بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9667
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: دو سوال داشتم: آیا کسی که نماز شب خوانده کراهت خوابیدن در بین طلوع برای آن شخص از بین می رود؟ آیا این مطلب صحیح است؟ و اینکه هنگام سجده در غیر نمار مثلا ذکر یونسیه، بدون مهر سجده کردن اشکالی دارد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت اول اطلاعی ندارم و در مورد سجده‌کردن بدون مهر در غیر نماز بایستی تفصیل داد بین مواردی مثل سجده‌های واجب قرآن که برخی فقهاء، سجده بر مهر را لازم می‌دانند و بین امور مستحبی مثل اذکاری که گفته‌شده در حال سجده باشد که در این صورت سجده بر مهر لازم نیست. موفق باشید
9613

در تکفیربازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: قبلا به طور شفاهی در مورد تفاوت تکفیر و نقد سوال پرسیده بودم با عرض معذرت لطفا یک بار دیگر کتبی بیان بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است که در تکفیر شخصِ تکفیرکننده که فعلاً در یک نوع سلفی‌گری ظهور کرده، قدرت فهم سخن مقابل خود را از دست می‌دهد و همین‌که می‌یابد سخن رقیبش غیر از سخن اوست او را تکفیر می‌کند. ولی در نقد سخن طرف مقابل، ابتدا انسان تلاش می‌کند سخن رقیب را بفهمد و سپس سعی می‌کند ضعف‌های آن را روشن کند. کتاب آقای دکتر علی اصغر مصلح تحت عنوان «ادراکات اعتباریث علامه و فلسفه‌ی فرهنگ» نکات خوبی دارد. موفق باشید
8345
متن پرسش
با سلام حضور استاد عزیز و گرانقدرم بنده زنی28 ساله ام حدود1سال پیش ازدواج کردم.قبل از ازدواج در مورد همسرم کاملا تحقیق کردیم و همه وی را تایید کردن در مورد خانواده اش زیاد تحقیق نکردیم.باشوهرم از لحاظ عقیدتی مشکل ندارم ولی با خانواده اش در تضاد کامل هستم.3خواهر و پدر و مادرش بی قید و بندن فجیع آرایش میکنن واجبات رو انجام نمیدن ب راحتی دروغ میگن غیبت میکنن تهمت میزنن یکی از خواهراشم شوهر داره ولی با مردانامحرم ارتباط جنسی داره ب تازگی متوجه شدم 3 خواهر و مادرش دستشون کج و دزدی میکنن.من خیلی پرهیز میکنم از لقمه ی حرام .چون نمیدونم غذاشون از کجا تهیه شده رفت و امدمو ب خونشون کم کردم.مدام ب من میگن برا شام و ناهار بیا خونمون و من هر دفه طفره میرم.با توجه ب اینکه والدین در قران شامل پدر و مادر همسر هم میشه من از شما تقاضا دارم به بنده راهنمایی کنین من در چه حد باید با این خانواده رفت و امد کنم؟ ارادتمند استاد عزیز و گرانقدرم هستم با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این موارد را سعی بفرمایید از دفتر مرجع تقلیدتان سؤال بفرمایید. ظاهراً در این موارد سخت‌گیری نمی‌کنند و اجازه می‌دهند ارتباط‌ها برقرار باشد. موفق باشید
8170
متن پرسش
سلام علیکم حضرت آیت الله جوادی آملی فرموده اند:فدک که برای حضرت امیر(ع) نبود که از حقّ خودش صرف‌نظر کند یا فدک برای ملت نبود تا بگوییم او ولیّ مسلمین است، فدک برای بچه‌های فاطمه(س) بود و حضرت امیر(ع) نتوانست آن را استردادکند.لطفا چرایی این عدم باز پس گیری فدک را توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شاید اگر مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» در زمان خلافت خودشان مبادرت به اخذ فدک می‌کردند، منافقان جوّسازی می‌کردند که حضرت از مقام خود سوء استفاده کردند و از فضایی که خلیفه‌ی اول در توجیه کار خود انجام داده بود استفاده می‌کردند و به شخصیت امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» ضربه می‌زدند و حضرت از وظیفه‌ی اصلی‌شان باز می‌ماندند. موفق باشید
7677

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توفیق خدا در شهرک ما دارد کار فرهنگی می شود دوره های آموزشی دارالقرآن / روانخوانی و مفاهیم در حال برگزار شدن است برای تابستان ۹۳یک جلسه ی سخنرانی درسی ان شا الله اگر بخواهد برگزار شود ، به نظر شما مهمترین موضوع چیست ؟ اعضا زیر ۲۰ سال و عمده ی آنها نوجوانان ۱۰تا ۱۵ ساله هستند. یاعلی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شاید کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مفید افتد. موفق باشید
5971
متن پرسش
سلام.حضرت استاد پس از دغدغه ای که برایم درجهت ارائه درست وجایگاه شریعت در هستی ونحوه کارکرد آن درنظام تکوین و انسان پیش آمدباری دیگر کتاب چه نیاز به نبی وخطرمادی شدن دین و...را مطالعه کردم تا نکاتی را برای دوستان که سخت گرفتار اعتباری بودن احکام شریعت و قائل به عصری شدن دین بودند بیان کنم.خوشبختانه توانستم تا حدودی برخی را متوجه باطن دار بودن احکام شریعت کنم ونظرشان را به عالم غیب ومعنا که اصل ایمان است معطوف کنم اما بیشتر تاثیرگذاری من در باب اعما فردی وبه عبارت اخری عبادت نظیر نماز و روزه ووضو و..بود وجنبه ی اجتماعی احکام اسلام به شدت مورد هجمه قرار گرفت که آن احکام تابع شرایط وتمدن آن زمان دنیا وحتی برای فرهنگ خاص عربی بوده است ومی توان با توجه به اقلیم ها وشرایط تمدنی خاص این احکام تغییرکند.مثلا ااین بحث مطرح شد که زکات وخمس واینها شاید می توانسته نظام اقتصادی آن زمان را تامین کند ولی نباید بر روی این قواعد واحکام تحجر پیدا کرد که اینها دارای باطنی غیبی هستند پس بنابراین غیرقابل تغییر وباید مثلاطبق حکم اسلام زکات به انعام ثلاثه وغلات اربعه ونقدین تعلق بگیرد بلکه با سیستم های اقتصادی امروز هیچ فایده ای در جهت تامین نیازهای اقتصادی مسلمین نمی کند بلکه ایشان را هر روز در اعماق عقب افتادگی می اندازد.یعنی اینها حکم به دادن زکات ومتعلقات آن وجایگاه مصرف آن را تنها تامین نیاز اقتصادی میدادند واگر این غرض تامین نشد پس نتیجه می گیرند که این اعمال منسوخ شده وباید قوانین نوعی بنا شود.آیا حکم به دادن زکات به عنوان مثال تنها جهت تامین نیاز اقتصادی جامعه بوده ویا مثلا حقیقتی غیرازاین دارد وماتنها باعقل جزئی خود این محسوس را می فهمیم ودیگر حکمت هایی که امر به این سنخ احکام شریعت شده را نمی دانیم؟اگر دارای باطن وحکمت هایی غیراز ظاهر آن می باشند لطفا توضیح دهید. واما بعد.اگرقائل به باطن دار بودن این سنخ از احکام شدیم ولی غرض ابتدایی وظاهری آن که مثلا تامین نیاز اقتصادی مسلمین بود برطرف نشد این مشکل پیش می آید که برای این غرض باید چه کرد وچرا اسلام چاره ای نیندیشیده؟واگر اندیشیده پس قابلیت اجرا نداشته که مسلمین هیچ گاه نتوانسته اند با این قوانین جامعه را به درستی اداره کنند. حرف دراین باره زیاد است ولی چه میشود کرد که بیش از این انگشتان من تاب تایپ ندارند وشما خود هرچه صلاح می دانید بفرماییدتا بنده بتوانم استفاده کنم. یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: این‌که می‌فرمایید قوانین اقتصادی قابلیت اجراء نداشته وگرنه اجراء می‌شد؛ عنایت داشته باشید این وظیفه‌ی مسلمانان است که اگر احکام شریعت الهی را حق می‌دانند تلاش کنند در زندگی فردی و اجتماعی خود پیاده کنند تا نتیجه‌ی لازم را ببرند. تعجب بنده از این‌جا است که مگر آنچه امروز به نام اقتصاد در سطح دنیا جریان دارد توانسته مشکل بشر را حل کند؟ آیا این‌که بشریت برای زندگی دنیایی خود باید این‌همه تلاش کند تا زندگی‌اش تا حدّی تأمین شود و در کنار آن دولت‌ها و سرمایه‌دارها هرطور خواستند فرمان برانند را ما اقتصاد سالم می‌دانیم؟ یادم هست چند سال قبل عده‌ای از اقتصاددان‌ها تحقیق کردند اگر زکات اسلامی در جامعه اجراء شود – عنایت داشته باشید زکات را حاکم باید اخذ کند به اختیار مردم نیست که اگر خواستند بدهند – با همان قواعدی که اسلام فرموده نه‌تنها هیچ مشکلی در جوامع اسلامی نخواهیم داشت، بلکه از حکومت بیرحمانه‌ی دولت بر مردم که یکی از آفات اقتصاد امروز جهان است، نجات می‌یابیم و بحث خمس هم که عموماً مربوط به امور فرهنگی است و تعالی دینی جامعه نقش خود را ایجاد می‌کند. آری دین روشن کرده اگر در زمانی زکات به خاطر مشکلی خاص کفاف امور را نداد به چیزهای دیگر – به حکم ثانوی – مالیات بسته شود. همان‌طور که علی«علیه‌السلام» در زمانی به اسب‌ها نیز مالیات بستند. در هر حال خوب است از یک طرف خلأهای اقتصادی موجود جهان را – به حضوص در رابطه با حاکمیت بیرحمانه‌ی دولت‌ها – بررسی بفرمایید و از طرف دیگر روح انسانی‌بودن اقتصاد اسلامی را هم بررسی کنید تا مطمئن شوید تنها راه برگشت به اقتصاد اسلامی است آن‌هم در بستری که فرهنگ معنوی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حاکم باشد و نه فرهنگ اموی و عباسی و یا فرهنگ غرب‌زده‌ی قاجار. موفق باشید
5552
متن پرسش
سلام پایگاه اطلاع رسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا چطور سایتی است؟تحقیقات آنان چطوری است؟با مبانی فکری امام و علامه طباطبایی در تضاد نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سایت ارزشمندی است 2- مبانی فکری حضرت امام و علامه از جهت فلسفی یکی است. موفق باشید
5119
متن پرسش
سلام علیکم.آقای استاد چرا گفته می شود فرهنگ مدرنیته قتلگاه حقیقت صمدی انسان هست؟مگر انسان چیست که این همه بالا می برید او را و می گوید حقیقت صمدی؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور این باشد که انسان با روح خلیفه‌اللهی خود و با سعه‌ی وجودی که دارد باید تمام مناسبات را در همان اساس معنی کند در حالی که مدرنیته صرفا با بعد نفس اماره‌ی انسان، انسان را در مناسبات عالم وارد می‌کند. موفق باشید
3257

عقل و قلببازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد عالیقدر اصغر طاهرزاده بنده چند روزی است که با وب سایت و سخنرانی های حضرت عالی آشنا شده ام و آشنایی با شما و معارفتان حقیقتا باعث وجد بنده شد که اولین گام های خود را در کسب معارف عقلی بر می دارم. آشنایی با امکان مطرح کردن سوال در سایت باعث شد که با شوق زیاد بخشی از سوالاتی که از گذشته در ذهنم جمع شده را خدمتتان مطرح کنم. از این که با این پرسش طولانی وقت شریفتان را می‌گیرم عذرخواهی می‌کنم و از سعه‌ی صدر شما در پاسخگویی به آن بسیار متشکرم. انشاءاله خداوند بر توفیقات شما بیافزاید. سوالی که از محضرتان داشتم در مورد نسبت بین عقل و قلب است و مهم تر از آن این که چرا با وجود این که عقل در قرآن، روایات دینی و حکمت صدرایی منزلت بسیار بالایی دارد اما همین عقل در لسان عرفا مورد مذمت قرار می گیرد؟ اجمالا جواب هایی به این سوال خودم دارم. از جمله این که آن عقلی که مورد مذمت است عقل مشوب به وهم است، یا این که عقلی است که به واسطه مفاهیم و اصطلاحات میخواهد حقایق را درک کند و به همین خاطر توقف در عقل باعث می شود انسان به معارفی که بدون واسطه صورت های عقلی و از طریق اشراق و حضور قابل دریافت است باز بماند. اما سوال بنده این است. مگر نه این است که تمام معارف انسان اعم از معارف مفهومی و دریافت‌های اشراقی از عقل فعال (جبرئیل) اخذ می شود؟ و مگر در میان انسان ها کسی غیر از رسول اکرم (ص) بوده‌اند که در سلوک خود فراعقلی شوند و از جبرئیل نیز به خدا نزدیک تر شوند به گونه ای که جبرئیل نیز برای ایشان حجاب شود؟ پس با این حال چرا عقل مورد مذمت عرفا است؟ در همین راستا باز می‌توان پرسید که انسان‌هایی که بدون کسب معارف به اصطلاح عقلی به مراتب بسیار بالایی از معنویت و بندگی عاشقانه رسیده‌اند (مثل شهدای دفاع مقدس) آیا می‌توان همه‌ی حالات و مقاماتشان را به عقل فعال ارجاع داد؟ در آن صورت آیا باز تمام مقامات معنوی و عرفانی و حتی عبودیت عاشقانه به عقل فعال رجوع نمی‌کند؟ در این میان جایگاه قلب که فراتر از عقل منفصل (عقل نازل انسان) پنداشته می‌شود چیست؟ آیا همه‌ی این‌ها در ذیل عقل فعال قرار می‌گیرند، و عقل حجاب‌سازی که به قول شهید آوینی منشأ تمام خودبینی‌های انسان است همان عقل منفصل انسان است که هنوز از شر وهم آزاد نشده است؟ با تشکر فراوان از توجه حضرت عالی
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: سؤالی است که نیاز به بحث گسترده دارد اولاً: عنایت بفرمایید که اصطلاحات فلسفی با اصطلاحات دینی خلط نشود. عقلی که قرآن می‌فرماید جدا از قلب نیست. می‌فرماید: «لَهم قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِها» انسان‌ها می‌توانند به مقامی برسند که برای آن‌ها قلوبی است که با آن تعقل می‌کنند که این همان عقل قدسی دینی است. ثانیاً: عقل فعّال مربوط به نگاه فلسفی به حقایق قدسی است چون در فلسفه انسان سعی دارد با مفاهیم حقایق مرتبط شود در حالی‌که در عرفان سعی بر آن است که قلب با خودِ حقایق مأنوس گردد و از این جهت حرف عرفا این است که درک مفهومی حقایق کافی نیست. ثالثاً: عرفا عموماً عقل جزیی را نقد می‌کنند که نظر به ماهیات دارد و حجاب «وجود» است. مولوی در همین رابطه می‌گوید: «عقلِ جزوِی عقل را بد نام کرد.... کامِ دنیا مرد را بی‌کام کرد». رابعاً: شهداء در ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» توانستند به ملکوت عالم رجوع کنند. در این رابطه طرح عقل فعّال که در نگاه فلسفی مدّ نظر قرار می‌گیرد و سعی در فهم حقایق دارد و نه اتحاد با حقایق، موضوع را در حجاب می‌برد. شاید کتاب «ادب خیال، عقل و قلب» تا حدّی بحث را باز کند. موفق باشید
2686

حب الهیبازدید:

متن پرسش
(استاد بنده درباره سوال 2619 مجددا سوالی ارسال کردم که فکر کنم ناقص بود اگر این سوال من را پاسخ فرمایید پاسخ سوال قبل خود را نیز دریافت نموده ام سلام علیکم استاد درباره سوال 2619 و پاسخ حضرتعالی مجدا سوال داشتم خواهشا به سوالات من به صورت جداگانه پاسخ پاسخ فرمایید حضرتعالی در پاسخ به سوال بنده فرمودید --معشوق از آن جهت محبوب است که عشق را به ما هدیه می‌کند-- استاد ما خدا و اهل البیت را به عنوان معشوق حقیقی می شناسیم . حال اگر در متن پاسخ شما به جای معشوق . خدا و اهل البیت را قراردهیم پاسخ شما اینگونه می شود خدا واهل البیت از آن جهت محبوب است که عشق را به ما هدیه می‌کند. آیا شما عشق را برتر معشوق دانسته اید ؟مگر ما بالاتر از معشوق (خدا و اهل البیت )داریم؟ 2- آموخته ایم که بالاترین چیزی که خدا و اهل البیت به ما هدیه می کنند خودشان هستند . خودشان هم که معشوق هستند پس بهتر نیست بگوییم عشق از آن جهت مطلوب است که معشوق را به ما هدیه می کند؟ 3- در سوال قبلی که قسمتی از فایل شما را عینا نقل کردم فرمودید : ----.حتی ادم محبوب را می خواهد برای ان حب .آدم عاشق عشق است نه عاشق .معشوق . چرا فرمودید( آدم عاشق عشق است نه عاشق معشوق) ؟ مگر معشوق ما اهل البیت نیستند بهتر نبودید می فرمودید آدم هم عاشق عشق است و هم عاشق معشوق؟ (بنده به هیچ وجه قصد جسارت نسبت به نظرات حضرتعالی ندارم . به لطف خدا در جلسات چهارشنبه حضور یافته ام و بسیاری از مواردی که فرموده اید را در حد توان درک نموده ام و این موردی که سوال کردم برایم حل نشده است و پاسخ حضرتعالی بسیار برایم مهم است و منتظر پاسخ فرمایی حضرتعالی هستم با تشکر ) )
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: انسان خدا را به جهت این‌که خوبی مطلق است محبوب خود می‌داند، یعنی در این مورد هم نظر به خوبی‌ها دارد و خوبی‌ها از آن جهت خوب‌اند که محبوب ما هستند و حب ما یا عشق ما را جواب می‌دهند تا عشق در ما زنده بماند. مواظب باشید داستان ما داستان آن کسی نشود که رفته بود جنگل و بعد برای رفیقش گفته بود: «از بس درخت بود جنگل را ندیدم» در حالی‌که همان درخت‌ها جنگل بود و نمی‌شود جنگل را از درخت‌ها جدا کرد. خوبی‌ها را نمی‌توان از محبوب جدا کرد و محبوب جز عشق ما نیست. موفق باشید
17490
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: از زمانی که متوجه شدم سن اباعبدالله در کربلا بالا بوده یعنی امام پیرمرد بودند سوز و آهم بیشتر شده، این قضیه آیا اشکالی دارد یا نه؟ برای کدام وجه کربلا وامام باید گریه کرد؟ مصیبت ها یا اینکه امام و مقامش را درک نمی کردند؟ ممنون از لطف شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سن مبارک حضرت حدود 60 سال بوده و این سنِ پیرمردی حساب نمی‌شود 2- در مورد موضوع اشک در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» در صفحه‌ی 228 و در کتاب «کربلامبارزه با پوچی‌ها» صفحه‌ی 158 و در کتاب «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه» صفحه‌ی 121 عرایضی شده. موفق باشید

16984
متن پرسش
با سلام: لطفا بگیند این نظر من درباره مقدار رزق و اختلاس ها چقدر درسته؟ در بین اطرافیان هر وقت صحبت دزدی از بیت المال میشه من میگم که این دزدی ها از رزق ما کم نمی کنه بلکه با کشف یک معدن و یا از جای نامعلوم دیگه ای جبران میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم همین‌طور است که متوجه هستید و یقیناً بیش از رزقِ مقدّرشان از گلوی‌شان پایین نمی‌رود. ولی بحث موضع‌گیری ما نسبت به ظلمی است که واقع شده است و بحمداللّه حضرت حق، بی‌آبرویی را به‌جایِ آبرومندی نصیب آن‌ها نمود. موفق باشید

16116

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خسته نباشید. ببخشید آیا ذوالقرنین در قرآن کریم منظور همان کورش کبیر است؟ مثلا علامه طباطبایی فرمودند که ایشان از هر شخص دیگری نزدیک ترند. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه‌ی طباطبایی در این مورد خودشان نظری ندارند ولی تا اندازه‌ای نظر «سراحمدخان هندی» را که در مورد کورش تحقیق کرده است، به ذوالقرنین نزدیک می‌دانند. با این‌همه باید متوجه باشیم ذوالقرنین قرآن، انسان معصومی است و لذا باید کورشی را دنبال کنیم که ماوراء شخصیت تاریخی کورشی است که تاریخ به ما معرفی کرده است. موفق باشید

16055
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: من حدودا یک ماهی با کتابهای شما آشنا شده ام ضمن تشکر بی دریغ از زحمات شما استاد گرامی و دعای خالصانه برای شما واقعا زندگی و افکارم متحول شده است. خیلی علاقمند شده ام کل کتابهای شما رو مطالعه کنم ولی از طرفی دغدغه هایی نیز برایم ایجاد شده است. اولا شنیده ام برای تزکیه نفس انسان باید استاد داشته باشد موندم چطوری بتونم استاد مورد نظر را پیدا کنم. از طرفی 10 سال است که کارمند بانک هستم با توجه به مسائلی که از طرف بعضی علما من جمله آیت اله جوادی آملی در رابطه با مسائل ربوی بودن بانک مطرح می شود به شدت نگران شده ام که وضعیت آخرتم چگونه خواهد شد. بعضی موقعه ها به سر می زنه از بانک استعفا بدهم ولی موندم با این سن با توجه به وضعیت اشتغال کجا می تونم کار پیدا کنم و ضعیت زن و بچه چی می شود؟ از طرفی اگر بانک زیر سوال باشد متاسفانه خیلی جاهای دیگر نیز زیر سوال می رود پس چطور می توان به روزی حلال دست یافت؟ خیلی دوست داشتم کسی رو پیدا می کردم که قاطعانه به من می گفت مثلا اگر بانک کار کنی می ری جهنم همین الان استعفا می دادم. خواهشا استاد بفرمایید من چکار کنم از این وضعیت شک و تردید خارج بشم؟ چون واقعا دنبال این هستم که به دنبال مسائل تزکیه نفس و آدم شدن حرکت کنم. ممنون از زحمات شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد استاد، عرایضی در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» شده است 2- در مورد مشکل بانک‌ها با استعفایِ شما، مشکل حل نمی‌شود. منظور آیت اللّه جوادی آن است که کارمندان متدین بانک‌ها به ادارات خود فشار بیاورند که این مسیر انحرافی را اصلاح کنند. موفق باشید

15686
متن پرسش
سلام: اگر در مسیر سیر و سلوک، عمر انسان کفاف نداد، آیا این سیر در برزخ ادامه خواهد داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. در برزخ حجاب‌های بین او و حقیقتی که طالب آن بود، مرتفع می‌شود. موفق باشید

14141
متن پرسش
سلام: آقای شبستری جواب نقد شما را چرا نداده اند؟ ایشان که تا نقدی می آمد سریعا جواب می دادن؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این آقایان بنا دارند در فضای ژورنالیستی بحث کنند، نه در فضای علمی آن‌طور که بنده سعی کردم سخنان ایشان را نقد علمی کنم. حتی وقتی بنده در یک جلسه‌ی خصوصی همراه با چند نفر از دوستان آقای سروش موضوع قبض و بسط را به میان آوردم تا بحث کنیم؛ ایشان گفتند من نسبت به ادامه‌ی این بحث‌ها ملول هستم، در حالی‌که همان موضوعات را حاضر بودند با آب و تاب در روزنامه‌ها و مجله‌ها به امید آن‌که بیشتر مردم عادی تحت تأثیر قرار دهند، مطرح کنند. موفق باشید

13671

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: چیزی به اسم همزاد واقعیت دارد؟ چرا بعضی ها از آن می گویند. در مورد این بحث کجا مطالعه می توان کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف غلط و عقیده‌ی بی‌دلیلی است. باید آن‌هایی که این حرف‌ها را می‌زنند دلایل خود را بفرمایند. چیزی نیست که بخواهیم به دنبال مطالعه‌ی آن باشیم! موفق باشید

13477
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده با سلام: چگونه می توان افکار مزاحم و سمج را تحت کنترل خود درآورد به گونه ای که به محض ورود این افکار توان کنترل و توجه نکردن و دورکردن این افکار را داشته باشیم؟ با سپاس. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جواب خود را می‌یابید. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

13027
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: فایل صوتی رهایی از بد گمانی را گوش دادم مشخص شد که نباید به مومنان بدبین بود و یا اگر موردی هم دیدیم با دلایل مختلف حمل بر صحت کنیم ولی بعضی مواقع ما عیب و یا گناهی را در مومنی می شناشیم مثلا یقین داریم بعضا غیبت می کند. در حدیث داریم «إن الله سبحانه یحب ان یکون نیت الانسان لانسان جمیلا» این برداشت درست است که اگر ما بدی از کسی سراغ داریم نباید نظر به بدی او بکنیم بلکه نظر به ایمان او بکنیم تا رابطه ما با او در عشق و صفا بماند؟ در حدیث دیگر می فرمایند با بدی شخص بد باشید نه با خودش. راه بد بودن با بدی چگونه است است همین که ما در باطن با بدی او بد باشیم کفایت می کند و نیازی نیست که او را با بدی اش در نظر داشت؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا بدی در جان مؤمن ریشه ندارد و پس از مدتی تلاش می‌کنند از آن عمل بد جدا شود. پس ما نباید او را عین عمل بدش قلمداد کنیم. موفق باشید

12585
متن پرسش
سلام: چرا نسخه ی اندروید کتاب ها بر داشته شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جهت اصلاح و تکمیل آنها. با تشکر. مدیریت سایت

12446

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد با توجه به نظر جنابعالی که فرمودید قوانین راهنمایی و رانندگی مستنبط العله هستند و اگر مخالفت با آن موجب هرج و مرج و ترافیک نشود، شرعا مشکل ندارد چرا فقهای عزیز این مسئله را صریحا مطرح نمی کنند تا دغدغه متدیین را از بین ببرند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: البته فقهای بزرگوار این مسئله را در جای خود مطرح کرده‌اند. ولی اگر تشخیص آن را به عهده‌ی عموم بگذارند، هرکس برای خلاف خود توجیهی می‌سازد و همین منجر به هرج و مرج می‌شود. موفق باشید

12294
متن پرسش
با توجه به سخنان رهبری در مورد مسایل منطقه و اظهار نظرهای برخی شخصیت های نظامی مورد وثوق رهبری، آینده تحولات منطقه را چگونه پیش بینی می کنید و وظیفه بچه های انقلابی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دشمن بنا دارد منطقه‌ای را که آبستن یک جهش به سوی زندگی دینی و عبور از غرب است، به خود مشغول کند و ما باید با هوشیاری تمام آن حیله را خنثی کنیم تا نه‌تنها دشمن ناکام شود منطقه با سرعت بیشتر از غرب عبور نماید. وقتی فهمیدند اسلام لیبرالیته دیگر مطلوب مسلمانان نیست که در آن غرب اصالت دارد حال به ناآرامی جهان اسلام روی آورده‌اند. موفق باشید

10786
متن پرسش
با سلام: استاد گرامی دو سوال از خدمتتان دارم: 1. یکی از دلایلی که برای خلقت انسان ذکر می شود فیاضیت مطلق پروردگار است به این معنا که خدایی که کمال مطلق و فیاض مطلق است و می تواند موجودی مانند انسان را بیافریند اگر نیافریند با فیاضیت او در تضاد است. ظهور و بروز این صفت قبل از خلقت انسان چگونه بوده است؟ 2. انسان و شرایط موضوعی است که ذهنم را بسیار درگیر کرده است نگاهی اجمالی به تاریخ بشریت و اوضاع امروزی جهان نشان می دهد که اکثر انسانها بیشتر ساخته شرایط و محیط هستند تا اراده. به عنوان مثال اگر صدام زناراده نبود و زیر دست ناپدری ظالم بزرگ نمی شد آیا عاقبت او چنین می شد و یا اگر فردی که در ایران در یک خانواده مذهبی رشد کرده و در نتیجه انسان خوبی شده و عاقبت به خیر می شود اگر در خانواده و شرایط دیگری بزرگ می شد باز هم می توانست انسان خوبی شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فیاضیت حضرت پروردگار در ازاء «امکان ذاتی» هر مخلوق است و لذا با نظر به امکانی که هر مخلوق در خود دارد حضرت حق آن امکان را به واجب بالغیر می‌رساند. عنایت داشته باشید که «امکان»، ذاتی هر مخلوق است و لذا امکان بالذات با واجب بالغیر قابل جمع است 2- هرکس قبل از موجودشدن آنچه را که می‌خواهد بشود انتخاب کرده و حضرت حق جواب طلب و تقاضای آن را می‌دهد. اختیار در امکان ذاتی صدام نهفته است و صدام، صدام‌بودن را انتخاب کرده و خداوند جواب آن انتخاب را داده، و این اختیار تا آخر با صدام هست و هرلحظه می‌تواند انتخاب جدیدی بکند. در مباحث «اعیان ثابته» این موضوع بهتر حل می‌شود. موفق باشید
10593

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: حدود 26 ، 27 سال از خداوند متعال سن گرفتم اما متأسفانه در این سال ها تمام نعمت های پروردگارم رو در گناه و غفلت صرف کردم، خدا شاهد است الان جز بندگی و رسیدن به رضای حضرتش، جز خدمت و نوکری امام زمان (عج) آرزویی و هدفی ندارم، اما سرگشته و حیران همراه با نفسی که یک عمر افسارش بدست شیطان بوده نمی دونم چکار کنم، توی یک شرکتی مشغول به کار هستم که اونجا هم شرایطش همه غفلت و گناهه و بخاطر شرایط مالی خانوادم و عدم رضایت مادرم اونجارو هم نمی تونم ترک کنم، خواهشمندم از استاد راهنماییم کنن. التماس دعا یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما هرجا هستید طبق وظیفه عمل کنید، مطمئن باشید خداوند هم شرایط سلامت دین شما را فراهم می‌کند. موفق باشید
8274
متن پرسش
سلام علیکم استاد من ی دختر کنکوری هستم و البته تک فرزند همین تک فرزندی اذیتم میکنه ... آخه میدونید ب قول تلویزیونی ها با پدر و مادرم رفیق نیستم و همین باعث شده تا توی خونه تنها باشم و تنها همدمم مباحث شما و گوش کردن مداحیه ... نمیگم باهاشون بدم نه ... ولی ترجیح میدم بیشتر اتفاقای روزانه خودمو برای یکی از بهترین دوستام ( کاملا قابل اعتماد ) که حالا دیگه مثله خواهرم شده بگم تا برای والدینم و از این اتفاق میترسم که پدر و مادرم ناراحت بشن و خدایی نکرده راضی نباشن .... ولی خب چکار کنم بالاخره یه هم زبون میخوام .... اصلا والدینم توی خیلی از موضوع ها با من فرق دارن و نمیدونم باید چکار کنم .... اگه میشه یه راه بهم نشون بدین که آرومم کنه ... والبته برام دعا کنید هم بخاطر کنکور و هم بخاطر ارتباط با والدینم ممنون یا علی ...
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در هر صورت خداوند سعادت شما را در مصلحت ها و نگاه والدین‌تان به شما قرار داده و به همین جهت خداوند به ما دستور داده به والدین خود احترام بگذاریم. لذا سعی کنید نگاه‌ آن‌ها و مصلحت آن ها را نسبت به خود درک کنید و با اندکی تواضع خود را به آن‌ها نزدیک نمایید وگرنه نیازتان به امثال آن دوستی که فرمودید به شکل افراطی زیاد می‌شود و این از جهات مختلف به ضرر شما است. موفق باشید
نمایش چاپی