بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16016
متن پرسش
با سلام: شما در کتاب جوان و انتخاب بزرگ فرموده بودید که چون روح زیبا و متعادل است اگر شرایط مناسب باشد جسم نیز زیبا خواهد بود در حالی که خیلی از علما و عرفا شاید ظاهر خیلی مناسب نداشته باشند؟ به عکس خیلی از کفار که بویی از انسانیت نیز ندارد شاید ظاهر خیلی زیبایی داشته باشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که ما شرایط ظهور زیبایی روح را با غذاهای مناسب و فعالیت‌های درست در بدن خود ظاهر کنیم. متأسفانه ما نسبت به این کار تلاش لازم را نداریم تا بدن خود را آراسته و روح خود را وارسته نماییم. یا به این طرف می‌افتیم، یا به آن طرف.  موفق باشید 

15757
متن پرسش
با سلام: حضرت استاد در مورد روایاتی که در مورد حضور امام علی (ع) در برهه های مختلف تاریخ مانند زمان حضرت نوح (ع) گفته شده یا صحبت از خالقیت امام هست. آیا میتونیم تحلیل زیر رو داشته باشیم؟ در مبانی عرفان در صحنه ی واقع حق است و ظهور حق و صحبتی از ماده و مثال و عقل نیست به این معنا که بودی در خارج داشته باشن. پیامبر اکرم (ص)مظهر اتم ذات و صفات و افعال الهی هست و حق تعالی فوق زمان است. چون صحبت از ماده در صحنه واقع نیست پس زمان هم در واقع دارای بودی نیست چون زمان به تبع ماده هست. با داشتن این مقدمات میشه به این نتیجه رسید که امام علی (ع) اگر در خطبه البیان یا مواقع دیگر صحبت از مقامات خود کرده صحبت از اتحاد با اسم جامع الله و صحبت از مقام فنای در ذات و صفات الهی است و البته نفس امام وقتی به فنای در ذات و صفات الهی میرسه در واقع قدرت تصرف در تمام عالم و ظهور خودش در تمام برهه های تاریخی پیدا میکنه چون در متن واقع ماده و زمانی به معنای فلسفی اون وجود نداره تمام صحنه های گذشته و حال و آینده با هم جمع هست و امام در اثر فنای در ذاتی حق حاضر در تمام ازل و ابد عالم هست و قادر به حضور در زمان ابراهیم علیه السلام و یا انبیاء دیگر می باشند. البته وقتی صحبت از ازل و ابد و زمان میشه از روی ناچاری و نداشتن لفظ هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن روایاتی که مدّ نظر دارید، بحث حقیقت ولایت الهیه مطرح است که مظهر آن، حضرت علی«علیه‌السلام» می‌باشند و از این جهت در روایات داریم: «يَا عَلِي! كُنْتَ مَعَ الْانْبِيَاءِ سِرّاً وَ مَعِيَ جَهْراً»؛[1] اى على! تو با بقيه انبياء در باطن و سرّ آن‏ها بودى و براى من در ظاهر هستى و در كنار من، و يا مى‏ فرمايند: «لِكُلِّ نَبِيٍّ صَاحِبُ سِرٍّ وَ صَاحِبُ سِرّي عَلِيِ‏ بْنِ‏ ابي طالِب»؛[2] براى هر پيامبرى صاحب سرّى است و صاحب سرّ من على‏ بن‏ ابى‏ طالب است‏.  در این رابطه عرایضی در کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» شده است و مفصل‌تر آن را محی‌الدین در فصّ شیثیّه‌ی فصوص‌الحکم بحث می‌کند. موفق باشید

 


[1] ( 2)- القطره من بحار مناقب النبى و العتره، ج 1 ص 188.

[2] ( 3)- ينابيع الموده، ص 235.

14799
متن پرسش
با سلام: من در مباحث اعتقادی با عقل و احساس به توحید و معاد و نبوت رسیدم، ولی پس از مدتی به وجود عقل و احساس و درستی تشخیصشان در مورد هر مسیله من جمله همین مباحث اعتقادی شک کردم لطفا در این زمینه راهنمایی کنید. و بفرمایید اگر بخواهم اصول دین را از پایه درست کنم چه راهی را پیشنهاد می کنید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شک نکرده‌اید. این لازمه‌ی سیر عقلی به سیر قلبی است. شما حکم عقل را در این موارد در جان خود کافی نمی‌دانید. زیرا در نسبت با عقاید، باید قلب به یقین برسد و لذا انسان در این مسیر وقتی هنوز به حیات قبلی نرسیده است خود را نسبت به باورهای عقلی قانع نمی‌یابد ولی با صبر و تقوا، باورهای عقلی به قلبی تبدیل می‌شود. موفق باشید

13961
متن پرسش
با سلام: در دروس معرفت نفس علامه مساله ای مطرح شده که پیوستگی نظام هست. و آنجا شعری رو از شیخ شبستری آوردن که اگر یک ذره را بر گیری از جای خلل یابد همه عالم سراپای.. منظور ازین شعر چیه؟ یعنی مثلا ما اگر یه تکه سنگ رو خورد کنیم یا ذوب کنیم عالم خلل پیدا میکنه!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در رابطه با جایگاه وجودی مخلوقات در عالم است که مثلاً نمی‌‌شود صادره‌ی اول نباشد و صادره‌ی دوم ظهور کند. موفق باشید

13604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خدا قوت {خصوصی}: منظورم سوال 13574 است که جوان ما را به این زودی قانع نمی کند که بگوییم: دین و تقوای عموم..... که نسبت به چنین امری مسامحه نمایند. {آیا می توانیم به روشی که بنده گفتم موضع او را بجای ضدیت با نظام به این سمت سوق دهیم که بیا طرح بهتری بده و تو هم درساختن این نظام و تمدن شریک شو؟}
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت باید جهت کلّی که رجوع به حق است، فراموش نشود. موفق باشید

10295
متن پرسش
سلام استاد: چه ایرادی دارد که ولایت امیرالمومنین (ع) را فقط ولایت معنوی بدانیم؟ یعنی رهبر و امام و راهنمای مومنان عالم پس از پیامبر (ص). نه یک حاکم و والی سیاسی. هرچند که کسی بهتر از ایشان شایسته حکومت نیست ولی خواست نهایی و تمایل مردم به ایشان نیز شرط است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر امام معصوم و یا نایب امام معصوم حاکم نباشند و تکلیف امور را روشن ننمایند این سیاست‌مداران خواهند بود که تکلیف دین را و دین‌داران را تعیین می‌کنند در حالی‌که دین باید تکلیف همه را تعیین کند و این با حاکمیت امام و یا نایب او ممکن است. موفق باشید
9932
متن پرسش
سلام: از بین ترجمه های موجود کدام یک مورد تایید جنابعالی هستند؟ کدام یک از شرح های مثنوی را پیشنهاد می کنید؟شرح علامه جعفری، ملاهادی سبزواری و... و آیا مطالعه این شرح ها رو لازم می دانید؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام از شرح‌ها حُسن خود را دارد. به عنوان مقدمه شرح آقای کریم زمانی خوب است تا ابتدا کلیّات مثنوی را به‌دست آورید. موفق باشید
9190
متن پرسش
در حرکات عرضیه در دنیای مادی چون غایت را آن مکانی میدانند که متحرک به سمتش حرکت میکند، لذا طبیعی است که غایت ولو قبل از رسیدن متحرک به آن، موجود باشد. اما در حرکات ذاتیه مثل رسیدن یک سیب، چون غایتْ خود متحرک است، لذا غایت بالقوه است و مسلماً خیلی فرق است بین این دو نوع غایت. در قسم اول واضح است که غایت موجود است، و در قسم دوم هم واضح است که بالفعل موجود نیست. شما چطور میفرمایید که: «غایتی که در حرکات ذاتی بالقوه است، همین الآن موجود است.»؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با بحثی که در جواب سؤال 9189 شد، جواب این سؤال روشن است. مگر در حرکت جوهری ملاحظه نفرمودید ذات و جوهر عالم ماده به سوی معاد حرکت می‌کند؟ موفق باشید
8596
متن پرسش
سلام علیکم. آیا تمام علوم جدید مانند فیزیک و شیمی کشف رابطه هاست؟ آیا درست است که شهید آوینی گفتند که علم جدید اصلا انسان را به حقیقت عالم نزدیک نمی کند و متدولوِِژی است و با غایت تصرف و تمتع بیش تر در طبیعت بوجود آمده است؟ و آیا درست است که اگر انسان جدید از این غایت (تصرف در طبیعت) دست بردارد این علوم هم ارزش خود را از دست خواهند داد و به یک جمله خبری صرف که بی فایده است تبدیل خواهند شد. نظرتان چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حرف بسیار درستی است ولی باید با نظر به مقدمات لازم آن را فهمید تا از فردا تصمیم نگیریم دیگر فیزیک و شیمی را کنار بگذاریم و از این موضوع غافل شویم که امروز ما در دل همین نسبت‌ها زندگی می‌کنیم. هنر ما خودآگاهی باید باشد و از افقی بالاتر غافل نباشیم. شاید کتاب «گزینش تکنولوژی» کمک کند. موفق باشید
5627

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد چهار نکته پیرو سوالات قبلی، قابل عرض است که در ضمنش یک سوال مهم از شما پرسیده ام. اول این که خیلی برای آدم هایی متأسفم که برای قضاوت درباره زن دوم، همه چیز را لحاظ می کنند جز شرایط و روحیات زن اول را. و عمیقا بعد از نمازهای یومیه ام دعا می کنم خدا سر مردهایی که به زن دوم در شرایط امروز - توجه بفرمایید گفتم در شرایط امروزی - معتقداند همان بلایی رو بیاره که بهش اعتقاد دارن. یعنی توجه زن های اون ها رو به مرد دیگری از راهی حلال جلب کنه. شاید ابتدا تصور بشه راه حلالی وجود نداره ، اما یک راه اینه که مثلا یک مردی شدیدا عاشق زن اون ها بشه . در این صورت زن که گناهی نکرده که یک مردی عاشقش شده. و عشق اون مرد به زن ، زندگی زن و شوهر رو به هم بریزه که : از ماست که بر ماست. دوم : خیلی حرف مسخره ای است که بگن به خاطر حسادت زن هست که زن دیگری رو کنار خودش تحمل نمی کنه. این که گفته بشه به خاطر طبع زنانه است می تواند حرف درستی باشد. اما این که از روی حسادت باشد یک حرف مزخرف است که زن ها می دونن واقعیت نداره. البته من نمی گم که هیچ زنی نیست که به خاطر حسادت با زن دوم مخالف باشه. شاید زن هایی باشن که حسادتشان موجب این امر شده. اما خاستگاه مخالفت با زن دوم به هیچ وجه حسادت نیست و این از بدیهیات است. سوم : کسانی که به راحتی انگ ضدولایت فقیه یا ضد مراجع یا ... به افراد می زنن عاقبت خوشی ندارن و بدونن تا زمانی که نمرده اند خداوند بهشون چنین انگی خواهد زد!. من به کسانی لعنت می کنم که بدون زمان شناسی حکم خدا رو جا به جا کنند نه به مراجع زمان شناس. پس اگر مراجع امروزی زمان شناس باشن این لعنت ازشون برداشته می شه. چهارم : استاد یک سوالی ازتون داشتم . سوال مهمی که دارم این است که چرا در بین احکام فقهی که مراجع تقلید امروزی می دهند ، حکم شرعی ای وجود داره که با طبع زن معاصر سازگار نیست اما حکم شرعی وجود ندارد که با طبع مرد معاصر سازگار نباشد؟؟؟ چون انجام هیچ کدام از احکام شرعی برای من که با طبعم زندگی می کنم سخت نمیاد ولی مورد زن دوم را حتی اعتقاد ندارم بهش . پس فقط همین مسئله است که با طبع بنده ناسازگاره. اما چرا برای مرد هایی که با طبعشان دینداری می کنند ، حکم شرعی خلاف طبعشان وجود ندارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیه‌ی بنده آن است که مطلب را کِش ندهید چون ممکن است کار به مراء بکشد ولی نمی‌دانم چرا می‌فرمایید دستورات دین تماماً مطابق طبع مردان است؟ مگر ندیده‌اید مردانی که مسئولیت خانواده را به جهت آن‌که آن دستورات مطابق طبع‌شان نیست به عهده نمی‌گیرند؟ موفق باشید
4661
متن پرسش
در مناجات شعبانیه داریم که: «الهی لم‌یکن لی حولٌ فاَنتقِلَ به عن معصیتک إلا فی وقتٍ أیقَظتَنی لمحبَّتک». آیا منظور از «محبت» در این جمله، همان محبتی است که قلب به علم حضوری درک می‌کند؟ یعنی طبق این جمله یا طبق تجارب شخصی، آیا علم حضوری به حضور خداوند در هستی، باعث شرم از او و ترک معاصی می‌شود؟ یا منظور این است که خاطرة حصولیِ علم حضوری به حضور خداوند است که باعث ترک معاصی می‌شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان به طور فطری گرایش و محبت به کمال مطلق دارد لذا همین‌که توانست به آن محبت فطری نظرکند و محبّت به حضرت حق در او پرتو بیفشاند، دیگر از معصیت بدش می‌آید چون با تمام وجود احساس می‌کند چگونه معصیت موجب محروم‌شدن از آن محبت می‌شود. موفق باشید
4186
متن پرسش
باعرض سلام و تحیت وافر حضور استاد معزز و ارزوی آنکه شما و ما عمارگونه ذیل بیرق ولایت، پایداری کنیم. استاد سوالی از حضورتان داشتم، استاد با تاکید نص قرآن کریم، مسلمین موظف به الگوبرداری از سبک و سیاق زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هستند(....فی رسول الله اسوه الحسنه....)از طرفی دیگر در روایات داریم که شخصی روزه می گرفت و شب زنده داری می کرد و...خانواده اش به امام علی علیه آلاف تحیه و سلام و ثناء شکیتش را بردند و حضرت به او فرمود این روش را ترک کند و .... که آن شخص به امیرالمومنین گفت پس چرا خود شما اینگونه اید و...امام علی علیه السلام فرمود: من با شما فرق دارم و وظیفه من چیزی است و ...(البته قریب به این مضامین)، استاد سوال من از حضرتعالی این است که ما در چه جاهایی موظف به الگوبرداری از معصومین هستیم و کجا دیگر بنابر نقش آنان در عالم، صرفا وظیفه آنان است. در حقیقت چه بخش از زندگی معصومین برای ما الگو محسوب می شود؟اگر همه اش، پس جایگاه اینگونه روایات کجاست؟تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در سلوک عرفانی سالک مبتدی نباید مشغول اذکار و عباداتی شود که سالک ره‌رفته به آن‌ها مبادرت می‌کند، هرچند نمونه‌ی عالی خود را سالک ره‌رفته در نظر می‌گیرد. همه‌ی انسان‌ها نسبت به امامان معصوم در حکم سالک مبتدی هستند که در انجام واجبات و ترک محرمات امامان معصوم برایشان اُسوه‌اند ولی این‌طور نیست که در همه‌ی مراحل سلوک الی‌الله کسی طاقت اعمالی را دارد که آن انسان‌های واصل به آن اعمال مبادرت می‌کنند. موفق باشید
3186

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید. لطفاً نظر لایبنیتس و علامه در باره اصالت نفس را با هم مقایسه بفرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این کار من نیست. موفق باشید
2836
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز اگر در خانواده مان کسی باشد که مال یتیم با مالش قاطی باشد ما چطور برخورد کنیم واگر یک مال خر داشته باشیم چطور
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤال را از مرجع تقلیدتان بپرسید. موفق باشید
2135
متن پرسش
سلام من هر چه فکر می کنم نمی توانم این تناقض را حل کنم،شما یک بار می گویید قیامت کبری هنوز برپا نشده(طبق آیات قرآن) و آن روزی است که همه با هم محشور می شوند(با همه ویژگی ها و اتفاقات و رویداد ها و مطالبی که در احادیث ذکر شده)،بار دیگر می گوییدانسان الان در قیامت(نه برزخ )حاضر است،بار دیگر می گویید برزخی ها دارند به سوی قیامت پیش می روند.بالاخره یا قیامت کبری واقع شده،یا نشده،اگر نشده و همه با هم محشور می شوند پس قیامتی شدن و به قیامت رسیدن و الان قیامتی قیامتی شدن یعنی چه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از نظر وجودی، قیامت هم اکنون هست، ‌مثل خدا که هم‌اکنون هست ولی همین‌طور که انسان‌ها باید به سوی خدا سیر کنند و به قرب الهی برسند، عالم و آدم باید سیر کنند تا به قیامت برسند. موفق باشید
2036

تکامل جنیانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار : ابزار تکمال جنیان چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- جنّ و انس هر دو از طریق شریعت الهی تکامل می‌یابند.
1186

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بنام خدالطفاتعبیر خواب زیر رابرایم کاملا شرح دهید: خواب دیدم خدمت آیت الله ناصری بودم وجمعی از مردم هم حضور داشتند وپذیرایی می کردم بعد مردم کم کم از آن مجلس می رفتند آقای ناصری حرکاتی انجام می دادند که به ظاهر متعارف نبود و به همن دلیل مردم متراکم می شدند بعد من با خودم گفتم در دوره آخر الزمان این حرکات را مردم تشخیص نمی دهند وفکر می کنند کار بدی است بعد من در خدمت آقا ماندم وشروع به قرائت زیارت عاشورا کردم ودر تفکرم بود که تا آخر با آقا ایستاده ام واز آن جمع تنها کسی که تا آخر ایستاد من بودم وظاهرا دیگران آقای ناصری را زودتر ترک کردند در بین این زمان هم شامی از بیت آقای ناصری آوردند وما خوردیم
متن پاسخ
بسمه تعالی . سلام علیکم .با عرض معذرت بنده علم تعبیر خواب ندارم.موفق باشید
22977
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: طبق مقاله «۸» صفحه ای ذیل نظر امام خمینی (ره) در مورد زکات و مالیات قبل از انقلاب و بعد از آن کاملا یا تقریبا تغییر می کند. رهبری معظم نیز به این اصل مهم که در بیش از ۵۰ بار در کنار نماز آمده است چندان توجهی نداشته اند. خواهشمند با توجه به فضا و عالم جدید و با گذشت ۴۰ سال از انقلاب نکاتی را بیان فرمایید. شه گلی - از ارادتمندان جنابعالی متن مقاله به نام پروردگار رزّاق، واسع، علیم و قدیر حضور محترم کلیه مکلّفین در قبال آیه وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ [1] سلام علیکم خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ [2] پروردگار متعال در مهندسی آخرین دین الهی ظرفیت‏های بسیار دقیق، ظریف و حساب شده‏ای برای اقتصاد و معیشت مردم قرار داده است. توصیۀ نماز به عنوان نماد عبادت و فلسفه خلقت در 27 آیه قرآن کریم در کنار توصیه زکات آمده تا اهمیّت معاش مردم در نظر معبود هر چه بیشتر شناخته شود. طبق آیه فوق الذکر جمع آوری وجوه شرعی از وظایف مهم رهبر دینی برشمرده شده تا موجبات تزکیه مردم فراهم شود. بر اساس آیات و روایات ریشۀ بسیاری از آسیب‏های فرهنگی در جامعه مسلمان که همواره از دغدغه‏های علمای اسلام هم بوده را باید در درآمدهای حلال کسب شده‏ای دانست که واجبات مالی شرعیّه از آنها جدا و ادا نشده یا به عبارت دیگر در لقمه های حلال مخلوط به حرام جستجو کرد. قطعاً بزرگترین وظیفه حکومت اسلامی زمینه سازی برای عبودیت مردم است. بنابراین پس از مسأله توحید، تبیین اهمیت و جایگاه واجبات مالی شرعیه، فرهنگ‏سازی برای پرداخت آن و رعایت امانت و جلب اعتماد مردم در توزیع و مصرف آن از مهمترین امور حکومتی محسوب می‏شود. علیرغم وجود احکام بسیار مترقی زکات در اسلام و خمس در فقه شیعه، متأسفانه پس از انقلاب و استقرار نظام اسلامی شیعه، به هیچ وجه در اجرا از ظرفیت های بالای این واجبات فراموش شده استفاده نشده است. امام خمینی(ره) در کتاب البیع می‏نویسد: "هر کس در مفاد آیه (41 سوره انفال) و روایات تدبّر کند در می‏یابد که تمام سهام خمس به بیت المال تعلق دارد و حاکم حق تصرف در آن را دارد و نظر حاکم که مبتنی بر مصلحت تمام مسلمانان است، لازم الاتّباع می‏باشد. [3] " همچنین ایشان جمع‏بندی نظریۀ خویش را در باب اینکه متصدی وجوه شرعی کیست و اساساً فلسفۀ تشریع مالیات‏های اسلامی نظیر خمس، زکات، جزیه و خراج و... چه می‏باشد به روشنی در کتاب ولایت فقیه (پیش از انقلاب) بیان داشته و می‏فرماید: " مالیات‏هایی که اسلام مقرر داشته و طرح بودجه‏ای که ریخته نشان می‏دهد تنها برای سد رمق فقرا و سادات نیست، بلکه برای تشکیل حکومت و تأمین مخارج ضروری یک دولت بزرگ است. مثلاً خمس یکی از درآمدهای هنگفتی است که به بیت‏المال می‏ریزد و یکی از اقلام بودجه را تشکیل می‏دهد. طبق مذهب ما، از تمام منافع کشاورزی، تجاری، منابع زیرزمینی و روی زمینی و به طور کلی از کلیه منافع و عواید، به طرز عادلانه‏ای خمس گرفته می‏شود. بدیهی است درآمد به این عظمت برای اداره کشور اسلامی و رفع همه احتیاجات مالی آن است. هرگاه خمس درآمد کشورهای اسلام یا تمام دنیا را اگر تحت نظام اسلام درآید، حساب کنیم، معلوم می‏شود منظور از وضع چنین مالیاتی فقط رفع احتیاج سید و روحانی نیست، بلکه قضیه مهمتر از اینهاست. منظور رفع نیاز مالی تشکیلات بزرگ حکومتی است. اگر حکومت اسلامی تحقق پیدا کند، باید با همین مالیاتهایی که داریم، یعنی خمس و زکات - که البته مالیات اخیر زیاد نیست - جزیه و خراجات (یا مالیات بر اراضی ملی کشاورزی) اداره شود. این به عهده متصدیان حکومت اسلامی است که چنین مالیاتهایی را به اندازه و بر تناسب و طبق مصلحت تعیین کرده سپس جمع آوری کنند و به مصرف مصالح مسلمین برسانند. [4] " همچنین ایشان پس از انقلاب خطاب به وزیر امور اقتصاد و دارایی وقت و معاونین این وزارتخانه در تاریخ 31/3/58 فرمودند: " و اگر یک روزی هم انشاءالله توانستیم، توانستید که همان مالیات اسلامی را بگیریم و آن هم کم رقمی نیست، البته از زکات خیلی نیست اما اندازه فقرا هست که دیگر فقیر را نمی‏گذارد وجود پیدا کند. اما خمس یک مالیات بسیار هنگفتی است و این مالیات بسیار هنگفت برای همه چیز است یعنی سیستمش طوری است که، اینطور نیست که خیال بشود که برای فقرا است. خمس تمام عایدی تمام یک مملکت در هر سال یک قلم بسیار درشت است و این می تواند اداره بکند. اگر انشاءالله توانستید، توانستیم همین سیستم اسلامی را که دیگر در مالیات هم هیچ احتیاج به اینکه یک چیز دیگری زاید بر آن باشد نداشته باشیم، همین خمس تمام درآمدها و بسیار عادلانه است برای اینکه این بقال سر محله به اندازه خودش مالیات می‏دهد، آن آدمی هم که صاحب کارخانه های کذاست آن هم به اندازه خودش مالیات می‏دهد. این یک طور سیستمی است که یک جور با عدالت رفتار شده و اگر چنانچه انشاءالله هم بشود، که دیگر هیچ احتیاجی به اینکه مردم زاید بر آن چیزی بدهند ندارد و البته حالا که باز آن ترتیب نشده است و امید است که بشود و اگر بشود هم یک درآمد بسیار سرشاری است که شاید همه چیز ما را اداره بکند و انشاءالله مملکت صحیح و سالم بشود و خودتان اداره‏اش بکنید.[5]" از طرفی ایشان مالیات بر درآمد را جزء مؤونه دانسته و محاسبۀ خمس را پس از کسر آن جایز می‏داند. یعنی در حکم ایشان، مالیات جدید فعلی که در بیان فوق زاید بر حکم اصلی توصیف شده، پذیرفته شده است. با تجربه و بررسی مشخص است که این حکم نتوانسته زمینه‏‏ای برای تحقق آن استنباط فقیهانه ایشان از احکام در قبل از انقلاب و توصیه ایشان پس از انقلاب را فراهم کند. یعنی در اجرا نسبت منطقی و معقولی بین مالیات‏های حکومتی و خمس برقرار نشده تا با پرداخت مالیات که ضمانت اجرایی دارد از یک سو اموال مردم مسلمان حلال گردد و از سوی دیگر پشتوانۀ اقتصادی حکومت منطبق بر احکام اسلام شود. با دنبال کردن بیانات ایشان پس از انقلاب، علت قانونی نشدن حکم اولیه خمس و قانونی شدن حکم ثانویه مالیات حکومتی را باید در نوع نگاه ایشان و برخی از بزرگان نظیر شهید آیت‏الله دکتر بهشتی در ضمانت اجرایی این دو شیوه جستجو کرد. ایشان در پاسخ به عده‏ای که ابراز می‏داشتند مالیات حکومتی نباید اخذ گردد، در تاریخ 26/9/62 فرموده‏اند: " آقا می‏نویسد مالیات نباید داد. آخر شما ببینید بی اطلاعی چقدر. آقا، ما امروز روزی نمی‏دانم چند صد میلیون ما الان خرج این - چیزمان است – جنگ‏مان است. روزی چند صد میلیون خرج جنگ با سهم امام می شود درستش کرد حالا؟ حالا ما می‏توانیم مردم را همه را بنشانیم اینجا و به زور از سهم امام بگیریم؟ سهم امام حالا به اندازه‏ای است که همین حوزه‏ها را بگردانیم، بیشتر از این هم نیست، یک کمی اگر بیشتر باشد می‏دهند به دولت. یکدفعه آدم بگوید که نخیر، ما می‏گوییم که دولت مالیات نگیرد، سهم امام بگیرد. چه جور؟ از کجا بیاوریم سهم امام اینقدر؟ ما از کجا سهم امام و سهم سادات پیدا کنیم که دولت را اداره بکنیم، مملکت را اداره بکنیم، اینهمه اشخاصی که ریخته‏اند به جان دولت و خرج دارند و چی دارند اداره بکنیم. خوب، بی فکر حرف می‏زنند آقایان، یک کسی می‏رود یک چیزی به آنها می‏گوید آنها هم باورشان می‏آید. آقایان دیگر هم همین طورند، با سلامت نفسی که دارند باورشان می‏آید. [6] " همچنین آیت‏الله دکتر بهشتی نیز در خطاب به عده‏ای که با اخذ مالیات حکومتی مخالف بودند، فرموده‏اند: "تجربه نشان داده است و ما نیز می‌دانیم که مالیاتهای چهارگانه مشخص و کمکهای داوطلبانه مردم کم است و بودجه حکومت با آنها تأمین نمی‌شود. اداره جامعه اسلامی بدون یک نظام مالیاتی که قطعاً مشتمل بر وضع مالیاتهای نوئی است که در آیات و روایات به آنها تصریح نشده و بخصوص نام برده نشده است ممکن نیست. [7] " در اینجا بحث بر سر صحت یا عدم صحت وضع مالیات حکومتی (مالیات جدید بر اساس حکم ثانوی) نیست بلکه بحث بر سر این است که چه میزان بر روی احکام مالی اولیه (خمس، زکات، خراج ، جزیه و...) تمرکز شده و ظرفیت‏های آن سنجیده شده که باید به ناکارآمدی آن‏ها در تأمین بودجه حکومت نظر داد. برای جلوگیری از اطالۀ کلام در اینجا روایتی نقل می‏گردد و ادامۀ بحث ذیل حدیث پیگیری می‏شود. در روایتی از امام باقر)ع( آمده است که ایشان فرمودند: روزى پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وارد مسجد شدند و با جمله برخیز فلانی، برخیز فلانی، برخیز فلانی » قم یا فلان، قم یا فلان، قم یا فلان « پنج نفر را از مسجد اخراج کردند و فرمودند: شما که زکات نمى دهید از مسجد بیرون بروید. آرى نمازگزار واقعى بخیل نیست. [8] نکته ظریف، دقیق و قابل توجه اینکه حضرت رسول اکرم(ص) در پاسخ به عدم پرداخت واجب مالی شرعیۀ آن پنج نفر - که قطعاً پس از تبیین صحیح حکم و دادن فرصت کافی برای اجرای حکم صورت گرفت – مانند برخی از گناهان دیگر نظیر زنا و شرب خمر که مجازات تعیین شده دارند، عمل نکرد بلکه از شفافیّت و نظارت همگانی بهره جست تا برای اشخاصی که ناقض احکام زمینه ساز عدالت اجتماعی هستند، شرایط حضور در اجتماع سخت گردد. اهمیت مسأله تا حدّیست که آبروی شخص که در اسلام جایگاه ویژه‏ای دارد باید هتک گردد تا عدالت اجتماعی تضمین شود. آیا می‏توان تصور نمود که این واکنش پیامبر اکرم (ص) برای یک عمل داوطلبانه بوده است. شاید تصور داوطلبانه بودن انجام پرداخت واجبات مالی شرعیه در نظر برخی با عنایت به توصیه‏هایی که حضرت علی(ع) به مأمورین جمع‏آوری زکات داشته‏اند، شکل گرفته باشد. در نامه 25 نهج البلاغه آمده است: " چون به قبیله‏ای برسی... پس بگوی که ای بندگان خدا! ولیّ خدا و خلیفه او مرا به نزد شما فرستاده تا سهمی را که خدا در اموالتان دارد بستانم. آیا خدا را در اموالتان سهمی هست که آن را به ولی خدا بپردازید؟ اگر کسی گفت نه، به سراغش مرو و اگر کسی گفت: آری، بی آنکه او را بترسانی یا تهدیدش کنی یا بر او سخت گیری یا به دشواری‏اش افکنی به همراهش برو و آنچه از زر و سیم دهد بستان..." قطعاً این توصیه‏ها را باید در کنار این روایت امام صادق(ع) قرار داد که فرمودند: " امام و پیشوای مسلمانان مردم را وادار می کند که از اموال آنان زکات گرفته شود؛ زیرا خدا فرموده است: از اموال آنان صدقه بگیر[9]" البته یادآوری نظر امام خمینی(ره) در اینجا خالی از لطف نیست: " بهتر است که زکات را در زمان غیبت حضرت مهدی(عج) به فقیه و حاکم اسلامی بدهند به ویژه اگر دستور بدهد؛ زیرا او به جایگاه و محل مصرف آن آگاه‏تر است و اگر فقیه و حاکم اسلامی بنا بر مصلحت اسلام یا مسلمانان حکم کند که مردم زکات مال خود را به او بپردازند پیروی از وی هر چند که از او تقلید نکنند واجب است. [10] " با دقت در مطالب فوق و مطالعه مقالۀ ارزنده "نگرش مالیاتی خمس، آثار و پیامدها [11] " که به اثبات تفوّق نگرش مالیاتی بر خمس نسبت به دیدگاه سنتی می‏پردازد و در نظر داشتن احادیثی که عدم پرداخت زکات را موجب خروج از ایمان و اسلام می‏داند[12] از یک سو و نبودن مجازات معین در اسلام برای عدم پرداخت زکات از سوی دیگر، باید بر ضرورت و اجباری بودن پرداخت واجبات مالی شرعیه توسط عموم مسلمین و جمع‏آوری آن از سوی دولت اسلامی تأکید نمود و شفافیت و نظارت همگانی را ضامن اجرایی آن دانست که به حق در صورت فرهنگ سازی مناسب ابزاری بسیار قوی و تأثیرگذار است. البته بدون برنامه ریزی و اجرای گام به گام با هدف اعتمادسازی نمی‏توان به این مهم دست یافت. اکنون دوست و دشمن اذعان دارند که عدم شفافیت در نظام جمهوری اسلامی در سطوح و موضوعات مختلف (خصوصاً در امور مالی) موجب سلب اعتماد عمومی گشته و زمینه انواع رانت‏ها و فسادها را فراهم آورده است که افسوس هر انسان با بصیرتی را بخاطر دوری از احکام اسلام در نظامی که داعیه اسلام دارد، برمی‏انگیزد. ضمانت اجرایی شفافیّت در کنار اصول فقهی می‏تواند مواد اولیه برای قانونگذار جهت ایجاد ساختار مالیاتی بر اساس واجبات مالی شرعیه را فراهم کند. مراجعه به مقاله تحقیقی با عنوان " تحلیل مقایسه‏ای آثار توزیعی مالیات بر درآمد در اسلام و نظام مالیات بر درآمد در ایران[13]" مشخص می‏دارد که نظام خمس در مقایسه با مالیات حکومتی فعلی با کمترین اخلال در نظام اقتصادی در اجرای عدالت موفق‏تر عمل می‏کند. همچنین مقالۀ "برآورد ظرفیت خمس در رفع فقر در ایران طی سال‏های 89-80 [14]" به تحقیق ظرفیت بالای خمس را در رفع فقر که مهمترین وظیفه حکومت اسلامی برای ریشه‏کنی دردناکترین آسیب اجتماعی است، نشان می‏دهد. حکم مترقّی خمس از دو منظر می‏تواند در اقتصاد نقش آفرینی کند: اگر حکم خمس قانونی شود با توجه به حبّ مالی که خدا در نهاد عموم قرار داده، شخص از یک سو تلاش می‏کند که سرمایه خود را در چرخش داشته باشد تا خمس کمتری پرداخت کند که این خود به پویایی اقتصاد، اشتغال و تولید کمک می‏کند و از سوی دیگر در صورتی که پس‏انداز داشته باشد باید یک پنجم آن را پرداخت کند که در صورت مدیریت صحیح در راستای ریشه کنی فقر و سایر مصالح عمومی مسلمین هزینه خواهد شد. قانونگذار در نظام جمهوری اسلامی برای مسائلی نظیر شرب خمر، عدم رعایت حجاب، روزه خواری و بسیاری از احکام اسلام که اثر اجتماعی دارند، قانون وضع نموده اما واجبات مالی شرعیه که بر اساس یک مهندسی دقیق برای پیشگیری از فقر و برقرای عدالت در جامعه در شرع مقدس وضع شده، هیچ جایی در قانون فعلی کشور ندارد. آیا این دو یا چندگانگی مصداق آیات نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَنَكفُرُ بِبَعضٍ[15] و الَّذينَ جَعَلُوا القُرآنَ عِضينَ[16] نیست؟ اساساً نظامی که از بالاترین ظرفیتها و احکام اقتصادی اسلام و خصوصاً فقه شیعه برای برقرای عدالت اقتصادی و حلال کردن مال مردم و بودجه دولت استفاده نمی‏کند، می تواند اسلامی خطاب شود؟ اگر پس از انقلاب حکومت اسلامی تشکیل شده پس چرا ساز و کاری وجود ندارد که پرداخت به این حکومت اموال مردم را تطهیر نماید و مورد تأیید مراجع باشد؟ مگر مصدّقین در حکومت نبی اکرم(ص) و حضرت علی(ع) وظیفه تخمین سهم خدا در اموال مردم و جمع آوری آن را بر عهده نداشتند و بواسطه این دریافت موجبات تزکیه و عبودیت مردم فراهم نمی‏شد؟ مگر نه اینکه " اگر عبادت ده جزء داشته باشد نه جزء آن در کسب روزی حلال است[17]"و ریشه بسیاری از گناهان و آسیب های فرهنگی- اجتماعی در حلال نبودن لقمه‏هاست؟ پس چرا چنین ساختاری در حکومت ولی فقیه وجود ندارد؟ مگر ولایت فقیه همان ولایت رسول الله نیست؟ وقتی چارچوب بودجه اقتصادی نظام از بنیان سکولار و بر مبنای منبع زیرزمینی نفت بسته شده و نسبتی با احکام اقتصادی اسلام ندارد چگونه می‏توان از دولتها مطالبه کرد که عدالت اسلامی را برپا کنند؟ نظامی که توانایی رسانه‏ای آن در ایامی نظیر انتخابات و راه‏پیماییها بر کسی پوشیده نیست چرا راجع به فرهنگ‏سازی برای واجبات مالی شرعیه که از ارکان عبودیت جامعه محسوب می‏شود اینچنین بی رمق فعالیت می‏کند؟ آیا شیوع فقر با جلوه‏هایی نظیر کارتن‏خوابی و گورخوابی را نباید نشان از متنافر بودن حرکت اقتصادی نظام با اقتصاد اسلامی دانست؟ به واقع اگر فرض کنیم همۀ دشمنی‏ها و تحریم‏ها علیه ایران مرتفع گردد، ریل گذاری نظام در اقتصاد، ما را به سوی اقتصاد اسلامی پیش می‏برد؟ البته اگرچه متأسفانه در بخش اقتصادی قانون اساسی اشاره‏ای به واجبات مالی شرعیّه نشده اما در اصل 44 شرط به رسمیت شمردن مالکیت‏ها، خارج نبودن از محدودۀ قوانین اسلام ذکر شده که می‏تواند در قانونمند نمودن و ساختاردهی بسیار راهگشا باشد. در واقع خلأ یا ضعف فقه حکومتی خصوصاً در حوزۀ اقتصاد، آسیب جدّی به اسلامی شدن اقتصاد ایران زده است. خمس و زکات احکامی هستند که وقتی با یک فرهنگ‏سازی مناسب به طور همه گیر در جامعه اجرا شود، روح برابری، برادری همدلی و احساس مسوولیت را برقرار می کند و این روحیه است که ربا را در انواع اشکالش ریشه کن کرده و زمینه ساز دستور قرآنی قرض الحسنه خواهد بود. دستورات اسلام با یک پیوستگی و انسجام در هم تنیده شده‏اند و غفلت از یکی امکان اجرای صحیح دیگری را مختل خواهد کرد. اینکه اکنون نظام جمهوری اسلامی به زعم مراجع تقلید همچون آیت‏الله جوادی آملی دچار نظام بانکداری ربویست نتیجه غفلت از واجبات مالی شرعیه در فرهنگ سازی، قانونگذاری و اجراست. در حالیکه با مراجعه به قرآن کریم[18] و روایات معصومین علیهم السلام[19] علل بسیاری از بلایای طبیعی که کشور ما هر ساله با آن‏ها روبروست نظیر خشکسالی، از بین رفتن محصولات و ثمرات با سیل و سرمای نابهنگام و زلزله با عواقب وخیم و دردناک آن، در عدم پرداخت واجبات مالی شرعیه ریشه یابی می‏گردد[20]، چرا در نظام جمهوری اسلامی که در اصل دوم قانون اساسی بر پایه ایمان به خدای یکتا و و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او و وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین و... برای برپایی قسط و عدل برپا شده و طبق اصل پنجم آن در زمان غیبت حضرت ولی عصر «عجل الله تعالی فرجه»، ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبّر است، علیرغم بلایای طبیعی متعدد هیچگاه ارتباط بلایای طبیعی و انحراف از قوانین مالی اسلام در قانونگذاری و اجرا توسط ولی فقیه تبیین نمی‏شود؟ اما استکبار ستیزی که در جای خود بسیار هم لازم است، در بیانات ایشان ظهور و بروز بسیار دارد. آیا این رعایت شرط عدل در پرداختن به احکام اسلام است؟ با نظام مالی ربوی دولتها[21]، عدم حضور واجبات مالی شرعیه در نظام مالیاتی و توجه به آیات 277 تا 279 سوره بقره[22] و حدیث امام علی(ع) مبنی بر اینکه کسی که زکات ندهد همانند کسیست که ربا می‏خورد[23]، آیا این نظام به واقع در جنگ با خداست یا شیطان بزرگ آمریکا؟ این تصادف نیست که نظام پس از قریب به چهل سال از یک سو با بزرگترین چالش در حوزه اقتصاد مواجه است و فقر و اختلاف طبقاتی به اوج خود رسیده و از سوی دیگر در اجرای احکام اقتصادی اسلام غفلت ورزیده است. بستر اسلامی در حوزه اقتصاد فراهم نشده فلذا در ساختار اقتصادی فعلی برنامه هر دولتی در حوزه اقتصاد در صورت سلامت در اجرا، جنبه تسکین درد داشته و علاج واقعی نیست. علاج در رجوع به احکام اسلام ناب است. ناگفته پیداست نخستین گام برای تحقق این مهم بر عهده متولیان دین (ولی فقیه و مراجع عظام تقلید) بوده که باید با یک عزم جدی و اجتهاد جمعی احکام لازم را استخراج نمایند و پویایی فقه شیعه را نشان دهند تا ضمن فرهنگ‏سازی، زمینه‏ برای قانون‏گذاری و اجرا فراهم و قصور گذشته جبران گردد. قطعاً اقتصادی که ریشه در احکام اسلام ناب داشته باشد توانایی مقاومت در برابر هر گونه تهدید و تهاجم دشمن را خواهد داشت. البته خاطر نشان می‏گردد که پس از فرهنگ‏سازی و تبیین اهمیت و فوائد خمس و زکات که خود مستقلاً نیازمند برنامه‏ریزی رسانه‏ایست؛ بزرگترین مانع برای ایجاد ساختار مالیاتی بر مبنای واجبات مالی شرعیّه، عدم وجود اعتماد دو طرفه بین مردم و حکومت است که جلوه‏های آن در حجم بسیار فرارهای مالیاتی کنونی، کاملاً هویداست. وظیفۀ حفظ نظام و تولید امنیت و اقتدار برای نظام اسلامی شیعه زمانی محقق می‏گردد که تک‏تک ما اولاً به آرمان‏های نظام اسلامی شیعه معتقد باشیم و ثانیاً مطمئن باشیم که حرکت و رویکرد نظام به سمت آن آرمان‏هاست. با مطالبی که ارائه شد در خصوص این اطمینان حداقل در حوزۀ بسیار مهم اقتصاد که زمینه‏ساز سایر حوزه‏های فرهنگی- اجتماعی ا‏ست، با چالش جدّی مواجهیم که مستقیماً در انجام مطلوب وظیفۀ حفظ نظام و تولید امنیت و اقتدار برای آن، تأثیرگذار است. در اینجا با اعتقاد به نظام ولایت فقیه و باور به اینکه ولایت فقیه مقدمه ولایت معصوم است، موارد ذیل برای عملیاتی شدن اقتصاد اسلامی پیشنهاد می‏گردد: 1. اجماع حدّالامکان ولی‏فقیه و مراجع عظام تقلید بر نظام مالیاتی مبتنی بر واجبات مالی شرعیه و ورود به مقوله فرهنگ‏سازی و اجرای اقتصاد اسلامی بر پایه آن و اذعان صادقانه به اینکه پس از انقلاب اسلامی در این زمینه قصور رخ داده است. این اظهار تأسف و قصور صادقانه خود اوّلین و مهمترین گام برای تحقّق اقبال عمومی به پرداخت واجبات مالی شرعیه خواهد بود. 2. فعالیت رسانه‏ای هدف‏دار، محققانه و برنامه‏ریزی شده با استفاده از حداکثر ظرفیت‏های رسانه‏ای کشور برای تبیین ظرفیت‏های احکام اقتصادی اسلام و ایجاد همدلی و عزم ملّی در همۀ طبقات جامعه برای ریشه‏کنی فقر، افزایش تولید، ایجاد اشتغال و... 3. استفاده از ظرفیت‏های اجرایی و تشکیلاتی غیردولتی نظیر حوزه‏ها، مساجد و خیریه‏های خوشنام و مورد وثوق مردم در اقصی نقاط کشور با توجه به ایجاد شکاف در اعتماد مردم نسبت به دولت در راستای شناسایی نیازها، جمع‏آوری واجبات مالی شرعیه و توزیع و مصرف منابع گردآوری شده تحت نظارت رهبری و مراجع عظام تقلید 4. استفاده از ظرفیت‏های فوق‏العادۀ آستان قدس رضوی در اجرای فعالیت‏ها و مردم‏نهاد کردن هر چه بیشتر امور. 5. تلاش مجدّانه فقها، حقوقدانان و اقتصاددانان متعهد و نمایندگان مجلس با نظارت شورای نگهبان برای قانونگذاری و جایگزینی تدریجی نظام مالیاتی فعلی با نظام مالیاتی مبتنی بر واجبات مالی شرعیه، به موازات تبلیغات فرهنگی در عرصه اجتماع. 6. همراه کردن تدریجی دولت در فعالیت‏ها به عنوان پیرو یک حرکت منسجم ملّی و نه پایه. در پایان از باب وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ[24] مطالب ذیل ارائه می‏گردد: • در همه‌ی زمینه‌ها پیشرفت اتفاق افتاده اما در زمینه‌ی عدالت باید کار کنیم و باید از مردم و خدا عذرخواهی کنیم. درباره عدالت مشکل داریم. ان‌شاءالله با همت مردان و زنان کارآمد در این ناحیه هم پیشرفت خواهیم کرد. [25] • امام علی( ع) می‏فرماید: یا أیهاالناس ان لی علیکم حقا ولکم علی حق فاما حقکم علی فالنصیحه لکم. .. و اما حقی علیکم فلوفاء بالبیعه والنّصیحه فی المشهد والمغیب. مردم! من بر شما حقی دارم و شما بر من حقی حق شما بر من نصحیت خیرخواهانه برای شماست. .. و حق من بر شما وفاء به بیعت و نصیحت در حضور و غیاب من است. [26] • امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) در منى براى مردم سخنرانى كرد و فرمود: خدا خرم و شادان كند بنده‏اى را كه سخنم را بشنود و در گوش گيرد و به كسانى كه نشنيده‏اند برساند،... سه چيز است كه دل هيچ مسلمانى با آن خيانت نكند: خالص نمودن عمل براى خدا، نصیحت پيشوايان مسلمين (اعم از معصوم و غیر معصوم) و همراه بودن با جماعت مسلمين. [27] • امام محمد باقر(ع) فرمودند: اگر علما نصيحت را پنهان دارند، خيانت كرده‌اند. اگر سرگشته گمراهى را ديدند و او را راهنمايى نكردند و يا (دل) مرده‌اى را زنده ننمودند، وه كه چه كار زشتى كرده‌اند. چون خداوند تبارك و تعالى در كتاب، از ايشان پيمان گرفته كه به معروف و آنچه فرمان يافته‏اند فرمان دهند و از آنچه نهى شده‏اند نهى كنند و بر نيكوكارى و پرهيزكارى یكديگر را يارى كنند و در گناه و ستم يكديگر را يارى نكنند. [28] • در زمانى كه مرجعيت به عنوان شاخص زعامت و رهبرى شيعه تلقى مى‏گرديد شهيد مطهرى مرقوم فرمودند: مراجع، فوق انتقاد به مفهوم صحيح اين كلمه نيستند و معتقد بوده و هستم كه هر مقام غير معصومى كه در وضع غير قابل انتقاد قرار گيرد، هم براى خودش خطر است و هم براى اسلام. ... مانند عوام فكر نمى‏كنم كه هر كه در طبقه مراجع قرار گرفت مورد عنايت خاص امام زمان(عج) است و مصون از خطا و گناه و فسق است. اگر چنین چیزی بود، شرط عدالت بلاموضوع بود. [29] • مولای متقیان علی(ع) فرمودند: گمان مبريد اگر حقّى به من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد، يا در پى بزرگ نشان دادن خويشم، زيرا كسى كه شنيدن حق، يا عرضه شدن عدالت بر او مشكل باشد، عمل كردن به آن، براى او دشوارتر خواهد بود. پس، از گفتن حق يا مشورت در عدالت خوددارى نكنيد، زيرا خود را برتر از آن كه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم نمى‏‏دانم، مگر آن كه خداوند مرا حفظ فرمايد. [30] به امید اینکه تنها حکومت شیعۀ زمینه ساز ظهور حضرت ولی عصر(عج) در طول تاریخ اسلام، بتواند روز به روز جلوه‏های کاربردی بیشتری از اسلام ناب را در برابر چشم جهانیان قرار دهد و عملاً با عبور از شعار، مهمترین رسالت خویش را که همانا زمینه‏سازی ظهور حضرت مهدی موعود(عج) است، با موفقیّت به انجام رساند. و من الله التوفیق مهر97 مآخذ 1. بخشی از آیه 187 سوره آل عمران- ترجمه کامل آیه: و چون خدا از آنان که کتاب به آنها داده شد پیمان گرفت که حقایق کتاب آسمانی را برای مردم بیان کنید و کتمان مکنید، پس آنها عهد خدا را پشت سر انداخته و آیات الهی را به بهایی اندک فروختند، پس بد معامله‌ای کردند. 2. آیه 103 سوره توبه – ترجمه: (ای پیامبر) از اموال آنها صدقه بگیر و به این صورت آنها را پاکیزه گردان و اموالشان را نمو بده و بر آنها دعای خیرنما، همانا دعای توباعث آرامش آنهاست و خدا شنوا و داناست. آیت الله جوادی آملی در درس تفسیر آیه 151 سوره بقره " كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ " با توجه به آیات قرآن صدقه، عدم دلبستگی به دنیا، پرداخت خمس و زکات، توحید، رعایت آداب معاشرت را از جمله راههاي عملي تزكيه برشمرده و با اشاره به آیه 103 سوره توبه تأکید می کند: احكام مالي و مسائل مالي انسان را آلوده مي‌كند نه يعني مال آلوده است، آن تملك بيجا آلوده است، آن تعلق ناروا آلوده است. 3. البیع ، امام خمینی ج۲ ص 495 4. ولایت فقیه، امام خمینی ص ۲۲-۲۴ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی 5. صحیفه نور جلد 7 صفحه 172 6. صحیفه نور، ج۱۸، ص۱۸۶ 7. اقتصاد اسلامی، شهید بهشتی، ص ۱۱۱- ۱۱۴، دفتر فرهنگ اسلامی 8. من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 12 ، وسائل الشیعه، ج 9ص 24 9. یجبر الامام الناس علی اخذ الزکاه من اموالهم لان الله عزوجل قال: "خذ من اموالهم صدقه" - دعائم الاسلام، قاضی نعمان مصری، ج 1، ص 253 ؛ بحارالانوار، ج 93، ص 86، حدیث 7 10. تحریرالوسیله، ج 1، ص 343 11. محمد امیر نوری کرمانی - مجموعه مقالات دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی(س) – صفحه 137 12. قال ابوعبدالله: من منع قيراطا من الزکاه فليس بمؤمن و لا مسلم و هو قول الله عزوجل: "رب ارجعون لعلّي اعمل صالحا فيما ترکت" امام صادق (ع) فرمود: "کسي که به وزن يک قيراط از زکات واجب را نپردازد مؤمن و مسلمان نيست و مصداق فرموده خداست (که بعد از مرگ مي گويد) خدايا مرا برگردان تا بعدها کار شايسته انجام دهم. - وسايل الشيعه ج 6 ص 18 13. محمدتقی گیلک حکیم آبادی - مجله تحقیقات اقتصادی- شماره 57 – پاییز و زمستان 79 – ص 189 الی 228 14. محمد مهدی عسگری / سحر نیازخانی – فصلنامه علمی- ترویجی اقتصاد و بانکداری اسلامی- شماره هشتم- پاییز93- ص 101 الی 122 15. قسمتی از آیه 150 سوره نساء- ترجمه کامل آیه: کسانی که خدا و پیامبرانِ او را انکار می‌کنند و می‌خواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند و می‌گویند: «به بعضی ایمان می‌آوریم، و بعضی را انکار می کنیم» و می‌خواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند. 16. آیه 91 سوره حجر- ترجمه: همانها که قرآن را تقسیم کردند (آنچه را به سودشان بود پذیرفتند، و آنچه را بر خلاف هوسهایشان بود رها نمودند) 17. رسول اکرم (ص) - بحارالأنوار، ج 103، ص 9، ح 37 18. فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ فَما کانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ ما کانَ مِنَ المُنْتَصِرينَ - قصص 81 - "او و خانه اش را در زمین فرو بردیم ، پس او هیچ کسی را نداشت که به غیر خدا او را یاوری کند و خودش هم از منع کنندگان از عذاب نبود." قارون از پرستش الهی سر باز زد و از دادن حقوق واجب و استفاده صحیح از ثروت ابا کرد و بالاخره به زمین فرو رفت که یکی از آثار زلزله، فرو بردن زمین است. وَ ما کانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُرى‏ بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها مُصْلِحُونَ – هود 117- " و پروردگارت رانسزد که اهل آبادیهایی را که شایسته کار و اصلاحگرند به ستم نابود کند" این آیه لزوم ریشه یابی برای هر پیشامد طبیعی مهلک اعم از زلزله، سیل و... را توسط رهبران دینی و مردم، گوشزد می‏کند. 19. امام صادق (ع): خداوند بر این امت چیزی را سخت تر از زکات واجب نکرده است و اکثر هلاکت امت ها به خاطر نپرداختن آن است.] وافی، ج ۱۰، ص ۳۳٫[ امام صادق (ع): ما ضاع مال فی برّ و لا بحر الا بتضییع الزکاه ؛ هیچ مالی در خشکی یا دریا ضایع و تلف نمی شود، مگر به خاطر آن که زکات آن پرداخت نشده باشد[کافی، ج ۳، ص ۵۰۵] رسول خدا (ص): لاتزال امتی بخیر ما تحابوا و اقاموا الصلوه و اتوا الزکاه فاذا لم یفعلوا ذلک ابتلوا بالقحط و السنین ؛ امت من مادامی که یکدیگر را دوست بدارند و اهل نماز و زکات باشند در خیر و سعادت به سر می برند، ولی اگر این گونه نباشند، گرفتار قحطی می شوند. [ جامع الاحادیث، ج ۹، ص ۴۸] امام رضا(ع): پرداخت خمس، کلید روزى شما است و مایه پاک شدن گناهان شما و ذخیره‏اى است که براى روز بى‏نوائى خود پس انداز کنید. آن را از ما دریغ ندارید و خود را از دعاى ما محروم‏ نسازید. ]اصول کافى-ترجمه کمره‏اى جلد ‏۳ صفحه ۶۳۳[ رسول خدا (ص): اذا منعت الزکاه منعت الارض برکاتها؛هرگاه زکات پرداخت نشود، زمین برکات خود را از مردم باز می دارد.[جامع الاحادیث، ج ۹، ص ۵۲] امام باقر (ع): اگر زکات پرداخت نشود، برکت از کشاورزی و میوه ها و معادن برداشته می شود.[ کافی، ج ۲، ص ۳۷۴٫ [ 20. در احادیث گناهان دیگری نظیر زنا، ربا، کم فروشی و... به عنوان علل نزول بلایا ذکر شده‏اند اما با توجه به اهمیت روزی حلال مطابق حدیث " العباده عشرة اجزاء تسعة أجزاء في طلب الحلال "، عدم پرداخت فراگیر واجبات مالی شرعیه با آمیخته کردن روزیهای مردم به حرام اولاً زمینه بروز سایر گناهانی را که نازل کننده بلا هستند برای مردم فراهم می‏کند و ثانیاً با عمومیت داشتن در بین مردم استحقاق عذاب الهی با بلایای طبیعی را برای عموم فراهم می‏کند. 21. علاوه بر تعیین نرخ سود قطعی بر وام ها و سپرده ها ، جریمه دیرکرد و... علیرغم کلاه‏های شرعی در نظام بانکداری، تغییر نرخ ارز و سکه توسط دولت‏های ادوار مختلف در نظام جمهوری اسلامی به عنوان منبع درآمد از مصادیق بارز رباخواری دولتهاست. 22. إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ 277 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنينَ 278 فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ 279 23. جامع الاحادیث، ج ۹، ص 63 24. آیه 55 سوره ذاریات – ترجمه : و (امّت را) تذکّر و پند می‌ده که پند و تذکّر (اگر کافران را نفع ندهد) مؤمنان را سودمند افتد. 25. بیانات ولی فقیه در دیدار مردم آذربایجان شرقی مورخ 29/۱۱/96 26. فرازی از خطبه ۳۴ نهج البلاغه 27. اصول کافی ج1 ص 403 28. اصول کافی، جلد8، صفحه 54 29. پاسخ های استاد شهید مطهری به نقدهایی برکتاب مسأله حجاب، ص71 30. فرازی از خطبه 216 نهج البلاغه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید ما هرچه ضرر می‌کنیم به جهت بیرون‌افتادن و بیرون‌رفتن از نظام اقتصادی اسلامی است. نظامی که تماماً با روح ایمانیِ مردم مسائل اقتصادی‌اش را مدیریت می‌کند و نه با فشارِ بخشنامه و دستورات دولتی. بخواهیم و نخواهیم در صورتی می‌توانیم از این معضلات اقتصادی آزاد شویم که بستر اقتصادی خود را به‌کلی از بستر اقتصادی دنیای سرمایه‌داری آزاد کنیم و فکر می‌کنم شرایطِ موجود موجب شود تا ما کمی به سرِ عقل آییم. اما در کنار این بحث چند نکته را عنایت داشته باشید:

  1. جامعه در شرایط جدید یک پدیده‌ی جدید است و با جامعه در زمان پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرق می‌کند. جامعه در شرایط جدید طوری است که مثلاً مدرسه و دانشگاه و بیمارستانش را دولت اداره می‌کند، در صورتی‌که جامعه در صدر اسلام چنین اموری را به عهده‌ی خود مردم می‌گذاشت و این‌جاست که علاوه بر زکات و خمس، مالیات برای اداره‌ی این امور معنای خاص خود را دارد.
  2. جامعه در شرایط جدید در امور سیاسی و بین‌المللی خود، هویت خاصی دارد که در گذشته چنین اموری که مثلاً باید ما در سازمانِ ملل حاضر باشیم و بودجه‌ی مربوط به اعضای آن را بپردازیم؛ معنا نداشت و یا اگر بنا بود جنگی و یا دفاعی صورت بگیرد، تأمین بودجه‌ی آن به عهده‌ی دولت نبود، خودِ مردم در جنگ حاضر می‌شدند و اگر غنیمتی نصیب‌شان می‌شد همان غنیمت‌ها برای آن‌ها می‌ماند، همچنان‌که شهداء نیز برای جامعه‌های گذشته سهمی از بودجه‌ی دولت نداشتند و این‌جاست که می‌توان گفت دولت به عنوان یک پدیده‌ی جدید، ما را به شرایط اقتصادیِ جدیدی سوق می‌دهد و مقام معظم رهبری به عنوان حاکمِ شرعی جامعه‌ی اسلامی بعضی از حقوق حاکم شرع را به دولت واگذار کرده‌اند مثل سودی که از انفال اعم از نفت یا معادن و یا مسیل‌ها حاصل می‌شود. موفق باشید
21836

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: چندی پیش با یکی از دوستان درباره تاریخ شیعه صحبت می کردیم! ایشان ادعایی کردند و من نتونستم آن را رد کنم. ایشان گفتند که چطور شما شیعه هستی در حالی که تاریخ مذهبت را اهل سنت نوشته اند. از ایشان دلیل خواستم و او گفت که حنبلی واقعه غدیر خم را نقل کرده است در حالی که از علمای اهل سنت می باشد! سوال اینجاست که آیا واقعا تاریخ شیعه توسط سنی ها نوشته شده است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست. شیعه به جهت آن‌که می‌خواهد حقانیت خود را از زبانِ دیگران اثبات کند، نظر دیگران را می‌آورد و اساساً تاریخ‌نگارها خیلی شیعه و سنی‌بودن‌ برایشان مطرح نیست، به طوری که اکثراً یعقوبی صاحب تاریخ مشهور را شیعه می‌دانند بدون این‌که خودش این موضوع را اظهار کند، وگرنه اهل سنت از رجوع به تاریخ او سر باز می‌زدند و عیناً این موضوع برای صاحب تاریخ «مروج الذّهب» هم صدق می‌کند. موفق باشید

21719
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در جلسه ای خانوادگی بیان شد ما باید احترام اهل بیت را نگه داریم (شهادت امام هادی علیه السلام و روز اول نوروز) و در بحث تبریک و دید و بازدید رعایت کنیم. یکی بیان داشت جای آنان که در بهشت است ما باید پیروی کنیم از آنان و خیلی ضرورتی ندارد که مثلا تبریک نگوییم یا شیرینی نخوریم. چگونه می شود این مبحث را جواب قانع کننده ای داد؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شهادت اولیاء الهی نباید فضا،‌ فضای شادی باشد نه این‌که فکر کنیم تبریک گفتن به جهت حلول سال نو و یا صله‌ی رحم و دید و بازدید و پذیرایی مانع عهد ما با امام‌مان باشد. همان‌طور که مقام معظّم رهبری در پیام خود حلول سال نو را تبریک گفتند. موفق باشید

20718
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: بنده چندین سال است از مباحث شما بهره می برم امسال اربعین که به کربلا مشرف شده بودم واقعا احساس می کردم در تمام راه می توان حضور حضرت سید الشهدا علیه السلام را دید حتی در روز آخر که شاید نمی شد در بین الحرمین یا حرمین باشم در بین راه در سر راه زوار حضرت نشستم و احساس می کردم می توان بهره ای را که در حرمین برد همین جا با دیدن همین زوار خسته و عاشق برد، استاد عزیز این حس و حالی که در اربعین انسان می یابد مافوق مطرح کردن است همانگونه که شما می فرمایید، ما با حضور در حضور تاریخی انقلاب به احساسی رسیده ایم که گویا همین امروز با قرار گرفتن ذیل ولایت فقیه تحت ولایت حضرت امام زمان قرار گرفته ایم، حتی این روزها که می بینیم احمدی نژاد اینگونه آب به آسیاب دشمن می ریزد چنان دلمان به درد می آید که یاد طلحه و زبیر می افتیم انگار تاریخ تکرار می شود، استاد این احساسی که ما به لطف خدا و به وسیله شما در این تاریخ پیدا کردیم احساس خوبی است و فکر می کنم با این حضور اگر ادامه دار باشد عاقبت بخیر هستیم، اما با اینهمه احساس خوب گناهان قدیم و خیالات تاریک و آنچه که می دانید دست بردارمان نیست، شما بارها گفتید که می روند اما چه کنیم که هربار بعد رفتن دوباره می آیند و توان هربار ما نسبت به قبل کمتر می شود، در برزخی گیر افتادیم. کدام این قوا عاقبت ما را رقم خواهد زد؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باز این حالت‌ها می‌آید و می‌رود و باز می‌آید و می‌رود تا آن‌جایی که به لطف خدا از ظلمات این دوران و از مکر لیل و نهار که اوج آن، وَهمی است که در این دوران به اوج خود رسیده است رها شوید. بحمداللّه فراموش نکنید که:

«عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد... از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد

از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور.... تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد

ای پیشرو مردی، امروز تو برخوردی.... ای زاهد فردایی فردات مبارک باد

کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد.... حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد

در خانقه سینه غوغاست فقیران را.... ای سینه بی‌کینه غوغات مبارک باد

این دیده دل دیده اشکی بد و دریا شد.... دریاش همی‌ گوید دریات مبارک باد

ای عاشق پنهانی آن یار قرینت باد.... ای طالب بالایی بالات مبارک باد

ای جان پسندیده جوییده و کوشیده.... پرهات بروییده پرهات مبارک باد

خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی.... کالای عجب بردی کالات مبارک باد

موفق باشید

20047

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و درود خدا بر شما: آیت الله جوادی و علامه حسن زاده در مورد تکامل برزخی در کجاهای کتبشان بحثهای فلسفی این موضوع را آورده اند تحقیق جامعی در این زمینه را پیگیر هستم. در مورد تکامل برزخی اهل ضلالت و کفر در کتاب معاد شما فرموده اید ادامه داشتن راهشان بصورت تکاملی نیست و به سوی جهنم است و راهی به سوی آتش و عذاب لقای پروردگار در اسم غضب می شوند پس برزخ آنها بدون تکامل فقط در عذاب اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی به یاد ندارم که اساتیدِ فوق در رابطه با تکامل برزخی گفته باشند. آن‌چه مطرح است همان «الیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب» است. می‌ماند که بعضی از گناهان در حدّ عذاب برزخی از شخص پاک می‌شود که این به یک معنا، تکاملِ برزخی است و آیت اللّه شجاعی در کتاب «معاد یا بازگشت به سوی خدا» در این مورد نکاتی داشته‌اند. موفق باشید

18482

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد طاهرزاده چگونه می توان به روح زمانه رسید و با آن آشنا شد؟ ای کاش می شد حضورا از شما سوال کنم. ما باید بتوانیم روح زنانه را درک کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح صوتی مقدمه‌ی کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» که بر روی سایت مربوط به جلسات چهارشنبه هست، می‌تواند در این مورد کمک کند. موفق باشید

17958
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: حدیثی از امام رضا (ع) شنیدم که فرموده اند خداوند به یکی از پیامبرانش وحی کرد، رضایتم را در اطاعتم قرار دادم و اگر از کسی راضی شدم، نعمتم را بر او افزون کنم و پایانی برای نعمت من متصور نیست و از طرفی اگر کسی مورد خشم من قرار گیرد، او را لعنت می‌کنم و آثار لعنت من تا هفت نسل او را شامل خواهد شد. حال سوالم اینست که با توجه به اینکه آثار وضعی گناهان حتی با استغفار و توبه برطرف نمی شود 1. آیا این شمول لعنت تا هفت نسل بعد، از آثار وضعی گناهان است؟ 2. آیا راهی برای افراد پشیمان هست که از تاثیر گناهان گذشته خود در نسلشان جلوگیری کنند؟ 3. آیا کلمه رحیم که بعد از کلمه غفور در قرآن آمده نظر به درخواست از خدا جهت برطرف کردن آثار وضعی گناهان دارد؟ با عرض معذرت از تصدیع اوقات و آرزوی توفیق روزافزون برای جنابعالی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1-  در آن روایت خواسته‌اند شدت خشم خداوند را متذکر شوند ولی در هرحال به حکم «کلّ نفسٍ بما کسبت رهینة» هرکس در زندگی خود در رهن اعمال خود است 2- همین‌که طرف توبه کند، آثار وضعی گناه او نیز از بین می‌رود 3- حرف خوبی است به‌خصوص که می‌فرماید بعد از غفران، به جهت رحیمیتش آن بنده را به خود نزدیک می‌کند. موفق باشید

17829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: من چندین کتاب شما را مطالعه کرده ام. حال برایم این سوال پیش آمده که حضرت الله که به ذات احدی خود وابسته است و در حضرت الله تجلی کرده از مقام احدیت ،,و از آنجا به بعد خلق است که بحث زمان پیش می آید ، حال سوال اینکه عرفا هم کل عالم را تجلی خدا می دانند، فرق این تجلی دنیا و تجلی در مقام الله چیست؟ اگر تجلی را به این معنی بگیریم که مثلا در تجلی نور جز نور در میان نیست ، حال در تجلی این دنیا از وجود مطلق چگونه. لطفا کمی توضیح فرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه با مطالعه‌ی «برهان صدیقین» و شرح صوتی آن این مسائل برایتان حل می‌شود، به‌خصوص آن‌وقتی که از تشکیک در وجود به تشکیک در ظهور برسید. موفق باشید

نمایش چاپی