بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26248
متن پرسش
سلام علیکم: وقت تون بخیر. استاد یک سوالی داشتم، حاج آقا معمار منتظرین در تفسیر قرآن، در خصوص بحث اولی الامر معتقدند که ولی امر فقط و فقط به معصوم اطلاق میشه و نباید کس دیگر رو با این عنوان نامید، مثلا نباید رهبری رو بگیم ولی امر مسلمین جهان. در واقع ولی امر با اون مختصات خودش فقط برای معصوم هست و لاغیر. نظر شما چیه ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف ایشان از نظر ادبیات قرآنی، حرف درستی است. إلا این‌که بگوییم آن‌هایی که عنوان «اولی‌الأمر» به حضرت آقا می‌دهند، از نظر معنایِ کلمه منظور خود را دنبال می‌کنند یعنی کسی که امور مسلمین را به عهده گرفته است. موفق باشید

26247
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز در پرسشی به موضع علامه طباطبایی رحمت الله علیه نسبت به انقلاب اسلامی اشاره شده بود. استاد جان ما همیشه از شما می شنویم کسانی که در این تاریخ با انقلاب اسلامی همراهی نمی کنند بیرون از تاریخ هستند و به گذشته تعلق دارن و یک دین پویا ندارند، حتی اگر شبانه روز عبادت کنند. خب پس علامه طباطبایی که کاری به کار انقلاب نداشتند. _ حداقل _ و به قول شما در این زمانه معتقد بودند که رجوع به انقلاب در دنیای جدید فایده ندارد و... پس بی رو در بایستی باید گفت علامه طباطبایی بیرون از تاریخ بودند! طبق معیاری که خود شما به ما گفتید، حالا سوال من اینه که علامه که به قول دوستانشون باطن و برزخ چیزها رو می دیدن و حتی در روز عاشورا یک سنگ رو با دست مثل سیب دونیم میکنن و خون ازش جاری میشه و میگن زمین و زمان در رثای امام حسین علیه السلام خون می گریند و... وقتی علامه اینقدر باطن بین بودند، باطن انقلاب اسلامی رو ندیدن؟ و یا چون باطن رو دیدند گفتند: این انقلاب یک شهید داشت آن هم اسلام بود؟ ممنون میشم صریح بفرمایید. سایه تون مستدام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جمله‌ی اخیر را به راحتی نمی‌توان به علامه‌ای که آن المیزان را نوشته و آن هم با آن روحیه‌ی حماسی؛ نسبت داد. بحث حضور تاریخیِ اسلام در این دوران، چیزی نبود که حضرت علامه به دنبال آن نبودند و اساساً المیزان با توجه به همین رویکرد نوشته شده، بلکه معتقد به روش دیگری ممکن است بوده باشند ولی فراموش نکنید اولین دادستان جمهوری اسلامی، داماد ایشان یعنی شهید قدوسی بود و فرزند همان شهید یعنی نوه‌ی علامه، نیز یکی از شهدای این خانواده است. بنابراین نمی‌توان گفت حضرت علامه جدایِ از انقلاب اسلامی خود و خانواده را تعریف کرده‌اند. موفق باشید

26246
متن پرسش
سلام علیکم: عرض ادب. استاد برداشت زیر صحیح است: یک صراط مستقیم داریم که صراط انسانی است و در سبیلهای مختلف تجلی دارد. صراط, تجلی الله است به جامعیت و سبیل تجلی الله است به اسم خاص. متشکرم و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. موفق باشید

26245
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار درمورد اعیان ثابته می توان گفت مقدار رشد و قابلیتهای تعالی انسانها معین است و در این دنیا افراد در بستر رشد خود مختار به انتخابها هستند؟ (منظورم از محدودیت و بستر رشد، استعدادهای افراد در تعالی است مثلا من براساس عین ثابته ام قابلیت تعالی ای که مثلا حضرت امام (ره) داشتند را ندارم و وسعت وجودیم در حد پایین تری است حتی اگر رشد زیادی هم داشته باشم).
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است از آن جهت که هرکس شخصیت خاصی را برای خود پذیرفته است و با انتخاب‌هایش به دنبال آن است. موفق باشید

26244
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد این رفتار درسته که افراد مذهبی که تهران زندگی میکنن با هزینه های خیلی بالا بچه هاشون رو به مدارس برتر میفرستن چون معتقدن محیط مدارس عادی برای بچه هاشون مضره. آیا ما هم باید این کار رو بکنیم؟ بعضیا میگن ما از نون شبمون می زنیم ولی بچه ها رو می فرستیم مدارس خوب. این تفکر جایگاهش چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم نتیجه‌ای که به دنبال آن هستند، بگیرند. موفق باشید

26241
متن پرسش
سلام علیکم: خاصیت و ویژگی این عالم ماده چیست که قرب به خدا و کسب کمالات روحی فقط در اینجا محقق می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در میدان امتحان، انسان عهد خود را با خدا اثبات کند. موفق باشید

26240
متن پرسش
سلام علیکم: اگر عذاب چیزی نیست جز حاصلِ عملِ هرکس پس داستان پاک شدن برخی مومنین گناهکار در عوالم دیگر چیست؟ علی القاعده باید این اثر گناه همیشه با شخص باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به اندازه‌ای که گناه، عمقِ وجودها را گرفته باشد انسان‌ها در عذابند. و وقتی بنیاد انسان‌ها با گناه، آلوده نشده باشد با مقداری عذاب، پاک می‌شوند. موفق باشید

26239
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم: چرا وقتی دچار گناه کبیره می شوم افکار و وسوسه های پوچ و بیهوده به سراغم می آید، اما وقتی توبه کرده و مدتی گتاه نمی کنم دیگر خبری از افکار و وسوسه های پوچ و بیهوده نیست؟ چه اتفاقی می افتد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در گناه، امیدِ شیطان بیشتر می‌شود و شروع می‌کند به وسوسه‌های جدیدکردن. موفق باشید

26238
متن پرسش
سلام استاد: «تمدن نوین اسلامی» دقیقا یعنی چی؟ من هر چی آوینی تا الان خوندم متوجه نشدم که حالا که تمدن غرب اخ و جیزه و نباید بریم سمتش باید چیکار کنیم پس؟ برگردیم به دوران اسب و استطبل چی؟ حالا مفهوم این "نوین" دقیقا چیه؟ خب ما چه بخواهیم چه نخواهیم توی همین بستر تمدن غربی داریم زندگی می کنیم یعنی چه بخواهیم چه نخواهیم غرب هست و ما باید از این تکنولوژی غرب استفاده کنیم منتها این نوع استفاده ما باید به چه شکلی باشه که اسلامی باشه؟ به چه شکلی باشه که از تکنولوژی غرب به نفع این تمدن اسلامی بهره ببریم اگر مصداقی نمونه ای بفرمایید و این موضوع را بسطش بدهید ممنون میشیم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است سری به بحث «انقلاب اسلامی، طلوعی بین دو جهان» که بر روی سایت هست بزنید. موفق باشید ادرس بحث   http://lobolmizan.ir/post/1651

26235
متن پرسش
حامد عطاریان: سلام: در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی بر این مطلب که باید خود را ذیل شخصیت امام تعریف کنیم، تاکید داشته اید و فرموده اید باید ایشان را مبنای علمی و عملی خود در زمانه فعلی قرار داد. حال اگر سخنی از رهبری یا از امام شنیدیم که به نظر ما خلاف واقع بود ما باید چه رویکردی داشته باشیم. باید بدون این که خود آن مطلب را قبول داشته باشیم بپذیریم؟ یا به نقد آن سخن بپردازیم؟ آیا این صحبت شما به معنای تقلید در اعتقادات نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جایی که آن بزرگان، عقل ما را خطاب قرار می‌دهند باید به صورت عقلانی و در کلیّت سخن آن‌ها را پذیرفت. موفق باشید

26232
متن پرسش
با سلام: آیا می توان گفت که در شب معراج بدن مادی نازنین پیامبر تبدیل به بدن مثالی شد و در بازگشت از معراج دوباره آن بدن مثالی تبدیل به بدن مادی شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده حرف خوبی است و در مباحث «برهان صدیقین» مطالبی در این رابطه عرض شده است. موفق باشید

26231
متن پرسش
سلام: ببخشید جناب طاهرزاده. سوالی از حضورتون داشتم. تفاوت در معنای رحلت، فوت و موت از نظر لغوی چیست؟ آیا در معنای لغوی می‌توان از این کلمات به جای شهادت استفاده نمود؟ اگر نمی‌توان استفاده نمود پس چرا آقای مجتهدی تهرانی در جلسات درس خود حین درس از رحلت امام باقر علیه السلام یا یکی دیگر از معصومین علیهم السلام استفاده نموده اند؟ یعنی ایشان به شهادت رسیدن این معصوم بزرگوار را قبول ندارند؟ نکته بعد این است که چرا آقای جوادی آملی در صحبت های خود از رحلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم و خانم حضرت زهرا سلام الله علیها استفاده کرده اند. (در این زمینه مطلبی خوانده ام ولی هنوز سرچی در صحت انجام نداده ام) آیا این مسئله صرفا برای حفظ وحدت می باشد؟ می‌شود در این زمینه مفصل توضیح بفرمایید. التماس دعا یا علی (علیه السلام) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واژه‌ی «رحلت» واژه‌ی خوبی است یعنی از این دنیا به دنیای دیگر رفتن. ولی واژه‌ی «فوت» خوب نیست چون به معنای از بین‌رفتن است و قرآن در این رابطه می‌فرماید: «فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ» فوت و نابودی برای آن‌ها نیست بلکه از مکانی نزدیک یعنی آزاد از روش‌های مادی گرفته می‌شوند. واژه‌ی «موت» به معنای مردن است. موفق باشید

26230
متن پرسش
سلام و احترام: وقت بخیر. ببخشید استاد شما آقای افشاری در قم رو که محقق در عرصه ی مهدویت هستند رو می شناسید؟ چگونه هستند؟ در غیر اینصورت چه کنیم که در زمینه مهدویت به غیر از کتب خودتان اطلاعات روایی و بصیرتمون بالا بره. دوم اینکه برای رواج فرهنگ اهل بیت سلام الله علیها در عرصه ی علم و علم آموزی چه قدمی برداریم در مقابل خطاهای آموزش پرورش و رسانه ها. و سوم اینکه یه سیر مطالعاتی تاریخ اسلام جهت آشنایی و بالارفتن آگاهی می خواستم. ان شاءلله که به غایت امالاتان برسید. الهی امین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد خوب است کتاب «تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور» از جناب استاد مصطفی صادقی مطالعه شود. ۲. روایات و آیات اگر به طور صحیح مطرح شود، بسیار مؤثر خواهد بود. ۳. در رابطه با سیر مطالعه‌ی تاریخ اسلام خوب است با جناب حجت‌الاسلام آقای کاظمی به شماره‌ی ۰۹۱۳۲۹۴۳۷۴۹ تماس بگیرید. موفق باشید 

26229
متن پرسش
سلام علیکم: منظور از آسمان های هفت گانه معنوی که پیامبر در شب معراج عروج کردند چیست؟ لاهوت، ملکوت، جبروت و ناسوت که چهارتاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً منظور از هفت آسمان، مراتبِ عالیه‌ی وجود می‌باشد و حکایت از کثرت آن مراتب دارد. موفق باشید

26227
متن پرسش
سلام علیکم: به کرات از لسان شما شنیده ام که فرمودید دوران فرا روایت ها و کلان روایت ها همانگونه که فردی مثل لیوتار هم می گوید گذشته است و به اتمام رسیده و دوران جدیدی است. همچنین اخیرا فرمودید که دوران اینکه ما بگوییم و جوان عصر حاضر ما هم بگوید چشم، تمام شده و الان دوران گفتگو با اوست. این سوال همچنان من رو درگیر کرده که چگونه می توان در بستر آرمان های اصیل فطری اسلام و انقلاب، با افراد مختلف گفتگو کرد و کثرتی در عین رجوع به وحدت داشت ولی در پلورالیسم و سخنانی که سالهای سال ویژه در دهه هفتاد با شروع روند توسعه سیاسی غربی مطرح می شد و می گفتند اجازه دهید هر کس با درک و آن نوع فکری که می خواهد دیندار باشد و خب راه های اتصال به خدا و حقیقت بی شمارست و اجازه تکثر باید داده شود، چیست و چگونه با پلورالیسم دینی مرز گذاری می نمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در پلورالیسمِ مشهور که مورد پذیرش ما نیست، نوعی نسبی‌گرایی نهفته است. ولی در گفت‌وگو در بستر اسلام و انقلاب و باقی‌بودن بر سنت‌های الهی، بحث در بهتر رسیدن به حقیقت است. در این رابطه است که بنده نباید برداشت خودم از اسلام را مطلق کنم و خود کلان‌روایت بدانم. به همین جهت گفته می‌شود در بستری که طرفین نسبت به سنتی پایبند هستند، گفتگو معنا می‌دهد. موفق باشید

26226
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی در برنامه اخیرتان در شبکه افق، فرمودید امام (ره) متذکر حکمت تشیع در کنار همان خرد خسروانی بود ایرانیان در سیر تاریخی است. به تعبیری امام رویکردی سهروردی گونه را در عصر خویش دنبال کرد و چنین وجهی را ایجاد نمود. اگر ممکن است کمی در این باره توضیح دهید و اینکه با مطرح شدن این صحبت حضرتعالی، ممکن است فوری ذهن ها به این سمت برود که چگونه امام متذکر حکمت تشیع و خسروانی است و در عین حال مرز گذاری پر رنگی با باستان گرایی و روندهایی به این سبک و سیاق دارد و حتی صراحت لهجه شان در این زمینه مشهود است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باستان‌گرایی، نقشه‌ی دشمن بود برای عبور از اسلام. ولی به گفته‌ی آقای شایگان در کتاب «آسیا در برابر غرب» وقتی هر کشور از کشورهای جهان اسلام خود را با غرب بسنجد و رو به غرب داشته باشد از درک درست و مشترک خود با سایر کشورهای اسلامی محروم می‌شود و عملاً موجب فلج‌شدن نیروهای خلاّق خود می‌شوند و از نقشِ برآب‌شدنِ رؤیاهای قرن نوزدهم غرب غفلت می‌گردد. در حالی‌که فاجعه‌ی جنگ جهانی دوم نه فقط آرزوهای گذشته‌ی آن‌ها را یکسره بر باد داد و ارزش‌های انسانی را نابود کرد، بلکه هیولای نفی هر نوع حقیقتی را به میان آورد، تا آن‌که ما به آن امر آگاه شدیم و به خود آمدیم که حاصل آن بنیان‌نهادنِ طرح ولایت فقیه شد و به یک معنا تقدیر ایران با توجه به رسالت تفکری که در آن هست، به عنوان حلقه‌ی رابطه میان آسیای بزرگ و تمدن اسلامی و غرب در حال رقم‌خوردن است. همان‌طور که در گذشته نیز ایران حکم کانونی را داشت که تفکر یونانی و اسلامی و اشراقی را در وحدتی تجزیه‌ناپذیر شکل داد.

یکی از صفات برجسته‌ی فرهنگ ایرانی جنبه‌ی ارتباطی و میانجیگری آن است، به همان صورتی که به دین اسلام روی آوردند و ادب فارسی و اسلام را در سراسر آسیا وسعت دادند. از یک طرف با هند و تمدن‌های بودایی مرتبط باشد - به طوری که بلخ مرکز مهم اشاعه‌ی دین بودا بود- و از طرف دیگر به غرب روی آورد و با دین مهر خود، با مسیحیت به رقابت پرداخت و از طریق "مانویت" به قلب مسیحیت رخنه کرد و آگوستین را تحت تأثیر قرار داد.

انکار اسلام توسط ناسیونالیست‌ها در این سرزمین، انکار چهارده قرن تمدن و تفکر ایرانی است که با پذیرش اسلام و محبت به آل محمد (ص)در تکمیل و تلطیف فرهنگ اسلامی از تمام امکاناتِ نبوغ قومی خود مدد گرفت، و از طرفی روح ایرانی نیز خواه و ناخواه در قالب تفکر اسلامی شکفت و هنوز هم منشاء اثر است. در حالی‌که در دوران شیفتگی نسبت به غرب، روح ایرانی گرفتار فلج فکری شد زیرا روح ایرانی فرق جوهری با روح بشر غربی دارد، در حالی‌که روح ایرانی و اسلامی مکمل یکدیگرند.

موفق باشید  

26225
متن پرسش
سلام استاد: یه سوال خدمتتون داشتم. اگر شوهر به زن بگه چادر بپوش در صورتی که زن با مانتو حجاب کامل را دارد و زن چادر نپوشد گناه نپوشیدن چادر به گردن مرد که نمی افتد؟ آیا چادر نپوشیدن گناهه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استفاده‌نکردن از چادر در صورتی‌که حجاب کامل باشد گناه نیست و مرد هم نباید چنین حقی را برای خود تصور کند که همسرش را مکلّف کند به استفاده از چادر، هرچند بهتر است با هم کنار بیایند. دوست‌داشتنِ همدیگر یعنی در اموری که شرع اجازه داده است؛ به انتخاب همدیگر احترام بگذاریم و نظرات خود را بر همدیگر تحمیل نکنیم و اگر طرفِ مقابل را برای خود دوست داشته باشیم، عملاً تنها خود را دوست داشته‌ایم. ولی اگر به انتخاب‌های شرعی همدیگر احترام بگذاریم، عملاً همدیگر را دوست داشته‌ایم. زیرا به خاطر خودمان، آزادیِ طرف مقابل را از او سلب نکرده‌ایم. ما در اسلام امرِ به معروف داریم یعنی امری که شرع، آن را واجب و شایسته می‌داند و نهی از منکر یعنی آن‌چه شرع، آن را بد می‌داند. البته زن و شوهر مطابق شرع، وظایف و حقوقی نسبت به همدیگر دارند که آن باید در جای خود محفوظ باشد. موفق باشید

26222
متن پرسش
سلام استاد: توی فضای مجازی مطلبی با این عنوان دیدم که همسر شهید سپهبد سلیمانی حاج قاسم رو در خواب دیده اند و حاج قاسم به همسرشان فرموده اند که قرآن کریم رو باز کنند و بین صفحات سوره بقره رو جستجو کنند یک تار مو می بینند. آن تار مو رو گرفته داخل لیوان آب انداخته و بخورند خیلی از دوستان گفته بودن که جستجو کرده اند و آن تار مو رو دیده اند. بنده هم جستجو کردم بین دو کتاب قرآن آن تار مو ها رو دیدم. استاد آیا این مطلب رو می توان به یک نوعی شفاعتی از جانب شهید سلیمانی به حساب آورد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف‌ها از قبل هم مطرح بوده است. نباید دنبال کرد. موفق باشید

26221
متن پرسش
سلام علیکم: چرا خداوند متعال برای تزکیه و تطهیر انسان مومن گناهکار مساله عذاب را تنها راه حل می داند آیا از طریق دیگری نمی شود انسان تزکیه شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عذاب چیزی نیست جز حاصلِ عملِ هرکس. به همین جهت قرآن می‌فرماید: «فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَلْيَبْكُوا كَثِيرًا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» پس به کیفر گناهانی که همواره مرتکب می شدند باید کمتر بخندند و بسیار بگریند. موفق باشید

26220
متن پرسش
سلام علیکم: از آنجایی که اجنه نیز همانند ما مکلف و مختار هستند ملاک برتری انسان بر اجنه چیست؟ در هرم شبکه هستی موطن حضور اجنه را، عالم برزخ معرفی می کند آیا واقعا آنها در عالم برزخ زندگی می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطابق سوره‌ی جنّ، از اجنّه پیامبری مبعوث نمی‌شود و این نشان می‌دهد آن‌ها تا مقامِ گرفتن وحیِ الهی از خداوند، وسعتِ وجودی ندارند. ولی مثل ما پس از مردن، در عالم برزخ و قیامت حاضر می‌شوند. موفق باشید

26219
متن پرسش
سلام علیکم: آیت الله یعقوبی قاینی عارف بالله در شرح حال خود در کتاب سفینه الصادقین می فرماید که عده ای قبل از سیر الی الله نهایت و انتهای سیر خود به خدا را می بینند و لذا از روی یقین قدم در راه می گدارند و سیر می کنند تا خود را به آن منزلی که دیده اند برسانند و می گویند که چه فرق است بین کسی که با یقین حرکت می کند و کسی که می خواهد به این یقین برسد. سوالم این است که این امر چگونه ممکن است و چرا برای افرادی چون بنده رخ نمی دهد؟ او و امثال او حرکتشان با عشق و محبت آغاز شده ما چه کنیم؟ آیا ممکن است که ما هم شامل این الطاف شویم؟ چگونه؟ چیکار کنیم ما رو سیاهان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان فرق نمی‌کند. زیرا به گفته‌ی خواجه عبداللّه انصاری آن کسی که از ابتدا مجذوب است برای پخته‌شدنِ خود باید برگردد و مثل بقیه‌ی سالکان، راه را طی کند تا آن جذبه از آنِ خودِ او گردد. موفق باشید

26218
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در صوت دهم از مباحث ده نکته از معرفت نفس می فرمایند که اگر علم النفس بخوانید استاد خودتون میشید و استاد میدونه شاگرد در چه مرحله ای از کثرت هست و بهش کمک میکنه به وحدت برسد و بر خیالاتش مسلط شود. بنده اگر بخواهم علم النفس را یاد بگیرم باید چیکار کنم؟ و چطور به معرفت نفس برسم؟ بنده طلبه ی پایه ۴ حوزه علمیه قم هستم. اگر استاد یا فرد خاصی را هم در این زمینه می شناسید خصوصا اگر در قم باشند به بنده معرفی کنید. ممنون می شوم. اگر کتب و آثاری هم میشناسید ذکر فرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استاد یزدان‌پناه و شاگردان ایشان در این مسیر قابل استفاده‌اند. موفق باشید

26216
متن پرسش
سلام علیکم: برای سیر و سلوک و رسیدن به نتیجه مطلوب من سالهاست که با سیر مطالعاتی شما آشنا هستم و کلیه عقایدم را از مباحث شما دارم. همچنین از طریق مباحث جلسات شما با تفسیر قرآن و نهج البلاغه آشنا شدم با کتب احادیث که معرفی فرمودید مثل اصول کافی و تحف العقول و مستحباتی چون ذکرهای جایز که در عرف هست راه را پیش بردم اما نمیدونم با این روشها به نتیجه دلخواه که وصال الی الله است می رسم یا خیر. هرچه هست در این مسیر احساس کمبودی دارم یا شاید چنین فکر می کنم و نمی دونم آیا باید همچنان با مباحث شما ادامه بدم یا دنبال استاد عرفان باشم که هرچند بعید می بینم استاد عرفان به این راحتی پیدا شود. از طرفی میدونم روش شما بر این اساس است که علم تو استاد توست با این همه موارد که توصیف کردم خودم را در جایگاه مناسبی نمی بینم حتی نمیدونم سیر مطالعاتی شما را ادامه بدم یا خیر از طرفی اندیشه های دیگه بجز امام خمینی هیچ کتاب و اندیشه ای حتی جناب مصباح و مطهری کسی مرا سیراب نمی کند. خدا را شکر که شما تفسیر کتب امام خمینی را دارید. خلاصه اینکه خودم را در حالت سرگردانی می دانم و بسیار عقب می بینم بخصوص وقتی می شنوم عده ای با ریاضات شرعی و صحیح سیر آفاق و انفس دارن و آنچنان روحشان لطیف شده که به نتایج عظیم رسیدن حتی ادعای کرامت نمیکنن و در خدای خویش غرق هستن وقتی با چنین مسائلی روبرو میشم بیشتر دچار تشویش خاطر میشم من انتظار داشتم طی این سالها تغییر عمده ای کرده باشم نه اینکه به کرامت برسم چنین منظوری ندارم کرامت از نظر من فقط برای سالک جنبه تشویقی داره ولی هدف و مقصود نیست حال به من بفرمایید با این اشفتگی خیال چکار کنم احساس میکنم هنوز قدم اول را برنداشتم شاید از لحاظ اعتقادی نسبتا خوب باشم اما از لحاظ عملی و اخلاقی بسیار ضعیفم و هنگامی که به گذشته نگاه میکنم تغییر مثبت نداشتم هرچند سعی بسیار کردم و از لحاظ اعتقادی هم جای کار زیاد دارم ولی در مجموع از لحاظ عرفانی قدمی برداشته نشده و من کاملا برای خودم متاسفم تازه همه چیز به اینجا ختم نمیشه گاهی وقتی درشبه ای در جمع قرار میگیرم بسیار راحت به خودم جواب میدم اما اصلا نمیتونم طرف مقابلم را توجیه کنم و بهش بگم دچار چنین خطایی هستی در نهایت سکوت میکنم انگار عقایدم فقط برای خودم کاربرد دارد واقعا راه عرفان متفاوت است؟ به سراغ عرفا بروم؟ اگر جواب مثبت است چگونه؟ اصلا چطور استاد عرفان میتوان پیدا کرد؟لطفا در این خصوص راهنمایی کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش استادِ حقیقی که کلّیاتِ راه را در جلوی ما بگذارد، در این تاریخ حضرت امام و رهبر معظم انقلاب هستند. فکر می‌کنم واژه‌ی «صبر» که در آیات و روایات تا این اندازه بر آن تأکید شده، به جهت آن است که همچنان بر راهی که می‌دانیم راهِ شریعت الهی است، بمانیم تا بالاخره یا در این دنیا و یا در آن دنیا به نتیجه برسیم. مهم، آن احساسِ بودنی است که خود را در رحمت الهی احساس کنیم. موفق باشید

26215
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد با توجه به تحلیل برخی علما من جمله آیت‌ الله میرباقری، آیت الله جاودان و... از علل حقیقیِ سقوط هواپیما، نظرتان در مورد تحلیل زیر چیست؟ تشکر از وقتی که میزارید. ⁦۱. بنابر نظر فیلسوفان وجودی (مثل ملاصدرا، امام خمینی، علامه طباطبایی، آقای جوادی و... )، همانطور که تن انسان یک من دارد، *جامعه نیز یک من دارد.* و همه‌ی آثار من انسان و تنش بر من و تن جامعه مترتب می شود. یعنی تن جامعه نیز مانند تن انسان از منش متأثر می شود. ⁦۲. سرقضیه‌ی *سقوط هواپیما،* تعدادی از بزرگان (مثل آیت الله جاودان، آیت الله میرباقری و... ) علت حقیقیِ حادثه را *تکیه‌ی عمده‌ی عوامل انقلاب بر ابزارهای مادیِ نظامی و عدم شکر حقیقی از خدا* در مقابل موفقیتشان در درهم کوبیدن پایگاه عین‌الاسد دانستند. در واقع حرف آنها این بود که نیروهای انقلاب فراموش کردند که «و ما رمیت إذ رمیت و لکن الله رمی». فراموش کردند که در دفاع مقدس *خرمشهر را خدا آزاد کرد،* اما پایگاه عین‌الاسد را موشک های سپاه درهم کوبید؟! این فراموشی، عدم شکر از خداوند و عامل حقیقی موفقیت را او و دست غیبی نپنداشتن و نسبت دادن این موفقیت به عوامل و قدرت مادی، سبب شد *منِ جامعه تحت تأثیر قرار بگیرد* و ظهور این تأثیر در عالم ماده (که در واقع تنِ جامعه باشد)، سقوط هواپیما باشد تا خداوند جامعه‌ی ما را متوجه‌ی خود بکند و متوجه‌ی اینکه «و ما رمیت إذ رمیت و لکن الله رمی». از طرفی توجیه برای افرادی که حادثه را به خطاهای انسانی و حمله‌ی سایبریِ آمریکا نسبت می دهند هم آنست که خداوند هرکاری را با اسبابش جلو می‌برد و اگر قرار بر این اتفاق بود باید به یک نحو رخ می داد. ⁦۳. همه‌ی این تحلیلات برای قبل از صحبت های دیروز حضرت آقا در نماز جمعه بود. ⁦۴. اساساً هدف از تشکیل حکومت اسلامی *تسهیل دینداری و کمک به انسان در جهت نیل به خداوند* است. اما اگر در مسائل و حوادث نتواند متوجه‌ی خدا و الطاف او بشود و به سمت او حرکت کند، در واقع در حال سقوط است و دور شدن از وظیفه‌اش. جامعه با عدم شکر و توجه حقیقی از خدا پس از موفقیت در نابودیِ پایگاه عین‌الاسد، در خلاف جهت هدفش حرکت کرد و همانطور که منِ انسان در اثر ناشکری باز می‌ایسد، جامعه نیز باز ایستاد و حادثه‌ای هواپیما لطف الهی بود که ما را متوجه‌ی این نکته کرد تا باز نمانیم و جامعه‌ی انقلابی هم سیر وجودیِ خود را پیش ببرد و هم امتحانی باشد برای شناخت افراد مخلص. در این موقع *رهبر انقلاب* با فهم این نکته‌ی مهم مسئولیت پیدا می کنند که برای عدم توقف جامعه هرچه سریعتر جامعه را در پیروزیِ پایگاه عین‌الاسد و حضور میلیونیِ مردم در تشییع پیکر شهید سلیمانی را متوجه‌ی خداوند کنند. اختصاص موضوع خطبه به این مسأله و استفاده‌ی آقا از آیات خاصِ سوره‌ی ابراهیم و مکرر کلید واژه‌های *#ایام_الله #دست_غیبی #قدرت_الهی* گویای این مطلب است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بد نیست به این نکته نیز فکر شود که حضرت حق گویا اراده کرده‌اند در این شرایط که ما پیروزی‌های ارزشمندی به دست آوردیم، متوجه‌ی نقطه‌ضعف‌های خود برای حضور در میدان‌های بزرگ‌تر باشیم. این در عین آن است که بالاخره رحلت و شهادت سرنشینان هواپیما، مربوط به تقدیری است که از قبل معلوم شده است. موفق باشید

26214
متن پرسش
با سلام و احترام و تشکر ار قبول زحمت. در ادامه پاسخی که به پرسش ۲۶۱۸۰ فرمودید: بحث شیطان در ایجاد بیماری را لطفا بیشتر توضیح بدهید. فرمودید باید به نفس در تدبیر کمک کرد، چطوری؟ (مسلما دارو یک راه است به شرطی که اثر داشته باشد. ولی در بیماری ام اس که اصلا علم هم چنین ادعایی در مراحل بالای بیماری ندارد.) لطفا هم توضیح بیشتری بفرمایید و هم کتاب در این باره (تدبیر نفس) معرفی کنید. بعد از کتاب خویشتن پنهان، چه بخوانیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثِ آخر کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و نیز مطالعه‌ی کتاب «معاد» با شرح صوتی آن کمک می‌کند تا خودتان فکر کنید و نفس را در رویکرد تدبیر بدن با تمرکز لازم، کمک نمایید. در ضمن سری هم به کتاب «ذِن یا هنر کمان‌کشی» بزنید. موفق باشید

نمایش چاپی