بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
2694
متن پرسش
با سلام به شما استاد گرامی.اینجانب دانش پژوه جامعه الزهرا قم قسمت غیرحضوری هستم که کتابها و سی دی ها را دریافت می نمایم و خود باید مطالعه کنم الان این قدر عقب افتاده ام که نزدیک است شرایط ادامه تحصیل را از دست بدهم و بخاطر همین گاهی اضطرابم خیلی بالا می رود.شما پیشنهاد می نمایید چه روشی را در پیش گیرم تا خوب تمرکز و توجه بر روی درسهایم پیدا کنم و حالا اگر جبران نمی توانم بکنم لا اقل اگر خداوند صلاح می داند این راه را ادامه دهم.من الله توفیق.دامت برکاته.خدانگهدار.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بزرگان گفته اند: «توزیعُ الْوَقْتِ توسیعُ الوقت » اگر وقت خود را تقسیم کنید و برای روز و شب‌ات برنامه‌ریزی کنید فرصت انجام کارهای عقب‌افتاده را پیدا می‌کنید رمز موفقیت بعضی ها این است که هر کاری را به موقع انجام می دهند و برای همه اوقات خویش برنامه دارند؛. حضرت امیر علیه‏السلام هرگاه بر فراز منبر می‏نشست، پیش از آن که خطبه را آغاز کند به حاضران چنین توصیه می‏کرد و هشدار می‏داد: «ای مردم! از خدا پروا کنید. هیچ کس عبث و بیهوده آفریده نشده است؛ تا به بازیچه مشغول شود و هیچ کس به حال خود رها نشده است که عمر خود را لغو و بیهوده سپری کند». موفق باشید
2397

تشیع عرفابازدید:

متن پرسش
طبق عقیده ما شیعیان راه صحیح سلوک منحصر در تشیع و راه ائمه اطهار است ؛ ولی در تاریخ عرفان ما نام افرادی همچون : ابوهاشم کوفی ؛ معروف کرخی‌ ، بایزید بسطامی ، سری سقطی، جنید بغدادی ، ذوالنون مصری ،سهل تستری ، شبلی و ..... به عنوان عارف و ولی الهی آمده است و کراماتی نیز برایشان نقل شده ‌؛ و بعضا نکات عمیق عرفانی در آثارشان دیده می شود ، ولی با اینکه حتی نام شیعانی که تقیه می کرده اند در کتب رجال شیعی ذکر شده است ،نام این افراد در کتب رجال شیعه دیده نمی شود و برخی از اعمال آنها خلاف شیوه سلوک ائمه و تشیع است ،و برخی ازاین افراد حتی خلفای غاصب را نیز مدح می کرده اند . آیا این افراد شیعه بوده اند و تقیه می کرده اند یا انکه اصلا عارف نبوده اند و اشتباه به عنوان عارف معرفی می شوند و کرامات آنها از طریق قوای شیطانی بوده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آیت‌الله‌جوادی معتقدند این‌ها عموماً از نظر عقیدتی شیعه‌اند ولی از نظر فقهی نه. در کتب رجال کسی را شیعه می‌دانند که از نظر فقهی شیعه باشد. موفق باشید
1826
متن پرسش
سلام علیکم . اینکه خداوند متعال با آن همه عظمت غیر قابل فهم فرموده : آیا به شتر نمینگرند که چگونه خلق شده . چه سری در آن است خلقت شتر چگونه انسان را هدایت میکند وبه چه سوال بزرگی پاسخ میدهد .سوال دوم اینکه فرموده انسان به غذایش بنگرد بسیاری گفته اند یعنی در غذایش دقیق شود یا اینکه منظور غذای روح است ولی من فکر میکنم با توجه به آیه بعدش که فرموده ما آب را فرو ریختیم و..... منظور اینست که عالم طوری تنظیم شده که حتی انسان اگر به چگونگی آماده شدن غذایش بنگرد میفهمد کار طبیعت نیست و این طبیعت خودش مقهور حکیمی است که همه چیز را برای انسان آفریده . آیا این برداشت من درست است ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- در ابتدای سؤال خود به بنده لطف‌ها کرده بودید که ضمن تشکر، قسمت اول سؤال را حذف کردم، امیدوارم خداوند بر همه‌ی ما منت بگذارد و از پرتو انوار امام زمان‌مان محروم‌مان مگرداند، دائم به فکر مولایمان امام عصر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» باشید، از خدا می‌خواهم شما را و من را از موالی اماممان قرار دهد. 2- قسمت اول سؤال‌تان هم برمی‌گردد به همان نکته‌ای که در قسمت دوم سؤال متوجه شده‌اید. یعنی خداوند ما را به نظر به شتر و چگونگی خلق آن دعوت می‌کند تا نحوه‌ی ربوبیت خدا را در نظامی بنگریم که شتر نیز جزیی از آن نظام است. علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» می‌فرمایند: خداوند می‌خواهد از این طریق ما را متوجه نبوت بگرداند و بفرماید ما در راستای ربوبیت خود، به همان شکل که شتر را در زندگی شما قرار دادیم تا در شرایط زندگی بیابانی بتوانید زندگی خود را ادامه دهید، انبیاء را فرستادیم تا ربوبیت خود را کامل گردانیم و شما در ادامه‌ی حیات معنوی موفق گردید. به همین جهت علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» معتقدند عموم این مثال‌‌ها جهت اثبات ضرورت نبوت است. موفق باشید
1164

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد محترم؛ من کتاب جوان و انتخاب بزرگ شما را خواندم و پس از خواندن آن دچار تلاطم فکری شده ام از این باب که آیا کارهای من در راستای اراده خداوند است یا خیر و به نوعی در اهداف زندگی ام دچار شک شده ام. لازم به ذکر است که بنده معلم هستم و کار سرمایه گذاری در بازار نیز انجام می دهم.چگونه اعمال خود را در راستای اراده خداوند انجام دهم و همچنین یک سوال دیگر نیز دارم، بنده چندسالی است که کار نوازندگی ساز نی نیز میکنم و با این ساز به آرامش می رسم، آیا نوازندگی نی نیز از این باب مشکل دارد یا خیر؟ با تشکر از شما
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی نه، نوازندگی نِی اشکال دارد و نه سرمایه‌گذاری در بازار، آنچه اشکال دارد غفلت از نحوه‌ی حضور ما در ابدیت است که باید قلب خود را با معارف الهی و اعمال عبادی مناسب آن عالَم کرده باشیم، اگر نوازندگی نی و سرمایه‌گذاری در بازار ما را از این امر غافل کرد اشکال دارد. موفق باشید
759

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
آیا رابطه ای بین غدیر وظهور از نظر ولایت پذیری هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: وقتی امکان ولایت حضرت مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» بر اساس غدیر فراهم نشد، ظهور حقیقت به زمان مناسب خود منجر خواهد شد تا مردم به مرحله‌ای برسند که بتوانند خود را در محضر ابعاد غیبی امام معصوم حاضر ببینند و غدیر در ولایت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه»ظهور کامل می یابد. إن‌شاءالله. موفق باشید
705

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم با توجه به پاسخ کد 690 و اینکه وظیفه تک تک افراد با یکدیگر متفاوت است 2 سوال هز خدمتتان داشتم: 1- بنده نیز شرایط شبیه سوال مورد نظر را داشتم، البته بنده کار را یک سره کردم و از دانشگاه انصراف داده و وارد حوزه قم شدم و در کنار برکات فراوانش اما از جهاتی نیز به شدت ضربه خورده و توی ذوقم خورده است و همیشه توی ذهنم بوده که تحصیلات و مطالعات علوم دانشگاهی را در کنار حضور در حوزه از سر بگیرم، لذا تقاضامندم راهنمایی شما هستم و خواهشمندم شماره تلفن یکی یا دو تا از کسانی که بین حوزه و دانشگاه را جمع کرده و موفق بوده اند را به ایمیل بنده ارسال بفرمایید 2- با توجه به اینکه علوم دانشگاهی خواستگاهشان در غرب است و اصلا خود نظام دانشگاهی یک ابزار غربی است و بنا بر سخنان شما، علوم آن هم علومی است در راستای تخریب طبیعت و بلکه انسانیت، آیا باز هم جمع علوم حوزوی با این علوم یک نکته مثبت قلمداد می شود یا ترک آنها بهتر است؟ به عبارت دیگر بنده در علوم دانشگاهی بسیار موفق هستم ولی در حوزه موفقیت آنچنانی کسب نخواهم کرد حال کدام بهتر است ورود به دانشگاه و صعود از پله های ترقی آن یا ورود به حوزه و چشم پوشی از آن موفقیت ها؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: اگر فعلا وارد حوزه‌ی علمیه شده‌اید با توجه به وسعت علومی که در کنار فقه و اصول در حوزه مطرح است سعی بفرمایید خلاء خود را با تفسیر و عرفان و حکمت پر کنید که امروز جامعه‌ی ما نیاز مبرم به آن‌ها دارد إلاّ این‌که روح شما نتوانسته است به‌راحتی با علوم حوزوی هماهنگ شود. تلفن جناب آقای مقدادی را خدمتتان می‌دهم، امید است از تجربیات ایشان بتوانید استفاده کنید. موفق باشید.09133114830
20649

راز اشکبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی وقتتون بخیر: ببخشید اینی که آیت الله بهجت در مورد اشک و بکا فرمودن که از اعلی علیین است مخصوصا اشک برای امام حسین (ع) و برای دعا، یه کم برای بنده مبهم هست، یعنی حتی در این دو مورد هم که ما به خودمون تلقین کنیم و با تلاش اشکمونو جاری کنیم بازم اذن از بالا میاد؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه با نظر به حقیقتی که حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» در مقابل ما گشودند و ما با اشک خود، طلبِ اتصال به آن حقیقت را داشته باشیم، آن اشک از اعلی علیین خواهد بود. عمده آن است که منشأ اشک ما نظر به افق گشوده‌‌ای باشد که در مقابل ما قرار می‌گیرد، مثل آن‌چه که امروز شهداء این افق را می‌گشایند. موفق باشید

19505

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: نماز و روزهاتون مقبول درگاه حق تعالی. استاد یک مقاله ایی رو با کمک دوستان در حال جمع آوری هستیم. از کتاب جنود عقل و جهل حضرت امام رضوان الله علیه که بنده در مورد مواضع زیر نیاز به کمک جنابعالی تا جایی که برایتان مقدور باشد دارم: «صبر» نظام صبر 1- ضرورت شناسی 2- آسیب شناسی 3- چیستی و چرایی و چگونگی 4- صبر در حوزه های پیرامونی (شخص و خانواده و کشور و بین الملل) 5- نقش صبر در منابع 5 گانه قدرت (سیاست و اقتصاد و فرهنگ و اجتماع و مسائل نظامی) ان شاءالله شهید شوید به حق فاطمه زهرا سلام الله علیها
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از دعایی که در آخر فرمودید. به نظر بنده اگر ابتدا آیات «صبر» در قرآن را بیابید و سپس به تفسیر المیزان و تفسیر «تسنیم» ذیل همان آیات، رجوع فرمایید مطالب خوبی به‌دست خواهید آورد. به‌خصوص که علامه در تفسیر المیزان وقتی در آیه‌ای صبر مطرح می‌شود خودشان زوایای دیگری را که در آیات دیگر هست، گوشزد می‌کنند. در ضمن در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» جلد دوم: صفحات 402 و 423 و 483 نکاتی در این مورد هست. موفق باشید

19502
متن پرسش
سلام علیکم: لطفاً راهکار های عَملی غلبه بر آتش شَهوت به مَنِ پسرِ جوان توضیح دهید چون این آتش شَهوت دین و دنیای من را سوزاند و تا حدی پیش رفته که حتی باعث شده ترک واجبات مثل: نماز نخواندن و انجام محرمات مثل: نگاه به نامحرم کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید نگاه به نامحرم، کارها دست انسان می‌دهد. در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» راه‌کارهایی جهت رفع این مشکل مطرح شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

15565

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چه لزومی داشت که خداوند متعال جریان فراموش کردن ماهی را در داستان حضرات موسی (ع) و خضر (ع) ذکر کنند. می شد مثلا بعد از ذکر آیه ۶۰ به آیه یافتن حضرت خضر (ع) اشاره کنند و از گفتن فراموشی ماهی صرف نظر کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رازهایی در این قضیه بوده است که از طریق وقوع امر غیر عادی، متوجه‌ تصرف آن ولیّ خدا یعنی حضرت خضر بشوند. عرایضی در این رابطه در تفسیر سوره‌ی کهف شده است. اصل بحث بر روی سایت هست. موفق باشید

14004
متن پرسش
1. در برهان صدیقین فرمودید خدا عین هستی و عین کمال است هدایت و رحمت کمال است پس خدا عین رحمت و هدایت است و ضلالت و غضب عدم هدایت و رحمت است پس وجه کمالی نیست که ما به خدا نسبت می دهیم در حالی که قرآن می فرماید خدا گمراه می کند و خدا غضب می کند آیا می شود این نکته را با معرفت النفس اینگونه فهمید که نفس عین دیدن است و وقتی عضو بینائی از بین رفت می گوئیم کور شدم در حالی که نفس عین بینائی است و از آن کوری صادر نمی شود حالا در رابطه ی خدا و انسان وقتی می گوئیم خدا گمراه کرد و یا غضب کرد یعنی انسان مشکل دارد که نمی تواند هدایت و رحمت الهی را بگیرد و می گوئیم خدا غضب کرد یا قضیه این نیست و غضب و گمراهی کمالی در خداست و آن را جلوه می کند مثل سایر اسماء کمالی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام و ملاصدرا می‌فرمایند «با توجه به این‌که خداوند عین کمال است پس وقتی رحمت خود را از انسان بگیرد عملا به او غضب کرده‌است و یا وقتی نور هدایت را از انسان بگیرد عملا او در گمراهی خواهد بود ولی این نوع گمراه کردن خدا، ابتدایی نیست بلکه به تبع عصیان انسان است که خداوند هدایت را از او سلب می‌کند. موفق باشید

13026
متن پرسش
با سلام و درود فراوان خدمت شما استاد گرامی: بنا بر توصیه شما مطالعه کتاب «جایگاه رزق در هستی» را شروع کردم و به انتها رسیده است و مطالب مبسوطی فرموده اید. خدا خیرتان بدهد. حال: در صفحه 179 کتاب مذکور بند "قاعده ای منطقی" آورده اید که بنا به فرمایش علی(ع)لقمان به فرزندش فرمود: در مراحل سه گانه، دوران جنینی و دوران شیرخوارگی و دوران کودکی، خداوند شرایط رسیدن رزق را - بدون آنکه نیاز باشد، تو خود را به زحمت اندازی - فراهم کرد (صفحه 180). حال یک سوال دارم و اینکه ما در برخی از قسمتهای جامعه خودمان ایران و دیگر جوامع بشری مانند آفریقا و کشورهای فقیر، شاهد هستیم نوزادانی با سوءهاضمه شدید به دنیا می آیند که در زمان جنینی به علت کمی مواد غذایی که مادر بتواند خود و جنینش را تقویت کند، نوزادی متولد می شود که از همان ابتدا سوءهاضمه دارد و رشد کافی نداشته است یا در ابتدا می میرد یا یا پس از مدتی به علت همان سوءهاضمه و نبود موادغذایی کافی و مناسب دچار مشکلات عدیده ای می گردد، و به رشد کامل جسمی و مغزی نمی رسد. یا اینکه ناتوان می ماند یا اینکه می میرد (بارها از تلویزیون یا عکسها مشاهده کرده ایم که کودکانی با شکم های بادکرده و اندامی استخوانی). البته جایگاه بهداشت را نمی توان نادیده گرفت. حال جایگاه رزق آن مخلوقات خداوند کجاست؟؟؟؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که مطمئنیم حضرت حق به عنوان رزّاق حتماً رزق هر مخلوقی را خلق کرده است، در این‌گونه موارد که ذکر می‌فرمایید باید بررسی کنیم تا معلوم شود رازِ این مشکلات کجاست. آیا خودشان آن‌طور که باید در تهیه‌ی رزق تلاش نکرده‌اند؟ آیا ظالمی رزق آن‌ها را از آن‌ها گرفته و آن‌ها تلاش نمی‌کنند حقّ خود را از دست او بگیرند؟ در اطراف خودمان می‌بینیم مواردی را که طرف خودش با دست خودش و با ایجاد آرزوهای بلند دنیایی رزق خود را از بین برده است و با تهیه‌ی چیزهایی که نیاز نداشته، امکان تهیه‌ی ارزاقی که نیاز دارد را از دست داده است. موفق باشید

12112
متن پرسش
سلام بر شما: استاد عزیز چگونه می توانیم به تاریخی که الان به دست ما رسیده اطمینان کنیم که در گذشته(در آن زمان خاص) آیا واقعا این افرادی که گفته شده بوده اند؟ چه روشهایی برای راستی آزمایی تاریخی وجود دارد؟ چگونه با نیمه عمر کربن 14 سن آثار باستانی را تشخیص می دهند؟ چون می گویند نیمه عمر کربن 14 برابر با 5730 ساله، خود این نیمه عمر که شده ملاک تشخیص عمر اشیاء قدیمی چگونه بدست آمده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما به قرآن و روایات و روح تاریخی که قرآن متذکر آن حوادث است بیشتر اعتماد می‌کنیم. موفق باشید

10762

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: لطف کنید معنای (برح الخفاء وانکشف الغطاء) در زمان غیبت یعنی زمان ما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به پروردگار خود عرضه می‌داریم؛ بلای عظیم و بیچارگی ما آشکار و پرده از روی کار ما بر افتاده. که حاکی از بروز مشکلاتی است که فقدان امام معصوم برای ما پیش آمده و از این طریق تقاضای تسریع ظهور آن حضرت را داریم تا هیچ مسلمانی بهانه‌ای جهت نزدیکی به کفر و استکبار را نداشته باشد. موفق باشید
9022
متن پرسش
به نام الله با سلام خدمت استاد عزیز: در سوالی که پیرامون استغفار ائمه علیهم السلام پرسیدم شما پاسخ عمیقی از دید عرفانی لطف فرمودید ولی جناب استاد مشکل من اینجاست که بعضی از این فراز ها با آن تحلیل جور در نمی آید. مثلا وقتی حضرت می فرمایند: «عملته فی خلواتی» اتفاقا اینجا بحث «ترددی فی الاثار» مطرح نیست بحث خلوت ایشان است و نمو نه هایی که با این بحث عمیق عرفانی انگار جور در نمی آید. نیازمند توضیح بیشتر جناب استاد هستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر اصل مطلب را داشته باشید مطالبی مثل آن‌چه می‌فرمایید در آن روشن می‌شود، چون هراندازه انسان بیشتر متوجه عظمت حضرت حق شود بیشتر متوجه قصور خود در مسیر بندگی چنین خدایی می‌گردد. موفق باشید
8285
متن پرسش
سلام استاد عزیز سوالی هست که باعلم تجربی هر چی دنبالش گشتم پیدا نشد و اون اینه که چرا وقتی نماز صبح ما قضا میشه روز ما خراب میشه کارا درست پیش نمیره تا چشم رو هم میذاریم شب شده بدون اینکه دستاوردی داشته یاشیم بزرگوار لطفا ازعالم تکوین و تشریع و اینا سخن نگید چون من از اینا چیزی سر در نمیارم ممنون که به قول حضرت حافظ بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مختوم بی عنایت
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شیطان لعنتی کاری می‌کند که نماز شما قضا شود و بعد سعی می‌کند تا آن‌جا که می‌تواند یا کارهای روزتان را خراب کند یا این‌طور القاء کند که گمان کنید کارها همه در آن روز خراب شد تا شما را مأیوس کند. راهش آن است که به قول خدا اعتماد کنید که فرمود اگر قضای نمازت را خواندی من آن نماز را به عنوان نماز کامل می‌پذیرم و بعد با اطمینان کامل که خدا نمازتان را پذیرفته به امید خدا وارد روز شوید و پوزه‌ی نحس شیطان را به خاک بمالید. موفق باشید
7983
متن پرسش
باسلام درباره آیت الله وحید نقل شده :(وی با تأکید بر اینکه همه چیز در قرآن و روایات است به طلاب توصیه کرد که وقت خود را صرف قرآن و روایات کنند و خاطرنشان کرد: بنده سال‌ها نزد فیلسوف بزرگ مرحوم میرزا مهدی آشتیانی و مرحوم میرزا ابوالقاسم الهی که فیلسوف خراسان بود، فلسفه را تلمذ کردم چون از اول عاشق این رشته بودم اما بعد از مدتی فهمیدیم آنچه گمشده فقط در کتاب و سنت است).آیا واقعا همین کتاب و سنت نیاز بشر به فلسفه را بازگو میکنند یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همه‌ی حقیقت را باید در قرآن و روایات جستجو کرد و هراندازه عقل و قلبِ انسان بیشتر رشد کرده باشد از قرآن و روایات بیشتر می‌توان استفاده کرد. فلسفه و عرفان می تواند قدرت فهم قرآن و روایات را بیشتر ‌کند. نمونه‌اش حضرت امام و علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیهما». موفق باشید
5630
متن پرسش
بسمه تعالی محضر حضرت استاد سلام علیکم احتراما شاگرد کوچک شما 7 سال است که به عنوان مشاوره خانواده و کارشناس آسیبهای اجتماعی مشغول به خدمت می باشد..در جواب سوال خانمی که بحث ازدواج موقت را زیر سوال برده بودند ..خواستم نکته ای را عرض کنم.. به تجربه اینجانب و همکارانم بیش از 95 در صد طلاق ها چه رسمی و چه عاطفی {با هم و از هم جدا } زنان در این دهه های اخیر به علت عدم مهارت زناشویی و مهارتهای خدادادی و کثرت زیاد به سمت امیال نفسانی از طریق فعالیت های اجتماعی و توجه به رسانه ها از وظایف اصلی خویش که شوهر داری به معنای ایجاد فضای آرام و گرم برای رشد همه جانبه اعضاء خانواده...عامل بحران ها می شوند..و یکی از این بحران ها رفع نشدن نیاز جنسی مرد و تبدیل شدن به اصطکاک های عصبی شده است و خود بزرگترین عامل برای گرایش مرد به میل مخالف می باشد...حال اگر خانمی در مسیر تعالی حرکت کند و جهاد خویش را و هدف از بودن را بداند و حاشیه برای خود ایجاد نکند..چرا باید شوهرش بجز خانه و خانواده احساس نیاز دیگری کند...اینجا خانم ها باید کمی تامل و تحقیق کنند. البته وارد بحث وظیفه اجتماعی مردان مسلمان نشدم... لطفا اگر نقصی در کلامم هست بفرمایید. یا حسین علیه السلام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید چقدر خوب است به اندازه‌ی کافی روی این موضوع کار شود. چند سال گذشته جناب آقای رحیم‌پور ازغدی در این موضوع طی چند جلسه، مطابق روایات نکات ارزشمندی را فرمودند ولی متأسفانه کسی دنبال آن را نگرفت و به‌خصوص خانم‌ها روی این موضوع خوب کار نکرده‌اند. موفق باشید
4304
متن پرسش
آیا ملاک حضوری بودنِ یک علم، این است که خود معلوم نزدش باشد نه صورتش؟ یا ملاکش این است که بدون مقدمات عقلی و استدلالی حاصل شده‌باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو یکی است. وقتی معلوم بدون مقدمات عقلی و استدلالی نزد عالم باشد یعنی مفهوم معلوم نزد عالم نیست بلکه وجود معلوم نزد عالم است. موفق باشید
2787
متن پرسش
سلام علیکم تعداد جلسات شرح کتاب معاد، هفتاد جلسه است؟ به نظر می رسد باید تعداد جلسات بیشتر باشد چون شرح مطالب کتاب تمام نشده است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: درست می فرمائید.مجموعاً 6 7 جلسه است . موفق باشید
1988
متن پرسش
با سلام استاد بزرگوار در بحث برهان صدیقین این سوال برایم پیش آمده : 1- قاعده بدیهی کل ما بالعرض لا بد این ..... می فرماید اگر چیزی صفتی داشته باشه که ذاتی اش نباشه اون صفت باید به چیزی برگرده که ذاتیشه مثلا اب اگر شوره چون این شوری اش ذاتیش نیشت پس باید به نمک برگرده که ذاتیش سوال اینجاست که ما چون می دانستیم آب در اصل خالص و شیرین است فهمیدیم که شوری ذاتی اش نیست ولی در خصوص وجودات این تشخیص چگونه است یعنی از کجا باید فهمید که این وجود ذاتی اش است یا نیست که بعد بخواهیم وصلش کنیم به عین وجود . ضمنا می فرمایید منظرتان را عوض کنید صحیح متوجه نمی شویم اگر منظورتان حضوری کردن مباحث است چگونه باید انجام داد.با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در کتاب بحث شد که تنها وجود ،ذاتی است که عین وجود است و عین وجود صفات خاص خود را دارد، پس هرچیزی که آن صفات را ندارد، عین وجود نیست و به عین وجود ختم می‌شود. عبور از کثرت و ماهیت به وحدت کار می‌برد سعی کنید کثرت‌ها را به وحدت ارجاع دهید. موفق باشید
764

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوی سلامتی برای شما. شنیده ام اگر کسی مجبور به دزدی باشد می تواند در حد نیازش دزدی کند. آیا این مطلب درست است؟ از طرف دیگر در ضمن تفسیر یک سوره ای شنیدم حدیثی داریم که اگر یک مسلمانی از گرسنگی در حال مردن هم باشد سزاوار است که بمیرد ولی از کفار تقاضای نان نکند باطن این احکام چگونه است؟ لطفا مفصل شرح بفرمایید که کاربرد این دو حکم در فقه و نیز کاربرد عرفانی آن کجاست و در صورت امکان مثال بزنید. باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: یکی از تکالیف انسان این است که از جانش محافظت کند و اگر این تکلیف در مقام عمل، با تکلیف دیگری درگیر شد (که به اصطلاح اصولیون از آن به تزاحم تعبیر می‌شود) فقهاء با قواعدی که در مقام استنباط از آن استفاده می‌کنند، حکم این‌که کدام یک از این دو تکلیف باید مقدم شمرده شود را بیان می‌کنند. در مورد اولین قسمت سوال شما نیز انسان با دو تکلیف مواجه می‌شود؛ یکی وجوب حفظ نفس و دیگری حرمت تصرف در ملک دیگران بدون اذن. هنگامی که این دو تکلیف با هم تزاحم می‌کنند فقهاء تکلیف به حفظ نفس را به خاطر این‌که در قیاس با حرمت تصرف در ملک غیر، ملاک اهم دارد، مقدم داشته‌اند البته اگرچه تصرف در ملک دیگران بدون اجازه‌ی آن‌ها این‌جا جایز شمرده‌شده، منافات با حکم به ضمان ندارد. در مورد دومین قسمت سوال شما، باز دو تکلیف بر عهده‌ی انسان است که با هم تزاحم نموده‌اند. یکی حفظ نفس و دیگری عدم ایجاد تسلط کفار بر مؤمنین. اگر روایتی با مضمونی که نقل کردید ثابت و قابل استناد فقهی باشد می‌توان این‌چنین گفت که در آن روایت، ملاک تکلیف به حفظ نفس، کم اهمیت تر از تکلیف دیگر شمرده‌شده. موفق باشید
24631
متن پرسش
سلام استاد وقت بخیر: در مورد پوشش بانوان سوالی داشتم: در فتاوای رهبری اخیرا مطلبی را دیدم که برایم سوالی پیش آمد. متن فتوا: منظور از زینتی که خانم‌ها باید از نامحرم بپوشانند: به زینت‌هایی گفته می‌شود که جزو بدن شخص به شمار نمی‌رود (مانند انواع زیورهای طلا و جواهر) و هم به آرایش‌هایی گفته می‌شود که به بدن شخص متصل بوده و گویی جزئی از اوست (همانند سرمه و رنگ مو). علاوه‌براین، خود زیبایی‌های طبیعی بدن (اندام و زیبایی‌های بدن) نیز زینت به شمار می‌رود، و در کل هر چیزی که عرفا زینت محسوب گردد، بانوان باید آنها را در برابر مرد نامحرم بپوشانند. البته صورت و دست‌ها تا مچ بدون زینت از این حکم مستثنی می‌باشند. سوال بنده این است که آیا هر پوششی که شیک و زیبا باشد مثلا روسری طرح‌دار، لبه چادر نگین دوزی شده، مانتو طرح‌دار و گل‌دوزی شده، حلقه ازدواج حتی اگر یک رینگ ساده باشد و یا گیره روسری..در کل هر پوششی که جلوی نامحرم پوشیده می‌شود اگر زیبا و شیک باشد زینت محسوب می‌شود؟ آیا پوشیدن لباسی که حدود اسلامی آن رعایت شده است (یعنی آستین تا مچ و گردی صورت..) و جلف و زننده نیست نکته دیگری را هم برای انتخاب آن باید رعایت کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسأله‌ی زینت به تشخیص  عرف است. یعنی به صورت کلی باید دید که عرف چه چیزی را زینت به حساب می‌آورد به این شکل که اگر شخصی آن کار را بکند عرفا گفته می‌شود که «زینت کرده‌است». بنابر این تشخیص این امور به نگاه عرفیِ خودتان بر می‌گردد و این‌چنین نیست که یک مجتهد مصداقی را اثبات و مصداق دیگری را نفی کرد. موفق باشید

17719

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده وقتتون بخیر: استاد دو تا سوال داشتم اگه میشه مثل همیشه راهنماییم کنید تشکر. 1. استاد کسی که مرتکب گناه میشه و متوجه میشه که از خدا دور شده چیکار باید انجام بده تا هرچه زودتر به خدا برسه؟ (یعنی حضور خدا رو درک بکنه، قبلا کمی درک می کرد اما با انجام گناه دیگر نمی تواند.) 2. استاد میشه خواهشا نظر خودتان را راجع به بازاریابی شبکه ای بیان بفرمایید؟ تقریبا 50 الی 60 درصد دانشجوهای دانشگاه ما جذب این شرکت ها شده اند. متأسفانه نتونستم نظر آیت آلله خامنه ای رو پیدا بکنم. احساس می کنم این بازاریابی های شبکه ای اشکالی دارند اما نمی توانم اشکالشان را پیدا کنم. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین که متذکر این امر شده‌اید، تذکری است از طریق ملائکة اللّه، پس با امیدواری تمام و رعایت تقوا راه رجوع به خدای کریم را در مقابل خود بگشایید. 2- بنده در این امر صاحب‌نظر نیستم ولی اهل فن آن را مشکل‌دار و مشکل‌زای می‌دانند. موفق باشید

17365
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به مساله حب که در روایات تاکید شده و فرمودند دین جز محبت نیست چند سوال در مورد حب داشتم، همانطور که فرمودید کسی که گناه می کند لحظه گناه یاد خدا نیست ولی آیا می شود گفت هنگام گناه هیچ محبتی به خدا ندارد و محبتش کلا از خدا منقطع شده است؟ فرض کنیم مومن می داند تا دیر وقت برای امام حسین (ع) سینه بزند نماز صحبش قضا می شود، یا ممکن است مومنی بخاطر حب به مومنی مثلا رهبری به مخالف رهبری اهانت کند. ایا در آن لحظات مومن حب به اهل البیت و مومن نداشته است؟ ۲. در آن مواردی که در سوال قبل مثال زدم آیا می شود گفت محبت به خدا و اهل البیت یا مومن مقدمه گناه شده است؟ و آیا چنین قیاسی درست و عاقلانه است؟ سپاسگزارم به دو سوال پاسخ می فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عموماً انسان‌های مؤمن در حین گناه، نظر به رحمت الهی دارند. لذا نمی‌توان گفت در حین گناه به‌کلّی از محبت به حق خالی‌اند. حتی آن وقتی که به مؤمنی توهین می‌کنند از محبت به حق خالی نیستند. آری! اگر نور محبت به حق شدید بود، بهتر خود را کنترل می‌کردند 2- با توجه به جوابی که در قسمت اول داده شد، پس نمی‌توان گفت محبت مقدمه‌ی گناه است بلکه امید به رحمت الهی منجر می‌شود که انسان‌ها تصور کنند حضرت حق به آن‌ها سخت نمی‌گیرد. در حالی‌که غافل می‌شوند که گناه ریزش رحمت و فیض خدا را از انسان می‌گیرد. چنان‌چه قرآن در مورد حضرت یونس«علیه‌السلام» می‌فرماید: «فظنّ ان لن نقدر علیه» گمان می‌کرد به جهت کاری که کرده است، خداوند به او سخت نمی‌گیرد. موفق باشید

نمایش چاپی