بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7970
متن پرسش
سلام. یه اشکالی برام پیش اومده؛چند وقت پیش از یکی از روحانیون معروف شنیدم تو بحث آداب معاشرت که از زبان پیغمبر(ص)گفتن "من شوخی میکنم اما جز راست نمیگم".همچنین روایت شده امام صادق در مورد یک گروه از دوستداران(که زیاد اهل شوخی نبودن و خشک بودن )فرموده اند که باهم شوخی داشته باشید(بدون اینکه بگن سعی کنید باشوخی کردن، مطلبی رو روشن کنید و از برای شوخی کردن هدفی معین کرده باشن) این مطلب با این قسمت از حدیث اباذر "یا اباذر!الرجل یتکلم بالکلمة فی المجلس لیضحکهم،فهو فی جهنم مابین السماوات والأرض" "ای اباذر!کسی که در مجلسی حرفی بزند که بقیه را بخنداند،در جهنم بین آسمانها وزمین سرگردان است"رو نمیتونم درست جمع کنم.لطفاً کمک کنید.ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در جزوه‌ی «قهقهه و جهالت، تبسم و حکمت» عرایضی داشته‌ام. مسلّم حضرت صادق«علیه‌السلام» در همان فضایی که شوخی باید جهت‌دار باشد آن توصیه را فرموده‌اند حتی اگر جهت آن تغییردادن خشکی فضا باشد. آنچه در روایات نهی شده دلقک‌بازی است آن‌طور که آن هنرپیشه گفته بود حاضرم برای خنداندن مردم هر کار غیر اخلاقی انجام دهم. موفق باشید
7605
متن پرسش
باسلام چرا نام کتاب " ادب خیال و عقل و قلب" گذاشته نشده " راه های ورود به عالَم عالِمان" یا " راهکارهای مطالعه ی مفید"؟ چون آنچه در کتاب است با آنچه ما قبل از خواندن آن تصور میکنیم فرق دارد . تصور ما آن است که چه راهکارهای عملی خیال را تغذیه میکند و کدام راهکار مغذیِ عقل است و کدام قلب.هر چند به شکل کلی اشاراتی دارد ولی به نام کتاب نزدیک نیست و به نظر می رسد میتواند در باب مفصل دیگری به ادب خیال و عقل و قلب پرداخته شود.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بدین جهت عنوان کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» گذاشته شد که خوانندگان کتاب متوجه باشند باید این نوع ابعادشان را ادب کنند بعد از آن بروند در زیر سایه‌ی راه‌کارهایی مثل منازل السائرین خواجه عبداللّه انصاری و به طور جدّی موضوع را دنبال کنند. موفق باشید
1395

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام برای نقد نظریات اقای کدیور در کتاب نظریه های دولت در فقه شیعه چه مطالعاتی باید داشته باشم؟ ایا ایشان از مطرح کردن نظریات مختلف در باره حکومت وولایت فقیه از طرف عالمان دیدگاه خاصی رادنبال میکنند ؟عدهای می گویند منظور ایشان این است که فقط نظریه امام خمینی درباره ولایت فقیه نیست واز نظرات دیگران هم میشود استفاده کرد؟ایا درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: آقای کدیور در کتاب «حکومت ولایی» خود نشان می‌دهد به‌کلّی ولایت فقیه را قبول ندارد و بنده در جزوه‌ای که بر روی سایت نیز هست نظریات ایشان را آنالیز کرده و جواب داده‌ام. موفق باشید
1311

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام..رشته ی بنده غیر مرتبط با رشته های انسانی است...اما مطالعات دینی هم دارم.. به نظر شما خواندن کتب منطق و مباحثش چه ضرورتی برای ما دارد و در کل اگر بنده درسهای منطق را فرا بگیرم چه تاثیری میتواند در من بگذارد.. (فواید آموختن درس منطق چیست و چه تاثیری در فکر و زندگی و تحصیل من دارد؟) با تشکر از شما که برای پاسخ وقت میگزارید..در پناه حق
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام جواب شماره‌ی 1309 را ملاحظه فرمایید. موفق باشید
1089

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت عزیزانی که در این سایت مشغول به کار هستند که از دعای خیر ما فراموش نمی شوند ان شاالله با عرض سلام و خسته نیاشید خدمت استاد گرامی : استاد طلبه ی حقیری هستم که مدتی است به ذهنم خورده که با دوست گرامی ام که آن هم طلبه است یک طرح برای برگزاری جلسه ای که مخاطبین دبیرستانی هستند برای تابستان مطرح کنیم و شروع به فعالیت کنیم . علی ای حال طبق وضعیت امروز جامعه و نیاز جوانان از شما درخواست دارم که ما را راهنمایی کنید که اولا : نیاز جوانان امروز چیست ؟ثانیا : این جلسه به چه نحو برگزار شود ثالثا : چه مطابی گفته شود که سودمند جوانان باشد ؟ و در کل از نظر خاص ، راهنمایی و نکاتی در این ضمینه ما را محروم نفرمایید . در پایان از گروه المیزان که این گونه فعایت می کنند و این معارف عظیم استاد را پخش و نشر می کنند کمال تشکر و قدردانی را دارم واگر خدمتی از دست ما برمی آید دریغ نفرمایند اگر جواب این سوال را برایم ایمیل کنید ممنون می شوم با نهایت تشکر از استاد گرامی و گروه لب المیزان
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی ابتدا باید مبانی معرفتی جوانان را به شکلی که برایشان ملموس باشد و در خود احساس کنند، شکل دهید تا زمینه‌ شود جهت کارهای دیگر و لذا بنده روش معرفت نفسی را پیشنهاد می‌کنم که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرح شده و روش کار هم باید این طور باشد که جوانان کتاب را داشته باشند و آن را برایشان شرح دهید و خودشان را نیز در بحث شرکت دهید. البته پیشنهاد می‌کنم قسمت دوم کتاب یعنی قسمت «من کو؟» را ابتدا شروع کنید و سپس به بحث اول بپردازید. موفق باشید
25174

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: وقت بخیر در پاسخ به سوال ۲۵۱۶۰، از مولانا طرفداری کردید و به فتوای آیت الله مکارم در خصوص ساخت فیلم مولانا خرده گرفته اید. شخصیت های برجسته بسیاری در طول تاریخ به مولانا ایراد گرفته اند. از جمله شیخ رجبعلی خیاط، آیت الله بروجردی (ره). حتی ملا احمد نراقی هم در شعری، از ایشان انتقاد کرده است: عقل، این است ای رفیق معنوی هین بگو این با جناب مولوی مولوی، گیرم که فهمد نیک و زشت راه دوزخ داند و راه بهشت چون کند؟ بیچاره نفسش سرکش است افکند خود را، اگر چه آتش است این روا، آن ناروا، داند درست لیک پایش در عمل لنگ است و سست فقه و حکمت خواند، جهلش کم نشد عالم و دانا شد و آدم نشد! علم چِبوَد؟ فهم راه نیک و بد عقل چِبوَد؟ اختیار نفس خود چون نداری نفس خود در اختیار ز امتیاز نیک و بد، او را چه کار؟ کِی کند دانستن سِر کنگبین دفع صفرا،رای نگار نازنین؟! گر شناسی خوب، حلوایِ شِکر کِی شود کام تو شیرین، ای پسر؟! در کتاب کیمیای محبت که در مورد احوالات و زندگی نامه شیخ رجبعلی خیاط هست، اینطور اومده که: «جناب شیخ خیاط، در مورد مولوی حرف داشت و می فرمود: «او در برزخ گرفتار است.» یکی از شاگردان شیخ از او نقل می کند که فرمود: خواستم کتاب مثنوی را بخوانم، در عالم معنا شخصی را در جلو و دیگری را در پشت سر خود دیدم که یکی به دیگری می گفت: «نگذارید بخوابد» باشنیدن این سخن پیش خود فکر کردم که چرا هنگام قرائت قرآن نمی گویند: نگذارید بخوابد؟! شبیه این مکاشفه برای حضرت آیت الله بروجردی (ره) اتفاق افتاده است. حضرت آیت الله صافی گلپایگانی، یکی از مراجع تقلید معاصر، در دیداری که در بهمن ماه سال ۱۳۷۷ هجری شمسی از مرکز تحقیقات موسسه ی فرهنگی دارالحدیث در قم داشتند، فرمودند: از آیت الله بروجردی شنیدم که فرمودند: «در ایامی که در بروجرد بودم، گاه الهاماتی از غیب داشتم، یک وقت مشغول مطالعه ی کتاب مثنوی (مولوی) بودم که ناگاه صدایی شنیدم که: این شخص راه را گم کرده است، به محض شنیدن این سخن، کتاب را بستم و زمین گذاشتم و پس از آن دیگر مطالعه نکردم، همان وقت کتاب«عدّه الداعی» کنارم بود مشغول مطالعه ی آن شدم.» (این مکاشفه را حضرت آیت الله حاج آقا موسی شبیری زنجانی نیز از قول افراد بسیاری از آیت الله بروجردی، برای نگارنده نقل کرده اند.) نگارنده از آیت الله صافی پرسید: بعضی از ایشان نقل کرده اند که فرموده: «پس از شنیدن آن صدا، برای اطمینان خاطر از این که الهام غیبی است، از خانه بیرون آمدم و به کوچه نگاه کردم هیچ کس در کوچه نبود.» حال برای من جای تعجبه که چطور با وجود اینکه چندین شخصیت برجسته بواسطه مکاشفه، این چنین بر مولانا خرده گیری می کنند، شما اصرار دارید که از مولانا دفاع کنید. آقای طاهرزاده! از شما که اهل علم و مطالعه هستید، بعیده! به نظر من، اینکه شما از اشعار مولوی در آثارتون استفاده کنید، هیچ اشکالی نداره، ولی اینکه از شخصیت عرفانی ایشون دفاع می کنید، واقعا تعجب کردم. با توجه به نظرات رجبعلی خیاط، آیت الله بروجردی و ملا احمد نراقی، آیا باز هم جای دفاع از مولانا باقی می ماند؟ اگر پاسختون مثبته، خواهشا بیان کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آن‌چه فرموده‌اید هستم. ولی امثال آیت اللّه قاضی را در شناخت عرفان و عرفا صاحب‌نظر می‌دانم. موفق باشید

22333

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: بنده آگه بخواهم فلسفه بخوانم از طریق کدام اساتید فلسفه در ایران می توانم سیر فلسفی خودم رو شروع کنم؟ تا به الان کتابای شما و دکتر داوری و دکتر دینانی را دنبال کرده ام. اگه امکان دارد یک سیر فلسفی با ذکر اساتید مربوطه برای بنده حقیر معرفی نمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اساتید امروز فلسفه‌ی اسلامی نیستم. شنیده‌ام امثال آقای امینی‌نژاد از اساتید محترم حوزه‌ی علمیه‌ی قم در این امر موفق بوده‌اند. موفق باشید

21484
متن پرسش
استاد گرامی و عزیز سلام: ۱. بهترین راه رسیدن به یقین کدام راه است؟ آیا این راه که ابتدا با برهان و استدلال عقلی به یقین عقلی برسیم و بعد از طریق عبادات به یقین قلبی برسیم؟ یا اینکه بدون استدلال و برهان از همان ابتدا با عبادت و اذکار به یقین قلبی برسیم؟ ۲. علت و ریشه شک و حتی انکار اعتقادات مذهبی درست که شاید تا چندی پیش کسی به آنها یقین داشته ولی اکنون شک دارد و حتی انکار می کند چیست؟ در نفس این شخص چه پیش آمده که اینگونه شده و دیگر آن استدلال های محکم او را قانع نمی کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر می‌کنم حالت اول، قابل اعتمادتر باشد 2- وقتی انسان رشد کند متوجه می‌شود باید یقینیات خود را با عمق بیشتری به‌دست آورد. موفق باشید

20696

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: گاهی اوقات بعضی افراد که دارای صداقت کلام هستند و افراد دروغگویی نیستند مدعی می شوند که در بیداری و نه خواب مثلا با گوش خود ذکری را از محیط اطراف و یا اشیاء شنیده اند و یا اینکه چیزی را با چشم دیده اند که مربوط به عالم برزخ می شود؛ حال سوال بنده این است که آیا این افراد برایشان مکاشفه رخ داده و یا دچاره توهم و یا خدای نکرده دچار القائات شیطانی شده اند؟ اصولا مرز بین توهم و یا القائات شیطانی با مکاشفه و غیره چیست؟ آیا ذکر خاصی برای دوری از توهم و القائات شیطانی هست؟ با تقدیم سپاس.
متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: این بستگی به شخص دارد که آیا تزکیه‌ی لازم را کرده است و از سیطره‌ی وَهم عبور نموده، در آن صورت آن حالات، مکاشفه است وگرنه وَهم می‌باشد.

به اندازه‌ای که انسان رعایت حلال و حرام الهی را انجام دهد و در امور دین تعقل نماید، از القائات شیطانی آزاد می‌گردد. موفق باشید

20387
متن پرسش
با سلام: نظر دکتر گرانقدر را در ارتباط با علم عباس دزفول می خواستم؟ واقعاً مهم است؟ آیا مطلب ذیل سندیت دارد؟ حدود ۲۵۰ سال پیش خرمن‌های گندم یک کشاورز خود به خود برکت پیدا می‌کند و موقع جدا کردن کاه از گندم متوجه می‌شود که یک شی نسبتا سنگین طلایی و براق به زمین می‌افتد که نمی‌داند چیست. به هر صورت آن را به همراه گندم‌ها به خانه می‌آورد و در انبار می‌گذارد. وی افزود: صاحب گندم‌ها فردا که می‌خواهد به انبار برود می‌بیند مقداری از گندم‌ها از روی دیوار به بیرون ریخته است. تصور می‌کند دزد به انبار زده ولی می‌بیند درها همه قفل هستند و انبار از فرط زیادی گندم سرریز کرده است. پیش خود فکر می‌کند که شاید وجود این فلز براق باعث برکت گندم‌ها شده است. بنابراین آن را به افراد بزرگ شهر و به چند زرگر از جمله شخصی به نام مرحوم حاج محمود زرگر نشان می‌دهد. پس از این که فلز را بررسی می‌کنند معلوم می‌شود که این فلز براق تیکه‌ای از کلاه خود حضرت عباس (ع) بوده که پس از جنگ کربلا توسط یکی از سپاهیان عمرسعد به غنیمت برده شده است. مورث نوری ادامه داد: پس از جنگ کربلا یزید آن شخص را به پستی در نواحی جندی شاپور (دزفول کنونی) منصوب می‌کند. وی در حالی که به محل تصدی پست خود از کوفه به جندی شاپور راهی می‌شود و در حالی که قسمتی از کلاه خود حضرت عباس را همراه خود دارد در نزدیکی جندی شاپور از اسب به زمین می‌افتد و همان جا فوت می‌کند. از آن به بعد برای آن علمک و پنجه‌ای می‌سازند و تیکه کلاه را روی آن نصب می‌کنند و در محفظه مزین و مشبکی در آن محل نگه‌داری می‌شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد نه قابل تحقیق و اثبات است و نه نیاز است که ما آن بزرگان را از این زاویه بنگریم. آن‌ها راهِ زندگی را برای ما گشودند و به همین جهت چون این موارد ما را نسبت به آن هدف غافل می‌کند، باید به این موارد اعتماد نداشت. موفق باشید

19789

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: درباره ی اقدام برای فرزند دار شدن روایات مختلفی موجود هست که شروط زیادی رو ذکر میکنن، مثل اینکه در موقع خسوف و کسوف و ... از نزدیکی منع شده و همچنین اثرات منفی زیادی هم به جای میذاره. می خواستم بدونم چه مقدار باید به این مسائل توجه کرد و چه اعتقادی نسبت به این موضوع باید داشته باشیم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع روایات، نظر به بهترین شرایط دارد که به اصطلاح به آن «علت معدّه» می‌گویند وگرنه در اصل موضوع خللی ایجاد نخواهد شد. موفق باشید

19363

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: می خواستم نظرتون رو راجع به حجاب کامل و چادر بگید آیا حجاب برتر همان چادر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم همین‌طور باشد که چادر در بسیاری موارد حجاب برتر خواهد بود إلاّ مواردی که انسان احساس کند با حجاب کاملِ بدون چادر می‌تواند نقش خود را بهتر انجام دهد. موفق باشید

17208
متن پرسش
سلام استاد عزیز: یکی از تکیه کلامهای حضرت عالی این است که انقلاب اسلامی ظهور اراده حق است در این تاریخ که به حق هم همین است. اما مگر رنسانس و مدر نیته و.... در راستای غیر اراده الهی بودند؟ آیا به صرف اینکه اراده الهی هستند حق می باشند؟ البته منظور من دیدگاه عرفانی مسئله نیست، آیا منظور شما این است که انقلاب اسلامی آخرین حلقه از ظهور اراده حق است که منجر به ظهور حضرت حجت (عج) می شود؟ با تشکر از جنابعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در سوره‌ی ابراهیم«علیه‌السلام» خداوند پیروزی حضرت موسی«علیه‌السلام» بر فرعون را ایّام الله می‌داند و به حضرت محمد«صلوات‌الله‌علیه‌واله» می‌فرماید: «وذکّرهم بایّام الله» امت خود را متذکر کن به ایّام الهی؛ یعنی نقطه‌ی تاریخی شروع توحید موسوی، در حالی‌که همه‌ی روزها روز خدا است موضوع اراده‌ خاص الهی در تحقق انقلاب اسلامی اراده‌ی خاصی است از جنس اراده‌ای که اسلام وارد تاریخ شد و قرارگرفتن در زیر سایه‌ی انقلاب اسلامی، حضور در اراده‌ی خاص الهی است و برکات خاص تاریخی خود را دارد. موفق باشید

16244

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده از حدود یک سال پیش به دنبال یادگیری تاریخ فلسفه رفتم و مدام علاقه مندتر شدم. چند ماه پیش هم به فایل های صوتی «از برهان تا عرفان» شما استاد عزیز گوش می دادم اما تصمیم گرفتم که کتابش را خریداری کرده و بخوانم و اکنون مشغول خواندن آن هستم. مشکلی که برایم پیش آمده این است که تعدادی از دوستانم نسبت به دین و حتی وجود خدا شک کرده اند و عده ای نماز و اعمال واجب را هم کنار گذاشته اند. بنده هم کمی دچار تردید شده ام و حتی گاهی در اصول دین، حتی در وجود خدا که برایم جای سوال نبود، دچار تردید می شوم و این مسئله من را از نظر ذهنی می آزارد و می ترسم که این تردیدها ادامه یابد و همانند بعضی از دوستانم به انکار دین و خدا و پرداختن به محرمات منجر شود. حتی احساس می کنم که در نمازم هم گاهی آن نشاط سابق نیست و همه چیز عوض شده است. به نظر جنابعالی چه کاری باید برای بیرون آمدن از بحران فعلی انجام دهم؟ چه کنم که ایمان و لذت آن به بنده برگردد؟ آیا ادامه ی مطالعه ی برهان های وجود خدا نظیر برهان صدیقین در این برهه می تواند برایم مفید باشد؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مباحث صوتی «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را خوب کار کنید، می‌توانید به دوستان خود نیز کمک کنید تا إن‌شاءاللّه با مباحث صوتی «معاد» به رشد کاملی در این مسائل دست یابید. موفق باشید

16035
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: جایگاه اعیان ثابته کجاست؟ در مقام احدیت یا واحدیت؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح کتاب مصباح الهدایه عرض شد که مقام علمی اعیان ثابته مقام احدیت است ولی مقام عینی آن که با تجلی اسماء الهی ظهور می کند مقام واحدیت است. موفق باشید

14593

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: منظور بنده در سوال 14565 این بود که آیا چیزی به نام علم حصولی در فلسفه داریم؟ ظاهرا جناب علامه بر این عقیده بودند که علمی به نام علم حصولی نداریم. همه علوم حضوری و شهودی اند. درست است استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چنین بحثی را حضرت علامه در کتاب «رسالة‌الولایه» و در آن‌چنان فضایی، باز می‌کنند ولی در فضاهای دیگر علمی، علم حصولی را به عنوان یک علم نفی نمی‌نمایند. موفق باشید 

13596

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام ممنون از جوابای قبل میشه تفاوت بین حقیقت نوری امام و پیامبر وعین ثابتشون رو بفرمایید؟؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر مباحث شرح کتاب «مصباح الهدایه» امام را دنبال بفرمایید تا حدّی بتوانید جواب سؤال خود را بگیرید. موفق باشید

13475
متن پرسش
سلام علیکم: این که شهید آوینی از یک طرف می گوید که تمدن جدید پاره پاره شدن را به همراه خود دارد چون حاصل انتزاع است و از طرف دیگر می گوید این تمدن یک کل به هم پیوسته و در هم تنیده است. این تناقض از کجا منشا می گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که آن شهید عزیز می‌فرماید غرب یک کلّ به‌هم پیوسته است، چه از نظر فکری و فرهنگی و هنری، و چه از نظر اقتصادی. یعنی هرکدام از ابعاد او را بگیرید عملاً در لایه‌ی پنهان آن بُعد، سایه‌ی ابعاد آن نیز حضور می‌یابد. و از طرفی شاخصه‌ی این تمدن، بیگانه‌شدن انسان نسبت به خود و دیگران و تقابل انسان با طبیعت است و بدین معنا تمدن جدید موجب بحران و پاره‌پاره‌شدن امور جامعه می‌گردد. موفق باشید

11811

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد شما گفتید 10سال حوزه خوندید در حالی که اون موقع معلم بودید. میشه بگید چه جوری درس می خوندید. منظورم اینه غیر حضوری می خوندید یا حضوری؟ اگه حضوری بودید مگه نبایست می رفتید کلاس؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم از کجا می‌فرمایید بنده ده سال حوزه خوانده‌ام. خودم نمی‌دانم چند سال دروس حوزه را خواندم ولی شکل کار این‌طور بود که سه روز در آموزش و پرورش فریدن درس می‌دادم و سه روز هم در مدرسه‌ی حقانی قم درس می‌خواندم و جمعه‌ها هم در اصفهان بودم. موفق باشید

11246
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم استاد ارجمند جناب آقای طاهرزاده با عرض سلام و احترام: سؤالی از حضور شما دارم و تقاضا دارم همراه با مستندات قانع کننده (از قرآن و سنت) پاسخ بفرمائید: 1. سؤال اول: اگر کسی ادعا کند که خواب دیده در محضر امیرالمؤمنین است و ایشان جمع حاضر را دعوت و سفارش به خطبه 34 نهج البلاغه کرده اند، تکلیفش چیست؟ ضمن اینکه در خواب، حضرت برای نماز جماعت نماندند و جمع را ترک کردند! در چنین ادعایی موضوعات مختلفی مطرح است. - اصل خواب دیدن امامان معصوم به چه صورت است؟ آیا هر چهره معنوی که ادعا کرد یا در خواب، کسی ادعا کرد که امام معصوم است قابل قبول است؟ - خطبه 34 که در راستای بسیج مردم به سوی شامیان صادر شده است، چه ویژگی خاصی دارد که در صورت لزوم باید به آن اهتمام داشت؟ - آیا باید به چنین خواب هایی اعتنا کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون ما در روایات داریم نباید اندیشه و عمل خود را بر خواب گذاشت نمی‌توانیم به این سؤالات و موارد مطرح در این نوع سوالات ورود کنیم. موفق باشید
10908
متن پرسش
به نام خدا سلام استاد گرامی احتراماً آنچه در آدرس زیر مرقوم کرده‌ام صرفاً نظرات شخصی بنده درباره‌ی مسئله‌ی خلقت و موعود است از آنجایی که قصد دارم این مطالب را برای چند سایت خبری ارسال کنم بسیار سپاسگذار خواهم شد اگر مطالعه فرموده و راهنمایی بفرمایید. http://peyghamesoroosh.parsiblog.com/Posts/68/عدالت پیش شرط ظهور منجی!/
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته‌ی خوبی است که می‌فرمایید و حقیقتاً یکی از وجوه حضور انسان کامل در عالَم همین نکته است. موفق باشید
7396
متن پرسش
به نام خدا با سلام از دید کلامی کافر به چه کسی گفته می شود آیاالان اهل کتاب که خدا و حضرت عیسی یا موسی علیها السلام را قبول دراند کافر محسوب می شوند و ایا اگر کسی خدا را قبول داشت ولی به نبوت به معنای عام ان معتقد نبود کافر است و اگر آری آیا این شخص با کسی که اساسا معتقد به خدا نیشت یکسان است
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یهود و نصاری از آن جهت کافرند که عملاً از توحید خارج شده‌اند به همین جهت قرآن می‌فرماید: آن‌هایی که می‌گویند عیسی پسر خدا است کافرند: «لَقَدْ کَفَرَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ» و یا می‌فرماید: «وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ » ولی در رابطه با کفر فقهی موضوع اختلافی است. موفق باشید
23657
متن پرسش
با سلام: از آزادی سخن می‌گویید و از اینکه باید از وضع موجود فراتر رفت و رهبر انقلاب نیز در گام دوم جوانان را به راهی دعوت کرده‌اند که اگر ادامه‌ی گذشته هم باشد، ولی راهی است جدایی از گذشته، تا باز گرفتار آنچه امروز هستیم نباشیم. استاد: چگونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز هم بر آزادی تأکید می‌کنم یعنی فراروی از آن‌چه که فعلاً در آن هستیم، هرچند که می‌دانم قدم‌های امروزینِ ما هنوز فراخور آزادی نیست. آزادی همیشه به سوی فراتر از وضع موجود حرکت می‌کند و انسان در بستر آزادی همواره باید آغاز کند. و به همین جهت گفته‌اند «آزادی، امری نابنیان است» آزادی در یک مقوله جای نمی‌گیرد. به ما گفته‌اند که انسان باید اسیر شرایط بیرونی نباشد، بلکه همواره به آرمان‌های متعالی خود بپردازد. و این با نوعی بی‌باکی همراه است. انسان دائماً به دنبال آزادی است و آزادی، دائماً از آن می‌گریزد. و در این رابطه باید به بیانیه‌ی گام دوم مقام معظم رهبری فکر کرد. آری! گام دومی است برای عبور از تنگناهایی که ما را فرا گرفته است. جریان روشنفکری بیش از این دغدغه ندارد که انقلاب اسلامی در گردونه‌ی رفاهِ دنیاییِ بیشترِ مردم، متوقف شود. ولی بنیان‌گذاران انقلاب اسلامی متوجه‌ی تاریخی هستند که بشر باید از ناکامی‌های پیش‌آمده توسط فرهنگ مدرن آزاد شود. گیرم که در این راه به جای رفاه، با سختی‌هایی روبه‌رو شویم که صاحبانِ دنیای مدرن ۴۰ سال است که ما را در آن قرار داده‌اند؛ آخرش چی؟!  به هر حال، راهِ ما راه برگشت و توقف در فرهنگ مدرنیته نیست، و هدفی را برای خود بیرون از آن فرهنگ شکل داده‌ایم و مسلّم ملتی که با داشتن هدف به آینده فکر می‌کند، در راه است و راه، بدون مقصد نیست. راه انقلاب اسلامی، مقصد خاصّ خود را دارد که در آن عرش و فرش به هم متصل‌اند و زمین و زندگیِ زمینی از رحمت‌های آسمانی منقطع نیست. موفق باشید  

21791
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: پرسشی دائم در ذهن بنده است که پاسخ قانع کننده ای برایش نیافته ام: اگر دین از سیاست جدا نیست و در نظام اسلامی راس امور و رهبر، ولی فقیه می باشد چرا برای امور اجرایی و قانون گذاری، مردم باید مجددا پای صندوق های رای بروند و افرادی را که دغدغه دین و دنیای مردم را ندارند انتخاب نمایند و رهبر هم کارش این بشود که از دست آنها حرص بخورد و دائم آنها را نصیحت نماید؟ به نظر بنده انتخاباتی که مردم در اوایل انقلاب انجام دادند بیشتر رنگ و بوی خدایی داشت و در آن زمان هم مردم اعضاء خبرگان رهبری را انتخاب کردند و آنها نیز رهبر را انتخاب نمودند. پس این رهبر که با واسطه با رای مردم انتخاب شده می تواند مسئول امور اجرایی کشور و قانون گذاران را انتخاب و بکار گمارد و کسانی را که قصد خیانت به انقلاب را دارند برکنار کند و نیازی به این همه انتخابات با هزینه های سرسام آور و انتخاب های غلط نبود. همچنین شنیده ام که متاسفانه بسیاری از قوانین ایران از قوانین فرانسه اقتباس شده است و این ذائقه ما ایرانی هاست که به معجون علاقه مندیم و این التقاطی که از اسلام و قوانین کشورهای خارجی بوجود آورده ایم منشا بسیاری از مشکلات کشور است. اگر صرفا قوانین اسلام عزیز را اجرا می نمودیم و از اظهار نظرهای کشورهای استکباری نمی ترسیدیم بعد از 40 سال که از خیزش تاریخی مردم می گذرد دچار مشکلات عدیده فرهنگی اجتماعی اقتصادی نبودیم. امیدواریم که اسم حی حضرت حق جانی دوباره به انقلاب بخشد. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال نه‌تنها مقبولیت بلکه به تعبیر رهبر معظم انقلاب، مشروعیتِ نظام اسلامی به پذیرش مردم است و در صدر اسلام هم با بیعت، این کار انجام می‌شده. پس از قتل عثمان كه مردم دور تا دور حضرت اميرالمؤمنين (ع) را گرفتند و از آن حضرت تقاضا كردند حكومت را بپذيرند، حضرت در بالاى منبر مى‏ فرمايند: «مردم! اين حكومت‏ از آنِ‏ شماست، به هركس مى‏ خواهيد، بدهيد.»[1] اين نشان مى ‏دهد كه حضرت اميرالمؤمنين (ع) با توجه به اين كه حقِ مردم مى ‏دانند كه حكومت را به هركسى خواستند بدهند، حكومت را مى‏ پذيرند. موفق باشید   

 


[1] ( 2)- الكامل، ج 3 ص 193.

20849

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض احترام و تبریک این ایام: استاد عزیز مدتی است که در روز به هرکاری مشغول می شوم در آخر روز احساس خسران و از دست رفتن بیهوده عمر می کنم. حتی اگر مطالعات درسی و غیر درسی از جمله کتب مذهبی داشته باشم. شغلم آموزگاری است. خلاصه زندگی برایم چیز جذابی ندارد. گاهی می گویم به مشاور مراجعه کنم. اما می گویم وقتی نتوانم در مکتب اهل بیت خودم را احیا کنم، دست به دامن شدن اندیشه های غربی قطعا هیچ فایده ای نخواهد داشت. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مطالعه‌ی کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» همراه با شرح صوتی آن فکر کنید. البته در اقدامی درازمدت و با حوصله. موفق باشید

نمایش چاپی