بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
705

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم با توجه به پاسخ کد 690 و اینکه وظیفه تک تک افراد با یکدیگر متفاوت است 2 سوال هز خدمتتان داشتم: 1- بنده نیز شرایط شبیه سوال مورد نظر را داشتم، البته بنده کار را یک سره کردم و از دانشگاه انصراف داده و وارد حوزه قم شدم و در کنار برکات فراوانش اما از جهاتی نیز به شدت ضربه خورده و توی ذوقم خورده است و همیشه توی ذهنم بوده که تحصیلات و مطالعات علوم دانشگاهی را در کنار حضور در حوزه از سر بگیرم، لذا تقاضامندم راهنمایی شما هستم و خواهشمندم شماره تلفن یکی یا دو تا از کسانی که بین حوزه و دانشگاه را جمع کرده و موفق بوده اند را به ایمیل بنده ارسال بفرمایید 2- با توجه به اینکه علوم دانشگاهی خواستگاهشان در غرب است و اصلا خود نظام دانشگاهی یک ابزار غربی است و بنا بر سخنان شما، علوم آن هم علومی است در راستای تخریب طبیعت و بلکه انسانیت، آیا باز هم جمع علوم حوزوی با این علوم یک نکته مثبت قلمداد می شود یا ترک آنها بهتر است؟ به عبارت دیگر بنده در علوم دانشگاهی بسیار موفق هستم ولی در حوزه موفقیت آنچنانی کسب نخواهم کرد حال کدام بهتر است ورود به دانشگاه و صعود از پله های ترقی آن یا ورود به حوزه و چشم پوشی از آن موفقیت ها؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: اگر فعلا وارد حوزه‌ی علمیه شده‌اید با توجه به وسعت علومی که در کنار فقه و اصول در حوزه مطرح است سعی بفرمایید خلاء خود را با تفسیر و عرفان و حکمت پر کنید که امروز جامعه‌ی ما نیاز مبرم به آن‌ها دارد إلاّ این‌که روح شما نتوانسته است به‌راحتی با علوم حوزوی هماهنگ شود. تلفن جناب آقای مقدادی را خدمتتان می‌دهم، امید است از تجربیات ایشان بتوانید استفاده کنید. موفق باشید.09133114830
22263
متن پرسش
سلام: در پاسخ سوال 22254 که در خصوص بحث اعیان ثابته بود، فرمودید که به جزوه عرفان نظری که بر روی سایت قرار داره مراجعه کنم؛ بنده هم جزوه مربوطه را مطالعه کردم اما سوال اصلی من هنوز پاسخ داده نشده. در جزوه گفته شده که اعیان ثابته علم خداوند به استعداد ها و امکان ذاتی مخلوق است و خداوند می داند که اقتضای ذات و انتخاب های تکوینی هر موجود برای نحوه بودن خودش چیست و به آنها پاسخ مثبت می دهد و این استعدادها و ظرفیت های مخلوقات هم امکان ذاتی خود مخلوقاته و ظریفت و استعداد رو خدا مشخص نکرده چون این کار به نوعی خلاف عدل الهی است؛ امکان ذاتی هر چیزی مال خود شی هست نه آن که به اصطلاح فلسفی امر عارضی باشد، و مطلب در مجموع چیزی قریب به مضمون نقل قول معروفی بود که از ابن سینا در این زمینه وجود دارد که می فرماید «ما جعل الله المشمشة مشمشة بل أوجدها»، یعنى خداوند زردآلو را زردآلو نکرده است بلکه به آن وجود بخشیده است. اینجا برای بنده این سوال پیش آمده است که اگر استعداد و ظرفیت های مخلوقات و امکان ذاتی آن را خدا مشخص و تعیین نکرده است و به اصطلاح فلسفی از خود شی است پس این خود شی از کجا آمده است؟ فرمودید که امکان ذاتی مخلوقات و ظرفیت وجودی آنها در علم خداوند متعال قرار دارد اما چطور شد که خدا به این نتیجه رسید که این مخلوقات با این ظرفیت ها و ویژگی ها، امکان ذاتی دارند؟ طبق جمله ما «جعل الله المشمشة مشمشة بل أوجدها»، خداوند ظرفیت وجودی موجودات را به آنها نمی دهد بلکه فقط متناسب با ظرفیتی که دارند آنها را ایجاد میکنه، اگه این ظرفیت رو خدا مشخص نکرده پس این ظرفیت ها از کجا اومدن و چطور بدون این که خدا در پدید آمدن استعداد ها و امکان ذاتی نقشی داشته باشه خودشان به طور مستقل از خواست و اراده خدای متعال و طور خود به خود پدید آمده اند؟ اگر این امکان ذاتی رو خدا پدیده آورده است و امکان ذاتی و استعداد اشیاء مستقل از خواست و اراده خدا نیست هر چیزی که در اون هست هم به نوعی توسط خدا طراحی شده و خدا به خواست خود آنها را به آن گونه ای که هستند قرار داده است، مگر این که بگوئیم که اساس نظام هستی به اصطلاح فلسفی قدیم است و بدون آن که خدا آن را طراحی و ایجاد نماید ماهیت اولیه آن از ازل وجود داشته و خدا آمده از یک جایی به بعد بر مبنای آن ماهیات ازلی که وجود داشته کار را ادامه داده است! چگونه امکان ذاتی و استعداد اشیاء متعلق به خودشون هست و امکان ذاتی خودش به خودی خود از اول وجود داشته است و خدا در ایجاد و شکل دهی به این امکان و استعداد اونها هیچ دخالت و نقشی نداشته؟ اگر ممکن هست در این مورد توضیحاتی ارائه بفرمائید تا مسئله برای بنده روشن شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به معنایِ «امکانِ ذاتی» کمی فکر کنید. وقتی «امکان»، ذاتیِ یک شیئ شد که دیگر معنا نمی‌دهد که چه کسی آن را به شیئ داده تا بگوییم از کجا آمده؟ به قول معروف: «الذاتیُ ما لا یُعَلَل» ذاتی را به دنبالِ علت‌گشتن روا نیست. مثل حضرت حق که ذاتی‌اش وجودی است، حال می‌شود گفت علت وجود حضرت حق چه چیز است؟ و یا آن وجود را از کجا آورده است؟ در این مورد عرایضی در شرح تفسیر سوره‌ی حمد حضرت امام که در دانشگاه صنعتی بحث شد، داشته‌ام. موفق باشید

20447
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام: 1. در مورد روش استفاده از المیزان برخی اساتید قائل به موضوعی خواندن المیزانند نظر حضرتعالی در جزوه ترتیبی خواندن است چه کنیم؟ البته حقیر با نظر حضرتعالی موافقم اما استدلالاتش را نمی دانم که بتوانم دفاع کنم. 2. بخواهیم با بقیه کار کنیم موضوعی کار کنیم یا ترتیبی؟ سپاسگزار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی«رحمت‌اللّه‌علیه» بنا به گفته‌ی آیت اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» بسیاری نظرات و سخنان خود را در همان سوره‌های اولیه گفته‌اند و به همین جهت شما اگر بخواهید مثلاً سوره‌ی حدید را در المیزان دنبال کنید وقتی نتیجه‌ی کامل می‌گیرید که از ابتدای المیزان شروع کرده باشید و به سوره‌ی حدید برسید. موفق باشید

17143
متن پرسش
سلام استاد عزیز خسته نباشید: 1. در بحث وحدت وجود اراده انسان هم از نوع وجود هست و بایستی آن اراده هم مال خدا باشد پس می شود گفت که خدا گناه می کند اگر نه پس چگونه است بحث اراده و اختیار در وحدت وجود؟ 2. شما فرمودید تمام انبیا مصداق مخلصین هستند پس چرا جناب یوشع علیه السلام می فرماید شیطان آن را از یادم برد؟ سندی هست که همه پیامبران از مخلصین بوده اند؟ 3. اگر مقامات پیامبران اکتسابی نیست پس چرا حضرت ابراهیم مقام امامت و... را بعد از ابتلائات بدست می آورد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت بفرمایید که اراده به معنای انجام فعل و ترک فعل است و آن‌چه که خداوند برای انسان اراده کرده است، اراده‌ی انسان است و نه فعل انسان. و از این جهت اراده‌ی انسان مربوط به خدا می‌باشد و فعل انسان مربوط به خود انسان. که بحث آن در جزوه‌ی «جبر و اختیار» شده است 2- در روایت از معصوم داریم که انبیاء جزء مخلَصین‌اند و حضرت علامه در تفسیر سوره‌ی کهف، موضوع حضرت یوشع‌بن‌نون را این‌طور مطرح می‌کنند که شیطان نمی‌تواند انبیاء را به گناه بکشاند، ولی تأثیر شیطان در حدّ به فراموشی‌کشاندنِ آن‌ها در امور عادی و یا بیمارکردنِ آن‌ها در امور بدنی از طریق شیطان، از آن‌ها برداشته نشده است 3- در مورد امامت حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» همان‌طور که قرآن می‌فرماید آن امامت، جعلِ الهی است هرچند که نیاز به مقدماتی دارد. ولی این‌طور نیست که هرکس آن مقدمات را طی کند، امامت برای او محقق می‌شود. موفق باشید

14907

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمک اللهم با سلام: در شرح نامه 31 نهج البلاغه تان گشتم، پیدا نکردم! طلبه ای هستم؛ چند وقتی است که دنبال فهم دقیق معنای «رزق به غیر حساب»، رزق طالب و مطلوب یا تعابیر دیگر هستم و این خیلی به زندگی ام گره خورده و اذیتم می کند؛ نکته در این است که به هر جایی که رجوع کردم توضیحات و توجیهات بعضا سطحی و عموما اجمالی غیر قانع کننده بوده. خواهش می کنم یک توضیح همه جانبه بدهید و بگویید که با مبنای شما جایگاه رزق طالب و مطلوب در زندگی کجاست؟ سخت منتظر جوابتان هستم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هم در کتاب «جایگاه رزق در هستی» و هم در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» عرایضی شده است. در ضمن سؤال شماره‌ی 14912 نکات ارزشمندی را، سؤال‌کننده تنظیم کرده‌اند، خوب است که به آن سؤال نیز رجوع فرمایید. موفق باشید

14380

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیزم: خداوند به شما طول عمر دهد. استاد گرامی بنده سالهاست در خدمت شما هستم و از راه دور تلمذ می کنم. مدتهاست که احساس می کنم قلبم دچار کدورت شده. حال عبادت ندارم. نمازم را درست نمی خوانم قبلا به هیچ وجه دروغ نمی گفتم، از غیبت بیزار بودم. الان بشدت قبل مراقب نیستم. میل و مهمتر از آن حال و حوصله عبادت کردن ندارم؛ استاد این چه دردی است؟ احساس می کنم بین من و خدا تا دوردستها فاصله افتاده. علت چیست؟ استاد مدتهاست به علت بی برنامگی که در اداره مان داریم و سیاستهای وزیر و دولت فعلی هیچ کار خاصی به اداره ما ابلغ نمی شود و ما مجبوریم در ساعات روز بشینیم بدون اینکه کاری داشته باشیم. استاد از طرفی این وضعیت را دوست ندارم و از سویی به درآمدم احتیاج دارم. آیا این باعث آن همه بی حالی است؟ درآمدم حرام یا شبهه ناک است. به ما گفته اند منتظر بمانید تا سال آینده ببینیم برنامه چیست؟ استاد عاجزانه از شما می خواهم به طور خاصه من پریشان دل را دعا کنید. سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که شما خود را در زمانی مثلاً 8 ساعت در اختیار اداره‌ی خود قرار می‌دهید و کاری به شما ارجاع می‌شود، سرباز نمی‌زنید؛ حقِ اخذ حقوق را دارید. موضوع قبض خود را در این سنت الهی جستجو کنید که خداوند می‌خواهد با نور دیگری وارد اُنس با او شوید. پیشنهاد می‌شود مقالات آیت اللّه شجاعی را دنبال کنید. بنده نیز به صورت صوت شرحی بر آن‌ها داشته‌ام. موفق باشید

13309
متن پرسش
سلام: می خواستم برنامه استاد را بدونم که چه روزایی و کجا کلاس دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شنبه‌ها بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد انبیاء، سه‌راه سیمین بحث قرآنی. دوشنبه‌ها بعد از نماز مغرب و عشاء مسجد خدیجه‌ی کبری«سلام‌الله‌علیها»، قائمیه محله‌ی گلزار، بحث دعا و روایت. چهارشنبه‌ها کتابخانه‌ی مرکزی شهرداری شرح «مصباح الهدایه» از حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» ساعت 4 الی 5 از اول مهرماه. موفق باشید

13091
متن پرسش
سلام علیکم: کسانی قایل به این هستند که اگر انسان به روشهای مختلف به تربیت عقلانی و پرورش تفکر خود بپردازد، معارف اسلامی از دل این رشد عقلی زاییده خواهد شد. خصوصا در مورد تربیت کودک، اگر به رشد عقلی او همت گماریم، تحصیل محصول ایمان و عقیده در سنین بعدی حاصل است و لزومی به انس با معارف وجود ندارد و یا اگر هم باشد به اندازه پرورش عقلی اهمیت ندارد، بلکه همین روش، محتواساز است. نظر حضرتعالی در این رابطه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول خواجه نصیرالدین طوسی، عقل اگر بداند به کجا نگاه کند بهتر از وَهم و خیال نتیجه می‌گیرد ولی این انبیاء و اولیاء هستند که با نور الهی و کشفیات رحمانی خود عقل را راهنمایی می‌کنند که به کجا بنگرد و از این جهت غزالی روشن می‌کند برای خوبی عقل همین بس که متوجه‌ی نقص خود می‌شود و می‌فهمد که به وَحی نیاز دارد. موفق باشید

12597
متن پرسش
سلام خدمت شما استاد گرامی: ۲-۳ ساله که هر وقت مشکل روحی برام پیش میاد راه گشاترین شخصی که به ذهنم میاد شما هستید اما هیچ وقت پرسشی براتون ارسال نکردم. ۵-۶ سال پیش که پوچی داشت نابودم می کرد تنها کسی که دردم رو فهمید و دستم رو گرفت شما بودین... به همین خاطر شما رو بهترین راهنما برای حل مشکلاتم میدونم. من خیلی خوب با صحبت های شما ارتباط برقرار کردم و سریع پیش رفتم اما یه خطای بزرگ مانعم شد که فکر می کنم سال گذشته خیلی خوب به خاطرش مجازات شدم. بارداری و مشکلات باعث شد مطالعه ام کم بشه. و از اون جایی که با مطالعه کتابها و گوش دادن سخنرانی های شما توان و عزم عالم دار شدن در من ایجاد می شد؛ با مطالعه نکردن انگار روح دینی خودم رو از دست دادم. امسال مشغلات فرزند هم اضافه شده. احساس سردرگمی می کنم. آشفته ام. نمی دونم دوباره چطور شروع کنم. دلم خدا می خواد، بندگی می خواد. مدام مشغولم اما مشغول هیچی و پوچی. از مادر شدنم بهره معنوی نمی برم. کلی برنامه داشتم نمیتونم عمل کنم. یعنی میشه به قبل برگردم و از اون هم بالاتر برم؟؟؟ یکی از چیزایی که باعث شد خوب با تفکر شما ارتباط بگیرم این بود که راهنمایی و دستگیری تون قدم به قدم بود؛ فقط از مقصد سخن نمی گفتید بلکه راه رو هم نشون می دادید. راهنماییم کنید لطفا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خانم محترم، مگر با فرزند نوزاد به‌سربردن و از انواری که حضرت حق در دل زلال او متجلی می‌کند، غافلید؟! آن‌وقتی که آن را در بغل دارید، انوار الهی نه‌تنها بر او که بر شما نیز سرازیر می‌شود و در همین رابطه فرموده‌اند تا هنگامی که مادر به فرزندش شیر می‌دهد، گناهی بر او نوشته نمی‌شود چون دل او آن‌چنان نورانی است که اصلاً گناه در آن جای نمی‌گیرد. تصور بنده آن است که چون شما این کار را کم می‌دانیدکشیک نفس برای بهره‌مندشدن از الطاف این کار نمی‌کشید. آری! با اصل‌گرفتنِ تربیت فرزند و خانه‌داری و همسرداری، اگر فرصتی شد صوت مباحث قرآنی را دنبال کنید و هرگز نخواهید مثل قبل باشید بلکه سکوی تعالی را در همین‌جایی که هستید بیابید و بالا روید. موفق باشید

11617
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه مخلوقات تجلی اسماء و صفات خداوند هستند پس اگر خداوند مخلوقات را نمی آفرید اسماء و صفات خدا معطل و بیکار می مانند و با توجه به اینکه گفته می شود شیطان مظهر اسم مضل خداوند است پس خداوند شیطان را هم برای اینکه اسمی از اسمائش معطل نماند آفرید. نظر شما در این مورد چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر مخلوقی در جایگاه امکان ذاتی خود طلب وجود می‌کند و خداوند جواب طلب و تقاضای مخلوقات را داده وگرنه او در مقام خود غنیٌ عن العالمین است. موفق باشید

11104
متن پرسش
سلام و خدا قوت: تشکر به خاطر جواب سوالی که در مورد کتاب عین الحیات و کتب شیخ صدوق پرسیده بودم که پاسخ شما تاکید روی فهم روایات بود حال برای فهمیدن روایات چه باید کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای فهم روایات مثل فهم قرآن مقدماتی نیاز است که از همه مهم‌تر نگاه توحیدی است، همان نگاهی که مبنای سخنان ائمه«علیهم‌السلام» بوده است. پیشنهاد می‌کنم خطبه‌های توحیدی نهج‌البلاغه مثل خطبه‌ی اول را مدّ نظر قرار دهید. برهان صدیقین و مباحث معرفت نفس نیز برای ابتدای کار خوب است. موفق باشید
9531
متن پرسش
سلام استاد گرامی: پیرو پاسخی که به سوال 9470 دادین میخواستم بدونم من به نوبه خودم برای مبارزه با این تهام فرهنگی چه میتونم بکنم؟ ضمن اینکه به دنبال عملی هستم که اوقات فراغتم رو پر کنم، البنه من یه بچه 2 ساله هم دارم. رشته تحصیلیم هم نرم افزاره! ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت ما در جایی که بتوانیم مستقیماً امر به معروف کنیم و مؤمنین را متذکر وظیفه‌شان بنماییم، باید کوتاهی نکنیم ولی آن‌جا که شرایط آماده نیست باید تلاش کرد با فعالیت‌های فرهنگی شرایط را فراهم نمود و در هیچ موقعیتی ما بیرون از وظیفه‌ی خود نیستیم. موفق باشید
9106

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد بنده با اینکه خواهری دارم که نیاز به محبت دارد، باید با او انس بگیرم و رفیق باشم، اما نمیدانم چرا حوصله او را ندارم و اصلا میل به ارتباط با او را ندارم ولی در عوض در کوچه و خیابان دائم جذب نامحرم میشوم از این مسئله ناراحتم چه کنم بتونم با حلال و محرم خودم انس بگیرم و از نامحرم دل بکنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید جواب سؤال شماره‌ی 9105 در این مورد به شما کمک کند. موفق باشید
8643
متن پرسش
با سلام خدمت حضرت استاد: خواستم نظر حضرتعالی در مورد تقسیم بندی استاد میرباقری از تقابل سه گفتمان در اداره کشور که در آن مسئولین را به سه دسته سکولار - خواهان مدرنیته اسلامی (ژاپن اسلامی ) و تمدن اسلامی بدانم. آیا غلبه هر دو دسته اول را می توان بنوعی تورم باطل در مقابل حق دانست؟ فایل متنی گفتار ایشان: http://q-b.ir/content/793
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تقسیم‌بندی بسیار عالمانه‌ای است و حقیقتاً در متن قضیه همین‌طور است که هر اندازه ما برای تمدن غربی جایگاه قائل باشیم به همان اندازه برای باطل جا باز کرده‌ایم. موفق باشید
8313

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام اینکه مرحوم قاضی فرمودند اگر کسی نمازش را اول وقت بخواند و به مدارج عالیه نرسد مرا لعن کند، شامل حال کسانی که نماز ظهر و عصر (یا مغرب و عشا) را با هم بخواند (نه در نوبت های مجزا) نیز می شود؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: منظورشان همین‌طوری است که علماء شیعه به ما فرموده‌اند که جمع هم می توانیم بخوانیم. موفق باشید
7397
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم می خواستم بدانم وقتی معصوم علیه السلام در تعقیبات نماز می فرماید اللهم اهدنی من عندک..... و یا انی اسئلک من کل خیر...... ما بهتر است همین طور بخوانیم و یا انکه با صیغه جمع بخوانیم و اگر قسمت دوم بهتر است چرا معصوم علیه السلام خود مفرد بکار برده اند با کمال تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گاهی انسان در شرایطی است که می‌خواهد نسبت خود را با خدا تصحیح کند تا در مرحله‌ی بعد خود را در جمع مؤمنین احساس نماید و به صورت جمع دعا کند و لذا به تأسی به امامان معصوم ما هم در آن مرحله همان‌طور دعا می‌کنیم و باز به تأسی به آن عزیزان وقتی آن‌ها به صورت جمعی دعا می‌کنند ما نیز به صورت جمعی دعا می‌نماییم. موفق باشید
6999
متن پرسش
سلام علیکم شما در جواب سوالی فرموده اید:هندسه و نظم الفاظ قرآن منحصر به قرآن است، در مورد سایر انبیاء معانی به قلب مبارک‌شان می‌رسید و آن‌ها با الفاظی که خودشان تشخیص می‌دادند آن معانی را به مردم می‌رساندند.این به این معناست که الفاظ تورات هم مانند قرآن نازل نشده؟نزول تورات با انجیل چه تفاوتی با هم دارند؟در سوره اعلی آمده:ان هذا لفی صحف الاولی صحف ابراهیم و موسی.نوع نزول کتابهای حضرت ابراهیم و حضرت موسی با نزول انجیل چه تفاوتی داشته که اینجا نیامده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قلب مبارک همه‌ی انبیا، موفق به نور حقیقت می‌شده ولی آن عزیزان آن را با زبان خودشان و با الفاظی که انتخاب می‌کردند ارائه می‌دادند ولی رسول خدا«صلوات‌اللله علیه‌وآله‌« با قلب مبارکشان معانی قرآن را می‌یافتند و با گوش برزخی‌شان صوت الفاظ قرآن را از حضرت جبرائیل می‌شنیدند و بعضا با چشم برزخی‌شان جسم برزخی جناب جبرائیل را می‌دیدند. در سوره‌ی اعلی متذکر می‌شود ای پیامبر این حقیقت که به تو دادیم‌، در صحیفه‌های ابراهیم و موسی«علیهما‌السلام» نیز هست ولی لازم نیست که تصور شود با همین الفا‌ظ باشد و ملاحظه می‌کنید که با این الفاظ در آن کتاب‌ها چیزی نیست. موفق باشید
5249

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت حضرت استاد عزیز و بزرگوارم چرا شماره ی سوال ها این قدر آدم را سر درگم میکند در جواب برخی سوالها به جواب سوال دیکری با شماره ای خاص ارجاع داده شده که آدم نمیداند چطور آن شماره را بیابد این مشکل خیلی وقته در سایت هست خواهشا برای آن یا راهنمای مناسبی در سایت گذاشته شود یا نحوه ی شماره گذاری مناسب تر باشد ویا اصلا جستجوی عددی برای شماره ی سوال در نظر گرفته شود با تشکر فراوان و التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای قدوسی حقیقتاً این مشکل کار کاربران را مشکل کرده، فکری بکنید حتی اگر مسئول مربوطه نمی‌تواند این مشکل را حل کند به یک کارشناس دیگری رجوع بفرمائید. موفق باشید
4787
متن پرسش
باسمه تعالی- سلام علیکم، با آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون برای حضرتعالی در ترویج معارف دینی ، چندی پیش انتقادی در مورد کاربرد عبارت "اصولگرایان حزبی" مطرح کردم و چون حضرتعالی آنرا پذیرفتید فهمیدم که به خطا نرفته ام. اما بعد از آن مشاهده کردم که به جای آن از عبارت "اصولگرایان سیاسی" استفاده می فرمایید که به نظر می رسد انتقاد شدیدتری به آن وارد باشد. به خصوص وقتی در پاسخ شماره4729 فرموده اید ". . . خطر اصولگرایی سیاسی به عنوان یکی از عواملی که انقلاب را گرفتار بن بست می کند. . ." بر آن شدم تا ابهام و ایرادم را مطرح کنم. تعجب حقیر از این است که مگر ما اصولگرایی غیر سیاسی هم داریم؟ اگر منظور از اصولگرایی گرایش یا اعتقاد به اصولی است که ریشه در منابع فقهی و دینی دارد، حتما از فروع آن اقتصاد ، فرهنگ، سیاست و حقوق و . . . است، به نحوی که جدا کردن آن ها و به طریق اولی در تقابل دانستن آن ها امکان ناپذیر است. اتفاقا علت اصلی کاربرد عبارت "اصولگرایی" این است که حتی الامکان از تفرق مسلمانان و حد اقل شیعیان جلوگیری شود و همه را حول اصول متفق فیه متحد نماید، حال اگر خود اصولگرایان را شقه شقه کنیم بر خلاف مقتضای آن نام گذاری عمل کرده ایم. و ممکن است عده ای هم ما را به این دلیل که اصولگرای فرهنگی هستیم نپذیرند و بعضی دیگر را با دیگر عناوین. آن طور که حقیر فهمیده ام اصولگرایی به مثابه درختی است که ریشه های آن منابع فقهی است و شاخه های آن فروعی چون : اقتصاد، سیاست ، حقوق ، فرهنگ، دفاع و . . . که اگر چه به ظاهر جدا ولی چون از طریق یک تنه به ریشه ها متصل و وابسته اند پس عین هم بوده و تفکیک نا پذیرند. همانگونه که شهید مدرس هم فرموده اند : سیاست ما عین دیانت ما است. اما من مدعی اصولگرایی هستم که در عمل یا سیاست زده ام، یا سیاسی کارم، یا قدرت طلبم ، یا اصلا اصولگرا نیستم اما منافعم ایجاب نموده که خود را در دایره اصولگرایان وارد کنم. بنابراین به نظر می رسد نه تنها سیاسی بودن را نباید به عنوان مذمتی برای بعضی اصولگرایان بکار بریم بلکه باید اصولگرایی منهای سیاست را مذمت نماییم ، همان طور که در مورد گروه هایی مثل انجمن حجتیه کرده ایم. اگر آنچه گفته شد درست باشد، شاید راه حل در این باشد که به جای این که با یک عبارت و یا یک اصطلاح افراد و گروه های مختلف و یا حتی متعارض را وصف کنیم، با توصیف در یک جمله و بنا به مورد با ذکر اوصاف دقیق و مشخص (مثل سیاست زده ، سیاسی کار، قدرت طلب یا . . ) آن ها را متمایز و نظر و اراده خود را تبیین نماییم و یا این که بدون ورود در علت یا منشا اشتباه و خطا ی افراد و گروه ها اظهار نظر نماییم تا باعث ایجاد شائبه ای نشود.با تشکر از بذل محبت و عذر خواهی از تصدیع اوقات شریف و التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از اصول‌گرایی سیاسی آن نوع اصول‌گرایی است که خود را در حصار سیاسی‌بازی متوقف کرده است در حالی‌که اگر بر اساس رهنمودهای دین خدا عمل می‌کرد در عین آن‌که سیاست عین دیانت است ولی دیگر به آن اصول‌گرایی سیاسی اطلاق نمی‌شد. مثل آن‌که به حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» اصول‌گرا می‌گویند و برای آن‌که اصول‌گرایی سیاسی را از اصول‌گرایی اصیل جدا کنیم. مقام معظم رهبری در تاریخ 29/3/ 85 شاخصه‌های اصول‌گرایی را به‌کار بردند تا بتوان بین اصول‌گرایی حقیقی با اصول‌گرایی ادعایی فرق گذاشت. موفق باشید
4529
متن پرسش
سلام.چرا انقدر جوان ها از جمله خودم تنبل شده اند ؟ چرا حوصله ی یک مقاله ترجمه کردن را ندارم؟ چرا حوصله تحقیق و کنکاش در علم ها رو ندارم ؟ برای چی در گذشته مردم انقدر کاری و جدی بودند ولی الان دانشجوهای ما که باید با توجه سن شان انقدر تلاش گر باشن اینطور نیستند و کم همت شده ایم ؟ حوصله نداریم ... درسها را فقط برای پاس کردن میخانیم .. کار ها را هم نیمه کاره ول میکنیم ! مردم گذشته خیلی عزم داشتند برای کارها وقت های طولانی میگذاشتند و مثلا با اون سختی ها درس میخوندند اما الان با این همه امکانات ما تنبلی مان میکند؟ البته منظورم فقط درس نیست در همه ی مسائل زندگی دیگه اهل وقت گذاشتن نیستیم و درس رو به عنوان مصداق عرض کردم ... چکار کنیم استاد ؟البته من کتاب جوان و انتخاب بزرگ و چند کتاب دیگه ی شما رو هم خوندم .. اهدافم بلند هست خیلی خیلی بلند تر از هدف های بقیه ... ولی در عمل تنبلی میکنم ... ؟چکار کنم که همت بلند داشته باشم و سخت کوش بشم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید سعی کنید زندگی را برای خود طوری معنا کنید که منجر به یک برنامه‌ریزی دقیق و همه‌جانبه شود. در راستای هدف‌گذاری دقیق است که انسان فرصت‌ها را تماماً به‌کار می‌گیرد. موفق باشید
3946
متن پرسش
سلام علیکم: بنده با مشورت حضرت عالی ( سوال 3782) در حال خواندن بدایه الحکمه هستم و می‌خواستم بدانم برای اینکه با نظرات و مبنای حضرت علامه بیشتر آشنا بشوم چه کتاب هایی رو مطالعه کنم.(با توجه به اینکه در بسیاری موارد نظرات خود علامه مورد نقد قرار گرفته و امکان دارد با نظر خاص خود علامه آشنا نشوم) سوال بعدی اینکه پیشنهاد شما برای شروع مطالعه کتاب ((اصول فلسفه و روش رئالیسم حضرت علامه طباطبایی ره)) چه زمانی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با ادامه‌ی بدایه و نهایه و سپس اسفار مطالب روشن می‌شود. کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» را بعد از بدایه به‌راحتی می‌توانید مطالعه کنید. موفق باشید
3432
متن پرسش
در بحث حرکت جوهری :اشیای مادی با تبدیل شدن قوه به فعل چه کمالی میخواهند کسب کند؟ چه فایده ای برای اونها داره؟نقص اونها در چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قوه عدم است و فعلیت وجود است، از آن‌جایی که هر موجودی اعم از ماده یا مجرد علم به خود دارد عالم ماده با احساس وجود خود، وجودی که قوه‌هایش به فعل تبدیل شده، احساس کمال است. موفق باشید
1042

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام من خیالاتی هستم انگار دارم خدای درون خود که یعنی همان خدای که در فطرت من است را می ÷رستم همش تو وهم وخیال هستم سر نماز اینگار وهم هایم شروع میشود راهنمای کنید
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی إن‌شاءالله با مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» زمینه‌ی تفکر صحیح روی موضوع فراهم می‌شود. موفق باشید
22479

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد بنده دارای عدم تمرکز و دقت بسیار بسیار پایین در کارهایم هستم. بطوریکه باعث پایین آمدن زیاد اعتماد به نفس، عدم قبول فعالیت های اجتماعی، عدم باور برای انجام کارها اجتماعی و شخصی و در نهایت ترس، وسواس فکری، دلهره و اضطراب بسیار زیاد در زندگی هستم. همین سوال را بار سوم است که می نویسم و دو دفعه قبول اشتباه کردم و مجبور شدم دوباره بنویسم. خواهشمندم برای حل این بحران در زندگی ام یا از طریق پاسخ در همین سوال یا معرفی منبعی روان از خود یا شخص دیگر بنده را مساعدت نمایید. با تشکر خدا نگهدار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر مدتی با کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» به‌سر ببرید، مفید افتد. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

20420
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: شهادت سرور و سالار شهیدان امام حسین علیه السلام و برادر و یاران با وفای شون رو تسلیت عرض می کنم. ان شاءالله عزاداری هایتان مقبول درگاه حضرت حق قرار گرفته باشد. استاد سوالی داشتم از خدمتتون. متنی راجع به خصوصیات شمر لعنت الله علیه می خواندم اینکه شمر از فرمانده هان حضرت علی علیه السلام در جنگ صفین بوده و چند بار با پای پیاده به حج رفته است و با این اوصاف در مقابل امام حسین علیه السلام می ایستد. راستش دلهره و نگرانی بدی برای خودم پیدا کردم که چه طور می شود که شمر لعنت الله علیه با آن عبادت ها و اعمال در مقابل حضرت علیه السلام می ایستد (خواندم که شمر نیایش هایی با خدا داشت که اگر که نمی دانستیم از شمر است حال عجیب و غریبی بهمون دست می داد). من جوان امروز که پایبند دین و انقلاب هستم چه کنم که فردا مقابل امام زمانم (عج) نایستم؟ می دانم که قدرت خواهی افراد باعث می شود مقابل امام زمان شان بایستتد تلاش هم کردم این را در وحودم از بین ببرم ولی دروغ چرا گاهی از مطرح شدن و تعریف و تمجید خوشم می آید اما سعی کرده ام مبارزه با نفس کنم ولی نمی دانم آیا فردا روز هم می توانم یا خیر. سوالم در پایان حرفم این است که چه کنم که شمر زمانه ام نباشم؟ استاد ببخشید که وقتتون رو گرفتم و حلالم بفرمایید و دعاگوی این حقیر باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید شمر«لعنة‌اللّه‌علیه» در جنگ صفین هم جزو خوارج بود و بعد هم که حضرت به کوفه برگشتند، جزء 12 هزار نفری بود که مقابل ولایت علی بن ابیطالب «علیه‌السلام» ایستادند و حضرت با نصایحی که به آن‌ها کردند 8 هزار نفر از آن‌ها جدا شدند که از جمله‌ی آن‌ها شمر بود با همان روحیه‌ی ظاهرگرایی. ولی در همان زمان هم طرفدار آن 4 هزار نفری بود که حضرت در جنگ نهروان به درک واصل‌شان کردند. بحمداللّه شیعیان با درک جایگاه قدسی اولیاء معصوم و به تبع آن با درک جایگاه ولیّ فقیه، خود را از این خطر رهانیده‌اند. موفق باشید 

نمایش چاپی