بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30378
متن پرسش
سلام استاد عزیز تر از جانم: چندی است به شدت با مشکلات اقتصادی پنجه نرم می کنم. ولی همیشه چشم به درگاه خداست و در خلوتم از او می خواهم. ترسم این است که نتوانم این عقیده رازق بودن خدا را در دلم کامل کنم. لطفا راهنمایی کنید تا دلم آرام گردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئن باشید قضیه‌ی همه‌ی ما آن است که «در بلا هم می‌چشم الطاف او». آری! باید در این نوع سختی‌ها ببینیم خداوند چه مصلحتی مدّ نظر دارد، نه آن‌که موضوع را بیرون از مصلحت خداوند دنبال کنیم. موفق باشید

30377
متن پرسش
سلام علیکم: در خصوص سوالات ۳۰۳۳۵ و ۳۰۳۴۴ که این دوستمان پرسیدند ذهن مرا هم به خود مشغول کرده ولی با دو دوتای خودم به این نتیجه رسیدم: اگر حقیقت انسان همان روح خداست و روح خدا «برترین» مخلوق خداست و اهل بیت (ع) هم آن حقیقت انسان که روح خداست را در خود فعلیت بخشیده اند پس دیگر نمی‌توان احتمال این را داد که ملائکه عالین از اهل بیت (ع) برتر می‌باشند. چون مخلوقی برتر از روح وجود ندارد که بگوییم عالین جزء آن مخلوقات هستند. ولی می‌توان احتمال داد که یا مقامی برابر یا پایین تر از اهل بیت‌ (ع) دارند. که در این صورت اگر بگوییم مقامی برابر مقام اهل بیت دارند شاید بتوان نتیجه گرفت که اصلا شاید این عالین خود اهل بیت هستند کما اینکه بعضی روایات گویای این هستند. مطلب آخر اینکه طی یه بررسی که در اینترنت انجام دادم علامه جوادی و علامه حسن زاده قائل به این هستند که مقام اهل بیت (ع) از مقام عالین بالاتر است. لطفا نظرتان را بدهید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد اگر به آیه‌ی مربوطه نظر کنید خداوند در خطاب به شیطان می‌فرماید: «... يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ ۖ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ». با این برداشت که باید خطاب خداوند به فرشتگان به «عالین» نرسیده باشد. در حالی‌که ائمه «علیهم‌السلام» مورد خطاب هستند. لذا می‌توان گفت «عالین» واقعاً عالین هستند. موفق باشید

30376
متن پرسش
با عرض سلام: استاد چه دلیلی داشت که پرسش ۳۰۳۶۴ که درباره انتقاد به سایت رهبری (به خاطر سانسور حرفهای رهبری در حوزه طب سنتی بود) از طریق کانال و سایت لب المیزان نشر داده نشد؟ استاد، بنده انتقادم به ماسک نبود. من خودم هم ماسک می زنم. منتها گفتم چرا در سطوح مهمتر در رابطه با طب سنتی از رهبری پیروی نمی کنند؟ و اینکه چرا صحبتهای رهبری توسط اطرافیان ایشان سانسور می شود؟ و در ضمن آمار کرونای عراق با عوض شدن نیروی سازمان جهانی بهداشت در عراق دارد بالا می رود و کاملا حساب شده و توطئه آمیز است. چنانچه بنا به مستنداتی به محض شیوع کرونا تیم آمار وزارت بهداشت ایران هم عوض شد و افراد جدیدی که وظیفه شان مهندسی آمار بود وظیفه ی اعلام آمار جعلی و دروغین را به عهده گرفتند. به نظر بنده اگر می‌خواست آمار کرونا در عراق بالا برود بعد از آن تجمعات مردمی در اربعین باید به اوج می رسید. استاد بنظرم بقول نائب امام زمان این ویروس حقیر است اما حقیرتر ازین ویروس مغزهای منجمد مردمیست که دروغهای سازمان جهانی بهداشت با سوابق کشتارهای بین المللی و قحطیهای برنامه ریزی شده را باور می کنند. مردمی که تاریخ فجایع انسانی به نام سلامت و بهداشت را نخوانده اند. هنری کسینجر وزیر اسبق امور خارجه آمریکا می گوید برای تسلط بر دولتها نفت و انرژی آن را بدست بگیرید و برای تسلط بر ملتها غذا و داروی آنها را و ما متاسفانه در این امر پزشکی حدود دویست سال است مستعمره سازمان جهانی و صهیونیستی بهداشت شده ایم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده هم مایل بودم که آن سؤال و جواب در معرض دید کاربران قرار گیرد، ولی در بعضی از سطورِ سؤال، نوعی توهین به دولت بود، که با نظر به تأکیدات مقام معظم رهبری نباید ما چنین ورودهایی داشته باشیم وگرنه با اصل قضیه موافق بودم. موفق باشید

30375
متن پرسش
با سلام و تشکر از استاد اصغر طاهرزاده که آثار ایشان در موضوع مهدویت و انقلاب اسلامی بدیع و بی سابقه هستند. در باب کتاب «گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی» بنده یکی از مجهول ترین موضوعات در زندگی را کشف کردم و بسیار راهگشا بود. اما یک نظری هم به عنوان یک مخاطب عام داشتم و آن نوع داوری ایشان در مورد ظهور و خفای وجودی انقلاب اسلامی بود که در بعضی مصادیق دولت های سازندگی و اصلاحات را مربوط به دوران اختفای امر وجودی انقلاب اسلامی دانستند که به نظر من این نوع داوری چندان برایم پذیرفته نیست که ظهور و خفا یا شدت و ضعف این پدیدار را مربوط به نهادها کنیم، ممکن است فردی کارمند موزه ی لوور باشد اما با عالم هنر هیچ نسبتی نداشته باشد اما یک چوپان با نواختن زیبای نی در عالم هنر باشد و به تبع می توان گفت شاید فردی کارمند بنیاد فرهنگی روایت فتح در تهران باشد اما از اپوزسیون ضدانقلاب فاسدتر و فاجرتر باشد اما یک جوانی در یک مجلس عروسی گناه آلود باشد اما در دل به انقلاب اسلامی تعلق دارد و از حضور در مجلس ناراضی است و به خاطر جبر خانواده و برخی محدودیت ها ناچار به حضور در آن مجلس است. (در عصر سیطره ی نیهلیسم تفاوتی میان کارمند شبکه ی جرثومه ی منوتو با نهادهای ارزشی در داخل کشور نیست، چون در ذهن و ضمیر اغلب نسل جدید فقط یک چیز معیار است و آن برخورداری و رفاه است که برای آن می توان در اداره نماز خواند اما بیرون اداره نماز نخواند یا در اداره چادر به سر کرد ولی در بیرون اداره چادر را برداشت بماند که وجود چنین نهادهایی که متصدی امور ارزشی هستند خود دچار تردید اساسی هستند، مگر می توان هدایت مردم را به نظام کارمندوارگی محول کرد، نصب پوستر های بزرگ مناسبتی در بیلبوردهای شهر و ایستگاه های مترو یا تهیه ی برخی از آثار هنری و یا اردوهای اجباری برای بیلان کار و گردش کار و پر کردن ویترین گزارش کار یا پر کردن آنتن تلویزیون برای رفع مسئولیت، چیزی جز حیف و میل کردن بیت المال و به هدر دادن ظرفیت های جوانان نیست) در دوران سازندگی و اصلاحات علی رغم زاویه و حتی انحراف از ارزش های انقلاب اسلامی در برخی از نهادها، در میان نیروهای متعلق به انقلاب اسلامی ظهور و شدت و حرارت زیادی وجود داشت چون این نیروها اولا خودجوش بودند و تقریبا در نهادی جای نداشتند و دوما گرفتار پدیده ی «اشرافیت مذهبی» در دولت نهم و دهم و بوروکراسی و حکم و امتیازهای استخدام و... نشده بودند اما با دولت نهم و دهم به دلیل ورود این نیروها در چارت اداری و رسمی و... آن صفا و جاذبه و فضای به شدت به یادماندنی گذشته در اختفا رفت. و به یکباره آدمی در تحیر می ماند که آن فریاد های حاجی بخشی با تویوتای فرسوده و اوراقی، شعرخوانی آقاسی در مجالس کم زرق و برق و حتی مزار شهدا با وجود همان فرم و شکل ساده چه داشت که اکنون با این همه بودجه و فیلم های میلیاردی و کتاب های فراوان با روایت های بدیع و...در حسرت آن دوران هستیم. در نهایت منظورم نوع داوری آقای طاهرزاده بر مبنای زبان اشارت بود، این زبان اشارت در «نهاد» پیدا نمی شود اما در قلوب و یادها ممکن است وجود داشته باشد. پیشاپیش منتظر آثار آقای طاهرزاده در موضوعات دیگر هستیم، عمرش دراز و عزتش مستدام باد ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکری است به‌جا، و حقیقتاً فضای عرایض بنده بناست در همان چشم‌اندازی باشد که جنابعالی متذکر می‌شوید. آری! زیباترین فضا برای به نمایش‌آمدنِ زیبایی‌های معنوی، فضای انتخاب آزاد انسان‌ها است و این است آنچه ما باید پاس‌داریم. موفق باشید

30374
متن پرسش
به نظر شما چگونه می توان باورهای توحیدی را در زندگی عامه مردم کاربردی کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر دائمی به حضور خداوند در امورات و تذکر به این نکته که هرکس هرچه ضربه خورد به جهت این غفلت بود؛ کمک زیادی می‌کند تا مردم به خود آیند و متوجه شوند خداوند ما را نیافریده است تا فقط در این دنیا زندگی کنیم. موفق باشید

30373
متن پرسش
به نظر شما برای سنجیدن باورهای توحیدی از چه باورهایی می توان مؤلفه های اصلی را استخراج نمود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از کسب معارف لازم، از این‌که در روبه‌روشدن با حوادث، متوجه‌ی حضور خداوند در آن حوادث باشیم، بهترین راه نظر به توحید حضرت حق است. قرآن از این جهت نمونه‌ی خوبی می‌باشد. موفق باشید

30372
متن پرسش
سلام علیکم: پیامبر بدلیل سلوکی که داشتند فرمودند الان قیامتی قائم و خود را در قیامت می‌دیدند. حال سوال بنده اینست که عالم ارض و زمین دنیا که مثل پیامبر سلوک نکرده و هنوز قوه ها به فعل تبدیل نشده، پس پیامبر زمین قیامت رو چطور می‌دیدند؟ مگر نه اینکه زمین قیامت همین زمین است؟ «تبدل الارض غیر الارض»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که هیچ غایتی نمی‌شود که مفقود باشد و از طرفی هیچ حرکتی بدون غایت نیست. پس در هر حرکتی، غایت آن حرکت، موجود است و اولیای الهی آن غایت را فرا رویِ خود می‌یابند. موفق باشید

30371
متن پرسش
سلام استاد عزیز: این برداشت بنده از حرکت جوهری درست است که حرکت جوهری ناشی از آفرینشهای پی در پی خداوند است که حس ما آن را ثابت می‌بیند ولی عقل ما با دلایلی مثل حقیقت و ماهیت زمان اثبات می‌کند که جهان سیال است و تشابه صور متعاقب باعث اشتباه حس می‌شود؟ در ضمن چگونه آن حقایق عالم ملکوت که لطیف هستد وقتی تنزل و تجلی پیدا کردند متکاثف و صفت می‌شوند؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- برداشت خوب و درستی است 2- در «برهان صدیقین» روشن می‌شود که نزول وجود، به جهت نقص‌هایی که در آن نزول پیدا می‌شود موجب تکاثف می‌گردد و این به جهت وجودِ مرتبه است و نه مربوط به ذات وجود باشد. موفق باشید

30370
متن پرسش
سلام علیکم: از یک طرف گفته می‌شود جهنم ظهور اسماء جلالیه و بهشت ظهور اسماء جمالیه است و از طرف دیگر مطرح می‌شود که جهنم و بهشت مربوط به ساختار باطنی خود انسان می‌باشد که (از کوزه همان برون طراود که در اوست) ظاهرا هر دوی اینها درست می‌باشد لذا جمع بین این دو چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه جان انسان توانست میهمان تجلیّات جمالی و جلالی او شود، و با سعه‌ی محمّدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» خود را جلو ببرد، عملاً میهمان خدا می‌شود و خداوند او را در بهشت میزبانی می‌کند.

 به گفته‌ی جناب شیخ شبستری:
تجلی گه جمال و گه جلال است
رخ و زلف آن معانی را مثال است
صفات حق تعالی لطف و قهر است
رخ و زلف بتان را زان دو بهر است

موفق باشید

30369
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در کتاب آداب نماز امام خمینی، موقف سجده رو که توضیح میده، تعلق نداشتن قلب به غیر حق را بیان می کنه، تعلق قلب به حق، خب اخلاص برای اطاعت خداوند، بدست آوردن رضای خداوند. در مباحث ماه رجب هم، همین موضوعات رو داشت. یعنی منزل سجده مثل ماه رجب هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! آری! در سجده به والایی ربوبیت حضرت ربّ این نظر را دارید که چه اندازه او با والاییِ خود در عالم به ظهور آمده و شما با سجده‌ی خود آن را تصدیق می کنید تا با اعلاء‌بودن پروردگار خود در عالم حاضر شوید. موفق باشید

30367
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. پیشنهاد شما برای بررسی مبانی تفکر غرب در مواجهه با اسلام برای بررسی در گعده دانشجویی که دانشجویان مهندسی هستیم برگزار کنیم چه کتابی است؟ پیشنهاد اولیه کتاب مبانی توسعه تمدن غرب شهید آوینی بود، حال خواستم نظر شما را نیز بدانم. با تشکر فراوان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است و کتاب خوبی را هم انتخاب کرده‌اید. مرحوم شهید آوینی بحمدالله مطالعات بسیار خوبی در رابطه با فلسفه‌ی غرب دارد و اشاراتی که می‌کند همه مبتنی بر تحقیقات خوب علمی است. موفق باشید

30365
متن پرسش
سلام علیکم: اسماء الهی به دو دسته کلی اسماء جلال و جمال تقسیم می‌شود و انسان می‌تواند مظهر هر دو دسته از اسماء باشد ولی بزرگی از عرفا می‌فرماید ما اسماء جلال را طلب نمی‌کنیم چر ا که آنها دهشت آور هستند منظور ایشان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان صرف اسم جلال باشد، همین‌طور است. ولی اولیای الهی در مقام جمع این دو اسم هستند یعنی: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ». موفق باشید

30363
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: راه رسیدن به مقام شهادت چیست؟ سردار سلیمانی می‌گفتند هر کس صبح شهادت را ننوشد شام مرگ را خواهد چشید. من می خواهم طبق دعای رهبرم آخرین روز عمرم شهادت باشد. لطفا راهنمایی کنید مدتی است که تنها آرزویم وصال خدا شده است و حتی بهشت برایم جذابیتی ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وصال با خدا با قاعده‌ی «خود را مبین که رستی» حاصل می‌شود. در این مسیر عبودیت حضرت حق، راه‌گشا می‌باشد آن‌هم با سعه‌ی صدر محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله». امامِ شهدا، معارفی را در این رابطه در کتاب‌هایشان برای ما به ودیعه گذاشتند و راهی هم در مقابل استکبار در بستر انقلاب اسلامی معلوم کردند تا ما تنها نمانیم و از شهدا عقب نیفتیم. موفق باشید

30362
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید می‌خواستم بدونم که چرا بعضی از افراد وقتی شهید می‌شوند تمایل به ارتباط با زندگان رو ندارند و از اینکه اون ها رو بردار خطاب کنیم و کمک بخوایم مشکل دارند؟ در حالی که اون ها با روح شون با ما ارتباط برقرار می‌کنند. لطفا علتشو بگین من واقعا باید جواب سوالمو بدونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آن‌ها هم زندگی خود را دارند و «عند ربّهم یُرزقون» هستند. تنها در آن حدّ که اذن داشته باشند با این طرفی‌ها رابطه برقرار می‌کنند چه اشکالی دارد آن ها را برادر خطاب کنید؟ مگر برادر این ملت نبودند؟ عموماً شب‌های جمعه تا عصر جمعه، بیشتر مأذون هستند تا ارتباط دوطرفی برقرار شود. موفق باشید

30361
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. استاد بنده در بحث حرکت جوهری هستم. همراه بچه های کلاسمون تصمیم گرفتیم درس رو متوقف کنیم در این ماه و بیشتر در مورد این ماه های عزیز گفت و گو داشته باشیم که بهره کافی از این ماه ببریم. شما پیشنهادی دارین برای ما که در کنار گفت و گو ها به اون بپردازیم و استفاده کنیم؟ استاد بنده در خودسازی هستم و خیلی به راهنمایی نیازمندم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مباحثی که در رابطه با ماه رجب شده است، کمک خواهد کرد. بخصوص دو بحث اخیری که در بنر سایت گذاشته شده است. موفق باشید

30360
متن پرسش
سلام: خدا قوت. اولا اینکه چرا تو قرآن فرموده شهدا زنده اند و نزد ما روزی میخورن؟ مگه باقی افراد می میرند و نزد پروردگار نیستند؟ چرا زنده بودن فقط مخصوص شهداست؟ دوما اینکه چرا بعضی افراد جسمشون بعد مرگ از بین نمیره و سالم میمونه؟ میگن بخاطر ارتباط قوی روح با جسمشونه ولی چرا باید این ارتباط وجود داشته باشه؟ مثلا میگن افرادی که زیاد زیارت عاشورا میخونن یا ۴۰ جمعه غسل کرده باشند. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ملاحظه بفرمایید که در مورد شهداء می‌فرماید: «عند ربهم یُرزقون» به این معنا که آن نحوه حیاتی که بتوانند به نحوی حیاتی فعّال داشته باشند در عین شهادت، نزد آن‌ها هست و نتیجه‌ی ایثارهای خود را می‌یابند و زحمات آن‌ها در این دنیا از بین نمی‌رود. ۲. وقتی نفس ناطقه بعد از مرگ همچنان قدرت غلبه بر حیات باکتری‌های اطراف بدن را داشته باشد، مثل دنیا که با همین نوع حیات، مانع باکتری‌ها هست که جسم ما را بپوسانند؛ جسم متوفی محفوظ می‌ماند، حال علت آن چیست، هرچه هست مشغولیات برزخی او، او را از این نحوه حضور نسبت به بدنش غافل نمی‌کند. عرایضی در همین رابطه در کتاب «خویشتن پنهان» شده است. موفق باشید

30359
متن پرسش
سلام: مادری دارم بی سرپرست نه خانه ای دارد و نه جایی و نه هیچ پشتوانه مالی‌. در خانه های فامیل بسر می برد. فامیل هم خسته شدن. واقعا مستاصل شده ام. نمی توام خفت و خاری اش را ببینم. می‌خواهم طلای خودم را بفروشم و برایش خانه ای اجاره کنم اما همسرم موافقت نمی‌کند و هم چنین موافقت نمی‌کند با ما زندگی کند.مانده ام چه کنم؟ آیا می توانم بدون رضایت همسرم این کار را بکنم؟ واقعا بین همسر و مادر کدام واجب تره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اموال زن حتی آن‌هایی که همسرش به او هدیه کرده است، مُلکِ خود اوست و می‌تواند هرطور خواست مصرف کند و رضایت شوهرش نیاز نیست. به نظر بنده کار خوبی است که اموال انسان موجب عزت والدینش شود. موفق باشید

30358
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم دلالت تصوری یعنی اراده تصور در ذهن خود و دیگری صرفا ایجاد و وجود بخشیدن به کلمه یا حتی جمله یا هر چیز دیگری می باشد و صرفا تصور مفردات نیست بلکه جمله و هیات آن نیز می تواند صرفا تصور باشد بدون دلالت تصدیقی در جاییکه همراه قضاوت و ادعا نیست و فقط طلب ایجاد باشد مانند جملات انشایی مثل پرسشی و امری که طلب ایجاد تصوراست چه در ذهن غیر چه در ذهن خود. پس ایجادیت فقط در حروف و هیاتها نیست بلکه خود تصور کلمه مفرد نیز ایجاد است اراده ایجاد تصور وجود دارد. حالا که ایجادی می‌شود قطعا ثابت و متغیری دارد. ثابت آن همان ارواح معانی و متغیر آن همان تغییر در افراد و مکان و زمان و مصادیق آن در هر برهه است که معنای کلی روح معنا بر آن مصادیق تطبیق میابد یعنی با این نظریه معنای جزیی وجود ندارد بلکه تمام معانی از این جهت کلی خواهند شد. اگر جمله و تصور آن دارای قضاوت و ادعا شد (ادعای تطابق یا عدم تطابق با واقعیت) می‌شود دلالت تصدیقی که در جملات خبری خواهد بود. دارای قابلیت تصدیق و تکذیب است. این گونه تعریف تصور و تصدیق این قابلیت را دارد که فقط محدود به الفاظ نیست بلکه شامل نوشتار و حتی ساخت چیزی و هر چیزی که ایجاد می شود و اراده ای پشت آن است چه اراده خداوند چه انسان و... می‌شود. پس فهم حوادث عالم و فهم های دیگر را هم مدیریت می کند. حالا اشتراک فهم در دلالت های تصدیقی یا حتی همان روح معنا در تصورات برمی‌گردد به علم حضوری و فطرت مشترک انسان ها و همچنین وجود اهل بیت علیهم الصلاه و السلام که فهم ها را مدیریت می کنند. (همه فهم ها از دست این بزرگواران است) توضیح بیشتر اینکه: مثلا فردی از یک کتاب مطالعه می کند یا روی بحثی فکر می کند کتاب را همه می‌خوانند ولی فهم ها متفاوت است. پس فهم از کتاب تنها نیست و گرنه همه یکسان می فهمیدند. یا یک فرد یک بحث را چند بار می‌خواند و هر بار فهمی متفاوت میابد پس خود فرد و کتاب هم به تنهایی برای فهم کافی نیستند چیز سومی هست که سبب فهم می شود. گاهی هم خود فرد روی بحثی تنها فکر می کند یعنی آن بحث را نمی داند بعد از فکر جواب را می فهمد کسی که چیزی ندارد که به خودش چیزی نمی تواند بدهد پس فهم از جایی دیگر به او داده می شود غیر از تلاش خودش. این شی سوم و کسی که فهم را می دهد خداست که به دست اهل بیت علیهم الصلاه والسلام این کار انجام می شود یعنی تمام فهم های عالم را باید از دست این بزرگواران با واسطه هایی دریافت کرد. تفاوت در فهم به میزان اراده انسان ها ظاهرا بر می‌گردد. به نوع اراده و شدت اراده و جهت اراده به نظرم تفاوت به اراده انسانها برمی‌گردد. که این اراده انسان ها در ظرف مکان و زمان و تخاطب متفاوتی هست. با سلام لطفا بفرمایید این مطلب صحیح است یا خیر؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نظریه شبیه نظریه‌ی آقای بارکلی است. به نظر بنده این نظر از انتخاب‌گریِ انسان غفلت دارد و این‌که ریشه‌ی انتخاب‌های متفاوت انسان، خودِ انسان است و نه امر سومی که فهم و انتخاب انسان را مدیریت کند و تفاوت انتخاب‌ها یا فهم‌های یک نفر، هم ریشه در نفس ناطقه‌ی او دارد که می‌تواند با حضور در عوالم مختلف، انتخاب‌های خود را تغییر دهد.

موفق باشید

30356
متن پرسش
سلام خدمت استاد اصغر طاهرزاده: با توجه به جواب شما به سوال 30342 درباره مستحبات، آیا این امر را قبول دارید که اگر اشتغال بیش از حد به این مستحبات باعث کوتاهی و ترک واجبات شود نه تنها ثواب ندارد عقاب هم دارد؟ در جامعه متاسفانه افرادی داریم که به تکالیف خود عمل نمی کنند و به جای آن به مستحبات چسبیده اند! مسلما این مستحبات وقتی خوب است که با تدبر در معانی اذکار و پس از انجام واجبات باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر اعمال مستحبی ما را از وظایف اجتماعی خود باز دارد و یا صرفاً عادت شود، چیز خوبی نیست. ولی از آن طرف هم تأکید اولیای الهی آن است که با انجام مستحبات، نقصِ اعمال واجب خود را جبران کنید. به هر حال در هیچ چیزی افراط و تفریط خوب نیست. موفق باشید

30355
متن پرسش
یه استفتاء بگیرید که مدتی است یه کلاس هفتگی تو مباحث سیاسی و فرهنگی تو مسجد تشکیل شده تو یکی از اتاق های مسجد که بعضاً هم زمان میشه با برنامه های عبادی مسجد آیا این همزمانی ایرادی دارد یا خیر؟ و پیشنهاد دهید. لطفاً نظرتان را مرقوم فرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید به مرجع تقلید خود رجوع فرمایید. موفق باشید

30354
متن پرسش
سلام و احترام و عرض تبریک ایام پربرکت ماه رجب المرجب: با توجه به ضعف و بی حالی که بدلیل روزه داری بر بدن غالب می شود و مطالعه و گوش کردن صوت دروس معرفتی مشکل می شود روزه داری اولویت دارد یا کسب امور معرفتی؟ بهترین راه استفاده از این روزها کدام است؟ با تشکر. لطفا جواب صرفا ایمیل گردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر روزه‌های مستحب ما را از فعالیت‌های عادی خود باز دارد، باید از آن‌ها خودداری کرد یا مثلاً در ماه رجب هفته‌ای یک یا دو روز آن را روزه گرفت. موفق باشید

30353
متن پرسش
سلام بر استاد طاهرزاده: در برخی سوالات در مورد نگاه عرفا به عالم مادی که منطبق بر هیئت قدیم است پرسیده شده است و شما سعی بر ارائه توجیهاتی چون وجه قدسی و... دارید لکن چه دلیلی دارد که وجه قدسی عالم دقیقا منطبق بر هیئت قدیم باشد و مثلا فلک چهارم قدسی عرفانی اتفاقا شمس باشد که در هیئت قدیم مطرح شده است. واقعیت اینست که ما به کتب عرفا همچون مصباح که مراجعه می‌کنیم واقعا در مباحثی که در مورد عالم ماده دارند سعی بر تبیین مادی آن را دارند نه اینکه بخواهند وجه قدسی را مطرح کنند و بنظر می‌رسد که اگر کشف عرفا مساعد هیئت قدیم باشد (و دلیلی ندارد که عرفا نتوانند امور تجربی مادی را کشف نکنند) و مطالب علوم جدید که به اعتراف خود غربی ها و فیلسوفان علمشان یقینی نیست و فرضیاتیست که در عمل بهتر بکار می آید چه دلیلی دارد که ما آنقدر غرب زده باشیم که مکاشفات یقینی عارفان را فدای این قبیل مشهورات غربی کنیم در یکی از سایت ها مطلبی دیدم در مورد محمد علی حکیم: آقای صدوقی سُها نوشته است: «… دیدم و شنیدم که مرحوم دکتر مهدی حمیدی شیرازی…، گاهی به خنده فراوان خطاب به مولانا [= حکیم شیرازی] گفت که: آقای حکیم! آپولو هم که به فضا رفت! و آنانی که می دانستند که مولانا با فَلَکیّاتِ قدیم سخت پایبند است ـ و البته شخص شخیصِ مرحوم دکتر حمیدی نیز از آن زمره می بود ـ به خنده اندر آمدند و چنین شنیدند از آن بزرگوار [=حکیم شیرازی] که: ها! شیره سرتان می مالند! دخترِ شاه پریان نشانتان می دهند!» پایان نقل قول. اگر به این نقل دقت شود بخوبی مشخص است که نگاه عارف بصیری چون جناب حکیم به عالم بطلمیوسیست نه این که صرفا نگاه قدسیشان به عالم ماده اینگونه باشد و حال که پس از دهه ها تشکیک هایی که در سفر به ماه می‌شود و بعضا آن را مجعول می‌دانند را مشاهده می‌کنیم به بصیرت ایشان پی می‌بریم گر چه آن زمان به ایشان می‌خندیدند و شما اگر به کتاب زیر رجوع فرمایید که در مورد مسطح بودن زمین است می‌بینید که لااقل در کنار نظرات رایج علوم غربی بدیل هایی نیز وجود دارد که می‌تواند مورد التفات قرار گیرد. https://s17.picofile.com/file/8413956100/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87_111_%D8%A7%D8%A8%D8%B9%D8%A7%D8%AF_%D9%88_%D9%85%D9%82%DB%8C%D8%A7%D8%B3_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C_%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86_%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86_%D9%85%D8%B3%D8%B7%D8%AD_.pdf.html
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به آیه‌ی «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ» فکر کنیم با توجه به این‌که برای زمین هم مانند آسمان هفت مرتبه قائل شده، می‌فهمیم قضیه‌ی هفت آسمان ربطی به علم هیئت بطلمیوسی ندارد. مثلاً ما در ورایت داریم رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در سفر معراجی، حضرت عیسی «علیه‌السلام» را در آسمان چهارم زیارت کردند. پس همان‌طور که هفت آسمان، هفت مقامِ طولی به سوی حقیقت است، هفت زمین نیز، هفت سقوط طولی به سوی رذالت می‌باشد. موفق باشید

30352
متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده: خوب هستین ان‌شاء الله! در فرهنگ های گذشته مشکلات روانی به شیطان نسبت داده می شده که امروزه ثابت شده است ناشی از مشکلات ژنتیکی و تربیتی و هورمونی و نسبت به شیطان امری غلط بوده! در قرآن هم فراموشی به شیطان نسبت داده شده!(داستان خضر و موسی علیه السلام) چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آنچه مربوط به شیطان است، همیشه مربوط به شیطان است، چه علت علمی آن معلوم باشد، چه نباشد. موفق باشید

30351
متن پرسش

سلام استاد: نظر شما در مورد برگزاری اعتکاف با عده ای بسیار محدود و رعایت کامل شرایط بهداشتی چی هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر صراحتاً انجام اعتکاف را ممنوع کنند، نباید به صورت علنی که عنوان اعتکاف داشته باشد، انجام گیرد. موفق باشید

30350
متن پرسش
با سلام و ادب: بنده احساس می کنم قضیه ویروس کرونا نیز از اسباب امتحان اقشار مختلف من جمله قشر مذهبی شد. یکی از این بسترهای امتحان، دوگانه درست کردن در میان مومنین هست که متاسفانه خیلی از ما به آن تن داده ایم. عده ای با عدم اعتماد به وزارت بهداشت به خاطر دنبال کردن پروتکل های جهانی، دستورات وزارت من جمله زدن ماسک و... را قبول نداشته و خیلی راحت به دلایل شخصی من جمله عارضه دار بودن ماسک آن را کنار گذاشته اند و از همین الان در مقابل واکسیناسیون نیز مقاومت نشان می دهند در صورتی که بنده شنیدم تولید واکسن ادامه کاری بوده که شهید فخری زاده زحمت آن را برعهده داشته اند. از طرفی عده ای دیگر به تبعیت از رهبر به انجام همه پروتکل ها مقید بوده و اطاعت از قوانین جمهوری اسلامی خصوصا در این مورد که رهبر ورود کرده اند را لازم الاجرا می دانند. می خواستم نظر صریح شما را در این زمینه خصوصا در مورد تقید به ماسک، فاصله گذاری و... بدانم. بسیار متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در زمره‌ی افراد اخیر هستم که به تبعیت از مقام معظم رهبری، دستورات ستاد کرونا را در حدّ ممکن انجام می‌دهم. موفق باشید

نمایش چاپی