بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30771
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: استاد عزیز در کتاب شریف «ادب خيال عقل و قلب» نکته ای فرمودید که با توجه به اینکه ساحت بشر در نوع رجوع به عالمان عوض شده و امروزه علوم را در کتاب ثبت مي کنند و فرمودید پس ديگر انتظار نداريم خدمت فلان عالم برويم و از او بخواهيم اسرار سينه خود را به ما بگويد. سوال حقیر این است که جدایی از کسب علوم، عده ای از علما نقش نَفَس یک اهل دل و یک عالم ربانی را در رشد معنوی لازم می‌شمردند، لذا به نظر حضرتعالی این مورد هم با تغییر ساحت تغییر کرده و آیا با حضور در جان مطالب کتب بزرگان می‌شود از نفس قدسی آنها بهره برد؟ متشکرم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله معارف الهی با نظر به هویت اشخاصی مثل حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» جای خود را باز می‌کنند و در همین رابطه مرحوم آیت الله بهجت فرمودند: «علم تو استاد تو است». البته این بدان معنا نیست که اگر صاحبدلی متعیّن به معرفت و اخلاق یافتیم، از او غافل باشیم. موفق باشید

30770
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام: ۱. استاد به حافظ چه لقبی می توانیم بدهیم؟ ۲. و اینکه فرمودید زمانه ما یک حافظ کم دارد منظورتان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روحی که بتواند همچون جناب حافظ، آن لسان الغیب، هویت وجودی و ازلی انسان را متذکر شود، نیاز این زمانه است. موفق باشید

30769
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام استاد: در پشت آسمان هستم و راهم نمی دهند چه کنم به علت بیماری نمی توانم روزه بگیرم گاهی می‌سوزم چکنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «دلا بسوز که سوزِ تو کارها بکند» وقتی نمی‌توانید روزه بگیرید و اراده‌ی انجام آن فریضه را دارید، شما را چه غم؟!! موفق باشید

30768
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد: طاعات قبول. ما را در این شبها از دعای خیرتان بی بهره نکنید. داشتم نوشته ای از دکتر داوری راجع به دکتر شریعتی می‌خواندم که ایشان می فرمودند سعی شریعتی آوردن دین در زندگی مدرن جامعه بود و در جمع آن دو می اندیشید و به عرصه عمل دین فکر می کرد آیا شما هم موافقید؟ و آیا در جهانی بین دو جهان از اندیشه های او می‌توان استفاده کرد؟
متن پاسخ

ب تعالی: سلام علیکم: آری! روح انقلاب اسلامی و شخصیت حضرت امام چنین بود و به همین جهت اکثر افرادی که با آثار و سخنان مرحوم دکتر شریعتی مرتبط بودند به خوبی از رهنمودهای حضرت امام استقبال کردند. موفق باشید

30767
متن پرسش
بسمه تعالی سلام طاعات و عبادات شما مورد قبول حضرت حق. سوالی که مدتی ذهن من را مشغول کرده و مبتلا به آن هستم را مطرح می‌کنم. بنده در زمینه ورزشی مدتی است فعالیت می‌کنم کوهنوردی و دوچرخه که متاسفانه در این مدت اخیر خیلی مورد هجمه قرار گرفته، از جنابعالی تقاضامندم بنده را راهنمایی بفرمایید. اخیرا در باب حرام بودن دوچرخه سواری توسط بانوان و ... متاسفانه بنده با رعایت حدود شرعیه دوچرخه سواری می‌کردم ولی گویا حرام اعلام شده آیا جزو احکام ثانویه نیست؟ از طریق سایت رهبری هم سوال خود را مطرح کردم خانمی پاسخ بر حرام بودن دادند. با توجه به اینکه بانوان قهرمان رشته های ورزشی توسط رهبری تقدیر می‌شوند و از طرفی قهرمان ملی هستند چگونه این دو موضوع با هم جمع می‌شود؟ ممنون از جنابعالی که راه تفکر را برای ما باز می‌کنید که بهتر و درستر تصمیم بگیریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً بحث در نحوه‌ی سؤالی است که شده است مبنی بر آن‌که چرخ‌سواری نوعی خودنمایی برای خانم‌ها محسوب شود؛ و این غیر از استفاده از آن است جهت امورات زندگی و یا جهت ورزش. که مصداق تبرج ندارد. موفق باشید

30766
متن پرسش
سلام استاد: تا حدی کتبتان را مطالعه کردم آیا امکان دارد دستورالعملی را برای اینکه دل را در حضور حق ببریم ارائه فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود به سراغ کتاب «با دعا در آغوش خدا» بروید. کتاب فعلاً روی بنر سایت هست. موفق باشید.

30765
متن پرسش
با عرض سلام، ببخشید که وقت گرامیتان را گرفتم: ۱. آیا این حرف درست است که ائمه «علیهم السلام» سعی می کردند منافق ها را در همان نفاق خود نگه دارند و نگذارند کفر و نفاق خود را علنی کنند. به طور مثال زمانی که یزید کفر خود را علنی کرد، سیدالشهداء «علیه السلام» قیام کردند تا او را به همان نفاق قبلی اش برگرداند؟ (البته منظور بنده این نیست که قیام حضرت تماماً برای این کار بوده است) ۲. به چه دلیل نباید بین عرفان و فلسفه خلط انجام شود؟ خدا ان شاءالله شما را برای ما نگه دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. سعی پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» آن بود که برخورد مستقیم با منافقان که به ظاهر مسلمان بودند، نکنند تا جامعه حالت دو قطبی پیدا نکند و زمینه‌ی برگشت آن‌ها نیز فراهم باشد. ۲. عرفان با قلب و شهود جلو می‌رود و فلسفه با عقل و استدلال. موفق باشید 

30763
متن پرسش
سلام استاد، عبادات قبول. استاد چقد احتیاج داریم این روزا به محبت خدا، حالا بد، دلا گرفته، همه خسته، اوضاع ناجوانمردانه سرد است! هر جا رو نگاه می‌کنی پر از غمه، آیا خدا نمی‌خواهد تجلی دیگری کند؟ استاد چقد حسرت زمان جنگ رو می‌خورم، شهید میشدن جوونا، سخت بود، اما توش عشق بود، محبت بود، نشاط بود، خدا بود، اما حالا .... خوشا به حال شهدا که رفتن و ندیدن این روزای دنیا رو، استاد من دیگه بریدم خسته شدم، گاهی های های گریه می‌کنم، یاد روزایی که هیئت می‌رفتم و مسجد و زیارت، یاد روزایی که می‌تونستم با آرامش عزیزانم رو در آغوش بگیرم، استاد ما بدیم، گنه کاریم اما یکم امتحانمون سخت نشد؟ متی نصرالله؟ یا مهدی (عج) متی ترانا و نراک؟ هل الیک یاین احمد سبیل فتلقی؟ این المضطر الذی یجاب اذا دعی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا متوجه نباشیم این جهان و این انسان و اسلام عزیز ظرفیت آن را دارد که در چنین شرایطی نیز جهانی را مناسب این تاریخ در مقابل ما بگشاید؟ مگر علمای بزرگ ما در زمان رضاخان که هزار برابر بدتر از ویروس کرونا بود؛ نتوانستند آن زیبایی‌های دینداری را به ظهور آورند و شخصیت آیت الله شاه‌آبادی‌ها شکل گرفتند؟ موفق باشید 

30762
متن پرسش
سلام علیکم: طاعات مقبول. استاد جان، متن ذکر استغفار «عظیم» که برخی علما سفارش می کنند چیست؟ ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. موفق باشید

 

 

30761
متن پرسش
سلام: توی سخنرای استاد طاهرزاده یک آقایی رو مثال می‌زد می‌گفت ایشون فهمیده بوده که قسمت اینه که خونه دار نشه و مستاجر بمونه. خوب ما باید از کجا بفهمیم قسمتمون چیه که تلاش بیخودی و اضافی الکی نکنیم تا وقتمون تلف نشه؟ اینطوری هر کسی کمی تلاش می‌کند و بعد که به نتیجه نرسید از روی تنبلی دنبال کار را نمی‌گیرد و می‌گوید صلاح نیست مثلا من خانه دار شوم. از کجا بدانیم تلاشمان کافی بوده است. و تنبلی نکنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست که ما تلاش نکنیم. بحث در آن است که اگر بدون حرص تلاش خود را انجام دادیم و احساس کردیم گویا تقدیر دیگری برای ما رقم خورده، به همان تقدیر راضی باشیم به همان معنایی که در آخر دعای «ابوحمزه‌ی ثمالی» از خداوند تقاضا می‌کنیم: «اللَهُمَّ إنِّى أَسْأَلُکَ إیمَانًا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِى، وَ یَقِینًا حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِى إلَّا مَا کَتَبْتَ لِى، وَ رَضِّنِى مِنَ الْعَیْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِى؛ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.»

بار خدایا! من از تو مسألت دارم ایمانى را به من بدهى که خودت بواسطه آن ایمان در دل من بیائى و بالمباشره قلب مرا تصرّف نمائى، و یقینى را که با آن بدانم که هیچ گزندى و وارده‌اى به من نمى‌رسد مگر آنچه را که تو براى من مقدّر نموده‌اى، و مرا از زندگانى به مقدارى که براى من معیّن نموده‌اى و بهره داده‌اى راضى و خشنود گردانى؛ اى خداوند أرحم الرّاحمین! موفق باشید

30760
متن پرسش
سلام علیکم: وقتی در فراز های ادعیه و مناجات فکر می‌کنم یه برداشتی می‌کنم که نمی‌دانم آن برداشت درسته یا غلطه (خصوصا برای بنده که مقدمات لازم برای فهم ادعیه را نخواندم) و آن فراز را با نظر به آن برداشتی که کردم می‌خوانم. گاهی مدتها یک فرازی که به دلم نشسته را با آن برداشت می‌خوانم. طوری که حالت قلبم با آن برداشت شکل می‌گیرد. حال سوالم اینه اگه برداشت غلط باشه چی؟ برخورد خدا با من در موقع خواندن آن فراز چطوریه؟ یعنی منظورم اینه خدا کدام را برآورده میکنه؟ حالت قلبیم رو؟ یا خود فراز رو؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال شما در دل سنت‌های اسلامی به متون دینی رجوع می‌کنید و به همین جهت رویهمرفته نباید نگران بود که ممکن است برداشت‌هایتان غلط باشد و نتیجه‌ای که به دنبال آن هستید، نگیرید. آری! می‌توان تلاش کرد برداشت‌‌ها را عمیق و عمیق‌تر کرد. خداوند می‌فرماید: من مطابق گمان بنده‌ام با او برخورد می‌کنم. «أنا عند ظنّ عبدی بی». موفق باشید

30759
متن پرسش
سلام و خسته نباشید: من سوالی خیلی ذهنم رو درگیر کرده. من کاملا با دلایل عقلی و شهودی قبول دارم که همه چیز بر اساس و قضا و قدر و امتحان الهی است. اینکه میگن سرنوشت انسان به دست خودش ساخته میشه رو هم قبول دارم منتها چیزی که فکرم رو درگیر کرده اینه که اختیار برای هر فرد زمانی معنا داره که هر فرد در صحنه امتحان خاص خود قرار بگیرد و با اختیار خود بهترین پاسخ را داشته باشد. اما چجوری ما در صحنه امتحان خود قرار می‌گیریم؟ آیا این قرار گرفتن خارج از اختیار ماست و خدا ما را به سمت مسیر امتحانی خود هدایت می کند به این صورت که اختیار ما در انتخاب اون مسیر کمترین نقش را دارد و ما اون راهی رو که خدا به ذهنمان انداخته به صورت مسمم انتخاب می‌کنیم تا در صحنه مورد نظر خداوند قرار بگیریم اما به محض اینکه در صحنه امتحان خود قرار گرفتیم اختبار ما نقش پررنگی در زمینه پاسخ دادن قرار می‌گیرد؟ مثلا من قصد دارم برم دکتر قلب اما اینکه از بین دکترهای قلب کدام دکتر برم اختیار من در این مورد نقش کمی دارد و خداوند هست که من را به سمت دکتری که بناست باهاش بهترین امتحان رو داشته باشه هدایت می‌کند. اما بیشترین نقش من در رفتن یا نرفتن به سمت دکتر است. و همچنین در انتخاب همسر من خودم را در نظام زوجیت جهان قرار می‌دهم یعنی می‌خواهم که ازدواج کنم اما اینکه در کجا و با چه همسری ازدواج کنم اختیار من کمترین نقش را دارد و خداوند ذهن من را به سمت همسر امتحانی من هدایت می‌کند و بعد نقش اختیار من در ازدواج پررنگ می‌شود به اینصورت که چگونه برخوردی داشته باشم با همسر و انجام وظایفم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو نکته‌ای که می‌فرمایید قابل فهم است. لذا به ما فرموده‌اند: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا» (انسان/۳) راهی را به صورت کلّی در مقابل ما گشوده‌اند تا هرکس در راستای جستجویِ خود و معنابخشیدن به خود، در آن راه، خود را معنا ببخشد. حال چه نسبت به آن راهِ گشوده، بهترین برخورد را نماید و شاکرِ آن نحوه حضور باشد، و یا نسبت به آن نعمت الهی، چشم‌پوشی داشته باشد و خود را در آن میدان وارد نکند. موفق باشید

30758
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: اینکه می فرمایید اول ماه رمضان خوف جلالی است و همین را بگیرید تا برسید به جوشن کبیر، آیا می توان گفت که خوف جلالی اول ماه رمضان برای نفی خودی ها اومده و بعد که به جوشن کبیر میرسه محل جان برای اسما الهی میشه؟ _ چون یه جا هم فرمودید یگانه شدن با خداوند و چون تو ما شدی برای آخر ماه رمضان هست ‌چون استاد ما قبلا ها می گفتند که باید من ها رو از قلب خارج کرد و بعد یه چیزی تو قلب گذاشت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی نکات که متذکر شدید، قابل فهم است و می‌توان در گردونه‌ی آن قرار گرفت تا به سوی دریا حرکت کرد و با انوار امواجِ اسماء در بستر دریا به جایی رسید که:

به دریا بنگرم دریا ته بینم

به صحرا بنگرم، صحرا تِه بینم

به هرجا بنگرم، کوه و در و دشت

نشان از قامت رعنا ته بینم

یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آنچه را جانان پسندد

خوشا آنان که الله یارشان بی

به حمد و قل هو الله کارشان بی

موفق باشید    

30757
متن پرسش
سلام علیکم وقت شما بخیر: نظرتان را راجع به متن زیر می‌فرمایید. علی الخصوص آنجایی که گفته شده: عشق به امیر المومنین علیه السلام یک هیبت و سنگینی خاصی داره و قراره از راه عشق به حسین بن علی (علیهما السلام) به ولایت مولا برسیم. چرا عشق و محبت امام حسین (علیه السلام ) راحت و روان اتفاق می افته اما عشق به امیر المومنین (علیه السلام )، یک هیبت و سنگینی خاصی داره و برای عموم مردم اتفاق نمی افته؟ 〰〰〰〰〰〰 پاسخ: ولایت علی ابن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی امیر المومنین (علیه السلام) سر چشمه ی علوم و معارفه و زمانی که بخواهی به سرچشمه راه پیدا کنی، باید زحمت بیشتری رو متحمل بشی باید رودخانه رو بگیری بری بالا تا به چشمه برسی، داخل شدن به حرم امن ولایت علی (علیه السلام)، برای خواص هست. اما امام حسین (علیه السلام) همه گیر و فراگیر هست قراره از راه عشق به حسین بن علی علیهما السلام به ولایت مولا (علیه السلام) برسیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سخن به جایی است. آری! نور حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» راهی می‌شود تا انسان به اصلِ ولایت و افضل آن که به قول حضرت باقر «علیه‌السلام» مربوط به علی «علیه‌السلام» است؛ برسیم. در آن جا است که تازه متوجه می‌شویم چرا فرمودند: «کُلّنا محمّد». زیرا همه در پرتو نور ولایت محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» به صحنه آمده‌اند. موفق باشید

30756
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در مورد کارهای خیری که با تلاش و زحمت انجام می‌دهیم در ادعیه و مناجات معصوم می‌فرماید که تمام این کارهای خیر از ناحیه خداست و من نبودم که فلان کار خیر را انجام دادم بلکه خدا بود که توفیق داد. استاد وقتی من این قضیه از نظر فکری برایم حل نیست چطور می‌توانم آن را به قلبم برسانم؟ آخه هر چی فکر می‌کنم این خودم هستم که مثلا تصمیم می‌گیرم غیبت نکنم و دروغ نگم و کمک به فقرا و... بکنم. دیگه نقش خدا این وسط چیه که در ادعیه تماما این افعال را به خدا نسبت می‌دهند؟ تازه می‌فرماید تو هیچ کاره بودی و همه اش خدا بود. چه کار باید بکنم؟ چه کتابی با چه موضوعی باید بخوانم؟ جزوه جبر و اختیار جنابعالی را که در سایت هست خواندم ولی جواب من نبود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان هر اندازه در مسیر شریعت الهی بیشتر جلو برود بهتر و بهتر می‌یابد که اگر توفیق الهی در امور خیر و عبادات حضرت حق برایش نباشد، دلِ او را شیطان در اختیار می‌گیرد. لذا در مسیر شریعت است که به مرور و آرام‌آرام انسان احساس می‌کند خداوند قدم به قدم خود را و نقش خود را به ما نشان می‌دهد و قدم به قدم خودبینیِ خود را از ما می‌ستاند. به نگاه جناب فیض کاشانی در این امر نظر کنید که می‌گوید:

دل از من بردى اى دلبر به فن، آهسته آهسته

تهى کردى مرا از خويشتن آهسته آهسته

کشى جان را بنزد خود ز تابى کافکنى در دل

بسان آنکه مى تابد رسن آهسته آهسته

ترا مقصود آن باشد که قربان رهت گردم

ربائى دل که گيرى جان ز من آهسته آهسته

چو عشقت در دلم جا کرد و شهر دل گرفت از من

مرا آزاد کرد از بودِ من آهسته آهسته

به عشقت دل نهادم زين جهان آسوده گرديدم

گسستم رشته جان را ز تن آهسته آهسته

ز بس گشتم خيال تو، تو گشتم پاى تا سر من

تو آمد رفته رفته، رفت من آهسته آهسته

سپردم جان و دل نزد تو و خود از ميان رفتم

کشيدم پاى از کوى تو من آهسته آهسته

جهان پر شد ز حرف (فيض) و رندي‌هاى پنهانش

شدم افسانه‌ی هر انجمن آهسته آهسته

موفق باشید

30755
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوار: استاد جان به نظر حضرتعالی نحوه کدام صورت از حضور فیزیکی در اجتماع را بعنوان همراهی دلسوزانه با خلق در این تاریخ در برخوردهای گذرا و برخوردهای طولانی پیشنهاد می‌فرمایید: ظاهر ساده دینی، ظاهر مدرن دینی، ظاهر مدرن شبه دینی (مثلا ریش پروفسوری) گاهی اوقات نماز خواندن و صحبت های یک شخصیت با ظاهر سوم گویا مقاومتی را از نگاه مردم بر نمی انگیزد، مخصوصا در کوتاه مدت و برخورد هایی که کوتاه است و دیگر تکرار نمی‌شود. اما در ظاهر اول چون شخص برای قاطبه مردم، نماد افراد مذهبی نما را تداعی می‌کند کار در برخوردهای کوتاه مدت که شخص فرصت شناخت ندارد را سخت می‌کند. البته اینکه نحوه حضور ما بایستی مطابق روشی که شرع مقدس می‌گوید و وظیفه این را ایجاب می‌کند برای ما اصل است، اما واقعا گاهی اوقات اثر بخشی و حضور در این تاریخ نیاز به نوعی حضور دارد که از ناحیه مردم دارای مقاومت نباشد، چه کنیم؟ سوال دوم حقیر هم این است، چون بنده در مداحی اهل بیت علیه السلام هم به فضل الهی قدمی ناچیز بر می‌دارم، به نظر شما سبک و سیاق کدام یک از مداحان حال حاظر. با نحوه حضور انقلابی در این تاریخ را داراست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده ظاهر دینی ولی همراه با متانت و نظمی که در لباس‌پوشیدن رعایت شود، قابل قبول‌تر است. ۲. در این مورد صاحب‌نظر نیستم. موفق باشید

30754
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با شرح مناجات التائبین که در سایت هست سوالی داشتم: خواستم بگم میشه در فراز اول بجای اینکه بگیم بنده سه مشکل را با خدا در میان میذاره در واقع یک مشکل را در میان میذاره؟ به این صورت که در واقع مشکل اصلی خطایا هست که این خطایا خود باعث تباعد از خدا (که نتیجه اش مسکنت و بیچارگی است) و جنایت بزرگ (که نتیجه اش موت قلب است) می‌شود. اگه اینجوری برداشت کنیم ارتباط جملات در فراز هم برقرار میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی خوبی را متذکر می‌شوید. واقعاً همین‌طور است. موفق باشید

30753
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: یه نکته ای که بسیار علاقه مندم حضرتعالی نظر مبارک را بفرمایید این است که به نظر می آید انسان امروز جامعه انقلابی و مذهبی، نسبت خود با انقلاب را بر اساس دو مقوله شکل می دهند اول؛ «معرفت» دوم؛ « همت» بدان معنا که ممکن است فردی از جریان انقلابی به عنوان یک کارمند یا یک کاسب، یک هنرمند و غیره بر اساس معرفت خود به انقلاب با حضور دین مدارانه خویش در این صحنه ها متذکر اسلام و انقلاب شوند، به عبارتی «همت» آنها در پیش برد اهداف انقلاب در این مواضع خلاصه می گردد و افق آنها در پیش برد اهداف انقلاب در همین موضع متوقف می شود. در عین حال ممکن است فردی از جریان انقلابی، ضمن معرفت به انقلاب دارای یک «همت متعالی» هم باشد؛ بدان معنا که با حضور کلی، کلان و راهبردی دنبال یک تحول عمیق و وسیع در تمام شئون انقلاب باشند؛ مثلا خود را در جایگاه یک مدیر سیاسی و ارشد در نظام ببیند. بدیهی است که در دو مقوله برخورداری «معرفت» و «همت» در فرد قائل به این هستیم که توفیق و لطفی است از درگاه باری تعالی است. خوب است در مورد گزاره های فوق نکات تصحیح یا تکمیلی را بفرمایید و نیز ارتباط همت انسان ها نسبت به پیش برد اهداف انقلاب و توفیقات الهی (تربیت انسان تراز انقلاب) را بیان فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر به کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» با همین رویکرد خوبی که در نظر دارید، رجوع کنید نکات خوبی به دست می‌آید. موفق باشید

30752
متن پرسش
سلام علیکم استاد: استاد می‌خواهیم از طرف هیئت در فضای مجازی برنامه محاسبه نفس بزاریم به این صورت که ابتدای صبح در مورد ضرورت مراقبه پستی (صوت یا کلیپ یا... از بزرگان و شهدا) در کانال قرار بدیم تا در افراد تلنگری ایجاد شود و از صبح با نیت مراقبه روزشون رو شروع کنن برای شب هم در یک سایت پرسشنامه ای طراحی کردیم تا افراد بصورت آنلاین یکسری جداول مراقبات را تکمیل کنن. در واقع به نحوی می‌خواهیم هر روز مشارطه و مراقبه و محاسبه را بصورت مجازی یاداور افراد بشیم. استاد به نظر شما این کار مفید هست؟ برای بهتر شدنش چه کاری میتونیم بکنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. ولی از نکات معرفتی در امر مراقبه، غفلت نشود. به این معنا که کاربران هر روز در یک نکته‌ی معرفتی متمرکز شوند. موفق باشید

30751
متن پرسش
سلام علیکم: در ماه رمضان اگر شخصی فرصت کافی نداشته باشد بنظر شما تلاوت روزانه یک جز قرآن و ختم قرآن در ماه مبارک مفیدتر هست یا خواندن تفسیر المیزان و یا مثلا کتاب جاثیه جناب عالی؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به روح خودتان دارد که با کدام‌یک از آن امور حسّ حضور بیشتر در ماه رمضان و ماه بهار قرآن را در خود می‌توانید حاضر و سرزنده نگه دارید. موفق باشید

30750
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در تفسیر سوره فتح فرموده بودید که دوره ای است که شهود حقیقت نمی خواهیم، حس حضور حقیقت می خواهیم. دوره حق الیقینی است، در آغوش خداوند بودن، در حدیث کنز مخفی هم فرمودید که محل نمایش حق و به صحنه آمدن رب است، در مورد ماه رمضان هم احساس حضور حق در جان را توضیح می دهید؟ یعنی ماه رمضان همان حق الیقینی و حس حضور حقیقت است، اینکه جان محل تجلی انوار الهی شود؟ و رب به صحنه بیاید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به همین امید ماه رمضان را شروع کرد. در این رابطه نوشتار «ماه رمضان و معنای گمشدن خدا در مسیر روزه‌داری» که در بنر سایت هست می‌تواند در این امر متذکر موضوع باشد. موفق باشید

30749
متن پرسش
با سلام و احترام: سال ها است سایت شما را می شناسم، کمی از آن استفاده کردم چون مطالب اصولن طولانی است و ما بیشتر دوست داریم سر اصل مطلب برویم، البته برای این سوال ما، ما پاسخ مفصل و راهنمایی جدی را دوست می داریم. به هر حال قضیه ای ذهن ما را مشغول کرده، گفتم با شما در نوروز قرن و بهار قرآن، اول ماه مبارک رمضان در میان گذاریم. سوال: صعود و نزول ها چطور به هم پیوند یا عقد دارند و توحید را در آن می شود مشاهده کرد؟ آیا برزخی بین آنها وجود دارد و اینکه آن صعود و نزول لزومن زوج هستند یا نه و اینکه با آن برزخ چطور می شود آن دو زوج را عقد و گره زد که یکتایی خدا (امضای خدا در مخلوقاتش) را متوجه شد و به توحید پی برد و آن شيی را مخلوق خدا دانست. یا بهتر است به جای صعود و نزول از مصداق مثلا شب و روز یا روح و جسم، یا آخرت و دنیا هم نام برد. یکی عقل و حب است و یکی عقل و جهل، آیا هر دو اینها می شود زوج یا در عقل و جهل قضیه فرق می کند! یا سه صفت خدا که علم و حي و قدرت باشد. مثلا آیا می شود گفت حي بودن خدا یعنی سکه و علم و قدرت دو روی آن سکه و در حقیقت یکی هستند؛ نه دو تا یا سه تا. لطفا کمک کنید که توحیدی فکر کنم (منظورم وجه الله و توحید عبادی است یعنی فعل خدا). مثال دیگر، مقدمه: می دانیم که اختراعات انسان هم، خارج از بافت علمی خدا در جهان آفرینش نیست، مثلا گوشی ما سخت‌افزار و نرم‌افزار و میان‌افزار دارد. البته ما ترازویی که در خرید استفاده می شود می خواستیم مثال زنیم و توضیح دهیم. نگاه کنید ترازو را که برای اینکه معامله سر گیرد باید اعتدال داشته باشد (برزخ ظاهر). یک کیلو در هر دو کاسه ترازو اما اصل و برزخ این است که میکانیسم ای وجود دارد که هر دو کیلو، یعنی دو کیلو را نگه می دارد و آنها را به تعادل می رساند و دو کاسه را به هم مرتبط می کند، وقتی فروشنده وزن را کم یا زیاد می کند. پس اصل آن زیر دو کاسه است. یا در قرآن فرموده برزخ بین دو دریای شیرین و شور و در ظاهر هم تعادل و خط بین آن دو را می بینیم که ناشی از برزخ باطنی و اصلی می شود. یا اینکه شب و روز را اگر بیرون کره زمین باشیم می گوییم هر دو حرکت است، حرکت کره ی زمین دور خودش، اما اگر داخل کره ی زمین باشیم، لغت زمان را استفاده می کنیم که بین زمان و حرکت بسیار حرف وجود دارد. افکاری گفتم شاید از لحاظ حکمت و عرفان و منطق مشکل داشته باشد، لطفا راهنمایی فرمایید. عافیت و قوت دائمی داشته باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد اگر به توفیق الهی به قرآن رجوع فرمایید و به کمک تفسیری مثل تفسیر المیزان در قرآن تدبّر شود؛ مبانی خوبی جهت تفکر در مقابل جنابعالی گشوده می‌شود، إن‌شاءالله. در ضمن می‌توانید جهت ورود به تفسیر المیزان، جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» را که روی سایت هست مدّ نظر قرار دهید. http://lobolmizan.ir/leaflet/1308/ موفق باشید

30748
متن پرسش
با عرض سلام و آرزوی توفیقات روز افزون استاد بزرگوار در ماه مبارک رمضان: استاد حقیقتش الان در اولین سحر ماه رمضان روی سجاده نشسته ام و نمی‌توانم سراغ مفاتیحم بروم و ادعیه را بخوانم. وقتی که در اوج غربت دین و قرآن فقط در کل کوچه مان و آپارتمانهای چند طبقه اش فقط چراغ دو سه تا خانه روشن شده. چراغهایی که هر سال نسبت به قبل خاموشتر می مانند و امسال تاسف بیشترم ازین است که شاید خادمان دو مسجد محله مان فکر کرده اند حتی با پخش صدای اذان ممکن است ویروس کرونا را در سطح محله پخش کنند و کلا مساجدمان را به سکوت کشانده اند! این بوده جواب خون شهدا؟! این بوده عمل به فرمایشات بنیانگذار مومن و بصیر انقلاب که فرمودند: «مساجد سنگرند، سنگرها را پر کنید!» در حالیکه ما سنگرهایمان را دودستی تقدیم دشمن کردیم و گفتیم: چشم؛ شما هر چقدر می‌خواهید بتازانید ما هم مطیع امر شما هستیم «آقای فائوچی» غربی و سازمان جهانی بهداشت و دستهای سازمانهای معلوم الحال جهانی در ایران و وزارت مربوطه. استاد یاد خاطرات شهید علم الهدی که می افتم برای خودم متاسف می‌شوم که چرا نمی‌دانم درین موقعیت حمله ی دشمن به تمام اعتقادات ما باید دقیقا چه کار کنم؟ باید همینجور ادعیه فردی بخوانم و ثواب جمع کنم؟! یا اینکه باید حرکتی یا اعتراضی اجتماعی به وضع دین هراسی موجود در جهت تعجیل در فرج داشته باشم؟! استاد در این یکساله که فتنه ی خطرناک کرونا در کشور پیاده شد با توجه به نیمچه تخصصم در علوم پزشکی تمام تلاشم این بود که دیگران را تا حد امکان با پشت پرده های این فتنه آشنا کنم و بگویم من به عنوان یک پرستاری که در بخش آی سی یو کار کرده است و با دیدن اتفاقات ناخوشایند ناشی از تسلط روح غربی و مدرن بر اکثر کادر درمانی در محیطهای بیمارستانی و همچنین علم ناقص پزشکی (یا به گفته ی امام خمینی رحمت الله علیه در کتاب کشف الاسراشون ؛طب استعماری) به خصوص این بخش بیمارستان نتوانستم بیش ازین شاهد مرگ عزیزان و یا زجر کشیدن بیمارانی باشم که با راههای خیلی ساده تر و بسیار ارزانتر و کاملا حکیمانه طب ایرانی اسلامی به اذن الهی درمان می شوند و شفا می یابند و به خانواده های خود بر می گردند. استاد من از بیمارستان با وجود حقوقهای چندین برابری (نسبت به فعالیت فعلی ام) بیرون امدم و از کار انصراف دادم چرا که صادقانه بگویم نمی‌خواستم شریک جرمی برای این سیستم معیوب درمانی و کالبدی برای تدابیر روح مدرنیته‌ باشم. استاد یکسال است که زبانم مو در آورد از بس به سایرین و به خصوص مدعیان انقلابی گری گفتم زدن ماسک برای جلوگیری از نشر ویروس مثل استفاده از تور والیبال برای پشه بند است و رهبری به خاطر فهم ضعیف مردم مجبورند ماسک بزنند و ایشان خود در یک سخنرانی فرموده بودند اگر نظری علمی و کارشناسی مخالف نظر اینجانب باشد این اختلاف فکری به معنای ضد ولایت فقیه بودن آن کارشناس نیست توهینی که این یکسال زیاد بهم شد و گفتند چون رهبر ماسک زده و شما ایرادات علمی می گیری یعنی ضد ولایت فقیهی) (البته بنده ماسک زدن را نمادی از تقلید کورکورانه می‌دانم) دوست دارم ازین دوستان مدعی بپرسم رهبری، سالها به خاطر اینکه خودشان را در سطح پایین مردم قرار دهند از خوردن میوه جات امتناع می کردند آیا شما هم در تبعیت بی چون و چرا از ایشان میوه نمی خورید؟ یا چند درصد ازین تابعین گوشیهای موبایلشان ساخت داخل است (تاکید رهبری بر استفاده از تولیدات داخل)؟ یا مثلا چرا وقتی که رهبری دقیقا در سیاستهای ابلاغی خودشون در حوزه سلامت در سال ۹۳ در چند بند از استفاده از ظرفیتهای طب سنتی در حوزه وزارت بهداشت تاکید کرده اند و ابن ابلاغیه لازم الاجراست که چنانچه مدعیان اطاعت بی چون و چرا؛ پیگیر و خواستار اجرای این سیاستهای مهم توسط وزارت بهداشت بودند، طی این شش سال وضعیت طب را باید آنقدر ارتقا می دادند، که الان با یک ویروس منحوس حقیر (به فرمایش حضرت آقا) کل کشور از پا در نمی آمد و مساجدمان در ماه مبارک رمضان تعطیل نمی‌شد و اربعینمان با تمام عظمت برگزار می‌شد و مناطق جنگی مان دقیقا در همان ماه اسفند با توطئه ای از پیش تعیین شده ناگهان قرمز نمی شد و توفیق حضور در اردوی روح افزای راهیان نور از ما گرفته نمی‌شد راه کربلا بسته و راه ترکیه و انتالیا باز نمی‌شد! یک سوال: چرا باوجود اینکه در عراق انواع تجمعات مذهبی ویژه اربعین، نیمه شعبان، شهادت امام موسی کاظم (ع) آمار کرونا به وضعیت قرمز در نیامد (با وجودیکه در عراق هم نمایندگان سازمان کشتار جهانی حضور دارند و خیلی ساده انگارانه است که فکر کنیم در عراق آمار مرگ و میر کرونایی درست اعلام نمی‌شود به خصوص که در این فتنه دین گریزی شاهدیم که مثلا بهداشت جهانی از کاه کوه می‌سازند و مغرضانه یکی را صد نشان می دهند. و الان که مساجد می‌توانست بهترین مکان برای حضور نامزدهای انقلابی ریاست جمهوری باشد به دستور آقایان با مداد رنگی قرمزی که دست گرفته اند تعطیل و تحقیر نمی‌شد! استاد در سوم آبان ۹۹ (بنا به اهمیت موضوع) رهبری بعد از ماهها غیبت در محافل جمعی؛ اولین جلسه حضوریشان را با ستاد کرونا برگزار کردند و طبق گفته شاهدان، تذکرات جدی را پیرامون بی تدبیریهای ستاد کرونا به ایشان دادند و به ایشان معترض شدند که چرا از ظرفیتهای طب سنتی استفاده نمی کنید؟ و یا در سخترانی نوزدهم دی ماه دقیقا در بخش مهم از فرمایشاتشون، به استفاده از طب سنتی و داروهای تولیدیش دستور دادند اما با کمال تاسف (فرزندان همان پدرانی که وقتی پیغمبر اسلام (ص) در روز رحلتشون کاغذ طلبیدند تا حقایقی را برایمان روشن کنند گفتند پیغمبر دچار هذیان شده است همان آبا و اجدادی که عظمت غدیر را به حب حضرت علی تقلیل دادند. همان خائنین و نفوذیهایی که تا خانه ی امام حسن واردم شده بودن و کلا فرزندان پدرانی که جز خسارت برای دین نیت و عملکرد دیگری ندارند) باز هم متاسفانه در کانالهای «خامنه ای و لبیک دات آی ار» که وظیفه ذاتی شان نشر تمام و کمال فرمایشات رهبریست در اقدامی فتنه برانگیز این بخش از صحبتهای رهبری را سانسور کردند و نگذاشتند صدای حقیقت این بار از حلقوم مبارک نائب امام زمان شنیده شود تا یک سری نادان بگویند: غرب توانسته است واکسن کرونا بسازد و ما باید به این واسطه در برابر غرب کرنش کنیم و بگوییم اینبار خورشید علم و معرفت از غرب طلوع کرده! وای که چقدر نادانند، وقتی یکسال است اطبای متعهد طب ایرانی اسلامی با تمام بی توجهی ها و بی مهری ها و حتی توهین و تمسخرهای وزارت بهداشت باز هم توانسته اند به مدد الهی ازین طب فاخر و شفا بخش برای درمان و بهبودی درصد بسیار بالایی از بیماران بهره ببرند و اتفاقا در بیماری شاید ساختگی و مجهول الهویه ای که کل سیستم معیوب درمانی جهان نتوانسته است و البته بهتر است بگویم «نخواسته است» برای آن تدبیر و علاجی پیدا کند، این طب ایرانی اسلامیست که پرچمش بالاست و معجزه کرده است چه بسیار بیمارانی که به توفیق الهی خودم به شخصه با آنها مواجهه داشتم و تنها با تقویت قدرت ایمنی بدن با حجامت و تغذیه صحیح و مصرف داروی منسوب به امام کاظم علیه السلام و سایر داروهای گیاهی، الحمدلله بهبودی حاصل کرده اند و البته اساتید بنده که کاملا درین مورد الحمدلله موفق و موید بوده اند چرا که با وجود رعایت تمام تدابیر طب ایرانی اسلامی هیچ نیازی حتی به واکسن داخلی هم نبوده چه برسد که واکسنهای کاملا مشکوک و پر عارضه ای که رهبری در مورد سلامتی آن هشدار داده بودند و ورود آنها را ممنوع کردند و متاسفانه دولت ما با تحمیل هزینه های سنگین برای خرید، آنها را بر خلاف دستور رهبری وارد کشور کردند. راستی مدعیان تبعیت از رهبری؛ پس چرا الان ساکتند وقتی واکسن‌های استرازانکا وارد کشور شد؟ چرا نرفتید جلوی وزارت بهداشت تجمع کنید که چرا دقیقا حرف رهبری را زیر پا گذاشتند؟ استاد درین فتنه کرونا، فتنه آخرالزمانی یک سوال بی جواب و یک دغدغه ی بسیار غمبار از تمام «ندبه خوانان» دارم اگر احیانا خدا به ما رحم کرد و بقیه غیبت حضرت را بر ما بخشید و ایشان ظهور کردند وظیفه ی ما چیست؛ اگر مسئولین بهداشتی گفتند: نروید با ایشان بیعت کنید چون تجمع برای بیعت موجب نشر ویروس کرونا می شود؟ آیا این‌بار هم ما در نقش کوفیان نیستیم؟ استاد وقتی مشهد رفتم در جوار عالم آل محمد این سوال را از خادمها و حتی قاری قرآن و هر کس از مسئولین استان مقدس می پرسیدم اما با رفتاری کاملا ناشایست بدون این که جوابی داشته باشند من را طرد کردند و گفتند اینجا جایش نیست! از قاری که آیات سوره مومنون را قرائت می کرد پرسیدم: به نظر شخصی خودتون فارغ از اینکه قاری هستید آیا ما درین فتنه ی کرونا همان زیانکاران مصداق آیه سی چهارم سوره ی مومنین نیستیم «و یقینا اگر بشری مانند خود را اطاعت کنید زیانکاراید»؟! (تازه ما از بشری که دشمنی اش در طول تاریخ بر ما ثابت شده و آمار بیماریهای ساختگی و مرگهای خاموش این سازمان که در کشورهای ضعیف در تاریخ ثبت شده است را اطاعت کردیم) و قاری هیچ جوابی نداشت! و من واقعا تاسف خوردم که کاش قطره ای از اقیانوس علم الهی حضرت رضا در وجود خادم و زایر و قاری قران و مدعیان تشیع بود و چقدر متاسف شدم از غربت قرآنهایی که به عنوان شی آلوده از دسترس مردم دور می‌کردند که همان قرآنی که دقیفا در سوره اسراء اشاره شده «و ننزل من القرآن ما هو الشفا و رحمة للمومنین» با این فتنه غریب و غریب و غریب‌تر شده! و ما نباید درین غربت امام و قرآن و دین و معنویت متاسف باشیم که چرا آسمان با ما قهر کرده و میزان بارندگی و نزول رحمت شهر اصفهان بسیار کمتر از سال قبل شده و به نظر بنده که هیچ ادعای ایمانی و حتی انقلابی گری واقعا ندارم، تابستان جهنمی کمترین تنبیه و شاید عذابیست که خدا برای کشور ساکت و خاموش ایران در نظر گرفته است. استاد خیلی ممنون میشم اگر در دلهایم را نشر دهید و برای این شاگرد معترض خود که نیتش زینبی بودن است هر چند در عمل ایرادات فراوانی دارد بسیار دعا کنید و امیدوارم بعد از ایام ماه مبارک باز هم از شنبه های قرآنی شما فیض ببرم و حداقل درب مسجد انبیا (ع) را بتوانیم با دلایل کاملا عقلی و علمی باز کنیم تا بیشتر از این آب به آسیاب دشمن از خدا بیخبر ریخته نشود.‌ ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً در شرایط سخت برای امتحان‌دادن قرار گرفته‌ایم بخصوص که جوانب مختلفی در میان است. البته و صد البته در این‌که مردم چیزی نمی‌گذرد و در رجوع به دینداری به خود می‌آیند؛ بحثی نیست. و در این‌که به راحتی نباید از ترس آن ویروس مساجد را تعطیل کرد هم، بحثی نیست. عمده آن است که با بصیرت مقام معظم رهبری طوری عمل کنیم که حکیمانه از این مرحله بتوانیم عبور نماییم و خرد شیعی و ایرانی خود را در این صحنه به ظهور آوریم، إن‌شاءالله. موفق باشید

30747
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سوال ۱. اگر بر این باوریم که سنت های الهی حاکم بر عالم غیر قابل تغییر هستند و یکی از این سنت ها همواره نسبت و ربط انسان با پروردگار خویش بوده است پس چرا ما در تعالیم و وظایف یومیه ادیان الهی دیگر مانند یهودیت و مسیحیت نماز به آن معنایی که در اسلام داریم وجود ندارد؟ ۲. صحیفه سجادیه آیا سند معتبر و متقنی برای اینکه از جانب معصوم رسیده است دارد؟ سند آن چیست؟ و اینکه اگر نهج البلاغه توسط عده ای از شیعیان حین خطبه امام مکتوب می‌شده سوالم این است که مناجات امام سجاد که غالبا در خفا بوده و بعید می‌دانم در آن شرایط تاریخی و فشار بنی امیه ایشان رابطه آزادی با شیعیان داشته بودند؛ این ابهام می‌ماند که این ادعیه چگونه ثبت و ضبط شده و به ما رسیده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ملاک، عبودیت است بر اساس شریعتی که هر دینی برای خود پذیرفته است. ۲. تا آن‌جا که به یاد دارم سند صحیفه به فرزندشان زیدبن‌علی می‌رسد و ظاهراً جناب زید مناجات پدرشان را ضبط کرده و پس از مدتی با اتفاق خاصی که پیش آمده، صحیفه پیدا شد که داستان آن مفصل است. موفق باشید

30745
متن پرسش
سلام بر استاد فرهیخته ان شاءالله نماز و روزه‌هاتون مورد قبول درگاه حق ممنون میشم جواب سوال بنده رو بدهید. من امسال سال کنکورم هست و در بعضی از مطالب عقب هستم و باید خیلی با ساعات زیادی جبران این عقب ماندگی ها شود، و تیر کنکور هم برگزار می شود ماه مبارک رمضان مصادف شد با این ایام که چیزی به کنکور نمانده است، اما بنده واقعا نگران هستم هم برای آخرتم که آنچه که خدا گفته است باید عمل شود و هم از طرفی با روزهای طولانی کمی طاقت فرسا است برای منی که در روزهای عادی که خوراکی های محتلفی می‌خوردم و باز هم ضعف داشتم. گفتم از شما راهنمایی بگیرم در ماه مبارک رمضان چه کاری می‌شود انجام داد که برای هر دو هدفم هم دنیا و آخرتم ان شاءالله سربلند باشم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر باشید که نفس ناطقه‌ی انسان می‌تواند روح گرسنگی را بشناسد در آن حدّ که حتی موجب می‌شود با فهمِ بیشتر با موضوعات برخورد کند. پیشنهاد می‌شود کتاب کوچک «روزه؛ دریچه‌ای به عالَم معنا» در این رابطه خوانده شود. موفق باشید

نمایش چاپی