بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3652

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خسته نباشید سوال اولم این بود که می خواستم بدونم سوالات توسط خود شما بررسی وپاسخ داده می شود .سوال دوم اینکه من علاقه مندم مباحث معرفتی را طی کنم اما گاهی نیمه راه باز می مانم شما لطفا مرا راهنمایی کنید. ضمنا چه شکلی می توان فکر کسی را از ذهن بیرون کرد. با تشکر از شما . لطفا فقط سوالم را از طریق ایمیل پاسخ بدهید . سپاسگذارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سؤالات را تنها بنده جواب می‌دهم، اگر نقص و عیبی دارد مربوط به بنده یعنی طاهرزاده است 2- با سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست کار را شروع کنید و اگر می‌توانید در جلسات ساحت حضور نیز شرکت کنید. موفق باشید
3507

کبریایی حقبازدید:

متن پرسش
با سلام و درود محضر استاد گرامی. این که می فرمایید انسان باید محل تجلی اسماء الهی شود و به صفات الهی آراسته شود؛ برایم سوال است صفت «تکبر» را چگونه در خودش متجلی کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بعضی صفات مخصوص خداوند است که از جمله‌ی آن‌ها «تکبر» است. هنر ما آن است تا در مقابل کبریایی حق خضوع را اظهار کنیم تا نور کبریایی‌اش ما را احاطه کند و به خوف لازم برسیم. موفق باشید
3094
متن پرسش
با سلام.استاد سئوالی درمورد مجسمه ها داشتم.آیا قابهایی که نمونه های کوچک از آثار باستانی کشورمان است و تصاویر روی آنها برجسته اند نیز مشکل دارند؟دیگر اینکه آیا مجسمه های بزرگان علم و عرفان کشور نیز دارای اشکال است؟حتی امام
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: عموماً آنچه در مجسمه از نظر فقهی حرمت دارد مجسمه‌ای است که تمام ابعادش در میان باشد ولی این‌گونه تصاویر که می‌فرمایید را حرام نمی‌دانند، مضافاً این‌که مقام معظم رهبری در فتوای اخیر خود ساختن و نگه‌داشتن هیچ‌گونه مجسمه‌ای را حرام نمی‌دانند و این غیر از آن است که از نظر اخلاقی و سلوکی خوب است سعی کنیم با هرگونه تصویری فاصله داشته باشیم. موفق باشید
2645
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی در مورد سوال اصالت وجود سوال من در واقع این بود که ایا ما در خارج صورتهای محسوس را داریم؟ یا اینکه نفس ما بعد از ارتباط با وجود خارجی ان صورتها را میسازد؟ اگر متن خارج را وجود پر کرده است دیگر صورتهای محسوس نمستواند در خارج وجود داشته باشد بلکه ذهن ما بعد از ارتباط با وجود خارجی انها را میسازد و به وجود خارجی منتسب میکند ما در بیرون سییب سرخ نداریم بلکه وجودی داریم که به صورت سیب سرخ ذهن ان را میفهمد و درک میکند؟ و هر ماهیتی حاکی از یک وجود خارجیست ولی در خارج ماهیت نداریم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آری همه‌جا «وجود» در صحنه است ولی از آن‌جایی که امکان در ممکن‌الوجودها ذاتی آن‌ها است و در علم خدا نیز ممکن‌الوجودها به ذات خودشان هستند و خداوند آن‌ها را وجود می‌دهد پس آن ممکن‌الوجودها در خارج موجودند منتها وجوب آن‌ها بالغیر است و از این جهت ماهیات در علم خدا موجودند هرچند وجود استقلالی ندارند و همان ماهیات به وجودی که از خدا می گیرند در بیرون موجود می باشند. موفق باشید
930

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام جناب استاد طاهرزاده 1-آیا کتاب یا جزوه ای از شما به انگلیسی چاپ شده است؟ 2-آیا شرایط کنونی یا عصر حاضر ظرفیت آن را دارد که ظهور امام زمان در آن واقع شود ؟ 3- نحوه برخورد با احادیث و روایات آخرالزمانی چگونه باید باشد مثلا شما با این مصداق یابیهای که برخی از گروهها یا اشخاص انجام میدهند مثلا مقام معظم رهبری را سید خراسانی میخوانند (هر چند که میگویند فقط احتمالات را بررسی میکنند)
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: 1- خیر 2- زمان به‌حمدالهر فوق‌العاده آماده است و لذا ملاحظه می‌کنید که چگونه نور حضرت بر قلب مردم تجلی کرده 3- نباید مصداق تعیین کرد. موفق باشید
717

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرضسلام اینکه در جواب یکی از سوالها فرموده بودید که برای سیر وسلوک از کتابهای علامه حسن زاده استفاده کنید یعنی نمیشود از کتابهای آیت الله جوادی آملی برای این راه استفاده کرد ومباحث شما وآقای جوادی با مباحث علامه در حزئیات فرقی نمیکند
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیکم السلام منظور بنده این است که روح سلوکی کتاب‌های حضرت استاد حسن‌زاده قوی‌تر است. در حالی که اگر کسی به دنبال حکمت باشد از کتاب‌های حضرت استاد جوادی بهتر می‌تواند بهره بگیرد. موفق باشید
262

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
نظر شما درمورد سخنان مهندس عبدالعلی بازرگان چیست
متن پاسخ
بسمه تعالی . سلام علیکم روشن نفرموده اید در چه موردو
18700

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: بعضی از طلاب عبا و قباهای رنگی ای میپوشن که از نظر رنگ مناسب و در زی طلبگی نیست می خواستم نظر استاد رو در این رابطه بدونم و ببینم تفکرم در این مورد صحیحه یا نه؟ مثلا پوشیدن قبا یا عبا یا لباده ی صورتی یا قرمز یا زرد پر رنگ (به اصطلاح زرد جیغ) یا بنفش و نارنجی و رنگ های تو همین مایه ها و می خواستم بدونم از نظر شرع به صورت مصداقی آیا پوشیدن لباس های این رنگی در این زمان برای یک روحانی لباس شهرت است و لازم است نهی از منکرش بکنیم در صورت وجود شرایط یا اینکه مصداق لباس شهرت نیست و صرفا خلاف زی طلبگی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را «عرف» تعیین می‌کند و باید دید که آیا در عرف، حالت جلف دارد یا نه؟ بیشتر بنده آن‌چه دیده‌ام عبا و قبای کرمیِ روشن است که چیز خوبی است. موفق باشید

18619

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: لطفاً تفاوت ها و تمایزات دریچه نگاه و برداشت و اجتهاد های متکلّمین، فلاسفه و عرفاء را نسبت به عقاید و معارف توضیح داده و مهمترین و کلیدی ترین حدیث و روایت از احادیث و روایات ذوات مقدسه اهل بیت علیهم السلام را در خصوص اینگونه نگاه ها و روش ها و اجتهادهای متکلمین، فلاسفه و عرفاء را در مباحث عقاید و معارف را بگویید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با حوصله‌ی زیاد و پشت‌کار کامل کتاب‌های «مبانی نظری نبوت و امامت» و «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» را که بر روی سایت هست، مطالعه فرمایید با جواب سؤال‌هایتان روبه‌رو خواهید شد. موفق باشید

16216

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا آقای صفایی حایری هم متوجه عقل جدیدی که با حضرت روح الله شد شده است یا ایشان مکتب فکری خودشان را دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا نبوده که مرحوم صفایی چنین ورودی داشته باشند، ولی به مخاطبان خود، روحیه‌ی خوبی را که مفید برای چنین مطالبی است، ارائه می‌دهند. موفق باشید

15100
متن پرسش
استاد عزیز سلام: چرا مردم به اصلاح طلبان و جبهه مقابل رهبری رای دادند؟ ریشه ی این حرکت و انتخاب از کجاست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان گفت رأی‌دادن به اصلاح‌طلبانی مثل آقای دکتر عارف به معنای رأی‌دادن به جبهه‌ی مقابل رهبری است! مردم آقای دکتر عارف را روشنفکری می‌دانند که معتقد به ارزش‌های انقلاب و اسلام است و هیچ نسبی با جریان فتنه ندارد، ولی در عین حال روش  ِ متجدد مآبانه‌ی خود را دارد. در ضمن نظر جنابعالی را به جواب سؤال 15103 و 15090جلب می‌نمایم. موفق باشید  

15051

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: شما معتقد هستید که نباید نگران انتخابات باشیم و اگر افرادی که مد نظر ما هستند رای نیاوردند دیگه همه چیز تمومه زیرا همه این کاندیدها در شورای نگهبان غربال شده اند و... حال چرا رهبر انقلاب این جملات را می فرمایند: ( مخصوصا جمله دوم)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شورای نگهبان به صورت کلّی نظر می‌دهند و این غیر از آن است که گرایش بعضی سالم نیست. البته در هر صورت این‌طور نیست که کار ما تمام باشد، بلکه تازه شروع شده است. موفق باشید

14883
متن پرسش
سلام: می گویند 22 بهمن یوم الله است. این که در 22 بهمن 57 یوم الله خلق شده است را می توانم بفهمم ولی این که 22 بهمن سال های دیگر که اتفاقی رخ نداده فقط یادبود آن روز است، آیا یک 22 بهمن دیگری است؟ آیا اعتبار این روز به حضور مردم بستگی دارد یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «فذکّر بایّام اللّه» یعنی نگذارید آن روزهایی که اراده‌ی خاص الهی در تاریخ وارد شده است فراموش شود. و از این طریق خود را در زیر سایه‌ی آن اراده‌ی خاص قرار دهید. حضور در ایّام اللّه 22 بهمن، علاوه بر آن‌که به یک معنا جهت قرارگرفتن در سایه‌ی اراده‌ی خاص الهی مربوط به 22 بهمن سال 57 بود؛ همین‌که از طریق این حضور، اعلان وفاداری خود را به نظام اسلامی اعلام می‌کنیم، مسلّم انواری و الطافی از طرف حضرت حق به حاضران در آن محل می‌رسد و همین امر موجب می‌شود که دشمنان نتوانند به کمک شیطان نقشه‌های خود را عملی سازد. موفق باشید

14828

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: همانطور که مطلعید بنده به شدت به فلسفه و عرفان معتقدم و زبان زیبای عرفان را هم بعضا می دانم و می دانم برخی جاها به کنایه سخن گفته می شود. و کلا زبان، زبان خاصی است. حال بنده در مطالعاتم معنی یک چیز را فعلا نمی دانم. گفتم از شما بپرسم. کلمه ی وَهْم و خَیال بودنِ عالَم... به چه معنی است؟ وهم به معنای هویت تعلقی؟ یا عرفای عزیز ما مساله را بیش از این وسعت داده اند؟ اگر می شود به بنده در حد خودم توضیح بفرمایید. چرا باید بیدل دهلوی این گونه شعر بگوید و ما را مبهوط بگذارد؟ : دریای خیالیم و نَمی نیست در اینجا جز وهم وجود و عدمی نیست در اینجا رمز دو جهان از ورق آینه خواندیم جز گرد تحیر رقمی نیست در اینجا و یا جناب شیخِ اکبر محی الدین بفرمایند: العالَمُ مُتوهمٌ مالَهُ وجودٌ خارجیٌ. «استاد. بنده متوجه زبان خاص عرفان هستم و خواهش دارم به بنده که تا حدی متوجه آن زبان هستم توضیح بفرمایید. فقط تا حدی که رفع سوال شود.» البته اگر صَلاح می دانید. التماس دعا. یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آرام‌آرام و پس از سال‌ها، در فصّ یوسفی مطلب را نیابید، به نظرم به هیچ وجه سخن محی‌الدین را در این رابطه نخواهید گرفت. در این موارد تنها انتظار، کارساز است تا وقتی بدان رسیدید ندا سر دهید: «چون یافتمت جانان / بشناختمت جانان». موفق باشید

13913

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام: استاد گرامی با توجه به توصیه های اکید حضرتعالی جهت شرکت در مراسم اربعین برای اینجانب و دوستانمان به دلایلی از جمله نداشتن پاسپورد و ویزا و... امکان خروج از کشور را نداریم و احتمال اینکه مانند سال گذشته مرز ها باز گردد ضعیف است. سوال ما از محضرتان این می باشد که آیا با این احتمال ضعیف هم به سمت مرز برویم یا خیر؟ نظر حضرتعالی برای ما حجت است. اگر نتوانستیم برویم هزینه اش را چه کار کنیم که در این اقدام سهیم باشیم. پول هایمان را بدهیم برای کار های فرهنگی یا برویم زیارت امام رضا علیه السلام یا بدهیم فقرا ... تکلیف چیست؟ وضعیت روحی مناسب برای انجام همه کارهای ذکر گردیده وجود دارد اما دل های ما منتظر نظر حضرتعالی گردیده اند و نظر شما برای ما تکلیف است. در پایان توفیقات روز افزون حضرتعالی را از خداوند متعال مسئلت می کنم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر پاسپورت و ویزا ندارید، به مرز تشریف نبرید و اگر امکان زیارت حضرت به طور مستقیم در روز اربعین برایتان فراهم نشد در روز اربعین قبل از ظهر در جایی خلوت به طرف حرم مبارک حضرت قرار بگیرید و زیارت اربعین آن حضرت را بخوانید. موفق باشید

13895

وحدت وجودبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرانقدر خدا قوت: سوال من در مورد وحدت وجود است. چرا بسیاری از علما با وحدت وجود مخالفند و حتی آن را شرک اعظم می دانند؟ آیا حدیثی از معصومین علیهم السلام در مورد وحدت وجود داریم که این موضوع را تایید کند؟ ممنون میشوم اگر در این زمینه راهنمایی نمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظرم چون تصور کرده‌اند لازمه‌ی وحدت وجود آن است که همه‌چیز را خدا بدانیم، با آن مخالفند در حالی‌که اگر درست، منظور اعتقاد به وحدت وجود فهمیده شود، هرگز این تصور لازم نمی‌آید 2- نگاه توحیدی که هرگز ذات و صفات در آن از هم جدا نیستند، یعنی تعیین وحدت وجود. زیرا مگر می‌شود جایی در عالم باشد که خداوند تماماً آن‌جا نباشد؟ موفق باشید

13698
متن پرسش
سلامی از اعماق جانم بر استاد عزیزم: خیلی خیلی عذر میخوام آقای طاهرزاده موقعی که مورد سرزنش افراد خانواده قرار می گرفتم این حالات برایم اندکی پیش می آمد. الان هم به لطف الهی حالی بسیار خوش دارم این حالات اکثرا در شب ها هنگامی که بر روی پشت بام ستارگان آسمان و ماه را می بینم برایم پیش می آید. چون هنگام دیدن اینها یاد این شعر می افتم. یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد خواهش می کنم بگویید چه کنم که این حال عمیق معنوی از بین نرود و در طول روز هم باشد نه فقط شب ها چون پارسال بعد از مدتی این حال رفت و ما قدر نشناختیم و بعد از آن بسیار حسرت خوردیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب خواجه عبداللّه انصاری می‌گوید: «حال» از جلوات شهود الهی است در دیدن حقایق، و راهِ باقی‌ماندن آن «شهودُ الحقيقةِ لا كسباً، و رفضُ الدَعْوَى لا علماً، و البقاءُ مع نورِ اليقظةِ لا تَحَفُّظاً.»

استقامت احوال، استقامت در شهود حقیقی است که کسباً به‌دست نیامده و سعی کند آن شهود و آن برق بماند و یا لااقل زود نرود و نیز در استقامت احوال ادعا را بردارد ولی نه به صورت علمی. طوری شود که از حالش بجوشد که ادعا نکند و به حسب حال رفض ادعا کند و نیز در استقامت احوال بر نور یقظه باقی باشد ولی نه از سر تکلّف بلکه به اقتضای همان حال. رویکرد سالک باید در این مرتبه چنین باشد که حال را که شهود حقیقت است و به سراغ او آمده حفظ کند، و در ادامه‌ی این استقامت در آن حالِ خوش معنوی، نظر به خود نداشته باشد تا دعوی نقش‌داشتن در این امر بکند و این غیر از آن است که از نظر علمی خود را متذکر کند که همه‌چیز از آن خدا است و من هیچ‌کاره‌ام. در حضوری قرار گیرد که «إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّه»(آل‌عمران/154) و در ادامه باقی بماند به آن نور یقظه که در ابتدا بدان منور شد و از این طریق خود را از هر غفلتی محفوظ بدارد. البته به وقتش این موضوعات بیشتر روشن می‌شود. موفق باشید

13597

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: نظر شما راجع به دراز کردن پا به سمت کمدی که قرآن در آن هست چیست؟ {با توجه به این که در کمد بسته باشد و به عنوان یک اتاقک محسوب شود} آیا این هم مثل دراز کردن پا به سوی قرآن بی احترامی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعی است که خودتان باید در آن فضا متوجه باشید که آیا شکل کار شکل درازکردن پا به سوی قرآن است؟ یا فضا طوری است که چنین موضوعی را پیش نمی‌آورد. موفق باشید

13051

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: ظاهرا نظر جنابعالی راجع به علم و محدوده آن با شهید مطهری تفاوت دارد (گفتار فریضه علم در کتاب ده گفتار) می شود تبیین بفرمایید که آیا فضل بودن یا علم بودن تفاوت در اصطلاح است یا تفاوت ذاتی دارند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو اصطلاح، هرکدام به جای همدیگر به‌کار می‌رود. باید به موضوعِ مورد بحث نظر کرد. بنده مرحوم شهید مطهری را در موضوعات معرفتی مجتهدِ مسلّم می‌دانم. موفق باشید

12896
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز کسی که می گوید این تکنولوژی لطف به بشر بوده است باید از تکنولوژی استفاده کنیم تا این جمعیت روز به روز رشد کند و اینکه الان ما در طی 30 سال جمعیتمان دو برابر 1000 سال قبلش شده است و باعث افزایش مسلمانان و قدرت اسلام شده است از لطف همین مدرنیته و تکنولوژی بوده، چه جوابی به این نگاه نسبت به غرب می توان داد؟ با تشکر در پناه حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای نگاه درست به تکنولوژی باید عمیقاً به خواستگاه فرهنگی و تاریخی آن نظر کرد تا روح آن شناخته شود. عرایضی در کتاب «گزینش تکنولوژی از دریچه‌ی بینش توحیدی» در این رابطه که هر تکنولوژی روح و فرهنگ خاص خود دارد؛ شده است و لذا نباید به صورت مقطعی به موضوع نگاه کرد. مگر با همین تکنوژی نبود که در جنگ جهانی اول و دوم فقط در اروپا بیش از 50 میلیون انسان کشته شد. آن‌چه مدّ نظر اسلام است تکنیکی است که به جای تقابل با طبیعت و غلبه‌ی خشونت، تعامل با طبیعت و غلبه‌ی رفاقت در صحنه باشد. موفق باشید

12067
متن پرسش
با سلام: نظر استاد محترم درباره این فرموده ی آیت الله بهجت رحمت الله علیه درباره ی اینکه کسی که مطلق نماز (نه لزوما با حضور قلب) را مقید به خواندن در اول وقت باشد تکوینا به مقامات می رسد چیست؟ آیا افرادی امثال بنده که نه مراقبه ای در چشم و گوش و زبان دارند به صرف عمل به این دستور به مقامات می رسند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که خداوند به جهت اطاعت شما از امر او نور هدایت‌اش را به قلب متجلی می‌کند. موفق باشید

11938

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: 1) آیا عقل منبع شناخت است یا ابزار شناخت است؟ 2) اصل بدیهی اجتماع نقیضین محال است در کدام قوه نفس قرار دارد و چگونه در نفس به وجود آمده که ما به آن یقین داریم؟ آیا قضیه ای ذهنی است و یا فوق ذهن است؟ 3) آیا می توان گفت قضایای بدیهی دارای روح حقیقی و وجودند و نوعی موجود مستقل در عالم معنی و مجردات است که این قضایا در اوست و با نفس انسان از طریق عقل مرتبط است و این بدیهیات را به انسان افاضه می کند؟ 4) آیا قضایای بدیهی را خداوند به انسان افاضه کرده و نوعی نور الهی هستند که بر عقل هر انسانی می تابند تا راه خطا از ثواب تشخیص داده شود و چون دائما در حال موجود شدن هستیم دائما این نور الهی بر نفس افاضه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست ما در احساس بدیهیِ خود مثل یک مفهوم ذهنی نظر کنیم تا گرفتار این سؤالات شویم. همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 11934 عرض شد همین‌که ما وجودی داریم که دارای حیات و علم است این نوع ادراکات را داریم و به تعبیر فلاسفه اتحادی بین ذات ما و وجود این ادراکات در ما هست زیرا به وجود ما ربط دارد همان‌طور که صفات خداوند عین وجود خداوند است. موفق باشید

9520

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد: آیا خبر زیر را شما تایید می کنید و خبر دارید و حضرات از شاگردان جناب عالی هستند؟ کارگاه «حضور» در این کارگاه ها، منابع تدوین شده توسط استاد اصغر طاهرزاده و گروه فرهنگی المیزان، توسط شاگردان ایشان (حجه الاسلام متقی، حجه الاسلام حسینی، حجه الاسلام موسویان، حجه الاسلام صالحی و .. ) به صورت فشرده و طی دو روز ارائه می شود. (http://sematt.ir/news/83-hozoor93.html) با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان فعالیت عزیزان «سمات» هستم و برایشان آرزوی موفقیت می‌کنم. موفق باشید
9352

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
شما به عنوان مثالی برای «مظهر» فرمودید که مثلاً خشم یا شادی مظهری است از حالت من. من، علت صورتهای ذهنی ام هستم. این علیت را نمیتوان به مظهر من نسبت داد و مثلاً بگویم: «خشم من، علت آن صورتهای ذهنی است.». آیا این حرف صحیح است که: «وقتی یک حقیقتی علت تامة پدیده ای شد، مظهر این حقیقت هم علت تامة آن پدیده است؟»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه‌ی انسانی احوالاتی در درون دارد مثل خشم و شادی که این خشم و شادی چون در ظاهر انسان ظهور کند، مظهر احوالات نفس ناطقه است. موفق باشید
7939
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار بنده متأسفانه روحیات و عواطف بسیار حساسی دارم. متأسفانه آنقدر حقیرم که تحمل بی اعتنایی خانواده نسبت به خود را ندارم. از دوران طفولیت متوجه شدم برادرم مورد توجه بیشتر خانواده است و این مسأله خصوصا انکار والدین، تا به امروز آزارم داده. حالا بعد از این همه سال این مسأله منجر به کینه و انزجار شدیدی نسبت به خانواده‌ام شده است. خیلی سعی می کنم با یاد خدا و اینکه رسالت ما در دنیا ارزش والاتری نسبت به تفکر پیرامون اینگونه مطالب دارد، خود را قانع کنم ولی متأسفانه دل کوچکی دارم و بارها به دلیل یکسری واکنش‌های خود در برابر خانواده به پشیمانی و حسرت فراوانی دست یافته‌ام. اما از طرف دیگر توان بخشش ندارم. می‌ترسم جزء افرادی باشم که مسیری را شروع می‌کنند (مسیر سلوک که جانم با آن گره خورده) اما نهایتا در آخر عمر به سبب ضعف نفس چیزی جز آه و حسرت برایشان نمی‌ماند. آیا برای امثال من که نفس ذلیل و حقیری دارند و مالامال از حسد و کینه هستند (خصوصا اینکه در کتاب فرزندم اینچنین باید بود فرموده بودید اکثر افراد در حسد متوقف می‌شوند) امیدی هست؟ چگونه می‌توان دلی بزرگ و سینه‌ای گشاده داشت؟ چگونه می‌توان "خود" و عشق به "خود" را از بین برد؟ متأسفانه به دلیل این دغدغه فکری چند سالیست که حتی رغبت عبادت هم ندارم...
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر مسیر سلوکی خود را ادامه دهید آرام‌آرام به نورانیتی می‌رسید که متوجه عذر والدین خود می‌شوید تا آن‌جا که مثل حضرت یوسف«علیه‌السلام» می‌گویند: شیطان برادرانم را به لغزش انداخت، و تا این اندازه برای لغزش مؤمنین عذرتراشی می‌کنید و مفتخر به سینه‌ای می‌شوید که هیچ کدورتی از مؤمنین در آن نمی‌ماند. موفق باشید
نمایش چاپی