بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31252
متن پرسش
سلام: ببخشید برای اموات خواندن قرآن بدون توجه به معنی هم تاثیر داره یا حتماً باید با توجه باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله به جهت نیّت کلّی‌تان مؤثر است. ولی از خواندن حمد و سوره و آیت الکرسی و سوره قدر، غافل نباشید. موفق باشید

31251
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام استاد دوست داشتنی: در صحبتی که با حضرتعالی داشتم فرمودید که راه نجات کشور صرفا در پیمودن راه توسعه نیست می توان با عقل دینی راه حلهایی برای کشور داشته باشیم حال مدیران انقلاب که شبانه روز تلاش می کنند و موفقیت هایی هم داشته اند که عموما با عالم توسعه یافتگی و معضلات آن یا دنیای مدرن با اشاره‌هایی امثال هایدگر آشنایی ندارند آیا بدون این آشنایی ها با این مبانی به مشکلی در راه ادامه انقلاب بر می خورند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذات انقلاب خود به خود راهنما می‌باشد به‌خصوص در بستر فرهنگ شهادت به همان معنایی که ذیل کلیپ شهید جواد محمدی عرض شد: «ما با نگاه به کلام تو آموختیم حقیقت، بسیار بلندتر از آن است که روشنفکران بتوانند چیزی از آن بیاموزند. آن‌هایی که می‌خواهند با نزدیکی به توسعه‌یافتگیِ غربی زندگی ما را رونق بخشند. نه! راه ما راهی است که شما می‌شناختید، چه موقعی که در قید حیات این دنیایی بودید و یا در قید آن دنیایی هستید و ادامه‌ ما تنها با چنین روحیه‌هایی ممکن است تا در «جهانی بین دو جهان» نه زمین‌گیرِ تحجّر متحجرین باشیم و نه آلوده به غرب‌زدگان سکولار. به امید رجعت هزاران هزار جواد محمدی در قالب شیرزنان و شیرمردان امروز و فردای ما.» موفق باشید

31250
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنده هروقت تصمیم می‌گیرم که بیام به سیر مطالعاتی سایت رو بپردازم، حتی یه برنامه هم می‌ریزم ولی عملی نمیشه. البته الان قراره هر هفته مباحث معاد رو با دوستم پیش ببرم، و هم چنین چند هفته ای هست که دارم با یه حاج آقایی معرفت نفس کار می‌کنم، همین کافیه؟ اگه قرار باشه یه سلسله مباحث رو هر روز پیش ببرم کدوم رو پیشنهاد می‌کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسیر معرفت نفس، مسیر خوب و با برکتی است. إن‌شاءالله نتایج خوبی به همراه خواهد داشت. موفق باشید

31249
متن پرسش
سلام علیکم: استاد تو اوایل کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل بیت» گفتید که: وقتی متوجه شدیم محبوبی جز خداوند برای انسان قابل تصور نیست و قلب باید با آن اُنس بگیرد و نه عقل، می‌فهمیم چرا برای رسیدن به محبوب حقیقی مان باید «از مسیر محبّت اهل البیت علیهم السلام این راه را طی کنیم.» سوالم اینه که آیا این مثل واسطه کردن بین خدا و انسان نیست؟ (مثل کاری که با حضرت مسیح کردن و گفتن عیسی پسر خدا...، یا مشرکان که میگفتن «ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی»)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد ائمه «علیهم‌السلام» واسطه فیض و آیات تامّه الهی هستند و این غیر از بت‌هایی است که در عرض خداوند و مستقلاً پرستیده می‌شوند به بهانه آن‌که انسان را به قرب انسانی می‌رسانند و یا این‌که حضرت عیسی «علیه‌السلام» را به عنوان پسر خداوند عملاً در عرض خداوند قرار می‌دهند، و این متفاوت است با مظهریت اولیای معصوم که مظهر اسمای الهی هستند. موفق باشید

31248
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: در رابطه با سوال ۳۱۲۳۹: متاسفانه شماره سوال رو به یاد ندارم، ولی در پاسخ فرموده بودید که: باسمه تعالی: سلام علیکم: آدرس پیام‌رسان خود را در ایتا بدهید تا چند نمونه از سوره‌هایی که به این شکل، یادداشت‌برداری شده است، خدمتتان ارسال شود. موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت آدرس پیام رسان خود را که هنوز نداده‌اید! موفق باشید

31247
متن پرسش
سلام علیکم: بنده بنا دارم ان شاء الله بر روی پایان نامه ای با موضوع تربیت حبی کار کنم. اگر ممکنه یه راهنمایی بفرمایید از چه منابعی استفاده کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید قسمت محبت کتاب شریف «مهجة البیضاء» ملامحسن کاشانی مطالب خوبی را به میان آورد و از طرف دیگر شخصیت و سیره مرحوم جناب آقای اسماعیل دولابی هم که حُبّی می‌باشند مطالبی را در آثار خود با ما در میان می‌گذارد. موفق باشید

31246
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به دسته بندی ایی که مرحوم علامه (ره) در کتاب رساله الولایه در مورد مراتب افراد دارند و اینکه برای هرکس بسته به مرتبه خودش باید سخن گفت و برخی انقطاعی اند و برخی مرتبه دیگر هستند، ما که مربی هستیم و می خواهیم برای جمع متربیان یا مستمعین صحبت کنیم با توجه به کدام یک از این سه دسته صحبت کنیم. مطالبمان عرفانی باشد یا انذار و تبشیر های بهشت و جهنمی. آیا صحبت از رضایت خداوند و مباحث مربوط به عرفان برای نوجوانان صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مخاطبان متفاوتند. با این حال این روزها باید بیشتر امیدوارانه افراد را به حقایق عالیه دعوت کرد. موفق باشید

31245
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به مطالبی که در شرح رساله الولایه فرمودید که باید بدمان بیاید از آنچه بیش از نیازمان است و به نیازهای مان اکتفا کنیم سوالی داشتم از حضرت عالی. بنده یک طلبه هستم که در منزل پدر ساکن هستم. آیا تلاش بنده برای اینکه یک خانه خریداری کنم یا چون زیاد در حال سفر هستم ماشینم را از پراید به یک ماشین بهتر ارتفا بدهم آیا این خارج از نیاز است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم در این موارد «ما بِهِ الکفایه» بودنِ موضوع است یعنی آنچه ما را کفایت می‌کند چه برای امروز و چه برای فردای‌مان. آیا منزل پدری و یا ماشین سواری‌تان برای امروز و فردای‌تان کافی است؟ در آن صورت است که نباید به چیز بالاتری نظر کرد. موفق باشید

31244
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: شما در مورد آن دسته از دخترانی که به سن تجرد تام رسیدن است و دیگر هرگز نمی تواند ازدواج کنند عرض کردید که چند سال در مورد این نوع تقدیر برای آنان فکر کردید اصطلاحی به نام «خانواده تقدیر» برای ایشان به کار بردید. ۱. ببخشید استاد منظورتان از این اصطلاح چیه؟ ۲. این نوع خانم ها به هر دلیلی در سن مناسب ازدواج نکردن و اکنون واکنش دیگران نسبت به آنها حس ترحم و متاسفانه گاهی تحقیر و تمسخر و توهین است. اما خودشان پذیرفتن که چنین باید زندگی کنند که در عین پاکدامنی تا آخر عمر از احساس خدادادی همسر بودن و مادر بودن محروم هستند. برخی از این دختران سر کار می‌روند و مشغله دارند ولی برخی دیگر شغلی ندارند و در خانه می مانند که شرایط آنان به مراتب سخت تر است. به هر حال این سوال پیش می‌آید که این خانم ها باید چیکار کنند تا از خود بیگانه نشوند و با این مقدر الهی به زیبایی کنار بیایند؟ از اینکه وقتتون را گرفتم عذر می‌خواهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم با توجه به همین نکات، جزوات مربوط به «زن» که روی سایت هست در محضر خواهران محترم مطرح شد. خوب است که به آن جزوات رجوع فرمایید. موفق باشید

«حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» و «زن و حضور تمدنی» و «هویت قدسی زن و حضور در جهان گسترده‌ی امروز ....»

31242
متن پرسش
سلام علیکم: استاد کدوم ائمه‌ عليهم السلام در طول حیاتشون به کربلا سفر کرده و به زیارت امام حسین علیه السلام رفتند؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بعد از شهادت حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» آن‌چنان خفقانی را برای ال الله ایجاد کردند به طوری که تمام خانه‌های بنی‌هاشم را در مدینه تخریب نمودند و بدین لحاظ ائمه «علیهم‌السلام» کاملاً در محاصره و یا تبعید بودند. و از این جهت امکانی برای زیارت نداشتند. ولی برای زائران و برای آن‌که آن زیارت جلیل‌القدر یعنی زیارت حضرت اباعبدالله«علیه‌السلام» به بهترین نحو انجام شود، زیارت های متفاوتی را به اصحاب تعلیم نمودند که از جمله آن‌ها زیارت عاشورا می‌باشد که حضرت باقر «علیه‌السلام» تعلیم فرمودند. موفق باشید

31241
متن پرسش
سلام: استاد طاهرزاده عزیز همانطور که مستحضرید آقای مهدی نصیری از نظر عقیدتی با نظام جهوری اسلامی مخالفند و از نظر سیاسی که هم نظر با لیبرالها و حتی ضد انقلاب خارج نشین شده است، بطوریکه در جواب مشورت آیت الله رئیسی با کمال پر رویی و بی محلی به آیت الله رئیسی نامه سر گشاده می‌نویسد و رهبری و کل نظام را زیر سوال می‌برد و اما سوال بنده: ۱. مشورت آیت الله رئیسی با چنین فردی چه معنایی دارد که بعد هم اینگونه بی حرمتی کند؟ ۲. راستش چند سال پیش که به توصیه شما کتاب جدال با مدعی را مطالعه می‌کردم والحق کتاب جالبی بود و در من اثر بسیاری داشت ایشان را (نصیری) حداقل آدم مومنی می‌دیدم که دوستدار اهل بیت هستند و اصلا فکر نمی‌کردم که روزی برسد که ایشان مخالف نظام و رهبری عزیز باشند راستش از خودم هم می‌ترسم استاد عزیز لطفا توضیح دهید که چرا کار به اینجاها می‌کشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً نیز عرض شد در جریان نگاه و نظر ایشان هستم. به صحبت‌های اخیرشان در کلاب‌هاوس با آقای مهاجری اگر نظر کنیم معلوم می‌شود ایشان در جمعبندی، خود را در مقابل با استکبار باخته‌اند و آن شعر مشهور را خواندند که: «در برِ شیر نرّ خونخواره‌ای/ غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای». علت این امر، نداشتن روحیه توحیدی لازمی است که با تفکیکی‌بودن ایشان پیش می‌آید و این درست برعکس روحیه توحیدی رهبر معظم انقلاب و حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» است که در دل حکمت و عرفان مبتنی بر توحید قرآنی حرکت خود را ادامه می‌دهند. هرگز نباید روحیه توحیدی حضرت آقا را آن‌جایی که در توصیف سخن توحیدی حضرت موسی «علیه‌السلام» که یاران حضرت عرض کرده بودند در محاصره فرعون قرار گرفتیم «إنَّا لَمُدْرَکُونَ» و حضرت فرمودند: «کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ». رهبر معظم انقلاب نیز با همان افق توحیدی به مخاطبان فرمودند: «اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین.» یعنی خداوند همان‌طور که با حضرت موسی «علیه‌السلام» بود و او را تنها نگذاشت، ما را تنها نمی‌گذارد و به زودی در مسیری که گام نهاده‌ایم، راهِ برون‌رفت از مشکلات را در مقابل‌مان می‌گشاید و این اوج توحید پیامبری است که انسان در بستر مقابله با استکبار، خود را نبازد و این‌چنین به زبان آورد که : «در برِ شیر نرّ خونخواره‌ای/ غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای». موفق باشید  

31240
متن پرسش
سلام استاد، شما به گردن ما حق دارید، میخوام از ته دل برای شما دعا کنم، چه دعایی بکنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عاقبت بخیری برای همه و رعایت حقوقی که شهدا بر عهده ما دارند، باید دعای ما برای همدیگر باشد. موفق باشید

31239
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: بنده این ایمیل که گفته بود نام کاربری ایتا رو بفرستم، بنده متاسفانه دیر دیدم، الان فرستادم ✅
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم منظور جنابعالی کدام سؤال است. شماره آن را بفرمایید. موفق باشید

31238
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: در مورد ازدواج سؤالی خدمت استاد داشتم. من دچار ضعف روحی (ترس و خجالت) هستم. که در نهج‌البلاغه حضرت فرمودند ریشه آن سوءظن به خدا است. که برای رفع آن دارم تلاش می‌کنم و خود سازی می‌کنم. حالا با خودم گفتم اول این ضعفها را بر طرف کنم بعد ازدواج کنم. چون وقتی آدم ازدواج نکرده این ضعفها کمتر خودش را نشان می‌دهد و آدم کمتر مشکل دارد ولی وقتی ازدواج کرد چون باید مسئولیت دیگری را هم بر عهده بگیرد این ضعفهای روحی خودش را بیشتر نشان می‌دهد و بیشتر به مشکل بر می‌خورد و می ترسم نتوانم یک خانواده را مدیریت کنم. حالا می‌خواستم بدانم آیا این دیدگاه درستی است یا اینکه خود ازدواج می‌تواند زمینه و بستری باشد برای بهتر و سریعتر برطرف کردن ضعفهای روحی؟ آیا رزق معنوی که خدا با ازدواج به آدم می‌دهد بستر و زمینه این را فراهم می‌کند که این ضعفهای روحی سریعتر و بهتر بر طرف شود و چگونه ممکن است؟ تشکر و دعای خیر برای شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». در این امور همان خدایی که این میل‌ها را فراهم کرده است بستر تحقق آن را نیز خودش کمک می‌کند و در دل حادثه إن‌شاءالله ضعف‌ها برطرف می‌شود. موفق باشید

31237
متن پرسش
سلام: آیه الله جوادی حفظه الله می‌فرماید که بخشي از كارهاي ما به علم و انديشه برمي‌گردد بخشي از كارهاي ما هم به انگيزه و عمل برمي‌گردد در درون ما دو متولّي وجود دارد كه يك متولّي يك شأن از شئون جان ما مسئوليّتش تصوّر و تصديق و قضاياي علمي است بخش ديگر مسئوليّتش درباره اراده و عزم و قصد و جزم و اخلاص و نيّت و امثال ذلك است. سپس انسانها را به ۴ دسته تقسیم می‌کنند: عالم با عمل و بی عمل، جاهل با اراده و بی اراده مورد سوال بنده قسم دوم هست یعنی كساني كه بخشهاي ادراكي آنها قوي است يعني چشمشان سالم است گوششان سالم است ولي دست و پاي آنها فلج است يا بيگانه آمده اين دست و پا را بست اين شخص مار را مي‌بيند عقرب را مي‌بيند ولي قدرت فرار ندارد چون آنكه بايد فرار بكند دست و پاست كه بسته است. حال سوال بنده که با وجود دنبال کردن مباحث، به نتیجه نرسیده ام این است که چنین افرادی که علم و حواس دارند اما به قول استاد دست و پایشان بسته است و اراده ی فرار از گناه را ندارند چه کنند؟ علم را می‌توان یاد گرفت یا به دیگری یاد داد ولی فردی که می‌داند اما توان فرار و اراده قوی ندارد، او باید چه کند؟ ممنونم از صبرتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرضی که می‌فرمایید با توهّم همراه است زیرا هر انسان در هر حال یا این یا آن نیست بلکه جمع آن دو است تا امکان ترجیح یکی برای دیگری برایش باشد هرچند ممکن است یکی از آن ابعاد، شدت بیشتری داشته باشد ولی دست بسته نیست. موفق باشید

31236
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام بر آئینه ها و تجلی های خداوند. استاد طاهرزاده عزیزتر از جان، بنده حقیر و ذلیل خدا، بسیار از لحاظ فضای خانوادگی و ژنتیکی، طبع تندی دارم، و تسلط بر کنترل خشم خود ندارم، هر چقدر هم دعا می‌کنم، و از خدا می‌خواهم، در موارد بزنگاه انگار اصلا یک دفعه شخص دیگری می‌شوم و قدرت کنترل نفس خود را در محضر حضرت العالمین از دست می‌دهم، بعد هم بی آبرو میشم در محضر خدا و همچنین بنده خدا، چه کنم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این منحصر به جنابعالی نیست و اگر به لطف الهی در رفع آن حساس باشید و بدانید شیطان در این موارد تا هلاکت انسان در صحنه است، سعی می‌کنید در میدان‌هایی که موجب چنین غضب‌هایی می‌شود، قرار نگیرید و اگر هم پیش آمد در اسرع وقت جبران کنید تا إن‌شاءالله به مرور رفع شود. کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» در این مورد مفید خواهد بود. موفق باشید

31235
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: استاد من در جایی خواندم که قضای نماز شب افضل از تعجیل آن قبل از نیم شب شرعی است. آیا این حرف درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته فرائض یومیه تنها مستحباتی است که قضا دارد و بهتر است در اسرع وقت قضای آن انجام شود ولی نباید طوری به خود سخت‌گیری شود که گویا آن فریضه مستحب، واجب قلمداد شود. موفق باشید

31234
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیزم: چکار کنم که حضور حجت الهی در قلبم بیشتر شود؟ و اینکه شما در بعضی جاها سربسته می‌فرمودید حتی در نماز متوجه حجت الهی باشیم. چطوری؟ میشه یکم ساده تر توضیح بدین؟ این رو فهمیده ام که بدون عنایت چهارده معصوم کسی به انجا که باید نمی‌رسد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از یک طرف نظر به سیره نایب الامام و از طرف دیگر با نظر به حضور تاریخی انقلاب اسلامی که زمینه ظهور تامّ حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» است، می‌توان إن‌شاءالله به نتایج خوبی رسید. موفق باشید

31233
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز جناب طاهرزاده: یه مطلبی ست چند وقتی ذهن من رو درگیر خودش کرده که البته می‌خواستم در نیمه خرداد باهاتون درمیون بذارم که به‌خاطر خرابی سایت قسمت نشد. آیا ما باید دید عرفانی امام خمینی رو محدود به چند کلام ایشان کنیم یا این نگاه کل زندگی امام رو در بر گرفته بوده؟ نگاه عرفانی امام را وقتی فرمودند که خرمشهر را خدا آزاد کرد یا وقتی آمریکا را شیطان بزرگ خطاب کردند به خوبی نمایان است اما چرا این دید در تعبیر امام از قطعنامه به خوبی برای ما روشن نشد! امام قطع نامه را برای کدام ساحت خودشان زهرآگین می‌دیدند؟ و کدام ساحت امام در اثر پذیرش آن مسموم گردید؟ امام برای کدام ساحت خودشان اصالت قائلند که مسمومیت آن حتی ساحت دنیایی او را تحت تاثیر قرارداده و کمتر از یکسال امام را از پای درآورد؟ و اما ائمه ما که توسط زهر به شهادت رسیدند مگر علم بر آن نداشتند؟ آیا ما حق این را نداریم که امام شهدا را شهید بخوانیم؟ آیا خداوند مزد مجاهدت کبیر ایشان را شهادت قرار نداده است؟ قاتلین او چه کسانی بودند که بعدها با وقاحت تمام به این کار افتخار هم می‌کردند؟ مطالعه پیام امام به‌مناسبت پذیرش قطعنامه کمک بهتری برای یافتن این جواب ها به ما خواهد کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به اعتبار «مداد العلماء افضل من دماء الشهداء» نه‌تنها در حدّ شهادت بلکه بالاتر از شهادت است و این غیر از شهادت به صورت مستقیم است که برای ائمه «علیهم السلام» پیش آمده. موفق باشید

31232
متن پرسش
سلام علیکم: در اواخر بحث برهان صدیقین فرمودید که بین وحدت تشکیکی و وحدت شخصی فرق هاست. خواستم بگم درسته که در برداشت اولیه از تشکیک وجود ما مراتبی را تصور می‌کنیم ولی اگر خوب نگاه کنیم (خصوصا با تطبیق این مطالب به مباحث وحدت نفس با قوایش که در کتاب ده نکته گذراندیم) بین تشکیک وجود و وحدت وجود فرقی نمی‌بینیم. فرقش اینه که تشکیک در وجود مربوط به ذهن است و وحدت وجود مربوط به خارج است. درسته استاد؟ آخه من از اول برهان سعی کردم مطالب رو با وحدت من و قوایم در موطنهای مختلف چک بکنم به خاطر همین از اول برهان تا آخرش وقتی از تشکیک وجود صحبت می‌شد من برداشت وحدت وجود می‌کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود، در ذات خود دارای وحدت شخصی است ولی در نسبت با ما، ظهوراتش متفاوت است و بدین لحاظ، وحدتش نسبت به ما تشکیکی می‌باشد. موفق باشید

31231
متن پرسش
سلام استاد: در جوابی که به سوال ۳۱۲۲۵ دادید چرا اولش حرفم رو تایید کردید ولی آخرش باز یک چیز دیگه فرمودید؟ اولش گفتید نکته درستی می‌فرمایید (این حرفتون یعنی اینکه سایر موجودات محل ظهور «همه» اسماء الهی هستند منتها نه به شدتی که یک انسان می‌تواند باشد) ولی آخرش گفتید: سایر موجودات محل ظهور اسم یا اسمایی هستند (این حرفتون یعنی اینکه سایر موجودات محل ظهور «همه» اسماء الهی نیستند) آخرش هستند یا نیستند؟ اگر نیستند پس چطور امیرالمومنین مثلا به سنگ که نگاه می‌کرد اسم الله (که جامع تمام اسماء الهی است) را میدید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه کلی آن سخن، سخن درستی بود و در عین دقت به آنچه عرض شد باید ملاحظه بفرمایید که نگاه حضرت در آن روایت، با توجه به معیّت حضرت حق است با موجودات، و این ربطی به مظهریت آن موجودات ندارد و به همین جهت حضرت می‌فرمایند: «ما رأیتُ شیئاً إلا و رایتُ الله قبله و معه و بعده». و بحث معیت حضرت حق با هر اسمی از مباحث خوبی است که در عرفان مورد بحث قرار می‌گیرد. موفق باشید

31230
متن پرسش
سوالی پرسیده ام در مورد جوانی که دو رفیق خود را به خاطر عدم تجاوز به یک زن و جلوگیری از کشته شدن اون زن به قتل رسانده است. جواب نیومده. در ایمیل هم نیست. لطفاً بررسی کنید. بسیار مهم و ضروری است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی به ایمیل‌تان این‌طور جواب داده شد:

31223- باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. امری نیست که به راحتی بتوان در آن نظر داد. موفق باشید

31229
متن پرسش
با سلام و درود خدمت استاد طاهرزاده که آنچه هستم را مدیون ایشانم. حضرت استاد جوانی هستم اندک مطالعه ای داشتم از آثار شما و سایرین. می‌خوانم و می‌فهمم و می‌دانم که بسی فاصله است بین حصول و حضور. حال که می‌نگرم از حصول فراتر نرفته و آنچه می‌دانم را نمی‌توانم! اگر می‌خواهید به کتبتان ارجاع بدهید باید بگویم آری خوانده ام. اما نشد درمانده ام، آنانکه که قرار بود تاریخی رقم بزنند در این تاریخ زمین گیر شده اند. گاهی در تاریکی ام گاهی در نور. گاهی حتی گناه کبیره. از هیچ چیز مصون نیستم. مذبذبین بین عالم دنیا و آخری، دست بسته و خسته ام. استاد بگو چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این راه، راهی است که موانع دارد ولی افق آن روشن است. اگر بتوانید آرام‌آرام به مباحث «جهان میان دو جهان» رجوع فرمایید، با قوت بیشتری مسیر را طی می‌کنید. بنا بر این است که إن‌شاءالله در هفته‌های اخیر جلساتی در رابطه با بحث ۱۵ نکته در موضوع «عقل تکنیکی» گذاشته شود که إن‌شاءالله شرایط فهم مباحث اخیر بهتر فراهم می‌شود. موفق باشید

31227
متن پرسش
سلام: سوالی پرسیدم. اما جوابی نیومده. فکر کنم شماره سوال این بوده. 31221
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد که عموماً مربوط به امور شخصی افراد است به صورت شخصی جواب سؤال این‌طور به ایمیل جنابعالی ارسال شد:

31221- باسمه تعالی: سلام علیکم: موارد مواردی نیست که ما بتوانیم نسبت به آن‌ها نظر صریح دهیم. همین اندازه می‌توان گفت وظیفه شما بیشتر مربوط به رعایت حقوق همسرتان است. موفق باشید

31226
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به مباحث برهان صدیقین می‌توانیم بگوییم موجودات از جهت «ماهیت» خدا نیستند ولی از جهت «وجود» خدا هستند؟ یعنی وجود وقتی محدود میشه دارای ماهیت میشه که این ماهیت خدا نیست ولی از جهت اینکه این «وجود» همان عین وجود است که محدود شده خدا هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «وجود» به خودی خود یک مفهوم است و آنچه در خارج واقع است مظاهر وجود است با شدت و ضعف خاص خودش و در این رابطه وجود مطلق است که می‌توان گفت مقام حضرت حق می‌باشد و چون سایر مراتب وجود، وجودِ مطلق نیستند مصداق وجود خداوند نمی‌باشند. موفق باشید

نمایش چاپی