بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1371

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. اساتید بر اساس روایتی گفته اند: که اگر به کسی که روزه مستحبی گرفته تعارفی شد، مستحب است روزه اش را همان موقع افطار کند که ثوابی چند برابر دارد؟. 1. این مطلب با مطالبی که شما در باره ی روزه و فلسفه آن فرموده اید جور در نمی آید؟. 2. آیا حتی اگر در حین تعارف، نفسمان هم بگوید بخور باید بخوریم؟. 3. اگر شخصی که به ما تعارف می کند خودش میداند که روزه ایم آیا باز میتوان خورد؟ 4. آیا میشود دو نفر از قبل با هم وعده بگذارند که روزه بگیرند و ظهر به هم تعارف کنند؟ خدا حفظتان کند
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همین‌طور که ملاحظه می‌کنید موضوع خیلی روشن نیست، نهایتاً می‌توان گفت آن جایی که با افطار خود مؤمنی را خوشحال می‌کنیم بر ادامه‌ی روزه اصرار نداشته باشیم ولی خیلی هم موضوع را پیش پا افتاده نکنیم و خود را از روزه‌داری محروم کنیم به طوری که طرف می‌گفت من هر روز قصد روزه می‌کنم و بعد عیالم می‌گوید بفرمایید صبحانه، روزه‌ام را افطار می‌کنم. چنین چیزی را ما در سیره‌ی امامان ندیده‌ایم. موفق باشید
1243

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
11- بسمه تعالی با عرض سلام و خسته نباشید. من مدتی است (خصوصا بعد از اینکه حدودا اواخر ماه شعبان به زیارت امام هشتم علیه السلام مشرف شدم، و تقریبا همزمان با گوش دادن به مباحث اولیه ی چگونگی فعلیت یافتن،) دچار حالتی شدم که وقتی با خدای خودم تنها میشوم مثلا در نیمه شب در حیاط خانه، زبانم به مناجات باز نمی شود و تمایل دارم فقط نگاه کنم یا نمی دانم فقط بشنوم، اما نمی دانم باید به چه نگاه کنم. قدری به درختان نگاه می کنم و بعد کمی به آسمان، کمی آرام می شوم و بعد دوباره احساس خلائ میکنم. انگار دنبال چیزی میگردم ولی آن را نمی یابم. از شما استدعا دارم لطفا این حالت من را تفسیر کنید. مشکلم کجاست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: گفت: «من کسانی می‌شناسم زُ اوْلیاء.... که دهانشان بسته باشد از دعا» این قصه‌ی بعضی از احوالات یک سالک می‌تواند باشد در مرحله‌ای از سلوک که به آن «خَرس» یا گنگی می‌گویند. إن‌شاءالله از این جهت به فعلیت می‌رسید و دعایی که جهت ارتباط بود به دعایی تبدیل می‌شود جهت باقی‌ماندن در اُنس است. موفق باشید
22297
متن پرسش
خدمت استاد بزرگوار سلام علیکم: در روایات معصومین علیهم السلام در رابطه با جایگاه و مقام زن به دو گونه سیاق برمی خوریم که گویی مربوط به دو تاریخ است: از طرفی حضرت رسول صلی الله علیه و اله می فرمایند: از دنیای شما سه چیز را دوست دارم: زن و بوی خوش و نور چشمم در نماز است و از طرفی امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: زن همه اش شر و بدی است و از آن بدتر اینکه چاره ای جز بودن با او نیست. از طرفی رسول گرامی می فرمایند: با خانواده ی خود بسر بردن از گوشه ی مسجد گرفتن نزد خداوند پسندیده تر است و امیرالمومنین می فرمایند: تا می توانید از زنان دوری کنید. از طرفی رسول اکرم می فرمایند: بهترین شما خوش رفتارترین شماست نسبت به عیال ... و یا: در رفتار با زنان از خدا بترسید و آنچه درباره ی آنان می توانید از نیکی دریغ نکنید. و امیرالمومنین می فرمایند: مبادا گرامی داشت زن را از حد بگذرانی و یا او را به طمع افکنی و... و یا می فرمایند: از مشورت با زنان بپرهیز که زنان سست رایند و در تصمیم گرفتن ناتوان... و یا: زن عقربی است که... ضمنا از محضر شما اساتید استفاده کرده ایم که سخن حضرت علی راجع به ناقصات العقول بودن زنان مربوط است به تاریخ جنگ جمل و عایشه و هر زنی را در بر نمی گیرد و... سوال اینجاست که آیا آنجا که حضرت علی مکررا چنان تعبیراتی را درباره ی زن در سخنانشان می آورند نظرشان به این است که در این زمانه زن از جایگاه تاریخی خود خارج شده که در این صورت مطلب فقط مربوط به جنگ جمل نمی شود بلکه این اشاره به یک رویکرد دارد که هرگاه زن از جایگاه تاریخی اش خروج کرد و قهرمان شد باید به او بطور قهری نظر کرد؟ و آیا رسول خدا صلی الله علیه و اله که همه ی تعبیراتشان راجع به زن مثبت است با مساله ی امیرالمومنین مواجه نبوده اند؟ و آیا تاریخ امروز ما شبیه به تاریخ امیرالمومنین نیست که همواره زن بر سر دوراهی ریحانه و قهرمانه بودن قرار دارد و باید او را بر اساس جایگاه و تاریخی که برای خود رقم می زند نگاه و تفسیر کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکته‌ی مهمی اشاره فرموده‌اید. هرچه هست در آموزه‌های اسلامی که پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» و علی مرتضی «علیه‌السلام» بدان توجه می‌دهند؛ همواره زن مورد احترام می‌باشد و در همان راستا علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند زنان ریحانه هستند. می‌ماند که گویا شرایط رفاه‌زدگی بعد از پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نوعی شهوت‌زدگی از طریق زنان را در جامعه دامن زده است، در آن حدّ که در اکثر امور حتی در جنگ و جهاد، زنان دخالت داشتند و سخنان علی «علیه‌السلام» در تقبیح زنان در این رابطه است که برای خود، مثل امروز جهان غرب، میلِ زنان، فرهنگی را شکل داده است و عملاً زن در حضیضِ خود قرار گرفته است. لذا حضرت جامعه را از این امر نهی می‌کنند. موفق باشید 

22225
متن پرسش
سلام علیکم: طاعات و عباداتتان قبول و عیدتان مبارک! استاد بزرگوار در مجموعه ی بسیج دانشجویی فعالیت داشتیم و چندان خوب کار نکردیم، در واقع اصلا خوب کار نکردیم چون نتایج آن دوران را الان داریم مشاهده می کنیم. تصمیم گرفتیم اعضای آن مجموعه را بار دیگر دور هم جمع کنیم و یک کار تشکیلاتی منسجم انجام دهیم. 1. بصیرت اعضای گروه پایین هست. 2. در شناخت رهبری و نظام و تحلیل سخنان رهبری و رفع شبهات ضعیف هستیم. 3. دایره ارتباطی ما بسیار بالاست، با همه قشر ارتباط داریم و باید جوابگوی شبهات همه اقشار در راستای هدفی که اتخاذ کردیم (تحقق آرمان های انقلاب اسلامی) باشیم. 4. متاسفانه در بین اعضای خانواده و دوستان و آشنایان ما، یٲس و نامیدی و ناکارآمدی نظام اسلامی و حکومت حاکم را عنوان می کنند و به فضای مجازی و دشمن بیرون بیشتر اعتماد می کنند. باید در جهت شبهات نزدیک ترین افراد به خودمان نیز تلاش کنیم. 5. همه ی اعضایی که برای این کار با هم متحد شدند فقط در فضای مجازی می تواند با یکدیگر ارتباط بگیرند و جلسه ای به صورت حضوری ندارند. 6. همه ی اعضا در نهایت به امید خدا وارد اجتماع خواهند شد و در بین اقشار دیگر نیز بصیرت افزایی و اطلاع رسانی خواهند کرد. استاد بزرگوار با توجه به شرایط بالا یک سیر مطالعاتی مناسب از خودتان یا دیگر اساتید به ما معرفی کنید و به نظر شما در کنار یک سیر مطالعاتی متناسب با شرایط بالا، کدام جلسات اخلاق (جامعه السعادات یا شرح جنود عقل و جهل و...) را دنبال کنیم؟ یا جلسات اخلاق کدام استاد را دنبال کنیم؟ پیشاپیش از پاسخگویی تان سپاسگزارم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید مشکل ما نداشتن معارفی است که نظر به حقایق عالم دارد؛ لذا ابتدا باید متوجه‌ی حقایق شد و این‌که ما در نسبت با آن حقایق چه جایگاهی می‌توانیم داشته‌باشیم. پیشنهاد من در این رابطه مطالعه‌ی موضوعات زیر است:‌1ـ معرفت نفس. 2ـ کتاب «انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی». 3ـ برهان صدیقین. 4ـ سلوک ذیل شخصیت امام خمینی. در مورد اخلاق، خوب است که به شرح دعای مکارم الاخلاق فکر کنید.

20998
متن پرسش
سلام استاد گرامی: از آیت الله سیستانی نقل است که گفته اند: امثال آیت الله بهاءالدینی را خیلی بزرگ کردند و غلو در موردشون شده. استاد واقعا روی آیت الله بهاءالدینی و عرفانشون غلو شده؟ نظر شما راجع به آیت الله بهاءالدینی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بحمداللّه مدتی در خدمت آیت اللّه بهاءالدینی بوده‌ام و خدا را از این بابت شکر می‌کنم. خود ایشان هیچ ادعایی نداشتند، ولی الطافی از طرف خدا به ایشان شده بود، بنده خودم هم مواردی را تجربه کردم. مسلّم آیت اللّه سیستانی چنین سخنی را نفرموده‌اند. زیرا اساساً شخصیت ایشان آن طور نیست که خودشان را در این موارد وارد کنند. موفق باشید

18635
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: ما انسان ها در مقامی نیستیم که در مقابل خداوند چون و چرا کنیم و کجا می توانیم برویم که خدا نباشد؟ با این حال و با وجود ترسی که درونم از پرسیدن این سوال وجود دارد می پرسم چون با سرپوش گذاشتن بر تردیدها نمی توان آن ها را از بین برد. به شنیده هایم در خصوص بهشت و جهنم با تجربه ای که در زندگی داشته ام رسیده ام، اینکه بهشت زندگی زیر سایه شریعت الهی است و جهنم همان تجسم گناهان است، همه اینها درست، ولی واقعا هدف از خلقت چه بوده است «الا لیعبدون» و «الا لیعرفون» گفته اند ولی با عظمتی که خدا دارد چه نیاز بوده است (گر جمله کائنات کافر گردند بر دامن کبریاش ننشیند گرد) معلوم است این احساس پوچی در درون انسان ها بوده که در پاسخ فرموده ما آسمان ها و زمین را بازیچه نیافریدیم. در آتش شدید گناهانم در حال سوختنم و پایانی نیز برایش نمی بینم (خالدین فیها) و در این جهنم خودساخته این پرسش برایم مطرح است اگر مرا خلق نکرده بود و یا حداقل در مواقعی از زندگی دستم را گرفته بود الان بخاطر رعایت نکردن قواعد این بازی در حال سوختن نبودم. برایم قابل درک نیست که خدایی که هیج جا را از وجودش خالی نمی بینم و اگر بجای کل کائنات فقط یک مورچه خلق کرده بود برای اثبات عظمتش کافی بود با انسان ضعیف و حقیری مثل من اینطور عمل کند بقول فرد شوخی که می گفت خدایا مگه من هم قد تو هستم که سر به سرم می زاری. در پاسخ پرسشی فرموده بودید که ما خودمان خواسته ایم که باشیم مولوی می گوید ما نبودیم و تقاضامان نبود لطف تو ناگفته ما می شنود اگر منظور بروز صفت خلاقیت خداوند بوده چرا انسان خلق شده؟ چیزهای دیگه هم که خلق شده و می توانست خلق بشه. در کل می خوام بدونم که نهایتا سرنوشت انسان هایی مثل من که جزء ضایعات این کارخانه هستند چی میشه آیا وقتی صاحب کارخانه علیم حکیم است کارخانه ضایعات میتونه داشته باشه؟ مخلص کلام اینکه آخرش چی میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً با توجه به این‌که به این خوبی به میدان آمده‌اید می‌دانید هدف از خلقت در آن آیه‌ی مشهور، هدف مخلوق است نه هدف خالق که می‌فرماید جنّ و انس را خلق کردیم برای عبادت؛ بدین معنا که هدف جنّ و انس برای یافتنِ مقامی برتر عبادت است زیرا که خود حضرت حق، هدف است نه آن‌که دنبال هدفق باشد. غنیِ مطلق چیزی کم ندارد که بخواهد به آن برسد. ثانیاً: آیا وقتی موجودی امکان خلق‌شدن دارد، حضرت حق باید بخل بورزد و خلقتِ او را به او ندهد؟ یا این‌که خلقتِ آن شیئ را به آن شیئ می‌دهد به همان معنایی که حضرت موسی و حضرت هارون«علیهماالسلام» فرمودند: «ربُنا الذّی اعطی کلّ شیئٍ خلقه ثم هدی» و بعد از خلق‌کردنِ چیزی به نام انسان و هدایت او، آیا جز این است که او را با آن‌چه او کسب کرده روبه‌رویش می‌کنند؟ پس در واقع همان‌طور که در بحث «خدا چرا ما را خلق کرد» در ابتدای کتاب «آشتی با خدا» عرض شد در این‌گونه سؤال‌ها ما ناخودآگاه با اعتراض درونی به خودمان روبه‌روئیم و راهش هم مأیوس‌شدن نیست، بلکه به خودآمدن را باید پیشه کرد، زیرا که «با کریمان کارها دشوار نیست». بد نیست سری هم به شماره‌ی سؤال 18636 بزنید. موفق باشید

17963
متن پرسش
با سلام استاد: آیا بعد از ظهور آقا امام زمان (عج) و انجام ماموریتشان همچون سنوات و قرون قبل انسانها دوباره با گذشت زمان همه چیز را فراموش می کنند یا شرایط ثابت می ماندد تا قیامت؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن شرایط، دیگر باطل نمی‌تواند خود را به صورت حق جلوه دهد، هرچند اختیار انسان‌ها برایشان باقی است. موفق باشید

17746

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: یه دوست دارم معتاد بود. میگه خیلی به امام رضا توسل جستم. رفتم حرمش. گریه کردم خواهش کردم. ولی جواب نگرفتم تا اینکه رفتم جلسات «ان ای» و جلسات «ان ای» یا همون معتادان گمنام بود که تونست منو نجات بده. راستش استاد خود منم دو بار رفت مشهد حاجت خواستم ولی نداد. یکی همین ترک اعتیادم که چند سال پیش بود ولی نشد که بشه تا منم به ناچار به «ان ای» پناه بردم تا ترک کنم. یکی‌ام امسال رفتم امام رضا ازشون خواستم اربعین امسال کربلا بهم بده که بازم چون نظامی هستم به دلایلی اجازه ندادن برم. موندم کجای کار میلنگه. مخصوصا داستان اعتیاد. آیا میشه گفت جلسات معتادان گمنام برای ترک همون حاجته که آقا دادن؟ با توجه به اینکه این جلسات راهی کامل برا تکامل نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تجربه‌ی بنده در زیارت حضرت این‌طور بوده که حضرت ثامن‌الأئمه«علیه‌السلام» حقیقتاً راه می‌گشایند و دل ما را به آن سویی که مصلحتِ ما در آن است، هدایت می‌کنند. مثل همان رجوعی که شما به «ان ای» پیدا کرده‌اید. عمده آن است که مطمئن باشیم امام رئوف ما چگونه حقیقت و صلاح را در مقابل ما قرار می‌دهند. موفق باشید

17683
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا قرآن کریم به همین ترتیبی که ما الان آن را مطالعه می کنیم بر پیامبر (ص) نازل شده است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» دستور می‌دادند هر آیه‌ای در کجا قرار گیرد و در نهایت، سوره‌ها به دستور پیامبر شکل گرفت ولی ظاهراً ترتیب سوره‌ها بعداً شکل گرفته. ولی امامان معصوم همین ترتیب موجود را نفی نکرده‌اند. موفق باشید

16871
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم. از درسهای شما ممکن و مختار بودن و تجلی خداوند با صفات مختلف بر انسان را پیش آمده ام. با دانستن تمام استدلالات نتوانسته ام استمرار خوبی در عبادت با حی حاضر سمیع داشته باشم. بیشتر چون قهار است دل کوچکم تحمل شنیدن غرها و خفتها را ندارد کانه دلم دنبال مهربان شتر دیدی ندیدیی می گردد. شاید دنبال یک فراموشی باشم که اگر هم بر نفسم از زیادی گناه اسراف کردم چند وقت هم بی خیال باشد. بگذارد کنارش باشیم با هر سر و وضعی. در کل دنبال یک مدت چشم پوشی می گردم از جانبش تا کمی سر و سامان بگیرم بعد بگوید ای یله بی ابرو هر چقدر هم بیایی فایده ندارد. موضوع اینست که لا یمکن الفرار من حکومتشم هم میراندم هم جایی را ندارم کسی را ندارم. بلا تشبیه داستانم شده شبیه آن فیلمی که از انجمن فراماسونها در آمده بود که جشن خون گرفته بودند کودکی در وسط بود به امید پناهی به طرف هرکدام می رفت میخی به او فرو می کردند و او هر بار به امید کمکی با غمی بزرگ به طرف دیگری می رفت این دور تسلسل تا تمام شدن خونش ادامه یافت. خونبهایم شده رانده شدن های متوالی به مدت های زیاد. این دوری غمگینم کرده. منم دلم خدا میخواد. اما هر دفعه میخ میزنه. دلم کسی را میخواد که در آغوشم بگیره و بگه پیش من بمون میخت نمی زنم و نمیزارم کسی میخت بزنه و من باور کنم که میخ ها تمام شده. هیچ وقت عصبانی بودنش چه در خلوت چه جلوت از جلو چشمم کنار نمی رود و در اولین فرصت میدونم میخواد باز هم بزنه. این صدای کمک خواهی من است به خاطر حدیث پیامبرت که فرمود به داد فریادخواه برسید. مسلمان کمک می خواهم به دادم برس.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه به عنوان بهترین هدیه می‌توانم در جواب سؤال جنابعالی عرض کنم سخن جناب مولوی است که در خطاب به ما می‌گوید: «هیچ خمری بی‌خماری دیده‌ای / هیچ گل بی‌زخم خاری دیده‌ای. در گلستان جهان آب و گل / بی خزانی نوبهاری دیده‌ای. چونک غم پیش آیدت در حق گریز / هیچ چون حق غمگساری دیده‌ای. کار حق کن بار حق کش جز ز حق / هیچ کس را کار و باری دیده‌ای. هیچ دل را بی‌صقال لطف او / در تجلی بی‌غباری دیده‌ای. بی جمال خوب دلدار قدیم / جز خیالی دل فشاری دیده‌ای. از نشاط صرف ناآمیخته / شرح ده ای دل تو باری دیده‌ای. در جهان صاف بی‌درد و دغل / بی خطر ایمن مطاری دیده‌ای. چون سگ کهف آی در غار وفا / ای شکاری چون شکاری دیده‌ای. لب ببند و چشم عبرت برگشا / چونک دیده اعتباری دیده‌ای. شمس تبریزی بگیرد دست تو / گر ز چشم بد عثاری دیده‌ای». شرح این سخنان شرح زندگی آن‌هایی است که در متن سختی‌ها، چشم در گشایشِ افق‌های متعالی دارند. افق‌هایی که آسان به‌دست نمی‌آید ولی دست‌یافتنی‌اند. موفق باشید   

14559
متن پرسش
سلام: دیشب برای خودم اینجوری نوشتم نظر شما چیه؟ تحلیلی متفاوت تدبیر را همیشه می پسندم اما همیشه تدبیر به معنای صلح نیست و گاهی تدبیر مقاومت و جهاد است. این فرهنگ قرآن است و قرآن کلام خداوند و خداوند همه کاره عالم و همه هستی است و خالق همه. من اقدام اخیر دولت و نیروهای مسلح را صد درصد درست می دانم و تاخیر این کار را به مصلحت آن هم در آستانه اجرای مثلا برجام نمی دانستم اما یک نکته امشب به ذهنم زد که فکر کنم کسی نگفته باشه یا من ندیدم، این نگاهی متفاوت به قضیه تفنگداران امریکایی است که اگر ایمان و تعهد و انقلابی بودن ظریف را نادیده بگیریم میشه اونو پذیرفت یا حداقل بهش فکر کرد. این کار امریکایی ها را کاملا هماهنگ و عمدی می دانم و البته این نکته اصلی نیست بلکه چیزی که بنا شده بود از قبل خروجی این اقدامی نظامی امریکا و بعد ایران و سپس حل و فصل آن باشد را می گویم. مشخصا می خوام بگم این که 1. حتما باید این کار در سطح وزیر خارجه دو کشور حل بشه تا کم کم اینها عادی سازی بشه (نمیگم بده یا حتی خوب، حرفم چیز دیگری ست) 2. هماهنگ و حساب شده عمل کردن طرفین بعد اتمام قضیه، ظریف بیاد بگه دیپلماسی جواب میده، کری دقیقا همینو بگه (امروز در دانشکده دفاع ملی گفت آیا می شد 3 یا 4 سال پیش این را تصور کرد (دقت شود) و فرماندهان نیروهای مسلح هم یجورایی همین را بگن. دقت کنیم که همه رودست خوردند نظامی و غیر نظامی در دو کشور و این بین کسانی از داخل و خارج کاملا هماهنگ شده بود و طراحی از قبل (یک فرض متهورانه است اما از سیاست چیزی بعید نیست) من موافق کلیات اقدامات ظریف و اغلب جزئیات او تو دو سال اخیرم اما فقط یک لحظه به این فکر کنیم که می شینیم برنامه ای می ریزیم بعد با دخالت وزاری خارجه حل می کنیم و تصمیم گیری نظامی را دربند تصمیم وزارت خارجه می کنیم بعد داخل و خارج همه همزمان میگیم دیدید دیپلماسی جواب داد و نتیجه گیری مهم اینکه: بله ملت نگاه کنید دیپلماسی جواب داد. سپس این را تعمیم میدیم. خوب تا حالا میشه گفت این ها همه درسته اما مسئله تداوم این جور نتیجه گیری ست و یخورده مسئله خطرناک میشه. این که آمریکا شیطان بزرگ نیست، رهبری بیخود اینقد تاکید بر آمریکا ستیزی میکنه و آمریکا هم میشه با دیپلماسی رام کرد و داخل آمریکا هم کنگره بفهمه ایران را با دیپلماسی میشه رام کرد. خوب نتیجه میشه اسلام رحمانی و نه اسلام همه جانبه. باید فکر کرد. من نظری ندارم درباره خروجی های خوب یا بد این تدبیر و دیپلماسی اما حرفای بسیار خوشکل و صوابی ست که ممکنه نتایج بدی به بار بیاره. خوبه تنش کم بشه خوبه اما طاغوت که دنیا را به لجن کشیده تفکر حاکم بر یک درصد راس در آمریکاست به همراهی صهیونیست ها و تئوری به مرحله اجرا درآمده دین بر علیه دین (داعش و وهابی و سلفی و ...) هم زاییده زحمات 50 یا 100 ساله همین مغزهای متفکر غربی ست (خوبه مجددا به کتاب همفر سری بزنیم تا کار دستمان بیاد چقدر دقیق طراحی بلندمدت دارند این ها). طراحی داعش نسخه دقیق و علمی و منظم دشمنان اسلام و مسلمانان برای ملت های خاورمیانه و غیره را تورق کنیم. نحوه مبارزه با افراط گری در سوریه و عراق را نگاه کنیم تا واقعیت آمریکا را بشناسیم و هزاران سیاست ظالمانه و مخوف این ها را. میخوام بگم در عین تدبیر نباید از طاغوت و خداستیزی آشکار سیاستمدران فعلی جهان غافل شد و فکر خامی ست حل شدن همچی با دیپلماسی. دیپلماسی هم وقتی جواب میده که پشتوانه ای از قدرت علمی و نظامی و مردمی داشته باشه و لاغیر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ما باید در حال حاضر در دو جاده حرکت داشته باشیم: یکی در جاده‌ی استکبارستیزی که عامل بقای ما و حفظ هویت ما است، و دیگر در عین حفظ هویت، ارتباط‌داشتن با دنیا است و جمع این دو کار هرکسی نیست. رهبری عزیز در این مسیر بسیار موفق بوده‌اند. ولی آن‌هایی که به آمریکا خوشبین هستند یقیناً شکست می‌خورند. موفق باشید

14060
متن پرسش
سلام استاد عزیز: خدا قوت 1. ان شاءالله کی شرح کتاب معرفت النفس و الحشر را شروع می فرمایید؟ به امید خدا. 2. در این بیت (هر که را جامه ز عشقی چاک شد / او ز حرص و عیب کلی پاک شد) منظور این است: هر کس که عشقی را تجربه کرده باشد ولو عشق وهمی این دنیایی، کم شدن حرص به دنیا را می چشد و عیب های کلی او از بین می رود. (عیب کلی هم مقابل عیب جزئی است؟) درست معنی کردم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- إن‌شاءاللّه به توفیق الهی و در صورت وجود عمر 2- حرف خوبی است ولی متوجه باشید که مقصد اصلی مولوی و حافظ، عشق الهی است و تمام فلسفه‌ی حیات را آن عشق می‌دانند. موفق باشید

13839

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید استاد: در قم استادی هست به اسم استاد حشمت پور که منطق و فلسفه و عرفان درس می دهد ولی خیلی معروف نیست. چند صوت از ایشان گوش دادم بنظر می رسد خوب مسایل را تبیین می کنند. حضرت استاد ایشان را می شناسند؟ راهنمایی بفرمایید این هم لینک صوت شرح کتاب منازل السائرین ایشون است http://www.eshia.ir/Feqh/Archive/heshmatpour/manazel/93 التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی طلاب عزیز درس استاد را قابل استفاده می‌دانند. موفق باشید

12701
متن پرسش
با سلام استاد بزرگوار: با توجه به حدیث مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ وَرَّثَهُ اللَهُ عِلْمَ مَا لَمْ يَعْلَمْ. دگر چه نیازی به خواندن کتاب هست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید با خواندن کتاب و تدبّر در متون مقدس علمی پیدا کنیم که اگر مطابق آن عمل نماییم با نور علمی برتر زندگی را مدیریت می‌نماییم. موفق باشید

11106

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: نظر استاد محترم درباره فیلم تاثیر گذار شیار 143 چیست؟ مخصوصا عوامل فیلم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه بنده هنوز آن فیلم را ندیده‌ام، منتظرم ویدئوی آن به بازار بیاید. موفق باشید
8079
متن پرسش
سلام خدمت استادمحترم من دختری13ساله دارم که تازگی هاخیلی عجیب بامن ناسازگاری داردبه خصوص اعتقادات من حجاب من وحتی اینکه چراحوزه درس خواندم چراهمش دوستهای باحجاب دارم وخیلی زخم زبانهایی که قلب منومیسوزاندالبته بیشترمواقع سکوت میکنم وازخداصبرمیخواهم ومتوسل به حضرت زهرامیشوم اما بازبعضی مواقع کنترل ازدستم میرودواورامیزنم حال مانده ام چه کنم شمارابه حضرت زهراقسم راهی چاره ای نشانم دهیدتابتوانم باارامش بیشترواینکه چگونه بااوبرخوردکنم باتشکرفراوان
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: با محبت به او بفهمانید زندگی اصلی ما مربوط به قیامت است و در دنیا در حدّی که خدا اجازه می‌دهد باید راحت باشیم و در دل این فضا اگر آن حرف‌ها را باز ادامه داد بدون کتک‌زدن کمی به او بی‌محلی کنید ولی نه در حدّ قهر. فضای زندگی قیامتی را خوب نشانش دهید و خطراتی که اهل دنیا در آینده دارند را به او خبر دهید به او محبت کنید. موفق باشید
7473
متن پرسش
سلام.قراره تو دانشگاه ما ویژه نامه ای در مورد ایام فاطمیه چاپ بشه.اگه امکانش هست یک مطلبی در مورد شخصیت و زندگی نامه ی حضرت زهرا(سلام الله علیها)به من ایمیل کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از کتاب «مقام لیلة‌القدری حضرت فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها»» که روی سایت قابل دانلود است بتوانید از قسمت فاطمه؛ رازی پیدا و ناپیدا نکاتی را انتخاب کنید. موفق باشید
7145
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی ابتدا میخواستم در مورد پاسخ شما در مورد سوالم از شما تشکر کنم که واقعا انگیزه ی خوبی به من داد. در مورد پاسخ سوال شما به سوال قبلی من بدین مضمون: "با توجه به این‌که رشته‌ی مکانیک در حدّ خود ، انسان را متفکر بار می‌آورد می‌توانید با ادامه‌ی کار دانشگاه با قدرت تفکر بیشتر به معارف اسلامی و آیات و روایات رجوع کنید پس با تعادل کامل برای هرکدام از دروس دانشگاهی و دروس معرفتی و عبادات وقت بگذارید تا آرام‌آرام معلوم‌تان شود چه فضایی نیاز است تا عده‌ای پیدا شوند لااقل حرف وجود مقدس مولایمان را بفهمند." 1- اگر امکان دارد منابعی را برای تفکر بیشتر به معارف اسلامی و آیات و روایات بفرمایید. 2-آیا فعلا مطالعه کتب و شنیدن به سخنرانی های شما کافی است؟ 3-ازیکی از نزدیکان مطلبی را شنیدم که میگفت: "خواندن قرآن و یا خواندن تفسیر آن به تنهایی باعث شده که بعضی از افراد به سعادت نرسند و به جهنم بروند مثلا در دوران پیامبر از این قبیل افراد بودند که ابتدا با پیامبر بودند اما بعدا از ایشان حمایت نکردند" چطور میتوانم جزء این قبیل افراد نباشم؟ 4-آیا به نظر شما عاقلانه است که از درس و دانشگاه کناره بگیرم و به عنوان مثال در کلاس های اسلام شناسی شرکت کنم؟ 5-با توجه به اینکه رشته ام مکانیک است و به آن علاقه دارم پیش خودم فکر کردم که اگر در آینده بتوانم به جامعه ام خدمت کنم و کاری کنم که به جای وارد کردن ، خودمان در کشورمان تولید کنیم میتوانم خدمتی به اسلام کرده باشم ولی از این نگرانم که که آیا خدمت بزرگ دیگری میتوانم به اسلام بکنم مثلا وارد رشته ی دیگری بشوم؟ علت اینکه اینقدر در مورد رشته و تحصیلم سوال میکنم این است که نمیخواهم پس از چند سال نگران باشم از این که بدون خدمت به اسلام از این دنیا رفته ام به همین دلیل میخواهم از تجربه های شما استفاده کنم واقعا از طولانی شدن سوال هایم بسیار شرمنده ام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده سیر مطالعاتی که روی سایت هست را مفید می‌دانم 2- شروع خوبی است به شرطی که اولاً: رویکرد متوسط شما فهم آثار حضرت امام و علامه طباطبایی باشد ثانیاً: رویکرد نهایی شما فهم قرآن و روایات باشد و قلبی‌کردن آن‌ها 3- رویکردشان قرب الی اللّه نبوده 4- جمع آن دو بهتر است 5- فعلاً همین‌طور ادامه دهید مطمئن باشد در این شرایطی که هستید ضرر نمی‌کنید، اگر بعداً راه دیگری جلو شما باز شد گذشته‌ی شما چراغ راه آینده‌تان می‌شود. موفق باشید
6903

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی خدا توفیق داد امسال جهت زیارت اربعین بریم کربلا منتهی ما روز دوشنبه که در ایران اربعین بود زیارت را خواندیم و به ایران برگشتیم البته با دو سه روحانی هم مشورت کردیم دو نفر از انها گفتند اربعین همین امروز است و زیارت شما درست هست نفر سوم هم گفت امروز هم نباشد -چون در عراق روز سه شنبه اعلام شده بود - ان شا ء الله برگشت شما اشکالی ندارد در مجموع نمیدانم زیارت ما درست است یا نه ؟ ایا باید روزسه شنبه میماندیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما امیدوار باشید با آن نیت خوبی که داشته‌اید و خدای ارحم الرّاحمینی که دارید زیارت اربعینتان کاملاً قبول است و إن‌شاءاللّه با جابربن‌عبداللّه صحابی نورانی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» که اولین زائر اربعین حسینی است، محشور خواهید شد. موفق باشید
6717
متن پرسش
بسمه تعالی باعرض سلام .ظاهرا داستان خلقت از آنجا شروع میشود که خداوند موجودات را از عدم به وجود آورد و پس از پیمان الست به شرط " الا لیعبدون" به بودن خود ادامه دادند. از آنجایی که همه توسط خداوند تماما خیر و رحمت بوجود آمده بودند پس چه شد که عده ای از موجودات مثل ابلیس و موجودات مختار دیگر نفاق پیشه کردند و پیمان شکستند و کافر شدند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند جن و انس را برای عبودیت آفرید. عبودیت مقصد جن و انس است و نه مقصد و هدف خداوند. حال اگر جن و انس بندگی پیشه کردند مطابق هدفی که خلق شده‌اند عمل کرده‌اند وگرنه زندگی آن‌ها پوچ و بی‌ثمر خواهد بود چون به هدفی که باید می‌رسیدند، نرسیدند. عنایت داشته باشید که عبودیت هدف خداوند نیست که اگر جن و انس بندگی نکردند خداوند از هدف خود باز شده باشد. از آن‌جایی که خداوند کمال مطلق است و خودش هدف است هدف برای او معنا ندارد. موفق باشید
6363

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عیلکم من بر خلاف میل خودم و به اصرار همسرم و خانواده به دانشگاه غیر انتفاعی شهرمان رفتم دانشگاه مختلط است و من نگران این هستم ک ارزشهام و دینم به خطر بفتد استخاره کردم گفتن موجب خوش نامی شما در اینده است خواهش میکنم راهنماییم کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک تشخیص خودتان است اگر برای دین‌تان نگرانید نباید ورود پیدا کنید. موفق باشید
6322
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر در درس معرفت نفس آموختم که روح چون با بدن احساس وحدت میکند نمی تواند عضو پیوندی را بپذیرد و آنرا پس میزند،در مورد بیماریهایی که سیستم ایمنی بدن نسبت به عضوی از اعضای بدن واکنش نشان میدهد این موضوع چطور صورت میگیرد؟به عنوان مثال سیستم ایمنی بدن در بیماری ام اس نسبت به سیستم عصبی واکنش نشان داده و شروع به تخریب آن میکند،چطور است که روح نسبت به تنی که خودش ساخته احساس وحدتش را از دست میدهد؟آیا از بعد معرفت نفسی میتوان راهی برای درمان این بیماریها یا حداقل جلوگیری از عود آنها پیشنهاد کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرقی نمی‌کند وقتی روح مختل شد با اعضاء خودش هم درگیر می‌شود باید کاری کرد که اگر ممکن است روح انسان به تعادل برسد تا همه‌ی اعضاء خود را تدبیر کند. موفق باشید
5597
متن پرسش
باسلام باتوجه به غربی بودن علوم انسانی که در دانشگاههای کشورمان تدریس میشود ایا شما تحصیل در این دروی امثال روانشناسی و یا مشاوره را برای افراد مذهبی توصیه می کنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با این شرط که این دروس بهانه باشد تا شما بتوانید به متون اسلامی رجوع فرمایید و آن‌ها را مطرح کنید و با آن معارف مشاوره بدهید. موفق باشید
3669
متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده آیا موضوع برادر بودن شیعه وسنی با وجود تفاوت های اعتقادی موجود بین دو مذهب و بحث حساس فدک آیا امری است که در زمان حال برای رودررویی با دشمن مشترک اسلام است ویا اینکه این یک اصل اصیل وپابرجاست؟ چرا؟وایا بعد از ظهور نیز بحث برادری وجود دارد یا اینکه حق بودن شیعه اثبات شده وهر عقیده ای ضد شیعه دشمن محسوب می شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم مردم مسلمان اهل سنت چیزی جز همان اسلام ناب را نمی‌خواهند اگر تشنجات کنار رود و اسلام در فضایی سالم مطرح شود حتماً گرایش جهان اسلام به شیعه شدید می‌شود و همیشه علماء بزرگ شیعه به دنبال چنین فضایی بودند و بر موضوع تقریب مذاهب بر این مبنا تأکید دارند و این یک اصل اصیل است و بعد از ظهور حضرت حجت«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» با آن روش عالمانه‌ی حضرت حجت«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» اهل سنت به‌خوبی به مکتب اهل‌البیت«علیهم‌السلام» رجوع خواهند داشت. موفق باشید
3401

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام. بنده استادی دارم صاحب باطن، اما بعد از حدود دو سال که شاگرد ایشان هستم هنوز نتوانستم از باطن ایشان بهره ببرم، می خواستم بنده را راهنمایی بفرمایید که در معارف اسلامی برای برقراری رابطه ی باطنی با استاد چگونه باید عمل کرد و چه آداب خاصی دارد؟ این که می گویند سالک در ابتدای سلوک باید تصویر استادش را درحال عبادات خود مجسم کند به معنای تجسم خیالی استاد است؟ آیا برای برقراری رابطه با باطن استاد باید حضور قلب پیدا کرد؟ آیا استاد خودش باید تشخیص دهد که این شخص آماده ی دستگیری است یا شاگرد با اراده خود می تواند از باطن استاد بهره ببرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وظیفه‌ی ما است در ذیل شریعت الهی و انقلاب اسلامی به آن استاد سلوکی ارادت بورزیم تا قلب ما امکان ارتباط با ملکوت استاد را پیدا کند. آری باید تجسم خیالی از او داشت. موفق باشید
نمایش چاپی