بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16306

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: شخصی به اسم «سالم مولی ابی حذیفه» را چرا عرفا تعریف می کنند؟ این آدم به خانه حضرت زهرا (س) حمله کرده. مثلا آیت الله سعادت پرور (پهلوانی تهرانی) گفته: ایشان از عرفا بوده. دیگران هم تعریف کرده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً تشابه اسمی باید باشد، وگرنه غلام حذیفه یکی از 24 نفری است که صحیفه را امضاء کرد و قسم یاد کردند که نگذارند بعد از پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه؛ مولایمان علی‌ابن ابیطالب«علیه‌السلام» راه آن حضرت را ادامه دهد. موفق باشید

16208
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: ببخشید آقای طاهر زاده به نظر شما الان کجا میشه برای یادگیری و آموختن فصوص و فتوحات رفت؟ آیا اطلاع دارید کجا این درس ها رو میگن؟ ببخشید خود شما فتوحات و فصوص رو چطور خوندید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر پس از سیر مطالعاتیِ سایت، با کتاب «آداب الصلواة» - بنده حدود 100 جلسه شرح صوتی بر آن داشته‌ام – و با شرح حمد امام و کتاب «مصباح‌الهدایه» شروع کنید، خداوند بقیه‌ی راه را در مقابل شما می‌گشاید. موفق باشید 

15877
متن پرسش
با سلام: پیشاپیش فرا رسیدن عید مبعث را خدمت شما تبریک عرض می کنم. 1. به صورت مشخص کلیدواژه «اسلام فقاهتی» از چه زمانی، توسط چه کسانی و با چه اهدافی منتشر و بر آن تاکید شد؟ 2. منزوی کردن عارف شهیر علامه قاضی در نجف اشرف توسط چه تفکری و با چه هدفی صورت می گرفت؟ این تفکر در جامعه کنونی با چه مشخصاتی وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاعی ندارم که واژه‌ی «اسلام فقاهتی» از چه زمانی و توسط چه کسی مطرح شد. ولی اسلام به یک معنا، سراسر اسلامِ فقاهتی است از آن جهت که روحیه‌ی تعمق در دین را مورد تأکید قرار می دهد و حضرت امام نیز بر همین اساس بر اسلام فقاهتی تأکید دارند 2- مقابله با امثال علامه‌ی قاضی، عموماً ریشه در خلاصه‌کردن اسلام در فقه است و یا یک نوع سطحی‌نگری در کار است. و امروز متأسفانه جریان تفکیکی‌ها به این مشکل گرفتارند. موفق باشید

15825
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و ارجمند، شنیده ام علامه طباطبایی فرموده اند: مشکل اساسی ما با اهل تسنن در توحید است، یعنی چه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:همین‌طور است. زیرا هر اندازه توحید به معنای واقعی آن خوب‌تر معنا شود، جایگاه اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» که حقیقت قرآن به قلب آن‌ها اشراق می‌شده، معلوم می‌گردد، و لذا اسلام را در محدوده‌ی فقه متوقف نمی‌کردند. موفق باشید

15016
متن پرسش
سلام علیکم: ما می دانیم که اگر کسی توبه کند خداوند مهربان نه تنها تمام خطاهای او را می بخشد بلکه آنها را تبدیل به حسنات نیز می کند و نباید از رحمت خداوند مایوس شد ولی در این بین مسئله دیگری هست فرض کنید کسی تا 40 سالگی عمرش را هدر داده به قول استاد مطهری اگر در این دوره (قبل از سی سالگی)که تعبیر می کنند به دوره شکوفایی روح، انسان از نظر علمی و معنوی محروم بماند یک زیانی است که نمی شود گفت در سنین بزرگی و در پیری جبران شدنی باشد (کتاب تعلیم و تربیت) افرادی مانند امام خمینی (ره) در سن 32 سالگی عمیق ترین کتاب عرفانی را نوشته اند. آیت الله بهجت (ره) تا این سن به مقامات عالی رسیدند درست است که ما قرار نیست آنها بشویم، ما باید خودمان باشیم و در عالم انسانی خود وسعت پیدا کنیم ولی آیا می شود بعد از چهل سالگی همه کاستی ها را جبران کرد و مسیری را که امثال امام (ره) و آیت الله بهجت (ره) رفتند را تا قبل از مرگ طی کنیم؟ در حالی که اولا معلوم نیست که فرصتش را داشته باشم، ثانیا روح انعطاف و قابلیت خودش را تا حد زیادی از دست داده و مصداق آن حکایت خارکن مولوی شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی طرف در تجربه‌ی 40 سال فرورفتن در غفلت و گناه را داشت و حال به خود آمد؛ معلوم است که زمینه‌هایی داشته که حضرت حق دست او را گرفته و به همین جهت می‌تواند رهِ صدساله را یک‌شبه طی کند! و لذا خداوند به همان معنایی که می‌فرماید: «انّ اللّه یحب المتقین» می‌فرماید: «انّ اللّه یحب التّوابین». موفق باشید

14862
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: چگونه باید متوجه شویم وظیفه مان در این برهه تاریخی چیست؟ برای یک خانم متاهل تشخیص این وظیفه راحت تر است اول همسرداری، دوم تربیت فرزند و بعد چیزهای دیگر،اما دختران مجرد چه؟ استاد می خواهم در تاریخ زمانم باشم، می خواهم در راستای جریان سازی تمدن نوین اسلامی گامی برداشته باشم اما نمی دانم چگونه و با انجام چه کاری؟ بنده 24 ساله مجرد هستم، لیسانس روانشناسی گرفتم اما خواندن آن درسها اذیتم می کرد احساس می کردم دارم بیهوده انرژیم را تلف می کنم، خودم را مشغول مباحث شما (جلسات و کتب شما) کرده ام، دانشجوی حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان دانشگاه اصفهان هستم، از جلسات اساتیدی همچون حاج آقا ...و ... استفاده می کنم، می خواستم به حوزه بروم که با مخالفت خانواده رو به رو بودم، ان شاء الله تا جایی که بشود اهل اتلاف وقت نیستم، زیاد از حد نمی خوابم، تلویزیون را خیلی محدود تماشا می کنم، با انجام همین کارها و مراقبت از نفس در تاریخ زمانه ام هستم؟ بنده بر خلاف جو اطرافم با انقلاب و رهبری شهدا انس دارم به لطف و هبه الهی (خصوصی) التماس دعای زیاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نحوه‌ی حضور در این تاریخ در ابتدا آن است که زمانه‌ی خود را درست درک کنیم و در فضایی که در آن افراط و تفریط نیست، آن‌چه به عنوان وظیفه پیش آمد، عمل نماییم. در متن انجام چنین وظیفه‌ای خداوند آن‌چه را مصلحت دید در مقابل ما می‌گشاید. عمده خوب‌عمل‌کردن به وظیفه است حتی اگر وظیفه‌ی امثال شما فعلاً، عمیق‌عمل‌کردن باشد. موفق باشید

14650
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی که در حال مطالعه و سمع درس معاد است کار را اینطور پیش ببرد که من، که خواهی نخواهی به برزخ خواهم رفت، چرا درس را با منظر فردایی دیدن برزخ ببینم بیایم و درس را صرفا در امروزی که زنده هستم مصداقهایش را بیابم مثلا وقتی سخن از طی کردن برازخ می شود من نگاه به خود کنم در کنار گذاشتن عقاید و اخلاق و اعمال باطل و این را گذر حساب کنم یا در تجلی خداوند با اسامی خاصش در لحظات خاص در درونم البته به شرط درست فهمیدن تجلیات و نه توهم ان تجلیات را رفع پرده های حجاب بنگرم. چطور است؟ آیا شما مصداقی برای درست دیدن برزخ در امروز لطف می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار درستی است. برزخ یعنی داشتن احساسی از خود که در آن هیچ نسبتی از نسبت‌های دنیا در آن نیست. حال هراندازه ما نیز نسبت‌های اعتباری دنیایی را، اعتباری و غیر اصیل ببینیم؛ به همان اندازه به احساسِ برزخی خود نزدیک می‌شویم. موفق باشید

12017
متن پرسش
سلام علیکم: طبق آیه 119 سوره نساء که خداوند می فرماید: «وَ لأُضِلَّنَّهُمْ وَ لأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذَانَ الأَنْعَامِ وَ لآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ وَ مَن یَتَّخِذِ الشَّیْطَانَ وَلِیًّا مِّن دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِینًا» یعنی؛ من انسان‌ها را نسبت به اهداف حقیقی‌شان غافل می‌کنم و آرزوهای دروغ و وَهمی را در خیال آن‌ها رشد می‌دهم، و امرشان می‌کنم که گوش‌های چهارپایان را سوراخ کنند و تحریکشان می‌کنم تا خلقت خدا را تغییر دهند. و با توجه به فرمایشات شما در فصل دوم کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم 2 که فرموده اید: «وَ لآمُرَنَّهُمْ»؛ یعنی من به آن‌ها فرمان می‌دهم و زندگی آن‌ها را طوری در اختیار می‌گیرم‌ که برنامه‌های من را عمل کنند. آیا می توان در برخی بیماری های روانی و توهمی مثل توهم دیداری و شنیداری رد پای شیطان را دید و گفت به دلیل تسلط و نفوذ شیطان بر قوه خیال و وهم اینگونه انسانها دچار چنین القائات و توهماتی می شوند تا از مسیر الهی منحرف و باز بمانند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. به همین جهت ما در روایات بعضاً بیماری‌ها را به شیطان نسبت می‌دهیم. موفق باشید

11957
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد گرامی: رهبر در لغت به چه معنا است؟ به چه کسی رهبر می گویند؟ رئیس در لغت به چه معنا است؟ به چه کسی رئیس می گویند؟ تفاوت رهبر با رئیس چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به کتاب لغت رجوع فرمایید. سؤالاتی هست که اگر مشغول این نوع سؤالات شوم، از جواب آن‌ها باز می‌مانم. موفق باشید

11953
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: در برهان صدیقین فرمودید هر موجودی به اندازه شدت وجودی خودش همان مقدار علم و قدرت و حیات دارد. آیا جسم انسان که یک موجود است سوای روح به خودی خود دارای حیاتی که در برهان صدیقین گفتین هست یا نه حیات بدن انسان به حیات روح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جسم انسان به اعتبار مادی‌بودن و با توجه به این‌که ماده پایین‌ترین مرتبه‌ی وجود است دارای حیات و علمِ در حدّ ماده است ولی از آن جهت که توسط نفس ناطقه تدبیر می‌شود مظهر حیات خاصی است که سایر موجودات مادی دارای آن حیات و علم نیستند. موفق باشید

9603
متن پرسش
سلام علیکم و خدا قوت خدمت استاد گرامی: در مورد سیر مطالعاتی فرموده بودید که صوت کتاب ده نکته از معرفت نفس را گوش دهیم به همراه خواندن کتابش. بنده چون صوت این مجالس در روی سایت نبود فقط کتابش را خواندم. آیا کفایت می کند؟ اگر ممکن است صوت این جلسات را روی سایت قرار دهید. در جای دیگر فرموده بودید چاپ جدید جلد اول کتاب فرزندم اینچنین باید بود خوانده شود. بنده چاپ قدیم را تهیه و مطالعه کرده ام آیا چاپ قدیم و جدید خیلی فرق دارد؟ نیاز به مطالعه چاپ جدید هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب ده نکته متنی است که با شرح آن کامل می‌شود. با سایت تماس بگیرید که اگر نمی‌توانند روی سایت بگذارند، برایتان پست کنند یا با گروه فرهنگی المیزان تماس بگیرید تا برایتان پست کنند. تلفن حاج آقا نظری 09136032342). 2- چاپ جدید فرزندم با جنبه‌ی سلوکیِ دقیق‌تری تنظیم شده و خوب است دوستان با دقت مطالب آن را دنبال کنند. موفق باشید
6318
متن پرسش
سلام علیکم الف)لفظ"حتی"در حدیث ثقلین به چه معناست؟ب)چرا قرآن ثقل اکبر است؟مگر در عالم معنا حقیقت قرآن و اهل بیت جدای از یکدیگرند؟آیا قرآن نازله مکتوب حقیقت محمدیه و پیامبر و اهل بیت ایشان انسان کامل نازله از همان حقیقت محمدیه نیستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنای حتی است یعنی همچنان ثقلین از هم جدا نیستند تا وقتی حوض کوثر که مقام انوار الهی است ظهور کند و معلوم شود که یک حقیقت بودند به دو جلوه. ولی در عالم تدوین قرآن مکتوب محور است و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به عنوان انسان‌های معصوم کامل‌ترین شکل رجوع را به قرآن دارند و کامل‌ترین تبیین از قرآن به وسیله‌ی آن‌ها انجام می‌گیرد. پس از آن‌جایی که آن‌ها نیز به قرآن رجوع دارند قرآن ثقل اکبر است و آن ها ثقل کبیر. موفق باشید
5272
متن پرسش
با سلام و احترام در سوره شعرا فرعون به مردم مصر می گوید: لعلنا نتبع السحره ان کانوا هم الغالبون. بعد که ساحران شکست می خورند و به موسی علیه السلام می گروند ، فرعون می گوید : انه الکبیرکم الذی علمکم اسحر. سئوال: چرا یکنفر از فرعون نپرسید که اگر قرار است ما از ساحران پیروی کنیم و موسی هم که نشان داد بر همه ی ساحران برتری دارد و تو هم که موسی را ساحر می نامی چرا نباید از او پیروی کرد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر فکر کردید فرعون آدم حسابی است که بتوان با او روی حساب حرف زد. ملاحظه می‌کنید که سریعاً تهمت را شروع می‌کند که اصلاً این نقشه‌ای بین حضرت موسی«علیه‌السلام» و ساحران بوده. موفق باشید
3713

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
1- فلسفه و عرفان نظری، جزء کدامیک از «شریعت» و «طریقت» و «حقیقت» است؟ 2- یک شخص بی‌سواد، در فلسفه و عرفان نظری چگونه می‌تواند به متخصصِ این رشته‌ها رجوع کند؟
متن پاسخ
فلباسمه تعالی: سلام علیکم: شریعت و طریقت و حقیقت مراتب رجوع به حضرت حق است و فلسفه و عرفان نظری یکی از راه‌های رجوع به حق می‌باشد، لذا یک بی‌سواد می‌تواند بدون فلسفه و عرفان با قلبی پاک به حق رجوع داشته باشد. موفق باشید
2029

رعایت وقتبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیزتر از حانم ضمن قبولی طاعات و عبادات شما در ماه رجب بنده هرروز مجبورم بخاطر رفتن به سر کار 200 کیلومتر رفت و آمد داشته باشم گاهی با خودم میگویم که این کار جون برای در آوردن رزق و از طرفی کمک به انقلاب است و برا ی این است که من میخواستم حلال در بیاورم که مجبورم این همه راه بیایم پس خیلی باارزش است اما گاهی احساس میکنم جون با سرعت و وسایل نقلیه ای که با طبیعت معارضند سر و کار دارم این کار کار بیهوده ای است از طرفی همسرم حاضر به زندگی در شهرستان کاری من نیست می خواستم شما راهنماییم کنید تا آرام بگیرم و از این دغدغه راحت بشوم التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: سعی بفرمایید در طول راه با مطالعه‌ی کتاب و یا با گوش‌دادن مطالب دینی و علمی ذهن خود را گرفتار سرعت ماشین و طول سفر نگردانید. موفق باشید
1875
متن پرسش
سلام.آیا انسان در برزخ اراده و اختیار دارد؟ این اراده و اختیار چه تفاوتی با اختیار انسان در زندگی این دنیا دارد؟کسی که در برزخ از خودش در عذاب است و راه فراری نیز از خودش ندارد چگونه این عذاب و سختی به تدریج رفع میشود؟چگونه مومن پاک می شود؟باید عاملی وجود داشته باشد که عذاب را رفع کند،خود انسان که نمی تواند،می تواند؟یا با تداوم عذاب که اتفاقی نمی افند،می افتد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در برزخ و قیامت انسان در قبضه‌ی ملکاتی است که در دنیا در خود ایجاد کرده ،در مورد رفع عذاب مؤمنین و پاک‌شدن آن‌ها به طور نسبتاً مبسوط در کتاب «معاد؛ جدّی‌ترن زندگی» بحث شده به آن‌جا رجوع فرمایید. موفق باشید
1632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام .من وقتی به آثار شما وخود شما نگاهی جدا از نگاههای سیاسی می اندازم اینن گونه میبینم که شما هم مثل همه انسانها در جستجوی جواب دادن به ابعاد فطری و اصیل خود که در تنهایی ها نمی توانید منکر آن شوید هستید جوان امروز که نمونه بارزش من هستم از بازی خوردن های خیالاتم سرخورده ام شمامیگویید که درمان در قران واز اهل البیت است مشکل نیافتن راهی محکم به این دوریسمان است .راهنمایی کنید.> سوال من حالت طلبکارانه دارد می دانم که این از درس هایی که ما توی دانشگاه خونده ایم یادگرفته ایم> ازنظر شما دانشگاه واقعی حوزه های ماست یا دانشگاه های ما؟تکلیف ما با این سیستم چه می شود؟>
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: فکر می‌کنم با مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» تا حدّی جواب قسمت اول سؤال‌تان را بگیرید. ولی در مورد قسمت دوم سؤال‌تان باید عرض کنم حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» در کتاب‌های خود میراث ارزنده‌ای در موضوعات فلسفی و عرفانی و اخلاقی برای ما گذارده‌اند که حوزه و دانشگاه باید به آن رجوع کنند و در آن فضا دانشگاه می‌تواند به وظایف خود در موضوعات علوم تجربی بپردازد و حوزه نیز در آن فضا در موضوعات فقهی و قضایی و اقتصادی تلاش کند ولی اگر از نگاه حضرت امام محروم شویم نه دانشگاه موفق خواهد بود و نه حوزه. موفق باشید
1262

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تبریک عید سعید فطر می خواستم بدانم که چگونه ترس ناشی از وهم را از ترس ناشی از عقل تمییز دهیم مثلا شخصی به خاطر ناامنی هایی که در جامعه اتفاق می افتد از رفتن به جامعه احساس خطر می کند و گوشه نشینی اختیار می کند قطعا این ترس ترس ناشی از وهم است ولی یک سری مواردی پیش می آید که واقعا شخص نمی تواند تشخیص دهد ترس عقلی است یا وهمی لطفا راهنمایی بفرمایید با تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به نظرم با عقل شریعت و با نظر به وظایفی که دین بر عهده‌ی ما گذاشته بتوان جلو رفت و در امور احتمالی هم به خدا توکل کنیم و به طور طبیعی زندگی نماییم و عقلای قوم را ملاک اعمال خود قرار دهیم. موفق باشید
813

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید. استاد گرامی در کتاب ناسخ التواریخ امام حسین علیه السلام ذکر شده که امام حسین علیه السلام دختری به نام رقیه نداشته است اما مداحان اهل بیت علیهم السلام همیشه روضه حضرت رقیه سلام الله علیها را می خوانند؛ کدام قول حقیقت دارد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: علامه سید جعفر مرتضی عاملی از علمای بزرگ جبل عامل در کتاب«تحریف شناسی عاشورا» تحقیق خوبی در این مورد کرده‌اند و روشن می‌کنند موضوع حضرت رقیه«سلام‌الله‌علیها» صحت دارد. موفق باشید
619

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ba salam khedmate ostad taherzade soale man in ast keh dar sharayete konoony vazifeheye man be onvane yek dokhtare mosalman chist? aya tahsil dar yek reshteye mohandesi dar sharayete feliye daneshgahha ,manye bandegie maneh? ba tashakor .eltemase doa...
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی هدف اصلی حیات زمینی ما بندگی خداوند است تا راهی به حقیقت محض و کمال مطلق بر جان خود بگشاییم، منتها بستر بندگی برای هرکس فرق می‌کند. ببینید خداوند چه چیزی پیش می‌آورد، اگر بندگی در بستر خانه‌داری و همسرداری را پیش آورد، از آن استقبال کنید و اگر بندگی در بستر فعالیت‌های دانشگاهی را پیش آورد، از آن استقبال کنید. در هر حال: «در تمام کارها چندین مکوش ..... جز به کاری که بُوَد در دین مکوش» موفق باشید
22831
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز: چند سوال مهم و اساسی که شاید سوال خیلی از افراد باشد از شما دارم؛ ممنون می شوم که ما را راهنمایی بفرمایید. ۱. مگر ما ادعا نمی کنیم که دین اسلام کامل ترین دینی است که می تواند جامعه را به بهترین شکل اداره کند و نیاز های جامعه را برآورده سازد آیا طب و اقتصاد و فرهنگ و سیاست و رسانه و سینما و شهرسازی و خانه سازی و هنر و هزاران نوع مسائل مستحدثه، جزء نیاز های امروزه نیست؟پس چرا درس خارج علما هنوز حول محور احکام فردی می چرخد؟ چرا آیت الله مکارم می گوید که ما طب اسلامی نداریم. آیا این جمله معنایش این نمی شود که اسلام برای مداوای مریض ها هیچ راهکاری ندارد؟ چرا آیت الله علوی بروجردی می گوید ما اقتصاد اسلامی نداریم، روان شناسی اسلامی نداریم و...؟ اگر این طور باشد که حرف خیلی از به ظاهر روشنفکران، تایید می شود! زیرا آنها هم می گویند که دین اسلام فقط به درد قبر و قیامت می خورد و به درد اداره ی جامعه نمی خورد! و اسلام حرفی برای دنیای امروز ندارد! آیا این بزرگان نتوانسته اند احکام سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و هنری و... را از قرآن و روایات برداشت کنند و یا ما واقعا آیه و روایت اقتصاد و سیاست کاربردی نداریم. اگر این طور باشد که حرف خیلی از روشنفکر نما ها تایید می شود که می گویند دین اسلام مواد خام و محتوای عملی و کاربردی برای مسائل جدید و مستحدثه ندارد! چرا مراجع عظام در فقه فردی مانده اند و راجع به فقه فرهنگ، فقه هنر، فقه رسانه و سینما، فقه سیاست و اقتصاد، فقه شهرسازی و... حرفی برای گفتن ندارند؟ آیا این همان سکوت مرگباری نیست که امام راحل به علمای نجف گفت و حالا باید به مراجع خودمان بگوییم؟ ۲. این حقیر به عنوان یک طلبه چه کار کنم که در مسائل مستحدثه، حرف برای گفتن داشته باشم؟ آن هم حرف به درد بخور و راهگشا و قابل عملیاتی شدن و چه کار کنم که برای پاسداری از دین اسلام، مثل خیلی ها درجا نزنم؟ ۳. این سوالم کمی بی ربط به دو سوال قبلی است. مرا ببخشید. و این مهمترین سوال من است که بسیار آزارم می دهد. از کجا به حق بودن راهمان یقین داشته باشیم و اگر هم به یقین رسیدیم، چه ضمانتی است که یقینمان، دروغی و اوهامی و کاذب نباشد؟ امیدوارم منظورم را متوجه شده باشید. از کجا بفهمیم که رضایت خداوند و اولیائش در چیست؟ تا مثل داعشی ها نشویم که برای رضای خدا آدم می کشتند و یا مثل کسانی نشویم که برای رضای خداوند به کربلا آمدند و سید الشهدا را به شهادت رسانیدند. از کجا بفهمیم که در جهل مرکب نیستیم و رضای خدا را درست تشخیص داده ایم. یکی از شهدا می فرماید: «کارتان را برای خدا نکنید! [بلکه] برای خدا کار کنید؛ تفاوتش فقط همین قدر است که ممکن است حسین علیه السلام در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا» استاد به دادم برس که این سوالی است که دیوانه و پریشانم کرده به حدی که قابل توصیف نیست. از کجا بفهمم که تصدیق قلبی راجع به یک امری، کاذب و اوهامی نیست؟ و از کجا بفهمم که در تشخیص مصداق وظیفه ام، دچار اشتباه نشده ام؟ استاد! این سوالی است که همیشه مرا در انجام وظایفم دچار تردید می کند که نکند داری راه را اشتباه می روی و رضای خدا و امام زمان در چیز دیگری باشد؟ لکن این مسئله ناشی از وسواس فکری نیست بلکه ریشه هایی دارد از جمله: الف) پس از معصومین علیهم السلام یعنی پس از غیبت کبرای حضرت حجت ارواحنا فداه تا به الآن، همیشه میان علمای دین، اختلاف بوده؛ آن هم نه فقط اختلاف در احکام فقهی_فردی بلکه در مسائل اعتقادی_سیاسی_اجتماعی؛ با خودم می گویم آنها که عالم دین بوده اند، اینقدر در تشخیص مسیر با یکدیگر اختلاف دارند، دیگر وای به حال ما در تشخیص مسیرمان! از نمونه های اختلاف در احکام سیاسی_اجتماعی که خودتان هم بهتر اطلاع دارید: _ مخالفت خیلی از علما با تدریس فلسفه توسط علامه طباطبایی و حرمت خواندن فلسفه _ مخالفت بسیاری از علما با قیام امام خمینی _ اختلاف در نظام آموزشی حوزه؛ عده ای می گویند که حوزه باید با همان دروس سنتی خودش پیش برود و عده ای هم قائل به تحول هستند و... بسیاری از این اختلاف ها. آیا این نوع اختلاف های علمای دین، چهره ی اسلام را کریه نمی کند و مسلمانان و مشتاقان گرایش به اسلام را متحیر نمی کند؟! ب) در اولویت هایی که همه در اولویتند، واقعا انسان در انتخاب دچار مشکل می شود مثلا حقیر در حیطه ی کاری خودم که طلبگی است، چندین اولویت و کار زمین مانده می بینم که نمی توانم تشخیص دهم کدام یک را انجام دهم: _ روستا های دور افتاده ای که بدون مبلغ مانده اند و کسی نیست که معارف الهی را در قلب های پاک آن کپر نشینان، باز بتاباند. _ کرسی های قضاوت که از افراد لایق و مسلط، کمی خالیست! _ آموزش و پرورش و یا دانشگاه، برای مقابله با تهاجم فرهنگی به جوانان و نوجوانان. _ درس خارج و نویسندگی و تحقیق و پژوهش راجع به مسائل مستحدثه و هزاران اولویت دیگر که آدم حیران می ماند که سراغ کدام یک برود. جواب سوالات عمومی و یا خصوصی ام به ایمیلم ارسال نمی شود. لطفا مسئول سایت پیگیری کنید. یا مولا علی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. واقعاً اسلام می‌تواند بستری را فراهم کند تا تمام نیازهای منطقی جامعه‌ی بشری مرتفع گردد. شاید منظور آیت اللّه مکارم آن باشد که آن‌چه فعلاً تحت عنوان طبّ اسلامی مطرح است، نمی‌تواند طبّ اسلامی قلمداد شود. زیرا آن‌طور که باید و شاید مطالب ائمه «علیهم‌السلام» در مورد طبّ به ما نرسیده است وگرنه حتماً اسلام بهترین راه‌کارها را جهت درمان بیماری‌ها دارد به همان معنایی که رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرمایند: «المِعدَة بیت کلِّ داءٍ، وَ الحَمِئَة رَاس کلِّ دَواءٍ» معده مرکز و خانه هر دردى است، و پرهیز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زیاد خوری) اساس و راس هر داروى شفابخش است.

۲. وقتی در تفکر و تفقه اسلامی ممحّض شوید به‌راحتی متوجه خواهید شد چه نسبتی باید با امور مستحدثه برقرار کنید.

۳. خداوند به ما قدرت تشخیص حق از باطل را به کمک عقل و فطرت داده است کافی است ما از این دو عطیه‌ی الهی استفاده کنیم. معلوم است که خداوند نمی‌خواهد ما گمراه باشیم پس اگر ما مطابق عقل بر موضوعات وارد شدیم و فطرت خود را نیز به صحنه آوردیم، دیگر جایی برای شک و تردید نمی‌ماند که نکند گرفتار وَهم باشیم. عقل و فطرت که ما را گرفتار وَهم نمی کند.

۴. اختلاف علماء ریشه در تفاوت در تشخیص اولویت‌ها دارد و این چیزی نیست که مشکلی ایجاد کند. نهایتش آن است که مثلاً آیت اللّه گلپایگانی نمی‌توانند مثل آیت اللّه نوری همدانی با امام همراهی کنند، ولی مقابله که نخواهند کرد.

۵. باید با جدیّت تمام مطالعه‌ی دروس خود را دنبال کنید تا ببینید کدام امر برایتان پیش می‌آید همان برای شما اولویت محسوب می‌شود. موفق باشید

22332
متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم: سوالی در رابطه با محتوای کتاب «هدف حیات زمینی آدم» داشتم! فرموده اید که جنس آدم شجره گرا و کثرت گراست و همین موجب هبوط وی شد! اما مگر آفرینش «جنس» آدم در اختیار خداوند نبوده است!؟ آیا می توان گفت که آدم حداقل در بهشت نزولی اختیاری از خود نداشته و خداوند با این هدف که آدم از زمین با اراده و اختیار خود به بهشت صعودی راه پیدا کند، چنین برنامه ای را طرح کرده باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اختیار انسان در هرحال ذاتیِ خود انسان است و این مسئله‌ی مهمی است که در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» بر آن تأکید شده است. موفق باشید

22283
متن پرسش
به نام حضرت حق با سلام خدمت استاد عزیز: در رابطه با چند حدیث شریف در نهج الفصاحه سوالاتی مطرح می کنم: 1. آیا احادیث این کتاب فقط از منابع اهل سنت است؟ 2. حضرت می فرماید اگر مردم از تنهایی آنچه من می دانستم بدانند هرگز شب هنگام سواری به تنهایی راه نمی سپرد. منظور حدیث چیست؟ 3. حضرت می فرماید اگر زن نبود مرد به بهشت می رفت و یا اگر زنان نبودند خدا چنانچه شایسته بود پرستیده می شد. راستی زن اینقدر بد است و مگر نیستند افرادی که زن نگرفتند و از زنان اعلام بیزاری کردند ولی گمراه شدند مثل ابوالعلا معری با نوشته ای که معروف است که گفته روی سنگ قبرش بنویسند؟ که من زن نگرفتم و جنایتی که پدرم در حق من کرد درحق هیچ کسی انجام ندادم. 4. حضرت می فرمایند هر که بلا را نعمت نداند ایمانش کامل نیست. پس چرا امامان علیه السلام در دعاهای خویش از بلا به خدا پناه می بردند مثلا در دعای شریف عالیه المضامین بعد از زیارت معصوم که انسان عمیق ترین حوایجش را می خواهد دستور داده اند بخوانید «و تصوننی فی هذه الدنیا من العاهات و الا فات واامراض ا لشدیده و الاسقام المزمنه و جمیع انواع البلاء و الحوادث. ...و تغلق ابواب المحن عنی . تکیه بر جمیع انواع البلاء و االبلاء» خصوصا کلمه جمیع بسیار روشن است. حال چطور می شود از طرفی بلا ء نعمت باشد و از طرفی اینچنین شدید از آن فرار کنیم؟ با تشکر و التماس دعا. لطفا جواب در سایت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده هم این‌طور فکر می‌کنم  2- نمی‌دانم، شاید منظور آن باشد که در آن حالت هم باید با خدا بود 3- عرایضی در این رابطه در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» با نظر به آیات و روایات مربوطه شده است مبنی بر آن‌که در این روایات منظور از زن، شهوت است و نه صِرف جنس زن 4- «بلا» به معنای عسر و سختی که دروازه‌ی آسانی است مورد توجه اولیاء الهی بوده است به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «إنّ مع العسر یسرا» ولی به معنای آن‌چه مانعِ کمال است، هرگز مورد توجه و طلب نبوده است. مثل بلای بنی‌امیه برای اسلام. موفق باشید

20830
متن پرسش
سلام: سالهای گذشته در جوانی شدیدا درگیر بازیهای کامپیوتری بودم همینطور بازی می کردم و همینطور از خدا می خواستم من را رهایی بخشد و در نهایت با لطف خدا و آشنایی با شما ترک کردم و همه دم و دستگاه رو فروختم. اخیرا در حالی که دوران جوانی دارد به انتها می رسد با این موبایلهای لعنتی و دنیای بی نهایت برنامه و بازی و خبر حس می کنم دارم درگیر می شوم به طوری که هنگام مسجد آمدن به جای اینکه از درون و عالم غیب برایم گشودگی ایجاد شود با روشن‌کردن صفحه موبایل این گشودگی ایجاد می شود!! اگر روزی خدایی ناکرده موبایلم را فراموش کنم همراهم جایی ببرم احساس می کنم حبس شده ام. چطور می شود رها شد؟ جز اینکه خدا باید این چیزها را در نظر بنده پوچ و پست جلوه دهد؟ ما چکار می توانیم انجام دهیم جز دعا و عمل به دستورات دین؟ ببخشید زیاد شد. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به خودتان برنامه بدهید. بنا به فرمايش آیت اللّه جوادی: «همه‏ جا نرو، همه چيز نخور، همه چيز نگو و همه چيز نبين، تا حق با نور عزت و بقايش بر زندگى شما تجلى كند و همان طور كه حق باقى است شما هم به بقاء حق باقى شويد». در این رابطه بنا نیست ما هرچه می‌توانیم در موبایل‌ها دنبال کنیم، آن‌ها را دنبال نماییم. موفق باشید

18624
متن پرسش
با عرض سلام و تبریک ایام الله دهه فجر به شما عزیز و تشکر به جهت زحماتی که برای پاسداری از فرهنگ این انقلاب انجام می دهید. سوالی داشتم از مصباح حضرت امام نور 8: اینکه ممکنات بر حسب استعداد خود ظرفیت بروز الله هستند و محدودیت هایی که دارند مانع از تجلی کامل اسما می شود آیا این محدودیت هایی که دارند را خود خدا اختیار کرده که داشته باشند؟ یعنی مثلا درخت که مظهر اسم حی است خودش که وجودی نداشته پس خود خدا می خواسته درخت فقط بتواند تجلای اسم حی باشد یا خود شی هم در این میان نقشی داشته و دیگر اینکه خداوند یک یا چند اسمش را به درخت می دهد و باقی را نمی دهد یا همه را می دهد ولی خودش خواسته که درخت نتواند منعکس کننده همه باشد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ممکن‌الوجود، ممکن‌الوجودِ بالذات است یعنی در ذات خود آن پدیده ممکن‌الوجود است و لذا محدودیتش از خودش است 2- حضرت حق همه‌جا با همه‌ی اسمائش حاضر است زیرا انفکاکی بین ذات و صفات نیست. منتها مخلوقات به جهت محدودیت ذاتی که دارند، محلِ ظهور همه‌ی اسماء الهی نمی‌توانند باشند مگر انسان کامل. موفق باشید

نمایش چاپی