بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14571
متن پرسش
با سلام و احترام: حقیر به دوستانی که احساس می کنم لازم است مطالبی را بگویم می گویم. (منبر می روم..!) شاید از حال غفلت دربیایند. من اشتباه می کنم؟ می دانم با حرف زدنم خود را در معرض آسیب نفس و شیطان قرار می دهم. خوب مرا به تقوا می شناسند و.. فکر می کنند خبری هست و ما نیک روزگاریم. اینها آسیب است. بر عکس خودم، بعضی دوستانم اصلا بروز ندارند و سکوتند... ولی من می دانم اینها خیلی روی خودشان کار می کنند. من در سلوک الی الله به گرد پای آنها نمی رسم ولی از طرفی نمی توانم سکوت کنم و ببینم جوان ها مقصد را فراموش کرده اند.. کار من درست است یا کار دوستانم که کلا سکوت اند و معتقدند خدا هر وقت وقتش باشد یک نفر را هدایت می کند؟ سوال دیگرم این است: بزرگان می فرمایند هر کس چیزی فهمید ساکت شد. این با روشنگری (کاری که من انجام می دهم در حد کم خود) تناقض دارد؟ یا اینکه می فرماید تا زبان را نبندی دلت باز نمی شود. نمی دام منظورشان حرف های زاید است یا کلا حرف نزدن منظور است. ببخشید وقتتان را گرفتم و تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به حکم وظیفه معارف آل‌اللّه را به گوش مردم برسانید، خداوند انوار حکمتش را بر قلب‌تان می‌گشاید. آری! حرف زائد و فضول‌الکلام قلب را تیره می‌کند. موفق باشید

14238
متن پرسش
سلام: استاد خواهشی داشتم. لطف کنید اگر صلاح می دانید متنی برای بچه های ما در کانال تلگرام بنویسید تا به کانال بفرستم تا قوت قلبی باشد. بحمدلله افراد این کانال همینطور در حال زیاد شدن است. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها عرض بنده آن است که همه باید سعی کنیم در این دنیایی که همه‌چیز به‌سوی بی‌معناشدن پیش می‌رود، به خود و دینِ خود معنا ببخشیم و این شکل نمی‌گیرد مگر آن‌که زمین به آسمانِ معنا متصل شود. یعنی انسان زمینی، جهتِ قلب خود را به عالَم معنا بیاندازد و رفتار زمینی از طریق شریعت الهی، آسمانی شود. موفق باشید

13948
متن پرسش
سلام جناب استاد وقت حضرتعالی بخیر: اینکه آیت الله شجاعی فرموده اند در باب کشف ابتدا در خواب بعد در بیداری و بعد از آن هم در خواب و.... عنایتی هست و شاید اینطور باشد کسی که ابتدا در خواب کشف سماعی برایش اتفاق افتاده در ادامه بیشتر در خواب می بیند و کمتر در بیداری و اگر برای همین شخص کشف الهامی ابتدا در بیداری رخ داده باشد از آن به بعد بیشتر در بیداری و کمتر در خواب برایش پیش می آید. البته در اوایل سلوک. درست متوجه شده ام؟ 2. اینکه استاد صمدی آملی فرموده اند شیطان نمی تواند در خوابی که مشغول خواندن قرآن هستید وارد شود یعنی اگر ما خواب خواندن یا شنیدن یا مس قرآن را دیدیم حتما رویای حق است؟ و در کشف هم اگر قرآن الهام شود آیا دست تصرف شیطان بسته است؟ چرا؟ اما در مورد روایات دست شیطان باز است برای همین روایات جعلی داریم و خوابهای غیر واقع مثل ورود سگ به حرم حضرت امیر (ع) در خواب شیخ انصاری (ره) - برخی الهامات ملائکه به زبان متکلم وحده به ما القاء می شوند درست است استاد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نکته‌ی خوبی است 2- عموماً همین‌طور است ولی شواهدی که حاکی از تواضع و بندگی است نیز نیاز است زیرا شیطان هرگز تواضع و بندگی را به کسی القاء نمی‌کند. موفق باشید

12924
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام علیکم خدمت استاد گرامی: با عرض تشکر فراوان به جهت پاسخگویی به سؤال بنده (سؤال شماره 12894) خواستم عرض کنم خدمت حضرتعالی که سؤال بنده برخاسته از خلأیی است که به شدت در نهادهای حاکمیتی (خصوصا نهادهایی که مولود انقلاب هستند) و نیز تشکیلات مردمی (اعم از فرهنگی و غیر آن) و به طور کلی در جمهوری اسلامی احساس می شود. بنده همزمان هم در تشکیلات فرهنگی و هم در نهاد حاکمیتی انقلابی مشغول فعالیت هستم و حقیقتا می بینم که کارد این مشکل به استخوان آنها رسیده است. بحمدالله در راستای تولید روش طراحی نرم افزار، اقداماتی صورت گرفته است و طبیعتا حضرتعالی هم در جریان هستید (از جمله فرهنگستان علوم، مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام مشهد و ....) و ما هم سعی می کنیم در حد فهم خود این روش ها را بفهمیم و با کمک پژوهشگران حوزوی از این روش ها استفاده کنیم. البته بنده از مباحث حضرتعالی متوجه شده ام که بیش و پیش از مهم بودن وجود روش و استفاده از آن، ایجاد خودآگاهی و دل آگاهی و عالَم سازی توحیدی برای خود و دیگران اهمیت دارد و همین امر است که منجر به منکشف شدن روش تولید نرم افزار و سخت افزار تمدن اسلامی می شود؛ به طوریکه در حالت ایده آل، ابتدا باید خواص جامعه با تعریف خود ذیل شخصیت ولیّ جامعه از اشراقاتی که بر قلب وی وارد می شود بهره مند گردند و سپس بر اساس آن اشراقات و در واقع آن تکوین، تشریع را طراحی و پیاده سازی کنند. طبعا روش طراحی تشریع هم در صورت حصول چنین شرایط ایده آلی به دست خواهد آمد. اما دردی که ما را بی طاقت می کند این است که به موازات ایجاد خودآگاهی و دل آگاهی و تمرین در مسیر انسان تراز انقلاب اسلامی، یک نهاد انقلابی یا یک تشکیلات فرهنگی نمی تواند فعالیت های خود را متوقف کند. بله حتما باید به عالَم سازی اصالت دهد و این خود، یک فعالیت است. اما بالاخره مأموریت های خود را نمی تواند واگذارد (خصوصا در مورد نهادهای حاکمیتی انقلابی). بنابراین، چگونه مأموریت های خود را انجام دهد تا دوران گذار به تمدن اسلامی را به سلامت طی کند؟ بالاخره برای این وضعیت ناچار است از نرم افزارهایی استفاده کند. آن هم نرم افزارهایی که نمی توان حتی با فرض أکل میته از دانش امروزین بشر به عاریت گرفت. تولید نرم افزار هم روش می خواهد. مثلا ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر برای تحقق هدف خود نیازمند یک طرح کلان است مبنی بر اینکه چگونه این فریضه را اقامه کند. خوب با چه روشی به این طرح برسد؟ به هرحال از حضرتعالی تقاضامندم که در این خصوص نیز با کتب، جزوات و یادداشت های خود ما را بهره مند فرمایید. این نکته را هم عرض کنم: بنده بحمدالله حدود 5 سال است که با کتب حضرتعالی مأنوس شده ام و البته الان افسوس می خورم ای کاش زودتر از اینها از چشمه های معرفتی - با زبان مناسب عصر و مناسب حجب کنونی – بهره مند می شدم. لذا از شما استاد گرانقدر بسیار تشکر و قدردانی می کنم. کتب، جزوات و یادداشت های شما هم به دلیل زلالی مبانی معرفتی توحیدی و هم به دلیل دارا بودن زبان مورد نیاز انقلاب اسلامی و البته اخلاص حضرتعالی، بحمدالله به شکل گسترده ای (حداقل در سطح تهران که بنده مطلع هستم) در بین جوانان و تشکل های فرهنگی نشر پیدا کرده و منجر به آماده سازی ورود آنان به تفکر توحیدی دوران گذار به تمدن اسلامی شده است. خداوند ان شاءالله حضرتعالی را مورد پسند امام زمان (عج) قرار داده و به ما هم توفیق حرکت در مسیر انسان تراز انقلاب اسلامی را بدهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که انقلاب اسلامی در این تاریخ افقی را در مقابل بشر امروز به‌خصوص در مقابل مسلمانان و بالأخص در مقابل شیعیان باز کرده که کافی است ما بتوانیم با درک صحیح انقلاب اسلامی آن افق را تفصیل دهیم. و این ممکن نیست مگر آن‌که حقیقت انقلاب در مظاهر خاص خودش به تفصیل در آید و آن مظاهر چیزی نیست جز از یک‌طرف حرکات و سکنات انقلابیون - مثل شهداء - و از طرف دیگر تاریخی که به عنوان یوم اللّه محلِ ظهور آن باشد، مثل هشت‌سال دفاع مقدس یا مواقعی که ملت بزرگ ایران در راستای عهد با انقلاب به صحنه می‌آیند. چنان‌چه تلاش کنیم روح انقلاب اسلامی را درست تبیین کنیم، انقلاب اسلامی در دو مظهر فوق ظهور لازم را به صحنه می‌آورد و از این به بعد است که دست‌ها و دل‌ها در راستای تحقق مدینه‌ی فاضله‌ی تمدن اسلامی جلو می‌رود. ما امروز در مرحله‌ی تحقق دو مظهر فوق هستیم. قسمت آخر کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» حرف‌هایی در این مورد دارد. موفق باشید

12860
متن پرسش
با عرض سلام: جنابعالی در مورد مسئله انتخابات 96 و حضور جناب آقای احمدی نژاد نظر منفی داشتید که مشکلی نیست ولی تناقض اینجاست که این مخالفت با مبانی اندیشه ای شما در تناقض است. شما در سخنرانی هایتان بارها گفته اید که باید دشمن را از دشمنی کردن مایوس کرد. خوب بنده کار با شخص جناب آقای احمدی نژاد ندارم ولی اگه ایشون بیایید و رای بیاورد دیگر انگیزه ای برای دروغ بافی نمی ماند چون علت این همه شایعه و دروغ بافی آلوده کردن انقلاب و حذف رقیب و اثر گذاری بر روی مردم می باشد که در صورت حضور ایشان این توطئه خاموش می شود. 2. شما بحث جریانها و نسبت آنها را با انقلاب مطرح می کنید ولی باز هم در اینجا نظر شما دارای تناقض هست چون اگر احمدی نژاد از جنس انقلاب هست پس چرا مخالفت و اگر احمدی نژاد از جنس انقلاب نیست پس چرا نسبتش با انقلاب مشخص نشود پس باز هم چرا مخالفت؟ 3. حضرت استاد آیا انقلاب اسلامی با ظلم جلو می رود؟ به نظر می رسد در مورد رئیس دولت های 9 و 10 و خود دولت های 9 و 10 ظلمهای زیادی در حال وقوع است و وظیفه ذاتی این انقلاب دفاع از مظلوم است پس اگر شرایط مناسبی برای دفع این ظلم به وجود نیاورد به نظر می رسد روند تکاملی این انقلاب با مشکل روبه رو می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هنوز هم تفکر آقای احمدی‌نژاد را از جنس انقلاب می‌دانم و معتقدم دشمنان انقلاب اسلامی به همان اندازه که با انقلاب مخالفند، با آقای احمدی‌نژاد نیز مخالفند. و نیز معتقدم به آقای احمدی‌نژاد ظلم شده است، چه در زمان ریاست جمهوری ایشان و چه در این زمان که دولت یازدهم میدان‌دارِ امور اجرایی است که عملاً ظلم مضاعفی با قلب واقعیت به ایشان شده‌ است، و این غیر از ضعف‌های شخصی ایشان است که روحیه‌ی تک‌روی بر نگاه جمعی بر ایشان غلبه دارد و این غیر از ضعفی است که جریان اصول‌گرا در عدم تعامل با ایشان از خود نشان داد و همه‌ی این‌ها حکایت از آن دارد که هنوز ما زیرساخت‌های فکری و فرهنگی عبور از جبهه‌ی غرب‌گرایِ انقلاب را در خود شکل نداده‌ایم. با این‌همه به نظرم نباید ذهن خود را مشغول چیزی بکنیم که نه به دار است و نه به بار، و خودِ آقای احمدی‌نژاد بنای کاندیداشدن ندارند، البته بنده فکر می‌کنم بهتر است آقای احمدی‌نژاد خودشان هم وارد عرصه‌ی کاندیداشدن برای رئیس جمهوری نشوند. و مطمئن باشید شرایط روز به روز برای نمایاندن هرچه بیشتر حقانیت ایشان فراهم خواهد شد، چه بهتر به احمدی‌نژادی فکر کنیم که تعالی‌یافته‌ی تاریخ گذشته‌ی ما باشد. موفق باشید

12755
متن پرسش
به اسم رب عادل: با عرض سلام و احترام محضر آقای استاد طاهرزاده: پیرو پرسش و پاسخ شماره 12731 فرموده اید هیچ نظامی برای نابودی خود قانون تصویب نمی کند. با پذیرش این سخن، می توان نتیجه گرفت که اگر یک نظام ولایی و دینی (که در حقانیت آن شکی نیست و قابل قبول قلب سلیم انسانی است) در ابتدای شکل گیری به آرای مردمش متکی است و بر اساس آراء مردم شکل بگیرد، بعد از شکل گیری به دلیل بد عمل کردن مسئولین و حکمرانان (نه خود اسلام یا برنامه حکومتی)، اگر با مقبولیت عمومی همراه نگردد ( مثلا در یک همه پرسی همگانی)، این حکومت دینی و الهی می تواند به اجبار به حکومت خود ادامه دهد زیرا که هیچ نظامی برای نابودی خود قانون تصویب نمی کند!!!!! اگر این برداشت بنده از چندین مکاتبه اخیر صحیح باشد، این امر چیزی به غیر از استبداد دینی نمی تواند باشد مگر اینکه دلیلی منطقی برای رد آن بیان فرمایید. و من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم وقتی مسئولین نظام اسلامی تعمداً و با اراده‌ی خود خلاف اسلام عمل کنند دیگر آن نظام، اسلامی نیست و مردم متدین مثل همان کاری که با نظام شاهنشاهی کردند با آن نظام باید بکنند. ولی به قول کسروی، انگلستان نگذاشت مردم مزه‌ی نظام مشروطه را بچشند و لذا نسبت به آن بی‌تفاوت شدند در حالی‌که باید دستِ بیگانه را در صحنه می‌دیدند. در شرایط حاضر نیز باید بین ناکارآمدیِ نظام اسلامی و فتنه‌هایی که برای ناکارآمدیِ نظام اسلامی پیش می‌آورند، تفاوت قائل بود وگرنه به‌جای رفع مشکلات نظام، خود را در دامن دشمنان خود می‌اندازیم، کاری که بعضی سران فتنه بعد از شکست فتنه با پناه‌بردن به آمریکا و اروپا انجام دادند. موفق باشید

12745
متن پرسش
درباره كتاب احياء العلوم غزالي كه شما در كتابتان برخي مطالب را از آن جا آورده بوديد از يك مرجع تقيلد كه مقام معظم رهبري هم در آن سالي كه قم رفتند ديدارشان كردند پرسيدم. از ايشان پرسيدم: آيا كتاب احياء العلوم غزالي معتبر و مورد تائيد است؟ جواب دادند كه: مورد تأیید نمی باشد مملو از خرافات و ادعاهای نامعقول و عوام فریبی می باشد البته با ظاهری جذاب و فریبنده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم قبول یک‌جا و یا ردّ یک‌جای «احیاء العلوم» یک نوع تکفیری‌گری است. روش مرحوم مطهری درست است که با فرهنگ نورانی اهل‌البیت به آن کتاب می‌نگرند و در عین استفاده از نکات مثبت آن، مریدِ غزّالی هم نیستند. و روش مرحوم فیض کاشانی را در «محجة البيضاء» فراموش نکنید که به جای نفیِ احیاء العلوم غزّالی آن را احیاء کرد. موفق باشید

10787

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: نظزتان راجع به فیلم شیار 143 چیست؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه هنوز ندیده‌ام در حالی‌که به دنبال هستم سی‌دی آن به طور رسمی به کلوپ‌ها بیاید و تهیه کنم. موفق باشید
8178

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی.باسلام.استاد شما فرمودید این مطلب که تا همه ی استعداد ها که از خدا درخواست حیاط را کردند ,اعم از نباتات و حیوانات و انسان ها،به دنیا نیایند و زندگی نکنند،قیامت برپا نمی شود و وقتی همه به دنیا آمدند قیامت می شود ،درست است.آیا میشه گفت یکی از عللی که اسلام و آقا روی فرزنداوری و کشاورزی و درخت کاری تاکید میکنن اینه که به دنیا اومدن همه ی استعداهای دارای قابلیت حیاط مارو به ظهور امام زمان(ع)نزدیک تر میکنه و به وقوع نپیوستن همین موضوع از موانع ظهوره؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نمی‌دانم می‌توان توصیه‌ی رهبری را در این راستا قلمداد کرد یا نه؟ چون جریان به فعلیت‌رسیدن استعدادها یک امر تکوینی است. موفق باشید
8036
متن پرسش
سلام استاد،در ذیل آیه های 10 تا 14 سوره واقعه( وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿10﴾أُوْلَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿11﴾ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿12﴾ ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ ﴿13﴾ وَقَلِیلٌ مِّنَ الْآخِرِینَ ﴿14﴾ )در چند تفاسیری که من دیدم و همین طور المیزان مراد از آخرین در آیه 14 را امت آخر یا همان مسلمانان تفسیر کرده اند(اگه برداشت من از تفاسیر نادرسته لطفا تصحیح بفرمایید)سئوال من اینست که اگر همین طور است چرا اسلام که دارای کاملترین شریعت و بعد اعتقادی است باید اصحاب سابقون در آن قلیل باشند و در امت های (اولین)تعداد سابقون بیشتر است؟باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحمداللّه در بحث سوره‌ی واقعه در این مورد عرایضی داشته‌ام حاکی از آن که در امت محمد«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» عده‌ای قلیل در مقام سابقون که مقربان درگاه الهی هستند وجود دارند که همان اهل‌البیت«علیهم‌السلام» هستند و به همین جهت سوره‌ی واقعه را «فی علیّ» در مورد علی«علیه‌السلام» می‌دانند، تا مردم به دنبال هرکس راه نیفتند و بدانند در این امت عده‌ای قلیلی در این مقام هستند. و در طول تاریخ در هر دینی همین‌طور بوده که در مجموع ادیان گذشته نسبت به دین اسلام معلوم است که آن‌ها بیش از 12 نفری هستند که در دین آخر می‌باشند. موفق باشید
7976

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام پیرو سوال 7927 من از منبعی موثق شنیدم که این حدیث مستند نیست و استنادش مشکل دارد بنابراین از نسبت دادن به خداوند باید پرهیز شود . اما سخن خوبی است باز هرطور صلاح می دانید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده هم معتقدم به عنوان حدیث نمی‌توان به آن سخن نظر کرد بلکه یک تجربه‌ی سلوکی است . به همین جهت هم از اشعار حافظ شاهد بر آن آوردم. آنچه در این موارد داریم از نوع فرازی است که از دعای ابوحمزه آوردم. موفق باشید
6487

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید ببخشید بنده در رساله دکتری خودم، پیرامون مراتب آگاهی و هستی شناسی هر مرحله از آن کار می کنم، یعنی چگونه فرد به سطوح بالای آگاهی از وضعیتی که در آن قرار گرفته برسد و آن را با دیگران به اشتراک بگذارد. در این صورت سرعت عمل و تصمیم گیری در هنگامی که نیاز به همکاری و کار گروهی است، افزایش می یابد این موضوع نیاز بسیاری به دانستن چگونگی مکانیزم آگاهی و شناخت در انسان دارد. منابعی که موجود است بیشتر غربی بوده و پیرامون فلسفه ذهن می باشد که جایگاهی برای روح انسانی هم غالباً در نظر گرفته نمی شود. به نظر جنابعالی برای ورود بنده به مباحث آگاهی در اسلام، چه منابع و کتاب هایی از جنابعالی یا دیگر اندیشمندان مفید است. کتاب های شهید مطهری، آیت الله سبحانی، آیت الله مصباح را مطالعه کردم، اندکی کاربردی تر و دورتر از فضای فلسفه، مثلاً مانند بحث های روان شناسانه می خواستم با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب» در قسمت چگونگی ادراک کمک‌تان کند. موفق باشید
6384

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد گرامی ، استاد چرا مدتی است جواب سوالاتم را نمیدهید؟ ممنون میشوم اگر جوابم را بفرستید ! برای اصلاح اندیشه چه کنیم؟ تغییر فکر به چه کیفیت است ؟ در جایی شنیدم روزی 20 تا 30 هزار فکر به ذهن انسان می آید چگونه میشود افکار را کنترل کرد؟ برای نفی خواطر چه کنیم؟ اجرکم عند الله-یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در همین رابطه کمک می‌کند و این بهتر از آن است که در جواب سؤالاتی این‌چنین مهم چند سطر خدمت‌تان بنویسم. موفق باشید
6258
متن پرسش
سلام.1 - می خواستم بپرسم که رجعت ائمه به چه صورت است؟یعنی با چه جسمی و چرا ؟ چون من یک جا شنیده ام که ائمه بجز امام زمان (عج) با بدن مثالی رجعت می کنند 2- اگر در حکومت دینی عده ای خواستار آزادی یــــک کار حرام شدند مثلا آزادی شراب , تکلیف چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر صورت حضور در این دنیا تنها با جسم این دنیایی ممکن است 2- این سؤال فقهی است بنده صاحب‌نظر در این امر نیستم. موفق باشید
5403
متن پرسش
سلام علیکم با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما استاد من دو بار تا حالا سؤال پرسیدم(در رابطه با مصاحبه مسجد و آموزش و پرورش ) ولی شما جواب ندادید خوب وظیفه تان نبوده ولی من هر وقت ایمیلم را چک می کنم مشاتاقانه منتظر بودم که جواب شما را ببینم اما جوابی در کار نبود و یه جور ناراحت می شدم. حال که شما به هر علت صلاح ندیدید جواب بدهید حداقل بگید چرا سؤال من ارزش جواب دادن نداشت تا برام یه تجربه ای بشه تکرار نکنم خواهشا به این در حد دو کلمه هم هست جواب بدید. خیلی دپرس می شم وقتی می بینم جواب ندادید حداقل دو کلمه ! با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب دادم. موفق باشید
2413
متن پرسش
به نام خدا باسلام خدمت استاد گرامی منظوراز بالابردن جسم حضرت عیسی(ع)درسوال2272یعنی چه؟یعنی جسم آن حضرت نیز روحانی شدومفقودالجسد شدند؟اگرچنین است چه فرقی میکندبین ایشان وکسانی که زمان ایشان ازدنیا رفته اندوجسمشان نیز کاملاازبین رفته است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام آن چه در جواب سؤال 2272 عرض شد برای کسی است که برهان صدیقین را خوانده و متوجه تشکیکی‌بودن وجود است. برای فهم آن جواب لازم است بحث برهان صدیقین را مطالعه فرمایید تا روشن شود تعالی جسم در عین اتحاد با روح غیر از انصراف روح از بدن است. روح حضرت عیسی«علیه‌السلام» و حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» از بدنشان منصرف نشده تا شبیه کسانی باشند که از دنیا رفته‌اند. موفق باشید
766

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید استاد مگر ما معتقد نیستیم که لقب "امیرالمومنین" مختص امام علی بن ابیطالب می باشد، پس چرا در کتاب تحف العقول میبینیم که ائمه علیهم السلام خلفای عباسی را با این لقب نان می برند؟ آیا ما کاسه داغتر از آشیم و یا ایشان به دلیل ملاحظات سیاسی این کار را می کردند؟باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: خودِ ائمه«علیهم‌السلام» می‌فرمایند عنوان امیرالمؤمنین مخصوص علی«علیه‌السلام» است و به خلفای جور در راستای تقیه آن عنوان را به‌کار می‌بردند. موفق باشید
20069
متن پرسش
بسم رب المهدی با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر: در تاریخی که غرب سایه ظلمات خود را بر نور حقیقت انداخته تا انسان امروزی رسیدن به حقیقت را برای خود بسیار دشوار دریابد، ما به عنوان فعالان فرهنگی به نظر نقشی بسی دشوارتر و پیچیده تر داریم. برای فهم پیچیدگی و سختی این کار باید به دنبال راهی به سمت حقیقت بود و ایستادن عین تباهی است. برای فهم این تاریخ و رسالت و جایگاه خود می خواهیم نگاهی به جایگاه هنر به عنوان یکی از مهمترین عناصر تاریخ بیندازیم و تلاش کنیم آن را در زندگی خود فهم کنیم. ما هنر را بستری می بینیم که با آن می توان احساسات، عواطف، حساسیت و اندیشه انسان ها پیوند خورد و با آن زیبایی شناسی مردم و نظام ارزش ها را الهی نمود و تلقی ها را از مفاهیم مختلف تغییر داد و ارتقایی در نیازهای انسانی قرار داد. می شود گفت هنر، زبان تکلم با جنس انسان، فارغ از انواع آن هست. در اینجا هنرمند باید از زمانه خود جلوتر باشد، غایت خود و مسیر طی شده را بفهمد و مسیر پیش رو را جلوتر از تاریخ خود درک کند. در اینجا می خواهیم به هنری متذکر شویم که ورای از هنر رسانه ایست و حتی می تواند به هنر رسانه ای ما نیز روحی متناسب با انقلاب اسلامی ببخشد. اما آنچه که در فهم هنر با مفهوم فوق اهمیت می یابد مسئله ایست که در ادامه به آن اشاره خواهم نمود. همانطور که در متنی که پیرامون آزادی، جمهوریت و انقلاب اسلامی نگاشته بودید و در ضمن آن بیان فرمودید، «آزادي را احساسی می دانید که بشر این دوران خود را با آن معنا کرده و احساس آزادي را براي خود از هوایی که باید با آن تنفس کند، مهمتر می داند و لذا می خواهد آن را به دست آورد. زیرا آزادي یک نوع موجودیت به انسان می دهد و امروز بشر نسبت به این امر به خودآگاهی رسیده یعنی بیش از پیش احساس نیاز به آزادي را در خود احساس می کند» و حتی شاید بتوان گفت همانطور که انقلاب در آغاز خود با در دست گرفتن پرچم عدالتخواهی و خداباوری، طومار مارکسیسم را به هم پیچید، امروز هم باید علم آزادی خواهی را در دست بگیرد تا بتواند از چنگال لیبرال دموکراسی خارج شود. با توجه به این مسئله ای که ما را به آن متذکر شده اید، به نظر مفهوم آزادی را باید در کار فرهنگی و نسبت خود با جامعه درک کنیم. ما در کار فرهنگی خود، به نظر باید به آزادی انسان ها توجه کنیم و ضمن تلاش برای تذکر جامعه به آزادی، خود نیز در کار فرهنگی خود جایی برای آزادی انسان ها باز کنیم و آزادی آن ها را ببینیم. در کار فرهنگی برخورد ما با اندیشه ها و احساسات اجتماعیست که باید آن ها را در دل واقعیت ها به حقیقت تذکر دهیم. اما به نظر در دیدن آزادی جامعه توسط ما مسئله مهم ضمن تعریف آزادی در کار فرهنگی چگونگی تذکر دادن است که به تعریف از آزادی مربوط است و اینکه حال سوال ما این است که تعریف آزادی در فعالیت های اجتماعی چه می تواند باشد و ما چگونه باید جامعه را متذکر شویم که همچون غرب به مدیریت و کنترل انگیزه های اجتماعی دچار نشویم و آزادی انسان ها را در آن دیده باشیم؟ اینکه ما متذکر می شویم، را بیشتر می خواهیم فهم کنیم و ببینیم هادی جامعه، که همه را به حقیقت متذکر می شود، چه نسبتی را باید با جامعه خود برقرار کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این ابتدایِ راه است. بسیار خرسند هستم که متوجه‌ی حساسیت موضوع شده‌اید. حال به این موضوع فکر کنید که انسان می‌خواهد آزادانه آن‌چه را مایل است و باور دارد، عمل کند. در این صورت اگر خواسته‌ها و باورهایش متعالی شد وقتی خود را آزاد می‌داند که شرایط مقابلِ او، مانعِ تحقق آن خواسته‌ها نباشد و این عالی‌ترین نحوه‌ی تربیت فرهنگی است که انسان، خود را آزاد بداند و آزادیِ او برای او فضیلت و کمال باشد. این‌جا است که از یک طرف از آزادی به معنایی که غرب از آن تلقی إباحه‌گری دارد فاصله می‌گیریم و وارد تاریخی می‌شویم که تحجر و ارتجاع نیز برداشت‌های تنگ‌نظرانه‌ی خود را بر ما تحمیل نمی‌کند و از این جهت تأکید دارم که این اولِ راه است. و چه اندازه زیباست که هنر و هنرمند بتواند معنایِ آزادی را با فضیلت انسانی یگانه کند تا بشریتِ دوران متوجه شود نه‌تنها تکالیف الهی مانع زندگانی آزادانه‌ی او نیست، بلکه بستر بهترینِ انتخاب او به حساب می‌آید. موفق باشید  

15520
متن پرسش
با سلام و نهایت تشکر: استاد بزرگوار آیا این مطلب صحیح است که ما انسانیم، انسان هم ذهن دارد، ذهن سالم هم تولید کننده انواع فکر هاست مانند قضاوت و مقایسه و گذشته و آینده و آمد و رفت فکر ها دست انسان نیست فقط عمل کردن بر طبق آن ها در دست انسان است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذهن ما می‌تواند تحت تأثیر انوار الهی و نفحات ربانی باشد، چنان‌چه بر فطرت اصلی خود قرار داشته باشد و می‌تواند تحت تأثیر القائات شیطانی قرار گیرد چنان‌چه از شریعت الهی فاصله بگیریم. رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه» می‌فرمایند: «الا انَّ فى ايّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحاتٌ‏ الا فَتَعَرَّضُوا لَها» در زندگى شما گاهى يك نفحه ‏هايى به قلبتان مى‏ رسد خودتان را در معرض اين نفحه‏ هاى غيبى قرار دهيد تا بشنويد. موفق باشید

15070

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: کتاب «شیعه ما» به عنوان کتابی که دستورالعمل سلوکی محسوب می شود کتاب بسیار خوبی بود. به خصوص همین سایز کوچک کتاب باعث می شه هر شخصی بتواند همیشه به آن مراجعه کند. می خواستم درخواست کنم حدیث «ای اباذر» هم که البته شرح آن توسط استاد به صورت جامع انجام شده ولی اگر همین حدیث ای اباذر به صورت خلاصه به سبک کتاب حدیث یابن جندب عرضه شود تا بتوان به صورت یک دستورالعمل سلوکی همیشه همراه داشت اقدام بسیار ارزشمندی است. توفیق روزافزون موسسه و استاد گرامی را از خداوند مسئلت می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حدیث را به صورت کتاب کوچکی انتشارات «پیام آزادی» سال‌های قبل چاپ کرده است. در ضمن در نرم‌افزارهای «جامع احادیث» می‌توانید آن را بیابید. موفق باشید

14776
متن پرسش
سلام علیکم: به تازگی حین خواندن قرآن به آیات 51 و 52 سوره مبارکه مائده رسیدم؛ آیا طبق این آیات سیاست خارجی نظام در این دوره اشتباه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیات مذکور می‌فرماید: یهود و نصاری را دوست نگیرید ولی می‌توان در صورتی که مذاکره با آن‌ها با محبت همراه نباشد، آن را انجام داد. زیرا مذاکره را نفی نکرده، و در سیره‌ی پیامبر نیز نفیِ صحبت با یهود و نصاری دیده نمی‌شود. موفق باشید

14416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد بنده با کار کردن نظریات استاد جوادی و استاد حسن زاده تا الان به این نتیجه رسیدم که ظاهرا تفکر جناب استاد جوادی یک چیز دیگر است. احساس می کنم ایشان بیشتر به علامه طباطبایی نزدیک ترند. البته به قول خودمانی طلبگی (اثبات شی نفی ما ادا نمی کند) نمی گویم آقای حسن زاده بزرگ نیستند. دارم بین خوب و خوب تر از آن سخن می گویم. نمی دانم درست است یا خیر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام از آن دو عزیز سبک خاص خود را برای سیراب‌کردنِ طالبان حقیقت دارند و ذوق‌های متفاوت هرکدام یکی از آن دو سبک را می‌پسندد. آری! آیت اللّه جوادی سعی دارند مطالب خود را به صورت درسی تنظیم کنند و از این جهت ممکن است برای یک طلبه کمک‌کار باشد. موفق باشید

14402

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: سوال که زیاد است، اما دو تا سوال مهم دارم یکی اینکه برای کار فرهنگی در مقطع ابتدائی تا دانشگاه از چه محتوایی استفاده شود؟ فیلم، شعر و ... چی استفاده شود؟ یعنی فرایند یا دستگاه فرهنگی باید چگونه باشد؟ به نظر شما باید ابتدا از کتاب های شهید مطهری شروع کنیم یا از کتب شما؟ و در آخر شماره تلفنی برای تماس با شما از مکانی محروم و شهید پرور در ایذه، از طرف شاگرد و همکار معلمتان! التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید اگر از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» شروع بفرمایید و سپس به مرحوم شهید مطهری رجوع کنید، بهتر باشد 2- تنها وسیله‌ی ارتباط بنده با عزیزان، همین سایت است. موفق باشید

14358

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بعد از اتفاقات یک سال اخیر در عربستان از توهین و هتک حرمت به ملت ایران در فرودگاه گرفته تا قربانی شدن چندین هزار نفر در منا و حتی کشتار مسلمانان یمن و الی ماشالله و سکوت دولت مردان و مراجع تقلید ایرانی وقت آن نیست که حج از سوی مردم تعطیل شود؟ آیا ما نیز این حرکات را مثل همه ی مقامات ارشد کشوری محکوم کنیم و سپس به حج برویم و تحقیر شویم و پول هایمان را خرج کشتار مردم مظلوم یمن و بحرین و سوریه کنیم؟ آیا مراجع تقلید خوابن یا این هم مصلحت است؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع حساسی است. فکر می‌کنم مسئولان مربوطه با نظر مقام معظم رهبری و با توجه به جوانب دیگر تصمیم نهایی را بگیرند. موفق باشید

13364

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: در روایتی که احتمالا از امام حسین (ع) است فرموده اند که معرفت الله معرفت به امام زمانی است که حق او بر گردنت واجب است. راه به ظاهر خیلی واضح است اما بنده چند سوال از محضر شما دارم: 1) معرفت چیست و چگونه اصحاب کربلا حتی حر و حتی آن سنی عثمانی در دقایق آخر و با اندکی کار توسط امام به این مقام رسیدند؟ 2) معرفت حجت چگونه بدست می آید و کی می توان این ادعا را کرد که به مقام معرفت حجت رسیدیم؟ 3) در دعای «اللهم عرفنی نفسک فانک...» این گونه می توان برداشت کرد که معرفت به الله مقدم بر معرفت نبی و نبی مقدم بر حجت است. پس چگونه می توان این دو حدیث را در کنار هم قرار داد؟ 4) برای قدم برداشتن در مسیر معرفت حجت چه اقداماتی لازم است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن اشاراتی در رابطه با فهم مقام اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و مقام امام دارد که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» می‌توانید دنبال کنید. و در مورد دعای «اللّهم عرّفنی نفسک ....» عرایضی در قسمت سوم سؤال شماره‌ی 13361 شده است. موفق باشید

نمایش چاپی