باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان خداوند را در جان خود یافته باشد و در عمق جانش نظر به خداوند داشته باشد ولی با ارتکاب بعضی از گناهان، روحِ خود را مکدر نموده باشد؛ چون جهت اصلیاش به سوی خداوند است با فشارهایی که آن گناهان چه در دنیا و چه در برزخ و قیامت بر او میآورند به خود میآید و جهت اصلیاش که همان رجوع به خداوند است، ظهورِ بیشتر پیدا میکند و بالاخره از آن عذابها راحت میشود و بدین لحاظ گفته میشود در برزخ و قیامت، انسان رفع حجاب برایش پیش میآید تا آمادهی رجوع به خداوند گردد و بدین معناست که رسول خدا«صلواتاللّهعلیهواله» میفرمایند آتش محل ایمان را نمیخورد. یعنی کسی که ایمان به خدا دارد در نهایت، گرفتار خلود نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در یک کلمه باید رعایت حقوق افراد را تا ریزترین موضوعات مدّ نظر قرار دهیم. عرایضی در شرح دعای «مکارمالأخلاق» در این مورد شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زهرای مرضیه «سلاماللّهعلیها» از همهی مادرهای عالم برای بشریت دلسوزترند و غم گمراهی بشریت تمام وجود ایشان را گرفته بود و توسل به ایشان، بسیار کارساز است زیرا خداوند جواب آرزوی ایشان که کمک به مردم است را به ایشان هدیه کرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مضطرّ واقعی کسی است که جز خدا را به طور مستقل، کارهای در عالم نمیداند. و لذا امورات خود را از خدا میخواهد و خداوند هم وعده کرده است که جواب چنین مضطرّی را بدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحثی که در آیهی 7 سورهی آلعمران شد عرض گردید وقتی انسان با حقیقت، که همان عین هستی است مرتبط شد و روح خود را به خدا سپرد ، سخن او، سخنِ هستی و سخنِ جهان میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر سیر از «ده نکته» و سپس «برهان صدیقین» و سپس «خویشتن پنهان» و در نهایت مباحث «معاد» را همراه با صوت آن دنبال بفرمایید، ابهاماتتان در این مورد برطرف میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فرقی نمیکند. وقتی بخواهند از مسیر طبع به سوی فطرت بروند، موانع یکی بعد از دیگری ظهور میکند. در بیت اولِ غزلِ اول حافظ، عرایضی شده است 2- مکرر عرض شده که نظرکردن با سؤالکردن حل نمیشود. مثل آن است که سؤال کنید نور را چگونه ببینیم؟ 3- نیاز نیست، روح انسانها قبل از بدن آنها، امامان را میشناسد. ببینید با کدامیک از آنها بهتر مأنوس میشوید، کلّهم نورٌ واحد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چون مباحثی که بنده عرض میکنم بیشتر حضوری است و نه مفهومی، لازم نیست مطالب را به حافظهی خود بسپارید. إنشاءاللّه عزم شما تغییر میکند و خودتان، جنسِ آن مطالب میشوید. و در مورد نحوهی مطالعه نظر جنابعالی را به قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جلب میکنم. 2- فکر نمیکنم نیاز به تندخوانی داشته باشیم 3- یادداشتبرداری بسیار لازم است. چون علاوه بر آنکه مطالب در آن صورت تا حدّی در ذهن میماند و نیز موجب تمرکز بر روی مطالب میگردد؛ بعدها هم میتوانید به آن یادداشتها رجوع کنید. بنده در این رابطه حدود 50 دفترچهی 100 برگ و 60 برگ از یادداشتهای خود دارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هفتهای یک جلسه در شرح مقالات با نظر به متن کتاب خوب است 2- هفتهای یک جلسه با نظر به متن دعای مکارم همراه با یادداشت مطالب مهم مفید خواهد بود، بهخصوص اگر بتوانید متن دعا را نیز در حافظه نگه دارید تا از حفظ شوید 3- تنها نکات اصلی در یک دفتر یادداشت کنید 4- کتاب «شرح اسم» نکات خوبی در رابطه با زندگی رهبری دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجه شدهاید حقیقت مولایمان، نور مقدس آن حضرت است. ولی گفت: «گوشم شنید قصهی ایمان و مست شد / کو سهم چشم، صورت ایمانم آرزوست». آری! چقدر شیرین است رؤیت جمال او، زیرا که گفت: «ای لقای تو جواب هر سؤال / مشکل از تو حلّ شود بیقیل و قال». خدای را شکر که در آینهی نایب ایشان یعنی مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» میتوان او را احساس کرد و حقیقتاً معنای حلّشدن مشکل بدون قیل و قال را احساس نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو عمل قابل مقایسه نیست و همیشه مقام معظم رهبری از این حرکات افراطی تبری جستهاند. عمل این افراد موجب شد که قبح و زشتی جنایت آل سعود در شهادت شهید نمر به حاشیه برود و عملاً میتوان گفت از جهتی این کارها کمک به آل سعود میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در آن حدّ نیستم که در این موارد نظر بدهم زیرا محذورات شورای نگهبان را که انسانهای فهیم و دلسوزی هستند نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سفیران هدایت به عنوان یک کار اضطراری کار خوبی است ولی یک مبلغ خوب باید چندین سال درس خارج رفته باشد تا با مبانی فتواهای مراجع آشنا گردد و در این رابطه بتواند به افراد کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی. سلام علیکم. در عین این که نماز شب به خودی خود یک نوع مناجات است، خواندن قرآن و خواندن یکی از مناجاتهای خمسه عشر و مناجات شعبانیه برکتهای خاص خود را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میتوان گفت این طلب، طلب زمینه برای سیر بهتر است و منافاتی با مقام رضا ندارد، منتها بعد از آن باید نسبت به آنچه پیش میآید راضی بود زیرا خداوند میداند که در دلِ چه دانهای چه درختی را ظهور دهد و ما باید به او اعتماد کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقهی انسانی به عنوان موجوی مجرد خودش خود را و قوای خود را ادراک میکند ولی وقتی بخواهد آن را در موطن بدن و عالَم ماده ظهور دهد در دورهی جنینی به ساختن ابزارهای مناسب جهت این ظهور اقدام مینماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متون روایی مثل اصول کافی و تحفالعقول و کتابهای ارزشمند «سیری در سیرهی نبوی» و «صلح امام حسن -علیهالسلام-» و «امامت و رهبری» و «سیری در سیرهی ائمهی اطهار-علیهمالسلام-» از استاد بزرگوار حضرت آیت اللّه شهید مطهری. این نوع متون قدرت تفکر را به خواننده برمیگرداند و خودتان متوجه میشوید که مسائل عالَم را با نگاه توحیدی تحلیل میکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم بتوانیم فرمایشات حضرت آیت اللّه به شکل سیر در آورد. زیرا ایشان سعی کردهاند در راستای تحقق تمدن اسلامی آخرین تتبعات خود را ارائه دهند. اگر مباحث معرفتی مثل معرفت نفس و برهان صدیقین را کار کرده باشید، رویهمرفته میتوانید متوجهی اشارات ایشان بشوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «ابتر» به معنای بیآینده میباشد 2- بسیار پیش آمده است که چون افراد در ذیل نور همهجانبهی حضرت اللّه کارها را شروع نکردهاند، به آن نتیجهی نهایی که میخواستند نرسیدهاند. آیا ثروتمندانی را نمیشناسید که چون زیر سایهی حضرت اللّه و شریعت الهی عمل نکردهاند، بحرانهای زندگیشان چند برابر انسانهای متدین است؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه بسیار خوبی در این نوشتار مطرح فرمودهاید. با اینهمه عنایت داشته باشید که بعضاً از خود جمله یا آیه و روایت میتوان فهمید با بهکاربردنِ هر کدام از این واژهها، گوینده به کجا اشاره دارد. بعضاً حتی «تفکر» بالاتر از «تعقل» بهکار میآید آنجایی که به پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» میفرماید: «لتبیّن للنّاس ما نُزل الیهم لعلهم یتفکرون» تفکر در اینجا یعنی توجه به ابعاد روحانی که خداوند در جان افراد نازل کرده. در هر حال نکات خوبی را مطرح کردهاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور است که آن مرحوم میفرماید. هیچوقت فلسفه و عرفان و علم توان آن را ندارد که به دین کمک کند ولی بحث عرفا و فلاسفه این نیست، بلکه با دقتِ در دین، نگاههای فلسفی و عرفانی بهدست میآید یعنی دین هم سخنان فلسفی و عرفانی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ده نکته از معرفت نفس» نکاتی در این مورد عرض شده که عیناً خدمتتان ارسال میشود. موفق باشید
در قرآن از خواب هايى نام برده است كه از رابطه اى بين آنچه شخص در خواب با آن روبه رو مى شود و بين عالَم خارج حكايت دارد. مثل خواب حضرت ابراهيم «عليه السلام» نسبت به ذبح فرزندشان (105/ صافات)، و يا رؤياى حضرت يوسف «عليه السلام»، و يا رؤياى دو رفيق هم زندانى حضرت يوسف «عليه السلام»، و يا رؤياى پادشاه مصر، و يا رؤياى رسول خدا «صلواة الله عليه وآله» در رابطه با فتح مكه (27/ فتح)؛ كه تمامى اين رؤياها چنانچه مستحضريد رابطه اى با عالَم خارج دارد و صرف خيالات افراد نيست.
با اين همه رؤيا؛ امرى است ادراكى كه قوه خيال در آن مؤثر است و اگر قوه خيال تحت تأثير شديد عالَم خارج باشد، آن خيالات در رؤيا دخالت هاى شديد مى كند. همچنان كه صفات روحى شخص مثل عداوت و عجب و تكبر و حرص و طمع در خيالاتش تأثير مى گذارد. لذا اكثر رؤياها؛ تحت تأثير تخيلات نفسانى است. تخيلات نفسانى نيز تحت تأثير همين عوامل طبيعى يا اخلاقى است كه نفس را به تصور آنها واداشته است. پس در حقيقت نفس همان تأثيرات را در خودش حكايت مى كند و حقيقت ديگرى ندارد. بنابراين هر رؤيايى، حقيقت نيست هرچند هر رؤيايى تعبيرى داردكه تعبير آن، عوامل طبيعى و يا عوامل اخلاقى هستند. ولى رؤياهايى هم هست كه با حوادث خارجى و حقايق عالَم وجود ارتباط دارند.
رؤياها، يا خواب هاى حق: عبارت است از ارتباط نفس با سبب غيبى حادثه اى كه بعداً در ظرف مكان و زمان خاص محقق مى شود. نفس به علت تجردش با وجود برزخى يا عقلى يك حادثه در خواب ارتباط پيدا مى كند و بعداً آن حادثه در عالَم ماده حادث مى شود. البته نفس پاره اى از حقايق آن عالَم را به مقدار استعدادش دريافت مى كند. حال اگر نفس، كامل باشد و گرفتار وَهميات و آرزوها نباشد، حقايق عالَم غيب را آنطور كه هست به طور كليت و نورانيت در خواب پيش رويش حاضر مى بيند، ولى اگر نفس كامل نبود آن حقايق را به نحو حكايت خيالى و در صورت هاى جزيى كه با آنها مأنوس است مى يابد. مثل اين كه وقتى با معنى «عظمت» در آن عالم، روبه رو مى شود، در خيالش صورت «كوه» ايجاد مى شود، و يا معنى «مكر» در خيالش صورت «روباه» به خود مى گيرد، چون عظمت را به كوه، و مكر را به روباه مى شناسد. يا معنى «افتخار» را به صورت «تاج» و «علم» را به صورت «نور» و «جهل» را به صورت «ظلمت» مى بيند. و يا مثلًا چون رابطه اى بين اذان صبح در ماه رمضان با شروع روزه هست، با ديدن معنى «مؤذن بودن» در آن عالم، صورت «مهركردن دهان» مردم براى خود مى سازد. كه البته اين موضوع؛ رقايق و ظرايفى مخصوص به خود دارد به طورى كه گاهى از يك معنى كه در خواب مى يابد صورت عكس آن را در خود مى سازد. مثل اين كه در بيدارى گاهى با شنيدن لغت ثروت به معنى فقر فقرا منتقل مى شود.
پس گاهى خواب «صريح و بدون تصرف» است و يا «متمثل معنايى است كه نفس با آن روبه رو شده، در عين تصرف نفس» و يا «انتقال به چيزى است مناسب آن معنى يا ضد آن معنى» و گاهى آنچنان با تصورات شخص مخلوط شده كه اصلًا نمى توان فهميد از كدام يك از مبانى مأنوس شخصِ خواب بيننده تأثير گرفته، كه در اين حالت به اين رؤياها «اضغاث احلام» گويند.
در رؤياهايى كه نفس با اصل موضوع روبه رو مى شود و به صورت مناسب آن منتقل مى شود، در واقع انسان به اصل موضوعات آگاه شده، به طورى كه اگر ملاحظه كرد در حال جمع كردن كثافت است، در واقع صورت به دست آوردن مال زياد دنيا را به او نشان مى دهند، در عين آگاهى دادن به او كه اين مال سرگين و كثافت است. و يا وقتى روبه رو مى شود بر اين كه بدنش ورم كرده است، با صورت به دست آوردن مال زياد روبه رو مى شود در عين آگاهى دادن به او كه بدان! آن چرك و آلودگى است. همچنان كه اگر در خواب ديد در زندان است، در واقع با صورت شهرت يابى اش روبه رو شده در عين آگاهى دادن به او كه اين شهرت زندان است، همچنان كه اگر ديد در زنجير است، با صورت خوشى و خوش گذرانى دنيايى اش روبه رو شده در عين آگاهى دادن به او كه آن گناه است و گرفتارى و زنجير.
در هر صورت با اين احوال نمى توان به رؤيا اعتماد كرد، چون در حال خواب؛ صورت خياليه نفس آن قدر جولان دارد كه با ميل خود صورت ها را تغيير مى دهد و از جايگاه خود خارج مى كند.
صاحب كتاب «تحف العقول» از قول پيامبر «صلواة الله عليه وآله» آورده كه حضرت فرمودند: اگر رؤيا از كسى برداشته شد نبايد نگران باشد زيرا وقتى كسى راسخ در علم شود، رؤيا از او برداشته مى شود.
اين كه دستور داده اند انسان دائم در حال طهارت باشد و نيز با وضو بخوابد، به سبب آن است كه اين طهارت موجب طهارت باطن و آزادشدن از خواب هاى بى خود و باطل مى گردد.
مرحوم محدث نورى در جلد 4 كتاب دارالسلام مى فرمايد: اگر انسان نسبت به خوراكش مواظبت داشته باشد و دقت كند كه چه چيز بخورد و چه مقدار بخورد، روح او قدرت سير در اكناف آسمان ها را مي يابد وگرنه برعكس، پرخوري موجب جولان شيطان در قلب و خيالش در خواب و بيداري مي شود.
قال رسول الله «صلواة الله عليه وآله»: «الرُّؤْيا ثَلاثٌ: مِنْها اهاويلُ الشَّيطان لِيحْزَنَ بِها ابْنَ ادَمَ وَ مِنْها ما يهُمُّ بِهِ الرَّجُلُ فى يقْظَتِهِ فَيراهُ فى مَنامِهِ وَ مِنْها جُزْءٌ مِنْ سِتَّةٍ وَ ارْبَعينَ جُزْءً مِنَ النُّبُوَّةِ. يعنى خواب سه گونه است: يكى القائاتى كه شيطان مى كند تا فرزندان آدم را بترساند و نگران كند و يكى اين كه آنچه را در بيدارى مورد توجه قرار داده در خوابش آن را مى بيند (با تغييراتي از طريق صورت خياليه) و يكى هم خواب هايى است كه جزيى است از چهل و شش جزء نبوت.
امام صادق «عليه السلام» مى فرمايند: در مورد رؤيا فكر كن كه چگونه خداوند در مورد آنها تدبير به كار گرفته و راست و دروغ آن را به هم در آميخته، اگر همه رؤياها راست بود، مردم همه پيامبر بودند، و اگر همه دروغ بود، در رؤيا فايده اى نبود.
در فرمايش امام محمدباقر «عليه السلام» داريم كه: «رؤياى مؤمن بين زمين و آسمان در گردش است تا آن كه خودش آن را براى خود تعبير كند، يا ديگرى براى او تعبير نمايد، پس آنگاه كه تعبير كرد به زمين مى آيد و قطعى مى شود» (كافي ج 8 ص 336).
اين بود مختصري از بحث رؤيا كه شرح بيشتر آن را در بحث آيه 42 سوره زمر عرض كرده ايم و چون عموماً در حين بحث در مورد رؤياى صادقه سؤال مى شد، آن را در اين قسمت خدمت عزيزان عرضه كرديم.
