باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید عجله کرد. واژهی «صبر» در قرآن در همین رابطه آمده است. وقتی مسیر ما در بستر سیرهی اولیای الهی و علمای ربّانی باشد، باید امیدوار بود ولی صبر باید کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اخیراً عرایضی شده است که فکر میکنم با ارسال آن تا حدّی إنشاءاللّه بتوانید جواب سؤال خود را دریافت کنید. موفق باشید
برای اُنس با تعیّن حقایق عالم و برای آنکه نظر به آن حقایق تنها انتزاعی و ذهنی نماند، باید اولیای الهی را در این شب به عنوان آینهی نمایش «قرآن» و «فرشتگان» و «روح» در مدّ نظر آورد، به همان معنایی که امام صادق «علیهالسلام» میفرمایند: «وَ انْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ ذِكْرَ اللَّهِ وَ ذِكْرَ رَسُولِ اللَّهِ «صلیاللّهعلیهوآله» وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّةِ نُصْبَ عَيْنَيْك» یعنی در هنگام شروع نماز یاد خدا و یاد رسول خدا باش و یکی از ائمه«علیهمالسلام» را مدّ نظر قرار بده. این کار در شب قدر نیز کارآیی دارد. زیرا:
چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است بر رخ او نظر از آینه پاک انداز
آینهی پاک یعنی با علی «علیهالسلام» و سیره و شخصیت آن حضرت که باید مدّ نظر قرار داد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصلیترین عامل لغزش از تدبّر و تعقل، سه «خود» است: خودخواهی، خودبینی و خودنمایی. این سه موجب میشود انسانها، خودشان را فریب دهند و به خودشان دروغ بگویند. ۲. از آنچه بگذریم، تنبلی هم عامل بعدی است که انسان همّت نکند مطالب را به صورت عمیقی دنبال نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در کتاب «مقام لیلة القدری حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» شده و اخیراً بحثی تحت عنوان «معنای درک شب قدر» شده است که رفقا بنا دارند در اسرع وقت در معرض دید کاربران قرار دهند. إنشاءاللّه بحث اخیر، جهت بازکردن باب تفکر در رابطه با «لیلة القدر» کمکی خواهد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مقصدی که سعی شده بود در رابطه با دعا در نسبت با تاریخی که در آن قرار داریم، به خوبی تبیین فرمودهاید. آری! حقیقتاً دعا ما را در جهانی بس گشوده و در عین حال کیفی و تعالیبخش وارد میکند تا همهچیز معنای دیگری پیدا کند و این به معنای برآوردهشدن حاجات اصیل انسان است. زیرا در آن فضا معنایی از زندگی در مقابل انسان قرار میگیرد که عملاً خود را در بهشت احساس میکند. بهشت، به همان معنایی که هر آنچه انسان بخواهد در اختیار اوست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در راستای تحریم خود برای سلوکی برتر، غیر از آن است که در امر دین و یا وظیفهی خود امری را انتخاب کنند که در راستای حکم خدا نباشد. مثل کاری که حضرت یونس «علیهالسلام» انجام دادند، در حالیکه باید هیچ اقدامی نمیکردند تا در آن مورد حضرت حق تکلیفشان را روشن کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات دقیقی را مطرح فرمودهاید. آری! تا ظرف زمان و مکانِ کاری در میان نباشد آن کار محقق نمیشود، ولی خود را باید در بستری از وظیفه قرار داد تا اگر شرایط تحقق هدف متعالیمان پیش آمد، امکان ورود برایمان باشد به همان معنایی که به ما فرمودهاند: «انتظار الفرج من الفرج». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به آیهی ۵۳ سوره زمر فکر کنید که خداوند به پیامبر خود میفرماید به بندههای من یعنی به همانهایی که خود را از تعادل و انسجام و یگانگیِ شخصیت محروم کردهاند به آنها بگو برای جبران آن کوتاهیها راهشان بسته نیست، «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم» ای بندههای من که در مورد خود تندروی کردهاید و از مرز بندگی خدا خارج شدهاید! از رحمت خدا مایوس نگردید. به تعبیر «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ» نظر بفرمایید تا روشن شود چه اندازه خداوند متوجه نحوه لغزشهای ما میباشد و در همان راستا تذکر میدهد راه جبران بسته نیست. اسرافِ بر جان، یعنی روح و روان و جان خود را از تعادل و یگانگی خارجکردن. یعنی یک بُعدیشدن و در اموری که مهم نیست افراط و تفریط به خرجدادن. گاهی انسان نمیفهمد مشکلش چیست، وقتی خداوند به آن مشکل اشاره میکند تازه میفهمیم دردمان و مشکلمان جهت و ریشهی آن کجاست و چرا کارمان به انتخاب اموری کشیده شده که ربطی به شخصیت اصیل انسانیمان نداشته و عملاً گرفتار نوعی از خودبیگانگی شدهایم، در آن حدّ که نمیدانیم چگونه باید باشیم و چه نوع شخصیتی را در رابطه با خود باید دنبال کنیم؟ احساس میکنیم که نمیدانیم چه هستیم و آن انضباط قلبی را که راحت با آن با خدا بتوانیم ارتباط پیدا کنیم را گم کردهایم. حسرت افرادی را میخوریم که در عالم روحانی خود بهسر میبرند و ما آن کیفیتی را که به کمک آن بتوانیم ماورای زمان، با روح تاریخی که اولیای الهی در آن زندگی میکردند، زندگی کنیم از دست دادهایم.
خداوند دقیقاً در آیهی فوق به چنین انسانی پیغام میفرستد که ای پیامبر به همانهایی که در به کارگیری خود جانب افراط را طی کردند بگو راه بسته نیست و میتوانید به همان نقطهی کمالی که در طلب آن بودید برسید. مگر تحت تأثیر دامهای دنیای مدرن زندگیت را خراب نکردهای و انضباطی را که باید در بندگی داشته باشی از دست ندادهای؟ از رحمت الهی مأیوس نباش. باز هم آن حالات روحانی رزمندگان، باز مناجاتهای شبانهی دلسوختگان. باز ایثار و محبت همهی آنها در سعهی رحمت الهی، در پیش است. چرا یأس؟
آنچه مانع میشود تا به راحتی وارد این نجوا و نیایش با خدا شویم این تصور است که میدانیم نسبت به جان و نفس خود اسراف کردهایم و از تعادل لازم خارج شدهایم، پس امکان برگشت نیست و خداوند درست بر روی همین نکته دست گذاشته است و میفرماید ای پیامبر به بندگان من بگو، ای بندههای من، «يا عِبادِي». خداوند خطاب به همان گنهکاران میفرماید: ای بندگان من. آن وقت من و شما بگوییم چون ما گرفتار انواع افراط و تفریطها شدهایم، ما را به بندگی قبول ندارد. میفرماید با همان شما هستم که «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ» با همین خود شما حرف دارم که نتوانستید در مسیر صحیح جلو بروید. ای پیامبر به بندههای من که رعایت بندگی را آنطور که شایسته است نکردند بگو از رحمت خدا مأیوس نشوید. انسان در تصور اولیه پیش خود میگوید مگر میشود خداوند متعال منِ گنهکار را جزء بندههای خود به حساب آورد؟ ولی خدا درست با قبول اینکه آن افراد در مسیر انحراف قدم گذاشتهاند به معنای «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ»، آنها را بندههای خود مینامد، تا راهی بس گشوده و حیات بخشی را در مقابل آنها بگشاید، تا راه ارتباط با خدا را که دوستداشتنیترین دوستداشتنیهاست، به ما نشان دهد و از روزمرّگیها و یأسهای بیجا رهایمان سازد. ای پیامبر به همین افراد بگو با حضور در رعایت دستورات ساده الهی، حق مأیوسشدن ندارید. «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ» از رحمت خدا مأیوس نباشید، در حالیکه راه رجوع به رحمت الهی بهراحتی در مقابل شما گشوده است.
در ادامه نکتهای فوقالعاده امیدبخشی را با ما درمیان میگذارد که با نظر به آن میتوانیم امیدوار راهی باشیم که خداوند آماده است در آن راه، همهی حجابهای بین ما و خود را رفع کند. لذا میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» خداوند همهی گناهان را میبخشد. آری! درست دیدید، همهی گناهان را، همهی آن کوتاهیهایی که موجب آشفتگی شخصیت ما گشته و نمیتوانیم خود را در گسترهی ارتباط با خدا بیابیم. این همان برآوردهشدن آرزوی یگانگی با حضرت حق است تا در افق حضور حق در عالم، در عالم حاضر شویم و احساس ما، احساس حضور حق در عالم باشد و نه احساس حضور در محدودهی تنگ و تاریک خودمان. احساس حضور در بیکرانهی عالم وجود. در این قسمت از آیهی مذکور نهتنها جایی برای ناامیدی به جهت افراط و تفریطها نمیگذارد، بلکه امیدی بسیار عمیق را در مقابل بندهی گنهکارش میگذارد، در مقابل همان بندگانی که «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ»، امیدی که همهی بهشتها در مقابل انسانها گشوده میشود و میتوانند بدون هرگونه حجابی با حضرت محبوب مأنوس شوند و شب هجران را به کمک پروانهی امید به صبحگاهان وصل بدل کنند. امیدی که قبل از آن، تصور این را هم نمیکرد که بتواند با آنهمه کوتاهی، در آیندهای دیگر خود را درک کند که آیندهی رفاهزده و اشرافیِ همکلاسیهای گذشتهاش نیست که حسرت زندگی آنها را میخورد.
با شمایی که «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ» دارد آن موضوع را درمیان میگذارد که «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» پس مواظب باشید به این وعدهی الهی جفا نکنید و تصور نمایید برای ورود به عالم عرفا شأنیت دیگری نیاز است. به گفتهی جناب جامی:
غرّه مشو، که مرکب مردان مرد را در تنگنای بادیه، پِیها بریدهاند
نومید هم مباش، که رندان جرعه نوش ناگه ز یک ترانه به منزل رسیدهاند
آیهی مذکور از همین زاویه با ما سخن میگوید. یعنی حال که میخواهی از زندگیِ اهل دنیا فاصله بگیری و وارد جهان گستردهی معنویت شوی؛ نگاه نکن به عرفای بزرگ و ریاضتهای آنها و بگو مرا در آن وادیها راهی نیست، بلکه بدان اگر رند جرعه نوش شدی و با آزادی تمام بنای اُنس با پروردگار خود را از طریق همین مناجاتها شروع کردید، با یک کرشمه خود را در منزل انس با پروردگارتان مییابید. با دقت در آیهی فوق جای دوست داشتن و عشق ورزیدن به خداوند در میان است و نه جای محاکمهکردن خود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل آنکه وقتی با همدیگر صحبت میکنیم به جای توجه به معانی کلمات، توجهمان به ارتباط روحی است، هرچند کلمات را با معانیِ لازمش بهکار میبریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است برای خوددرمانی به کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» و پس از آن به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که هر دو در قسمت نوشتار سایت هست، رجوع فرمایید. در ضمن بد نیست با توجه به توصیهای که در آن کتابها میشود که باید ذهن را مشغول امور متعالی کرد؛ بعضاً سری به کانال «مطالب ویژه» به آدرس @matalebevijeh در ایتا و یا تلگرام بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسم «سابق» حضرت ربّ یعنی سبقتگیرنده در همهی امور، به همان معنایی که او در عین اولبودن، آخر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. زیرا در آن صورت در جهانی حاضر میشویم که جهان اولیای الهی است و افقی در پیش روی خود حاضر میکنیم که آیندهای بس متعالی و حیاتبخش در مقابل ما گشوده میشود و امروزِ ما با نظر به آن آینده از پوچیها و نیهیلیسم نجات مییابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است ولی نه از آن جهت که اگر کوتاهی کنیم معصیت کرده باشیم، بلکه از آن جهت که کوتاهیِ ما منجر میشود تا به نتیجهی کامل نرسیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً در مورد «اعیان ثابته» میفرمایند: «ما شمّت رائحة الوجود» یعنی هیچ نحوه وجودی در جای خود ندارد. و یا در مورد «امکان» میفرمایند عدمی است که اقتضای وجود دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میفرمایند: هر چیزی صورتی متعالی و جلوهای نورانی دارد که آن، بهارِ آن چیز است مثل بهار جوانی و بهار کشت و کار. و بهار قرآن یعنی وجهِ متعالی و نورانی آن در ماه رمضان برای انسان به ظهور میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب سوال بطور خصوصی برای ایمیل شما ارسال شده است،مجددا نیز ارسال شد.اگر جواب به دستتان نرسیده است مشکل مربوط به ایمیل و یا سیستمی که با آن کار میکنید میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن سخنرانی بحثی بود در بین دبیران محترم معارف اسلامی ۲. بنده سورهای که صرفاً در رابطه با غرب بحث شده باشد، در بین مباحث خود نداشتهام. خوب است که با سورهی زمر که نور توحید دارد شروع کنید و از سورهی العمران و نساء نیز غافل نباشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، نمیزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم و خواهم بود. بحمداللّه در شبهای قدر سفرهای گشوده برای دلگرمشدن به آن چیزی که انبیاء و اولیاء وعده دادهاند. تجربهای است از آنچه تنها از آن خبری داشتیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال در هر عملی نیّت اولیهی انسان برایش میماند و اینطور نیست که با اندک غفلت آن عمل حبط شود. ۲. در رابطه با بحث «روح»، خوب است کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با صوت آن که بر روی سایت هست، مطالعه بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به گفتهی حضرت آیت اللّه جوادی، کارِ مشکلی است ولی نمیتوان هم بیکار ماند. لااقل اگر حرامِ بَیّن نباشد، بقیه را چارهای نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع در «برهان صدیقین» روشن میشود از آن جهت که «وجود» تشکیکی و دارای شدت و ضعف است و هرچه شدت یابد، از محدودیتهای مادی کاسته میشود در عین آنکه بدن، همان بدن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده رویکردی است که باید نسبت به شبهای قدر داشته باشیم، از آن جهت که: «درهای گلستان برایت گشودهاند / در خارزار چند روی ای برهنه پا». مگر نفرمودهاند آنچنان عالَم در مقابل شما گشوده میشود که فرشتگان الهی که هرکدام حاملِ نوری از انوار الهی هستند؛ به سوی شما میآیند. و از همه مهمتر «روح» به سوی شما نازل میشود که حامل همهی انوار الهی به صورت جامع میباشد. حال در این شرایط، جز آن است که باید به هر بهانهای چه با نماز و چه با دعا و مناجات، «جان» را در معرض چنین الطاف و انواری قرار داد؟! تعجب آن است که عدهای به جای اینکه به سوی دریایی از انوار الهی که در مقابلشان گشوده شده است، قدم بگذارند؛ همچنان در آبگیرِ مشکلات خود متوقفاند که چه کنند. در حالیکه به ما گفتهاند در این شبها: «سوی دریا عزم کن زین آبگیر / بحر جو، و ترکِ این مرداب گیر». کافی است «بودنِ» خود را در معرض الطاف الهی قرار دهیم و اتصالی که در ذات و تکوینِ خود داریم را در انتخاب و شخصیت خود به میان آوریم. در آن صورت إنشاءاللّه مییابید که به حضور خدا در عالَم در همهی عالَم و با همهی مخلوقات مأنوس و آشنا هستید، إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» روشن شده؛ برای عبور از خیال و توهّمی، باید راهی دیگر و یا ساحت دیگری را در مقابل خود بیابیم، وگرنه همچنان آن خیال و توهّم ما را دنبال میکند. آری! قرارگرفتن در ساحت معارف الهی و یا زیارت و یا ورزش و یا رفقای قابل اطمینان؛ مواردی هستند که قدرت خیالات قبلی را به مرور کم می کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید جایگاه ولیّ فقیه، جایگاهی است که به عنوان یک متخصص در امور دین باید ابعاد دینیِ مسیر حرکت انقلاب و مردم را متذکر شود و تخصص ایشان در این امر است. مثل متخصص قلب، که وظیفه ی او هدایتِ مراجعین است در حفظ سلامت قلبشان، آن شخص باید در بین متخصصین قلب مشخص شود که کارآزموده است یا نه، که همان مجلس خبرگان است و مجلس خبرگان نیز کمیسیونها و فراکسیونهایی دارد که حرکت رهبر و ارگانهای زیر نظر ایشان را در نسبت با رهبری رصد میکند. این بحث را می توابید در کتاب مبانی نظری نبوت و امامت در فسمت حکومت دینی دنبال بفرمائید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید