بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3684

رمال‌هابازدید:

متن پرسش
به عرض سلام برادرم از همسرشان جداشدندبه خاطراینکه ایشان سروکارشان وبهتر بگویم فکر و ذهشان ارتباط با رمالهابود حال با گذشت 3سال بازهم شاهد کار ناشایست ایشان هستیم زندگیمان طی این چند سال فوق العاده دگرگون شده ایا صرف اینکه سحر وجادو اثر نمی کند مگر به اذن خدا میتوانیم فقط به خدا توکل کنیم یااینکه وظیفه ای دیگر داریم؟ طی این چند سال من خاستگارهای زیادی داشتم همه در همان مرحل اولیه به هم میخورد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره تنها راه همان توکل به خدا است زیرا کَیْد شیطان که رمال‌ها به آن‌ها متوسل می‌شوند ضعیف است و نتیجه نمی‌دهد. موفق باشید
2510

وهابیتبازدید:

متن پرسش
با سلام به نظر حضرت استاد وهابیت در اسلام چه جایگاهی دارد و چه هدفی را دنبال می کند
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر در مورد تاریخچه‌ی وهابیت مطالعه فرمایید به این نتیجه می‌رسید که این اندیشه یک جریان شیطانی است که شیطان در درون جهان اسلام – اعم از شیعه و سنی – قرار داده و إن‌شاءالله با خودآگاهی جهان اسلام، مسلمانان از این تفکر به ظاهر اسلامی و در باطن شیطانی عبور می‌کند. موفق باشید
1555

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم یادم هست که در یکی از جلسات داستان مسافرت خود به مشهد را گفتید و از پذیرایی و مهمانوازی امام رضا فرمودید . در مورد توکل و خوشبینی به خداوند داستان های زیادی شنیده ایم در بعضی فرد توکل کننده از این که به خدا توکل کرده و رزقش به راحتی به دستش رسیده می گوید در بعضی از این که توکل باعث شده که مال از دست رفته دوباره به صاحبش بازگردد در بعضی دیگر توکل موجب نجات جان فرد شده و داستان هایی از این دست . سوال بنده این است که آیا در توکل انتظاراتی از این دست داشتن درست است و اگر کسی توکل کند جانش نجات یابد و مصلحت خداوند در زنده ماندن او نباشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ با تشکر از شما
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: توکل به این معنا است که انسان در عین انجام وظیفه، کار را و نتیجه را به عهده‌ی خدا بگذارد و به آن‌چه از طرف خدا می‌رسد راضی باشد، حتی اگر مرگ او از طرف خدا تقدیر شد. موفق باشید
1483

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام. برادری داریم که تقوای کلام ندارد و ما را خیلی ناراحت می کند و به سکوت کشانده. تکلیف انقلابی ما در قبال این بی اخلاقی چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: - وظیفه‌ی شما است که به او تذکر دهید و اگر رعایت نکرد – بدون آن‌که با او قهر کنید – رابطه‌تان را کم کنید و به او بفهمانید چرا رابطه را کم کرده‌اید. موفق باشید
875

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی بعداز اینکه به سوال 768پاسخ دادید مجددا سوالی از محضرتان پرسیدم اما حدود یک ماه است منتظرم پاسخی دریافت نکرده ام اگر ممکن است پاسخ سوالم رابدهید
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم:چیزی در سایت یافت نشد لطفا ایمیل خود را بنویسید
23674
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: طلبه پایه ۶ هستم، سوالی که من رو به خودش مشغول کرده اینه که یک طلبه عصر انقلاب با توجه به جایگاهش در عالم، برای ادامه تحصیلات باید چگونه برخورد کنه، از طرفی فقه و اصول هست و از طرفی فلسفه و عرفان. که پرداختن به یکی از این ها به نظرم میاد نمی تواند طلبه عصر انقلاب را کامل کند، چه فقه خوان تنها و چه فلسفه خوان تنها، یعنی باید هم فقیه بود و هم فیلسوف. و با توجه به شرایط موجود اگر بخواهیم فقیه شویم از فلسفه باز می مانیم و اگر بخواهیم فیلسوف شویم از فقه. در این زمانه باید کدام را مقدم داشت؟ و یا اینکه اصلا مقدم داشتن کار درستی است؟ با توجه به اینکه برای فقیه شدن باید به موسسات تخصصی فقه رفت که آنقدر برنامه سنگین دارند که اجازه نمیده به چیز دیگر برسیم! آیا در این مقطع زمانی طلبه مشغول به فقه شود تا درایت لازم را بدست آورد و بعد به فلسفه مشغول شود؟ و یا شما راه دیگری پیشنهاد دارید؟ البته با توجه به اینکه در زمانه یک انقلاب هستیم و طلبه عصر انقلاب باید چه کند. ببخشید که پر چانگی کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال یک طلبه باید «فقه» را خوب بخواند البته بدون آن‌که مشغول فرعیاتِ وقت‌گیر شود. و پس از چندسال گذراندنِ درس خارج، به حکمت متعالیه ورود کند و در آن‌جا هم خیلی معطل نشود. باید اصلِ مطالبی را که به کار این زمان می‌آید در آن دنبال نماید و بعد بدون معطلی به «فصوص الحکم» رجوع کند. موفق باشید

22815
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرامی: همیشه برایم سوال است که چرا ابدال اولیا خدا و عرفا همه مرد هستند و اگر هم در بین ایشان زن باشد خیلی موارد کم و انگشت شماری هستند. آیا زنان ذاتا استعداد کمتری برای پیشرفت معنوی دارند؟ اگر جواب مثبت است علت آن چیست و اگر جواب منفی است و به نظر شما زنان و مردان امکان رشد یکسانی از نظر ایمانی و پیشرفت معنوی دارند پس چرا در عمل و آن چه ما در طول تاریخ دیده ایم به گونه دیگری است و علت را در کجا باید جستجو کرد؟ از لطف شما و پاسخگویی شما بسیار ممنونم.
متن پاسخ

جناب ابن‌عربی می‌فرماید: استاد اصلی‌اش خانم بوده با فوق‌العادگیِ خاص. ظاهراً خانم‌ها با تلاش‌های فرهنگی نرم و چراغ خاموش، مردانی را تربیت می‌کردند که آن‌ها بیشتر در صحنه ظاهر شوند ولی به گفته‌ی ابن‌عربی، استعداد عرفانی زنان بیشتر از مردان است. امروز زنان واقعیِ سلوک، مادران و همسران شهداء هستند که به خوبی تاریخ خود را که تاریخ ظهور خدا در صحنه است درک می‌کنند و در عین عاطفه و اشک، هوشیارانه و قهرمانانه مقاومت می‌نمایند. ملاحظه کنید که جناب سردار سلیمانی عزیز به مناسبت رحلت مادر شهید عماد مغنیه می‌گوید: «آن مادر بزرگوار که باید از ایشان به عنوان «مادر حزب‌الله» یاد کرد، منبع فیض و رحمت الهی بود». در این مورد خوب است سری به کتاب «زن در آینه‌ی جلال و جمال» از استاد آیت اللّه جوادی بزنید تا معلوم شود زن بنا است در عین جمال، در جلالِ خود و در مقامی که بیشتر مقام پنهانی است؛ آشکار باشد. موفق باشید  

22752

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ضمن عرض سلام محضر استاد گرامی: بنده چند روزی است که تصمیم گرفته ام برای اربعین ثبت نام کنم. در حالیکه دلم برای حضور در آن مراسم آسمانی پر می زند اما از طرفی هم مردد هستم. به هر حال امسال با این گرانی ها و افزایش هزینه سفر و اینکه در یک جنگ تمام عیار اقتصادی هستیم و تا کنون چند باری هم به زیارت عتبات در اربعین و غیر آن رفته ام، گفتم شاید در اولویت باشد که هزینه این سفر را برای ترمیم بخشی از زخمهای این جنگ به قول مقام معظم رهبری تمام عیار اقتصادی مصرف کنم. از طرفی در جایی دیدم که وقتی از مقام رهبری سوال پرسیدند در مورد مصرف پول در مخارج عمره مفرده یا دادن به فقرا ایشان فرمودند فقرا در اولویت اند و امثال این دو گانگی ها در فکر ما زیاد رد و بدل می شود و آن ثوابهای عظیم در زیارت امام حسین آن هم اربعین را که نگاه می کنم مردد می شوم. لطفا راهنمایی بفرمایید. آیا تصمیم گیری در این موضوع ربطی به این دارد که وضع مالی خوب باشد یا خیر که هر دو کار را انجام باید داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که موضوع اربعین در این سال‌ها نحوه‌ای از حماسه را با خود به همراه دارد، اگر به صورت مشخص چیزی لازم‌تر و یا فقیری که حقیقتاً مشکل فقر دارد در میان نباشد، نباید اربعین را از دست داد. موفق باشید

22514
متن پرسش
سلام: خدا قوت. در رابطه با نفی تسلسل در بحث اثبات وجود خدا، بنده دلایل فارابی و ملاصدرا رو خوندم ولی چیزی دستگیرم نشد. مثلا اگه یکی بگه الف از ب بوجود اومده و ب از پ و پ از ت و... واین تسلسل هیچ وقت به پایان نرسه و طرف، ابتدایی برای عالم و انسان قائل نباشه، و بگه همیشه عالم و انسان وجود داشته، میگن این تسلسل ادامه داره تا بی نهایت ... این چطوری رد میشه؟ چون بنده جلسه قرآنی برای دانش آموزان دبیرستانی دارم، خواستم اگه میشه مانند گذشته جوابی کامل و قانع کننده بهم بدید. با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مبنای آن براهین بر این است که ابتدا متوجه می‌شویم که کلیه‌ی موجودات عالم ممکن‌الوجوداند و «علت» می‌خواهند، پس معنا نمی‌دهد همچنان ادامه داشته باشند مگر آن‌که واجب‌الوجودی در صحنه باشد که «معلول» نباشد بلکه عینِ وجود باشد. موفق باشید

21912
متن پرسش
سلام استاد گرامی: موضوع من این هست که: در این مورد که اعتقادی به نفرین «زبانی» داشته باشم اصلا چنین نیست. من اما باور دارم اگر خدای ناکرده از کسی ناراحت باشم این خود چیزی هست که نام دیگرش نفرین است. جناب استاد، هم اکنون بشدت دچار عذاب وجدانم که از کسی دلگیرم و به یاد پول یا وسیله ای می افتم که نیاز دارم و کسی از من ضایع کرده و در ردّ امانت کوتاهی کرده و عمدا منو اذیت می کند و هر بار دلگیری ام تازه میشه و دلم میخواد نفسم را حبس کنم تا مبادا یک نفسی از روی رنجوری کشیده باشم. ولی چه کنم، دلم با این برخوردها می شکند! در یک جایی می خواندم که مولانا می گویند: اگر در پی انتقام از دیگران باشیم دچار مکافات خواهیم شد. می بینم که در این حد نیستم که کسی عمدا آزارم بدهد، کسی که به قول خودش شعور اجتماعی دارد و دانشگاه تدریس می کند و من به زحت بیفتم و بتوانم ناراحت نشوم. آیا اینکه از دانستن عدل خدای دو عالم دلم آرام می گیره و یا اینکه با یاد طرف مقابل نفس در سینه سرد بشود، یا بغضم بشکند، این همان چیزی است که مولانا می گوید انتقام؟ چون باور دارم که اخلاقا هیچ راهی برای انتقام ظاهری نیست و بدترین انتقام این هست که در درگاه حضور الهی از کسی غصه ای در دل بیاوریم. آیا این نوع دلگیری قابل کنترل هست؟ آیا شکستن دل، همان محدود بودن ظرف من است که با صبر و گسترش بزرگواری میشه بجای آن راه حل بهتری برای اصلاح بین طرفین رسید؟ امیدوارم بتوانم از این موضوع برای رشد روحی ام بهره مند گردم و در این جایگاه که هستم توقف نکنم. با عرض پوزش از این همه صحبت مکتوب.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت آن نحوه انتقام‌گیری که حضرت مولا «علیه‌السلام» به این نحوه باشد که انسان کوچک‌ترین ملکه‌ی گذشت را در خود رشد نداده باشد. ولی این‌که انسان به جهت ظلمی که به او شده است، ناراحت باشد؛ مشکلی پیش نمی‌آورد، می‌ماند تا آن‌جا که ممکن است باید با روحیه‌ی گذشت، خود را از این افکار راحت کنیم زیرا «در سینه‌ی پر کینه اسرار نمی‌گنجد». موفق باشید

20859

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
درود خدا بر استاد طاهرزاده: آیا نمی توان به نحوی قائل به عصمت ولی فقیه و مجلس خبرگان در کنار هم شد با این توضیح که قاعده لطف در وهله نخست اقتضا می کند فقیه مصون از خطای استراتژیک و مهم به حدی که کیان اسلام را به خطر بیندازد باشد و اگر فقیه به این خطا دچار شد طبق قاعده لطف خداوند قلوب خبرگان را به عزل وی رهنمون می کند و محالست که فقیه از ولایت ساقط شده باشد و خبرگان او را عزل نکرده باشند این را در قبل از انتخاب رهبری نیز شاهد بودیم که اگرچه آن فرد در طول چهار سال قائم مقامیش دچار اشتباهات فراوانی می شد ولی زمانی که از شایستگی ولایت ساقط شد خدا قلب امام و خبرگان را به عزلش رهنمون نمود و الا اگر بپذیریم که متصور است که فقیهی از ولایت ساقط شود و دچار انحراف استراتژیک شود و خبرگان هم متوجه نشوند یا بشوند و به خاطر وابستگی و انحرافات دیگر سکوت کنند واقعا انسان با چه اطمینانی می تواند همچنان به تبعیت از او ادامه دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقیه از یک طرف در بستر قوانین شرع عمل می‌کند و از طرف دیگر به جهت توفیقات خاصی که به او به‌عنوان زعیم جامعه می‌شود؛ بهترین برداشتی که نیاز جامعه است از قرآن و روایات می‌کند و بدین لحاظ بدون آن‌که نیاز به معصوم‌بودن باشد، قابل اعتماد خواهد بود. موفق باشید

20702
متن پرسش
با سلام: بنده چند ماه پیش از طرف سپاه پیشنهاد کار داشتم، با شما مشورت کردم فرمودید خیلی خوب است که زن در این عرصه های فرهنگی وارد شود. هدف بنده هم خدمت به انقلاب و سپاه است بنده کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می شود» را خوانده ام و هدفم ایجاد فضای فرهنگی صحیح و متناسب روح زمانه است. اما الان با وجود اینکه همه ی مراحل استخدام بنده طی شده است و سازمان سه میلیون تومان تا زمان حاضر برای پرونده من هزینه کرده است، من در درستی کارم شک کرده ام. با این توضیح که: اولا می خواهم بدانم با توجه به اینکه من یک زن هستم، حضور زن در چنین مکانی و تحت الشعاع قرار گرفتن خانواده اصلا صحیح هست؟ دوم اینکه ارتباطی که در محل کار با نامحرم وجود دارد حتی به میزان کم و با رعایت تمام نکات شرع، آیا بر کمال و نور وجودی زن تاثیر می گذارد و از آن می کاهد؟ سوم اینکه برای ما زنان بهترین راه برای خدمت به انقلاب اسلامی و زمینه سازی برای تمدن اسلامی چه راهی است؟ استاد بنده هم خودم طلبه هستم و هم همسرم، مباحث شما رو هم دنبال می کنیم، درعین حال در حال تحصیل رشته فلسفه اسلامی نیز هستم. الان واقعا می خواهم تکلیفم را بدانم و به تکلیفم عمل کنم. به نظر شما اگر من در منزل بمانم و تمام وقتم را به فرزندانم اختصاص بدهم و در کنار آن در خانه خودم جلسات فرهنگی برگزار کنم و.... بهتر است و به کمال نزدیکترم یا اینکه این شغل را قبول کنم و به یاری خدا موجب تحولاتی در عرصه ی فرهنگی شوم؟ این را هم بگویم پیشنهاد همسرم این است که اگر این شغل را قبول کردم ایشان بچه ها را در زمان نبود من در خانه نگهداری کند و به خاطر همین دیگر شهریه نمی گیرد و در این صورت زندگیمان با حقوق من سپری شود، آیا این کار وارونگی نظام خانواده نیست با توجه به بیاناتی که در کتاب زن آنگونه که باید باشد دارید؟ سوال اساسی من این است: افق ایده آل برای زن چیست؟ واقعا آن افق ایده آل برای زن چیست؟ و در پایان اینکه عارف مشهدی جناب عبد حکیم می گویند که هر گاه زن را نامحرمی ببیند خواه ناخواه از نور وجودی زن کاسته می شود واقعا درست است؟ تا چه اندازه مباحث ایشان را تایید می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا فراموش کرده‌اید در چه تاریخی زندگی می‌کنید؟! امروز اگر زنانِ متعهد در صحنه‌های فرهنگی به میدان نیایند، بعضی از کارهای فرهنگی که باید با روح عاطفیِ زنانه مطرح شود، عقیم می‌ماند. چرا متوجه‌ی وسعتی نیستید که امروز برای زنان و مردان جهت فعالیت‌های فرهنگی و انقلابی فراهم شده؟ باید در امور فرهنگی حضور فعّال داشته باشید و همسر محترم‌تان هم درسش را ادامه دهد و در غیاب شما هم در خانه کسی را جهت نگه‌داری فرزندانتان به‌کار گیرید. امروز باید زندگی را در وسعتی دیگر مطابق این تاریخ تعریف کرد. موفق باشید

18670
متن پرسش
سلام: چند سوال پیرامون فصل اول کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره)» ۱. در تعریف فکر از منظر ارسطویی و فلسفه می فرمایید «الفکر حرکه الی المبادی و ...» حرکت از کجا به سمت مبادی؟ بالاخره باید برای حرکت ابتدا و انتهایی متصور بود؟ در پاورقی فرمودید که «از مطلب به مبادی و از مبادی به مطلب» تعریف «مطلب» اولی چیست؟ ۲. آیا بدون مبادی می توان فکر کرد؟ پس چگونه حرکت اول که به سمت مبادی است را فکر می نامیم در صورتی که هنوز به مبادی نرسیده ایم؟ ۳. اگر فکر انسان را به مبادی می رساند و بعد از مبادی به مراد و مطلوب، آیا آن چیزی که غرب داشته را می توان مبادی نامید؟ اگر مبادیست پس غرب فکر را به صحنه آورده که به مبادی رسیده پس چرا به بی فکری متهم می کنیم؟ آیا نمی شود گفت اصلا غرب فکر نکرد و آن چیزی که داشت مبادی نبود بلکه وهم بود؟ ۴. اگر این درست باشد که مبادی غرب وهم است چگونه وهم می تواند عامل هماهنگی در یک تمدن و عالم شود؟ ۵. حضرتعالی که فکر را از منظر فلسفه و عرفان بررسی کردید چرا فکر را از منظر قرآن بررسی نکردید؟ و تفاوت ها و شباهت های «فکر» و «عقل» از نگاه قرآن چیست؟ ۶. مدتیست به شدت درگیر تفاوت دقیق بین واژه ها و مشتقات «فکر» و «عقل» و «علم» از منظر قرآن هستم اگر لطف کنید و جهت بررسی بیشتر منابعی رو با این رویکرد معرفی فرمایید. بسیار متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن‌چه را در ابتدا داریم. مثل آن‌که می‌دانیم حسن مسلمان است و می‌دانیم مسلمان نماز می‌خواند، پس نتیجه می‌گیریم حسن نماز می‌خواند 2- نه! در علم حصولی هر فکری مبتنی بر مبادی است. در کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» این موضوع بیشتر شرح داده شده است. 3- مبادی غلط، ایشان را به نتیجه‌ی غلط می‌رساند. 4- هماهنگی‌اش مشکل ندارد، هدفی که دنبال می‌کنند توهمی است 5- قرآن بیشتر از منظر فهم حضوری با ما سخن می‌گوید و از این جهت نگاه عرفا به قرآن نزدیک‌تر است 6- تفسیر شریف المیزان هر وقت به هر کدام از این واژه‌ها می‌رسد آن واژه را شرح می‌دهد لذا با نظر به آیاتی که این واژه‌ها را دارد می‌توانید از المیزان استفاده کنید، در ضمن در حین مطالعه‌ی متون، خود به خود این واژه‌ها معنای خود را نشان می‌دهد. موفق باشید

18371

آقای هاشمیبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با تشکر از روشنگری های حضرتعالی. راجع به پاسخ به سوال 18360 و اینکه فرمودید: «در مورد آقای هاشمی بیشتر بر آن قسمت تأکید شود که ایشان مقابله‌ی مستقیم با رهبری نکرد. با این‌که به قول رهبری خنّاس‌هایی بودند که در این امر تلاش می‌کردند.» همه می دانیم که آقای هاشمی فرصت این کار را پیدا نکرد، نه اینکه نمی خواست. ایشون اگر می توانست در تقابل با رهبری نتیجه ای بگیرد خوب حتما این کار را می کرد، و تلاش ایشان در فتنه 88 بیشتر از هر مقطع دیگری از تاریخ انقلاب این مطلب را آشکار ساخت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خارج از تعارف، حقیقتاً این‌طور نبود. خود آقای هاشمی از جاهایی دیگر خودش حاضر نبود جلو بیاید. درست است که در آن‌جایی که نباید سکوت می‌کرد، سکوت کرد؛ ولی به فتنه دامن نزد. روی این سخن مقام معظم رهبری که فرمودند خنّاس‌ها تلاش کردند آقای هاشمی را در مقابل نظام قرار دهند؛ فکر کنید. آقای هاشمی ابداً قبول نداشت فرزندش مهدی مجرم است و باید به زندان رود و دیدید که در هنگام خداحافظی مهدی چه گفت؟! با این‌همه تسلیم نظام شد. موفق باشید

16229

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز سلام: از شما بسیار متشکرم که سعی بر انس هرچه بیشتر ما با قرآن این کتاب عظیم و پر برکت آسمانی دارید. به اذن خدا در مورد آیه مبارکه ۲۴ سوره نسا من تفسیر المیزان را مطالعه کرده ام. در آنجا و آیه قبل ازدواج با اشخاصی مثل مادر و عمه و خاله و... را منع می کند لطفا در مورد تفسیر آیه 24 و ابتدای آیه که می فرماید و زنان شوهردار مگر کنیزانی از شما که شوهر دارند، ازدواج با آنان حرام است. لطفا کمی توضیحی بفرمایید. منظور از کنیزان شوهردار چیست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مباحث «آیات الاحکام» که مربوط به فقها است، بنده تخصص ندارم و علامه‌ی طباطبایی نیز در همان ابتدای المیزان می‌فرمایند که در این آیات، ورود نمی‌کنند زیرا این آیات باید ذیل روایات فقهی معنای خود را ظهور دهد و نه در یک بحثِ تفسیری صِرف. موفق باشید

15653
متن پرسش
سلام خدمت استاد: می خواستم بپرسم اینکه به شهدا توسل میکنن جریانش چیه؟ نه اینکه اشتباه باشه ها، سوالم اینکه چه چیز باعث میشه از توسل به اهل بیت (ع) پاسخ نگیریم اما از توسل به یک شهید مثلا شهید بزرگوار شهید هادی حاجت روا بشیم؟!!! ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قرآن در سوره آل‏ عمران آيات 169 الى 171 در وصف شهداء داریم: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ* فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ* يَسْتَبْشِرُونَ‏ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ». یعنی به آن‌هایی که در مسیر شهداء هستند ولی هنوز شهید نشده‌اند، بشارت می‌دهند که نگران نباشید. و این یک نوع توجه‌دادن به توحیدِ حق است و کمک‌کردن به کسانی که به زیارت آن‌ها می‌روند. از طرفی امامان جهت کلّی زندگی را می‌نمایانند و حوائج جزئی را به بقیه واگذار می‌کنند. موفق باشید

15304

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: استاد طاهرزاده من همون پرسشگری هستم از فکر اینکه گناهانم قابل بخشش نیست رنج می بردم و شما گفتین که اگر سالها پیش توبه کردم و استغفار، دیگه این نگرانی وسوسه شیطان هست. دیروز کتاب مناجات تائبین نوشته شما رو از وب سایتتون گرفتم و خوندم. دوای تمام نگرانی ها و شفای اونها هست، در لابلای نوشته هاتون کلمه به کلمه و خط به خط امید و شوق خداوند ان شاءلله طول عمر با کرامت و سلامتی و موفقیت نصیب شما و عزیزانتون کند. هرکس گره ی از کار مؤمنی بگشاید خداوند در آخرت گره از کار او می گشاید. لااقل تا بحال چندین گره از کار من باز کرده اید. خداوند اجر جزیل شامل حال شما کند. سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز دعاگوی عزیزان هستم. امید است که خداوند توفیقِ بهره‌برداری ادعیه‌ای که ازاولیاء معصوم در مدّ نظر ما قرار دارد، به ما عنایت فرماید. موفق باشید

15238
متن پرسش
با سلام خدمت جناب استاد عزیزم: استاد عزیزم بنده از فرمایشات حضرتتان اینطور برداشتم بوده تا الان: حضرت حق در مقام ذات که با نام احدیت خونده میشه یک تجلی اسمائی میکنه که اسم جامع الله هست و این مقام رو واحدیت گفتن و اعیان ثابته به تبع اسماء موجود هستن به وجود علمی، تا اینجا تجلی درون صقعی هست. حالا در مقام ایجاد و ظهور خلق، هر کدام از اعیان ثابته بنا به طلب و اقتضائی که دارن به صحنه میان و در تمام این اعیان خارجه ی بوجود اومده اسم جامع الله به جامعیت در هر عینی تجلی کرده، در واقع مراتب مربوط به ظرفیت اعیان هست که هر کدام به قدر طلب و اقتضاء اول خودش به محدوده ای اسم جامع الله رو نمایش میده وگرنه در ظهور و وجود، فقط اسم الله در صحنه حاضره نه این که همه الله هستن بلکه اصلا جز الله در صحنه نیست چون ماهیات به معنای اعیان خارجه ای که ظهور اعیان ثابته خودشون هستن اصلا چیزی نیستن بلکه امکان هست و امکان که به ظهور و وجود بیاد در واقع دیگری هست که به صحنه اومده که همون اسم جامع الله هست. حالا وقتی میگیم اسم الله تجلی میکنه و خلائق به صحنه میان یعنی چی؟ در واقع چه نسبتی بین اسم الله و تجلی اون هست؟ من اینطور جواب میدم که هیچ فرقی نیست همون اسم الله به جامعیت هست که چون دارای وحدت سعی هست به صحنه اومده و نمایان شده. اصولا ظهور هر چیزی یعنی یک چیز از باطن به ظاهر بیاد، همون هست که به ظاهر اومده! حالا چرا ما مراتب می بینیم در کمالات و ظهورات؟ اولا چون ماهیات هر کدوم به قدر خودشون نمایش اسم الله هستن و دوما ما متفاوت می بینیم یعنی منشاء تفاوت حجاب های درونی ماست. مثال نور خورشید وقتی در آینه های متعدد بتابه هر کدام از آینه ها نور رو به قدر محدوده خود نمایش می دهند یعنی آینه ها صرف نمایش هستن صرفا نمایش دیگری هستن، حالا نور در همه جا همون نور هست اما مراتب بازگشت به مرائی داره در نمایاندن ها مراتب هست. نور به کمال شدت در همه تابیده ولی هر کدام از آینه ها به قدری نشونش میدن، اما باز مرائی هم یک حقیقت اند با ظرفیت های متفاوت، حالا ما اگه ازین سو نگاه کنیم میگیم اسم در مسمی فانی هست چون مرائی و محدوده نمایش رو می بینیم ولی اگه از آن سو نگاه کنیم یعنی از نور به مرائی سفر کنیم دیگر فقط خودشه حتی فنای اسم در مسمی هم مطرح نیست بلکه فقط نور موجود هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه بسیار خوبی به موضوع انداخته‌اید. به امید حضوری بیشتر بعد از حضوری که خداوند به جنابعالی مرحمت فرموده است. آری! معنی وحدت وجود، جز این نیست. موفق باشید

13438
متن پرسش
با سلام: به لطف و هبه الهی دو سه سالی هست که صبح ها نیم ساعت قبل از اذان صبح بیدار می شوم. اوایل با نماز سه رکعتی شروع کردم (شفع و وتر) می گفتم کم کم که آمادگی پیدا کنم 11 رکعتی می خوانم اما متاسفانه هنوز موفق نشده ام. چگونه آمادگی روحی ام را افزایش دهم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید در طول روز، روح خود را آرام نگاه دارید، وارد درگیری‌های جزیی نشوید و آرزوهای بلند دنیایی را در ذهن خود بزرگ نکنید تا إن‌شاءاللّه نفس ناطقه‌ی شما قدرت لازم را جهت نفوذ اراده‌اش در بدن شما داشته باشد. موفق باشید

12179

بدون عنوان+بازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام: بنده می خواهم «فصوص ابن عربی» را مطالعه کنم برای فهم بهتر آن چه مقدماتی یا کتبی یا مطالعاتی لازم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بدون استاد بخواهید کار کنید باید تا حدّی با حکمت متعالیه آشنا باشید. جناب آقای حجت‌الاسلام و المسلمین استاد یزدان‌پناه از اساتید مؤسسه‌ی امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در قم آن را خوب شرح داده‌اند. موفق باشید

11235

در موضوع شکبازدید:

متن پرسش
با سلام طبق نظر جناب ملاصدرا: آگاهی انسان از مفهوم «علم»، وجدانی و حضوری است که هر موجود زنده ای از همان ابتدا، بدون هیچ گونه ابهام و اشتباهی آن را درمی یابد و اعتقاد به عالم خارج از ذهن هم که بدیهی و غیر قابل انکار هست، پس چگونه است که برخی به عالم خارج از ذهن شک می کنند و خیال می پندارند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در امور طبیعی مثل غذاخوردن و یا خواب، مزاج بعضی دچار مشکل می‌شود، نظام فکری بعضی‌ها - البته افراد بسیار قلیل- دچار مشکل می‌شود و همان‌طور که با پرهیز، مزاج به تعادل می‌آید، با بی‌توجهی به آن نوع شک که در جواب سؤال شماره‌ی 11232 عرض کردم، روح انسان به تعادلِ خود برمی‌گردد. موفق باشید
8897
متن پرسش
سلام علیکم. وضو گرفتن چه تاثیری بر کار ما دارد خصوصا موقع کار با ابزار تکنولوژی؟ مثل شهید آوینی که می گویند ایشان همیشه موقع کار کردن با دوربین و تدوین فیلم ها وضو داشتند. آیا برای تسخیر ابزار کمک کننده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: وضو نحوه‌ای از طهارت است که طهارت روح را به همراه دارد و طهارت روح زمینه‌ی تجلیات الطاف و عنایات الهی می‌شود و از این جهت تأثیر شیطان بر روح را تقلیل می‌دهد. موفق باشید
7071
متن پرسش
سلام علیکم: آیا اراده انسان در طول اراده خداوند است یا در اراده خداوند(هو معکم اینما کنتم) ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اراده ی انسان به همان معنایی که در جواب سؤال 7069 و 7070 عرض شد در طول اراده ی خداوند است و این ربطی به آن ندارد که حضرت حق همواره و در همه حال با ما است، زیرا چون با ما است اراده ی ما هم در طول اراده ی او است. موفق باشید
6437
متن پرسش
با سلام الف)با توجه به اینکه حکمت متعالیه قدرت فهم عمیقی از قرآن کریم میدهد آیا صحت دارد که در اواخر عمر اظهار کرده که ای کاش به جای پرداختن به علوم عقلی زودتر وارد قرآن شده بودم؟اگر صحت دارد،چرا؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاصدرا به کمک همین تعقل ناب بیشتر و بیشتر به قرآن و روایات نزدیک شده. مگر می‌شود از وسیله‌ی نزدیکی به مطالب قرآن و فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» دست بردارد. آری پشیمان است از این‌همه إن قلت و قلتُ که وقت خود را در جواب‌گویی به نظرات مختلف صرف کرد. موفق باشید
3302

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام اینجانب مدتی است که سیر مطالعاتی استاد را کار میکنم. اعمال دینی را در حد توان انجام میدهم و از محرمات دوری میکنم ولی مدتی است مکرر خوابهایی میبینم که نشانه گناهان کبیره در آنها هست مثلا در خواب میبنم که عادت ماهانه زنانه هستم و نمی توانم در مسجد وارد شوم یا نماز بخوانم یا اشتباه نماز میخوانم. لطفا راهنمایی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: «چه عشق آسان نمود اول...ولی افتاد مشکل‌ها» انسان وقتی در مسیر قرار گرفت تازه موانع اخلاقی‌اش ظهور می‌کند تا یکی‌یکی از آن‌ها عبور کند. راه را ادامه دهید و از رعایت اخلاق غافل نباشید، إن‌شاءالله موانع رفع می‌شود. موفق باشید
نمایش چاپی