بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9118
متن پرسش
سلام علیکم. رجعت جسمانی است یا روحانی؟ و اگر جسمانی است همان جسم دنیایی است یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رجعت حتماً جسمانی است چون طرف باید به همین دنیا برگردد و نقش خود را ایفاء کند. آری بدنی مناسب روح‌اش برای خود به اذن خدا ایجاد می‌کند شبیه همان بدنی که داشت. موفق باشید
8772
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار مقام نورانیت مختص اهل البت علیم السلام می باشد؟ و یکی بودن نور آنها یعنی در مقام علم و سایر کمالات باهم یکسان می باشند؟ و اینکه یک سوم نور. بهشت مختص حضرت زهرا سلام الله علیها می باشد و یک سوم مختص پیامبر و یک سوم مختص سایر ائمه علیم السلام میباشد با این گفته که همه آنها یک نور می باشند چگونه قابل جمع است ؟ آیا این دو بیان در مورد نورانیت اهل البیت علیم السلام با هم متفاوند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حامل انوار الهی و اسماء حسنای او هستند و یک حقیقت‌اند در مظاهر مختلف و هرکس خواست به خداوند و بهشت الهی مرتبط شود باید راه‌ آن‌ها را در پیش گیرد، راهی که در آن سیره‌ی زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» و رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» و ائمه‌ی هدی«علیهم‌السلام» در آن جمع باشد. حقیقت همه‌ی آن ذوات مقدس، عبودیت است ولی در مظاهر مختلف. موفق باشید
7355
متن پرسش
باسلام وعرض ادب خدمت استاد بزرگوار.استاد من درحال نوشتن مقاله ای تحت عنوان ارتباط غیر کلامی خالق ومخلوق درقرآن هستم.فهرست مطالب من به طور خلاصه اینگونه است:کلیات شامل مفهوم ارتباط غیر کلامی،ارتباط غیرکلامی درقرآن،انواع ارتباط غیرکلامی،اهداف ارتباط غیرکلامی.فصل1:ارتباط غیر کلامی خداوند باانسان که شامل ارتباط غیر کلامی درآینه احساس،ارتباط غیر کلامی درآینه فطرت،ارتباط غیر کلامی درآینه عقل،ارتباط غیرکلامی دراینه قلب.فصل2:ارتباط غیرکلامی انسان باخداوند که زیرمجموعه هایش مانندفصل قبلی است.فصل3و4هم موانع ارتباط وراه های برون رفت ازآن است.استادچون روی این موضوع کار نشده من برای اینکه بحثم مستند به علم باشددرتبیین موضوعم میخواهم درمورد اینکه انسان موجودی دوبعدی است وازطریق نفس خود می تواند انواع ارتباط غیرکلامی(فطری ،حسی،عقلی وقلبی)باخود ،بامحیط اطرافش،وباموجودات ماوراوخداوندداشته باشد.یعنی میخوام سطوح انواع ارتباط غیرکلامی رامشخص کنم وبگم مثلااولین پل ارتباط انسان باخداوند ازطریق حواس 5گانه اش است.سوال من ازشما این هست که ایاروح ونفس باهم فرق میکنه واینکه دررتبه بندی این چهارنوع ارتباط غیرکلامی اول انسان ازطریق حس بعد باتکامل نفس ازطریق عقل ودرنهایت ازطریق قلب ارتباط باخداونددارد.دراینجا فطرت درکدام مرتبه قرار میگیرد.ایاهرکدام ازحس وعقل وقلب خودمراتب دارند.نمی دونم توانستم مطلبم رادرست بیان کنم.باتشکرازلطفتون.یاحق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار ارزنده‌ای است زیرا آن‌قدر که خداوند بدون کلام با ما سخن می‌گوید با کلمات با ما سخن نگفته. گفتگوهایی که اگر دریاها مرکب شود و اشجار قلم شود تا کلمات او را بنویسند تمام نمی‌شود. خداوند با کلمات شروع کرد تا ما را آماده کند و استعداد یافتن حقایق را با ابزاری ماوراء این کلمات در ما ایجاد نماید. به قول مولوی: «باقی این نکته آید بی‌زبان .... در دل آن‌کس که دارد نور جان». اگر بخواهیم یک دستگاه کلی داشته باشید و مبتنی بر آن، کار را شروع کنید چهار قسم «جسم، نفس، قلب و روح » را در نظر بگیرید. که نفس یک طرفش به جسم است و وجه گرایش به دنیا در آن قوت دارد و یک وجه آن گرایش به قلب دارد و وجه معرفت وجودی به حقایق در آن غلبه دارد و قلب مقام معرفت به حقایق است، حال در وجهی که نظر به نفس دارد، وجه توهّم‌زای قلب است و وجهی که نظر به روح دارد، وجه طلب حق و لقاء، حقِ آن است و روح مقام مشاهده‌ی حق است که باز آن وجهی از روح که نظر به قلب دارد وجه محدودشدن آن به معارف حقه است و آن وجهی که نظر به سرّ دارد، وجهی است که از مشاهده‌ی حق بالاتر می‌رود و مقام فناء در حق برایش پیش می‌آید. امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» در همین رابطه دعایی دارند به این شکل: «اللّهمّ نَوِّر ظاهرى بطاعتک، و باطنى بمحبّتک، و قلبى بمعرفتک، و روحى بمشاهدتک، و سرّى باستقلال اتّصال حضرتک یا ذا الجلال و الاکرام» که باطن در این دعا همان نفس ناطقه است که باطن بدن است و فطرت آن زمینه‌ی بالقوه‌ای است که استعداد حضور انسان را در همه‌ی این مراتب در خود دارد. موفق باشید
7169
متن پرسش
سلام علیکم استاد . از زحمات شما سپاسگزاریم : استاد بحث شما به جای حصول , حضور به مخاطب عرضه میکند . در برهان صدیقین و حرکت جوهری , معاد , معرفت النفس و... مخاطب را درگیر الفاظ نمیکنید و مباحث بیشتر پای رفتن میدهند تا پای دانستن. استاد چه کنیم مباحث بقیه هم مثل مطالب شما شود . نمیدانم این تنبلی از جانب ماست که میخواهیم مباحث صاف و پوست کنده بیان شود یا در واقع باید همین طور باشد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید تلاش کنیم مطالب را در خودمان حضوری کنیم. بعضی از اساتید بزرگ مسئولیت خود را تدوین معارف اسلامی می‌دانند آن‌طور که بشود در جهان بشری ارائه داد و پایه‌ی تمدن نوین اسلامی را شکل داد. موفق باشید
6776
متن پرسش
سلام علیکم.جناب استاد لطفا توضیحی اجمالی در مورد وحدت وجود،وحدت شخصیه و وحدت تشکیکی بدهید و توضیح دهید که کدام صحیح است.از کتابهایتان متوجه نشدم.لطفا سایت هایی که مستند در مورد مکتب تفکیک توضیح داده است معرفی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وحدت وجود و یا وحدت شخصیه‌ی وجود می‌گوید از آن‌جایی که خداوند از همه‌ی جهات و کمالات بی‌نهایت است پس نمی‌توان در کنار خالق ،مخلوقات را به‌عنوان موجوداتی مستقل فرض کرد بلکه همه‌ تجلیات اسماء الهی هستند و اطلاق حضرت حق اقتضاء می‌کند که از یک طرف با هر مخلوقی به آن مخلوق در صحنه باشد و از طرف دیگر چون او مطلق است و مخلوقات محدوداند، هیچ مخلوقی خدا نباشد مثل نسبتی که بین دریا و موج هست که از طرفی جز دریا در میان نیست و از طرف دیگر هر موجی جدا از دریا نیست و شما در محدوده‌ی هر موجی باز با دریا روبه‌روئید بدون آن‌که گمان کنید موج، دریا است زیرا موج، محدود است و دریا، محدودیت موج را ندارد. و تشکیک وجود در دستگاه عرفانی می‌گوید از آن‌جایی که مخلوقات هرکدام مطابق ظرفیت خود نمایاننده‌ی اسماء الهی هستند و از این لحاظ دارای درجه‌ی وجودی متفاوت هستند پس وجود در مظاهر می‌تواند دارای تشکیک باشد و این هر دو صحیح است. ولی تشکیک در وجود به معنای آن‌که وجودِ مطلق بالای سلسله باشد و مراتب دیگرِ وجود در ذیل آن، بیشتر برای تعلیم خوب است و در جای خود قابل قبول نیست زیرا لازم می‌آید حضرت حق در مراتب پایین‌تر وجود حاضر نباشد. سری هم به قسمت مکتب تفکیک در همین سایت بزنید بد نیست بخصوس به سوال های 5371و2178و3228و3042و3014و2299و2178 در ضمن کتاب «رؤیای خلوص»، از سید حسن اسلامی انتشارات صحیفه‌ی خرد حرف هایی دارد. موفق باشید
5434

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت جناب استاد آیا ممکن است فایلهای صوتی سخنرانی های موجود در سایت را با فرمت mp3 در اختیار علاقمندان قرار دهید چون من نرم افزار های مبدل مختلفی را برای تیدیل فرمت سخنرانیهای شما به mp3 امتحان کردم اما موفق به این کار نشدم لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
مسئول محترم سایت
4998
متن پرسش
باسلام حجاب نورانی و حجاب ظلمانی را ابتدائاتعریف بفرمائیدو یک مثال هم بفرمائید؟ 2.آیا ائمه هم حجاب ظلمانی داشتند چون پیامبر می فرمودند من بعد از نشستن با بشر استغفار می کنم خب اینجا آیا حجاب ظلمانی گرفتند و آیا حجاب نورانی دارند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حجاب بین عبد و رب آن چیزی است که مانع رجوع عبد به رب می‌شود. حجاب ظلمانی مثل دنیا و حبّ دنیا که مانع می‌شود حبّ معبود در ما ظهور کند و حجاب نورانی به گفته‌ی آیت الله جوادی«حفظه‌الله» مثل عقل که در عین نورانی‌بودن، جهت رجوع به معبود از یک مرحله‌ای حجاب است و مانع می‌شود تا انسان آزاد از استدلال‌های عقلی با خداوند مأنوس شود 2- رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند:« لیغان على قلبى فأستغفر الله فی الیوم مائة مرّة» قلبم را غبار می‌گیرد و با هفتادبار استغفار در هر روز آن را برطرف می‌کنم، این را نمی‌توان حجاب به حساب آورد. موفق باشید
4072
متن پرسش
با سلام خدمت استاد شما در جواب یک سوال فرمودید "خداوند به ممکن‌الوجودها وجود می‌دهد و لذا انسان در ذات خود امکانِ انسان‌بودن دارد، همان‌طور که گوسفند در ذات خود به عنوان ممکن‌الوجود امکان گوسفندبودن را دارد". حال سوال بنده اینست که 1- ذات موجودات از کجا نشات می گیرد؟ آیا خداوند ذات آنها را به آنان افاضه می فرماید و در واقع ذات آنها نیز مخلوق است؟ 2- اگر خداوند ذات را خلق می کند پس تفاوت از کجا ناشی می شود؟ با تشکر از وقتی که اختصاص می دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از خودشان نشات می گیرد چون ذات که نمی‌شود از غیر نشأت بگیرد، عنایت داشته باشید که ذات ممکن‌الوجود چیزی نیست که احتیاج به خالق داشته باشد، ممکن‌الوجود در ذات خود لااقتضاء است نه اقتضاء وجود دارد و نه اقتضاء عدم، حضرت حق آن را وجود می‌دهد 2- تفاوت مخلوقات به ذات ممکن‌الوجودی آن‌ها است. برای مطالعه‌ی این مباحث لازم است بحث «اعیان ثابته» را مطالعه فرمایید و دلایل روایی و قرآنی که در این مورد هست را مطالعه فرمایید. از این جواب بنده اگر سابقه‌ی ذهنی در این مورد نداشته باشید چیزی حاصل‌تان نمی‌شود. موفق باشید
3165
متن پرسش
سلام استاد. وقتتان بخیر. من خیلی سعی می کنم برایم مدارج و مفاخر دنیوی مهم نباشدو...منتهی پدر من راننده است. انسان زحمت کشی که در جاده ها کار می کند روز عاشورا هم کلی برای امام حسین گریه می کند یا بقول خودش در جاده چقدر به یاد امام علی اشک می ریزدو... اما با توجه به اینکه در جامعه از رانندگان بد گفته می شود ومردم فرهنگ این قشر را پائین می دانند من سعی می کنم جایی عنوان نکنم که شغل پدرم چیست. در واقع از بس به خاطر شغل پدرم تحقیر شدم سعی میکنم کسی نفهمد من فرزند یک راننده هستم. با اینکه به لطف خدا تربیت خوبی داشته ایم اما تا بقیه شغل پدرم را می فهمند نگاهشان به من تغییر می کند. استاد آیا این بد است که من از شغل پدرم خجالت می کشم؟ یا آن را پنهان می کنم؟استاد یعنی اگر شما راننده بودید خجالت نمی کشیدید؟lممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده اگر در ذیل شریعت محمدی«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» راننده و یا رفتگر بودم همان اندازه راضی بودم که سایر موحدین در سمت‌های دیگر اجتماعی از شغل خود راضی‌اند. شما هم با راحتی تمام بگویید شغل پدرتان رانندگی است و در مقابل طعنه‌ی بقیه نیز صبور باشید. موفق باشید
3115
متن پرسش
سلام استاد،عین وجود به چه معناست؟با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: «وجود» تعریف‌بردار نیست هرکسی درک می‌کند «وجود» یعنی چه حتی انکارش عین اقرار است. موفق باشید
1539

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم 1-شیوه ی(روش) صحیح مطالعه از نظر دین اسلام(یا در کلام ائمه معصومین و قرآن) چگونه است ؟(اگر از تجربیات شخصی خود هم بگوییدمتشکر میشوم و لطفا راهکار ارائه دهید یعنی فقط نام بردن یکسری از کلیات نباشد مثل اینکه:مطالعه باید عمقی باشد با ید نگاهمان از ظواهر عبور کرده و باطن را بنگردو...در واقع چگونگی رسیدن به این حالت را بیان کنید)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در جواب جنابعالی آنچه می‌دانسته‌ام در بحث «روش مطالعه» در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض کرده‌ام فکر می‌کنم بتوانید با مطالعه‌ی آن کتاب جواب خود را بگیرید. موفق باشید
781

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز سوالی داشتم در مورد حق الناس در برزخ که به هر دلیلی انسانی چه از منظر مادی و چه از منظر حقوق معنوی مورد ظلم قرار می گیرد ، این وضعیت در برزخ چگونه است و صورتهایی که برای مظلوم و ظالم بوجود می آید چگونه است ؟ با تشکر و تقدیم احترام
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: عدم رعایت حق‌النّاس شخصیت انسان را گرفتار نگاه کسانی می‌کند که حق آن‌ها را ضایع کرده و به همان اندازه مانع سیر انسان به سوی رحمت الهی می‌شوند. این حالت در مراحل مختلف برزخ و قیامت صورت‌های مختلفی دارد که همه یک نوع ممانعت را در خود دارند، حال یا به صورت زنجیر است که نمی‌گذارد برود، یا به صورت کوه است که نمی‌تواند صعود کند، یا به صورت رودخانه است که نمی‌تواند عبور نماید. موفق باشید
21116
متن پرسش
باسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد عزیز: بنده کلامی از شما در باره دکتر سید حسین نصر شنیدم که فرمودید ایشان فراماسونر است و در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی به تناسب بحث از ایشان کردید ولی در این کتاب چنین برداشتی از ایشان نمی توان کرد. منظورتان از فراماسونر چیست؟ نظرتان راجع به شخصیت و همچنین مبانی ایشان که بعضا در کتبشان بیان می کنند چیست؟ آیا دچار انحراف عقیدتی هستند؟ آیا ایشان از دانشمندانی هستند که عالم (مفتوح اللام) داشته باشند تا ارزش آن را داشته باشد که روی کتب ایشان وقت گذاشت؟ (چون توصیه خودتان است که از علمای عالم دار استفاده کنید و با آنها مانوس شوید)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده گله دارم به آن‌هایی که آقای سید حسین نصر را فراماسونری و یا درباری می‌دانند. از نوشته‌های ایشان می‌توان در نقد مدرنیته و رجوع به حکمتِ خالده استفاده کرد، در عین حال که معلمِ تفکر ما در این تاریخ حضرت امام و رهبری می‌باشند. موفق باشید

20523
متن پرسش

با سلام: رفتن زنان در پیاده روی اربعین آیا جایز است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که رهبر انقلاب کلیتِ حرکت را تأیید نموده‌اند، دیگر تفاوتی برای زن و مرد نیست و به نظر بنده در حدّ امکان لازم است که زنان نیز در این حرکت تاریخی حاضر باشند وگرنه این حرک، عقیم می‌ماند. مثل حضور زنان در انقلاب اسلامی که امام افتخار می‌کنند به حضور زنان که پا به پای مردان در صحنه بودند. موفق باشید

19589
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: در صورت امکان در جواب سوال ۱۹۵٨۰ بیشتر راهنمایی بفرمایید. اصل سوال من اینجاست که چون خدا همه جا حضور دارد، عالم ماده که مجرد نیست آیا در خارج واقع نیست خوب خدا که شدیدالوجود است آیا خارج معنا دارد؟ بچه گانه تر بگویم عالم ماده تو خداست یا جدا از خداست متوجه این ربط و وصل هستم ولی چون خدا شبیه هیچ چیزی نیست این ذهن بیچاره دنبال این است که وقتی خدا اراده عالم ماده کرد بعد تجلی کرد بیرون ریخت یعنی خارجی واقع شد چون عالم ماده مکانمند است نمی توانم این مطلب را جمع کنم که الان این عالم در کجاست. طبق برهان صدیقین خدا همش همه جا هست و تجلی دارد پس می شود گفت که مجردات و این عالم ماده با بعدهای زمان و مکاننش در خود ذات خداست اگر نباشد این تجلیات در خارجی واقع شده اگه شده این خارج چگونه است؟ نمی دانم باز هم توانستم سوالم را مطرح کنم یا نه ولی استاد می دانم که عیب از منه شاگرده که شاید اصلا سوال بی اساسی پرسیده ام ولی تاکیدم بخاطر درگیری ذهنم به این سواله، به قول استاد صمدی عاملی اگر شاگرد در درک مطلب عجله کند و زودتر از وقتش بخواهد بداند شاید جوابش را بگیرد ولی پخته بار نمی آید من هم جزو آن دسته، ولی مشکلم کنجکاوی بیش از اندازه در این مورد است به هر حال وقت شریف شما گرفته شد. حلال بفرمایید. ما هنوز ابتدای مقدمات راهیم. باز هم تشکر که حوصله کردید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از یک جهت که نسبتی بین خالق و مخلوق هست، خالق غیر از مخلوق است. ولی از آن جهت که نسبتی بین خدا و خود خدا هست و این‌که اوست که همه‌جا در صحنه است؛ باید متوجه بود با هر موجودی در صحنه می‌باشد منتها از طریق آن موجود، کمالاتش ظاهر می‌شود. از این جهت دیگر دوگانگی بین خالق و مخلوق در میان نیست تا گفته شود آن‌جا که مخلوق هست خدا کجاست. موفق باشید

16032
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: 1. با توجه به مباحث کتاب مصباح الهدایه و با نظر به سوال 15246 که فرمودید: زهرای مرضیه «سلام‌اللّه‌علیها» حقیقتاً مظهر مشیت الهی هستند. برای حضرت فاطمه (س) آن حورة النسیه مقام یل الخلقی به چه معناست؟ و با توجه به «الیه راجعون» عقل آیا مقام یل الخلقی حضرت نیز برمی گردد؟ به چه معنا؟ 2. در این جایگاه رابطه بین مظهر مشیت مطلقه (فاطمه الزهرا(س)) و ظهور مشیت مطلقه به اعتبار مظهریت (عقل اول) چیست؟ بین مظهر و ظهور بودن چه ارتباطی است و از نظر مقامی کدام یک بالاتر است؟ لطفا کمی شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» در مقام قلبی و باطنی خود مظهر مشیت الهی هستند و شخصیت ایشان نمادی از آن‌چیزی است که حضرت حق در این عالَم به ظهور می‌رساند و لذا وجهِ خلقی ایشان، آینه‌ی نمایش وجهِ حقّانی ایشان است. موفق باشید

16001
متن پرسش
سلام استاد حکیم: 1. آیا مقام شهدا علی الخصوص شهدای مدافع حرم همان مقام فناء فی الله است که عرفایی مانند آیت الحق سید علی قاضی و علامه طباطبایی به آن رسیدند؟ 2. اگر اینطور است آیا بین عرفای عالم مثل علامه طباطبایی و حضرت امام که به لقاءالله رسیدند با شهدایی مانند سردار همدانیان یا شهید همت یا شهدای مدافع حرم در مقام اختلافی هست؟ ۳. اگر شهادت همان فناء و قرب حق است پس خوبست که ما هم راهی سوریه شویم و زودتر به هدف برسیم و این همه بدنبال معرفت و عبادت و استاد هم نباشیم و بقول خودتان ره صد ساله را یک شبه برویم و از طرفی به طلابی هم که دم از سلوک و عرفان می زنند بگوییم بیایید با هم هر طور شده به سوریه برویم تا زودتر به وصال یار برسیم؟ ۴. اگر طلبه ای مشتاق لقاء خدا باشد بهتر نیست آن را در حال حاضر در سوریه بدست آورد یا اینکه وظیفه ی دیگری دارد که انجام آن کمتر از مقام شهدا و شهادت نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لقاء الهی حاصل کار هر کسی است که با تمام وجود در بستر شریعت به همه‌چیز جز نظر به خدا پشت کند. به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «فَمَنْ کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» (سوره کهف، آیه110)؛ هرکس می‌خواهد به لقاء الهی برسد باید عمل صالح یعنی عمل مطابق شریعت انجام دهد و به هیچ چیز شرک نورزد. به آن معنا که بخواهد برای غیر خدا تأثیر مستقل قائل شود. در این راستا هراندازه انسان‌ها عمیق‌تر وارد عمل صالح شوند و از خود فانی و به حق باقی گردند، منوّر به لقاء الهی می‌شوند و راه برای همگان به صورت‌های مختلف گشوده است، چه آیت اللّه قاضی باشد و چه سردار همدانی! می‌ماند که ما در این مسیر، به حکم آیه‌ی مذکور در راستای انجام وظیفه‌ی الهی از هرگونه شرک و خودبینی و خودخواهی، خود را آزاد کنیم. موفق باشید    

15289
متن پرسش
با سلام: در جریان آتش دیدن حضرت موسی (ع) در صحرای طوی چرا در اینجا حضرت موسی (ع) آتش می بینند؟ و اینکه آنجایی که ندا می آید که ای موسی من خدای تو هستم آیا صرفا یک گفته بوده یا شهود چیزی بوده؟ و در آخر لطفا بفرمایید که حمل عرش خدا توسط فرشتگان در قیامت یعنی چه؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. حضرت موسی«علیه‌السلام» در مظهریت آتش، کلامِ الهی را شنیدند 2. فرشتگان، مظهر تدبیرات الهی در این عالم‌اند و بدین معنا عرش الهی را حمل می‌کنند. بحث «عرش» به صورتی نسبتاً مبسوط در شرح آیه‌ی 54 سوره‌ی اعراف شده است. خوب است که به صوت آن مباحث رجوع فرمایید، زیرا مطلب در حدّ یک سؤال و جواب روشن نمی‌شود. موفق باشید

14734
متن پرسش
سلام علیکم: چرا در کشور ما که امروز به باند و حزب بازی کشیده شده که حال ما را بهم زده اند اینقدر انتخابات باید باشد؟ کجا عامه ی مردم توان و فکر انتخاب اصلح را دارند، همانطور که در انتخابات قبل اصلح رو به قعر جدول فرستادند و آنچه با هوسشان می خورد را انتخاب کردند، کاش می شد فعلا که سطح بینش مردم و اکثر کاندیداها از فهم و درک انقلاب و اهدافش پایین است مراجعی خاص و انقلابی خودشان افراد اصلح را روانه مجالس می کردند نه مردمی مثل منطقه ما که با یک قوطی روغن می توان رأیشان را به نفع دیگری تغییر داد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رشد مردم بسیار مهم است و همین امور موجب شده که مردم ما از نظر سیاسی در رشد بالایی قرار داشته باشند وگرنه دشمن، با فریب مردم، مردم را رو در روی انقلاب قرار می‌دهد. موفق باشید

13901

دروس فلسفهبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل آیا درس بدایه و نهایه را با استاد بخوانیم بهتر است یا با سی دی؟ کسی که مشکل دارد می تواند با سی دی بخواند؟ بعد از خواندن بدایه و نهایه می شود سراغ اسفار رفت؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم است که دروس فلسفه و عرفان را با استاد مستقیماً مرتبط باشید بهتر است. ولی کارکردن از طریق سی‌دی به معنای آن نیست که با استاد ارتباط نداشته باشید 2- به نظرم می توانید بعد از بدایه و نهایه به سراغ اسفار بروید، البته همراه با شرح استادِ حاذق. موفق باشید

13025
متن پرسش
سلام استاد: آیا لباس روحانیت در سلوک تاثیر دارد؟ شاید سوال خنده داری باشد ولی به هرحال برایم سوال شده. اگر می شود دیدِ عرفانی که می شود به ملبس شدن کرد را بفرمایید که کمی دلگرم شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لباس روحانیت از آن جهت که می‌تواند شما را در عالَم انسان‌هایی وارد کند که آن‌ها ماوراء روزمرّگی‌های اهل دنیا نظر به حقایق داشته و متذکر آن حقایق هستند، جایگاه خاصی دارد. به یک معنا در لباس روحانیت انسان اگر آمادگی لازم را داشته باشد راحت‌تر خود را در عالم بیکرانه‌ی وجود احساس می‌کند. موفق باشید

12806
متن پرسش
باسمه تعالی: با سلام خدمت استاد گرامی: حضرتعالی در کتاب «خویشتن پنهان» بحث تفاوت بین روش عرفا در سیر و سلوک با روش علمای اخلاق (سنگی که طلا می شود و سنگی که طلا گرفته اند) را مطرح می فرمایید. عرفا پس از درک حصولی از نفس ناطقه به این نتیجه می رسند که باید با ریاضت های شرعی، حاکمیت امیال نفس اماره را ضعیف کرده و درک حضوری و مجرد از حقیقت وجود خود پیدا کرده و از این طریق، ارتباط خود را با عوالم غیب تشدید کنند. از طرف دیگر علمای اخلاق هم همین ریاضت های شرعی را در قالب گزاره های اخلاقی به امید تقرب و اتصال به عالم غیب رعایت می کنند. بنابراین به نظر می رسد عالم اخلاقی پس از مدتی با رعایت دستورات اخلاقی (یا در واقع همان ریاضت های شرعی که عارف انجام می دهد) به همان چیزی که عارف رسیده می رسد. آیا اینگونه نیست؟ اگر اینگونه نیست، پس تفاوت این دو در چیست؟ با تشکر و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت نگاه اخلاقی با عرفانی در آن است که در نگاه عرفانی در عین آن‌که از همین دستورات اخلاقی استفاده می‌‌شود ولی رویکرد آن در راستای تغییر درجه‌ی وجودی است در حالی‌که در نگاه اخلاقی از آن جهت که افراد متشرع به دستورات اخلاقی نگاه می‌کنند، سعی آن‌ها آن است که آن صفات را بر شخصیت خود عارض کنند مثل آن‌که عارف در دوری از دنیا انقطاع إلی اللّه را اراده می‌کند ولی انسان اخلاقی، زهد را برای دریافت بهشت پیشه می‌کند. موفق باشید

11754
متن پرسش
سلام جناب استاد طاهرزاده: اگر در قیامت جسم باشد باید حرکت هم باشد و به تبع زمان نیز باید وجود داشته باشد. درست است؟ توضیح دهید. بنده در بحث حرکت جوهری هستم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمه‌ی جسم مادی از آن جهت که ذات ماده حرکت است، حرکت است ولی لازمه‌ی جسم برزخی و قیامتی حرکت نیست. موفق باشید

9913
متن پرسش
سلام استاد: آلوده به گناه چشم شده و اعتیاد به نگاه به نامحرم پیدا کرده ام. هرچه می خواهم خلاص شوم نمی توانم. تو رو خدا به حق این شب عزیز به دادم برسید و راهی نشانم بدهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکن ما برای لذت‌بردن از امور محدود دنیا در این دنیا نیامده‌ایم. ما برای اُنس با حضرت حق در این دنیا آمده‌ایم و برای آن‌که بشر در دنیا از بین نرود و تولید مثل کند، لذّتی جهت تولید مثل در او گذاشته‌اند، حالا ما آن لذّت را اصل گرفته‌ایم و کار اصلی خود را که اُنس با حضرت حق بود فراموش کرده‌ایم. لذتِ گرمی زندگی دنیا کار اصلی ما نیست. موفق باشید
8761
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اول: قبلا خواب کم میدیدم در نیمه دوم ماه رجب زیاد شده اینها نشانه چیست؟ دوم: سجده هایم با ذکر یونسه شکر خدا نیم ساعت طول میکشه ولی بسختی میتوانم در ذکر حاضر باشم و بعد باهایم خشک میشود نمیتوانم ادامه دهم برای رفعش چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در این مورد نمی‌توان یک نظر خاص داد، بعضاً حالت مبشرات دارد که این‌ها خوب است 2- باید با بدن‌تان مدارا کنید ولی خوب است ذکر را داشته باشید مشروط بر آن‌که خود را همچون حضرت یونس«علیه‌السلام» در ظلمات دنیا و امیال نفس امّاره احساس کنید و در محضر حق آمده‌اید که حکم او را بر حکم نفس غالب کنید. موفق باشید
نمایش چاپی