانند آینده‌ای را مقابل بشریت قرار دهند که در آن آینده جهان استکبار معنا ندارد. و در همین رابطه است که خانم مریم شحادة مادرِ دو شهید می‌فرماید: «مگر ما می‌گذاریم زندگی از رونق بیفتد». و در مصاحبۀ خود می‌فرماید: «کسی نمی‌تواند به من بگوید رنج مادران غزه را نمی‌شناسم. من در حالی‌که لباسم از خون پسرم محمد خیس شده بود، دختر 8 ساله‌ام را روی دستهایم به بیمارستان الشفاء رساندم. دختری که روی دستهایم بین مرگ و زندگی دست و پا می‌زد و می‌دانستم همانند برادرش به شهادت خواهید رسید. بچه‌های من چه محمد و چه آلا به شهادت رسیدند»
و چه خوب در ادامه مصاحبه می‌گوید: «.... ما در طول تاریخ با انفعال گسترده و مداوم مسلمان‌ها مواجه بوده‌ایم. پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ما تا سال‌ها منتظر رسیدن ارتش عربی بودند که هرگز نیامد. ما در طول تاریخ به این باور رسیدیم که هیچ کس به جز خدا در کنار ما نیست و به هیچ کس جز خدا نمی‌توانیم تکیه کنیم. وصل‌شدن به خدا انسان را قدرتمند می‌کند. وصل‌شدن به خدا یعنی رسیدن به این باور که همۀ ما به دنبال زندگی کوتاه دنیایی‌مان، حیات جاویدی خواهیم داشت و زندگی حقیقی همان حیات ابدی است. کسی که به این باور می‌رسد از مرگ نمی‌ترسد و کسی که از مرگ نترسید، شجاع می‌شود. قدرت ما از این باور، ریشه می‌گیرد: «نترسیدن از مرگ». موفق باشید          
 

39232
متن پرسش

🌷 به یاد امام عزیز. «روبروی دشمنان با عقل و دل سنگر کشید / با بسیجی‌های خود تا جبهه‌ها لشکر کشید» «او خمینی بود، روحی از خدا در جسم‌ها / خون دلها خورد و با خون مرزی از باور کشید» «مرزی از ایمان و شور و فکر و عشق و انقلاب / مرزی از اسلام در سرتاسر کشور کشید» «گفت: باید طرحی از غیرت رقم زد در جهان / در پس هر نقشه‌ باید نقشه‌ای دیگر کشید» «با خمینی می‌شود ویرانه را آباد کرد / عشق پیش از زایش ققنوس، خاکستر کشید» «چهره‌پردازان چین از نقش او در حیرتند / نقش دل را در جهان از هر کسی بهتر کشید» «جای اندیشیدنی از جنس شیطان رجیم / باده‌ی دیوانگی را زود باید سر کشید» «پرکشیدن ویژه‌ی مرغان افلاکی که نیست / با خمینی می‌توان تا بی‌نهایت پر کشید» ۶ دیماه ۱۴۰۳ علی رفیعی وردنجانی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است. حضرت روح الله «رضوان ‌الله‌تعالی‌علیه» یک راه بود نه یک شخص. امری که رهبر معظم انقلاب به خوبی متوجۀ آن می‌باشند و دولت شهید رئیسی با جدّیت تمام بر این باور بود که به گفتۀ شما: «با خمینی می‌شود ویرانه را آباد کرد». موفق باشید

39231
متن پرسش

سلام استاد: خسته نباشید. کانالی به نام «علم الاسماء» مدعی است که با علم متافیزیکی اسلامی، همه‌ی مشکلات افراد را می‌فهمد؛ چه جسمی و چه روحی، و درمان می‌کند. عناوینی هم که مدعی درمانش شده، مثلاً بررسی آسیب سحر و طلسم، آسیب اجنه، همزاد، چشم زخم و...، بررسی فرکانس نام، درجه مزاجی نام، محاسبه اسم اعظم شخصی و... یک مطلبی هم برای نام درمانی نوشته که: «آیا اینو می‌دونستید که اگر ارتعاش نامتان ضعیف باشد، حادثه‌های زیادی می‌تونه در زندگی‌تون رخ بده؟ مثل بیماری، بچه‌دار نشدن، تصادف، متضرر شدن در معاملات، کارها را نیمه رها کردن، مشکلات در ازدواج و روابط و حتی آسیب‌های متافیزیک...» می‌خواستم بدانم اصلاً این علم‌ها درسته؟ اصلاً متافیزیک، علمی هست که ثابت شده باشد؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گمان بنده با نظر به معارف قرآنی و حِکمی، ما نباید معطل این حرف‌ها باشیم. موفق باشید

39230
متن پرسش

با سلام: برابر نظام تکوین و سیر نزول از جمع به کثرت روح انسان در مرتبه دنیا به آخرین کثرت خود و آن جسم مردانگی و زنانگی می‌رسد، حال؟ پس از برگشت به سیر الیه راجعون دیگر مردانگی و زنانگی برای نفس معنا ندارد، در این صورت رابطه و حس فرزندان با والدین و والدین با فرزندان و خواهر و برادران، چگونه خواهد بود؟ آیا در عالم بالاتر به نفس مادر خود حس زنانگی دارم و به نفس پدر خود حس مردانگی یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ» حاکی از آن‌که همۀ نسبت‌های دنیایی حتی فرزند و پدر و مادری در آن‌جا دیگر مطرح نیست. با این وصف، شاید بتوان گفت جنسیت نیز به صورت دنیایی معنا نداشته باشد هرچند که افراد همدیگر را می‌شناسند. موفق باشید 

39228
متن پرسش

سلام استاد: من سواد حوزوی ندارم، چند سوال دارم از محضرتان که تنها استاد در دسترس ما هستید، تفاوت قیاس منصوص العله، قیاس مستنبط العله، قیاس اولویت و تنقیح مناط چیه و قیاس مد نظر اهل تسنن چیه و شرایط هرکدوم چیه؟ یعنی در چه مواقعی تنقیح مناط انجام میشه و چه مواقعی نمیشه این کار رو انجام داد؟ چرا؟ تفاوت نظر مرحوم بهبهانی با بقیه ی اصولیون و اخباریون چیه؟ تفاوت جریان و سریان این ها در احکام و عقاید به چه شکله؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد این سایت تنها در رابطه با سؤالاتی که کاربران محترم نسبت به مباحث مطرح‌شده در سایت و یا در کتاب ها برایشان پیش می‌آید بنای جوابگویی دارد. در حالی‌که این نوع مباحث و سؤالات مربوط به کلاس و مدرسه است.  این‌ها اصطلاحاتی است که در علم اصول و نیز در تاریخچه آن علم مطرح است. برای آگاهی از اصطلاحات اصولی، می‌توانید به کتاب‌های مرتبط مانند کتاب «اصطلاحات الاصول» مرحوم آیت الله مشکینی مراجعه فرمایید. همچنین در مورد تاریخ علم اصول و تفاوت اخباری‌ها و اصولی‌ها می‌توانید به مقالات و کتاب‌هایی که در این زمینه نوشته شده است مراجعه فرمایید. آنچه بنده می‌شناسم کتاب «المعالم الجدیده» شهید صدر است که آیت الله هادوی نیز آن را به صورت خلاصه در کتابی به نام «تاریخ علم اصول» منعکس کرده‌اند. طبیعتاً اگر از طلابی که متمحض در علم اصول هستند بپرسید منابع بیشتری را معرفی خواهند نمود. موفق باشید

39226
متن پرسش

سلام و نور و رحمت خدمت استاد گرامی: در آن سحرگاهی که به لطف خداوند دیدار شما توفیق گردید و به نور کلام شما، این مرده دل سرگشته، جانی دوباره یافت را از محضر حضرت الله سپاسگزارم مدتی بود که به دلیل جدایی از استاد قبلی ام و سرگشتگی های بسیار از مسائلی که در آن مجموعه رخ می‌داد و به هیچ طریقی نمی‌توانستم بپذیرم سرگردان بودم که الحمدلله گشایشی رخ داد. اکنون احساس می‌کنم که روح و جانم خسته است، دیگر مثل قبل شوق و ذوق عبادت ام نیست. گاهی نا امیدی گاهی خستگی و شاید تنبلی چنگ در جانم فرو کرده و از این وضعیت آشوب ام استاد در این برهه ی حساس از تاریخ که گمان می‌کنم چیزی نمانده تا تاریخ به افق حقیقت اصلی خود رهنمون شود، من اینگونه سرگردان و دست بسته‌‌. استاد چه کنم؟ چگونه دوباره در خود شور و شوقی و آتشی روشن سازم؟ وظیفه ام نسبت به امام را چگونه پیدا کنم؟ آنچه حتی اندک دانسته ام را چگونه به عمل آوردم؟ از پس خود چگونه بر آیم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این زمانه، بحث در سلوک ذیل شخصیت إشراقی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» است و در این راه عبادات ما در بستر اسلام با انگیزۀ هرچه بیشتر گشوده‌شدنِ نور توحیدی که با شخصیت حضرت روح الله طلوع کرده که البته جایگاه اصلی این نوع عبادات را در حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» داریم. و در این رابطه در بحث «زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» نظر به نهایی‌ترین نحوۀ حضور زن»https://eitaa.com/matalebevijeh/18316 عرایضی شد. موفق باشید

39222
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: حدود ۵ سال پیش عزمم را جزم کرده بودم که به حوزه علمیه بروم. استعداد و علاقه اش را هم داشتم ولی با سرسختی شدید خانواده مواجه شدم. چون پدرم راضی نبود به دروس خودم ادامه دادم تا الان که ۱.۵ سال از دانشگاهم می‌گذرد. دانشگاه شهر دیگری قبول شدم، شهری سکولار و سنی مذهب؛ و بسیار بسیار فشار روی من است. الان همه‌جا احساس وحشت و تنهایی دارم. به احساسی برخورد کردم که سراسرش غم است. همیشه نگران تنهایی‌ام هستم. گرفتار چیزی شدم که شرایط به خوشی نمی‌گذرد. در شادترین حوادث، چنان غم دارم که گویی عزادارم. هیچکس هم به دادم نمی‌رسد واقعا در مسیرم درمانده ام. هرچه توسل می‌کنم هرچه دعا می‌کنم دیگر صدایم به جایی نمی‌رسد. ای لعنت به پول و پرستیژ و امثال اینها که به خاطرش من الان باید چنین رنجی بکشم. همیشه می‌گویند تو پزشک می‌شوی و آینده خوبی داری! چندسال دیگه را باید به همین شکل سپری کنم و هیچ یار و یاوری ندارم. درمانده ام و حیران. به شدت به کمک نیاز دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد که در همین شرایط که قرار گرفته‌اید به نسبتی بیندیشید که باید در عین ادامۀ دروس رسمی، با حقیقت پیدا کنید و فرصت را غنیمت بشمارید با دنبال‌کردن سیر مطالعاتی سایت و مباحث قرآنی که در سایت هست بخصوص بحث مربوط به سوره آل عمران و سوره انعام. موفق باشید

39220
متن پرسش

سلام بر همه یاران و منتظران آقا امام زمان و زنده کنندگان امر دین. استاد، اخیرا مناظره ای بین جناب بیژن عبدالکریمی و مهدی نصیری انجام شد احتمالا ملاحظه کرده اید خواستم نظرتون درباره این مناظره رو جویا شوم با اجازه من این نکته و احساس خودم رو اضافه کنم جایی که جناب نصیری گفت در مورد واقعیت میدانی غزه، حماس یک گروه تروریستی بود و اسرائیل خدمتش رسید (یعنی اونهمه جنایت با این دو کلمه توجیه کرد متاسف شدم) و اینکه با اون خضوع. بزرگداشت اسم شاهزاده رضا پهلوی رو می آورد و به جناب عبدالکریمی توصیه کرد به تیم ایشان بپیوندد (مشمز کننده بود)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان حرف‌های مهدی نصیری هستم و مناظره‌ای که با آقای زیباکلام داشت. ولی این مناظره‌ای را که می‌فرمایید ندیدم. همین‌طور که متوجه شده‌اید به نظر بنده وقتی کسی از یک طرف بخواهد وارد مسائل جهان بشود و از حکمت فاصله بگیرد، حتماً گرفتار اکنون‌زدگی می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی