بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17455
متن پرسش
سلام استاد عزیز: به زعم بنده در این تاریخ کنونی ما نیاز حیاتی و اساسی داریم به افراد «عالم دار» برای گشودن تاریخ توحیدی و احیای عالم مردم به طور مشخص، اگر این حقیر تمام مباحث مطروحه جنابعالی را کاملا هم مسلط بشوم ولی عالم دار نباشم بعید بدانم که برای اسلام و انقلاب مثمر ثمر باشم. استاد با ادله قرآنی و روایی بفرمایید اثر گذاری افرادی که دارای عالم معنوی هستند با کسانی که نیستند چقدر هست؟ یک سئوال مهم دیگه این که به نظر حضرتعالی آیا در شرایط کنونی مردم بهتر نمی توانند با افراد غیر ملبس ارتباط معنوی حاصل کنند و نور بگیرند؟ سوال اخیر را حتما جواب بدهید. با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرجا قرآن دعوت به بندگی کرده است، دعوت به عالَمی کرده که همه‌ی انسان را در برمی‌گیرد. عالمی که همه‌ی حرکات انسان در حرام و حلال و مسحب و مکروه و مباح می‌گنجد. مشکل از جانب مردمی است که متوجه نیستند مقصود و مقصد شریعت، عالَم‌دارکردنِ انسان‌ها است نه آن‌که فقط بخواهد آن‌ها جهنم نروند 2- این‌طور نیست که مردم با همه‌ی تبلیغاتی که بر علیه روحانیت شده، در روان فرهنگی خود، از تاریخ معنوی خود که با روحانیت شکل گرفته، غافل باشند و سخنان روحانیون را به عنوان یک سخن عادی قلمداد کنند. موفق باشید

17173

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
حضرت استاد سلام علیکم: جریان موسیقی انقلاب امروز بسیار بی کیفیت است و تاثیرگذاری لازم برای نفوذ فرهنگی را ندارد. بنده در صفحه شبکه اجتماعی ام به تبلیغ موسیقی خوب اعم از موسیقی های بی کلام و ... به موسیقیدانان انقلابی می پردازم که مورد توجه عموم هم قرار گرفته. آیا این مسئله مشکلی از نظر جنابعالی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده برای ابتدای کار نیاز است. موفق باشید 

16375
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم استاد محترم سلام علیکم: در صورت امکان لطفا نظر خود را در مورد یادداشتی که در مورد تشخیص عشق واقعی از عشق دروغین و رابطه عشق زمینی با عشق الهی در وبلاگ شخصی خود منتشر کردم بفرمایید. لینک مطلب http://goo.gl/zKoiHj سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید یکی از معضلات این دوران، فهمِ درست عشق مجازی است که تنها با نظر به نور مطلق الهی می‌توان مظاهر انوار آن نور را دریچه‌ی رجوع به حضرت معبود در نظر گرفت و چیزهایی که جز گرایش‌های عاطفی و یا جنسی است را به نام «عشق» از صحنه‌ی فرهنگ این جامعه بیرون دانست. موفق باشید    

16088

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: من مدت یک سال است که با مباحث شما آشنا شدم. من دانش آموز چهارم تجربی هستم، مدرسه تیزهوشان تا سال دوم دبیرستان بهترین دانش آموز شهرمان بودم اما بعد از آن به دلیل تحولاتی که به خاطر بلوغ در من اتفاق افتاد این رویه عوض شد و من دچار سردرگمی و سوالات زیادی شده بودم تا اینکه با مباحث شما آشنا شدم. بعد از آن نگاهم به دنیا به کلی عوض شد. برای مثال فهمیدم که نسبت به انقلاب اسلامی وظیفه ای بر دوش دارم این نگاه من را از بن بست خارج کرد و تلاشم را مضاعف کرد به طوری که در نوبت اول معدلم 19.54 شد اما هنوز می بینم که همه ی تلاشم را نکردم و سربار انقلابم چه کار کنم که هم این تفکرم کامل بشه و هم برام عقیده بشه. من امسال کنکور دارم ان شاءالله اگه توفیق شد با یاری امام زمان همه ی تلاشم را می کنم تا پزشکی قبول بشم. مباحثی که تا یه حال خوانده ام: ده نکته، جوان و انتخاب بزرگ، آشتی با خدا، برهان صدیقین، چگونگی فعلیت یافتن باور های دینی، استاد در حال حاضر کدام یک از مباحث را دنبال کنم تا این طرز تفکر کامل و اصلاح شود؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر کتاب «خویشتن پنهان» را با حوصله دنبال بفرمایید و سپس کتاب «معاد» را همراه با شرح صوتی آن پیگیر شوید و صوت شرحِ سوره‌های عنکبوت و شوری و احزاب را مدّ نظر قرار دهید، راهِ خوبی در مقابل شما گشوده می‌شود. موفق باشید

15624

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما: من دانش آموز سال سوم تجربي هستم و به خواسته پدر و مادرم و علاقه خودم در ابتدا وارد رشته تجربي شدم اما مدتي است دچار دوگانگي شده ام البته حدود يك سالي مي شود كه علاقه خاصي نسبت به حوزه و دروس حوزوي دارم. يعني اين علاقه من به حوزه نوعي آرامش روحي هم براي بنده دارد. اما پدر و مادرم هيچ گاه قبول نمي كنند كه من وارد حوزه شم. به نظر حضرت عالي راه حل مشكل بنده چيست؟ به نظرتان حوزه دانشجويي مي تواند براي بنده مناسب باشد؟ من چگونه مي توانم خودم را در معنويت حفظ كنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمه‌ی حضور در حوزه‌های علمیه، علاوه بر علاقه‌ی درونی، داشتن استعداد متوسط به بالا است 2- حوزه‌ی دانشجویی تا حدّی در این‌که شما به دنبال یک حیات معنوی هستید، کمک می‌کند. از طرفی از همین حالا می‌توانید با مباحثی که در سیر مطالعاتیِ سایت هست، کار را شروع کنید. موفق باشید

15558

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: «حنظله آنچنان در روحانیت امام غرق بود که جنگ و رعب و تنعمات این جهان نتوانست او را از امام جدا کند و هر دو در یک کوی در زمین کربلا خوابیدند تا دعای او که خواست پیوستگی او در بهشت با امام اش بیشتر از این جهان باشد و امام برای اجابت آن‌ دعا آمین گفت، محقق شود. زیرا او راز وحدت روح را می‌شناخت و معجزه‌ی اتحاد روان‌ها را تجربه کرده بود که چگونه اگر انسان از خودبینی و خودخواهی و خودپرستی رها شود زمینه‌ی حاصلخیزیِ روح او، راه او را به سمت روح‌های بزرگی چون حسین (ع) می‌کشاند.» منظورحضرتعالی از اتحاد روحانی با امام چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» عرایضی در این مورد شده است. خوب است به طور اساسی، سری به آن کتاب زده شود. موفق باشید

15529

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: حاج آقا من وقتی روزه می گیرم احساس می کنم حجاب ها ازم برطرف میشه ولی هفته یک بار نمی توانم روزه بگیرم. راه دیگری برای بر طرف کردن حجب نیست با این که من طلبه هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت دستورات اخلاقی و صدقه‌دادن و تواضع و صله‌ی رحم؛ در رفع حجاب‌های ظلمانی مؤثر است. موفق باشید

14247
متن پرسش
سلام استاد: این شعر مرا دیوانه کرد. مولانا: «گفتم ای عشق، من از چیز دگر می ترسم / گفت: آن چیز دگر نیست، دگر هیچ مگو» این معنی اش چیست که هم نمی دانم و هم انگار جانم با آن آشناست...؟ استاد نمی دانم چرا اشعار مولوی و حافظ و امام (ره) را وقتی می خوانم قلبم تند تند می زند. یک نوع شوقی می آید که نمی دانم چیست. خیلی عجیب است که بعضا معنی را هم نمی دانم ولی باز هم حالت دیوانگی پیدا می کنم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابیاتی این‌چنین را باید در متن غزل معنا کرد که آن‌هم کار می‌برد و به جهت کثرت سؤالات، امکان چنین کاری برای بنده نیست، هرچند بنا دارم إن‌شاءاللّه هر هفته شرح یک غزل جناب حافظ را در اختیار کاربرانِ محترم قرار دهم. موفق باشید

12015
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: بنده دانشجوی مهندسی مواد و متالورژی دانشگاه علم و صنعت هستم و در زمینه ی فنی اختراع هم ثبت کرده ام. بعد از گذشت 4 سال کار فرهنگی در سطح دانشگاه و جامعه به این نتیجه رسیده ام که وظیفه ام کار فرهنگی است و تجربه نیز در کار فرهنگی به بنده ثابت کرده که بدون علم دینی نمی توان در مسیر درست در کار فرهنگی قدم برداشت. به همین خاطر بعد از مشورت های فراوان به این نتیجه رسیدم که قطعا به حوزه بروم و هیچ شکی ندارم. موفقیت های مختلفی از جمله تالیف و چاپ 3 کتاب و صحبت و سخنرانی در مکان ها و دوره های مختلف نیز به بنده اثبات کرده که توانایی نیز به فضل خدا وجود دارد. مشکلی نیست مگر عدم رضایت والدین که اصلا روحانیت را قبول نداشته و در حقیقت مخالف نیز هستند. آنها به شدت بنده را نهی کرده و حتی امر به ادامه ی تحصیل در دانشگاه می کنند. در صورتی که بنده هیچ جایگاهی برای خود در دانشگاه نمی بینم و تحمل فضای آن برایم تقریبا غیر ممکن شده است. حال وظیفه ی بنده چیست؟ لازم به ذکر است که بنده اخیرا متاهل شده و به زودی به خانه ی خود می روم، ان شاء الله و مقلد حضرت آقا (حفظه الله) نیز هستم با تشکر قبلی از راهنمایی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که من می‌دانم علماء می‌فرمایند اگر رفتن به حوزه برای کسی متعیَّن به واجب عینی شد رضایت والدین شرط نیست. إن‌شاءاللّه خداوند قلب آن‌ها را نیز نرم می‌کند. موفق باشید

10026
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهر زاده عزیز: استاد عزیز برای بنده ابهام است که حضور زن را در اجتماع شما چگونه می بینید. بنده در مبحث اسراف مانع سلوک شما هم متوجه شدم که فرمودید ما نباید با زنی روبرو شویم که متعلق به صد سال پیش است با توجه به اینکه سخنان شما حکیمانه است خواستم نظرتان را کمی بازتر ارائه دهید چون بنده چیزی که از زنان امروز سراغ دارم چیزی جز جایگزینی زن به جای مرد نیست و واقعا متاسفم که چنان روحیه ای بر جامعه ما حاکم شده. استاد در شهرهای کوچک مغازه نیست که خانم فروشنده نباشد شاید بنده اشتباه می کنم و نظرم اشتباه است اما آیا این چیزی است که شان زن باشد در ادارات در همه اماکن، با ارتباط های عادی با نامحرم؟ خواهش می کنم نگاه بنده را تصحیح فرمایید. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» عرایضی داشته‌ام که چگونه در حال حاضر باید بتوانیم بین شأنیت عفیف‌ زن و حضور در جامعه را جمع کنیم، هرچند اگر ضرورتی نباشد بهترین مأمن برای زن در انجام رسالت او در خانه است. در هر صورت موضوع را موضوع حساسی بدانید که هنوز بعضی از قسمت‌هایش تعریف نشده. مثلاً همین فروشندگی خانم در مغازه‌ها متأسفانه تنها تعریفی که داریم تعریف غربی آن است. آیا می‌توان این نوع فعالیت را در عین حیات فعّال دینی یک فعالیت اجتماعی همراه با شأنیت زن در جامعه شکل داد؟ چرا نه؟ موفق باشید
7341

انجمن حجتیهبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم آیا انجمن حجتیه هنوز برقرار است؟ اگر امکان دارد توضیحاتی در مورد کار انها و افق آنها عنایت بفر مایید و آیا با اصول انقلاب همراه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انجمن حجتیه کسانی‌اند که در عین اصالت‌دادن به فرهنگ غربی معتقدند فعلاً باید هیچ اقدامی در جهت اصلاح جامعه نکرد و عملاً و ناخواسته بازیچه‌ی فرهنگ غرب هستند و بالاخره نمی‌توان گفت در کشور حضور ندارند به‌خصوص که دشمن در پر و بال‌دادن به آن‌ها نقش دارد. موفق باشید
5390

نگاه رهبریبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز ملاحظه بفرمایید که ما همچنان نسبت به مظلومیت آقای احمدی نژاد وظیفه داریم. به نظر حقیر از تاریخ بیرون افتادن سرنوشت آن هایی خواهد بود که سرباز تنهای ولایت را تمام شده بدانند و تلاشی در جهت روشن شدن حقایق این هشت سال نکنند. البته با اتمام دوره آقای احمدی نژاد روز به روز حقایقی رو میشود که بیش از پیش پرده از تزویر جریان چپ و راست برخواهد گرفت و آن روز که شرارت های این اصحاب زر و زور و تزویر رسوا شود جایگاه ولایت فقیه و سرباز راستینش احمدی نژاد بیش از پیش در اذهان ملت ارتقاء خواهد یافت و لوکره المشرکون! افشاگری های تکان دهنده آقای کوچک زاده از عمق عناد استکبار داخلی با ولی فقیه و آقای احمدی نژاد http://nocutpress.com/fa/news/1260/کوچک‌زاده-پشت-پرده-جریان-ضد-احمدی‌نژاد-و-ضد-ولایت-فقیه-یکی-است

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید با گذشت زمان خیلی چیزها روشن می‌شود و انقلاب با توانایی بالاتری جلو می‌رود ولی سعی کنید با نگاه رهبری نگاه کنید تا بعضی ازآن هایی که دشمن می شمارید دوست تلقی کنید. آقای احمدی نژاد را ملاک دوستی ها و دشمنی های خود با افراد قرار ندهید. موفق باشید

5265
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز اینکه در ایه قران داریم :خداوملائکه صلوات بر پیامبر میفرستند به چه معناست؟ جنس ونوع صلوات خدا وملائکه به چه شکلی است؟ باتشکر از شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم. بنده عرایضی در کتاب «صلوات عامل قدسی شدن روح» داشته ام. کتاب روی سایت هست،‌ می‌توانید بارگیری کنید و مطالعه نمایید. موفق باشید.
3994
متن پرسش
سلام خسته نباشید . سوال بنده این است که خودشناسی یعنی چی ؟ کتاب هایی هم در این زمینه کم و بیش مطالعه کرده ام ولی باز نمی فهمم خودشناسی چیست ؟ شاید از ضعف من می باشد ولی خیلی سرگشته و حیران هستم و نمی دانم باید چه کنم و از کجا آغاز کنم !!!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا به دنبال تعریف برای خودشناسی هستید هرگز خود را احساس نمی‌کنید، همان‌طور که اگر کسی به دنبال تعریف خدا باشد هرگز خدا را پیدا نمی‌کند چون خداوند یک حقیقت وجودی است که تعریف بر نمی‌دارد، ماهیات است که تعریف‌بردار است، نفس ناطقه نیز یک حقیقت وجودی است باید حجاب‌های ماهیت برطرف شود تا انسان متوجه شود:گفت «وه چه بی‌رنگ و بی‌نشان که منم.... کی ببینم مرا چنان که منم». اگر با آن «مَنِ» بى‏رنگ‏ و بى‏نشان روبه ‏رو گردید مى‏بینید عجب! چقدر آن «مَن» به نحوى دقیق، به حق وصل است. پس اگر شما به هست‏ها برسید مى‏بینید چه اندازه هست‏ها عین اتصال به هستى مطلق اند و این است راه خود شناسی که به خدا شناسی ختم می شود. موفق باشید
3935

مقتل شهدابازدید:

متن پرسش
سلام علیکم، در بالای سایت به زیبایی نوشته اید «ملائکه تا قیام قیامت در مقتل شهدا مانده اند و بر جان زائران مقتل آن ها نسیم عبودیت و معنویت می وزانند و راه ملکوت را به آن ها نشان می دهند.» سوالی که مدتی ذهنم را مشغول کرده بود و این مناسبت باعث شد آن را مطرح کنم این است که چگونه بعضی از مکان ها از لحاظ ارتباط با ملکوت قوی تر هستند. مگر نه این است که برای ملائکه مجرد این جا و آن جا فرقی ندارد؟ پس چرا بعضی مکان ها را محل رفت و آمد ملائکه می دانیم و بعضی جا ها را نه؟ آیا این ریشه در نفس مکان دارد یا صرفا احساسی که ما نسبت به آن مکان ها داریم به ما در ارتباط با ملکوت در آن مکان ها کمک می کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن اراده‌هایی که در آن مکان‌ها ظهور کرده و آن تن‌هایی که تحت تأثیر آن اراده‌ها آن‌جا فرو افتاده، مکان را مقدس کرده است. موفق باشید
2653

روان شناسیبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز بنده طلبه پایه 5 حوزه تهران هستم. لطفا نظر خود را درباره ادامه تحصیل در موسسه امام خمینی زیر نظر آیت الله مصباح را بفرمایید. در ضمن لطفا درباره رشته روانشناسی هم توضیح دهید. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ا- بنده در این امر صاحب‌نظر نیستم، رویهمرفته ادامه‌ی تحصیل در مؤسسه‌ی امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در کنار دروس حوزوی خوب است ولی از کسانی که این مسیر را تجربه کرده‌اند سؤال بفرمایید. 2- رفقایی که در رشته‌ی روان‌شناسی کار کرده‌اند معتقدند چیزی به‌دست نیاورده‌اند ولی اگر به این قصد باشد که در کنار نظر دانشمندان روان‌شناس، نظرات اسلامی کار شود و از طریق اسلام به مردم مشاوره داده شود خوب است. موفق باشید
2055

ساده زیستیبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. با مطالعه متون دینی خصوصاً کتاب نهج البلاغه حضرت امیر به این نکته پی می بریم که باید از دنیا به قدر کفایت استفاده کرد( من اقل منها استکثر مما یومنه و من استکثر منها استکثر مما یوبقه /خطبه 111) اینجا سوالی پیش می آید که فرض کنید یک نفر میلیاردر است و نیازش به ماشین با یک پراید حل می شود در صورتی که توانایی خرید ماشینی با قیمت بالا را دارد حال اگر این فرد به خرید ماشین با قیمت بالا اقدام کند آیا گناه کرده؟(البته این یک مصداق است و کلا نظرتان درباره چگونگی استفاده از مال چیست؟)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ممکن است گناه نکرده‌ باشد ولی به سیره‌ی اخلاقی اولیاء و علماء مخلص نیز عمل نکرده‌. موفق باشید
1432

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز حدیثی داریم در مورد مخفی بودن شرک در امت اسلام که از مورچه ی سیاه (یا صدای پای آن ) روی سنگ سیاه در ته چاه در شب تاریک مخفی تر است . من به این حدیث باور دارم لذا زمانی برای مبارزه با این نوع شرک کارهایی می کردم مثلا گاهی برای وضو گرفتن در هوای سرد از آب گرم استفاده نمی کردم مبادا نفسم خوشش بیاید یا برعکس آن برای هوای گرم از آب سرد کمتر استفاده می کردم خوب این کارها هم بر آدم از لحاظ بدنی فشار می آورد و هم دغدغه ی ذهنی ایجاد می کند تا جایی که در نماز جماعت مدام باید خود را مورد اتهام قرار دهم که تو داری ریامی کنی . بعد از چندی دیدم که نه رشدی حاصل شد و نه از عبادات حالی حاصل و یک حالت دل زدگی ایجاد می شود از طرفی آدم می بیند یک دفعه که اخلاص حاصل نمی شود و از طرف دیگر با حدیثی مواجه می شود که می گوید خداوند کاری را که ذره ای شرک در آن است قبول نمی کند بااین وصف راه حل چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: شرک آن است که برای غیر خدا در عالَم نقش قائل باشید و شرک خفی هم به همین معنا است منتها به صورتی ظریفتر. و این ربطی به کارهایی که می‌فرمایید ندارد، آن‌چه شما انجام می‌دادید را می‌توان در زمره‌ی مجاهده‌ی نفس قرار داد تا پیرو خواهش نفس امّاره نباشید که راه‌کار خود را دارد و ریا عبارت است از آن‌که یک عمل دینی را به‌جای آن‌که برای خدا انجام دهید برای جلب نظر مردم انجام دهید که هیچ‌کدام از کارهایی که می‌فرمایید ربطی به ریا ندارد. موفق باشید
1093

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ولایت مرد بر زن تا چه حدی است؟ آیا مرد به عنوان سرپرست زن این اجازه را دارد که به همسر خود بگوید اصلا با نا محرم صحبت نکن. آن هم زنی که حد و حدود روابط با نامحرم را رعایت می کند؟ اگر زن به ولایت شوهرش نباید با نامحرم صحبت کند آیا مرد هم نباید این مسئله را رعایت کند و با زن نامحرم صحبت نکند (منظر از صحبت کردن یک صحبت طولانی است)
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی رویهم‌رفته مرد نباید در آن چیزی که خداوند رخصت داده که زن انجام دهد سخت‌گیری کند ولایت مرد غیر از حکومت بی‌چون و چرای مرد است، دین می‌فرماید زن بدون اذن شوهر از خانه خارج نشود و این بدین معنی نیست که مرد حق دارد اذن ندهد، بلکه به این معنی است که با مرد باید هماهنگ شود و آن‌جا که مصلحت ندید و احساس کرد نظم خانواده به هم می‌خورد مخالفت کند. معنی نمی‌دهد که خداوند رخصت داده باشد که زن در حدّ «مبتلا به» با نامحرم صحبت کند و مرد این حق را از همسر خود بگیرد همان‌طور که مرد نیز در حدّ مبتلا به رخصت دارد با نامحرم صحبت کند.اگر مردان به بهانه ولایت شوهر بر زن بر زنان خود حکومت کنند با چنگیز خان محشور می شوند. موفق باشید
982

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و عرض ارادت و تشکر و آرزوی توفیق روزافزون. استادمن سوالی داشتم از محضرتان: من کسی را می شناسم که به علت مشکلات خانوادگی از دستیابی به خیلی از فرصتهای خوب به خصوص در امر ازدواج محروم است. ایشان انسان خوب و متقی است اما مسایلی که به هیچ وجه در ید اختیارش نیست مانع از این می شود که افرادی درخور خودش به خواستگاریش برود. من شخصا فکر میکنم این خواست خداست و امتحان این فرد اینگونه طراحی شده است اما دیگران به این امر معتقد نیستند و می گویند شرایط باعث این امر است. من خبر دارم که این دست ما چقدر هم در این خصوص توکل به خداوند میکند و دعا میکند اما سخت در چارچوب شرایط گیر افتاده است. گاهی با خودم می اندیشم شاید دیگران درست بگویند چون چطور دخترهایی هستند که چون شرایط خوبی دارند و پدشان فلان منصب را دارد و مادرشان فلان پست را به خوبی و به راحتی با انسانهای مومن و متقی حتی ازدواج می کنند و آب از آب تکان نمیخورد اما این بینوا هرچه هم توکل کند و دعا کند چون شرایطش جور نیست مشکلش حل نمی شود و اصلا چرا حتی در زندگی خودمان میبینیم که وقتی شرایط و علل مادی جور نیست دعا هم راه به جایی نمیبرد؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی رسول خدا«صلواة‌الها‌علیه» می‌فرمایند: « إذا رأیتم الأمر لا تستطیعون تغییره فاصبروا حتّى یکون اللَّه هو الّذی یغیّره. » اگر امور طوری بود که امکان تغییر آن را نداشتید صبر پیشه کنید تا خداوند آن را تغییر دهد. آری خداوند می‌خواهد صبر ما را امتحان کند و بیشترین برکات در همین صبر و رضا نصیب انسان می‌شود. فرصتی که دارید مغتنم بشمارید و در معرفت و اُنس به خدا بکوشید. موفق باشید
597

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام . فرمودید رنگ و بوی سیب برای سیب عرض است و خود سیب جوهر و نیز در مباحث معاد با این مضمون فرمودید که عرض با تکرار جوهر میشود لذا خوب است که اعمال خوب تکرار شوند تا انشاالله در درون اثر بگذارند . سوال این حقیر این است که چگونه عرض سیب در جوهر آن اثر میگذارد ؟ البته مطلب گفته شده با مباحث خودشناسی صدق میکند اما نتوانستم مثال سیب را با آن تطبیق دهم . با تشکر و التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در موضوع جوهر و عرض در امور مادی هرگز عرض بر جوهر تأثیر نمی‌گذارد چون عرض چیزی جز ظهور جوهر نیست. ولی در مورد نفس ناطقه موضوعِ اراده در میان است که اگر انسان اراده کند اعمال صالح انجام دهد آن اراده‌ها برای نفس ناطقه ملکه می‌شود و جزء ذات او قرار می‌گیرد و لذا نمی توان موضوع جوهر و عرض در امور مادی را با موضوع اراده‌ها و اعمال انسان با ذات انسان یکی دانست؛ دو موضوع‌اند با دو مقوله.
27034
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و دلتنگی خدمت استاد عزیزم و آرزوی حفظ سلامتی شما در این ابتلاء و بیماری چند سوال داشتم سوال اول: برای تقویت اراده و ایجاد تعصب، در برابر آنچه که آن را حق یافته ایم، و می دانیم که اگر این نگرش ها و افعال از ما رخ دهد به طور پیوسته، نتایج عالی در پیش خواهد داشت، عالی ترین راهکارها برای تقویت اراده در مسیر حق چیست؟ به عبارت دیگر چطور تمرکز در سیر و حرکت بیابیم، که غفلت ها و تنبلی ها، مانع حرکت ما نشوند، و با صلابت و پر اراده و با تمرکز سیر طریق کنیم؟ سوال دوم: مدتی است تحت وسوسه شدید به چهره زنان هستم، مرتبا دچار این وسوسه می شوم که مثلا به چهره فلان خانم زیبا، در صفحه تلویزیون خیره شوم، یا به چهره فلان خانمی که در خیابان است، نگاه کنم و...، و این حالت درونی برایم سخت و آزار دهنده شده، به طور ویژه این وساوس به این شدت در ماه رجب حاصل شده، و بیشتر اذیتم می کند که با شکست در امتحانی، از فیوضات ماه رجب محروم بمانم. نظر شما در این مورد چیست؟ چرا تحت چنین آزمایشی قرار گرفته ام؟ چگونه خلاصی یابم؟ توضیح: حالتی که در این وسوسه ها حس می کنم، که میگه نگاه کن، حس شهوانی نسبت به زن، و لذت بردن جنسی نیست، حس لذت بردن طبیعی از زیبایی یک مخلوق خداست، مثل لذت بردن از گل و فکر می کنم همین حس کار را پیچیده تر کرده، چون اگر مخلوط با شهوت یا غلبه شهوت بود، زشتی و سیاهی آن ظاهرتر بود، ولی اینگونه مخفی شده و راه مقابله و تشخیص ورود شیطان سخت تر در اکثر مواقع تن به این خواست ندادم و مسلط بر خود بوده ام، اما گاهی فریب خورده و بعد از گذشت زمانی، دوباره مسلط شده و چشم بسته ام در مهار خیلی مشکلی ندارم، در دفع این خطورات مشکل اصلی دارم. اگر در هر دو راهنماییم کنید، ممنونتان می شوم. سوال سوم در حکمت متعالیه قایل به نظریه اکتسابیم و انسان را جسمانیه الحدوث و روحانیت البقاء می دانیم به عبارت دیگر انسانی بتشخصه، قبل از دمیده شدن روح وجود نداشته سوالی برایم پیش آمد، که جویای حلش از شما شدم. در روایات داریم، شیعیان امیرالمونین (علیه و علی ابنائه السلام) با حضرت قبل از خلقت مادیشان بیعت داشته اند. و در قضیه بیعت ابن ملجم ملعون، ظاهرش این است که حضرت به تشخصه میگن تو آنجا نبودی، یا روایات دال بر اینکه کسانی که در این دنیا با هم دوستی دارند، در عالم قبل ماده، آنجا هم با هم بوده اند و... یا روایاتی که دلالت بر این دارند که نفس امیرالمومنین چند هزار سال قبل خلقت حضرت آدم خلق شده اند، و این نفس پشتیبان همه انبیا بوده است، در روایتی هام از اجنه خدمت پیامبر میاد، و پیامبر میگه به این آقای بغل دستی نگاه کن، میگه همین آقا بود، که انبیا رو از شر ماها نجات می داد جمعش به چه نحوی هستش؟ سوال چهارم: اجنه در زمان حضرت سلیمان تجسم مادی پیدا کرده بودند یا تمثل؟ این را پرسیدم مقدمه برای این سوال که آیا اجنه تجسم مادی می یابند؟ و اگر پاسختان منفی است، و فرد در عالم خیال خود با تصویری از جن و جسم مثالی جن، رو به رو شده، و آن را می بیند، پس چگونه جن اگر تجسمی ندارد، در عالم ماده تصرف می کند و اشیا را جا به جا می کند، یا مثل کتاب آن سوی مرگ، آن لطمه ها را به آن شخص و اموال او وارد می کند، یا مشهور است که سنگ به خانه افراد پرتاب می کند و...؟ یا چطور از باقی مانده قضای انسان تناول می کنند؟ ملک هم تجسم میابد؟ روایات مربوط به رویت جبراییل توسط اصحاب چگونه تحلیل می شوند؟ یا چگونه ملک از بوی شخص تغذیه می کند؟ و... خداوند طول عمر با عزت به شما در ظل توجهات عالیه حضرت ولی عصر عنایت بفرمایند. مشتاق دیدار شما هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر اندازه از آرزوهای دنیایی کم کنید به همان اندازه توفیق عمل به آن‌چه حق می‌دانیم در ما پیدا می‌شود. ۲. به هر حال این حالت در این مسیرها پیش می‌آید، باید آن نگاه‌ها را دنبال نکرد. پس از مدتی انسان از آن ظاهرها عبور می‌کند و نظرش به شخصیتِ ایمانی و باطنِ روح انسان‌ها می‌افتد. ۳. آری! روح‌ها قبل از بدن‌ها در علم خدا خلق شده‌اند و برای به ظهورآمدن در این دنیا، به بسترِ بدن مادی نیاز دارند و از این جهت، «جسمانیة الحدوث»‌اند و حال همین روح که در بدن خود را یافته و انتخاب‌هایی در این دنیا داشته «روحانیة‌البقاء» می‌باشد و پس از بدن به صورت شخصی باقی می‌ماند. ۴. احتمالاً باید روی جسم مثالیِ آن‌ها ببیشتر فکر کرد. حتی وقتی برای انسان‌های عادی ظاهر می‌شوند در حیطه‌ی خیال آن‌ها ظاهر می‌گردند، ولی مثل نفس ما که در عینِ مجردبودن می‌تواند بدن خود را حرکت دهد؛ آن‌ها با قدرت خود که به جهت مثالی‌بودن‌شان بیشتر از قدرت‌های مادی است، در عالم ماده با اراده‌ای که دارند تصرف می‌کنند، مثل آن‌هایی که از دور، چیزی را حرکت می‌دهند و یا قطاری را متوقف می‌کنند. موفق باشید 

23520
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد طاهرزاده عزیز باز هم بنده مزاحمتمون میشم. در مورد حرفهای دکتر عباسی. ایشان در یک کلیپی با نام «مسیحیان امت پیامبر» که اخیرا منتشر کرده اند صحبت هایی در مورد دکتر داوری می کنند که بسیار جای تعجب بنده شد. اتهامات موجود در این کلیپ به قدری زیاد است که فقط خواهش می کنم خودتان ببنید. استاد خواهش می کنم وقت گذاشته و این کلیپ را ببنید. با توجه به اینکه عده ای از جوانان انقلابی از ایشان درس می گیرند خواهش می کنم نظر خود را در مورد حرف های ایشان بیان کنید. سوای تهمت هایی که به دکتر داوری زده شده به طور کلی ایشان قائل به نظریه ای به نام علوم تثلیثی هستند که با چماق این نظریه بر سر هر اندیشمندی که بخواهند می کوبند. اگر صلاح میدانید در مورد این نظریه هم یادداشتی مرقوم بفرمایید. لینک کلیپ میسحیان امت پیامبر مدت پخش کلیپ ۹ دقیقه و ۴۵ ثانیه https://www.aparat.com/v/spGYR
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این سخنرانی در تاریخ ۱۶ آذر سال ۹۲ بوده است. تأسف بیشتر ما به جهت روحیه‌ی تکفیری آقای عباسی است، وگرنه اگر موضوع انتقاد به افراد باشد که اشکال ندارد. هرچه ضربه خورده‌ایم از همین روحیه‌های تکفیری ضربه می‌خوریم. می‌فرمایند هرجا تثلیث هست، پای مسیحیت در کار است و به شاگردان‌شان فرموده‌اند بروید کتاب‌های کانت را پیدا کنید که چندین و چند نکته‌ی تثلیثی در آن هست. فکر می‌کنم اگر کمتر به خود زحمت داده بودند و به روایات و آیات ما رجوع می‌کردند، راحت‌تر می‌توانستند پیامبر خدا را نیز مسیحی بدانند که «اللّه اکبر» می‌گوید، ولی تثلیثی فکر می‌کند. به عنوان نمونه به این چند روایت نظر بفرمایید که: رسول الله«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «الصَّبْرُ ثَلاثَةٌ، صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصیبَة، وَ صَبْرٌ عَلَی الطّاعَةِ وَ صَبْرٌ عَنِ المَعْصِیَة..» و یا می‌فرمایند: «اَلْقَلبُ ثَلاثَةُ اَنْوَاعٍ: قَلْبٌ مَشْغولٌ بِالدُّنْیا وَ قَلْبٌ مَشْغولٌ بِالْعُقْبَی وَ قَلْبٌ مَشْغولٌ بِالْمَوْلَی» همچنان که در جای دیگر فرموده‌اند: «ثلاثةٌ اَخافُهُنَّ علی امّتی من بعدی: الضَّلالةُ بَعْدَ المَعْرِفَةِ و مُضِلاّتُ الفِتَنِ و شَهْوَةُ البَطْنِ و الفَرْج». تأسف بیشتر از آن‌جا است که در جاهایی پا می‌گذارند که اساساً نمی‌توانند جای پای خود را محکم کنند. در مورد آیت اللّه جوادی می‌گویند: «به آقای جوادی یک نفر بگوید در جامعه اثرش چه بوده است؟!» و در جایی دیگر می گویند: «حضرت امام در آخر از فلسفه‌ی صدرایی عبور کرده‌اند». ای کاش فراموش نمی‌کردند امام در آخر عمر در نامه‌ای که به گورباچف نوشتند در آن‌جا از جناب ملاصدرا و ابن‌عربی برای دعوت گورباچف سخن راندند.

اگر لااقل آقای عباسی یک فصل از آخرین کتاب‌های آقای دکتر داوری مثل کتاب «خرد سیاسی در جهان توسعه‌نیافتگی» را خوانده بودند و کسی به ایشان کمک می‌کرد که جایگاه علوم انسانی در فرهنگ مدرن را در آن کتاب می‌فهمیدند، عرق شرم بر پیشانی ایشان می‌نشست که اساساً آن‌چه جناب آقای دکتر داوری، این چهره‌ی ماندگارِ این مرز و بوم در رابطه با علوم انسانیِ معروف در دنیا می‌گوید؛ زمین تا آسمان با علوم انسانیِ مورد نظر رهبری فاصله دارد و سخنان جناب آقای دکتر داوری، این اندیشمند دلسوز و فرهیخته‌ی جهانی تذکر به این امر است که مواظب باشیم علوم انسانیِ موجود یعنی اقتصاد و جامعه‌شناسی و روان‌شناسی اساساً در بستر فرهنگ غربی برای رفع مشکلات آن فرهنگ است و بدین معنا ما اساساً علوم انسانی بدین معنا نداریم، زیرا مسائل ما، مسائل غربی نیست که با آن اقتصاد و آن روان‌شناسی و آن جامعه‌شناسی بخواهیم رفع کنیم. لاأقل نظری به سخنان دکتر کچوئیان جامعه‌شناسِ مشهور کشور خودمان می‌انداختند که می‌فرماید: «علوم انسانی و جامعه‌شناسی، زبان انسان مدرن است و با آن، جهانِ مدرن و انسان مدرن تفسیر می‌شود و انسانِ مدرن با جامعه‌شناسی، زبان پیدا کرد». دکتر کچوئیان می‌فرماید: «انقلاب اسلامی بزرگ‌ترین نقد ایده‌ی جامعه‌شناسی کلاسیک است». و حال آقای دکتر عباسی بدون توجه به جایگاه سخن آن‌هایی که می‌فرمایند ما علوم انسانی نداریم؛ حقیقتاً متحجرانه سخن رهبری را مقابل این سخنان قرار می‌دهد و این ضربه‌ی بزرگی است که به رهبری می‌زنند.

آری! هرچه ضربه می‌خوریم از امثال روحیه‌هایی است که آقای دکتر عباسی بدان دامن می‌زنند و بنده قبلا این سخنان را نشنیده بودم در حال حاضر از دفاعیاتی که قبلاً از ایشان کرده‌ام، پشیمانم چون فکر می کنم ایشان با این روحیه جوانان ما را از مواریثِ فکری و فرهنگی مان جدا می‌کنند. دیگر چه فرقی می‌کند داعشی‌های وهّابی داشته باشیم و یا داعشی‌های شیعه؟!! عمده آن است که بتوانیم فهمِ اندیشه‌ی اندیشمندان را به مخاطبان‌مان عطا کنیم به جای آن‌که غبار در چشم حقیقت بیفشانیم. تصور بنده آن است که آقای عباسی در این سخنرانی از اوّلیات اخلاقی نیز، سختْ سقوط کرده است، اگر اقلاً مباحث دینی آقای دکتر داوری را که بعضاً در رجوع به سخنان مولایمان امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» در بعضی از کتب ایشان به صورت پراکنده می‌دید؛ به خود چنین جرأتی نمی‌داد. موفق باشید

22911
متن پرسش
سلام علیکم: از طرفی بیان می شود که اراده ما و خواست خداوند هم سو با هم است، از طرفی می گویند امامان به گونه ای بوده اند که طوری عمل کرده اند که باعث نهایت ظهور خداوند بشوند و در شرایط مختلف یک نور بوده است که جایی امام علی علیه السلام شده و در جایی امام حسین علیه السلام و امکان داشته که شخص دیگری امام می‌شده است مانند امکانی که در مورد سید محمد بلد علیه السلام می گویند. از طرفی می گویند تفاوت ما با معصومین و در اینجا منظور امامان این است که آنها عصمت داشته اند و آن را حفظ کرده اند و ما نداریم و باید برای رسیدن به آن تلاش کنیم. ما وقتی به زیارت می رویم در اصل داریم به چه اصلی می رسیم به اینکه در حرکتی باشیم که به این گونه تفکرات ایمان داشته باشیم و در تاریخی قرار بگیریم که یقینا این تاریخ نهایت ایمان و هدف بندگیست. استاد افکارم در این موارد پریشان شده چطوری میتونم جمعش کنم و به نتیجه ای واحد برسم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. انسان با اختیار خود می‌تواند اراده‌ی خود را در معرض اراده‌ی الهی قرار دهد و می‌تواند این کار را نکند

۲. با توجه به روایت جابر که از رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نقل می‌کند حضرت در معراج نام ۱۲ جانشین خود را یافته‌اند، و لذا نمی‌شود کس دیگری امام گردد. و آن‌چه در مورد جناب سید محمد می‌گویند باید به این معنا باشد که عظمت او در حدّ امام بوده، نه آن‌که بنا بوده ایشان امام باشند.

۳. در زیارت، جانِ خود را در معرض نسیم ایمانی امام قرار می‌دهیم تا خودشان با نوری که دارند بر جان ما وزیدن آغاز کنند. به همین جهت در روایت داریم که: ای بنده‌ی خدا بعد از زیارت، گناهانت بخشیده شد، زندگی را از نو شروع کن. در زیارت اولیاء معصوم به تماشای صفای نورانی انسان‌هایی می‌رویم که عین ایمان به حضرت معبود هستند. جان ما به تماشای چنین انواری می‌رود مثل آن‌که زیبایی و بوی خوش یک گل را زیارت می‌کند و به تماشا می‌نشیند. آیا از گل پرسش باید کرد، یا باید آن را تماشا نمود و آماده شد بوی خوش آن به مشام ما برسد؟ موفق باشید 

19608

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد عزیز گاها چنان وهمیات و خیالات بسیار بسیار پوچ و باطل و پست و مضحک بههم رو می آورند، که واقعا نمیدونم چکار کنم!! و با تضرع و التماس متوسل میشم، استاد واقعا چرا این خیالات میان یک مثالی می زنم که بدونید چقدر پوچ و پست هستند. گاها وقتی خانمی به بنده در خیابان نگاه می کند چند ثانیه بعد فکر می کنم که این خانم از من خوششون آمده. ببخشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با تأمل بر روی مطالب کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بابی به سوی شما گشوده می‌شود که با ورود به آن، آرام‌آرام تکلیف خود را با این نوع خطورات روشن می‌کنید. موفق باشید

نمایش چاپی