بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21085
متن پرسش
با سلام ادب خدمت استاد عزیز: در خصوص سوال ۲۱۰۱۲ نمی خواهم مثل آن سوال طولانی شود و وقت شما را بگیرم. استاد دردآور است واقعا حس بدیست این وقایع که یاد سال ٨٨ افتادیم در روز عزای سیدالشهدا عده ای چه بی حرمتی ها کردند. و این چند روز خصوصا دیشب، که عده ای از همین مردم و خصوصا جوانان به اسم اعتراض با گرانی، نیت دیگری داشتند و این آشوب ها بپا شد. خوب همه می دانند چه شد، نیازی به گفتن نیست ولی قضیه اینجا درد آور است که همین پرچم ایران که پایین می کشند و آتش می زنند هر روز با احترامات خاصی در مراکز نظامی کشور بالا می رود و به پای همین پرچم قبل شروع انقلاب چقدر شهید دادیم و در جنگ تحمیلی بالای ۲۰۰۰۰۰ شهید و تا سال ۹۵ بالای ۲۰۰۰ نفر شهید مدافع حرم برایش خون دادند تا نتوانند دشمنان اهل بیت و کشور، به آن نزدیک شوند و هنوز هم پای این پرچم شهید داده می شود و هنوز هم برای جلوگیری از نفوذ تروریستها خون شهیدان در مرزها و فراتر از آن ریخته می شود. تا کی غفلت و بی تفاوتی، مگر رهبری تکلیف را معلوم نکردند؟ مگر امام خمینی نگفت که آمریکا و اسرائیل دشمن است و وسلام. خوب مشخص است که تا دست از دینمان برنداریم و به زیر سلطه آمریکا نرویم، همچنان دشمن ایرانند پس چرا بعضی مسئولان و بعضی مردم هنوز در غفلتند و سنگ چی را به سینه می زنند؟ هنوز که هنوزه بعد از سالها شهدای دفاع مقدس تفحص می شود و با مدافعان تشییع می شوند. اعتراض به وضع دولت و معیشت مردم حق است ولی ضرر به اموال مردم چرا؟ در ۹ دی امسال مردم چند دسته بودند عده ای برای دفاع از ولایت و سال ٨٨ و روز عاشورا، عده ای برای گرانی و معیشت عده ای هم به لجن کشیدن مملکت و خوشحال کردن دشمنان. آیا این اغتشاشات تجلیلی شد از حججیها؟ مرهمی شد بر دل زلزله زدگان یا کمکی شد در حق مستمندان و ... یا تیشه ای و زخمی بر ریشه انقلاب؟ کسی که خانه یا مغازه یا خودرو رو با هزار زحمت فراهم کرده برای گذران امور زندگیش، درست است که به اسم اعتراض به آتش کشید و ناامنی درست کرد مگر این جز خوشحالی دشمنان و ضرر مردم چیزی در پی دارد؟ کشوری که دشمنان منتظر جرقه اند الان در افغانستان تروریستها چه می کنند آیا درست است با این کارها راه را برای آنان هموار کنیم؟ آیا آن فریب خوردگان که به پرچم ملی رحم نمی کنند منتظرند تروریستها بیایند و خودشان، ناموسشان، پرچمشان، کشورشان، عقایدشان، دینشان را به غارت ببرند؟ واقعا استاد غفلت تا کی؟ در عراق، سوریه، افغانستان و .. چه کردند جز غارت و زخم به شیعه بود؟ نمی دانم چرا، ولی هنوز حس می کنم تاوان بی رنگ شدن دین در جامعه و مسئولین را می دهیم و از آن زلزله ها تا این اختشاشات همگی هشداری از خداست که به خود بیاییم و همه همه واقعا به این باور برسیم که امام خمینی و رهبری که گفتند آمریکا دشمن است، واقعا دشمن است. دیگر سازش و نرمی و فریب خوردن جایی ندارد و واقعا خدا را فراموش نکنیم که دیگر کسی که یاد خدا بود آیا به بیت المال دست درازی می کند از بیت المال کم می کند و می برد یا وعده پوچ می دهد. آیا هشدارهای خدا نیست که وقت آن نشده همه مردم و مسئولین متحد شده و با یک تفکر بسوی دولت و حکومت و تمدن اسلامی پیش روند تا ظهور امام زمان؟ آیا کشور شیعه مستحق چنین وضعی است؟ استاد واقعا مشکل کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبري می‌فرمایند این حرکت بدون چالش نمی‌شود و با اين‌همه چالش که در اطراف ما وجود دارد مي‌فرمايند: «ما ترديد نداريم که آينده‌ي روشني داريم». پس به جاي جاخوردن نسبت به اين چالش‌ها بايد صبر و مقاومت پيشه کرد تا نتيجه‌ي کامل را بگيريم و مأجور باشيم. بالاخره یک حرکت بزرگ، با این موانع کوچک همراه خواهد بود به‌خصوص که این مرتبه از لحاظ بی‌برنامگی و کوچکی، با چالش سال 88 قابل مقایسه نیست و این نشان می‌دهد انقلاب اسلامی به‌خوبی توانسته است نقشه‌های دشمنان خود را ناکارآمد کند. آری! کم‌کاری‌های ما جای خود دارد که زمینه‌ی چنین کارهایی را فراهم می‌کند. موفق باشید

19353
متن پرسش
با سلام: نظر استاد عزیز را در مورد مطلب زیر که در سایت نامبرده شده آمده جویا هستم. با تشکر «به گزارش افکارنیوز، درباره اصل «اسم اعظم»، باید گفت: بسیاری از اندیشمندان دینی معتقدند که «اسم اعظم» صرف دانستن و گفتن یک لفظ نیست، بلکه فراتر از لفظ دارای حقیقتی است که در اثر خودسازی، تهذیب نفس، عبادت و توفیقات الهی در وجود افراد پیدا می‌شود و در پرتو این حالت، خداوند قدرت و مقام والایى به آنها خواهد داد. در آیات و روایات زیادی به وجود اسم اعظم اشاره شده، و آمده است که اسم اعظم در اختیار پیامبران الهی و امامان معصوم (ع) بوده و افراد والا مقامی مانند آصف بن برخیا که توانست تخت بلقیس را از مسافت طولانی برای حضرت سلیمان (ع) حاضر نماید نیز دارای بخشی از اسم اعظم بوده‌اند.[1] با این حال؛ روایاتی وجود دارند که به فرازهایی اشاره کرده و اعلام می‌دارند که اسم اعظم در میان این فرازها وجود دارد که نمونه‌ای از آنها را با قطع نظر از سند در این‌جا ذکر می‌کنیم: امام سجاد (ع) فرمودند: «بیست سال از خداوند درخواست کردم؛ به من اسم اعظم را تعلیم دهد. پس در شبى ایستاده بودم و نماز می‌خواندم. چشم‌هاى من به خواب رفت و دیدم که جدّم رسول خدا (ص) از روبه‌رو می‌آمد. وقتی نزدیک من شد؛ بین دو چشم مرا بوسید و گفت: از خداوند متعال چه خواسته بودی؟! گفتم: اى جدّ بزرگوارم! از خداوند خواستم تا اسم اعظم خود را نشانم دهد. پیامبر (ص) فرمودند: اى پسرم! این دعا را بنویس. گفتم کجا بنویسم؟ فرمودند: با انگشت خود بر کف دستت بنویس؛ دعا این است: "یَا اللهُ یَا اللهُ یَا اللهُ وَحْدَکَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ أَنْتَ الْمَنَّانُ‏ بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ‏ وَ ذُو الْأَسْمَاءِ الْعِظَامِ وَ ذُو الْعِزِّ الَّذِی لَا یُرَامُ‏ وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ‏ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ؛ اى خدا! اى خدا! اى خدا! تو یگانه‌اى، تو یگانه‌اى، شریکى براى تو نیست، تو بخشنده، پدید آورنده آسمان‌ها و زمین، صاحب بزرگى و بخشش، صاحب نام‌هاى بزرگ و صاحب عزتی که مغلوب نمی‌گردد. خداى شما خداى یگانه است، نیست خدایى مگر او که بخشنده مهربان است‏ و رحمت خدا باد بر محمّد و بر همه آل او". سپس آنچه خواهی دعا کن». پس آن‌گاه امام سجاد (ع) فرمودند: «قسم به کسى که محمّد را به راستى به پیامبرى فرستاد؛ این دعا را تجربه نمودم و همان‌گونه بود که آن‌حضرت فرمودند». زید بن على گفته که من نیز تجربه نمودم چنان بود که پدرم على بن الحسین گفت."
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی حضرت سجاد«علیه‌السلام» با آن آمادگی روحیه‌ی خاص‌شان و وقتی جناب زیدبن علی آن مرد متقی و فقیه و شجاع، آمادگی لازم جهت تجلی اسم اعظم را یافتند، آن دعا می‌تواند بستر آن تجلی را فراهم کند، نه آن‌که هرکس با هر روحیه‌ای آن دعا را بخواند، منوّر به اسم اعظم می‌شود! موفق باشید

18453
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز: در جوابی به سوال یکی از کاربران فرموده بودید که در روایات و... اصلا چیزی مبنی بر اینکه تقدیر انسان قابل تغییر باشد نیامده که هر چقدر انسان تلاش کند و سعی به عبودیت کند، از این تقدیر بهره مند می شود. حال در بحث عین ثابت انسان، فرمودید که عین ثابت انسان همان انتخاب بنیادین اوست، هر چند اگر بخواهد می تواند آن را تغییر دهد ولی آن را برای خود اصل گرفته، در اینجا فرمودید که عین ثابت انتخاب بنیادین است که آن هم انسان می تواند تغییرش دهد، حال آیا در این صورت که انتخاب تغییر کند، عین ثابت او هم تغییر نمی کند؟ پس در اینصورت دیگر اسم عین ثابت برای چیست؟ و دوم اینکه آیا در این صورت تقدیر هم قابل تغییر نیست؟ لطفا کمی توضیح فرمایید. من کتابهای زیبای شما را خوانده ام. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد تقدیر نسبت به خدا از آن جهت که خدا مثلاً تقدیر فرموده است که ظالم را به سزایش برساند، قابل تغییر نیست. ولی این بدین معنا نیست که انسان ظالم نتواند خود را تغییر دهد. آری! وقتی انسانی انتخابی بنیادین برای شخصیت خود کرده باشد، تقدیر مناسب آن انتخاب برایش جاری می‌شود مگر آن‌که انتخاب خود را تغییر دهد. موفق باشید  

17690

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: پرسشی شد در باب روش تربیتی جذب افراد شبه روشنفکر که فرمودید به دل آنها نباید عمل کنیم و با آنها نباید همراهی کنیم چون نفس اماره شان را ارضا می کنیم. عرض بنده این است که به نظر حضرتعالی چه روشی بهترین شیوه جذب این طیف فکری است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین داشتن خُلق محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و برخورد خوب با آن‌ها، باید متذکر وجوه فطری آن‌ها شد و از خوبی‌های عمل دینی برایشان حرف زد. موفق باشید

16443
متن پرسش
استاد سلام: استاد به نظر شما چرا در کشورهای دیگر مردمشان با آنکه مرام و مسلک های بی پایه و بی محتوا و پوچی مثل شینتو و بت پرستی و سایر فرق و... دارند، نسبت به همان بسیار مقید هستند، ولی ما دینی با عظمت و ژرفا و زیبایی اسلام رو نسبت بهش بی اعتناییم. آیا بخاطر عظمت این دین و ظاهر نگری و اکتفابه سطح دین توسط ماست؟ استاد در کشورهای دیگری که هیچگاه عظمت تمدنی و دینی ایران را ندارند، گاهی می بینیم که مثلا در ساخت یک خیابان انواع و اقسام جنبه های روانشناسی و اجتماعی و حتی دینی حالا طبق دین خودشان برنامه ریزی می کنند، ولی ما دین و قرآن و... را محدود به یک سری از افراد خاص واگذار می کنیم و در مثلا بحث تجارت صرفا و مطلقا فقط به تجارت فکر می کنیم و اگر در تجارت آیه قرآن بخوانیم، برای افراد کاملا نامانوس است. به نظر شما با توجه به اینکه عالم عالم عقلانی است از ذره تا کهکشان، امروز برای بحث تمدن زایی شیعه و اسلام نیاز به این نداریم که اسلام و قرآن و شیعه و اعتقادات و شرع مقدس را تا ریز ترین مورد زندگی وارد کنیم. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی دکتر رضا داوری در کتاب ارزشمند «خِرَد سیاسی در زمان توسعه‌نیافتگی» ما اگر بنا است پیشرفتی مانند پیشرفت غرب داشته باشیم، باید عقلانیت خاص آن پیشرفت را در جامعه شکل دهیم و این ربطی به دیانت این ملت و آن ملت ندارد، مگر آن‌که آن ملت، عقلانیت خاص خود را که مطابق اهداف متعالی‌اش می‌باشد بخواهد به صحنه بیاورد که در حال حاضر، ما نه این هستیم و نه آن، معلّق در هوا با این‌همه عقب‌افتادگی در امرِ عقل معاش. موفق باشید

15977

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: آیا وجه های تکامل نیافته وجودی من مثل عدم عبودیت و غرور و... وجه های عدمی من هستند؟ و دوم اینکه فرمودید که اسماء الهی شئون حق تبارک و تعالی هستند و روح، اعظم مخلوقات است، پس اینکه فرمودید روح جامع اسماء است به چه معناست؟ آیا اسماء تجلی ذات برای ذات است؟ و روح تجلی برای خلق؟ لطفا کمی توضیح دهید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عدم عبودیت و امثال آن، عدمِ ملکه است. یعنی می‌توان به آن رسید ولی نرسیده‌ایم 2- همان‌طور که مقام ائمه، مقام جامع اسماء می‌باشد و خودشان می‌فرمایند: «نحن واللّه اسماء الحسنی» روح نیز مقام مخلوقیت دارد و در عین حال مقام تجلی اسماء است و حضرت حق خود را در مخلوقاتش به تماشا می‌نشیند. در این موارد بهتر است به کتاب «عرفان نظری» حجت‌الاسلام و المسلمین استاد یزدان‌پناه رجوع فرمایید. موفق باشید

15728
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد و حکیم وارسته، 1. وظیفه من طلبه هنگام برخورد با ناهنجاریهای اجتماعی از جمله بی حجابی چیست؟ 2. در موردی که امر به معروف واجب است، چطوری این کار صورت گیرد؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امروز بیشتر با فعالیت‌های اصیل فرهنگی و طرح بصیرت عبور از غرب، امر به معروف انجام می‌شود مگر در جایی که بتوان به طور مستقیم، خطایِ شخص بی‌حجاب را به او متذکر شد. موفق باشید  

15047

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و تشکر فروان جهت وقت گذاشتن واسه ماها واقعا خسته نباشید و خیر ببینید. ببخشید من واقعا به کمکتون نیاز دارم. من مجردم با مامان بابا هستم خواهر برادرام ازدواج کردن و شهرهای دیگه هستن. وقتی اونا نیستن من برنامه شخصی منسجمی واسه خودم دارم اونم در راه بندگی خدا نمازام قرآن و سجده و مستحبات دیگه و کتاب های توی این راستا خوندن و این حرفا. اما وقتی خواهر برادرام میان کل برنامه هام میریزه بهم همه اش مشغول کار کردن و کمک کردن به مامانم تا جایی که به زور وقت واسه نمازم میمونه و اینقدر درگیر میشم که نه ذکری نه یادی، این منو عذاب میده تا جایی که باعث میشه یه کم بدخلقی کنم. من فقط و فقط هدفم بندگی کردن خداست هیچ انگیزه دیگه ای واسه زندگی ندارم اما وقتی می بینم که اینقد وقتم پر میشه که نمیتونم به بندگیم برسم ناامید میشم افسرده میشم. من توقع دیگه ای از زندگی دارم نمیخوام زندگیم خلاصه بشه توی خوردن و خوابیدن و تبدیل کردن شب و روز به همدیگه زندگی اینجوری من رو داغون میکنه حتی از قیافه ام هم میشه فهمید توی دلم چه خبره. مرگ رو ترجیح میدم به زندگی در عفلت از خدا، تورو خدا بهم بگین چیکار کنم واقعا عذاب می کشم یه راهی پیش پام بذارین احساس می کنم زندگیم داره هدر میره من فقط بندگی خدا رو میخوام بس، نه اینکه اینقدر درگیر زندگی بشم که نفهمم نمازم و چه جوری خوندم. منتظر کمکتون هستم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از یک جهت فراموش نکنید که خواهر و برادرهایتان به امید سرزدن به والدین‌شان می‌آیند و انتظار دارند از آن‌ها استقبال شود و از این جهت کمک به والدین‌تان برکت خاص خود را دارد. و از طرف دیگر سعی کنید در این موارد نیز یک برنامه‌ی مختصری به خود بدهید و بفهمانید که آن برنامه را باید عمل کنم، بدون آن‌که اوقات تلخی کنید. موفق باشید

13536
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: این که شخصی بر اساس عین ثابته اش چیزی را انتخاب کرده باشد آیا اگر احساس کند که این انتخاب فعلا مطلوب او نیست، آیا می تواند با همت خویش بدون اینکه بخواهد از نظر تکوینی تغییری ایجاد کند {که نمی تواند} از نظر تشریعی انتخاب هایی داشته باشد که از لوازم آن انتخاب اولیه اش راحت شود؟ مثلا شخصی که کوچکترین فرد خانواده است و بطور طبیعی علاوه بر ولایت و حمایت والدین دلسوزی و حمایت برادران و خواهران بزرگتر هم شامل حال اوست به گونه ای عمل کند که دیگران تحت ولایت و حمایت او قرار گیرند؟ آیا برای رسیدن به وضع مطلوب انتخاب هایی بر ضد آن انتخاب تکوینی اولیه باید بکند یا با هماهنگی با همان انتخاب اولیه هم می تواند به نتیجه برسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر انتخابی که ما می‌کنیم مسلّم با لوازم تکوینی آن روبه‌رو می‌شویم حتی اگر بخواهید در مسافرتی از شهری به شهر دیگری روید. ولی در همه‌ی انتخاب‌ها، بستر ادامه‌ی انتخاب و اختیار در عین شرایط تکوینی جدید فراهم است. آری! اگر امکان مردبودن در ذات ممکن‌الوجودبودن‌مان فراهم بوده است، نمی‌توانیم در ادامه‌ی آن انتخاب زن‌بودن را برای خود انتخاب کنیم، ولی می‌توانیم در بستر مردبودن، کمالاتی که مربوط به مردبودن است را دنبال نماییم. موفق باشید

13276

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: احتراماً، آیا این مسئله واقعیت دارد که قبل از اینکه به این عالم بیائیم، همین زندگی امروزه که تجربه می کنیم را به ما نشان داده اند؟ با تمام سختیها، با تمام خوشی ها و خداوند از ما پرسیده است که آیا مسئولیت این زندگی را می پذیرید و قبول دارید و ما هم پاسخ داده ایم، آری. پس در واقع جایی برای شکوه و شکایت باقی نمی ماند چون انتخاب خودمان است. لطفاً راهنمایی بفرمائید. با تشکر و آرزوی سلامتی برای حضرت استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهاتی همین‌طور است که خودمان با اختیار خود این زندگی را انتخاب کرده‌ایم، ولی این بدین معنا نیست که حال با همان اختیار نتوانیم آن را تغییر دهیم! موفق باشید

12836
متن پرسش
سلام علیکم استاد: 1. شما در مورد یکی از دلایل صلح امام حسن (ع) فرمودید که به دلیل حفظ جان شیعیان واقعی به علت کم بودن تعدادشان حاضر به این کار شدند ولی چرا امام حسین (ع) چنیین ترجیحی ندادند؟ 2. در بحث حرکت جوهری که من از نوار صوتی شما آن را دنبال می کردم گفتید که کسانی که اعتقاد به سکون کامل دارند یک دلیلی که می آورند این است مثلا وقتی آشیل (دونده یونانی) با یک لاک پشت مسابقه دو می دهد هیچ وقت به آن نمی رسد چون وقتی آشیل 10 متر می رود لاک پشت 1 متر می رود وقتی آشیل 1 متر می رود لاک پشت 10 سانت می رود و.... پس آشیل به لاک پشت نمی رسد پس حرکت نیست. بعد یک دلیلی که شما برای اثبات حرکت می آورید این است که اگر دست من از نقطه الف به ب برود ما تصاویر حرکت را هرچه نصف کنیم به سکون نمی رسیم پس حرکت خود یک چیز متصل است. به نظرم این دو دلیل شبیه یکدیگر است راهنمای بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حفظ مسلمانان تا آن‌جا لازم است که مسلمانان از بین بروند و اسلام هم به آن نتیجه‌ای که باید برسد، نرسد. در فضای حاکمیت معاویه چنین بود ولی در فضای حاکمیت یزید اگر مسلمانان عزیزی شهید شدند اسلام به زیباترین شکل ظهور کرد 2- ما در حرکت جوهری ثابت کردیم که حرکت، سکون‌های متوالی نیست بلکه وجودی است که در آن مرتبه عین تغییر و حرکت است و چون امثال زنون با نظر به صورت‌های ذهنی حرکت آن را سکون‌های متوالی دانستند به چنین مشکلی افتادند آن‌ها متوجه‌ی ذات حرکت که به‌خودی خود یک واقعیت است، نشدند. موفق باشید  

12303

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده جهت بارداری همسرم مقداری پول نذر کرده ام که در راه خیر صرف کنم، اکنون که همسرم باردار شده آیا در راه ساخت مسجد که قسمت کوچکی از تکمیل مسجد را شامل شود صرف شود بهتر است یا در راه کمک به فقرا و یا در راه خرید قسمتی از جهیزیه یک دختر مستمند و فقیر؟ می خواهم در راهی این پول صرف شود که آثار و برکات آن مادام العمر و حتی بعد از مرگ هم شامل حالمان شود و هر لحظه ثواب برایمان ثبت شود، به قول خودتان در جلسه ای که در مورد رزق بود می خواهم این پول در راهی صرف شود که تلف نشود و بهترین نتیجه را داشته باشد، لطفا بنده را راهنمایی کنید که در کجا این پول مصرف شود و یا اگر شما راهی غیر از اینها که بنده گفتم سراغ دارید به بنده امر کنید تا همان کار را انجام دهم. ممنون موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی این امور از جمله خرج‌کردن در کارهای فرهنگی خوب است. خودتان ببینید کدام یک از این امور وقتی با آن روبه‌رو می‌شوید، ضرروری‌تر است. موفق باشید

11025
متن پرسش
سلام علیکم: 1. چرا مقام معظم رهبری از میان تمام شهدا بر تابوت شهید صیاد شیرازی بوسه می زنند؟ 2. چرا امام خمینی (ره) در مورد شهدای گمنام تعبیر مظلومترین شهدا را بکار می برند مگر شهید مظلوم است؟ ما که هر چه از شهید شنیده ایم عزت است و فوز عظیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. آیا آن عزیزی که در دل نظام کفر و شاهنشاهی چون فرشته‌ای پاک راه خود را تا سربازی انقلاب اسلامی ادامه داد تابوت او جای بوسه ندارد؟! 2. شاید از این جهت که آرام‌گاهی ندارند این جمله را فرموده باشند. موفق باشید
10466

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: اینکه آیت الله ناصری می فرمایند فرج نزدیکه و... نظرتان چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در فرج جزئی ما هر روز از الطاف حضرت برخورداریم و در فرج کلی هم امید است هرچه زودتر آن حضرت به صحنه‌ی ظهور بیایند. موفق باشید
10184
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز سوالی پیش آمده و آن اینکه شما در توصیه تان به طلاب می فرمایید حتما فقیه شوید ولی همانطور که مستحضرید امروزه بحث از تخصصی شدن علوم است و امکان دارد یکی بخواهد در فلسفه و عرفان کار کند خب طبیعتا یا باید فلسفه را انتخاب کند یا فقه را چون علوم گستردگی پیدا کرده و دیگر وقت این نیست که هم فقیه شد و هم فیلسوف این اولا، در ثانی امکان دارد طلبه ای استعدادش در فقه نباشد ولی در علم دیگر استعداد داشته باشد فلذا می خواستم ببینم این عرض بنده چگونه با فرمایش شما جمع می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در علوم جدید نیز بعضی از موضوعات تحت علوم پایه آموختنش برای همگان ضروری است و در مورد علوم حوزوی، فقه چنین موقعیتی دارد و لذا اگر به‌واقع کسی بخواهد به صورتی همه‌جانبه فلسفه و یا عرفان و یا تفسیر قرآن را بفهمد و ارائه دهد نیاز است که در فقه خود را پرورانده باشد، هم به لحاظ موضوعات فقهی و از آن مهم‌تر به لحاظ روشی که در فقه اعمال می‌شود و امثال مطهری‌ها را به میدان می‌آورد. به نظرم اگر مقداری در فقه ممحض شوید و مزه‌ی آن را بچشید تصدیق خواهید کرد که چرا بنده اصرار بر خواندن فقه دارم. موفق باشید
9498
متن پرسش
چرا در قرآن کریم در یک جا آمده «لا یرید الله بکم العسر» و در جای دیگر آمده «لقد خلقنا الانسان فی کبد» آیا این دو با هم تناقض ندارند؟ البته این را به حساب کم سوادی من بگذارید نه به حساب ایراد گرفتن به کلام الله مجید. العیاذ بالله.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌فرماید این‌که می‌گوییم روزه بگیرید نمی‌خواهیم شما را به سختی بیندازیم، بلکه لازمه‌ی کمال شما ورود به چنین وظیفه‌ای است. حال با این فضا وقتی می‌فرماید انسان را در سختی خلق می‌کنیم معنا می‌دهد یعنی انسان همواره در دل سختی‌ها متولد می‌شود ولی نه آن سختی که برای او زحمت ایجاد کند خداوند چنین سختی‌هایی را برای انسان نخواسته. موفق باشید
5883
متن پرسش
استاد گرامی با سلام. اینکه مقام معظّم رهبری موقعیت کنونی را برای نرمش قهرمانانه مطرح کردند در مقایسه با مدت 25 سال گذشته به نظر می رسد دارای چند ویژگی است: 1-در تمام مذاکرات آمریکا با سایرین همواره زبان تهدید حاکم بود ، و عملا تحریم با تهدید صورت می گرفت و در واقع مذاکره ای در کار نبود. 2-سال گذشته مقام معظم رهبری اظهار فرمودند دشمن در هر سطحی با ما وارد تعامل شود در همان سطح پاسخ می گیرد از حالا به بعد ما تهدید در هر سطحی را با تهدید در همان سطح پاسخ می دهیم. 3- تهدید همه جانبه بر علیه سوریه و جبهه ی مقاومت در چند ماه گذشته و موضع گیری تهدید آمیز ایران در همان سطح و عقب نشینی آشکار غرب ، مؤثر بودن تهدیدات ایران و جبهه ی مقاومت را تائید کرد، و نشان داد که موازنه ی تهدید و موازنه ی وحشت میان جبهه ی مقاومت و جهان غرب برقرار شده است و این خود زبان تهدید آمریکا و جهان غرب را در مذاکرات کوتاه می کند لذا بصیرت و زمان شناسی مقام معظم رهبری در موقعیت به دست آمده ابزار نرمش قهرمانانه را به تیم دیپلماسی کشور هدیه می کند تا بتوانند از این موقعیت حداکثر بهره را ببرند. 4-موقعیت موازنه ی تهدید و وحشت در فضای دیپلماسی کنونی و عزت و شرف و اقتدار تیم دیپلماسی ایران در نیویورک و در نشست سالانه ی مجمع عمومی سازمان ملل حاصل مقاومت ملت ایران در راس و بعد مقاومت ملت های سوریه ، لبنان ، غزه و تا حدی عراق است و نباید از فضائی که دولت نهم و دهم در دیپلماسی عمومی خصوصا در فعالیت های دیپلماسی که طی 8 سال گذشته در نشست های سالانه ی سازمان ملل و جهان رسانه ای ایجاد کردند چشم پوشی کرد. به نحوی که سخنرانی آقای روحانی در مجمع دقیقا قالب سخنرانی آقای احمدی نژاد طی هشت بار سخنرانی در این سازمان بود و با همان سبک و سیاق به نوید عدالت جهانی و منجی آخرالزمان (ان الارض یرثها عبادی الصالحون) ختم شد. خواهشمند است در خصوص این ویژگی ها از موقعیت کنونی و یا ویژگی های دیگری که این موقعیت را به وجود آورده است ما را راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده نگاه جنابعالی را رویهمرفته نگاه درستی می‌دانم. به خوبی روشن است که در شرایطی هستیم که روح انقلاب اسلامی در مذاکرات حکومت می‌کند حالا هرچه نتانیاهو برسر مغزش بزند فایده ندارد. موفق باشید
4938
متن پرسش
شما فرمودید که: «علم حضوری به خداوند، یک وجه عقلی دارد و یک وجه عملی؛ وجه عقلی آن، مبادیِ علم نظری است. و وجه عملی آن، نظر به انسان معصوم است.». آیا می‌توان نتیجه گرفت که: «پس علم حضوری به خداوند، هم جزء مبادی نظری است و هم جزء مبادی عملی.»؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که می‌فرمایید علم حضوری به خداوند از طریق فطرت، جزء مبادی نظری جان هر انسان می‌باشد و از آن‌جایی که انسان به صورت حضوری، احساس می‌کند که بنده است و متصل به حضرت حق ، طلب رسیدن به معبود دارد و از این لحاظ طالب عملی است که خود را به معبود خود برساند و از این جهت می‌توان گفت مبادی عملی انسان نیز حضوری است ولی از آن‌جهت که احساس خلأ می‌کند و می‌خواهد با رجوع به معبودِ خود آن خلأ را پر کند و از مقصد خود که همان «الیه راجعون» است محروم نگردد ، در همان راستا در جان خود به وصورت حضوری پیامبران و امامان را به عنوان نمونه‌ی کامل عقل عملی می‌شناسد وظیفه‌ی تبعیت از آن‌ها را دارد . موفق باشید
4529
متن پرسش
سلام.چرا انقدر جوان ها از جمله خودم تنبل شده اند ؟ چرا حوصله ی یک مقاله ترجمه کردن را ندارم؟ چرا حوصله تحقیق و کنکاش در علم ها رو ندارم ؟ برای چی در گذشته مردم انقدر کاری و جدی بودند ولی الان دانشجوهای ما که باید با توجه سن شان انقدر تلاش گر باشن اینطور نیستند و کم همت شده ایم ؟ حوصله نداریم ... درسها را فقط برای پاس کردن میخانیم .. کار ها را هم نیمه کاره ول میکنیم ! مردم گذشته خیلی عزم داشتند برای کارها وقت های طولانی میگذاشتند و مثلا با اون سختی ها درس میخوندند اما الان با این همه امکانات ما تنبلی مان میکند؟ البته منظورم فقط درس نیست در همه ی مسائل زندگی دیگه اهل وقت گذاشتن نیستیم و درس رو به عنوان مصداق عرض کردم ... چکار کنیم استاد ؟البته من کتاب جوان و انتخاب بزرگ و چند کتاب دیگه ی شما رو هم خوندم .. اهدافم بلند هست خیلی خیلی بلند تر از هدف های بقیه ... ولی در عمل تنبلی میکنم ... ؟چکار کنم که همت بلند داشته باشم و سخت کوش بشم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید سعی کنید زندگی را برای خود طوری معنا کنید که منجر به یک برنامه‌ریزی دقیق و همه‌جانبه شود. در راستای هدف‌گذاری دقیق است که انسان فرصت‌ها را تماماً به‌کار می‌گیرد. موفق باشید
20420
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: شهادت سرور و سالار شهیدان امام حسین علیه السلام و برادر و یاران با وفای شون رو تسلیت عرض می کنم. ان شاءالله عزاداری هایتان مقبول درگاه حضرت حق قرار گرفته باشد. استاد سوالی داشتم از خدمتتون. متنی راجع به خصوصیات شمر لعنت الله علیه می خواندم اینکه شمر از فرمانده هان حضرت علی علیه السلام در جنگ صفین بوده و چند بار با پای پیاده به حج رفته است و با این اوصاف در مقابل امام حسین علیه السلام می ایستد. راستش دلهره و نگرانی بدی برای خودم پیدا کردم که چه طور می شود که شمر لعنت الله علیه با آن عبادت ها و اعمال در مقابل حضرت علیه السلام می ایستد (خواندم که شمر نیایش هایی با خدا داشت که اگر که نمی دانستیم از شمر است حال عجیب و غریبی بهمون دست می داد). من جوان امروز که پایبند دین و انقلاب هستم چه کنم که فردا مقابل امام زمانم (عج) نایستم؟ می دانم که قدرت خواهی افراد باعث می شود مقابل امام زمان شان بایستتد تلاش هم کردم این را در وحودم از بین ببرم ولی دروغ چرا گاهی از مطرح شدن و تعریف و تمجید خوشم می آید اما سعی کرده ام مبارزه با نفس کنم ولی نمی دانم آیا فردا روز هم می توانم یا خیر. سوالم در پایان حرفم این است که چه کنم که شمر زمانه ام نباشم؟ استاد ببخشید که وقتتون رو گرفتم و حلالم بفرمایید و دعاگوی این حقیر باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید شمر«لعنة‌اللّه‌علیه» در جنگ صفین هم جزو خوارج بود و بعد هم که حضرت به کوفه برگشتند، جزء 12 هزار نفری بود که مقابل ولایت علی بن ابیطالب «علیه‌السلام» ایستادند و حضرت با نصایحی که به آن‌ها کردند 8 هزار نفر از آن‌ها جدا شدند که از جمله‌ی آن‌ها شمر بود با همان روحیه‌ی ظاهرگرایی. ولی در همان زمان هم طرفدار آن 4 هزار نفری بود که حضرت در جنگ نهروان به درک واصل‌شان کردند. بحمداللّه شیعیان با درک جایگاه قدسی اولیاء معصوم و به تبع آن با درک جایگاه ولیّ فقیه، خود را از این خطر رهانیده‌اند. موفق باشید 

18389

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. استاد اینکه می فرمایید فلان مکان و زمان یا فلان لباس و غیره روح داره یعنی چی؟ آیا توی مباحث بهش می رسیم یا یه موضوع جداست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که هر مکانی و هر لباسی بر اساس یک فکر و فرهنگی ساخته می‌شود. موفق باشید

17815
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اگر امکان داره می خواستم توضیح کوچکی در مورد تفاوت خلق کردن با تجلی کردن بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خلق‌کردن از نظر لغت به معنای جمع‌کردن و تألیفِ اجزاء است مثل جمع‌کردن یک ساختمان. بدین جهت وقتی بحث جمع‌کردن در قرآن می‌آید، بحثِ مثلاً «فی ستة ایّام» می‌آید یعنی عملی است در عالم ماده که عالمِ زمان‌مند است. ولی در تجلی، رابطه‌ی «وجودی» در میان است از طریق وجود مطلق و چون وجود مطلق، «وجود» به مخلوق می‌دهد عملاً چیزی جز وجود در میان نیست و این معنای تجلی است مثل تجلی نور به فضای اتاق که بین منبع نور یعنی چراغ و نوری که در میان است تنها «نور» را شما دارید. به همین جهت نمی‌گوییم چراغ، نورِ اتاق را خلق کرد. فهم دقیق این موضوع را در بحث «برهان صدیقین» می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید

17138
متن پرسش
سلام استاد: بعد از کتاب «وضع کنونی تفکر در ایران» از دکتر داوری، که فرموده بودید بخوانم، کدام کتاب استاد داوری را بخوانم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته خوب است که با تفکر استاد داوری مأنوس باشید و به‌خصوص اگر آمادگی روحی دارید مباحث متن‌‌خوانیِ کتاب «خردسیاسی در زمان توسعه‌نیافتگی» را دنبال کنید. از آن طرف کتاب «درباره تعلیم و تربیت در ایران» و کتاب «فلسفه و آینده‌نگری» می‌تواند برای ما حرف داشته باشد. موفق باشید

14532

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: اینکه در حوزه به برخی لقب علامه می دهند شایسته است؟ از چه جهت؟ الان لقب علامه به آقای جوادی و مصباح می دهند. آیا این دو بزرگوار در این حد هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو بزرگوار و امثال آن‌ها به جهت جامعیتی که دارند حقیقتاً در معارف اسلامی علامه می‌باشند. موفق باشید

13422
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد: احتراماً، پیرو سوال 13408 و جواب جنابعالی در خصوص نسبت خداوند با مخلوقات، چون حضرت امام (ره) در تفسیر سوره حمد می فرمایند که نسبت خداوند با مخلوقات حتی مانند نسبت نفس با قوای نفس نیست و بالاتر از این حرفهاست. به همین دلیل مزاحم شدم که راهنمائی بفرمائید منظور امام چیست؟ با تشکر و آرزوی سلامتی حضرت استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح آن فراز از سخنان حضرت امام، عرض شد که در هرحال در نسبت بین قوا و نفس یک نحوه دوگانگی در میان است. در حالی‌که مطابق وحدت شخصیه‌ی وجود، بین خالق و مخلوق دوگانگی نیست. به همین جهت فرمودند: مثل موج و دریا بهتر است چون در عین آن‌که موج؛ غیر دریا است ولی بیرون دریا هم نیست بلکه مظهری از دریا است. موفق باشید   

نمایش چاپی