بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12643

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام جناب طاهر زاده: من در اول سوره مومنون به یه آیه ای برخوردم, تو آیه های ابتدایی گفته شده فقط همسرانتان بر شما حالال هستند و کنیزان!!! من میگم یعنی مسلمونا میتونن حمله کنن به کافرا و راحت به زنانشون تجاوز کنند، بدون صیقه و بزور؟!! بزور؟ خب اون زن هم آدمه. چجور اجازه داده شده که مومن یه انسان رو در اختیار بگیره، خب اون زن شخصیت داره، میخاد زندگی کنه، اما میشه راحت به بردگی گرفتتش! اصلا چرا برای برقراری رابطه اجازه زن بیچاره لازم نیست. اصلا کلا اینکه قرآن برده داری رو منع نکرده برام خیلی عجیبه، برده داری ظلم نیست؟ چرا یه انسانی که پول داره میتونه از انسانی که پول نداره فضیلت داشته باشه و بهش دستور بده یا حتی هر موقع و هر جال که خواست تجاوز کنه؟ حالا یه سری ها هم میگن اون ماله اون موقع ها بوده و ... خب مگه قرآن برای تمام زمان ها نیس؟ پس نباید یه آیه اش فقط برای اون زمان صدق کنه، بدجوری برام شبهه ایجاد کرده، خیلی امیدوارم که شما برطرفش کنید. ممنون
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک بحث طولانی و بسیار مهم است و در مورد آن کتاب‌هایی تحت عنوان «برده‌داری در اسلام» نوشته شده و علامه طباطبایی نیز در المیزان نکات بسیار ارزشمندی را در راستای فهم شرایطی تاریخی مطرح می‌کنند. از جمله می‌توانید به سایت‌هایی مثل «http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1121 » و « http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1121 و « http://bardeeeee.blogsky.com/  و « http://www.hawzah.net/fa/Article/View/88262 و « http://www.hawzah.net/fa/Article/View/88262 » رجوع فرمایید. موفق باشید

12138
متن پرسش
برای درک و فهم کتاب مولوی خواندن چه کتابهایی را توصیه می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای فهم اولیه‌ی مثنوی، شرح آقای کریم زمانی خوب است و برای فهم عرفانی آن باید عرفان نظری را دنبال کرد. موفق باشید

11912

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: در یک برنامه تلویزیونی به مناسبت روز مادر جناب آقای راشد یزدی فرمودند سعادت و شقاوت یک فرد به مغز او بستگی دارد که در بطن مادر شکل می گیرد این مطلب تا چه حد می تواند درست باشد؟ یعنی تفاوت فرد سعید با فرد شقی در مغز آنهاست؟ یعنی این تفاوت مغزها سبب انتخابهای درست یا نادرست افراد می شود. با کمال تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم که « الشّقيّ شقيّ في بطن امّه و السّعيد سعيد في بطن أمّه. » و عرفا در بحث عین ثابته مفصلاً در مورد این بحث کرده‌اند که انسان قبل از خلقت خودش شخصیت خود را انتخاب می‌کند و همچنان می‌تواند آن انتخاب را ادامه دهد، ولی این ربطی به جسم او و یا مغز او ندارد. موفق باشید

11100
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بعد از مطالعه کتاب تکنولوژی از دریچه توحید یک سوال اساسی برای ما باقیمانده که از محضر شما طلب جواب داریم. بالاخره چه نسبت ذاتی بین فرهنگ غرب و تکنولوژی وجود دارد. کسی منکر تاثیر و تاثرات متقابل اینها بر یکدیگر نیست. اما جلوه دادن این تاثیرات متقابل به نحو ذاتی لوازمی به دنبال دارد که گاها با معارف اسلام سازش ندارد. یا در جای دیگر شما اهداف سازندگان تکنولوژی را همان ذاتیات تکنولوژی دانسته اید و بیان داشته اید که این اهداف روح تکنولوژی را تشکیل داده است. حال سوال این است که بنابر دستگاه منطق ذاتیاتی (ارسطویی) دو چیز هستند که انفکاکشان از شی امکان ناپذیر است. ذاتیات شی و عرضی لازم آن. حال این روح تکنولوژی که همان اهداف سازندگان تکنولوزی است کدام یک از این دو دسته انفکاک ناپذیر است؟ بماند که اغراض و اهداف یک شی جز آن شی نیستند و خارج از آن محسوب می شوند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از همان جهت که فکر در مقابل عمل حکم ذات را دارد و عمل حکم عرَض را، آن فکری که تصرف در طبیعت را به هر نحوی برای خود مجاز بداند در عمل کارش به ساختن چنین تکنولوژی منجر می‌شود که در کتاب «مدرنیته و توهّم» بحث شده. موفق باشید
10895

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض قبولی زیارات شما: ببخشید که وقتتون را می گیرم استاد یه عده ای از کسایی که خیلی سنگ شاگردی شما را به سینه می زنن و افتادن توی عرفان و سلوک تازگی نظرات نادری از خودشون میدن که وقتی فکر می کنم می بینم هیچ عارف و فقیهی یه همچین حرفایی را تا حالا نزده و شاید به خودش اجازه نداده اینطوری حرف بزنه. می فرمایند که این سینه زنی های نوکران در هیات ها در برزخ هیچ صورتی ندارند و باید به سنت رجوع کرد و از این حرفها. استاد آیا اینها نظرات شماست؟ من هم چند سال است که مباحث شما را دنبال می کنم و بعید می دانم که این نظر شما باشد، استاد آیا این از مضرات سلوک بدون استاد و بی بصیرتی نیست؟ استاد وقتی آمریکا برای انحراف هیات های ما این همه هزینه می کند گویای این نیست که این هیات ها بزرگترین ضربه بر استکبارند و باید در جهت این نظام تقویت شوند؟ آیا با این همه مشکلات موجود ما باید با مطرح کردن این بحث ها ناخاسته گرفتار حیله ی دشمن شویم و بین خودمان تفرقه بیندازیم؟ آیا مشکل ما در حال حاضر سینه زنی است؟ شما هم فکر می کنید که این فکر نوعی افراط است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً از حضرت صادق«علیه‌السلام» داریم که راوی می‌گوید حضرت پرسیدند شنیده‌ام برای جدّم جلسه‌ی عزا برپا می‌کنید و نوحه‌سرایی می‌کنید؟ عرض کرد همین‌طور است و حضرت تأیید فرمودند. پس حتماً این کارها صورت برزخی دارد و آن صورت برزخی راهی است به سوی بهشت. از طرفی مگر خود حضرت صادق«علیه‌السلام» دستور نمی‌دادند که مرثیه‌سراها مرثیه بخوانند و خود حضرت و خانواده‌شان اشک بریزند. خودِ بنده‌ی حقیر در این جلسات شرکت می‌کنم و از نتایج آن بهره‌مند می‌شوم. موفق باشید
10595

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: استاد حدود دو سال پیش زمانی که عقد کردم اشتیاقم برای حفظ قرآن زیاد شد چرا که بسیاری از دغدغه های فکری من از بین رفت ولی از آنجا که مسئولیتهایم بیشتر شد خیلی تلاش کردم تا حفظم را ادامه بدهم و وقتی ازدواج کردم چنان این شرایط به من فشار آورد که متاسفانه حفظم را رها کردم و همچنان این که نتوانستم ادامه بدهم فکرش مرا خیلی آزار می دهد. از شما سوالی دارم که که چه باید بکنم که هم آرامشی که از قرآن می گرفتم به من بازگردد و هم آرام بشوم که واقعا وظیفه اصلی زندگی من چیست؟ خدا خیرتان بدهد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با تدبّر در قرآن بیشتر به قرآن نزدیک شوید. توصیه‌های امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» به فرزندشان خیلی کمک می‌کند. بنده در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» سخنان حضرت را در حدّ توان خود شرح کرده‌ام. موفق باشید
8457

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض تبریک ایام الله ماه رجب . از حضرتعالی سوال داشتم که با همسری زدواج کردم .که از خانواده اهل دین بودند . بعد از گذشت 6 سال از زندگی مشترک دارای یک فرزند که اکنون سن او 2 سال می باشد فرزندم دارای مشکلاتی است که از شما خواهشمندم درصورت امکان اینجانب را راهنمای فرمایید .1- فرزندم اصلا با بچه های دیگر بازی نمی کند و اگر بچه ای هم بخواهد با او بازی کند با او پرخاشگری می نماید 2- اصلا با وسایل بازی خودش هم بازی نمیکند . 3- او را به پارک هم که می برم با وسایل بازی داخل پارک هم بازی نمیکند .4- به دلیل این که مادرش از کوچکترین قضیه دچار استرس می شود می ترسم که او هم به مشکل مادرش دچار شده باشد از این که به صحبت های این جانب گوش کردید بسیار متشکرم مارا هم از دعای خیرتا در این ایام بهره مند سازید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مستحضر هستید که این موارد مواردی است که باید به متخصصی خاص رجوع فرمایند و بنده، راه‌کاری در رابطه با این مشکل ندارم. موفق باشید
6841

ماهیت قلببازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خداقوت لطف کنید و بفرمایید ماهیت قلب چیست و نقش آن در دریافت معارف چیست؟ با تشکر نوروزی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: لطفاً به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» رجوع فرمایید. موفق باشید
5570

طی مقدماتبازدید:

متن پرسش
سلام سوالاتی دینی و عرفانی برایم پیش آمده نیاز جدی و لازم به راهنمائی دارم چنانچه جنابعالی (استاد طاهر زاده )پاسخ میدهید راهنمائی بفرمائید تا بتوانم ارتباط بگیرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح آن به وسیله‌ی سی‌دی و پس از مطالعه‌ی برهان صدیقین از کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح آن توسط سی‌دی چنانچه سؤالاتی داشته باشید از طریق همین سایت إن‌شاءاللّه جواب داده می‌شود. موفق باشید
5108
متن پرسش
سلام.تفسیر بیان السعاده که تفسیری عرفانی از قطب فرقه گنابادی می باشد را مفید می دانید؟وآیا از آن جهت که تصوف در برخی امور با شیعه امامیه زاویه دارند این زاویه بر تفسیر آنان از قرآن نیز تاثیر می گذارد وآیا مطالعه آن سبب انحراف می گردد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بین علماء تفسیر، تفسیر سلطان علی‌شاه گنابادی یکی از تفسیر‌های قابل اعتماد است و حضرت امام نیز در تفسیر حمدشان از آن تفسیر یاد کردند. موفق باشید
4604
متن پرسش
سلام شما در بحث هایتان بر این نکته امام تاکید فرموده اید که ایشان شاه را با لفظ جناب اقای شاه می خواندند. ولی بعد از حادثه فیضیه امام به شاه لفظ مردکه را خطاب کرد؟ صحیفه جلد1 صفحه 206 . پس خطاب کردن شاه با لفظ اقا یا جناب همایونی به خاطر افکار عمومی نبوده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: صفحه‌ای که فرموده‌اید را نگاه کردم چنین چیزی ندیدم . ولی در صفحه‌ی246، امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌فرمایند: «آن مردکه آمد در مدرسه‌ی فیضیه»، که منظورِ امام؛ مولوی معاون ساواک تهران است. موفق باشید
2509
متن پرسش
با سلام درکتاب امامت در تکوین و تشریع فرموده اید برای اینکه جامعه اصلاح شود باید روح و زمان جامعه تغییر کند. به جای اینکه بخواهیم تک تک افراد را اصلاح کنیم. سوال من این است که چطور باید اکنون روح زمانه را تغییر دهیم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: چنانچه در بحث «وقت‌شناسی» ائمه«علیهم‌السلام» عرض شد ما در حدّ انجام وظایف شرعی عمل می‌کنیم و ذهن‌ها را متوجه ارزش‌های الهی می‌کنیم تا نسیمی از طرف پروردگار بوزد و روح‌های افراد را متوجه حقیقت بکند. موفق باشید
1317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. سوال کرده بودم که "آیا ادعای اساتید موفقیت در مورد قدرت عینیت بخشی خیال صحیح است؟ آیا خیال پردازی در جهان بیرون از ذهن مناسباتی را رقم می زند؟" جواب فرموده بودید که: "آری خیال چنین قدرتی دارد که اگر شدید شد بر بدن اثر ‌گذارد ولی اگر خیال مبتنی بر واقعیت‌های عالم ملکوت نباشد انسان‌ها را به بازی می‌گیرد و با آرزوهای خیالی هلاک می‌کند." 1- سوال جدید بنده اینست که آیا پرورش خیال در مسیر صحیح می تواند باعث دستیابی راحتتر به رزق مقسوم باشد. مثلا مسکن، کار و ... . (با توجه به توضحیاتی که در کتاب ادب عقل، قلب، خیال فرموده اید) آیا با فربه سازی خیال می توان در درمان بیماری های جسمی و روحی از آن استفاده نمود و یا اینکه اصلا نفس پرورش خیال از عقل می کاهد؟ این جمله ای که فرمودید اگر خیال مبتنی بر واقعیت های عالم ملکوت نباشد... آیا شامل موارد مذکور در مثال بنده می شود؟ 2- فرموده اید که علامه طباطبائی(ره) حوری را در خیال خود رویت کرده است. و در جای دیگر فرموده اید که خیال تنها در دنیا با انسان است و بعد از مرگ تنها قلب با انسان می ماند، سوال اینجاست که حوریان اخروی چطور رویت می شوند در حالیکه در دنیا در خیال رویت می شدند. 3- آیا تنها راه مقالات ملائکه با قلب است و شیاطین با خیال؟ آیا امکان نفوذ شیاطین به عقل و قلب هم وجود دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- به نظر بنده آری با پرورش خیال در جهت صحیح مسیر زندگی به سوی رزق مقسوم راحت‌تر طی می‌شود. بسیاری از بیماری‌های جسمی ریشه در خیال آشفته و نامرتب ما دارد و لذا به همان اندازه که خیال درست عمل کند بدن را بهتر مدیریت می‌کند. این طور نیست که پرورش خیال در ذیل حکم عقل، عقل را از میدان زندگی خارج کند برعکس، عقل را به صورتی محسوس وارد زندگی می‌کند. 2- به امید روزی که جامعه‌ی ما به معارفی که حضرت روح‌الله«رضوان‌الله‌علیه» برای ما باقی گذارده برگردد. جواب قسمت دوم سؤال شما را با جمله‌ای از ایشان می‌دهم که می‌فرمایند: «قلب، آن مرتبه‌ی تجرد خیالی است که در آن مرتبه، معقول را به صورت جزئیه می‌یابد»(تقریرات فلسفه، ج3، ص342) پس در قیامت قلبی در صحنه است که همه‌ی صورت‌های جزئی خیالی با آن قلب متحد است و لذا صورت حوری با چشم قلب قابل رؤیت است و عمق جان را سیراب می‌کند. 3- چون حدّ شیطان خیال است به عقل راه ندارد و واقعاً اگر به عقل و قلب راه داشت که دیگر شیطان نبود. موفق باشید
1193

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم! بنده این سوال را بحال 3 یا 4 بار از شما پرسیده ام اما هنوز جوابی نگرفته ام. خیلی منتظرم. سوال این است: حدیثی دیدم که ذهن مرا به خود مشغول کرده . حدیث به شرح زیر است:«... قَالَ فَأَخْبِرْنِی عَنْ آدَمَ خُلِقَ مِنْ حَوَّاءَ أَوْ خُلِقَتْ حَوَّاءُ مِنْ آدَمَ قَالَ بَلْ حَوَّاءُ خُلِقَتْ مِنْ آدَمَ ع وَ لَوْ کَانَ آدَمُ خُلِقَ مِنْ حَوَّاءَ لَکَانَ الطَّلَاقُ بِیَدِ النِّسَاءِ وَ لَمْ یَکُنْ بِیَدِ الرِّجَالِ قَالَ فَمِنْ کُلِّهِ خُلِقَتْ أَمْ مِنْ بَعْضِهِ قَالَ بَلْ مِنْ بَعْضِهِ وَ لَوْ خُلِقَتْ مِنْ کُلِّهِ لَجَازَ الْقِصَاصُ فِی النِّسَاءِ کَمَا یَجُوزُ فِی الرِّجَالِ قَالَ فَمِنْ ظَاهِرِهِ أَوْ بَاطِنِهِ قَالَ بَلْ مِنْ بَاطِنِهِ وَ لَوْ خُلِقَتْ مِنْ ظَاهِرِهِ لَانْکَشَفْنَ النِّسَاءُ کَمَا یَنْکَشِفُ الرِّجَالُ فَلِذَلِکَ صَارَتِ النِّسَاءُ مُسْتَتِرَاتٌ قَالَ فَمِنْ یَمِینِهِ أَوْ مِنْ شِمَالِهِ قَالَ بَلْ مِنْ شِمَالِهِ وَ لَوْ خُلِقَتْ مِنْ یَمِینِهِ لَکَانَ لِلْأُنْثَى حَظٌّ کَحَظِّ الذَّکَرِ مِنَ الْمِیرَاثِ فَلِذَلِکَ صَارَ لِلْأُنْثَى سَهْمٌ وَ لِلذَّکَرِ سَهْمَانِ وَ شَهَادَةُ امْرَأَتَیْنِ مِثْلَ شَهَادَةِ رَجُلٍ وَاحِدٍ قَالَ فَمِنْ أَیْنَ خُلِقَتْ قَالَ مِنَ الطِّینَةِ الَّتِی فَضَلَتْ مِنْ ضِلْعِهِ الْأَیْسَر ...»طبق این حدیث، چرا زن باید حجاب داشته باشد؟ اگر میگویید برای اینکه مردها فاسد نشوند؛ جواب میدهیم. چرا برای حفظ مردان از فساد، زنها باید به زحمت بیفتند؟ جواب حقیقی را این حدیث نبوی داده. فرموده: حجاب بر زن واجب شد، چون حوّا از باطن آدم خلق شده. چرا طلاق به دست مرد است نه زن؟ جواب: چون حوّا از آدم خلق شده نه بالعکس. چرا اگر مردی زنی را کشت، قصاص نمیشود، بلکه دیه میدهد؟ جواب: چون حوّا از جزء آدم خلق شده نه از کلّش. چرا ارث مؤنث، نصف مذکر است؟ جواب: چون حوّا از یسار آدم خلق شد نه از یمینش. خوب این با این توجیهاتی که الان در زمینه های بالا وجود دارد زمین تا آسمان متفاوت است. توضیح چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: عنایت داشته باشید که این روایات نظر به حقایق تکوینی انسان‌ها اعم از زن و مرد دارد و می‌خواهد بفرماید دستورات تشریعی ریشه در حقایق تکوینی دارد ولی فهم فقرات آن کار مشکلی است و از امثال بنده برنمی‌آید. این حدیث رابطه‌ای بین وجوب حجاب زن با خلقت حوّا از باطن آدم برقرار می‌کند، آیا به این معنی است که باطنی‌بودن حوّا اقتضاء می کند که حجاب داشته باشد تا با حقیقت خود که باطن بودن است هماهنگ باشد؟ والله اعلم. موفق باشید
18972
متن پرسش
نظریه خلق از عدم زمانی چه ناسازگاری با معارف عرفانی دارد؟ - با عرض سلام و تشکر فراوان – نظریه خلق از عدم زمانی که متکلمین ارائه داده اند چه ناسازگاری با معارف عرفانی دارد که ابن عربی آن را مردود می داند؟ اول اینکه انتظار می رود و از آراء متکلمین چنین فهمیده می شود که آنها خلق از عدم را ارائه دهند نه خلق از عدم زمانی را که یک نظریه پیشرفته و سازگار با مبانی فلسفی و عرفانی است. عرفا و فلاسفه صدرایی معتقدند عدم به وجود تبدیل نمی شود لذا کثرات از عدم نمی توانند خلق شوند و حتما قبلا در علم خدا موجود بوده اند (همان بحث عین ثابت) ولی متکلمین با خلق از عدم گمان کنم مشکلی ندارند؟ دوم اینکه خلق از عدم زمانی، اشاره دارد که کثرات - به عنوان نمونه انسان - در زمان خاصی وجود نداشته است. و وجود او را خارج از ظرف زمان منتفی نمی داند پس این نظریه با معارف عرفانی همخوانی دارد. چرا ابن عربی معترض آن شده؟ پیشاپیش از پاسخ شما سپاسگذارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه‌اید، آن‌چه به عنوان مخلوق در صحنه است، تجلیات وجودی حضرت حق است و حضرت حق علت وجود آن مخلوق می‌باشد و متکلّمین از این جهت متشکل دارند که نسبت وجودی بین خالق و مخلوق که همان تجلی وجودی است را درست تصور نمی‌نمایند و معنای خلق از عدم به این معنایی که پدیده از نظر وجود به خدا متصل است چیزی نیست که فلسفه و عرفان متوجه نباشند. خلق از عدم به معنایی که رابطه‌ی وجودی بین خالق و مخلوق نیست چیز غیر قابل قبولی است. موفق باشید

17455
متن پرسش
سلام استاد عزیز: به زعم بنده در این تاریخ کنونی ما نیاز حیاتی و اساسی داریم به افراد «عالم دار» برای گشودن تاریخ توحیدی و احیای عالم مردم به طور مشخص، اگر این حقیر تمام مباحث مطروحه جنابعالی را کاملا هم مسلط بشوم ولی عالم دار نباشم بعید بدانم که برای اسلام و انقلاب مثمر ثمر باشم. استاد با ادله قرآنی و روایی بفرمایید اثر گذاری افرادی که دارای عالم معنوی هستند با کسانی که نیستند چقدر هست؟ یک سئوال مهم دیگه این که به نظر حضرتعالی آیا در شرایط کنونی مردم بهتر نمی توانند با افراد غیر ملبس ارتباط معنوی حاصل کنند و نور بگیرند؟ سوال اخیر را حتما جواب بدهید. با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرجا قرآن دعوت به بندگی کرده است، دعوت به عالَمی کرده که همه‌ی انسان را در برمی‌گیرد. عالمی که همه‌ی حرکات انسان در حرام و حلال و مسحب و مکروه و مباح می‌گنجد. مشکل از جانب مردمی است که متوجه نیستند مقصود و مقصد شریعت، عالَم‌دارکردنِ انسان‌ها است نه آن‌که فقط بخواهد آن‌ها جهنم نروند 2- این‌طور نیست که مردم با همه‌ی تبلیغاتی که بر علیه روحانیت شده، در روان فرهنگی خود، از تاریخ معنوی خود که با روحانیت شکل گرفته، غافل باشند و سخنان روحانیون را به عنوان یک سخن عادی قلمداد کنند. موفق باشید

17393

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت استاد فاضل و عالم: 1. یک مقاله در مورد شاخص های اصیل معنویت در اسلام برای ارائه به یک جشنواره در حوزه علمیه می خواهم بنویسم. لطفا از آثارتان منبع معرفی کنید. 2. راهنمایی مفصل کنید3. کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می شود» خوب است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایظ بنده در این مورد به صورت پراکنده مطرح شده است. به نظر بنده همان کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» نکات خوبی دارد به‌خصوص که موضوعِ وقتِ عرفانی را هم در آخر کتاب مدّ نظر قرار می‌دهد. و در اوایل کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» بحثِ «قلوبٌ یعقلون بها» مربوط به آیه‌ی 46 سوره‌ی حج نیز می‌تواند کمک کند. موفق باشید

17088
متن پرسش
استاد بزرگوارم سلام: بنده دانشجوی مشاوره هستم و کاملا نقص نظریه های مشاوره و رواندرمانی موجود را در همه حوزه ها احساس می کنم. ولی نمی دانم چه کار کنم؟ آیا ما چیزی به نام روانشناسی دینی داریم؟ یا باید بگوییم، روانشناسی با دین؟ اینکه مثلا بگوییم نفس اماره، لوامه و مطمئنه که اسلام گفته همان است که اریک برن نام آن را من کودکی، من والدینی و من بالغ می نامد درست است یا نه و یا عکس آن درست است یا هیچکدام؟ من بسیار علاقه مند به مسایل دینی هستم و ایمان دارم که تنها دین، نجات بخش اصلی انسانها ست. ولی نمی دانم مثلا درمان وسواس و یا اختلافات زناشویی را چگونه با استفاده از دین انجام دهم؟ اصلا این کار درست و با ارزشی است و یا اصلا نباید این مسایل را با هم ترکیب کرد؟ منظور از اینکه فرموده اید باید روش دینی را با ابزار روانشناسی پیاده کرد یعنی چی؟ خواهش می کنم با مثال توضیح دهید. آیا من که سواد خاصی در مسایل دینی ندارم، می توانم در این حوزه ها وارد شوم؟ در حال حاضر نیز در دوره معرفت النفس شرکت می کنم و قصد دارم اگر شد ادامه دهم. اگر کتابی، مطلبی و یا کسی هست که به من کمک کند معرفی نمایید؟ آیا روانشناسی با این اوصاف مفید است یا نه؟ از این که خسر الدنیا و الاخره باشم وحشت دارم ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در اسلام در موضوع تعلیم و تربیت اسلامی و اخلاق، ما جواب‌های نیازهای خود را که دنیای غرب از طریق روان‌درمانی دنبال می‌کند، می‌یابیم. می‌ماند بیماری‌هایی که به جهت اختلالات هورمونی پیش می‌آید که در رفتار ما ظهور خاصی را پدید می‌آورد که درمان این امور مربوط به علوم تجربی است مثل روانپزشکی 2- عرض بنده در رابطه با روش دینی با ابزار روان‌شناسی، در این رابطه است که بعضاً علم روان‌شناسی به‌عنوان یک علم تجربی اختلالاتی را می‌شناسد که عموماً در اثر مشکلات نظام تکنیکی این دوران پیش آمده است که در متون ما مورد بحث قرار نگرفته است. حال باید با بررسی دقیق این اختلالات از یک‌طرف و با نظر به متون دینی در امر تعلیم و تربیت و اخلاق و عرفان، روش درمان صحیح این اختلالات جدید را مورد مطالعه قرار دهیم. سال‌های گذشته جناب آقای دکتر باقری فعالیت‌هایی در این مورد داشتند، ولی در حال حاضر اطلاعاتی از کار ایشان ندارم. مباحث شرح «دعای مکارم‌الاخلاق» و شرح کتاب «جامع السعادة» که بر روی سایت هست، إن‌شاءاللّه در این مورد می‌تواند راه‌کار نشان دهد. موفق باشید 

16648
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: آِیا پوشیدن روسری رنگی (نه هر رنگی مثل قرمز) ایرادی دارد؟ تا بحال از چند آقا شنیدم که پوشیدن روسری رنگی باعث جلب توجه و تحریک می شود. آیا ما که چادر می پوشیم نباید طوری لباس بپوشیم که به افسردگی و... متهم نشویم؟ ممنون و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مؤمن باید در عین رعایت حجاب با ظاهری آراسته در بین مردم ظاهر گردد و لذا داشتن روسری‌های رنگی چنان‌چه جلف و زننده نباشد، نه‌تنها نمی‌تواند اشکال داشته باشد بلکه یک نحوه خوش‌سلیقگی از خواهران مؤمن را تداعی می‌کند. موفق باشید

16578

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و درود خدا بر شما استاد عزیز و نازنین: عصر حاضر عصر مدرنیته با رفتارهای خاص خودش است. انسانی که مدرنیته را قبول نداشته باشد، و بخواهد توحیدی عمل کند بسیار متمایز می نماید. مثلا فرد موحد وقتی گستره زمان در زندگی اش را تا آخرت می بیند بسیار صبور می شود، در راه رفتن به دنیا و انسانها توجه نمی کند خب این شیوه بسیار متمایز از مردم دنیایی می نماید و آنها به وی توجه می کنند. این توجه خوب است یا مذموم و آیا باید شیوه زندگی ما آخرتی باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین حفظ روحیه‌ی حکیمانه‌ای که مقابل شتاب و عجله‌ی فرهنگِ مدرنیته باید داشته باشیم؛ نباید طوری عمل کنیم که انگشت‌نما شویم و از زندگی با مردم و اُنس با آن‌ها فاصله بگیریم. موفق باشید

15387
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: ضرورت اینکه امام خمینی این اسلام شناس واقعی خانم دباغ را به همراه آیت الله جوادی می فرستند نزد گورباچف برای رساندن آن نامه ی جهانی و یا اینکه خانم دباغ وقتی امام تبعید بودند در نوفل لوشاتو همراه امام بودند در حالی که خانواده و فرززندان متعدد داشته اند؟ پیام تاریخی امام در این خصوص (زن در اسلام) چه بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب حاجیه‌خانم مرضیه‌ی دبّاغ«حفظه االلّه» نمادِ یک زن اسلامی در این تاریخ است که باید در کنار وظایف خانوادگی در دفاع از دین، سر از پا نشناسد. همان‌طور که باید پول خود را خرج سلامتی خود کرد، باید جان خود را و سلامتی خود را خرج دین نمود. در این مسیر است که باید به دنیا گفته شود؛ زنانی‌که اسلامْ مدّ نظر دارد، چنین سالکانِ سلحشوری هستند که در مسیر عشق به دیانت تا کجاها قدم جلو می‌گذارند. آیا در صحنه‌ای که باید پیام اسلام ارائه شود، نمادِ زن اسلامی نباید در آن صحنه باشد؟ آفرین بر هوشیاریِ حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که حقیقتاً ملائکة اللّه را نیز انگشت به دهان کرده است آن‌چنان که خداوند مغرورانه به ملائکه فرمود: «أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ» (33) / بقره) نگفتم در مورد آدم و خلیفه‌قراردادنِ او، دانایِ به غیبِ سموات و ارض عالم هستم و می‌دانم آن‌چه را شما آشکار می‌کنید و آن‌چه را که شما پنهان می‌کنید؟! موفق باشید    

15354
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: آیا قیاس حالت قلبی با عمل فعلی درست است؟ سه مثال می زنم: 1. دو دوست بخاطر محبتی ایمانی که بهم دارند بجای یک ساعت سه ساعت با هم ملاقات می کنند (البته برضایت هم) که یک ساعت زمان ملاقات کافی بوده است. 2. شخصی چند بار بخش یک قسمت سریال مختار را می بیند. 3. مومنی در حالتی قرار گرفته که دایم یاد خداست مثل ماه رمضان. ولی سه ساعت سریال می بیند ولی در تمام لحظات دیدن سریال اثرات معنوی یاد خدا را در خود احساس می کند. در هر سه مورد شخص نوعی اتلاف وقت انجام داده است ولی در هر سه مورد شخص حالت معنوی داشته است در سه ساعت با دوست ایمانی محبت معنوی داشته است. در چند باری که سریال مختار دیده محبت معنوی به امام حسین (ع) داشته و ذر ماه رمضان که سریال می دیده یاد خدا بوده است حال این سوال پیش می آید تداخل اون حالت معنوی با عمل اتلاف وقت، مشکلی در ثواب حالت معنوی ایجاد می کند؟ یعنی باعث می شود که ثواب کمتری داشته باشد یا اصلا ثواب نداشته باشد؟ و سوال کلی تر اصلا چنین قیاسی (مقایسه همزمان حالت معنوی با عمل فعلی) درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده؛ نیّت فرد است که با رجوعِ إلی اللّه آن اعمال را انجام می‌دهد یا جهت اتلاف وقت و غفلت از عملی برتر. موفق باشید

15221
متن پرسش
با سلام استاد: این حرف‌های اخیر آقای روحانی در یزد چه‌چیز را می‌رساند که این‌‌چنین زحمات دولت گذشته را نادیده می‌گیرند، بدون آن‌که فرصتی باشد تا لااقل دولت گذشته بیاید از خود دفاع کند؟ مگر مقام معظم رهبری به آقای روحانی و دولت ایشان تأکید نکردند از فعالیت‌های خودتان بگویید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی توانایی کاری مطابق نیاز زمان را در خود ببیند، هرگز گرفتار چنین گفتارهایی نمی‌شود که بخواهد به خدمتگزاران این ملت که در گذشته و مطابق آن زمان، خدماتی انجام داده‌اند؛ این‌طور بیرحمانه حمله کند. استادان فلسفه به ما آموخته‌اند این نوع گفتارها، خبر از بیگانه‌شدن از زمانه است. باید بدانیم با این حرف‌ها، جهانِ تازه‌ای بنا نمی‌شود، بلکه تنها می‌توان به مراحلی از تجدد که دیگران آن را پشتِ سر گذاشتند، رسید. این‌طور حمله به گذشتگان، هیچ چشم‌اندازی را برای آینده ظاهر نمی‌کند بلکه فضایی خشک و خشن و ملال‌آور را به همراه می‌آورد.برای بزرگ جلوه دادن کار های خود زحمات گذشته گان را نفی می‌کنند. هوشیاران تاریخ، معنایِ این گفتمان‌ها را بی‌حاصلیِ کارِ گویندگان آن قلمداد می‌کنند و گویندگان این‌نوع سخنان، محکوم به بی‌آیندگی در تاریخ هستند. موفق باشید

 

15093
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: الف) جادوگران و مرتاضان تا چه حدی با غیب مرتبط می شوند مثلا شما می فرمایید پیش گویی می کنند اینده را. پس با ملائکه باید مرتبط بشوند این در چه حد است؟ نفس با روشهای غلط تا چه حد از غیب مرتبط می شود؟ ب) شما می فرمایید روح های سرگردان را می شود احضار کرد مگر روح در عالم برزخ نیست و گرفتار گناهان خود نیست چگونه می شود احضارش کرد؟ ج) این استراق سمع که جنیان قبل از وحی بر پیامبر (ص) داشتند از عالم غیب. یعنی چه؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: جادوگران با شیاطین جنّ مرتبط‌اند و تنها در حدّ حضور در آینده‌ی زمانی غیب می‌دانند، نه این‌که آن‌ها را به عالم غیب راه دهند 2- در مورد روح‌های سرگردان، حرف شما درست است. بیشتر همان شیاطین هستند که خود را به اسم افراد معرفی می‌کنند 3- ظاهراً قبل از وَحی محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» شیاطین به کمک کاهنان می‌آمده‌اند و راهنمایی‌های شبه قدسی در میان بوده است که با وحیِ محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» این فصل از تاریخ، برچیده می‌شود. موفق باشید

14948
متن پرسش
با سلام: 1. در فلسفه، آقایان در بخش احکام سلبی وجود جزء داشتن برای وجود رو نفی میکنن حالا ما که این همه اجزاء و موجودات دارای اجزاء در خارج می بینیم مثلا وجود خارجی انسان از دست و پا و... یا خون یا مولکول ها و... این همه اجزاء پس چی میشه؟ 2. در حرکت جوهری صدرا ظاهرا فقط برزخ رو اثبات میکنه یعنی برهانش فقط تا اثبات برزخ جلو میره و بهشت و جهنم برزخی نه اخروی درسته؟ 3. فرمودین که جهنم و بهشت در واقع همون تجلی نفس و روح انسان هست ملکات خودش رو.. خب در دنیا که این تجلی هنوز صورت نگرفته پس هم اکنون بهشت و جهنم موجود نیست و این مخالف روایاته. 4. در برهان فرمودین که ما از طریق حرکت اعراض متوجه حرکت جوهر میشیم حال اونکه برخی موجودات تغییر اعراضشان برای ما مشخص نیست مثل طلا یا ... پس این برهان موارد نقض داره و تمام نیست. 5. در بسیاری موارد ما در اعراض حرکت تضعفی مشاهده می کنیم چطور اعراض از جوهر تخلف میکنه در حرکت اگر اعراض وابسته به جوهر هست یا در خارج یک موجودن، خب باید جوهر هم حرکت تضعفی داشته باشه اگر حرکت جوهری صرفا اشتدادی نباشه نظر صدرا در اثبات تجرد عالم رد میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این‌ها که می‌فرمایید همه ماهیات‌اند و نه وجود 2- همین‌طور است. مگر این کم کاری است که فیلسوف بتواند مبنای عقلیِ عالَم ابدی را تبیین کند؟! 3- غفلت‌ها نمی‌گذارد به همان اندازه‌ای که قیامت برای ما شکل گرفته، ظهور کند 4- ملاک، حرکتی است که در عالم ماده هست، حال یا کند یا سریع. همین‌که پدیده‌های مادی تغییر را می‌پذیرند، باید جوهری در میان باشد که عین حرکت است 5- جوهر عین حرکت است، مگر بالاتر از عینِ حرکت هم حرکتی می‌تواند باشد؟ پیشنهاد می‌کنم شرح صوتی «برهان حرکت جوهری» را استماع فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی