بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23391

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در خصوص سوال ۲۳۳۷۱ که کاربری پرسیده بود فرمودید روایت درست و خوبی است. من اون قسمت که در بهشت زن و مرد رو جدا میکنه و برخی از خصوصیات و اخلاقیات زن در بهشت رو به دنیا مرتبط میدونه رو متوجه نمیشم مگر در بهشت زن و مردی وجود دارد؟ و یا اینکه می گوید عزت زن بیشتر است مگر خداوند در قرآن نفرموده باتقوا ترین افراد نزد خدا عزت بیشتری دارند؟ لطفا مقداری هرچند اندک توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد مطالب ظریف عرفانی در آن روایت نهفته است که اقلاً 100 جلسه درس «فصوص الحکم» آیت اللّه حسن‌زاده را نیاز دارد. آری! ملاک تقواست، ولی صورت تقوا در قیامت، متفاوت است. موفق باشید

22824

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز و بزرگوار: استاد در رابطه با جمله حضرت امام رحمه الله علیه که فرمودند: مقام عز ربوبیت که رقیقه آن می شود مقام ذل عبودیت عرایضی خدمتان داشتم. می خواستم نظر شما را هم در این رابطه مطلع بشم. از یک منظر خداوند متعال یک موجودی را خلق کرد که تمام صفات خودشو در اون موجود ببینه یعنی آینه اکمل تمام صفات خودش است. خودش خودش را نظاره کند. از نظر دیگر موجودی را خلق کرد که رقیقه ی خودش است در واقع با رقیقه خودش خودش را عبادت می کند. که همان قل هو الله احد هم همین طور است خودش خودش را اشاره می کند. تمام موجودات این را دارند ولی در انسان کامل و جامع ظهور دارد. همان احدیت خدا مد نظرم است فقط خودش در صحنه است. حالا ما باید تمام تلاشمان را بکنیم تا این محقق شود و فقط در بستر شریعت محمدی صلی الله و علیه و آله میسر است. امیدوارم تونسته باشم مطلب را که تو نظرم هست خدمت شما عرض کنم. تشکر التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده برداشت خوبی است. ولی موضوع ربوبیت حضرت حق نسبت به ما به عنوان بندگانی که حضرت ربّ العالمین بنا بر ربوبیتش می‌خواهد بپروراند، فراموش نشود. او به حکم ربوبیت بندگان را می‌پروراند تا بندگانش آینه‌ی نمایش انوار اسماء الهی گردند. در این مورد خوب است به بحث «همدمی بین عبد و ربّ» که بر روی سایت هست، سری بزنید. موفق باشید

21849
متن پرسش
بسم الله النور عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار و فرهیخته، و تبریک به مناسبت اعیاد خجسته ی شعبانیه، بنده به توفیق الهی روی موضوعی در حیطه ی فقه رسانه بنا دارم کار کنم به عنوان پایان نامه ی دانشگاهی تحت عنوان «بازپژوهی ادله فقهی موثر بر ارائه ی مدل پیشرو و کارآمد رسانه» در حین تحقیقات اولیه متوجه شدم که متاسفانه عده ی معدودی (سه یا چهار نفر) از روحانیون آن هم نه به صورت جامع و شامل، به حوزه ی فقه رسانه (آن هم نه به صورت کاربردی و راهبردی) ورود کرده اند. همچنین رسانه را همچنان نه به معنایی که برای تمدن سازی اسلامی به کار رود و مفید به فایده برای ارائه ی تعریفی جامع از فقه و دین اسلام برای آن باشد به کار نبرده اند. ضمن اینکه اکثرا سخن پیرامون مصادیق رسانه بوده و نه مفهوم آن و حتی اکثر مراجع عظام نیز به پاسخ های کوتاه پیرامون همان مصادیق (جایز، حرام، حلال و...) بسنده کرده اند. ضمن خواهشی که از حضور شما استاد ارجمند دارم که سلسله جلساتی را پیرامون موضوع رسانه و فقه رسانه لطف فرموده و برگزار نمایید (در صورت امکان) و ضرورت وجود آن و تعریف آن برای تمدن سازی اسلامی، چند سوال هم از حضورتان دارم: 1. از آنجایی که فقه می بایست همواره پویا بوده و پاسخگوی نیازهای مکلفین باشد، به چه علت هنوز اجتهادی پیرامون موضوع فقه رسانه صورت نگرفته به گونه ای که سایر رسانه های گروهی و جمعی و... داخلی بتوانند از آن بهره ببرند؟ 2. ممنون می شوم چنانچه منابع کاربردی پیرامون رسانه به این حقیر معرفی فرمایید. 3. آیا به نظر شما استاد بزرگوار می توان از آثار قدمای فقه، برای موضوع مبتلا به قرن اخیر یعنی رسانه استفاده کرد؟ اگر می توان این استفاده به چه صورت می تواند باشد؟ 4. اصول فقه (مخصوصا دلیل سوم یعنی دلیل عقل) چه نقشی را می تواند در این حیطه ایفا کند؟ 5. در قرآن کریم و روایات به عنوان دو منبع مهم و کاربردی فقهی، از چه راه یا راه هایی می توان وارد شد؟ و آخرین سوال اینکه: تدبر در آیه ی شریفه ی «اذ جاء بنبا فاسق...» چه نقشی می تواند در این زمینه ایفا کند؟ با تشکر از لطف و توجهتان. و من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  1- متأسفانه هنوز فقه ما در وظایف فردی مکلّفین متوقف است و وسعت لازم را جهت امور اجتماعی پیدا نکرده است ولی روح انقلاب اسلامی آن‌چنان در حال شکوفایی است که مطمئن باشید فقهی در راه است که آن فقه، بسیار گسترده‌تر از فقهِ امروزی است 2- منبعی در این رابطه نمی‌شناسم ولی فکر می‌کنم کتاب «درآمدی بر رویکردهای فقه حکومتی» از استاد سید محمّدمهدی میرباقری / نشر «تمدّن نوین اسلامی» می‌تواند الهاماتی به شما بدهد. 3- در این موضوع نمی‌توانم نظر بدهم 4- اگر عقل به صورتی که مبانی توحیدی را همواره در نظر داشته باشد می‌تواند در این مورد نقش‌آفرین باشد 5- اتفاقاً اگر با حوصله و پشتکار در قرآن و روایت ورود شود و مسئله‌مان مشخص باشد، با ما حرف‌ها دارند. آیه‌ی مذکور که می‌فرماید چون فاسقی برای شما خبر آورد سعی کنید آن‌ را درست تبیین کنید تا فریب نخورید؛ عملاً راه‌کار می‌دهد که خبر باید با مبنای خاصی پذیرفته شود، نه آن‌که هرکس بتواند با هر مبنایی به ما خبر دهد، زیرا در هر حال مبنای روحی و فکری و روان‌شناختیِ خبردهنده در ارائه‌ی خبر بی‌تأثیر نیست. موفق باشید   

21821

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام جناب استاد: چند سوال داشتم. بصیرت به چه معناست؟ آیا در ادبیات عرفانی هم بصیرت داریم؟ این که خدا به شخصی، حکمت داده به چه معناست؟ بصیرت و حکمت مقوله ای جدا از هم هستند و یا یکی زیر مجموعه دیگری هستند؟ لطفا با مثال توضیح دهید. چکونه می توان این دو را بدست آورد به چه اشخاصی داده می شود؟ حکمت را ذره ذره به کسی اعطا می کنند؟ اگر کتابی هم معرفی بفرمایید ممنون میشم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه‌ی حقایق شود دارای بصیرت است و وقتی نظر به استحکام حقایق در عالم باشد به حکمت می‌رسد. با تدبّر در قرآن و رعایت حرام و حلال الهی، انسان به بصیرت و حکمت لازم نایل می‌گردد. موفق باشید

21734
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با یک طلبه ای بحثمان شد که کدام یک استاد اخلاق واقعی است، بنده یک مطلبی را عرض می کنم و شما استاد عزیز اگر درست بود آن را تایید بفرمایید. و آن اینکه شخصی به عنوان استاد اخلاق معرفی شده ولی ممکن است هیچ صاحب نفس نباشد و در نفوس شاگردانش اثر نگذارد و شنیدیم که شاگردانی داشته که از پیش ایشان رفته اند، استاد اخلاق رفتارش سالکین را مجذوب می کند و با نوری که خدا در او قرار داده است، حقانیتش ثابت می شود نه با تایید چند نفر که معلوم نیست به توحید ذاتی رسیده باشند یا نرسیده باشند؛ کسی که استاد اخلاق است از روی رفتار و هیبتی که خدا در او قرار داده بیشتر می شود او را تشخیص داد تا از روی تایید چند نفر که شاگرد آیت الله ...بوده اند؛ ابتدا جمال و نورانیت و صاحب نفس بودن استاد دلیل بر استاد واقعی بودن است بعد تایید دیگران؛ استاد اخلاق واقعی را باید از نورانیت درونش و موثر بودن در نفوس و قدرت کلامش که نشان می دهد چه مقدار درک کرده است فهمید؟ نه اینکه چند نفر بگویند فلانی استاد اخلاق است برویم بعد چند سال می بینیم تغییر آن چنان حاصل نشد و عمر ما رفت. آیا این صحبت اشتباه است خواهشی که دارم به صراحت جواب دهید که بنده درست می گویم یا غلط؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته که می‌فرمایید، نکته‌ی مهمی است؛ می‌ماند که باید بین استاد اخلاق تکلیفی با اخلاق عرفانی تفاوت قائل شد؛ استاد اخلاق عرفانی نحوه‌ای از حضور ما را در عالَم در ما شکل می‌دهد که خود به خود حال ما خوب می‌شود نه آن‌که توصیه کند تا خوب شویم. موفق باشید

21306
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: می خواستم اطلاع یابم از اینکه معصوم چقدر از سطح مصلحت را می بیند که حاضر نیست در بعضی موارد دست به کارهایی که در صورت ضرورت می توان انجام داد بزند؟ برای مثال: امام علی (ع) کجا و چقدر مصلحت می بیند که در جریان صفین بخاطر عدم نگاه به عورت از کشتن عمروعاص سرباز زده و منصرف می شود در حالی که اگر او را می کشت مسیر تاریخ بشریت عوض می شد. دیگر نه قرآن بر نیزه ایی اتفاق می افتاد نه شاید معاویه ایی به خلافت می رسید و... با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسیر تاریخ با تقدیرات الهی جلو می‌رود و تنها کسانی حقیقتاً تاریخ‌سازند که ندای تقدیرات الهی را از درون جان خود بشنوند و در آن مسیر قدم بردارند و این است آن بصیرتی که مولایمان علی«علیه‌السلام» داشته‌اند و لذا تلاش دارند در مسیر تقدیرات الهی و شریعت خداوند قدم بردارند و تاریخی را که خدا اراده کرده است، بسازند. موفق باشید

20997

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی که در پاسخ دادن به این همه سوال خستگی برایشان معنایی ندارد: استخاره ای که به دستور پدرم نه با میل خودم ولی با نیت خودم برای این وصلت کردیم بد آمد با وجودی که خیلی به استخاره اعتقادی در ازدواج ندارم، با فاصله از استخاره ی قبلی مجدد خودم استخاره ای کردم اما این بار پیش آیه الله صدیقین و خوب آمد. و چون خوب آمد ما وصلت کردیم. سوالی که از محضرتان دارم این است که: ما هر گاه در زندگی دعوایمان می شود و البته زود به زود، مدام فکر می کنم این ها بخاطر استخاره بدی بود که همان اول آمد و هر چه خودم را به انحاء گوناگون اقناع می کنم که ربطی ندارد آرام نمی شوم و تا چند روز نسبت به زندگی مان ناامید و مأیوسم و وسوسه های فکری نسبت به این موضوع سراغم می آید و این دعواها را ناشی از هم کفو نبودن که استخاره ی بد هم نماد این عدم هم کفوی بود می بینم. و اصلا نمی بینم که استخاره ی بعدی خوب آمد. زندگی را به کام خودم و شوهرم تلخ کرده ام. شما را به جدم امام سجاد علیه السلام قسم می دهم ضمن دعای ویژه در حق ما دو نفر، من را راهنمایی دقیق بفرمایید. ممنون. حفظکم الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشید که ازدواج‌ها ریشه‌ی عمیق‌تر از آن دارد که به صورت اتفاق پیش آید. زیرا فرزندان شما از قبل معلوم است که فرزندان شما دو نفر هستند. بنابراین این ازدواج‌ها اتفاقی نیست. سعی کنید با تقدیر الهی کنار بیایید و همدیگر را قبول کنید. موفق باشید

20492
متن پرسش
سلام استاد: یه مطلب کوتاه از آقای میلانی می فرستم به نظرم خیلی حرف سنگینیه من درست و غلطش رو نمی فهمم شما نظرتون رو بفرمایید. کاظم رمضانی: ️«فلاسفه کتابهای دینی را تحریف کردند» شیخ حسن میلانی در گفتگو با خبرگزاری کتاب و در نقد فلاسفه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعجب می‌کنم! مگر امروز، روزِ این حرف‌هاست؟! حقیقتاً اگر کسی مثل حضرت امام در اندیشه‌ی فلاسفه تعمق کرده باشند حرفش آن خواهد بود که فلاسفه مبینِ سخنان انبیاء هستند. حضرت امام «رضوان‏ الله عليه» در شرح حديث دوازدهم در كتاب چهل حديث مى ‏فرمايند: نظر در ذات براى اثبات وجود توحيد و تنزيه و تقديس آن، غايت ارسال انبياء و آمال عرفا بوده و قرآن كريم و احاديث شريفه مشحون از علم به ذات و كمالات اسماء الهى است و هيچ كتابى از كتب حكما و متكلمين بيشتر از كتاب كريم الهى و كتب معتبره‏ ى اخبار مثل «اصول كافى» و «توحيد صدوق» غور در اثبات ذات و اسماء و صفات ننموده. ليكن مصيبت در آن است كه در قرون اخير بعضى جاهلان در لباس اهل علم پيدا شده كه نديده و نسنجيده و از كتاب و سنت عارى و برى بوده، مجردِ جهلِ خود را دليل بطلان علم به مبدأ و معاد دانسته، براى رواج بازار خود، نظر در معارف را كه غايتِ مقصد انبياء و اولياء (عليهم السلام) است و سر تا پاى كتاب خدا و اخبار اهل بيت (عليهم السلام) مشحون از آن است را حرام شمرده و هر ناسزايى و تهمتى را از اهل آن دريغ ندانسته و قلوب بندگان خدا را از علم به مبدأ و معاد منصرف كرده و اسباب تفرقه‏ ى كلمه و شتات جمعيت مسلمين گرديده و از او اگر سؤال شود كه اين‏ همه تكفير و تفسيق براى چيست؟ متشبث شود بر حديث‏ «لا تَتَفَكَّرُوا فِي ذاتِ الله». اين بيچاره‏ ى جاهل از دو جهت در اشتباه و جهالت است: يكى آن‏كه گمان كرده حكماء تفكر در ذات مى‏ كنند، با آن‏كه تفكر در ذات را و اكْتِناهِ آن را ممتنع مى ‏دانند و اين خود يكى از مسائل مبرهنه‏ ى آن علم است. و ديگر آن‏كه معنى حديث را ندانسته گمان كرده مطلقاً راجع به ذات مقدس نبايد اسمى برده شود.[1] موفق باشید


[1] ( 1)- ر. ك: شرح چهل حديث، امام خمينى« رضوان ‏الله تعالى ‏عليه»، حديث شماره ‏ى 12، باب تفكر. صص 192- 193

19901

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و تحیت خدمت استاد عزیزم: دو سئوال از محضر منور دارم: 1. استاد می توانیم بگوییم که «غیرت» مرد نسبت به ناموس خود یک مقوله ی «طبیعی» و «فطری» است فارق از «دین»! بدین معنا که اگر یک انسانی که دین هم نداشته باشد، اما «طبیعت» وی تحت عوامل درونی و برونی دستخوش تغییرات قرار نگرفته باشد، باید نسبت به ناموس اش از خود غیرت نشان دهد؟ 2. اگر جوابتان مثبت هست، بفرمایید چه عوامل درونی و بیرونی سبب گشته که برخی از مردان نسبت به ناموس خود غیرت نداشته باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی جهت فطری انسان‌ها به خاطر حبّ دنیا و مشغولیت بیش از حدّ به دنیا، به حاشیه رفت دیگر ایده‌ها و پیام‌های فطرت کارساز نخواهد بود. موفق باشید

18541

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بمسمه تعالی با سلام خدمت حضرت استاد و آرزوی سلامتی: حاج آقا سه تا در خواست داشتم ممنون می شوم رهنمایی بفرمایید. مطلب اول: حقیر تازه طلبه شدم (24 ساله مجرد هستم و بعد از کارشناسی توفیق شد آمدم حوزه) خیلی دوست داشتم نصیحتی و موعظه ای در ابتدای راه حقیر را بفرمایید که ان شاء الله به آن عمل خواهم کرد. مطلب دوم: حقیر گناهان زیادی دارم و نمی دانم با آنها چه کار کنم و کلا نمی دانم از کجا شروع کنم که به بهترین جه خودم را اصلاح کرده باشم لطفا راهنمایی فرمایید که چگونه چنین اصلاحی را انجام بدهم و از کجا شروع کنم؟ مطلب سوم: می خواستم نظر حضرت عالی را در مورد تنوع اساتید اخلاقی که وجود دارد بپرسم از کجا متوجه شوم که چه سبکی برای من مناسب است؟ (مثلا مکتب سلوکی علامه طباطبایی و آقای بهاالدینی و...) با تشکر بابت زحمات فروان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر ادبیات عرب را در سال‌های اولیه محکم و بدون حاشیه‌رفتنِ در امور دیگر بخوانید بعداً پشیمان نمی‌شوید 2- همین‌که در فضای زندگیِ طلبگی مرتکب آن گناهان نشوید، نه‌تنها مزه‌ی آن گناهان می‌رود، بلکه از آن‌ها متنفر نیز خواهید شد 3- این به ذوق خودتان بستگی دارد که با کدام‌یک از اساتید، بیشتر متذکر می‌شوید. موفق باشید

17042
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر: نظر جنابعالی راجع به منطق جدید چیست؟ و آن را نیاز می دانید یا خیر؟ تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منطق ارسطویی در محدوده‌ی تفکرات حصولی جوابگو و لازم است ولی در تفکراتِ حضوری و عقلِ تاریخی نیاز به دستگاه‌های دیگری داریم، به‌خصوص منطق دیالکتیک. موفق باشید

16968

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز دو سوال با دو بحث متفاوت دارم: 1. عده ایی اعتقاد دارند که سحر و جادو و طلسم دعا نویسان و نظر تنگی بد خواهان در زندگی و اراده آنان اثر گذارده و مانع پیشرفت آنها در زندگی می شود نظر شما در این باره چیست آیا این موضوع صحت دارد یعنی عوامل دیگری غیر از تلاش و اراده انسان در موفقیتش تاثیر می گذارد؟ 2. عده ایی برای اجنه حقوق قائل شده و معتقد اند که مثلا می بایست در هنگام ورد به یک مکان یا باز کردن شیر آب یا خاموش کردن آتش بسم الله گفت تا که جن های موجود متوجه شده و کنار بروند تا آسیبی به آنها نرسد در غیر این صورت اگر به آنها آسیب برسانیم آنها در زندگی ما اختلال ایجاد می کنند و ما باید مراقبت های لازم را در رابطه با جن ها انجام دهیم تا مشکلی برایمان پیش نیاید، حال نظر شما در این رابطه چیست، یعنی لازم است که انسان بخشی از ارداه و تمرکز خود را بر روی رعایت حقوق جنیان صرف کند و از گزند آنها جلوگیری کند؟ (با توجه به آنکه این موجودات از عالم ماده نیستند و اصولا نباید ارتباط و اصطکاکی بین ما و آنها باشد)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی که می‌فرمایید همان‌طور که خودتان متوجه‌اید با بعضی از خرافات همراه است. پیشنهاد می‌شود کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» را که بر روی سایت در قسمت نوشتارها هست، مطالعه فرمایید. إن‌شاءاللّه روشن خواهید شد. موفق باشید

16182

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید استاد بزرگوار: همیشه این سوال و ابهام برام بوده که خلقت ما برای چی بوده؟ جدا از وظایف عبودیت پیش خودم می گفتم ما اومدیم تو این دنیا که کاری رو از پیش ببریم و هر انسانی برای انجام وظیفه ای به دنیا اومده ولی هیچ وقت این وظیفه رو پیدا نمی کردم. الان به لطف چند جلسه کلاس معرفت النفس فهمیدم که اون وظیفه ما ساختن تمدن اسلامی هست و وظیفه هر انسانی اینه که یه سنگ از سر راه بزنه کنار و مسیر رو هموار کنه. تو این راه باید اعتقاداتمون محکم باشه که جایی به شک نخوریم و گمراه نشیم. ولی از اینجا به بعدشو دیگه نمیدونم که چیکار باید بکنم؟ و چگونه عمل باید بکنم؟ خواهش می کنم راهنمایی کنید که از این معلق بودن رها بشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره این معرفتی را که شروع کرده‌اید با ادامه‌ی سیر مطالعاتیِ مطرح‌شده بر روی سایت، آرام‌آرام، «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

15712
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز حفظه الله: جناب استاد از یک طرف گفته می شود بهترین دعا دعایی است که برای دیگران باشد یا حداقل جمعی باشد «الجار ثم الدار» از طرفی روایت پیامبر صلی الله علیه و اله می فرماید: «افضل الدعا دعاء المرءلنفسه» (نهج الفصاحه) این دو چگونه با هم جمع می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای جان و نفس خود دعاکردن، یعنی از حضرت حق بخواهیم تا جان و روح و قلب‌مان را منوّر کنند و این با دعا برای همگان قابل جمع است از آن جهت که چنین آرزویی را برای اجتماع طلب کنیم. موفق باشید  

15540

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: 1. می خواستم بدونم جامعه غربی اگر نسبت به اومانیسم رویکرد وجودی دارد فعالیت های جمع محور در غرب چگونه تحلیل می شود؟ ۲. نسبت دین و فلسفه و روش تفکر؟ یا به عبارتی چه اتفاقی می افتد که در دستگاه فکری شما هایدگر راه پیدا می کند؟ ۳. کتابی مناسب در باب اقتصاد مقاومتی یا صوت می خواستم معرفی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- متوجه‌ی سخن شما نشدم 2- اگر دین، نظر به حقیقت دارد که به یک معنا نظر به وجود است و نه نظر به مفاهیم؛ هایدگر استادِ سؤال از متافیزیک برای رجوع به وجود می‌باشد و از این جهت شما راحت‌تر می‌توانید در فضای دینی زندگی کنید 3- در مورد اقتصاد مقاومتی چون تخصص بنده نیست، کتاب قابل اعتمادی سراغ ندارم. موفق باشید

15361
متن پرسش
سلام و احترام: استاد و حکیم فاضل؛ بنابر تشکیک وجود عرفانی و اینکه ذات خدا قابل فهم نیست، در راز و نیاز با خدا به چه حقیقتی توجه شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به تشکیک وجود، حقیقت وجود از همه‌ی مراتب وجود به جهت شدتی که دارد، به ما نزدیک‌تر است و ما در راز و نیازها با او مرتبط‌ایم. باید سعی کنیم با رفع حجاب‌ها، این نزدیکی را احساس نماییم. موفق باشید

14640

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وارادت استادگرانقدر،چرابرخی ازعلما درهرعصرراه معرفت نفسی راناکارآمدمیدانند.وخواندن این کتب راضروری نمیدانند.چرابرخی میگوینداول معارف اهل بیت مانندتفسیروکتابهای روایی رابخوانید.بعداگردوست داشتیدکتب معرفتی بخوانید.آنهامیگویندخواندن نهج الباغه وقرآن واصول کافی و..باعث خودسازی میشودنه خواندن کتب معرفتی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال خداوند ذوق های متفاوتی در افراد گذاشته است. افرادی مثل حضرت امام  و علامه راههای معرفت نفس را طی کرده اند و از این طریق مقصد اصلی روایات را در نوشته های خود تبیین نموده اند و بعضی توانسته اند راههای دیگری را طی کنند. ما باید ذوق خود را در نظر بگیریم که چگونه در نسبت مان با خدا رفع حجاب کنیم. موفق باشید

14620
متن پرسش
سلام: 1. کسی که در امور هولناک خیلی می ترسد و نمی داند چه واکنشی در آن لحظه از خود نشان دهد باید چه کند؟ کلا برای از بین بردن ترس و شجاع بودن چه کار باید کرد؟ 2. آیا ذکر حوقله موثر است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایمان به سنن الهی، وَهم را از جایگاه اصیل خود در عقل و روان ما می‌زداید. در این رابطه اذکاری که حضور حضرت حق را در مقابل این اوهام به صحنه می‌آورد، از جمله ذکر «لا حول و لا قوة الاّ باللّه» خوب است. موفق باشید

13837
متن پرسش
با سلام: منظور از وجه الهی اشیاء چیست؟ آیا منظور نفس ناطقه انسان هست؟ یا وجود برتر انسان در عوالم مثال و عقل و عالم اله؟ یا همان وجود خاکی اما از نقطه نظر اینکه متن جسم و جان او را حق تشکیل داده است؟ که در این صورت فنا برای او قابل تصور است یا منظور چیز دیگریست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث مفصلی را می‌طلبد. همین اندازه عنایت داشته باشید که وجه حقّانی و وجودی هر مخلوقی، وَجهِ الهی آن مخلوق است. موفق باشید

12768

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله با سلام مجدد خدمت استاد گرامی و تشکر به جهت پاسخگویی به سؤالات. طبق پاسخی که برای سؤال بنده (شماره 12762) ارائه فرموده اید و طبق تعریفی که حضرتعالی برای اقسام علوم (فقه اکبر (عقائد)، اوسط (اخلاق) و اصغر (احکام)) مبتنی بر روایت شریفه ارائه فرموده اید، این نتیجه به دست می آید که گزاره های نرم افزار توحیدی تمدن اسلامی (مانند نرم افزار تربیت فرزند، نرم افزار نظام اقتصادی تمدن اسلامی، نرم افزار معماری توحیدی، نرم افزار نحوه گزینش تکنولوژی در دوران گذار به تمدن اسلامی و ...) به جز گزاره هایی که در حال حاضر دارای حکم فقهی هستند (مانند حرام بودن معامله ربوی در نظام اقتصادی) در حوزه اخلاق قرار می گیرد؛ و این به معنای عدم الزام آور بودن اجرای آن (مانند فقه) در حکومت اسلامی است؛ و این معقول به نظر نمی رسد. چرا که این نرم افزارها خود زمینه ساز انجام واجبات و ترک محرماتی هستند که تاکنون از متن دین استخراج شده است. پس باید الزامی برای اجرای آن ها وجود داشته باشد. مگر اینکه مراد از اخلاق و فقه چیز دیگری باشد. این نکته را هم اضافه کنم که حضرتعالی در مباحثتان ما را به این نکته هم متوجه ساخته اید که علاوه بر تشدید حجاب ها در دوران کنونی، در صد سال پیش حکومت در دست عالمان نبود و لذا طبیعتا نیاز به استخراج نرم افزارهای تمدن اسلامی احساس نمی شد. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه هست روایت مذکور ما را در مقابل سه وظیفه قرار داده است که از یک طرف عقایدمان را از آلودگی باطل آزاد کنیم و اخلاق‌مان را از رذائل پاک نماییم و اعمال‌مان را گرفتار حرام نکنیم و در هر سه حوزه، ما مکلّف هستیم. موفق باشید

12059
متن پرسش
با سلام: برای تمرکز گرفتن در نماز باید چه کارکرد و آیا شما کتابی در این زمینه دارید برای مطالعه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه قبل از نماز ذهن خود را از امور دنیایی آزاد کنیم روح ما آمادگی بهتری برای حضور در محضر حق دارا می‌شود. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» به عنوان شروع، إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید

8579
متن پرسش
با سلام: چرا لفظ «جاعل» و «خلیفه الله» در «انی جاعل فی الارض خلیفه» به «خالق» و «بشرا» در سوره ص: «انی خالق بشرا من طین» تغییر یافته است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در سوره‌ی «صاد» نظر به بشر دارد به اعتبار صورت ظاهری آن و این‌که از جنس گِل است. موفق باشید
8537
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در سوره بقره که می فرماید هیزم جهنم مردم و سنگ هست منظور از سنگ چیست؟ با تشکر از جنابعالی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خدا در آیه‌ی 24 سوره‌ی بقره می‌فرماید:«فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی‏ وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ» بترسید از آتشی که عامل شعله‌ورشدنش، خودِ انسان است و تعلقات دنیای مادی او، که برای کافران آماده شده. وَقود نار، خودِ انسان است و تعلقات او که از درونش شعله می‌کشد چون خود انسان آن را افروخته است. این آیه به زیبایی تمام ماهیت آتش جهنم را روشن می‌کند. موفق باشید
1481

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام دانشجوی پزشکی هستم موضوع پایان نامه ام:بررسی تطبیفی مراحل تکون جنین در نسبت با انسان شناسی قرآنی است در همین ارتباط پرسشی برایم بی جواب است:چگونه ثابت کنم منظور از که در فرآن امیرالمومنین است؟در کتب تفسیر چیزی پیدا نکردم التماس دعا متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: روایتی که اهل سنت نیز آن روایت را از رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» نقل کرده‌اند می‌تواند شما را راهنمایی کند که رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» فرموده‌اند: « عَلِیٌ‏ مَعَ‏ الْقُرْآنِ‏ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِی لَنْ یَفْتَرِقَا ‏» علی با قرآن و قرآن با علی است و این دو از هم جدا نمی‌شوند. موفق باشید
23699

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد جوابی که به سوال ۲۳۶۸۲ دادید درست! ولی من میگویم بهتر نبود که حضرت آقا به جای مجمع البیان، تفسیر المیزان را به طلاب پیشنهاد بکنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش نمی‌دانم منظور حضرت آقا چه بوده؟ شاید فرض کرده‌اند طلاب المیزان را مدّ نظر دارند و از «مجمع‌البیان» که یک دایرة المعارفِ تفسیری به حساب می‌آید، خوب است که غفلت نشود. در حالی‌که حضرت آقا مکرراً از المیزان تعریف نموده‌اند. واللّه اعلم. موفق باشید

نمایش چاپی